https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-10-31 10:52:022024-09-12 10:22:20سفر به دور آمریکا | قسمت 83
244نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این صحنه ها ! این جنگل زیبا سرسبز تابستان و آفتاب زیر سایه درختان، در مسیر کوهستانی و جاه جاهی آب ذلال داره حرکت میکنه. این ترسیم است از بهشت واقعی! بهشت بنظر من از این زیبا نمیتونه باشه. من هم خیلی عاشق اسپ سواری هستم. خیلی دوست دارم با جمع دوستان باهم در همچین فضای اسب سواری پیاده روی کنم. واقعا خیلی جاده زیبا. راه زیبا بود. از اول همه چیز سخت بنظر میرسه ولی وقتی آدم ذهن شو بر داره از تمرکز از روی نکات ترس آلود و عمل کنه و اینکه بعد یادرفتن و تجربه کردن چقدر لذت خواهی برد میتوانه آدم رو خیلی به موفقیت برسانه در کسب و کارش حتی.
آب پاک آب جوی رودخانه از زیر سایه درخت در هوایی تابستانی خیلی خیلی زییا و حس قشنگی به آدم میدهد.
تشکر ازتهیه مخصوصا همین فایل خیلی قشنگ بود. جایی دقیقا بهشت.
اری به راستی زیباست لذت سفر و لذت پیشرفت با فرکانسی عالی وچقدر همه چیز خوب پیش می رود برا ی اینکه تجربه کنی مراتب عشق و جلو رفتن راهنگامی که افسار اسب رام شدنی ذهنت را بگیری وکنترل کنی تا در دل سخره ها و پستی بلندیهای زندگی پیش برود وهم شمارا به جلو حرکت دهد ودر طول این مسیر فرا می گیری مهار آنرا و هم مهار ترسهایت را.
چند روز پیش من مشغول کار بودم تو کارگاهم به یه مشکل فنی برخوردم
اقا ما هرچی زور زدیم هرچی فک کردیم هرچی این ور اون ور کردیم
دیدم نمیشه مشکل فنیم توی کارم بر طرف نمیشه و کامل نا امید شدم
بعد نشستم روی صندلیم و به یاد یه تیکه از فیلم یوسف پیامبر افتادم
همونجایی که یوسف میخواست برادرش رو تو مصر نگه داره و دنبال بهونه بود
ولی نمیدونست چطوری هرچی فک کرد هرچی مشورت کرد دید مطلقا نه خودش نه بقیه هییییییییچ ایده یی نداره و نشست گفت خدایا هدایت کن
و خدا هم همون خاطره ی بچگیش رو که عمش کمر بندش رو بست بهش تا به تونه نگهش داره رو به یادش اورد…
من هم گفتم خدایا هدایتم کن.
بعد چند دقیقه یه ایده یی اومد گفت فلان کار رو بکنم و اون ایده اصلا و ابدا نه منطقی بود و نه از لحاظ فنی کار ساز بود بعد هی به خدا میگفتم مطمئنی؟ میگفت مگه اعتماد نداری؟ منم گفتم باشه و اون کارو کردم و در کمال تعجب دیدم اون مشکلم تو کار به راحتیییییییییییییییییییییییییییییییییییی حل شد.
بعد اصن از خوشحالی واقعا داشتم منفجر مشیدم
این اتفاق ماله چند روزه پیشه و این چند روز چنان بحث هدایت ذهن منو درگیر کرده و در واقع دیوانم کرده که اصن شبا خوابم نمیبره
گفتم اقا اگه هدایت اینه چرا من تو کل زندگیم استفاده نکنم؟ اخه عقل من که نمیرسه من یه مشکل به همین راحتی رو پوستم کنده شد بعد به خدا گفتم راه حل بیخ گوشم بود خیلی راحتو سریع بهم راه درستو نشون داد پس چرا استفاده نکنم تو زندگیم؟!
دیشب یه مثال جالبی به ذهنم رسید
گفتم اقا فرض میکنیم ما یه فردی هستیم که هم کوریم و هم کر بعد یه اسب داریم که جوری تربیت شده که میتونه خودش راه خونه رو پیدا کنه بعد ما که هم کوریم و هم کر روی اون اسب میشینیم و میزاریم ما رو هدایت کنه و به مقصد ببره
حالا یه وقت ممکنه از یه راهی بره که سردمون بشه باید اعتماد کنید
ممکنه تو مسیر تو جاده یه گله گراز رد بشه اون بخواد وایسه باید اعتماد کنیم
ممکنه اصن یه راهیی رو بره بعد یه درخت بیوفته تو مسیر بخواد برگردده ما باید اعتماد کنیم
ولی اگه وقتی اون وایساد هی ما بخوایم بزنیم بهش بگیم پ چرا راه نمیری فلان
اگه اون راه بره اون گله گراز میزنه بهمون دست پامون میشکنه بعد اولین کسی که فحشش میدیم همین اسبه
حالا اگه میایم میگیم اقا من میخوام روی دوش خدا بشینم و اون هدایت کنه
هر اتفاقی میوفته هرجا ایست کرد هرجا خواسته هامون دیر شد یا مسیر عوض شد
باید اعتماد کنیم
ممکنه خدا یه جاهایی بخواد تو رو از یه شرری حفظ کنه و اصن یه قدم مونده به خواستت مسیرت عوض بشه باید اعتماد کنیم چون اگه حفظت نکنه تو یه ضرری ببینی به اولین کسی حرف میگی خداس پس باید بگیم هر اتفاقی میوفته خیره!
وقتی ما هم کوریم هم کر و از اطراف هیچ اگاهی نداریم میگیم این اسبه هم گوش داره هم چشم و به اطرافش اگاهه و ما اگاه نیستیم پس میدونیم چون اون میدونه و ما نمیدونیم میگیم چاره یی نداریم جز اعتماد
وقتی که ما در این جهان از پشت پرده اتفاقات هییییچ اگاهیی نداریم و خدا عالمه باید اعتماد کنیم از غیب نمیدونیم ما هیچی نمیدونیم پس باید اعتماد کنیم…
و خیلی جالبه که من قبل اینکه این کامنتو بزارم نمیدوستم این فایل درباره اسب سواریه بعد کامنت گذاشتم از کامنت های دوستان فهمیدم این فایل درباره اسب سواریه و الان دارم ویرایشش میکنم:)
امیدوارم خدا این ایمان و توکل رو به هممون بده که بتونیم اعتماد کنیم بهش و هدایت بشیم
به راه راست به راه کسانی که به انان نعمت داد هدایت بشیم.
وقتی شروع این فایل اسب دیدم خیلی حس خوبی بهم دست داد و گفتم امروز دیگه روز اسب سواریه… خیلی عالیه که شما استاد همیشه توی هر استیت پارکی که هستید سعی میکنید که از همه امکانات پارک به بهترین نحوش حتی برای چند بار استفاده کنید و لذتشون رو ببرید، آفرین..
اعتماد به نفس استاد و مایک عزیز رو توی سوال پرسیدن جهت رسیدن به خواسته هاشون رو خیلی دوست دارم چون واقعا نشون دهنده اعتماد به نفس بالاست، آفرین..
غلبه بر هر ترسی ، شجاعت و وجود این باور رو میخواد که شما بدونی میتونی و تواناییش رو داری و وقتی حمله میکنی به سمتش، چقدر کوچک میشه و شما خندت میگیره که بابا من از این می ترسیدم؟؟؟ این عالیه که در حین ترس، اقدام کنیم هر چند خیلی کوچیک، آفرین بر مریم عزیز به خاطر غلبه براین ترس که در نهایت به شجاعت تبدیل شد.
سوار بر اسب از رودخانه خروشان گذشتن چه لذت فوق العاده ای داره، خیلی خوب بود و جذاب و صدای جریان آب چه زندگی بخش، عالی عالی..
اون قسمت های باریک توی جنگل که با اسب ازش گذر میکردید واقعا مناظر زیبا و بکری بودن و عاشق اسباتون شدم که چه راحت و بی خیال مشغول خوردن میشد و لذتشو میبردن و کاری نداشتن که شما عجله دارید یا نه، میترسید یا نه..
مریم عزیز چقدر دوست داشتم این جمله رو که گفتید در زمان مناسب اگه حرکت مناسب انجام بشه همه چیز درست پیش میره، همه چیز تحت کنترلمون میشه و همه چیز به عالیترین شکلش پیش میره تا ما به خواستمون برسیم. این قانون در مورد همه زمانهای زندگیمون صادقه ولی ما بعضی مواقع یادمون میره. کاش همه این قوانین جوری نهادینه بشه که ما توی لحظه دقیقا اون کاری که باید و درست هست رو انجام بدیم و آگاهانه به سمت خوبی، درستی و بهترین قدم برداریم..
شما پرسیدین اینجا یه صدای خاص میاد به نظرتون چیه؟؟؟ به نظر من این صدای طبیعته ، صدای جریان ناب زندگی و لذت بردن از لحظه لحظش هر طور که اراده کنی و این عالییییههه..
تور لیدرتون رو هم خیلی دوست داشتم، زیبا جوان و مهربون بود، آفرین…
و سرانجام سالم، شاد و پر هیجان به مقصد رسیدید و تور تمام شد اما برای ما همه چیز شروع شد و این همون چیزیه که ما هر روز و با دیدن و توجه به هر فایل، دنبالشیم. خدایا به مسیر درست هدایتمون کن، سپاسگذارم سپاسگذارم و بازم سپاسگذارم.. روز و روزگارتون خوش، شاد و سالم باشید… یا حق
استاد جان جالب ترین اتفاق این فایل برای من این بود که شما و مریم جان روی اسب هم در حال فیلمبرداری بودید،من سوار اسب شدم ولی اون بالا خیلی کم جرات میکردم گوشی دست بگیرم
بابا ایول روی سنگ توی رودخانه روی اسب در حال فیلمبرداری بودید ایولاااا واقعا
مریم جان چه کرد…برگشتند به عقب و تمرکز هم روی اسب و هم افسار اسب هم فیلمی که میگیرند
خدا جان اصن شجاعت میبارد در این فیلم
در لحظه بودن و لذت بردن میبارد
توجه به زیبایی ها و فکر نکردن به ناخواسته ها میبارد مثل همیشه بارش باورهای صحیح و قوی
خدای من این مسیر زیبا،جاده ی باریک از هر دو طرف پوشیده از طبیعت خورشیدی که از لابه لای برگها بیرون تابیده
صدای طبیعت ارامش اسب ها،لذت بردن اسب ها در کنار شما،این اسب های خوشگل و تمیز و ارام
خدای من اسب مایک عزیز که فکر کنم زال هستش،اسب مریم جان که ٣ رنگه،اسب استاد که انگاری کک و مک داره…چقدر زیبان این حیوانات
و خداوند همه چیز را در مسیر لذت بردن شما قرار میدهد،اسب هایی ارام برای لذت شما،جاده ای زیبا،رودخانه ای پر اب و زیبا و چشم نواز در مسیر زیبای جنگلی
درختان بلند،جاده ای که در بالای سراشیبی قرار داره و در حال حرکت در اون هستید،اسب هایی که ارامش کامل دارند و به زیبایی به شما سواری میدن،و طی میکنن مسیر زیبا رو
آقا چه دوچرخه های خفنی دارید استاد جان،حرفه ای،سبک،مستحکم
اسبی که اروم ایستاده تا کفاش مخصوصش براش کفشاش رو درست کنه..
لیدر خانم زیبا و ارام و اسب خیلی خوشگل و قد بلندش
درختان جنگلی که تنه ی اونا پوشیده شده از گیاهان سبز،جاده ای تمیز و زیبا و و خط کشی های پرنگ اون
پرواز پروانه ها
اقا بازم میگم حفظ تعادل روی اسب راحت نیست وقتی داره اون مسیر رودخانه و سنگ رو طی میکنه،کنترل اسب،گرفتن افسارش.بابا ایول واقعا
ای جانم که استاد جان حستون رو انقدر زیبا بیان میکنید..
صدای راه رفتن اسب توی اب روی سنگ ها در تونل،صدای اب
خدای من چه تجارب قشنگی..
عاشقتم استاد جان که با اسب صحبت میکنی..
اسب استاد هم یواش میاد چون عجله ای نداره واسه رسیدن،چون دااره لذت میبره در کنار استاد
خدای من شکرت برای این زندگی سراسر زیبایی و تجربه ی تماما حس خوب
اگه بتونی ذهنت رو بشناسی و شیوه عمل کردن با اون رو یاد بگیری،میتونی ذهنت رو به خدمت خودت در بیاری
سلام مریم خانم نازنین و بهترین استاد عزیز زندگیم،صد لایک به این فایل،داستان در آغوش گرفتن ترس ها و روبرو شدن با آن ،که بسیار دل و روحیه قوی میخواهد ،منم از این پس سعی میکنم برم تو دل ترس هام ,،وبا ایمان به خداوند مهربان از پس همشون مثل مریم جوووون بر میام ،اونجا که پروانه های سفید رد میشد خیلی عالی بود واسه من پروانه سفید خوش یومنه ،اونجا که مریم جون صداهای ماشین و جیرجیرک …میگفتن کلی ذوق کردم فکر کردم منم روی اسب م تو اون فضا?????امید وارم همیشه تنتون سالم ولبتون خندون باشه ??????????????????
سلام استاد ارجمندم، خانم شایسته عزیز روزتون سر شار از انرژی مثبت ??
فایل فوق العاده رو دیدم ،خدا روشکر که زیبایی ها رو باز با دوتا چشمای بینام که هدیه ونعمت خدای مهربونه میبینم .
چی بگم از نکات مثبت وفراوان این فایل زیبا ??استاد راستشو بخواین، من در لحظه میبینم ولذت میبرم شکر میکنم خدا رو،
ولی موقع نوشتن نمیدونم چرا نمیتونم بنویسم. ولی به خودم تعهد دادم که ،بنویسم هر چی که دیدم ولذت بردم ،تا یاد بگیرم بیشتر متمرکز بشم وبه خاطر بسپارم.
استاد اون تصویری که شما اوایل فایل گرفتین به صورت سلفی از خودتون ،روی اسب سفید زیبا با اون اندام زیباش که اصلا انگار یه پیکر تراش (خداوند متعال)به زیبایی تراش داده بدن این خلقت زیباشو وشما در یه سبزی زیبا با یه نوری که بر چهرتون میتابید واون درختان قشنگ اصلا نمیتونم حسم رو اونجور که دیدم بیان کنم انگار بهشت بود ،با خودم میگم ،وقتی این دنیا رو خدا انقدر زیبا آفریده که از دیدن هر زیبایی گاهی اوقات شوکه میشم که مگه داریم این همه قشنگی رو تو این دنیا ،پس بهشتش چقدر میتونه زیبا باشه. خدا رو هزاران مرتبه شکر استاد وقتی توی رودخونه اومدین وصدای شلپ شلوپ آب بر اثر برخورد ثم اسب به وجود اومد چشمام رو بستم که از این صدای زیبا بیشتر وبهتر لذت ببرم واون آب زلال وسنگ هایی که کف رودخونه نمایان بود خدایا شکرت انگار خودم روی اسب نشسته بودم وبازم یه سر سبزی زیبا که نمیدونم این سبز خوش رنگ رو چطوربگم که چطوری منو دیونه میکنه ،آخه من عاشق سر سبزی ام ،باورتون میشه مریم جان من موقع دیدن فایل حتی هوای مطبوع اونجا رو هم احساس کردم .چه جاده باریک وزیبایی بود. هر دو طرف درخت باریک وبلند. موقع خوردن اون اسب میدونید چی به ذهنم رسید،
که چقدر خداوند رزاق وروزی دهندس، که چقدر فراوانی غذا برای اون حیونه، که بدون ترس ونگرانی وقتی مریم خانم میخواد که رها کنه خوردن رو بدون مقاومت رها میکنه ،که میدونه یه کم جلو تر بازم براش نعمت هست .
وهر وقت اراده کنه میتونه از نعمت الهی بهره بگیره،
واقعا من یه وقتایی که میخوام باور فراوانی روواسه خودم تقویت کنم به حیوانات توجه میکنم .
یاد اون داستان از حضرت سلیمان میافتم که یه روز از خدا خواست که روزی همه ی موجودات رو به دست بگیره وخداوند این اجازه رو به ایشون دادن وحضرت سلیمان با خدم وحشمشون یه عالمه غذا تهیه وتدارک دیدن برای همه ی موجودات یک لحظه نهنگی اومد وتمام غذا ها رو با یک حرکت بلعید…. چه کسی تنها وتنها میتونه تمام مخلوقات جهان هستی رو روزی بده بدون حساب واقعا .
تنها روزی دهنده خداوند متعال،
خداوند اون نهنگ رو تو دریا روزی میده. اون مورچه رو هم روزی میده.
وما با ذهن کوچیکمون دو دوتا چهار تا میکنیم ک روزیمون رو چطور بدست بیاریم، اگه یه کم رها باشیم وباور کنیم، خدای ما چقدر رزاقه دیگه نه ترسی بود ونه غمی نمیدونم چرا اینا رو نوشتم از کجا به کجا رسید کلامم ولی میدونم کس دیگه ایی گفت ومن نوشتم .
بازم ممنونم به خاطر وقتی که گذاشتین این فایلای زیبا رو ضبط میکنید ،که ایمان ما رو تقویت کنید ،که باورامون رو بهتر کنید، به خدا وجهان پیرامونمون که چشمامون باز بشه وببینیم قشنگیای این دنیا وخدامونو
خیلی جای قشنگی بودچقدر لذت بردم اسب سواری در جنگل زیبا سرسبز صدای آب صدای پرندگان صدای راه رفتن اسب ها توی رودخونه فوق العاده بود متشکرم که این زیبایی ها و لذت هارو با ما به اشتراک می زارید
آفرین بر شما که به ترستون غلبه کردین شما شایسته بهترین هایید
چقدر شما دو عزیز دوست داشتنی، خوب و عالی بهم ابراز عشق می کنید .
چقدر بچه های سایت دیدگاه های خوبی می نویسن پر از نکته و زیبایی و عشق ازشون ممنونم .
سلام خدمت استاد خانم شایسته مایک و دوستان عزیزم.
این صحنه ها ! این جنگل زیبا سرسبز تابستان و آفتاب زیر سایه درختان، در مسیر کوهستانی و جاه جاهی آب ذلال داره حرکت میکنه. این ترسیم است از بهشت واقعی! بهشت بنظر من از این زیبا نمیتونه باشه. من هم خیلی عاشق اسپ سواری هستم. خیلی دوست دارم با جمع دوستان باهم در همچین فضای اسب سواری پیاده روی کنم. واقعا خیلی جاده زیبا. راه زیبا بود. از اول همه چیز سخت بنظر میرسه ولی وقتی آدم ذهن شو بر داره از تمرکز از روی نکات ترس آلود و عمل کنه و اینکه بعد یادرفتن و تجربه کردن چقدر لذت خواهی برد میتوانه آدم رو خیلی به موفقیت برسانه در کسب و کارش حتی.
آب پاک آب جوی رودخانه از زیر سایه درخت در هوایی تابستانی خیلی خیلی زییا و حس قشنگی به آدم میدهد.
تشکر ازتهیه مخصوصا همین فایل خیلی قشنگ بود. جایی دقیقا بهشت.
خدا نگهدار
پیروی از هدایت ها و نشانه های خداوند چیزی است که باید تمرین کنم.
اولین نکته ی مثبت اسب سواری در این جنگل انبوهه .
چقدر دوست دارم یک بار اسب سواری را امتحان کنم.
قبلا فکر می کردم که اسب سواری کاری ندارد اما با دیدن کلیپی کوتاه متوجه شدم که
چیز های زیادی برای یادگیری دارد.
نکته ی مثبت بعدی در مورد نحوه ی اسب سواریه که خیلی برام جالب شد و باید
امتحانش کنم . سپاسگزارم که نکاتی رو بهمون گفتید.
اری کنترل اسب هم مثل کنترل ذهن میمونه.
هر چقدر که بیشتر پیش میری کنترلش راحت تر میشه و ما مهارت بیشتری پیدا میکنیم.
و به همون اندازه اسب رو به مسیر دلخواه می بریم.
اونجا که استاد گفت هیچ دستی دارم میرم ای کاش اونجا بودم میگفتم تک چرخ هم بزن.
راهنما بزن دستی بکش.
با سلام
اری به راستی زیباست لذت سفر و لذت پیشرفت با فرکانسی عالی وچقدر همه چیز خوب پیش می رود برا ی اینکه تجربه کنی مراتب عشق و جلو رفتن راهنگامی که افسار اسب رام شدنی ذهنت را بگیری وکنترل کنی تا در دل سخره ها و پستی بلندیهای زندگی پیش برود وهم شمارا به جلو حرکت دهد ودر طول این مسیر فرا می گیری مهار آنرا و هم مهار ترسهایت را.
من که لذت بردم. باتشکر
سلام خدمت تمام دوستان عزیز و استاد گرامی
نمیدونم از کجا شروع کنم!
سعی میکنم مثل جریان ابی باشم
جریان ابی که خدا اونو هدایت میکنه
چند روز پیش من مشغول کار بودم تو کارگاهم به یه مشکل فنی برخوردم
اقا ما هرچی زور زدیم هرچی فک کردیم هرچی این ور اون ور کردیم
دیدم نمیشه مشکل فنیم توی کارم بر طرف نمیشه و کامل نا امید شدم
بعد نشستم روی صندلیم و به یاد یه تیکه از فیلم یوسف پیامبر افتادم
همونجایی که یوسف میخواست برادرش رو تو مصر نگه داره و دنبال بهونه بود
ولی نمیدونست چطوری هرچی فک کرد هرچی مشورت کرد دید مطلقا نه خودش نه بقیه هییییییییچ ایده یی نداره و نشست گفت خدایا هدایت کن
و خدا هم همون خاطره ی بچگیش رو که عمش کمر بندش رو بست بهش تا به تونه نگهش داره رو به یادش اورد…
من هم گفتم خدایا هدایتم کن.
بعد چند دقیقه یه ایده یی اومد گفت فلان کار رو بکنم و اون ایده اصلا و ابدا نه منطقی بود و نه از لحاظ فنی کار ساز بود بعد هی به خدا میگفتم مطمئنی؟ میگفت مگه اعتماد نداری؟ منم گفتم باشه و اون کارو کردم و در کمال تعجب دیدم اون مشکلم تو کار به راحتیییییییییییییییییییییییییییییییییییی حل شد.
بعد اصن از خوشحالی واقعا داشتم منفجر مشیدم
این اتفاق ماله چند روزه پیشه و این چند روز چنان بحث هدایت ذهن منو درگیر کرده و در واقع دیوانم کرده که اصن شبا خوابم نمیبره
گفتم اقا اگه هدایت اینه چرا من تو کل زندگیم استفاده نکنم؟ اخه عقل من که نمیرسه من یه مشکل به همین راحتی رو پوستم کنده شد بعد به خدا گفتم راه حل بیخ گوشم بود خیلی راحتو سریع بهم راه درستو نشون داد پس چرا استفاده نکنم تو زندگیم؟!
دیشب یه مثال جالبی به ذهنم رسید
گفتم اقا فرض میکنیم ما یه فردی هستیم که هم کوریم و هم کر بعد یه اسب داریم که جوری تربیت شده که میتونه خودش راه خونه رو پیدا کنه بعد ما که هم کوریم و هم کر روی اون اسب میشینیم و میزاریم ما رو هدایت کنه و به مقصد ببره
حالا یه وقت ممکنه از یه راهی بره که سردمون بشه باید اعتماد کنید
ممکنه تو مسیر تو جاده یه گله گراز رد بشه اون بخواد وایسه باید اعتماد کنیم
ممکنه اصن یه راهیی رو بره بعد یه درخت بیوفته تو مسیر بخواد برگردده ما باید اعتماد کنیم
ولی اگه وقتی اون وایساد هی ما بخوایم بزنیم بهش بگیم پ چرا راه نمیری فلان
اگه اون راه بره اون گله گراز میزنه بهمون دست پامون میشکنه بعد اولین کسی که فحشش میدیم همین اسبه
حالا اگه میایم میگیم اقا من میخوام روی دوش خدا بشینم و اون هدایت کنه
هر اتفاقی میوفته هرجا ایست کرد هرجا خواسته هامون دیر شد یا مسیر عوض شد
باید اعتماد کنیم
ممکنه خدا یه جاهایی بخواد تو رو از یه شرری حفظ کنه و اصن یه قدم مونده به خواستت مسیرت عوض بشه باید اعتماد کنیم چون اگه حفظت نکنه تو یه ضرری ببینی به اولین کسی حرف میگی خداس پس باید بگیم هر اتفاقی میوفته خیره!
وقتی ما هم کوریم هم کر و از اطراف هیچ اگاهی نداریم میگیم این اسبه هم گوش داره هم چشم و به اطرافش اگاهه و ما اگاه نیستیم پس میدونیم چون اون میدونه و ما نمیدونیم میگیم چاره یی نداریم جز اعتماد
وقتی که ما در این جهان از پشت پرده اتفاقات هییییچ اگاهیی نداریم و خدا عالمه باید اعتماد کنیم از غیب نمیدونیم ما هیچی نمیدونیم پس باید اعتماد کنیم…
و خیلی جالبه که من قبل اینکه این کامنتو بزارم نمیدوستم این فایل درباره اسب سواریه بعد کامنت گذاشتم از کامنت های دوستان فهمیدم این فایل درباره اسب سواریه و الان دارم ویرایشش میکنم:)
امیدوارم خدا این ایمان و توکل رو به هممون بده که بتونیم اعتماد کنیم بهش و هدایت بشیم
به راه راست به راه کسانی که به انان نعمت داد هدایت بشیم.
به نام خداوند مهربان و سلام به همه شما عزیزان
وقتی شروع این فایل اسب دیدم خیلی حس خوبی بهم دست داد و گفتم امروز دیگه روز اسب سواریه… خیلی عالیه که شما استاد همیشه توی هر استیت پارکی که هستید سعی میکنید که از همه امکانات پارک به بهترین نحوش حتی برای چند بار استفاده کنید و لذتشون رو ببرید، آفرین..
اعتماد به نفس استاد و مایک عزیز رو توی سوال پرسیدن جهت رسیدن به خواسته هاشون رو خیلی دوست دارم چون واقعا نشون دهنده اعتماد به نفس بالاست، آفرین..
غلبه بر هر ترسی ، شجاعت و وجود این باور رو میخواد که شما بدونی میتونی و تواناییش رو داری و وقتی حمله میکنی به سمتش، چقدر کوچک میشه و شما خندت میگیره که بابا من از این می ترسیدم؟؟؟ این عالیه که در حین ترس، اقدام کنیم هر چند خیلی کوچیک، آفرین بر مریم عزیز به خاطر غلبه براین ترس که در نهایت به شجاعت تبدیل شد.
سوار بر اسب از رودخانه خروشان گذشتن چه لذت فوق العاده ای داره، خیلی خوب بود و جذاب و صدای جریان آب چه زندگی بخش، عالی عالی..
اون قسمت های باریک توی جنگل که با اسب ازش گذر میکردید واقعا مناظر زیبا و بکری بودن و عاشق اسباتون شدم که چه راحت و بی خیال مشغول خوردن میشد و لذتشو میبردن و کاری نداشتن که شما عجله دارید یا نه، میترسید یا نه..
مریم عزیز چقدر دوست داشتم این جمله رو که گفتید در زمان مناسب اگه حرکت مناسب انجام بشه همه چیز درست پیش میره، همه چیز تحت کنترلمون میشه و همه چیز به عالیترین شکلش پیش میره تا ما به خواستمون برسیم. این قانون در مورد همه زمانهای زندگیمون صادقه ولی ما بعضی مواقع یادمون میره. کاش همه این قوانین جوری نهادینه بشه که ما توی لحظه دقیقا اون کاری که باید و درست هست رو انجام بدیم و آگاهانه به سمت خوبی، درستی و بهترین قدم برداریم..
شما پرسیدین اینجا یه صدای خاص میاد به نظرتون چیه؟؟؟ به نظر من این صدای طبیعته ، صدای جریان ناب زندگی و لذت بردن از لحظه لحظش هر طور که اراده کنی و این عالییییههه..
تور لیدرتون رو هم خیلی دوست داشتم، زیبا جوان و مهربون بود، آفرین…
و سرانجام سالم، شاد و پر هیجان به مقصد رسیدید و تور تمام شد اما برای ما همه چیز شروع شد و این همون چیزیه که ما هر روز و با دیدن و توجه به هر فایل، دنبالشیم. خدایا به مسیر درست هدایتمون کن، سپاسگذارم سپاسگذارم و بازم سپاسگذارم.. روز و روزگارتون خوش، شاد و سالم باشید… یا حق
سفرنامه ٨٣
I CAN CREATE ANY THING I WANT
سلام به روی ماهی همگی
استاد جان جالب ترین اتفاق این فایل برای من این بود که شما و مریم جان روی اسب هم در حال فیلمبرداری بودید،من سوار اسب شدم ولی اون بالا خیلی کم جرات میکردم گوشی دست بگیرم
بابا ایول روی سنگ توی رودخانه روی اسب در حال فیلمبرداری بودید ایولاااا واقعا
مریم جان چه کرد…برگشتند به عقب و تمرکز هم روی اسب و هم افسار اسب هم فیلمی که میگیرند
خدا جان اصن شجاعت میبارد در این فیلم
در لحظه بودن و لذت بردن میبارد
توجه به زیبایی ها و فکر نکردن به ناخواسته ها میبارد مثل همیشه بارش باورهای صحیح و قوی
خدای من این مسیر زیبا،جاده ی باریک از هر دو طرف پوشیده از طبیعت خورشیدی که از لابه لای برگها بیرون تابیده
صدای طبیعت ارامش اسب ها،لذت بردن اسب ها در کنار شما،این اسب های خوشگل و تمیز و ارام
خدای من اسب مایک عزیز که فکر کنم زال هستش،اسب مریم جان که ٣ رنگه،اسب استاد که انگاری کک و مک داره…چقدر زیبان این حیوانات
و خداوند همه چیز را در مسیر لذت بردن شما قرار میدهد،اسب هایی ارام برای لذت شما،جاده ای زیبا،رودخانه ای پر اب و زیبا و چشم نواز در مسیر زیبای جنگلی
درختان بلند،جاده ای که در بالای سراشیبی قرار داره و در حال حرکت در اون هستید،اسب هایی که ارامش کامل دارند و به زیبایی به شما سواری میدن،و طی میکنن مسیر زیبا رو
آقا چه دوچرخه های خفنی دارید استاد جان،حرفه ای،سبک،مستحکم
اسبی که اروم ایستاده تا کفاش مخصوصش براش کفشاش رو درست کنه..
لیدر خانم زیبا و ارام و اسب خیلی خوشگل و قد بلندش
درختان جنگلی که تنه ی اونا پوشیده شده از گیاهان سبز،جاده ای تمیز و زیبا و و خط کشی های پرنگ اون
پرواز پروانه ها
اقا بازم میگم حفظ تعادل روی اسب راحت نیست وقتی داره اون مسیر رودخانه و سنگ رو طی میکنه،کنترل اسب،گرفتن افسارش.بابا ایول واقعا
ای جانم که استاد جان حستون رو انقدر زیبا بیان میکنید..
صدای راه رفتن اسب توی اب روی سنگ ها در تونل،صدای اب
خدای من چه تجارب قشنگی..
عاشقتم استاد جان که با اسب صحبت میکنی..
اسب استاد هم یواش میاد چون عجله ای نداره واسه رسیدن،چون دااره لذت میبره در کنار استاد
خدای من شکرت برای این زندگی سراسر زیبایی و تجربه ی تماما حس خوب
اگه بتونی ذهنت رو بشناسی و شیوه عمل کردن با اون رو یاد بگیری،میتونی ذهنت رو به خدمت خودت در بیاری
سلام مریم خانم نازنین و بهترین استاد عزیز زندگیم،صد لایک به این فایل،داستان در آغوش گرفتن ترس ها و روبرو شدن با آن ،که بسیار دل و روحیه قوی میخواهد ،منم از این پس سعی میکنم برم تو دل ترس هام ,،وبا ایمان به خداوند مهربان از پس همشون مثل مریم جوووون بر میام ،اونجا که پروانه های سفید رد میشد خیلی عالی بود واسه من پروانه سفید خوش یومنه ،اونجا که مریم جون صداهای ماشین و جیرجیرک …میگفتن کلی ذوق کردم فکر کردم منم روی اسب م تو اون فضا?????امید وارم همیشه تنتون سالم ولبتون خندون باشه ??????????????????
سلام استاد ارجمندم، خانم شایسته عزیز روزتون سر شار از انرژی مثبت ??
فایل فوق العاده رو دیدم ،خدا روشکر که زیبایی ها رو باز با دوتا چشمای بینام که هدیه ونعمت خدای مهربونه میبینم .
چی بگم از نکات مثبت وفراوان این فایل زیبا ??استاد راستشو بخواین، من در لحظه میبینم ولذت میبرم شکر میکنم خدا رو،
ولی موقع نوشتن نمیدونم چرا نمیتونم بنویسم. ولی به خودم تعهد دادم که ،بنویسم هر چی که دیدم ولذت بردم ،تا یاد بگیرم بیشتر متمرکز بشم وبه خاطر بسپارم.
استاد اون تصویری که شما اوایل فایل گرفتین به صورت سلفی از خودتون ،روی اسب سفید زیبا با اون اندام زیباش که اصلا انگار یه پیکر تراش (خداوند متعال)به زیبایی تراش داده بدن این خلقت زیباشو وشما در یه سبزی زیبا با یه نوری که بر چهرتون میتابید واون درختان قشنگ اصلا نمیتونم حسم رو اونجور که دیدم بیان کنم انگار بهشت بود ،با خودم میگم ،وقتی این دنیا رو خدا انقدر زیبا آفریده که از دیدن هر زیبایی گاهی اوقات شوکه میشم که مگه داریم این همه قشنگی رو تو این دنیا ،پس بهشتش چقدر میتونه زیبا باشه. خدا رو هزاران مرتبه شکر استاد وقتی توی رودخونه اومدین وصدای شلپ شلوپ آب بر اثر برخورد ثم اسب به وجود اومد چشمام رو بستم که از این صدای زیبا بیشتر وبهتر لذت ببرم واون آب زلال وسنگ هایی که کف رودخونه نمایان بود خدایا شکرت انگار خودم روی اسب نشسته بودم وبازم یه سر سبزی زیبا که نمیدونم این سبز خوش رنگ رو چطوربگم که چطوری منو دیونه میکنه ،آخه من عاشق سر سبزی ام ،باورتون میشه مریم جان من موقع دیدن فایل حتی هوای مطبوع اونجا رو هم احساس کردم .چه جاده باریک وزیبایی بود. هر دو طرف درخت باریک وبلند. موقع خوردن اون اسب میدونید چی به ذهنم رسید،
که چقدر خداوند رزاق وروزی دهندس، که چقدر فراوانی غذا برای اون حیونه، که بدون ترس ونگرانی وقتی مریم خانم میخواد که رها کنه خوردن رو بدون مقاومت رها میکنه ،که میدونه یه کم جلو تر بازم براش نعمت هست .
وهر وقت اراده کنه میتونه از نعمت الهی بهره بگیره،
واقعا من یه وقتایی که میخوام باور فراوانی روواسه خودم تقویت کنم به حیوانات توجه میکنم .
یاد اون داستان از حضرت سلیمان میافتم که یه روز از خدا خواست که روزی همه ی موجودات رو به دست بگیره وخداوند این اجازه رو به ایشون دادن وحضرت سلیمان با خدم وحشمشون یه عالمه غذا تهیه وتدارک دیدن برای همه ی موجودات یک لحظه نهنگی اومد وتمام غذا ها رو با یک حرکت بلعید…. چه کسی تنها وتنها میتونه تمام مخلوقات جهان هستی رو روزی بده بدون حساب واقعا .
تنها روزی دهنده خداوند متعال،
خداوند اون نهنگ رو تو دریا روزی میده. اون مورچه رو هم روزی میده.
وما با ذهن کوچیکمون دو دوتا چهار تا میکنیم ک روزیمون رو چطور بدست بیاریم، اگه یه کم رها باشیم وباور کنیم، خدای ما چقدر رزاقه دیگه نه ترسی بود ونه غمی نمیدونم چرا اینا رو نوشتم از کجا به کجا رسید کلامم ولی میدونم کس دیگه ایی گفت ومن نوشتم .
بازم ممنونم به خاطر وقتی که گذاشتین این فایلای زیبا رو ضبط میکنید ،که ایمان ما رو تقویت کنید ،که باورامون رو بهتر کنید، به خدا وجهان پیرامونمون که چشمامون باز بشه وببینیم قشنگیای این دنیا وخدامونو
استاد زیبا بود همه چیز خدا را شکر اسب ها خیلی عزیز بودن
تمیز عالی بودند
من ۲۳ سال پیش اسب سوار می کردم همین طور که گفتین پا به پهلویش بزنی حرکت می کنه محکم و پشن سر هم بزنی سرعتش بالا می بره
خدا جونم شکرت
عاشقتم خدایا
چه قدر دوستم داری
خوب من هم خیلی دوستت دارم
اینو هم تو می دونی وهم من
????
سلام
خیلی جای قشنگی بودچقدر لذت بردم اسب سواری در جنگل زیبا سرسبز صدای آب صدای پرندگان صدای راه رفتن اسب ها توی رودخونه فوق العاده بود متشکرم که این زیبایی ها و لذت هارو با ما به اشتراک می زارید
آفرین بر شما که به ترستون غلبه کردین شما شایسته بهترین هایید
چقدر شما دو عزیز دوست داشتنی، خوب و عالی بهم ابراز عشق می کنید .
چقدر بچه های سایت دیدگاه های خوبی می نویسن پر از نکته و زیبایی و عشق ازشون ممنونم .
دوستون دارم
??????????????????????????