https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-19 07:49:502024-08-29 12:10:56سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۲
324نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به همه دوستان عباس منشی و استاد عزیز و خانم شایسته مهربون
خب بریم ببینم امروز چه آگاهی هایی رو قراره یادداشت کنم
اول فایل خانم شایسته یه مروری کردن به اتفاقات سری قبل این مرور شامل همون توجه کردن به نکات مثبت بود چقدر قشنگ از این قضیه استفاده کردند که ما زیر پل یک کنسرت اجرا کردیم یک خوندن کاملاً ساده رو چنان ارزشمند بازگو کردند که یک شوق خاص در بیان این گویش بود این همون ارسال فرکانس به شکل عالیه و چقدر شما زیبا این مطلب رو به ما فهموندید بله میشه یک سری از اتفاقات خوب توی زندگی برای خودمون میفته رو چنان زیبا و عالی بازگو کنی احساس تو رو از همون قبل هم بهتر و بهتر کنه ممنونم خانم شایسته این نکته برای من خیلی درس داشت
قسمت دیگه این بود این باران تو فصل تابستون همچنان در حال بارش بود رعدوبرق های قشنگ در این هوای عالی یک قسمت دیگه ای از قشنگی های این فایل بود که نشان دهنده فراوانی های بیشتر که حاصل از اون زیباییهای بیشتر توی این کشور از جمله فضای سبز های بسیار زیاد دریاچه های فراوان نعمت های فراوان وجود جاندار های فراوان به خاطر همین بارش ها به خاطر همین سرسبزی ها این نکته خیلی مهمه هر جایی سرسبزی باشه هر جایی آب باشه همونجا همیشه آباد تره پرنده ها کجا میرن جایی که سرسبزی باشه جایی که درخت باشه
حیوان های قشنگ که بارها توی این دوربین خانم شایسته دیده شده از جمله آهو سنجاب سفید سنجابه قهوه ای حیوان های مختلف دیگه ای که توی فایل های قبلی استاد بهشون غذا میداد همه حاصل همین بارش الهیه خدا رو شکر
قسمت بعدی این تیکه از فیلم این بود که از زیر بارون بودن هم لذت میبردند استاد و خانم شایسته و نمیگفتند خیس میشیم سرما میخوریم و فلان و این باور به این بود که سلامتی طبیعی سلامتی همیشه هست حتی در این شرایط و هیچ مشکلی نیست
زیبایی جاده در اون نور خودش رو فوق العاده نشون داد به قدری صحنه عالی شده بود من فوقالعاده از دیدنش داشتم لذت میبردم این باران حتی بعدش این زیبایی را به همراه خود آورده بود تلاقی نور با زمین خیس توی اون غروب زیبا واقعا لذت بخش بود که خانم شایسته بخوبی صحنه رو شکار کرد
بخش بعدی زوم کردن دوربین روی آرم دوچرخه بود چه جالب آرم دوچرخه را روی زمین حک کرده بودند به عنوان محل عبور دوچرخه برای من جالب بود حالا دوستان دیگه رو نمیدونم
خوب حالا بریم سراغ اصلیترین مبحث این جلسه
اول اینو بگم که تو جلسه قبلی گفته بودم که استاد به محیط ها به جاهایی به کسایی بر میخوره که همشون از کیفیت خاصی برخوردارند ریویوی عالی داشتند
حتی این شخص افغانی که توی این قسمت بود خوشرو و خوش برخورد خوش صحبت و از همه جالب تر هم زبون ???
نکتهای که میشه توی این بخش فیلم برداشت کرد و گاهی به ما می ده اینه که تعدادی از آدم ها هستند با فرکانس های متفاوت در اقصا نقاط این کره خاکی زندگی می کنند این ضیا احمد هم میتونست مثل خیلی از افغانی های دیگه می تونست توی ایران باشه یا حتی تو خود افغانستان بمونه
اما توی آمریکا داشت زندگی میکرد اونم به مدت بیست سال تو کشوری که مهد آزادی مهد پیشرفته و دخترش عالی تونسته موفق باشه و خودشم عالی داشته فعالیت می کرده دیدگاهش فوق العاده بود به این کشور فقط داشت تعریف می کرد از همه قسمت های کشور از مکتب ش راضی بود راضی نبوداز رستوران ها راضی بود از فعالیت ش راضی بود از این قسمت من این آگاهی رو دریافت کردم که قطعاً ضیاء احمد کشور خودش هم همچین باورهایی داشته از بیشتر چیز ها رضایت داشته دید مثبت داشته به جایی منتقل میشه که تماماً مثبت و هر روز در حال لذت بردن از فضای اونجاست قطعاً زندگی که اون داره از بیشتر هم وطنآش بالاتره بهتره
خواستن توانستن خواستنی که با باورهای عالی همراه باشه نتایج عالی همراه داره نکته جالب دیگه این بود که ضیاء حتی پایین نیومد اتوبوس را ببینه خوشحال شد اما نخواست ببینه که حسرت بخوره خیلی قوی بود افرین بهش به خاطر این سیستم تفکری که داشت ازخیلی از هموطناش چند لول بالاتربود????
مطلب دیگه ای هم بود که بگم به اینجا که رسیدم می خواستم بگم بمون جلسه بعدی بگم اما یه چیزی درونم نمیذاشت که من جلسه بعد بگم و گفت همین جا بگو کمی مقاومت داشتم که بگم اما آخرش راضی شدم که میگم سخنرانی هایی که تو دهه محرم و یا بعدش بود دقیق یادم نیست یه روحانی داریم که نسبت به روحانی های دیگه فوق العاده است چرا که هر چیزی را همینطور قبول نمیکنه و تحقیق میکنه و بعد میاد میگه به خاطر این که بیشتر حرف هاش به دل میشینه حدیثی رو گفت که دقیق یادم نیست از کدوم امام بود اما به این شکل بود هر آنچه که تو در مورد دیگران میگی یا از ذهنت میگذره دقیقا همون چیز در وجود تو هم هست خوب حالا ربطش میدم به مسئله خودمون و استاد و اتفاقات استاد استاد در مورد دیگران خوب فکر میکنه جنبه مثبت شون رو میبینه و اون جنبه مثبت به خودش از سمت همون شخص بر می گرده وسایراتفاقات رو دیگه خودتون در نظر بگیرید
حتی مثال زد که اگر به کسی میگی دیوونه اگه داری میگی نفهم یعنی یه جنبهای از اون تو وجود خودت هم هست امیدوارم که مورد استفاده همه ما قرار گرفته باشه و خیلی هم ممنونم از تمام دوستان و استاد که به ما کمک می کنند تا آگاهی هامون افزایش پیدا کنه و رشد کنیم به قول خداوند لازیدنکم ظرف تو بزرگ می کنم و عالی در این سفرنامه ظرف وجودی همون داره رشد میکنه و بزرگ میشه شاد باشید و ثروتمنددر پناه خداوند وهاب
سلام بر استاد زیباییها آزاد اندیشی ها استاد رهایی از بند و حصار منفی ها استاد تمرکز بر زیبایی ها
آرزومه آرزومه مثل شما به زندگی نگاه کنم اما گاهی کم میارم اما به خودم قول دادم که تکرار تکرار تکرار باور هامو آنقدر ادامه بدم تا ….
من یه بار یه رمانی در مورد افغانی ها خوندم که کلا دیدگاهم عوض شده اونجا هم چند خانواده افغانی بودن که تو آمریکا زندگی می کردن دیدم که چقدر دیدگاه های خوبی دارن برخلاف تزریق های منفی از افغانی ها که در ذهنمون کردن
مهم نیست کی هستیم کجا هستیم مهم اینه که شخصیتمون چیه ذهنیتمون چیه….
? اول اینکه مهمون زیادی برامون اومد و دستهای هدایتگر خدای بخشندهام، غدا رو خیلی خیلی خیلی راحتتر از قبل برام مهیا کرد تا اذیت نشم
? دوم اینکه رفتار دور و بری هام خیلی با من خوب شده و قشنگ دارم حس میکنم پیشرفتهای فرکانسیمو
?سوم اینکه روش copy-paste رو تو گوشی(تو کامپیوتر رو بلد بودم) یاد گرفتم. اصلا باور کنید بچه ها انگار یکی با من حرف زد و گفت دونه به دونه چیکار کنم خدااااااای من روزی نیست که معجزه ای نداشته باشم خدای من چطور شکر کنم تو را؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
?چهارم اینکه وقتی که داشتم به سوالای بچه ها تو عقل جواب میدادم، به یه صفحه ی زیبایی هدایت شدم با این عنوان: نکات مثبت خودتونو بنویسید
میدونی یعنی چی…؟؟؟!!!
یعنی توجه کن به نکات مثبت
و میدونی نتیجهاش چی میشه…؟؟؟!!!
توجه بر زیبایی ها و تمرکز بر خواستهها
و نتیجه ی این سه مورد میدونی چی میشه؟؟؟!!!
جذب نکات مثبت بیشتر
جذب زیباییهای بیشتر
جذب خواسته های بیشتر، اتفاقات مثبت و دلخواه بیشتر و معجزات بیشتر
این چند قسمت آخر را که میدیدم هیچ حرفی نزدم هیچ کامنتی نگذاشتم همش فکر میکردم خوب این چه معنی میدهد که دونفر از زندگیشان فیلم میکیرند وبرای من هدیه میدهند چه معنی دارد که من بخواهم توضیحش بدهم
دیروز رفتیم به کوه وکمر ؛ رفتیم گردو های “بیو ” که در زمینهای صاف پدارانم داشتم گردو چیدم ساعت 5 صبح رفتیم تا تاریکی موندم اگر بخواهم این روز زندگیم را بنویسم اینجا نمیتونم ولی میگویم هر روز خدا که به ما هدیه میدهد این من وشما هستیم که به آن روز جهت ومعنی میدهیم که ” زیبا ” باشد یا طوری دیگر …
این چند روز همش تفکر میکردم که چه چیزی از این فیلمها عاید من میشود
به دلم مراجعه کردم
دلم گفت ؛ میدونی داداش رحیم ” با خودت وخدای خودت در صلح بودن ” یعنی چه ؟
دلم گفت یعنی همه را با همهی بدی ها وخوبی ها پذیرفتن ، یعنی سید را در بگراند بودن ودیدن زیبایی ها وپذیرفتنش یعنی اخم نکنی بگی اههههههه حالا ما میخواستیم از یه جای زیبا را بگیرم این اومد داخلش
در صلح بودن یعنی تمام مصنوعات ومخلوقات از حیوان ونبات وجامد ووو همه وهمه را یک جا جمع کردن وگذاشتن در گوشه قلبت وهمه را دوست داشتن . بدون ذره ای ناراحتی
در صلح بودن یعنی اگر کسی برخلاف مرام وآیین من حرفی زد بپذیرم که شاید اگر من بودم همینطور رفتار کنم
درصلح بودن یعنی ایمان صددرصدی به خدا وروز حساب و غیب یعنی ایمان واقعی به فرکانس
در صلح بودن یعنی ایمان واقعی به اینکه ؛ تمام این جهان انرژی است واین انرژی نه از بین میرود ونه بوجود می آید بلکه از صورتی به حالت دیگری قابل تبدیل شدن است
درصلح بودن یعنی اشتیاق سوزان دوست داشتن تمام مصنوعات خدای عزیزم
در صلح بودن یعنی حاکم کردن آرامش وشادی بر جسم وروحت
در صلح بودن یعنی قطع کامل تمام وابستگی ها بجز وابستگی خدای عزیزم یعنی اگر من زندگیم اینجوری است سر هرکسی داد نزنم که مقصری اگر دادی میخواهی بزنی بر سر خودم باید بزنم که ؛من در برابر تمام زیباییها یا بدی ها زندگیم مسئول هستم حتی خدای مهربانم ذره ای به من وزندگی من کاری ندارد ولی درخواستم را بی جواب نمیگذارد
خدایا ممنون که امروز یاد گرفتم تمام قد در برابر زندگیم مسئول هستم وچون تو همیشه خوبی وخوشی وخیر هستی وحاکم بلا منازع این جهانی در برابر مشکلات ؛ تسلیم نشوم واز تو بخواهم که یاریت حتمی است
چقدر خوب با راننده ارتباط برقرار کردی..فک میکنم اون اول میخاست شبیه ب فارسی ما حرف بزنه ولی وقتی شما دیدید ک نمیتونه یه داستانی بهش گفتید و گفتید ک من لحجه شمارو خیلی دوس دارم،و فکر میکنم احساس راحتی بهش دادی،احساس اینکه با ارزشه بهش دادین،احساس اینکه خودش باشه بهش دادین…چقدر عالی.من ویزیتورم و این تجربه خوبی برام بود ،نکته جالبی یاد گرفتم.دمت گرم.و میدونم ک این نکته برام ثروت میاره..ممنونم از خانوم شایسته ک تمام وقت فیلم میگیرن…
داشتم روی باورام کار میکردم یهویی دیدم قسمت جدید امده خداییش خیلی خوشحال شدم.
ولی نگا استاد جانما قسمت هارو زودتر بزار.اخه خودتون که میبینین چقدر ا به من و بقیه بچه های سایت احساس خوبی میده و…درسته تپل من؟
همین دیگه
استاد یعنی باورتون نمیشه???شما توی قسمت های قبل سفر به دور امریکا که اهنگ پرسه رو میخوندین و حرکاتی رو انجام میدادین من هم وقتی اهنگ رو گوش میدم ناخوداگاه اون حرکات رو انجام میدم.لامصب خیلی تاثیر گذاری.
خدارو صدهزار بار شکر میکنم به خاطر این استاد نفس و خانومشون.
استاد یعنی هر باری که میخوام شکرگزاری کنم شما حتما توش هستین.
دیگ چی بگم با دوره های شما استاد عزیزم احسان(۱)تبدیل به احسان(۲)شده.
استاد دیگ این متن رو برای شما(اسی وار!!!) نوشتم.
عشق منین.منتظر قسمت های دیگه سفر به دور امریکا هستم.
چون من دیروز یه روز هیجان انگیز داشتم الان فایل دیدم و میخوام از دیروز هم براتون صحبت کنم.
اول از فایل شروع میکنم چقدر تصویر شهر در شب و زیر بارون زیباست.
مریم جون و استاد عزیز شما همیشه باتحسین زیبایی ها به سمت زیبایی بیشتری هدایت میشوید.
من عاشق این نظم و تمیزی و خط کشی تمیز خیابون و مسیر دوچرخه و چراغ های خوشگل و انعکاس نور روی زمین خیس وماشین های خفن و خلاصه همه چی شدم. خدایاشکرت
و بعد که از اوبر استفاده کردین چه جالب که میانگین امتیاز میزنن و محل زندگی و .. خیلی خوبه خوشم اومد
من انقدر ذوق کردم که راننده افغانی بود و فارسی حرف زد انگار یه هموطن تو خارج دیدم و چقدر زیبا ارتباط برقرار کردین و چه راننده ای را جذب کردین و کلی تحسینش میکردین خیلی زیباست
و اخرش که پیاده شد نشون میده چقدر احترام میزاره چقدر محترم خدایا شکر
مایک عزیز که اومد استقبال و خیلی زیبا از حالتون پرسید که زیر بارون اذیت نشدید و اون خدایا شکرت گفتنش ای جان
و میرسیم به ماجرای دیروز واقعا ماجرا داشتیم
من خوزستانیم و اینجا پشت سد دز یه مکان تفریحی داره که در واقع با قایق یه مسیری میرن و به کت میرسن کت اسم یک سری غارهایی که توی دل کوه هست و خیلی خنک و بعضی از اون ها خیلی مجهز حتی استخر داره و از زمان قدیم هست چون اینجا گرم، مردم از کت استفاده میکردن برای این که خنک بود.
خلاصه ما رفتیم کت و از اونجا دوباره با قایق باید رفت بالاتر. آب رودخونه دز یه ویژگی داره که جریانش زیاد یعنی اگر شما روی آب واسید جریان شما رو با خودش میبره.
روند کلی اینجوریه که همه مسیر رو تا یه جایی میرن اونجا آب بازی میکنن شیرجه میزنن، البته که همه جلیقه دارن، عمق آب هم شاید به 20 متر برسه شاید هم بیشتر، رنگ آب هم فوق العاده شفاف و به رنگ سبز آبی خیلی خوش رنگ .
همگی از اون مسیر شاید 10 کیلومتری توی آب خودشون میندازن و آب خودش شما رو میبره تا دوباره پیش کت ها و یک تجریه منحصربه فردیه
من وقتی توی آب بودم همش این حرف استاد تو ذهنم بود که باید وا داد و دل رو به دریا داد واقعا اینطوریه و روی آب دراز کشیده بودم و فقط خدارو شکر میکردم و همش فایل های سفرنامه میومد تو ذهنم که شما چطور لذت میبرید و سپاسگذاری میکنید منم فقط دنبال زیبایی ها بودم و به حدی بهم خوش گذشت و به راحتی میخندیدم حتی به چیزهای کوچیک، خدایا رو شکر میکنم به خاطر روز زیبایی که داشتم.
من اول میترسیدم که برم تو آب ولی گفتم باید با ترسم روبرو بشم و حتی شیرجه هم زدم برای اولین بار بدون اینکه کلاس شنایی رفته باشم ولی خودم شنا هم یا گرفتم خدایا شکرت انقدر اعتماد به نفسم رفت بالا که من تونستم این کار بکنم خدایا شکر
چقدر من از سفرنامه یادگرفتم هر چی بگم کم گفتم اصلا دیدم عوض شده همش زیبایی میبینم خدایا شکرت
از خانم شایسته عزیز برای همسفر کردن ما با زیبایی های اطرافشون ممنونم.
امروز جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸ است.
ما از دیروز یه سفر زمینی به استانبول رو شروع کردیم موقع عبور از مرز از خانواده ی ما هیچ سوالی پرسیده نشد و خیلی راحت عبور کردیم در حالیکه به کسانیکه با خانواده نبودند، سخت گرفتند و سوال پیچشون کردند، همین موضوع باعث شد متوجه بشم که من چه گنج بزرگی دارم که در تمام دنیا قابل احترام است و اون گنج خانواده است. خدا رو به خاطر این نعمتش شاکرم.
دیشب بیدار بودم و در تاریکی از مسیر لذت می بردم، بطوریکه تمام روشنایی های مناطق مسکونی رو از دور به شکل ستاره می دیدم. خودم متعجب بودم که این کجای دنیاست که نورهاش به شکل ستاره است، ولی وقتی نزدیک تر می شدیم متوجه می شدم که چراغ برق معمولی هستند. من به خاطر مشکل دیدم دنیای اطرافم رو قشنگ تر از حالت عادی میدیم و این برام جالب بود.
ما با یک گروه موسیقی همسفر شدیم و اجرای زنده ی این گروه در اتوبوس مسیر طولانی رو برامون لذت بخش کرده.
خداوند رو به خاطر آفرینش زیبایی ها و توانایی دیدن و درک زیبایی های جهان سپاسگزارم.
از این گروه تحقیقاتی که به من تمرکز بر نکات مثبت رو آموزش داده هم ممنونم.
سپاسگزارم از بابت زحماتی که برای فایل سفرنامه میکشید تا حال مارو مثل حال خودتون خوب کنیداین روزها من در بیمارستان بسر میبرم بخاطر بیماری دخترم که ۷ ساله درگیره،و الان هم تو ای سی یو بستریه ،اینجا بخاطر محیط ای سی یو اینترنت بسیار ضعیفه و من دو سه روزی هست که میخوام فایل سفرنامه ( دو قسمت آخر رو که عقب افتادم) رو ببینم اما موفق نمیشدم و بالاخره امروز تونستم ببینم ولی چقدر حالم خوب خوب شد وحسم فوق العاده شد اونجایی که هوا بارون میزد و استاد زیر پل در حال خواندن شعر عاشقانه واسه عشقش بود و منو برد به گذشته و لحظه های قشنگ عاشقانه با همسرم و توی قسمت ۶۲ هم این حس خوب پیدا کردن ی شخص که هم زبونته و باهات به زبون خودت صحبت میکنه اونم تو جایی که غریبی ،و من دقیقا اون احساس شادمانی و ذوق زدگی استاد و مریم جون رو درک میکردم چون خودم چند سال توی غربت زندگی میکردم و چقدر خوشحال و ذوق زده میشدم که ی هم ولایتی رو میدیدم که نقاط مشترک ای رو با هم داشتیم
الان تو این شرایط سختی که من دارم و از اونجا که کنترل ذهن توی اینجور جاها خیلی سخت تره با دیدن این فایل ها حالم خیلی خوب شد .
البته من بخاطر کار کردن روی فایل های استاد الان کنترل ذهن بسیار خوبی دارم و براحتی روی خودم مسلطم و همسرم هم همینطور ،حتی دو شب پیش که حال دخترم خیلی بد شده بود وداشت افت تنفسی پیدا میکرد من در ابتدا نتوانستم به خودم مسلط شوم اما همه اش بیاد حرفهای استاد می افتادم که میگفتن توی شرایط سخته که آدم باید به خداش ایمان داشته باشه و گرنه تو اوضاعی که همه چیز داره خوب پیش میره ،این که کاری نداره همه میتونن اینو انجام بدن
واین رو همش به خودم یاد آوری میکردم که احساس خوب=اتفاقات خوب
وهر فرکانسی که تو این شرایط میفرستم رو بعداً دریافت میکنم همونطور که الان دارم نتیجه فرکانسهای قبلیمو دریافت میکنم و این جور فکرها باعث شد که من اون شب در عرض یکی دو ساعت به خودم مسلط شوم و الان هم نتیجه اش این شد که خدارو شکر اوضاعش نسبت به قبل بهتر شده و اینها همه رو مدیون خدایی میدونم که استاد همچین گلی رو سر راه ما قرار داد تا به ما کمک کن و ایمان و امید به روزی رو دارم که دخترم شفا پیدا کنه چون الان دیگه قانون رو خوب بلدم و به خدای خودم ایمان دارم که به زودی سختی ها برامون آسون میشه و من هم نشانه هاشو از قبل دیدم
ممنونم از شما استاد عزیز و خصوصا مریم جان عزیزم که عاشقانه زحمت ضبط این تصاویر رو میکشن و همدمی برای من تو این شرایط شدین
شاد و سلامت باشین در پناه الله…
راستی این قسمت رو تازه بعداز فرستادن دیدگاه یادم اومد و دارم بهش اضافه میکنم ،چون امروز روز تولدم هست، خداجون خواسته با دیدن این فایل ها حالمو خوب کنه ازت ممنونم خداااااااااااجووووون
سلام..
تروخدا فایلارو زود زود بزارید همش منتظر فایل جدیدم
همه عاااالی
سلام به همه دوستان عباس منشی و استاد عزیز و خانم شایسته مهربون
خب بریم ببینم امروز چه آگاهی هایی رو قراره یادداشت کنم
اول فایل خانم شایسته یه مروری کردن به اتفاقات سری قبل این مرور شامل همون توجه کردن به نکات مثبت بود چقدر قشنگ از این قضیه استفاده کردند که ما زیر پل یک کنسرت اجرا کردیم یک خوندن کاملاً ساده رو چنان ارزشمند بازگو کردند که یک شوق خاص در بیان این گویش بود این همون ارسال فرکانس به شکل عالیه و چقدر شما زیبا این مطلب رو به ما فهموندید بله میشه یک سری از اتفاقات خوب توی زندگی برای خودمون میفته رو چنان زیبا و عالی بازگو کنی احساس تو رو از همون قبل هم بهتر و بهتر کنه ممنونم خانم شایسته این نکته برای من خیلی درس داشت
قسمت دیگه این بود این باران تو فصل تابستون همچنان در حال بارش بود رعدوبرق های قشنگ در این هوای عالی یک قسمت دیگه ای از قشنگی های این فایل بود که نشان دهنده فراوانی های بیشتر که حاصل از اون زیباییهای بیشتر توی این کشور از جمله فضای سبز های بسیار زیاد دریاچه های فراوان نعمت های فراوان وجود جاندار های فراوان به خاطر همین بارش ها به خاطر همین سرسبزی ها این نکته خیلی مهمه هر جایی سرسبزی باشه هر جایی آب باشه همونجا همیشه آباد تره پرنده ها کجا میرن جایی که سرسبزی باشه جایی که درخت باشه
حیوان های قشنگ که بارها توی این دوربین خانم شایسته دیده شده از جمله آهو سنجاب سفید سنجابه قهوه ای حیوان های مختلف دیگه ای که توی فایل های قبلی استاد بهشون غذا میداد همه حاصل همین بارش الهیه خدا رو شکر
قسمت بعدی این تیکه از فیلم این بود که از زیر بارون بودن هم لذت میبردند استاد و خانم شایسته و نمیگفتند خیس میشیم سرما میخوریم و فلان و این باور به این بود که سلامتی طبیعی سلامتی همیشه هست حتی در این شرایط و هیچ مشکلی نیست
زیبایی جاده در اون نور خودش رو فوق العاده نشون داد به قدری صحنه عالی شده بود من فوقالعاده از دیدنش داشتم لذت میبردم این باران حتی بعدش این زیبایی را به همراه خود آورده بود تلاقی نور با زمین خیس توی اون غروب زیبا واقعا لذت بخش بود که خانم شایسته بخوبی صحنه رو شکار کرد
بخش بعدی زوم کردن دوربین روی آرم دوچرخه بود چه جالب آرم دوچرخه را روی زمین حک کرده بودند به عنوان محل عبور دوچرخه برای من جالب بود حالا دوستان دیگه رو نمیدونم
خوب حالا بریم سراغ اصلیترین مبحث این جلسه
اول اینو بگم که تو جلسه قبلی گفته بودم که استاد به محیط ها به جاهایی به کسایی بر میخوره که همشون از کیفیت خاصی برخوردارند ریویوی عالی داشتند
حتی این شخص افغانی که توی این قسمت بود خوشرو و خوش برخورد خوش صحبت و از همه جالب تر هم زبون ???
نکتهای که میشه توی این بخش فیلم برداشت کرد و گاهی به ما می ده اینه که تعدادی از آدم ها هستند با فرکانس های متفاوت در اقصا نقاط این کره خاکی زندگی می کنند این ضیا احمد هم میتونست مثل خیلی از افغانی های دیگه می تونست توی ایران باشه یا حتی تو خود افغانستان بمونه
اما توی آمریکا داشت زندگی میکرد اونم به مدت بیست سال تو کشوری که مهد آزادی مهد پیشرفته و دخترش عالی تونسته موفق باشه و خودشم عالی داشته فعالیت می کرده دیدگاهش فوق العاده بود به این کشور فقط داشت تعریف می کرد از همه قسمت های کشور از مکتب ش راضی بود راضی نبوداز رستوران ها راضی بود از فعالیت ش راضی بود از این قسمت من این آگاهی رو دریافت کردم که قطعاً ضیاء احمد کشور خودش هم همچین باورهایی داشته از بیشتر چیز ها رضایت داشته دید مثبت داشته به جایی منتقل میشه که تماماً مثبت و هر روز در حال لذت بردن از فضای اونجاست قطعاً زندگی که اون داره از بیشتر هم وطنآش بالاتره بهتره
خواستن توانستن خواستنی که با باورهای عالی همراه باشه نتایج عالی همراه داره نکته جالب دیگه این بود که ضیاء حتی پایین نیومد اتوبوس را ببینه خوشحال شد اما نخواست ببینه که حسرت بخوره خیلی قوی بود افرین بهش به خاطر این سیستم تفکری که داشت ازخیلی از هموطناش چند لول بالاتربود????
مطلب دیگه ای هم بود که بگم به اینجا که رسیدم می خواستم بگم بمون جلسه بعدی بگم اما یه چیزی درونم نمیذاشت که من جلسه بعد بگم و گفت همین جا بگو کمی مقاومت داشتم که بگم اما آخرش راضی شدم که میگم سخنرانی هایی که تو دهه محرم و یا بعدش بود دقیق یادم نیست یه روحانی داریم که نسبت به روحانی های دیگه فوق العاده است چرا که هر چیزی را همینطور قبول نمیکنه و تحقیق میکنه و بعد میاد میگه به خاطر این که بیشتر حرف هاش به دل میشینه حدیثی رو گفت که دقیق یادم نیست از کدوم امام بود اما به این شکل بود هر آنچه که تو در مورد دیگران میگی یا از ذهنت میگذره دقیقا همون چیز در وجود تو هم هست خوب حالا ربطش میدم به مسئله خودمون و استاد و اتفاقات استاد استاد در مورد دیگران خوب فکر میکنه جنبه مثبت شون رو میبینه و اون جنبه مثبت به خودش از سمت همون شخص بر می گرده وسایراتفاقات رو دیگه خودتون در نظر بگیرید
حتی مثال زد که اگر به کسی میگی دیوونه اگه داری میگی نفهم یعنی یه جنبهای از اون تو وجود خودت هم هست امیدوارم که مورد استفاده همه ما قرار گرفته باشه و خیلی هم ممنونم از تمام دوستان و استاد که به ما کمک می کنند تا آگاهی هامون افزایش پیدا کنه و رشد کنیم به قول خداوند لازیدنکم ظرف تو بزرگ می کنم و عالی در این سفرنامه ظرف وجودی همون داره رشد میکنه و بزرگ میشه شاد باشید و ثروتمنددر پناه خداوند وهاب
سلام بر استاد زیباییها آزاد اندیشی ها استاد رهایی از بند و حصار منفی ها استاد تمرکز بر زیبایی ها
آرزومه آرزومه مثل شما به زندگی نگاه کنم اما گاهی کم میارم اما به خودم قول دادم که تکرار تکرار تکرار باور هامو آنقدر ادامه بدم تا ….
من یه بار یه رمانی در مورد افغانی ها خوندم که کلا دیدگاهم عوض شده اونجا هم چند خانواده افغانی بودن که تو آمریکا زندگی می کردن دیدم که چقدر دیدگاه های خوبی دارن برخلاف تزریق های منفی از افغانی ها که در ذهنمون کردن
مهم نیست کی هستیم کجا هستیم مهم اینه که شخصیتمون چیه ذهنیتمون چیه….
سلام بچه های گلم.
امروز چهار تا معجزه برام اتفاق افتاد ???
? اول اینکه مهمون زیادی برامون اومد و دستهای هدایتگر خدای بخشندهام، غدا رو خیلی خیلی خیلی راحتتر از قبل برام مهیا کرد تا اذیت نشم
? دوم اینکه رفتار دور و بری هام خیلی با من خوب شده و قشنگ دارم حس میکنم پیشرفتهای فرکانسیمو
?سوم اینکه روش copy-paste رو تو گوشی(تو کامپیوتر رو بلد بودم) یاد گرفتم. اصلا باور کنید بچه ها انگار یکی با من حرف زد و گفت دونه به دونه چیکار کنم خدااااااای من روزی نیست که معجزه ای نداشته باشم خدای من چطور شکر کنم تو را؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
?چهارم اینکه وقتی که داشتم به سوالای بچه ها تو عقل جواب میدادم، به یه صفحه ی زیبایی هدایت شدم با این عنوان: نکات مثبت خودتونو بنویسید
میدونی یعنی چی…؟؟؟!!!
یعنی توجه کن به نکات مثبت
و میدونی نتیجهاش چی میشه…؟؟؟!!!
توجه بر زیبایی ها و تمرکز بر خواستهها
و نتیجه ی این سه مورد میدونی چی میشه؟؟؟!!!
جذب نکات مثبت بیشتر
جذب زیباییهای بیشتر
جذب خواسته های بیشتر، اتفاقات مثبت و دلخواه بیشتر و معجزات بیشتر
و در آخر ومهمتر ازهمه، ظهور هدف مورد نظر
بووووووووووم بوووووووووم بووووووووووم
میترکونی همونیو که میخواستی
همونیو که یه عمر آرزوش و داشتی
به امید ترکوندنای شما???
این چند قسمت آخر را که میدیدم هیچ حرفی نزدم هیچ کامنتی نگذاشتم همش فکر میکردم خوب این چه معنی میدهد که دونفر از زندگیشان فیلم میکیرند وبرای من هدیه میدهند چه معنی دارد که من بخواهم توضیحش بدهم
دیروز رفتیم به کوه وکمر ؛ رفتیم گردو های “بیو ” که در زمینهای صاف پدارانم داشتم گردو چیدم ساعت 5 صبح رفتیم تا تاریکی موندم اگر بخواهم این روز زندگیم را بنویسم اینجا نمیتونم ولی میگویم هر روز خدا که به ما هدیه میدهد این من وشما هستیم که به آن روز جهت ومعنی میدهیم که ” زیبا ” باشد یا طوری دیگر …
این چند روز همش تفکر میکردم که چه چیزی از این فیلمها عاید من میشود
به دلم مراجعه کردم
دلم گفت ؛ میدونی داداش رحیم ” با خودت وخدای خودت در صلح بودن ” یعنی چه ؟
دلم گفت یعنی همه را با همهی بدی ها وخوبی ها پذیرفتن ، یعنی سید را در بگراند بودن ودیدن زیبایی ها وپذیرفتنش یعنی اخم نکنی بگی اههههههه حالا ما میخواستیم از یه جای زیبا را بگیرم این اومد داخلش
در صلح بودن یعنی تمام مصنوعات ومخلوقات از حیوان ونبات وجامد ووو همه وهمه را یک جا جمع کردن وگذاشتن در گوشه قلبت وهمه را دوست داشتن . بدون ذره ای ناراحتی
در صلح بودن یعنی اگر کسی برخلاف مرام وآیین من حرفی زد بپذیرم که شاید اگر من بودم همینطور رفتار کنم
درصلح بودن یعنی ایمان صددرصدی به خدا وروز حساب و غیب یعنی ایمان واقعی به فرکانس
در صلح بودن یعنی ایمان واقعی به اینکه ؛ تمام این جهان انرژی است واین انرژی نه از بین میرود ونه بوجود می آید بلکه از صورتی به حالت دیگری قابل تبدیل شدن است
درصلح بودن یعنی اشتیاق سوزان دوست داشتن تمام مصنوعات خدای عزیزم
در صلح بودن یعنی حاکم کردن آرامش وشادی بر جسم وروحت
در صلح بودن یعنی قطع کامل تمام وابستگی ها بجز وابستگی خدای عزیزم یعنی اگر من زندگیم اینجوری است سر هرکسی داد نزنم که مقصری اگر دادی میخواهی بزنی بر سر خودم باید بزنم که ؛من در برابر تمام زیباییها یا بدی ها زندگیم مسئول هستم حتی خدای مهربانم ذره ای به من وزندگی من کاری ندارد ولی درخواستم را بی جواب نمیگذارد
خدایا ممنون که امروز یاد گرفتم تمام قد در برابر زندگیم مسئول هستم وچون تو همیشه خوبی وخوشی وخیر هستی وحاکم بلا منازع این جهانی در برابر مشکلات ؛ تسلیم نشوم واز تو بخواهم که یاریت حتمی است
سپاس سید سپاس بانو
چقدرررررررر باحال.
چقدر خوب با راننده ارتباط برقرار کردی..فک میکنم اون اول میخاست شبیه ب فارسی ما حرف بزنه ولی وقتی شما دیدید ک نمیتونه یه داستانی بهش گفتید و گفتید ک من لحجه شمارو خیلی دوس دارم،و فکر میکنم احساس راحتی بهش دادی،احساس اینکه با ارزشه بهش دادین،احساس اینکه خودش باشه بهش دادین…چقدر عالی.من ویزیتورم و این تجربه خوبی برام بود ،نکته جالبی یاد گرفتم.دمت گرم.و میدونم ک این نکته برام ثروت میاره..ممنونم از خانوم شایسته ک تمام وقت فیلم میگیرن…
به نام خدا
سلام وقت بخیر استاد عزیزم
داشتم روی باورام کار میکردم یهویی دیدم قسمت جدید امده خداییش خیلی خوشحال شدم.
ولی نگا استاد جانما قسمت هارو زودتر بزار.اخه خودتون که میبینین چقدر ا به من و بقیه بچه های سایت احساس خوبی میده و…درسته تپل من؟
همین دیگه
استاد یعنی باورتون نمیشه???شما توی قسمت های قبل سفر به دور امریکا که اهنگ پرسه رو میخوندین و حرکاتی رو انجام میدادین من هم وقتی اهنگ رو گوش میدم ناخوداگاه اون حرکات رو انجام میدم.لامصب خیلی تاثیر گذاری.
خدارو صدهزار بار شکر میکنم به خاطر این استاد نفس و خانومشون.
استاد یعنی هر باری که میخوام شکرگزاری کنم شما حتما توش هستین.
دیگ چی بگم با دوره های شما استاد عزیزم احسان(۱)تبدیل به احسان(۲)شده.
استاد دیگ این متن رو برای شما(اسی وار!!!) نوشتم.
عشق منین.منتظر قسمت های دیگه سفر به دور امریکا هستم.
سلام به بچه های سفرنامه
چون من دیروز یه روز هیجان انگیز داشتم الان فایل دیدم و میخوام از دیروز هم براتون صحبت کنم.
اول از فایل شروع میکنم چقدر تصویر شهر در شب و زیر بارون زیباست.
مریم جون و استاد عزیز شما همیشه باتحسین زیبایی ها به سمت زیبایی بیشتری هدایت میشوید.
من عاشق این نظم و تمیزی و خط کشی تمیز خیابون و مسیر دوچرخه و چراغ های خوشگل و انعکاس نور روی زمین خیس وماشین های خفن و خلاصه همه چی شدم. خدایاشکرت
و بعد که از اوبر استفاده کردین چه جالب که میانگین امتیاز میزنن و محل زندگی و .. خیلی خوبه خوشم اومد
من انقدر ذوق کردم که راننده افغانی بود و فارسی حرف زد انگار یه هموطن تو خارج دیدم و چقدر زیبا ارتباط برقرار کردین و چه راننده ای را جذب کردین و کلی تحسینش میکردین خیلی زیباست
و اخرش که پیاده شد نشون میده چقدر احترام میزاره چقدر محترم خدایا شکر
مایک عزیز که اومد استقبال و خیلی زیبا از حالتون پرسید که زیر بارون اذیت نشدید و اون خدایا شکرت گفتنش ای جان
و میرسیم به ماجرای دیروز واقعا ماجرا داشتیم
من خوزستانیم و اینجا پشت سد دز یه مکان تفریحی داره که در واقع با قایق یه مسیری میرن و به کت میرسن کت اسم یک سری غارهایی که توی دل کوه هست و خیلی خنک و بعضی از اون ها خیلی مجهز حتی استخر داره و از زمان قدیم هست چون اینجا گرم، مردم از کت استفاده میکردن برای این که خنک بود.
خلاصه ما رفتیم کت و از اونجا دوباره با قایق باید رفت بالاتر. آب رودخونه دز یه ویژگی داره که جریانش زیاد یعنی اگر شما روی آب واسید جریان شما رو با خودش میبره.
روند کلی اینجوریه که همه مسیر رو تا یه جایی میرن اونجا آب بازی میکنن شیرجه میزنن، البته که همه جلیقه دارن، عمق آب هم شاید به 20 متر برسه شاید هم بیشتر، رنگ آب هم فوق العاده شفاف و به رنگ سبز آبی خیلی خوش رنگ .
همگی از اون مسیر شاید 10 کیلومتری توی آب خودشون میندازن و آب خودش شما رو میبره تا دوباره پیش کت ها و یک تجریه منحصربه فردیه
من وقتی توی آب بودم همش این حرف استاد تو ذهنم بود که باید وا داد و دل رو به دریا داد واقعا اینطوریه و روی آب دراز کشیده بودم و فقط خدارو شکر میکردم و همش فایل های سفرنامه میومد تو ذهنم که شما چطور لذت میبرید و سپاسگذاری میکنید منم فقط دنبال زیبایی ها بودم و به حدی بهم خوش گذشت و به راحتی میخندیدم حتی به چیزهای کوچیک، خدایا رو شکر میکنم به خاطر روز زیبایی که داشتم.
من اول میترسیدم که برم تو آب ولی گفتم باید با ترسم روبرو بشم و حتی شیرجه هم زدم برای اولین بار بدون اینکه کلاس شنایی رفته باشم ولی خودم شنا هم یا گرفتم خدایا شکرت انقدر اعتماد به نفسم رفت بالا که من تونستم این کار بکنم خدایا شکر
چقدر من از سفرنامه یادگرفتم هر چی بگم کم گفتم اصلا دیدم عوض شده همش زیبایی میبینم خدایا شکرت
سپاسگذارم مریم جون عاشقتم
خدای مهربون شکرت
به نام خالق این دنیای زیبا
از خانم شایسته عزیز برای همسفر کردن ما با زیبایی های اطرافشون ممنونم.
امروز جمعه ۲۹ شهریور ۱۳۹۸ است.
ما از دیروز یه سفر زمینی به استانبول رو شروع کردیم موقع عبور از مرز از خانواده ی ما هیچ سوالی پرسیده نشد و خیلی راحت عبور کردیم در حالیکه به کسانیکه با خانواده نبودند، سخت گرفتند و سوال پیچشون کردند، همین موضوع باعث شد متوجه بشم که من چه گنج بزرگی دارم که در تمام دنیا قابل احترام است و اون گنج خانواده است. خدا رو به خاطر این نعمتش شاکرم.
دیشب بیدار بودم و در تاریکی از مسیر لذت می بردم، بطوریکه تمام روشنایی های مناطق مسکونی رو از دور به شکل ستاره می دیدم. خودم متعجب بودم که این کجای دنیاست که نورهاش به شکل ستاره است، ولی وقتی نزدیک تر می شدیم متوجه می شدم که چراغ برق معمولی هستند. من به خاطر مشکل دیدم دنیای اطرافم رو قشنگ تر از حالت عادی میدیم و این برام جالب بود.
ما با یک گروه موسیقی همسفر شدیم و اجرای زنده ی این گروه در اتوبوس مسیر طولانی رو برامون لذت بخش کرده.
خداوند رو به خاطر آفرینش زیبایی ها و توانایی دیدن و درک زیبایی های جهان سپاسگزارم.
از این گروه تحقیقاتی که به من تمرکز بر نکات مثبت رو آموزش داده هم ممنونم.
سلام استاد عزیز و مریم بانوی زحمت کش
سپاسگزارم از بابت زحماتی که برای فایل سفرنامه میکشید تا حال مارو مثل حال خودتون خوب کنیداین روزها من در بیمارستان بسر میبرم بخاطر بیماری دخترم که ۷ ساله درگیره،و الان هم تو ای سی یو بستریه ،اینجا بخاطر محیط ای سی یو اینترنت بسیار ضعیفه و من دو سه روزی هست که میخوام فایل سفرنامه ( دو قسمت آخر رو که عقب افتادم) رو ببینم اما موفق نمیشدم و بالاخره امروز تونستم ببینم ولی چقدر حالم خوب خوب شد وحسم فوق العاده شد اونجایی که هوا بارون میزد و استاد زیر پل در حال خواندن شعر عاشقانه واسه عشقش بود و منو برد به گذشته و لحظه های قشنگ عاشقانه با همسرم و توی قسمت ۶۲ هم این حس خوب پیدا کردن ی شخص که هم زبونته و باهات به زبون خودت صحبت میکنه اونم تو جایی که غریبی ،و من دقیقا اون احساس شادمانی و ذوق زدگی استاد و مریم جون رو درک میکردم چون خودم چند سال توی غربت زندگی میکردم و چقدر خوشحال و ذوق زده میشدم که ی هم ولایتی رو میدیدم که نقاط مشترک ای رو با هم داشتیم
الان تو این شرایط سختی که من دارم و از اونجا که کنترل ذهن توی اینجور جاها خیلی سخت تره با دیدن این فایل ها حالم خیلی خوب شد .
البته من بخاطر کار کردن روی فایل های استاد الان کنترل ذهن بسیار خوبی دارم و براحتی روی خودم مسلطم و همسرم هم همینطور ،حتی دو شب پیش که حال دخترم خیلی بد شده بود وداشت افت تنفسی پیدا میکرد من در ابتدا نتوانستم به خودم مسلط شوم اما همه اش بیاد حرفهای استاد می افتادم که میگفتن توی شرایط سخته که آدم باید به خداش ایمان داشته باشه و گرنه تو اوضاعی که همه چیز داره خوب پیش میره ،این که کاری نداره همه میتونن اینو انجام بدن
واین رو همش به خودم یاد آوری میکردم که احساس خوب=اتفاقات خوب
وهر فرکانسی که تو این شرایط میفرستم رو بعداً دریافت میکنم همونطور که الان دارم نتیجه فرکانسهای قبلیمو دریافت میکنم و این جور فکرها باعث شد که من اون شب در عرض یکی دو ساعت به خودم مسلط شوم و الان هم نتیجه اش این شد که خدارو شکر اوضاعش نسبت به قبل بهتر شده و اینها همه رو مدیون خدایی میدونم که استاد همچین گلی رو سر راه ما قرار داد تا به ما کمک کن و ایمان و امید به روزی رو دارم که دخترم شفا پیدا کنه چون الان دیگه قانون رو خوب بلدم و به خدای خودم ایمان دارم که به زودی سختی ها برامون آسون میشه و من هم نشانه هاشو از قبل دیدم
ممنونم از شما استاد عزیز و خصوصا مریم جان عزیزم که عاشقانه زحمت ضبط این تصاویر رو میکشن و همدمی برای من تو این شرایط شدین
شاد و سلامت باشین در پناه الله…
راستی این قسمت رو تازه بعداز فرستادن دیدگاه یادم اومد و دارم بهش اضافه میکنم ،چون امروز روز تولدم هست، خداجون خواسته با دیدن این فایل ها حالمو خوب کنه ازت ممنونم خداااااااااااجووووون