سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۶ - صفحه 18

408 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 1728 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به تمام دوستان

    نکاتی که برای من داخل این فایل جالب بود و احساس خوبی میداد این بود که از امکانات اولیه و دم دست استفاده کردن برای ساختن ثروت و این که خیلی ادمای شاد مثبت اندیش و شکرگزاری بودن و احساس خوبی داشتن و این احساس خوب رو به مشتریا و همکاراشون انتقال میدادن و به هم کمک میکردن مثل اون خانمی که کمر همکارشو ماساژ میداد و اون خانمای شیرینی پزی که باهم گپ میزدن و کار میکردن نثل اون خانمی که خمیر شیرینی رو ورز میداد و با احساس خوب نیخندید واقعا خنده هاش زیبا بود و چه حس خوبی رو به اون شیریتی هامنتقل میکرد اصلا اون فضا انگار فقط انرژی مثبت بود و انرژی مثبت داخل تمام خوراکی ها هم بود چقدر تمیز کارشون رو انجام میدادن چه غذاهای تمیز و سالم و تازه ای واقعا انگار داری برای عزیزت با احترام تمام غذا درست میکنی چقدر قشنگ اون ماهی های تازرو چیده بودن تعدادشون زیاد نبود اما همون کم رو قشنگ چیده بودن اون بشقاب های ماکارونی چقدر قشنگ بودن و چه ایده جالبی که غذای اماده بفروشی واون مرغایی که داخل مواد خابونده بودنشون جالب بود و بچه ها چه احساس خوبی داشتن مثل اون دختر بچه ای که موهاش بلند بود و میچرخید دور خودش و بازی میکرد جالبه که اونجا انقدر کارشون درسته و تمیزن که این همه هم مشتری دارن برای بچه هاهم یک اموزش عالییه که بتونن با امکانات ابتدایی که دارن میشه درامد داشته باشن و باورای درست رو براشون القا میکنن و چقدر امریکا عالیه که یه همچین فضای بزرگی رو به ادمایی میدن که میتونن استعداداشونو نشون بدن درامد داشته باشن میشه به این فضا گفت مغازه های شادی فروشی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2561 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام به استاد خوب خودم

    هدایت امروز من این قسمت از سفرنامه بود….

    در لحظه اول تصویر زیبای استادم رو میبینم که می گن بریم به امید خدا به یه جای زیبا و قشنگ ….همین جا تیک ستاره قطبی من خورد که از خدا خواستم من رو امروز به یه جای زیبا هدایت کنه….خدایا شکرت…..

    و در ادامه تحسین زیبای مریم جون از تیپ زیبای استادم با اون لحن قشنگش…..عاشقتم مریم جونم که اینقدر نگاه زیبا بین و بیان زیبایی داری و این همه به من درس میدی ساده و راحت،هم لذت می برم هم با دیدن و تحسین رابطه عاشقانه شما روابطم زیباتر میشه…..خدایا شکرت

    راننده اوبر منتظر ماست…..

    وااااااااااای خدای من چه آقای انرژی مثبت و خوش صدا و خوش لحنی…….واقعا برخورد خوبش منو سر ذوق اورد و بینهایتتتتتتتتتتتتتتت کیف کردم،چه قدر از صد فرسخی داد میزد که از درونش بینهایت ارومه….خدایا منو هم هدایت کن به سمت همچین ادم های دوست داشتنی که ادم حتی زمان هم از دستش در میره اینقدر که عالی و به شادی و خنده میگذره….واقعا لذت بردم ،خدایا شکرت…..

    اخ اخ خدایا این راننده خوش اخلاق چی گفت؟؟بستنی فروشی جنی رو معرفی کرد؟؟؟؟؟؟بایدم از این آدمی که به محض دیدنش قلبم باز شد و این همه تحسینش کردم به من خیر برسه….استاد تازه یادم افتاد چی شده!!!!

    من قبل تر ها این قسمت سفرنامه رو دیده بودم ،خیلی وقت پیش ….و چقدر دلم بستنی خواست وقتی داشتید اون بستنی خوشمزه رو با ولع می خوردید و به خودم گفتم حتما یه روزی یه بستنی خیلی خوشمزه میخرم و همزمان با دیدن این قسمت می خورم،ولی کلا یادم رفت چون من خیلی بستنی خور نیستم ،فقط زمانهایی که خیلی هوس کنم…

    استاد دیدی چی شد؟؟؟من یادم رفته بود ولی خدا یادش نرفته بود…..امروز بدون هیچ قصد قبلی یهویی وسط خیابون رفتم تو مغازه و یه بستنی که عاشقشم رو خریدم و الان اومدم شروع کردم به خوردن همزمان با این قسمت که کاملا هدایتی انتخابش کردم و وقتی شما گفتید اون راننده دوست داشتنی این بستنی فروشی رو بهتون معرفی کرد تازه یادم افتاد این خواسته مو که دقیقا دلم میخواست با دیدن این قسمت باشه و فراموشش کرده بودم…….

    این قضیه به من این درس رو داد که خواسته من گم نمیشه،حتی اگه من یادم بره،خدا یادش نمیره،پس بهش نچسبم و فقط از لحظه هام لذت ببرم و اون اینقدر راحت وارد زندگی من میشه و من تازه یادم میاد اااااااااا من یه روزی درخواست اینو داده بودم….

    امروز از صبح بخدا میگفتم خدایا کارها رو برای من آسون کن،مدام اینو می گفتم ….این یه نشونه بود برای من که نچسبم و رها کنم و خدا به آسانی می دهد روزی که من رها هستم و دارم از زندگیم لذت می برم بدون وجود اون خواسته…..یه جورایی نشونه بود برای آرام بودنم و به خدا اعتماد کردن برای خواسته های بزرگ….خدایا شکرت

    مریم عزیز من شما داری از ثروت می گی و اینکه اینجا همه کسب و کارشون رو راه انداختن با توجه به امکانات موجودشون دارن لذت می برن و ثروت می سازن، ولی ظاهرا داری با من حرف میزنی….

    خب من مهارت رانندگیم خیلی زیاد نیست و چند روزه همش عجله دارم و میگم این همه جای زیبا تو تهران و اطراف تهرانه،چرا من نمیتونم برم و یکم حس ناجالب و عجله داشتم و اینکه خب کسی نیست که بیکار باشه و همراه من باشه و به من یاد بده….

    من کسی رو ندارم ولی من خدارو دارم که حمایتش برای من کافیه ،همین خدا امروز که وسط اتوبان موردی پیش اومد چنان از من مراقبت کرد که فقط گفتم خداروشکرت که بهم نشون دادی مراقبمی و با تو که باشم در امنیت کاملم(اینم یادم افتاد تو ستاره قطبی صبح نوشته بودم خدایا ایمان منو به خودت و حضورت بیشتر و بیشتر کن، خداروشکر تیک خورد) ….وقتی شما گفتی اینها با استفاده از امکانات موجود دارن لذت میبرن و ثروت میسازن حتی با یه تخم مرغ دوباره این موضوع رو به من یادآوری کرد که اره همینه لذت بردن از امکانات موجود منم می تونم به جای اینکه همش درگیر جاهای دور باشم لذت ببرم از امکانات موجودم ،خب درسته من هنوز نمیتونم بزنم به جاده یا جاهای زیبای دور و کوه و اینها با ماشین خودم ولی میتونم چند جایی که راحت تره برم و لذت ببرم و مسلط بشم و از اعتماد به نفس راه افتادن تو اون مسیر استفاده کنم برای جاهای دورتر ……اخه چرا من یادم میره من همونی ام که صد متر ماشین و تنها بردم جلو این همه ذوق کردم و خودمو تحسین کردم ،حالا چشم بسته یه جاهایی میرم ولی راضی نیستم و میگم حالا اینجا رو هم رفتی ،این که مهم نیست …فلان جا رو اگه میتونستی بری خوب بود…..ای ذهن نجوا گر من که فقط میخوای منو ناراحت کنی مطمین باش من کم نمیارم چون من خدارو دارم که با نشانه ها قدم قدم هدایتم میکنه تا روز به روز پیشرفت کنم….خدایا ممنونم که هستی….

    و مریم عزیزم وقتی گفتی این صاحبان کسب و کار کوچک خیلی راحت در کنار بقیه اونجا دارن محصولشون رو می فروشن باز برای من تلنگر بود که خودتو با دیگران مقایسه نکن،راه خودتو برو،خودتو با دیروز خودت مقایسه کن،با بزرگ بودن و موفق بودن بقیه کاری نداشته باش،میزان پیشرفتتو با دیروز خودت بسنج و اروم باش و راحت زندگی کن و کار خودتو بکن و برات مهم نباشه بقیه دارن چه کار می کنن….

    و در مورد تکامل هم گفتید و برای من یادآوری شد که جو گیر نشم و نخوام یه شبه تجربه های بزرگ داشته باشم،اگه بر طبق قانون تکامل پیش برم بدون هیچ زجر و اسیبی و فقط با لذت به خواستم میرسم….

    خدایا شکرت که هر لحظه من رو هدایت می کنی به سمت خواسته ای که منننن میخوام ……..و البته از بهترین و لذت بخش ترین و راحت ترین مسیر…..

    خدایا کارها رو برای من آسان کن و منو هدایت کن به مدار آسانی ها……‌

    استاد عزیزم دوستتون دارم،

    مریم نازنینم عاشقتونم….دلم میخواد یه روزی محکم بغلتون کنم و بگم خداروشکر که شدید دست خدا برای من…شما الگوی من هستید برای در صلح بودن با خود و برای روز به روز قدرتمند تر شدن و روز به روز غیر وابسته شدن به غیر خدا و حساب کردن فقططططططططططط روی خدا….♥︎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سالار کیانی گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    بنام‌خداوند‌زیبایها‌من‌دراین‌فایل‌ احترام‌‌وعزت‌‌نفس‌را‌از‌همه‌چیز‌بیشتردیدم‌وایمان‌رادر‌ صورت‌تک‌تک‌ادمها‌الهی صدهزار‌بار‌شکرت‌ وتشکر‌از‌استاد‌عزیز‌‌وخانم‌شایسته‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    فائزه رستگار-دخترقهرمان گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    بنام خدای رزاق و هدایتگرم

    چی بگم از این فایل فوق العاده و تاثیرگذار مریم حانم واقعا با این سفرنامه شما گل کاشتی اصن یه دوره عملی فایلهای استاد با چاشنی شیرین تمرکز بر نکات مثبت و دیدن زیباییهای جهان خدایااا شکر واقعا برای این هدایتت که الان که میبینم تو همین چندماه چقدر نگاه و خواسته های من وسعت گرفتخ چقدر باورپذیرتر شده برام که میشه انقدر زیبا زندگی کرد

    نکات بسیار زیبا و آموزنده ای داره این فایل که دوستان چه زیبا نوشتند و بیان کردن

    یه نکته ای هم که به چشم من خیلی اومد تو این فایل و جالبه همزمان شده با جلسات ۲ و ۳ قدم سوم

    همه خودشونن اصن من تمام دخترها و زنانی که دراین فایل دیدم بدون آرایش خودشون بودن

    ولی تو ایران تو بازار و هرجا که میری اکثریت با آرایشن بنظرم تو همین قیاس میشه میزان عزت نفس جمعی مردم آمریکا و ایران قیاس کرد و علت پیشرفتها و امکانات و … فهمید

    بازم ممنونم از شما مریم جانم و استاد عزیزم برای سهیم کردن ما دیدن در این زیباییها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    جواد زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    سلام به همه .

    حدود ۱ هفته پیش توی ترکیه یک کنفراس بود با موضوع بازارهای مالی با سخنرانی جردن معروف به گرگ‌وال‌استریت.

    من که نرفتم.ولی قسمتهایی از کنفراس را دیدم.

    خداروشکر میکنم که منو هدایت کرد به سایت عباس‌منش.چونکه هرچیزی که توی اون سخنرانی میگفتند را من چندین ماه قبل بدون اینکه بخوام هزینه کنم یا وقت زیاد بزارم یا کارهایی که برای سفر لازمه را انجام بدم از طریق استاد یاد گرفتم.بسیار خداروشکر کردم.

    افراد معروفی هم بودتد توی سخنرانی مثل ماهان تیموری.حمید استیلی.علیرضا محرابی و چندین نفر دیگه.

    با خدا باشو پادشاهی کن.بی خدا باش و هرچه خواهی کن.خدا منو بدون اینکه بخوام هزینه کنم به سایت عباس منش هدایت کرد.واقعا ممنوتم خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    1234 گفته:
    مدت عضویت: 2267 روز

    سلام به دوستان وهمسفران

    این بار نورث مارکت وتجربه جدیدی از بازار و درآمد.

    خدا رووهزار باز شکر چقدر ساده وبی بهانه وبا حداقل امکانات این مردم در حال خوشگذرانی وکسب وکار با عشق هستن,واقعا جای تحسین وتشکر داره.

    واقعا فکر نمیکردم همچین فروشنده های دست فروش ساده ای توی آمریکا وجود داشته باشن که انقدر باعشق دارن کار میکنن.

    خییییلی جالبه اون خانم با پای برهنه رفته زیر میز فروشندگیش خوابیده وهم کار میکنه وهم لذت میبره.

    خیلی جالبه که هر کسی یک میز کوچولو گذاشته اون بیرون ویه چند تا پاکت میوه یا گل گذاشته وداره میفروشه وخیلی هم اعتماد بنفس دارن.الهی شکر

    وااااای خدای من این رستوران عجب جای خفنیه چه غذاهای متنوع وجالبی با موادو گوشتهای مختلف درست شده واقعا هنرمندانه هست.

    چی بگم از مغازه جنی که چقدر شیرینیها وبستنیها وآبمیوه های مختلفی توش سرو میشه واقعا لذتبخشه حتی دیدن این عشق به کار وهمکاری بین کارکنان اونجا.وچقدر هنرمندانه وراحت میتونن انجام بدن کارهای این کافه یا کافه رستوران رو.

    واقعا کارشون درسته,مهم اینه که آدم هر کاری رو که میکنه با کیفیت خوب وعالی انجام بده.

    اصلا رفتن تو فضای کسب وکار چه به قصد خرید وچه به قصد فروش واقعا لذتبخشه.

    خداوندا شکرت بخاطر این همه تنوع ورسپیهای عااالی وخوشمزه.

    🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦🍨🍡🍦

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    دانیال طاری گفته:
    مدت عضویت: 4024 روز

    سلام به خداوند

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته ی دوست داشتنی

    سلام به همه ی دوستان خوبم

    وای خدای من چقد احساس عالی ای داشت این قسمت

    از ثانیه اول تا اخرین ثانیه برام درس داشت

    مهم ترین نکته ای که این قسمت برام داشت این بود که هرکاری دوست داری انجام بده

    کاری که بهت احساس بهتری میده انجام بده و از آن چه الان داری لذت ببر بدون اینکه نگران توجه دیگران باشی .

    از همون اول که استاد لباسی پوشید که خودش دوست داشت بدون توجه به اینکه دیگران چه می گن یا چه نمیگن و البته خیلی هم بهشون میاد ….

    یا مثلا مایک دوست داره با ایکس باکس بازی کنه و در ان لحظه لذت بیشتری از بازی می بره.

    راننده اوبر از کاری که میکرد لذت می برد و از درون دلش راضی بود و خدارو واسه روز خوب شکر گزاری می کرد . ولی در کشور ما اغلب زمانی که تاکسی سوار میشیم اغلب احساس بد و ناراحتی و گله و شکایت افراد برخورد می کنیم. چون از کاری که میکنن لذت نمی برن .

    وقتی به North market وارد شدین از همون لحظه کاملا فرکانس مثبت افراد و موقعیت رو درک کردم

    افراد با اینکه شاید به نظر خیلی ها کار بزرگی نیست و یک کار سطح پایین هست ولی از انجام دادش خوشحال هستند میخندند شادند، لذت می برند اون پسری که بدون توجه به نگاه دیگران و بدون ترس از دزدیدن وسایلش زیر میز خوابیده بود و استراحت میکرد من تنها و تنها و تنها چیز بارزی که از این فایل مشاهده کردم یک عشق بزرگ بود در درون افراد

    افرادی که اول خودشان دوست دارند به خودشان اعتماد دارند و کارشان را دوست دارندمردم را دوست دارند بادیدن غذا ها می شود فهمید که چقدر خوشمزه هستند

    مگه میشود خودت و بقیه را دوست داشته باشی و غذای خوش مزه درست نکنی ؟؟؟

    مگه می شود خودت را دوست نداشته باشی و دیگران را بطرز صحیح دوست داشته باشی ؟

    مگه می شود با خودت در صلح نباشی و غذای خوب درست کنی ؟

    این افراد در حرفه ای که دارند ماهر بودند و با کمترین امکانات بهترین خدمات را ارئه می دادند .

    چه کسانی می تونند اینجوری باشند؟؟

    بنظرم مهمترین فاکتور این افراد صلحی است که با خودشان دارند

    عشقی است که اول به خودشان دارند

    اعتمادی است که به خودشان دارند

    خاننمی که داشت دسته های گل را درست می کرد و داخل گلدان می ذاشت احساس رضایت از چشمانش مشخص بود

    شاید نمیداند کسی آن ها را بخرد یا نه اما برای خودش هم ک شده گل ها را درست کرد و احساسش زیبا شد

    خدای من

    چقدر این انسان ها زیبایند

    انسان هایی از جنس خدا، جنس عشق، جنس صلح، ازادی، دوست داشتن و آرامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    پریسا جمهوری گفته:
    مدت عضویت: 2152 روز

    سلام به همه دوستای عزیزم

    سلام به استاد نازنینمون

    و سلام به مریم قشنگ و مهربونم

    .

    من بار دیگه حیرت زده شدم از برنامه ریزی خداوند

    و اینکه اگر فقط باور داشته باشیم که جواب تموم سوال هامون نزد خداوند هست اونوقت اون هم هدایت هاشو از ما دریغ نمیکنه.

    من یکساله کسب و کار خودم رو راه انداختم و اونم نقاشی روی سفال هست که واقعا کار لذت بخشیه برام. کارم رو توی اینستاگرام شروع کردم و تا الان و این لحظه خیلی از روند رشد کسب و کارم راضی نیستم. قبل از آشنایی با شما و این سایت قصور رو گردن عوامل بیرونی مینداختم و یا عوامل بیرونی رو موثر میدونستم در رشد کسب و کارم و جالبه که باز هم نمونه هایی رو میدیدم که شاید اصلا اون مواردی که اینستامارکتینگ ها بهش به عنوان نکات مهم توجه میکنن رو رعایت نمیکردن اما فروششون و بازخورد صفحشون عالی بود و درکشون نمیکردم یا اغلب اوقات گیج میشدم که این داره چیکار میکنه که اینقدر فروش داره.

    بعد از اینکه همراه پیوسته شما و سایت شدم دو هزاریم جا افتاد که جریان از چه قراره و بعد که برسی کردم همکارانم رو به چند مورد مهم رسیدم که فکر میکنم بازگو کردنشون خالی از لطف نیست:

    اون هایی که فروش خیلی بالایی داشتن غالبا همچین باورهایی رو درونشون پیدا کردم

    ۱. احساس لیاقت میکردن

    ۲. نسبت به کسب و کارشون، محصولشون، خودشون، پیجشون، خدماتشون و حتی احساس خوبی که به مخاطبشون انتقال میدادن، احساس ارزشمندی داشتن. ینی محصولشون رو فوق العاده ارزشمند میدیدن و با اعتماد به نفس بالا قیمت های بالایی هم برای کالاها و دست ساخته هاشون قرار میدادن که البته اینم از کیفیت بسیار بالای محصولشون میومد. ینی اینا آدم های به شدت حرفه ای در حیطه کاری خودشون بودن

    ۳. باور به فراوانی مشتری و ثروت داشتن و این باور باعث میشد وقتی تعداد مثلا ۱۵ تا از محصولشون رو صبح رو نمایی میکنن تا عصر حتی یه دونه هم نمونه. و یا وقتی اطلاعیه آموزش مجازیشون رو میزنن خیلی زود ظرفیتشون پر بشه.

    ۴. و مورد آخری که الان تازه گرفتمش این بود که عاشق مشتریاشونن و بی وقفه تلاش میکنن حس خوبی به مشتریشون بدن.

    من امروز کلافه بودم واقعا از بازخورد کم پیجم و یه سری ترمز های مخفی ذهنم که حقیقتا هیچ ایده ای درموردشون ندارم و فقط از خدا خواستم که خودش نشونم بده ایرادهامو و الان بعد از اینکه یهویی بیکار شدم و به دلم خورد بیام و فایلای سفرنامه رو ببینم با این ویدیو مواجه شدم. من تا امروز میدونستم که ترمز عدم احساس لیاقت و ارزشمندی و عدم باور به فراوانی مشتری رو دارم و امروز با ترمز چهارم هم آشنا شدم و اونم اینه که من حتی یه جاهایی شاید از فالوور های پیجم متنفر هم میشدم بابت عدم تعاملشون و نمیفهمیدم که احساس بد من به خودم، محصولم، آموزشم و حتی مشتریا و مخاطبام باعث اینهمه افت شده.خداروشکر که فهمیدم این قضیه رو و از خداوند میخوام راهنماییم کنه تا برطرفشون کنم چون من به تنهایی و بدون کمک خداوند نمیتونم اینکارو انجام بدم.

    چقدر مهمه که صاحب یک کسب و کار به مخاطبان و مشتریانش عشق بورزه و احساس خوب و مثبت بهشون منتقل کنه.

    چقدر خوبه که با مشتری مثل عزیزترین مهمونش برخورد کنه

    چقدر مهمه که برای مشتریانش ارزش قائل بشه.

    اعتراف میکنم که بخش های زیادی از گفته های استاد رو بد فهمیدم و چوبشم خوردم

    وقتی استاد تو دوره عزت نفس میگفت ((به سبک خودت زندگی کن و به نظر دیگران اهمیت نده)) من بد گرفتم قضیه رو. هرچند که استاد بعدش همش میگفت که (( این اصلا به معنای بی احترامی به دیگران نیست بلکه به معنای احترام گذاشتن به خودته)) و من با خودم میگفتم اوکی من به روش خودم زندگی میکنم و گور بابای بقیه. بی احترامی نمیکردم بهشون اما خودم رو به خاطر این انتخابم برتر میدیدم و خدا میدونه که چقدرررررررررررررر تا حالا تو زندگیم از این خودبرتر بینی نسبت به همه آدما ضربه زدم به روح و روانم.

    و من با این دیدگاه از مخاطبام و مشتریام روز به روز بیشتر متنفر میشدم، به سایر همکارام حسادت میکردم و بعد ناله میکردم که چرا مشتری نیست! چرا هنرآموز نیست!!

    خدایا چه درس بزرگی رو تو همین یکساعت گرفتم

    خدایا شکرت

    امیدوارم روزی برسه تو زندگیم خودمو نه از کسی پایینتر ببینم و نه بالاتر.

    روزی برسه که تو وجود هر آدمی زیبایی ها رو جستجو و پیدا بکنم

    روزی که با وجودم، آدما و همه چیز زندگیم به صلح برسم

    میدونم که این مورد پاشنه آشیلمه چون از کودکی باهام بوده اما همینکه متوجه عمق قضیه شدم خداروشاکرم

    از خودش هدایت، صبر و استقامت میخوام

    سپاس ازتون بابت این فایل های ارزشمند

    شونصد میلیون تا دوستون دارم😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    ازاده اله بخشي گفته:
    مدت عضویت: 1959 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان این فایل زیبا امروز به عنوان نشانه هدایتم بود و از این عالیتر نمیشه خدارو صدهزارمرتبه شکر که به این زیبایی هدایت و حمایت میکنه از بنده هایی که عزمشون رو جزم کردن تا زندگی رو همه جانبه تجربه کنن در این فایل عشق و زیبایی و محبت و امید و هیجان زندگی موج میزنه خداروشکر ،به خاطر وحود همه ادمهایی که باعث میشن انگیزه بگیری و من تصمیم گرفتم پکیجهای کوچک و زیبا از محصولهم تهیه کنم و با هدایت و حمایت خدای مهربون و عزیزم به فروش برسونم وقتی دیدم انسانهایی هستند که با عشق و با نظم و خیلی عالی محصولشون رو ارائه میدن و انقدر لذت بخشه که حتی اگه نیاز هم نداشته باشی به خاطر اون زیبایی محصول دوست داری خرید کنی واز خریدت خوشحال باشی خداروشکر بازهم هزاران بار شکر برای این هدایت زیبا تصمیم گرفتم از این به بعد هر فایلی رو که میبینم تصمیم عملی که میگیرم هم بنویسم تا اقدام عملی هم داشته باشم به نظرم هر نشانه مثل یک قدم مارو به سمت هدفمون هدایت میکنه تا قدم به قدم این مسیر زیبا رو طی کنیم مسیری که انتهایی نداره و به هر هدفی که میرسیم با انتخاب هدف بالاتر اون رو ادامه میدیم اما هر قدم میتونه از قدم قبلی زیباتر باشه چون اگاهیهای ما در حال بالا رفتنه خداروهزارمرتبه شکر و تشکر از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز و همه دوستانی که با نوشتن نظراتشون به زیباتر شدن مسیر کمک میکنند امیدوارم به همه رویاهامون که به قول استاد رویا نیستند بلکه میتونن جزئی از تجربیات زندگیمون باشن برسیم در پناه خدای مهربون شاد و سلامت و موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    الهام مسکرانیان گفته:
    مدت عضویت: 2643 روز

    به نام خدای مهربان

    امروز پنجاه و ششمین روز از تعهدی که من بخودم دادم هستش

    اول از همه بگم که این فایل کلی نکات مثبت و زیبایی داشت که حال هر آدمی هر چند بی ذوق رو هم خوب میکنه خوشرویی و خنده هایی که روی لبهای افرادی بود که داشتن با هم کار میکردن به من کلی احساس خوب منتقل کرد و چقدر حس خوبشون در زمان کار کردن درس بزرگی برای من داشت واینقدر انرژی اونجا مثبت بود که حتی من که داشتم این تصاویر میدیدم میتونستم اون انرژی دریافت کنم

    هر روز در تمرین ستاره قطبیم مینویسم که دوست دارم امروز یک کامنتی بنویسم که کلی آگاهی به خودم بده امروز که داشتم به این موضوع فکر میکردم درک کردم که خود این نوشتن کامنت هم شده یک تمرینی که خیلی زمانها در حین نوشتن تونستم کلی باور محدود کشف کنم و یا راه حلی برای مسئله ام پیدا کنم ویا در مورد قوانین به درک تازه ای برسم جالبه برای خودم که نوشتن یک کامنت که شاید وقت زیادی هم در طول روز از من نگیره کلی نکات مثبت و درس داره تا به حال در زندگیم چنین تمرینی تجربه نکرده بودم که در همون لحظه تغییری واضح در من بوجود بیاره و فکرم در طول روز به خودش مشغول کنه وقتی کامنتی میخوام بنویسم اولش اصلا نمیدونم ک چی میخوام بگم میگم حتما در مورد فایل باید بنویسم فایلهای اول این سریال هم به این صورت است همش همونی که در فایل بوده رو اومدم بایک شکر کزاری در اول وآخرش نوشتم وتکرار کردم ولی مدتی بعد از تکرار وتکرار و نوشتن کامنت طرز نوشتن کامنتم تغییر کرد ومسیر به سمتی رفت که نوشتن برای من معجزه میکرد درلحظه وبعد از تمام شدن کامنتم ذهنم مشغول کلماتی بود که در کامنت گفتم و برام جالبه که دقیقا همه این گفته ها حول وحوش مسائل من یا درخواستهایی هست که دارم و واقعا نوشتن کلی به من کمک کرده در این مسیر وروند رشدم رو هموارتر کرده و سپاسگزارم از خودم که در هر روز به هر بهانه ای امکان داشته که این کار وانجام ندم ولی من تونستم ذهنم کنترل کنم و اجازه ندم بهانه ای منواز این مسیر خارج کنه

    از دیشب مشغول کنترل ذهنم هستم برای حل مسئله ای و دارم سعی میکنم که بتونم کنترلش کنم دارم ازدیشب که به مسئله خوردم تا الان دارم سعی میکنم آگاهانه رفتار میکنم وهمش حواسم به خودم هست چون اول راه هستم یه لحظه که غافل میشم ذهنم با ترس میخواد منو بکشه از مسیر بیرون برای همین سعی میکنم همش آرامشم حفظ بشه و تمام حواسم به این باشه که مثل قبل رفتار نکنم و دارم حسابی سعی میکنم که احساسم بدنشه چون از طریق احساسم میتونم درک کنم که تمرکز وتوجهم روی چی هست واین قطب نما باید همیشه درست و سرحال کارکنه تا من متوجه باشم الان کجای داستان هستم ومسلط باشم روی خودم تا الان که از دیشب خوب عمل کردم چون یک نشانه عالی همین یک ساعت پیش دریافت کردم که از طرف خدا بود و این به من ثابت کرد که تا الان اگرچه آگاهانه عمل کردم ولی درست بوده و انگار یک پاداشی بود از طرف جهان تا همینطور محکم و قدرتمند این مسیر و ادامه بدم و مهمتر از رسیدن به نتیجه در حل این مسئله مسیری هست که دارم طی میکنم برای حلش و ایمان دارم براحتی وآسانی میتونم این مسئله رو حل کنم چون متآسفانه با سهل انگاری و هماهنگ نبودن با قوانین خودم خلق کردم پس خودم بهتر از هرکس دیگه ای میدونم ومیتونم این مسئله رو به لطف خداوند حل کنم وباید تا میتونم مسیر حل مسئله رو برای خودم لذت بخش کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: