سفر به دور آمریکا | قسمت 82 - صفحه 4

358 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3366 روز

    سلام

    وااااااااااای استاد چقدر عالی بود چقدر هیجان زده بود ؛ اصلا نفهمیدم کی فایل تمام شد؛ شما دیگه کی هستید؟ خیلی شجاعت می خواهد وقتی آدم اصلا این مسیری را هم نرفته باشد برود و لذت هم برود و تازه کلی هم فیلم بگیرد؛ وای استاد مرسی ؛ مرسی از این همه مهربانی.

    چقدر خوشحالم که این مسیر را نرفتم ولی دیدم ؛ انگار تک تک لحظه ها را با شما بودم ؛ آفرین به شما ؛ حق شماست همه این چیزهایی خوب که دارید ؛ آفرین به شما .

    نمی دانم چی بگویم ؛ جاهایی که شما رانندگی می کردید واقعا من نفسم بند می آمد که شما چطوری می خواهید آن را رد کنید آفرین به شما .

    و قدر مناظر عالی بود در عین سکوت در عین اینکه زمین تقریبا همه جا یکرنگ بود ولی خدا چقدر همه چیز را قشنگ درست کرده است ؛ وای خدایا شکرت

    نمی دونم چی بگم از احسنت به شما و از مناظری که دیدم خدایا شکرت

    «چون بُوَد اصل گوهری قابل

    هیچ صیقل نکو نداند کرد

    چقدر قشنگ ذهن و روح خودتونو را تربیت می کنید که آن طور که شما می گویید رفتار کنید و چقدر عالی در هر جایی از قانونها عالی استفاده می کنید ، شما تکید استاد آفرین به شما .

    تربیت را در او اثر باشد

    آهنی را که بدگهر باشد»

    استاد چقدر عالی خلاقیت عالی داشتید در فیلمبرداری آن هم در جایی به این سختی که تمام حواستون باید به مسیر باشه از خلاقیت شما متشکرم

    چقدر خدا بزرگه چقدر مهربونه همه جور امکاناتی برای انسانها فراهم کرده است . خیلی راحت می توان لذت برد از طبیعت در حالیکه ما همش فکر می کنیم باید یک کاری خاصی انجام بشه تا ما لذت ببریم خدایا شکرت چه چیزهایی عالی در این سفر نامه می بینم و چقدددددر درسهایی عالی گرفتم .

    آهنگهای انتخابی عالی بود ؛ واقعا منحصر به فردید.

    ما خیلی راحت می گوییم سنگ صخره ، ولی واقعا این همه زیبایی در این چیز ؛ عالی بود عالی کلی توی رشد شخصیتی من این فایل به من کمک کرد.

    باورهای خوب شما را احسنت می گویم و درس میگیرم ضمن اینکه از شما کلی درس گرفتم و کلی به من کمکم کردید در مورد توجهاتی که دارم ؛ خدایا شکرت .

    کار هر کسی نیست کاری که شما انجام دادید آفرین؛ در مسیری ناشناخته و با شجاعت تمام به دل ترسها رفتن .???????????

    واقعا در همه مراحل زندگی شاد باشید و سلامت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    سوسن سادات اوی گفته:
    مدت عضویت: 3102 روز

    بنام خداوند زیباییها

    سلام خدمت همه

    استاد عالی بود من از شدت هیجان نمیدونم چی بگم فقط اینکه وقتی رسیدید به RVانگار خدا دنیارو بهم داده

    حالا بریم سر تصاویر خارق العاده

    استاد از اونهمه سپاسگزاری های شما بعیدم نبود که خداوند تمام زیباییهاش رو بخواد به شما نشون بده

    اینکه اون خانواده ها انقدر دربستر طبیعت زیبای خداوند راحت بودن ارامش داشتن و کوچکترین نگرانیی درشون نبود بسیار منو شگفت زده کرد

    اینکه اون ماشینا ،اون موتور سوارا، واون دوچرخه سواره ها انقدر راحت و بدون استرس بودن ،بخاطر این بود که خودشون ی زمانی همون کودکای ازاد بودن ،الانم که بزرگ شدن بدون کوچکترین نگرانی واسترسی میان تو این فضای زیبا

    خوب ما نکردیم ،نداشتیم،وبه طبع ایمان قوی این ادمها بسیار بالاس

    ی جا حس کردم منم از جنس همین خاک و زمینم بسکه بدن ما بسیار همرنگ این طبیعت بود

    و ی جور امنیت خاطر بهم میداد که خداوند منو از همین جنس ساخته و فکر کردم تیکه ای جدا شدم و روح درونم هست

    خیلی رنگ همه شبیهه رنگ زمین اونجا بود

    خداوند اینهمه اشتیاق شمارو میبینه خیلی دوست داره جنبه های دیگه ای از دنیارو هم به شما نشون بده

    منو با دنیایی از فکرای قشنگ مشغول کردید استاد

    واینکه استاد شما هم میتونستید نرید ولی عشق چکارا که نمیکنه

    واقعا اینهمه ذوق و اشتیاق شما بی جواب نمیمونه

    خدایا حس قشنگی پیدا کردم

    احساس میکنم با توجه کردن به این فضای زیبا ی ایمان قویی درون ایجاد شده

    دلم میخواد برم تو بطن تمام موضوعاتی که توسط باورهای کهنه ام دست وبالمو قفل کردن

    دلم میخواد با باورهای کهنه و چسبنده ای که عمری منو از نزدیکتر شدن به عشق حقیقیم ،خداوندیکتایم،دنیای زیبایی که خداوند در اختیار هممون گذاشته میترسونده و درونم وحشتی بزرگ درست کرده بجنگم

    اول از همه از دنیای کسب وکارم شروع میکنم

    به امید خداوند

    بسیار سپاسگزارم که این سفرنامه رو برای ما تدارک دیدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    Asudeh گفته:
    مدت عضویت: 3366 روز

    سلام استاد عزیزم واقعا دمت گرم بچه محل

    چقدر حال داد بهم

    یعنی خداوکیلی تا به حالا تو عمرم یه چنین موتور سواری با حالی نکرده بودم!!؟؟

    انگاری خودم سوار موتور بودم و داشتم می رفتم و چقدر حال کردم یعنی تمام این ۸۱ قسمت یه طرف این قسمت ۸۲ یک طرف.

    تازه استاد وقتی یه موقع هایی هم از رفتن سرد می شدم و ترس همه وجودم رو فرا می گرفت می نشستم کنار جاده و اون ماشین های رنگارنگ JEEP که انسانهای بالای ۸۰ سال سوارش بودند و با عشق های زندگی شون داشتند از این سفر شگفت انگیز لذت می بردند و حال می کردند.

    وقتی اینها رو می دیدم به خودم می گفتم بچه جون خجالت بکش مگه چند سال داری اینقدر ترسویی!؟

    اینها از بابا بزرگت هم بزرگترند برو خجالت بکش، سوار شو برو و از زیبایی هایی که خدا برات خلق کرده تا لذتش رو ببری و ازش تشکر کنی، برو عزیزم حالش رو ببر، بازم بگو خدا….

    استاد واقعا امروز خیلی حال کردم از این موتور سواریه تاز یه کم خجالت هم کشیدم از خودم!!؟؟ چرا که وقتی اون خانمه با دوچرخه و با سکش توی این مسیر پر تلاطم اومده بود و اصلا نه انگار که سخته و خیلی ریلکس با صبر داشت یه مسیر بهتری رو پیدا می کرد و…

    اون وقت من به خودم می گفتم می ترسم، بابا می ترسم شوخی که نیست، واقعا که…

    خیلی حال داد.

    استاد سپاسگزارم

    خدایا شکرت که این درخواست من با قدرت بیشتری در وجودم زنده تر شده.

    الحمدلله رب العلمین هذا من فضل ربی العزیزالوهاب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سیدمحمد لایق گفته:
    مدت عضویت: 2284 روز

    سلام استاد عزیزم و سلام خانواده عزیزم

    خداروشکر میکنم که توی شرایط عالی زیره سقف خونمون روی مبل راحت نشستم و دارم این متن و مینویسم

    حقیقتا ب دلم اومد در ابتدا منم از پا گزاشتن رو ترسام بهتون بگم :

    ترس از صحبت کردن با دیگران و معرفی محصولم و تجارتم ب دیگران:۵ساله پیش بود که نتورک مارکتینگ و شروع کردم با انگیزه ای بسیار بالا و با اعتماد بنفسی بسیارررررررررر پایین ،وقتی میخواستم ب ی نفر زنگ بزنم و صحبت کنم دستام میلرزید ،صدام میلرزید و استرس شدیدی داشتم ،میرفتم ی جا تنها و خودمو مجبور میکردم که زنگ بزنم و آروم آروم اینکار رو میکردم بخاطره اشتیاق زیاد ب موفقیت مالی حاضر بودم پا بزارم روترسام خلاصه ب هر سختی بود خودمو متقاعد میکردم و اینکار رو میکردم ولی الان بعد گذشت ۵سال ب لطف خداوند خیلی خیلی راحت تر با هر نفری که دلم بخاد ارتباط میگیرم و کارمو انجام میدم و از وقتی که از طریق استاد عزیزم بامقوله توحید اشنا شدم و سعی کردم توحیدی تر باشم خیلی راحت تر شدم میدونین آدما رو تو ذهنم کوچیک تر کردم و خدارو بزرگتر ،ب صورت هدایتی تجارت دیگه ای رو هم شروع کردم و با شروع تجارت دیگه ای فهمیدم که چقدر با ۵ساله پیشم متفاوت شدم خداروشکر و چون مدتیه که دارم روی باورهام کار میکنم میبینم که اصل داستان باورهاست که اگ بخوام از تجربیات مدت اخیرم بگم خیلییییی مفصل و جذابه که انشاالله بزودی راجع بهش صحبت میکنم ولی موضوع این فایل پا گزاشتن رو ترس هاست یادمه ۲ساله پیش ی شب دلم گفت اگ خیلی مردی برو با فلانی (مالک بزرگترین آجیل شهرمون )صحبت کن و من خیلی ترسیدم ولی با ترسام رفتم تو فروشگاه بزرگشون سراغشون و گرفتم ایشون و ب من نشون دادن و من رفتم و باهاشون صحبت کردم و تجربه خیلی خوبی رو کسب کردم و بعد از صحبت با ایشون اصلا رو زمین نبودم و تو آسمونا بودم

    ترس دیگه ای که داشتم صحبت کردن تو جمع بود ،تو ی جمع چندنفره که فقط میخواستم خودمو معرفی کنم استرس میگرفت من و صورتم سرخ میشد و صدام میلرزید ولی خودمو تو همچی شرایطی قرار دادم و خیلی وقته که من تو جمع های چند ده نفره سخنرانی میکنم و آموزش میدم و …

    ترس دیگه ای که داشتم این بود که شب تنها خونه بخوابم ی شب که خانواده نبودن من چون با دوستانم که سالها باهم بودیم هم عقیده نبودم تصمیم گرفتم برخلاف دفعات پیش ب کسی نگم بیاد خونمون و با کتاب رفتم خونه کتاب خوندم و خوابیدم و این ترسمم تا حدود زیادی از بین رفته

    ترس از رانندگی داشتم و ی مدت کوتاهی شب ها تپسی کار کردم و این ترسمم ریخت و با ی سری چیزای جدید و خوب اشنا شدم

    خلاصه هر وقت رفتم تو دل ترس هام هم پیشرفت کردم و اعتمادبنفسم بیشتر شده و فهمیدم بیشتر میتونم روی خداحساب کنم

    هر وقت میبینم ی نفر ی کار جسورانه میکنه آنتریک میشم که منم ی کاری بکنم استاد عزیزم بادیدن این ودیو تصمیم گرفتم که پا بزارم روترسم و برم شنا یاد بگیرم

    هر زمان شنا یادگرفتم و پا رو ترسم گزاشتم میام و تو این صفحه مینویسم

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    آوا اصیلیان گفته:
    مدت عضویت: 2097 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    استاد عزیزم اول از همه آفرین بهتون تبررررریک میگم که باترستون مقابله کردین و ازش عبور کردین . برام بازهم مرور شد که باید….. باااااید بتونم روی ترسهام پابذارم تا بتونم به جاهای زیبا تر پر هیجان تر خدا منو هدایت کنه و چقدر لذت بخشه حس بعدش که من تونستم اررررره من تونستم این راه دشوار رو با تمام ترسهام بگذرونم و ازش عبور کنم .

    استاد عزیزم میدونم که میدونی چقدر این کلیپ گذاشتنهاتون تاثیر گذاره و مارو هدایت میکنه و لحظه به لحظه اش نه تنها برای ما بلکه برای شماهم درس بزرگی داره و ممنون که هر لحظه به فکر ما هستید و سپاسگزارم .

    استاد عزیزم ……

    اینکه حتی برای مهارتهای اون خانمی که با سگش اومده بود و از خدا سپاسگزاری کردین خیلی برام جالب بود و همش فیلمو میزدم عقب تا بازم بشنوم …… که گفتید واااایی خدایا شکرت ببین په جراتی داره چه مهارتی داره …… خب من یاد گرفته بودم برای زیبایی ها سپاسگزاری کنم اما الان این درس رو یاد گرفتم که ……

    حتی ………. دیگران رو برای تواییهاشون و یا مهارتاشون علاوه بر تحسین انها ، پیش خودم خدارو شکر کنم بابت مهارتشون ….

    خدارو سپاس بابت این کلیپ زیبا

    خدای را سپاس بابت اینکه استاد عباس منش گلم تونست بر ترسهاش غلبه کنه و به مهارتهاش اضافه بشهههه ….

    در پناه خدا باشید …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    ندا راد گفته:
    مدت عضویت: 2214 روز

    سلام استاد عزیزم ،همیشه شما یک الگو در زندگی من بودین و هستین با این فایل من هم یاد گرفتم مثل شما وارد ترسهایم بشم و باتوکل به خدا حرکت کنم ،من باید مثل شما هر لحضه رو ایمان خودم کار کنم و حرکت کنمممم ،همیشه به خودم میگم ندا حرکت کن و دارم این کار رو میکنم ، در ذهن خودم یه راهی مثل اون راهی که در سفر به دور آمریکا شما در آنجا هدایت شدین ، رو در ذهنم ساختم که ته اون جاده نور زیبا بود و خودم رو هر لحظه تصور میکنم که با قدرت به سمت اون نور که خدا ست حرکت میکنم و از زیباییهای مسیر دارم لذت میبرم و تمام خاطرات وگذشته و مشکلات پشت سر من هست و به خودم میگم اگه پشت سرت رو نگاه کنی سنگ جلوی پات رو نمی بینی میخوری زمین ،من از شما انسان بودن به معنای واقعی رو یاد گرفتم دارم جلو میرم و حرکت میکنم اتفاقات خیلی خوبی داره در زندگیم میافته من دارم وارد ترسهایم میشم و اون نور نقطه شروع و حرکت من هست ، من از شنا خیلی میترسم ولی دارم روی این ترس کار میکنم تابرم شنا یاد بگیرم ،چند وقت پیش رفتم اوپارک پارک آبی من از ارتفاع و سقوط میترسم و در آنجا سقوط آزاد بلندی داره ولی نمی تونستم برم جلو ولی با خودم گفتم من باید روی این ترسم کار کنم و رفتم پریدم به قدری ترسیده بودم که وقتی به آخر مسیری که از تونل رد شدم رسیدم واقعا می خندیدم به خودم که الکی می ترسیدم از توهم و از هیچی که فقط جلوی من رو گرفته بود ،با این کار اعتماد به نفسم بیشتر شده و الان تصمیم دارم شنا رو یاد بگیرم خیلی دوستتان دارم شما جایگاه بالایی برای ما دارین خدا رو شکر که هستین و راه رو به نشون دادین من دارم پاهام رو جای پای شما می زارم البته خیلی دارم روی خودم کار میکنم و نتایج عالی گرفتم طوری شده که به محض اینکه کاری دارم یا دلم چیزی میخواد یا در خواستی از کسی دارم بدون اینکه به کسی بگم همش جور میشه اون غذا میاد اون آدم میاد اون کارم درست میشه خداروشکر فقط به خاطر توحید و کار کردنم رو این باور هست نتایج هی داره بزگتر میشه خدا رو شکر از شما بسیار سپاسگزارم همیشه همیشه سالم و سلامت ثروتمند با خانواده گرامیتان باشین ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    هادی زارع گفته:
    مدت عضویت: 3764 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سپاس گزارم از استاد عزیزم بابت این فایل فوق العاده. چقدر احساسم خوب شد از همه چی لذت بردم. از فیلم برداریتون لذت برم. خیلی باحال میومدین جلوی موتور و صحبت میکردید. از اون تیکه که زیپ و بستید و گفتید لتس گو خیلی لذت بررردم و کلی برام فان و جالب بود. صخره های هیولا اصلا یه تیکه بود من ترسیدم گفتم استاد الان از دره میوفته پایین??

    خیلی لذت بردم از دوچرخه سوارها چقدر عشق میخواد بخدا تو گرما رکاب بزنی. اونم توی مسیری که با موتور نمیشه رفت. چه قدر و آمادگی جسمانی نیاز داره…اصلا باورم نمیشد افرادی هستن توی همچین مسیرهایی با دوچرخه برن.

    خیلی خیلییییی لذت بردم. با خودم گفتم با بچه های همفرکانس و استاد عزیزم میریم یه روز همچین مسیرهایی رو، و تا اون موقع استاد خیلی حرفه ای شدن و راهنمامون میشن…

    واقعا رسیدن به خواسته ها و ثروتمند شدن معنوی ترین کار در دنیا هست. خدارو صد هزار مرتبه شکر که من هم می تونم روزی مثل استاد به همین خواسته هایی برسم، و ثروتمند باشم و این زیبایی ها رو با بقیه به اشتراک بگذارم..

    خداروشکر بابت اینکه دوست و استاد عزیزی مثل شما دارم.

    از صمیم قلب ممنووونم

    منتظر فایل های بعدی هستم تا باهاشون عشق کنم و لذت ببرم.

    من خودم ادیت ویدیو کردم می دونم کار راحتی نیست و این 50 دقیقه شاید 3، 4 ساعت از تون وقت گرفته باشه. ممنونم که فایل ها رو با عشق به ما به اشتراک می گذارید. واقعا ممنونم . امیدوارم صدها برابر احساس خوبی که در ما بوجود میارید خدا بهتون احساس خوب و ثروت و نعمت بده…

    عاشقتووونمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2648 روز

    دروود بر اعضای خانواده خودم

    و استاد شجاعت ?و خانم شایسته عزیز ??

    وووااااای خدااای من عجب فایلی بود?‍

    سراسر درس زندگی و ایمان و توکل بخدا بود??

    چه زیباا بود شجااعت شما و غلبه برترسهاتون..از اون زیباتر اعتراف به این ترس ها بود ک واقعا قابل تحسینه?

    در مورد قسمت ابتدایی فایل باید بگم احساس میکنم ایمان و توکل و آرامشی ک در وجود آمریکایی ها هست خیلی بیشتر از ما هست واقعا تحسینشون کردم خداییش وقتی دره رو نشون دادین دلم هرری ریخت پایین ?آفرین واقعا بهشون همین اعتقادشون ب خدا و کاشتن نهال شجاعت دردل بچه هاشون هست ک باعث میشه حتی در سن های بالا هم این حس ماجراجویی رو داشته باشن و بدون هیچ ترسی به این جور جاها بیان??این باورهای عمیق در کودکی در وجودشون ریشه کرده و اتفاقی نیست اصلا

    در اونجایی ک با اون تیم موتور سواری همراه شدید و دستانی از جانب خداوند شدن برای آگاهی دادن بیشتر این راه به شما

    در مسیر زندگی ما هم دستانی از خداوند میان ک به ما کمک کنن و این ما هستیم ک باید اونا رو از طرف خداوند ببینیم ،دقیقا مثل شما استاد که برای ما دستی از خداوند شدید ک راه درست وساده ی رسیدن به خواسته ها رو به ما نشون بدین با فایلها و آگاهی ها تون و جهان رو به این شکل گسترش دارید میدین با ایجاد خواسته هایی ک در دل ماها میزارید و نشون میدین با عملتون ک راه و چاه رسیدن بهش ایناست و فقط کافیه پا در جای پاهای شما بزاریم و این مسیر رو با لذت و ایمان به خدا پیش ببریم سپاسگزار وجود شما در زندگیم هستم همیشه ??

    حتی در این جا هم میشه نمادهای ثروت رو دید و باورهای ثروتمون رو تقویت میکنید با نشون دادن ماشین ها و موتورهای ی آفروود و دوچرخه های کوهستانی بسیار زیباا ?

    باور کنید منم ک از دور داشتم این مسیر رو ک ترید کردید می دیدم ترس و دلهره داشتم و ضربان قلبم تند میزد ?

    ممنون ک با نصب گوشیتو ن روی موتور این امکان رو برای ما هم فراهم کردید ??

    مسیر زندگی‌ما هم دقیقا مثل همین فایل هست باید با آغوش باز به خدا توکل کرد وقتی همه چیزمون رو ب او ک هدایتگر هممون هست بسپریم دیگه آیا ترسی میمونه ؟!

    ?توکل یعنی تو و کل ?

    من تازه دارم از معنای توکل آگاهانه استفاده میکنم و نشونه هاشو میبینم خداروشکر?

    دو روز پیش در تمرین ستاره قطبیم نوشتم امروز از جایی ک فکرشو نمیکنم به حسابم پول واریز میشه وقتی ازش حرف میزنم مو به تنم سیخ میشه …عصرش ۷۰۰ هزار ت به حسابم واریز شد هنوزم نمیدونم چی بود قضیه اش پیگیرشم نشدم فقط از جانب خودش دیدم و شکرش کردم?این قضیه برای من خیلی مفهوم داره خداروشکر میکنم واقعا ک در این مسیر زیبا هستم و شاگردی شما رو میکنم ?شاگرد کسی ک انقدر ب خدا اعتماد داره ک باوجود ترس از ناشناخته های مسیر فقط به خودش میسپاره و قدم در راه میزاره ب امید تجربه های لذت بخش بیشتر و کشف ناشناخته ها ..همینطور ک از خیلی وقت پیش در خیلی از جاهای زندگیش این کارو کرده بود. وقتی داشتیداین مسیر رو ترید میکردید یاد این افتادم ک وقتی هم میخواستید مهاجرت کنیدهم (از قم به بندرعباس..از بندرعباس به تهران و از تهران به آمریکا) به همین اندازه مسیر پر از دلهره و پر از ناشناخته ها بود ولی به خوبی انجامش دادید (کاری ک خیلی وقته رویاشو دارم ولی هنوز نتونستم به این حد از ایمان برسم مثل شما?‍)

    وقتی اون مسیر رو می رفتید با اینکه دیده بودم ک بسلامت رسیدید در فایل قبلی دلهره داشتم و برای سلامتیتون نگران بودم ?

    خدا شما رو برای همه ما حفظ کنه که دستی بی نظیر هستید برای همه ی ماهایی ک الگوی نابی مثل شما رو لازم داریم ..الگوی شجاعت ..الگوی توکل..الگوی ایمان ..الگوی ثروت ..الگوی عشق و الگوی رابطه ی خوب با فرزند داشتن ?

    و اما اون قسمت ک ایستاده بودین و مردد بودین مسیر سخت رو ادامه بدین یا ن واقعا لذت بردم از تحسین شما در مورد کسایی ک با دوچرخه و ماشین اومده بوده بودن..چقدر جالب بود همشون وقتی به شما میرسیدن دست تکون میدادن و لبخند میزدن و این نشونه ی در صلح بودن با خودشونه

    و اما باور سازی ای ک اونجا میکردید خیلی عالی بود با دیدن اونها باورتون قوی تر شد ک اگه اونا تونستن شما هم میتونید همینطور ک باور ما قوی تر میشه با دیدن شما استاد ک اگر شما تونستید ب تمام خواسته های قلبیتون برسید ما هم میتونیم ??

    و مطلب اصلی این فایل بی نظیر برای من :

    ک در مسیر زندگی گاهی سربالایی هست گاهی سراشیبی در هر دو صورتش فقط با ریسمان توکل میشه براحتی و سلامت عبور کرد ..فقط باید با ندای قلبمون بریم جلو نه با ذهن استدلالیمون ک از خیلی لذتها ما رو منع میکنه و کرده البته

    در طی مسیر باید به نشانه هایی ک خداوند می فرسته واسمون توجه کنیم و حواسمون به اونا باشه فقط ( مثل نشونه هایی ک در مسیر شما زده شده بود)

    استاد کنترل ذهنتون عالیه خدایی???آفرین

    وقتهایی ک میرم پیاده روی ذهنم هزار و یک بهانه میاره ک حالا امروز رو نرو بزار فردا یا انقدر نمیخواد مسیر طولانی رو بری ولی فقط با کنترل ذهن میشه غلبه کرد به این‌نجواهای ذهنی

    چه مسیر زیبایی بوددد خورشید هم خودشو به زیبایی در قاب دوربین جا میداد واقعا لذت بردددم خدایا شکرت

    (من همیشه اول کامنت میزارم بعد میام کامنت دوستان رو می خونم اگه جاهایش احیانا تکراری میشه دلیلش همینه )

    و در آخر خداروصد هزار مرتبه شکررر که به سلامت برگشتید کنار RV یه نفس راحت کشیدم?سپاسگزارم اول از خداوند بعد هم از شما استاد و خانم شایسته بابت فایل های ناب و یونیک سفرنامه ک هیچ جای دنیا نمیشه مانندش رو پیدا کرد واقعااا و سپاسگزارم از آگاهی های کامنت های دوستان بی نظیرم

    بی صبرانه منتظر بقیه ی ماجراهای این سفرنامه هستم عاشقتونمم و به خداوند یکتا میسپارمتون???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3824 روز

    سلامممممم به استاااد خوشگلللممم

    سلاممممم به خانم شایسسسسته مهربووووونم

    سلامممم به دوستان همیشه خوشحالم

    ??

    من هنوز این فایل ندیدم ولی یه نکته ایی از دیروز و امروز میخوام بگم.

    دیروز که من کامنت گذاشته بودم توی فایل “شیوه استفاده از امکانات سایت قسمت سوم” شبش دیدم کامنتم توی کانال قرار گرفته خب نتیجه چی میشه ؟؟ احساس خوبم بیشتر و بیشتر شد

    بعدش که نشستم به فکر کردن بیشتر به درک اصل قوانین حاکم بر جهان هستی رسیدم و آن اصل، احساس خوب.

    همه ما آگاهی داریم که احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد ولی اینکه چقدر باورش کردیم و چقدر به درکش رسیدم تکامل و تمرین میخواد.

    تو کامنت قبلی توضیح دادم که جدیدا دوره راهنمای عملی رو مجدد شروع کردم و فقط نزدیک به دوهفته ست که روی جلسه 1 زوم کردم.مخصوصا 6 دقیقه اول فایل.

    توی 6 دقیقه اول کل حرف استاد اینه: اگر محتاج و نیازمند چیزی یا کسی هستین، دارین ازش دور میشین.

    من ساعتها به این جمله دارم فکر میکنم و از خودم میپرسم که مهرداد به چه چیزایی محتاجی؟؟؟ به چه چیزایی نیازمندی؟؟؟؟ فکر پشت فکر….. و هرچی بیشتر فکر میکنم میبینم که به چه چیزایی چقدر وابسته م چقدر محتاجم و چقدر نیازمندم.

    به هرچیزی که محتاجم مینویسم و میبینم که دارم ازشون دور میشم و در عوض، چیزهایی و کسایی میبینم که بهشون نیازمند نیستم وبه راحت ترین و ساده ترین حالت ممکن خودشون میان سراغم و نیاز نیست من سراغشون برم.

    همین 6 دقیقه اول فایل جلسه اول دوره راهنمای عملی چنان منو به فکر فرو برده و چناااااااااااااااااااااان احساااااااااااس آرامشی داده که هر روز داره احساسم بهتر و بهتر و بهتر میشه.

    اینارو گفتم که بگم وقتی هدایت شدم به فایل “شیوه استفاده از امکانات سایت قسمت سوم” و نظر خودم دیدم توی 2 دقیقه پایانی فایل که باعث بیشتر شدن احساس خوبم شد و بعدش کامنتی که زیر همون فایل نوشتم توی کانال قرار گرفت و به احساس بیشترم افزود.

    نکته ش خیلی واضحِ، وقتی توجه میکنی به داشته ها، به چیزایی که بهت احساس بهتری بده، جهاااااااان هستی هم اتفاقاتی برات ایجاد میکنه که احساس خوبت بیشتر و بیشتر و بیشتر بشه .

    حالا امروز من ساعت نزدیک 10 صبح از خواب بلند شدم و دیدم قبلش بارون امده بود، چنااااان حسم خوب شد که حد نداشت واقعا حد نداشت، رفتم بیرون و به ابرهای خوشگل پنبه ایی نگاه کردممممم که چه زیبا کنار هم قرار گرفته بودن و زیبایی بینظیری به آسمون داده بودن. هوای به شدت پاک و پر عطر رو استشمام کردم که دوست داشتم باهاش یکی بشم و صدااااااااای بینظیر گنجشک ها که اصلا احساس خوبم چندین برابر کرده بود و البته حیااااط به شدت زیبا و خوشگل خونمون که و حیاط زیبای همسایه مون و درختان توی خیابون همه اینا چنان جلوه ایی به این زیبایی داده بودن که من فقط دلم میخواست خودم بسپارم به این طبیعت و غرق توش بشم و سپاسگزااااااااار خداوندی که قوانینش بسیااااااار دقیق و هوشمندانه ست. ??????

    وقتی توی این حال و احوال بودم بهم الهام شد که برو آتیش درست کن و صبحونه امروز توی حیاط بخور.

    خانوادم رفتن مشهد و فقط من و داداشم و دوستش هستیم. رفتم تو باربیکیو حیاطمون آتیش درست کردم با عششششششق با لذذذذذذت ، بعدش روغن دمبه و جزغاله(اینو اگه نمیدونین توی اینترنت سرچ کنین حتما به شدت خوشمزه ست?) توی ماهیتابه ریختم داغ شد و بعدش تخم مرغ اضافه کردم وااااااااااااااای چه بوی دودی گرفته بود اصلااا بینظیرر…….

    داداشمم سیب زمینی هارو با ورق آلومینیوم درست کرد و توی آتیش گذاشت . وقتی آماده شد نون سنگک هم اوردیم روی آتیش گذاشتیم که هم گرم بشه و هم بوی دود بگیره بعدش من رو فرشی خونه رو اوردم توی حیاط کنار گل و گیاه ها انداختم، داداشمم نعناع و ریحون از توی باغچه جمع کرد همراه با گوجه و ماست چکیده شروع کردیم بااااااا لذذذذذذت و عششششششششق به خوردنشوووون .????

    اینقددددددددددرررررررر دوستش میگفت ایووووووووووووووول عجب ایده ایی ، مرسییییی مهرداد که گفتی اینکارو کنیم و……..

    و کلییییییییییی احساس هر سه نفرمون عالی بود و احساس من بیشتر وبیشتر.

    راستی اینو یادم رفت بگم. وقتی از خواب بلند شدم قبل از اینکه بیرون برم فایل “توانایی کنترل ذهن ” هم دیدم و توضیحات مربوط به جلسه 5 و 6 دوره جهان بینی هم خوندم که مربوط به احساس خوب و کنترل ذهن

    همه این زیبایی هارو با عشق توضیح دادم که بگم

    وقتی با کنترل ذهن به احساس خوب میرسیم لاجرم اتفاقات خوب بیشتر وارد زندگی میشه و احساس خوب بیشتر بیشتر بیشر میکنه تا جایی که اگه ادامه بدی و تمرین پشت تمرین باشه به پایداری میرسه و اون موقع ست که چناااااااان نعمت وارد زندگیت میشه که این جمله رو با تمام وجودت درک میکنی که :

    با رسیدن به خواسته‌ها به احساس بهتر نمی‌رسید، بلکه با احساس خوب که به خواسته‌ها می‌رسید.

    واقعاااااا بینظیررررررررررر همه چیز ، بینظیرررررررررر زندگیییییی و هداییییت رو دارم هرلحظه میبینم که خدا از من مشتاق تر که به احساس خوب پایدار برسم و بعدش به خواسته هام.

    اصلا بچه ها وقتی آگاهانه ذهنتون کنترل میکنین و به احساس خوب میرسین و اینو تکرار میکنین، اگر شرایطی پیش بیاد که بخواد حستون بد کنه بخداا خدا جوری هدایتتون میکنه و شرایطی رقم میزنه که احساستون بد نشه و به احساس خوب برسین اینو من بارها و بارها لمسش کردم و دارم میکنم.

    خیلی دوستون دارم

    خیلی خیلی همه تون دوست دارم??

    زندگی واقعا بینظیررررررررر

    اگه میخوایم توحیدی رفتار کنیم

    توحیدی عمل کنیم

    توحیدی فکر کنیم

    توحیدی باور کنیم

    یادتون باشه که باید آگاهانه با کنترل ذهن به احساس خوب برسیم. با باورهای قدرتمند به احساس خوب برسیم

    بعدش توی مسیر توحیدی میشیم. بعدش ظرفمون جوری بزرگ میشه که …………… فقط باید بهش برسی که درک کنی چی میگم…

    بوسسسسسسسس به همه تون??????

    عاششششششششششقتونم.

    تا الان هم هرچی داشتم مینوشتم همزمان آهنگهای آلبوم Yann Tiersen – Amelie پلی میشد.???

    ?آگاهانه تلاش می‌کنم به وسیله‌ی «صدق بالحسنی»‌، به مدارهای بالاتری هدایت شوم تا‌، طبق وعده‌ی «فسنیسره للیسری» خداوند‌، آسان بشوم برای آسانی‌ها. تا ثروت‌، برکت‌، سلامتی‌، عشق را مشتاق بشود برای همراهی با من و به دنبال من آمدن.?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: