https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-19 07:49:502024-08-29 12:10:56سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۲
324نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
نور های در آب باران در کف زمین منعکس شده چقد تصیویر زیبایی شده وانتخاب عکس سفرنامه از این این صحنه عاااااالی بود خانم شایسته عزیز.
همه چی رو انتخاب میکنید که این صحنه ها رو ببینید راننده رو هم انتخاب میکنید.یه مسافت کوتاهی که با راننده هستید هم رو میخواهید استفاد کنید ولذت ببرید وتحسین کنید……دمتون گرم.
من انتخاب کردم که یاد بگیرم وعمل کنم
من یاد میگیرم تحسین کنم
من یاد میگیرم ذوق کنم
من یاد میگیرم شکرگذار باشم
من یادمیگیرم زیبایی رو ببینم وحرف بزنم درک کنم حس کنم بشنوم بچشم
من درراه دفتر دارم تمرین میکنم زیبایی رو دیدن سفرنامه وار زیستن.یک سری صحنه هایی میبنیم واقعا میگم این همه مدت چرا ندیده بودم.این گلهای زیبایی که همیشه سرراهم بود. لانه یک جفت کبوتری که بالای یه مغازه بود.
از شور وحال تمیز کردن مغازه ها وشروع کسب وکار از چند تا گلدان زیبایی که شهرداری گذاشته بود از یه بلبلبی که بالای مغازه آویزان کرده بود چقد آوازخوبی داشت از عطرفروشی وگلفروشی های وقتی از کنارش رد میشم یه رایحه زیبایی به مشامم میرسید وخیلی چیزهای دیگه….اینا رو سفرنامه ها رو یادم دادن که دقت کنم.
ممنونم وسپاسگذارم خانم شایسته عزیز واستاد به خاطر همه چیز
انقدر تصویر روی فایل امروز زیبا و زیباوپرازاحساس خوب و لذتبخشیه که اصلا نمیشه بدون درنگ کردن و لذت بردن چشم ازش برداشت……خوداین تصویر یه دنیا زیبایی واسه ی من داره که حتی اگه فایل و باز نکنم میتونم راجع بهش دهها نکته ی زیبا و مثبت رو بنویسم….یه نقاشیه ابستره ی واقعیه استاد عباسمنش،
رنگ طلایی و نقره ای برای من ثروت و شکوه رو تداعی کرده
رنگ ابی نیلی؛.من و میبره به دنیای پراز ارامش دریا….
رنگ صورتی؛یاداور لبخندهای صادقانست واسم
رنگ نارنجی که خیلی ظریف افتاده روی تصویر واسم شادی واحساس خوب درهرلحظه رو تداعی میکنه…
رنگ سبز،واسم نمادجریان زندگیمه که تواین فضا هرروز دارم زیباترو عاشقتروسبزترمیشم…
رنگ بنفش.،یاداور اینه که میتونم فراتراز هر محدودیتی فکرکنم وباشم پراز اقتدار…
رنگ زرد،،نوروروشناییه جاده ی ستاره ی قطبیه زندگیم و بهم یاداور میشه…….
این تصویر به من میگه تو خالق زندگیتی با افکارو باورهات..تویی که میتونی این رنگهارو کنار هم بچینی و طرح دلخاهت و بسازی…این تویی که داری اینهمه زیبایی رو میبینی یا نمیبینی…..این تویی که با هزاران هزار رنگ توی این دنیا میتونی تابلوی دلخاهت و ترسیم کنی به سبک دلخاهت…رﺋال..مدرن..ابستره…سوررﺋالیسم…و….هزار سبک دیگه….فارغ از هر محدودیتی..واثرنابی و بسازی با ترکیب عشق و علاقه و تمرکزو احساس خوبت …….این رنگها واسه ی من نماد باورهامه…واسه ی من فایل جهان همانندایینه عمل میکنه رو یاداور میشه که هررنگی و انتخاب کنم از پالت نامحدود دنیا روی صفحه ی زندگیم، همون رنگ نقش میبنده….محاله صورتی بردارم و رنگ ابی رو ببینم…..محاله باورهام و تغییر ندم و زندگی و دنیام عوض بشه..محاله سیاه رو قاطی رنگام بکنم که نماد فرکانس نامناسب و نادلخاهه و سیاهی و کدربودن و نبینم روی صفحه ی بوم زندگیم……..منم که انتخاب میکنم..منم که میتونم نامحدود انتخاب کنم ابعاد تابلوم و….منم که میتونم ؟هیچ محدودیتی و نپذیرم وهرانچه رو میخام خلق کنم…منم که میتونم باور کنم اگاهیهای ناب توحید عملی ۳ رو که تمام ارزوها دستیافتنیه ،،ومن میتونم هرانچه رو که دوست دارم به تصویر بکشم…وهرچه تابلوی زیباتر و بزرگتری میکشم به گسترش جهان کمک میکنم و خدا ازم حمایت میکنه……منم که میتونم باورکنم حرف شایسته جون و که مرزی وجودنداره …تو انتخاب میکنی و جهان تورو هدایتت میکنه به سمت انتخابت….…..
شایسته ی عزیزم انقدر محواین عکس و زیبایی و چیدمان رنگهاش کنارهم شدم که میتونم مقاله ای راجع به دنیای رنگها وباورهامون بنویسم این تصویر برای منی که عشق و علاقه و دنیام نقاشیه یک دنیا حرف داره واین الهام خدارو دوست دارم با نوشتن مقالم عملی کنم… سپاس سپاس ازاینهمه زیبایی ناب..سپاس ازاینهمه ارامش ولذتی که توی این فضا واسه ی من فراهم شده…اینجا شده واسم بهترین کافه تریای زندگیم..این فضای توحیدی شده واسم محل تلاقی قلب وذهنم ورسیدنم به خدا..اینجا واسه ی من شده خلوتگاهی که هرساعتی بخام میتونم بیام وبرم و ازش لذت ببرم..اینجا واسه ی یه دنیا ارامشه…یه دنیای متفاوت..یه دنیای متفاوتی که اگه دلم بگیره اونم بخاطر باورهای خودم میام وبا دل شاد میرم بیرون..پرقدرت..شجاع .اینجا واسه ی من یه دنیا عشقه نابه………..هزاران سپاس….
سلاااااااام به همه دوستانم و استاد عزیز و مریم جون شایسته
من کلا نوشتن و إبراز احساست در قالب کلمات برام سخته واقعا هم نمیشه اون حس و عشقی که موقع دیدن این فایل ها درون من جاری میشه رو با کلمات بیان کرد و اولین باره که دارم برای فایل های سفرنامه کامنت میذارم و خواستم برم تو دل این مقاومتی که دارم و ازاد و رها بنویسم
مریم عزیز واقعا ازت سپاسگزارم که این فایل هارو برای ما اماده میکنی و مارو در زیبایی هات همراه میکنی هر وقت صداتو میشنوم پر میشم از احساس خوب و یه لبخند میاد رو لبام واقعا خداروشکر میکنم برای بودنت برای این خانواده دوست داشتنی و سایت فوق العاده
خداروشکر میکنم برای دیدن همچین رابطه ای که کلی از مقاومت ها و باورهای محدود ذهن منو شکست بخصوص وقتی میبینم که در رابطه با هم انقدر ازاد و رها هستین و هنوز مثل روزای اول اشنایی به هم عشق میورزین واقعا لذت میبرم مخصوصا وقتایی که استاد میگه عاشقتم اون فرکانس عشقی که به شما داره رو دریافت میکنم
لحظه به لحظه این سفرنامه ها به من قانون رو درس داد ظرف درون منو بزرگ تر کرد تا بیشتر درک کنم و بهتر عمل کنم
این شاد بودن استاد در هر لحظه داره به من یاداوری میکنه که هر لحظه باید از اون جایی که هستی بی نهایت شاد و شاکر باشی تا درونت بزرگتر بشه برای دریافت شادی بیشتر حال بهتر ثروت بیشتر و سعادت بیشتر در زندگی
من از بچگی تا الان همیشه یه شادی مضاعف بر دیگران داشتم برای همین همه بهم میگفتن خجسته قبلا ناراحت میشدم که بهم میگفتن تو چرا اینجوری هستی الکی برای خودت شادی یه کم سر سنگین باش و خیلی وقتا میشد که سعی میکردم خودم رو مثل اونا کنم ولی از وقتی با این قوانین خداوند و اگاهی ها آشنا شدم فهمیدم مسیری که من داشتم میرفتم درست بود و شاید یکی از دلایلی که خداوند منو تو این مسیر هدایت کردی همون شادی بی دلیل درونم بوده
عشق میکنم وقتی ذوق مریم جون برای دیدن زیبایی ها رو میبینم یا کامنت بچه ها رو میخونم که با چه ذوق و عشقی در مورد این زیبایی ها مینویسن با خودم میگم که دقیقا جایی هستی که راه راسته راه سعادت و خوشبختیه
با دیدن این فایل ها کلی باورهای فوق العاده در مورد ثروت درون من شکل گرفت از دیدن فراوانی ثروت در جای جای این کشور با دیدن أزادی مالی و زمانی و مکانی شما و استاد که میشه از صبح تا شب در کنار عشقت باشی و هر چی میخوای بخری و بخوری و تفریح و عشق کنی با دیدن موبایل خفن استاد و عکسای فوق العاده ای که میگیرن
با دیدن تیپ دادن های استاد با دست و دلبازی
چه بارون قشنگی میبارید چقدر همه جارو زیباتر کرده بود چقدر دوست داشتم زیر بارون بدوم چقدر باور فراوانی رو در ذهنم تقویت کرد
خداروشکر برای دیدن انسان های مهربون چه فرکانسی دارین شما که همیشه بهترینا سر راهتون قرار میگیره چقدر لذت بردم اقای زیا احمد موقع خداحافظی از ماشین پیاده شد و باور فراوانی انسان های خوب در ذهنم جاری شد
لذت میبرم از دیدن فراوانی أزادی در روابط خانوادگیتون که مایک مجبور نیس با شما بیاد و کاری که دوس داره میتونه انجام بده
واقعا سپاسگزارم که مفهوم هدایت رو با زبان تصویر به ما نشون میدین و باعث زیباتر شدن هر روز زندگی ما هستین اگر بخوام از تغییر و تحولاتی که در این مدت با این اگاهی ها و سایت آشنا شدم بگم خیلییییی طولانی میشه
به خود آاا…. به خود آاا…. تا که دریابی…. خدا در خویشتن پیداست….
سلام به استاد عزیزم و مریم جون و مایک هم که دوباره ملحق شد…
از یه رفتارتون من درس مهمی گرفتم، از صبح که رفتید تا شب بیرون بودید، نه حرفی از مایک زدید که نگرانش بشید و نه مثل ما ها بگید که: آخیییی جای مایک خالی… ای کاش می آوردیمش
آخه ماها عادت داریم اینجور مواقع بجای اینکه خوش بگذرونیم از توجه بر زیبایی ها لذت ببریم، همش تو فکرمون در حال دلسوزی(همین هم خودش طبق قانون باعث اتفاقاتی میشه که دلسوزی بیشتری رو متوجه خودمون میکنه) هستیم واسه اطرافیان اللخصوص بچه مون. استاد بنظرم کاملا به نظر مایک احترام گذاشته و میذاره که تو rv بمونه?
وقتی نگاهت انقدر خالصانه و توحیدی باشه، قطع به یقین هم افرادی رو جذبت میکنه که تو شغلشون نمونه هستن و طوری هدایتت میکنه که مسئله ی فردات رو حل میکنه، (مثل همین آقا ضیاء خودمون که ایشالا همیشه برقرار و سبز باشه)، انگار که میدونست شما ها رستوران هم میرید ، و اتفاقا هم دنبال یه جای با کیفیت میگردید که 5 استار هم باشه،
در واقع زبان خدا شد تا بگویدت: آری، من از رگ گردنت هم به تو نزدیکترم
مایک عزیز تو چقدر خوب قوانین رو یاد گرفتی احسنت به تو، ما هم باید به بچه هامون قوانین رو به این درستی آموزش بدیم، که بجای غر زدن و شاکی بودن اینکه پدرش و خاله اش چرا دیر کردن یا چرا نبردنش تفریح، تو فکرشون بوده که خیس نشن…آفرین به تو که الگوی خوبی برای بچه ها هستی?
چقدر زیبا بود تلالوء پرتوهای در حال غروب خورشید بر آسمان آبی که رنگ صورتی رو بوجود میاره?
چقدر زیبا بود چراغانی شدن کف جاده با نور ماشین های زیبا و دیده شدن آرم لاین دوچرخه سواری?
چه شهردار بسیار خوبی که به حقوق شهروندش احترام قائله که برای نوع وسیله اش هم جا گذاشته?
و در مقابل چه شهروندان با فرهنگی که شهر خودشونو مثل خونه ی خودشون، تمیز و مرتب نگه میدارند?
واووو چه رعد و برقی زد، فکر میکردم هر لحظه ممکنه صداش بیاد و استاد تکون بخوره?
اوووووم بوی عطر هوا رو میشه بخوبی حس کرد، خیس شدن زیر نم نم بارون، و دستهایی که دوربین و بدست گرفته، و با کمال آرامش در حال فیلمبرداریه….
خدای من چه کیفیتی داره دوربین استاد، انگار فوتوشاپ میکنه عکسا رو? کوپ کردم برای چندمین بار
اگه عشق میخوای اگه عاشقی میخوای اگه میخوای با عشق توی دنیا زندگی کنی باید تموم وجودتو از عشق پر کنی باید لبریز بشی از عشق باید همه چیز رو عشق ببینی باید نگاهت به همه چیز از سر عشق باشه.
استاد و مریم جان یه نگاه سرشار از عشق دارن ارزشهاشون با عشق همراهه.
نگاه کردن به اون تصویر زیبا که نورای رنگی روی زمین خیس و آب بارون بود اگه با عشق باشه یه شعله ای درونت روشن میکنه اون شعله تموم وجودتو روشن میکنه مملو از عشق میکنه و در وجودت پخش میشه و به اطرافت هم سرایت میکنه میشه ساخت یک لحظه ی ناب که توی ذهنت حک میشه و نه تنها اون لحظتو عاشقانه میکنه بلکه با هر بار به یاد آوردن اون لحظه حسی که در اون لحظه تجربه کردی رو در وجودت زنده میکنه و میشه لبخند روی لبت که از عمق جانت برخاسته از باز شدن قلبت از شکفتن گل وجودت. این معجزه ی زندگی در حال و لذت بردن از لحظه هاست و به همین سادگی زندگی زیباتر میشه و یه زندگی پر از عشق تجربه میشه.
هدایت چیزی که این روزها خودشو بیشتر بهم نشون میده اینقدر شگفت زده ام میکنه که هر بار فقط میگم همه چیز هدایت خداست که همه چیز فقط با هدایتهای اون هستش که پیش میره وقتی اینقدر دقیقه وقتی اینقدر راحته فقط سرسپردگی میخواد چه کاری قشنگ تر از سرسپردگی.
عاشقانه بودن و وصل شدن بهش یعنی همین شروع من برای نوشتن که اصلا هیچ پلانی ندارم هیچی و فقط دست به نوشتن میبرم و میگم بگو و من بنویسم عشق من و اون میگه و من مینویسم یعنی پای در ره گذاشتن و سپردن خودم بهش با این باور که خودش بهم میگه خودش هدایتم میکنه من هیچ کاره ام اون خودش کارشو بلده.
مصداق دیگش میشه دل به راه زدن برای لذت بردن بیشتر و یه تجربه قشنگ دیگه که با پیاده روی و هدایت به جاهای زیبا و تجربه ی عشق بازی زیر بارون که عاشقانه ترش میکنه و دیدن غروب خورشید از یه زاویه ی متفاوت دیگه و دیدن بارون از زیر پل و آواز خوندن توی یه موقعیت دیگه.
تازه به اینجا هم ختم نمیشه همین طوری ادامه داره چرا چون دو نفر هستن که نه تنها دارن نگاه زیباشونو حفظ میکنن بلکه دارن بهتر و زیباترش هم میکنن و سعیشون اینه که تا میتونن عمیق تر هم ببینن نتیجش این میشه که اون منظره ی زیبا جلوشون ظاهر بشه شاید جلوی خیلیا باشه چنین منظره ای ولی هر کی از زاویه دید خودش جهانو میبینه و حس و حال لحظه هاشو میسازه همین میشه که یکی عشق و زیبایی رو تجربه میکنه و یکی نفرت و انزجار و حسرت و نازیبایی رو.
به همین راحتی همه چیز به نگاه ما بر میگرده پس چرا نخوایم که لحظه هامونو زیباتر کنیم و جلوه ی بهتری بهش بدیم و به این فکر کنیم در هر لحظه که چطور میشه این لحظه رو قشنگترش کنم مثل زیباتر کردن صحنه ی شب بارونی با انعکاس نورای رنگی روی آب. وقتی داشتم از اون صحنه لذت میبردم با رد شدن ماشینا صدای آبو که از رد شدن ماشینا ایجاد شده بود رو شنیدم زیباتر شدن این صحنه که واقعا یه صدای قشنگی از بارون روی زمین بود حس خوبی از شنیدنش بهم دست داد. وقتی لحظه هامون قشنگ تر میشن که با تمام وجود از همون لحظه نهایت لذت رو ببریم وقتی خواهان قشنگ تر کردن لحظه هامون هستیم دقیقا هدایت میشیم و این بدیهی ترین چیز ممکنه کافیه درخواست بدیم کافیه اون قدر ایمان داشته باشیم به هدایت که با یه ناخواسته سریع کفر نگیم که به گمراهی نیفتیم و حواسمون باشه که ترسها یا هر حس بد دیگه ای ما رو از مسیرمون دور نکنه و بدونیم که راه ورود به تجربه ی قشنگ تر رد شدن و گذشتن از حسهای منفیی هستش که حاصل نجواهای ذهنیمونه.
وقتی خودتو به هدایتها میسپاری یه هم زبون دقیقا سر راه تو قرار میگیره یه گفتگوی دوستانه باهاش حالتو بهتر میکنه. یه رستوران خوب بهت معرفی میکنه و میشه یه وسیله ی دیگه برای زیباتر شدن لحظه هات و این مسیر همین طور ادامه پیدا میکنه و تا چه جایی زیبا میمونه برات؟ دقیقا تا جایی که تو زیبا ببینی و تو دل بهش بسپری و تا جایی که تو خواهان عشق باشی برات عشق میشه دقیقا هرطور که خودت بخوای. اینقدر دقیق عمل میکنه اینقدر دیوانه کنندست که استاد و خانم شایسته عزیز در همه جا به دنبالشن که استاد به راننده میگن برای سفر تحقیق و بررسی اومدیم.
شب و زیبایی هاش بهم میگه که تو دل تاریکی ها هم میشه زیبایی رو پیدا کرد حتی میشه از روز هم قشنگ تر دیدش وقتی که خوب بگردی نور چراغا رنگ دیوانه کننده ی آسمون و خیلی زیبایی های دیگه که تا چشم دلتو باز نکنی نمیتونی ببینیشون. وقتی پرده ها رو از جلوی چشمت میزنی کنار همه چیز یه طور دیگه برات به نمایش درمیاد.
میشه به راحتی عشق رو در زندگی جاری کرد اونقدری که در تموم لحظه هات خودشو به شکل های مختلف نشون بده و برات نمود بیرونی پیدا کنه که همه ی آدما همه ی جهان و طبیعت برات یه جور خاصی زیبا بشن یه جور خاصی خودشونو بهت نشون بدن و یا بهترین وجه خودشون رو برات به نمایش بزارن و در نهایت با دیدن همه ی اینها به خود خود منشا و منبع به اصل خودت به خدای خودت برسی و در درونت کاملا حسش کنی و این رو تایید کنی که همه ی اینها از قوانین بی نقصش نشات میگیره.
چقدر این قسمت لذت بخش بود چراغها و بارون یه زیبایی خاصی ب خیابون داده بود که عکس استاد عالی شد?
باور کنید خیلی لذت بردم وقتی دیدم یک نفر مسلمان از کشوری فقیری مث افغانستان ۲۰ ساله تو امریکا کار میکنه و خانواده تشکیل داده و داره از زندگیش لذت میبره بخودم گفتم علی اقا بیا اینم نشانی و هدایتی که میخواستی ،دیدن این راننده تاکسی مهربون باعث شد تصمیمی که سالهاست نگرفتمو بگیرم ،وقتی گفت از افغانستان یهو موهای بدنم سیخ شد و اشک ریختم،خدایا شکرت بابت راهنماییت!?
راننده سعی میکرد با لهجه فارسی ایران حرف بزنه چون فکر میکرد لهجش خوب نیست ولی دیدیم استاد گفتن لهجه شما عالیه و ما خیلی دوستش داریم و راننده هم آروم شد و دم استاد گرم عاشقتم استاد
راننده خبر نداشت که ما هدایت میشیم و به مشکل بر نمیخوریم و کسی به ما گیر نمیده ?میگفت به شما گیر نمیدن اتوبوسو اینجا پارک کردین??
بنده خدا نمیدونست وقتی تو مدار خوبی همه آدمای اطرافم خوبن مث خود راننده تاکسی!??
خانم شایسته خیلی عالی هستین وقتی استاد شعرو سانسور کرد شما درستش کردن و باز تشکر میکنم که این اتفاقهای زیبا رو ثبت میکنید.
استاد ومریم عزیز به به چه باران رحمتی چه رعدبرق دلنشینی چه آهنگهای خاطره انگیزی توسط استاد شگفت انگیزی،،چه تصاویرها و فیلمبردار عجیبی،،
مریم عزیز ممنون از نگاه زیبات که به ما هم منتقل میکنی،،
چقدر زیر اون پل زیبا شادی کردید ولذت بردید البته هممون لذت بردیم ،،ایول به تومریم عزیز که باعزت نفس بالایت حتی باادامه فیلمبرداری وارد ماشین اوبر هم میشی،، لذت بردن از زندگی به همین سادگی ست واقعا چراباید مانند خیلی ازآدمها یا گذشته خودمون باشیم وزندگی درلحظه رو نداشته باشیم،،بلکه باید این فرصت کوتاه زندگی رو به بهترین شکل ساخت و تجربه کرد،،،،،
استاد براووووو به این گوشی موبایلت که عجب کیفیتی داره دوربینش،،،،،واقعا عکسها با خودطبیعیشون فرق نمیکنند،،،،،،
ایول ازاین هماهنگی وتوجه به زبیایی ها که راننده ای زیا احمد فارسی زبان وبااین همه امتیاز بالا امشب با استاد ومریم جان برخورد میکنه،،و استاد شما فقط کارت شده امتیاز دادن به همه آدمها لایک بچه ها،،تیپ دادن به اوبری ها،،،تحسین کردن آدمهای مختلف سپاسگذاری از زیبایی ها ونعمتهای خداوند،،،
و…..
هدایت شدن به مکانهای مختلف زیبا. به راننده ای مثل زیااحمد،،بیزینس های موفق مختلف،،آدمهای متنوع و فوق العاده الکی نیست همه این تجربه های خوب از ذهنی ساخته شده ومهارشده بدست میاد،،، ،
وقتی استاد با زیااحمد صحبت میکردی چیزی که فهمیدم این بود که من فقط با ساختن باورهای خوب به سمت هدفم حرکت کنم دگه درطول مسیر آدمها،شرایط،ایده ها،مکان ها وتجربه های خوب رو رقم میزنم ، خداوند خودش هرچیز لذتبخشی که دررابطه با اهداف من باشه رو وارد تجربیاتم میکنه،،،،
ومن داشتم به خودم میگفتم وقتی یه افغانی بااین همه سال زندگی وموفقیت درآمریکا تونسته زندگی چطور مانتونیم پس همه ماهم میتونیم ایول،،،،
خیلی خوبه که ادم بتونه مسافرتها،،خریدها،،مهمونی ها،،ارتباط برقرار کردنها،،کنسرتها و…لاکچری داشته باشه اما خیلی ساده وکم هزینه تر هم مانند همین سفرنامه و تجربیات استاد و مریم هم میشه داشت ،،ممنون استاد بقول خودت روش طبیعی زندگی کردن رو بهمون یادمیدی،،،،
و چقدر خوبه همچین خانواده ای که همه باخودشون درصلح باشن مایک براخودش شادی کرده استاد ومریم هم خودشون بودن الان هم بازکنارهم خیلی آفرین داره،،،،،
اصلا این سفرنامه شده مثل کارهای تاسیسات که چندنفر آدم همه کارهای ساختمانی رو انحام میدن،،،،
دلم میخواد اونقدر از عشق بگم که عقده ی دلم باز بشه .دلم میخواد اونقدر از عشق بگم ک خدا از عشق لبریزم کنه .دلم میخواد از عشق بگم وبگم و بگم تا به آرامش قلبی کامل برسم .
ای کاش باورهام اونقدر قوی بشه که وقتی از عشق خدا میگم اشک شوق از چشمام جاری بشه .
وقتی استاد با عزیز دلش تو اون زمان از ساعت شب بعد از یه بارون زیبا تو خیابون شادی میکردن .یه لحظه خودمو گذاشتم جای مریم جان عزیز .خودمو دیدم که با کسی که واقعا دوسش دارم تو اون لحظات با تمام وجودم از هوا, از نفس کشیدن, از تماشای ماشینها, از زمین خیس و تمیز و شفاف, از آسمون از هر چی که تو اطرافم میبینم لذت بینهایت میبرم .خودمو میدیدم که با تمام وجودم خدا رو کنارمون حس میکردم .از اعماق قلبم داد میزدم خداجون عااااااااااااشقتم ..
به اینجا که رسیدم اشکام سرازیر شد.بالاخره قلبم لرزید اشکم جاری شد.چه حس قشنگیه خداجون .وجود آدمایی تو زندگیت که واقعا حال دلت باهاشون عالی باشه یه خوشبختی بینظیره .وقتی حال دلت خوبه .همه چی زیباست .همه جا زیباست .همه کس زیبان .وقتی استاد میخندید و میخوند مثل یه بچه خود واقعیش بود .با خودم گفتم دیگه چی از این بهترکه خود باشی ? چی از این بهتر که به شب که میرسی میگی خدایا شکرت چقدر روزم قشنگ بود .و با وجود خستگی جسمی روحت از شادی میخواد پرواز کنه و خنده و هیجانت رو مثل یه بچه به نمایش میزاری .بخند استاد .بخند که با خنده هات عشق تو چشمات برق میزنه .بخند تا خنده ی خدا رو تو چهره ی ماهت تماشا کنیم .
یه جایی شنیدم که عشق در دو قالبه .عشق به چیزهایی به غیر از خدا مثل پول ,فرزند,همسر ,ماشین ,وغیره …..
عشق به خدا ….
میگفت عشق به غیر استارت میاره .
عشق به خدا آزادی میاره .
درکم از این جمله این بود که وقتی تو به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نباشی عشق خدا تو قلبت جا میگیره و تو رو به آزادی میرسونه .وقتی ب آزادی زمان و مکان رسیدی دیگه همه چیز و همه کس برات خوب و زیبا میشه .اونوقته که مثل استاد و عزیز دلش از هر لحظت لذت فوق الاده میبری .به صحبت کردن استاد با زیا احمد راننده اوبر نگاه کنید .از اول تا آخر داره تحسینش میکنه .اونقدر باهاش با محبت و گرم صحبت میکنه که وقتی میرسن زیا احمد پیاده میشه و استاد رو در آغوشش میکشه .این همون نشونه عشق به خداست که تو قلب استاده و باعث شده همه آدمها حتی در یک ساعتی که اولین باره که میبینن استاد رو عاشقش بشن و حس محبتش رو با در آغوش کشیدنش به تصویر بکشن .پس این آدم همه رو دوست داره .پس عشق واقعی همینه .عشق بدون وابستگی (عشق خدا)
امروز ی فکری اومده بود تو ذهنم که آیا قدمی بر دارم براش یا نه ,حسم بهم گفت که از کلام خدا (قرآن )کمک بگیرم .کمی با خدا حرف زدم بعد قرآن رو باز کردم .بهم گفت که کاری نکن اگر احساست خوب نیست .فهمیدم که میگه فقط روی توحیدت کار کن بزار اتفاقات خودش به نفع تو به انجام برسه دلم آروم شد .هدایت شدم به دیدن این فایل .ونوشتن حس و حال الانم .
خدایا از تو ممنون و سپاسگزارم که مرا در مسیر زندگی استاد و عزیز دلش قرار دادی که یاد گرفتم هر روز قرار جدیدی با تو بزارم .هر روز توکلم رو قویتر کنم .هر روز با ساختن باورهای درست و قوی به احساس عالی برسم .خدایا از تو ممنون وسپاسگزارم که با دیدن لحظه های زندگی استاد و عزیز دلشون یاد بگیرم عشق ورزیدن بی توقع رو .وابسته نبودن رو .تحسین کردن همه آدم هارو .
سلام بر ریحانه جان توحیدی عزیز دلِ جان: دوست و هم پاره ی ارزشمند و لایق بهترین های مهربون و خوش قلب و آگاه و خندانم .. مثلِ Right Now
ممنونم از تو ممنونم که یک روزی اینجا نوشتی ممنونم که مهم ترین نکته ی امروزم را برای من خیلی خیلی قوی ترش کردی پررنگ ترش کردی، آبیاریش کردی عزیز جان
گفتم بنویسم و بازم جاری باشم و کلام خدایم را بگم ..
گفتم بنویسم و ازت تشکر کنم
گفتم بنویسم و تحسینت کنم عشقم
گفتم بنویسم و این نکته را هم باهات مرور کنم بعد از مدت ها ..
قبل از نقل و قول نوشته ی ارزشمند بینظیرت، از خدا میخوام که الهی که همیشه قلبت را پر از عشق خودش کنه و به سمت آزادی مالی و آزادی مکانی و آزادی مکانی ببره ..
دوست دارم.
: امروز ی فکری اومده بود تو ذهنم که آیا قدمی بر دارم براش یا نه ,حسم بهم گفت که از کلام خدا (قرآن )کمک بگیرم .کمی با خدا حرف زدم بعد قرآن رو باز کردم .بهم گفت که کاری نکن اگر احساست خوب نیست .فهمیدم که میگه فقط روی توحیدت کار کن بزار اتفاقات خودش به نفع تو به انجام برسه دلم آروم شد .هدایت شدم به دیدن این فایل .ونوشتن حس و حال الانم . :
این قسمت سفرنامه رو صبح زود دیدم و فقط تمرکزم رو برده بودم رو زیبایی ها و نکات مثبت بعدش نزدیکای ظهر یه حسی بهم گفت دوباره برو فایل و ببین اینبار با آگاهی گرفتن فایل رو نگاه کردم دقیقه ۳:۸۵ استاد زیر تابلو با جملهno stopnig any time قرار میگیره که به محظ دیدن تابلو فیلم رو نگه میدارم چه جمله الهام بخشیه نکته ای که من به شدت تو این مورد همیشه مقاومت داشتم و تو زمان هایی از زندیگم استوپ هایی هم داشتم..البته این نکته هم بگم که اگر مجبور به ایستادن شدیم مثل سفرنامه ۶۱ که استاد مجبور شدن به خاطر باران زیر پل توقف کنن ولی از لحاظ ذهنی متوقف نبودن و با شاد نگه داشتن خود و لذت بردن از اون توقف ظاهری در حقیقت در حرکت بودن و توقفی نداشتن این مورد نشانه ای بود برام که درسته که منم یه مدتیه توقف ظاهری دارم ولی خدارو شکر که با دیدن سفرنامه هرروز دارم رو خودم و باورهام کار میکنم و در حرکت هستم و به قول تابلو تو خیابون در هر زمانی نباید توقف داشته باشیم و در واقع همواره باید رو خودمون کار کنیم و حرکت و اتفاقات عالی هم پشت سرش اتفاق میوفته این نکته تو این فایل برام خیلی برجسته بود و خواستم اون رو به اشتراک بذارم
نکته مثبت دیگه راننده اوبر بودش که خیلی خوب فارسی صحبت میکرد و سریع هم با استاد ارتباط برقرار کرد
نکته مثبت دیگه تنوع رنگ تو خیابون خیس و بارون زده که برام بسبار جذاب بودش
خدارو شکر به خاطر این همه زیبایی و نعمت که هرروز با دیدن این زیبایی ها به آگاهی ها و درک ما از قوانین تغییر ناپذیر جهان بیشتر و بیشتر میشه و سپاس از استاد عزیز وخانم شایسته برای تهیه این سفرنامه عشق عشق عشق
باران چقد زیباست
هوای بارانی حالم را همیشه حالم رو خوبترکرده.
نور های در آب باران در کف زمین منعکس شده چقد تصیویر زیبایی شده وانتخاب عکس سفرنامه از این این صحنه عاااااالی بود خانم شایسته عزیز.
همه چی رو انتخاب میکنید که این صحنه ها رو ببینید راننده رو هم انتخاب میکنید.یه مسافت کوتاهی که با راننده هستید هم رو میخواهید استفاد کنید ولذت ببرید وتحسین کنید……دمتون گرم.
من انتخاب کردم که یاد بگیرم وعمل کنم
من یاد میگیرم تحسین کنم
من یاد میگیرم ذوق کنم
من یاد میگیرم شکرگذار باشم
من یادمیگیرم زیبایی رو ببینم وحرف بزنم درک کنم حس کنم بشنوم بچشم
من درراه دفتر دارم تمرین میکنم زیبایی رو دیدن سفرنامه وار زیستن.یک سری صحنه هایی میبنیم واقعا میگم این همه مدت چرا ندیده بودم.این گلهای زیبایی که همیشه سرراهم بود. لانه یک جفت کبوتری که بالای یه مغازه بود.
از شور وحال تمیز کردن مغازه ها وشروع کسب وکار از چند تا گلدان زیبایی که شهرداری گذاشته بود از یه بلبلبی که بالای مغازه آویزان کرده بود چقد آوازخوبی داشت از عطرفروشی وگلفروشی های وقتی از کنارش رد میشم یه رایحه زیبایی به مشامم میرسید وخیلی چیزهای دیگه….اینا رو سفرنامه ها رو یادم دادن که دقت کنم.
ممنونم وسپاسگذارم خانم شایسته عزیز واستاد به خاطر همه چیز
سلام به استادعزیزم وشایسته ی شایسته ام…
انقدر تصویر روی فایل امروز زیبا و زیباوپرازاحساس خوب و لذتبخشیه که اصلا نمیشه بدون درنگ کردن و لذت بردن چشم ازش برداشت……خوداین تصویر یه دنیا زیبایی واسه ی من داره که حتی اگه فایل و باز نکنم میتونم راجع بهش دهها نکته ی زیبا و مثبت رو بنویسم….یه نقاشیه ابستره ی واقعیه استاد عباسمنش،
رنگ طلایی و نقره ای برای من ثروت و شکوه رو تداعی کرده
رنگ ابی نیلی؛.من و میبره به دنیای پراز ارامش دریا….
رنگ صورتی؛یاداور لبخندهای صادقانست واسم
رنگ نارنجی که خیلی ظریف افتاده روی تصویر واسم شادی واحساس خوب درهرلحظه رو تداعی میکنه…
رنگ سبز،واسم نمادجریان زندگیمه که تواین فضا هرروز دارم زیباترو عاشقتروسبزترمیشم…
رنگ بنفش.،یاداور اینه که میتونم فراتراز هر محدودیتی فکرکنم وباشم پراز اقتدار…
رنگ زرد،،نوروروشناییه جاده ی ستاره ی قطبیه زندگیم و بهم یاداور میشه…….
این تصویر به من میگه تو خالق زندگیتی با افکارو باورهات..تویی که میتونی این رنگهارو کنار هم بچینی و طرح دلخاهت و بسازی…این تویی که داری اینهمه زیبایی رو میبینی یا نمیبینی…..این تویی که با هزاران هزار رنگ توی این دنیا میتونی تابلوی دلخاهت و ترسیم کنی به سبک دلخاهت…رﺋال..مدرن..ابستره…سوررﺋالیسم…و….هزار سبک دیگه….فارغ از هر محدودیتی..واثرنابی و بسازی با ترکیب عشق و علاقه و تمرکزو احساس خوبت …….این رنگها واسه ی من نماد باورهامه…واسه ی من فایل جهان همانندایینه عمل میکنه رو یاداور میشه که هررنگی و انتخاب کنم از پالت نامحدود دنیا روی صفحه ی زندگیم، همون رنگ نقش میبنده….محاله صورتی بردارم و رنگ ابی رو ببینم…..محاله باورهام و تغییر ندم و زندگی و دنیام عوض بشه..محاله سیاه رو قاطی رنگام بکنم که نماد فرکانس نامناسب و نادلخاهه و سیاهی و کدربودن و نبینم روی صفحه ی بوم زندگیم……..منم که انتخاب میکنم..منم که میتونم نامحدود انتخاب کنم ابعاد تابلوم و….منم که میتونم ؟هیچ محدودیتی و نپذیرم وهرانچه رو میخام خلق کنم…منم که میتونم باور کنم اگاهیهای ناب توحید عملی ۳ رو که تمام ارزوها دستیافتنیه ،،ومن میتونم هرانچه رو که دوست دارم به تصویر بکشم…وهرچه تابلوی زیباتر و بزرگتری میکشم به گسترش جهان کمک میکنم و خدا ازم حمایت میکنه……منم که میتونم باورکنم حرف شایسته جون و که مرزی وجودنداره …تو انتخاب میکنی و جهان تورو هدایتت میکنه به سمت انتخابت….…..
شایسته ی عزیزم انقدر محواین عکس و زیبایی و چیدمان رنگهاش کنارهم شدم که میتونم مقاله ای راجع به دنیای رنگها وباورهامون بنویسم این تصویر برای منی که عشق و علاقه و دنیام نقاشیه یک دنیا حرف داره واین الهام خدارو دوست دارم با نوشتن مقالم عملی کنم… سپاس سپاس ازاینهمه زیبایی ناب..سپاس ازاینهمه ارامش ولذتی که توی این فضا واسه ی من فراهم شده…اینجا شده واسم بهترین کافه تریای زندگیم..این فضای توحیدی شده واسم محل تلاقی قلب وذهنم ورسیدنم به خدا..اینجا واسه ی من شده خلوتگاهی که هرساعتی بخام میتونم بیام وبرم و ازش لذت ببرم..اینجا واسه ی یه دنیا ارامشه…یه دنیای متفاوت..یه دنیای متفاوتی که اگه دلم بگیره اونم بخاطر باورهای خودم میام وبا دل شاد میرم بیرون..پرقدرت..شجاع .اینجا واسه ی من یه دنیا عشقه نابه………..هزاران سپاس….
استاد عباس منش یعنی من عااااااشقتم
سلاااااااام به همه دوستانم و استاد عزیز و مریم جون شایسته
من کلا نوشتن و إبراز احساست در قالب کلمات برام سخته واقعا هم نمیشه اون حس و عشقی که موقع دیدن این فایل ها درون من جاری میشه رو با کلمات بیان کرد و اولین باره که دارم برای فایل های سفرنامه کامنت میذارم و خواستم برم تو دل این مقاومتی که دارم و ازاد و رها بنویسم
مریم عزیز واقعا ازت سپاسگزارم که این فایل هارو برای ما اماده میکنی و مارو در زیبایی هات همراه میکنی هر وقت صداتو میشنوم پر میشم از احساس خوب و یه لبخند میاد رو لبام واقعا خداروشکر میکنم برای بودنت برای این خانواده دوست داشتنی و سایت فوق العاده
خداروشکر میکنم برای دیدن همچین رابطه ای که کلی از مقاومت ها و باورهای محدود ذهن منو شکست بخصوص وقتی میبینم که در رابطه با هم انقدر ازاد و رها هستین و هنوز مثل روزای اول اشنایی به هم عشق میورزین واقعا لذت میبرم مخصوصا وقتایی که استاد میگه عاشقتم اون فرکانس عشقی که به شما داره رو دریافت میکنم
لحظه به لحظه این سفرنامه ها به من قانون رو درس داد ظرف درون منو بزرگ تر کرد تا بیشتر درک کنم و بهتر عمل کنم
این شاد بودن استاد در هر لحظه داره به من یاداوری میکنه که هر لحظه باید از اون جایی که هستی بی نهایت شاد و شاکر باشی تا درونت بزرگتر بشه برای دریافت شادی بیشتر حال بهتر ثروت بیشتر و سعادت بیشتر در زندگی
من از بچگی تا الان همیشه یه شادی مضاعف بر دیگران داشتم برای همین همه بهم میگفتن خجسته قبلا ناراحت میشدم که بهم میگفتن تو چرا اینجوری هستی الکی برای خودت شادی یه کم سر سنگین باش و خیلی وقتا میشد که سعی میکردم خودم رو مثل اونا کنم ولی از وقتی با این قوانین خداوند و اگاهی ها آشنا شدم فهمیدم مسیری که من داشتم میرفتم درست بود و شاید یکی از دلایلی که خداوند منو تو این مسیر هدایت کردی همون شادی بی دلیل درونم بوده
عشق میکنم وقتی ذوق مریم جون برای دیدن زیبایی ها رو میبینم یا کامنت بچه ها رو میخونم که با چه ذوق و عشقی در مورد این زیبایی ها مینویسن با خودم میگم که دقیقا جایی هستی که راه راسته راه سعادت و خوشبختیه
با دیدن این فایل ها کلی باورهای فوق العاده در مورد ثروت درون من شکل گرفت از دیدن فراوانی ثروت در جای جای این کشور با دیدن أزادی مالی و زمانی و مکانی شما و استاد که میشه از صبح تا شب در کنار عشقت باشی و هر چی میخوای بخری و بخوری و تفریح و عشق کنی با دیدن موبایل خفن استاد و عکسای فوق العاده ای که میگیرن
با دیدن تیپ دادن های استاد با دست و دلبازی
چه بارون قشنگی میبارید چقدر همه جارو زیباتر کرده بود چقدر دوست داشتم زیر بارون بدوم چقدر باور فراوانی رو در ذهنم تقویت کرد
خداروشکر برای دیدن انسان های مهربون چه فرکانسی دارین شما که همیشه بهترینا سر راهتون قرار میگیره چقدر لذت بردم اقای زیا احمد موقع خداحافظی از ماشین پیاده شد و باور فراوانی انسان های خوب در ذهنم جاری شد
لذت میبرم از دیدن فراوانی أزادی در روابط خانوادگیتون که مایک مجبور نیس با شما بیاد و کاری که دوس داره میتونه انجام بده
واقعا سپاسگزارم که مفهوم هدایت رو با زبان تصویر به ما نشون میدین و باعث زیباتر شدن هر روز زندگی ما هستین اگر بخوام از تغییر و تحولاتی که در این مدت با این اگاهی ها و سایت آشنا شدم بگم خیلییییی طولانی میشه
دوستون دارم
براتون خوشبختی عشق ثروت و سعادت روزافزون ارزومندم
به خود آاا…. به خود آاا…. تا که دریابی…. خدا در خویشتن پیداست….
سلام به استاد عزیزم و مریم جون و مایک هم که دوباره ملحق شد…
از یه رفتارتون من درس مهمی گرفتم، از صبح که رفتید تا شب بیرون بودید، نه حرفی از مایک زدید که نگرانش بشید و نه مثل ما ها بگید که: آخیییی جای مایک خالی… ای کاش می آوردیمش
آخه ماها عادت داریم اینجور مواقع بجای اینکه خوش بگذرونیم از توجه بر زیبایی ها لذت ببریم، همش تو فکرمون در حال دلسوزی(همین هم خودش طبق قانون باعث اتفاقاتی میشه که دلسوزی بیشتری رو متوجه خودمون میکنه) هستیم واسه اطرافیان اللخصوص بچه مون. استاد بنظرم کاملا به نظر مایک احترام گذاشته و میذاره که تو rv بمونه?
وقتی نگاهت انقدر خالصانه و توحیدی باشه، قطع به یقین هم افرادی رو جذبت میکنه که تو شغلشون نمونه هستن و طوری هدایتت میکنه که مسئله ی فردات رو حل میکنه، (مثل همین آقا ضیاء خودمون که ایشالا همیشه برقرار و سبز باشه)، انگار که میدونست شما ها رستوران هم میرید ، و اتفاقا هم دنبال یه جای با کیفیت میگردید که 5 استار هم باشه،
در واقع زبان خدا شد تا بگویدت: آری، من از رگ گردنت هم به تو نزدیکترم
مایک عزیز تو چقدر خوب قوانین رو یاد گرفتی احسنت به تو، ما هم باید به بچه هامون قوانین رو به این درستی آموزش بدیم، که بجای غر زدن و شاکی بودن اینکه پدرش و خاله اش چرا دیر کردن یا چرا نبردنش تفریح، تو فکرشون بوده که خیس نشن…آفرین به تو که الگوی خوبی برای بچه ها هستی?
چقدر زیبا بود تلالوء پرتوهای در حال غروب خورشید بر آسمان آبی که رنگ صورتی رو بوجود میاره?
چقدر زیبا بود چراغانی شدن کف جاده با نور ماشین های زیبا و دیده شدن آرم لاین دوچرخه سواری?
چه شهردار بسیار خوبی که به حقوق شهروندش احترام قائله که برای نوع وسیله اش هم جا گذاشته?
و در مقابل چه شهروندان با فرهنگی که شهر خودشونو مثل خونه ی خودشون، تمیز و مرتب نگه میدارند?
واووو چه رعد و برقی زد، فکر میکردم هر لحظه ممکنه صداش بیاد و استاد تکون بخوره?
اوووووم بوی عطر هوا رو میشه بخوبی حس کرد، خیس شدن زیر نم نم بارون، و دستهایی که دوربین و بدست گرفته، و با کمال آرامش در حال فیلمبرداریه….
خدای من چه کیفیتی داره دوربین استاد، انگار فوتوشاپ میکنه عکسا رو? کوپ کردم برای چندمین بار
سپاسگزارم ازتون به اندازه تمام کهکشونها?
سلام به همه عزیزانم
اگه عشق میخوای اگه عاشقی میخوای اگه میخوای با عشق توی دنیا زندگی کنی باید تموم وجودتو از عشق پر کنی باید لبریز بشی از عشق باید همه چیز رو عشق ببینی باید نگاهت به همه چیز از سر عشق باشه.
استاد و مریم جان یه نگاه سرشار از عشق دارن ارزشهاشون با عشق همراهه.
نگاه کردن به اون تصویر زیبا که نورای رنگی روی زمین خیس و آب بارون بود اگه با عشق باشه یه شعله ای درونت روشن میکنه اون شعله تموم وجودتو روشن میکنه مملو از عشق میکنه و در وجودت پخش میشه و به اطرافت هم سرایت میکنه میشه ساخت یک لحظه ی ناب که توی ذهنت حک میشه و نه تنها اون لحظتو عاشقانه میکنه بلکه با هر بار به یاد آوردن اون لحظه حسی که در اون لحظه تجربه کردی رو در وجودت زنده میکنه و میشه لبخند روی لبت که از عمق جانت برخاسته از باز شدن قلبت از شکفتن گل وجودت. این معجزه ی زندگی در حال و لذت بردن از لحظه هاست و به همین سادگی زندگی زیباتر میشه و یه زندگی پر از عشق تجربه میشه.
هدایت چیزی که این روزها خودشو بیشتر بهم نشون میده اینقدر شگفت زده ام میکنه که هر بار فقط میگم همه چیز هدایت خداست که همه چیز فقط با هدایتهای اون هستش که پیش میره وقتی اینقدر دقیقه وقتی اینقدر راحته فقط سرسپردگی میخواد چه کاری قشنگ تر از سرسپردگی.
عاشقانه بودن و وصل شدن بهش یعنی همین شروع من برای نوشتن که اصلا هیچ پلانی ندارم هیچی و فقط دست به نوشتن میبرم و میگم بگو و من بنویسم عشق من و اون میگه و من مینویسم یعنی پای در ره گذاشتن و سپردن خودم بهش با این باور که خودش بهم میگه خودش هدایتم میکنه من هیچ کاره ام اون خودش کارشو بلده.
مصداق دیگش میشه دل به راه زدن برای لذت بردن بیشتر و یه تجربه قشنگ دیگه که با پیاده روی و هدایت به جاهای زیبا و تجربه ی عشق بازی زیر بارون که عاشقانه ترش میکنه و دیدن غروب خورشید از یه زاویه ی متفاوت دیگه و دیدن بارون از زیر پل و آواز خوندن توی یه موقعیت دیگه.
تازه به اینجا هم ختم نمیشه همین طوری ادامه داره چرا چون دو نفر هستن که نه تنها دارن نگاه زیباشونو حفظ میکنن بلکه دارن بهتر و زیباترش هم میکنن و سعیشون اینه که تا میتونن عمیق تر هم ببینن نتیجش این میشه که اون منظره ی زیبا جلوشون ظاهر بشه شاید جلوی خیلیا باشه چنین منظره ای ولی هر کی از زاویه دید خودش جهانو میبینه و حس و حال لحظه هاشو میسازه همین میشه که یکی عشق و زیبایی رو تجربه میکنه و یکی نفرت و انزجار و حسرت و نازیبایی رو.
به همین راحتی همه چیز به نگاه ما بر میگرده پس چرا نخوایم که لحظه هامونو زیباتر کنیم و جلوه ی بهتری بهش بدیم و به این فکر کنیم در هر لحظه که چطور میشه این لحظه رو قشنگترش کنم مثل زیباتر کردن صحنه ی شب بارونی با انعکاس نورای رنگی روی آب. وقتی داشتم از اون صحنه لذت میبردم با رد شدن ماشینا صدای آبو که از رد شدن ماشینا ایجاد شده بود رو شنیدم زیباتر شدن این صحنه که واقعا یه صدای قشنگی از بارون روی زمین بود حس خوبی از شنیدنش بهم دست داد. وقتی لحظه هامون قشنگ تر میشن که با تمام وجود از همون لحظه نهایت لذت رو ببریم وقتی خواهان قشنگ تر کردن لحظه هامون هستیم دقیقا هدایت میشیم و این بدیهی ترین چیز ممکنه کافیه درخواست بدیم کافیه اون قدر ایمان داشته باشیم به هدایت که با یه ناخواسته سریع کفر نگیم که به گمراهی نیفتیم و حواسمون باشه که ترسها یا هر حس بد دیگه ای ما رو از مسیرمون دور نکنه و بدونیم که راه ورود به تجربه ی قشنگ تر رد شدن و گذشتن از حسهای منفیی هستش که حاصل نجواهای ذهنیمونه.
وقتی خودتو به هدایتها میسپاری یه هم زبون دقیقا سر راه تو قرار میگیره یه گفتگوی دوستانه باهاش حالتو بهتر میکنه. یه رستوران خوب بهت معرفی میکنه و میشه یه وسیله ی دیگه برای زیباتر شدن لحظه هات و این مسیر همین طور ادامه پیدا میکنه و تا چه جایی زیبا میمونه برات؟ دقیقا تا جایی که تو زیبا ببینی و تو دل بهش بسپری و تا جایی که تو خواهان عشق باشی برات عشق میشه دقیقا هرطور که خودت بخوای. اینقدر دقیق عمل میکنه اینقدر دیوانه کنندست که استاد و خانم شایسته عزیز در همه جا به دنبالشن که استاد به راننده میگن برای سفر تحقیق و بررسی اومدیم.
شب و زیبایی هاش بهم میگه که تو دل تاریکی ها هم میشه زیبایی رو پیدا کرد حتی میشه از روز هم قشنگ تر دیدش وقتی که خوب بگردی نور چراغا رنگ دیوانه کننده ی آسمون و خیلی زیبایی های دیگه که تا چشم دلتو باز نکنی نمیتونی ببینیشون. وقتی پرده ها رو از جلوی چشمت میزنی کنار همه چیز یه طور دیگه برات به نمایش درمیاد.
میشه به راحتی عشق رو در زندگی جاری کرد اونقدری که در تموم لحظه هات خودشو به شکل های مختلف نشون بده و برات نمود بیرونی پیدا کنه که همه ی آدما همه ی جهان و طبیعت برات یه جور خاصی زیبا بشن یه جور خاصی خودشونو بهت نشون بدن و یا بهترین وجه خودشون رو برات به نمایش بزارن و در نهایت با دیدن همه ی اینها به خود خود منشا و منبع به اصل خودت به خدای خودت برسی و در درونت کاملا حسش کنی و این رو تایید کنی که همه ی اینها از قوانین بی نقصش نشات میگیره.
الهی که همیشه به بهترینها هدایت بشیم.
خیلی دوستون دارم ??
سلام ب دوست عزیزم
خانم پریا
دیدگاه تون بینظیر بود ومن مطمئنم ک هدایت شدم ب کامنت فوق العادتون
خیلی خیلی با احساس زیبا ومثبتی این کامنت رو نوشتید ومن فرکانستون رو حس کردم
شاد وپیروز باشد
سلام دوست همفرکانسی من
خدا رو شکر میکنم که دیدگاهم براتون تاثیرگذار بود. در پناه خدای مهربون و عاشق لحظه هاتون سرشار از عشق.
سلام ب خانواده بزرگ عباس منش
شبی که بارون میاد یک شب معمولی نیست.
چقدر این قسمت لذت بخش بود چراغها و بارون یه زیبایی خاصی ب خیابون داده بود که عکس استاد عالی شد?
باور کنید خیلی لذت بردم وقتی دیدم یک نفر مسلمان از کشوری فقیری مث افغانستان ۲۰ ساله تو امریکا کار میکنه و خانواده تشکیل داده و داره از زندگیش لذت میبره بخودم گفتم علی اقا بیا اینم نشانی و هدایتی که میخواستی ،دیدن این راننده تاکسی مهربون باعث شد تصمیمی که سالهاست نگرفتمو بگیرم ،وقتی گفت از افغانستان یهو موهای بدنم سیخ شد و اشک ریختم،خدایا شکرت بابت راهنماییت!?
راننده سعی میکرد با لهجه فارسی ایران حرف بزنه چون فکر میکرد لهجش خوب نیست ولی دیدیم استاد گفتن لهجه شما عالیه و ما خیلی دوستش داریم و راننده هم آروم شد و دم استاد گرم عاشقتم استاد
راننده خبر نداشت که ما هدایت میشیم و به مشکل بر نمیخوریم و کسی به ما گیر نمیده ?میگفت به شما گیر نمیدن اتوبوسو اینجا پارک کردین??
بنده خدا نمیدونست وقتی تو مدار خوبی همه آدمای اطرافم خوبن مث خود راننده تاکسی!??
خانم شایسته خیلی عالی هستین وقتی استاد شعرو سانسور کرد شما درستش کردن و باز تشکر میکنم که این اتفاقهای زیبا رو ثبت میکنید.
سپاسگذارم
سلام به همگی
استاد ومریم عزیز به به چه باران رحمتی چه رعدبرق دلنشینی چه آهنگهای خاطره انگیزی توسط استاد شگفت انگیزی،،چه تصاویرها و فیلمبردار عجیبی،،
مریم عزیز ممنون از نگاه زیبات که به ما هم منتقل میکنی،،
چقدر زیر اون پل زیبا شادی کردید ولذت بردید البته هممون لذت بردیم ،،ایول به تومریم عزیز که باعزت نفس بالایت حتی باادامه فیلمبرداری وارد ماشین اوبر هم میشی،، لذت بردن از زندگی به همین سادگی ست واقعا چراباید مانند خیلی ازآدمها یا گذشته خودمون باشیم وزندگی درلحظه رو نداشته باشیم،،بلکه باید این فرصت کوتاه زندگی رو به بهترین شکل ساخت و تجربه کرد،،،،،
استاد براووووو به این گوشی موبایلت که عجب کیفیتی داره دوربینش،،،،،واقعا عکسها با خودطبیعیشون فرق نمیکنند،،،،،،
ایول ازاین هماهنگی وتوجه به زبیایی ها که راننده ای زیا احمد فارسی زبان وبااین همه امتیاز بالا امشب با استاد ومریم جان برخورد میکنه،،و استاد شما فقط کارت شده امتیاز دادن به همه آدمها لایک بچه ها،،تیپ دادن به اوبری ها،،،تحسین کردن آدمهای مختلف سپاسگذاری از زیبایی ها ونعمتهای خداوند،،،
و…..
هدایت شدن به مکانهای مختلف زیبا. به راننده ای مثل زیااحمد،،بیزینس های موفق مختلف،،آدمهای متنوع و فوق العاده الکی نیست همه این تجربه های خوب از ذهنی ساخته شده ومهارشده بدست میاد،،، ،
وقتی استاد با زیااحمد صحبت میکردی چیزی که فهمیدم این بود که من فقط با ساختن باورهای خوب به سمت هدفم حرکت کنم دگه درطول مسیر آدمها،شرایط،ایده ها،مکان ها وتجربه های خوب رو رقم میزنم ، خداوند خودش هرچیز لذتبخشی که دررابطه با اهداف من باشه رو وارد تجربیاتم میکنه،،،،
ومن داشتم به خودم میگفتم وقتی یه افغانی بااین همه سال زندگی وموفقیت درآمریکا تونسته زندگی چطور مانتونیم پس همه ماهم میتونیم ایول،،،،
خیلی خوبه که ادم بتونه مسافرتها،،خریدها،،مهمونی ها،،ارتباط برقرار کردنها،،کنسرتها و…لاکچری داشته باشه اما خیلی ساده وکم هزینه تر هم مانند همین سفرنامه و تجربیات استاد و مریم هم میشه داشت ،،ممنون استاد بقول خودت روش طبیعی زندگی کردن رو بهمون یادمیدی،،،،
و چقدر خوبه همچین خانواده ای که همه باخودشون درصلح باشن مایک براخودش شادی کرده استاد ومریم هم خودشون بودن الان هم بازکنارهم خیلی آفرین داره،،،،،
اصلا این سفرنامه شده مثل کارهای تاسیسات که چندنفر آدم همه کارهای ساختمانی رو انحام میدن،،،،
سفرنامه هم نمیشه بگی مثل دوره دوازده قدمه،،
کشف قوانینه،،
روانشناشی ثروته،،
جهانبینی توحیدی،،
عشق ومودت،،
و….چکیده و ترکیبی ازتمام دوره هاست
به نام خدای عاشقان
سلام بر همه ی عزیزان .
دلم میخواد اونقدر از عشق بگم که عقده ی دلم باز بشه .دلم میخواد اونقدر از عشق بگم ک خدا از عشق لبریزم کنه .دلم میخواد از عشق بگم وبگم و بگم تا به آرامش قلبی کامل برسم .
ای کاش باورهام اونقدر قوی بشه که وقتی از عشق خدا میگم اشک شوق از چشمام جاری بشه .
وقتی استاد با عزیز دلش تو اون زمان از ساعت شب بعد از یه بارون زیبا تو خیابون شادی میکردن .یه لحظه خودمو گذاشتم جای مریم جان عزیز .خودمو دیدم که با کسی که واقعا دوسش دارم تو اون لحظات با تمام وجودم از هوا, از نفس کشیدن, از تماشای ماشینها, از زمین خیس و تمیز و شفاف, از آسمون از هر چی که تو اطرافم میبینم لذت بینهایت میبرم .خودمو میدیدم که با تمام وجودم خدا رو کنارمون حس میکردم .از اعماق قلبم داد میزدم خداجون عااااااااااااشقتم ..
به اینجا که رسیدم اشکام سرازیر شد.بالاخره قلبم لرزید اشکم جاری شد.چه حس قشنگیه خداجون .وجود آدمایی تو زندگیت که واقعا حال دلت باهاشون عالی باشه یه خوشبختی بینظیره .وقتی حال دلت خوبه .همه چی زیباست .همه جا زیباست .همه کس زیبان .وقتی استاد میخندید و میخوند مثل یه بچه خود واقعیش بود .با خودم گفتم دیگه چی از این بهترکه خود باشی ? چی از این بهتر که به شب که میرسی میگی خدایا شکرت چقدر روزم قشنگ بود .و با وجود خستگی جسمی روحت از شادی میخواد پرواز کنه و خنده و هیجانت رو مثل یه بچه به نمایش میزاری .بخند استاد .بخند که با خنده هات عشق تو چشمات برق میزنه .بخند تا خنده ی خدا رو تو چهره ی ماهت تماشا کنیم .
یه جایی شنیدم که عشق در دو قالبه .عشق به چیزهایی به غیر از خدا مثل پول ,فرزند,همسر ,ماشین ,وغیره …..
عشق به خدا ….
میگفت عشق به غیر استارت میاره .
عشق به خدا آزادی میاره .
درکم از این جمله این بود که وقتی تو به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نباشی عشق خدا تو قلبت جا میگیره و تو رو به آزادی میرسونه .وقتی ب آزادی زمان و مکان رسیدی دیگه همه چیز و همه کس برات خوب و زیبا میشه .اونوقته که مثل استاد و عزیز دلش از هر لحظت لذت فوق الاده میبری .به صحبت کردن استاد با زیا احمد راننده اوبر نگاه کنید .از اول تا آخر داره تحسینش میکنه .اونقدر باهاش با محبت و گرم صحبت میکنه که وقتی میرسن زیا احمد پیاده میشه و استاد رو در آغوشش میکشه .این همون نشونه عشق به خداست که تو قلب استاده و باعث شده همه آدمها حتی در یک ساعتی که اولین باره که میبینن استاد رو عاشقش بشن و حس محبتش رو با در آغوش کشیدنش به تصویر بکشن .پس این آدم همه رو دوست داره .پس عشق واقعی همینه .عشق بدون وابستگی (عشق خدا)
امروز ی فکری اومده بود تو ذهنم که آیا قدمی بر دارم براش یا نه ,حسم بهم گفت که از کلام خدا (قرآن )کمک بگیرم .کمی با خدا حرف زدم بعد قرآن رو باز کردم .بهم گفت که کاری نکن اگر احساست خوب نیست .فهمیدم که میگه فقط روی توحیدت کار کن بزار اتفاقات خودش به نفع تو به انجام برسه دلم آروم شد .هدایت شدم به دیدن این فایل .ونوشتن حس و حال الانم .
خدایا از تو ممنون و سپاسگزارم که مرا در مسیر زندگی استاد و عزیز دلش قرار دادی که یاد گرفتم هر روز قرار جدیدی با تو بزارم .هر روز توکلم رو قویتر کنم .هر روز با ساختن باورهای درست و قوی به احساس عالی برسم .خدایا از تو ممنون وسپاسگزارم که با دیدن لحظه های زندگی استاد و عزیز دلشون یاد بگیرم عشق ورزیدن بی توقع رو .وابسته نبودن رو .تحسین کردن همه آدم هارو .
عاشق همتونم .
یا حق …
سلام ریحانه عزیزم
چقدر زیبا نوشتین چقدر عشق رو زیبا توصیف کردین ممنونم ازت که من با خوندن کامنتت یه انرژی فوق العاده گرفتم. الهی همیشه قلبت پر از عشق خدا باشه عزیزم .
ارزوی بهترین ها رو برات دارم نازنینم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر ریحانه جان توحیدی عزیز دلِ جان: دوست و هم پاره ی ارزشمند و لایق بهترین های مهربون و خوش قلب و آگاه و خندانم .. مثلِ Right Now
ممنونم از تو ممنونم که یک روزی اینجا نوشتی ممنونم که مهم ترین نکته ی امروزم را برای من خیلی خیلی قوی ترش کردی پررنگ ترش کردی، آبیاریش کردی عزیز جان
گفتم بنویسم و بازم جاری باشم و کلام خدایم را بگم ..
گفتم بنویسم و ازت تشکر کنم
گفتم بنویسم و تحسینت کنم عشقم
گفتم بنویسم و این نکته را هم باهات مرور کنم بعد از مدت ها ..
قبل از نقل و قول نوشته ی ارزشمند بینظیرت، از خدا میخوام که الهی که همیشه قلبت را پر از عشق خودش کنه و به سمت آزادی مالی و آزادی مکانی و آزادی مکانی ببره ..
دوست دارم.
: امروز ی فکری اومده بود تو ذهنم که آیا قدمی بر دارم براش یا نه ,حسم بهم گفت که از کلام خدا (قرآن )کمک بگیرم .کمی با خدا حرف زدم بعد قرآن رو باز کردم .بهم گفت که کاری نکن اگر احساست خوب نیست .فهمیدم که میگه فقط روی توحیدت کار کن بزار اتفاقات خودش به نفع تو به انجام برسه دلم آروم شد .هدایت شدم به دیدن این فایل .ونوشتن حس و حال الانم . :
به نام خالق عشق
سلام ریحانه عزیزم
کامنت زیباتون رو منم پر از عشق کرد
منو پر از عشق خدا کرد
منو هم سرشار از عشق خدا کرد
چقد راین عشق زیباست
چقدر این عشق به خدا به خودت و به تمام دنیا زیباست
ریحانه جان با این نوشته ی زیبات منو عاشق تر کردی
منو عاشق خدام ؛ خودم ؛ عزیز دلم و عاشق خودت کردی
و چقدر این عاشقی زیباست
ممنونم عزیز دل که این کامنت زیبا رو برامون هدیه دادی
و چقدر زیبا خدا منو به کامنت زیبای شما هدایت کرد
خدایا شکرت
بازم ممنونم دوست عزیزم
ارزوی بهترین ها رو برات دارم عزیزم
در پناه خدا یمهربانم عاشق تر باشی ریحانه جان
به نام خالی زیبایی ها
این قسمت سفرنامه رو صبح زود دیدم و فقط تمرکزم رو برده بودم رو زیبایی ها و نکات مثبت بعدش نزدیکای ظهر یه حسی بهم گفت دوباره برو فایل و ببین اینبار با آگاهی گرفتن فایل رو نگاه کردم دقیقه ۳:۸۵ استاد زیر تابلو با جملهno stopnig any time قرار میگیره که به محظ دیدن تابلو فیلم رو نگه میدارم چه جمله الهام بخشیه نکته ای که من به شدت تو این مورد همیشه مقاومت داشتم و تو زمان هایی از زندیگم استوپ هایی هم داشتم..البته این نکته هم بگم که اگر مجبور به ایستادن شدیم مثل سفرنامه ۶۱ که استاد مجبور شدن به خاطر باران زیر پل توقف کنن ولی از لحاظ ذهنی متوقف نبودن و با شاد نگه داشتن خود و لذت بردن از اون توقف ظاهری در حقیقت در حرکت بودن و توقفی نداشتن این مورد نشانه ای بود برام که درسته که منم یه مدتیه توقف ظاهری دارم ولی خدارو شکر که با دیدن سفرنامه هرروز دارم رو خودم و باورهام کار میکنم و در حرکت هستم و به قول تابلو تو خیابون در هر زمانی نباید توقف داشته باشیم و در واقع همواره باید رو خودمون کار کنیم و حرکت و اتفاقات عالی هم پشت سرش اتفاق میوفته این نکته تو این فایل برام خیلی برجسته بود و خواستم اون رو به اشتراک بذارم
نکته مثبت دیگه راننده اوبر بودش که خیلی خوب فارسی صحبت میکرد و سریع هم با استاد ارتباط برقرار کرد
نکته مثبت دیگه تنوع رنگ تو خیابون خیس و بارون زده که برام بسبار جذاب بودش
خدارو شکر به خاطر این همه زیبایی و نعمت که هرروز با دیدن این زیبایی ها به آگاهی ها و درک ما از قوانین تغییر ناپذیر جهان بیشتر و بیشتر میشه و سپاس از استاد عزیز وخانم شایسته برای تهیه این سفرنامه عشق عشق عشق
شاد و پیروز و موفق باشید