https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-10-10 05:27:452024-09-05 14:13:16سفر به دور آمریکا | قسمت 75
187نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی خوشحال و سپاسگذارم که فرصت دیدن این قسمت از سریال جذاب سفر به دور امریکا رو پیدا کردم .
مایک از گشنگی گفت راستش منم گشنم شد حوش یه چیز خوشمزه کردم .
در صلح بودن مایک با خودش برام تحسین بر انگیزه ، وقتی بهش نگاه میکنم میبینم که در دنیای خودش زندگی میکنه ، اون درست و غلطی که بار و بار ها خانوادم در غالب نصیحت و تنبیه به من میگفتن رو نداره .
که فلان جور راه نرو ، فلان چیز و نگو ، این رفتارا چیه از خودت در میاری ، بچه بازی بسه …
من خندم میگیره از اینکه وقتی بچه ام و میگن بچه بازی نکن پس دقیقا چیکار کنم 😄😄
کودکی من با همین حرفا و تنبیه ها گذشت و من الان که مایک رو میبینم عاشقانه تحسینش میکنم و به استاد تبریک میگم بابت روش تربیتی صحیحی که داره
چه رستوران بزرگی که نشان از فراوانیه ، اون دستگاه قهوه ساز که آدم حوس میکنه ازش قهوه بخوره ..
خلاقیتی که روشویی رو به حالت بشکه طور درست کردن ..
و غذاهایی که سلف سرویسه و از هر نوعی هست و آدمو یاد اون حرف استاد میندازه که ما اومدیم تو دنیایی که مثل این رستوران سلف سرویسه و همه چیز توش هست و هر کسی از هر چی بخواد میتونه برداره .
اون مردی که داشت سم اسب رو سوهان میکشید چقدر غرق کارش بود که به نظر اصلا متوجه فیلم برداری بانو شایسته نشد .
و اسب هم آروم و بدون اینکه تکون بخوره منتظر بود کاره اون بنده خدا تموم بشه .😄😄
این فضای زیبا با این همه انسان هایی که با خودشون در صلح هستن واقعا دیدنیه …
رفتن به سمت رستورانی بنام cafe works Iron ک غذا بخورن چون مایک حسابی گرسنه ش شده بود، اون موزه ای که پرچم های کشورها دورش بودن داخلش استاد گفتن یه کاشی ایرانی هدیه دادن که فک میکنن از اصفهان باشه
مریم جون یه لیوان کافه برای خودش ریخت، و غذا هم سفارش دادن ک خوردن و بعدش بیرون اومدن و استاد از مایک عکس میگرفتن در کنار مجسمه های اسبها، و مایکم بالعکس از استاد میگرفت،
سپاسگزارم از شما مریم جون که از نکات ریز اطراف نمیگذرین و اونهارو با ما به اشتراک میزارین که سرشار از فراوانی و زیبایی و ثروته.
استاد: ببین کسب و کارشون اینه ک بیان اسبارو تریم کنن و ناخوناشونو درست کنن اینا، ماشین داره، دستگاه داره، نعل داره، ابزار داره ک تصاویرش رو مشاهده کردم و چقدر جالب بود و لذت بردم، خدایا شکرت:)
BIG BARN
جایی اسبهای متفاوتی رو توی اسطبل های مختلفی رو میتونستی ببینی، چقدر فراوانی واقعا تحسین میکنم تورو بخاطر زیبایی ها و نعماتت خداجونم💓💓💓
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز دل و مایک دوست داشتنی
خانم شایسته بازم نمی دونم چطور و با چه کلماتی می تونم ازتون تشکر کنم واقعا این انرژی و عشق و علاقه تون برای کمک به ساختن باورهای خوب ما ، ستودنی و قابل ستایش هست ????
درسهایی که طی این سفرنامه یاد گرفتیم و تاثیری که این آموزشها بر زندگی تک تک همسفران این سفرنامه (هر کس به اندازه باورش و تمریناتی که انجام داده ) گذاشته می تونه یه نیروی عظیم و انگیزه ی پر انرژی در مسیر حرکت زندگیمون باشه البته امیدوارم این علاقه و انرژی شما در تغییر باورهامون در ما هم به همان اندازه وجود داشته باشه من که تمام تلاشم و دارم می کنم و کمتر ساعتی از شبانه روز هست که با آموزشهای استاد و شما توام نباشه
ان شاالله شاهد موفقیت های بیشتر و بیشتر همه همسفران عزیزمان باشید
از خدای مهربونم که این لیاقت و بهم داده که شما در مسیر زندگی من قرار بگیرید و از شما و استاد عزیزم بسیااااااااار سپاسگزارم و از رب العالمین بهترین روزها رو براتون آرزو می کنم ?????
آخه چندبار دیدمش، اتفاقا چند روز پیش هم داشتیم دوباره میدیدیم که پدرم و داداش بزرگترم اومدن خونمون دنبال داداش کوچیکم و عیادت همسر عزیزم…
و اتفاقا پدرم یک کلمه رو از تو فیلم دید و از من ترجمه اش رو پرسید کامل بلد نبودم?
BIG BERN طویله بزرگ
دیگه قشنگ یادم موند،آخه دیکشنری زنده است.
(ایشون دبیر زبان بودن از معلم هایی که در موسسه آزاد تدریس میکردن و تو کارش نامبروان بوده…)
راستی یادم اومد بابا اون روز پرسید این عباس منش کیه؟!
و یکم موندم چی بگم که گارد نگیره، آخه قبلا در موارد مشابه که فیلم و کتاب آموزشی چیزی مشغول بودم یا میخریدم،میگفت وقتتون رو تلف میکنین چی یاد گرفتین و …
به همسرم نگاه کردم و با احتیاط جواب دادم.
ایشون یک آدم موفق هست که الان ایران نیست، تو سایتش دوره ها و فایل های آموزشی درباره قوانین موفقیت می ذاره ….نمیدونستم درست و بجا دارم معرفی میکنم یا نه….
واقعا چطور میشه به یک نفر که تو فضای فکری و احساسی تو نیست یکنفر رو براش معرفی کنی؟!!!!!
به بابا یک ویژگی خاص گفتم البته از نظر خودم شاید خاص،اینکه ایشون مثل بقیه در تلویزیون و رسانه ها و… تبلیغ نمیکنه و هر کسی به یک تغییری آشنا شده.
بابا در ادامه حرف من گفت پس الان این فیلم چیه، این تبلیغه دیگه… موندم …فقط گفتم این برای شما که الان میبینی شاید بشه تبلیغ یا آشنا شدن ولی هر کی هرکی به این فایل که حتی رایگان هم هست دسترسی نداره و نمی بینه….
کلی جواب تو ذهنم پرسه میزد تا انگار دفاع کنم، ولی یهو بیخیال شدم و یکی در درونم گفت نیازی نیست توضیح زیادی بدی فهیمه. و با خودم گفتم حالا ایشون هرجور مایل هست فکر کنه اشکالی نداره که….
شاید لازم بوده این ماجرا رو همون روز دیدگاه میزدم، ولی با این نشانه اومدم و نوشتم.
حس قشنگی داره این فایل باز هم دوباره و دوباره هم خواهم دید…
ما خوبه تازه نهار خورده بودیم و فقط از دیدن غذاها لذت بردم…
اون اسب که آروم بدون هیچ حرکتی پای خودش رو به راحتی در اختیار اون مرد ماهر و توانا گذاشته بود، واقعا جالب بود.
و صاحبش هم در کنار اسب با یک ژست دلنشین از نظر من،آرام کنارش ایستاده بود.
دیدن پرچم ایران
دیدن گرسنگی و بی تابی
(چه جالب امروز منم دیگه از شدت گرسنگی سرمیز نهار دستم میلرزید و بی رمق بودم،مایک درکت میکردم دقایقی پیش البته…)
دیدن زیبایی انتظار یک کار زیبا
دیدن صبوری اسب نجیب
دیدن مهربانی صاحب خوش تیپ
دیدم
دیدم
دیدم
شنیدن آهنگ های زیبا
و در انتها شادی کردن خودم و رقصیدن برای دیدن های خودم….خداجون برای این احساس های خوب شکرت…
سلام خانم شایشته از وقتی که با شما آشنا شدم باید بگم که کلا دیدگاهم نسبت به خانم ها عوض شده شما چقدر پر انرژی و با اعتماد به نفس و فوق العاده هستید بابت این همه ویژگی های خوب بهتون تبریک می گیم البته خانم راد اکبری و خانم طیبه مرادی هم بی نظیر هستن از کاربرهای سایت
امروز بعد از کسالتی که برام پیش اومده بود دلم نیامد همینطوری از اینجا بگذرم برم دنبال فصل بعدی مگه می شه اصلا ؟ مگه داریم ؟!!!!
دوباره شما رو دیدم چند بار فایلای شما رو نگاه می کنم تا برم توی بطن اون اتفاقای روزتون تا بتونم به درکش برسم استاد عزیزم خانم شایسته بی نظیرم محاله سری بگذرم گاهی اونقدر ذوق زده می شم که اصلا حواسم به دیکته صحیح کلماتم نیست فقط می نویسم و لذت می برم ممنونم از شما ممنونم چه تعاما زیبای بین پدر پسر که حاصل دوستی عمیقی صمیمیتی زیبا و ستودنی توی همه فایلاتونی چشمام فقط نعمت ها پرودگار بزرگمو می بینه فقط فراوارنی رو می بینه چقدر تمیزی ز یبای چقدر احترام و توجه چه محیط بینظیری چقدر ادب و احترام خدایا شکرت چه آروم نجیب اون اسب زیبا خودش رو توی دستای اون مرد مهربون رها کرده تیمارش کنه تمام اون زایدهای تنشو پاک کنه سالم سلامت برگرده و زیباتر به خونش پیش صاحبت پیش دوستاش از هر باری که قدم بر می داره و راه می ره چابک تر از همیشه باشه همه ماها یه جورایی نیاز داریم به همین رسیدگی ها همین که الان اینجا هستیم یعنی همین کاریکه اون آقای مهربون داره برای اون اسب زیبا انجام ی ده ما هم داریم یه جورایی صاف صیقلی می شیم باید مثل همون اسب زیبا خودمو رها کنیم توی آغوش پرودگارمون و اعتماد به راهنمای بینظیرمون تا برسیم به غایت خواسته هامون ممنونم از شما هر کدوم از فایلای شما پر از نکته ست پر از نکته ای ناب بکر ممنونم استاد خوبم
سلام به استاد عباس‌منش عزیزم و مریمِ همچون بهشت. مثل تو هر آنچه ناب. ❤️
این فایل نشانه امروز من بود. مریم جان چقدر شما بزرگوار و بی‌نظیر و خوبید. وقتی گفتید بریم اینجا و یه لحظه کاشی ایرانی رو ببینیم… و مایک عزیز گفت گرسنه‌مه، شما دیگه ادامه ندادید. اصرار نکردید که چرا، بیایید بریم یه لحظه ببینیم.
حتی خودتون هم نرفتید که تنهایی ببینید و برای ما فیلم بگیرید و سریع بیایید بیرون. با اینکه واقعاً خیلی سریع می‌شد این کار رو کرد و چندان طولی نمی‌کشید.
حتی می‌شد مایک جلوتر و زودتر به دنبال پیدا کردن رستوران بره و شما و استاد چند دقیقه داخل برید و ببینید قضیه پرچم ایران در اونجا چیه. و بعد خیلی زود به مایک بپیوندید. اما این کار رو نکردید. و از خواست خودتون گذشتید.
و مهم‌تر اینکه بعدش هم اصلاً در احساس بد قرار نگرفتید. حال خوب خودتون رو نگه داشتید.
اما من اگه بودم چی کار میکردم؟! حتماً حداقل یه بحث کوچولو اونجا پیش می‌اومد و من اصرار میکردم که برم داخل و چیزی رو که می‌خوام ببینم. ولی شما به راحتی و به زیبایی گذشت کردید. و من عاشقتون هستم و تحسینتون میکنم.
و مایک هم چقدر زیبا و محترمانه و با احساس و حالت خوب گرسنگی زیاد و بی‌طاقتی خودش رو نشون داد. با آرامش، نه با ناراحتی و طلبکاری و حس بد. واقعا عالی بود. لذت بردم. اینها درس‌های زیادی داره و ما باید یاد بگیریم.
در رستوران هم باز نگاه زیبای شما و اعتقاد به اینکه قدمتون خوبه. و اینکه ثروت همیشه هر جا با شماست، با ماست. و آرامش شما.
و یه نکته جالب این توجه به اسبها و نعل اونهاست. انگار که دارن مانیکور و پدیکور میکنن. 😅 خیلی جالب بود برام. و اینکه چقدر در این کار جدیت هست. چه شغل‌هایی وجود داره. و اسب هم چقدر آروم ایستاده بود. انگار می‌فهمید دارن بهش رسیدگی میکنن و مرتبش میکنن. مثل ما وقتی می‌ریم آرایشگاه مثلا موهامونو کوتاه کنیم. 😄
و موزیک‌ها… چه موزیک‌ها و آهنگ‌های زیبایی. من خیلی از آهنگ‌هایی رو که شما روی فایل‌ها می‌ذارید قبلا نشنیدم و وقتی اینجا اولین بار می‌شنومشون عاشقشون می‌شم. الان هم این ترانه زیبای «مثل تو، چشم من، مثل شوق سفر، مثل راهی شدن…» رو که اینجا شنیدم خیلی لذت بردم. و سریع رفتم سرچ کردم و دیدم مال علی پهلوان عزیزه. و دانلودش کردم. خیلی زیباست و از خواننده‌ش برای این صدای زیبا، برای این متن ترانه پرمعنا و زیبا، برای این ریتم ترانه عالی سپاسگزارم.
از شما هم بسیار سپاسگزارم که مدام دریچه‌های جدیدی به روی من باز می‌کنید.
یه نکته جالب اینکه مریم جان، من بعضی ترانه‌هایی رو که اولین بار اینجا می‌شنوم، اگه اولین بار جای دیگه‌ای می‌شنیدم، به احتمال قریب به یقین ازشون خوشم نمی‌اومد و دنبال نمی‌کردم. ولی هر بار ترانه‌ای رو اینجا شنیدم انقدر لذت بردم که سریع رفتم سرچ و دانلودش کردم.
این یعنی شما فوق‌العاده‌اید، بی‌نظیرید، انتخاب‌هاتون عالیه، حرف نداره.
این یعنی من انقدر به شما باور دارم، انقدر عاشقتون هستم، انقدر سلیقه و انتخاب و نگاهتون رو دوست دارم که هر چی رو شما بپسندید، می‌پسندم.
ازتون ممنونم برای این همه. و خدا رو برای هدایت شدنم به اینجا بی‌نهایت شاکرم.
سلام و درود به همتون
خیلی خوشحال و سپاسگذارم که فرصت دیدن این قسمت از سریال جذاب سفر به دور امریکا رو پیدا کردم .
مایک از گشنگی گفت راستش منم گشنم شد حوش یه چیز خوشمزه کردم .
در صلح بودن مایک با خودش برام تحسین بر انگیزه ، وقتی بهش نگاه میکنم میبینم که در دنیای خودش زندگی میکنه ، اون درست و غلطی که بار و بار ها خانوادم در غالب نصیحت و تنبیه به من میگفتن رو نداره .
که فلان جور راه نرو ، فلان چیز و نگو ، این رفتارا چیه از خودت در میاری ، بچه بازی بسه …
من خندم میگیره از اینکه وقتی بچه ام و میگن بچه بازی نکن پس دقیقا چیکار کنم 😄😄
کودکی من با همین حرفا و تنبیه ها گذشت و من الان که مایک رو میبینم عاشقانه تحسینش میکنم و به استاد تبریک میگم بابت روش تربیتی صحیحی که داره
چه رستوران بزرگی که نشان از فراوانیه ، اون دستگاه قهوه ساز که آدم حوس میکنه ازش قهوه بخوره ..
خلاقیتی که روشویی رو به حالت بشکه طور درست کردن ..
و غذاهایی که سلف سرویسه و از هر نوعی هست و آدمو یاد اون حرف استاد میندازه که ما اومدیم تو دنیایی که مثل این رستوران سلف سرویسه و همه چیز توش هست و هر کسی از هر چی بخواد میتونه برداره .
اون مردی که داشت سم اسب رو سوهان میکشید چقدر غرق کارش بود که به نظر اصلا متوجه فیلم برداری بانو شایسته نشد .
و اسب هم آروم و بدون اینکه تکون بخوره منتظر بود کاره اون بنده خدا تموم بشه .😄😄
این فضای زیبا با این همه انسان هایی که با خودشون در صلح هستن واقعا دیدنیه …
خدایاشکرت
۱۵ / ۴
بنام خداوند بخشنده ی بخشایشگر
درود بر استاد عزیز و مریم جون و مایک دوست داشتنی
و دوستان ارزشمندم در سفر به دور امریکا
رفتن به سمت رستورانی بنام cafe works Iron ک غذا بخورن چون مایک حسابی گرسنه ش شده بود، اون موزه ای که پرچم های کشورها دورش بودن داخلش استاد گفتن یه کاشی ایرانی هدیه دادن که فک میکنن از اصفهان باشه
مریم جون یه لیوان کافه برای خودش ریخت، و غذا هم سفارش دادن ک خوردن و بعدش بیرون اومدن و استاد از مایک عکس میگرفتن در کنار مجسمه های اسبها، و مایکم بالعکس از استاد میگرفت،
سپاسگزارم از شما مریم جون که از نکات ریز اطراف نمیگذرین و اونهارو با ما به اشتراک میزارین که سرشار از فراوانی و زیبایی و ثروته.
استاد: ببین کسب و کارشون اینه ک بیان اسبارو تریم کنن و ناخوناشونو درست کنن اینا، ماشین داره، دستگاه داره، نعل داره، ابزار داره ک تصاویرش رو مشاهده کردم و چقدر جالب بود و لذت بردم، خدایا شکرت:)
BIG BARN
جایی اسبهای متفاوتی رو توی اسطبل های مختلفی رو میتونستی ببینی، چقدر فراوانی واقعا تحسین میکنم تورو بخاطر زیبایی ها و نعماتت خداجونم💓💓💓
دوستتون دارم…
به نام رب رزاقم و خدای زیبای ها
با سلام به استاد عزیز و مریم بانوی گل
خدارو شکرت بخاطر استقلال مالی و زمانی و مکانی استاد
ک انگیزه ای شده برا ما ک میشه ب این حد از موفقیت رسید و شدنی
ک کل امریکارو سفر کنی و لذت ببری بدون اینگه نگرانی بابت هزینه ها داشته باشی
تحسین میکنم این کافه ترو تمیزرو ک انقد باسلیقه غذارو سرو میکنه خداخیرشون بده
و هر کسب و کاری علاقه میخاد و دیدیم ک اون شخص چقد با‌حوصله و علاقه ب اسب ها رسیدگی میکرد و کسب و کارش رو گسترش میداد
سپاسگزارم از استاد شایسته بابت تهیه این فایلا ک توجه مارو ب سمت زیبایی ها میبره
در پناه رب رزاق شاد و سالم و ثروتمند باشید
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز دل و مایک دوست داشتنی
خانم شایسته بازم نمی دونم چطور و با چه کلماتی می تونم ازتون تشکر کنم واقعا این انرژی و عشق و علاقه تون برای کمک به ساختن باورهای خوب ما ، ستودنی و قابل ستایش هست ????
درسهایی که طی این سفرنامه یاد گرفتیم و تاثیری که این آموزشها بر زندگی تک تک همسفران این سفرنامه (هر کس به اندازه باورش و تمریناتی که انجام داده ) گذاشته می تونه یه نیروی عظیم و انگیزه ی پر انرژی در مسیر حرکت زندگیمون باشه البته امیدوارم این علاقه و انرژی شما در تغییر باورهامون در ما هم به همان اندازه وجود داشته باشه من که تمام تلاشم و دارم می کنم و کمتر ساعتی از شبانه روز هست که با آموزشهای استاد و شما توام نباشه
ان شاالله شاهد موفقیت های بیشتر و بیشتر همه همسفران عزیزمان باشید
از خدای مهربونم که این لیاقت و بهم داده که شما در مسیر زندگی من قرار بگیرید و از شما و استاد عزیزم بسیااااااااار سپاسگزارم و از رب العالمین بهترین روزها رو براتون آرزو می کنم ?????
????????
سلام به اهالی خانواده باحال و صمیمی عباس منش
????????
این قسمت رو تو “نشانه ی من” برام آورد.
نمیدونستم چرا این فایل آخه..
آخه چندبار دیدمش، اتفاقا چند روز پیش هم داشتیم دوباره میدیدیم که پدرم و داداش بزرگترم اومدن خونمون دنبال داداش کوچیکم و عیادت همسر عزیزم…
و اتفاقا پدرم یک کلمه رو از تو فیلم دید و از من ترجمه اش رو پرسید کامل بلد نبودم?
BIG BERN طویله بزرگ
دیگه قشنگ یادم موند،آخه دیکشنری زنده است.
(ایشون دبیر زبان بودن از معلم هایی که در موسسه آزاد تدریس میکردن و تو کارش نامبروان بوده…)
راستی یادم اومد بابا اون روز پرسید این عباس منش کیه؟!
و یکم موندم چی بگم که گارد نگیره، آخه قبلا در موارد مشابه که فیلم و کتاب آموزشی چیزی مشغول بودم یا میخریدم،میگفت وقتتون رو تلف میکنین چی یاد گرفتین و …
به همسرم نگاه کردم و با احتیاط جواب دادم.
ایشون یک آدم موفق هست که الان ایران نیست، تو سایتش دوره ها و فایل های آموزشی درباره قوانین موفقیت می ذاره ….نمیدونستم درست و بجا دارم معرفی میکنم یا نه….
واقعا چطور میشه به یک نفر که تو فضای فکری و احساسی تو نیست یکنفر رو براش معرفی کنی؟!!!!!
به بابا یک ویژگی خاص گفتم البته از نظر خودم شاید خاص،اینکه ایشون مثل بقیه در تلویزیون و رسانه ها و… تبلیغ نمیکنه و هر کسی به یک تغییری آشنا شده.
بابا در ادامه حرف من گفت پس الان این فیلم چیه، این تبلیغه دیگه… موندم …فقط گفتم این برای شما که الان میبینی شاید بشه تبلیغ یا آشنا شدن ولی هر کی هرکی به این فایل که حتی رایگان هم هست دسترسی نداره و نمی بینه….
کلی جواب تو ذهنم پرسه میزد تا انگار دفاع کنم، ولی یهو بیخیال شدم و یکی در درونم گفت نیازی نیست توضیح زیادی بدی فهیمه. و با خودم گفتم حالا ایشون هرجور مایل هست فکر کنه اشکالی نداره که….
شاید لازم بوده این ماجرا رو همون روز دیدگاه میزدم، ولی با این نشانه اومدم و نوشتم.
حس قشنگی داره این فایل باز هم دوباره و دوباره هم خواهم دید…
ما خوبه تازه نهار خورده بودیم و فقط از دیدن غذاها لذت بردم…
اون اسب که آروم بدون هیچ حرکتی پای خودش رو به راحتی در اختیار اون مرد ماهر و توانا گذاشته بود، واقعا جالب بود.
و صاحبش هم در کنار اسب با یک ژست دلنشین از نظر من،آرام کنارش ایستاده بود.
دیدن پرچم ایران
دیدن گرسنگی و بی تابی
(چه جالب امروز منم دیگه از شدت گرسنگی سرمیز نهار دستم میلرزید و بی رمق بودم،مایک درکت میکردم دقایقی پیش البته…)
دیدن زیبایی انتظار یک کار زیبا
دیدن صبوری اسب نجیب
دیدن مهربانی صاحب خوش تیپ
دیدم
دیدم
دیدم
شنیدن آهنگ های زیبا
و در انتها شادی کردن خودم و رقصیدن برای دیدن های خودم….خداجون برای این احساس های خوب شکرت…
همسر قشنگم برام آهنگ رو سرچ کرد
خداجون شکرت بخاطر این همه خوبی…
تقدیم به همه شما عزیزان
که مثل یک خانواده توسط عشقی ناب در کنار هم هستیم.
خداجون شکرت
خداجون شکرت
خداجون شکرت
نااااااااااااااااااب
مثل کُنجی و دمنوشی با عطر خوب
مثل سوسوی نوری و نجوای چوب
مثل با تو نگاه، مثل با تو سخن
مثل تو… به چشم من
مثل یک قاب عکس، ثبت یک خاطره
مثل رقص قلم، خلق یک منظره
مثل شوق سفر، مثل راهی شدن
مثل تو، به چشم من
مثل نقشی سپید، روی طرحی کبود
مثل ترسیم رویایی با تار و پود
مثل آوازی نو، مثل شعری کهن
مثل تو… برای من
مثل آغوش‌ِ پایان دلواپسی
مثل لبخندِ وقتی که از راه می‌رسی
مثل دلدادگی، مثل جان، مثل تن
مثل تو… برای من
مثل توست هر آنچه ناب
مثل گیسویی پر پیچ و تاب
خداجون شکرت
خداجون شکرت
خداجون شکرت
بریم سراغ هدایت امروزمون
خدا را شکر بابت این زیبایی ها
افرین نیگم به مایک عزیز بابت این عزت نفس عالی و گفتن تنکیو پر انرژی
واو رستوران رو ببین – تا نامحدود غذا
چقدر بی نظیر و دوست داشتنیه
چقدر شیر ابش باحاله
چقدر کافی جالبی داره
خدا را شکر بابت این زیبایی – این همه ثروت
واو ببین بزینس خوشگل کردن اسب – ادیت سم های اسب و..
خدا را شکر بابت این زیبایی ها
این ثروتی که ازش بی نهایت لذت میبرین
این سرسبزی
و اون دوستتون که بهتون خدمت کرد
خدا را شکر بابت دریافت هدایت امروزم – باید لذت ببرم از زندگی
در زمان مناسب – مکان مناسب – با افراد مناسب – همزمانی برام رخ میده.
به نام خالق زیبایی ها
خدارو بی نهایت سپاسگزارم بابت زیبایی های امروزمان
استاد جان تحسین می کنم رابطه بی نظیرتون با عزیز دلتون و مایک نازنین رو، چقدر ارتباطتون گرم و صمیمیه،رابطه پدر و پسری فوق العاده.
تحسین می کنم عزت نفس مایک رو که با اعتماد به نفس رفت جلو و آدرس رستوران پرسید.
خدایا شکرت بابت تک تک زیبایی ها و ثروت و فراوانی این کشور
چه رستوران بی نظیری و تمیزی بود.
خدایا شکرت
چقدر حرفه ای ناخن های اسب رو داشت تمیز می کرد و اسب هم خیلی اروم وایساده بود انگار داشت ریلکسیشن می کرد
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
سلام خانم شایشته از وقتی که با شما آشنا شدم باید بگم که کلا دیدگاهم نسبت به خانم ها عوض شده شما چقدر پر انرژی و با اعتماد به نفس و فوق العاده هستید بابت این همه ویژگی های خوب بهتون تبریک می گیم البته خانم راد اکبری و خانم طیبه مرادی هم بی نظیر هستن از کاربرهای سایت
به نام خداوند یکتا
امروز بعد از کسالتی که برام پیش اومده بود دلم نیامد همینطوری از اینجا بگذرم برم دنبال فصل بعدی مگه می شه اصلا ؟ مگه داریم ؟!!!!
دوباره شما رو دیدم چند بار فایلای شما رو نگاه می کنم تا برم توی بطن اون اتفاقای روزتون تا بتونم به درکش برسم استاد عزیزم خانم شایسته بی نظیرم محاله سری بگذرم گاهی اونقدر ذوق زده می شم که اصلا حواسم به دیکته صحیح کلماتم نیست فقط می نویسم و لذت می برم ممنونم از شما ممنونم چه تعاما زیبای بین پدر پسر که حاصل دوستی عمیقی صمیمیتی زیبا و ستودنی توی همه فایلاتونی چشمام فقط نعمت ها پرودگار بزرگمو می بینه فقط فراوارنی رو می بینه چقدر تمیزی ز یبای چقدر احترام و توجه چه محیط بینظیری چقدر ادب و احترام خدایا شکرت چه آروم نجیب اون اسب زیبا خودش رو توی دستای اون مرد مهربون رها کرده تیمارش کنه تمام اون زایدهای تنشو پاک کنه سالم سلامت برگرده و زیباتر به خونش پیش صاحبت پیش دوستاش از هر باری که قدم بر می داره و راه می ره چابک تر از همیشه باشه همه ماها یه جورایی نیاز داریم به همین رسیدگی ها همین که الان اینجا هستیم یعنی همین کاریکه اون آقای مهربون داره برای اون اسب زیبا انجام ی ده ما هم داریم یه جورایی صاف صیقلی می شیم باید مثل همون اسب زیبا خودمو رها کنیم توی آغوش پرودگارمون و اعتماد به راهنمای بینظیرمون تا برسیم به غایت خواسته هامون ممنونم از شما هر کدوم از فایلای شما پر از نکته ست پر از نکته ای ناب بکر ممنونم استاد خوبم
قسمت ۷۵ سفر به دور امریکا
سلام به استاد عباس‌منش عزیزم و مریمِ همچون بهشت. مثل تو هر آنچه ناب. ❤️
این فایل نشانه امروز من بود. مریم جان چقدر شما بزرگوار و بی‌نظیر و خوبید. وقتی گفتید بریم اینجا و یه لحظه کاشی ایرانی رو ببینیم… و مایک عزیز گفت گرسنه‌مه، شما دیگه ادامه ندادید. اصرار نکردید که چرا، بیایید بریم یه لحظه ببینیم.
حتی خودتون هم نرفتید که تنهایی ببینید و برای ما فیلم بگیرید و سریع بیایید بیرون. با اینکه واقعاً خیلی سریع می‌شد این کار رو کرد و چندان طولی نمی‌کشید.
حتی می‌شد مایک جلوتر و زودتر به دنبال پیدا کردن رستوران بره و شما و استاد چند دقیقه داخل برید و ببینید قضیه پرچم ایران در اونجا چیه. و بعد خیلی زود به مایک بپیوندید. اما این کار رو نکردید. و از خواست خودتون گذشتید.
و مهم‌تر اینکه بعدش هم اصلاً در احساس بد قرار نگرفتید. حال خوب خودتون رو نگه داشتید.
اما من اگه بودم چی کار میکردم؟! حتماً حداقل یه بحث کوچولو اونجا پیش می‌اومد و من اصرار میکردم که برم داخل و چیزی رو که می‌خوام ببینم. ولی شما به راحتی و به زیبایی گذشت کردید. و من عاشقتون هستم و تحسینتون میکنم.
و مایک هم چقدر زیبا و محترمانه و با احساس و حالت خوب گرسنگی زیاد و بی‌طاقتی خودش رو نشون داد. با آرامش، نه با ناراحتی و طلبکاری و حس بد. واقعا عالی بود. لذت بردم. اینها درس‌های زیادی داره و ما باید یاد بگیریم.
در رستوران هم باز نگاه زیبای شما و اعتقاد به اینکه قدمتون خوبه. و اینکه ثروت همیشه هر جا با شماست، با ماست. و آرامش شما.
و یه نکته جالب این توجه به اسبها و نعل اونهاست. انگار که دارن مانیکور و پدیکور میکنن. 😅 خیلی جالب بود برام. و اینکه چقدر در این کار جدیت هست. چه شغل‌هایی وجود داره. و اسب هم چقدر آروم ایستاده بود. انگار می‌فهمید دارن بهش رسیدگی میکنن و مرتبش میکنن. مثل ما وقتی می‌ریم آرایشگاه مثلا موهامونو کوتاه کنیم. 😄
و موزیک‌ها… چه موزیک‌ها و آهنگ‌های زیبایی. من خیلی از آهنگ‌هایی رو که شما روی فایل‌ها می‌ذارید قبلا نشنیدم و وقتی اینجا اولین بار می‌شنومشون عاشقشون می‌شم. الان هم این ترانه زیبای «مثل تو، چشم من، مثل شوق سفر، مثل راهی شدن…» رو که اینجا شنیدم خیلی لذت بردم. و سریع رفتم سرچ کردم و دیدم مال علی پهلوان عزیزه. و دانلودش کردم. خیلی زیباست و از خواننده‌ش برای این صدای زیبا، برای این متن ترانه پرمعنا و زیبا، برای این ریتم ترانه عالی سپاسگزارم.
از شما هم بسیار سپاسگزارم که مدام دریچه‌های جدیدی به روی من باز می‌کنید.
یه نکته جالب اینکه مریم جان، من بعضی ترانه‌هایی رو که اولین بار اینجا می‌شنوم، اگه اولین بار جای دیگه‌ای می‌شنیدم، به احتمال قریب به یقین ازشون خوشم نمی‌اومد و دنبال نمی‌کردم. ولی هر بار ترانه‌ای رو اینجا شنیدم انقدر لذت بردم که سریع رفتم سرچ و دانلودش کردم.
این یعنی شما فوق‌العاده‌اید، بی‌نظیرید، انتخاب‌هاتون عالیه، حرف نداره.
این یعنی من انقدر به شما باور دارم، انقدر عاشقتون هستم، انقدر سلیقه و انتخاب و نگاهتون رو دوست دارم که هر چی رو شما بپسندید، می‌پسندم.
ازتون ممنونم برای این همه. و خدا رو برای هدایت شدنم به اینجا بی‌نهایت شاکرم.