https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-31 10:52:022024-09-12 10:22:20سفر به دور آمریکا | قسمت 83
244نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این قسمت واسه بچه های سفرنامه جاده و اسب هم مهیاست بیا تا برویم? از همون ابتدای حرکت استاد و خانم شایسته و مایک منم احساس میکردم سوار اسب شدم خدایا شکرت
من تجربه اسب سواری رو ندارم ولی با دیدن
این سفرنامه این خواسته در من شکل گرفت که یه اسب داشته باشم و این زیبایی هارو تجربه کنم
و اما زیبایی های این سفرنامه
اسب های زیبایی که انتخاب کرده و سوارش شده بودن خیلی زیبا بودش..یکی از اسب ها شبیه اسب سرخپوست ها بودش و خیلی متفاوت از بقیه اسب ها بودش?????
اون جاده باریک و درختان و فضای سبز بی نظیر زیبایی مسیر رو دو چندان کرده بود خدایا شکرت?
مهارت استاد و خانم شایسته در اسب سواری که بدون دست سواری میکردن و از پشت سرهم فیلم میگرفتن یه باور عالی در من ایجاد کرد که مهارت مهم نیست وقتی نترسی و حرکت کنی تو اون کار خیلی زود مهارت پیدا میکنی و احتیاج به زمان طولانی نداره واسه مهارت تو اون کار خاص
اسب خانم شایسته چقدر شکمو بودش ??
پروانه های زیبای تو مسیر جاده که هر از چند گاهی زیبایی ای خودشون رو به رخ میکشیدن خیلی زیبا بودن خدایاشکرت
رودخونه های زیبایی که اسبها به راحتی طی میکردن و آرامشی که در افراد سوار بر اونها میشد احساس کرد
سلفی گرفتن حین اسب سواری که کار سختیه ولی استاد و خانم شایسته به راحتی اونو انجام میدادن..ازتون سپاسگزارم
چهره خندان و آروم خانم راهنمای تور که کنار اسب ایستاد و خانم شایسته ازشون عکس گرفتن
تشبیه زیبای خانم شایسته از مهارت کنترل ورود های ذهن به مهارت کنترل اسب برام خیلی نکته آموزنده داشت
وهزاران نکات زیبای دیگه که در ادامه دوستان بهش اشاره میکنن و این سفرنامه باورها و آگاهی های عالی رو در من ایجاد کرد جدا از زبیا یی هایی که ازاون لذت بردم..خدایا شکرت..خدایا شکرت خدایا شکرت
چقدر سفر زیبایی بود. مثل خواب بود. مسیر سرسبز و باریک جنگل. رودخانه ی زلال با اون سنگ های تمیز و لغزانش.. پروانه های زیبا که اطرافتون تو پرواز بودن.. انگار تو بهشت داشتید قدم برمی داشتید.
از اولین صحنه ای که من ازتون از امریکا دیدم تمیزی فوق العاده خیابا ن ها.. اب رودخانه و دریاچه ها بود که توجه مو خیلی جلب کرد. چقدر میتونه یک شهر اینقدر تمیز باشه. چقدر یک کشور میتونه اینقدر سرسبز و جذاب باشه. چقدر فراوانی تو این سرزمین ریخته شده..
چقدر من خوشبخت هستم که با شما اشنا شدم. خدایا شکرت.
شما که ما رو با خودتون همسفر می کنید و چیزهایی رو نشونمون میدید. لحظه هایی برامون ایجاد میکنید که تو هیچ رسانه ای. گروهی. فایلی.فیلمی چنین لحظات فوق العاده پیدا نمیشن. فقط میخوام خالصانه ازتون تشکر کنم.
وقتی که مریم جون اینقدر با خلوص نیت از ترسش صحبت کرد لذت بردم. منم یاد گرفتم یک لیست از ترسامو همین الان برم و یادداشت کنم و برنامه ای بریزم که با ترس هام مواجه بشم.
ممنون که ما رو با خودتون در سفر معنوی تون همراه میکنید. خیلی دارم ازتون چیز یاد میگیرم. و باز هم خدا رو شکر میگم.
الهی شکرت خدای من برای هدایت هات برای این قسمت زیبا
واقعا واقعا چقدر حس بی نظیری داره اسب سواری
و چه درس مهمی رو گرفتم امروز که دقیقا دقیقا برای من بود و دقیقا همزمانی داره با الانم
واقعا خدایا شکرت
چه مثال قشنگی هست که کنترل ذهن رو به اسب و مهارت اسب سواری نسبت بدم
و چقدر هم درسته و چقدر هم فوق العاده ست
چقدر من پوست اسب رو دوست داشتم مخصوصا اسب خانم شایسته یه جنس مخملی خاصی داره که دست کشیدن روش خیلی لذت بخشه
واقعا خداروشکر برای شما دو عزیز دوست داشتنی
و اونم احساس لیاقت استاد که سریع ترین اسب رو ایشون سوار میشن اون بهترین رو ایشون سوار شده بودن
وای خیلی حس بی نظیری داشت اون حرکت اسب از توی رودخونه و اون صدای آبی که از زیر پاش میومد برای قدم برداشتن هاش چقدر چقدر حسش خوبه
واقعا همینه که وقتی ذهن رو کنترل میکنم میتونم از این جنگل زیبایی که پر از نعمت و ثروت که توش هستم لذت ببرم وگرنه اگر نتونم کنترلش کنم بودنم توی این جنگل جز ترس و استرس و نگرانی هیچ چیز دیگه ای برام نداره
توی جنگل هستما خیلی هم زیباست ولی به قول خانم شایسته اون ترس رو دارم
چه درک واضح تری بهم داده شد خدایا شکرت واقعا واقعا همینه
چقدر حس بی نظیری داره الهی شکرت الهی شکرت که اگه لذت نمی برم چون من اسبم رو نمیتونم خوب کنترل کنم توی این جنگل
مشکل از جنگل نیست
و دقیقا هم همینه چون ما توی طبیعت کره زمین داریم زندگی میکنیم دیگه و اسب ما هم ذهن مونه
اگر بتونم خوب کنترلش کنم دره ها برام مناظر زیبایی میشن و حس فوق العاده ای بهم میدن و اگر نتونم کنترلشون بکنم که دره ها برام ترسناک ترین منظره ها میشن
واقعا واقعا خدایا شکرت
ممنونم ازتون استاد عزیزم و خانم شایسته محترم الهی شکرت
به به به به ،الهی شکر 🥰🕊️که یه بار دیگه این فرصت نصیبم شد تو دشت پهناور عباسمنش باشم و شاهد این صحنه های رویایی وزیبا ،سپاس از مریم جان نازنین برای قبول مرحمت فیلمبرداری با عشق وصداقت وراستی
چقققققدر تحت تاثیرم ،چقققدر آگاهی شیرینه ،بخش آخرش که آهنگ آقای چاووشی رو پخش کردین ناخودآگاه چشمام پر از اشک شد از دیدن ای همه قدرت ،سخاوت وسبزی
چقدر قشنگ یادآور شدین این جمله ی استاد عزیزم رو :اگهبتونی ذهنت رو بشناسی وشیوه ی رفتار کردن با اونو یاد بگیری ،می تونی انرژی ذهنت رو به خدمت خودت در بیاری👍🙋❤️
وبه این راحتی تونستین بر ترستون غلبه کنین ،طوریکه بگین می تونین روی اسب بایستین
الهی شکر در مسیر دریافت واگاهی هستیم .
تمام انرژی این سبزی وروشنی به جونم نشست چقدر لحظه لحظه اش رو می دونم، الهی شکر
سپاس از مهرتون که اینقدر به فکر حس وحال خوب ما هستین .
الهی شکر 🕊️🙋❤️
نوروزتون هزار بار دیگه مبارک استاد عزیزم ،مربم جان نازنین وتمام دوستای خوبم 🕊️🌹🎉
خدایا ازت ممنونم که از طریق من مینویسی ، با سلام پر عشق خدمت استاد ، خانم شایسته و دوستان هم فرکانسی ?
ویدیوی پر حسی بود ، زیبایی ها از نگاه من :
? استاد اولین چیزی که نظر منو جلب کرد اون متن جادویی بود که روی تیشرت شما نوشته بود: من میتونم هر چیزی که میخوام خلق کنم! چه فرکانس مثبتی داره این جملش هم اثرش مثبت روی ما است هم اثر مثبت روی هر کسی که بخونه!! عالی بودش
? چه جنگل محشری بود، درختان با تنه ی محکم و بلند، انگار همه سقف اسمون رو پوشونده بودند، همه جا رو پوشونده بودند، جاده ی باریک، عبور پروانه، تونل عبوری ادم یاد فیلم های جادویی میفتاد!!
? چه دوچرخه های سبک و عالی بودند ، کلا دوچرخه سواری حس عالی میده ، من ازش حس آزادی رو دریافت میکنم. رفتن به تور اسب سواری بعد از دیدن اون موزه اسب ها واقعا تجربه ی هیجان انگیزی میشه، اعتراف خانم شایسته از اسب سواری نشون میده همه مثل هم هستیم، هر کدوم ما ترس های خودمون داریم بین ما فرقی نیست ولی اونی برندس که بر ترس غلبه کنه، و این غلبه کردن یه جورایی به توحید برمیگرده، با اینکه ایشون ترس دارند ولی پیش میره و همینکه با ترسش روبه رو میشه میبینه واقعا هیچی نبود!!! و حالا انقدر براش لذت بخش که از همه جهت فیلم میگیره ?
? توصیف خانم شایسته از نحوه ی رفتارحرکت اسب و اینکه مشابه توضیحات محصول توحید جهان بینی هستند، کاملا درست و جالب بود، در زمان درست کار درست مسیر رو برای ما هموار میکنه ، کنترل امور رو به ما میده، اتفاقا من با این دید به ذهنم نگاه میکنم. مثلا اگه ویدیوی مثبت نگاه کنی ذهن اینو هی مرور میکنه ، یه دعوا بکنی ذهن هم اینو مرور میکنه هم موارد مشابه بیشتر برات میاره لذا پس من آگاهانه میرم سمت فیلم و ویدیوی مثبت!!
? تعریف زوجین از هم، ابراز عشق به هم هماهنگی و صلح بین اونا رو نشون میده و واقعا این رابطه ای کع قران میگه تا مایه ی ارامش هم باشید، به کارکردن هر لحظه سپاسگزاری از زبان استاد اینو برای من و برادر گلم عادت کرده و همش میگیم خدا رو صد هزار مرتبه شکر
? استاد لحظه ای با اسب از رودخونه گذشتین این حس امد سراغم که ما انسانها چقدر ارزشمند هستیم که خدا رو ما مسلط به طبیعت و جهان هستی کرده، و باید اینو قدر بدونیم.
چقدر فایل امروز به دلم نشست،چون من اسب خیلی دوست دارم،واین طبیعت زیبا و درختان بلند وسرسبز و صدای زیبای پرندگان و رودخونه،این زیبایی رو دوچندان کرده،خوشحالم که میتونم سفرنامه رو دنبال کنم و درس بگیرم،وقتی خانم شایسته ی عزیز پا روی ترس میزاره و اسب سواری میکنه و لذت میبره و حتی فیلم برداری هم میکنه،به من هم این عزت نفس و میده که میشه پا روی ترسهای بیجهتت بزاری ،بخصوص وقتی که قراره بهت خوش بگذره،
بابا اسب سوارها!!!چقدر ناااازن خدایا همینجور از توی گوشی میخاستم دست بکشم با یالهای نرم و دوست داشتنی شون.
خانم شایسته عزیز بالاخره توی این موقعیت که سوار اسبها بودین شکار لنز دوربین شدی و ما شمای مهربون رو از پشت سر دیدیم به راستی که خیلی برازنده ی استاد عزیزمون هستید و براتون آرزوی خوشبختی و سعادت دارم??
میدونید دقیقا همونجور که شما گفتید وقتی بدونید با افساری که دستتونه چطوری اسب رو کنترل کنید میتونید اونو به طور کامل در اختیار بگیرید.دقیقا مثل کنترل ذهن میمونه خانم شایسته عزیز با این مثالتون یاد این تشابه افتادم.من توی زندگی وقتی قوانین جهان رو بلد باشم و بتونم به موقع استفاده کنم و تمرین کنم و حسابی یاد بگیرم چطوری ذهنمو به کنترل خودم در بیارم اونوقت میتونم این اسب چموش درون رو به کنترل خودم در بیارم.خیلی شیرینه دنیای زیبای اسب سواری.
این اسب ها چقدر دانا و هوشیار بودن و میدونستن کجا باید برن درسته که افسارشون توی دست شماست ولی اونا این مسیرو بارها طی کردن. از چه منظره ی زیبایی گذشتین خیلی خیلی زیبا بود تو یه جنگل مرطوب با موسیقی رودخانه و سم اسبها عالی و بی نظیره.
نمیدونم شما به دنبال چی میگردین که همیشه تصاویر زیبا و بهترین منظره ها و سریعترین اسبها مال شماست.شما زندگیتون رو با کیفیت بالا ساختین و این به شما کمک میکنه همیشه سپاسگذار خداوند باشید و همیشه به زیبایی ها توجه داشتید باشید.وقتی زندگی ما کیفیت پایینی داشته باشه درگیر و نگرانی های مالی و عاطفی دیگه جایی برای سپاسگذاری ایمان و توجه به زیبایی ها نمیمونه .ذهن من باید عادت کنه زیبایی هارو ببینه و زیاده خواه باشه هم خدا رو و هم خرمارو بخواد در حق خودش خودخواه باشه و بهترین هارو برای خودش گلچین کنه.اونوقته که اسب چموش من در دستان من قابل کنترله و میتونم به کجا بخوام ببرمش.
امیدوارم همیشه در طبیعت خداوند حس و حالتون بهاری و دلتون شاد باشه??
سلام به شما استاد عزیز و پرانرژی،مریم شایسته گرانقدر و مهربان و میکائیل آرام و پرشور
باز هم یک تجربه جدید با نگاه جدید از دو زاویه دوتا دوربین حرفه ایی…
منم دو سه بار تفریحی اسب سوار شدم، یادمه خیلی احساس بلندی کردم احساس ترس…
اینکه الان میفتم با یک ژست خشک و بی روح نشسته بودم،ولی سریع خودمو جمع جور کردم و تا یکم کنترل خودمو بدست گرفتم زمانم تموم شده بود و نمیخواستم پیاده بشم….
مریم جان اشاره کردی به یکی از قسمت های جهان بینی توحیدی، من نتونستم هنوز تهیه کنم ولی از اشاره و نکته ایی که با اون مثال اسب گفتین، من خیلی تونستم کنترل ذهن رو بیشتر درکش کنم.
اینکه ذهن هم در دست ما آدم ها رام شدنی هست و به هرسو بخواهیم میتونیم بهش فرمان بدیم و ما رو آروم و راحت ببره…
?اسب های نازی بودن
تنوع رنگی و شخصیتی داشتن
مثل یکی شکمو یکی در عین چالاکی آروم، البته شاید حس کرده چه کسی روش نشسته(مرد خانواده ایی بزرگ) و غیر از اسب تور لیدر که جلو هدایت گر مسیر تون بود اون اسب سفید حمایت گر بود و از پشت مراقب بود انگار….
?مسیر سبز باطبیعت و زندگی جنگل
در کنار مسیر جاده و زندگی مدرن انسان های مدرن
لذت بردن و دیدن بود و بس….
راستش من هنوز تو حال و هوای قسمت 82 هستم، واقعا کوووولاک بود. و باید دوباره و آروم یاد گرفته هام یاد بگیرم….
ممنون که هستین?
ممنون بخاطر تدوین ها و تلاش هایی که برای ما زیبایی به ارمغان داره به همراه کلی نکته و درس….
بنام خداوند خالق زیبایی ها
سلام سلام صدتا سلام
این قسمت واسه بچه های سفرنامه جاده و اسب هم مهیاست بیا تا برویم? از همون ابتدای حرکت استاد و خانم شایسته و مایک منم احساس میکردم سوار اسب شدم خدایا شکرت
من تجربه اسب سواری رو ندارم ولی با دیدن
این سفرنامه این خواسته در من شکل گرفت که یه اسب داشته باشم و این زیبایی هارو تجربه کنم
و اما زیبایی های این سفرنامه
اسب های زیبایی که انتخاب کرده و سوارش شده بودن خیلی زیبا بودش..یکی از اسب ها شبیه اسب سرخپوست ها بودش و خیلی متفاوت از بقیه اسب ها بودش?????
اون جاده باریک و درختان و فضای سبز بی نظیر زیبایی مسیر رو دو چندان کرده بود خدایا شکرت?
مهارت استاد و خانم شایسته در اسب سواری که بدون دست سواری میکردن و از پشت سرهم فیلم میگرفتن یه باور عالی در من ایجاد کرد که مهارت مهم نیست وقتی نترسی و حرکت کنی تو اون کار خیلی زود مهارت پیدا میکنی و احتیاج به زمان طولانی نداره واسه مهارت تو اون کار خاص
اسب خانم شایسته چقدر شکمو بودش ??
پروانه های زیبای تو مسیر جاده که هر از چند گاهی زیبایی ای خودشون رو به رخ میکشیدن خیلی زیبا بودن خدایاشکرت
رودخونه های زیبایی که اسبها به راحتی طی میکردن و آرامشی که در افراد سوار بر اونها میشد احساس کرد
سلفی گرفتن حین اسب سواری که کار سختیه ولی استاد و خانم شایسته به راحتی اونو انجام میدادن..ازتون سپاسگزارم
چهره خندان و آروم خانم راهنمای تور که کنار اسب ایستاد و خانم شایسته ازشون عکس گرفتن
تشبیه زیبای خانم شایسته از مهارت کنترل ورود های ذهن به مهارت کنترل اسب برام خیلی نکته آموزنده داشت
وهزاران نکات زیبای دیگه که در ادامه دوستان بهش اشاره میکنن و این سفرنامه باورها و آگاهی های عالی رو در من ایجاد کرد جدا از زبیا یی هایی که ازاون لذت بردم..خدایا شکرت..خدایا شکرت خدایا شکرت
شادو پیروز و موفق باشید
سلام استاد جان و مریم عزیز.
چقدر سفر زیبایی بود. مثل خواب بود. مسیر سرسبز و باریک جنگل. رودخانه ی زلال با اون سنگ های تمیز و لغزانش.. پروانه های زیبا که اطرافتون تو پرواز بودن.. انگار تو بهشت داشتید قدم برمی داشتید.
از اولین صحنه ای که من ازتون از امریکا دیدم تمیزی فوق العاده خیابا ن ها.. اب رودخانه و دریاچه ها بود که توجه مو خیلی جلب کرد. چقدر میتونه یک شهر اینقدر تمیز باشه. چقدر یک کشور میتونه اینقدر سرسبز و جذاب باشه. چقدر فراوانی تو این سرزمین ریخته شده..
چقدر من خوشبخت هستم که با شما اشنا شدم. خدایا شکرت.
شما که ما رو با خودتون همسفر می کنید و چیزهایی رو نشونمون میدید. لحظه هایی برامون ایجاد میکنید که تو هیچ رسانه ای. گروهی. فایلی.فیلمی چنین لحظات فوق العاده پیدا نمیشن. فقط میخوام خالصانه ازتون تشکر کنم.
وقتی که مریم جون اینقدر با خلوص نیت از ترسش صحبت کرد لذت بردم. منم یاد گرفتم یک لیست از ترسامو همین الان برم و یادداشت کنم و برنامه ای بریزم که با ترس هام مواجه بشم.
ممنون که ما رو با خودتون در سفر معنوی تون همراه میکنید. خیلی دارم ازتون چیز یاد میگیرم. و باز هم خدا رو شکر میگم.
خدا حفظتون کنه
واییی عجب حس قشنگی بود من عاشق اسبم
عاشق اسب سواری ، یکی از تفریح و ورزش هایی که اصلا آدم و خسته نمیکنه بلکه صدبرابر انرژی و زیاد میکنه ، وقتی ازش پیاده میشی دلت واسش تنگ میشه .
عالیه عالی
وااای عجب حال وهوایی بود
بهاری
خنک
عالی
چقدر همه چیز زیبا
همه چیز خدایی
لذت بردیم
ممنونیم که مارو شریک میکنین.
به نام خدای مهربانم
الهی شکرت خدای من برای هدایت هات برای این قسمت زیبا
واقعا واقعا چقدر حس بی نظیری داره اسب سواری
و چه درس مهمی رو گرفتم امروز که دقیقا دقیقا برای من بود و دقیقا همزمانی داره با الانم
واقعا خدایا شکرت
چه مثال قشنگی هست که کنترل ذهن رو به اسب و مهارت اسب سواری نسبت بدم
و چقدر هم درسته و چقدر هم فوق العاده ست
چقدر من پوست اسب رو دوست داشتم مخصوصا اسب خانم شایسته یه جنس مخملی خاصی داره که دست کشیدن روش خیلی لذت بخشه
واقعا خداروشکر برای شما دو عزیز دوست داشتنی
و اونم احساس لیاقت استاد که سریع ترین اسب رو ایشون سوار میشن اون بهترین رو ایشون سوار شده بودن
وای خیلی حس بی نظیری داشت اون حرکت اسب از توی رودخونه و اون صدای آبی که از زیر پاش میومد برای قدم برداشتن هاش چقدر چقدر حسش خوبه
واقعا همینه که وقتی ذهن رو کنترل میکنم میتونم از این جنگل زیبایی که پر از نعمت و ثروت که توش هستم لذت ببرم وگرنه اگر نتونم کنترلش کنم بودنم توی این جنگل جز ترس و استرس و نگرانی هیچ چیز دیگه ای برام نداره
توی جنگل هستما خیلی هم زیباست ولی به قول خانم شایسته اون ترس رو دارم
چه درک واضح تری بهم داده شد خدایا شکرت واقعا واقعا همینه
چقدر حس بی نظیری داره الهی شکرت الهی شکرت که اگه لذت نمی برم چون من اسبم رو نمیتونم خوب کنترل کنم توی این جنگل
مشکل از جنگل نیست
و دقیقا هم همینه چون ما توی طبیعت کره زمین داریم زندگی میکنیم دیگه و اسب ما هم ذهن مونه
اگر بتونم خوب کنترلش کنم دره ها برام مناظر زیبایی میشن و حس فوق العاده ای بهم میدن و اگر نتونم کنترلشون بکنم که دره ها برام ترسناک ترین منظره ها میشن
واقعا واقعا خدایا شکرت
ممنونم ازتون استاد عزیزم و خانم شایسته محترم الهی شکرت
در پناه خدا
به به به به ،الهی شکر 🥰🕊️که یه بار دیگه این فرصت نصیبم شد تو دشت پهناور عباسمنش باشم و شاهد این صحنه های رویایی وزیبا ،سپاس از مریم جان نازنین برای قبول مرحمت فیلمبرداری با عشق وصداقت وراستی
چقققققدر تحت تاثیرم ،چقققدر آگاهی شیرینه ،بخش آخرش که آهنگ آقای چاووشی رو پخش کردین ناخودآگاه چشمام پر از اشک شد از دیدن ای همه قدرت ،سخاوت وسبزی
چقدر قشنگ یادآور شدین این جمله ی استاد عزیزم رو :اگهبتونی ذهنت رو بشناسی وشیوه ی رفتار کردن با اونو یاد بگیری ،می تونی انرژی ذهنت رو به خدمت خودت در بیاری👍🙋❤️
وبه این راحتی تونستین بر ترستون غلبه کنین ،طوریکه بگین می تونین روی اسب بایستین
الهی شکر در مسیر دریافت واگاهی هستیم .
تمام انرژی این سبزی وروشنی به جونم نشست چقدر لحظه لحظه اش رو می دونم، الهی شکر
سپاس از مهرتون که اینقدر به فکر حس وحال خوب ما هستین .
الهی شکر 🕊️🙋❤️
نوروزتون هزار بار دیگه مبارک استاد عزیزم ،مربم جان نازنین وتمام دوستای خوبم 🕊️🌹🎉
خدایا ازت ممنونم که از طریق من مینویسی ، با سلام پر عشق خدمت استاد ، خانم شایسته و دوستان هم فرکانسی ?
ویدیوی پر حسی بود ، زیبایی ها از نگاه من :
? استاد اولین چیزی که نظر منو جلب کرد اون متن جادویی بود که روی تیشرت شما نوشته بود: من میتونم هر چیزی که میخوام خلق کنم! چه فرکانس مثبتی داره این جملش هم اثرش مثبت روی ما است هم اثر مثبت روی هر کسی که بخونه!! عالی بودش
? چه جنگل محشری بود، درختان با تنه ی محکم و بلند، انگار همه سقف اسمون رو پوشونده بودند، همه جا رو پوشونده بودند، جاده ی باریک، عبور پروانه، تونل عبوری ادم یاد فیلم های جادویی میفتاد!!
? چه دوچرخه های سبک و عالی بودند ، کلا دوچرخه سواری حس عالی میده ، من ازش حس آزادی رو دریافت میکنم. رفتن به تور اسب سواری بعد از دیدن اون موزه اسب ها واقعا تجربه ی هیجان انگیزی میشه، اعتراف خانم شایسته از اسب سواری نشون میده همه مثل هم هستیم، هر کدوم ما ترس های خودمون داریم بین ما فرقی نیست ولی اونی برندس که بر ترس غلبه کنه، و این غلبه کردن یه جورایی به توحید برمیگرده، با اینکه ایشون ترس دارند ولی پیش میره و همینکه با ترسش روبه رو میشه میبینه واقعا هیچی نبود!!! و حالا انقدر براش لذت بخش که از همه جهت فیلم میگیره ?
? توصیف خانم شایسته از نحوه ی رفتارحرکت اسب و اینکه مشابه توضیحات محصول توحید جهان بینی هستند، کاملا درست و جالب بود، در زمان درست کار درست مسیر رو برای ما هموار میکنه ، کنترل امور رو به ما میده، اتفاقا من با این دید به ذهنم نگاه میکنم. مثلا اگه ویدیوی مثبت نگاه کنی ذهن اینو هی مرور میکنه ، یه دعوا بکنی ذهن هم اینو مرور میکنه هم موارد مشابه بیشتر برات میاره لذا پس من آگاهانه میرم سمت فیلم و ویدیوی مثبت!!
? تعریف زوجین از هم، ابراز عشق به هم هماهنگی و صلح بین اونا رو نشون میده و واقعا این رابطه ای کع قران میگه تا مایه ی ارامش هم باشید، به کارکردن هر لحظه سپاسگزاری از زبان استاد اینو برای من و برادر گلم عادت کرده و همش میگیم خدا رو صد هزار مرتبه شکر
? استاد لحظه ای با اسب از رودخونه گذشتین این حس امد سراغم که ما انسانها چقدر ارزشمند هستیم که خدا رو ما مسلط به طبیعت و جهان هستی کرده، و باید اینو قدر بدونیم.
با سپاس فراوان ?
به نام خداوندقادر و خالق
چقدر فایل امروز به دلم نشست،چون من اسب خیلی دوست دارم،واین طبیعت زیبا و درختان بلند وسرسبز و صدای زیبای پرندگان و رودخونه،این زیبایی رو دوچندان کرده،خوشحالم که میتونم سفرنامه رو دنبال کنم و درس بگیرم،وقتی خانم شایسته ی عزیز پا روی ترس میزاره و اسب سواری میکنه و لذت میبره و حتی فیلم برداری هم میکنه،به من هم این عزت نفس و میده که میشه پا روی ترسهای بیجهتت بزاری ،بخصوص وقتی که قراره بهت خوش بگذره،
خداروشکر برای این همه زیبایی،
شاد و سعادتمند و پر ازاحساس قشنگ باشید.
سلام و درووود بر خانواده ی شگفت انگیز من??
بابا اسب سوارها!!!چقدر ناااازن خدایا همینجور از توی گوشی میخاستم دست بکشم با یالهای نرم و دوست داشتنی شون.
خانم شایسته عزیز بالاخره توی این موقعیت که سوار اسبها بودین شکار لنز دوربین شدی و ما شمای مهربون رو از پشت سر دیدیم به راستی که خیلی برازنده ی استاد عزیزمون هستید و براتون آرزوی خوشبختی و سعادت دارم??
میدونید دقیقا همونجور که شما گفتید وقتی بدونید با افساری که دستتونه چطوری اسب رو کنترل کنید میتونید اونو به طور کامل در اختیار بگیرید.دقیقا مثل کنترل ذهن میمونه خانم شایسته عزیز با این مثالتون یاد این تشابه افتادم.من توی زندگی وقتی قوانین جهان رو بلد باشم و بتونم به موقع استفاده کنم و تمرین کنم و حسابی یاد بگیرم چطوری ذهنمو به کنترل خودم در بیارم اونوقت میتونم این اسب چموش درون رو به کنترل خودم در بیارم.خیلی شیرینه دنیای زیبای اسب سواری.
این اسب ها چقدر دانا و هوشیار بودن و میدونستن کجا باید برن درسته که افسارشون توی دست شماست ولی اونا این مسیرو بارها طی کردن. از چه منظره ی زیبایی گذشتین خیلی خیلی زیبا بود تو یه جنگل مرطوب با موسیقی رودخانه و سم اسبها عالی و بی نظیره.
نمیدونم شما به دنبال چی میگردین که همیشه تصاویر زیبا و بهترین منظره ها و سریعترین اسبها مال شماست.شما زندگیتون رو با کیفیت بالا ساختین و این به شما کمک میکنه همیشه سپاسگذار خداوند باشید و همیشه به زیبایی ها توجه داشتید باشید.وقتی زندگی ما کیفیت پایینی داشته باشه درگیر و نگرانی های مالی و عاطفی دیگه جایی برای سپاسگذاری ایمان و توجه به زیبایی ها نمیمونه .ذهن من باید عادت کنه زیبایی هارو ببینه و زیاده خواه باشه هم خدا رو و هم خرمارو بخواد در حق خودش خودخواه باشه و بهترین هارو برای خودش گلچین کنه.اونوقته که اسب چموش من در دستان من قابل کنترله و میتونم به کجا بخوام ببرمش.
امیدوارم همیشه در طبیعت خداوند حس و حالتون بهاری و دلتون شاد باشه??
میسپارمتون به خالق زیبایی ها??
سلام به همه اهالی خانواده صمیمی عباس منش
سلام به شما استاد عزیز و پرانرژی،مریم شایسته گرانقدر و مهربان و میکائیل آرام و پرشور
باز هم یک تجربه جدید با نگاه جدید از دو زاویه دوتا دوربین حرفه ایی…
منم دو سه بار تفریحی اسب سوار شدم، یادمه خیلی احساس بلندی کردم احساس ترس…
اینکه الان میفتم با یک ژست خشک و بی روح نشسته بودم،ولی سریع خودمو جمع جور کردم و تا یکم کنترل خودمو بدست گرفتم زمانم تموم شده بود و نمیخواستم پیاده بشم….
مریم جان اشاره کردی به یکی از قسمت های جهان بینی توحیدی، من نتونستم هنوز تهیه کنم ولی از اشاره و نکته ایی که با اون مثال اسب گفتین، من خیلی تونستم کنترل ذهن رو بیشتر درکش کنم.
اینکه ذهن هم در دست ما آدم ها رام شدنی هست و به هرسو بخواهیم میتونیم بهش فرمان بدیم و ما رو آروم و راحت ببره…
?اسب های نازی بودن
تنوع رنگی و شخصیتی داشتن
مثل یکی شکمو یکی در عین چالاکی آروم، البته شاید حس کرده چه کسی روش نشسته(مرد خانواده ایی بزرگ) و غیر از اسب تور لیدر که جلو هدایت گر مسیر تون بود اون اسب سفید حمایت گر بود و از پشت مراقب بود انگار….
?مسیر سبز باطبیعت و زندگی جنگل
در کنار مسیر جاده و زندگی مدرن انسان های مدرن
لذت بردن و دیدن بود و بس….
راستش من هنوز تو حال و هوای قسمت 82 هستم، واقعا کوووولاک بود. و باید دوباره و آروم یاد گرفته هام یاد بگیرم….
ممنون که هستین?
ممنون بخاطر تدوین ها و تلاش هایی که برای ما زیبایی به ارمغان داره به همراه کلی نکته و درس….
خدا جونم شکرت بخاطر اتفاق های امروز
خدا جونم شکرت بخاطر همه چی….
خدای من
این فایل به پرواز درآورد من رو
لبخند و رقص
شکر