https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-31 10:52:022024-09-12 10:22:20سفر به دور آمریکا | قسمت 83
244نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
حقیقتا مسئلهی تقوا، مسئله ایه ک حدود 1 هفته و شایدم بیشتر فکرم رو مشغول کرده و دنبال یه موقعیت یا یه فایل بودم ک ب حرفام کمی مرتبط باشه و بیام راجع بهش حرف بزنمو گسترده تر برای خودم شرحش بدم..
حقیقتا من فکر میکردم تا حدی نرمالی، آدمِ باتقواییم..
فکر میکردم میتونم گرسنگی رو تحمل کنم..
فکر میکردم میتونم سرِ خیلی از امیالم، خودمو کنترل کنم..
خلاصه فکر میکردم ک واقعا باتقوام. حالا ن زیاد. ولی تا حدی ک نیازه هستمو تقوا هم کار خیلی آسونیه!
ولی این اخیرا ک بیشتر دارم توجه میکنم، میبینم ک وااااااااایییی خدای من. ینی این تقوا چقدررررر سخته..
من کلا آدمیم ک وقتی استرسی میشم یا حسِ بدی درونم باشه، اشتهام کور میشه و نمیتونم چیزی بخورم. و در خیلی از مواقع من فکر میکردم پس چون من زیاد گرسنهم نمیشه، پس ینی آدمِ باتقواییم و میتونم خودمو در برابر خوراکی و غذا، کنترل کنم. ولیییییی اصن این چندوقت خیلی گرسنم میشد و من هعی میخاستم کم بخورمو وعده های غذاییمو کم کنمو مثلا میگفتم خب ناهار زیاد خوردمو حالا دیگ شام نمیخورم. (قبلن اصن شام نمیخوردم و کلا اک شام هم نخورم خیلی سبک ترم) ولی همینک موقع شام میشه، اینقدررررر حس میکنم گشنمه و هعی وسوسه میشم برم چیزی بخورم ک حد نداره. حتی اگ موقعی ک سفره انداختن، نرم و غذا نخورم، قبلِ اینک بخام بخابم حتما یه چیزی میخورممم و بعده اینک سیر میشم حس بدی میگیرم ک نتونستم خودمو کنترل کنم.
یا مثلا سرِ خیلی از امیالم.. مثلا اینک وقتی دانشگاهیم با رفیقم، هر تایمِ استراحتِ بینل کلاسا ک میریم سلفِ دانشگاه، چیزی میخریمو میخوریم. هر تایم هاااا.
اصن نشده ما بریم سلف و حداقل یه چیزه کوچیک نخریم.
هعی میخایم یکم مدیریت کنیم خرجمون رو ولی همینک ب هم میوفتیم، دیگ وا میدیمو نمیشه..
و خیلییییی مثال دیگ..
من فکر میکردم مثلا چون در حالِ حاضر فلان چیزو نمیخام، پس دارم تقوا میکنم
ولی نهههههه. تقوا ینی بخای و تلاش کنی ک خودتو کنترل کنی..
هروقت میخام معنیِ تقوا رو متوجه بشم، روزه رو برای خودم مثال میزنم..
اینک آدما با وجودِ گرسنگیشون، یاد میگیرن ک خودشونو کنترل کنن و مثلا بستنیای ک میبینن و خیلی هم هوس میکنن و آب از دهنشون راه میوفته، اما خودشون رو کنترل میکنن و بعدا میخورن..
من واقعاااا آدمای با تقوایی مثلِ استاد و مریمِ عزیزم رو تحسین میکنم. و واقعا برای با تقوا بودن از همین چیزهای کوچیک، شروع میکنم و میدونم ک اصلا مسیر آسونی نیست و قدرت ذهنیِ بالایی میخاد
چقدر این حرف از استاد ک از کلامِ مریمِ عزیز، بیان شد رو دوست داشتم:
[ اگ بتونی ذهنت رو بشناسی و شیوهی رفتار کردن با اون رو یاد بگیری، میتونی انرژیِ ذهنت رو ب خدمت خودت دربیاری.. ]
استاد مثلِ همیشه سپاسگزار اینم ک کلامِ خدا رو از دهانِ شما میشنوم!
شکر و سپاس برای امروز و دیدن این فایل زیبای نشانه روزم الهی شکرت
بسیار زیبا و بی نظیر بود این فایل
من که چند سال از عمرم تو روستا زندگی کردم خیلی خوب اون صدای آب رودخانه و سنگهای کف رودخونه اونم زیر سم اسب رو حس میکنم
این فایل منو یاد تجربه چند سال پیشم انداخت تقریبا 24 سال پیش که برای اولین بار سوار الاغ شدم چون باغی که پدر همسرم داشت از خونه یکساعت دور بود و پیشنهاد ایشون این بود برای خسته نشدن با الاغ بریم من و مادر همسرم دونفری نشستیم که حیوونی وسط آب نشست و من دیگه هیچ وقت این تجربه رو نداشتم چون خیلی ترسیدم
ترس مریم جون کاملا حس میکنم و آفرین میگم به شجاعتت چون تو اون راه کوهستانی و باریک اونم با اسب که به نظرم سخت میشه رفتارش پیش بینی کرد واقعا شهامت میخواد مخصوصا واسه ما خانما
ولی ارتش به اینه که تو دل ترستون رفتین و تجریش کردین آفرین تحسین میکنم شما رو خدایا شکرت
و اما زلالی اون آب و تک تک سنگهای داخل آب و درختان و سبزه های زیبای اون طبیعت ،پروانه های زیبا همه و همه دوباره تکه ای از بهشت رو بهم نشون داد خدایا سپاسگزارم
تک تک اجزای این طبیعت اومدن تا به ما زیبایی رو نشون بدن و در خدمت من و شما باشن خدایا شکرت
ذهن من مثل همون اسب چموش میمونه که هر جا دلش میخواد میره در روز به کجاها که سفر نمیکنه تو واگر که حواسم بهش نباشه نمیتونم و کنترلش واقعا سخته اما قلق داره که اگر قلقش یاد بگیریم مطمینا موفق خواهیم شد
خدارو برای این آگاهی و علمی که بشریت به دست آورده سپاسگزارم
ممنونم استاد جان و مریم خانم عزیز از فایل زیبا و بی نظیر و اموزندتون
سلام به شما استاد عباسمنش مهربان و خانم شایسته ی مهربان و همه ی هم فرکانسی های محترم،
خیلی خوشحالم که باشما مسیر زندگیم رو سپری میکنم با شما حالم خیلی عالی تر میشه.
وقتی به طبیعت می روید انگار من همراه شما هستم دوربین شما مانند چشم های منه که مسیرهای شما رو دنبال میکنه با لبخندتون میخندم .
بی اندازه خواهان داشتن باغ و سبزه زار هستم.
از قدرت گفتار خارجه که سال هاست دلم باغ میخواد و چندهفته ایست طاقت ندارم.باغی که صاحب اختیارش خودم باشم و هرچه میخواهم بکارم.وقتی آنقدر زیبا و واضح فیلم می گیرید مخصوصا در قسمت 207 سریال آمریکا اصلا این زیبایی من را با خود می برد. این همه زیبایی اشک از چشمانم سرازیر می کند.شما زیبایی آفرینش را عاشقانه به تصویر می کشید و این بزرگترین سپاسگزاری از خداوند است و این تبلیغ خداپرستی و عین موحد بودن است.
بالکن خانه ام را به سبزیجات جعفری و ریحان و فلفل آراسته ام .
هر روز صبح به خاطر دیدن این گیاهان سبز باشکوه و این عطر ملایم جذاب شکرگزار خدای مهربان هستم که بی منت می بخشد.
چقدر داشتن خانه ویلایی و نگران دید همسایه ها نبودن زیبا و باشکوه هست. خانه ای باشکوه که فقط در چپ و راست همسایه باشد آن هم با فاصله بدون اینکه نگران باشم بی روسری مرا ببینند. خانه ای سرشار از امواج مثبت گیاهان خصوصا گل های رز و ریحان بنفش.
چقدر با گذر پروانه ها ،طبیعت رویایی تر و رمانتیک تر میشه انگار فرشته ها پرواز میکنن.
چقدر پسرتون با محبت و خالصانه با اسب ها رفتار میکنه و چقدر اسب ها دوست داشتنی و رام بودند .
اون خانم لیدر با مهربونی و احساس مثبت و خالصانه اش منو به یاد جوانی های مادرم انداخت. چقدر الان مادرم فرق کرده.
واقعا چقدر جوانی زیباست چقدر آدم قدرت تغییر و تلاش داره چقدر جوانی به یاد ماندنی و با شکوهه. شما برام بسیار عزیزید.آدم هایی هستن که نسبت خونی باادم ندارن و حتی آدم اون ها رو یکبار هم از نزدیک ندیده اما عجیب به آدم نزدیکند.
از خدا براتون بهترین ها رو میخوام امیدوارم زیبایی های بی اندازه ی جهان هستی رو بیش از پیش درک کنید و برامون به تصویر بکشید.
خداروشکر که هستید .راهتان سبز،آسمانتان آبی.
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده در شب ظلمانی ام ماه نشانم بده یوسف مصری ز چاه گشت چنان پادشاه گه که طریق این بود چاه نشانم بده سرخوشی این جهان لذت یک آن بود آن چه تو را خوشتر است راه به آنم بده.
سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
چقد من این قسمت رو دوست دارم ، واقعا تصویری دیدن نتیجه کارها مستقیم میره تو ضمیر ناخودآگاه و متوجه شدم من اینطوری خیلی بهتر یاد میگیرم و عمل میکنم
یادمه یه انیمیشن به عنوان سگ سیاه افسردگی تو سایت دیده بودم حدود 1/5 سال قبل اونروزا بی انرژی و بی حال بودم وفکر می کردم به این سادگی ها دیگه حالم خوب نمیشه
ولی اون انیمیشن اون مسئله افسردگی من رو حدااقل 50٪ از بین برد حداقل ولی الان فکر میکنم 80 درصد رفته
(البته افسردگی از نظر من یعنی شور و هیجان شدید نداشتن وگرنه شاید از نظر بعضی ها خنثی بودن باشه از نظر من افسردگی وجود داره یا اشتیاق زیاد فکر نمیکنم حد واسط زیاد معنی داشته باشه )
اون انیمیشن کامل کارکرد افسردگی تو وجودم رو نشون داد و همینطور راه حل رو و من اون لحظه آخر احساس کردم از وجودم رفته ، می تونه از وجودم بره و من ازش قوی ترم و اون دیگه نمی تونه تو وجودم قدرت داشته باشه و خدا رو شکر همینطور هم شد
و تو این قسمت هم که عاشقش هستم با چشم خودم دیدم که وقتی مریم جان یه کوچولو حواس و تمرکزش از اسب میرفت اسب منحرف میشد و میرفت سراغ عادت قبلی خودش و ول میشد
و نشونه های اولیه از عدم کنترل ذهن با توقف و این شکلی خودشو نشون داد که مریم جان دوباره برگشت و اگه ما کلا دیگه ذهن رو کنترل نکنیم میوفتیم تو همون دره ی که استاد تو 12 قدم گفتن ، اون راه مشقت بار که اکثریت میرن همون راه آسون عدم خود آگاهی و کنترل ذهن هست
مانیتور کردن افکار همین راه لذت بخشه هست به شرطی که به طور مستمر حواست باشه اینطوری هم لذت میبری هم میری جلو و این پاداش افرادی هست که ایمان دارن
و یه درس دیگه هم این بود که مریم جان اولش مقاومت داشت به دلیل موندن تو نقطه امنش و بعد که رفت تو دلش به حدی پیشرفت کرد که میتونست از زاویه های مختلف فیلم بگیره و حتی بلند همبشه
پس اگه من تومسئله ای مقاومت دارم فکر نکنم غلبه بهش سخت و طولانی هست ، خدا رو شکر چون رو ذهنمم کار کردم وخوداگاهی زیادی همدارم راحت تر هم میتونم عادت جدید تو ذهنم بسازم واین خیلی طول نمیکشه
پس من باید مسیرمو ادامه بدم تو طول مسیر تکامل و بهبود رو طی میکنم
و یه درس قشنگ امروزم هم همون سپاسگذاری های در لحظه استاد مریم جان هست چقد زیبا اونجا رو توصیف میکردن ، زیبایی های اونجا رو اول برای خودشون و بعد برا ما مثلا میگفتن اینجا یه عالمه پروانه داره ، چه آبی داره و… همش تحسین و تمرکز بر نکات مثبت و سپاسگذاری از خداوند بود وقطعا همجهان طبق قانوناونها روهدایت میکنه به جایی که بیتشر لذت ببرن و سپاسگذار باشن
سلام به استاد خوبم ومریم عزیزم،ممنون ازمریم عزیزم که مارو همراه این تصاویرزیبا به این مکان زیبا دعوت کرد،من عاشق اسب سواری هستم ولذت این اسب سواری روباتمام وجودم حس کردم،به به ،به اینهمه زیبایی ،چه جاده تمیزی من عاشق اسب سفید هستم هربارکه میرم اون سفیده روکه اسمش شروین انتخاب میکنم اسبها آرام وزیبا توجاده جنگلی زیبا درحال طی کردن مسیر هستند باسوارکارانی که پرازانرژی مثبت هستند خیلی خوشحال شدم مایک عزیز هم دراین سفر باشما همراه بودوچقدر ارام وپرازانرژی به سوارکاری مشغول بود دیدن پروانه های زیبا ،مریم عزیزم تبریک میگم که تونستی با ترسات روبرو بشی ولذت زیبای سوارکاری روتجربه کنی خیلی عالیییییی بودین مثل همیشه ومن حسابی لذت بردم عاشقتونم
قابی سراسر سبز و جز سبزی نمیبینی. خدایا چه آفریدی… شکر شکر شکر….
مریم بانو عاشقتم که بدون ما هیچ جایی نمیرید و حتما حتما با دوربین زیباتون مارو هم با خودتون همراه میکنید. شما فوق العاده اید.
چه جاده ی تمیزی و چه دوچرخه های خاص و بامزه ای دارید.
تور اسب سواری، مگه داریم همچین توری؟ عالیه. بی نظیره.
اسب بان ها چقدر شیک پوش و تمیز هستن.
توضیحات عالی مریم بانو در مورد مهار اسب که باعث شد منیکه تا حالا سوارش نشدم یاد بگیرم. ممنونم.
اون آب زلال که خنکیشو میتونم حس کنم… با اسب از تونل رد میشیم و صدای سُم های اسب و شیهه ی زیباش. چه آفتاب زیبایی، همه جا رو طلایی کرده.
پروانه های رنگارنگ، چریدن با مزه ی اسبِ مریم بانو و ایشون که آنقدر مهارت پیدا کردن که مانعش میشن.
چقدر استاد ، زیبا مریم جان رو خطاب میکنند چقدر عاشقانه و با توجه کامل. شما عالی هستید.
چه اسبهای تمیز و زیبایی، سفید قهوه ای روشن، مشکی با دُم سفید. خداوندا ستایش مخصوص توست.
اون خانم لیدر با بلوز قرمز و صورت نورانی و لبخند مهربونش.
اون مسیر باریک در کنار دره که واقعا برای کسی که تا حالا تجربه ی اسب سواری نداره ترسناکه ولی شما با کنترل ذهن و غلبه بر ترسهاتون، واردش شدید و از پسش بر اومدید. تازه سواره ،فیلم برداری هم میکنید. شما الگویید.
ممنونم که یادمون انداختید افسار ذهنمون رو مثل افسار این اسبهای زیبا بدست بگیریم تا همیشه در مسیر درست باقی بمونیم.
آمد بهار جانها ای شاخ تر برقص آ….. با صدای محسن چاووشی که دیوانه میکنه منو. واقعا اینهمه زیبایی آدمو به رقص میاره. خدایا شکرت …
شاد و سلامت و سربلند باشید در پناه خداوند بلندمرتبه
الهی شکرت خدای من برای هدایت هات برای این قسمت زیبا
واقعا واقعا چقدر حس بی نظیری داره اسب سواری
و چه درس مهمی رو گرفتم امروز که دقیقا دقیقا برای من بود و دقیقا همزمانی داره با الانم
واقعا خدایا شکرت
چه مثال قشنگی هست که کنترل ذهن رو به اسب و مهارت اسب سواری نسبت بدم
و چقدر هم درسته و چقدر هم فوق العاده ست
چقدر من پوست اسب رو دوست داشتم مخصوصا اسب خانم شایسته یه جنس مخملی خاصی داره که دست کشیدن روش خیلی لذت بخشه
واقعا خداروشکر برای شما دو عزیز دوست داشتنی
و اونم احساس لیاقت استاد که سریع ترین اسب رو ایشون سوار میشن اون بهترین رو ایشون سوار شده بودن
وای خیلی حس بی نظیری داشت اون حرکت اسب از توی رودخونه و اون صدای آبی که از زیر پاش میومد برای قدم برداشتن هاش چقدر چقدر حسش خوبه
واقعا همینه که وقتی ذهن رو کنترل میکنم میتونم از این جنگل زیبایی که پر از نعمت و ثروت که توش هستم لذت ببرم وگرنه اگر نتونم کنترلش کنم بودنم توی این جنگل جز ترس و استرس و نگرانی هیچ چیز دیگه ای برام نداره
توی جنگل هستما خیلی هم زیباست ولی به قول خانم شایسته اون ترس رو دارم
چه درک واضح تری بهم داده شد خدایا شکرت واقعا واقعا همینه
چقدر حس بی نظیری داره الهی شکرت الهی شکرت که اگه لذت نمی برم چون من اسبم رو نمیتونم خوب کنترل کنم توی این جنگل
مشکل از جنگل نیست
و دقیقا هم همینه چون ما توی طبیعت کره زمین داریم زندگی میکنیم دیگه و اسب ما هم ذهن مونه
اگر بتونم خوب کنترلش کنم دره ها برام مناظر زیبایی میشن و حس فوق العاده ای بهم میدن و اگر نتونم کنترلشون بکنم که دره ها برام ترسناک ترین منظره ها میشن
واقعا واقعا خدایا شکرت
ممنونم ازتون استاد عزیزم و خانم شایسته محترم الهی شکرت
سلام استاد عزیزم خانم مریم شایسته گل و همه دوستان قشنگم
امروز رفتم برای دیدن نشانه امروزم فایل 81سفر به دور آمریکا بود که دیدم و خیلی هدایتی گفتم حالا که وقتش دارم قسمت 82دیدم و گفتم نه بذار 83ببینم و اینجوری شد که من این فایل دیدم و الان دارم کامنت میذارم.
اگر بگم همیشه تو تصوراتم این بود که بهشت جایی هست که یه جنگل که رودخونه داره پر از درخت های سر به فلک کشیده با بوی نم خاکی که باران خورده با خزه هایی که چسبیده به درخت ها است و منی که سوار بر اسب سفیدم در حال چرخیدن و گشتن توی جنگل هستم. این تصور من از بهشت بود ولی استاد رویای من تصور من زندگی کرده چقدر قشنگه چقدر خدای من خدای بی نقص من چقدر فراوانی و برکت داره که با این فایل به من نشون داد ببین ببین لیلا نمیخواد بگی بیام بهشت که همچین زندگی داشته باشی همین حالا خیلی ها همین رویای تو دارن زندگی میکنن میشه تو فقط بخواه تو فقط ایمان داشته باش میشه اصلا ناممکنی وجود ندارد.
یه لحظه که این فایل دیدم اسبی که خانم شایسته عزیز سوارش بودن شروع کرد به خوردن برگ ها وای خدا قلبم اکلیلی شد از این همه ذوق از این همه قشنگی از این رویایی که داشتم و الان باور دارم که یروزی هدایت میشم به چنین مکانی برای تجربه این اسب سواری در جنگل رویایی.
شاید باورتون نشه ولی من حس تازگی و باران و آب و پاکی هوا با تمام وجودم لمس کردم یه لحظه وقتی اسب داشت از توی آب رد میشد حس خنکی ،طراوت،پاکی و تمیزی آب لمس کردم خیلی حالم خوب شد با دیدن این فایل وای بهشتی که تصورش میکردم در دنیایی دیگست همین جاست رویایی من خیلی ها دارن زندگی میکنن خیلی ها تجربه اش کردن پس حالا که بقیه تجربه اش کردن برای بقیه شده پس چرا برای من نشه حتما میشه این یه نشونه از طرف خدا بوده که خیلی زود بهش میرسم نمیخواد منتظر باشم برم اون دنیا همین دنیا تجربه اش میکنم
سلام به همه ی دوستان عزیزم که عاشقانه دوستون دارم و چقدر ازتون یاد میگیرم.
چقدر حضورتون کامنتاتون آگاهی تون برام لذت بخش و ارزشمند خدایا شکرت سپاس گذارم.
چقدر این جنگل زیبا بود من عاشق ترکیب زیبای جنگل و رودخونه هستم و به محض دیدن این رودخونه زیبا واااای جریان رویایی و آرامش بخش آب ی شادی اومد تو وجودم خدایا سپاس گذارم که چشمام به دیدن زیبایی ها باز شده چقدر خوشبختی بزرگی !خدایا بی نهایت سپاس گذارم.
اون قسمت که دوربین به زیبایی رفت به سمت آسمان زیبا و قامت بلند درختای زیبا و برگای رویاییشون نشون داد بی نهایت زیبا بود.
خدایا سپاس گذامبرای شنیدن صدای آب و این رودخونه و سنگ های دوس داشتنیش.
بارها تو قسمت های متفاوت این سایت این با این مفهوم زیبا و لذت بخش برخورد کردم.
قدم برداشتن به سمت ترس ها حرکت به سمتشون
واقعا بنظرم این است و رنگ و هیجان زندگی است .و خیلی لذت بخش و ماندگار و لذت بخش .از اون لحظات جادویی و قشنگ زندگی!مثل اولین بار شنا کردن رانندگی پریدن تو دریای با عظمت و باشکوه اون حجم اب(خدایا بی نهایت ازت سپاس گذارم که قرار بپرم تو دریا)همین اسب سواری
از این سایت الهی و از تو یاد گرفتم تجربه کردن این هیجانات اعتماد به کمک تو و یاری تو
وای استاد عزیزم چقدر این عشق و این رابطه زیباست خدایا شکرت.عاشق این من عاشقتم هام .به به
از طرف ارتش میرفتم اسب سواری یاد میگرفتم اونجا من فهمیدم
شرایط اسب سواری با نگاه کردنش خیلی متفاوته
اونجایی که خانوم شایسته عزیز
گفتن چشمانم گرد شده بود
از ترس من درک میکنم
یاد روزهای اول سوارکاری خودم
که اوایلش هر کسی این حالت میشه ولی بعد از اینکه یاد گرفتی
اونوقت راحت میشه
اینکه فرم بدن ما و یه ذره بلند بشیم و با اسب همگام بشیم به طوری که اسب احساس این رو نداشته باشه ما بد نشستیم و با وزن مون روی اسب به اسب حالت خوبی بدیم این خودش مهارته و البته به تربیت اسب هم بستگی داره ولی اکثر اسب ها با ضربه زدن آرام پشت دو تا پاها مون و شل گرفتن افزار حرکت میکنند دهنه افزار رو به چپ بگیریم
اسب سمت چپ میره
و به راست بکشیم اسب به راست حرکت میکنه دو تا دهنه افزار رو به سمت خودمون بکشیم اسب ترمز میکنه اگر زیاد بکشیم اسب روی دو تا پاهاش تک چرخ میزنه و می ایسته.
این هم نوعی کنترل اسب هست که به کنترل ذهن شباهت داره وقتی من تعادل ذهن خودم رو یاد بگیرم
دیگه عصبانیت در من تاثیری نداره
اگر بلد باشم توی موقیعت های مختلف چگونه خودم رو کنترل کنم
همه چی عالی تحت کنترل من در میاد و در نهایت جاده جنگلی میتونه برای من زیبا باشه از دیدن پروانه از صدای رودخانه و از بودن افراد لذت ببرم یا میتونم همین جا رو تبدیل به منفی کنیم و بد فکر کنم
واقعا بهشت رو تبدیل به غر زدن و ایجاد ناراحتی کنم دست خودمه
دست ورودی و خروجی درست دادنه دست ذهنم و…
خدا رو برای هر چی شکر کردن
باعث میشه لذت های بیشتر سراغم بیاد و این یک قانونه…
شکر
شکر
برای این آهنگ زیبا که انتخاب شایسته ایی داشتن خانوم شایسته عزیز و فیلم برداریشون در شرایط سخت واقعا سپاسگذارم و ممنونم
سلام سلام سلام
خداجون سلام ب روی ماهت
سلام استاد عزیز و مریم جونم
سلام خانواده ی من..
حقیقتا مسئلهی تقوا، مسئله ایه ک حدود 1 هفته و شایدم بیشتر فکرم رو مشغول کرده و دنبال یه موقعیت یا یه فایل بودم ک ب حرفام کمی مرتبط باشه و بیام راجع بهش حرف بزنمو گسترده تر برای خودم شرحش بدم..
حقیقتا من فکر میکردم تا حدی نرمالی، آدمِ باتقواییم..
فکر میکردم میتونم گرسنگی رو تحمل کنم..
فکر میکردم میتونم سرِ خیلی از امیالم، خودمو کنترل کنم..
خلاصه فکر میکردم ک واقعا باتقوام. حالا ن زیاد. ولی تا حدی ک نیازه هستمو تقوا هم کار خیلی آسونیه!
ولی این اخیرا ک بیشتر دارم توجه میکنم، میبینم ک وااااااااایییی خدای من. ینی این تقوا چقدررررر سخته..
من کلا آدمیم ک وقتی استرسی میشم یا حسِ بدی درونم باشه، اشتهام کور میشه و نمیتونم چیزی بخورم. و در خیلی از مواقع من فکر میکردم پس چون من زیاد گرسنهم نمیشه، پس ینی آدمِ باتقواییم و میتونم خودمو در برابر خوراکی و غذا، کنترل کنم. ولیییییی اصن این چندوقت خیلی گرسنم میشد و من هعی میخاستم کم بخورمو وعده های غذاییمو کم کنمو مثلا میگفتم خب ناهار زیاد خوردمو حالا دیگ شام نمیخورم. (قبلن اصن شام نمیخوردم و کلا اک شام هم نخورم خیلی سبک ترم) ولی همینک موقع شام میشه، اینقدررررر حس میکنم گشنمه و هعی وسوسه میشم برم چیزی بخورم ک حد نداره. حتی اگ موقعی ک سفره انداختن، نرم و غذا نخورم، قبلِ اینک بخام بخابم حتما یه چیزی میخورممم و بعده اینک سیر میشم حس بدی میگیرم ک نتونستم خودمو کنترل کنم.
یا مثلا سرِ خیلی از امیالم.. مثلا اینک وقتی دانشگاهیم با رفیقم، هر تایمِ استراحتِ بینل کلاسا ک میریم سلفِ دانشگاه، چیزی میخریمو میخوریم. هر تایم هاااا.
اصن نشده ما بریم سلف و حداقل یه چیزه کوچیک نخریم.
هعی میخایم یکم مدیریت کنیم خرجمون رو ولی همینک ب هم میوفتیم، دیگ وا میدیمو نمیشه..
و خیلییییی مثال دیگ..
من فکر میکردم مثلا چون در حالِ حاضر فلان چیزو نمیخام، پس دارم تقوا میکنم
ولی نهههههه. تقوا ینی بخای و تلاش کنی ک خودتو کنترل کنی..
هروقت میخام معنیِ تقوا رو متوجه بشم، روزه رو برای خودم مثال میزنم..
اینک آدما با وجودِ گرسنگیشون، یاد میگیرن ک خودشونو کنترل کنن و مثلا بستنیای ک میبینن و خیلی هم هوس میکنن و آب از دهنشون راه میوفته، اما خودشون رو کنترل میکنن و بعدا میخورن..
من واقعاااا آدمای با تقوایی مثلِ استاد و مریمِ عزیزم رو تحسین میکنم. و واقعا برای با تقوا بودن از همین چیزهای کوچیک، شروع میکنم و میدونم ک اصلا مسیر آسونی نیست و قدرت ذهنیِ بالایی میخاد
چقدر این حرف از استاد ک از کلامِ مریمِ عزیز، بیان شد رو دوست داشتم:
[ اگ بتونی ذهنت رو بشناسی و شیوهی رفتار کردن با اون رو یاد بگیری، میتونی انرژیِ ذهنت رو ب خدمت خودت دربیاری.. ]
استاد مثلِ همیشه سپاسگزار اینم ک کلامِ خدا رو از دهانِ شما میشنوم!
ب شدت دوستتون دارم و سپاسگزار وجودتون هستم
در پناه لبخند خدای خوبم باشید
سلام استاد مهربان و سلام هم خانواده های عزیزم
شکر و سپاس برای امروز و دیدن این فایل زیبای نشانه روزم الهی شکرت
بسیار زیبا و بی نظیر بود این فایل
من که چند سال از عمرم تو روستا زندگی کردم خیلی خوب اون صدای آب رودخانه و سنگهای کف رودخونه اونم زیر سم اسب رو حس میکنم
این فایل منو یاد تجربه چند سال پیشم انداخت تقریبا 24 سال پیش که برای اولین بار سوار الاغ شدم چون باغی که پدر همسرم داشت از خونه یکساعت دور بود و پیشنهاد ایشون این بود برای خسته نشدن با الاغ بریم من و مادر همسرم دونفری نشستیم که حیوونی وسط آب نشست و من دیگه هیچ وقت این تجربه رو نداشتم چون خیلی ترسیدم
ترس مریم جون کاملا حس میکنم و آفرین میگم به شجاعتت چون تو اون راه کوهستانی و باریک اونم با اسب که به نظرم سخت میشه رفتارش پیش بینی کرد واقعا شهامت میخواد مخصوصا واسه ما خانما
ولی ارتش به اینه که تو دل ترستون رفتین و تجریش کردین آفرین تحسین میکنم شما رو خدایا شکرت
و اما زلالی اون آب و تک تک سنگهای داخل آب و درختان و سبزه های زیبای اون طبیعت ،پروانه های زیبا همه و همه دوباره تکه ای از بهشت رو بهم نشون داد خدایا سپاسگزارم
تک تک اجزای این طبیعت اومدن تا به ما زیبایی رو نشون بدن و در خدمت من و شما باشن خدایا شکرت
ذهن من مثل همون اسب چموش میمونه که هر جا دلش میخواد میره در روز به کجاها که سفر نمیکنه تو واگر که حواسم بهش نباشه نمیتونم و کنترلش واقعا سخته اما قلق داره که اگر قلقش یاد بگیریم مطمینا موفق خواهیم شد
خدارو برای این آگاهی و علمی که بشریت به دست آورده سپاسگزارم
ممنونم استاد جان و مریم خانم عزیز از فایل زیبا و بی نظیر و اموزندتون
عاشقتونم
گوارای وجودتان
سلام به شما استاد عباسمنش مهربان و خانم شایسته ی مهربان و همه ی هم فرکانسی های محترم،
خیلی خوشحالم که باشما مسیر زندگیم رو سپری میکنم با شما حالم خیلی عالی تر میشه.
وقتی به طبیعت می روید انگار من همراه شما هستم دوربین شما مانند چشم های منه که مسیرهای شما رو دنبال میکنه با لبخندتون میخندم .
بی اندازه خواهان داشتن باغ و سبزه زار هستم.
از قدرت گفتار خارجه که سال هاست دلم باغ میخواد و چندهفته ایست طاقت ندارم.باغی که صاحب اختیارش خودم باشم و هرچه میخواهم بکارم.وقتی آنقدر زیبا و واضح فیلم می گیرید مخصوصا در قسمت 207 سریال آمریکا اصلا این زیبایی من را با خود می برد. این همه زیبایی اشک از چشمانم سرازیر می کند.شما زیبایی آفرینش را عاشقانه به تصویر می کشید و این بزرگترین سپاسگزاری از خداوند است و این تبلیغ خداپرستی و عین موحد بودن است.
بالکن خانه ام را به سبزیجات جعفری و ریحان و فلفل آراسته ام .
هر روز صبح به خاطر دیدن این گیاهان سبز باشکوه و این عطر ملایم جذاب شکرگزار خدای مهربان هستم که بی منت می بخشد.
چقدر داشتن خانه ویلایی و نگران دید همسایه ها نبودن زیبا و باشکوه هست. خانه ای باشکوه که فقط در چپ و راست همسایه باشد آن هم با فاصله بدون اینکه نگران باشم بی روسری مرا ببینند. خانه ای سرشار از امواج مثبت گیاهان خصوصا گل های رز و ریحان بنفش.
چقدر با گذر پروانه ها ،طبیعت رویایی تر و رمانتیک تر میشه انگار فرشته ها پرواز میکنن.
چقدر پسرتون با محبت و خالصانه با اسب ها رفتار میکنه و چقدر اسب ها دوست داشتنی و رام بودند .
اون خانم لیدر با مهربونی و احساس مثبت و خالصانه اش منو به یاد جوانی های مادرم انداخت. چقدر الان مادرم فرق کرده.
واقعا چقدر جوانی زیباست چقدر آدم قدرت تغییر و تلاش داره چقدر جوانی به یاد ماندنی و با شکوهه. شما برام بسیار عزیزید.آدم هایی هستن که نسبت خونی باادم ندارن و حتی آدم اون ها رو یکبار هم از نزدیک ندیده اما عجیب به آدم نزدیکند.
از خدا براتون بهترین ها رو میخوام امیدوارم زیبایی های بی اندازه ی جهان هستی رو بیش از پیش درک کنید و برامون به تصویر بکشید.
خداروشکر که هستید .راهتان سبز،آسمانتان آبی.
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده در شب ظلمانی ام ماه نشانم بده یوسف مصری ز چاه گشت چنان پادشاه گه که طریق این بود چاه نشانم بده سرخوشی این جهان لذت یک آن بود آن چه تو را خوشتر است راه به آنم بده.
خداروشکر هزاران بار.خدایا دوستت دارم بی نهایت….
بنام خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
چقد من این قسمت رو دوست دارم ، واقعا تصویری دیدن نتیجه کارها مستقیم میره تو ضمیر ناخودآگاه و متوجه شدم من اینطوری خیلی بهتر یاد میگیرم و عمل میکنم
یادمه یه انیمیشن به عنوان سگ سیاه افسردگی تو سایت دیده بودم حدود 1/5 سال قبل اونروزا بی انرژی و بی حال بودم وفکر می کردم به این سادگی ها دیگه حالم خوب نمیشه
ولی اون انیمیشن اون مسئله افسردگی من رو حدااقل 50٪ از بین برد حداقل ولی الان فکر میکنم 80 درصد رفته
(البته افسردگی از نظر من یعنی شور و هیجان شدید نداشتن وگرنه شاید از نظر بعضی ها خنثی بودن باشه از نظر من افسردگی وجود داره یا اشتیاق زیاد فکر نمیکنم حد واسط زیاد معنی داشته باشه )
اون انیمیشن کامل کارکرد افسردگی تو وجودم رو نشون داد و همینطور راه حل رو و من اون لحظه آخر احساس کردم از وجودم رفته ، می تونه از وجودم بره و من ازش قوی ترم و اون دیگه نمی تونه تو وجودم قدرت داشته باشه و خدا رو شکر همینطور هم شد
و تو این قسمت هم که عاشقش هستم با چشم خودم دیدم که وقتی مریم جان یه کوچولو حواس و تمرکزش از اسب میرفت اسب منحرف میشد و میرفت سراغ عادت قبلی خودش و ول میشد
و نشونه های اولیه از عدم کنترل ذهن با توقف و این شکلی خودشو نشون داد که مریم جان دوباره برگشت و اگه ما کلا دیگه ذهن رو کنترل نکنیم میوفتیم تو همون دره ی که استاد تو 12 قدم گفتن ، اون راه مشقت بار که اکثریت میرن همون راه آسون عدم خود آگاهی و کنترل ذهن هست
مانیتور کردن افکار همین راه لذت بخشه هست به شرطی که به طور مستمر حواست باشه اینطوری هم لذت میبری هم میری جلو و این پاداش افرادی هست که ایمان دارن
و یه درس دیگه هم این بود که مریم جان اولش مقاومت داشت به دلیل موندن تو نقطه امنش و بعد که رفت تو دلش به حدی پیشرفت کرد که میتونست از زاویه های مختلف فیلم بگیره و حتی بلند همبشه
پس اگه من تومسئله ای مقاومت دارم فکر نکنم غلبه بهش سخت و طولانی هست ، خدا رو شکر چون رو ذهنمم کار کردم وخوداگاهی زیادی همدارم راحت تر هم میتونم عادت جدید تو ذهنم بسازم واین خیلی طول نمیکشه
پس من باید مسیرمو ادامه بدم تو طول مسیر تکامل و بهبود رو طی میکنم
و یه درس قشنگ امروزم هم همون سپاسگذاری های در لحظه استاد مریم جان هست چقد زیبا اونجا رو توصیف میکردن ، زیبایی های اونجا رو اول برای خودشون و بعد برا ما مثلا میگفتن اینجا یه عالمه پروانه داره ، چه آبی داره و… همش تحسین و تمرکز بر نکات مثبت و سپاسگذاری از خداوند بود وقطعا همجهان طبق قانوناونها روهدایت میکنه به جایی که بیتشر لذت ببرن و سپاسگذار باشن
عادتی که بیشتر افراد بر ضد خودشون استفاده میکنن
سلام به استاد خوبم ومریم عزیزم،ممنون ازمریم عزیزم که مارو همراه این تصاویرزیبا به این مکان زیبا دعوت کرد،من عاشق اسب سواری هستم ولذت این اسب سواری روباتمام وجودم حس کردم،به به ،به اینهمه زیبایی ،چه جاده تمیزی من عاشق اسب سفید هستم هربارکه میرم اون سفیده روکه اسمش شروین انتخاب میکنم اسبها آرام وزیبا توجاده جنگلی زیبا درحال طی کردن مسیر هستند باسوارکارانی که پرازانرژی مثبت هستند خیلی خوشحال شدم مایک عزیز هم دراین سفر باشما همراه بودوچقدر ارام وپرازانرژی به سوارکاری مشغول بود دیدن پروانه های زیبا ،مریم عزیزم تبریک میگم که تونستی با ترسات روبرو بشی ولذت زیبای سوارکاری روتجربه کنی خیلی عالیییییی بودین مثل همیشه ومن حسابی لذت بردم عاشقتونم
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به هم فرکانسی های عزیزم
سریال زیبایی ها ادامه داره
قابی سراسر سبز و جز سبزی نمیبینی. خدایا چه آفریدی… شکر شکر شکر….
مریم بانو عاشقتم که بدون ما هیچ جایی نمیرید و حتما حتما با دوربین زیباتون مارو هم با خودتون همراه میکنید. شما فوق العاده اید.
چه جاده ی تمیزی و چه دوچرخه های خاص و بامزه ای دارید.
تور اسب سواری، مگه داریم همچین توری؟ عالیه. بی نظیره.
اسب بان ها چقدر شیک پوش و تمیز هستن.
توضیحات عالی مریم بانو در مورد مهار اسب که باعث شد منیکه تا حالا سوارش نشدم یاد بگیرم. ممنونم.
اون آب زلال که خنکیشو میتونم حس کنم… با اسب از تونل رد میشیم و صدای سُم های اسب و شیهه ی زیباش. چه آفتاب زیبایی، همه جا رو طلایی کرده.
پروانه های رنگارنگ، چریدن با مزه ی اسبِ مریم بانو و ایشون که آنقدر مهارت پیدا کردن که مانعش میشن.
چقدر استاد ، زیبا مریم جان رو خطاب میکنند چقدر عاشقانه و با توجه کامل. شما عالی هستید.
چه اسبهای تمیز و زیبایی، سفید قهوه ای روشن، مشکی با دُم سفید. خداوندا ستایش مخصوص توست.
اون خانم لیدر با بلوز قرمز و صورت نورانی و لبخند مهربونش.
اون مسیر باریک در کنار دره که واقعا برای کسی که تا حالا تجربه ی اسب سواری نداره ترسناکه ولی شما با کنترل ذهن و غلبه بر ترسهاتون، واردش شدید و از پسش بر اومدید. تازه سواره ،فیلم برداری هم میکنید. شما الگویید.
ممنونم که یادمون انداختید افسار ذهنمون رو مثل افسار این اسبهای زیبا بدست بگیریم تا همیشه در مسیر درست باقی بمونیم.
آمد بهار جانها ای شاخ تر برقص آ….. با صدای محسن چاووشی که دیوانه میکنه منو. واقعا اینهمه زیبایی آدمو به رقص میاره. خدایا شکرت …
شاد و سلامت و سربلند باشید در پناه خداوند بلندمرتبه
به نام خدای مهربانم
الهی شکرت خدای من برای هدایت هات برای این قسمت زیبا
واقعا واقعا چقدر حس بی نظیری داره اسب سواری
و چه درس مهمی رو گرفتم امروز که دقیقا دقیقا برای من بود و دقیقا همزمانی داره با الانم
واقعا خدایا شکرت
چه مثال قشنگی هست که کنترل ذهن رو به اسب و مهارت اسب سواری نسبت بدم
و چقدر هم درسته و چقدر هم فوق العاده ست
چقدر من پوست اسب رو دوست داشتم مخصوصا اسب خانم شایسته یه جنس مخملی خاصی داره که دست کشیدن روش خیلی لذت بخشه
واقعا خداروشکر برای شما دو عزیز دوست داشتنی
و اونم احساس لیاقت استاد که سریع ترین اسب رو ایشون سوار میشن اون بهترین رو ایشون سوار شده بودن
وای خیلی حس بی نظیری داشت اون حرکت اسب از توی رودخونه و اون صدای آبی که از زیر پاش میومد برای قدم برداشتن هاش چقدر چقدر حسش خوبه
واقعا همینه که وقتی ذهن رو کنترل میکنم میتونم از این جنگل زیبایی که پر از نعمت و ثروت که توش هستم لذت ببرم وگرنه اگر نتونم کنترلش کنم بودنم توی این جنگل جز ترس و استرس و نگرانی هیچ چیز دیگه ای برام نداره
توی جنگل هستما خیلی هم زیباست ولی به قول خانم شایسته اون ترس رو دارم
چه درک واضح تری بهم داده شد خدایا شکرت واقعا واقعا همینه
چقدر حس بی نظیری داره الهی شکرت الهی شکرت که اگه لذت نمی برم چون من اسبم رو نمیتونم خوب کنترل کنم توی این جنگل
مشکل از جنگل نیست
و دقیقا هم همینه چون ما توی طبیعت کره زمین داریم زندگی میکنیم دیگه و اسب ما هم ذهن مونه
اگر بتونم خوب کنترلش کنم دره ها برام مناظر زیبایی میشن و حس فوق العاده ای بهم میدن و اگر نتونم کنترلشون بکنم که دره ها برام ترسناک ترین منظره ها میشن
واقعا واقعا خدایا شکرت
ممنونم ازتون استاد عزیزم و خانم شایسته محترم الهی شکرت
در پناه خدا
به نام خداوند مهربان
سلام استاد عزیزم خانم مریم شایسته گل و همه دوستان قشنگم
امروز رفتم برای دیدن نشانه امروزم فایل 81سفر به دور آمریکا بود که دیدم و خیلی هدایتی گفتم حالا که وقتش دارم قسمت 82دیدم و گفتم نه بذار 83ببینم و اینجوری شد که من این فایل دیدم و الان دارم کامنت میذارم.
اگر بگم همیشه تو تصوراتم این بود که بهشت جایی هست که یه جنگل که رودخونه داره پر از درخت های سر به فلک کشیده با بوی نم خاکی که باران خورده با خزه هایی که چسبیده به درخت ها است و منی که سوار بر اسب سفیدم در حال چرخیدن و گشتن توی جنگل هستم. این تصور من از بهشت بود ولی استاد رویای من تصور من زندگی کرده چقدر قشنگه چقدر خدای من خدای بی نقص من چقدر فراوانی و برکت داره که با این فایل به من نشون داد ببین ببین لیلا نمیخواد بگی بیام بهشت که همچین زندگی داشته باشی همین حالا خیلی ها همین رویای تو دارن زندگی میکنن میشه تو فقط بخواه تو فقط ایمان داشته باش میشه اصلا ناممکنی وجود ندارد.
یه لحظه که این فایل دیدم اسبی که خانم شایسته عزیز سوارش بودن شروع کرد به خوردن برگ ها وای خدا قلبم اکلیلی شد از این همه ذوق از این همه قشنگی از این رویایی که داشتم و الان باور دارم که یروزی هدایت میشم به چنین مکانی برای تجربه این اسب سواری در جنگل رویایی.
شاید باورتون نشه ولی من حس تازگی و باران و آب و پاکی هوا با تمام وجودم لمس کردم یه لحظه وقتی اسب داشت از توی آب رد میشد حس خنکی ،طراوت،پاکی و تمیزی آب لمس کردم خیلی حالم خوب شد با دیدن این فایل وای بهشتی که تصورش میکردم در دنیایی دیگست همین جاست رویایی من خیلی ها دارن زندگی میکنن خیلی ها تجربه اش کردن پس حالا که بقیه تجربه اش کردن برای بقیه شده پس چرا برای من نشه حتما میشه این یه نشونه از طرف خدا بوده که خیلی زود بهش میرسم نمیخواد منتظر باشم برم اون دنیا همین دنیا تجربه اش میکنم
الهی شکر الهی صد هزار مرتبه شکر
دوستتون دارم
یا حق
سلام به همه ی دوستان عزیزم که عاشقانه دوستون دارم و چقدر ازتون یاد میگیرم.
چقدر حضورتون کامنتاتون آگاهی تون برام لذت بخش و ارزشمند خدایا شکرت سپاس گذارم.
چقدر این جنگل زیبا بود من عاشق ترکیب زیبای جنگل و رودخونه هستم و به محض دیدن این رودخونه زیبا واااای جریان رویایی و آرامش بخش آب ی شادی اومد تو وجودم خدایا سپاس گذارم که چشمام به دیدن زیبایی ها باز شده چقدر خوشبختی بزرگی !خدایا بی نهایت سپاس گذارم.
اون قسمت که دوربین به زیبایی رفت به سمت آسمان زیبا و قامت بلند درختای زیبا و برگای رویاییشون نشون داد بی نهایت زیبا بود.
خدایا سپاس گذامبرای شنیدن صدای آب و این رودخونه و سنگ های دوس داشتنیش.
بارها تو قسمت های متفاوت این سایت این با این مفهوم زیبا و لذت بخش برخورد کردم.
قدم برداشتن به سمت ترس ها حرکت به سمتشون
واقعا بنظرم این است و رنگ و هیجان زندگی است .و خیلی لذت بخش و ماندگار و لذت بخش .از اون لحظات جادویی و قشنگ زندگی!مثل اولین بار شنا کردن رانندگی پریدن تو دریای با عظمت و باشکوه اون حجم اب(خدایا بی نهایت ازت سپاس گذارم که قرار بپرم تو دریا)همین اسب سواری
از این سایت الهی و از تو یاد گرفتم تجربه کردن این هیجانات اعتماد به کمک تو و یاری تو
وای استاد عزیزم چقدر این عشق و این رابطه زیباست خدایا شکرت.عاشق این من عاشقتم هام .به به
خدایا شکرت
یادم میاد بچه که بودم
از طرف ارتش میرفتم اسب سواری یاد میگرفتم اونجا من فهمیدم
شرایط اسب سواری با نگاه کردنش خیلی متفاوته
اونجایی که خانوم شایسته عزیز
گفتن چشمانم گرد شده بود
از ترس من درک میکنم
یاد روزهای اول سوارکاری خودم
که اوایلش هر کسی این حالت میشه ولی بعد از اینکه یاد گرفتی
اونوقت راحت میشه
اینکه فرم بدن ما و یه ذره بلند بشیم و با اسب همگام بشیم به طوری که اسب احساس این رو نداشته باشه ما بد نشستیم و با وزن مون روی اسب به اسب حالت خوبی بدیم این خودش مهارته و البته به تربیت اسب هم بستگی داره ولی اکثر اسب ها با ضربه زدن آرام پشت دو تا پاها مون و شل گرفتن افزار حرکت میکنند دهنه افزار رو به چپ بگیریم
اسب سمت چپ میره
و به راست بکشیم اسب به راست حرکت میکنه دو تا دهنه افزار رو به سمت خودمون بکشیم اسب ترمز میکنه اگر زیاد بکشیم اسب روی دو تا پاهاش تک چرخ میزنه و می ایسته.
این هم نوعی کنترل اسب هست که به کنترل ذهن شباهت داره وقتی من تعادل ذهن خودم رو یاد بگیرم
دیگه عصبانیت در من تاثیری نداره
اگر بلد باشم توی موقیعت های مختلف چگونه خودم رو کنترل کنم
همه چی عالی تحت کنترل من در میاد و در نهایت جاده جنگلی میتونه برای من زیبا باشه از دیدن پروانه از صدای رودخانه و از بودن افراد لذت ببرم یا میتونم همین جا رو تبدیل به منفی کنیم و بد فکر کنم
واقعا بهشت رو تبدیل به غر زدن و ایجاد ناراحتی کنم دست خودمه
دست ورودی و خروجی درست دادنه دست ذهنم و…
خدا رو برای هر چی شکر کردن
باعث میشه لذت های بیشتر سراغم بیاد و این یک قانونه…
شکر
شکر
برای این آهنگ زیبا که انتخاب شایسته ایی داشتن خانوم شایسته عزیز و فیلم برداریشون در شرایط سخت واقعا سپاسگذارم و ممنونم
شکرت خدا
شکرت خدا
شکرت خدا جونم