https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-11 06:58:592024-09-05 14:20:40سفر به دور آمریکا | قسمت 76
414نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ببخشید ک کامنت من ربطی ب این فایل نداره ولی دوست داشتم ک خانم شایسته هم بخونن .استاد دیشب اتفاقی پسرم داشت یک انیمیشن نگاه میکرد بنام پاندا کونگ فوکار 1.ناخودآگاه نشستم نگاه کردم و دیدم سرتاسر در مورد باور و شناخت خود آدمه طوری ک دوبار پشت سرهم نگاه کردم .پر از حرفهای حسابی.به این فک کردم ک چقدر سعی میکنن قوانین کائنات رو قشنگ ب کودکانشون آموزش بدن .پیشنهاد میدم ک این انیمیشن رو میکائیل جان تفسییر کنن..ممنون
و مهمتر اینکه ممنونم از هدایت خدای مهربون برای دیدن تکه ای از جهان هستی یه گوشه ای از این کره ی خاکی به این زیبایی و پر از انرژی مثبت
ممنونم بابت لذت بردن از دیدن صحنه ها و بچه هایی که اینقدر روحشون به خدای درونشون نزدیکه
و الگویی هستن برای همین عبارت زیبای شما در اول فایل ،???
کهبا دیدن اون درختان زیبابا عشق گفتین:
“بچه ها زندگی فقط و فقط یه بازیه، و ما باید با تمام وجودمون ازش لذت ببریم”
بازی این بچه ها هم مصداق
همون لذت واقعی از بازی زندگی بود
اخه اونقدر هنوز کوچیک پاک هستند
که ورودیهای اشتباه ذهن،
روحشون را کدر نکرده و مانع لذتشون باشه ??
اونها ورودیشون هنوز همون واقعیت محض روح الهیست??
اونها فقط به دنبال راهی بودن تا با تجربه احساس عالی زیر اون انرژی مثبت آب به شکلهای مختلف و طرحهای مختلف لذت بیشتری رو به دست بیارن??
ریز اون اسمون ابی کنار اون طبیعت سبز
پدر ومادرهای مهربونی که میدونستن بچه ها میخوان فقط لذت ببرن،
پس دستشون را میگرفتن و هدایتشون میکردن،
این پدر مادرها مصداق همون دستان الهی خداونده، که وقتی ما جدیتمون را برا دریافت هدایت برای زندگی عالی ، به خدا نشون بدیم او هم یکی یکی ما را به وسیله ی دستان الهی به سمت درک بیشتر زیباییها ی جهان و دانستن راه و روش قانونهاش و درک بیشتر این تجربه های عالی میبره
ودر نتیجه قدم قدم هدایتمون مبکنه ?
و اینکه چقدر زیبا میشه از این بازی زندگی لذت بردبا دونستن قانون خدایی
در همین حین صحنه ی راحتی و ارامش اقایی را دیدم ، که تو اون موقعیت ،با ساده ترین ابزار،چه ساده و راحت داشت از این صحنه ها لذت میبردو کتاب میخوند
وااای که چقدر ریلکس و آرام لح طه هاش را سپری میکرد
منم لذت بردم از این آسونی !!!
البته تو این مسیر لذت برن ،
کوچک و بزرگ و پیر وجوان معنا نداره،
ما تا هر زمان که تو این دنیاییم باید به خودمون ورودی مثبت و زیبا بدیم و ببینیم کجا و چجور احساس بهتری رو میشه تجربه کنیم، مثال اون خانم و اقای مسنی که در کنار هم ، از این حال خوب استثنا نبودن ??
واماقانون انتظار تو اون قسمت برام تداعی شد وقتی کودک و جوان وکوچیک وبزرگ …منتظر میشدن ،تا اون ظرف پراز اب با فشار بریزه روی بدنشون و این انتظار عالی هم حس عالی و تجربه ی زیبا رو بهشون هدیه میداد
قانون چقدر درست و زود جواب میده
هر انتظاری داشته باشی همون تحربه ی زندگیت میشه ?
اینجا فقط صحنه ای از لذتها بود و یه زندگی چند دقیقه ای با بهترین تجربه ها به تصویر کشیده شد
واما یه نکته ی جالب ،
همون کودکی بود که داشت جلوی جریان و فشار اب را با گذاشتن پاهاش برروی دریچه میگرفت ،این هم همون نکته ای هست که شاید نمیدونست اگه پاهاش رو برداره جریان وفور اب براش چقدر لذت بخشه
مثل خیلی از ماها که با موانع و منطق ذهن خودمون داریم جریان وفور نعمت، که طبیعت جهانه رو به روی خورمون میبندیم،
غافل از اینکه کار جهان هستی ،حرکت به سمت فراوانی و نعمته??
این ذهن ماست ، که مانع اصلیه
اما شاید نمیدونم اصل و اساس قوانین رو
?
اما در آخر بعد اون همه عشق بازی و لذت غلط زدن بچه ها برروی تپه رو دیدم و یاد اور این نکته بود چقدر میشه وا داد و رها بود تا بهترین لحظه ها را تجربه کنیم
این حتما درسته که اگر همه چیز رو رها کنیم و خودمون را بسپاریم تو آغوش گرم خدا و احساس کنیم خدای مهربون ما رو با تمام عشق الهی تو حریم امن خودش میگیره بهترین ها با این رهایی تجربه زندگیمومن میشه
حس رهایی از هر چیز وهر کس و سپردن به یک قدرت مطلق، همین بازی زندگی رو برامون خیلی لذت بخش تر میکنه
اوهمه چیز میشود همه کس را به شرط باور
وقتی تو اون صحنه ای از بالای تپه فیلم گرفتین حال خوبی بهم دست داد
اخه به اسمون خدا نزدیکتر شدم و احساس کردم روح خداییم جون گرفت
نزدیکی به خدا حتما لذت بازی زندگی رو عالیتر میکنه
هر لذتی که ما خودمون تو زندگی تجربه میکنیم و اون احساس خوب و حال خوبه
سرچشمه اش همون نزدیکی به روح الهی
تقویت اونه
و فقط با تقرب به تنها نیروی هستی وخدای مهربونه که میشه بدست اورو
من عاااااشقتم , استاد وقتی میگه عاشقتونم , من ناخودآگاه بهشون میگم عاشقتم , جون بابا بعد هم بوس میفرستم, ولی شما وقتی اصلا عادی هم حرف میزنی , ناخودآگاه این اتفاق میفته, خلاصهه خیلی خاصصص عاشششششقتم
تو فایل 75 اونجایی که مایک گرسنش بود, و شما میخواستین برید موزه که از اون کاشی عکس بگیرید , من یاد خودم و خودخواهی خودم افتادم و بعدشم میگفتم چرا بقیه اینجوری با من رفتار میکنند, تازه , خواسته من هم اجرا میشه, باز هم این من بودم که قیافه میگرفتم, خوب یه ذره بهتر شدم
اونجا , اون لحظه که مایک گفت بابا من میگم گرسنم, و شما گفتین یک لحظه است و استاد گفت عشقم این گرسنشه , در حالی ما همه میدونیم و درک میکنیم, که چقدر برای شما عکس گرفتن از اون کاشی مهم بوده, و رفتین ناهار , حالا ادامه ماجرا , مایک تمام مدت بعد ناهار میخنید و دوربین شما تو اون لحظه ها بیشتر روی مایک هم بود(و این رفتار کنترل ذهنی و نشون میداد که اصلا نیاز به توضیح نیست)با خودم گفتم , چند نفر الان تو دنیا, حالا با فرزندان همسرشون زندگی میکنند, و حتی با اطرافیانه نزدیکشون , و اون لحظه ای که بین شما 3 نفر اتفاق افتاد و , تجربه کردن, و چند درشون , بعدش این حس و حال خوب و تجربه کردن, این یعنی کنترل ذهن در عمل, که تو این لحظه , مربوط به روابط میشه, و نیازمند ساختن کلی باور بوده که نتیجه اش , تو اون لحظه 3 نفره که در صدم ثانیه اتفاق افتاد, منجر بشه , به رفتن به رستوران در صلح
من هم با تمرین و تکرار میتونم , به این نقطه برسم, خانم شایسته هم از اول که اینجوری نبوده(این و در جواب یه چیزی که ذهنم گفت بهش گفتم, عاشششقشم کلا دوست داره حرف بزنه)
من عاششقتم خانم شایسته,بوس بوس
وای وای من اون سطل آبی و رو میخواهم که پر آب میشد , و بچه ها میرفتن زیرش , وااااااای چه حالی میداد , چقدر خندیدم, اون خانمه که به زور اون بچه توپولی موپولی رو , که داشت میرفت , اورد گذاشت زیر آب , من مردم از خنده, من خودم واقعا از دیدن بچه های کوچیک تو پارک خیلی لذت میبرم, و یکی از تفریحاتم و واقعا لذت بخش , خدایا شکرت
چقدر این فایله چسبید , دلم میخواهد هزار بار ببینمش, انگار من هم بچه شده بودم, و داشتم اونجا با اونها بازی میکردم
روی اون چرخ و فلک رو که میچرخید و دیدید, بچه ها از رنگ و فرهنگ های مختلف, واییی چقدر با هم در صلح بودن, اصلا نه هم و به دید تحقیر میدیدن, نه هیچیچیچیچی, فقط داشتم کارشون و در کنار هم با لذت انجام میدادن, چه صلح درونی قشنگی با خودشون داشتن, این صلح درونی هرکدومشون که منجر به شکل گرفتن اون لحظه شده بود, صلح درونی با منبع
سلامی به نگاه معصومانه یک کودک، سلامی به پاکی دل یک کودک تق ردیم به مریم جان، استاد عزیز و تمامی مسافران این سفر پراز عششششششق.
مریم جان اول بگم که در ادامه سفر خودم دیشب یه جای زیبا بودیم و من و یه بچه فوق العاده 2،3 سالهِ زیبا هم بازی شدیم، واااااای نمیدونییییی اصلا نگاهمون بهم گره خورد و این بچه کلی با من بازی کرد، انگار جز من کسی رو نمیدید،
بلهههه اون بچه میتونه چیزی که درون منه رو ببینه.
من دیشب بیشتر از قبل هم کودک شدم و بچگی کردم.
و اییییین فایل کلیی من رو ذوق زده کرررررررد.
به جرات بیشتر مدت فیلم من چشمام پراز اشک شوق بود.
من عاشق بچه هام.
این قسمت هم از اولش با عشق پراز آزادی شروع شد.
وقتی استاد به تنهایی رفت پیاده روی، و مریم جان با عشق فراوان مونده، یعنی یه عشق بدون وابستگی، اخهههه این عشق چقدر خالصه، چقدر پااکه.
تازه استاد پیاده روی رفته عشقش تو دلشه، و چون عشقش این قدر پراز ازادیه به فکر مریم جان هست، علایقش رو خوب میدونه و location میفرسته که عشقش بره فیلم بگیرره، اونم چه فیلم خفنیی.
مریم جان کاملا درسته زندگی فقط یه بازیه، مهم ترین کارمون لذت بردنه.
کاری که با این سفرنامه هرروز داریم تکرارش میکنیم، جالبه این لذت بردن اصلا تکراری نمیشه.
درخت ها خیلی مرتب و دقیق هرس شدن.
یاد این شعره افتادم: با نظم و ترتیب یک جا نشسته.
و این هم کار هرس کردن همیشگیه، مثل ذهن ما که هرروز و هرلحظه باید هرس بشه.
اون آقایی که بین دوتا درخت دراز کشیده چقدر راحتههه چقدر ارامش داره.
اقایی که دست همسرش رو با عشق میگیره و راحت میاد.
چقدر اخه همه جا عشق موج میزنه.
گردووونه ای که بچه ها دورش بودن چقدر عالی بود.
اون لوله ای که 2تا بچه داخلش نشسته بودن و افتاب به بدنشون خورده بود، افتاب مثل کندوی عسل روی بدنشون بود، وای که من عاشق این شکل هستم.
عشق بازی مادر فرزندیف بوسه روی گونه هاش چقدر دوست داشتنی بود.
بازی پدر دختری که عاللللییی بوداااا، یعنی بابا شده کودک 2 ساله.
همون پدری که دوتا بچه داشت، یه دختر که بستنی سبز رنگ دستش بود و یه پسر، چقدر با عشق کنار بچه هاش بود، چقدر با عشق نازشون میکرد،
چه با لذت بستنی میخورد، نمیگفت بستنی بخورم بعد برم بازی بعد برم لذت ببرم،
یه بچه نمیگه لذت بردنم رو به تعویق بندازم میگه هم بستنی بخورم لذت ببرم هم برم زیر اب و فواره بازم لذت بیشتر ببرم.
یعنی هرجاااااااااا هستم بیشترین لذت ممکن رو ببرم.
تو لذت بردن صرفه جویییی نداریم و این یه قانون زندگیه. این یه اصله و نیاز به اثبات نداره.
اون بچه که با حوله قرمز پاکش میکردن، اونی که باباش کفشاش رو درمیاورد، مبینید بچه ها انقدر ذهن پاکی دارن میخوان و میشه، یه چیزی میخوان براشون فراهم میشه.
راحتی میخوان و انجام میشه.
اون خواننده کوچولو رو دیدین که میکروفون دستش بود داشت میخوند اگه بگی دوستم داری هرچی بخوای همون میشه( واااای من اینجا یاد این ایه افتادم که خدا میگه به یاد من باشی تا به یا شما باشم.)
راستییی این سرسره ها توری دارن و چه امنیت خوبی دارن، چه ذهن های فوق العاده پشت ساخت این سرسره هاست، واقعا خلاقیت داره بیشتر میشه.
راحتی و اسایش داره بیشتر میشه.
همه چیز برای لذت بردن ما امادس.
و مثل همیشه کانون خانواده پراز عشقه.
و فراوانی در عشق ثروت.
خانواده ها چقدر راحت میان مسافرت و گردش و تفریح.
برای خودشون و لذت بردنشون وقت میزارن.
مریممم جان میدونم هزار نکته دیگه هم هست.
ماهم که الان در سفر هستیم داریم میریم بیرون ولی چون الان هدایتی میریم نمیدونم کجا قراره بریم و خدا قراره هدایتمون کنه.
دیروز اینترنت نداشتم وفرصت خوبی برام فراهم شد که برم وتو کامپیوتر فایلها رو دسته بندی کنم ومرتب کنم .
هر کدوم رو که میزدم روش میشد با وضوح کامل تکامل رو توش دید ومن این روند رو وقتی فهمیدم که کنار هم فایلای سفرنامه رو دیدم از اون اول که راه افتادیم به سمت اولین استیت پارک .
واما این فایل ۹دقیقه ای چنان غوغایی تو وجودم به پا کرده که امیدوارم با زبان کلمات بتونم بیانش کنم
اولین چیزی که شنیدم حیاط خونه جدیدمون .
چقدر نگاهتون به جهان وبه اطرافتون زیباست من عاشق این جملات شدم ویه درس بزرگ برام داشت که هر جا میری مریم اون جا رو خونه خودت بدون ؛خودت باش وسعی کن در لحظه زندگی کنی از همون جا لذت ببر تا به زیباییهای بیشتر هدایت بشی
مریم عزیزم همنام زیبای من چقدر خوشحالم که داری بهم آموزش میدی
این فایلهای سفرنامه مکمل بسیار عالی برای دوره دوازده قدم هستند .
من اولین چیزی که توی پارک نظرم رو جلب کرد جدایی از زیباییهای بی نظیرش (آب )بود .
از قدیم گفتن هر جا آب هست آبادی هم هست
من با دیدن آب وبا دیدن اون سطل که پر میشد وخالی میشد یاد تیوری سطل آب استاد عباسمنش افتادم .
وبه یادآوردم که نعمت وثروت وباران رحمت الهی همیشه در حال باریدن هست فقط باید سطلتو بزرگتر کنی .
اولین بار که این جمله رو شنیدم گفتم خوب استاد بگو چطوری ؟؟
وتا مدتها ذهنم درگیر این جمله بود .
امروز میدونم چطور
باید ذهنم رو از گذشته خالی خالی کنم
فقط برای امروز زندگی کردن رو یاد بگیرم
با طبیعت همراه بشم واز دیدن زیباییها لذت ببرم
هر جا ودر هر شرایطی باید به بگردم ونکات مثبت رو ببینم تا سیمان ذهنم بشکنه ووقتی شکست اون موقع
باورهای ذهنیم با شرایط خوبی که با دیدن زیباییها وموندن در احساس خوب برام به وجود میاد بزرگ وبزرگ وبزرگتر میشه واین روند اونقدر ادامه دار میشه که پاروی ترس هام میذارم وحرکت میکنم
ووقتی باورها شکل گرفتن الهامات درست رو انتخاب میکنم وحرکت میکنم تا به خواستم برسم .
من یک قدم برمیدارم وخداوند صد قدم برای رسیدن به خواستم برمیداره .
واینها با دیدن زیباییهایی که شما به تصویر کشیدید از ذهنم گذشت .
واما آب
همه جای سفرنامه آب هست
به همراه آب ثروت هم هست
عشق هم هست
شادی هم هست
ولذت .لذت با هم بودن
لذت دیدن خنده های بچه ها خیلی حس قشنگیه .
منم عاشق بچه هام چون خود واقعیشون هستند .پر از خنده وشادی ونشاط وعشق به زندگی .
هر لحظه دوست دارن یه شادی جدید خلق کنن
انگار که اونا بهتر از بزرگترها درک کردن که خالق زندگیشون هستند
وهر لحظه خلق میکنن وبه ذهنشون اجازه میدن ایده ها بیان برای شادی بیشتر وجسمشون سریع انجامش میده
یه لحظه تصمیم میگیرن غلت بخورن وفقط انجامش میدن دیگه دودوتا چار تا نمیکنن وبه ترس ها اجازه نمیدن به روحشون ورود پیدا کنه
تصمیم میگیرن با پاهاشون جلوی آب رو بگیرن واین کار رو میکنن ووقتی پاش رو برمیداره پر از شادی میشه .پر از احساس خود ارزشی میشه پر از حس خالق بودن میشه .
آب نماد با هم بودنه ؛رهایی‘خودت بودن ’ودر عین سادگی خیلی زیباست .
مریم بانوی زیبا چقدر سایتون قشنگ افتاده بود وتحسینتون کردم به خاطراینکه اینقدر زیبا وحرفه ای دوربین رو گرفته بودید با اعتماد به نفس کامل عین یه فیلمبردار حرفه ای کار میکنید .
ممنونم به خاطر دوره ی زیبای سفر به دور امریکا
ممنون بابت ضبط این همه شادی لذت حال خوب و…..
من مفهوم هدایت رو از این فایلا یاد گرفتم
من مفهوم حل مساله رو از این فایلها یاد گرفتم
من مفهوم خالق بودن رو دارم از این فایلا یاد میگیرم .
پر قدرت ادامه بدید مریم عزیز
امیدوارم که منم بتونم بهتر درک کنم این همه مفهوم وحرف رو که با زبان تصاویر بهم نشون میدید
دوستان عزیزم بی صبرانه منتظر خوندن کامنتهای زیباتون هستم که اینقدرزیبا مینگارید وبا خوندن کامنتهای شما درکم از قوانین جهان هستی هر روز بیشتر میشه
سلام به همسفران خوبم و استاد بینظیرم و خانم شایسته محبوبم
به جرات میتونم بگم این یکی از بهترین فایلهای سفرنامه بود که نیاز به تامل و تعقل فراوان داره واقعا خیلی از این جمله خانم شایسته لذت بردم که زندگی همش ی بازیه و ما هم باید از دید بچه ها به دنیا نگاه کنیم بجز این پارک زیبا و دیدنی و مفرح اون چیزی که خیلی مهمتر برای من توی این فایل زیبا بود دنیای کودکانه بود که توش هیچ کینه و دشمنی و خشونت و ناملایمتی و ترس از قضاوت دیگران وجود نداره از وقتی دارم در فایلهای سفرنامه دقت و تمرکز میکنم حس کودکانه ام فعال شده و از هر چیز کوچک لذت میبرم ودنیای بچه های ۸و ۵ ساله ام را بهتر میفهمم و خیلی باهاشون بچگی میکنم و خیلی با هم دوست شدیم و بعضی موقعها از رفتار سختگیرانه همسرم با آنها در قبال بازیها و سر وصدا که راه میاندازند تعجب میکنم و ازش میخوام که بزاره تو دنیای خودشون باشند نکته دیگه که استاد هم در یک ویدیو دوسه روز پیش بهش اشاره داشت عدم نگرانی والدین در برابر حتی کودکان خرد سالشون هست من هم خودم در این مورد خیلی به مردم اونجا شباهت دارم که همیشه این رفتارم موجب سرزنش همسرم میشه و هر موقع که توی طبیعت یا پارک میریم میگه تو خیلی خونسردی چرا حواست به بچه ها نیست. من همیشه میگم بهش بچه ها خیلی بیشتر به خداوند نزدیکترند و خودش مراقبشان هست .نکته بعدی آهنگ های شاد و پر انرژی که روی تصاویر پخش شد انصافا خیلی جالب و شنیدنی بودند و بچه های ناز و دوست داشتنی که با هیجان و عشق از لحظه به لحظه بازیشون لذت میبردند .و ی نکته جالب اون ایده کاسه ی سبز رنگ بزرگ متحرک بود که با پر شدن آب رو سر بچه ها فرو میریخت خوشبحال بچه ها خودم را تو جمعشون زیر دوشش تجسم کردم و ایده ای جالب دیگه که از تو دهان ماهی فواره آب به شکل ی دوش میزد بیرون و بچه ها با عشق بازی میکردند و دختر کو چلوی نازی که داشت زیر فوارهای آب بستنی میخورد و اون یکی دختر کوچولو که با پاش جلوی فواره آبو میگرفت و شور و نشاط کودکانه اون خانمی که زیر آب با بچش میرقصید و اون خانم مسن که دست شوهرش رو گرفت و کمکش کرد که بره پیشش چقدر همه چیز به طرز عجیبی ساده و دوست داشتنی بود توی این فایل سپاسگزارم
سلام استاد
روزتون ب خوشی
ببخشید ک کامنت من ربطی ب این فایل نداره ولی دوست داشتم ک خانم شایسته هم بخونن .استاد دیشب اتفاقی پسرم داشت یک انیمیشن نگاه میکرد بنام پاندا کونگ فوکار 1.ناخودآگاه نشستم نگاه کردم و دیدم سرتاسر در مورد باور و شناخت خود آدمه طوری ک دوبار پشت سرهم نگاه کردم .پر از حرفهای حسابی.به این فک کردم ک چقدر سعی میکنن قوانین کائنات رو قشنگ ب کودکانشون آموزش بدن .پیشنهاد میدم ک این انیمیشن رو میکائیل جان تفسییر کنن..ممنون
به نام خدای زیبایی ها و شادیها
سلام به همه ی عزیزای دلم
وای که با این فایل چقدر سرحال شدم.
احساس نشاط و سرزندگیه بچه های ناز و دوست داشتنی،من و هم به نشاط آورد
به معنای واقعی داشتن از زمان و موقعیتشون استفاده میکردن،
ودر زمان حاله حاله حال بودند،
و همه بازی ها رو تجربه میکردن،
چه پارک زیبا و جالبی ،بازی های آبی و جذاب.
و همه بچه هایی که دوربین جادوییه شما ،
ازش فیلم میگرفت ،یک عالمه مثبت هایی داشت،که قابل بیان هست،
بچه ی تپل و نازی که بالا و پایین میپرید،
دختر کو چولویی که هم بستنی میخورد و هم سردش شده بود،اما با این حال رفت و خودش و زیر آبپاش ها خیس کرد،
واون ظرف بزرگی که پر آب میشد و یه دفعه چپ میشد روسرشون،چقدر حال میده.
وای اون آقایی که لم داده بود روی تابی که درست کرده بود وبه درختهاآویزون کرده بودو اروم آروم تاب میخورد و لذت میبرد،چه زیبا بود.
واقعا ،تمامه صحنه های امروز من و به وجد آورد،خیلی خوبه بعضی اوقات در دنیای بچه ها غرق شد ،تا معنای واقعیه زندگی رو از اون ها یاد بگیریم.
ممنونم خانم شایسته عزیز و مهربون برای تمام زحمت های عاشقونتون.
شاد و سعادتمند باشید ،
فوق العاده بوووود
اونا باور دارن که آب هست و زیاد هم هست
وااای پسررر بیام آمریکا چقد جا هست که باید برم ببینم
خدا رو شکررررر ??????
سلام روز بخیر دوستان
اینجا در این ویدیو آخر والله جز نکته هاب مثبت ،طراحی بسیار زیبای خداوند در پارک و شادی هیجان و خنده چیزه دیگه حس نمشد
میکس صدا و تصویر هم باحال شده بده بود
سلام خانواده بزرگ عباس منش
چی میتونه آدم بگه کلمه و جمله کم میاره
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و نشاط و شادی و فراوانی . ??????????????????????
سلاااااام سلام سلام
ممنونم ازتون اول از همه
از شمامریمبانوی مهربون
و مهمتر اینکه ممنونم از هدایت خدای مهربون برای دیدن تکه ای از جهان هستی یه گوشه ای از این کره ی خاکی به این زیبایی و پر از انرژی مثبت
ممنونم بابت لذت بردن از دیدن صحنه ها و بچه هایی که اینقدر روحشون به خدای درونشون نزدیکه
و الگویی هستن برای همین عبارت زیبای شما در اول فایل ،???
کهبا دیدن اون درختان زیبابا عشق گفتین:
“بچه ها زندگی فقط و فقط یه بازیه، و ما باید با تمام وجودمون ازش لذت ببریم”
بازی این بچه ها هم مصداق
همون لذت واقعی از بازی زندگی بود
اخه اونقدر هنوز کوچیک پاک هستند
که ورودیهای اشتباه ذهن،
روحشون را کدر نکرده و مانع لذتشون باشه ??
اونها ورودیشون هنوز همون واقعیت محض روح الهیست??
اونها فقط به دنبال راهی بودن تا با تجربه احساس عالی زیر اون انرژی مثبت آب به شکلهای مختلف و طرحهای مختلف لذت بیشتری رو به دست بیارن??
ریز اون اسمون ابی کنار اون طبیعت سبز
پدر ومادرهای مهربونی که میدونستن بچه ها میخوان فقط لذت ببرن،
پس دستشون را میگرفتن و هدایتشون میکردن،
این پدر مادرها مصداق همون دستان الهی خداونده، که وقتی ما جدیتمون را برا دریافت هدایت برای زندگی عالی ، به خدا نشون بدیم او هم یکی یکی ما را به وسیله ی دستان الهی به سمت درک بیشتر زیباییها ی جهان و دانستن راه و روش قانونهاش و درک بیشتر این تجربه های عالی میبره
ودر نتیجه قدم قدم هدایتمون مبکنه ?
و اینکه چقدر زیبا میشه از این بازی زندگی لذت بردبا دونستن قانون خدایی
در همین حین صحنه ی راحتی و ارامش اقایی را دیدم ، که تو اون موقعیت ،با ساده ترین ابزار،چه ساده و راحت داشت از این صحنه ها لذت میبردو کتاب میخوند
وااای که چقدر ریلکس و آرام لح طه هاش را سپری میکرد
منم لذت بردم از این آسونی !!!
البته تو این مسیر لذت برن ،
کوچک و بزرگ و پیر وجوان معنا نداره،
ما تا هر زمان که تو این دنیاییم باید به خودمون ورودی مثبت و زیبا بدیم و ببینیم کجا و چجور احساس بهتری رو میشه تجربه کنیم، مثال اون خانم و اقای مسنی که در کنار هم ، از این حال خوب استثنا نبودن ??
واماقانون انتظار تو اون قسمت برام تداعی شد وقتی کودک و جوان وکوچیک وبزرگ …منتظر میشدن ،تا اون ظرف پراز اب با فشار بریزه روی بدنشون و این انتظار عالی هم حس عالی و تجربه ی زیبا رو بهشون هدیه میداد
قانون چقدر درست و زود جواب میده
هر انتظاری داشته باشی همون تحربه ی زندگیت میشه ?
اینجا فقط صحنه ای از لذتها بود و یه زندگی چند دقیقه ای با بهترین تجربه ها به تصویر کشیده شد
واما یه نکته ی جالب ،
همون کودکی بود که داشت جلوی جریان و فشار اب را با گذاشتن پاهاش برروی دریچه میگرفت ،این هم همون نکته ای هست که شاید نمیدونست اگه پاهاش رو برداره جریان وفور اب براش چقدر لذت بخشه
مثل خیلی از ماها که با موانع و منطق ذهن خودمون داریم جریان وفور نعمت، که طبیعت جهانه رو به روی خورمون میبندیم،
غافل از اینکه کار جهان هستی ،حرکت به سمت فراوانی و نعمته??
این ذهن ماست ، که مانع اصلیه
اما شاید نمیدونم اصل و اساس قوانین رو
?
اما در آخر بعد اون همه عشق بازی و لذت غلط زدن بچه ها برروی تپه رو دیدم و یاد اور این نکته بود چقدر میشه وا داد و رها بود تا بهترین لحظه ها را تجربه کنیم
این حتما درسته که اگر همه چیز رو رها کنیم و خودمون را بسپاریم تو آغوش گرم خدا و احساس کنیم خدای مهربون ما رو با تمام عشق الهی تو حریم امن خودش میگیره بهترین ها با این رهایی تجربه زندگیمومن میشه
حس رهایی از هر چیز وهر کس و سپردن به یک قدرت مطلق، همین بازی زندگی رو برامون خیلی لذت بخش تر میکنه
اوهمه چیز میشود همه کس را به شرط باور
وقتی تو اون صحنه ای از بالای تپه فیلم گرفتین حال خوبی بهم دست داد
اخه به اسمون خدا نزدیکتر شدم و احساس کردم روح خداییم جون گرفت
نزدیکی به خدا حتما لذت بازی زندگی رو عالیتر میکنه
هر لذتی که ما خودمون تو زندگی تجربه میکنیم و اون احساس خوب و حال خوبه
سرچشمه اش همون نزدیکی به روح الهی
تقویت اونه
و فقط با تقرب به تنها نیروی هستی وخدای مهربونه که میشه بدست اورو
ودر اخر همه
اسمون دلتون پر از نور خدا
چون
الله نو السموات و الارض
دوستتون دارم
سلاااااام ملیکم
من عاااااشقتم , استاد وقتی میگه عاشقتونم , من ناخودآگاه بهشون میگم عاشقتم , جون بابا بعد هم بوس میفرستم, ولی شما وقتی اصلا عادی هم حرف میزنی , ناخودآگاه این اتفاق میفته, خلاصهه خیلی خاصصص عاشششششقتم
تو فایل 75 اونجایی که مایک گرسنش بود, و شما میخواستین برید موزه که از اون کاشی عکس بگیرید , من یاد خودم و خودخواهی خودم افتادم و بعدشم میگفتم چرا بقیه اینجوری با من رفتار میکنند, تازه , خواسته من هم اجرا میشه, باز هم این من بودم که قیافه میگرفتم, خوب یه ذره بهتر شدم
اونجا , اون لحظه که مایک گفت بابا من میگم گرسنم, و شما گفتین یک لحظه است و استاد گفت عشقم این گرسنشه , در حالی ما همه میدونیم و درک میکنیم, که چقدر برای شما عکس گرفتن از اون کاشی مهم بوده, و رفتین ناهار , حالا ادامه ماجرا , مایک تمام مدت بعد ناهار میخنید و دوربین شما تو اون لحظه ها بیشتر روی مایک هم بود(و این رفتار کنترل ذهنی و نشون میداد که اصلا نیاز به توضیح نیست)با خودم گفتم , چند نفر الان تو دنیا, حالا با فرزندان همسرشون زندگی میکنند, و حتی با اطرافیانه نزدیکشون , و اون لحظه ای که بین شما 3 نفر اتفاق افتاد و , تجربه کردن, و چند درشون , بعدش این حس و حال خوب و تجربه کردن, این یعنی کنترل ذهن در عمل, که تو این لحظه , مربوط به روابط میشه, و نیازمند ساختن کلی باور بوده که نتیجه اش , تو اون لحظه 3 نفره که در صدم ثانیه اتفاق افتاد, منجر بشه , به رفتن به رستوران در صلح
من هم با تمرین و تکرار میتونم , به این نقطه برسم, خانم شایسته هم از اول که اینجوری نبوده(این و در جواب یه چیزی که ذهنم گفت بهش گفتم, عاشششقشم کلا دوست داره حرف بزنه)
من عاششقتم خانم شایسته,بوس بوس
وای وای من اون سطل آبی و رو میخواهم که پر آب میشد , و بچه ها میرفتن زیرش , وااااااای چه حالی میداد , چقدر خندیدم, اون خانمه که به زور اون بچه توپولی موپولی رو , که داشت میرفت , اورد گذاشت زیر آب , من مردم از خنده, من خودم واقعا از دیدن بچه های کوچیک تو پارک خیلی لذت میبرم, و یکی از تفریحاتم و واقعا لذت بخش , خدایا شکرت
چقدر این فایله چسبید , دلم میخواهد هزار بار ببینمش, انگار من هم بچه شده بودم, و داشتم اونجا با اونها بازی میکردم
روی اون چرخ و فلک رو که میچرخید و دیدید, بچه ها از رنگ و فرهنگ های مختلف, واییی چقدر با هم در صلح بودن, اصلا نه هم و به دید تحقیر میدیدن, نه هیچیچیچیچی, فقط داشتم کارشون و در کنار هم با لذت انجام میدادن, چه صلح درونی قشنگی با خودشون داشتن, این صلح درونی هرکدومشون که منجر به شکل گرفتن اون لحظه شده بود, صلح درونی با منبع
عاشقتونم
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلامی به نگاه معصومانه یک کودک، سلامی به پاکی دل یک کودک تق ردیم به مریم جان، استاد عزیز و تمامی مسافران این سفر پراز عششششششق.
مریم جان اول بگم که در ادامه سفر خودم دیشب یه جای زیبا بودیم و من و یه بچه فوق العاده 2،3 سالهِ زیبا هم بازی شدیم، واااااای نمیدونییییی اصلا نگاهمون بهم گره خورد و این بچه کلی با من بازی کرد، انگار جز من کسی رو نمیدید،
بلهههه اون بچه میتونه چیزی که درون منه رو ببینه.
من دیشب بیشتر از قبل هم کودک شدم و بچگی کردم.
و اییییین فایل کلیی من رو ذوق زده کرررررررد.
به جرات بیشتر مدت فیلم من چشمام پراز اشک شوق بود.
من عاشق بچه هام.
این قسمت هم از اولش با عشق پراز آزادی شروع شد.
وقتی استاد به تنهایی رفت پیاده روی، و مریم جان با عشق فراوان مونده، یعنی یه عشق بدون وابستگی، اخهههه این عشق چقدر خالصه، چقدر پااکه.
تازه استاد پیاده روی رفته عشقش تو دلشه، و چون عشقش این قدر پراز ازادیه به فکر مریم جان هست، علایقش رو خوب میدونه و location میفرسته که عشقش بره فیلم بگیرره، اونم چه فیلم خفنیی.
مریم جان کاملا درسته زندگی فقط یه بازیه، مهم ترین کارمون لذت بردنه.
کاری که با این سفرنامه هرروز داریم تکرارش میکنیم، جالبه این لذت بردن اصلا تکراری نمیشه.
درخت ها خیلی مرتب و دقیق هرس شدن.
یاد این شعره افتادم: با نظم و ترتیب یک جا نشسته.
و این هم کار هرس کردن همیشگیه، مثل ذهن ما که هرروز و هرلحظه باید هرس بشه.
اون آقایی که بین دوتا درخت دراز کشیده چقدر راحتههه چقدر ارامش داره.
اقایی که دست همسرش رو با عشق میگیره و راحت میاد.
چقدر اخه همه جا عشق موج میزنه.
گردووونه ای که بچه ها دورش بودن چقدر عالی بود.
اون لوله ای که 2تا بچه داخلش نشسته بودن و افتاب به بدنشون خورده بود، افتاب مثل کندوی عسل روی بدنشون بود، وای که من عاشق این شکل هستم.
عشق بازی مادر فرزندیف بوسه روی گونه هاش چقدر دوست داشتنی بود.
بازی پدر دختری که عاللللییی بوداااا، یعنی بابا شده کودک 2 ساله.
همون پدری که دوتا بچه داشت، یه دختر که بستنی سبز رنگ دستش بود و یه پسر، چقدر با عشق کنار بچه هاش بود، چقدر با عشق نازشون میکرد،
چه با لذت بستنی میخورد، نمیگفت بستنی بخورم بعد برم بازی بعد برم لذت ببرم،
یه بچه نمیگه لذت بردنم رو به تعویق بندازم میگه هم بستنی بخورم لذت ببرم هم برم زیر اب و فواره بازم لذت بیشتر ببرم.
یعنی هرجاااااااااا هستم بیشترین لذت ممکن رو ببرم.
تو لذت بردن صرفه جویییی نداریم و این یه قانون زندگیه. این یه اصله و نیاز به اثبات نداره.
اون بچه که با حوله قرمز پاکش میکردن، اونی که باباش کفشاش رو درمیاورد، مبینید بچه ها انقدر ذهن پاکی دارن میخوان و میشه، یه چیزی میخوان براشون فراهم میشه.
راحتی میخوان و انجام میشه.
اون خواننده کوچولو رو دیدین که میکروفون دستش بود داشت میخوند اگه بگی دوستم داری هرچی بخوای همون میشه( واااای من اینجا یاد این ایه افتادم که خدا میگه به یاد من باشی تا به یا شما باشم.)
راستییی این سرسره ها توری دارن و چه امنیت خوبی دارن، چه ذهن های فوق العاده پشت ساخت این سرسره هاست، واقعا خلاقیت داره بیشتر میشه.
راحتی و اسایش داره بیشتر میشه.
همه چیز برای لذت بردن ما امادس.
و مثل همیشه کانون خانواده پراز عشقه.
و فراوانی در عشق ثروت.
خانواده ها چقدر راحت میان مسافرت و گردش و تفریح.
برای خودشون و لذت بردنشون وقت میزارن.
مریممم جان میدونم هزار نکته دیگه هم هست.
ماهم که الان در سفر هستیم داریم میریم بیرون ولی چون الان هدایتی میریم نمیدونم کجا قراره بریم و خدا قراره هدایتمون کنه.
وااای انقده خوشحالم زندگی شده هدایتی.
صبح جمعه من با این فایل زیبا پراز عشق شدش.
خدایااااااااااااااا شکرت عزیزترینم
دوستت دارم هدایتگرِ من.
زندگیتون پراز لحظه ها و شادی های کودکانه.
خانم شایسته عزیز واستاد نازنین سلام
این فایل هدیه امروز خداوند به من بود برای اینکه روزم رو چطور آغاز کنم.
امروز زاد روز زمینی شدنم هست
امروز روزی هست که تقویم میگه من متولد شدم
اما از نظر خودم روزتولدم اون روزی هست که وارد سایت شما شدم .
روزی که برای اولین بار در زندگیم مرزها روشکستم ومحدودیت ها رو از روی خودم برداشتم وبه هدایت الهی گوش کردم واومدم واردسایت شدم .
خیلی خوشحالم که منم همسفر شما هستم خانم شایسته عزیز .
دیروز اینترنت نداشتم وفرصت خوبی برام فراهم شد که برم وتو کامپیوتر فایلها رو دسته بندی کنم ومرتب کنم .
هر کدوم رو که میزدم روش میشد با وضوح کامل تکامل رو توش دید ومن این روند رو وقتی فهمیدم که کنار هم فایلای سفرنامه رو دیدم از اون اول که راه افتادیم به سمت اولین استیت پارک .
واما این فایل ۹دقیقه ای چنان غوغایی تو وجودم به پا کرده که امیدوارم با زبان کلمات بتونم بیانش کنم
اولین چیزی که شنیدم حیاط خونه جدیدمون .
چقدر نگاهتون به جهان وبه اطرافتون زیباست من عاشق این جملات شدم ویه درس بزرگ برام داشت که هر جا میری مریم اون جا رو خونه خودت بدون ؛خودت باش وسعی کن در لحظه زندگی کنی از همون جا لذت ببر تا به زیباییهای بیشتر هدایت بشی
مریم عزیزم همنام زیبای من چقدر خوشحالم که داری بهم آموزش میدی
این فایلهای سفرنامه مکمل بسیار عالی برای دوره دوازده قدم هستند .
من اولین چیزی که توی پارک نظرم رو جلب کرد جدایی از زیباییهای بی نظیرش (آب )بود .
از قدیم گفتن هر جا آب هست آبادی هم هست
من با دیدن آب وبا دیدن اون سطل که پر میشد وخالی میشد یاد تیوری سطل آب استاد عباسمنش افتادم .
وبه یادآوردم که نعمت وثروت وباران رحمت الهی همیشه در حال باریدن هست فقط باید سطلتو بزرگتر کنی .
اولین بار که این جمله رو شنیدم گفتم خوب استاد بگو چطوری ؟؟
وتا مدتها ذهنم درگیر این جمله بود .
امروز میدونم چطور
باید ذهنم رو از گذشته خالی خالی کنم
فقط برای امروز زندگی کردن رو یاد بگیرم
با طبیعت همراه بشم واز دیدن زیباییها لذت ببرم
هر جا ودر هر شرایطی باید به بگردم ونکات مثبت رو ببینم تا سیمان ذهنم بشکنه ووقتی شکست اون موقع
باورهای ذهنیم با شرایط خوبی که با دیدن زیباییها وموندن در احساس خوب برام به وجود میاد بزرگ وبزرگ وبزرگتر میشه واین روند اونقدر ادامه دار میشه که پاروی ترس هام میذارم وحرکت میکنم
ووقتی باورها شکل گرفتن الهامات درست رو انتخاب میکنم وحرکت میکنم تا به خواستم برسم .
من یک قدم برمیدارم وخداوند صد قدم برای رسیدن به خواستم برمیداره .
واینها با دیدن زیباییهایی که شما به تصویر کشیدید از ذهنم گذشت .
واما آب
همه جای سفرنامه آب هست
به همراه آب ثروت هم هست
عشق هم هست
شادی هم هست
ولذت .لذت با هم بودن
لذت دیدن خنده های بچه ها خیلی حس قشنگیه .
منم عاشق بچه هام چون خود واقعیشون هستند .پر از خنده وشادی ونشاط وعشق به زندگی .
هر لحظه دوست دارن یه شادی جدید خلق کنن
انگار که اونا بهتر از بزرگترها درک کردن که خالق زندگیشون هستند
وهر لحظه خلق میکنن وبه ذهنشون اجازه میدن ایده ها بیان برای شادی بیشتر وجسمشون سریع انجامش میده
یه لحظه تصمیم میگیرن غلت بخورن وفقط انجامش میدن دیگه دودوتا چار تا نمیکنن وبه ترس ها اجازه نمیدن به روحشون ورود پیدا کنه
تصمیم میگیرن با پاهاشون جلوی آب رو بگیرن واین کار رو میکنن ووقتی پاش رو برمیداره پر از شادی میشه .پر از احساس خود ارزشی میشه پر از حس خالق بودن میشه .
آب نماد با هم بودنه ؛رهایی‘خودت بودن ’ودر عین سادگی خیلی زیباست .
مریم بانوی زیبا چقدر سایتون قشنگ افتاده بود وتحسینتون کردم به خاطراینکه اینقدر زیبا وحرفه ای دوربین رو گرفته بودید با اعتماد به نفس کامل عین یه فیلمبردار حرفه ای کار میکنید .
ممنونم به خاطر دوره ی زیبای سفر به دور امریکا
ممنون بابت ضبط این همه شادی لذت حال خوب و…..
من مفهوم هدایت رو از این فایلا یاد گرفتم
من مفهوم حل مساله رو از این فایلها یاد گرفتم
من مفهوم خالق بودن رو دارم از این فایلا یاد میگیرم .
پر قدرت ادامه بدید مریم عزیز
امیدوارم که منم بتونم بهتر درک کنم این همه مفهوم وحرف رو که با زبان تصاویر بهم نشون میدید
دوستان عزیزم بی صبرانه منتظر خوندن کامنتهای زیباتون هستم که اینقدرزیبا مینگارید وبا خوندن کامنتهای شما درکم از قوانین جهان هستی هر روز بیشتر میشه
عاشقتونم وبه الله یکتا میسپارمتون
?????
تولددت مباررررررک مریم خانم عزیز
??????????????????????
سمیه ی عزیزم سلام
ممنون وسپاسگزارم به خاطر تبریک تولدم .
سلام مریم عزیزم
تولدت مبارک دوست نازنینم ؛
ارزوی بهترین ها رو برات دارم.و ارزو میکنم سایه ی عشقخدا همیشه روی تک تک لحظات زندگیت باشه.
الهه ی عزیزم سلام
ممنونم به خاطر تبریک تولدم .منم برات بهترینهارو آرزو میکنم وبه خاطر آرزوی قشنگت خیلی خوشحال شدم .بازم ممنون
سلام و درود ب شما واقعا چقدر زیبا نوشته اید و پر از نکته های مهم و اساسی و ساده
ممنونم
سلام ودرودخدا برشما دوست خوبم محمد عزیز
متشکرم به خاطر دیدگاه قشنگتون نسبت به نوشته های من
مریم جون تولدت مبارک
بهترین ها را برات آرزو میکنم ????
زهرای عزیزم سلام
ممنونم بابت تبریک وآرزوی قشنگت برام .
انشاالله در دنیا وآخرت خوشبخت وسعادتمند باشی .
با آرزوی بهترینها
سلام به همسفران خوبم و استاد بینظیرم و خانم شایسته محبوبم
به جرات میتونم بگم این یکی از بهترین فایلهای سفرنامه بود که نیاز به تامل و تعقل فراوان داره واقعا خیلی از این جمله خانم شایسته لذت بردم که زندگی همش ی بازیه و ما هم باید از دید بچه ها به دنیا نگاه کنیم بجز این پارک زیبا و دیدنی و مفرح اون چیزی که خیلی مهمتر برای من توی این فایل زیبا بود دنیای کودکانه بود که توش هیچ کینه و دشمنی و خشونت و ناملایمتی و ترس از قضاوت دیگران وجود نداره از وقتی دارم در فایلهای سفرنامه دقت و تمرکز میکنم حس کودکانه ام فعال شده و از هر چیز کوچک لذت میبرم ودنیای بچه های ۸و ۵ ساله ام را بهتر میفهمم و خیلی باهاشون بچگی میکنم و خیلی با هم دوست شدیم و بعضی موقعها از رفتار سختگیرانه همسرم با آنها در قبال بازیها و سر وصدا که راه میاندازند تعجب میکنم و ازش میخوام که بزاره تو دنیای خودشون باشند نکته دیگه که استاد هم در یک ویدیو دوسه روز پیش بهش اشاره داشت عدم نگرانی والدین در برابر حتی کودکان خرد سالشون هست من هم خودم در این مورد خیلی به مردم اونجا شباهت دارم که همیشه این رفتارم موجب سرزنش همسرم میشه و هر موقع که توی طبیعت یا پارک میریم میگه تو خیلی خونسردی چرا حواست به بچه ها نیست. من همیشه میگم بهش بچه ها خیلی بیشتر به خداوند نزدیکترند و خودش مراقبشان هست .نکته بعدی آهنگ های شاد و پر انرژی که روی تصاویر پخش شد انصافا خیلی جالب و شنیدنی بودند و بچه های ناز و دوست داشتنی که با هیجان و عشق از لحظه به لحظه بازیشون لذت میبردند .و ی نکته جالب اون ایده کاسه ی سبز رنگ بزرگ متحرک بود که با پر شدن آب رو سر بچه ها فرو میریخت خوشبحال بچه ها خودم را تو جمعشون زیر دوشش تجسم کردم و ایده ای جالب دیگه که از تو دهان ماهی فواره آب به شکل ی دوش میزد بیرون و بچه ها با عشق بازی میکردند و دختر کو چلوی نازی که داشت زیر فوارهای آب بستنی میخورد و اون یکی دختر کوچولو که با پاش جلوی فواره آبو میگرفت و شور و نشاط کودکانه اون خانمی که زیر آب با بچش میرقصید و اون خانم مسن که دست شوهرش رو گرفت و کمکش کرد که بره پیشش چقدر همه چیز به طرز عجیبی ساده و دوست داشتنی بود توی این فایل سپاسگزارم