سفر به دور آمریکا | قسمت 84 - صفحه 8

به نام خدای جهان آفرین

سلام

این روزها همش معجزه داره میشه و من مستم انگار شراب خدایی نوشیدم و هر بار فقط میتونم بگم خدایاا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

این روزها همش دارم به خودم میگم که من کیم

من پاره ای از خدام

من و خدا یکی هستیم

من اونم، اون من

همش دارم میگم که، خدا جونم من قبل از تولد تو بودم، قبل از تولد همش تو خیر و نیکی بودم همش سلام بودم، همه جا بودم ..

آره خدا جون، آفرینش من مثل هر موجود دیگه ای با هدفِ با حکمتِ من اینجام به خاطر شما،

یک روزی خواستم بیام روی زمین و تجربه کنم از خاکی که ناتوان بود توانمندش کردی و به زیباترین شکل من را صورت گری کردی و بعد از روحِ مقدسِ خودت در من دمیدی و من شدم انسان و به روی زمین فرستاده شدم، من اینجا حالا یک خانواده انتخاب کردم یک شهر یک کشور و یک مذهبی که بهم داده شد از جانب انسانی ..

کوچیک بودم بزرگ شدم .. خانواده دوست مدرسه جامعه .. هر کسی یک حرفی میزد و بعدش ادامه و ادامه و ادامه رفتم راهنمایی بعد دبیرستان بعد دانشگاه بعد تصمیماتم اینجا شروع شد اینکه بین دو ترم برم تهران کار کنم از خوزستان برم … رفتم 10 تیر بود سال 1394 کاره جور شد هدایت شدم اما اون موقع نمیدونستم هدایت چیه ادامه دادم دوباره دو ترم دانشگاه و در حالی که الان 4 ترم و یک ترم تابستونه گذروندم رفتم دوباره تهران 70 روزی کار کردم و دوباره برگشتم دوباره دو ترم دیگه خواندم مهندسی شیمی رشته ای که به خاطر دوستام به خاطر فرار از سربازی به خاطر نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس به خاطر هر کسی و هر چیزی الااااااا خودم انتخابش کردم، البته توی مسیر بهش علاقه مند شدم و هر ترم معدلم بهتر و بهترش کردم

اما داستان از سال 96 خردادش شروع شد ادامه ادامه دادم همون روزهای ماه رمضان برای اولین توی عمرم مـــــــــن که حتی توی مدرسه مداحی میخواندم و حتی دعای فرج صبحگاهی و .. برای اولین بار چیزی پیدا کردم که میلی به رفتن به احیا را نداشتم .. عجیب بود ولی واقعی! سه شبش را خونه بودم چون یکی یکی داشتم فایل های رایگان را میخوردم و انگار وقتش بود اون داستان را یادم نمیره، داستانِ اون میخِ میخی که آخرین ضربه را میزنی بهش و فرو میره تو دیوار .. آره من فرو رفتم اون اتصالِ جا خورد من بایستی دیگه ادامه میدادم حالا .. ادامه دادم یک ماه بعدش تیر ماه یک سفر جور شد چه سفری سفری که اولین طعم و تجربه ی کوه نوردی را اونجا لمسش کردم، خاطره ی ارفع ده فیروزه کوه دوست داشتم کوه نوردی را تجربه کنم ولی نمیدونستم چطور و به چطورشم فکر نکردم این خواسته ایجاد شد، ادامه دادم یک ماه با دوست عزیزم رفتم ماهشر و پتروشیمی رازی و یک ماه دقیقا مثل پادشاه زندگی کردیم ماشین میومد دنبالمون با اینکه کارآموز بودیم ولی همه ی پوینت ها را داشتیم، تازه یادم اومد که اینا هدیه های خداست برای اینکه من بیشتر روی خودم کار کنم اینا همون پاسخِ درخواست هاست که گفتم همون موقع رمضان خداجون میخوام که فرصتی بهم بدی توی تنهایی که روی خودم حسابی کار کنم .. روزهای طلایی بود هرگز یادم نمیره ادامه دادم .. دوباره رفتم تهران

اما این سری تغییراتش شدید بود

انصراف از دانشگاه در حالی که یک ترم بیشتر نمونده بود

رفتن به حوزه ی کافه اونم توی فرشته و بستِ کافی اونجا ترین شدم و کلِ کافه داری را یاد گرفتم ..

خونه دار شدم و زندگی مستقل با سه تا از دوستان عزیزم که الان میگم دستای شدید خدا بودند

وسیله جور شد با ماشین من را میرسوند سر کار و برمیگردونند

زندگیم شد پر از هدایت پر از هدایت

از آشنایی من با کوه نوردی دوباره و اینکه دوباره کوه نوردی را قدم به قدم از همون کوه های تهران شروع کنم با بهترین هاااا شادترین هااا

توی همین موقع ها بود که متوجه یک چیز درونی ام شدم .. آره سفر .. سفر به دور دنیا ..

من ایران گرد شدم با یک کوله با همراهی دوست جهانگردم سفرم را شروع کردم و بعد از 10 روز همراهی با هم من تنها ادامه دادم و تا 30 روز دیگه هم با کوله ام سفر رفتم از این جاده به اون جاده از این کویر به اون جنگل و شهر و استان و دریاا و خلیج . عکس عکس عکس نتیجه اش شد 8000 شات عکس از همون اولین سفر

تغییرات انقدر زیاد بوده و هست که نمیتونم همه را الان بگم ..

اعتماد به نفسم .. عزت نفسم .. من هر باری که سوار ماشین میشدم خودم را معرفی میکردم .. چقدر چقدر چقدر الان دارم میفهم که پیام بازرگانی را داشتم انجام میدادم چقدر سفر کردم و بساط کردم چقدر توی سفر پول خلق کردم چقدر دوست جدید پیدا کردم اون موقع اصلا دوستای عباسمنشی نداشتم خیلی کم بودند انگشت شمار .. ولی تا دلت بخواد دوستای هم فرکانس اینجوری داشتم همین الانم دارم .. توی خیلی از کشورهای دنیا .. سوئیس .. فرانسه .. آلمانن هووو تا دلت بخواد تو این کشور .. کرواسی برونوی عزیز .. لهستان .. و ..

گذشت و گذشت و ادامه دادم تا اسفند 98 که تصمیم گرفتم که به خودم تعهد بدم که بمونم پای کار و تغییر باورهااا به صورت اساسی از همینجاا بازم تغییراتِ شدید داشت از درون ایجاد میشد با هر کاری خدااا میدونه فقط که چقدر تغییر درونِ من ایجاد شد که بعدها متوجه میشدم و میشم حتی یادمه که این یک آیه ی قرآنی هم هست، 40 روز تعهد اولم بود، از 18 اسفند بعدشم دوباره یک 40 روز دیگه را به خودم تعهد دادم که ادامه بدم قطعا دلیل ادامه ی تعهدم نتایج و حس و حال متفاوتم بوده به خاطر همینم بعد از این دو 40 روز، یک تعهد تکاملِ یافته تر به خودم دادم این بار 100 روز دقیقا 15 شهریور یعنی دو روز دیگه این تعهد هم تموم میشه ..

روزهایی که متعهدانه به خودم دادم و به خدایم روزهای متفاوت کاملا بوده، اما یک چیز! یک خبر خوب!

آخرین روزهایی که من دوره ای تهیه کردم برمیگشت! به سال 96 و قسمت اول و نهم آفرینش و بعدش هم کتاب کامل رویاهایی که رویانیستند …

خبر خوب اینه که همین الان که دارم مینویسم، بالاخره منم وارد دوره ی 12 قدم و قدم اول شدم یوهـــو

راستش اصلا هیچ سناریویی برای نوشتن نداشتم فقط میخواستم این خبر خوب را اخر بگم و قبلش توجه بر زیبایی های این قسمت و تایید ها و تحسین هاا و سپاس گزاری ها را بنویسم ..

امااا خب خدا خیلی خوب بهم گفته که روی برنامه های خودت حساب نکن! شما پادشاه جان فقط واا بده و دریا دل باش چون قراره بزنیم برای همیشه به دلِ دریا تو باید شجاع باشی .. این شجاعت تو در این کار یعنی رها بودنت و سپردن خودت به من که خدای آسمان ها و زمین و دریاها هستم خدای محمد و موسی و عباسمنش (پدر) و مریم و مریم و عیسی و .. هستم کافیه و تحسین برانگیز و تو به را به همه چیز میرسونه.

یک زیاد خوابم میاد ولی به خودم گفتم از فردا سفرنامه باید از قسمت 85 با دوره و قسمت اول شروع بشه و ادامه پیدا کنه به خاطر همینم دارم با احساس خوب و خستگی بدنی این قسمت را مینویسم و نمیذارم به فردا برسه .. همین لحظه وقتِ انجامش هست ..

وقتی دوره را تهیه کردم اولش خیلی ذوق و شوق داشتم حتی واسه چندتا از دوستام اسکرین گرفتم تا حس خوبم را به اشتراک بذارم تا الان نمیدونم چه اتفاقی افتاده پیام را دادم و exit کردم از تلگرام .. اینم بهش میگم تشخیص اصل از فرع ..

اصلِ این بود که حس خوبم را به اشتراک بذارم و فرعِ این بود که میموندم پای چت ..

جالب بود که شبِ قبل از اینکه برم کوه، همین دو سه روز پیش، نشانه ی امروزم قدم اول هم بود و البته من ماه هاست توی همین سفرنامه به این رسیدم از تهِ دل که میخوام باشم باشم ..

پدر خیلی دوست دارم ..

مریم جان خیلی دوست دارم ..

عزیز جان خیلی دوست دارم ..

دوست گلم خیلی دوست دارم ..

محمد جان خیلی دوست دارم شاه پسر ..

خدا جون ممنونم ممنونم ممنونم

ممنونم که پولش را معجزه وار جور کردی و حتی دو برابرش را .. ممنونم که ایمان هیچ کسی را ضایع نمیکنی.

خدا جون از اینکه بهم فرصت دادی که بیشتر بشناسمت ممنونم

این دوره و هر فایل و هر خواسته هام مثل جهانگردی که امروزم بهم گفتی از زبانِ فامیل، فقط وسیله ای هست برای گسترش تو برای شناخت بیشتر خودم برای کشف ناشناخته هام برای خلق ارزش بیشتر از ثروتی که بهم دادی سلامتی، شادیم، صدایم، قدم هایم، پاهایم، نوازندگیم، خوانندگیم، همه چیزم متعلق به تو خدا جون هر خیری بهم میرسه از جانب توست. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

خوشحالم از اینکه قراره بیشتر و بیشتر خودم را بشناسم نقاط ضعفم را نقاط قوتم را قراره خواسته هام را به وضوح برسونم و یاد بگیرم چطور باورهای هم جهت بسازم برسم به یک کلید واضح برای رسیدن به هر خواسته، قراره خالص تر بشم ثروت ثروت چیزی که مشکل داشتم توش و یکی از نقاط ضعفِ منه باورهای مالی و اصلاِ خودِ پول آره خوشحالم که قراره کلـــی درست بشه درست بشن، بهتر بشم

12 قدم روش طبیعی زندگی کردنِ

آره میخوام به خودِ انسانم بگم که من واقعاا جزیی از خداا میخوام انقدر این قوی بشه این خدا بودن این مسخر بودن همه چیز در دستان من باید باورش کنم باید باور کنم که ارزشمند هستم باور کنم که من لیاقت بهترین ها را دارم، لیاقت یک زندگی سرتاسر از عشق و شکوه و زیبایی و ثروت و خنده و شادی و فراوانی و سعادتمندی در دنیا و آخرت

لیاقت در آمد میلیاردی و یا میلیون دلاری، لیاقت داشتن کسب و کار شکوفا شده ی خودم، لیاقت سایت شخصی خودم، لیاقت اون خونه ها اون ماشین ها اون موتور ها اون تکنولوژی ها و موبایل ها و دوربین ها اون لباس هایی که میخوام اون سفر به دور دنیا اونجوری که خودم میخوام و دوست دارم.

من لیاقت دریافت اگاهی های بیشتر و عمیق تر و ناب تری را دارم من لیاقت بودن در مدار بالاتر از اینی که هستم را دارم من لیاقت رسیدن به مدار کن فیکون هستم من پادشاه خدام

اخه من انتخابم را کردم وقتی گفت بهم انتخاب کن آزادی .. هر چیزی را انتخاب کنی ای انسان من پشتتم .. چون من انرژی خلاقی هستم که دارم به فرکانس تو در هر لحظه پاسخ مثبت میدم.

من انتخاب کردم

انتخابم بودنِ دست خدایم هست انتخابم اینه که بذارم خدا هر جا میخواد منو ببره، سخته تو کلامش باید توی عمل نشون بدم تا جایی که تونستم خوشحالم که حرف و عملم یکی بوده تا الان و الا اگر نبود اینجا توی این سفرنامه نبودم اونم با عزیز دلم.

من واقعا به وضوح رسیدم که خدای من جهان این جهان برپایه ی رشد استوار شده بنا شده، خدای من تنها نیروی خیر هست

وقتی تنها نیروی خیر را میبینم و میذارم بک گراند کار دنیام، و بنای این جهان هم که بر اساس رشدِ بک گراند بعد از خدا، بعدش وقتی خلقت خودم را نگاه میکنم میبینم که من اینجا اومدم تا خدا را عبادت کنم و عبادت خدا معنی های زیادی میتونی واسش داشته باشی

اما برای من توی دنیای من یعنی انجام دادن کارهایی که دوسشون دارم یعنی زندگی کردن مثل همون کسی که باید باشم و هستم، مثل یک پادشاه اما این پادشاه یک ذهن داره و یک قلب و این دنیا هم دنیای دو قطبی هست و راهِ ورود به بهشت اخروی من ساختن و دیدن بهشت توی همین دنیاست

فهمیدم که هر چقدر بتونم ارزش ایجاد کنم میتونم ثروت خلق کنم

آخه متوجه شدم که تنها راه نزدیکی به خداوند یکتا با به ثروت رسیدنِ با به استقلال مالی و زمانی و مکانی هست و ثروتمند شدن هم درک کردم پایانی نداره چون خدا پایان نداره و منم از اونم

فهمیدم باید ثروتمند بشم اونم خیلی زیاد

و هر چقدر ثروتمندتر بشم رابطه اش با سلامتی و اعتماد به نفس و عزت نفس و پول و … همه چیز مستقیم هست.

اما بعدا متوجه شدم که میشه از مسیر عشق و علاقه ات هم ثروتمند بشی که این مسیر راحت ترین و ساده ترین و لذت بخش ترین مسیر ثروتمند شدن هست

خبر خوب اینه که میدونم مسیر عشق و علاقه ام توی این همه مهاجرت کردن ها و هزاران هزار هیچ هایک کردن ها و سفر و سفر و سفر و سفر و کار کردن ها الان چیه ..

و خبر خوبش اینه که برای این یعنی تغییر و یا رسیدن به هر چیزی باید تنها و تنها بازم به ذهنت سفر کنی و باورهات را تغییر بدی ..

WOWWW چه خوب شد که نوشتم امشب چه کلماتی میاد حتی الان خدایا شکرت

اینجاست که میگن من مجهز به الله اکبر هستم.

و برمیگردم به خبر خوب اول! ( خنده )

اینکه با این اومدنم به این دوره اون غولِ درونم را بیشتر بهش پی میبرم و باورش میکنم.

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

تمام کامنت های لایک شده این قسمت را از صبح خواندم کامنت ها محشرن بینظیرن و.اقعا بچه ها را تحسین میکنم .. مدام دفترم کنارمه و مینوشتم و مینویسم اون نکات برجسته را و حتی اون نکاتم میام و واسه دوستانم هم مینویسم میدونید اینا همش ثروتِ و من میخوام از ثروتی که بهم داده شده اونو به جریان بندازم

اما این قسمت:

خدایا شکرت که با کانون توجه ام میتونم هر چیزی که میخوام را وارد زندگی و دنیای زیبام کنم.

تحسین میکنم این آر وی زیبا را که همه چیز توشه، هر چی که بخوای و تازه میتونی حملش کنی و هر جا که میخوای بری البته چقدر خوبه که توی کشوری باشی که انقدر به فکر تفریح و عشق و حال هستن که بی نهایت جا برای پارک و اسکان آر وی گذاشتند و تازه حتی استوریج آر وی هم گذاشتن تا مردم عزیز ار وی هاشون را بیارن و بذارن اونجا تا هر وقتی که خواستن بیان ببرن و برن سفر به دور آمریکا یوهووو و البته تنها کسی میتونه آر وی به این زیبایی و خارق العاده ای بگیره بهترینش را که آزادی مالی داشته باشه و البته کسی که اینجوری میخواد سفر کنه باید استقلال مکانی و زمانی هم داشته باشه و چقدر هم خوبه که الگویی دارم که همه را با هم داره و توی سفر باشه پول خلق میکنه، خونه باشه پول خلق میکنه، اروپا و ایران و آمریکاو هر جایی باشه بازم پول خلق میکنه، بارون باشه پول خلق میکنه و کلا توی هر شرایطی پول خلق میکنه، ارزش ایجاد میکنه رشد میده خودش را جهان را و چقدر تحسین میکنم شما را پدر.

تحسین میکنم شما را مریم جان به خاطر اینکه برامون توضیح میدید که چطوری فایل ظبط میشه با چه کیفیتی با چه وسایل ساده و بهترینی، و البته که تحسین برانگیز هم هست که جایی هستید و میرید که تمرکز کامل را داشته باشید و سروصداهر چی داشته باشه را خاموش میکنید و هوای آزاد را تجربه میکنید و همه جا مثل همیشه تمییز و مرتب ممنونم ممنونم ممنونم

توی نظر یوزاسیف عزیز این قسمت را خیلی دوست دارم نقل و قولش کنم که البته من تشکر میکنم ازشو از خودمم تشکر میکنم به خاطر نوشتنم:

استاد با همین فیلم کوتاه یاد گرفتم که چگونه می توان با ابزار ساده کارهای بزرگ رو انجام داد .یعنی ارزش ابزار رو برای من تداعی می کنه یاد گرفتم که خودم باشم وقتی استاد با زبان شوخی و خوشمزگی میگه :اووودکلاآآآوون نمی زنم و راحت بیشیله و پیله با یک ظاهری ساده اما آراسته میام جلو دوربین پس یعنی یاد بگیر که تو زندگی به خودت سخت نگیری و خودت باشی «سبک شخصی»

یاد گرفتم که وقتی استاد میگه من وقتی میخام محصولی تولید کنم باید حتمن جایی رو انتخاب کنم که کاملن حواسم جمع جمع باشه و کاملن تمرکز داشته باشم تا بدونم دارم چه تدریس می کنم و بچه ها مطلب رو بگیرن. یعنی اینکه آهای دوستان!! من برای شما و محصولی که دارین بهای آن رو پرداخت می کنین ارزش فوق العاده ای قایل هستم تو نیز برای محصولی که تولید می کنی و خدمتی که ارایه میدی ارزش قایل بشو چرا که «جهان همانند آیینه است» و باورهای تو و افکار تو رو بهت باز تاب می ده.

عاشق این رابطه ی بینظیرتون هستم و این عاشقتم عاشقتم عاشقتم هاا .. خدای من همینم شده جزیی از وجود من اینکه به خودم به دوستای عزیزمممممم بهشتیم همینطوری عاشقتم عاشقتم میگم و چقدر معجزه آساست خداروشکر ..

چه لباس زیبای اندرموری واقعا زیباست استاد جون چقدر قشنگه

پدر تحسینت میکنم به خاطر جدیتت در قانون و اینکه محکم هم میخوای که عمل کنی .. خب بازم بخوام بگم که تحسینت میکنم به خاطر این شجاعت و ایمان و رهایی از کجا به کجا رسیدی، چی بگم .. توی این مورد میخوام که با عملم و اومدنم توی دوره نشون بدم بیشتر از همیشه به امید خدا .. یوهو .. عاشق این انرژی مثبتت هستم این پرشور بودنت خیلی خوبه آماده ی آماده ای واسه گفتن اون چیزی که بهت الهام قراره بشه .. و سپردی به خدا.

چقدر هدایتی زندگی کردن زیباست

کولر اتاق را قراره خاموش کنید و چقدر خوبه که اینجوری میدونی تمرکز تمرکز تمرکز درسِ دیگه

خدایا شکرت به خاطر همین موبایل ساده و هولدر و این ریکوردر خفن سونی و این میکروفون سنایزر آلمانی The Best

خداروشکر اونی بهترین را میگیره و تجربه میکنه و میخره که بهترین ها را میدونه که لیاقت تجربه اشون را داره میدونه که آزادی اش را داره پولش را داره خداروشکررر منمممم میتونمم و منم میخوام همه چیزهای عالی را با هم یکجا داشته باشم. یوهو

واوو چقدر خوب چقدر ساده این دوربین را من هربار تحسینش میکنم خیلی موبایل بینظیری هست و خیلی دوربین فوق العاده ای داره، با کیفیت ِ خوش دست ِ به نظر باتری خوبی داره سرعت عملش بالاست و کارایی اش عالیه و همه چیزش خوبه خداروشکر.

ای جانم به دو تا مایکروسافت کنار هم به این تمییزی و مرتبی عاشقتونممم من خداروشکر

به قول عزیزوم ایناا نشونه است والااااا عاا کااااا ( لبخند و چشم )

عاشقتممممم ای پاشیدم از خنده 06:19 (باز کردن درِ یک ظرف) الان شد خَیلــــی خوبه خیلی اَی خِـــدا بالای 20 باره دارم همین را نگاه میکنم خدا بخندونت خدا بیشتر بهت بده عاشقتممم من

ای جانم بازم مریم جان یک دست فیلم برداری و یک دست آشپزی حرفه ای اوووف تحسین میکنم شما را، اوووم بوش میاد چه قهوه خانه ای شده، آشپزی عزیزدلوم هم بینظیره آقاا یکهِ نامبر وانِ همه چی درست میکنه خداوکیلی بینظیره عاشقتمممم مو

ای جانم ضدبارون و جانشینی اووف چه محصولی هست با کیفیته و بینظیره خداروشکر. زیر سایه ی درخت روی چمن های بینظیر و پر از فراوانی و چه هوایی اووف خدایااا شکرت چقدر نعمت دادی خدا جون، آره منم عاشق این میسیلیوم ها هستم با شیر

ااقا مااا شاید باورتون نشه توی هر منطقه یک لبنیاتی هست و هر کدام شیر گاومیش میارن تنها جایی که گاومیش هست اینجاست توی خوزستان و الان همش شیر گاومیش میخرم واسه قهوه ام و واسه خوردن خیلی بینظیرتر شده یوهو

به به سفر و اینجوری هااا ای جانم چه آزادی چه رهایی چقدر خوبه چقدر خداروشکر میکنم چقدر خوردن توی سفر میچسبه خیلی بیشتر از هر وقتِ دیگه ای. نوش جانتون

عاشق این رهایی و تعریف و ذوق و شوقتون هستم خداروشکر. چه ظرف قشنگی هست که مایکی صبحانه اشو ریخت اوهو راستی چقدر مایکی را دوست دارم و تحسینش میکنم خیلی شاده و دوست داشتنی

به به چه موسیقی Eendo عاشق این هدایت های شما هستم مریم جان این موسیقی .. بزن برو برقص وسط

ای جانم دختر بچه ی نازی که بازی میکنه اون خانمی که یوگا کار میکنه و میرقصه ایول چه بادی میاد چه آسمون زیبایی فراوانی ابر فراوانی درخت های سرسبز فرواانی ماشین فراوانی آدم فراوانی چمن فراوانی زمین فراوانی لباس فراوانی حس خوب فراوانی فایل فراوانی پول فراوانی بچه فراوانی شادی و خنده ای جانم خداروشکر. این جانم این کوشولو چقدر زیبا موهاشو بسته خیلی دوست دارم .. هاها این بچه رفت با دوچرخه کمی که نه زیاد خجالت کشید و رفت ای جانم خدایا شکرت به خاطر IN GOD WE TRUST

ای جانم این سگ را ببین چه سگیه ماشاا.. سفید ِ خالخالی و چقدر مهربون هستند این خانم عزیز با سگشون قهوه ای و این آقای بینظیرو شاد و خندان االبته نباید فراموش کنم که همه چیز از باورهای شماست پس میخوام باورهای شما را تحسین کنم و این قانون را این خدا را به خاطر قواانین ثابت و بینظیرش خدایا شکرت.

خدای من چه عکس هایی چه تصاویری ای خدای من چقدر قشنگه اووف چه زیبایی مرحبا مرحبا به این رب

گرفتن عکس از این زیبایی ها مثل عبادت کردن خداست

مثل اینه که داری به خدا جون میگی من از ثروتم که بخشی این زمان و انرژی و موبایلم هست دارم استفاده میکنم و از این زیبایی های بی پایانت عکس میگیرم و تازه به اشتراک هم میذارم تا این زیباایی را آدم های بیشتریی ببینن و حالا فکرش را کن که انقدر باورهای مالی ات هم خوب باشه و عشق و علاقه ات هم باشی عکاسی دیگه بمب بمب این کارم مثل هر کار دیگه ای پتانسیل ثروتمند شدنِ شما را داره.

عاشقتونمممم استاد جونی پدر مریم جانی مایکی جونی محمد جونی الهه جونی دوستی جونی خدا جونی فرشته جونی ..