https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-11.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-14 08:41:452024-08-29 11:52:50سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۹
386نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
همینطور که سر جام دراز کشیدم با پسرم که 12سالشه وهر شب قبل از خواب طبق عادتمون که هرشب یک یا دو سریال از زندگی در بهشت یا سفر به دور آمریکا میبینیم داریم میرقصیم
خیلی لذت بردم من سهیلا سلیمی یک خانم 47 ساله خودم را یک دختر کوچولوی 6یا 7 ساله میدیدم که با این بچه های شاد که خودشون بودن آزاد ورها بازی میکرد بالا وپایین میپرید موهای قشنگش خیس خیس شده بودن واز خوشحالی در پوست خود تمی گنجید ریختن قطرات آب را روی بدنم احساس میکردم چقدر کوچک وبزرگ باهم در صلح بودن وشادی میکردن اون خانم که با پوشش کامل بود بدون نگرانی از قضاوت شدن یا مسخره شدن واین نشون میداد که مردم این کشور بدون اینک نژاد پرست باشند همه با هم درکنار هم در صلح زندگی کنند خدا را شکر در کشورمون جدیدا توی پارکها یک سری کارها دارن انجام میدن که بچه ها دور هم جمع بشن بازی کنن ومن قبلا همچین چیزی ندیده بودم مثلا یه سری میز وصندلی که روی میزها یک عالمه لگو برای بچه ها به هر حال میدونم جهان هر لحظه رو به پیشرفت وفراوانی میره خدا را هزاران مرتبه شکر
امروز ی روز عالی که با دیدن این زیبایی ها عالی تر شده و نشانه روزم بود این فایل
چقد آسمان آبی برام دیدنش لذت بخش طوری که خودم کوه بودم و رو ی تخته سنگ نشسته بودم و فقط لذت میبرم از آسمان آبی و ابری که جلوی خورشید رو گرفته بود و نور خورشید از بهای ابر بیرون زده بود واقعا لذت بخش دیدن این صحنه ها و زیبایی ها خدا شکرت و ی آبشار زیبا و درختان و کوهستان جلوی چشمان من بود الهی شکر خدارو
و اما این فایل خوشگل چقد کیف میکزدن آدما از بزرگ تا کوچیک در حال آب بازی بودم خانم های آرام و در صلح کودکان بازی گوش اصلا انگار همه در حال بازی گوشی بودن اصلا به نظرم همه امریکایی هم باید بازی گوشی بکنن تو همه سنین آنقدر که راحتن برای خودشون
واقعا این مردم عالین البته که دور اطراف خودمون هم هست
چقد دوس دارم آب بازی رو آدم دلش میخواد همیشه اصلا کودک درون فریا میزنه که بچه شو بخند بازی گوشی کن این بالاترین فرکانس که خدا هم دوسش داره
و آهنگ خوبی که رو این تصاویر بود خدایا برای هر چیزی که دادی و ندادی شکر دمت گرم برای این تن سلامت برای چشمان تیز بین شکر واقعا شکر
خانم شایسته عزیز ممنون که وقت گذاشتی و این فایلها رو تصویر برداری کردی
به نام خدایی که به آسانی منو به آسانی هدایت می کند …
خدایا شکرت خدایا شکرت که منو هدایت می کنی …
خدایا شکرت که در قلب منی …
خدایا شکرت که اینقدر منو گسترده آفریدی و من می تونم گسترده تر بشوم …
چه هوای فوق العاده ای …
چه آب لطیف و نرمی …
دوست دارم اینجا باشم و برم زیر آب و خیس بشم …
دوست دارم منم اینجا باشم و با بچه هام برم زیر آب و بخندم …
چقدر وقتی با خودت صلحی بچه ها هم با تو ر صلح خواهند بود . و اینصلحی گسترش پیدا می کند …
عاشق اون بابایی بودم که دست بچه اش را گرفته بود و بچه را با پوشک گذاشته بود تا او هم بازی کند و آب تنی کند …
چه زیبا که روح بچگونمون را همیشه ی زندگی حفظ کنیم . و اون طراوت را و اون شادی رو ….
بازم دیدن زیبایی …
بازم صحبت شما درباره ی اینکه دخترخوب ذهنت را به دیدن زیبایی عادت بده …
به قول استاد ، ما داریم در بهشت زندگی می کنیم …
به خداوندی خدا مشکلات و بیماری ها را ذهن می سازد ….
امروز یه درس بزرگ یاد گرفتم ، حقیقتش با مادرم داشتم درباره ی یک مسئله ای صحبت می کردم ، می شه گفت یک بیماری ! و خیلی راهکار درمانشو اینکه چطوری این مسئله رو کنترل کنیم و اینا …
بعد مامانم بهم گفت تو چقدر درباره ی این مشکل حرف می زنی ، اصلا چنین مسئله ای نیست …
من ذهن نجوا گرم گفت ، خوب چنین مسئله ای هست که ، خوب راه درمانش هست .
و حتی اون زمان نتونستم قبول کنم .
ولی وقتی شروع کردم به دیدن فایل شما و گوش زد شما برای تمرین زیبا بینی !
به خودم گفتم واقعا، واقعا می تونه در جهان من این مشکل وجود نداشته باشد . و توجه بع زیبایی ها باشد ، در ذهن من می تواند پذیرش محیط اطرافم باشد . در ذهن من فقط و فقط فکر این باشد که خداوند دارد هدایت می کند . و در ذهن من این باشه که خداوند من ، قبل منه ، بعد منه و همزمان منه !
چه خوب که من به جای توجه به حل مسئله ، آقا به زیبایی توجه کنم . و در لحظه زندگی کنم ، مثل شما از کوچه های سبز عبور کنم . به نکته های زیبای مسیرم توجه کنم . مثل تمام این مادر پدر ها برم زیر آب ، و بعد این ایمانو داشته باشم که خداوند هدایت می کند . وخداوندی هست …
مقیقتش من در کل این زمان اون مسئله را حل کردم ، و اون مسئله رو کنترل کردم ، اونم با لطف الله …
اونم تازه در این چند سال به هدایت خود او، و با توجه به زیبایی ها ، با رشد حس مثبت اندیشی و شکر گزاری …
اما واقعا می شه اصلا مسئله ای نباشد …
وقتی زیبایی اطرافتو باور کنی و به خودت بگی ، به خدا دارم توی بهشت زندگی می کنم . الان را نگاه کن من دارم توی بهشت زندگی می کنم . و بعد با امید و توکل به خدا ، یه جای زیبا تر میاد سراغم …
یک قدم به خداوند نزدیک و نزدیک تر می شم …
واقعا خدا رو سپاس …
فایل شما پر از طراوت و زیبایی بود …
مریم جان چه زیبا که هروز رو جوری زندگی کنی انگار داری در این روز متولد می شی …
انگار چشمتو دفعه اوله که به جهان باز کردی …
انگار یه مهدیه ی جدید ، دارد از دل مهدیه قبلی متولد می شود .
من اینو در شما دارم در فایل هاتون می بینم . من تکامل رو می بینم . و اونم به خاطر همگام شدن با قدم های خداونده …
به جای اینکه تو بخواهی خدا را به دنبال نواسته هات بکشونی ، رد پای خدا رو ببینی ، و بگی خدا من می خواهم همان مسیری بیام که تو داری منو می بری …
و خداوند چه معجزاتی به تو نشان می دهد . گاهی جاها شجاعت می خواهد . و گاهی جاها حتی اتفاق به ظاهر بد می افتد . ولی همیشه زیباست …
نتیجه اش زیباست ! مسیر زیباست …
تکامل زیباست …
خدایا زیبابینی را در من گسترش بده ، خدایا منو همگام کن با قدم های خودت …
در وجود من ، تویی هست ، نور هست …
شفایی هست …
معجزه ای هست …
قدرت هست …
و منو به خودم نزدیک کن …
منم دوست دارم بلند بشم و همگام بشم با تو . و از آلان می خواهم چیزی رو ببینم که تو منو هدایت می کنی …
سلااااام بر همگی ممنونم از خانم شایسته گل
اینقدر ذوق رده شدم هنوز دارم با اون آهنگ بندری
همینطور که سر جام دراز کشیدم با پسرم که 12سالشه وهر شب قبل از خواب طبق عادتمون که هرشب یک یا دو سریال از زندگی در بهشت یا سفر به دور آمریکا میبینیم داریم میرقصیم
خیلی لذت بردم من سهیلا سلیمی یک خانم 47 ساله خودم را یک دختر کوچولوی 6یا 7 ساله میدیدم که با این بچه های شاد که خودشون بودن آزاد ورها بازی میکرد بالا وپایین میپرید موهای قشنگش خیس خیس شده بودن واز خوشحالی در پوست خود تمی گنجید ریختن قطرات آب را روی بدنم احساس میکردم چقدر کوچک وبزرگ باهم در صلح بودن وشادی میکردن اون خانم که با پوشش کامل بود بدون نگرانی از قضاوت شدن یا مسخره شدن واین نشون میداد که مردم این کشور بدون اینک نژاد پرست باشند همه با هم درکنار هم در صلح زندگی کنند خدا را شکر در کشورمون جدیدا توی پارکها یک سری کارها دارن انجام میدن که بچه ها دور هم جمع بشن بازی کنن ومن قبلا همچین چیزی ندیده بودم مثلا یه سری میز وصندلی که روی میزها یک عالمه لگو برای بچه ها به هر حال میدونم جهان هر لحظه رو به پیشرفت وفراوانی میره خدا را هزاران مرتبه شکر
به نام خداوند مهربان
استاد جان سلام
سلام بر استاد شایسته و دوستان خوبم
امروز ی روز عالی که با دیدن این زیبایی ها عالی تر شده و نشانه روزم بود این فایل
چقد آسمان آبی برام دیدنش لذت بخش طوری که خودم کوه بودم و رو ی تخته سنگ نشسته بودم و فقط لذت میبرم از آسمان آبی و ابری که جلوی خورشید رو گرفته بود و نور خورشید از بهای ابر بیرون زده بود واقعا لذت بخش دیدن این صحنه ها و زیبایی ها خدا شکرت و ی آبشار زیبا و درختان و کوهستان جلوی چشمان من بود الهی شکر خدارو
و اما این فایل خوشگل چقد کیف میکزدن آدما از بزرگ تا کوچیک در حال آب بازی بودم خانم های آرام و در صلح کودکان بازی گوش اصلا انگار همه در حال بازی گوشی بودن اصلا به نظرم همه امریکایی هم باید بازی گوشی بکنن تو همه سنین آنقدر که راحتن برای خودشون
واقعا این مردم عالین البته که دور اطراف خودمون هم هست
چقد دوس دارم آب بازی رو آدم دلش میخواد همیشه اصلا کودک درون فریا میزنه که بچه شو بخند بازی گوشی کن این بالاترین فرکانس که خدا هم دوسش داره
و آهنگ خوبی که رو این تصاویر بود خدایا برای هر چیزی که دادی و ندادی شکر دمت گرم برای این تن سلامت برای چشمان تیز بین شکر واقعا شکر
خانم شایسته عزیز ممنون که وقت گذاشتی و این فایلها رو تصویر برداری کردی
در پناه حق شاد سالم و سلامت باشی
به نام خدایی که به آسانی منو به آسانی هدایت می کند …
خدایا شکرت خدایا شکرت که منو هدایت می کنی …
خدایا شکرت که در قلب منی …
خدایا شکرت که اینقدر منو گسترده آفریدی و من می تونم گسترده تر بشوم …
چه هوای فوق العاده ای …
چه آب لطیف و نرمی …
دوست دارم اینجا باشم و برم زیر آب و خیس بشم …
دوست دارم منم اینجا باشم و با بچه هام برم زیر آب و بخندم …
چقدر وقتی با خودت صلحی بچه ها هم با تو ر صلح خواهند بود . و اینصلحی گسترش پیدا می کند …
عاشق اون بابایی بودم که دست بچه اش را گرفته بود و بچه را با پوشک گذاشته بود تا او هم بازی کند و آب تنی کند …
چه زیبا که روح بچگونمون را همیشه ی زندگی حفظ کنیم . و اون طراوت را و اون شادی رو ….
بازم دیدن زیبایی …
بازم صحبت شما درباره ی اینکه دخترخوب ذهنت را به دیدن زیبایی عادت بده …
به قول استاد ، ما داریم در بهشت زندگی می کنیم …
به خداوندی خدا مشکلات و بیماری ها را ذهن می سازد ….
امروز یه درس بزرگ یاد گرفتم ، حقیقتش با مادرم داشتم درباره ی یک مسئله ای صحبت می کردم ، می شه گفت یک بیماری ! و خیلی راهکار درمانشو اینکه چطوری این مسئله رو کنترل کنیم و اینا …
بعد مامانم بهم گفت تو چقدر درباره ی این مشکل حرف می زنی ، اصلا چنین مسئله ای نیست …
من ذهن نجوا گرم گفت ، خوب چنین مسئله ای هست که ، خوب راه درمانش هست .
و حتی اون زمان نتونستم قبول کنم .
ولی وقتی شروع کردم به دیدن فایل شما و گوش زد شما برای تمرین زیبا بینی !
به خودم گفتم واقعا، واقعا می تونه در جهان من این مشکل وجود نداشته باشد . و توجه بع زیبایی ها باشد ، در ذهن من می تواند پذیرش محیط اطرافم باشد . در ذهن من فقط و فقط فکر این باشد که خداوند دارد هدایت می کند . و در ذهن من این باشه که خداوند من ، قبل منه ، بعد منه و همزمان منه !
چه خوب که من به جای توجه به حل مسئله ، آقا به زیبایی توجه کنم . و در لحظه زندگی کنم ، مثل شما از کوچه های سبز عبور کنم . به نکته های زیبای مسیرم توجه کنم . مثل تمام این مادر پدر ها برم زیر آب ، و بعد این ایمانو داشته باشم که خداوند هدایت می کند . وخداوندی هست …
مقیقتش من در کل این زمان اون مسئله را حل کردم ، و اون مسئله رو کنترل کردم ، اونم با لطف الله …
اونم تازه در این چند سال به هدایت خود او، و با توجه به زیبایی ها ، با رشد حس مثبت اندیشی و شکر گزاری …
اما واقعا می شه اصلا مسئله ای نباشد …
وقتی زیبایی اطرافتو باور کنی و به خودت بگی ، به خدا دارم توی بهشت زندگی می کنم . الان را نگاه کن من دارم توی بهشت زندگی می کنم . و بعد با امید و توکل به خدا ، یه جای زیبا تر میاد سراغم …
یک قدم به خداوند نزدیک و نزدیک تر می شم …
واقعا خدا رو سپاس …
فایل شما پر از طراوت و زیبایی بود …
مریم جان چه زیبا که هروز رو جوری زندگی کنی انگار داری در این روز متولد می شی …
انگار چشمتو دفعه اوله که به جهان باز کردی …
انگار یه مهدیه ی جدید ، دارد از دل مهدیه قبلی متولد می شود .
من اینو در شما دارم در فایل هاتون می بینم . من تکامل رو می بینم . و اونم به خاطر همگام شدن با قدم های خداونده …
به جای اینکه تو بخواهی خدا را به دنبال نواسته هات بکشونی ، رد پای خدا رو ببینی ، و بگی خدا من می خواهم همان مسیری بیام که تو داری منو می بری …
و خداوند چه معجزاتی به تو نشان می دهد . گاهی جاها شجاعت می خواهد . و گاهی جاها حتی اتفاق به ظاهر بد می افتد . ولی همیشه زیباست …
نتیجه اش زیباست ! مسیر زیباست …
تکامل زیباست …
خدایا زیبابینی را در من گسترش بده ، خدایا منو همگام کن با قدم های خودت …
در وجود من ، تویی هست ، نور هست …
شفایی هست …
معجزه ای هست …
قدرت هست …
و منو به خودم نزدیک کن …
منم دوست دارم بلند بشم و همگام بشم با تو . و از آلان می خواهم چیزی رو ببینم که تو منو هدایت می کنی …
این بخش نظرات من باید یه کتاب بشود …
و شاید هم یه روزی شد !
خدا رو سپاس گزارم …
خدا رو سپاس گزارم …
خدای رو سپاس گزارم ….