سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۹ - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

191 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طاهره حجتی گفته:
    مدت عضویت: 1003 روز

    سلام به خانواده دوست داشتنیم خانواده ای ک از هرکسی در این دنیا بهم نزدیکتر و محرم ترن چون میدونم باهدایت الله یکتا به اینجا امدم

    مینویسم تا ردپای باشه از خودم

    امروزم با گفت وگوهای شروع شد ک همشون نشون از حسادت و غیبت و احساس بد بود با اینکه خیلی خودمو کنترل میکنم ولی بعضی وقتا از دستم میره امروز از لحاظ جسمی کلا به هم ریختم سردرد ی طرف دل درد ی طرف گفتم خدایا من چمه ک بعد چنددقیقه تو این فایل از زبان مریم عزیزم جوابمو داد ک بدن دست تو امامنت و من صحیح و سالم بهت دادمش ک باهاش لذت بیشتری ببری و باهاش زندگی زیباتری داشته باشی نکه الودش کنی به حسادت و افکار منفی وقتی ایطو باشی اونم باهات راه نمیاد

    وقتی اینو بهم گفت فقط گریه میکردم ن از احساس گناه بلکه از هدایتش ک هیچ وقت رهام نمیکنه حتی یک ثانیه،بخدا اصلا نفهمیدم کی خوب شدم انگار اون ادم ده دقیقه پیش نبودم که از سردرد و دل درد داشتم میمردم

    بخدا این مسیر عین حقیقته وقتی نیاز باشه چیزیو بفهمی دقیقا بهت میگه کجابری چیکارکنی حتی گوشتو برای شنیدن اون اگاهی شنواتر میکنه

    استاد جان ومریم عزیزم تا بی نهایت ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 966 روز

    بنام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم بزیبایی و اسانی وعزت

    .

    خدایا اول از همه شکر و سپاس

    بابت این سفر زیبااا و مهیج و پراز درس و نکته هاااا

    واقعاا موزه ها فضای جالبی هستن برای درک قانون تکامل، قانون تحقق خواستهاا، قانون باورهاا، قانون ایمان و اطمینان به الله

    کلا موزه هاااا مترادف هستن با قوانین جهان هستی

    اینکه روند تغییر و یارشد یک موجود زنده یا یک وسیله غیرزنده رو میبینیم

    اینکه جسارت و ایمان یک عده ای رو میبینیم که چطور با باورهاشون جهان رو زیر رو کردند

    واقعااا لازم هست بریم و از نو موزه هااا رو ببینیم

    اینبار با درکمپن از قوانین ثابت جهان هستی

    .

    چقدر دیدگاه عاطفه جان عمیق بودش

    اینکه جهان در دل اتفاقات به ظاهربدش، شاهکاری تو آستین داره برای کسی که کنترل ذهن کنه

    برای کسی که نجواهااا رو خاموش کنه

    .

    و از ته قلبم ارزش تک تک سلولهام رو میدونم و هربار که جایی نجواها میان به خودم یاداور میشم اگه میلیاردها دلار بدی امکان نداره ی تکه از این بدن بی عیبو نقص رو به این ظرافت و عملکرد داشته باشی پس بسپر به کسی که این بدن رو طراحی کرده که بزرگترین طراح خودشه

    .

    خدایا شکرت و سپاسگزارم

    .

    خداروشکرکه سومین روز پلن جدید من هم اتفاق افتاد پنج صبح باید بیدار میشدم که شدم و تا الان همه چی عالی پیش رفته و خدا میدونه چه زیبایی هایی امروز در انتظارمه

    چه اسانی هایی

    چه مشتری هایی

    چه ثروتهایی

    چه غذاهایی

    چه لبخندهایی

    و من چگونه میتونم شکر همه اینهااا رو به جای اورم

    چگونه شوق و شور و شعف خودم به زندگی رو تمام و کمال نشون بدم

    خدایاشکرت که برنامه خیلی زیبا و نامبر وانی برام داری

    تقدیر من این است که در اوج سعادت و سلامت و ثروت بینظیر الهی به جهانی سود برسانم و ارزش خلق کنم و جهان پاداشی بی نظیر برایم دارد

    عاشقتم

    عاشقشم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1792 روز

    این فایل به طرز عجیبی پر از احساس خوب بود و با انتخاب های درست آهنگ بهتر و بهتر هم شده بود

    مریم جان وقتی شما گفتید این بدن ما یک امانتی هست دستمون که اگه میخوایم خوب ازش مراقبت کنیم باید انقدر سخت نگیریم انقدر همه چیز رو جدی نگیریم

    اصلا از این زاویه به خودم نگاه نکرده بودم که من جسمم نیستم و این جسم امانتیه دست من

    جسم سالمی که هرلحظه داره به شکل عالی کار میکنه تا من بتونم زنده باشم و زندگی در این دنیا رو هرطور که میخوام تجربه کنم

    این جسم جای روح ارزشمندمه که از خداست

    چقدر بااین دیدگاه سپاسگزارتر میشم برای وجود جسم سالمم که زندگی رو برام راحت تر کرده

    اینطوری بیشتر دلم میخواد بهش توجه کنم

    و با خودم میپرسم من چقدر بخاطر این نعمت بزرگ بدون منت سپاسگزار هستم؟

    من چقدر امانتدار خوبی هستم؟

    همونقدر که از یک وسیله مراقبت میکنم از بدنمم‌مراقبت میکنم و بهش عشق میدم و سپاسگزارش هستم؟

    چقدر از دید اینکه خودمون رو روحی که از خداست بدونیم باعث میشه بهتر با خودمون رفتار کنیم

    مریم جان اون قسمت که شما به عنوان یک ناظر داشتید صحنه های بازسازی شده از جنگ رو میدیدید و با خودتون گفتین واقعا هیچ چیزی اساسی تر از احساس خوب داشتن نیست هیچ چیزی اساسی تر از با خود در صلح قرار گرفتن با خودمون نیست

    یاد این افتادم که هرموقع میبینم کسی مشکلی داره یا بخاطر چیزی نگرانه منی که دارم میبینمش با خودم‌میگم

    واقعـا اونقدراهم مهم نیست چرا انقدر خودش رو اذیت میکنه؟

    این خیلی ساده اس و حل شدنی

    ولی همون لحظه با خودم‌ میگم دقیقا مثل لحظاتی که یک‌چیزی اونقدر برام مهم میشه که نتیجه اش حال خوب و بد من رو‌مشخص‌میکنه

    البته که خیلی بهتر شدم ولی خـیلی جای کار دارم!

    نمیدونم ولی این فایل برای من خیلی آرامش داشت

    چیزی که روح من میخواد

    و بهم همیشه میگه وقتایی که بهش گوش‌میدم:

    نگـران نباش

    اصلا اونقدراهم که فکر میکنی مهم نیست

    فقط سعی کن لذت ببری

    و میبینم که داره بهم میگه من در این لحظه چه چیزی بهم‌احساس لذت میده لطفا اون کار رو انجام بده..

    مریم جان و استاد عزیز هرچی بیشتر میگذره و بیشتر با سبک زندگیتون آشنا میشم

    میبینم چقدر هربار بیشتر با خودتون در صلح قرار میگیرین

    ‌چقدر واقعا آرامش در زندگیتون هست

    و چقدر هربار به خودتون بیشتر راحت میگیرید

    بیشتر لذت میبرید

    کمتر سخت میگیرید

    و بیشتر و بیشتر به اصل خودتون نزدیک میشید

    و‌مهم تر ازهمه اینکه میفهمم من چرا باید اینجا میبودم و این سبک از زندگی رو میدیدم تا یه سری چیزارو فراموش نکنم و یه سری چیزارو هم به یاد بیارم

    امیدوارم واقعا امیدوارم بتونم مثل شما و بچه های سایت قانون رو‌ بهتر درک کنم و ایمانم هربار بیشتر بشه که منجر به عمل بهتر بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 2657 روز

    به نام و یاد پروردگار یکتای جهان آرایِ

    سریال سفر به دور آمریکا

    قسمت 69

    چه قدر شیشه های در این موزه براق و شاینی و بدون لکه و تمیز بود..عاری از هر گونه آلودگی…تحسین میکنم این زیبایی و تمیزی اونها رو..

    من فکر میکردم قراره فقط هواپیما ببینیم اما گویا ماجرا فراتر از اینهاست..دوچرخه هم داریم اینجا..چه قدر هم جالب و قشنگه

    پروسه ساخت هواپیما برادران رایت و طراحی اولیه شون . چه قدر زیبا تصویرسازی شده بود و ماکت و مجسمه ی اونها رو ساختن و اینجا گذاشتنش…

    چه قدر یک ایده میتونه در طی صدها سال تکامل پیدا کنه و برسه به امروزمون و چه قدر میتونه بزرگتر از اینها بشه در طی سالهای آینده و خارج از تصور و خیال الان من باشه‌….

    چه قدر قشنگ تکامل بشر رو اینجا به تصویر کشیدن..از اجرای یک ایده و آرزوی پرواز تا پیدایش اولین ها و رسیدن تا به امروز و اینجا‌…همه چیز این جهان برپایه ی تکامل استوار هست…همه چیزش

    چه قدر خلاقیت در طراحی و فضای سازی اینجا هست‌‌‌.. چه قدر میشه یه مکان به ظاهر خسته کننده رو به این چنین جای هیجان انگیزی تبدیل کرد..اینجا حتی گیتار هست…

    خانم شایسته شما چه قدر دقیق میشید به جزئیات به اطراف تون حتی دنبال درک قانون و دیدن اون توی این مجسمه ها هم هستند…

    اون قدرها هم که شما این موضوع رو جدی گرفتید به خدا جدی نیست

    هیچ چیزی اساسی تر از احساس خوب داشتن نیست…هیچ چیزی اساسی تر از در صلح قرار گرفتن با خودمون نیست..

    بابا این جسمت یه امانتِ دستت از طرف خدا باید امانتداری بکنی…اگه میخوای امانت داری بکنی نباید اینقدر خودت رو اذیت بکنی آروم باش..

    اگه بتونم تو اون لحظه هایی که حتی فکر میکنم اساسی ترین موضوع زندگیم نابود شد و رفت نه نگران بشم نه دنبال مقصر بگردم..نه خودم رو سرزنش کنم نه دیگران رو …وقتی تلاش کنم بتونم افسار ذهنم رو حتی اون لحظه ها در دست بگیرم ارباب ذهنم باقی بمونم …اینو به آرامش دعوت کنم و بگم فارغ از این که اون بیرون چه اتفاقی رخ بده اگر من بتونم احساسم رو خوب نگه دارم قطعا هر اتفاقی به هر شکلی که رخ بده به نفعم تموم میشه چون این یک قانونه …این همون ایمان به غیبِ که نتیجه اش لاخوف علیهم ولاهم یحزنون…این همون نتیجه در صلح قرار گرفتن با خودمونه‌..

    تصویری که این خانم جلوی دوربین شما در آوردن اون لبخند به تمام صورت و بزرگی که زدن و دستی که تکون دادن…چه قدر همین همزمانی بین کلام شما و حرکت ایشون داشت نشونه در صلح بودن با خود هست…

    و اگر کسی دنبال یک راهنما باشه که بهش در صلح بودن با خودش رو یاد بده  …قطعا دوره عشق و مودت در روابطِ…

    چه قدر این دوره فوق العاده باید باشه و رویاهای داشتنش رو دارم…

    حتی لباس های اولیه خلبان ها هم هست…چه قدر جالبن…

    به اندازه ای که خوب عمل میکنم واقعا همه چیز خوب پیش میره توی زندگیم…هر زمانی که میتونم اون آگاهی ها رو به یاد بیارم و اجراشون بکنم واقعا همه چیز معجزه وار توی زندگیم پیش میره

    چه قدر در تولید و این لباس ها تکامل و پیشرفت طی شده…چه قدر لباس هاشون سبک تر کارآمدتر و ایمن تر شده…برای شرایط مختلف پوشش های متفاوت و متناسب با اون طراحی و ساخته شده…

    چه قدر زیبا تصاویر رو با اطلاعات درامیختن تا مخاطب تشویق بشه برای خوندن ادامه ش و خسته نشه…

    حتی برای بچه ها هم بازی تعبیه شده..چه قشنگ هست..شادی و اون دختر بچه بعد بردش…چه کیفی می‌کرد..

    چه نمونه جالبی از هواپیمای کوچیک هست…

    خدای من چه هواپیماهای عظیمی…تیربار…

    جمعی از همه ی خوبان در اندازه کوچک…چه قدر تعداد اونها زیاد هست و متنوع هستن…پرواز اونها روی شهر رو در نمای کوچک داریم…

    حتی یکی شون فرود اومده روی اب…جنگی و غیر جنگی..همه اینجان

    اونها این مکان رو حتی برای اونهایی که علاقه ی زیادی به هواپیما ندارن جذااب کردن تا همه لذت ببرن و تجربه ی خوبی از اینجا و این مکان داشته باشن..

    حتی اینجا داستان و تصاویری از اولین سگی که پرواز کرده هست…چه قدر جالب هست.

    چه قدر این هواپیماها متفاوت از هم ساخته شدن…چقدر منتوعن…چه قدر شکل های عجیب غریبی دارن..یک دنیایی از تنوع اینجا هست همه در کنار هم همه هواپیما اما هیچ کدوم مثل هم نیستن…

    چه قدر اندازه چرخ این یکی بزرگ هست در مقایسه با اون خانمی که کنارش وایساده بود…

    چه قدر جالب که یکی شون بدون بدنه در معرض دید بود و میشد ببینی اون حجم از پیچیدگی رو در داخلش…چه طراحی عظیمی پشت اون هست..

    این خودرو فوق العاده قشنگ مشکی رنگ مات چه قدر زیبا و قشنگ هست…

    خداروشکر به خاطر این قسمت و زیبایی های بی پایان این سفر…خداروشکر

    9/بهمن‌ماه/1402

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1955 روز

    سلام مریم جان

    خداررو شکر بابت تمام موهبت هایی که به رایگان در اختیار ما قرار داده

    و اما

    تحسین

    بزرگترین کلید در روابط

    من تحسینتون می کنم که اینقد دقیق و ریز بینانه به اون اتفاق و ماکت ها توجه کردید و چقد دید شما زیبا و مثبته حتی از 4 قیافه با 4 حالت احساسی که 3ب1 بود شما 1 را اینقد ریبا داده اید که اون 3تا به چشم نیومد

    در صلح بودن و آرامش داشتن و دل سپردن به جریان و قدرت پرودگار

    دقیقا کامنت اون عزیز دل که اینقد برام جالب بود

    و حرفای زیبای مادر شما که گل گفتند

    جسم ما ودیعه ای از سمت رب ما

    کالبدی برای روح

    وسیله ای که روح ما را کاور می کنه

    و چقد مهمه حواسمون بهش باشه

    با حس خوب هر لحظه این کاور تمیز و شفاف و نورانی و زیبا تر میشه

    برا همینه که آدم هایی که با خودشون در صلح اند کلا یه زیبایی خاصی دارند

    تحسین می کنم خلقت انسان را

    تحسین می کنم دیدگاه زیبای مریم جان را

    تحسین می کنم سازنده های هیولای این هواپیماها را

    تحسین می کنم فراوانی در همه چیز

    در ایده

    در خلاقیت

    در ساخت و ساز

    در عمل کردن

    در استفاده های فراوان

    در ثروت ساختن

    در باورسازی

    خدا رو شکر بابت تمام لحظاتی که ما درک می کنیم و دریافت می کنیم

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1199 روز

    به نام خداوند رب العالمین

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی

    ببین چه خبره توی این موزه

    واقعاً شگفت انگیز است

    همه مدل هواپیما و بالگرد و هلیکوپتر

    از سالیان گذشته تا الان همه رو به نمایش گذاشتن

    حتی لباس پوشیدن سربازان و خلبانان اون زمان

    هم اینجا دیده میشه

    خدایا شکرت برای این همه زیبایی و عشق

    تحسین برانگیز است این حرکت فوق‌العاده

    واقعا آدم رو میبره به اون دوره های قدیم

    که شکل و شمایلی داشتن و چه ابزاری رو استفاده میکردن خدایا شکرت برای این همه آگاهی و شناخت

    واقعا لذت بردم از دیدنش

    سپاس از خانم شایسته برای این تصاویر زیبا

    خدایا سپاسگزارم ازت

    موفق و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 1021 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    خدایا شکرت برای یه فایل دیگه برای آگاهی دیگه چه آهنگ باحالی بود چه شوری داشت من همینطور داشتم نگاه می‌کردم ببینم چه درسی از این تصاویر می‌گیرم که خانم شایسته اومد جلو و درس سادشو گفت گفت کنترل ذهن

    ذهنی که خیلی راحت ه هم می‌ریزه با چیزهای الکی چقدر خوبه بتونی کنترلش کنی بلاً این چیزا رو نمی‌فهمیدن ولی الان ی‌بینم ذهن با چه چیزایی الکی هم می‌ریزه عصبانی می‌شه و چقدر خوبه بتونی کنترل کنی سر یه غذا سر یه مهمون سر یه حرف و چقدر درسته حرف خانم شایسته حرف مامانش ه می‌گفت بدن یه امانته یه هدیه ارزشمنده با کنترل ذهن باید قدردان این نعمت باشیم باز هم قانونو با یه داستان جدید یاد گرفتم خیلی صحنه باحالی بود تو اون اتفاق اون هلیکوپتر افتاده بود فقط تا اون موقع که دیگه ذهن خیلی سخته کنترلش کنی ولی آروم بود ی‌گفت چیزی نشده خیلی عجیب

    به قول خانم شایسته نگار روزا رو می‌دید که جنگ تموم میشه و هیچ دلیلی درستی برای نگرانی نیست حتی مرگ

    خانم شایسته می‌گفت یه قانون که میگه بدون اینکه بدونی بیرونت چه خبره چه اتفاقی افتاده اگه آروم باشی اگه خودتو به آرامش دعوت کنی اگه احساس تو خوب کنی اتفاقات خوب برات میفته هر اتفاقی افتاده تو ذهنتو به دست بگیر و خودتو به آرامش دعوت کن انم شایسته می‌گفت خیلی دوره عشق مودت خوبه برای کنترل من واقعا می‌خوام این دوره رو پر از عشق خالص باشم پر از آرامش به ذهنمو ه پر از فکرای الکی و نگرانی‌های الکیه صداشو کمتر و صدای فکرای قشنگو لذت بخش و صدای خدا رو بیشتر کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    پروانه صنعت گفته:
    مدت عضویت: 2346 روز

    سلامممم به نام خدای عزیزم

    سلام به همه

    مریم جان چقدر این صحبتهاتون ارامشبخش و امیدوار کننده بود.

    الهی شکرت

    اگه بتونم تو لحظه های که حتا فکر می کنم اساسی ترین موضوع زندگیم نابود شد و رفت

    نه نگران بشم

    نه دنبال مقصر بگردم

    نه خودم و دیگران سرزنش کنم

    بلکه تلاش کنم افسار ذهنمو به دست بگیرم،ارباب ذهنم باقی بمونم و اونو به ارامش دعوت کنم

    فارغ از اینکه اون بیرون چه اتفاقی افتاده اگه من بتونم احساسم رو خوب نگه دارم

    قطعا هر اتفاقی به هر شکلی که رخ داده به نفع من تموم میشه چون

    این یک قانونههههههههه

    این همون ایمان به غیبه که نتیجه اش

    لاخوف علیهم و لاهم یحزنونه

    این همون در صلح بودن با خودته

    الهی شکرتتتتت

    ممنونممممم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فرزانه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 3066 روز

    به نام خدای وهاب

    یعنی من عاشق دیوونه هایی هستم که کار نویی رو شروع میکنن. تصور کن در حالیکه ماشین به ندرت پیدا میشه و آدمیزاد تازه تونسته موتور احتراقی رو اختراع کنه ، یه عده آدم پیدا میشن که اشتیاق پروازکردن دارن. تو ذهن من اینجوریه که اینا شب و روزشونو با این میگذرونن که چه جوری پرواز کنیم ، این بال رو چه جوری بسازیم که رو هوا بمونه ، اگر بریم اون بالا این دشت زیر پامون چه شکلیه ؟

    حالا اگر قرار بود به این فکر کنن که اگر سقوط کنن یا زحمت هاشون الکی باشه یا جونشونو از دست بدن، به نظر من که قدمی بر نمیداشتن. من نمیگم به این احتمالات فکر نمیکردن، حتما فکر میکردن ،اما قدم رو برداشتن و رفته رفته نشونه ها رو دیدن ، دیدن این بخش هواپیما این دفعه بهتر شد، این پره بهتر شد و ….بوم به آرزوشون که پرواز بود رسیدن.

    و البته فکر میکنم قدم اولشون فیزیکی نبود ، باور به این بود که میتونن پرواز کنن.

    . مثل اونایی که کامپیوتر رو ساختن، اونایی که رفتن ماه …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    بیژن قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 3038 روز

    فیلم برداری خیلی بهتر شده موسیقی فیلم هم خوب انتخاب شده بود بینده احساس میکرد در موزه هست ضبط و تدوین داره حرفه ایی تر میشه البته برای پیشرفت خیلی جا داره ولی در حال پیشرفت است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: