https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-23 05:34:172024-09-12 09:02:40سفر به دور آمریکا | قسمت 80
329نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
تبریک تبریک به دوست عزیزم بابت رسیدن به عشقشون. حقیقت رو بگم، لحظه اول نسبت به اون خانم قضاوت کردم که بابا با این سن نامزدی کردی و خوشحالی؟ اما فقط یک لحظه بود و بعدش گفتم بابا آفرین به امید و روحیه ای که دارید و اینکه حالا به عشقتون رسیدید شاد هستید و دارید ازش لذت میبرید به همین خاطر یه حس خیلی خوب بهم دست داد و گفتم ان شاالله خوشبخت باشی که بدون توجه به اینکه شاید از طرف بقیه مورد قضاوت قرار بگیری داری شادی و عشق رو تجربه میکنی.
بارون که همسفر همیشگی ما بود از اول این سفر جذاب و فوق العاده تا حالا… این یعنی خداوند کوله بار نعمتاش رو هر جا شما برید میاره و روی سرتون خالی میکنه و من از دیدن این بارونهای زندگی بخش چقدر لذت میبرم، خداوندا سپاسگذارتم بابت هر نعمتی که بهم دادی…
خوشم میاد که بی خیال این غار گردی نشدید و با اینکه یک بار رفته بودید مجدد تور درجه 1 رو گرفتید و اونقدر خودتون رو لایق دونستید که از بهترین امکانات حداکثر استفاده رو ببرید آفرین و احسنت بر شما و حقیقتا منم لذت بردم. زیبایی های زیر زمین بسیار شگفت انگیزتر و پر رمز و رازتر از روی زمینه و اینکه چقدر خداوند ما حسابگر و دقیقه، چقدر زیبا و جالب همه چیز رو اون زیر که هزاران کیلومتر زیر پای ما هست رو خلق کرده و هزاران آفرین بر ما انسانها که این رازهای خداوند رو کشف میکنیم و به بهترین و عالیترین شیوه هم ازشون لذت میبریم و هم ثروت سازی میکنیم. چقدر نورپردازی های داخل غار زیبا و اسرارآمیز بود و نفس رو توی سینه حبس میکرد، خیلی عالی بود یه تور پر ماجرا و هیجان انگیز…
و اون قطرات آبی که جلوی دهانه غار روی زمین میچکید رو خیلی دوست داشتم و یه لحظه خودم رو زیر اون قطرات آب گذاشتم که داره روی صورتم میخوره و زندگی می بخشه، خدایا ممنونتم که زیبایی ها و نعمتات تمام نشدنی هستن…
چقدر لذت بردم از پدر و مادرایی که نه تنها خودشون لذت رو تجربه می کردن بلکه بچه های کوچولوشون رو هم توی این لذت بردن سهیم کردن. مریم عزیزم درست گفتن که ما همش میگیم با بچه نمیشه مسافرت رفت، سخته ووووو اما توی کل این سفر دارم مدام میبینم که بچه ها در اولویت انواع تفریحات و لذتها هستن، آفرین به این طرز تفکر و نگاه . گفتنی ها زیاد و لذت ها تمام نشدنی.
استاد عزیزم، مریم خواهر گلم و مایک دوست داشتنی امیدوارم هر روز و هر روز باران نعمت های خداوندی بر سرتون بباره و در کنار هم شاد، سالم و خوشبخت باشید و سپاس بابت ثبت و ضبط این دقایق خاطره انگیز برای ما.. دوستتون دارم.. خدانگهدارتون..
سلام دوستانم و خانم شایسته عزیزم و استاد بهترینم ????
معبودم سپاس برای عظمت و شکوه آفرینشت پروردگارا سپاس که از عشق خودت در وجودمون نهاده ای و چنین ما را بالا میبری از عشقت. خداوند مهربانم همه چیز جلوه ای از توست از این همه زیبایی در زیر زمین و از عشقی که در وجود بندگانت قرار داده ای که چنین دل را به لرزه می اندازد معبودا چگونه شکرت را به جای آورم چطور این همه عشق تو را بببنم و به تو فکر نکنم از سنگهای که زیر زمین به زیبایی تراشیده ای خدای من این همه عشق در وجود اون خانم رو به وجد آورده بود همه از توست همه تجلی بخش عشق و زیبایی توست یا رب من. معبودم نگاه زیبایم از وجود توست از خود خود توست همه تویی و بس.خدای من همه جا تو رو میبینم همه تویی.
چگونه میتوان شکرت را به جای آورد ای معبودم به من بگو چطور میتوانم شکرت را به جا بیاورم و سیراب شوم خدای من چطور میتوانم مست شدنم از تو را و حس کردنت در وجودم را شکر گویم چطور میتوانم تو را وصف کنم چطور میشود عظمت و قدرت و شکوه و عشق تو را ستود چه بگوییم که لایق تو باشد.
خدایم توان و ظرفیت بیشتری عطا کن تا جلال و شوکت و عظمت بینهایتت هر چه بیشتر در قلبم جای گیرد درونم را چنان وسیع گردان تا بیشتر لبریزت گردم که من تشنه ی حتی جرعه ای بیشتر از درک عشق تو هستم.
خدای من میدانی که چقدر تشنه ام که دستم را میگیری و مرا به تماشای خلقتت مینشانی و به وجودم عشق بیشتری سرریز میکنی معبودم تمام تنم به لرزه می افتد از این جلال و عشق که در تک تک خلقتت هویداست چگونه میتوان شکرت را گفت چگونه میشود بیان کرد.
خداوندا شکرت برای قلبم که از تو روشن شده و یادت که هر لحظه همراهم هست.
بینا شدنم تولد دوباره ی هر روزه ام را چگونه شکر بگویم سپاسگزار شدنم مجنون تو شدنم را چطور میتوانم شکر بگویم.
ای عظمت بینهایت پاییز عاشقانه ام با تو را چگونه جشن بگیرم این حس نو و جادویی رو که اصلا نمیدانستم وجود دارد و هست ولی نمیدانم چطور در من بیدار شده و به من عطا نمودی را چگونه شکر میتوانم گویم معبودم توجه خاصی که روی خودم از تو میبینم و تا حالا اینگونه حس نمیکردم را چه بگویم. ریزش نعمتهای بینهایتت و حسهای بینظیری که مرا دعوت میکنی به آن و تغییر تمام زندگیم تا این حد را اصلا نمیدانستم وجود دارد و میشود تجربه کرد ولی تو مرا هدایت کردی بدون اینکه من بدانم به کجا میخواهم بروم و بدانم چه در انتظارم هست مرا به دنبال خودت کشاندی و به دنیای نور و سعادت آوردی به سرزمین عشق و پریان آوردی مرا تو خود هدایت کردی من این هدایت را چطور شکر گویم اگر این عشق تو به بنده ات نیست پس چه هست خدای من. این بهشت هر روزه ام را این خاص بودنم برای هدایت به مسیر خودت و بیدار شدنم را با تمام وجودم از تمام قلبم فقط میگویم شکررررررت خدایم.
خانم شایسته گفتن به کجا باید بریم گفتم واقعا کجا میخوایم بریم؟ رومون سمت خدا هست؟ آیا حواسمون به تعالی روحمون به حس کردن و دیدن او در همه چی و هر جا هست یا در هیاهوی زندگی و طی زمان بدون درک حضور او در هر لحظه فقط پیش میریم؟
زندگی آسونه با حس حضور خدا در درونمون رفتن به درون غار با بچه کوچیک آسونه با اعتماد به خدا.
رد خدا رو همه جا میشه دید در زیر زمین در رقص درختان در باد در نوریی که از درون غار پیداست در چکه های آبی که از غار میچکد در آرامش اون کودک. کجاست که بنگرم و او را نتوانم ببینم. و چه سپاسی بالاتر از دیدن و غیر از او ندانستن و با تمام وجود از او پر شدن و نگاهی از سر ایمان و عشق به همه چیز و با تار و پود وجودت حس کردن او در خودت و با عمق جان همه را از او دانستن و به غیر او ندانستن خدایم این تغییر نگاهم و سرشار از تو بودنم را شکر معبودم.
خانم شایسته جانم و استاد بهتر از جانم بینهایت ممنون و سپاسگزار از وجود نازنینتون از مهربونی و قلب پر از عشقتون از این سفر قشنگی که رفتین و ما رو هم سهیم کردین. پاینده و برقرار باشید
مثل همیشه عاالی هستی مریم جون و باز چشم مارو جلا دادی به بخشی دیگه از گستردگی زیبایی های جهان…
قواینین خداوند صدها متر زیر ه زمین هم چه عجایبی حیرت انگیزی خلق کرده… که البته با وساطت ادم ها ( نور پردازی و پله و نرده و….) مکانی شده واسه تفریح و سپاسگزاری بیشتر.
مریم جوون دست مریزاد بهت که حتی در اون شرایط هم واسه ما فیلم تهیه کردی. ممنونم ازت.
و باز هم منو یعنی ذهن منو قلقلک دادی بااین فایل..
چون منم از جمله همون افرادی هستم ک میگم با بچه نمیشه یا حداقل سخته یسری تفریحاتو انجام داد.
یعنی من اگه جای اون خانوم بودم قطع به یقین با کوچولوم نیومدم داخل غار!
چون میگفتم نمیشه بابچه چرا بخودم سختی بدم و هی بخوام مراقب اون باشم . من میخوام فقط لذت ببرم نه اینکه حواسم به بچه باشه تازه جای باون خطرناکی!
الان دارم ازخودم سوال میکنم یعنی میشه حتی اونجاهم به بچه فکر نکرد یعنی نگرانش نبود و فقط اونو سپرد بخدا..
اخه من الانم ک با خواهرزادم ک 4سالش هست میریم بیرون مدام مراقبشم..
فکنم کلا از بیخ و بن مشکل دارم :))
انگار من میخواد مراقبش باشم…
خداوند انگار اونجا حضور نداره ک خودتو همه کاره میدونی!
نمیدونم شاید هنوز ایمان و توکلم ضعیفه…. :(
من خودم الان با وجود اینکه 30 سالم هست و چندین سال از ازدواجم میگذره به فکر بچه نبودم دقیقا به همیین دلیل ک الان کار و درس وکلاس دارم ویسری کارهایی که قبلا باید انجام میدادم الان دارمم انجام میدم و علایقی ک تازه کشفشون کردم درخودم و الان پی شونو گرفتمو وقت واسه بچه بالا پایین کردن ندارم!
یا هنوز یسری تفریحات نرفتم!
و البته ته مونده یسری باور مخرب درمورد سلامتی ..
حالا ک دارم امثال این فایل هاتو مریم جون میبینم میفهمم ک چقدر باورهای مخرب دارم.. حتی الان ک دارمم مینویسم با خودم میگم که بابا من نمیخوام بخودم سختی بدم خب چرا باید این همه کار داشته باشم بچه دارم بشم یا چرا باید این خلوت قشنگمو از دست بدم…
همه چی به نوبت!
چقد حرف تو ذهن بود که برون ریزی شد!
خلاصه که خوب داری شخم میزنی مارو مریم عزیزم…
امیدوارم منم برسم به باورهای قشنگ و قشنگ تر که میشه هم خدارو داشت هم خرمارو..
تو این قسمت اولین چیزی که منو جذب خودش کرد ابراز صادقانه احساسات اون خانوم بود وبطور کلی مردم اونجا این نکته بسیار مثبت رو دارن که احساسی که دارن و بیان میکنن واقعا همونی هست که نشون میدن اگه میگن که ازت خوشت میاد واقعا خوششون میاد و بالعکس موردی که تو کشورمون خیلی کمه یا برعکسه متاسفانه
دومین نکته تمیزی اون محله که اثری از زباله و بطری آب معدنی و… نیست
واقعا ازتون ممنونم بخاطر این عشق بی نظیرتون برای ثبت و تدوین این زیبایی ها برای ما
هرقسمت که میبینم تشکرمیکنم تو دلم ولی حیفم اومد که نیام و اینجا ننویسم
تنبلیم میومد و میگفتم کاش یه لایکی داشت فایلا لایک میدادم
ینی همون چند دیقه اول فایل کلی کلی برام درس بود
اینکه نه تیپ و هیکل مهم نه سن نه قیافه نه طرز لباس پوشیدن نه تناسب اندام و نه هزارتا عامل دیگه که ما انقدر تو صفحات مجازی و تبلیغات دیدیم که ذهنمون پره
واقعا حرف استاد که میگه تو باخودت هماهنگ باش بقیه چیزها حل میشه
اگه من بتونم خودمو همینجوری که هستم بپذیرم و دوست داشته باشم مسلماافرادی هم خواهند بود که منو اینجوری بپذیرند
در بدترین حالت برا این ذهن منفی نگرم همون یه نفر پیدا میشه که منو به خاطر خودم بخواد و عشق واقعی رو تجربه کنم
فوق العاده بود ینی
ینی همین یه صحنه برای من توخیلی زمینه ها کمک میکنه که به خودم بگم ببین هانیه یاد اون خانوم بیفت لازم نیست فکر کنی به حاشیه های الکی
دیدی اصلا سعی هم نکرده بود خودش رو از سنش جوون تر نشون بده
نه رنگ مویی نه لیفت ابرویی نه کاشت مژه ای نه پاکسازی پوستی نه جراحی برا هیکل نه لباس شیک و برند
در اوج سادگی و در صلح بودن با خودش یه خواستگاری باشکوه ازش شده که اون لحظه با هدایت خدا ضبط شده و الهام بخش هزاران نفرمون شده
شاید برای اون خیلی طبیعی اونجوری بودن و بنظر اون کار خاصی نباشه که انجام داده
ولی ماها و جوامعی که توش بزرگ شدیم وتحت تاثیر رسانه ها قرار گرفتیم میفهمیم که کار اون چقدر خاص و روش اون چقدر راحتتر و دلچسب تر و بی دردسرتره و اخرشم عشق خالص رو به همراه داره
ولی ماها که تو ذهنمون تیپ و هیکل و سن مهم اگه وارد رابطه هم بشیم چون از بنا درست نچیدیم همش فکر میکنیم اگه هیکل مخراب شه یا سنم بگذره حتما دیگه منو دوست نخواهد داشت و هر نفر خوش هیکل ترو جوون تر از خودمون رو ببینیم فکر میکنیم که پارتنرمون توجهش به اونه وخودمون رو تخریب میکنیم
من خیلی دارم رو این زمینه رو خودم کار میکنم وبهتر شدم ولی مطمئنم یکی از پاشنه های آشیل منه
و این فایل برای من باورهای قدرتمندکننده تری ساخت
اینکه عشق واقعی تو هرسنی ممکن
با هر قیافه وهیکلی
و واقعا اون خانوم چون با خودش در صلح بود من هم دوسش داشتم و عاشق لبخندش و صورت و گونه های زیباش شدم و به دلم میشست
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته خداروهزارمرتبه شکرت که مامیتونیم زیبایی هارو بواسطه شما ببینیم این غار بسیارزیباست و من بارها فایلشو نگاه کردم فوق العاده بود واون خانم که دوست پسرش ازش خواستگاری کرد بسیار یه قسمتی ازوجودمو تکون داد یه قسمتی ازوجودم که پنهان بود باورهای مخفی وجودم که تازه پیداش کردم ازهمتون ممنونم بابت تهیه این فایلها
بر استاد توحیدیم ، بانو شایسته ی بی نظیرم و مایک عزیزم و دوستان فوق العاده ام
شروع این قسمت با احساسات خانمی که جلو دوربین بود کلی منو ذوق زده و احساساتی کرد ، چقدر باهاش احساس هماهنگی کردم ، وجودم به خاطر ذوق و شوقش چقدر تحسینش کرد . اگه بگم با اشک شوقش اشک ریختم شاید خنده دار باشه . ???
این فایلای مربوط به غار انگار اون لایه های مخفی وجودیم رو شخم زده و باورهای کهنه و محدودم رو برام واضحتر کرده !
چطور من جاهایی شرکم رو نفهمیدم و اون رفتار اینقدر برام زیبا جلوه داده که عین توحید میدیدمش .
در عین اینکه میتونستم دل بسپرم و رها کنم چسبیدم و در بند کردم .
امروز فهمیدم که تو عهد شکستن قهارترم تا در پایبند بودن .
امروز بهم گفته شد حتی اگه بیشتر از صد بار عهد شکستی باز هم برگرد ، تو هیچکی جز من رو نداری . ????( میبینید حتی بهمون گفته شده فقط تا صد جا داری نه بیشتر ، ولی امروز این مرز برام شکسته شد ، نه اینکه بخوام عهد شکنی بیشتری کنم بلکه خیالم از رافت و مهربانیش بیشتر بشه و تو پایبندی و تعهد قوی تر باقی بمونم)
امروز با نزدیکی و قرب بیشتر هلهله کنان رو ابرا پای کوبی و شادی کردم و فریاد بندگی سر دادم .
سرمست و مدهوش این حس یکی شدنم که جسمم گنجایشش رو نداره بلکه روحم رو به رقص و پرواز درآورده .
میدونید کجای فایل این حس یکی شدنم بیشتر برام واضح شد ؟؟ همونجاهایی که بچه ها رو نشون دادید ، اونا فقط ظاهراً بچه اند ولی درونشون اینقدر وسیع و بزرگه که نتونستم از رو در رو شدن باهاشون مقاومت کنم .
قسمت های تنگ و باریک غار چقدر حس نزدیک بودنم رو بیشتر میکرد ، درک کردم خالق با شکوه و وسیع میتونه حتی تو قعر زمین تو تنگ ترین و تاریک ترین نقطه کنارت باشه و ترس بی مفهمومه وقتی حسش میکنی !
عاشق خنده ی از سر ذوق و شوق خانمی شدم که بلیط ها رو دریافت میکرد ، خنده هاش عجیب بر دلم نشست . چقدر احساس شادی فراوان داشت ، با خنده هاش رضایت و آرامش رو القا میکرد .
از رابطه الهی و عاشقانه تون هر چی بگم کم گفتم ، یعنی از تحسین و عشق ورزی و احترام متقابلی که برای هم قائلید میشه به عمق رابطه پی برد . شکر و سپاس بی انتها برای عشق بی نظیری که تجربه می کنید .
خانم شایسته عزیزم ریز بینی شما رو تحسین میکنم از تحلیل باورها گرفته تا بیان نکات مثبت هر موضوعی که به صورت حرفه ای انجام میدید .
اینکه بتونم خودم رو از بدنه جامعه ای که از صبح تا شب در حال دویدن هستند و فقط تمرکزشون بر کار فیزیکیه و تلاش فیزیکی رو مساوی با خوشبختی میدونن ، جدا کنم و بر نجواهای ذهنم مسلط بشم تا الهامات رو بشنوم و خودمو روز به روز بیشتر به منبع وصل کنم ، هنر کردم ، و گرنه همنوا شدن با جماعتی که نمیدونند به کجا می خوان برند ، راه به جایی نداره . گفته شایسته جانم ” ما داریم کجا میریم .! ” تلنگری بود بر حالم تا خودمو پیدا کنم و به خودم یادآوری کنم که نیاز نیست بِدِوَم تا عنان کار از دستم دربره . همه چیز تو آرامش و حال خوب بدست میاد .
اینقدر این تصاویر حرف واسه گفتن داره که ساعت ها میشه نوشت و تکرار کرد و تکرار کرد که بر جان دل نفوذ کنه .
از دیدن لایک سبز ویژه که به کامنت قبلیم داده شده بود اشک ذوقی از چشام جاری شد که نشانه ی تائید حالم بود ، چیزی که من خواستم همین نشانه هاست تا انگیزه ی راهم بشه .
استاد عزیزم بی انتها سپاس گزارم برای امکانات سوپر فوق العاده سایت که روز به روز هم داره بیشتر میشه .
دوستان عزیزم نظراتتون فوق العادست ، کلی انرژی میگیرم و حالم خوب میشه . ???
سلام به من ، که میخوام و بی هیچ سعی و تلاشی اجابت میشه ، تنها بخش سختش ، دست از نجواهای ذهنی کشیدنه و بقیه ش میشه مصداق؛کن، فیکون . بخواه موجود میگردد.
شما عالی هستین ؛ استاد ، مریمی که بحق شایسته ست و مایک نازنین ، انگار دست خدا شدین تا آرزوهای ما رو محقق کنید ، بزرگ و کوچیکش فرقی نمیکنه، مدلش فرقی نمیکنه ، مهم کسب آگاهی در برداشتن ترمزها هست که دیگه اون موقع هست که از رانندگی در جاده زیبا ،بیکران و سراسر اعجاب خدا لذت غیر قابل وصفی میبریم
خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
از اونجایی که در سفر هستم و کمتر میرسم فایلها رو ببینم اما بطرز عجیبی از کوچکترین وقت برای خوندن نظرات عزیزان استفاده میکنم و خودم رو به دریای الوهیت وصل میکنم
دوستان واقعا دیدگاهتون زیباست ،پرمغزه ،کورس دانشگاهیه که وقتی اونجام گذر زمان رو متوجه نمیشم ، گویی show room محصولات استاده که رهروها میان و دانش و تجربه شون رو به اشتراک می ذارن
امشب هم مطابق معمول با خوندن نظرات دوستان به دیدن این بخش از سفرنامه هدایت شدم و با وجود خستگی شدید اونرو دیدم ، با دیدن اشک و شوق و لرزش این نشونه ناب الهی اشک شوق می ریختم و خدا رو برای اینکه معجزاتش رو توسط افراد غیرقابل انتظار و در زمان و مکان غیر قابل انتظار رو میکنه شکر گفتم ، وقتی خدا بخواد یه پیغام رو برسونه مریم رو شایسته دیدن این صحنه میکنه و اونم از دستشویی که شاید در حالت عادی ارزشی نداشته باشه یکی از ناب ترین و خاص ترین لحظات این سفر رو ثبت میکنه
بقیه چیزا رو دوستان گفتن و تکرار مکررات نمیکنم بخش جالبش اون موزیک آخر بود که وای ی ی ی ی ی ی ی ی ی ، عین همون معجزه در دستشویی و خبر مسرت بخش تقاضای ازدواج برای بنده نازنین خدا با اون سن و سال، برای من پیام داشت . من پریشب یه بخشی از این موزیک رو در فایلی شنیدم و دلم میخواست کاملش رو داشته باشم ، کمی اینور و اون ور کردم موفق نشدم چون اسم آهنگ رو نمیدونستم ، فقط دلم میخواست و رهاش کردم و انگار برداشتن پا از روی این ترمز ، مصادف شد با هدایت به اینجا و داشتن غیرمترقبه اون .
این یه بخش کوچیک از کار با قوانین ثابت این دنیاست که وقتی اینقدر ش انجام میشه اگر با همین فرمون جلو برم سایر خواسته هام هم محقق میشه
واقعا وقتی دستمون رو تو دست خدا میذاریم اون جلوتر از ما میره و ما رو به مقصد میرسونه؛ خدایا شکرت که هستی ، همه جا و امروز بیش از پیش بهت مطمئن شدم و مهر تاییدت رو بر حضورت در این خانواده زدی
ممنونم عزیزان دل ؛ استاد، مریم بانو و مایک عزیز و همه خانواده دوست داشتنی من در اینجا
داشتم یه قسمت ۸۰ ام سفرنامه رو میدیدم قسمتی که با دیدنش اشک تو چشم خام حلقه زد و بعد دیدم که متن این قسمت اومده و با خوندن نظر دوستای خوبم اشک از چشمام جاری شد و توی این لحظه من فقط سپاسگزارم بخاطر اینکه توی همچین فضایی وارد شدم با چه همسفرای خوبی. راستی این تور غارگردی شبیه سفرنامه ی خودمون نیست؟ داریم باهاش زندگی کردن رو یاد میگیریم همراه شدن با مسیر جریان پیدا کردن مثل آب. توی قسمت قبلی خدا رو شکر کردم بخاطر راهنمای تور مهربون که هر بار ما رو میدید لبخند میرسد دست تکون میدان و بهمون سلام داد، حالا توی این قسمت یه خانوم مهربون دیگه خدایا صد هزار مرتبه شکرت. به خودم گفتم ببین مهتا ببین داره ظرفت با چه قانون ساده ای مثل سپاسگزاری بزرگ تر میشه. چند وقته که دیگه حتی برای بیدار شدند هم به آلارم هم احتیاجی ندارم میان خدا خودش منو هدایت میکنه. وقتی میخوام برم مدرسه تا همه هول میزنن من به خودم میگم همیشه به خودم میگم نه من همیشه به موقع نبریم و از اون لحظه که هدایت رو به دست خدا سپردم کاری نیست که اشتباه انجام بشه اتفاقی بدی نیست که بیوفته خدا رو شکر که همه چیز خوبه همه ی اتفاقا خوبه. ما در زمان درست در مکان درست هستیم.
واقعا ریحانه جان رو درک میکنم وقتی میگه شما الگوی یک انسان فوق العاده برای من هستید. لحظه ای که از غار درمیاید شبیه یکی از خواب های که به تازگی دیدم و طرز ساخت اون محیط برای خیلی جالبه. همه ی این ها نشونه است از کاری که یه خدای بزرگ انجام داده یه معمار فوق العاده.
خانواده های که با بچه هاشون میان اینجا منو یاد فیلمایی میندازه که بچه ها نوش گم میشن ولی این قسمت سفرنامه نمونه ی واضح و واقعی هست که داره میگه ببین اشتباه بود ببین داشتن چیزهایی ذهن بیمارشون ساخته بود رو به خوردت میدادن ولی الان خدا دست یه خانم فوق العاده دوربینش رو داده و داره هدایتمون میکنه واقعا اگه این هدایت نیست چیه. سپاسگزارم سپاسگزارم و سپاسگزارم از خدا و همه ی همسفر های عزیز و دوستداشتنیم
سپاسگزارم خانم شایسته ی عزیز با این ویدیو ها از خوشحالی اشک شوق میریزم، با تموم وجود با آهنگ های عالی ای که انتخاب می کنید میرقصم و توجه میکنم به احساس خوب به اون غار که تهش روشنایی و روشنایی رو می بینم قطرات آب روی پوستم احساس میکنم و بی نهایتا از حس خوب. خدا رو صد هزار مرتبه شکر فقط خدایا شکرت
چقدر عالی احساستون رو بیان کردین ، واقعا مثل اعضای یه خانواده که حتی اگه از هم دور باشن اما یه چیزهایی در خانواده هست که فقط اونا میدونن و باهاش شاد میشن و تحت تاثیر قرار میگیرن ، ما هم در این خانواده همین هستیم ، از دیدن یه فایل همه مون ذوق میکنیم ،اشک شوق میریزیم ، میخندیم، میرقصیم وشکرمون رو به این شیوه بخدا إعلام و إرسال میکنیم و چه نعمتی از این بالاتر
صبح ها بی هیچ آلارمی و فقط با نوازش خدا بیدار میشم ؛ همین امروز صبح با وجود اینکه دیشب ٢ خوابیدم ، ۶:١۵ بیدار شدم ، انگار کسی منو صدا کرد که از جام بلند بشم و برم دم پنجره و طلوع آفتاب رو ببینم ، انگار خدا میگه بنده من همینجور که گوشیت رو شارژ میکنی خودت هم نیاز به شارژ داری و چه زمانی مناسبتر از صبح که همه موجودات انگار میخوان برن روی صحنه و یه سمفونی زیبا گوش نواز ، بنوازن .
الان که اینو براتون مینویسم در بروسارد کانادا هستم و از ترأس منزل خواهرم شهر مونتریال معلومه ،واقعا طلوع خورشیدش بینظیره ، انگار همه جا گرد طلا میریزن ، پرنده ها دسته دسته میشن و برنامه اجرا میکنن واقعا یه پرواز معمولی نیست .
خدا برام این پیام رو داشت ؛ روز و شب میری تو شهر میگردی و داون تاون ، أولد پورت و دیگر جاها و آسمانخراشها رو میبینی ، خوبه اما بیدار شو از خواب درونت و شاهکار صبح و پاشش زندگی توسط من رو ببین
به نام او، سلام به عزیزان و همسفرانم
تبریک تبریک به دوست عزیزم بابت رسیدن به عشقشون. حقیقت رو بگم، لحظه اول نسبت به اون خانم قضاوت کردم که بابا با این سن نامزدی کردی و خوشحالی؟ اما فقط یک لحظه بود و بعدش گفتم بابا آفرین به امید و روحیه ای که دارید و اینکه حالا به عشقتون رسیدید شاد هستید و دارید ازش لذت میبرید به همین خاطر یه حس خیلی خوب بهم دست داد و گفتم ان شاالله خوشبخت باشی که بدون توجه به اینکه شاید از طرف بقیه مورد قضاوت قرار بگیری داری شادی و عشق رو تجربه میکنی.
بارون که همسفر همیشگی ما بود از اول این سفر جذاب و فوق العاده تا حالا… این یعنی خداوند کوله بار نعمتاش رو هر جا شما برید میاره و روی سرتون خالی میکنه و من از دیدن این بارونهای زندگی بخش چقدر لذت میبرم، خداوندا سپاسگذارتم بابت هر نعمتی که بهم دادی…
خوشم میاد که بی خیال این غار گردی نشدید و با اینکه یک بار رفته بودید مجدد تور درجه 1 رو گرفتید و اونقدر خودتون رو لایق دونستید که از بهترین امکانات حداکثر استفاده رو ببرید آفرین و احسنت بر شما و حقیقتا منم لذت بردم. زیبایی های زیر زمین بسیار شگفت انگیزتر و پر رمز و رازتر از روی زمینه و اینکه چقدر خداوند ما حسابگر و دقیقه، چقدر زیبا و جالب همه چیز رو اون زیر که هزاران کیلومتر زیر پای ما هست رو خلق کرده و هزاران آفرین بر ما انسانها که این رازهای خداوند رو کشف میکنیم و به بهترین و عالیترین شیوه هم ازشون لذت میبریم و هم ثروت سازی میکنیم. چقدر نورپردازی های داخل غار زیبا و اسرارآمیز بود و نفس رو توی سینه حبس میکرد، خیلی عالی بود یه تور پر ماجرا و هیجان انگیز…
و اون قطرات آبی که جلوی دهانه غار روی زمین میچکید رو خیلی دوست داشتم و یه لحظه خودم رو زیر اون قطرات آب گذاشتم که داره روی صورتم میخوره و زندگی می بخشه، خدایا ممنونتم که زیبایی ها و نعمتات تمام نشدنی هستن…
چقدر لذت بردم از پدر و مادرایی که نه تنها خودشون لذت رو تجربه می کردن بلکه بچه های کوچولوشون رو هم توی این لذت بردن سهیم کردن. مریم عزیزم درست گفتن که ما همش میگیم با بچه نمیشه مسافرت رفت، سخته ووووو اما توی کل این سفر دارم مدام میبینم که بچه ها در اولویت انواع تفریحات و لذتها هستن، آفرین به این طرز تفکر و نگاه . گفتنی ها زیاد و لذت ها تمام نشدنی.
استاد عزیزم، مریم خواهر گلم و مایک دوست داشتنی امیدوارم هر روز و هر روز باران نعمت های خداوندی بر سرتون بباره و در کنار هم شاد، سالم و خوشبخت باشید و سپاس بابت ثبت و ضبط این دقایق خاطره انگیز برای ما.. دوستتون دارم.. خدانگهدارتون..
سلام دوستانم و خانم شایسته عزیزم و استاد بهترینم ????
معبودم سپاس برای عظمت و شکوه آفرینشت پروردگارا سپاس که از عشق خودت در وجودمون نهاده ای و چنین ما را بالا میبری از عشقت. خداوند مهربانم همه چیز جلوه ای از توست از این همه زیبایی در زیر زمین و از عشقی که در وجود بندگانت قرار داده ای که چنین دل را به لرزه می اندازد معبودا چگونه شکرت را به جای آورم چطور این همه عشق تو را بببنم و به تو فکر نکنم از سنگهای که زیر زمین به زیبایی تراشیده ای خدای من این همه عشق در وجود اون خانم رو به وجد آورده بود همه از توست همه تجلی بخش عشق و زیبایی توست یا رب من. معبودم نگاه زیبایم از وجود توست از خود خود توست همه تویی و بس.خدای من همه جا تو رو میبینم همه تویی.
چگونه میتوان شکرت را به جای آورد ای معبودم به من بگو چطور میتوانم شکرت را به جا بیاورم و سیراب شوم خدای من چطور میتوانم مست شدنم از تو را و حس کردنت در وجودم را شکر گویم چطور میتوانم تو را وصف کنم چطور میشود عظمت و قدرت و شکوه و عشق تو را ستود چه بگوییم که لایق تو باشد.
خدایم توان و ظرفیت بیشتری عطا کن تا جلال و شوکت و عظمت بینهایتت هر چه بیشتر در قلبم جای گیرد درونم را چنان وسیع گردان تا بیشتر لبریزت گردم که من تشنه ی حتی جرعه ای بیشتر از درک عشق تو هستم.
خدای من میدانی که چقدر تشنه ام که دستم را میگیری و مرا به تماشای خلقتت مینشانی و به وجودم عشق بیشتری سرریز میکنی معبودم تمام تنم به لرزه می افتد از این جلال و عشق که در تک تک خلقتت هویداست چگونه میتوان شکرت را گفت چگونه میشود بیان کرد.
خداوندا شکرت برای قلبم که از تو روشن شده و یادت که هر لحظه همراهم هست.
بینا شدنم تولد دوباره ی هر روزه ام را چگونه شکر بگویم سپاسگزار شدنم مجنون تو شدنم را چطور میتوانم شکر بگویم.
ای عظمت بینهایت پاییز عاشقانه ام با تو را چگونه جشن بگیرم این حس نو و جادویی رو که اصلا نمیدانستم وجود دارد و هست ولی نمیدانم چطور در من بیدار شده و به من عطا نمودی را چگونه شکر میتوانم گویم معبودم توجه خاصی که روی خودم از تو میبینم و تا حالا اینگونه حس نمیکردم را چه بگویم. ریزش نعمتهای بینهایتت و حسهای بینظیری که مرا دعوت میکنی به آن و تغییر تمام زندگیم تا این حد را اصلا نمیدانستم وجود دارد و میشود تجربه کرد ولی تو مرا هدایت کردی بدون اینکه من بدانم به کجا میخواهم بروم و بدانم چه در انتظارم هست مرا به دنبال خودت کشاندی و به دنیای نور و سعادت آوردی به سرزمین عشق و پریان آوردی مرا تو خود هدایت کردی من این هدایت را چطور شکر گویم اگر این عشق تو به بنده ات نیست پس چه هست خدای من. این بهشت هر روزه ام را این خاص بودنم برای هدایت به مسیر خودت و بیدار شدنم را با تمام وجودم از تمام قلبم فقط میگویم شکررررررت خدایم.
خانم شایسته گفتن به کجا باید بریم گفتم واقعا کجا میخوایم بریم؟ رومون سمت خدا هست؟ آیا حواسمون به تعالی روحمون به حس کردن و دیدن او در همه چی و هر جا هست یا در هیاهوی زندگی و طی زمان بدون درک حضور او در هر لحظه فقط پیش میریم؟
زندگی آسونه با حس حضور خدا در درونمون رفتن به درون غار با بچه کوچیک آسونه با اعتماد به خدا.
رد خدا رو همه جا میشه دید در زیر زمین در رقص درختان در باد در نوریی که از درون غار پیداست در چکه های آبی که از غار میچکد در آرامش اون کودک. کجاست که بنگرم و او را نتوانم ببینم. و چه سپاسی بالاتر از دیدن و غیر از او ندانستن و با تمام وجود از او پر شدن و نگاهی از سر ایمان و عشق به همه چیز و با تار و پود وجودت حس کردن او در خودت و با عمق جان همه را از او دانستن و به غیر او ندانستن خدایم این تغییر نگاهم و سرشار از تو بودنم را شکر معبودم.
خانم شایسته جانم و استاد بهتر از جانم بینهایت ممنون و سپاسگزار از وجود نازنینتون از مهربونی و قلب پر از عشقتون از این سفر قشنگی که رفتین و ما رو هم سهیم کردین. پاینده و برقرار باشید
سلام مریم عزیزم / سلام استادم..
سلام اعضای خونواده بینظیرم :)))
مثل همیشه عاالی هستی مریم جون و باز چشم مارو جلا دادی به بخشی دیگه از گستردگی زیبایی های جهان…
قواینین خداوند صدها متر زیر ه زمین هم چه عجایبی حیرت انگیزی خلق کرده… که البته با وساطت ادم ها ( نور پردازی و پله و نرده و….) مکانی شده واسه تفریح و سپاسگزاری بیشتر.
مریم جوون دست مریزاد بهت که حتی در اون شرایط هم واسه ما فیلم تهیه کردی. ممنونم ازت.
و باز هم منو یعنی ذهن منو قلقلک دادی بااین فایل..
چون منم از جمله همون افرادی هستم ک میگم با بچه نمیشه یا حداقل سخته یسری تفریحاتو انجام داد.
یعنی من اگه جای اون خانوم بودم قطع به یقین با کوچولوم نیومدم داخل غار!
چون میگفتم نمیشه بابچه چرا بخودم سختی بدم و هی بخوام مراقب اون باشم . من میخوام فقط لذت ببرم نه اینکه حواسم به بچه باشه تازه جای باون خطرناکی!
الان دارم ازخودم سوال میکنم یعنی میشه حتی اونجاهم به بچه فکر نکرد یعنی نگرانش نبود و فقط اونو سپرد بخدا..
اخه من الانم ک با خواهرزادم ک 4سالش هست میریم بیرون مدام مراقبشم..
فکنم کلا از بیخ و بن مشکل دارم :))
انگار من میخواد مراقبش باشم…
خداوند انگار اونجا حضور نداره ک خودتو همه کاره میدونی!
نمیدونم شاید هنوز ایمان و توکلم ضعیفه…. :(
من خودم الان با وجود اینکه 30 سالم هست و چندین سال از ازدواجم میگذره به فکر بچه نبودم دقیقا به همیین دلیل ک الان کار و درس وکلاس دارم ویسری کارهایی که قبلا باید انجام میدادم الان دارمم انجام میدم و علایقی ک تازه کشفشون کردم درخودم و الان پی شونو گرفتمو وقت واسه بچه بالا پایین کردن ندارم!
یا هنوز یسری تفریحات نرفتم!
و البته ته مونده یسری باور مخرب درمورد سلامتی ..
حالا ک دارم امثال این فایل هاتو مریم جون میبینم میفهمم ک چقدر باورهای مخرب دارم.. حتی الان ک دارمم مینویسم با خودم میگم که بابا من نمیخوام بخودم سختی بدم خب چرا باید این همه کار داشته باشم بچه دارم بشم یا چرا باید این خلوت قشنگمو از دست بدم…
همه چی به نوبت!
چقد حرف تو ذهن بود که برون ریزی شد!
خلاصه که خوب داری شخم میزنی مارو مریم عزیزم…
امیدوارم منم برسم به باورهای قشنگ و قشنگ تر که میشه هم خدارو داشت هم خرمارو..
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم
تو این قسمت اولین چیزی که منو جذب خودش کرد ابراز صادقانه احساسات اون خانوم بود وبطور کلی مردم اونجا این نکته بسیار مثبت رو دارن که احساسی که دارن و بیان میکنن واقعا همونی هست که نشون میدن اگه میگن که ازت خوشت میاد واقعا خوششون میاد و بالعکس موردی که تو کشورمون خیلی کمه یا برعکسه متاسفانه
دومین نکته تمیزی اون محله که اثری از زباله و بطری آب معدنی و… نیست
سومین نکته برخورد بسیار خوبه مسئولین اونجاست
سلام به استادم و مریم جان عزیزم
واقعا ازتون ممنونم بخاطر این عشق بی نظیرتون برای ثبت و تدوین این زیبایی ها برای ما
هرقسمت که میبینم تشکرمیکنم تو دلم ولی حیفم اومد که نیام و اینجا ننویسم
تنبلیم میومد و میگفتم کاش یه لایکی داشت فایلا لایک میدادم
ینی همون چند دیقه اول فایل کلی کلی برام درس بود
اینکه نه تیپ و هیکل مهم نه سن نه قیافه نه طرز لباس پوشیدن نه تناسب اندام و نه هزارتا عامل دیگه که ما انقدر تو صفحات مجازی و تبلیغات دیدیم که ذهنمون پره
واقعا حرف استاد که میگه تو باخودت هماهنگ باش بقیه چیزها حل میشه
اگه من بتونم خودمو همینجوری که هستم بپذیرم و دوست داشته باشم مسلماافرادی هم خواهند بود که منو اینجوری بپذیرند
در بدترین حالت برا این ذهن منفی نگرم همون یه نفر پیدا میشه که منو به خاطر خودم بخواد و عشق واقعی رو تجربه کنم
فوق العاده بود ینی
ینی همین یه صحنه برای من توخیلی زمینه ها کمک میکنه که به خودم بگم ببین هانیه یاد اون خانوم بیفت لازم نیست فکر کنی به حاشیه های الکی
دیدی اصلا سعی هم نکرده بود خودش رو از سنش جوون تر نشون بده
نه رنگ مویی نه لیفت ابرویی نه کاشت مژه ای نه پاکسازی پوستی نه جراحی برا هیکل نه لباس شیک و برند
در اوج سادگی و در صلح بودن با خودش یه خواستگاری باشکوه ازش شده که اون لحظه با هدایت خدا ضبط شده و الهام بخش هزاران نفرمون شده
شاید برای اون خیلی طبیعی اونجوری بودن و بنظر اون کار خاصی نباشه که انجام داده
ولی ماها و جوامعی که توش بزرگ شدیم وتحت تاثیر رسانه ها قرار گرفتیم میفهمیم که کار اون چقدر خاص و روش اون چقدر راحتتر و دلچسب تر و بی دردسرتره و اخرشم عشق خالص رو به همراه داره
ولی ماها که تو ذهنمون تیپ و هیکل و سن مهم اگه وارد رابطه هم بشیم چون از بنا درست نچیدیم همش فکر میکنیم اگه هیکل مخراب شه یا سنم بگذره حتما دیگه منو دوست نخواهد داشت و هر نفر خوش هیکل ترو جوون تر از خودمون رو ببینیم فکر میکنیم که پارتنرمون توجهش به اونه وخودمون رو تخریب میکنیم
من خیلی دارم رو این زمینه رو خودم کار میکنم وبهتر شدم ولی مطمئنم یکی از پاشنه های آشیل منه
و این فایل برای من باورهای قدرتمندکننده تری ساخت
اینکه عشق واقعی تو هرسنی ممکن
با هر قیافه وهیکلی
و واقعا اون خانوم چون با خودش در صلح بود من هم دوسش داشتم و عاشق لبخندش و صورت و گونه های زیباش شدم و به دلم میشست
هرچی از این قسمت فایل بگم کم گفتم
ممنونم ازت خانوم شایسته عزیزم بینظیری
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته خداروهزارمرتبه شکرت که مامیتونیم زیبایی هارو بواسطه شما ببینیم این غار بسیارزیباست و من بارها فایلشو نگاه کردم فوق العاده بود واون خانم که دوست پسرش ازش خواستگاری کرد بسیار یه قسمتی ازوجودمو تکون داد یه قسمتی ازوجودم که پنهان بود باورهای مخفی وجودم که تازه پیداش کردم ازهمتون ممنونم بابت تهیه این فایلها
سلام بر بنده های با ایمان و صالح الله بی همتایم
بر استاد توحیدیم ، بانو شایسته ی بی نظیرم و مایک عزیزم و دوستان فوق العاده ام
شروع این قسمت با احساسات خانمی که جلو دوربین بود کلی منو ذوق زده و احساساتی کرد ، چقدر باهاش احساس هماهنگی کردم ، وجودم به خاطر ذوق و شوقش چقدر تحسینش کرد . اگه بگم با اشک شوقش اشک ریختم شاید خنده دار باشه . ???
این فایلای مربوط به غار انگار اون لایه های مخفی وجودیم رو شخم زده و باورهای کهنه و محدودم رو برام واضحتر کرده !
چطور من جاهایی شرکم رو نفهمیدم و اون رفتار اینقدر برام زیبا جلوه داده که عین توحید میدیدمش .
در عین اینکه میتونستم دل بسپرم و رها کنم چسبیدم و در بند کردم .
امروز فهمیدم که تو عهد شکستن قهارترم تا در پایبند بودن .
امروز بهم گفته شد حتی اگه بیشتر از صد بار عهد شکستی باز هم برگرد ، تو هیچکی جز من رو نداری . ????( میبینید حتی بهمون گفته شده فقط تا صد جا داری نه بیشتر ، ولی امروز این مرز برام شکسته شد ، نه اینکه بخوام عهد شکنی بیشتری کنم بلکه خیالم از رافت و مهربانیش بیشتر بشه و تو پایبندی و تعهد قوی تر باقی بمونم)
امروز با نزدیکی و قرب بیشتر هلهله کنان رو ابرا پای کوبی و شادی کردم و فریاد بندگی سر دادم .
سرمست و مدهوش این حس یکی شدنم که جسمم گنجایشش رو نداره بلکه روحم رو به رقص و پرواز درآورده .
میدونید کجای فایل این حس یکی شدنم بیشتر برام واضح شد ؟؟ همونجاهایی که بچه ها رو نشون دادید ، اونا فقط ظاهراً بچه اند ولی درونشون اینقدر وسیع و بزرگه که نتونستم از رو در رو شدن باهاشون مقاومت کنم .
قسمت های تنگ و باریک غار چقدر حس نزدیک بودنم رو بیشتر میکرد ، درک کردم خالق با شکوه و وسیع میتونه حتی تو قعر زمین تو تنگ ترین و تاریک ترین نقطه کنارت باشه و ترس بی مفهمومه وقتی حسش میکنی !
عاشق خنده ی از سر ذوق و شوق خانمی شدم که بلیط ها رو دریافت میکرد ، خنده هاش عجیب بر دلم نشست . چقدر احساس شادی فراوان داشت ، با خنده هاش رضایت و آرامش رو القا میکرد .
از رابطه الهی و عاشقانه تون هر چی بگم کم گفتم ، یعنی از تحسین و عشق ورزی و احترام متقابلی که برای هم قائلید میشه به عمق رابطه پی برد . شکر و سپاس بی انتها برای عشق بی نظیری که تجربه می کنید .
خانم شایسته عزیزم ریز بینی شما رو تحسین میکنم از تحلیل باورها گرفته تا بیان نکات مثبت هر موضوعی که به صورت حرفه ای انجام میدید .
اینکه بتونم خودم رو از بدنه جامعه ای که از صبح تا شب در حال دویدن هستند و فقط تمرکزشون بر کار فیزیکیه و تلاش فیزیکی رو مساوی با خوشبختی میدونن ، جدا کنم و بر نجواهای ذهنم مسلط بشم تا الهامات رو بشنوم و خودمو روز به روز بیشتر به منبع وصل کنم ، هنر کردم ، و گرنه همنوا شدن با جماعتی که نمیدونند به کجا می خوان برند ، راه به جایی نداره . گفته شایسته جانم ” ما داریم کجا میریم .! ” تلنگری بود بر حالم تا خودمو پیدا کنم و به خودم یادآوری کنم که نیاز نیست بِدِوَم تا عنان کار از دستم دربره . همه چیز تو آرامش و حال خوب بدست میاد .
اینقدر این تصاویر حرف واسه گفتن داره که ساعت ها میشه نوشت و تکرار کرد و تکرار کرد که بر جان دل نفوذ کنه .
از دیدن لایک سبز ویژه که به کامنت قبلیم داده شده بود اشک ذوقی از چشام جاری شد که نشانه ی تائید حالم بود ، چیزی که من خواستم همین نشانه هاست تا انگیزه ی راهم بشه .
استاد عزیزم بی انتها سپاس گزارم برای امکانات سوپر فوق العاده سایت که روز به روز هم داره بیشتر میشه .
دوستان عزیزم نظراتتون فوق العادست ، کلی انرژی میگیرم و حالم خوب میشه . ???
سلامی دوباره
الان که تو این مسیرقرارگرفتم
گاهی دلم میخواد برم یه جایی تنهای تنها
فقط بخونم و روخودم کارکنم
اما وابستگی ها نمیزاره
پسرکوچولویی که دائم حواسم پیششه
ولی همیشه باخودم میگم استاد میگفت توهوای گرم جنوب اونم باتاکسی دنده ارژانتینی رومخ، اینجور روخودش کار میکرده من که الان خیلی هم ازاد و راحتم
و از خداوند همیشه طلب میکنم درکم رو بیشتر کنه و ادامه میدم تا به مقصودم برسم
خیلی دوست داریم دوره ثروت رو بگیریم در تلاشش هستیم ان شالله پولش جور میشه به زودی نمیدونم از کجا ولی جور میشه
چقدر توکل کردن به خدا به ادم ارامش میده
وقتی خودت رو بسپاری به هدایت الهی چه زیبا و دقیق خداوند قدم هاتو جفت میکنه راه رو بهت نشون میده راه مستقیمی که پراز نعمت و فراوانیه
به قول باب پراکتور اگر قاطعانه تصمیم بگیری چی میخوای مسیرش برات هموار میشه و چیزهایی رو که میخوای دراختیارت قرار میگیره
راستی من و همسرم هرکدوم یه پادکست درست کردیم باصدای خودمون و یه اهنگ روش میکس کردیم و هرشب قبل از خواب و صبحا گوش میدیم
میخوام یه شکرگزاری هم درست کنم
خیلی عالیه
خدایاشکرت برای همه چیز
دلتون شاد
سلام
سلام و صد سلام
درود
درود بیکران به همه عزیزان
سلام به من ، که میخوام و بی هیچ سعی و تلاشی اجابت میشه ، تنها بخش سختش ، دست از نجواهای ذهنی کشیدنه و بقیه ش میشه مصداق؛کن، فیکون . بخواه موجود میگردد.
شما عالی هستین ؛ استاد ، مریمی که بحق شایسته ست و مایک نازنین ، انگار دست خدا شدین تا آرزوهای ما رو محقق کنید ، بزرگ و کوچیکش فرقی نمیکنه، مدلش فرقی نمیکنه ، مهم کسب آگاهی در برداشتن ترمزها هست که دیگه اون موقع هست که از رانندگی در جاده زیبا ،بیکران و سراسر اعجاب خدا لذت غیر قابل وصفی میبریم
خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
از اونجایی که در سفر هستم و کمتر میرسم فایلها رو ببینم اما بطرز عجیبی از کوچکترین وقت برای خوندن نظرات عزیزان استفاده میکنم و خودم رو به دریای الوهیت وصل میکنم
دوستان واقعا دیدگاهتون زیباست ،پرمغزه ،کورس دانشگاهیه که وقتی اونجام گذر زمان رو متوجه نمیشم ، گویی show room محصولات استاده که رهروها میان و دانش و تجربه شون رو به اشتراک می ذارن
امشب هم مطابق معمول با خوندن نظرات دوستان به دیدن این بخش از سفرنامه هدایت شدم و با وجود خستگی شدید اونرو دیدم ، با دیدن اشک و شوق و لرزش این نشونه ناب الهی اشک شوق می ریختم و خدا رو برای اینکه معجزاتش رو توسط افراد غیرقابل انتظار و در زمان و مکان غیر قابل انتظار رو میکنه شکر گفتم ، وقتی خدا بخواد یه پیغام رو برسونه مریم رو شایسته دیدن این صحنه میکنه و اونم از دستشویی که شاید در حالت عادی ارزشی نداشته باشه یکی از ناب ترین و خاص ترین لحظات این سفر رو ثبت میکنه
بقیه چیزا رو دوستان گفتن و تکرار مکررات نمیکنم بخش جالبش اون موزیک آخر بود که وای ی ی ی ی ی ی ی ی ی ، عین همون معجزه در دستشویی و خبر مسرت بخش تقاضای ازدواج برای بنده نازنین خدا با اون سن و سال، برای من پیام داشت . من پریشب یه بخشی از این موزیک رو در فایلی شنیدم و دلم میخواست کاملش رو داشته باشم ، کمی اینور و اون ور کردم موفق نشدم چون اسم آهنگ رو نمیدونستم ، فقط دلم میخواست و رهاش کردم و انگار برداشتن پا از روی این ترمز ، مصادف شد با هدایت به اینجا و داشتن غیرمترقبه اون .
این یه بخش کوچیک از کار با قوانین ثابت این دنیاست که وقتی اینقدر ش انجام میشه اگر با همین فرمون جلو برم سایر خواسته هام هم محقق میشه
واقعا وقتی دستمون رو تو دست خدا میذاریم اون جلوتر از ما میره و ما رو به مقصد میرسونه؛ خدایا شکرت که هستی ، همه جا و امروز بیش از پیش بهت مطمئن شدم و مهر تاییدت رو بر حضورت در این خانواده زدی
ممنونم عزیزان دل ؛ استاد، مریم بانو و مایک عزیز و همه خانواده دوست داشتنی من در اینجا
داشتم یه قسمت ۸۰ ام سفرنامه رو میدیدم قسمتی که با دیدنش اشک تو چشم خام حلقه زد و بعد دیدم که متن این قسمت اومده و با خوندن نظر دوستای خوبم اشک از چشمام جاری شد و توی این لحظه من فقط سپاسگزارم بخاطر اینکه توی همچین فضایی وارد شدم با چه همسفرای خوبی. راستی این تور غارگردی شبیه سفرنامه ی خودمون نیست؟ داریم باهاش زندگی کردن رو یاد میگیریم همراه شدن با مسیر جریان پیدا کردن مثل آب. توی قسمت قبلی خدا رو شکر کردم بخاطر راهنمای تور مهربون که هر بار ما رو میدید لبخند میرسد دست تکون میدان و بهمون سلام داد، حالا توی این قسمت یه خانوم مهربون دیگه خدایا صد هزار مرتبه شکرت. به خودم گفتم ببین مهتا ببین داره ظرفت با چه قانون ساده ای مثل سپاسگزاری بزرگ تر میشه. چند وقته که دیگه حتی برای بیدار شدند هم به آلارم هم احتیاجی ندارم میان خدا خودش منو هدایت میکنه. وقتی میخوام برم مدرسه تا همه هول میزنن من به خودم میگم همیشه به خودم میگم نه من همیشه به موقع نبریم و از اون لحظه که هدایت رو به دست خدا سپردم کاری نیست که اشتباه انجام بشه اتفاقی بدی نیست که بیوفته خدا رو شکر که همه چیز خوبه همه ی اتفاقا خوبه. ما در زمان درست در مکان درست هستیم.
واقعا ریحانه جان رو درک میکنم وقتی میگه شما الگوی یک انسان فوق العاده برای من هستید. لحظه ای که از غار درمیاید شبیه یکی از خواب های که به تازگی دیدم و طرز ساخت اون محیط برای خیلی جالبه. همه ی این ها نشونه است از کاری که یه خدای بزرگ انجام داده یه معمار فوق العاده.
خانواده های که با بچه هاشون میان اینجا منو یاد فیلمایی میندازه که بچه ها نوش گم میشن ولی این قسمت سفرنامه نمونه ی واضح و واقعی هست که داره میگه ببین اشتباه بود ببین داشتن چیزهایی ذهن بیمارشون ساخته بود رو به خوردت میدادن ولی الان خدا دست یه خانم فوق العاده دوربینش رو داده و داره هدایتمون میکنه واقعا اگه این هدایت نیست چیه. سپاسگزارم سپاسگزارم و سپاسگزارم از خدا و همه ی همسفر های عزیز و دوستداشتنیم
سپاسگزارم خانم شایسته ی عزیز با این ویدیو ها از خوشحالی اشک شوق میریزم، با تموم وجود با آهنگ های عالی ای که انتخاب می کنید میرقصم و توجه میکنم به احساس خوب به اون غار که تهش روشنایی و روشنایی رو می بینم قطرات آب روی پوستم احساس میکنم و بی نهایتا از حس خوب. خدا رو صد هزار مرتبه شکر فقط خدایا شکرت
سلام دوست عزیز
چقدر عالی احساستون رو بیان کردین ، واقعا مثل اعضای یه خانواده که حتی اگه از هم دور باشن اما یه چیزهایی در خانواده هست که فقط اونا میدونن و باهاش شاد میشن و تحت تاثیر قرار میگیرن ، ما هم در این خانواده همین هستیم ، از دیدن یه فایل همه مون ذوق میکنیم ،اشک شوق میریزیم ، میخندیم، میرقصیم وشکرمون رو به این شیوه بخدا إعلام و إرسال میکنیم و چه نعمتی از این بالاتر
صبح ها بی هیچ آلارمی و فقط با نوازش خدا بیدار میشم ؛ همین امروز صبح با وجود اینکه دیشب ٢ خوابیدم ، ۶:١۵ بیدار شدم ، انگار کسی منو صدا کرد که از جام بلند بشم و برم دم پنجره و طلوع آفتاب رو ببینم ، انگار خدا میگه بنده من همینجور که گوشیت رو شارژ میکنی خودت هم نیاز به شارژ داری و چه زمانی مناسبتر از صبح که همه موجودات انگار میخوان برن روی صحنه و یه سمفونی زیبا گوش نواز ، بنوازن .
الان که اینو براتون مینویسم در بروسارد کانادا هستم و از ترأس منزل خواهرم شهر مونتریال معلومه ،واقعا طلوع خورشیدش بینظیره ، انگار همه جا گرد طلا میریزن ، پرنده ها دسته دسته میشن و برنامه اجرا میکنن واقعا یه پرواز معمولی نیست .
خدا برام این پیام رو داشت ؛ روز و شب میری تو شهر میگردی و داون تاون ، أولد پورت و دیگر جاها و آسمانخراشها رو میبینی ، خوبه اما بیدار شو از خواب درونت و شاهکار صبح و پاشش زندگی توسط من رو ببین
خدایا شکرت برای بیداری
شاد و سلامت و همیشه آگاه باشی دوست من ??