سفر به دور آمریکا | قسمت 80 - صفحه 3

329 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 2282 روز

    با سلام خدمت شما خانم شایسته.استاد و مایک عزیز.

    یه سلام هم خدمت دوستانی که این کامنتو میخونن.

    با تشکر فراوان خدمت شما به خاطر این مجموعه فایلا که نشون میده چقدر خداوند رحیمه.یعنی این همه نعمتای بیشماری افریده وگفته بیاین ببینید و استفاده کنید و ما خودمون هستیم که جلوی چشمانمون رو گرفتیم.

    فایل زیباییی بود مخصوصا موزیکش.

    یه در خواستی داشتم و اونم اینه که اگه میشه اسم موزیک هایی که توی فایلاتون پخش میکنید حالا چه خارجی و چه ایرانی و حتی بیکلام هارو بنویسید تا ماهم دانلود کنیم و برای تجسم خلاق و بهبود حالمون استفاده کنیم.

    با تشکر فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2277 روز

    سلام به رهروان راه حقیقت

    وقتی میام سایت و میبینم فایل جدید اومده یه جوری ته دلم میلرزه که انگار قراره الان یه عزیزی رو ببینم و تادانلود میشه تمام جان ،گوش و چشم میشم قلم دفترمو میارم جلوم و با تمام وجودم وارد سفرنامه میشم و قدم به قدم باهاتون میام و به معنای کامل بی زمانی و بی مکانی رو درک میکنم

    نازنین مریم تو کی هستی که یه خانم تو اوج لحظه ی احساسیش که به یه نفر نیاز داره تا حرف بزنه و احساسشو بروز بده تو سر میرسی و با فضای فرکانسی که داری اون خانمو به لرزش و گریه می اندازی که باهات از این لحظه ی ناب بگه؟! واقعا عشق در هر سنی زیباست…

    .

    بارون … من نمیتونم راجب بارون چیزی بگم چون از عشق نمیشه چیزی گفت در محضر عشق آدم دیگه حرفی برای گفتن پیدانمیکنه و فقط سکوت میکنه و باعشق یکی میشه و من با بارون یکی میشم کنارتون میشینم و از پنجره ی RV به بارون شدید خیره میشم و در خلسه فرو میرم…من عاشق این هوای امریکام که بعد از بارون هوا انقد گرمه که با رکابی میرید بیرون، من خیلی دوست دارم زیر بارون برم ولی اینجا همیشه وقتی بارون میباره هوا بشدت سرده و نمیشه بیرون رفت و بازم‌میگم خدایا منو به سرزمین همیشه باران هدایت کن

    .

    من قربونت بشم که انقد ناز میدوی عین آهو?

    این جمله احساساتی ترین حرفی بود که من در این هشتاد قسمت از استاد عزیز شنیدم یعنی انتهای عشق که حتی دویدن خانمت هم برات دل نشین باشه،چقد زیباست که از قید کوچکترین چیزها هم نگذری و آنچنان بزرگشون کنی که انگار یک دویدن ساده زیباترین اتفاق وسط اون جنگله!

    .

    .

    بازم یه درس دیگه برای من تکرار شد،خدای من چرا پس من همیشه غر میزنم میگم هیچ جا بابچه خوش نمیگذره چرا من همش میگم اصلا باید یه خانم تا بچه ش بزرگ میشه قرنطینه بشه نه جایی بره نه مهمون براش بیاد!

    چقد از این افکار خودم خجالت میکشم وقتی میبینم خانمه داره اغوشی می بنده که بچه شو ببره وسط غار و وقتی میبنم بچه ها چه لذتی میبرن شرمنده ی بچه م میشم که هیچ تفریحی نداره و اصلا به خودم میگم من که این همه سفر دوست دارم و میگم خدایا برام سفرهای قشنگ مهیا کن از این ور هم فرکانس میدم که با بچه خوش نمیگذره و این خواسته م یک چیزی و رفتارم یک چیز دیگر برام فقط این پیامد رو داره که هیچوقت هیچ جا نمیرم وبه خدام میگم پس چرا ارزوم براورده نمیشه!!خدای من چه درسهایی که من از این سفرنامه یادنمیگیرم!!

    .

    استاد میگن ما همیشه هرجا میریم بعد میفهمیم اونجا بهترین جا بوده چه رستوران چه پارک چه فروشگاه حالاهم غار !مگه میشه وسط یک استیت پارک چندهکتاری همینطوری بی پرس و جو بری یه غارو یه گوشه ببینی و چندروز بعدش بفهمی که اون جا بهترین ورودی به غار بوده! چه اسمی روی این میشه گذاشت غیر از اینکه خدا هر لحظه داره شمارو هدایت میکنه و شماهم گوش به فرمان الله هستید!

    واقعا در بهترین زمان در بهترین مکان هستید همیشه همیشه!

    چه پرسنل خوش برخوردی !خدای من ادم انقد عاشق شغلش باشه!من قبل ازدواج یه جایی کارمیکردم که ارباب رجوع خیلی زیاد بود و همیشه غرمیزدم گلایه میکردم عصبی بودم همش میگفتم یه هفته مرخصی بگیرم یه نفسی بکشم و وقتی خدا اون موهبتو ازم گرفت و زمان گذشت تازه یادش می افتادم خدایا چقد خوش میگذشت باهمکارام چقد صمیمی بودیم چقد بیرون میرفتیم خرید رستوران و گردش میرفتیم و من حتی یکبارم شگرگذاری نکردم و اینطوری خدا ازم گرفتش و یه روزی به یه دوستی میگفتم ارزومه برم فلان جا زندگی کنم و یه شغل داشته باشم و درس بخونم و … یهو بهم‌گفت چه جالب تو داری دقیقا زندگی قبل ازدواجتو ارزو میکنی و من یک لحظه خشکم زد که خدایا من همه چی داشتم تو شهر مورد علاقه م زندگی میکردم شاغل بودم دانشجوی معدل الف رشته مورد علاقه م بودم آزادی داشتم پول داشتم وقدرشو ندونستم انقد گلایه کردم انقد به بدیها توجه کردم تا بایه ازدواج شغل و حقوق و درس و آزادی و همه چیو ازدست دادم و به بدترین مرحله ی زندگیم رسیدم.. بازم خدایا شکرت که دستهامو گرفتی هدایتم‌کردی مطمئنم همه چی درست میشه ،من دیشب فایلهای (چگونه در یک سال درامد خود را سه برابر کنیم) رو دیدم و تعهد نامه مو نوشتم و ایمان دارم‌ منی که یکبار تونستم بازم‌میتونم.

    .

    نازنین مریم وقتی داری فضای درون غار رو شرح میدی من نفسم‌میگیره جای که میگی باید چهاردست و پابریم من قفل میکنم چون ترس شدیدی از مکانهای تنگ دارم دوبار تاحالا MRI دادم هردوبار شدید حالم بد شد و این به یک موضوعی در بچگیم برمیگرده واینم حتما پیام ضدی بوده که به جهان دادم و من هرگز یه غار خیلی زیبا تو نزدیکی شهرمون رو نرفتم و حتی به فکرمم نرسیده که برم! همیشه ارزو دارم بتونم با این فوبیا کناربیام و از خدا میخوام برام فرصتی پیش بیاره که با همچین تجربه ی قشنگ غار نوردی این قضیه رو حل کنم.

    .

    و اونجایی که میگی بچه ی کوچکم شرایط رو درک میکرد وقتی مادرش خم راه میرفت به من اینو یاد میده وقتی خودت اروم باشی بچه تم ارومه من به این ایمان دارم چون دخترمن خیلی عصبی و بدعنقه و این از شرایط این چهارساله ی من تاقبل از اشنایی بااین سفرنامه بوجود امده و بچه ی همسایه که درست همسن دخترمنه خیلی ارومه و کوچکترین زحمتی واسه مادرش نداره و همیشه میبینم مادرش چقد ارومه چقد همه کارهای بچه تو دستش روانه و من چقد سر همه چی بچه مو اذیت میکردم طفلک

    پس اگه این بچه ها انقد اروم و شادن بخاطر اینه والدینشون ارومن.

    .

    چقد عالی توضیح میدی که ماباید از زندگیمون لذت ببریم و باورهای محدودکننده رو کنار بذاریم و توی کامنت یکی از بچه ها این جمله ی طلایی رو خوندم که (هر فکری که احساسمونو بد کنه باور محدود کننده ست )و واقعا این جمله برام فوق العاده اموزنده بود و من تاحالا توی دو سال و نیم خودمو از هر لذتی محروم کردم که چیه چون بچه کوچک دارم زندگیم مختل شده و شما میگید حتی خانمی چندتابچه ی کوچک با خودش اورده و من فقط از خدایی شرم دارم که فرصتی به اسم زندگی روبهم عطا کرده و من تلفش کردم.

    .

    دسشویی به این ترو تمیزی وسط غار باید بگیم درود به ادمهایی که این مصالح رو از این راه سختی که شما اومدید اوردن تا موجبات رفاه بقیه رو فراهم کنن.

    .

    نازنین مریم شما سفر میرید و لذت میبرید و من این سوی دنیا با دیدن این سفرنامه زندگی میکنم بزرگ‌ میشم و راه حقیقت رو می اموزم زنده باشید!

    .

    .

    .

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  3. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3412 روز

    الم تر ان الله انزل من السّماء ماءً فأخرجنا به، ثمرات مختلفا الوانها و من الجبال جدد بیض و حمر مختلف الوانها و غرابیب سود؛۲ آیا ندیدی که خدا از آسمان، آبی فرود آورد؛ پس با آن، میوه های رنگارنگ بیرون آوردیم و از کوه ها، راه هایی به رنگ های گوناگون سفید و سرخ و سخت سیاه است…….

    کوه نشانه ی استقامت و پایداری در تمدن ماست….اون چنان استوار در کشوری پر برکت افراشته شده و دل خود دنیای دیگری را برای ما به نمایش میگذارد.

    نمیدانم با چه شورو شوقی وارد سایت شدم و تصویر سفر به درون زمین رو دیدم و از شوق نفهمیدم چطوری فایل دانلود شد.

    واااای خدای من چقدر هیجان زده شدم از دیدن خانم مهربونی که درخواست ازدواج همسر آیندشو تعریف کرد….اشک شوق من همواره سرازیر شد …..چه حس قشنگی وچه هیجانی این خبر به جان و روح او هدیه داد…چقدر زیباست روابط انسانهایی که زندگی خود را زیبا میبینند ……از همینجا برای اون خانم کف میزنم و براش آرزوی خوشبختی میکنم…..خیلی احساساتی شدم و دوست داشتم اونجا بودم به جای شما مریم عزیزم و اورا به آغوش میکشیدم و تبریک صمیمانه ی خودم رو با اشک شوق بهش ابراز میکردم….خداروشکر میکنم بابت دیدن این صحنه های زیبا و دلنشینی که حس مارا برانگیخته و دنیای درون مارو زیرو رو میکند.چقدر روابط میتواند زیبا شود چقدر میتوانیم مهربان باشیم ….ما چقدر خوبیم….

    زیبایی درون غار به حدی برایم قشنگ و رویایی بود و آدمهایی که برای دیدن این زیبایی ها رفته بودن برای من پیام بزرگی داشت و اون این بود که: نداجان!!! ببین…هر آدمی با هر سنی داره از این زیبایی لذت میبره ….کوچیک و بزرگ …پیرو جوون ….پس خودتو در گیر زمان و سن نکن ….

    ببین اون خانم با بچه ی چندماهه از چه جاهایی رد شده با بچه ی کوچیکی که پستونک توی دهنش و به دیوارهای غار نگاه میکرد. او در حال آموختن بود….به خودم گفتم ببین … چقدر راحت با بچه های کوچیکشون (قدو نیم قد)دارن لذت میبرن…..خودتو به فرزند آیندت زنجیر نکن …هم خودت لذت ببر هم به فرزندت بیاموز چطوری لذت ببره از این شرایط…..

    واقعا دنیای درون غار دنیای متفاوت تری از نیاگارا رو به من آموخت که هر کدوم برام درسهای تازه و قشنگی داشت.

    عکسهای night mode استاد واقعا بی نظیره و از دل تاریکی عکسی خوش آب و رنگ رو بیرون میکشه…

    از کجای این زیبایی ها بگم….هوای دلم دگرگون شده و حیران این زیبایی ها شده …..دیدن این تصاویر مرا به یاد شعر زیبای شهریار انداخت:

    اولین پرتو ماه و خورشید روی پیشانی کوه است پدید

    بازا زمغر بشان با کهسار آخرین بوسه ی بدورد نثار

    مردم کوه نشین داند خوب که چه نقشی به طلوع است و غروب

    من چو کوهم نه پنهای و نه پشت غیرت کوه نشینانم کشت

    مرد را کوه سرافراز کند چای پایش به فلک باز کند

    بر گشوده است کتاب کیهان کاین همه راست نهانست بخوان

    دل همه برکند از عالم خاک می برد روح به سیر افلاک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    احسان پور اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2658 روز

    به نام خدای عزیزم که هرزیبایی که افریده در نوع خودش یه معجزه کامله….سلام خدمت استاد عزیزم اقای عباسمنش؛مریم خانوم ومایک دوست داشتنی….چن وقتی بود که کاهلی میکردم و کامنت نمیذاشتم اما این فایل دیگه حسابی منقلبم کرد و نتونستم که احساسم رو برای بقیه دوستانم به اشتراک نذارم…مریم جان واقعا فایل زیبایی بود وچقدر ایمانم نسبت به خدای خودم قویترکرد خدایی که در اعماق زمین هم شگفتی افریده خدایی که دل سنگ ها و صخره هارا شکافته یعنی درسی برای ما انسانها باشد که حتی اگر به سختی سنگ هم باشیم؛میتوانیم تغییرکنیم میتوانیم دلمان را بشکافیم و زیبایی ها را درونش جا بدیم و برای دیگران هم زیبایی ها را به نمایش بگذاریم….فقط میتونم بگم خدایا شکرت خداجونم عااااشقتم….خدای عزیزم چه خوب شد که بالاخره پیدات کردم و صخره های درونیم رو دارم یکی یکی میشکافم و به امید روزی که به غار درونیم راه پیداکنیم…..وچقددرمن انگیزه پیدا شد که با بچه کوچیک هم میشه لذت برد اخه من بچه دوساله دارم و ازخیلی چیزا خودم رو محروم کردم اما این فایل و این خانوم به من یاد داد که میشه درهمه شرایط و ازهمه چیز لذت برد حتی در سخت شرایط هم نباید بهانه ای برای لذت نبردن پیدا کرد….باید لذت برد واین زندگی زیبا رو با عشق زندگی کرد چون خدایی که این دنیا رو افریده زیباست پس ما هم باید مثل خالقمون زیبا باشیم وزیبا زندگی کنیم….من فقط هر چی به دلم اومد نوشتم نمیدونم جمله بندی هام درسته یا نه.?..فقط میگم خداجونم عااااااشقتم و ممنون که دستی از دستانت رو برای من فرستادی که زیبایی هارو به ماهم نشون بدن….خدایا شکرت خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    Shirin گفته:
    مدت عضویت: 2257 روز

    ا سلام خدمت شما خانم شایسته عزیزم

    وای خدای من نمیدونم بقیه تا همین چن دقیه پیش از شوق دیدن این فیلم بی نظیر اشک شوق می ریختم و الن تا اومدم دیدگامو ارسال کنم یه هوی همچی پرید قطع شد نمی دونید چه حسی پیدا کردم ولی الان دوباره دارم می نویسم اونقدر این فایل از سفر نامه سرحالم آورد که دلم نمیاد چیزی نگم و بگزرم همین چند دقیقه پیش یاد گرفتم که هچی مانع هدفام و لذتم نشه و خواسته هامو برم دنبالش و از ثانیه به ثانیه لحظه هام لذت ببرم

    از شما سپاسگذارم که صحنه ای دیدتون رد نمی شه و چه زیبا بود صبح دیدن اون خانم مهربون چقدر دستاش می لرزید من باهشون گریه م گرفت دلم میخواست بغلش کنم ببوسمشون عزیزم چقدر هیجان زده شده بودم من هم چقدر خدیا تو بخشنده ای این فیلم سفرنامه رو اسمش دلم میخواد بزارم مسند عشق چون با عشق شروع شد لرزش دستای اون خانم شادی وجودش بود که فوران کرده بود چقدر من ترمز و تضاد اشتم که با دیدن این صحنه شکت رفت پی کارش عشق دوست داشتن نه مکان می شناسه نه زمان می شناسه نه به قیافه نه به سن و سال ربط داره فقط دلته که باید صادق و رو راست با خدای خودت باشه و وقتی به اون سپریش بدون خوب جایی می بردت عاشقتونم با تمام وجودم

    بارون رحمت خدا اون برکت برکت آسمونی چه زیبا می بارید خدیا شکرت خدیا هزاران بار شکرت

    و بعد از اون بارون قشنگ خنده خرشید خانم که تمام پهنای زیبای آسمون رو پر کرد گفت بیاید تا بریم میخوام غافلگیرتون کنم استاد شما بی نظیرید چه عشق وریزی شما برای من ستودنیه شما تو هر شرایط مکانی که باشید توی هر حالتی انگار این کارتون یه جور سوخت موتور وجودتونه همیشه چهره بشاش و پ انرژی و اون کلمات که از عمق وجودتون به بیرون فوران می کنند ما رو هم هیجانزده می کنه و آدم دلش میخواد عاشق بشه کسی رو دوست داشته باشه چقدر لذت بخشه آفرین به شما آفرین انشالا همیشه زندگیتون پر از عشق و شادی باشه

    حق با شماست شایسته عزیزم زندگی رو باید زندگی کرد و لذت برد از این همه برکت و نعمت خدا اینجاها خیلی چیزهای وجود تو رو امتحان می شه به چالش کشیده می شه ایمانت توکلت قدرتت و عزت نفست صبح که با خنده چشمات باز می کنی و می گی الهی به امید تو یعنی حرف نزن بیا با من مگه نگفتی الهی به امید تو پس ذهنت رو خال کنم از هر چی نقشه برنامه هست بزار من هدایتت کنم بزار من ببرمت حواست هست تا اینجا هم خودت نیامدی ها من تو رو آوردم توی این دنیا که بخندی و لذت ببری این همه امکانات برای تو خلق کردم این همه دستای منو روی زمین نمی بینی که از طرف من برای تو فراهم می کنن هر چی که تو خواستی و میخواهی خدایا صد هزار بار شکرت اون کوچلوها مانع من شما برای لذت بردن نیستن اونا فقط بهانه هایی کوچلویی هستن که من شما میاریم و حتی این اجازه لذت و تجربه رو از اونا هم می گیرم ولی حواسمون نیست خدیا توچقدر عظمت داری خدیا قلب من گنجایش این همه عظمت و شادی رو داره آیا ؟؟؟

    یکی از تضادهای بزرگ من همون تاریکی بود و ترس از غار ولی الان چه با دلی قرص اومدم همراهتون حتی احساس ترس رو هم نفهمیدم بچه ها اینجا فهمیدم وقتی ایمان دارم که خدا همراهمه نمی ترسم مثل همون بچه های که دلشون قرص بود پدر و مادراشون همراهشون هستن من هم دلم قرص بود خدای من همراهمه دوستای خوبم همراهم هستن اون مانعه های سنگی اون راههای تنگ اون مسیرای سخت باعث نشدن من تو رو ای غار عظیم کشف نکنم دیدی اینا همش درس بود اینا همش زندگی بود چیزی که توجه منو جلب کرد و تحسین کردم سازندگان این امکانات بینظیر رو وهوش بالاشون واقعا قابل ستایشه همون سرویس بهداشتی که توی غار درست شده بود با چه امکاناتی و چقدر تمیز چقدر مرتب و این اهمیت بالا اون آدما به رفاه و آرامش تک تک ماها رو می رسونه و احترام به طبیعت رو شکرت خدای من شکرت بازی نور سایه های نور پردازی بی نظیر غار واقعا زیبا ستودنی بود آفرین آفرین به سازندگانش و ذهن خلاقشون

    ممنونم خدای از دست هدایتگر که منو جای آوردی و باز عظمتت رو بهم نشون دادی به تعداد قطرات بارون دوستتون دارم و شکر می کنم خدایا چقدر زیبا می سازی یه لحظه های شاد روبرامون تو مدیر برنامه بی نظیری هستی دلم نسوخت ز این که نوشته هام همشون پاک شدن الان حتما من باید بازم می نوشتم هر چند اون لحظه با چنان هیجانی می نوشتم که یادم نموند چی نوشتم خدایا ولی الان بهمو نشون دادی لذتی رو که بهم دادی با دیدن ای فایل مثل همون طعم غذای خوشمزه ای می مونه که زیر زبونت می مونه برای مدتها ممنونم و سپاسگذار م

    و وقت خروج از دهانه غار عظیم چقدر زیبا درختا چترشون رو بار کرده بود روی سر اون تماشا چی ها چه صحنه زیبایی بود وقت ورود انگار اون آب جای از در ورودی غار داشت اونجا رو آب وجارو می کرد می آمد استقبالمون الان به این شکل خدایا صد هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    سکینه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    سلام استاد مهربانی ها و خانم شایسته عزیز،که به خوبی شایسته بهترینها هستی،تمام فایل های سفرنامه یک از یک زیباتر،پر نکته تر و آرامبخش تره،از ابتدای پلی کردن فایلها روی لبهایم ناخودآگاه لبخند رضایت و خرسندی مینشینه تا پایان فایل و با عمق وجودم زیباییها رو حس میکنم و گاهی سخنان زیبای شما خانم شایسته عزیز فایلو آراسته تر و دلنشین تر میکنه،خداروشکر این همه زیبایی توی این کره ی خاکی وجود داره و خداروشکر که شما مارو در دیدن این زیباییها شریک میکنید،نکته ای که واقعن برام خیلی جالب بود و شما هم متذکر شدین وجود بچه های کوچیک تو این تور بود،که متاسفانه ما خانمهای ایرانی از لحظه ای که متوجه بارداریمون میشیم خودمون رو محدود میکنیم تا زمانی که بچه ها بزرگ بشن و ازدواج کنن و حتی بعد از ازدواجشون هم درگیر نوه ها میشیم وبا این روش هم خود را محروم از لذتهای فراوان سفر و هیجانهای مختلف میکنیم،هم فرزندان محروم میشن،و این اخلاق و باور در گوشت و پوستمون رسوخ کرده و برای تغییر اون باید همتی بزرگ داشته باشیم و از خودمون شروع کنیم هرچند با زخم زبانها و گوشه کنایه های اطرافیان و مردم روبرو میشویم اما مقاومت و مداومت هرکدام از ما قطعن نتایج فوق العاده ای خواهد داشت.

    به امید روزی که بتوانیم در سرزمینی زندگی کنیم که همه با خود در صلح و آرامش باشن.

    پیروز و موفق و ثروتمند در پناه ایزد یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سید محمد سید صدر گفته:
    مدت عضویت: 4031 روز

    سلام به همگی. دیدن بخش های مختلف سفرنامه باعث شد من به باورهای خودم در مورد راحتی سفر بازنگری کنم. مهم ترین اونها امکان سفر با فرزند کوچک بود که در این قسمت به حد اعلا رسید و دیدم که می شه با یک بچه ی کوچیک به قلب یک غار بری تا جایی که در بعضی قسمت ها مجبور بشی 4 دست و پار حرکت کنی. از استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته به خاطر این به اشتراک گذاری تجربیات سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    حدیثه گفته:
    مدت عضویت: 2292 روز

    مریم جون مثل همیشه عالی بود من مثل بقیه بچهها هنوز یاد ندارم کامنتای خیلی خوشگل بذارم ولی وظیفه خودم میدونم بیام تشکر کنم واقعا دستتون درد نکنه ممنون از این عشقی که تو فایلاته عشق به خدا زیباییا کارت و ما بچههای سفرنامه به آدمای اطرافت به محیطت

    یه باره دیگه ثابت شد که جهان فرکانسیه و ما هم فرکانسی هستیم از این فاصله عشقتو دریافت میکنیم با تمام وجود و با تمام وجود سپاسگزاریم

    انشالا خدا اطرافتو با عشقهای بیشتری پر کنه زندگیتون سراسر عشق و شادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    فرزاد خیرجو گفته:
    مدت عضویت: 2249 روز

    به نام خدا

    سلام به همه دوستان عزیز و استاد عباس منش و خانم شایسته

    از قشنگیا و زیبایی هرچی بگیم کم گفتیم

    ولی چیزی که نظر منو بیشتر از هر چیز جلب کرد ذوق و لبخند خانمی ک بلیط ها را گرفت ک چقدر با عشق و از سر ذوق اونجا بود من برگشتم و دوباره این لبخند رو دیدم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    یوسف احمدی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2519 روز

    سلام خدمت دوستان عزیزم”

    به به چه شروعی ای جانم، خانم مهربون چه ذوق و شوق و هیجانی داشت، در لحظه ای که چندتا آهو قدم میزدن ازش خاستگاری شده? وه خانم شایسته ای که شده شکارچی لحظات ناب، اینو خیلی حال کردم که خانم شایسته در حین تعریف ماجرای خاستگاری میگه خیلی دسشوئیه تمیزیه(این توجه به زیبایی و تحسینشون چیزیه که باید هی بیشتر و بیشتر بهش عمل کنم). صبح که بیدار شدم دیدم تو تلگرام خبر فایل جدید سفر اومده و گفتم کاش یه بارونی توش باشه که ب بهانش منم از هوای ناب این روزهای خوزستان بگم و اینکه واقعا این روزا رو ابرا سیر میکنم، مرتب هوا ابری، باد خنک و ملایم و گاهی نم نم بارون و اصلا نمیدونید چه حالیه بخدا، که همون اولاش خانم شایسته گفت فک کنم میخواد بارون بزنه و چه بارونی هم زد خدایا، چقدر نعمات و زیبایی ها واقعا گسترده و بیشمارن، این خدایی که بعد از اون بارون زیبا هوا رو آفتابی میکنه و زمین سریع خشک میشه ایا نباید بهش ایمان کامل اورد و مطمئن بود ازش!؟ ایا اینا چیزی نیستن غیر قدرت بی انتهاش؟! باز هم استاد و خانواده ی عزیزش که ب دنبال زیبایی ها هستن و اینبار سریعتر از همیشه و نکته باز هم جالب اینه که حین دویدن استاد اون همه تعریف میکنه از خانم شایسته و دویدنش و عشق میده بهش و مایک رو هم تحسین میکنه(اینا دیگه جز لاینفک استادن و تمرکزش به زیبایی ها و اینکه در هر چیزی نکات زیبا رو پیدا میکنه). نکته بعدی تجمع مردمیه که همواره به دنبال زیبایی ها هستن و دوست دارم در این مورد کمی بگم و برداشت خودمو بنویسم، من بعد دنبال کردن برنامه های سفرنامه به این نتیجه رسیدم مردم اونجا یا تعداد زیادی ازشون واقعا به این رسیدن که هدف ما از زندگی لذت بردنه و نه سن نه بچه داشتن نه کار و هیچ چیز دیگه ای نتونسته اینو ازشون بگیره و چون باورش کردن و اشتیاقشو دارن جهان هم باشون هماهنگ شده و بچه ها عالی همراهی میکنن، افراد مسن تر خیلی ریلکسن و اینطوره که خیلی همچی خوب پیش میره، وه البته اونا فکر میکنن بچه ها اومدن که زندگی رو زیباتر کنن و این مردم ثابت کردن با خودشون در صلحن و خودشون رو دوست دارن و نمیزارن هیچ چیزی محدودشون کنه و عین حرف های استاد که تو دوره عالی کشف قوانین میگه اون باوری خوبه ک بگیم خدا هست و همونطور که ما بزرگ شدیم و هدایت شدیم بچه هم هدایت میشه و مسیر خودشو پیدا میکنه و جان کلام حرف اینه که بسپاریم به خدا، وه خدا ب بهترین شکل هدایت میکنه، حالا این‌ مردمن که میگن میریم و هدایت میشیم و این آرامش و باور رو بچه ها هم تاثیر میزاره و اونا هم آرومن و لذت بردن رو یاد گرفتن. باز هم عشق دادن استاد و خانم شایسته اینبار در شکلی دیگه و اینا واقعا رو من یکی تاثیر گذاشتن و دارن مقاومتا ذهنمو میشکنن و هی بیشتر بم میگن که انجام بده و تحسین کن و عشق بده و لذت ببر. وای چقدر اون بچه که بالا رو نگاه کرد و با ذوق باباش رو صدا میکرد که تو هم بالا رو نگاه کن و کلی لذت ببر زیبا و باحال بود و صدا کردنش کلی حالمو خوش تر کرد??. از همون آبی که از بالای یه سمت غار می اومد پایین مشخصه که قراره چ مکان فوق العاده ای رو ببینید و چقدر این غار زیباست و زیباتر از اون مردمی هستن که حاضرن خم شن چهار دست و پا بشن به سختی از جاهای تنگ و باریک و پله های زیاد به همراه بچه تو بغل? و کودکان همراه عبور کنن که فقط زیبایی ها رو ببینن و قطعا لیاقتشون و لیاقتتون این همه زیبایی و زندگی عالیه. نکته بعدی اینه که خانم شایسته واقعا تو حرف زدن هم علاوه بر نوشتن که قبلا دیده بودیم استاد شده و حین صحبت ها هم قوانین رو میگه هم سفر رو گزارش میکنه و کلی صحبت هاش قشنگن. من که کلی لذت بردم و حالم بهتر شد و توجهم رفت سمت زیبایی ها و واقعا سپاسگزارم از شما?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: