https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-21 06:41:582024-09-05 15:04:23سفر به دور آمریکا | قسمت 79
313نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام آنکه همه هستی از رحمت بی انتهای او پدیدار شده
سلام مریم جان و استاد گرامی
هدارو صدرهزار مرتبه شکر که در این سفر به دیدن زیبایی های زیر زمین هدایت شدیم و این باعث شد بیشتر و بیشتر پس به عظمت خداوند و قدرت بی انتهاش ببریم و از دیدن این نشانه های قدرت خداوند بیشتر و بیشتر توحیدی باشیم و تسلیم بودن رو تمرین کنیم.
دیدن زیبایی های داخل غار من رو به این فکر فرو برد که یکبار دیگه قانون تکامل رو به یاد بیارم و با خودم مرورش کنم و با خودم بگم حتی این همه زیبایی در زیر زمین که الان در معرض تماشای ما انسانها قرار گرفته حاصل شاید هزاران سال طی کردن تکامل و تغییر حالت بوده و این باعث شد به این فکر کنم که حتی خلق زیبایی هایی از این جنس در طبیعت هم حاصل رعایت کردن قوانین مختلف که یکیش قانون تکامله.
از خدایی که مثل نور در قلبم هر روز تابش و درخشش بیشتر میشه ممنونم که این فرصت و درک رو به من میده تا با دیدن زیبایی هاش فکر کنم و به تحسین زیبایی ها متمرکز باشم و طبق قانون بلا تغییر خودش اتفاقات عالی در انتظارم باشه.
بی نهایت ممنونم از فرصتی که استاد و مریم جان با تهیه ی این فایل ها در اختیار ما قرار دادن.
سلام خدا، میدونم اینجایی فقط با همین یه جمله منو آروم کردی، این نشانه ی روزم بود، خدایا شکرت ک ب من تقوا رو یاد دادی، گفتی تو احساس بد نمون، بهم یاد دادی تضاد ها اومدن ک من ظرفم بزرگ شه، اگه منم مثل بقیه واکنش نشون بدم خب چه فرقی دارم با اونا، اگه منم تو این شرایط ناسپاسی کنم و 99 درصد نعمت هامو نبینم خب این ایمانم بخوره تو سرم.
ایمان این مواقع نشون داده میشه دیگه، مومن و کافر تو این شرایط ها خودشون رو ثابت میکنن، تا خدا بدااااااند، کی راستگوعه ؟ کی ایمانش لق لق دهن نبود؟ کی توکلش در عمل بود، کی توکل و ایمانش رو در عمل در افکارش بوجود اورد.
خدا من یه قدم برمیدارم، یه قدم اندازه پای خودم، تو ب اندازه ی بزرگی ات قدم بردار، خدا تقواش با من، جایزه های بزرگ بزرگ بعدش با تو، ازت توقع دارم باید بدی حتی تو تقوا هم من چیزی نیستم ادعایی ندارم تو راه کنترل کردن رو نشونم بده.
احساس میکنم ظرفم بزرگ شده، چون واکنشی کاملا متفاوت از قبل دارم نشون میدم، من قبلا مواقع تضاد انقدر آروم نبودم، امروز خیلی سریع حالم خنثی شد، گفتم نمی میری ک، فوقش هیچی نمیشه بخدا هیچی نمیشه.
قبلا موقع تضادها اشکم می اومد و خدای احساسی رو تصور میکردم، ولی امروز بعد چند دقیقه شخصیت محکم تری نشون دادم، فردی ک توقع داره از خداش، ک کاراشو پیش ببره، ب من چه، من هیچ فکری ندارم، من بی فکرِ بی فکرم. من هیچ چاره ای نمی اندیشم، چاره اندیش تویی. من اگه بخوام زور بزنم بیشتر تو گل فرو میرم.
امروز یه حرفایی تو سکوت پارک بهم گفتی، این مراحلم یه مرحله اَدونسه، انگار پیشرفته تر شده حرفام با خودم، احساس بزرگ شدن میکنم. گفتی ب خودت بگو: عیدِ من تویی.
گفتی بگو من ناعمه من مسئولیت تمام زندگی مو می پذیرم، من خودم مسئولم ک حالم رو خوب کنم، لوکیشن و مکان خاصی نمیتونه حالِ منو خوب کنه، بودن یا نبودن کسی نمیتونه دلیل حال خوبم باشه، اون موفقیت اون پول اون تیپ ن ن ن
احساس بی نیازی ام داره بیشتر میشه، همه جا حالم خوبه، با خودم بهترین حال رو میکنم، تو تنهاییم حالم عالیه، تو آینه ب چشای خودم زل میزنم، و کلی جملات با احساس لیاقت ب خودم میگم، احساس لیاقت و ارزشمندی ام درونی شده، نیاز نیس ب کسی بگم خودم حسش میکنم، نیاز نیس تیپ خاصی بزنم خودم حسش میکنم.
روزهای هفته و تاریخ و ساعت برام بی معنا شده، هر روز عیده منه، هر روز تولد منه، نگرانی بابت گذشتن تاریخ ندارم، چون من هرلحظه احساسم خوبه، یه حس رهایی و آزادی وجودم رو گرفته، حرص زدن از گذر زمان ندارم، عجله و نگرانی بابت نرسیدن هام کم شده، گذر سن چرت ترین حرف شده بنظرم
تو مکالمات مون گفتی :پایه های احساس خوبت رو تکیه بده ب خودت، ب خدای درونت، چون این دوتا هرجااااا بری باهاتن، تا آخر عمر کسی ک باهات میمونه خودتی و رابطه ات با خداته، هر جا رفتی حتی تو یه مخروبه ام باید با طرز نگاه متفاوتت اونجا رو بهشت ببینی، هرکی اومد هرکی رفت احساس خوب تو تکون نخوره.
ب خودم گفتم توانایی دیدن نکات مثبت زندگیم وظیفه ی منه، توانایی خوب کردن احساسم وظیفه ی منه، اصن وظیفه ی چیزی یا کسی نیست، حتی وظیفه ی پول هم نیست.
من باید ظرفم رو بزرگ کنم، این وظیفه ی منه، تنها کاری ک من باید بکنم اینه ظرفم رو بزرگ کنم با قدردانی و با لذت بردن از امروزم، و وقتی ظرفم بزرگ بشه لاجرم نعمت های بیشتر میاد تو زندگیم.
و این جَنَم میخواد، مرد عمل میخواد، ک تو بتونی وابستگی ات رو از همه چیز ببری، وقتی بهت یاد ندادن این افکارو و حالا داری یاد می گیری کم کم با خودت، توی سکوت خودت عمیق شی، ببین میتونی توی سکوت بدون هیچی بشینی کنار خودت؟
دیروز من رفتم کاخ، تنها از ساعت 9 تا 4، بهترین لذت عمرم رو بردم، خواهرم گفت این همه مدت تنهایی چیکار کردی؟ حوصله ات سر نرفت؟ من ک اصلا نمی تونم.
ب من اگه بود شب اونجا می خوابیدم، حس میکردم فرح ام، تو تریل های زیباش قدم میزدم و حس میکردم دنیا مالِ منه. دلم میخواد یه هفته برم توی کلبه ی چوبی، توی شهر غریب، بدون گوشی، بدون اینترنت، بدون آنتن، برم تو اون کلبه و روزاش رو تو طبیعت بگذرونم
ببینم چند چندم با خودم، ببینم میتونم یک هفته توی سکوت با خدای خودم باشم؟ ببینم چه میزان آرامشی دارم؟ چیکارا میکنم، چه افکاری میاد و میره، فقط من باشم و خدا و یه دفتر و خودکار. آرزوم اینه. واقعا برای لذت بردن همین ک خدا کنارت باشه و تو طبیعت باشی کافیه، بیش از کافیه. ذهنی آروم و خالی بدون هیچ فکری حتی برای فردات. دور از همه، فقط خودت و خودت.
جمله ی این فایل تیرخالص بود ک چشششم من وظیفه مو انجام میدم : حتی در بدترین شرایط ببینین چه چیزهایی دارین که نبودشون اوضاع رو بدتر از این میکرد؟!
اومدم نوشتم چه نعمت هایی دارم، آروم شد قلبم، حالا بعدشم خوااب، بعدم ریمیکس شادی ک خدا جونم از طریق آبجی گلم برام فرستاد، واقعا وقتی فکر میکنم می بینم چقد الکی الکی گنده اش کردم، چقد قدرت داده بودم بهش.
یادت بیار پارسال این موقع کجا بودی؟ من حتی میترسم برگردم ب شرایط اسارت گذشته ام، قلبم فقط آزادی رو فریاد میزنه، رهایی، رهای رها. رها از هر چیزیییییی.
خدایا مرسی ک هستی، بخدا اگه نبودی اگه خودتو نشون نمیدادی تو این فایل، اگه تقوا رو بهم یاد نمی دادی، اگه این سایت و آگاهی ها و دوستای عزیزم با کامنت های الهی شون نبودن، من الان دنبال کدوم نخود سیاه رفته بودم؟ من الان چه گاری سنگینی ب خودم بسته بودم؟ الان چه عزتی ازم له میشد؟ پیش کیا سر خم میکردم؟ شکرت ک خودتو تو قلبم جا کردی، ناعمه ازت ممنونم ک وجودت رو پیدا کردی، ازت ممنونم برو جلو ک داری بزرگ میشی، خدا در تو چیزی دیده، اندازه ات داره بزرگ میشه عزیزم.بهت افتخار میکنم، ب اون قلبی ک فقط خدا توش جا داره افتخار میکنم، قدر این گوهر ناب رو خیلی بدون، تو خیلی گرونی چون خدا تو قلبته، چون تو ارزش درونی ات رو پیدا کردی.
استاد من شما رو تحسین میکنم برای اینکه تونستید با ذهنتان دنیاتون رو اونجوری که دوست دارید خلق کنید واقعا کنترل ذهن تو شرایط ناجالب واقعا سخته و شما تونستید عالی اینکارو انجام بدید و توش استاد بشید
من هیچکس نمیتونم مثل شما تحسین کنم ولی شما رو راحت میتونم اصلا از اعماق قلبم میاد این تحسین کردن وقتی شما رو میبینم حالم خوب میشه
خداوند منو به سمت شما هدایت کرد سپاسگزارم این بهترین و بزرگترین هدایت خداوند بود برای من
شما رو تحسین میکنم برای اینکه بهترین شخصیت رو از خودتون ساختید
شما رو تحسین میکنم برای رابطه عالی که دارید
برای اینکه اینهمه نعمت ثروت دارید
استاد عزیزم همه این نعمتهای نوش جانتون بیشتر از اینها لایق نعمتهای خداوند هستید
مریم جان شما رو هم تحسین میکنم که اینقدر عالی رو خودتون کار میکنید
این کشور زیبا سرسبز تمیز خدای من همه جا زیبایی هست همجا فقط باید چشم زیبا بین داشته باشیم
زیباییهای خداوند نعمتهایی خداوند تمام نشدنی هستن
خدایا شکرت برای دیدن این همه زیبایی
خدایا بما بصیرت لحظه به لحظه بده
رب من فرمانروای کل کیهان بمن قدرت سپاسگزاری بیشتر عطا کن
سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم و دوستان…
این فایل به عنوان فایل هدایتی امروز من بود…
بسیار بسیار لذت بردم..
شما واقعا عالی هستید..
دیدن چهره خندان استاد احساس خوبی بهم میده..
من واقعا شمارو تحسین میکنیم به خاطر روابطی که بینتونه… به خاطر پول و ثروت بسیار زیادی که دارین… به خاطر روحیه ی بسیااار شادتون… به خاطر شخصیت بسیار خوبی که دارین… به خاطر این که به راحتی مسافرت میرید و دیگه فکرتون درگیر این نیس که اگه هزینه ها بیشتر شد چی!!!( دغدغه ای که خودمون موقع مسافرت رفتن داریم)….
شما بینظیرید… افرین به این سبک زندگیتون…
دوستتون دارم…
و اما در مورد خودم و اتفاقات امروزم بخوام بگم ( چون به خودم قول دادم که هرشب بیام و یک فایل هدایتی ببینم و برای اون فایل کامتت بزارم و کامنت دیگرانو بخونم و از اتفاقات روزم بگم)
امروز همه چی خوب بود خداروشکر…
مادرم اول صبح زنگ زد و گفت که پختن نون خشک بسیااااار حجیمه و خییلی جا میگیره و حتی برای بردن و رسوندن نون ها هم با مشکل روبه رو هستن.. حتی 10 عدد نون خشک هم جای زیادی میگیره و بردنش مشکله… چون من از یک مشتری 200 تا نون خشک سفارش گرفته بودم… با هم فکری هم تصمیم گرفتیم این ایده رو به طور کامل کنسل کنیم…
ساعت 11 بود که مشتری که دیروز سفارش 10 بسته نون داده بود سفارشش رو کنسل کرد… و احتمالا دیگه باهامون قصد همکاری نداره… به هیچ وجه ناراحت نشدم و گفتم این بنده خدا فقط یکی از هزاران دست خداوند بود… هیچ اشکالی نداره، خداوند قراره از دستان دیگش به من خیر برسونه…
سفارشارو از ترمینال گرفتیم… و تونستیم 6 بسته نون، یک رب انار و یک معجون بفروشیم.که همش سر جمع شد 500 هزار تومن….الهی شکرررررررر….با اینکه انتظار داشتیم چیزای بیشتری بفروشیم و پول بیشتری گیرمون بیاد ولی بازم خدارو هزاراااان بار شکر به خاطر این 500 هزار تومن….من قدردان خداوند هستم…من تا دیروز این پولو نداشتم ولی الان دارم..این خیلی عالیههه..خدارو شکررررر.. و الان کللللی چیز میز دیگه داریم که فروش نرفته…اما بازم خداروشکررر…من زیبایی هارو در ذهنم هزار برابر میکنم تا برام رخ بده….من میدونم که همشششش فروش میره… خدا همه رو واسه من میفروشه… میدونمممم…
من برای اینکه بتونم فروش بیشتری داشته باشم باید فرکانسم بالاتره بره… چه طوری؟ با شکر گزاری ـ.. با توجه به زیبایی هااا…
از فردا صبح شروع میکنم انشالله….
از تک تک چیزایی که دارم شکر گزاری میکنم….
من باید به پول برسم….
خدا کمکم میکنه…. من مطمئنم….
امروز به هزاران زیبایی که در زندگیم بود توجه کردم، به همسرم که پا به پای من تو این راه با من داره همکاری میکنه و دلسرد نمیشه و بهم ایده میده…
ما امروز نزدیک به 3 ساعت جاهای مختلف شهر رو گشتیم، هر چند مشتری فقط یه دونه پیدا شد ولی همکاری و پایه بودن همسرم حس فوق العاده خوبی بهم داد… من باید بیشتر به ویژگیهای خوبش توجه کنم…
و البته این رو میدونم که با اینکه این همه گشتیم اما مشتری پیدا نشد، به خاطر فرکانس پایین خودم بودم نه هیچ چیز دیگه ای….
من بایدددد بیشتر روی خودم کار کنم… باید مدارمو بالاتر ببرم تا فروشمم بهتر بشه…
از فردا برنامم اینکه که در حین تمیز کردن خونه، شکر گذاری کتم و نعمت هامو ببینم و توجه کنم.. روی اون دو تا ویژگی مخربمم با اهرم رنج و لذت کار کنم تا از بین بره ….
خدایاااا شکر به خاطر حالم که روز داره بهتر از دیروز میشه
امروز سود من 122 هزار تومن بوده..شاید خنده دار باشه اما من هزاران بار شکر میکنم خدارو… من تا دیروز این پولو نداشتم اما حالا دارم… چی بهتر از این
چند روزی بود که مثل قبل روی خودم کار نمیکردم و همش داشتم انتقاد و شکایت و غر میزدم و هر روز اعصاب خوردیهام و ناراحتیها بیشتر میشد و هر روز یه چیز جدید پیش میومد که من بخوام شاکی بشم ازش
تا اینکه از خدا هدایت خواستم و زدم روی مرا بسوی نشانه ام هدایت کن
و هدایت شدم به این قسمت هم نوشته دوست عزیزمون بعنوان متن انتخابی خیلی تاثیر گزار بود اون قسمتی که گفته در بدترین شرایط ببینین چه چیزهایی دارین که نبودشون اوضاع رو بدتر از این میکرد؟!
وقتی فکر کردم دیدم خیلی چیزهای مثبت تو زندگیم هست که توجه به اونها اوضاع زندگیمو بهتر میکنه
دیدم همین افرادی که دارم ازشون گله و شکایت میکنن خیلی نکات مثبتی دارن که واقعا من خوشم میاد بخودم گفتم چرا نکات مثبتشو نمیبینی چرا فقط داری منفیهارو میگی
بخودم گفتم مگه نمیدونی قانون جهان هستی چیه؟
مگه نمیدونی وقتی به هرچی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه
پس چرا دوباره برگشتی به چندین سال قبل
و سعی کردم نکات مثبت همین لحظه مو ببینم و لذت ببرم از همین لحظه ام از چایی که میخوام بخورم لذت ببرم همینکه این وقت و زمان برام فراهم شد که بتونم بیام سایت و این حرفهارو بنویسم و بخودم بیام این خودش یه نکته مثبته
خودش توجه به زیباییهای این سایت و این فایله
همینکه اخر این فایل مریم جانم فرمودن
زیبایی همه جا هست زیر زمین بالای زمین تو اسمون زیر دریا واقعا خدایا شکرت
واقعا زیبایی همه جا هست فقط کافیه زاویه دیدم رو تغییر بدم فقط کافیه به نازیباییها توجه نکنم و زیباییها و نکات مثبتی که هستو ببینم و بازگو کنم
اونوقته که همچی بهتر و بهتر میشه
خداجونم شکرت که هستی و هر لحظه مرا هدایت میکنی
خدایا شکرت بابت وجود استاد عباسمنش و مریم جان و این سایت الهی
خدایا منِ نقطه، هیچی نمی دونم تو دانای نهان و آشکاری
تو رب العالمینی
پس از خزائن علم و حکمتت بر علم و حکمتم بیفزای … علم و حکمتی از جنس علم و حکمت سلیمان
خدایا از شر نجواهای ذهنم… از شر باورهای ناهماهنگم … از شر قل و زنجیرهای نامرئیِ باورهای محدودکننده ام، به تو پناه میبرم
ای خیر الرازقین… ای ارحم الراحمین… ای کریم… ای غنی… منو از عوامل بیرونی بی نیاز کن … منم می خوام غنی بودن رو در همه ابعاد از سرراست ترین و لذت بخش ترین مسیر، تجربه کنم
آمین
================================
سلام به همه
امروز 21 دی ساعت 1:15 بامداد
وقتی دیدم نجواهای ذهنم داره حالمو بد می کنه
رفتم حموم یه دوش گرفتم
استاد جالبه که زیر دوش مدام داشتم این آهنگ رو زمزمه می کردم در حالیکه اصلا یادم نمیاد چند سال پیش شنیدم یا خوندم
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
استاد مدام این دو مصرع رو خوندم و جالبه اینجا هم دقیقاً همین ترانه بود… اینم نشونه:)))
از حموم اومدم بیرون و نشستم با خدا حرف زدن
و جالبه که رشد خودمو دیدم
نیومدم گریه کنم
چون گفتم دختر اگه از اوضاع راضی نیستی بعنی فرکانس هات مناسب نیست
تمام
پس باید مهارت پیدا کنی فرکانس های مناسب ارسال کنی
اینجا متوجه رشدم شدم
آخه دفعه های قبل میومدم گریه می کردم
ریشه اش همون مذهب بود دیگه
انگار می خواستم اینجوری خدا احساساتی بشه و درخواستم رو اوکی کنه
و دوم اینکه متوجه شدم ریشه حال بدی هام چیه
مقایسه
مقایسه
مقایسه
آره داشتم می گفتم تو این همه داری تقلا می کنی اون وقت فلانی بدون تقلا اینقدر راحت داره زندگی می کنه
راحت همه چی بر وفق مرادشه
استاد همون فلانی، شخصیتش طوریکه با خودش در صلحه
و همه چی بر وفق مرادشه
بازم قانون داره بهش جواب میده
درسته که مثل ما به ریشه و اصل آگاهی نداره
ولی شخصیتش هماهنگه
باورهای خوبی داره
بعد ذهنم داشت شخصیت قربانیم رو بالا می آورد
که من چرا تو خانواده ای بزرگ نشدم که شخصیتیم اینطوری باشه که نیاز نباشه اینقدر تقلا کنم
استاد واقعیتش کمی خسته شدم
اما جا نمیزنم
ادامه میدم
ادامه میدم
فقط این مسیرِ که جواب میده
دیگه سخت تر از سنگ که نیستم
سنگ هم بالاخره در برابر مداومت قطرات آب شکل می گیره
بالاخره منم شخصیتم تغییر می کنه
بالاخره هماهنگ با قانون میشه
خداروشکر اینبار ریشه های حال بدی ام رو فهمیدم
این یعنی رشد
آفرین به تو سارا بانو
آفرین که امروز بهتر از دیروزت بودی
آفرین که تو این حال بد به خودت گفتی :
سارا جان ببین فقط خودت باید حال خودتو خوب کنی
هیچ کس وظیفه نداره حال تو رو خوب کنه
و اصلا نمی تونه
چون این خلأ ناهماهنگی بین ذهن و روح، با هیچ عامل بیرونی پر نمیشه
برای حضورت هر لحظه شکرت به خاطر زیبایی که تو آسمونو زمین و دریا و هر چیزی که فکرش بکنی نقش بستی شکرت برای اینکه منو تو راه دیدن و درک کردن تو هستم و در هدایت حظهای تو هستم ایدهای که الان اومد شکرت واقعا چیزی که جدیداً فهمیدن احساس خوب همیشگیه و اینم بگم هدیه الانم یه بسته خوشگل گوشته با اینکه یه عالمه گوشت داریم اینارم جدید آقایی الان برام گرفت و فرستاده بود و شکرت خدا جونی و اینکه برای حس خوب تو توی هرجا که باشی ایران یا آمریکا هر سنی که داشته باشی هر شغلی که داشتی هر کاری که بکنی دورت پر از نعمته تو زمین باشی یا آسمون یا تو دریا همه جا پر از زیباییه و لذته س هرجا که باشی میتونی لذت ببری احساس خوب داشته باشی و وصل شی به خدا ن عکسهایی که استاد میگرفت از توی اون تاریکیا عکسهای نابی در میآورد پر از لذت خیلی خفن بودن من هم واقعاً میخوام تو زندگی معمولی دای بینهایت زیبا رو ببینم و باهاش همراه باشم
هر روز ما را بی هیچ منتی سر خوان نعمتت میهمان میکنی
چه شکر کنیم و چه فراموش.
خدایا شکرت که تو خدایی ات را میکنی حتی اگر من بندگی یادم برودخدای من
در هر ثانیهای که میگذرد
بی شمار نعمت بر من ارزانی میکنی
تپش قلب، دم و بازدم.
دیدن و شنیدن
لمس کردن، نبض زدنها
پلک زدن، فکر کردن
و … نعمات بیشماری که از شمردن آنها ناتوانم
خدایا شکرت برای هر آنچه که به ما بخشیدی..
وباز این شعر زیبااااااا رو زمزمه میکنم
(فضل خدای را که توان شمار کرد
یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد)
خدایا شکرت بخاطر این مسیر توحیدی وسایت
که باعث شده دوباره از نو متولد بشم و امید به زندگی هرروز بیشتر وبیشتر بشه و سرگرم روز مرگی هااااام نشم..
خدایاشکرت کمکم که درک بهتری از این قانون داشته باشم که خودم خالق زندگیم هستم و در کنار توحید میتوانم به راحتی هرانچه را دوست دارم در زندگیم داشته باشم خلقش کنم.
من توی کل فایل داشتم به این فکر میکردم که اونی که بخواد از زندگی لذت ببره توی دل کویر، توی دل کوه، زیر زمین و هرجایی که باشه از زندگی لذت میبره که خانم شایسته آخر فایل تأکید کردن
استاد من بی نهایت تحسینتون میکنم
چقدر خوبه همیشه به دنبال کشف طبیعت باشیم و همیشه سعی کنیم از لحظه لحظه زندگیمون لذت ببریم
من هرموقع چهره استاد رو میبینم ذوق و شوق و حس خوب موج میزنه
من با تموم سلولهای بدنم سعی میکنم ازتون الگو بگیرم و مثل شما باشم
الله و اکبر از این همه زیبایی
واقعا استاد وقتی عینک بدبینی رو برداریم چقدر زندگی قشنگ میشه
کنار محل زندگی پدری من(جایی که بزرگ شدم) ی چشمه هست
درسته من از بچگی به طبیعت علاقه داشتم و زیاد نیومده اینجا، ولی هیچ موقع به دنبال لذت بردن تمام و کمال از اینجا نبودم
ولی حالا دیگه نه
تقریبا 99درصد آخر هفته هایی که میام این منطقه، همه میدونن منو از ساعت 6 تا 8 صبح باید سر چشمه پیدا کنن، سرما و گرما هم نداره
میام فایل های شمارو پلی میکنم عشق بازی میکنم
تابستونا با پسرم میایم داخل آب کلی لذت میبریم و زمستونا هم میام کنار آب می ایستم و از فضا و آب روان و همه قشنگی های دنیا لذت میبرم و خداروشکر میکنم
و اما باور های مورد نیاز امروز
درسته یاد گرفتم کارامو عقب نیاندازم و در اولین فرصت انجام بدم ولی باید توحیدی تر عمل کنم
وقتی جهت پیشرفتت خدا بهت راه رو نشون میده، یادداشت کردن و پشت گوش انداختن اصلا درست نیست، باید همون موقع و در اولین فرصت اقدام کنی و من در این مسیر فوق العاده جای کار دارم
من وقتی خواسته ای دارم خدا خدا هدایتم میکنه و هم باید درجا چشم بگم و اقدام کنم
چون اون ایده ماله خواسته من توی اون لحظه ست، و نیازه زود انجام بشه تا هدایت های بعدی بیاد
مورد بعدی اینه که باید سعی کنم اطرافیانم رو اونجوری که هستن قبول کنم، قطعا اونا عوض نمیشن و این من هستم که میتونم عوض بشم
پس باید زندگی رو آسون بگیرم و به کارای اطرافیانم حتی اگه خلاف خواستم باشه بخندم
حرص خوردن و عصبی شدن هیچ کمکی به من نمیکنه
مورد بعدی اینکه نیازی نیست مدام به سرانجام کارها فکر کنم و ذهنم رو درگیری کنم، درسته اتفاقی که این هفته دارم برای تلاش میکنم، ی اتفاق فوق العادست و مبلغی که از این کار وارد زندگیم میشه بی سابقست ولی نیاز نیست ذهنمو درگیر نتیجه کنم
من واگذار کردم به خدا و از اون خواستم و بر دوش خدا سوار شدم
پس همیشه درست ترین کار را به من الهام میکنه و بدون شک اگر هم این اتفاق این هفته برای من نیافتاد قطع به یقین در آینده نزدیک و در وسعت بزرگتر واسم اتفاق می افته اگر اگر اگر اگر اگر اگر تکااااااااااملم رو درک کنم و نتیجه کارها و به خدا بسپرم
راستی استاد الان ساعت 8 صبحه و اومدم پیش همون چشمه و کلی لذت بردم، جای همتون خالی
به نام آنکه همه هستی از رحمت بی انتهای او پدیدار شده
سلام مریم جان و استاد گرامی
هدارو صدرهزار مرتبه شکر که در این سفر به دیدن زیبایی های زیر زمین هدایت شدیم و این باعث شد بیشتر و بیشتر پس به عظمت خداوند و قدرت بی انتهاش ببریم و از دیدن این نشانه های قدرت خداوند بیشتر و بیشتر توحیدی باشیم و تسلیم بودن رو تمرین کنیم.
دیدن زیبایی های داخل غار من رو به این فکر فرو برد که یکبار دیگه قانون تکامل رو به یاد بیارم و با خودم مرورش کنم و با خودم بگم حتی این همه زیبایی در زیر زمین که الان در معرض تماشای ما انسانها قرار گرفته حاصل شاید هزاران سال طی کردن تکامل و تغییر حالت بوده و این باعث شد به این فکر کنم که حتی خلق زیبایی هایی از این جنس در طبیعت هم حاصل رعایت کردن قوانین مختلف که یکیش قانون تکامله.
از خدایی که مثل نور در قلبم هر روز تابش و درخشش بیشتر میشه ممنونم که این فرصت و درک رو به من میده تا با دیدن زیبایی هاش فکر کنم و به تحسین زیبایی ها متمرکز باشم و طبق قانون بلا تغییر خودش اتفاقات عالی در انتظارم باشه.
بی نهایت ممنونم از فرصتی که استاد و مریم جان با تهیه ی این فایل ها در اختیار ما قرار دادن.
در پناه الله یکتا باشیم همگی :)
سلام خدا، میدونم اینجایی فقط با همین یه جمله منو آروم کردی، این نشانه ی روزم بود، خدایا شکرت ک ب من تقوا رو یاد دادی، گفتی تو احساس بد نمون، بهم یاد دادی تضاد ها اومدن ک من ظرفم بزرگ شه، اگه منم مثل بقیه واکنش نشون بدم خب چه فرقی دارم با اونا، اگه منم تو این شرایط ناسپاسی کنم و 99 درصد نعمت هامو نبینم خب این ایمانم بخوره تو سرم.
ایمان این مواقع نشون داده میشه دیگه، مومن و کافر تو این شرایط ها خودشون رو ثابت میکنن، تا خدا بدااااااند، کی راستگوعه ؟ کی ایمانش لق لق دهن نبود؟ کی توکلش در عمل بود، کی توکل و ایمانش رو در عمل در افکارش بوجود اورد.
خدا من یه قدم برمیدارم، یه قدم اندازه پای خودم، تو ب اندازه ی بزرگی ات قدم بردار، خدا تقواش با من، جایزه های بزرگ بزرگ بعدش با تو، ازت توقع دارم باید بدی حتی تو تقوا هم من چیزی نیستم ادعایی ندارم تو راه کنترل کردن رو نشونم بده.
احساس میکنم ظرفم بزرگ شده، چون واکنشی کاملا متفاوت از قبل دارم نشون میدم، من قبلا مواقع تضاد انقدر آروم نبودم، امروز خیلی سریع حالم خنثی شد، گفتم نمی میری ک، فوقش هیچی نمیشه بخدا هیچی نمیشه.
قبلا موقع تضادها اشکم می اومد و خدای احساسی رو تصور میکردم، ولی امروز بعد چند دقیقه شخصیت محکم تری نشون دادم، فردی ک توقع داره از خداش، ک کاراشو پیش ببره، ب من چه، من هیچ فکری ندارم، من بی فکرِ بی فکرم. من هیچ چاره ای نمی اندیشم، چاره اندیش تویی. من اگه بخوام زور بزنم بیشتر تو گل فرو میرم.
امروز یه حرفایی تو سکوت پارک بهم گفتی، این مراحلم یه مرحله اَدونسه، انگار پیشرفته تر شده حرفام با خودم، احساس بزرگ شدن میکنم. گفتی ب خودت بگو: عیدِ من تویی.
گفتی بگو من ناعمه من مسئولیت تمام زندگی مو می پذیرم، من خودم مسئولم ک حالم رو خوب کنم، لوکیشن و مکان خاصی نمیتونه حالِ منو خوب کنه، بودن یا نبودن کسی نمیتونه دلیل حال خوبم باشه، اون موفقیت اون پول اون تیپ ن ن ن
احساس بی نیازی ام داره بیشتر میشه، همه جا حالم خوبه، با خودم بهترین حال رو میکنم، تو تنهاییم حالم عالیه، تو آینه ب چشای خودم زل میزنم، و کلی جملات با احساس لیاقت ب خودم میگم، احساس لیاقت و ارزشمندی ام درونی شده، نیاز نیس ب کسی بگم خودم حسش میکنم، نیاز نیس تیپ خاصی بزنم خودم حسش میکنم.
روزهای هفته و تاریخ و ساعت برام بی معنا شده، هر روز عیده منه، هر روز تولد منه، نگرانی بابت گذشتن تاریخ ندارم، چون من هرلحظه احساسم خوبه، یه حس رهایی و آزادی وجودم رو گرفته، حرص زدن از گذر زمان ندارم، عجله و نگرانی بابت نرسیدن هام کم شده، گذر سن چرت ترین حرف شده بنظرم
تو مکالمات مون گفتی :پایه های احساس خوبت رو تکیه بده ب خودت، ب خدای درونت، چون این دوتا هرجااااا بری باهاتن، تا آخر عمر کسی ک باهات میمونه خودتی و رابطه ات با خداته، هر جا رفتی حتی تو یه مخروبه ام باید با طرز نگاه متفاوتت اونجا رو بهشت ببینی، هرکی اومد هرکی رفت احساس خوب تو تکون نخوره.
ب خودم گفتم توانایی دیدن نکات مثبت زندگیم وظیفه ی منه، توانایی خوب کردن احساسم وظیفه ی منه، اصن وظیفه ی چیزی یا کسی نیست، حتی وظیفه ی پول هم نیست.
من باید ظرفم رو بزرگ کنم، این وظیفه ی منه، تنها کاری ک من باید بکنم اینه ظرفم رو بزرگ کنم با قدردانی و با لذت بردن از امروزم، و وقتی ظرفم بزرگ بشه لاجرم نعمت های بیشتر میاد تو زندگیم.
و این جَنَم میخواد، مرد عمل میخواد، ک تو بتونی وابستگی ات رو از همه چیز ببری، وقتی بهت یاد ندادن این افکارو و حالا داری یاد می گیری کم کم با خودت، توی سکوت خودت عمیق شی، ببین میتونی توی سکوت بدون هیچی بشینی کنار خودت؟
دیروز من رفتم کاخ، تنها از ساعت 9 تا 4، بهترین لذت عمرم رو بردم، خواهرم گفت این همه مدت تنهایی چیکار کردی؟ حوصله ات سر نرفت؟ من ک اصلا نمی تونم.
ب من اگه بود شب اونجا می خوابیدم، حس میکردم فرح ام، تو تریل های زیباش قدم میزدم و حس میکردم دنیا مالِ منه. دلم میخواد یه هفته برم توی کلبه ی چوبی، توی شهر غریب، بدون گوشی، بدون اینترنت، بدون آنتن، برم تو اون کلبه و روزاش رو تو طبیعت بگذرونم
ببینم چند چندم با خودم، ببینم میتونم یک هفته توی سکوت با خدای خودم باشم؟ ببینم چه میزان آرامشی دارم؟ چیکارا میکنم، چه افکاری میاد و میره، فقط من باشم و خدا و یه دفتر و خودکار. آرزوم اینه. واقعا برای لذت بردن همین ک خدا کنارت باشه و تو طبیعت باشی کافیه، بیش از کافیه. ذهنی آروم و خالی بدون هیچ فکری حتی برای فردات. دور از همه، فقط خودت و خودت.
جمله ی این فایل تیرخالص بود ک چشششم من وظیفه مو انجام میدم : حتی در بدترین شرایط ببینین چه چیزهایی دارین که نبودشون اوضاع رو بدتر از این میکرد؟!
اومدم نوشتم چه نعمت هایی دارم، آروم شد قلبم، حالا بعدشم خوااب، بعدم ریمیکس شادی ک خدا جونم از طریق آبجی گلم برام فرستاد، واقعا وقتی فکر میکنم می بینم چقد الکی الکی گنده اش کردم، چقد قدرت داده بودم بهش.
یادت بیار پارسال این موقع کجا بودی؟ من حتی میترسم برگردم ب شرایط اسارت گذشته ام، قلبم فقط آزادی رو فریاد میزنه، رهایی، رهای رها. رها از هر چیزیییییی.
خدایا مرسی ک هستی، بخدا اگه نبودی اگه خودتو نشون نمیدادی تو این فایل، اگه تقوا رو بهم یاد نمی دادی، اگه این سایت و آگاهی ها و دوستای عزیزم با کامنت های الهی شون نبودن، من الان دنبال کدوم نخود سیاه رفته بودم؟ من الان چه گاری سنگینی ب خودم بسته بودم؟ الان چه عزتی ازم له میشد؟ پیش کیا سر خم میکردم؟ شکرت ک خودتو تو قلبم جا کردی، ناعمه ازت ممنونم ک وجودت رو پیدا کردی، ازت ممنونم برو جلو ک داری بزرگ میشی، خدا در تو چیزی دیده، اندازه ات داره بزرگ میشه عزیزم.بهت افتخار میکنم، ب اون قلبی ک فقط خدا توش جا داره افتخار میکنم، قدر این گوهر ناب رو خیلی بدون، تو خیلی گرونی چون خدا تو قلبته، چون تو ارزش درونی ات رو پیدا کردی.
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان
استاد من شما رو تحسین میکنم برای اینکه تونستید با ذهنتان دنیاتون رو اونجوری که دوست دارید خلق کنید واقعا کنترل ذهن تو شرایط ناجالب واقعا سخته و شما تونستید عالی اینکارو انجام بدید و توش استاد بشید
من هیچکس نمیتونم مثل شما تحسین کنم ولی شما رو راحت میتونم اصلا از اعماق قلبم میاد این تحسین کردن وقتی شما رو میبینم حالم خوب میشه
خداوند منو به سمت شما هدایت کرد سپاسگزارم این بهترین و بزرگترین هدایت خداوند بود برای من
شما رو تحسین میکنم برای اینکه بهترین شخصیت رو از خودتون ساختید
شما رو تحسین میکنم برای رابطه عالی که دارید
برای اینکه اینهمه نعمت ثروت دارید
استاد عزیزم همه این نعمتهای نوش جانتون بیشتر از اینها لایق نعمتهای خداوند هستید
مریم جان شما رو هم تحسین میکنم که اینقدر عالی رو خودتون کار میکنید
این کشور زیبا سرسبز تمیز خدای من همه جا زیبایی هست همجا فقط باید چشم زیبا بین داشته باشیم
زیباییهای خداوند نعمتهایی خداوند تمام نشدنی هستن
خدایا شکرت برای دیدن این همه زیبایی
خدایا بما بصیرت لحظه به لحظه بده
رب من فرمانروای کل کیهان بمن قدرت سپاسگزاری بیشتر عطا کن
الهی آمین
سلام به استاد عباسمنش عزیز استاد ازتون درخواست دارم سریال دوباره شروع کنید
چه غار خفنی
استاد چقدر کاپشن قرمز بهش میومد
چقدر خوب که استاد به اون خانومه لبخند زد و درو باز کرد و احترام گذاشت که بره دخل
و چقدر شاد بودن همه
خداروشکر
چه بچه خوشگلی
خداروشکر
سپاسگزارم از مریم خانوم
و استاد
درخواست دارم دوباره سریال زندگی در بهشت و سفره به دوره آمریکا شروع کنید بی نهایت منتظریم همه
در پناه اللّه
سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم و دوستان…
این فایل به عنوان فایل هدایتی امروز من بود…
بسیار بسیار لذت بردم..
شما واقعا عالی هستید..
دیدن چهره خندان استاد احساس خوبی بهم میده..
من واقعا شمارو تحسین میکنیم به خاطر روابطی که بینتونه… به خاطر پول و ثروت بسیار زیادی که دارین… به خاطر روحیه ی بسیااار شادتون… به خاطر شخصیت بسیار خوبی که دارین… به خاطر این که به راحتی مسافرت میرید و دیگه فکرتون درگیر این نیس که اگه هزینه ها بیشتر شد چی!!!( دغدغه ای که خودمون موقع مسافرت رفتن داریم)….
شما بینظیرید… افرین به این سبک زندگیتون…
دوستتون دارم…
و اما در مورد خودم و اتفاقات امروزم بخوام بگم ( چون به خودم قول دادم که هرشب بیام و یک فایل هدایتی ببینم و برای اون فایل کامتت بزارم و کامنت دیگرانو بخونم و از اتفاقات روزم بگم)
امروز همه چی خوب بود خداروشکر…
مادرم اول صبح زنگ زد و گفت که پختن نون خشک بسیااااار حجیمه و خییلی جا میگیره و حتی برای بردن و رسوندن نون ها هم با مشکل روبه رو هستن.. حتی 10 عدد نون خشک هم جای زیادی میگیره و بردنش مشکله… چون من از یک مشتری 200 تا نون خشک سفارش گرفته بودم… با هم فکری هم تصمیم گرفتیم این ایده رو به طور کامل کنسل کنیم…
ساعت 11 بود که مشتری که دیروز سفارش 10 بسته نون داده بود سفارشش رو کنسل کرد… و احتمالا دیگه باهامون قصد همکاری نداره… به هیچ وجه ناراحت نشدم و گفتم این بنده خدا فقط یکی از هزاران دست خداوند بود… هیچ اشکالی نداره، خداوند قراره از دستان دیگش به من خیر برسونه…
سفارشارو از ترمینال گرفتیم… و تونستیم 6 بسته نون، یک رب انار و یک معجون بفروشیم.که همش سر جمع شد 500 هزار تومن….الهی شکرررررررر….با اینکه انتظار داشتیم چیزای بیشتری بفروشیم و پول بیشتری گیرمون بیاد ولی بازم خدارو هزاراااان بار شکر به خاطر این 500 هزار تومن….من قدردان خداوند هستم…من تا دیروز این پولو نداشتم ولی الان دارم..این خیلی عالیههه..خدارو شکررررر.. و الان کللللی چیز میز دیگه داریم که فروش نرفته…اما بازم خداروشکررر…من زیبایی هارو در ذهنم هزار برابر میکنم تا برام رخ بده….من میدونم که همشششش فروش میره… خدا همه رو واسه من میفروشه… میدونمممم…
من برای اینکه بتونم فروش بیشتری داشته باشم باید فرکانسم بالاتره بره… چه طوری؟ با شکر گزاری ـ.. با توجه به زیبایی هااا…
از فردا صبح شروع میکنم انشالله….
از تک تک چیزایی که دارم شکر گزاری میکنم….
من باید به پول برسم….
خدا کمکم میکنه…. من مطمئنم….
امروز به هزاران زیبایی که در زندگیم بود توجه کردم، به همسرم که پا به پای من تو این راه با من داره همکاری میکنه و دلسرد نمیشه و بهم ایده میده…
ما امروز نزدیک به 3 ساعت جاهای مختلف شهر رو گشتیم، هر چند مشتری فقط یه دونه پیدا شد ولی همکاری و پایه بودن همسرم حس فوق العاده خوبی بهم داد… من باید بیشتر به ویژگیهای خوبش توجه کنم…
و البته این رو میدونم که با اینکه این همه گشتیم اما مشتری پیدا نشد، به خاطر فرکانس پایین خودم بودم نه هیچ چیز دیگه ای….
من بایدددد بیشتر روی خودم کار کنم… باید مدارمو بالاتر ببرم تا فروشمم بهتر بشه…
از فردا برنامم اینکه که در حین تمیز کردن خونه، شکر گذاری کتم و نعمت هامو ببینم و توجه کنم.. روی اون دو تا ویژگی مخربمم با اهرم رنج و لذت کار کنم تا از بین بره ….
خدایاااا شکر به خاطر حالم که روز داره بهتر از دیروز میشه
امروز سود من 122 هزار تومن بوده..شاید خنده دار باشه اما من هزاران بار شکر میکنم خدارو… من تا دیروز این پولو نداشتم اما حالا دارم… چی بهتر از این
الهییییی شکرت
بنام خدای وهابم
سلام استاد جانم و مریم بانوی عزیز
چند روزی بود که مثل قبل روی خودم کار نمیکردم و همش داشتم انتقاد و شکایت و غر میزدم و هر روز اعصاب خوردیهام و ناراحتیها بیشتر میشد و هر روز یه چیز جدید پیش میومد که من بخوام شاکی بشم ازش
تا اینکه از خدا هدایت خواستم و زدم روی مرا بسوی نشانه ام هدایت کن
و هدایت شدم به این قسمت هم نوشته دوست عزیزمون بعنوان متن انتخابی خیلی تاثیر گزار بود اون قسمتی که گفته در بدترین شرایط ببینین چه چیزهایی دارین که نبودشون اوضاع رو بدتر از این میکرد؟!
وقتی فکر کردم دیدم خیلی چیزهای مثبت تو زندگیم هست که توجه به اونها اوضاع زندگیمو بهتر میکنه
دیدم همین افرادی که دارم ازشون گله و شکایت میکنن خیلی نکات مثبتی دارن که واقعا من خوشم میاد بخودم گفتم چرا نکات مثبتشو نمیبینی چرا فقط داری منفیهارو میگی
بخودم گفتم مگه نمیدونی قانون جهان هستی چیه؟
مگه نمیدونی وقتی به هرچی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه
پس چرا دوباره برگشتی به چندین سال قبل
و سعی کردم نکات مثبت همین لحظه مو ببینم و لذت ببرم از همین لحظه ام از چایی که میخوام بخورم لذت ببرم همینکه این وقت و زمان برام فراهم شد که بتونم بیام سایت و این حرفهارو بنویسم و بخودم بیام این خودش یه نکته مثبته
خودش توجه به زیباییهای این سایت و این فایله
همینکه اخر این فایل مریم جانم فرمودن
زیبایی همه جا هست زیر زمین بالای زمین تو اسمون زیر دریا واقعا خدایا شکرت
واقعا زیبایی همه جا هست فقط کافیه زاویه دیدم رو تغییر بدم فقط کافیه به نازیباییها توجه نکنم و زیباییها و نکات مثبتی که هستو ببینم و بازگو کنم
اونوقته که همچی بهتر و بهتر میشه
خداجونم شکرت که هستی و هر لحظه مرا هدایت میکنی
خدایا شکرت بابت وجود استاد عباسمنش و مریم جان و این سایت الهی
این شکر گزاری هر روز منه
با سپاس فراوان ️️
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا منِ نقطه، هیچی نمی دونم تو دانای نهان و آشکاری
تو رب العالمینی
پس از خزائن علم و حکمتت بر علم و حکمتم بیفزای … علم و حکمتی از جنس علم و حکمت سلیمان
خدایا از شر نجواهای ذهنم… از شر باورهای ناهماهنگم … از شر قل و زنجیرهای نامرئیِ باورهای محدودکننده ام، به تو پناه میبرم
ای خیر الرازقین… ای ارحم الراحمین… ای کریم… ای غنی… منو از عوامل بیرونی بی نیاز کن … منم می خوام غنی بودن رو در همه ابعاد از سرراست ترین و لذت بخش ترین مسیر، تجربه کنم
آمین
================================
سلام به همه
امروز 21 دی ساعت 1:15 بامداد
وقتی دیدم نجواهای ذهنم داره حالمو بد می کنه
رفتم حموم یه دوش گرفتم
استاد جالبه که زیر دوش مدام داشتم این آهنگ رو زمزمه می کردم در حالیکه اصلا یادم نمیاد چند سال پیش شنیدم یا خوندم
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
استاد مدام این دو مصرع رو خوندم و جالبه اینجا هم دقیقاً همین ترانه بود… اینم نشونه:)))
از حموم اومدم بیرون و نشستم با خدا حرف زدن
و جالبه که رشد خودمو دیدم
نیومدم گریه کنم
چون گفتم دختر اگه از اوضاع راضی نیستی بعنی فرکانس هات مناسب نیست
تمام
پس باید مهارت پیدا کنی فرکانس های مناسب ارسال کنی
اینجا متوجه رشدم شدم
آخه دفعه های قبل میومدم گریه می کردم
ریشه اش همون مذهب بود دیگه
انگار می خواستم اینجوری خدا احساساتی بشه و درخواستم رو اوکی کنه
و دوم اینکه متوجه شدم ریشه حال بدی هام چیه
مقایسه
مقایسه
مقایسه
آره داشتم می گفتم تو این همه داری تقلا می کنی اون وقت فلانی بدون تقلا اینقدر راحت داره زندگی می کنه
راحت همه چی بر وفق مرادشه
استاد همون فلانی، شخصیتش طوریکه با خودش در صلحه
و همه چی بر وفق مرادشه
بازم قانون داره بهش جواب میده
درسته که مثل ما به ریشه و اصل آگاهی نداره
ولی شخصیتش هماهنگه
باورهای خوبی داره
بعد ذهنم داشت شخصیت قربانیم رو بالا می آورد
که من چرا تو خانواده ای بزرگ نشدم که شخصیتیم اینطوری باشه که نیاز نباشه اینقدر تقلا کنم
استاد واقعیتش کمی خسته شدم
اما جا نمیزنم
ادامه میدم
ادامه میدم
فقط این مسیرِ که جواب میده
دیگه سخت تر از سنگ که نیستم
سنگ هم بالاخره در برابر مداومت قطرات آب شکل می گیره
بالاخره منم شخصیتم تغییر می کنه
بالاخره هماهنگ با قانون میشه
خداروشکر اینبار ریشه های حال بدی ام رو فهمیدم
این یعنی رشد
آفرین به تو سارا بانو
آفرین که امروز بهتر از دیروزت بودی
آفرین که تو این حال بد به خودت گفتی :
سارا جان ببین فقط خودت باید حال خودتو خوب کنی
هیچ کس وظیفه نداره حال تو رو خوب کنه
و اصلا نمی تونه
چون این خلأ ناهماهنگی بین ذهن و روح، با هیچ عامل بیرونی پر نمیشه
آفرین دختر
راضی ام ازت
خدا ازت راضی باشه
عاشقانه دوستدارم
و ایمان دارم خواسته هات رو تجربه می کنی
خدایا شکرررررت
که موفق شدم از مدار ناسپاسی خارج بشم
الان حالم خوبه
به نام خدای بخشنده مهربان
برای حضورت هر لحظه شکرت به خاطر زیبایی که تو آسمونو زمین و دریا و هر چیزی که فکرش بکنی نقش بستی شکرت برای اینکه منو تو راه دیدن و درک کردن تو هستم و در هدایت حظهای تو هستم ایدهای که الان اومد شکرت واقعا چیزی که جدیداً فهمیدن احساس خوب همیشگیه و اینم بگم هدیه الانم یه بسته خوشگل گوشته با اینکه یه عالمه گوشت داریم اینارم جدید آقایی الان برام گرفت و فرستاده بود و شکرت خدا جونی و اینکه برای حس خوب تو توی هرجا که باشی ایران یا آمریکا هر سنی که داشته باشی هر شغلی که داشتی هر کاری که بکنی دورت پر از نعمته تو زمین باشی یا آسمون یا تو دریا همه جا پر از زیباییه و لذته س هرجا که باشی میتونی لذت ببری احساس خوب داشته باشی و وصل شی به خدا ن عکسهایی که استاد میگرفت از توی اون تاریکیا عکسهای نابی در میآورد پر از لذت خیلی خفن بودن من هم واقعاً میخوام تو زندگی معمولی دای بینهایت زیبا رو ببینم و باهاش همراه باشم
خدایا هرانچه که در زندگیم دارم از آن توست
خدایا شکرت،
هر روز ما را بی هیچ منتی سر خوان نعمتت میهمان میکنی
چه شکر کنیم و چه فراموش.
خدایا شکرت که تو خدایی ات را میکنی حتی اگر من بندگی یادم برودخدای من
در هر ثانیهای که میگذرد
بی شمار نعمت بر من ارزانی میکنی
تپش قلب، دم و بازدم.
دیدن و شنیدن
لمس کردن، نبض زدنها
پلک زدن، فکر کردن
و … نعمات بیشماری که از شمردن آنها ناتوانم
خدایا شکرت برای هر آنچه که به ما بخشیدی..
وباز این شعر زیبااااااا رو زمزمه میکنم
(فضل خدای را که توان شمار کرد
یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد)
خدایا شکرت بخاطر این مسیر توحیدی وسایت
که باعث شده دوباره از نو متولد بشم و امید به زندگی هرروز بیشتر وبیشتر بشه و سرگرم روز مرگی هااااام نشم..
خدایاشکرت کمکم که درک بهتری از این قانون داشته باشم که خودم خالق زندگیم هستم و در کنار توحید میتوانم به راحتی هرانچه را دوست دارم در زندگیم داشته باشم خلقش کنم.
خدایاشکرررررت
سلام به خانواده دوست داشتنی و توحیدی ام
من توی کل فایل داشتم به این فکر میکردم که اونی که بخواد از زندگی لذت ببره توی دل کویر، توی دل کوه، زیر زمین و هرجایی که باشه از زندگی لذت میبره که خانم شایسته آخر فایل تأکید کردن
استاد من بی نهایت تحسینتون میکنم
چقدر خوبه همیشه به دنبال کشف طبیعت باشیم و همیشه سعی کنیم از لحظه لحظه زندگیمون لذت ببریم
من هرموقع چهره استاد رو میبینم ذوق و شوق و حس خوب موج میزنه
من با تموم سلولهای بدنم سعی میکنم ازتون الگو بگیرم و مثل شما باشم
الله و اکبر از این همه زیبایی
واقعا استاد وقتی عینک بدبینی رو برداریم چقدر زندگی قشنگ میشه
کنار محل زندگی پدری من(جایی که بزرگ شدم) ی چشمه هست
درسته من از بچگی به طبیعت علاقه داشتم و زیاد نیومده اینجا، ولی هیچ موقع به دنبال لذت بردن تمام و کمال از اینجا نبودم
ولی حالا دیگه نه
تقریبا 99درصد آخر هفته هایی که میام این منطقه، همه میدونن منو از ساعت 6 تا 8 صبح باید سر چشمه پیدا کنن، سرما و گرما هم نداره
میام فایل های شمارو پلی میکنم عشق بازی میکنم
تابستونا با پسرم میایم داخل آب کلی لذت میبریم و زمستونا هم میام کنار آب می ایستم و از فضا و آب روان و همه قشنگی های دنیا لذت میبرم و خداروشکر میکنم
و اما باور های مورد نیاز امروز
درسته یاد گرفتم کارامو عقب نیاندازم و در اولین فرصت انجام بدم ولی باید توحیدی تر عمل کنم
وقتی جهت پیشرفتت خدا بهت راه رو نشون میده، یادداشت کردن و پشت گوش انداختن اصلا درست نیست، باید همون موقع و در اولین فرصت اقدام کنی و من در این مسیر فوق العاده جای کار دارم
من وقتی خواسته ای دارم خدا خدا هدایتم میکنه و هم باید درجا چشم بگم و اقدام کنم
چون اون ایده ماله خواسته من توی اون لحظه ست، و نیازه زود انجام بشه تا هدایت های بعدی بیاد
مورد بعدی اینه که باید سعی کنم اطرافیانم رو اونجوری که هستن قبول کنم، قطعا اونا عوض نمیشن و این من هستم که میتونم عوض بشم
پس باید زندگی رو آسون بگیرم و به کارای اطرافیانم حتی اگه خلاف خواستم باشه بخندم
حرص خوردن و عصبی شدن هیچ کمکی به من نمیکنه
مورد بعدی اینکه نیازی نیست مدام به سرانجام کارها فکر کنم و ذهنم رو درگیری کنم، درسته اتفاقی که این هفته دارم برای تلاش میکنم، ی اتفاق فوق العادست و مبلغی که از این کار وارد زندگیم میشه بی سابقست ولی نیاز نیست ذهنمو درگیر نتیجه کنم
من واگذار کردم به خدا و از اون خواستم و بر دوش خدا سوار شدم
پس همیشه درست ترین کار را به من الهام میکنه و بدون شک اگر هم این اتفاق این هفته برای من نیافتاد قطع به یقین در آینده نزدیک و در وسعت بزرگتر واسم اتفاق می افته اگر اگر اگر اگر اگر اگر تکااااااااااملم رو درک کنم و نتیجه کارها و به خدا بسپرم
راستی استاد الان ساعت 8 صبحه و اومدم پیش همون چشمه و کلی لذت بردم، جای همتون خالی
دوستون دارم
خدانگهدار