سفر به دور آمریکا | قسمت 83 - صفحه 13

خدای من چقدر زیبا بووود!!

من عااشق اسبم. از وقتی یادم میاد همیشه دوست داشتم کنار یک دشت بزرگ، یک کلبه و اصطبل میداشتم و توش اسب و حیوون های مورد علاقه م رو نگه میداشتم..

با اسب سرحال، بزرگ و زیبام توی اون دشت وسیع اسب سواری میکردم و هر دو نهایت لذت رو میبردیم! عاشق زیبایی، جبروت و اون نگاه زلالشونم..

شما فکر کن حالا عاشق جنگل و طبیعتم باشی، بعد تو این فیلم هم اسب بود هم جنگل هم آب..! :) ok Im done.

خلاصه که این فایل انقدر برای من زیبا بود و انقدر بهم انرژی خوبی داد که اون انرژی انگشتام رو وادار کرد که حتما در موردش بنویسم و انرژیم رو به کلمات بدل کنم..

میدونید، من خیلی وقته فهمیدم که دیدن شادی و نعمت های دیگران وَ بعد توانایی لذت بردن از دیدن اونها و نه حسرت خوردن، چقدر نعمت بزرگیه که خدا به هرکسی نداده ش.

خیلی ها از دیدن نعمت های دیگران فراری اند چون بهشون حس بدی میده. چرا حس بدی میده؟ چون باعث میشه فکر کنند که خودشون ندارند و حسرت بخورند. چون اینو به شکل یه جور بی عدالتی تلقی میکنند که بقیه دارن و خودشون نه.

اونا حواسشون نیست که ((هر اتفاقی که برای یک نفر افتاده به این معناس که ۱۰۰% میتونه برای منم بیفته.))

یادشون میره که ((برای رسیدن به موفقیت، راهی به جز تحسین موفقیت ها و نعمت های دیگران نیست. زیرا شما نمی توانی موفقیتی را داشته باشی که آن را مورد انتقاد قرار می دهی. نمی توانی نعمتی را در اختیار داشته باشی که درباره اش حسادت و احساس بدی داری. این یک قانون است!))

حواسشون نیست که ((هر آدم پولدار یه نشونه س که اقا میشود میشود میشود!))

برای همینه که میگم حتی توانایی تحسین و لذت بردن از نعمت های دیگران هم یک نعمت فوق العاده بزرگه و خدا رو صد هزار بار شکر که ما همه اینجا ازین نعمت بهره مند هستیم و من اینو تو تک تک کامنت های شما میبینم. دمتون گرم واقعا

به امید روزی که ما هم از تمام خواسته هامون که محقق شدند فیلم بگیریم و توش عمیقا سپاس گزاری کنیم :)