سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۱ - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

343 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    majid tasipey گفته:
    مدت عضویت: 2433 روز

    بنام خدا

    خدایا شکرت به خاطر همه چیز .

    وقتی که داشتم به این ویدئو نگاه میکردم ، ذهنم منو با خودش برد به دوران کودکیم . یاد این موضوع افتادم که خدایا خیلی از ماها فراموش کردیم که با چیزای خیلی ساده مثل یک تیکه چوب که کنار خیابون پیدا میکردیم کلی بازی میکردیم ، گاهی اون تیکه چوب میشد ماشین ، گاهی هواپیما و … .

    وای که چقدر لذت میبردیم و بدون دغدغه این که این فقط یک تیکه چوبه میرفتیم تو اون حال و هوا و میشدیم خلبان و راننده و … و اصلا حواسمون به دیگران نبود که چه فکری در مورد ما میکنند و برامون مهم نبود .

    خدایا از تو متشکرم که با این ویدئو یادم آوردی که منم یک زمانی چقدر قدم زدن زیر بارون رو دوست داشتم و ازش لذت میبردم بدون اینکه بخوام هزینه ای بکنم از این نعمت عالی خدا لذت میبردم و آرامش میگرفتم . چقدر خوبه که ما سعی کنیم به حرف کودک درونمون گوش بدیم و از چیزهای بسیار ساده ای که خدا برامون محیا کرده به راحتی استفاده کنیم و لذت ببریم بدون اینکه توجه کنیم دیگران چه فکری میکنند ، آزاد ، آرام ، شاد و شاکر .

    این رفتار استاد زیر بارون و زیر پل به من یاد آوری کرد که این نعمتها همیشه بوده اما تو کم توجه شدی و ذهنت همش رفته دنبال مثلا مشکلات زندگیت ، یه چیزایی که فکر میکردی حل نمیشه ولی اینها اصلا نیاز به توجه نداشته چون خیلیاش اصلا مشکل نیست و اگر رهاش کنی خودش درست میشه چون این به ظاهر مشکلات اصلا نیاز به توجه نداره .

    خدایا شکرت با این ویدئو کودک درونم رو قلقلک دادی و یادم اومد منم میتونم خیلی شاد باشم . از زندگیم با ظاهری خیلی ساده لذت ببرم باقی مسائل خود به خود حل میشه به شرط اینکه به قول سهراب چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید .

    استاد متشکرم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سعیده گیلانی گفته:
    مدت عضویت: 2507 روز

    سلام به همه دوستان عزیز

    من اومدم که یه ردپای دیگه از خودم بزارم. در مدت 9 ماهی که اینجا عضو شدم خیلی تلاش کردم که نقاط منفی ام رو بشناسم و یکی یکی برطرف کنم. قبلا که فکر می کردم نقطه ضعفی ندارم وبا همه افکار مثبت موافق بودم و هیچ نقطه ضعفی در خودم نمی دیدم. اما الان بادنبال کردن هرروزه سفرنامه آروم آروم دارم با گره های کور و خیلی ریز و دیده نشده که تو لایه ای زیرین وجودم جا خوش کرده بودند آشنا میشم. این رو هم مدیون همین سفرنامه هستم که یاد گرفتم اروم آروم مثل اتفاق های عادی روزانه ضعف هامو بشناسم و سعی در برطرف کردنشون بکنم. از نتایجی که گرفتم و هیچوقت نمی دیدمش یا بهتر بگم دوست نداشتم ببینم این بودکه من همیشه در انتخاب کردن دچار تردید میشم. همیشه خیلی فعال هستم خوب تلاش می کنم اما یهو لحظه رسیدن وا میدم و دچار تردید میشم. این مساله رو هیچوقت دوست نداشتم ببینم. همین الان که دارم می نویسم سر انتخاب دو چیز دارم با خودم کلنجار میرم . اگه دوستان بتونند کمک و راهنمایی بکنند بهم خیلی ممنون هستم.

    من بین اینکه طراح باشم یا نقاش شدیدا مثل یک آونگ در حال رفت و امد هستم. خیلی زیاد به نقاشی علاقه مندم و تلاش می کنم و تا الان چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی داشتم. و مطمینم که اگه متمرکز تو این راه تلاش کنم قطعا به موفقیتی که بخوام میرسم.اما نقاش شدن و طی طریق کردن در اینراه و تکامل پیدا کردن لازمه زمان هست. و یکی از این مسایل این هست که نمی تونی کار تمام وقت داشته باشی چون باید تمرکزت روی کارت باشه در نتیجه کمی با مشکل مالی همراه هستی.

    از طرف دیگه من رشته تحصیلی ام طراحی پارچه هست و می تونم برای کمپانی های مختلف کار کنم و درواقع یک کار ثابت و بی دردسر داشته باشم با حقوق کافی. اما دغدغه نقاش شدن همیشه همراهمه ولی خوب نمی تونم همزمان هردو باشم. یا باید متمرکز روی نقاشی باشم و سعی کن با کارهای پاره وقت و غیر مرتبط با رشته تحصیلی کسب درآمد کنم تا در آینده بتونم از نقاشی هام پول در بیارم که این احتیاج به زمان داره یا کلا نقاشی رو بهصورت حرفه ای بزارم کنار و بشم یک طراح در یک کمپانی که درآمد خوب و شغل دایمی داره. خلاصه که همش با خودم در حال تصمیم گیری و بحث و جدل هستم. و طبق گفته استاد که میگویند اگه می خوای موفق بشی باید فقط روی یک هدف تمرکز کنی واقعا گاهی نمی دونم روی کدوم از این دو لیلی باید تمرکز داشته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهناز کوهساری گفته:
    مدت عضویت: 2467 روز

    سلام به استادعزیزومریم شایسته عزیزم دیدن این فایل مثل تمامی فایلهادیدنش لذت بخش بوداینکه بهترین ابزاربرای لذت بردن اززندگی برای لحظه زندگی کردن ولذت بردن ازاون لحظات هست تمرکزروی چیزهایی که حالمون خوب میکنه وبه مااحساس خوب میده این انتخاب باخودماهست به چی توجه میکنیم لذت بردن ازبارونی که موقع پیاده روی کردن می یاداگرچه ساعتهازیریک پل بشینیم اهنگ بخونیم ولذت ببریم یاگله وشکایت ازاینکه چرابارون اومدپیاده رویمون متوقف شد و…..درهرلحظه یادبگیریم ذهنمون وافکارمون روکنترل کنیم تالحظات خوبی روبرای خودمون رقم بزنیم یادبگیریم زندگی روزیبازندگی کنیم لحظاتی که میره ودیگه برنمیگرده خداروشکرمیکنم برای اشناشدنم باشماوفایلهای ارزشمندتون که اگاهی من چندین برابرکردودارم سعی میکنم اونهاروتوی زندگیم بکارببرم وبه مرحله عمل برسونم متشکرم استادعباس منش عزیزم وراهنمای خوب مریم شایسته عزیزباارسال فایلهای سفربه دورامریکاکه بینظیرهست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    معصومه رضانیا گفته:
    مدت عضویت: 2418 روز

    سلام استاد عزیزم .

    واقعا از شما و مریم خانم خیلی ممنونم برای تدوین این فیلم ها

    فیلم هایی ک میزارید برام یه زنگ تفریحی هست ک از فضایی ک توش زندگی میکنم و از آدم های اطرافم فاصله بگیرم و بیام توی یه دنیای دیگه هم لذت ببرم

    وهم اینکه پای درس خداشناسی و زیبابینی

    بشینم

    خدارو شکر میکنم ??

    این قسمت خیلی استاد بامزه بودن ??

    وقشنگ شعر میخوندن

    خندیدم و باشادی شما شاد شدم بعد از یک عصر کاری ک سرم شلوغ بود و دلم یه سرگرمی همراه با یاد خدا میخواست

    خدا عمر با عزت بهتون بده

    من تمام سعیمو میکنم ک تمرینایی ک استاد میگن را انجام بدم و به هدفای کوچیک و بزرگم برسم

    خیلی دوستون دارم. ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    بدری نیرومندفرد گفته:
    مدت عضویت: 2358 روز

    سلام

    منهم مثل همه همسفرام این سفرنامه رودنبال میکنم وواقعا هردفعه که سفرنامه رومیبینم ازاین همه زیبایی وعظمت خداوند در پوست خودم نمیگنجم وحقیقتاکه بایدبه استادعزیزم وگل مریم خانم تبریک بگم برای اینهمه حسن سلیقه

    موضوعی که خیلی برام جالب بوداینه که اون خانومااصلاازتوجه وعکس گرفتن استادنسبت به خودشون اعتراضی نکردن وخیلی براشون عادی بود

    یادمه زمانی که من حدودا توسنای نوجوانی وجوانی بودم این عقیده روداشتم که مردوزن بدون اینکه نظربدی بهم داشته باشندمیتونن باهم دوست باشند ومیتونه رفتاراشون خیلی عادی باشه مثل دوتاهم جنس وهرنگاهی میتونه ازروی قصدوقرض نباشه ولی رفته رفته که سنم بالارفت اون دنیای قشنگی که برای خودم ساخته بودم فروریخت وتقریباکمتربه جنس مخالفم اعتمادمیکردم ونگاهها منواذیت میکردتا الان که به این سفرنامه رسیدم توقسمتای مختلف این سفرنامه میدیدم که خانماوآقایون باهرپوششی اصلابراشون مهم نبودکه حالابای دوربین دارن ازشون عکس یافیلم میگیرن انگارکه هیچکس نگران قضاوت بقیه نیست همه خودشونن بخصوص استادعزیزم ومن این حس رهایی واعتمادبه جنس مخالف روخیلی دوست دارم حالا متوجه شدم که افکارم درنوجوانی اشتباه نبوده ومردوزن بدون هیچگونه قرض میتونن درکنارهم باشن واززیباییهای خدادادی لذت ببرن

    خداروشکرمیکنم که عضو این خانواده هستم

    ودعامیکنم روزی همه هموطنانم به این درک بالا برسند

    بخاطرهمه چیزسپاسگزارم استادعزیزوخانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3112 روز

    سلام استاد

    خیلی خیلی اون خانوما خوشگل بودند چقدر شلواراشون قشنگ بود مخصوصا اون شلوار فیروزه ای خیلی خیلی قشنگ بود

    چقدر ژساشون قشنگ بود عالی بود واقعاً مدل ها خیلی زیبا هستند

    ببین استاد یعنی اون بوی بارون رو قشنگ احساس کردم و اون بویی که زیر پل میاد وقتی که بارون میاد یه بوی نمی هست اون رو قشنگ احساس کردم تنم مور مور شد خیلی خوب بود

    اون بازتاب نور ماشینا خیلی خیلی عالی بود

    من صدای رد شدن ماشین وقتی که خیابون خیس هست رو خیلی دوست دارم و خیلی احساس خوبی بهم میده حتما باید من هم تجسم کنم این لحظه رو که با عشقم زیر بارون میریم و میریم زیر یه سرپناه چون خیلی خیلی حال میده و اونجا زیر بارون و زیر پل می خوابیم که خیس هم نشیم :)))))

    استاد تا حالا شده که کف زمین بخوابید وقتی داره بارون میاد خیلی حال میده اصلا یه چیزیه البته بجز اون موقعی که آب یه راست از تو دماغ میره تو مغز آدم بقیش خیلی حال میده:))))

    تازه دهن رو هم باز کنی خیلی حال میده.

    اون نور هم خیلی خوب بود استاد رنگ چشماتون خیلی قشنگه ها:)

    ولی این بارونه خیلی عالی بود و یه جورایی این پوست صورتم یه جوری میشه و انگار یخ میکنه و بی حس میشه و خیلی حال میده.

    از اون پسره خیلی خوشم اومد که داشت میدوید توی بارون و از پشت شما رد شد از اون اهل حالا بودا معلوم بود.

    چه عکسایی گرفتید استاد عالی بود خیلی خوشگل بودند کیفیت دوربینتون بی نظیره استاد اگه ممکنه میشه چند تا عکس با دوربین گوشی جدیدتون بگیرید و روی کانال بذارید تا کیفیت رو ببینیم که چه فرقی کرده؟ ممنونم

    استاد چون صورتتون گرد هست و این کلاه رو هم میذارید خیلی حالت کلتون گوگولی میشه و آدم همش میخواد بوستون کنه

    کفشای اون مدلا خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگ بود و چقــــدر تمیز بود حال کردما حال کردما…معلوم بود از اوناییه که بسیار بسیار بسیار راحت و نرم هستند و فکر کنم که آدیداس بودند.

    ولی اون مدلا خیلی قشنگ بودند.

    استاد شما هم که خیلی نرم رفتید از بغل اون عکاس عکس گرفتید:)) ، آفرین استاد به این عزت نفس شما چون کسی که عزت نفس پائین داره حتی به خودش جرئت نگاه کردن به این مدلها هم رو نمیده چه برسه به اینکه ازشون عکس هم بگیره حالا با اینکه اون هم یه آدم معمولیه اما چون خیلی خوشگله و اندام خیلی خوبی داره از چند صد متری شون رد میشه و سریع هم رد میشه.

    استاد من واقعا دارم میرسم به اینکه هر کسی در هر جایگاهی که هست واقعا باید اونجا باشه هر چقدر که میخواد معروف و موفق باشه یا ضعیف و ناتوان باشه

    مثلا اینکه امیر تتلو توی این جایگاه هست واقعا جاش همون جاست و واقعا یه سری باورهای مناسب و قدرتمند کننده داره و تحقیر کردن و توهین کردن بهش اشتباهه از قصد مثال تتلو رو زدم چون خیلی حاشیه سازه و این یه باوری داره که اینطوریه یعنی من قبلنا فکر میکردم منظورم همین چند وقت پیشه که اونایی که خیلی معروف هستند مثل تتلو یا مثل کسایی که از نظر عقائد مذهبی آدمهای منحرف و هرزه ای هستند کلا داغون هستند ولی وقتی بدون عینک حرفاشون رو میشنوی میبینی که بابا این هم باورهای خیلی خوبی داره که اینجاست الکی اینجا نیست

    یکی از اون مثالها جنیفر لوپز بود که خیلی به آزاد بودن و پوشش آزاد معروف هست ولی وقتی پای یه سری از حرفاش نشستم چنان ایمانی توی حرفاش بود و چنان از خدای درونش می گفت که اصلا حال کردم گفتم بابا دمت گرم واقعا تو باید اینجا باشی کسی که تو نوجوانی یا جوونی بدون اینکه یه کلمه انگلیسی بلد باشه پا میشه میاد آمریکا این خیلیه و چقدر هماهنگ بود با قلبش و چقدر نکات ریزی رو داشت می گفت در مورد الهامات

    یا مثلا پیت بال که آهنگهایی که میخونه خیلی در مورد سکس هست و توی کلیپهاش هم خیلی خانمهای برهنه هستند و تمرکز ویدیوهاش روی اندام جنسی هست اما وقتی که حرفاش رو شنیدم چنان قدرت داشت و چنان شخصیت بزرگ و سنگینی داشت که نگو و خیلی حال کردم با حرفاش و انگار نه انگار که این همون آدمیه که چنین آهنگ هایی رو میخونه. معلوم بود که الکی حرف نمیزنه و واقعا فرکانسش بود و خیلی خیلی ساختارها توی ذهنم شکست مثلا توی یکی از کنسرت هاش چند تا رقصنده باهاش بودند که معمولا توی همه ی کنسرت هاش هستند و دیدم که شب کنسرت برای اینکه بهشون حال بده و بهشون انرژی بده و بعد از چند روز تمرین خفن و سنگین ، قشنگ رفت اونا رو سوار کشتی تفریحی کرد و برد بین مردم گردوندشون و مردم کلی تحویلشون گرفتند و کلی توی کشتی تفریحی با هم رقصیدند و کلی انرژی گرفتند خب این واقعا اشک من رو در میاره تحسین قلبی من رو زنده میکنه که واااااااااااااقعــــــــــــا کارت درسته و موقع برگشتن هم میگفت که بچه ها فقط باید لذت ببرید از کارتون فردا که روی سن رفتیم فقط عشق کنید و لذت ببرید از کارتون…

    ایناست، فکر می کنیم که کل جهان بدند و فقط ما خوبیم حالا فکر می کنیم که نه اینا هرزه هستند و لاابالی هستند.جالبش اینه که اونایی که اینا رو هرزه و لاابالی خطاب میکنند، ببخشید که اینو میگم اما خودشون توی زندگیشون هیچ غلطی نکردند و فقط نشستند و حرف زدند که اگه بخوان با همین باورهاشون مثل اونا بشن انگشت کوچیکه ی اونا هم نمیشن و فقط حرف میزنند اینو قشنگ دیدم و حسش کردم از نزدیک.

    اصلا اینطور نیست من که الان به شخصه خیلی خیلی برای این افراد ارزش و احترام قائل هستم و خیلی نظرم تغییر کرده.

    مثلا در مورد مایکل جکسون این اتفاقات زیاد می افتاد که توی یک جمعی که خود مایکل هم بود یا پشت ماشین یهو می دیدند که مایکل داره با دهنش بیت باکس می کنه و داره ریتم یک آهنگ جدید رو میزنه و توی یوتیوب هست میتونید برید نگاه کنید و وقتی که ازش می پرسیدند که اینا از کجا میاد می گفت از بالا اینا رو دریافت میکنم… خب اینا غیر از الهامات خداوند هست؟ اینا غیر از احساس لیاقت هست؟

    یا در مورد انریکه که با دوست دخترش زندگی میکنه و بچه دار هم شده و کلی از طرفداراش بهش ایراد گرفتند و انریکه گفته که عشق واقعی نیازی به ثبت کردن نداره (یه چیزی به همین مضمون )

    این افرادی که موفق هستند این باورها رو دارند این طور آزاد هستند تا هرطور که دلشون میخواد زندگی کنند و هیچ اهمیتی برای نگاه بقیه قائل نیستند شخصیت های بزرگی دارند باورهای قدرتمند کننده ای دارند توی شرایط سختی که براشون بوجود اومده بابت باورهای محدود کنندشون ، تونستند ذهنشون رو کنترل کنند

    حتی در مورد پورن هم همینطور هست که میگیم که اینا دیگه همشون از دم ته زلالت هستند اولین بازیگر پورن لیندا لاولیس بود که به گفته ی خودش بخاطر عشقی که به این کار داشته سراغ این کار رفته و اون موقع پولی در کار نبوده(حداقل در اون اوایل کارشون) و ایشون بخاطر عشقش سراغ این کار رفته و جلوی دوربین رفته و خیلی از پوزیشن های سکس از فیلم های ایشون بوجود اومده و اولین بار در فیلم های ایشون بوده. من اصلا همه چیز توی ذهنم ریخت به هم گفتم ببین خود من چه فکر هایی در مورد اینا میکردم نمیگم همشون به این دلیل سراغ ان کار اومدند اما اینطور کسایی هم هستند واقعا هیچی سر در نمیارم از این قضیه و نمیتونم هیچی بگم چون تا حالا سمت این کار هم نرفتم و تجربه ی ارتباط جنسی رو ندارم که بگم چجوریه ولی فقط میخوام بگم که قضاوت نباید کرد.

    در بین خود بازیگران پورن هم رده بندی وجود داره و یکسری ها هستند که رتبه های اول رو دارند و یکسری ها هم هستند که در پائین جدول هستند این برای من خیلی حرف داره که اگه اینا همشون هرزه و بیخود هستند چرا پس بعضی هاشون رتبه ای اول رو دارند و بعضی هاشون رتبه های پائین تری دارند؟ اگه هرکی هرکیه باید همشون مثل هم باشند مثل یه گله گوسفند پس چرا اینطور نیست؟! به این افراد هم باید احترام گذاشت و باید براشون ارزش قائل باشیم حداقل خود من باید اینطوری باشم شما رو نمیدونم:)

    خدارو شکر

    ممنونم آبجی شایسته و استاد عزیزم

    در پناه ربّ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    اعظم جم نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2636 روز

    سلام به عزیزای خودم?یه لحظه اول فایل جا خوردم ?اون خانوم ها… ولی با خودم گفتم چیزهایی رو که دارم می بینم رو خدا داره نشونم میده خداست که میخواد ببینم و بدونم که هر کسی با هر نوع پوشش و مذهب و فرهنگی قابل احترام هست باید ببینم تا این یخ ذهنم آب بشه و به زیبایی ها شون توجه کنم، تا زمانی که خواستم با این آدم ها معاشرت داشته باشم اونها رو بد یا گناهکار نبینم، خدا رو شکر این کار رو دارم زیاد انجام میدم و کم کم داره جزو باورهام میشه که به زیبایی های آدم های کوچه و خیابون نگاه کنم هر چند شبیه من نباشند، یادم افتاد خودم هم شبیه استاد از دیدن مردهایی که لباس های خوش رنگ می پوشیدند یا خوش اندام بودند لذت می بردم و توی دلم تحسینشون کرده بودم البته به دور از چشم اطرافیانم ?. توجه من هم مثل استادم به زیبایی ها بود و این بد نبود. خدااااای من چه باروووووونی، قند توی دلم آب شد. جای من خیلی خالی بود البته نه زیر پل بلکه توی بارونا?چه نور پردازی زیبایی زیر پل بود چه خوشرنگ بود نورش، شیطنت های استادم منو به یاد بچه های بیش فعال میندازه، عاشقتم استادم ?خدا رو شکر که کودک درون تون این همه پر انرژیه، خدا رو شکر که استادم شاد و سلامته و خوش اخلاق??از اون آهنگ ها و خوندن استاد مهربونم هم خعلی عشق کردم و یاد گرفتم که همینطوری عمل کنم مثل چند روز پیش که توی ترافیک گیر کرده بودیم، آهنگ به گوش شدم و بعدش هم شروع کردم به سپاسگذاری تا احساسم رو کنترل کنم. ???فدای مهربونیاتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مريم بیگی گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    سلام به استاد عزیز وعزیز دلش

    چقد دلنشین وعاااااااالی بود این اوازتون دلم تنگ وغروب جمعه از همسرم دور

    چه پیغامه ناااااابی دلم باز شد کیییییییف کردم کلافه دوری و دلتنگ بودم حاااااالم خوب شد مرسی مرسی استاد عاشق عجب قدرتی داره عشق زنده باد زنده باد عشق و دنیای عاشقها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: