https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-17.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-25 06:27:202024-09-12 09:36:53سفر به دور آمریکا | قسمت 81
229نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی خیلی خوشحالم که استاد عزیز و بسیار ارجمند و دلسوزی دارم که بهترین صفت مسلمانی که دلسوزی هست رو در خودش داره و با محبتی که در وجودش هست تمام تلاشش رو می کنه که هر چیزی رو که بلده به ما یاد بده این فایل هم مثل فایل های دیگه تون سرشار از درس توحید عملیه اینکه چطور کارها رو بخدا واگذار کنیم و اعتماد داشته باشیم و گوش و چشممون تیز باشه برای دریافت نشانه ها اینکه به خدای مهربون توکل کنیم از لحظات لذت ببریم ترس رو کنار بگذاریم به ندای قلبمون گوش بدیم این درس ها رو شما و همسر عزیزتون بارها و بارها از زاویه های مختلف با دیدگاههای مختلف برای افراد مختلف تدریس می کنید و این جز بزرگی و عظمت روحتون معنی و مفهوم دیگه ای نمی تونه داشته باشه واقعا چقدر رو عوض شدن شخصیت من شما تاثیر داشتید یعنی اگر شما نبودید شخصیت من الان اصلا این مدلی نبود الان خیلی آروم شدم خیلی خیلی عوض شدم دنبال نشانه هام دنبال شکر گزاری هستم دنبال لذت بردن از زندگی هستم الان دنبال اینم که تمرکزم روی زیبایی ها باشه تا درگیری پیش می آد سریع می خوام از اون حال و هوا در بیام و تو آرامش باشم خدابهتون سلامتی و شادی بی نهایتی بده که مرتبا این شادی و سلامتی رو قسمت کنید با همه جهان با همه مردم دنیا شکر شکر شکر سپاس بی نهایت از خداوند و شما بخاطر محبت و انسانیت مثال زدنی که فکر نکنم جای دیگه بتونم تا این حد تجربه اش کنم شاد و موفق باشید تو زندگی تو آفرود تو تلاشتون برای انسانیت رو پراکندن تا بی نهایت
سلام ب پادشاه قدرتمند جهان ..سلام ب صاحب بهترین سایتجهان .استاد اولش خوشال شدم ک فایل گذاشتین گفتم چقد خوب بالاخره فایلای استاد شروع شده با ذوق شروع کردم دانش کردم بعد دیدم درمورد موتور سواریه گفتم خوب این برای من نمیتونه باشه ..ولی امروز بعد چند روز اومدم کامنتای این قسمت و بخونم یه چیز دیگه از این فایل دستگیرم شد …اینکع شما رفتین دنبال علاقه مندیاتون وبا وجود حرفه ای نبودن در حد سواد موتور سواری خودتون تا جایی ک شده پیش رفتین ولذت بردین و خاطرع ساختین ..موتور از خواسته هاتون بود و امروز با وجود داشتن بهترین ماشینا همچنان موتور جز لذتاتونه ..من عاشق اسب و اسب سواریممممم کلا عاشق مرغ و خروس واردک..ویکی از ارزوهامه یه روزی وسط جنگلای شمال یه خونه داشتم وروزموووبا مرغ و خروسا شروع میکردم …همیشه خودمو با اسب تجسم میکنم ک دارم از وسط دارودرختا ی شمال اسب سواری میکنم …..ولی عمش در حد تجسم میدونم و دنبال علاقم نمیرم ….این فایلتون ک دیدم گفتمممم باید برم اسب سواری یاد بگیرم باید برم دنبال علاقع م ..چون همیشه با منه چرا بذارم حسرت شه فقط باید بخوام ک بشع …….بالاخره یه روز منم اسب سوار میشم(ممم ….ممنونم کامنتمووو خوندین
به نظر من خیلی خوبه که همه چیز خیلی شفاف و با لحنی صادقانه توضیح میدهید که این عالیه.
اما استاد تو ایران هم منظره های آفرودی بسیار زیبا خیلی زیاد هست چه با تریل چه با اس یو وی ای کاش داخل ایران باهاتون میرفتیم طبیعت های خیلی جالب و عجیب.یکی از پسر خاله های من تور لیدر هست باهاشون زیاد مسافرت های آفرودی میروم
درسته دیر شده برا نظر گذاشتن ولی دلم نیومد نگم که استاد جان شما بی نظیری عجب کارهای شجاعانه ای کردی ایول ?
درضمن کی گفته شما رانندگیتون خوب نیست شکسته نفسی می فرمایید تا اون جایی که ما تو فایل های سفر نامه دیدیم خیلی ام دست فرمون بیستی دارید خیلی نرم روان و راحت می رونید ?
چقدر عالی در مورد ترس صحبت کردید ، حرف هاتون پر از نکته و درس بود ، سپاسگزارم .
دقیقا منم می خواستم این را بگم ونمی گفتم : ضمن کی گفته شما رانندگیتون خوب نیست شکسته نفسی می فرمایید: همین که سوار اتوبوس باشی یک ماشین هم بهش وصل باشه که خودش بزرگ است ؛ و در ضمن در این جاده ها حرکت کنی و تنگ باشه و پر پیچ و خم کار هر کسی نیست ؛ تازه در حالی که پایه یک هم نمی خواد، این یعنی اوج مهارت و مهارت شما عالی است می تواند بیشتر باشه ولی عالی است و اینکه می فرمایید رانندگیم خوب نیست را من قبول ندارم .
سید جان سلام ، سلام ، سلام . سلام بچه های گل این سایت . چقدر همه زیبا هستید ، چقدر همه شگفت انگیز مینویسید ! الهی شکر . چقدر حالم هر روز بهتر و بهتر میشود . سید جان در یکی از فایلها میگفتی چند سال دیگه چه اتفاقاتی در ایران می افتند خدا میداند . واقعا هم همین طور است . با این انسانهای توحیدی و ابراهیمی که در این سایت در حال رشد هستند هم غیر از این هم نمی باشد . گلهای عزیز سایت خدا شکر که در کنار شما هستم . خالقم از اینکه قدرت خلق تمام زندگی ام را به من دادی سپاسگزارم ، ممنونم ، شکرت .
سلام استاد عزیزم. امیدوارم هر روز و هر روز با قدم گذاشتن در مسیر خواستههاتون، بیشتر به منبع وصل بشید و طعم شیرین حضور خداوند رو در ثانیه به ثانیه زندگیتون بیشتر از قبل بچشید?
راستش این فایل، حرف دل و در واقع الهامات خیلی از ماها بود
من خودم الان توی مداری قرار گرفتم که باید ترسهامو کنار گذاشته و اقدام به انجام الهامات درونیام کنم?
همین حرفهای شما رو همیشه به خودم میگفتم که مهتاب، مهم اینه که با وجود ترسهات، اقدام و عمل کنی
و دقیقا این حرفهای طلایی شما هم سند و مدرکی بود برای اثبات حقیقت درونی هممون.
خدای من سپاسگزارم که منو هدایت کردی. مهتاب عزیزم سپاسگزارم که با وجود همه نجواهای ذهنی، با وجود تنهای تنها بودنت، با وجود تمام مشکلاتی که سر راهت بود و بدون هیییچ گونه دسترسی به محصولات استاد، به چنین مرحله ای رسیدی که هیییچوقت فکرشم نمیکردی. سپاسگزارم استاد عزیزم که دستانی از بینهایت دستان خدا شدی و در این مسیر مثل فانوسی شدی که محکم در دستانم گرفتمت و با وجود تمام طوفانهایی که هر لحظه میتونست ریشه باورهامو بِکَنه، بالاخره تونستم اوضاع رو آروم و آرومتر کنم و خونمون رو نه تنها جای آرامش، بلکه به جایی برای شاد بودن تا بینهایت، جایی برای باور فراوانی و جایی برای حضور خدا تبدیل کنم.
یاد گرفتم که حتی در درونم هم هیییچ کسی رو بخاطر بودن در مدار پایین و طرز تفکرش نسبت به دنیا مسخره نکنم و پوزخند نزنم
چرا که روزی من هم جزئی از اون آدما بودم و حتی داغون تر از اونها
اما چیزی که بین من و اونها فاصله و تفاوت گذاشت، گوش تیز کردن برای شنیدن صدای حق از طرف قلبم بود و البته چراغ امیدی که از دور سو سو میزد
همیشه خودم رو دست کم میگرفتم. همیشه خودم رو پست تر از دیگران میدیدم و احمقتر از اونها. چون به من میگفتن که تو اصلا باهوش نیستی. به من میگفتن تو بلد نیستی که چطور شاد باشی و خوشحالی کردنت خیلی مسخره و عجیب و غریبه
اما الان میفهمم هر کسی که پا در این مسیر الهی بگذاره جزءِ باهوش ترین آدماست و هر چیزیش حتی شادیهاش برای داشتن چیزهای بسیار کوچکی که بقیه آدما نمیتونن بخاطر داشتنش از ته دل مثل ما خوشحالی کنن، لوکس میشه. ماها وقتی که مدارمون میره بالاتر، همه چیمون لوکس میشه:
حرف زدنامون
خندههامون
رفتارمون
تفریحامون
بچه داریمون
حتی عشق بازی با خدامون هم لوکس میشه
یه نمونه خیلی کوچیک از باورهای لوکسمو میخوام بگم:
اوایل فکر میکردم که حتما باید صبحونمو با آبمیوههای مختلف شروع کنم چرا که هر روز صبح چایی خوردن برای بدن هیچ سودی نداره بجز دندون خراب کردن و ضرر قند برای بدن و کم خونی که چایی باعثش میشه و این جور زندگی به هیچ دردی نمیخوره و البته که دندون دردهای شدید هم میگرفتم و خودم به خودم حق میدادم که دیدی راست میگفتم چایی بجز ضرر هیچی نداره و دیدی که هیچی تو خونه نداریم که برای بدن مقوّی باشه و بیشتر و بیشتر باورهای فقرآفرینمو تقویت میکرد. واسه همین نزدیک ۶ ماه هیییچ لبی به چایی نزدم. اما چیزی که منو خییییلی به فکر فرو برد این بود که تو این مدتی که چایی نمیخوردم هم دندون دردهای شدید داشتم. برای همینم دنبال راه حلی در درون خودم میگشتم و دوباره تک و توک شروع به چایی خوردن کردم و کم و بیش هم دندون دردهای شدید میگرفتم اما سعی میکردم توجهی نکنم.
گذشت ….. تا اینکه فایلهای سفرنامه شروع شد. نمیدونم قسمت چندم بود شاید یکی دو قسمت قبل از آبشار نیاگارا بود که نیمرو با گوجه خوردید و دیدم که وسط میز ناهارخوریتون، یه فلاکس چایی هست و مریم جون عشق و عزیز دلم که یکی دیگه از دستان نازنین خداوند شد برای همهی ماها، دو یا سه تا لیوان چایی ریخت و صدای شُرشُرِش منو دیوونه کرد…
خدای من… از اونجا ببعد بود که تلنگرها یکی پس از دیگری شروع شد و من دونه دونه باورهای ریز و درشت محدود کننده رو شناسایی و باورهای سازنده رو جایگزینشون کردم
مثلا در مورد همین چایی چیو جایگزین کردم؟
هر روز صبح که میخوایم صبحونه بخوریم، همچین با حرص و ولع میرم سمت قوری که انگار میخوام انبه بخورم . یا مثلا وقتی میخوام چایی بریزم با صدای بلند تو خونه میگم: بچه ها… کی دلش میخواد یه چایی خوشمزه بخوره؟؟؟ دستاشو ببره بالا؟؟؟
و یه جوری باورش کردم که انگار دارم بهترینو لوکس ترین و مقوّی ترین نوشیدنی دنیا رو میخورم و باهاش حااااال میکنم و وقتی که چاییو میریزم تو لیوانهای خوشگلمون، فقط دستهای پر مهر مریم شایسته عزیزم یادم میفته که چجوری چایی میریخت و باورتون میشه لذتم صد چندان میشه؟؟؟
و اما جالبتر از همه اینه که دیگه هیییییچ آثاری از دندون درد نیست… و جالبتر از اون اینکه هر وقت جایی از بدنم درد میکنه، دیگه نمیرم سراغ مسکّن، بلکه سریع به درونم رجوع میکنم که در حال چه فکر یا چه نوع احساسی هستم و درستش میکنم و در عرض چند ساعت یا فردای همون روز دیگه هییییچ خبری از اون دردکمر، درد قفسه سینه، درد کتف یا گردن یا هرجا نیست
و الان به لطف ایزد منان که همینطور سرعت مدارهام بالاتر رفته انگار هر روز صبح تازه متولد میشم
بچههای عزیزم، هر درد و مرضی ریشه در یکی از باورهای مخرب ما داره
پس با از بین بردن اونها و جایگزین کردنشون با باورهای سازنده میتونیم نه تنها بدنی سالم بلکه زندگی سالم و مرفّهی رو از هر لحاظ داشته باشیم
و این چند وقته در حال شناسایی بقیه باورهای فقر آفرین و پیدا کردن جایگرینشون هستم و تو این مدت مقدار پولهایی بدستم رسیده که البته تا چند مدت دیگه میام براتون تعریف میکنم
بچه ها کلام آخرم:
?میشه… بالاخره میشه… منی که هیچ کدوم از دور و بریهام نه به این سایت و نه به این قوانین که براشون توضیح داده بودم ایمان داشتند، منی که اطرافیانم این قوانین رو شیطانی و حتی سپاسگزاری رو کفر میدونستند، منی که تنهای تنها و بدون هیچ دوستی که از قوانین سر در بیاره و در این مسیر باشه، منی که پدر و مادرم به دلایل خیلی افتضاح ازم دور هستند و هیچ خبری ندارم که زندهاند یا مرده، منی که هیچ قوم و خویشاوندی دور و برم نیست، منی که هیچ پولی نداشتم برای خرید محصولات، منی که هیچ دسترسی به خریدن کتابهای موفقیت مثل استاد عباسمنش نداشتم، و در کل به معنای واقعی دست خالی تونستم به مرحله های بسیار زیبا برسم، پس شمایی که حداقل شاید یکی از این امتیازات رو داشته باشی؛ تو هم میتونی… تو هم میتونی زندگی رو که سالها توسط باورهای مخربت بمباران کرده بودی، الان با باورهای سازندهات آبادش کنی و البته که اول درونت آباد میشه و بعد نتایج از بیرون شکوفا میکنن و اونوقت دیگه نتایجت اونقدر برات عادیه که میگی من اگه تو دنیا فقط یه کفش برای راه رفتنم داشته باشم، خوشبختترین آدم روی زمینم چرا که درونت به خدای عز و جل وصله و احساس ثروت ابدی، از هر لحاظ میکنی
خُب صد در صد نتایج و معجزات و نشانهها و اتفاقات خوب زیادی گرفتم اما بخاطر هدف اصلیم که کاخ ویلای بسیار زیبام هست، در حال کار کردن روی باورهام هستم به امید خداوند تا چند وقت دیگه میام و میگم؛ چون با خودم عهد بستم که تا نتایج چشمگیری نگرفتم، نیام تو سایت
و به امید خداوند زیبایم، در حال عمل به الهامات درونیم هستم و در واقع شجاعت میطلبه این الهامات
به امید دیدار و خبرهای عالی و دسته اول شما دوست عزیزم?????????
سلام استاد ..خیلی خوب شد ک همچین تجربه هایی رو با ما درمیان گذاشتین
دقیقا من همین امروز این تجربه رو حس کردم ک روترسم غلبه کردم وچقد لذت بردم ک خودم واستعدادای ک داشتم رو کشف کردم و اعتماد ب نفس بیشتری در وجودم فووران کرد..این باعث شد ک اونحس بیهودگی ته ظرف ذهنم مونده بود رو خالی کنم و بیشتر خودم رو باور کنم..ک اگ بخوام میتونم …وترس من یک ترمز بیشتر نیس..
پس بزارمش کنار خیلی بهتره تا مسیر خواسته هامو هموارتر کنم برای خودم…
ممنون گه اینقدر با محبت در مورد تجربیات ارزشمندتون با ما صحبت میکنین واقعا این جمله رو دوست دارم با تمام وجودم بگم که روند زندگی من روند نگاه من بزندگی بلطف خدای مهربون بعد از آشنایی با شما بلکل تغییر کرد و فهمیدم زندگی کردن یعنی تجربه کردن ، یعنی آموختن از تمام اونچه که داره برامون اتفاق میوفته و لذت بردن از تک تک لحظات مون. تجربه موتور سواری قطعا تجربه قشنگی باید باشه با اشتیاق و ذوق و شوق نشسته بودم پای حرفای شما و داشتم لذت میبردم .منم از دوچرخه سواری دوره ای از زندگیم لذت میبردم استاد اینقدر عاشق دوچرخه سواری کوهستان تو مسیرهای صعب العبور بودم که نگو و نپرس بماند که وضعیت مالی پدرم اون زمان جوری نبودش که برام دوچرخه دنده ای بخره اما این خاسته در وجود من وجود داشت و داره هنوزم اره داره هنوزم بلطف الله به این خاستم میرسم در زمان مناسبش. خیلی ارزشمند بود خیلی لذت بخش بود و امیدوار کننده و باور ساز مثل تمام فایل ها و محصولات شما. تجربه کردن واقعا اصل و اساس زندگیه باید بر ترسها غلبه کرد باید پای در مسیر ناشناخته ها گذاشت و نگران چیزی نبود باید به جریان همیشگی هدایت اعتماد کرد باید زندگی کرد بمعنای واقعی باید زندگی کرد.
یش از اینها فکر میکردم خدا
خانه ای دارد کنار ابر ها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا …
تازه فهمیدم خدایم این خداست
این خدای مهربان و آشناست
دوستی از من به من نزدیکتر
از رگ گردن به من نزدیکتر
آن خدای پیش از این را باد برد
نام او راهم دلم از یاد برد
می توانم بعد از این با این خدا
دوست باشم دوست ،پاک و بی ریا
می توان با این خدا پرواز کرد
سفره ی دل را برایش باز کرد …
الهی
توقادری و توانایی
تو کریمی و تو رحیمی
تو همه چیز هستی و همه جا هستی
ایمان دارم تو همین جایی و پاسخگوی عشق من هستی
روزهایی داشتم سخت ، آن روزها در قفس زندانی بودم
دنیا رو به اندازه همان قفس شناخته بودم و هروز این قفس برایم تنگ و تاریک میشد
بالهایم هم دیگر داشتن میریختن و در همان قفس هم نمیتوانستم پر بکشم
احساس کردم نیاز به کمک یه نیروی بزرگتر و قوی تر دارم
تو را صدا کردم
با همان زبان و بیان ساده ای که داشتم صدایت کردم
به اندازه فهم من کوچک شدی
با من حرف زدی و راه را نشانم دادی
یادم هست آن روزها دو پرنده در قفس داشتیم
که یک روز جلوی چشمانم پرنده سفیدی را از آن قفس آزاد کردی
با خودم گفتم کاش مثل این پرنده آزاد شوم ، پرواز کنم و دنیا را ببینم
نمیدانستم کلید قفل تمام قفس ها دست توست فقط کافیست پرنده ها صدایت کنند
گفتم : خدایا من رو هم از قفسم آزاد کن دوست دارم دنیای بزرگی که برای بندگانت آفریدی ببینم ، شنیده ام دنیا ازین قفس خیلی بزرگتر است
گفتی : تو بخواه اجابت کردنش با من
گفتم : بال پروازی ندارم تمام پرهایم ریخته …
گفتی : “بنده من تو بندگی کن من بال پروازت میشوم ”
در قفس رابرایم باز کردی و دنیا را نشانم داد ی
حالا آمده ام بگویم میخواهم خودم را در جریان آب قرار دهم
” باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همونجاست …”
تو خوب بنده پروری بلدی
بزرگی ات را بارها و بارها به من نشان دادی
کاش انقدر عاشق تو شوم که فقط صدای تو رابشنوم
دوست دارم پرده ها از نظرم کنار بروند تا فقط تو راببینم
دوست دارم فقط آنچه را که زیبایی ها را در بردارد ببینم
یادم هست به من گفتی : ” فقط توجهت روی زیبایی ها و خاسته هایت باشد”
دلم میخواهد انقدر در عشق تو ذوب شوم که دیگر فقط در سختی ها به یادت نباشم
من باشم و تو باشی
اصلا منی وجود نداشته باشد و سراسر تو شوم
” ای همه هستی زتو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده ”
سلام استاد عزیزم
خیلی خیلی خوشحالم که استاد عزیز و بسیار ارجمند و دلسوزی دارم که بهترین صفت مسلمانی که دلسوزی هست رو در خودش داره و با محبتی که در وجودش هست تمام تلاشش رو می کنه که هر چیزی رو که بلده به ما یاد بده این فایل هم مثل فایل های دیگه تون سرشار از درس توحید عملیه اینکه چطور کارها رو بخدا واگذار کنیم و اعتماد داشته باشیم و گوش و چشممون تیز باشه برای دریافت نشانه ها اینکه به خدای مهربون توکل کنیم از لحظات لذت ببریم ترس رو کنار بگذاریم به ندای قلبمون گوش بدیم این درس ها رو شما و همسر عزیزتون بارها و بارها از زاویه های مختلف با دیدگاههای مختلف برای افراد مختلف تدریس می کنید و این جز بزرگی و عظمت روحتون معنی و مفهوم دیگه ای نمی تونه داشته باشه واقعا چقدر رو عوض شدن شخصیت من شما تاثیر داشتید یعنی اگر شما نبودید شخصیت من الان اصلا این مدلی نبود الان خیلی آروم شدم خیلی خیلی عوض شدم دنبال نشانه هام دنبال شکر گزاری هستم دنبال لذت بردن از زندگی هستم الان دنبال اینم که تمرکزم روی زیبایی ها باشه تا درگیری پیش می آد سریع می خوام از اون حال و هوا در بیام و تو آرامش باشم خدابهتون سلامتی و شادی بی نهایتی بده که مرتبا این شادی و سلامتی رو قسمت کنید با همه جهان با همه مردم دنیا شکر شکر شکر سپاس بی نهایت از خداوند و شما بخاطر محبت و انسانیت مثال زدنی که فکر نکنم جای دیگه بتونم تا این حد تجربه اش کنم شاد و موفق باشید تو زندگی تو آفرود تو تلاشتون برای انسانیت رو پراکندن تا بی نهایت
سلام ب پادشاه قدرتمند جهان ..سلام ب صاحب بهترین سایتجهان .استاد اولش خوشال شدم ک فایل گذاشتین گفتم چقد خوب بالاخره فایلای استاد شروع شده با ذوق شروع کردم دانش کردم بعد دیدم درمورد موتور سواریه گفتم خوب این برای من نمیتونه باشه ..ولی امروز بعد چند روز اومدم کامنتای این قسمت و بخونم یه چیز دیگه از این فایل دستگیرم شد …اینکع شما رفتین دنبال علاقه مندیاتون وبا وجود حرفه ای نبودن در حد سواد موتور سواری خودتون تا جایی ک شده پیش رفتین ولذت بردین و خاطرع ساختین ..موتور از خواسته هاتون بود و امروز با وجود داشتن بهترین ماشینا همچنان موتور جز لذتاتونه ..من عاشق اسب و اسب سواریممممم کلا عاشق مرغ و خروس واردک..ویکی از ارزوهامه یه روزی وسط جنگلای شمال یه خونه داشتم وروزموووبا مرغ و خروسا شروع میکردم …همیشه خودمو با اسب تجسم میکنم ک دارم از وسط دارودرختا ی شمال اسب سواری میکنم …..ولی عمش در حد تجسم میدونم و دنبال علاقم نمیرم ….این فایلتون ک دیدم گفتمممم باید برم اسب سواری یاد بگیرم باید برم دنبال علاقع م ..چون همیشه با منه چرا بذارم حسرت شه فقط باید بخوام ک بشع …….بالاخره یه روز منم اسب سوار میشم(ممم ….ممنونم کامنتمووو خوندین
سلام به استاد و دوستان عزیز
به نظر من خیلی خوبه که همه چیز خیلی شفاف و با لحنی صادقانه توضیح میدهید که این عالیه.
اما استاد تو ایران هم منظره های آفرودی بسیار زیبا خیلی زیاد هست چه با تریل چه با اس یو وی ای کاش داخل ایران باهاتون میرفتیم طبیعت های خیلی جالب و عجیب.یکی از پسر خاله های من تور لیدر هست باهاشون زیاد مسافرت های آفرودی میروم
ای کاش میشد عکس هایش را شیر کرد…
سلام
درسته دیر شده برا نظر گذاشتن ولی دلم نیومد نگم که استاد جان شما بی نظیری عجب کارهای شجاعانه ای کردی ایول ?
درضمن کی گفته شما رانندگیتون خوب نیست شکسته نفسی می فرمایید تا اون جایی که ما تو فایل های سفر نامه دیدیم خیلی ام دست فرمون بیستی دارید خیلی نرم روان و راحت می رونید ?
چقدر عالی در مورد ترس صحبت کردید ، حرف هاتون پر از نکته و درس بود ، سپاسگزارم .
چقدر این فایل عالی بود ممنونم .
سلام
دقیقا منم می خواستم این را بگم ونمی گفتم : ضمن کی گفته شما رانندگیتون خوب نیست شکسته نفسی می فرمایید: همین که سوار اتوبوس باشی یک ماشین هم بهش وصل باشه که خودش بزرگ است ؛ و در ضمن در این جاده ها حرکت کنی و تنگ باشه و پر پیچ و خم کار هر کسی نیست ؛ تازه در حالی که پایه یک هم نمی خواد، این یعنی اوج مهارت و مهارت شما عالی است می تواند بیشتر باشه ولی عالی است و اینکه می فرمایید رانندگیم خوب نیست را من قبول ندارم .
در پناه الله المصور
سید جان سلام ، سلام ، سلام . سلام بچه های گل این سایت . چقدر همه زیبا هستید ، چقدر همه شگفت انگیز مینویسید ! الهی شکر . چقدر حالم هر روز بهتر و بهتر میشود . سید جان در یکی از فایلها میگفتی چند سال دیگه چه اتفاقاتی در ایران می افتند خدا میداند . واقعا هم همین طور است . با این انسانهای توحیدی و ابراهیمی که در این سایت در حال رشد هستند هم غیر از این هم نمی باشد . گلهای عزیز سایت خدا شکر که در کنار شما هستم . خالقم از اینکه قدرت خلق تمام زندگی ام را به من دادی سپاسگزارم ، ممنونم ، شکرت .
سلام استاد عزیزم. امیدوارم هر روز و هر روز با قدم گذاشتن در مسیر خواستههاتون، بیشتر به منبع وصل بشید و طعم شیرین حضور خداوند رو در ثانیه به ثانیه زندگیتون بیشتر از قبل بچشید?
راستش این فایل، حرف دل و در واقع الهامات خیلی از ماها بود
من خودم الان توی مداری قرار گرفتم که باید ترسهامو کنار گذاشته و اقدام به انجام الهامات درونیام کنم?
همین حرفهای شما رو همیشه به خودم میگفتم که مهتاب، مهم اینه که با وجود ترسهات، اقدام و عمل کنی
و دقیقا این حرفهای طلایی شما هم سند و مدرکی بود برای اثبات حقیقت درونی هممون.
خدای من سپاسگزارم که منو هدایت کردی. مهتاب عزیزم سپاسگزارم که با وجود همه نجواهای ذهنی، با وجود تنهای تنها بودنت، با وجود تمام مشکلاتی که سر راهت بود و بدون هیییچ گونه دسترسی به محصولات استاد، به چنین مرحله ای رسیدی که هیییچوقت فکرشم نمیکردی. سپاسگزارم استاد عزیزم که دستانی از بینهایت دستان خدا شدی و در این مسیر مثل فانوسی شدی که محکم در دستانم گرفتمت و با وجود تمام طوفانهایی که هر لحظه میتونست ریشه باورهامو بِکَنه، بالاخره تونستم اوضاع رو آروم و آرومتر کنم و خونمون رو نه تنها جای آرامش، بلکه به جایی برای شاد بودن تا بینهایت، جایی برای باور فراوانی و جایی برای حضور خدا تبدیل کنم.
یاد گرفتم که حتی در درونم هم هیییچ کسی رو بخاطر بودن در مدار پایین و طرز تفکرش نسبت به دنیا مسخره نکنم و پوزخند نزنم
چرا که روزی من هم جزئی از اون آدما بودم و حتی داغون تر از اونها
اما چیزی که بین من و اونها فاصله و تفاوت گذاشت، گوش تیز کردن برای شنیدن صدای حق از طرف قلبم بود و البته چراغ امیدی که از دور سو سو میزد
همیشه خودم رو دست کم میگرفتم. همیشه خودم رو پست تر از دیگران میدیدم و احمقتر از اونها. چون به من میگفتن که تو اصلا باهوش نیستی. به من میگفتن تو بلد نیستی که چطور شاد باشی و خوشحالی کردنت خیلی مسخره و عجیب و غریبه
اما الان میفهمم هر کسی که پا در این مسیر الهی بگذاره جزءِ باهوش ترین آدماست و هر چیزیش حتی شادیهاش برای داشتن چیزهای بسیار کوچکی که بقیه آدما نمیتونن بخاطر داشتنش از ته دل مثل ما خوشحالی کنن، لوکس میشه. ماها وقتی که مدارمون میره بالاتر، همه چیمون لوکس میشه:
حرف زدنامون
خندههامون
رفتارمون
تفریحامون
بچه داریمون
حتی عشق بازی با خدامون هم لوکس میشه
یه نمونه خیلی کوچیک از باورهای لوکسمو میخوام بگم:
اوایل فکر میکردم که حتما باید صبحونمو با آبمیوههای مختلف شروع کنم چرا که هر روز صبح چایی خوردن برای بدن هیچ سودی نداره بجز دندون خراب کردن و ضرر قند برای بدن و کم خونی که چایی باعثش میشه و این جور زندگی به هیچ دردی نمیخوره و البته که دندون دردهای شدید هم میگرفتم و خودم به خودم حق میدادم که دیدی راست میگفتم چایی بجز ضرر هیچی نداره و دیدی که هیچی تو خونه نداریم که برای بدن مقوّی باشه و بیشتر و بیشتر باورهای فقرآفرینمو تقویت میکرد. واسه همین نزدیک ۶ ماه هیییچ لبی به چایی نزدم. اما چیزی که منو خییییلی به فکر فرو برد این بود که تو این مدتی که چایی نمیخوردم هم دندون دردهای شدید داشتم. برای همینم دنبال راه حلی در درون خودم میگشتم و دوباره تک و توک شروع به چایی خوردن کردم و کم و بیش هم دندون دردهای شدید میگرفتم اما سعی میکردم توجهی نکنم.
گذشت ….. تا اینکه فایلهای سفرنامه شروع شد. نمیدونم قسمت چندم بود شاید یکی دو قسمت قبل از آبشار نیاگارا بود که نیمرو با گوجه خوردید و دیدم که وسط میز ناهارخوریتون، یه فلاکس چایی هست و مریم جون عشق و عزیز دلم که یکی دیگه از دستان نازنین خداوند شد برای همهی ماها، دو یا سه تا لیوان چایی ریخت و صدای شُرشُرِش منو دیوونه کرد…
خدای من… از اونجا ببعد بود که تلنگرها یکی پس از دیگری شروع شد و من دونه دونه باورهای ریز و درشت محدود کننده رو شناسایی و باورهای سازنده رو جایگزینشون کردم
مثلا در مورد همین چایی چیو جایگزین کردم؟
هر روز صبح که میخوایم صبحونه بخوریم، همچین با حرص و ولع میرم سمت قوری که انگار میخوام انبه بخورم . یا مثلا وقتی میخوام چایی بریزم با صدای بلند تو خونه میگم: بچه ها… کی دلش میخواد یه چایی خوشمزه بخوره؟؟؟ دستاشو ببره بالا؟؟؟
و یه جوری باورش کردم که انگار دارم بهترینو لوکس ترین و مقوّی ترین نوشیدنی دنیا رو میخورم و باهاش حااااال میکنم و وقتی که چاییو میریزم تو لیوانهای خوشگلمون، فقط دستهای پر مهر مریم شایسته عزیزم یادم میفته که چجوری چایی میریخت و باورتون میشه لذتم صد چندان میشه؟؟؟
و اما جالبتر از همه اینه که دیگه هیییییچ آثاری از دندون درد نیست… و جالبتر از اون اینکه هر وقت جایی از بدنم درد میکنه، دیگه نمیرم سراغ مسکّن، بلکه سریع به درونم رجوع میکنم که در حال چه فکر یا چه نوع احساسی هستم و درستش میکنم و در عرض چند ساعت یا فردای همون روز دیگه هییییچ خبری از اون دردکمر، درد قفسه سینه، درد کتف یا گردن یا هرجا نیست
و الان به لطف ایزد منان که همینطور سرعت مدارهام بالاتر رفته انگار هر روز صبح تازه متولد میشم
بچههای عزیزم، هر درد و مرضی ریشه در یکی از باورهای مخرب ما داره
پس با از بین بردن اونها و جایگزین کردنشون با باورهای سازنده میتونیم نه تنها بدنی سالم بلکه زندگی سالم و مرفّهی رو از هر لحاظ داشته باشیم
و این چند وقته در حال شناسایی بقیه باورهای فقر آفرین و پیدا کردن جایگرینشون هستم و تو این مدت مقدار پولهایی بدستم رسیده که البته تا چند مدت دیگه میام براتون تعریف میکنم
بچه ها کلام آخرم:
?میشه… بالاخره میشه… منی که هیچ کدوم از دور و بریهام نه به این سایت و نه به این قوانین که براشون توضیح داده بودم ایمان داشتند، منی که اطرافیانم این قوانین رو شیطانی و حتی سپاسگزاری رو کفر میدونستند، منی که تنهای تنها و بدون هیچ دوستی که از قوانین سر در بیاره و در این مسیر باشه، منی که پدر و مادرم به دلایل خیلی افتضاح ازم دور هستند و هیچ خبری ندارم که زندهاند یا مرده، منی که هیچ قوم و خویشاوندی دور و برم نیست، منی که هیچ پولی نداشتم برای خرید محصولات، منی که هیچ دسترسی به خریدن کتابهای موفقیت مثل استاد عباسمنش نداشتم، و در کل به معنای واقعی دست خالی تونستم به مرحله های بسیار زیبا برسم، پس شمایی که حداقل شاید یکی از این امتیازات رو داشته باشی؛ تو هم میتونی… تو هم میتونی زندگی رو که سالها توسط باورهای مخربت بمباران کرده بودی، الان با باورهای سازندهات آبادش کنی و البته که اول درونت آباد میشه و بعد نتایج از بیرون شکوفا میکنن و اونوقت دیگه نتایجت اونقدر برات عادیه که میگی من اگه تو دنیا فقط یه کفش برای راه رفتنم داشته باشم، خوشبختترین آدم روی زمینم چرا که درونت به خدای عز و جل وصله و احساس ثروت ابدی، از هر لحاظ میکنی
سپاسگزارم خدای قشنگم
سپاسگزارم استاد جیگرم
سپاسگزارم مریم عشق دلم و میکی عزیزم
سپاسگزارم از هرکسی که این کامنتو میخونه
عاششششقتونم یه دنیا
سلام خانم امیری صبح پاییزتون پراز خبرای خوب ..ب محض بیدارشدن اومدم توسایت اولین کامنتی ک هدایت شدم بخونم کامنت شما بود ب نظرم لایک داره کامنتتون ..پراز انگیزه ودرس بود برام کاش از موفقیتاتون بیشتر مینوشتین ..ممنون
سلام عشقم. متشکرم.
خُب صد در صد نتایج و معجزات و نشانهها و اتفاقات خوب زیادی گرفتم اما بخاطر هدف اصلیم که کاخ ویلای بسیار زیبام هست، در حال کار کردن روی باورهام هستم به امید خداوند تا چند وقت دیگه میام و میگم؛ چون با خودم عهد بستم که تا نتایج چشمگیری نگرفتم، نیام تو سایت
و به امید خداوند زیبایم، در حال عمل به الهامات درونیم هستم و در واقع شجاعت میطلبه این الهامات
به امید دیدار و خبرهای عالی و دسته اول شما دوست عزیزم?????????
سلام استاد ..خیلی خوب شد ک همچین تجربه هایی رو با ما درمیان گذاشتین
دقیقا من همین امروز این تجربه رو حس کردم ک روترسم غلبه کردم وچقد لذت بردم ک خودم واستعدادای ک داشتم رو کشف کردم و اعتماد ب نفس بیشتری در وجودم فووران کرد..این باعث شد ک اونحس بیهودگی ته ظرف ذهنم مونده بود رو خالی کنم و بیشتر خودم رو باور کنم..ک اگ بخوام میتونم …وترس من یک ترمز بیشتر نیس..
پس بزارمش کنار خیلی بهتره تا مسیر خواسته هامو هموارتر کنم برای خودم…
استاد عزیز و مهربانم
با سلام
ممنون گه اینقدر با محبت در مورد تجربیات ارزشمندتون با ما صحبت میکنین واقعا این جمله رو دوست دارم با تمام وجودم بگم که روند زندگی من روند نگاه من بزندگی بلطف خدای مهربون بعد از آشنایی با شما بلکل تغییر کرد و فهمیدم زندگی کردن یعنی تجربه کردن ، یعنی آموختن از تمام اونچه که داره برامون اتفاق میوفته و لذت بردن از تک تک لحظات مون. تجربه موتور سواری قطعا تجربه قشنگی باید باشه با اشتیاق و ذوق و شوق نشسته بودم پای حرفای شما و داشتم لذت میبردم .منم از دوچرخه سواری دوره ای از زندگیم لذت میبردم استاد اینقدر عاشق دوچرخه سواری کوهستان تو مسیرهای صعب العبور بودم که نگو و نپرس بماند که وضعیت مالی پدرم اون زمان جوری نبودش که برام دوچرخه دنده ای بخره اما این خاسته در وجود من وجود داشت و داره هنوزم اره داره هنوزم بلطف الله به این خاستم میرسم در زمان مناسبش. خیلی ارزشمند بود خیلی لذت بخش بود و امیدوار کننده و باور ساز مثل تمام فایل ها و محصولات شما. تجربه کردن واقعا اصل و اساس زندگیه باید بر ترسها غلبه کرد باید پای در مسیر ناشناخته ها گذاشت و نگران چیزی نبود باید به جریان همیشگی هدایت اعتماد کرد باید زندگی کرد بمعنای واقعی باید زندگی کرد.
سپاسگزارم
سلام استاد عزیز ممنونم ازتون بابت این فایل زیبا
یاد سوارکاریوکلاس اسب سواری که رفتم افتادم
یک روزتوکلاس خیلی اتفاقات هیجان انکیز پشت هم افتاد (رم کردن اسب باشنیدن سوت قطار و…?)
وی جاش من ازاسب افتادم ولی بعدش یه حسی بهم میگفت بازم باید سوارشی وغلبه کنی به این حس بدی که بعدش درونت ایجادشده
والبته زمان برد تا کامل اوکی شه….وچقد حس خوبی بود این غلبه کردنه این شجاعته این اعتماد به نفسه…????
سلام.الهه عریز.منم مثل شما عاشق اسب و اسب سواریم حتی دیروز تونت دنبال دانشگاعهای گشتم ک پرورش اسب تدریس میشه وامروز ب کامنت شما هدایت شدم و بهتووون غبطه خوردم رفتین دنبال علاقتونننن …واقعا باید بریم دنبال علاقه مون و لذت ببریممم
عزیزمی مهربونم حتما شماهم درزمان مناسب هدایت میشی ❤️ انقد انرژی خوب وارامش سوارکاری میده که خدامیدونه ….