https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-10-31 10:52:022024-09-12 10:22:20سفر به دور آمریکا | قسمت 83
244نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از طرف ارتش میرفتم اسب سواری یاد میگرفتم اونجا من فهمیدم
شرایط اسب سواری با نگاه کردنش خیلی متفاوته
اونجایی که خانوم شایسته عزیز
گفتن چشمانم گرد شده بود
از ترس من درک میکنم
یاد روزهای اول سوارکاری خودم
که اوایلش هر کسی این حالت میشه ولی بعد از اینکه یاد گرفتی
اونوقت راحت میشه
اینکه فرم بدن ما و یه ذره بلند بشیم و با اسب همگام بشیم به طوری که اسب احساس این رو نداشته باشه ما بد نشستیم و با وزن مون روی اسب به اسب حالت خوبی بدیم این خودش مهارته و البته به تربیت اسب هم بستگی داره ولی اکثر اسب ها با ضربه زدن آرام پشت دو تا پاها مون و شل گرفتن افزار حرکت میکنند دهنه افزار رو به چپ بگیریم
اسب سمت چپ میره
و به راست بکشیم اسب به راست حرکت میکنه دو تا دهنه افزار رو به سمت خودمون بکشیم اسب ترمز میکنه اگر زیاد بکشیم اسب روی دو تا پاهاش تک چرخ میزنه و می ایسته.
این هم نوعی کنترل اسب هست که به کنترل ذهن شباهت داره وقتی من تعادل ذهن خودم رو یاد بگیرم
دیگه عصبانیت در من تاثیری نداره
اگر بلد باشم توی موقیعت های مختلف چگونه خودم رو کنترل کنم
همه چی عالی تحت کنترل من در میاد و در نهایت جاده جنگلی میتونه برای من زیبا باشه از دیدن پروانه از صدای رودخانه و از بودن افراد لذت ببرم یا میتونم همین جا رو تبدیل به منفی کنیم و بد فکر کنم
واقعا بهشت رو تبدیل به غر زدن و ایجاد ناراحتی کنم دست خودمه
دست ورودی و خروجی درست دادنه دست ذهنم و…
خدا رو برای هر چی شکر کردن
باعث میشه لذت های بیشتر سراغم بیاد و این یک قانونه…
شکر
شکر
برای این آهنگ زیبا که انتخاب شایسته ایی داشتن خانوم شایسته عزیز و فیلم برداریشون در شرایط سخت واقعا سپاسگذارم و ممنونم
سلام به استاد خوبم ومریم عزیزم،ممنون ازمریم عزیزم که مارو همراه این تصاویرزیبا به این مکان زیبا دعوت کرد،من عاشق اسب سواری هستم ولذت این اسب سواری روباتمام وجودم حس کردم،به به ،به اینهمه زیبایی ،چه جاده تمیزی من عاشق اسب سفید هستم هربارکه میرم اون سفیده روکه اسمش شروین انتخاب میکنم اسبها آرام وزیبا توجاده جنگلی زیبا درحال طی کردن مسیر هستند باسوارکارانی که پرازانرژی مثبت هستند خیلی خوشحال شدم مایک عزیز هم دراین سفر باشما همراه بودوچقدر ارام وپرازانرژی به سوارکاری مشغول بود دیدن پروانه های زیبا ،مریم عزیزم تبریک میگم که تونستی با ترسات روبرو بشی ولذت زیبای سوارکاری روتجربه کنی خیلی عالیییییی بودین مثل همیشه ومن حسابی لذت بردم عاشقتونم
برو تو دل ترسهات و اصلا به اون نجواهای ذهنت توجه نکن، این تویی ک خالق زندگیت هستی و با بندگی کردن خدا و تو دل ترسات رفتن قطعا به نتیجه ای بالاتر از اون چیزی ک انتظار داری میرسی
چون تو غلبه کردی، چون حرکت کردی چون علیرغم اینکه مدام ذهنت میگف نمیشه و‌نمیتونی تو قدم برداشتی
و من الان‌دقیقا تو همین مرحله هستم، رفتم تو دل یکی از ترسام و‌دارم براش حرکت میکنم با اینکه این هدفی ک دارم بیشتر از سه ساله دارم براش تلاش میکنم اما بخاطر باورهای محدود کنندم و نجواهای ذهنم نرفته بودم تو دلش اما یکماه پیش تصمیم گرفتم ک برم و انجامش بدم و همین امروز عصر خیلی ذهنم داشت مقاومت میکرد و میگف تو ک نمیتونی و این غیر ممکنه چرا میخوای خودتو اذیت کنی و اینقد به خودت استرس بدی و تایم بذاری براش!؟ داشتم کم کم حرفاشو گوش میدادم ک ب خودم تشر زدم و رفتم ی دوش آبگرم گرفتم و دوباره نشستم و روی هدفم کار کردم تا الان ک ساعت 9 شبه و چون میخواستم ی چیزی بخورم گفتم بیام تو سایت ک هم از زمانم نهایت استفاده رو کنم و تمرکزم رو بذارم رو درک بهتر قوانین و زیبایی و هم غذامو بخورم ک به این فایل فوق العاده هدایت شدم دقیقااا عین‌همیشه خدا دستمو گرفت و بهم گف ندا نترس و ادامه بده و ببین اگه انجامش بدی مثل مریم جون تو هم این زیبایی ها رو میبینی تو هم نتیجه تو دل ترس رفتنت به همین زیبایی و با همین لذت خواهی گرف
خدااایاااا شکرت
مرسی استااادای عزیزم ک همیشه تو همه حال چه تو سفر و چ تو فایل های سریال زندگی در بهشت بصورت عملی به ما درسها رو میدین
با اینکه هزاران بار تو دل ترسام رفتم و نتایج فوق العاده ای گرفتم اما همیشه فراموش میکنم
و‌خدا رو شکر ک عضو این سایت ارزشمند هستم ک هربار قوانین برامون مرور میشه و باعث میشه ک ما بهتر عمل کنیم
بی نهایت ازتون ممنونم استادای عزیزم عااشقتونم ک اینقد قشنگ و عاالی زندگی میکنید و به ما هم نشون میدین ک ما هم میتونیم به همه این زیبایی ها و ارامش و‌ثروت و نعمت برسیم اگه ک قوانین رو رعایت کنیم‌و حرکت کنیم
هر چه بیشتر توی سایت می مونم بیشتر عاشق سفر به دور امریکا وزندگی در بهشت می شم.
استاد یه مدت بود فقط تمرکز کرده بودم روی فایلها کار می کردم وکامنت می زاشتم اما از یه جایی حس کردم ذهنم خسته شده انگار اون حس لطیف بودن لذت بردن وشکرگزار بودن رو دارم از دست می دم.
همش همین جورم بعد داروی من فقط این دوتا سریال هست چند روز هست دیگه سایت که می یام فقط این سریالها رو می بینم به خدا شاید باورتون نشه دیشب خودم هم باورم نمی شد انگار یه حس قشنگی پیدا کرده بودم از نگاه کردن به در ودیوار خونم به اشپزخانه به تغییراتی که چند ماه پیش داده بودیم لذت می بردم.
انگار تازه داشتم می دیدمشون انگار دوباره عاشق زندگی شوهر وبچم شدم بیشتر وبیشتر.
اصلا این دوتا سریال حس خوبی بهم می دن از من یه ادم دیگه می سازن گاهی فکر می کنم مریم جان شدم وکارهاش رو انجام می دم.
خیلی خونه رو تمیز می کنم از کارهایی که می ترسم فرار نمی کنم سعی می کنم انجامشون بدم.
کارها رو مردونه زنونه نمی کنم سعی می کنم یاد بگیرم .
شاد باشم شکرگزار باشم عاشق باشم .
خداپرست وخداشناس باشم.
استاد همه دوره هاتون طلاست ومیلیاردها می ارزه همه فایلهایی که به ظاهر رایگان هستند اما میلیاردها ارزش دارن اما فیلمهایی که مریم جان از زندگیتون می گیره از کارهای شما وخودش یه تاثیر خاصی داره.
وحالا بیشتر می فهمم دلیل شما برای اینکه می گید تلوزیون رو حذف کنید چیه هیچ چیز نمی تونه مثل یه فیلم اثر بگذاره چون ما همزاد پنداری می کنیم خودبه خود می یایم وخودمون رو شبیه اون شخصیتها می کنیم حالا چه بهتر که شخصیت مثبت وشاد باشه.
عاشقتونم که این لحظات قشنگ رو برای ما ضبط می کنید من هم عاشق اسب سواری شدم واقعا دلم خواست سوار اسب از داخل جنگل بگذرم.
وباز هم تحسین می کنم این آزادی مالی آزادی زمانی ومکانی رو وارزو می کنم به این نقطه برسم که بتونم هر لذتی رو تجربه کنم.
گذشتنتون از آب خیلی لذتبخش بود انگار خنکی آب وزش نسیم صدای تکون خوردن درختها وپرنده ها رو حس کردم وبا شما سوار بر اسب از این رودخانه گذشتم.
خیلی خوش گذشت منم اول حس ترس را داشتم ولی چقدر خوبه که روی ترسامون غلبه کنیم مثل خانم شایسته عزیز
خیلی موقع روی ترسام غلبه کردم و بعد جوابعالی دیدم من ی مدتی مثل بقیه ی ادم ها تصمیم نمیگیرم و این میدونم وقتی سطح فرکانست تغییر میکنه و پر شدی از ی چیزی مطمعنا ی جور دیگه تصمیم میگیری این از همون درس هایی که ب من الهام شده و من تصمیم گرفتم عملی کنم شاید از نظر بقیه و دید اونا مسخره جلوه بده ب قول استاد باید متفاوت باشی تا جواب متفاوت بگیری و این برنامه چقدر قشنگ وقتی خانم شایسته بر ترسش غلبه کرده و خودش وقف داده با اون شرایط و شرایط براش راحت شد و کنار اومد بر ترسش و قرار شد تو ذهنش احساس خوشایندی را ایجاد کنه هزار بار شده که جایی بودی و اول ب خاطر مسئله هایی مثل ترس و نگرانی اصلا احساس نامناسبی را تجربه کردی و این میدونم اگه توی اون احساس بمونی در نتیجه بیشتر اتفاقات نامناسب جذب میکنی ولی وقتی جلو میری ب مرور طرز فکرت و نقاط مثبت در نظر میگیری باعث میشه اتفاقات جالب و هیجانی را تجربه کنی و خدا رو شکر قرار ی مسیری برم و امتحان کنم که متفاوت و مطمعنم جواب عالی و سودمندی میبینم خدایا شکرت بابت دیدن این فایل و حس قشنگ و دیدن پروانه ها و صدا اب و لذت بردن از طبیعت فوق العاده جالب بود و تشکر از استاد عزیزم و خانوادش که عالی عالی مثل همیشه شاد و پر انرژی
یاد دوره 12 قدم افتادم و تاکید استاد از شناختن ذهنمون استفاده از انرژی ذهن برای خلق خواسته ها نه برای خلق ناخواسته ها و نه برای خلق نااگاهانه همه چی با هم ….
لازمه همین خلق و استفاده از انرژی ذهن هم اینه که خوب بشناسیمش بدونیم که از کجا داره ضربه می خوره چطور کار میکنه چطوری باهاش باید تو مواقع مختلف برخورد مختلف کنیم
که با توحید همیشه میشه ذهن رو به خدمت خودمون در بیاریم
جون هر چی بگه نه نمیشه بد میشه فلان فلان ….. هر نجوایی با توحید بر طرف میشه
هر ترمزی با توحید بر طرف میشه
لازم نیست حتی دونه به دونه ترمز ها رو منطقی کرد
همین که خدا و‌سیستم‌جهانش رو بشناسیم و البته این ذهنمون که بهمون داده با استفاده ازش از این سیستمی که تو جهان کار گذاشته خواسته هامون رو‌خلق کنیم خودبه خود ترمز و نجوا‌و نشدن ها میره
من دیروز نشستم از جلسه 7 تا 13 کشف قوانین رو یکسره گوش دادم
تا دوباره تو ذهنم حک شد نگرانی معنایی نداره وقتی تو می تونی هر چیزی که می خوای رو خلق کنی چون‌این قدرت به تو داده شده چون جهان قانونمند هست تماااام
زندگی مثل این جاده هست
این اسب هم‌همون ذهن ماست
بلد بودن اسب همون شناخت ذهنمون هست
بلد بودن مسیر شناخت مسیر زندگی هست
بله
یعنی اینکه اگه من مثل بیتشر مردم ذهنم رو نشناسم ….. یعنی وقتی سوار این اسب بشم نمی‌تونم ازش استفاده کنم به مقصد برسم و اینکه اصلا از مسیر لذت ببرم
همش در طول مسیر تو‌هول و ولا هستم نیوفتم که اصلا به مقصد هم نمیرسم و اگر هم‌برسم با چه بدبختی …
ولی اگه به جاش بیام ذهنم رو‌بشناسم استفاده ازش رو باد بگیرم
و مسیر رو‌بدونم
چه اتفاق می افته ؟ با لذت و مهارت افشار زندگیم رو با ذهنم به دست میگیرم هم مسیر واسم لذت بخش میشه و هم با لذت به مقصد میرسم
من می تونم‌در طول مسیر هی نگران رودخونه و دره ها و حمله حیوونا باشم ، می تونم‌نگران باشم نکنه اسب من ( ذهن من ) هرز بره و …. و اینطوری تو مدار ناصحیح بیوفتم و اصلا برن واسه خودم
اینکه این اسب مریم جان علف می خورد به نظرم شبیه پاشنه های اشیل ماست که هر کدوم داریم اولا نباید بزاریم ما رو با خودش ببره و باعث‌توقف بشه و‌دوما اگر رفت که طبیعی هست هر دفعه برگردونیم و اینکار رو هر دفعه سریع تر انجام بدیم تا کم‌کم نقاط پاشنه های اشیل درمان بشه تا جایی که تو مسیر دیگه انرژیمو نگیره
اره ، پاشنه های اشیل دزد های انرژی هستن که اولا باید شناختشون
دوم‌هم‌باید رفتار ث واکنش مناسب بهشون داد
واکنش مناسب هم اینه که اول اگر می تونیم‌با تغییر زاویه ذهن نسبت به همون‌موضوع فرکانس و تمرکز ذهنی رو‌تغییر بدیم
اگر این راه نشد ، تمرکز بزاریم روی مسئله دیگه که باعث قدرت + شادی ما میشه
و در زمان مناسب راه حل اون رو پیدا میکنیم یا پیدا میشه
اینکه استاد اسبش سریع تره ولی خودش یواش میره به نظرم چون استاد خودشو تو کاراش بهترین میدونه و تمرکزش همیشه روی تاپ ترین ویژگی هاست پس این اسب نصیبش شده
اینکه کند میره چون فکر کنم‌خودش تو‌قسمت های مختلف گفته بود زیاد سرعت رو دوست نداره برعکس پسرش مایک
من که عاااااشق سرعت و‌هیجان هستم
مسیر زندگی‌همه ما می تونه انقد زیبا باشه به شرطی که ….
.1- قانونش رو بلد باشیم
2- ازش استفاده کنیم
3- انقد استفاده کنیم‌تا ناخودآگاه بشه
( مثل گذشته که ناخودآگاه ناخواسته ناتوانای‌خلق میکردیم الان برعکس )
خیلی لذت بردم اول صبح‌وارد‌همچین فضایی شدم و همچین درس بزرگ و اصلی برام مرور شد
صدف خانوم از کامنتتون واقعا لذت بردم چقدر مفاهیم و قوانین رو تونستین خوب تطبیق بدین با بخش های فیلم. اون قسمت که درباره علف خوردن اسب و پاشنه آشیل ها رو توضیح دادین واقعا عالی بود
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و مایک دوست داشتنی و همسفرهای گلم ک با هم همفرکانس شدیم واین فایل عالی و پر از اگاهی بما نشان داده شد خدا رو شکر میکنم ???
اگر فکر میکنید ما هم نمیپریم روی اسب های زیبا و تماشای این مناظر بکر رو از دست میدیم سختتت در اشتباهییید?
چه حس خوووبی بوددد اسب سواری امروز?چقدر سوپرایزش شدم ک خداوند امروز ما رو به سمت زیبایی های این فایل هدایت کرد ..ب این هوای عااالی و منظره ی رودخونه و راه کوهستانی بی نظیرررر
خدایی لذت بردیم چه پروانه های زیباییی چه آب زلالی بود چه اسب های رامی بودن خدای من
همه چیز عاالی ???
قبل از راه افتادن و در مسیر حرکت کردن آموزش اسب سواری دادن ..دقیقا همینطور ک خانم شایسته ب خوبی در مورد شباهت اسب سواری و کار کرد ذهن ما توضیح دادن اشاره کردن بهش ؛همینطور ک اسب سواری آموزش میخواد ذهن ما هم احتیاج ب آموزش داره چون افسار زندگی ما در دست ذهنمونه پس با آموزش ذهنمون میتونیم کنترل افسار ذهن سرکش و بازیگوشمون ( مثل اسب ها ک مدام میخواستن علف بخورن و احتیاج ب کنترل کردنش بود )رو ب خوبی ب دست بگیریم و نزاریم ب هر جا دلش خواست ما رو ببره و مثل برگی در باد بشیم
و اما غلبه بر ترس خانم شایسته خودش ی فایل آموزشی بود برای همه ی ماها ک قبل از اینکه هدفی ک در ذهن داریم و میخوابیم انجامش بدیم اکثر اوقات همین ترس از نشدن ها و نتوانستن ها و ترس از سقوط کردن ها جلوی پیشرفت خیلی از ماها رو در خیلی از جاهای زندگی گرفته و اگر غلبه نشه در آینده هم خواهد گرفت
چقدر عالی تونستید انجامش بدین و هر چی هم جلوتر رفتید ماهر تر شدید ک حتی میخواستید وایسید روی اسب ? ما هم احتیاج ب این آموزش ها داره ذهنون ک هر روز ی کم بهتر از روز قبل خودمون در کنترلش باشیم و هر چ در این کار مهارتمون بیشتر میشه طبیعتا اسب سواری بهتری بهمون میده در این دنیا
چقدر ماایک عالی اسب سواری میکرد و مسلط بود ????آفرین ب شجاعتش ک مسلما وقتی الگویی مثل استاد داره جای تعجب نداره ?لذت بردم از اسب سواری امروز
منم خوشم اومد و این علاقه به وجود اومد برام ک برم اسب سواری یاد بگیرم انشالا
براتون بهترین آرزوها رو دارم و سپاسگزارم از تهیه ی این فایل ها ( ما درک میکنیم چقدر سخته در این شرایط فیلم گرفتن ولی با این وجود ما رو هم سهیم میکنید در تمام لذتهای زیبا ی این مسیر ?)
به استاد عباس منش و گروه خوب ودوستان گلم و هم فرکانسی های عزیزم
از خداوند سپاسگزارم که منو هدایت کرد و با شخص عباس منش آشنا کرد . دوست داشتم داستان خودم رو بنویسم ببخشید اگه مربوط به سفر نامه نیست
من بعد از شکست های پی در پی در کارهای مورد علاقه و چند سال زندگی در ترس و وحشت از آینده و ترس از فقر و ترس از حرف مردم و اینکه دیگران چطور در مورد من فکر میکنند و البته بگم من همیشه میدونستم که میتونم آینده ی خودم روبسازم و به این موضوع که خودم باید خلق کنم باور قلبی داشتم ولی اینکه ترمز ها چی هستند و تمام تلاش من تلاش فیزیکی بود و اینکه من دوست داشتم با همه دوست باشم و دوستان زیاد داشته باشم و دنبال جلب توجه دیگران بودم
دیگه از تلاش کردن خسته شدم چون هر چی تلاش می کردم شکست بودو شکست بود و چیزی جز شکست عایدم نمیشدم فاقد آرامش بودم و در ترس و وحشت زندگی میکردم
و واقعا من در جهنم زندگی میکردم در جهنمی که آتش آن خشم- نفرت -حسرت -تلاش های بیهوده- شکست -گریه- عدم اعتماد به نفس-ترس-نا امیدی-بیزاری از زندگی- بود. میخواستم چیزی بشم تا لایق بشم باید کاری بکنم تا خوب بودن و لایق بودنم به اثبات بقیه برسه
دیگه خسته بودم و از تلاش ایستادم شروع کردم به مطالعه کتاب ها موفقیت
مطالعه کردن زندگی انسانهای موفق
مطالعه و شنیدن و دیدن آدم های موفق و اساتید
اما بین این همه حرف های عباس منش یه چیز دیگه بود انگار از ته دل بود انگار خود خدا بود جذبش شدم
شروع کردم به خوندن و شروع کردن به نوشتن شروع کردم به لذت بردن
شروع کردن به خود شناسی
شروع کردم به دیدن داشته هایم
جای ترس را ایمان گرفت
جای خشم و نفرت را عشق گرفت
جای عدم اعتماد به نفس را خود باوری و لایق بودن گرفت
جای حسرت را شوق وانگیزه برای رسیدن به خواسته ها
جای کفر و نبودالله را سرشار از عشق خداوندی والله را گرفت
هر جا مینگرم خدا را میبینم با هر کس همکلام میشم سخنان خدا را میشنوم
جای توهین و فحش دادن به بقیه رو تحسین و تعریف دیگران گرفت
جای انتقاد را تبریک وتشویق دیگران را گرفت
جای اینکه دیگران را قضاوت کنم به خاطر عملکرد و نوع مذهبشان دیگر انها را درک میکنم و دیگه اهمیتی ندارد چه مذهبی دارند
من اگر هر روز بنشینم و هر لحظه را هزاران بار از خداوند سپاسگذاری کنم باز کمه حتی نمیتوانم سپاسگذاری همین لحظه همین حالی را که الان دارم را به جا بیاورم
خدا یا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
من باخوندن و دیدن مطالب دوستان از موفقیت هایشان کلی انرژی گرفتم و خواستم اینها رو اینجا بنویسم شاید سخنان من هم و حرف های من هم به دیگران انرژی بدهد
یادم میاد بچه که بودم
از طرف ارتش میرفتم اسب سواری یاد میگرفتم اونجا من فهمیدم
شرایط اسب سواری با نگاه کردنش خیلی متفاوته
اونجایی که خانوم شایسته عزیز
گفتن چشمانم گرد شده بود
از ترس من درک میکنم
یاد روزهای اول سوارکاری خودم
که اوایلش هر کسی این حالت میشه ولی بعد از اینکه یاد گرفتی
اونوقت راحت میشه
اینکه فرم بدن ما و یه ذره بلند بشیم و با اسب همگام بشیم به طوری که اسب احساس این رو نداشته باشه ما بد نشستیم و با وزن مون روی اسب به اسب حالت خوبی بدیم این خودش مهارته و البته به تربیت اسب هم بستگی داره ولی اکثر اسب ها با ضربه زدن آرام پشت دو تا پاها مون و شل گرفتن افزار حرکت میکنند دهنه افزار رو به چپ بگیریم
اسب سمت چپ میره
و به راست بکشیم اسب به راست حرکت میکنه دو تا دهنه افزار رو به سمت خودمون بکشیم اسب ترمز میکنه اگر زیاد بکشیم اسب روی دو تا پاهاش تک چرخ میزنه و می ایسته.
این هم نوعی کنترل اسب هست که به کنترل ذهن شباهت داره وقتی من تعادل ذهن خودم رو یاد بگیرم
دیگه عصبانیت در من تاثیری نداره
اگر بلد باشم توی موقیعت های مختلف چگونه خودم رو کنترل کنم
همه چی عالی تحت کنترل من در میاد و در نهایت جاده جنگلی میتونه برای من زیبا باشه از دیدن پروانه از صدای رودخانه و از بودن افراد لذت ببرم یا میتونم همین جا رو تبدیل به منفی کنیم و بد فکر کنم
واقعا بهشت رو تبدیل به غر زدن و ایجاد ناراحتی کنم دست خودمه
دست ورودی و خروجی درست دادنه دست ذهنم و…
خدا رو برای هر چی شکر کردن
باعث میشه لذت های بیشتر سراغم بیاد و این یک قانونه…
شکر
شکر
برای این آهنگ زیبا که انتخاب شایسته ایی داشتن خانوم شایسته عزیز و فیلم برداریشون در شرایط سخت واقعا سپاسگذارم و ممنونم
شکرت خدا
شکرت خدا
شکرت خدا جونم
سلام به استاد خوبم ومریم عزیزم،ممنون ازمریم عزیزم که مارو همراه این تصاویرزیبا به این مکان زیبا دعوت کرد،من عاشق اسب سواری هستم ولذت این اسب سواری روباتمام وجودم حس کردم،به به ،به اینهمه زیبایی ،چه جاده تمیزی من عاشق اسب سفید هستم هربارکه میرم اون سفیده روکه اسمش شروین انتخاب میکنم اسبها آرام وزیبا توجاده جنگلی زیبا درحال طی کردن مسیر هستند باسوارکارانی که پرازانرژی مثبت هستند خیلی خوشحال شدم مایک عزیز هم دراین سفر باشما همراه بودوچقدر ارام وپرازانرژی به سوارکاری مشغول بود دیدن پروانه های زیبا ،مریم عزیزم تبریک میگم که تونستی با ترسات روبرو بشی ولذت زیبای سوارکاری روتجربه کنی خیلی عالیییییی بودین مثل همیشه ومن حسابی لذت بردم عاشقتونم
به نام خداوند هدایتگرم به این فایل زیبا
این فایل پر از نکته های یاداور کننده داشت برا من
برو تو دل ترسهات و اصلا به اون نجواهای ذهنت توجه نکن، این تویی ک خالق زندگیت هستی و با بندگی کردن خدا و تو دل ترسات رفتن قطعا به نتیجه ای بالاتر از اون چیزی ک انتظار داری میرسی
چون تو غلبه کردی، چون حرکت کردی چون علیرغم اینکه مدام ذهنت میگف نمیشه و‌نمیتونی تو قدم برداشتی
و من الان‌دقیقا تو همین مرحله هستم، رفتم تو دل یکی از ترسام و‌دارم براش حرکت میکنم با اینکه این هدفی ک دارم بیشتر از سه ساله دارم براش تلاش میکنم اما بخاطر باورهای محدود کنندم و نجواهای ذهنم نرفته بودم تو دلش اما یکماه پیش تصمیم گرفتم ک برم و انجامش بدم و همین امروز عصر خیلی ذهنم داشت مقاومت میکرد و میگف تو ک نمیتونی و این غیر ممکنه چرا میخوای خودتو اذیت کنی و اینقد به خودت استرس بدی و تایم بذاری براش!؟ داشتم کم کم حرفاشو گوش میدادم ک ب خودم تشر زدم و رفتم ی دوش آبگرم گرفتم و دوباره نشستم و روی هدفم کار کردم تا الان ک ساعت 9 شبه و چون میخواستم ی چیزی بخورم گفتم بیام تو سایت ک هم از زمانم نهایت استفاده رو کنم و تمرکزم رو بذارم رو درک بهتر قوانین و زیبایی و هم غذامو بخورم ک به این فایل فوق العاده هدایت شدم دقیقااا عین‌همیشه خدا دستمو گرفت و بهم گف ندا نترس و ادامه بده و ببین اگه انجامش بدی مثل مریم جون تو هم این زیبایی ها رو میبینی تو هم نتیجه تو دل ترس رفتنت به همین زیبایی و با همین لذت خواهی گرف
خدااایاااا شکرت
مرسی استااادای عزیزم ک همیشه تو همه حال چه تو سفر و چ تو فایل های سریال زندگی در بهشت بصورت عملی به ما درسها رو میدین
با اینکه هزاران بار تو دل ترسام رفتم و نتایج فوق العاده ای گرفتم اما همیشه فراموش میکنم
و‌خدا رو شکر ک عضو این سایت ارزشمند هستم ک هربار قوانین برامون مرور میشه و باعث میشه ک ما بهتر عمل کنیم
بی نهایت ازتون ممنونم استادای عزیزم عااشقتونم ک اینقد قشنگ و عاالی زندگی میکنید و به ما هم نشون میدین ک ما هم میتونیم به همه این زیبایی ها و ارامش و‌ثروت و نعمت برسیم اگه ک قوانین رو رعایت کنیم‌و حرکت کنیم
خدایا شکرت
به نام خالق زیبایی عشق وارامش.
سلام به استاد به مریم عزیزم وهمه دوستان.
خدایا شکرت.
هر چه بیشتر توی سایت می مونم بیشتر عاشق سفر به دور امریکا وزندگی در بهشت می شم.
استاد یه مدت بود فقط تمرکز کرده بودم روی فایلها کار می کردم وکامنت می زاشتم اما از یه جایی حس کردم ذهنم خسته شده انگار اون حس لطیف بودن لذت بردن وشکرگزار بودن رو دارم از دست می دم.
همش همین جورم بعد داروی من فقط این دوتا سریال هست چند روز هست دیگه سایت که می یام فقط این سریالها رو می بینم به خدا شاید باورتون نشه دیشب خودم هم باورم نمی شد انگار یه حس قشنگی پیدا کرده بودم از نگاه کردن به در ودیوار خونم به اشپزخانه به تغییراتی که چند ماه پیش داده بودیم لذت می بردم.
انگار تازه داشتم می دیدمشون انگار دوباره عاشق زندگی شوهر وبچم شدم بیشتر وبیشتر.
اصلا این دوتا سریال حس خوبی بهم می دن از من یه ادم دیگه می سازن گاهی فکر می کنم مریم جان شدم وکارهاش رو انجام می دم.
خیلی خونه رو تمیز می کنم از کارهایی که می ترسم فرار نمی کنم سعی می کنم انجامشون بدم.
کارها رو مردونه زنونه نمی کنم سعی می کنم یاد بگیرم .
شاد باشم شکرگزار باشم عاشق باشم .
خداپرست وخداشناس باشم.
استاد همه دوره هاتون طلاست ومیلیاردها می ارزه همه فایلهایی که به ظاهر رایگان هستند اما میلیاردها ارزش دارن اما فیلمهایی که مریم جان از زندگیتون می گیره از کارهای شما وخودش یه تاثیر خاصی داره.
وحالا بیشتر می فهمم دلیل شما برای اینکه می گید تلوزیون رو حذف کنید چیه هیچ چیز نمی تونه مثل یه فیلم اثر بگذاره چون ما همزاد پنداری می کنیم خودبه خود می یایم وخودمون رو شبیه اون شخصیتها می کنیم حالا چه بهتر که شخصیت مثبت وشاد باشه.
عاشقتونم که این لحظات قشنگ رو برای ما ضبط می کنید من هم عاشق اسب سواری شدم واقعا دلم خواست سوار اسب از داخل جنگل بگذرم.
وباز هم تحسین می کنم این آزادی مالی آزادی زمانی ومکانی رو وارزو می کنم به این نقطه برسم که بتونم هر لذتی رو تجربه کنم.
گذشتنتون از آب خیلی لذتبخش بود انگار خنکی آب وزش نسیم صدای تکون خوردن درختها وپرنده ها رو حس کردم وبا شما سوار بر اسب از این رودخانه گذشتم.
متشکرم.
خدایا شکرت که من رو به این مسیر هدایت کردی.
استاد ومریم عزیز متشکرم.
در پناه خدا.
سلام ب استاد عزیزم و خانواده مهربونش
خیلی خوش گذشت منم اول حس ترس را داشتم ولی چقدر خوبه که روی ترسامون غلبه کنیم مثل خانم شایسته عزیز
خیلی موقع روی ترسام غلبه کردم و بعد جوابعالی دیدم من ی مدتی مثل بقیه ی ادم ها تصمیم نمیگیرم و این میدونم وقتی سطح فرکانست تغییر میکنه و پر شدی از ی چیزی مطمعنا ی جور دیگه تصمیم میگیری این از همون درس هایی که ب من الهام شده و من تصمیم گرفتم عملی کنم شاید از نظر بقیه و دید اونا مسخره جلوه بده ب قول استاد باید متفاوت باشی تا جواب متفاوت بگیری و این برنامه چقدر قشنگ وقتی خانم شایسته بر ترسش غلبه کرده و خودش وقف داده با اون شرایط و شرایط براش راحت شد و کنار اومد بر ترسش و قرار شد تو ذهنش احساس خوشایندی را ایجاد کنه هزار بار شده که جایی بودی و اول ب خاطر مسئله هایی مثل ترس و نگرانی اصلا احساس نامناسبی را تجربه کردی و این میدونم اگه توی اون احساس بمونی در نتیجه بیشتر اتفاقات نامناسب جذب میکنی ولی وقتی جلو میری ب مرور طرز فکرت و نقاط مثبت در نظر میگیری باعث میشه اتفاقات جالب و هیجانی را تجربه کنی و خدا رو شکر قرار ی مسیری برم و امتحان کنم که متفاوت و مطمعنم جواب عالی و سودمندی میبینم خدایا شکرت بابت دیدن این فایل و حس قشنگ و دیدن پروانه ها و صدا اب و لذت بردن از طبیعت فوق العاده جالب بود و تشکر از استاد عزیزم و خانوادش که عالی عالی مثل همیشه شاد و پر انرژی
سلام خدمت همه دوستای عزیزم
ی قسمت جذاب دیگه شروع شده
استاد شما از هیچ زیبایی دل نمی کنین به همین دلیله که همش ب زیبایی بیشتری هدایت میشین
چقدر لذت بردم از این فضای سر سبز زیبا اب رودخانه دیوانه کننده بود
اسبای زیبا و خوشگلی ک خیلی ناز بودن
این رابطه عاشقانه ای با هر بار دیدنش میگم خدایا شکرت این عاشقتم گفتنایی ک ب گوشه جان ما می شینه :))
خیلی دوستون دارم
همیشه یکی از سپاس گزاری هام شده وجود شما و جاری شدن کلام الله از زبان شما
خدایا شکرت خدایاشکرت بابت چشمام ک میتونه این زیبایی هارو ببینه
خدایا شکرت بابت دستام ک میتونم بنویسم
خدایا شکرت بابت گوشی قشنگم و خدایا همیشه شکرت
دوستتون دارم شاداب باشین
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان عزیزم
یاد دوره 12 قدم افتادم و تاکید استاد از شناختن ذهنمون استفاده از انرژی ذهن برای خلق خواسته ها نه برای خلق ناخواسته ها و نه برای خلق نااگاهانه همه چی با هم ….
لازمه همین خلق و استفاده از انرژی ذهن هم اینه که خوب بشناسیمش بدونیم که از کجا داره ضربه می خوره چطور کار میکنه چطوری باهاش باید تو مواقع مختلف برخورد مختلف کنیم
که با توحید همیشه میشه ذهن رو به خدمت خودمون در بیاریم
جون هر چی بگه نه نمیشه بد میشه فلان فلان ….. هر نجوایی با توحید بر طرف میشه
هر ترمزی با توحید بر طرف میشه
لازم نیست حتی دونه به دونه ترمز ها رو منطقی کرد
همین که خدا و‌سیستم‌جهانش رو بشناسیم و البته این ذهنمون که بهمون داده با استفاده ازش از این سیستمی که تو جهان کار گذاشته خواسته هامون رو‌خلق کنیم خودبه خود ترمز و نجوا‌و نشدن ها میره
من دیروز نشستم از جلسه 7 تا 13 کشف قوانین رو یکسره گوش دادم
تا دوباره تو ذهنم حک شد نگرانی معنایی نداره وقتی تو می تونی هر چیزی که می خوای رو خلق کنی چون‌این قدرت به تو داده شده چون جهان قانونمند هست تماااام
زندگی مثل این جاده هست
این اسب هم‌همون ذهن ماست
بلد بودن اسب همون شناخت ذهنمون هست
بلد بودن مسیر شناخت مسیر زندگی هست
بله
یعنی اینکه اگه من مثل بیتشر مردم ذهنم رو نشناسم ….. یعنی وقتی سوار این اسب بشم نمی‌تونم ازش استفاده کنم به مقصد برسم و اینکه اصلا از مسیر لذت ببرم
همش در طول مسیر تو‌هول و ولا هستم نیوفتم که اصلا به مقصد هم نمیرسم و اگر هم‌برسم با چه بدبختی …
ولی اگه به جاش بیام ذهنم رو‌بشناسم استفاده ازش رو باد بگیرم
و مسیر رو‌بدونم
چه اتفاق می افته ؟ با لذت و مهارت افشار زندگیم رو با ذهنم به دست میگیرم هم مسیر واسم لذت بخش میشه و هم با لذت به مقصد میرسم
من می تونم‌در طول مسیر هی نگران رودخونه و دره ها و حمله حیوونا باشم ، می تونم‌نگران باشم نکنه اسب من ( ذهن من ) هرز بره و …. و اینطوری تو مدار ناصحیح بیوفتم و اصلا برن واسه خودم
اینکه این اسب مریم جان علف می خورد به نظرم شبیه پاشنه های اشیل ماست که هر کدوم داریم اولا نباید بزاریم ما رو با خودش ببره و باعث‌توقف بشه و‌دوما اگر رفت که طبیعی هست هر دفعه برگردونیم و اینکار رو هر دفعه سریع تر انجام بدیم تا کم‌کم نقاط پاشنه های اشیل درمان بشه تا جایی که تو مسیر دیگه انرژیمو نگیره
اره ، پاشنه های اشیل دزد های انرژی هستن که اولا باید شناختشون
دوم‌هم‌باید رفتار ث واکنش مناسب بهشون داد
واکنش مناسب هم اینه که اول اگر می تونیم‌با تغییر زاویه ذهن نسبت به همون‌موضوع فرکانس و تمرکز ذهنی رو‌تغییر بدیم
اگر این راه نشد ، تمرکز بزاریم روی مسئله دیگه که باعث قدرت + شادی ما میشه
و در زمان مناسب راه حل اون رو پیدا میکنیم یا پیدا میشه
اینکه استاد اسبش سریع تره ولی خودش یواش میره به نظرم چون استاد خودشو تو کاراش بهترین میدونه و تمرکزش همیشه روی تاپ ترین ویژگی هاست پس این اسب نصیبش شده
اینکه کند میره چون فکر کنم‌خودش تو‌قسمت های مختلف گفته بود زیاد سرعت رو دوست نداره برعکس پسرش مایک
من که عاااااشق سرعت و‌هیجان هستم
مسیر زندگی‌همه ما می تونه انقد زیبا باشه به شرطی که ….
.1- قانونش رو بلد باشیم
2- ازش استفاده کنیم
3- انقد استفاده کنیم‌تا ناخودآگاه بشه
( مثل گذشته که ناخودآگاه ناخواسته ناتوانای‌خلق میکردیم الان برعکس )
خیلی لذت بردم اول صبح‌وارد‌همچین فضایی شدم و همچین درس بزرگ و اصلی برام مرور شد
سلام خدمت دوستان هم فرکانسی عزیز
صدف خانوم از کامنتتون واقعا لذت بردم چقدر مفاهیم و قوانین رو تونستین خوب تطبیق بدین با بخش های فیلم. اون قسمت که درباره علف خوردن اسب و پاشنه آشیل ها رو توضیح دادین واقعا عالی بود
سپاسگزارم از شما
درود و عشق هم اکنون که دارم این کامنت رو مینویسم ساعت 17:17 دقیقه است
و تعداد کامنت ها 222 است و این اعداد جفت
یعنی تایید افکار و لول آپ کردن به سمت مدار های فرکانسی بالاتر….
وقتی ما از قاب دوربین به ذهنمون ورودی های جدید میدیم ورودی هایی که اصلا حتی نه ننه بابامون دیده و نه جد و آبادمون. و نه تنها 99 درصد جامعه…
ورودی هایی که فقط کمتر از یک درصد جمعیت کل زمین میتونن ببینن اونم اولیا الله هستند…
که اینجا توی این سایت توحیدی دور هم جمع شدن و دارند بذر زیبایی رو توی ذهنشون میکارن…
بچه ها وقتی این تصاویر زیبای سفر به دور آمریکا رو میبینیم انگار که کلید باغ بهشت رو بهمون دادن
و با این ورودی ها بذر زیبایی رو توی ذهنمون میکاریم و این بذر رشد میکند رشد میکند و یک باغ بهشت پر از درختان زیبا میسازد…
البته به قول خانم شایسته اگر بتونیم خوب به زمینمون مراقبت کنیم آب بدیم…
اونایی که گذری میان سایت استاد رد میشن و میرن بذره کاشته میشه ولی به بار نمیشنه…
در صورتی این بذر به ثمر میشنه که تمام توجهت بشه زیبایی ها بشه دوره های استاد…
بشه شب روزت…
بشه صحبت کردن راجبشون
بشه ملکه ذهن ناخودآگاهت….
اونوقته که دیگه ذهن انسان مثل اسب های توی فیلم رامت میشه و فقط مسیر اصلی رو میره…
و دیگه حاشیه نمیره…
طبیعیه ذهن گاهی میخواد بره الف های حاشیه جاده رو بخوره.. ولی افسارش توی دست ماست و ما بهش میگیم چه کنه…
…
دوستارتون سهند(:
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و مایک دوست داشتنی و همسفرهای گلم ک با هم همفرکانس شدیم واین فایل عالی و پر از اگاهی بما نشان داده شد خدا رو شکر میکنم ???
اگر فکر میکنید ما هم نمیپریم روی اسب های زیبا و تماشای این مناظر بکر رو از دست میدیم سختتت در اشتباهییید?
چه حس خوووبی بوددد اسب سواری امروز?چقدر سوپرایزش شدم ک خداوند امروز ما رو به سمت زیبایی های این فایل هدایت کرد ..ب این هوای عااالی و منظره ی رودخونه و راه کوهستانی بی نظیرررر
خدایی لذت بردیم چه پروانه های زیباییی چه آب زلالی بود چه اسب های رامی بودن خدای من
همه چیز عاالی ???
قبل از راه افتادن و در مسیر حرکت کردن آموزش اسب سواری دادن ..دقیقا همینطور ک خانم شایسته ب خوبی در مورد شباهت اسب سواری و کار کرد ذهن ما توضیح دادن اشاره کردن بهش ؛همینطور ک اسب سواری آموزش میخواد ذهن ما هم احتیاج ب آموزش داره چون افسار زندگی ما در دست ذهنمونه پس با آموزش ذهنمون میتونیم کنترل افسار ذهن سرکش و بازیگوشمون ( مثل اسب ها ک مدام میخواستن علف بخورن و احتیاج ب کنترل کردنش بود )رو ب خوبی ب دست بگیریم و نزاریم ب هر جا دلش خواست ما رو ببره و مثل برگی در باد بشیم
و اما غلبه بر ترس خانم شایسته خودش ی فایل آموزشی بود برای همه ی ماها ک قبل از اینکه هدفی ک در ذهن داریم و میخوابیم انجامش بدیم اکثر اوقات همین ترس از نشدن ها و نتوانستن ها و ترس از سقوط کردن ها جلوی پیشرفت خیلی از ماها رو در خیلی از جاهای زندگی گرفته و اگر غلبه نشه در آینده هم خواهد گرفت
چقدر عالی تونستید انجامش بدین و هر چی هم جلوتر رفتید ماهر تر شدید ک حتی میخواستید وایسید روی اسب ? ما هم احتیاج ب این آموزش ها داره ذهنون ک هر روز ی کم بهتر از روز قبل خودمون در کنترلش باشیم و هر چ در این کار مهارتمون بیشتر میشه طبیعتا اسب سواری بهتری بهمون میده در این دنیا
چقدر ماایک عالی اسب سواری میکرد و مسلط بود ????آفرین ب شجاعتش ک مسلما وقتی الگویی مثل استاد داره جای تعجب نداره ?لذت بردم از اسب سواری امروز
منم خوشم اومد و این علاقه به وجود اومد برام ک برم اسب سواری یاد بگیرم انشالا
براتون بهترین آرزوها رو دارم و سپاسگزارم از تهیه ی این فایل ها ( ما درک میکنیم چقدر سخته در این شرایط فیلم گرفتن ولی با این وجود ما رو هم سهیم میکنید در تمام لذتهای زیبا ی این مسیر ?)
با لهجه ی شهر مون آباده? خیلی خاشوکی استااد????
سلام
به استاد عباس منش و گروه خوب ودوستان گلم و هم فرکانسی های عزیزم
از خداوند سپاسگزارم که منو هدایت کرد و با شخص عباس منش آشنا کرد . دوست داشتم داستان خودم رو بنویسم ببخشید اگه مربوط به سفر نامه نیست
من بعد از شکست های پی در پی در کارهای مورد علاقه و چند سال زندگی در ترس و وحشت از آینده و ترس از فقر و ترس از حرف مردم و اینکه دیگران چطور در مورد من فکر میکنند و البته بگم من همیشه میدونستم که میتونم آینده ی خودم روبسازم و به این موضوع که خودم باید خلق کنم باور قلبی داشتم ولی اینکه ترمز ها چی هستند و تمام تلاش من تلاش فیزیکی بود و اینکه من دوست داشتم با همه دوست باشم و دوستان زیاد داشته باشم و دنبال جلب توجه دیگران بودم
دیگه از تلاش کردن خسته شدم چون هر چی تلاش می کردم شکست بودو شکست بود و چیزی جز شکست عایدم نمیشدم فاقد آرامش بودم و در ترس و وحشت زندگی میکردم
و واقعا من در جهنم زندگی میکردم در جهنمی که آتش آن خشم- نفرت -حسرت -تلاش های بیهوده- شکست -گریه- عدم اعتماد به نفس-ترس-نا امیدی-بیزاری از زندگی- بود. میخواستم چیزی بشم تا لایق بشم باید کاری بکنم تا خوب بودن و لایق بودنم به اثبات بقیه برسه
دیگه خسته بودم و از تلاش ایستادم شروع کردم به مطالعه کتاب ها موفقیت
مطالعه کردن زندگی انسانهای موفق
مطالعه و شنیدن و دیدن آدم های موفق و اساتید
اما بین این همه حرف های عباس منش یه چیز دیگه بود انگار از ته دل بود انگار خود خدا بود جذبش شدم
شروع کردم به خوندن و شروع کردن به نوشتن شروع کردم به لذت بردن
شروع کردن به خود شناسی
شروع کردم به دیدن داشته هایم
جای ترس را ایمان گرفت
جای خشم و نفرت را عشق گرفت
جای عدم اعتماد به نفس را خود باوری و لایق بودن گرفت
جای حسرت را شوق وانگیزه برای رسیدن به خواسته ها
جای کفر و نبودالله را سرشار از عشق خداوندی والله را گرفت
هر جا مینگرم خدا را میبینم با هر کس همکلام میشم سخنان خدا را میشنوم
جای توهین و فحش دادن به بقیه رو تحسین و تعریف دیگران گرفت
جای انتقاد را تبریک وتشویق دیگران را گرفت
جای اینکه دیگران را قضاوت کنم به خاطر عملکرد و نوع مذهبشان دیگر انها را درک میکنم و دیگه اهمیتی ندارد چه مذهبی دارند
من اگر هر روز بنشینم و هر لحظه را هزاران بار از خداوند سپاسگذاری کنم باز کمه حتی نمیتوانم سپاسگذاری همین لحظه همین حالی را که الان دارم را به جا بیاورم
خدا یا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
من باخوندن و دیدن مطالب دوستان از موفقیت هایشان کلی انرژی گرفتم و خواستم اینها رو اینجا بنویسم شاید سخنان من هم و حرف های من هم به دیگران انرژی بدهد
خدایا سپاسگذارم