سفر به دور آمریکا | قسمت 80 - صفحه 2

329 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    poryanazari گفته:
    مدت عضویت: 3053 روز

    سلام به همه

    نکات مثبت و زیبایی های این فایل رو از دید خودم براتون مینویسم چون با تمرکز روی نکات مثبت و نوشتنشون به احساس خوبی میرسم و بعد برای دوستانی که شاید بخوان ازش استفاده کنند

    اول از همه برای این خانم از صمیم قلب آرزوی خوشبختی دارم معلوم بود چقد ذوق زده و خوشحال بود و انگشتر خیلی زیبای هم داشت

    ببینید چقدر صادقانه و خالصانه با یک انگشتر ساده و پیشنهاد ازدواج انقد ذوق زده شده بود و خوشحال که دستاش جوری میلرزید که به زور کنترلش میکرد انگار قند در دلش آب شده بود

    چقد این خوشحالی رو دوست داشتم خوشحالی بی حد وصفی که از ساده ترین درخواست ازدواج توی یه نشنال پارک بود

    نمیخوام بگم تجملات و با شکوه بودن خوب نیست ولی اگه این شکلی هم بود مهم اینکه بتونیم ازش لذت ببریم با خودمون نگیم ای بابا فلانی کجا ازش درخواست ازدواج شد و چه انگشتری بهش دادن و من کجا

    اینجوری رفتار کردن هنر میخواد دمش گرم

    اینجوری رفتار کردن از یه اعتماد بنفس قوی و داشتن سبک زندگی شخصی میاد یاد فصل آخر کتاب رویاهای که رویا نیستند افتادم

    من عاشق بارون اول صبح هستم خیلی زیبا بود و با طراووووات

    توی زندگی گاهی وقتا شاید بدوی عیبی نداره بدو به سمت غار ولی لذت ببر،یا آروم آروم قدم بزنی، قدم زنان با سوت و آواز (الوووو،به نام خدااااداااااااا،) برو ولی لذت ببر، شاید بشینی استراحت کنی ، بشین به پرندها و حیوانات غذا بده و لذت ببر(آبشار نیاگارا)

    ویادت باشه که اصل لذت بردنه

    اون دختر بچه کوچولو چقدر خوشگله خدای من چقدر زیباست چه موهای قشنگی چه کفشایی رنگیی

    نکته زیبا دیگه چقدر مردم با احترامو صبر پشت سر هم میرن از زیبایی های این غار لذت میبرن کسی غر نمیزنه اگه کسی بخاطر شرایطش داره آروم تر میره پشت سریش بهش احترام میذاره در حقیقت دارن به خودشون و حال خوبشون احترام میذارن و تقریبا هیچ جوره حاضر نیستند که احساس خودشون رو خراب کنند میدونن که اصل چیه و اونم لذت بردن از این غار زیباست

    حتی اونای که بچه کوچیک دارن خودشون رو محدود نکردن و با خودشون نگفتن که با این بچه که نمیشه رفت اونجا و خطرناکه واز این حرفا

    واقعاً دمشون گرم

    چقدر مردمان این سرزمین به خودشون احترام گذاشتن و برای خودشون ارزش قائل هستند که توی اون عمق زمین دستشویی به اون شیکی ساختند

    و این عکس های فوق العاده زیبا از نمایی داخلی غار با این موزیک زیبا اگه از دوستان کسی معنیشو میدونه برامون لطف کنه بذاره

    وهمیشه نمایی از تاریکی به روشنایی زیباست و لذت بخش

    از صمیم قلب برای خودم و همه عزیزان آرامش الهی آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    سمیرا زرگر گفته:
    مدت عضویت: 2354 روز

    سلام به استاد مهربانم و مریم عزیز

    این فایل پر از باورهای خوب و عالی هست که من بعد از دیدنش برای خودم نوشتم اول اون خانمی که هیجان زده بود از خواستگاری دوست پسرش ؛ چقدر زیبا و باشکوه ?

    این نشون میده عشق همه جا هست و هر کسی در جایگاه خودش خود متعالی و خود حقیقی خودش قرارداشته باشد و به صلح درونی رسیده باشه در هر سن و در هر شرایطی که باشه میتونه عشق رو تجربه کنه

    نکته دیگه که خیلی من تحت تاثیر قرار داد مایک عزیز هست

    به خودم میگم ببین مایک در این سن کم چقدر باورهای خوب و عالی میسازه که این همه زیبایی و لحظه های ناب رو خلق میکنه خدای من مایک به سن استاد برسه کل جهان روکشف کرده که کارهایی که ما به ذهنمن خطور نمیکنه انجام داده افرین به مایک عزیز برای من الگوی خیلی خوبیه ارامشی که داره فوق العادهاست

    اون خانم که کوچولوش رو به همراه اورده واز اون جاهای تنگ و تاریک رد میشه چقدر هم ارومه با اینم میشه یه باور ساخت که هیچ محدودیتی برای هیچ کس وجود نداره در هر شرایطی که هستیم میتونیم لذت ببریم و تجربه جدید کسب کنیم

    نکته ای که مریم جان اشاره کردن“یه جایی باید باستیم و از خودمون بپرسیم این مسیری که با عجله میرم مسیر مورد علاقه منه “

    یاد این شعر افتادم :

    محمدرضا شفیعی کدکنی

    «به کجا چنین شتابان؟»

    گَوَن از نسیم پرسید

    «دلِ من گرفته زینجا

    هوس سفر نداری

    ز غبار این بیابان؟»

    «همه آرزویم، اما

    چه کنم که بسته پایم…»

    «به کجا چنین شتابان؟»

    «به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم»

    «سفرت به خیر! اما، تو و دوستی، خدا را

    چو ازین کویرِ وحشت به سلامتی گذشتی

    به شکوفه ها به باران

    برسان سلامِ ما را»

    این یعنی شور و اشتیاق به رهایی و رسیدن به موقعیت مطلوب یه جاهایی باید بایستی و به مسیرت فکر کنی و یه جاهایی باید دوید ودوید تا به مقصود رسید

    خیلی نکته ظریف و قابل تاملی بود برای من چون من هنوز نتونستم خودم را از ترس ها از وابستگی ها رها کنم این جمله مثل اون چراغ قوه شما تو دل تاریکی غار ذهن تاریکم رو روشن کرد

    این کوچولوها خیلی درس بزرگی به من دادن که در این غار تاریک بدون ترس و خیلی رها و ارام مسیر رو طی میکنن چون ایمان دارن پدر و مادرش کنارشون هست همون ایمانی که ما باید در وجود خودمون بیدار کنیم و در تمام لحظه ها خدا رو کنار خودمون ببینیم

    من از شما بسیار سپاس گزارم که فضای تاریک و تنگ ذهنمان که سالهاست نور و روشنایی رو درک نکرده را چراغانی کردید ????

    سپاس گزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    راضیه گفته:
    مدت عضویت: 2975 روز

    سلام به همه همرهان گرامی،

    استاد عزیز، و خانم شایسته گرامی و مایک عزیز،

    الله یکتا، این بار تو را سپاس بابت، ی چیزی فراتر از تمیزی و زیبایی سرویس بهداشتی، ی چیزی فراتر از زیبایی بی حد اون خانم، ی چیزی فراتر از زیبایی و حس های زیبایی پشت اون انگشتر ، ی چیزی فراتر از شعف یک انسان در لحظه ابراز عشق الله توسط یکی از دستانش به یکی از بندگانش، چیزی فراتر از تقدس اشک ان زن و لرزش تحسین برانگیز دستش، چیزی فراتر از سکوت قبل از طلوع، چیزی فراتر از باز باران با ترانه با گهر های فراوان، چیزی فراتر از لذت لیسیدن انگشت های پفکی، چیزی فراتر از دویدن در هوای بعد از باران و بعد از پفک خوردن، چیزی فراتر از خرس فضانورد لباس مایک، چیزی فراتر از تجلی خانم شایسته به زیبایی یک آهو در چشمان استاد، چیزی فراتر از شعف به موقع رسیدن، چیزی فراتر از لبخند زیبای خانم تحویل گیرنده بلیطها، چیزی فراتر از کشف دختر کوچولو بر فراز سرش، چیزی فراتر از قدم گذاردن به با ایمان به اعماق یک ناشناخته جدید با وجود ترسیدن از تاریکی، و چیزی فراتر از راههای تنگ و باریک، یا فراخ و گشوده و چیزی فراتر از حرمت نهادن به طبیعتو بیشتر نگشودن راههای باریک برای سهولت رفت و امد و چیزی فراتر از سرویس بهداشتی در اعماق زمین و چیزی فراتر از سپاس الله یکتا بابت عکسهای فوق العاده و چیزی فراتر از نگاه زیبا و دوست داشتنی مایک و چیزی فراتر از زیبایی دهانه ورودی غار در خروج و تلفیق نورو اب و سبزی و تاریکی و هوای پاک، و چیزی فراتر از موسیقی لذت بخش افزوده شده به این معجون دلربا،……..

    که، خدای یکتا شکرت که به من چیزی فراتر اموختی و نشان دادی و ان گسسته شدن زنجیرهایی است که به عنوان وظیفه پدر و مادر به خودم بستم!!!!!!

    و من با سپهر یازده ماهه زیبایم و با طنین عزیز و عشق ۵ ساله ام، خود را خانه نشین کرده ام، و حتی نمیتوانستم بخود بقبولانم که برو از خیاباون زیباو پر انرژی شهر برای خودت جوراب بخر،،، چون میترسیدم سپهر بیقراری کنه، طنین خسته بشه، هوا سرد باشه، سپهر خوابش بیاد، طنین گرسنه بشه، و ……

    و نتیجه اش میشد صبر کردن برای بزرگ تر شدن بچه ها و زمان برای سپاس گزاری و ارج نهادن به خودم و لذت بردن از این روزهای خودم رو موکول به بزرگ شدن بچه ها میکردم و خدای عزیز تو را سپاس که به رخدادی در آن سر دنیا چشم مرا گشودی که خوان نعمت و لذت من گستره است، دخترم، بگسل زنجیر ها را، بیا بردار، بیا لذت ببر، بیا من تو را مراقبم، من هستم، خستگی طنین و بیقراری سپهرو خواب سپهرو، سرمای هوا را به من بسپار تو را توان به دوش کشیدن این همه نیست عزیز دلم، من که هستم تو چرا خود را برنجانی، بیا دخترکم، و هر انچه میخواهی بردار،

    وخدای عزیز تو را سپاس!!!! توحتی بهتر از من میدانی من چه میخواهم، تو را در عجبم، چطور ممکن است رخدادی در امریکا به انچه نیاز من است گره بخورد و پرده را از جلوی چشمان من بردارد، چطور ممکن است بر من روشن شود که کودکان من ارامند انها در پناه الله یکتا و در ناب ترین مدار جهانند، من ارامش را باید از انها وام بگیرم من باید خود را به انها بسپارم نه اینکه انها در پناه نا ارام من ، نا ارامی من را دریافت کنند و الله عزیز!!!!! یکتای بیهمتا، من رها میشوم زین پس در اغوش تو، یاری رسانم باش،

    مریم جان شایسته گرامی، دستی از دستان خداوند شدی برای من و من خدا را ب اندازه زیبایی بی حد پسرم، که نامش را برای تقدیم عظمت اسمان به پسرکم سپهر نهادم تو را سپاسگزام،

    در پناه الله یکتا!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    سحر افشار مهربان گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    سلام ???

    سلام به مریم نازنین ?

    استاد مهربانم ?و مایک دوستداشتنی??

    سلام به دوستان زیبایم و پر عشقم???

    برای عاشق شدن و عاشق ماندن دیر نیست???

    نگاه خندان پر از عشقو شوق ولذت یکی شدن دو فرشته ??زن و مرد?????

    شما را آفریدم برای آرامش یکدیگر??

    چه زیباست این وصلت عاشقانه که بوی خدا میدهد??

    اطمینان در نگاه اون زن جفت شدن دستاش به روی هم و نشون دادن انگشتر و محکم گرفتن اون و احساس امنیت و بالیدن به این عشق و نفس نفس زدنش برای ساختن زندگی رویاییش??

    احساس اون بهم گفت عاشق باش و لذت ببر و به دیروزت فکر نکن و از همین حالا زندگی کن ???

    تو میتونی

    از همین حالا همین لحظه با توکلت به خدای مهربان زندگی به زیبایی عشق بسازی??

    محکم پاهاش و رو زمین میزاشت میدونی چرا؟??

    چون از این روزش از این لحظش راضی بود و شکرگزار و فقط زیبای هارو می دید??

    دوست عزیز و نازنینم از همین حالا عاشق شو عاشق همسرت? فرزندانت?? عزیزانت??

    عاشق کسانیکه تا الان نتونستی ببخشیشون ??

    عاشق خودت??

    برای عاشق بودن دیر نیست

    تو آفتاب یا باران امروز و دیدی پس این عشق خدا به توا

    دوباره زندگی کردن و به تو هدیه داد

    لذت ببر و زندگی کن و به خودتت ببال و لذت ببر از فرشته ای که هستی?

    آسمون ابری

    باران باران باران

    باز باران با ترانه

    با گوهرهای فراوان

    میخورد بربام خانه

    یادم اید روز باران

    گردش یک روز دیرین

    خوب و شیرین

    یادش به خیر کودکی ام ??

    واااااای خدای نازنینم چه قدر تو بزرگی

    بارون نعمته

    حس لطافت

    بوی بارون و دوست دارم و بوی دستان خدا را میدهد که با عشق قطرات پر مهرش و به صورتم می ریزه تا از طراوتش لذت ببرم ??

    وقتی به آسمان نگاه میکنم و باران با ضربه های ریزش به صورتم میزنه و همون لحظه خنده میاد رو لبام و دستام و باز میکنم و میچرخم و میخندم و با صدای بلند میگم

    به به به به ???

    چه قدر خوشگله چه لذت بخشه

    این یعنی شکر گزاری?????

    شکرت خدای مهربانم??

    دویدن استاد و مریم نازنین برای دیدن زیبائیها

    چه قدر خوشگل به مریم نگاه کردی استاد نازنین???

    چه زیبا در نگاهت مریم و به آهو شباهت دادی و از دیدنش لذت بردی و گفتن عاشقتم ??

    چه قدر این عشقتون قشنگه و قایل تحسین ??

    غار عظیم و زیبا

    خدا جونم با دستای هنرمند و قدرتمندت خلق کردی و لذت بردی از لذت بردن ما از دیدن این همه زیبایی?

    حسی که مریم جون می گفت حس آرامش

    این حس از تو به ما و اون دستهای قدرتمندت انتقال پیدا میکنه

    دیدید وقتی با دستاتون چیزی رو درست می کنید وقتی حستون خوبه طرف مقابل میگه انرژی خوبی داشت و لذت بردم

    این اون حسی که خدا با برکاتش به ما انتقال میده?

    پیچ و خم این غار تنگی و باز بودن راهها

    کوتاه و بلند بودن غار چه زیباست

    بعضی جاها حس نفس گیر بودن راه

    ولی لذت بردن از مسیر این حس و از بین میبره

    اعتماد بچه ها حتی تو تاریک ترین لحظات به پدر و مادر??

    دوستان تمام این مسیر و این اعتماد و تو زندگی خودم دیدم

    یه جاهایی از زندگیم شاید به ظاهر تاریک بود و پر پیچ و خم

    ولی دستان پر قدرت اونه که با منه و منو از ادامه راهم باز نمیداره و به زندگیم ادامه میدم

    با اعتماد و ایمان خدا و خودم و داشتن آرامش کامل??

    چه قدر زیباست سنگهای عظیم و محکم

    ممنونم مریم نازنین که با سختی راه و سختی که برای فیلمبرداری داشتی ولی اینو از ما دریغ نکردی و لذت دیدن این غارو به ما هدیه دادی ???

    مریم جان و دوستان عزیزم

    من با نازنین های زندگیم بچه های قشنگم در همه جا و هر زمان لذت میبرم و هیچ وقت به خودم اجازه ندادم بگم با اینا نمیشه و سخته

    در همه جا با اونا هستم و از بودنشون لذت میبرم و این خوش یعنی زندگی??

    وقتی بچه هام تو تفریحات لذت میبرن این برای من یعنی آرامش و شکر گزار بودن??

    من هم خدارو میخوام هم خرمارو

    ایمان دارم به هر چی میخوام میرسم و لذتش و میبرم چون لیاقتش و دارم

    ?به کجا چنین شتابان?

    چه زیبا گفتی میدوم که به کجا برم

    دویدن به سوی خوشبختی

    خوشبخت زندگی کردن و راضی بودن من و پرسیدن از خودم و خدای خودم برای آدرس زندگی سبزم??

    عزییییییزم اون بچه مو طلایی و شاد بودن و لذت بردنش از همون اول راه که با کلام و نگاه کودکانه به پدرش و نشون دادن نقطه ای از مسیر ???

    چه قدر به منبع نزدیک هستی فرشته کوچولو و زیبا??

    وااااای دستشویی توی غااااار???

    قطرات آب از ورودی غار چه قدر زیباست

    منو یاد جاده چالوس انداخت

    دستاتو باز کن و خنکی آب و حس کن??

    چه قدر با ابوهت و قدرتمند زیبا و استوار گودال های عمیق و طبقه طبقه شده فرو رفتگی و برجستگی و رنگ و بوی این غار زیباست?

    آهنگ زیبایی که گذاشتی و حسی که بهم میداد

    بهم میگفت بدو بدو بدو حتی اگه تاریکه لذت ببر و شاد باش

    این دنیا و این زندگی چیزی جز زیبایی نیست

    و در پایان راه روشنایی و رفتن به پله های سعود و آسمان آفتابی و فضای سبز و خنک ???

    این تصویری از زندگی منه و شکرگزارم از تو مهربان??

    هر کجا باشم با توام شادم

    خدایم خدای آسمانها

    خدایم خدای آفتاب

    خدایم خدای دریاها

    خدایم خدای من

    دستانم را بگیر

    دستانم را در دستانت قفل کن و سرمان بالا و بچرخیم و بچرخیم و بچرخیم

    صدای خنده هایمان تا اوج لذت برود و از با هم بودنمان عشق کنیم

    من از تو تو از بودن من??

    دوستون دارم در این روز بارونی???

    به آسمان نگاه کن آبی آبیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    راحله مظفری گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    سلام استادمهربونم .سلام مریمه عزیزم .سلام بچه ها??????

    استادمن صبحی داشتم خوابتون میدیدم .کلی باهم حرف زدیم راجبه قانون .توخوابم شما قسمت ۸۱سفرنامه روگذاشتین .من هیچوقت توجه نمیکنم که قسمت چنده سفرنامست فقط نگاه میکنم .توخواب گفتم عباسمنش کوقسمت ۸۰ ام .یادت رفته بزاری .گفتی راحله چقدرتوعجولی .دیگه ازخواب بیدارشدم .اومدم تلگرام دیدم قسمت ۸۰ ام سفرنامه روگذاشتین .کلی ذوق کردم????گفتم یعنی معنیه این خوابم چیه .من که اصلانمیدونستم استادتاقسمت ۷۹ام روگذاشته بودن .خیلی حس وحالم خوبه .دیروزقسمت سوم قدم ۷روکه گذاشتین .ازدیروزتاحالاحال دلم یه جوردیگست .امروزم که این فایل رودیدم گفتم خدایا چقدراین آدمای داخل غارباخودشون درصلحن چقدرآرومن .چقدرهمه چیزآرامش بخشه اونجا .روزبروزبزرگی وعظمت خداروبیشتردرک میکنم .خدایاشکرت .ممنون عباسمنشه عزیزم مریم جانم که انقدرهرروز روح ماروپاک تر وزلال تر وبه خدانزدیکترمیکنین .خیلی دوستتون دارم عزیزای دلم .????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    بهروز مروی گفته:
    مدت عضویت: 3202 روز

    سلام به استاد زیبایی ها و خانم شایسته عزیز و میکاییل همیشه در صحنه…

    واااای چقدر عالی بود این غار،واااای که چقدر عالی بود این هماهنگی و این عزت نفس تک تک این افرادی که حضور داشتند

    و وااااای که چقدر خونسردی و راحتی و آرامش واقعی دیدم در این همه خلق الله….

    آخه من مهندس معدن که کلا در طول زندگیم ۵ یا ۶ باری بیشتر وارد تونل معادن طبس بیشتر نشدم خیییییییلی خوب درک میکنم این آرامش رو!!!

    تو معادن زغالسنگ پروده طبس با اون همه سیستم ایمنی و اکیپ ایمنی و آموزش و اون همه وسایل ایمنی و خودنجات و ماسک که به خودمون وصل میکردیم و اون دهانه عظیم تونل که دستگاه ۷۵ تنی داخلش کار میکرد این سطح از آرامش رو نداشتیم

    چقدر ایمان و توکل و در پناه خداوند بودن تو این شرایط رو میشه فقط و فقط از لبخند ها و رها بودن ها حس کرد….

    آفرین به شما و این ملت با ایمان

    دختر بچه ۵ یا ۶ ساله داره تو غار ور خودش میرقصه و عشق و حال میکنه!!!!

    حالا اینجا استاد ایمنی میکه به دانشجویای ۲۶ ساله که مباداااا به چیزی دست بزنید هااااا!!!!

    بله تفاوت در نگاه ها و تفاوت در توحید در عمل هاست….

    یعنی کافیه کسی قلبا به آیه”انا لله و انا الیه راجعون”باور داشته باشه و خودشو بسپره به جریان هدایت اللهی و از تک تک زیبایی های ساخته دست هنرمند خداوند دیدن کنه…

    خیلی ممنونم بخاطر انرژی و اشتیاق و ذوقی که خانم شایسته عزیز برای این فیلما میذارن

    ????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    morteza shirazi گفته:
    مدت عضویت: 4043 روز

    سلام سلام اینجا که هوا بارونیه و ابری هوا بوی خدا میده خدایا شکرت

    واقعا زیبایی همه جا هست زیر زمین روی زمین زیر دریا توی اسمون توی قلبانون توی فمرامون وای چقدر قشنگ حرف میزنم من قربون خودم برم من

    واقعا وقتی صدای خانم شایسته عزیز رو صبح که پامیشم میشنوم انرژی چندین برابر میشه صدایی که همراهه با ارامش با ایمان با مهربونی ممنونم خانم شایسته عزیز

    چقدر خندیدم استاد داشت دستای پوفکیشو میخورد و لذت میبرد به قول استاد اگه این چیزا ندید پدید بازیه من میخوام ندید پدید ترین ادم روی زمین باشم منم دلم میخواد از هر چیز کوچیکی لذت ببرم و شکرش کنم بعد وقتی که مسابقه گزاشته بودن و فمر کنم استاد جرزنی کرد اول شد

    چقدر زیبا بود تو عمق 100متری زمین و چقدر نورپردازی قشنگی داشت افرین به مردم و دولت امریکا افرین به فرهنگشون چقدر تمیز بود اون پایین چقدر مرتب و بدون عجله داشتن راه میرفتن و چه سرویس بهداشتی تمیزو زیبایی واقعا که جای تحسین داره و من به نوبه خودم میایستم و تشویق میکنم این مردم و کشور رو و همینجا از خدا میخوان منو هدایت کنه به سمت هجرت به نقطه ای که به نفع منه و من لذت میبرم از اونجا راستی چقدر شوق و مهربانی تو چهره اون خانم عزیز بود چه حس خوبی داشت وقتی ازش خواستگاری کرده بود دوست پسرشون واقعا میشه حس کرد اون شوق درونی که اوت خانم داشتن رو و چه مار قشنگی کرده بود دوست پسرشون که اون انگشتر زیبا رو بهشون هدیه داده بودن خدایا این شادیرو این حس خوبو این فکر زیبارو ایم مسیر قشنگو همیشه در هرلحظه من قرار بده الهی امین

    دوستون دارم استاد درستون دارم بچه های عزیز و دوستون دارم خاتم شایسته گرامی

    در پناه خداوند شاد باشین و سلامت

    In God we trust

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سوسن سادات اوی گفته:
    مدت عضویت: 3115 روز

    بنام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام خدمت همه

    خانم شایسته خیلی عالی بود خیلی زیبا بود

    احساس خیلی قشنگی داشتم نمیدونم چطور این تصاویر میتونه به این حد حس خوب و عالی بهم بده انگار اونجا هستم ی جورایی وقتی میگفتید گرمه گرمم میشد وی جاهایی که تو غار بودید احساس خنکی میکردم و طوری خنک شدم که دلم میخواست داد بزنم بگم استاد ی کابشن بپوشید سردتون نشه

    خیلی لذت بردم وقتی از بچه ها تعریف کردید به قول استاد در فایل سوم از قدم ۷ ام واقعا رها بودن رو میشد درون این بچه ها دید واقعا حسرتشونو خوردم

    امان از نجواهای شیطان وامان از خودم گوش میدم به نجواهای شیطان و کلی خودم و بچه هامو حتی الان که بزرگ َشدن رو محدود میکنم و ترسی بیخود درونم ایجاد میکنم

    هنوز که هنوزه رو پوشش لباسهای سردو گرمشون بهشون خورده میگیرم چی برسه بخوام با خودم ببرمشون تو ی همچین غار هیجان انگیزی فکر کنم در همین سنشون اگه میاوردمشون اونجا مدام میگفتم مادر پاتون سر نخوره ،میله هارو بگیرین،بدون من حرکت نکنین ،سرتون نخوره به جاییو…..

    اونوقت اون اقا در غار درجاییکه ارتفاع هم داشت ،با دختر کوچولش داشت پایین رو میدید ودختر کوچکش تا نیم تنه دولا بود و کاری بهش نداشت

    خدامیدونه له له میزنم بدونم باورهاییکه این ادمها باهاش بزرگ شدن و تو ذهنشون هست چیه

    خیلی دوست دارم بدونم،

    خدایاشکرت همینکه میبینمو حس میکنم این مسائل رو کلی ترمزها از سر راهم داره برداشته میشه

    خداوندا سپاسگزارم

    چقدر تونستم قشنگ برم تو لحظه ای که گفتید ی موقع هایی چراغارو خاموش میکردن و تاریکی مطلق بودو تجربه کنم

    خداوندا سپاسگزارم برای این هدایت قشنگی که خانم شایسته رو کردیدتا برنامه ای به این زیبایی درست کنه

    خداوندا سپاسگزارم که داری زیباییهای جهانت رو به من نشون میدی

    به امید دیدن و درک کردن وحس کردن زیباییهای بیشتر جهانمون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    حمید قالیجاری گفته:
    مدت عضویت: 3605 روز

    سلام و درود به همراهان سفر به دور آمریکا

    این سفرنامه یه سفرنامه خاص و پر از آگاهی های ناب بودش که خانم شایسته در طول مسیر قسمت هایی از این آگاهی ها رو از نگاه دوربین برامون توضیح داد و ماهم با دید و نگاه خودمون این زیبایی ها و آگاهی هارو با کامنت هامون به اشتراک میذاریم

    و اما زیبایی های این سفرنامه:

    انگشتر زیبایی که اون خانم به دست داشت و توضیح میداد که دوست پسرش برای گرفته و ازش خاستگاری کرده و اگر دقت کرده باشید لبخند اون خانم لحظه ای هم ازصورتش جدا نمی شد و این نشوندهنده در صلح بودن این فرد با خودش و آرامش درونشو نمایش میداد

    و اما بارون زیبایی که شروع به باریدن کرد و نوید اینو میداد که بعد از بارون زیبایی های زیادی در انتظار ماست

    مسیری که استاد و خانم شایسته و مایک با عشق و علاقه میدویدن که زودتر به ورودی غار برسن

    جمله غار( لازم هم) با نمک بود?

    دختر بچه زیبای مو طلایی که با نگاهی معصومانه به دوربین خانم شایسته نگاه میکرد ودر یک لحظه همه نگاه هارو به سمت زیبایی های درختان بالای سرش نشون میده یا پرنده هایی که مشغول آواز خوندن هستن..بچه ها زیبایی هارو زودتر متوجه میشن?

    شوخی های استاد واقعا لبخند رو رو لبام آورد?

    لباس شیک و برخورد خوب خانم ورودی غار که بلیط رو با عشق از استاد گرفتن م تشکر استاد از ایشون

    و وارد شدن به درون غار که در ابتدا شاید کمی احساس ترس به آدم دست بده اما با توکل و ایمان به خدا به درون غار میریم و زیبایی های درون غارو تجربه میکنیم

    و اما صحبت های خانم شایسته حین فیلمبرداری که آگاهی ها و نکات بسیار ارزشمندی رو برامون توضیح میده که فوقالعاده احساسم رو خوب کرد..سپاسگزارم

    و نکته ای که در این فایل به وضوح نشون میده اینکه مسیر زندگی هم پراست از فراز و نشیب که اگر گاهی اوقات مسیر زندگی کمی سخت سد لازمه کمی با ایمان و توکل در برابر خداوند سر خم کرده و مسیرمون رو ادامه بدیم و بهانه ای نیاریم که نمیشه و دیگه تمومه و از مسیرمون لذت ببریم

    رنگهای نارنجی غار بسیار زیبا بودش و تنوع خاصی داشت ..خدایا شکرت

    واااااو داخل غار دستشویی هم داشت?

    و در پایان عکس های زیبای دوربین استاد که خیلی به من انرژی داد و واقعا زیبا بودن دستتون درد نکنه..و موسیقی بسبار زیبایی که منو یاد یه خاطره انداخت که چند سال پیش یه کلیپ با این آهنگ ساختم که رو تصاویر میومد و متن هم داشت که متنش این بود:

    آرام روی به مردن می نهی

    وقتی سفر نمی کنی

    وقتی چیزی نمی خوانی

    آرام روی به مردن می نهی

    وقتی به اصوات زندگی گوش نمی دهی

    وقتی قدر خودت را نمی دانی

    آرام روی به مردن می نهی

    وقتی خود باوری را در خودت می کشی

    وقتی نمی گذاری دیگران به تو کمک کنند

    آرام روی به مردن می نهی

    وقتی برده ی عادات خود می شوی

    وقتی همیشه از یک راه تکراری می روی…

    اگر روزمرگی را تغییر ندهی

    اگر رنگهای گونه گون بر تن نکنی

    یا اگر با ناشناس ها صحبت نکنی

    آرام روی به مردن می نهی

    وقتی از شور گرما

    از احساسات سرکش

    و از آنچه چشمانت را به درخشش وا می دارند

    و ضربان قلبت را تند تر می کنند

    پرهیز می کنی

    آرام روی به مردن می نهی

    اگر وقتی از شغلت یا عشقت خرسند نیستی

    اگر برای یافتن مطمئن در نامطمئن خطر نکنی

    اگر ورای رویاها نروی

    اگر به خودت اجازه ندهی

    که حداقل یکبار درتمام ندگیت

    از مصلحت اندیشی گذر کنی

    آرام روی به مردن می نهی

    امروز زندگی را آغاز کن

    امروز مخاطره کن

    امروز کاری بکن

    شادو پیروز و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 2755 روز

    سلام به استاد دوست داشتنی و خانوم شایسته مهربون

    چقدر این چندتا فایل اخیر که درمورد غار بود عالی بود

    عظمت نیاگارا

    زیبایی استیت پارک هایی که تا الان بودین

    آرامش

    و بیشتر از همه همدلی آدمها

    اینجا دقیقا زیر زمین و در عمیق ترین جاها قشنگ آدم به خدا تو وجود همه آدمها پی میبره

    حس کردم همه یکی هستیم از اون بچه کوچیک تا مرد دومتری

    و یکی هستیم با خدا و زمین خدا

    یکم ترس داشتم اونم بخاطر ورودی های قبلی ذهنم که میترسیدم موجودات و حیوانات وحشتناک تو غار باشه یه ذره هم ترسیدم از اینکه غار فرو بریزه

    ولی بعد دیدم حتی اگه فرو بریزه ما هیچ کس نداریم الا خداوند

    و بعد دیدم شرک مخفی تو وجودم بود

    مگه رو زمین و تو دریا و آسمون جز خدا کسی دیگه ای هم هست؟

    همین لحظه هم فقط خدارو داریم

    رفتنمون به این مکان های زیبا و بی نظیر فقط میتونست کار خدا باشه وگر نه من خبری نداشتم ازین غار و این همه زیبایی

    چه بچه های آروم و شجاعی

    چه مردهای مهربون و خوب و به فکر خانواده ای

    چه عشقی وجود داره بین آدمها

    چه خانوم های آروم و شاد و با عزت نفسی

    و چه انتخاب درستی کردی مایک از موندن کنار خدا و پا گذاشتن رو همه دلتنگیا و ترس هات

    میدونم الان با تمام وجود لذت میبری

    واقعا قشنگ بود یه جاهای مثل اون دویدن

    مثل اونجایی که ورودی به غار بود

    توی اون غار و در تاریک ترین جاها به وجود خدا پی بردم که فقط منم و خدای من که اگه بی ایمان باشم به خدا چقدر اینجا میتونه وحشتناک باشه

    و یکی از زیباترین صحنه ها وقتی لذت بردم از اون غار دیدن روشنایی و آب و اون همه درخت بود

    انگار رفتیم تو غار تا محک بزنیم ایمانمون و اون صحنه بهشتی بود که بهمون پاداش داده شد

    فکر کردن به آدمهایی که یه روزی تو این غار زندگی میکردن و فاصلشون با الان که این غار شده محلی برای تفریح

    ازین موضوع یاد گرفتم بی خیال تر باشم و لبخند برنم و شاد باشم

    یه روزی محل زندگی منم میشه تفریگاه آدم های بعدی و منم که انتخاب میکنم تواین مدت که متعلق به من ازش لذت ببرم یا نگران چیزایی باشم که اصلا شاید عمری نباشه که بهشون برسم…

    از خدا واسه هممون عمر باعزت

    آرامش

    عشق

    لذت بردن از تک تک لحظات زندگی میخوام

    دوستتون دارم ?????????????????????????

    راستی عشق واقعا قشنگه و فقط عشق و یه آغوش خوجمل میتونه هیجان اون خانوم مهربون پاسخگو باشه

    آرزو میکنم این لحظات قشنگ واسه خودمو شمااااا

    البته مجردااااااا?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: