سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۰ - صفحه 1

308 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر مسائلی گفته:
    مدت عضویت: 3044 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد و کلیه همسفران گرامی

    نکته ای که خیلی نظر مرا جلب کرد این بود که این بچه هائی که داشتند تمرین رقص میکردند با کمترین امکانات این کارو انجام می دادند و واقعا لذت میبردندو شاد بودند .

    پس میشود در هر شرایطی شاد بود و لذت برد حتی گوشه پارک با هیچ امکاناتی و مهم اینه که از درون شاد باشی و منتظر هیچ چیزی بیرون از خودت نگردی

    از استاد و خانم شایسته سپاسگزارم بخاطر این سفرنامه

    من همه قسمتها را دنبال میکنم و لذت میبرم و سعی میکنم آگاهانه به نکات مثبت توجه کنم و لذت ببرم و با این احساس خوب و فرستادن این نوع فرکانسها به جهان هستی روز به روز به خواسته هام میرسم و وقتی خودم را با سه ماه پیش که تازه قدم اول را شروع کردم و چک آپ فرکانسی نوشتم مقایسه میکنم تفاوتها را احساس میکنم و هر روز با قوانین حاکم بر جهان هستی آشناتر شده و اطمینان قلبی پیدا میکنم که این قوانین در هر شرایطی وضعیت مرا بهتر میکند و هر چقدر بیشتر از این قوانین به نفع خودم استفاده کنم به اون خواسته هائی میرسم که آگاهانه یا غیر آگاهانه درخواست کرده بودم راحتتر و سریعتر و با لذت بردن از مسیری که طی میکنم

    از خداوند بینهایت سپاسگزارم که این مسیر را به من نشان داد و کمکم کرد که بتوانم در این مسیر حرکت کنم و اطمینان دارم که تا به قدم دوازدهم برسم هم از این مسیر لذت برده ام و هم به جائی رسیده ام که الان آرزوی اون جا را دارم و اون موقع تازه اول رشد و پیشرفت و تکامل است چون تازه استفاده از قوانین قسمتی جدانشدنی از زندگی من شده است .

    باز هم از خداوند استاد خانم شایسته و کلیه بچه های همسفر تشکر و قدر دانی میکنم

    خدا را شکر و سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2459 روز

    سلام

    استاد، راستش اون چیزی که در مورد رقص اون چند نفر توجه شما رو جلب کرد، توجه من رو جلب نکرده بود. ممنونم که توضیح دادید. توجه من فقط به آزادی اونها برای رقصیدن تو مکان عمومی جلب شده بود.

    این روزها من دارم بابت چیزهای کوچک خودمو تشویق میکنم و به خودم انگیزه میدم. با اینکه همیشه از خیلی ها شنیده بودم که آدم باید به خودش جایزه بده، به خودش انگیزه بده و…، اما دیدن رفتار شما در سفرنامه که به خودتون جایزه میدید، روی من بیشتر تاثیر گذاشته و دارم بیشتر از قبل خودمو تشویق میکنم :) کم کم دارم پیشرفتم رو در بالا بردن عزت نفس احساس میکنم. خدا رو شکر

    راستی میخوام یه آهنگ پیشنهاد بدم برای ویدیوهاتون. آهنگ «امسال سال ماست» از اشکان خطیبی. خیلییییی قشنگ و پر انرژی و حال خوب کنه :)

    میگه: بخند دنیا مال ماست/ بخند، خنده فال ماست/ بخند امسال سال ماست/ بخند، بخند، بخند، بخند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    امید قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2292 روز

    ما اگر تن بسپاریم به باد

    و اگر چشم بگشاییم به درهای جهان

    جانِ هستی چه کُند با من و تو

    نه دگر منتظر فرداییم

    نه دگر چشم به دیروز دوختیم

    ما در این لحظه بمانیم به یاد

    چون که این لحظه همه عمر است

    و تمام.

    دل نوشته ای از همسر عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    رئوف گفته:
    مدت عضویت: 2481 روز

    درود به همه ی دوستان خوب و مهربون

    چرا مایک امروز نبود؟??

    من خیلی مایک رو دوس دارم

    استاد چقدر باحااااااااااالی?بامزه ای. دوس داشتنی ای

    وای چقدر اون غذاها خوشمزه بود!! اووووووووووم به به ??

    من عاشق اون ساختمون های نارنجی ام!

    اون پسرا چقدر حرفه ای میرقصن. آفرین??????

    میشه لطفن به مایک بگین بیشتر بیاد تو ویدیوها. سه نفرتون رو دوس داررررمااااااااا. خییییییییلی دوستون دارم.آخه مایک خیلی خوبه ??????????????????????????????????????????این گلهای زیبا تقدیم به مایک. استاد و مریم خانوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    Shirin گفته:
    مدت عضویت: 2242 روز

    با سلام استاد مهربونم و شما خانم شایسته بی نظیر

    بعد از اون پیاده روی طولانی که من هم با شما هم قدم همراه بودم واقعا باید به غذای جسم هم می رسیدم منم هم واقعا احساس گرسنگی کردم نوش جان خیلی خوشمزه بود در کنار همه اینا جملات و کلمات عاشقانه استاد عباس منش به همسرشون روح رو جلا می داد چقدر همخونی داشتن همش باهم ایشالا عشقتون سالیان سال پاینده باشه که هست همیشه و اون بچه های درحال رقص فارغ از همه دغدغه های اطرافشون نه تنها به گفته شما استاد عزیز به هم انگیزه می دادن یه جورایی نشون می دادن ببین تمامی اعضای بدنم اختیارش دسته منه و من به هر شکلی که دلم می خواد اونو حرکت می تونم بدم بچه ها یعنی فکر می کنید این عضوای بدنمون که اختیارش دست خودمون و ما می تونیم به هر شکلی که بخوام حرکتش بدیم و نشونش بدیم چطوری نمی تونم افسار اون ذهن چموش بازیگوشمون رو توی دستن بگیرمو رام رامش بکنیم این برای من تداعی شد با این فیلم من هم نمی دونم اون رقص چه نوع رقصی بود ولی هر چی که بود عالی بود و چقدر اون زن شوهر تماشاچی با دقت به ان بچه ها نگاه می کردن مطئنم توی دلشون بارها بارها اونا رو تحسین کردن

    ممنونم از شما خانم شایسته عزیزم چقدر کاری خوبی کردید روی اون بچه ها زوم کردید به ذهنم گفتم تو از همین الان توی دست منی حواست باشه پاتو کج نزاری قوانین رو رعایت کنی بازی گوشی و شیطنت بسه دیگه باید سه راه بشی از ته دلم واقعا اینو خواستم بی نهایت سپاسگذاریم از خدای مهربونم که منو به اینجا هدایت کرد و از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ليلا كيايی گفته:
    مدت عضویت: 2902 روز

    به نام خداوندی که رحمتش بی نهایت است و مهربانی اش همیشگی

    سلام به عزیزان خدا استاد عاشق و مریم عزیز

    عاشق اون عاشقتم من نفس گفتنت هستم استاد

    عشقتون جاودانه و همیشگی

    خدااای من چه ابرهایی و به قول مریم جان چقدر همه جا golden ??? شده بود چه رنگی داشت این تصویر زیبا ، آسمان طلایی. خدایا شکرت ??

    به به چه میزی و چه غذاهای خوشمزه ای نوش جانتان?

    در مورد رقص اون گروه منم اتفاقا نظرم همین بود که چقدر به همدیگه انرژی می دادند و تحسینشون می کردند در واقع همین تحسین موجب انگیزه به اونها میشه که تبدیل میشه به اقدام و در نهایت حرکت.

    و این چرخه انرژی که در رقص این گروه بود جای تحسین داره و ما هم این سبک رو میتوانیم در زندگی خودمان به کار ببریم و به جای قضاوت بیاییم نقطه ی مقابلش رو عمل کنیم و بیاییم زیباییهای دنیای اطرافمان را ببینیم و آنها را تحسین کنیم تا به جاهای بهتر و زیباتری هدایت بشیم.

    ما میتوانیم به جای زوم کردن روی کار و هدف افراد موفق ، به جرات و جسارتی که برای اون کار انجام داده توجه کنیم و همان را تحسین کنیم.

    شاید از دید خیلیا بعضی از افرادی که به موفقیت می رسند ، اون موفقیتش ،چندان خوشایند نباشد اما شجاعتش برای پیش بردن به اهدافش قابل ستایش و تحسین باشد.

    این افراد علاوه بر اینکه اعتماد به نفس بالایی در مقابل عموم داشتند و می رقصیدند ، بلکه اون ویژگی همکاری در انرژی و انگیزه دادن به همدیگه واقعا جای تحسین داره و خیلی نکته های مهمی رو برای ما یاد آوری میکنه.

    همان قدرتی که خداوند در وجود ما قرار داده و ما باید از این ویژگی به نحو احسن استفاده کنیم تا این جهان را جای بهتری برای زندگی کردن کنیم.

    سپاسگزارم بابت تدوین این قسمت و به امید خدا منتظر ادامه ی زیبایی ها خواهم بود.

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  7. -
    محمد مردانی گفته:
    مدت عضویت: 3113 روز

    سلام به خانواده ی گلم عباسمنشیها سلام به استاد و خانم شایسته

    اولین چیزی که توجه منو جلب کرد فضای شاد رستوران بود به نظرم اون فضای شاد بیرون هم به داخل رستوران منتقل شده بود

    دومین چیزی که نظر من رو جلب کرده بود خدای من اون ویوی بیرون رستوران بود چقدرررررررر زیبا بود با اون ویو و اون ادمهای شاد که دارن اب بازی میکنن اشتهای ادم سه برابر میشه چقدر لذت بیشتری میبره ادم از غذا خوردنش

    سومین نکته چه غذاهای خوشمزه ?و خوشگلی?ادمو سر ذوق میاره برا خوردنشون

    چهامیرن نکته دراز کشیدن استاد روی چمنها و لذت بردن از این غروب زیبای خورشید که اون رنگ زیبایش را داره با ساختمونا و درختا نمایش میده

    پنجمین نکته اون دنس زیبایی که اون بچها میزدن عالیییییییی بود پر از نکته های اموزنده بود اولین چیزی که نظر منو جلب کرد تو این صحنه لذت لذت و لذت بردن از کاری که عاشقشن دقیقا درکشون میکنم اونا تو اون لحظه به هیچی غیر از دنس فکر نمیکنن و دومین نکته که به ذهنم رسید و خداراشکر استاد هم بهش اشاره کرد این بود که هیچ تمسخر و تخریبی در کار نبود فقط تشویق تو کارشون بود نمیدونم متوجه مشدید یا نه اونایی که وسط دنس میزدن یه جاهایی اون کاری که میخاستن بکنن نمیشد یا کلاه از دستشون میفتاد اما تنها کاری که دوستانشون انجام میدادن این بود که توجه نمیکردن به اون صحنه به راحتی ازش میگذشتن (فعرض عنهم)اونا فقط صدق بلحسنا تو دستور کارشون بود و منتظر یه حرکت صحیح و با حال از دوستشون بودن تا با تمام ذوق و شوق دوستشونو تشویق کنن خدای من اینا چقدر قشنگ به قرانی که حتی شاید اسمشم نشنیده باشن عمل میکنن خدایا چقدرررررررررر قوانینت ثابت و بدون تغیره که فقط کافیه که بهش عمل کنی مهم نیست قرانو بشناسی یا نه فقط از قانون به نفع خودت استفاده کن حالا از هر راهی که میخاد باشه اینجا جمله به تعداد ادمها راه هست برای رسیدن به خدا معنی پیدا میکنه

    نکته ششم خانم شایسته چقدر زیبا و قشنگ استادو صدا کردین (اقا)یک دنیا عشق تو این یک کلمه بود

    نکته هفتم استاد همه جا و همه وقت در حال خوندن کامنتهای بچهاس این خودش به من کلیییییی انگیزه میده برای خوندن و نوشتن کامنت

    نکته هشتم اون خانمه که چهار زانو نشسته بود داشت دنس بچهارو تماشا میکرد چقدر خوب بود که اصلا نظر دیگران حتی اونایی که داشتن دنس میزدن براش مهم نبود من خودم شخصا شاید نمیرفتم اونجا چهار زانو بشینم از نزدیک اونارو ببینم برا همین نظرمو جلب کرد

    خلاصه دیگه خدا خیرتون بده استاد و خانم شایسته صبحیه چشامونو باز کردین فرکانسمونو تنظیم کردین احساسمونو خوب کردین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
  8. -
    فریدون گفته:
    مدت عضویت: 2283 روز

    سلام خاله شایسته مهربون

    تا این قسمت فایلتون رو چند بار میدیدم و در رابطه با تصاویر حرف دلم رو و چیزهایی که یاد میگرفتم رو مینوشتم و فقط زمانی که

    حالم خوب بود(واقعا از کجا حال ما رو میفهمی ؟! آخه دیروز یکی از عزیزان نیم خط نوشته بود دیدم لایک گرفته) میدیدم اون لایک سبز رو هدیه میدادی که روی چشمام میزارم و عزیز دلم دیگه داره شک میکنه!!!خخخخخخ

    میگه چیه مریم جون خوشش اومده ازت خخخخخ . دیشب میگفت فریدون بیا ما هم شروع کنیم به تمرکز بر نکات مثبت عین مریم جون.

    البته داریم با پسرم و عزیز دلم دوازده قدم رو پیش میریم و از معجزاتش دهنمون واز مونده.

    نیما میاد میگه…لیلا میگه…من میبینم…..اونقدر دیدم که گفتم یه صفحه تو عقل کل نوشتم از معجزات روزانه.

    باورت میشه از زمانی که این صفحه شروع شد معجزات من هم داره بیشتر میشه.چون دارم توجه میکنم.یکی از بچه ها اومده یه چایی خوردن رو معجزه نوشته.

    بچه ها قانونه….قانون که استثناء نداره…ما باورش نمیکنیم

    ایندفعه گفتم بذار یه بار هم اینجا به حرف خدای درونم گوش کنم و هدایت شده حرفهای ته دلم رو واسه بچه ها بگم.

    فقط متن رو خوندم و فایل رو ندیدم و مینویسم.خنده داره؟ خوب باشه ، یکی هم این رو بخونه بخنده.

    اصلا مگه شما میخوای چیزی رو به رخ ما بکشی؟! مگه با این همه دارایی و ثروت کسی میاد وقتش رو بذاره از چهار تا گل و فواره و حیوون

    فیلم بگیره بذاره تا یه عده جمع بشن و اشک بریزن وبنویسن و قربون صدقه هم برن.

    چرا استاد میگه دلش میخاد همه این لذت رو تجربه کنن.این کوهه طلاست..همه بیاین بکنین ببرین چیزی ازش کم نمیشه.

    خدا وکیلی قبلا دلم میخواست به اطرافیانم بگم که یه همچین فضایی هست و بیاید….یه فایل نگاه کردن وسطش گفتن بزن سریالمون داره تموم میشه.الان فقط با لیلا نگاه میکنیم و بیشتر وقتها بعدش سکوت.

    جفتمون هم میدونیم یه عالمه حرف داریم واسه گفتن ولی فقط فکر میکنیم و چند ساعت یا فرداش حرفمون رو میزنیم.

    یه حسی بهم گفت فریدون اگه این سفر تموم بشه چی؟! این سفرنامه یه فریاده

    که میخواد بگه بچه ها اصل اینه…تمرکز به زیبایی ها نه نگاه کردن

    زیبایی ها رو که همه نگاه میکنن…توجه نمیکنن

    مگه استاد سفرش رو تازه شروع کرده؟! مگه مریم جان تازه به سفر رفته؟! خیلی حرفهای استاد رو دارم میفهمم.میگه :

    من فقط قوانین رو میگم و هیچ تکنیک و فوت کوزه گری هم ندارم.

    کجا استاد گفته تمرین ستاره قطبی رو با دوربین انجام بدین که چه طلایی شد جمله ای که توی این متن نوشتی :

    به شخصه تلاش می‌کنم‌، خوره‌ی جستجو در ۱۲ قدم و آگاهی‌های خالص و نابش باشم. با دوربین سفر به دور آمریکا‌، تمرینات ستاره‌ی قطبی‌ام را انجام می‌دهم‌،

    اینها همه اش داره الگو میده وگرنه مگه همه آدمهای موفق باید برن زیر قطرات آبشار نیاگارا یا حتما باید RV داشته باشن به این

    تمیزی و خریدشون رو از آمازون بکنن.

    ما هم دم خونمون یه هایپر داریم هر چی بخوایم توش هست….بچه ها دقت کنین….هر چی بخوایم

    اگه بیشتر بخوایم حتما به جای بهتر میریم.

    این واسه قبل از دیدن فایل…. حتما میبینم و اگه دلم لرزید میام بازم مینویسم و گرنه میشینم دل نوشته های زیبا و نکته سنج رو

    میخونم تا یاد بگیرم به زیباییها توجه کنم تا هر چی زیبایی که منشاء همه اش خدای مهربونمه بیاد تو زندگیم.

    عاشقتونم بچه ها

    مراقب خوبیهاتون باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    سمیرا ذوالقدری گفته:
    مدت عضویت: 2292 روز

    سلام به استاد وخانم شایسته عزیزم ودوستان عزیز واقعا سپاسگزارم از استاد وخانم شایسته برای همه چی که تمام تلاش خودشان را می کنن تا توی این راه بهترین چیزها را به تصویر بکشن وذهن ما را به سمت زیبایئ ببرن سپاسگزارم از پروردگارم که من را هدایت کرد به این مسیر??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2826 روز

    سلام خدمت خانواده گلم و استاد و خانم شایسته.راستش من هنوز این فایل ندیدم ولی میخوام تجربه خودم از یک مسافرت عالی رو بگم که تازه دیشب برگشتیم و امروز براتون می نویسم.یک هفته پیش من از مغازه برگشتم به خونه و قرار بود که بعد از ظهر هم به مغازه بدم ولی مادرم گفت کنسلش کن و آماده شو که دایی داره میاد دنبالمون که به طرف شمال حرکت کنیم .

    جالب اینجاست که قبل از این که من پامو شمال بزارم(جواهر ده) بارندگی نبود گویا سطح آب کمتر بود ولی ما شب به شمال رسیدیم در حالی که بارندگی خیلی عالی شد و این سفر رو برای ما زیباتر کرد و جالب تر این که تاوقتی شمال بودیم هوا خیلی خوب بود و خنک و روز آخر که داشتیم برمی گشتیم هوا داشت گرم میشد.

    ما تو ویلای خالم بودیم و فکر میکردم که باید کنیم تا راییم تصمیم بگیره ی جای زیبا بریم که دورم هست و با پای پیاده نمیشه رفت.اما ی روز که از لب دریا برمیگشتیم همینجوری ی دوری تو کوچه ها میزدیم که من ی جای عالی رو دیدم و وقتی به خونه برگشتیم من بعد ناهار راهی همونجا شدم و در طول سفر سه بار اونجا رفتم و بین راه هم دو جای دیگر هم پیدا کردم که خیلی زیبا بود ولی از اون راه براتون بگم که اول با پسر خالم رفتیم .

    ما وارد این راه شدیم که ماشین نمی تونست رد بشه .جایی مثل جنگل که کمی جلو تر یک راه دیگه بود ولی کسی رد نمی شد ی جای دنج و دل نشین .

    دو طرف جاده پر از بوته های تمشک??

    و یک طرف جاده اب می گذشت و طرف دیگه پر از درخت بود آنقدر زیبا بود که من نمیدونستم این زیبایی رو چگونه در عکس هام نشون بدم واقعا زیبا بود نمیتونم همه زیبایی های این چند روز را بیان کنم اما برام جالب بود که من به دنبال زیبایی ها در راه های دور می گشتم ولی این زیبایی نزدیک ویلای خودمون بود که حتی خاله و داییم که هر سال شمال هستند این زیبایی رو ندیده بودند واقعان خوش گذشت بهم ???ممنونم که کامنت رو خواندید راستی قبل این که بریم شمال از خدا خواستم که امسال شمال باشم و بعد از ظهر همون روز راهی شدیم ??هنوز یکمی گیجشدم ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: