سفر به دور آمریکا | قسمت 81 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

سلام سلام

این صفحه نشانه ی امروز من هست وخوشحالم که چقد عالی هدایت شدم به سمت حرف های شما برای غلبه برترسهام

براش شروع گام برداشتن دررسالت زندگیم که صحبت کردن و توضیح این قوانین زیباست که من کار قبلیم که فروش کپو بود وفقط برای پول درآوردن بود رو بوسیدم گذاشتم کنار و میخوام دلکمه هامو توی پیجم بزارم و قدم به قدم و آهسته و پیوسته شروع کنم

خدایی دمت گرم مرد که انقد به هدایت شدن اعتقاد راسخ داری

من امروز بابی حالی تقریبا تو تمرین ستاره قطبیم نوشتم خدایا پول میخوام وامروز کلا یذره مشوش بودم که خدایا پس کی چرا پوله هنوز فراریه حداقل بااین آرامش باید یکمی بیاد یا

با پیدا کردن باور ضدپول و ثروتی که سال اول یا دوم راهنمایی ناخودآگاه تو عمق وجودم پرورش داد(که خدایا حالا که بقیه ی بنده هات بدبخت بیچاره ان منم پول نمیخوام و بشرطی میخوام که به بقیه هم بدی) وخدارو شاکرم که یه ترمز اساسی و برداشتم وخوشحالم

ولی چرا هنوز هشتم گرو نهمه و کلی بدهی دارم هنوز دودوتا چهارتا میکنم و خیلی نشستم جلو آینه باخودم حرفیدم و غروب که تکنیک آینه رو که یه دوره ی21روزه انجام دادم و الان دوره ی دومشم روز6نشستم باخودم حرف زدم امنه عجله نکن تو که به همه میگی صبورباش31سالته وفقط 3ماهه شروع کردی بغضم جمع میشد اما یه یقین اشکم و نمیزاشت بریزه و قلبم از قبل قرصتر بود و20 دقیقه باخودم حرف زدم که بلند شو دختر نیومدی جابزنی تو تعهد دادی ومیگفتم خداجونم تو گفتی یه قدم بیا من اومدم بهم نشون بده و یه یاعلی گفتم و خودمو بوسیدم و رفتم سراغ کارهام

البته که قبلش 100تومن تو حسابم بود که بایقین همراه باترس که عین پول برمیگرده و نگران نباش پرداخت کن و اینا کارت به کارت کردم و تاساعت 11باز نشستم به صحبت باخدا

البته بگم که مدام میگفتم به خودم حستو خوب کن دختر تو میدونی هاااا

ویاد یه مطلبی افتادم که گفته بود این تکنیک و اجرا کنید که پول رو توی کیفتون مرتب کنید و بااحساس تشکر باهاش برخوردکنید ماهم رفتیم سراغ کیف و یک لحظه اون فاصله ی وسط و باز کردم و2تا اسکناس 50تومنی بود که روحمم خبرنداشت ازش و خیلی ذوق کردم ویقین کردم که نباید بخاطر پول تواون کار باشم

وباورکنم تو همه کاری به یک میزان پول هست ونباید بخاطر پول این شاخه و اون شاخه بپرم وبرم دنبال علاقه ام که حتی اگه یه ریال بهم ندن حاضرم بشینم و ساعت ها آگاهیی هایی که کسب کردمو با عزیزانم و مردم درمیون بزارم و توضیح بدم و ذوق کنم و عشق کنم و آواز بخونم بعداین همه توضیح و برم توفضا

که الان قدم اول رو برداشتم و کارقبل و گذاشتم کنار

میخوام وهدایت شدم به سمت دوستی که تو کار موسیقی هست وازش راهنمایی بخوام مثل استاد که باهدایت رفتن و از اون شخص کمک خواستن

وبرم تو عقل کل دنبال جواب اینکه واقعا خوانندگی زن حرامه؟یانه و این پاشنه آشیلی که نمیزاره برم جلو رو بردارم

ومثل استاد خجالت نکشم که بگم توفلان کار مهارت ندارم ونگران قضاوت شدنم نباشم

البته که من قبلا کاملا زورم میومد بگم بلدنیستم واگه میدیدم کسی خیلی مهارت داره میسوختم هااااااا و سعی میکردم طرف و بزنم زمین که الان خداروشکر کمرنگتر شده

خداجووووووووونم شکرت شکرت شکرت

فمن شکر فلنفسه و من کفر فان الله عنی کریم

(سوره ی نمل)