https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/11/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-11-07 06:23:212024-10-12 10:12:41سفر به دور آمریکا | قسمت 85
252نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و همراهان گرامیشون💓
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، و این بار زیبایی در رابطه در عشق ورزیدن و …
من با مطالعه این فایل برای هدایتم، به دنبال هدفی بودم که آیا محقق میشود یا نه.
موضوع سفرنامه و برخورد استاد و فرزندش با حیوانات و شرایط آن بعد چالشی بود که هدایت خواستم.همان ساعت زمانی برای مطالعه هدایت نداشتم. چند ساعت گذشت شرایطی بوجود آمد که با ماشین همسرم از کنار پیچ و خم های جاده ایی پر از تیغ و حصار گذشتم و رانندگی و …
در این زمان من اصلا بفکر ماشین نبودم برام مهم نبود ولی برای همسرم مهم بود که خش نیفته.
همسرم تکرار میکرد که از روی سنگهای کف جاده جوری حرکت کنم که باز ماشین ضربه بدی نخورد ولی من بفکر جاده های پر پیچ و خمی بودم که استاد عزیزم با چه شوقی ازش با موتور عبور کرد تا به خواسته دلش برسد. و این همه مطالعه روز قبلم بود و مانند یه راننده حرفه ایی به اطراف نگاه میکردم و خودم را جای استاد قرار میدادم تا ببینم چه چیزهای فراوانی برای شکر و لذت وجود دارد.
با یک تیر دو نشان زدم هم هدایت روز قبل و هم روز بعد،
و زندگی در اکنون و هم فکر چالش و هم گوش دادن به صدای مادرم و همسرم و آهنگ مورد علاقه ام(نیمکره ها در تعجب بودن) با دلی پراز عشق سوزآن.
ولی آرام و فکورانه برای رسیدن به سوال خودم.
روزم به پایان رسید و من در دنیایی درونم غرق فکر برای رسیدن به جوابم. نمیدانستم به روز قبل فکر کنم و از سفرنامه جواب بگیرم و یا به امروزم.
جمع بندی کردم
فهمیدم هرجای این عالم که باشی اگر خواسته ایی داشته باشی و کسی تورا بهم زند و در ذهنت چالشی بوجود آورد که تو را از هدفت دور کند فقط یک مسیر پر پیچ و خم خطرناک است که میخواهد شکستت دهد و کنار بکشی و مایوس شوی،
اما من که یاس را نمیفههم فقط میدانم که پیروزی حق است و من سرند شدم چون موفقم و پیروز .
اگر مانعی بخواهد من را از هدفم دور کند و اگر رفتار انسانی باشد که بقدری دخیل است که اگر نخواهد نمیشود ولی با خواستن من کوه جابجا میشود چه برسد به رفتار یک انسان که طبق روال زندگیش برخورد کرده و من میتوانم از آن بهره بگیرم که رشد کنم.
حیوانات ندای خیرخواهی و دوستی را میفهمند و من چطور میتوانم با یک چالش صبحگاهی و حرکت یک انسان به فکر بی افتم که روزم را خراب کنم و ایده های قشنگم را.
بجای منفی نگاه کردن، بال و پر به خواسته ام دآدم و گفتم این انسان آمده بود تا مرا برای رسیدن به خواسته ام مصمم تر کند نه اینکه من نجوایی یاس را در درونم بپرورم.
و ندای درونی ام با همه فکرها و حس کردن ها به من گفت:
ساده نگاه کن یک حیوان چه خوب
با یک انسان رابطه برقرار میکند و خوش است.
اگر روزی چالشی داشتی، ساده از کنارش رد شو و نتیجه را بخواه چون برایش ستون محکم از باور و شدن ها ساخته ای پس میشود میشود میشود.
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز وخانم شایسته عزیز ومایک عزیزوهمه همراهان سایت، فوقالعاده لذت بردم آرزو کردم من هم اونجا بودم خیلی احساسم خوب شد آرزو میکنم تو ایرانمونم یه همچین جایی ساخته بشه قلبم سرشار از شور صفا شد خداروشکر میکنم تواین مسیرهدایت شدم وجزو کسانی هستم که هدایت را باتمام وجودم خواستم وخداوند هم منو به زیباترین روش با قوانین وشما هم مدار وهم فرکانس کرد تابتونم نگرشمو در تمام موارد واتفاقات مثبت وزیبا کنم ومن هروز ودرتمام لحظه ها رو باورهام دارم کار میکنم وزندگیم بصورت بنیادین تعقیر کرده وخدارا سپاس گزارم که منو به سمت دستان خودش که شما عزیزان هستید هدایت کرد بازهم از شما وتلاشتون برای ترویج توحید واقعی تشکر می کنم وثروت بیشتر وشادی همیشگی وسلامتی براتون آرزومنم.
سلااااااااام استاد عزیزم 😍 سلااااام خانم شایسته مهربون 😘 الان این قسمت سفرنامه رو دیدم. واااااای که چقدر ذوق کردم از دیدنش 😊😊😊 چقدررررر با عشق به حیوونا غذا میدادین و صدای خنده های استاد تو گوش مونده و شوخیهایی که شما و خانم شایسته با حیوونا میکردین 😅 و چقدر زیبا در قالب غذا دادن به حیوونا ایمان فعال رو به ما گوشزد کردین، یعنی تو حرکت کن و ایمان داشته باش که نتیجه میگیری.❤ بهترینها و قشنگترین اتفاقات رو براتون از خدای مهربون میخوام و سپاسگزارشم که منو با شما اشنا کرد🙏در پناه الله یکتا باشید
وای خدایا شکرت،این آمریکای زیبای و عاشق و مهربان من همیشه لبخند به لبانم می آری،حیوانات هم اونجا آزادی دارن نیرومندترین قدم بزنن توی یه جنگل سبز و بزرگ دیگه توی قفس نیستن و چقدر هم زیبا هستن،یعنی این آهو های خوشگل با چشمهای درشت براق و مشکی رو هیچ جا ندیدم ،این گورخر های زیبا ،اصلا از آزادی انگار حیوانات هم میخندن معلومه چقدر حالشون خوبه و لذت میبرن ،مرسی آمریکای خوب ،مرسی که سرشار از عشق و صلح هستی نسبت به همه موجودات و کائنات و انسانها ،کشور ایده ها ی ناب و فرصت های ناب و زیبایی های فراوان
سلام به استاد و خانم شایسته عزیززززززززززززز و تمام دوستان بی نظیرم ?????
امروز درس بزرگی گرفتم امیدوارم بتونم بهش عمل کنم
یه ماه پیش من با شکرگزاری و نگاه کردن به فایل های سفر به دور امریکا به احساس شکرگزاری طولانی مدت رسیده بودم جوری که هر چی که اطرافم میدیدم برام مثل رویایی بود که بهش رسیدم خیلی خیلی زیبا بین تر شده بودم توی همون مدت بارها میشد به محض اینکه خواسته ی کوچولویی توی دلم ایجاد شد جهان خیلی زود اون خواسته رو وارد زندگیم میکرد بعد من هر روز بیشتر احساس شکرگزاری میکردم احساس خوشبختی و عشق میکردم
نمیدونم چطور از اون حال و هوا در اومدم اون احساس عشق. شکرگزاری از دلم رفت یه هفته پیش دوباره تصمیم گرفتم که شکرگزاری کنم و همون احساس دوباره تو‌خودم پیدا کنم اون یه هفته تصمیم گرفتم و هر شب نکته به نکته اتفاقات خوب نوشتم و شکرگزاری کردم خلاصه کنم هدفم این بود که به احساس برسم که در هر لحظه شکرگزار باشم و بادیدن یه اتفاق خوب کوچولو خیلی احساس خوب پیدا کنم و بخاطرش شکرگزار باشم ولی این احساس پیدا نکردم این یه هفته شکرگزاری تموم شد و دیشب بازم تصمیم گرفتم این شکرگزاری و ادامه بدم تا به اون احساس برسم همون دیشب یه درس بزرگی گرفتم فهمیدم چرا نمیتونم توی همین لحظه بخاطر اتفاق خوبی که داره میوفته احساس خوب داشته باشم و شکرگزاری کنم این پاشنه منه (کمالگرایی ) توی ذهنم اینه که هر موقع تونستم عالی شکرکزاری کنم تمام روزمو اونوقت قدم برمیدارم هر موقع تونستم یه کاری و عالی انجام بدم اونوقت میرم سراغش میخواستم با دیگران خیلی خیلی عالی رفتار کنم ولی این پاشنه ی اشیل نمیزاشت اینکارو بکنم یعنی میگفتم هر وقت تونستم خیلی عالی عالی بدون اشتباه با دیگران برخورد کنم اون موقع این کار میکنم و تا اون رو قدم برنمیدارم میخواستم قدم بردارم ولی اون پاشنه کاری میکرد نتونم این کارو بکنم کمال گرایی یادمه توی راهکار مسائلی شما یه متنی که خانم شایسته عزیز درباره چگونه کار مورد علاقمو پیدا کنم میخوندم میگفتن رسالت ماشاید توی این لحظه برداشتم یه قدم مثلا شکرگزاری کردن بخاطر چیزی که تو زندگیمون
گوش دادن یه فایل یا حتی انجام ندادن یه کار شاید اون کار خیلی کوچولو باشه ولی تا وقتی اون قدم برنداریم نمیتونیم بریم قدم های بعدی نسترن رسالت تو همین لحظه قدمی هست که بهم گفته میشه برداری تا وقتی این قدم برنداری به قدم بعدی هدایت نمیشی می‌دونی در هر لحظه کاری بهت گفته میشه که انجامش بدی و تو با این فکر که نه این کار اشتباهه اون قدم و برنمیداری کاری که همین لحظه بهت الهام میشه که انجامش بدی درست ترین کاری که تو میتونی همین لحظه انجامش بدی برای اینکه نشونه بهم بده در مود این موضوع کلیلک کردم روی نشانه ای به من بده و این فایل وارد برام تک تک جزئیاتشو داشتم نگاه میکردم که نشانه ای پیدا کنم بعدتوی متن سفرنامه در مورد تکامل خوندم و یه حسی بهم گفت این موضوع رو بنویسم و دیدگاه بزارم
خدارو واقعا سپاس گزارم که من وبا این خانواده اشنا کرد همین یکم پیش که داشتم متن این قسمت میخوندم یه لحظه گفتم ببین ما مثل خانواده ای هستیم که هر کدوم توانایی های فوقالعاده داریم و داریم کنار هم از زندگیمون لذت میبریم
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیززززززززززززز خیلی خیلی ممنونم بابت این سفر به دور امریکا من با این سفر به دور امریکا زیرو رو شدم سپاس گزارم بابت این همه زیبایی که باهاشون به اشتراک میزارین
وایی سلاممم استادد جان مریمم جان باحال مایکی جون و همه ی همسفرهای بینظیر مننن
وای که چقدرر دیدن این قسمت بعد از 2،3 هفته و الان از کافه برگشتن چقدرررر حالللل داددد خیلییی واقعاا، چقدرر این حیوانات با خودشون در صلحن چقدرر شماا با خودتون در صلحید که همه ی این موجودات دوست داشتنی را در صلح میبینید با خودتون ممنونمممم، ممنونم به خاطر همه چیز ممنونم به خاطر تهیه ی این قسمت شگفت انگیز |
” هدایت شدم ” به دیدن این قسمت و خواندن دقیقا این نظر به خاطر همین به جای یک نظر جدید زیر این فایل خدای درونم را حس کردم که بهتره زیر این کامنتی بذارم که یک حس هایی منم توی این مورد احتمالا دارم.
حالا داستانی که من ساعت 7 عصر نوشتم را اینجایی که اصلا نمیدونستم هدایت میشم، پیست میکنم و بعد: ”
بسم الله الرحمن الرحیم
فقط کافیه قلم را بردارم و شروع به نوشتن از داشته هام کنم و به خاطر تک تکشون از خدای بینظیرم سپاس گزار باشم.
خدایا شادتر و سپاس گزارتر از همیشه هستم به خاطر اینکه یک روز عالی دیگه بهم فرصت زندگی کردن بهم دادی
خدایا ممنونم به خاطر وجود ارزشمندم و به خاطر انتخابم و به خاطر تصمیم و به خاطر تعهد مقدسم برای داشتن سبک شخصی زندگی
سپاس گزارممم سپاس گزارمم سپاس گزارمم
سپاس گزارم برای اینکه بخوام کاری را انجام بدم نیازی به تایید و تحسین و تشویق بیرون از خودم را ندارم ولی نیاز دارم تو بهم آرامش بدی
خدایااا شکرتت شکرتت شکرتت و ممنونم و سپاس گزارم و شادتر از همیشه هستم به خاطر ” سپاس گزار ” بودنم و سعی و تلاشی که برای سپاس گزارتر شدنم میکنم و ممنونم برای تضادی که امروز داشتم سپاس گزاری صبحی که حالا بعد از 10-12 ساعت نشستم و دارم انجامش میدمو این تضاد بهم گفت که چه اتفاقی برای خودم و سبک شخصی و احساسم میافته … خیلیی خوببب بود خیلییی
واقعااا نمیخوامش روزی را که نشینمم و حداقل 2 ساعت با تمرکز روی داشته هاامم و خواسته هام و رویاهام و باورهاممم | واقعیت زندگی زیبام| با تو خدای درونم بهترین دوستم حرف نزنم و در موردشون باهات صحبت نکنم و در مورد احساسم نخوام بگم … واقعاا سخت میشه زندگیم . واقعا همین 10 ساعته فهمیدم که سپاس گزاری واقعاااا حالااا شده جزییی از وجود مقدس و سبک شخصی مقدس و ارزشمندم که وقتی انجامش میدم، حداقل یکبار با تمرکز در اول صبح به عنوان اولین کارر ذهنی و فیزیکی(نوشتن) و آخرین کار ذهنی قبل خواب اون موقع اون روزمم واقعاا بینظیرتر و واقعی تر میشه چه کلمه ای مناسب تر؟
فکر کنم شادترر مناسب تره
اون روز بیشتر و عمیق تر در احساس خوب هستم
خدایاااا شکرت به خاطر این اتفاقی که توی روز 29ام از تعهد سپاس گزارانه ام میگذره اتفاق افتاد و به راستی که هر اتفاقی بیافته به نفع منه به نفع منه .. خدایاا شکرتت خدایااا شکرتت خدایاا شکرت
حالا دارم احساسی را که همیشه اول صبح داشتم حالا احساسش میکنم و این خیلی خوبه که من با تمرکزی در زمان خیلی کم میتونم به بالاترین فرکانس برسم. این خیلیی خوبه ”
+
هدایت خدا بینظیره محمد، نه؟!
راستش امشب ساعت 8 مادرم و 2 خواهر عزیزم را دعوت کردم به کافه برای یک شام مفصل به عنوان یک هدیه ارزشمند برای روز | مادر | خب شیفت کافه ی من از ساعت 11 صبح بود تا 6 بعدازظهر وقتی اومدم خونه توی مسیر داشتم همش به خودم میگفتم در مورد همین سپاس گزاری کاری که بایستی و بهتر بود انجامش میدادم و اون تنبلی اول صبح را میذاشتم کنار اما این انجام ندادن هم بازم باور دارم که سناریوی خدا برای من و کل جهان هستی کامل ترین و بی نقص ترین و هدفمندترین | Okay
و اگر این اتفاق نمی افتاد قطعا منم به این پیام و دوباره به این فکر نمیکردم که واقعا حالا سپاس گزاری شده جزیی از وجود مقدس من همون چیزی که بهتره باشه.
خلاصه
اول بگمم واقعاا خیلیی خوشحال تر و سپاس گزارتر از همیشه هستم
امروز خداروشکر که خیلی درس مهم تری را گرفتم منم مثل شما هم پاره ی ارزشمندم ” نسرین جان ” عشق من
خب شروع کردم به نوشتن همون چیزی که بالا Paste کردم و تا ساعت 8 ادامه دادم و بهتر بود میومدم کافه تا پذیرای مادر و خواهرهای گلم باشم قرار شد یک سر بهشون بزنم و بعد برم GYM
اومدم کافه تا ببینم کم و کسری چیزی ندارن با اینکه به هم پاره های ارزشمندم دوستای گلم هم گفته بودم که مادر جان میاد .. که بعدش برم امااا چناننن کافههه از قضا شلوغ بودددد که حسم همون لحظه گفت احساس بهترم اینه که بموننم اینجا و به تیمم کمک کنم و کمک کنم تا همه ی کارها به لطف و دست من بهتر و سریع تر شادوارانه تر انجام بشه به جای رفتن به باشگاه … این شد که ساعت 12 شب برگشتم خونه( 4 ساعت بعد ) همین 50 دقیقه پیش و اومدم که دوباره ادامه ی سپاس گزاری را بنویسم خب عادت دارم یک موسیقی به انتخاب خدای درونم هم گوش بدم تا بیشتر حسش کنم این بالاترین فرکانس را ..
رفتم پوشه ی f پی سی یک دفعه چشمم خورد به این قسمت!
سوال: من اینو دیدم؟!! فکر نکنم بذار ببینمش ( راستش قبل از دیدن این پوشه دقیقا وقتی که کاپشنم را دراوردم تا راحت تر باشم دوست داشتم یک فیلم ببینم خیلیی وقته فیلمی ندیده بودم آخه )
شروع شد ..
سلام بچه های سفر به دور آمریکا .. بازم : هدایت : بازم : در صلح بودن : بازم نشان از فراوانی : نشان از ثروت : : نشان از خلاقیت : نشان از استقلال و آزادی مالی و زمانی و مکانی : تکنولوژی : : نشان از یک رابطه ی عالییییی و بینظیر با خودت و خدای خودت که تنها منبع همه ی چیزهای عالیی و مثبت و همینطور که این رابطه عالیی هستش حالا رابطه ی تو با همسر و دوست و فرزند هم عالییی خواهد بود، مثل الان : بازم احساس عالییی و نه خوب : بازم خدااا و خداا و ظهور خداااا و خندهه و شادی و عشق و مهربانی و معرفت و صفا و سخاوتمندی .. چی بگم آخه؟
اومدم که برم و بزنم قسمت 86 را دانلود کنم اما باز اولین کامنت را خواندم: و چشمم رفت دقیقا به این سمت و حال ااین نظر و حالا تکامل من و احساس بهتر
خدایاااااا شکرتتت خدایااا شکرتت خدایاا شکرت
چی میتونم بگم؟!هوم
شکرتت خداجونم خداجونم شکرت خداجونم شکرت و سپاس گزارمم سپاس گزارم که سپاس گزارم ببارهااا و بارهاا سپاس کزارمم و ممنونم به هخاطر همه ی نعمت های بینظیری که به من عطل کردی خدای رزاق و روزی رسانم.
سلام دوستان عزیز، استاد گرامی و مریم خانم فیلمبردار
فایل که شروع شد و مریم خانم گفت که نتونسته از اون جا فیلمی تهیه کنه کلی حسرت خوردم و استپ کردم و فقط عکسها رو دیدم ولی ته دلم میخواست که از نزدیک باشه این فیلم و وقتی خانم شایسته گفت که دوباره هدایت شدیم کلی ذوق کردم ?????
وقتی رفتید وارد پارک شدید و اون حیوان‌ها به شما می چسبیدن من مثل چی می خندیدم خدا رو شکر که تو خونه تنها بودم وگرنه به من انگ دیونگی می زدند. ????
اینقدر تصاویر جذاب و دیدنی و برخی مواقع ترسناک بود که من مثل اینکه الان داخل ماشین هستم هم میترسیدم گاهی و هم حال میکردم. ????
اون زرافه که خیلی باحال بود با اون قد بلندش. خدایا چی آفریدی بنازم قدرتت رو ???
اون حیون زبون دراز هم خیلی با حال بود و خنده های همراه با ترس ولذت استاد هم خیلی زیبا بود. به خدا انگار که من هم داخل ماشین بودم و کل لحظات رو با هاتون لمس کردم و حس کردم، همه اون ترسها و خنده ها تون همه چیز.
حتی من می تونستم پرزهای روی زبون اون حیوانات رو هم لمس کنم که خیلی زیبا بود. آخه من به حیوانات غذا دادم و اون پرز رو زبونشون باحاله.
قسمت جالب ماجرا زمانی بود که خانم فیلمبردار میخاست تجربه غذا دادن به اون حیوانات رو تجربه کنه، چنان جیغ لذت بخشی زد که من فهمیدم چه حالی داره. ????
از همه مهمتر این درس استاد بود که دیگه همچین موقعیتی گیرت نمیاد و باید بر ترسهات غلبه کنی و لذت ببری. ????
در کل خانم شایسته عزیز و استاد گرامی کلی خندیدم از ته دل و کلی ترسیدم با لذت.
بوی خدا را در زمین این کره خاکی زیبا حس میکنم صبح که ازخواب بیدارمی شم همان لحظه درنفسهایم درذهنم درچشمهایم درراه رفتنم و درافکارم .در همان حال دستهام رو به بالامی برم و داشتنش رو شکر می کنم وبه خدا میگم خدا جون خیلی خوبی خیلی دوستت دارم خودت خوشگل وزیبایی که این قدر زیبایی آفریدی که ما هم لذت ببریم .وقتی ازخونه بیرون میام هوای بیشتر وپاکیزه تری به مشامم میرسه ونعمتهای بی شمارتری رو با چشمهام می بینم وبیشترخداراشکر میگم.من توی سپاسگزاری از خداوند خسیس نیستم ودرهرلحظه وهرجایی فرق نمی کنه که کجا باشم اورا سپاسگزارم وباهاش با عشق وتمام روح وجسمم حرف می زنم.
وقتی با خانواده ام فرزندان وهمسر وپدرومادروخواهر وبرادرانم هستم با حس زیبای دیگری خداوند راممنونم.فکر میکنم حس شکرگزاری ازهرنعمتی بادیگری برای ما انسانها فرق میکنه.وازاین بابت خیلی خوشحالم که میتونم وجود قدرتی ورای قدرتهای دیگر رو که خداست حس کنم وشکرگذاری زیباوعالیترین مقوله زندگی انسانهاست.وآقای عباس منش همه اینهارا مدیون شما هستم
فعلا که اینترنت قطع است ؛ تصمیم گرفتم همه فایلها را مرور کنم که هیچ؛ تصمیم گرفتم هر روز برای خودم نشانه ای را از فایلها در نظر بگیرم و رندوم انتخاب کرده و نگاه کنم ؛ این فایل آمد ؛ چقدر کلمه ایمان فعال که استاد می گفتند مرا به فکر فرو برد؛ در حال خودشان بودند ولی گفتم این مسائل رفته توی رگ و خون استاد و خانواده و با خودم فکر کردم مایک عزیزم الان توی مدرسه جدیدش؛ با دیدگاه های متفاوت افراد روبرو می شود یعنی طرز رفتار و نگاهش چطوری میشود ؛ امید دارم مصاحبه ای با مایک داشته باشند استاد گرامی ؛ با درست شدن اینترنت آنها را ببینم.
وقتی این مکان بسیار زیبا را دیدم اولین حسی که داشتم این بود که خدا عجب خلقتهایی دارد چقدر خلاق است ؛ واقعا کار کسی جز خدا نمی تونه باشه که این همه حیوان از همه مدل را خلق کرده است که همه آنها هم زیبا هستند با هر شکلی و هر قیافه ای که هستند زیبا هستند ، چقدر همه چیز در نظم خودش است و هر چیزی داری آزادانه انجام میشود .
دیگر چیزی که خیلی برایم جلب توجه کرد این بود که این کشور هم خیلی زیباست هم همه جا آزادی است ؛ یعنی همان چیزی که استاد همیشه خواسته اند آزاد بودن . یعنی همه چیز امکان دارد ولی روی ایمان فعال خود کار کنیم .
مناظر همه زیبا بود و آسمان آبی و صاف و خیلی خیلی زیبا درختانی پر و انبوه وزیبا .
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و همراهان گرامیشون💓
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، و این بار زیبایی در رابطه در عشق ورزیدن و …
من با مطالعه این فایل برای هدایتم، به دنبال هدفی بودم که آیا محقق میشود یا نه.
موضوع سفرنامه و برخورد استاد و فرزندش با حیوانات و شرایط آن بعد چالشی بود که هدایت خواستم.همان ساعت زمانی برای مطالعه هدایت نداشتم. چند ساعت گذشت شرایطی بوجود آمد که با ماشین همسرم از کنار پیچ و خم های جاده ایی پر از تیغ و حصار گذشتم و رانندگی و …
در این زمان من اصلا بفکر ماشین نبودم برام مهم نبود ولی برای همسرم مهم بود که خش نیفته.
همسرم تکرار میکرد که از روی سنگهای کف جاده جوری حرکت کنم که باز ماشین ضربه بدی نخورد ولی من بفکر جاده های پر پیچ و خمی بودم که استاد عزیزم با چه شوقی ازش با موتور عبور کرد تا به خواسته دلش برسد. و این همه مطالعه روز قبلم بود و مانند یه راننده حرفه ایی به اطراف نگاه میکردم و خودم را جای استاد قرار میدادم تا ببینم چه چیزهای فراوانی برای شکر و لذت وجود دارد.
با یک تیر دو نشان زدم هم هدایت روز قبل و هم روز بعد،
و زندگی در اکنون و هم فکر چالش و هم گوش دادن به صدای مادرم و همسرم و آهنگ مورد علاقه ام(نیمکره ها در تعجب بودن) با دلی پراز عشق سوزآن.
ولی آرام و فکورانه برای رسیدن به سوال خودم.
روزم به پایان رسید و من در دنیایی درونم غرق فکر برای رسیدن به جوابم. نمیدانستم به روز قبل فکر کنم و از سفرنامه جواب بگیرم و یا به امروزم.
جمع بندی کردم
فهمیدم هرجای این عالم که باشی اگر خواسته ایی داشته باشی و کسی تورا بهم زند و در ذهنت چالشی بوجود آورد که تو را از هدفت دور کند فقط یک مسیر پر پیچ و خم خطرناک است که میخواهد شکستت دهد و کنار بکشی و مایوس شوی،
اما من که یاس را نمیفههم فقط میدانم که پیروزی حق است و من سرند شدم چون موفقم و پیروز .
اگر مانعی بخواهد من را از هدفم دور کند و اگر رفتار انسانی باشد که بقدری دخیل است که اگر نخواهد نمیشود ولی با خواستن من کوه جابجا میشود چه برسد به رفتار یک انسان که طبق روال زندگیش برخورد کرده و من میتوانم از آن بهره بگیرم که رشد کنم.
حیوانات ندای خیرخواهی و دوستی را میفهمند و من چطور میتوانم با یک چالش صبحگاهی و حرکت یک انسان به فکر بی افتم که روزم را خراب کنم و ایده های قشنگم را.
بجای منفی نگاه کردن، بال و پر به خواسته ام دآدم و گفتم این انسان آمده بود تا مرا برای رسیدن به خواسته ام مصمم تر کند نه اینکه من نجوایی یاس را در درونم بپرورم.
و ندای درونی ام با همه فکرها و حس کردن ها به من گفت:
ساده نگاه کن یک حیوان چه خوب
با یک انسان رابطه برقرار میکند و خوش است.
اگر روزی چالشی داشتی، ساده از کنارش رد شو و نتیجه را بخواه چون برایش ستون محکم از باور و شدن ها ساخته ای پس میشود میشود میشود.
شکر خدای مهربانم که تفکر را به انسان دآد تا رشد.
پیروز و سربلند باشید😊
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز وخانم شایسته عزیز ومایک عزیزوهمه همراهان سایت، فوقالعاده لذت بردم آرزو کردم من هم اونجا بودم خیلی احساسم خوب شد آرزو میکنم تو ایرانمونم یه همچین جایی ساخته بشه قلبم سرشار از شور صفا شد خداروشکر میکنم تواین مسیرهدایت شدم وجزو کسانی هستم که هدایت را باتمام وجودم خواستم وخداوند هم منو به زیباترین روش با قوانین وشما هم مدار وهم فرکانس کرد تابتونم نگرشمو در تمام موارد واتفاقات مثبت وزیبا کنم ومن هروز ودرتمام لحظه ها رو باورهام دارم کار میکنم وزندگیم بصورت بنیادین تعقیر کرده وخدارا سپاس گزارم که منو به سمت دستان خودش که شما عزیزان هستید هدایت کرد بازهم از شما وتلاشتون برای ترویج توحید واقعی تشکر می کنم وثروت بیشتر وشادی همیشگی وسلامتی براتون آرزومنم.
سلااااااااام استاد عزیزم 😍 سلااااام خانم شایسته مهربون 😘 الان این قسمت سفرنامه رو دیدم. واااااای که چقدر ذوق کردم از دیدنش 😊😊😊 چقدررررر با عشق به حیوونا غذا میدادین و صدای خنده های استاد تو گوش مونده و شوخیهایی که شما و خانم شایسته با حیوونا میکردین 😅 و چقدر زیبا در قالب غذا دادن به حیوونا ایمان فعال رو به ما گوشزد کردین، یعنی تو حرکت کن و ایمان داشته باش که نتیجه میگیری.❤ بهترینها و قشنگترین اتفاقات رو براتون از خدای مهربون میخوام و سپاسگزارشم که منو با شما اشنا کرد🙏در پناه الله یکتا باشید
به نام خدای عشق و زیبایی
وای خدایا شکرت،این آمریکای زیبای و عاشق و مهربان من همیشه لبخند به لبانم می آری،حیوانات هم اونجا آزادی دارن نیرومندترین قدم بزنن توی یه جنگل سبز و بزرگ دیگه توی قفس نیستن و چقدر هم زیبا هستن،یعنی این آهو های خوشگل با چشمهای درشت براق و مشکی رو هیچ جا ندیدم ،این گورخر های زیبا ،اصلا از آزادی انگار حیوانات هم میخندن معلومه چقدر حالشون خوبه و لذت میبرن ،مرسی آمریکای خوب ،مرسی که سرشار از عشق و صلح هستی نسبت به همه موجودات و کائنات و انسانها ،کشور ایده ها ی ناب و فرصت های ناب و زیبایی های فراوان
سپاس بیکران✌💍💍💍💎💎💎💎✌✌✌✌✌💌💌💌💌💌💌💌🍻🍻🍻🍻🍻🍻💞💞💞💞💞💞🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌈🌈🌈🌈
باسلام ودرود خدمت استاد عزیزم سید جونم وخانم شایسته گل واقعا زیبا بود همه چی خداروشکرمث همیشه عالی وپراز انرژی خداروشکر میکنم بابت همچین جاهای بسیار زیبا ودیدنی واقعا عالین حال کردم چقد خندیدم وکلی انرژی گرفتم وشاد شدم وچقد دوستان زیبا وباحوصله وچقدر مفید کامنت گذاشتن ای ول دم همه گرم مرسی استاد جونم تشکرمرسی که هستید😋😊😊😊😊😊😊😊🙄🙄درود درود 🤗🤗🤗🤗🤗🙂🙂🙂🙂☺☺☺
سلام به استاد و خانم شایسته عزیززززززززززززز و تمام دوستان بی نظیرم ?????
امروز درس بزرگی گرفتم امیدوارم بتونم بهش عمل کنم
یه ماه پیش من با شکرگزاری و نگاه کردن به فایل های سفر به دور امریکا به احساس شکرگزاری طولانی مدت رسیده بودم جوری که هر چی که اطرافم میدیدم برام مثل رویایی بود که بهش رسیدم خیلی خیلی زیبا بین تر شده بودم توی همون مدت بارها میشد به محض اینکه خواسته ی کوچولویی توی دلم ایجاد شد جهان خیلی زود اون خواسته رو وارد زندگیم میکرد بعد من هر روز بیشتر احساس شکرگزاری میکردم احساس خوشبختی و عشق میکردم
نمیدونم چطور از اون حال و هوا در اومدم اون احساس عشق. شکرگزاری از دلم رفت یه هفته پیش دوباره تصمیم گرفتم که شکرگزاری کنم و همون احساس دوباره تو‌خودم پیدا کنم اون یه هفته تصمیم گرفتم و هر شب نکته به نکته اتفاقات خوب نوشتم و شکرگزاری کردم خلاصه کنم هدفم این بود که به احساس برسم که در هر لحظه شکرگزار باشم و بادیدن یه اتفاق خوب کوچولو خیلی احساس خوب پیدا کنم و بخاطرش شکرگزار باشم ولی این احساس پیدا نکردم این یه هفته شکرگزاری تموم شد و دیشب بازم تصمیم گرفتم این شکرگزاری و ادامه بدم تا به اون احساس برسم همون دیشب یه درس بزرگی گرفتم فهمیدم چرا نمیتونم توی همین لحظه بخاطر اتفاق خوبی که داره میوفته احساس خوب داشته باشم و شکرگزاری کنم این پاشنه منه (کمالگرایی ) توی ذهنم اینه که هر موقع تونستم عالی شکرکزاری کنم تمام روزمو اونوقت قدم برمیدارم هر موقع تونستم یه کاری و عالی انجام بدم اونوقت میرم سراغش میخواستم با دیگران خیلی خیلی عالی رفتار کنم ولی این پاشنه ی اشیل نمیزاشت اینکارو بکنم یعنی میگفتم هر وقت تونستم خیلی عالی عالی بدون اشتباه با دیگران برخورد کنم اون موقع این کار میکنم و تا اون رو قدم برنمیدارم میخواستم قدم بردارم ولی اون پاشنه کاری میکرد نتونم این کارو بکنم کمال گرایی یادمه توی راهکار مسائلی شما یه متنی که خانم شایسته عزیز درباره چگونه کار مورد علاقمو پیدا کنم میخوندم میگفتن رسالت ماشاید توی این لحظه برداشتم یه قدم مثلا شکرگزاری کردن بخاطر چیزی که تو زندگیمون
گوش دادن یه فایل یا حتی انجام ندادن یه کار شاید اون کار خیلی کوچولو باشه ولی تا وقتی اون قدم برنداریم نمیتونیم بریم قدم های بعدی نسترن رسالت تو همین لحظه قدمی هست که بهم گفته میشه برداری تا وقتی این قدم برنداری به قدم بعدی هدایت نمیشی می‌دونی در هر لحظه کاری بهت گفته میشه که انجامش بدی و تو با این فکر که نه این کار اشتباهه اون قدم و برنمیداری کاری که همین لحظه بهت الهام میشه که انجامش بدی درست ترین کاری که تو میتونی همین لحظه انجامش بدی برای اینکه نشونه بهم بده در مود این موضوع کلیلک کردم روی نشانه ای به من بده و این فایل وارد برام تک تک جزئیاتشو داشتم نگاه میکردم که نشانه ای پیدا کنم بعدتوی متن سفرنامه در مورد تکامل خوندم و یه حسی بهم گفت این موضوع رو بنویسم و دیدگاه بزارم
خدارو واقعا سپاس گزارم که من وبا این خانواده اشنا کرد همین یکم پیش که داشتم متن این قسمت میخوندم یه لحظه گفتم ببین ما مثل خانواده ای هستیم که هر کدوم توانایی های فوقالعاده داریم و داریم کنار هم از زندگیمون لذت میبریم
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیززززززززززززز خیلی خیلی ممنونم بابت این سفر به دور امریکا من با این سفر به دور امریکا زیرو رو شدم سپاس گزارم بابت این همه زیبایی که باهاشون به اشتراک میزارین
وایی سلاممم استادد جان مریمم جان باحال مایکی جون و همه ی همسفرهای بینظیر مننن
وای که چقدرر دیدن این قسمت بعد از 2،3 هفته و الان از کافه برگشتن چقدرررر حالللل داددد خیلییی واقعاا، چقدرر این حیوانات با خودشون در صلحن چقدرر شماا با خودتون در صلحید که همه ی این موجودات دوست داشتنی را در صلح میبینید با خودتون ممنونمممم، ممنونم به خاطر همه چیز ممنونم به خاطر تهیه ی این قسمت شگفت انگیز |
” هدایت شدم ” به دیدن این قسمت و خواندن دقیقا این نظر به خاطر همین به جای یک نظر جدید زیر این فایل خدای درونم را حس کردم که بهتره زیر این کامنتی بذارم که یک حس هایی منم توی این مورد احتمالا دارم.
حالا داستانی که من ساعت 7 عصر نوشتم را اینجایی که اصلا نمیدونستم هدایت میشم، پیست میکنم و بعد: ”
بسم الله الرحمن الرحیم
فقط کافیه قلم را بردارم و شروع به نوشتن از داشته هام کنم و به خاطر تک تکشون از خدای بینظیرم سپاس گزار باشم.
خدایا شادتر و سپاس گزارتر از همیشه هستم به خاطر اینکه یک روز عالی دیگه بهم فرصت زندگی کردن بهم دادی
خدایا ممنونم به خاطر وجود ارزشمندم و به خاطر انتخابم و به خاطر تصمیم و به خاطر تعهد مقدسم برای داشتن سبک شخصی زندگی
سپاس گزارممم سپاس گزارمم سپاس گزارمم
سپاس گزارم برای اینکه بخوام کاری را انجام بدم نیازی به تایید و تحسین و تشویق بیرون از خودم را ندارم ولی نیاز دارم تو بهم آرامش بدی
خدایااا شکرتت شکرتت شکرتت و ممنونم و سپاس گزارم و شادتر از همیشه هستم به خاطر ” سپاس گزار ” بودنم و سعی و تلاشی که برای سپاس گزارتر شدنم میکنم و ممنونم برای تضادی که امروز داشتم سپاس گزاری صبحی که حالا بعد از 10-12 ساعت نشستم و دارم انجامش میدمو این تضاد بهم گفت که چه اتفاقی برای خودم و سبک شخصی و احساسم میافته … خیلیی خوببب بود خیلییی
واقعااا نمیخوامش روزی را که نشینمم و حداقل 2 ساعت با تمرکز روی داشته هاامم و خواسته هام و رویاهام و باورهاممم | واقعیت زندگی زیبام| با تو خدای درونم بهترین دوستم حرف نزنم و در موردشون باهات صحبت نکنم و در مورد احساسم نخوام بگم … واقعاا سخت میشه زندگیم . واقعا همین 10 ساعته فهمیدم که سپاس گزاری واقعاااا حالااا شده جزییی از وجود مقدس و سبک شخصی مقدس و ارزشمندم که وقتی انجامش میدم، حداقل یکبار با تمرکز در اول صبح به عنوان اولین کارر ذهنی و فیزیکی(نوشتن) و آخرین کار ذهنی قبل خواب اون موقع اون روزمم واقعاا بینظیرتر و واقعی تر میشه چه کلمه ای مناسب تر؟
فکر کنم شادترر مناسب تره
اون روز بیشتر و عمیق تر در احساس خوب هستم
خدایاااا شکرت به خاطر این اتفاقی که توی روز 29ام از تعهد سپاس گزارانه ام میگذره اتفاق افتاد و به راستی که هر اتفاقی بیافته به نفع منه به نفع منه .. خدایاا شکرتت خدایااا شکرتت خدایاا شکرت
حالا دارم احساسی را که همیشه اول صبح داشتم حالا احساسش میکنم و این خیلی خوبه که من با تمرکزی در زمان خیلی کم میتونم به بالاترین فرکانس برسم. این خیلیی خوبه ”
+
هدایت خدا بینظیره محمد، نه؟!
راستش امشب ساعت 8 مادرم و 2 خواهر عزیزم را دعوت کردم به کافه برای یک شام مفصل به عنوان یک هدیه ارزشمند برای روز | مادر | خب شیفت کافه ی من از ساعت 11 صبح بود تا 6 بعدازظهر وقتی اومدم خونه توی مسیر داشتم همش به خودم میگفتم در مورد همین سپاس گزاری کاری که بایستی و بهتر بود انجامش میدادم و اون تنبلی اول صبح را میذاشتم کنار اما این انجام ندادن هم بازم باور دارم که سناریوی خدا برای من و کل جهان هستی کامل ترین و بی نقص ترین و هدفمندترین | Okay
و اگر این اتفاق نمی افتاد قطعا منم به این پیام و دوباره به این فکر نمیکردم که واقعا حالا سپاس گزاری شده جزیی از وجود مقدس من همون چیزی که بهتره باشه.
خلاصه
اول بگمم واقعاا خیلیی خوشحال تر و سپاس گزارتر از همیشه هستم
امروز خداروشکر که خیلی درس مهم تری را گرفتم منم مثل شما هم پاره ی ارزشمندم ” نسرین جان ” عشق من
خب شروع کردم به نوشتن همون چیزی که بالا Paste کردم و تا ساعت 8 ادامه دادم و بهتر بود میومدم کافه تا پذیرای مادر و خواهرهای گلم باشم قرار شد یک سر بهشون بزنم و بعد برم GYM
اومدم کافه تا ببینم کم و کسری چیزی ندارن با اینکه به هم پاره های ارزشمندم دوستای گلم هم گفته بودم که مادر جان میاد .. که بعدش برم امااا چناننن کافههه از قضا شلوغ بودددد که حسم همون لحظه گفت احساس بهترم اینه که بموننم اینجا و به تیمم کمک کنم و کمک کنم تا همه ی کارها به لطف و دست من بهتر و سریع تر شادوارانه تر انجام بشه به جای رفتن به باشگاه … این شد که ساعت 12 شب برگشتم خونه( 4 ساعت بعد ) همین 50 دقیقه پیش و اومدم که دوباره ادامه ی سپاس گزاری را بنویسم خب عادت دارم یک موسیقی به انتخاب خدای درونم هم گوش بدم تا بیشتر حسش کنم این بالاترین فرکانس را ..
رفتم پوشه ی f پی سی یک دفعه چشمم خورد به این قسمت!
سوال: من اینو دیدم؟!! فکر نکنم بذار ببینمش ( راستش قبل از دیدن این پوشه دقیقا وقتی که کاپشنم را دراوردم تا راحت تر باشم دوست داشتم یک فیلم ببینم خیلیی وقته فیلمی ندیده بودم آخه )
شروع شد ..
سلام بچه های سفر به دور آمریکا .. بازم : هدایت : بازم : در صلح بودن : بازم نشان از فراوانی : نشان از ثروت : : نشان از خلاقیت : نشان از استقلال و آزادی مالی و زمانی و مکانی : تکنولوژی : : نشان از یک رابطه ی عالییییی و بینظیر با خودت و خدای خودت که تنها منبع همه ی چیزهای عالیی و مثبت و همینطور که این رابطه عالیی هستش حالا رابطه ی تو با همسر و دوست و فرزند هم عالییی خواهد بود، مثل الان : بازم احساس عالییی و نه خوب : بازم خدااا و خداا و ظهور خداااا و خندهه و شادی و عشق و مهربانی و معرفت و صفا و سخاوتمندی .. چی بگم آخه؟
اومدم که برم و بزنم قسمت 86 را دانلود کنم اما باز اولین کامنت را خواندم: و چشمم رفت دقیقا به این سمت و حال ااین نظر و حالا تکامل من و احساس بهتر
خدایاااااا شکرتتت خدایااا شکرتت خدایاا شکرت
چی میتونم بگم؟!هوم
شکرتت خداجونم خداجونم شکرت خداجونم شکرت و سپاس گزارمم سپاس گزارم که سپاس گزارم ببارهااا و بارهاا سپاس کزارمم و ممنونم به هخاطر همه ی نعمت های بینظیری که به من عطل کردی خدای رزاق و روزی رسانم.
دوستون دارممممم
خدایا شکرتت
سلام دوستان عزیز، استاد گرامی و مریم خانم فیلمبردار
فایل که شروع شد و مریم خانم گفت که نتونسته از اون جا فیلمی تهیه کنه کلی حسرت خوردم و استپ کردم و فقط عکسها رو دیدم ولی ته دلم میخواست که از نزدیک باشه این فیلم و وقتی خانم شایسته گفت که دوباره هدایت شدیم کلی ذوق کردم ?????
وقتی رفتید وارد پارک شدید و اون حیوان‌ها به شما می چسبیدن من مثل چی می خندیدم خدا رو شکر که تو خونه تنها بودم وگرنه به من انگ دیونگی می زدند. ????
اینقدر تصاویر جذاب و دیدنی و برخی مواقع ترسناک بود که من مثل اینکه الان داخل ماشین هستم هم میترسیدم گاهی و هم حال میکردم. ????
اون زرافه که خیلی باحال بود با اون قد بلندش. خدایا چی آفریدی بنازم قدرتت رو ???
اون حیون زبون دراز هم خیلی با حال بود و خنده های همراه با ترس ولذت استاد هم خیلی زیبا بود. به خدا انگار که من هم داخل ماشین بودم و کل لحظات رو با هاتون لمس کردم و حس کردم، همه اون ترسها و خنده ها تون همه چیز.
حتی من می تونستم پرزهای روی زبون اون حیوانات رو هم لمس کنم که خیلی زیبا بود. آخه من به حیوانات غذا دادم و اون پرز رو زبونشون باحاله.
قسمت جالب ماجرا زمانی بود که خانم فیلمبردار میخاست تجربه غذا دادن به اون حیوانات رو تجربه کنه، چنان جیغ لذت بخشی زد که من فهمیدم چه حالی داره. ????
از همه مهمتر این درس استاد بود که دیگه همچین موقعیتی گیرت نمیاد و باید بر ترسهات غلبه کنی و لذت ببری. ????
در کل خانم شایسته عزیز و استاد گرامی کلی خندیدم از ته دل و کلی ترسیدم با لذت.
خیلی خیلی ممنون از شما
????????????????????????????
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
بوی خدا را در زمین این کره خاکی زیبا حس میکنم صبح که ازخواب بیدارمی شم همان لحظه درنفسهایم درذهنم درچشمهایم درراه رفتنم و درافکارم .در همان حال دستهام رو به بالامی برم و داشتنش رو شکر می کنم وبه خدا میگم خدا جون خیلی خوبی خیلی دوستت دارم خودت خوشگل وزیبایی که این قدر زیبایی آفریدی که ما هم لذت ببریم .وقتی ازخونه بیرون میام هوای بیشتر وپاکیزه تری به مشامم میرسه ونعمتهای بی شمارتری رو با چشمهام می بینم وبیشترخداراشکر میگم.من توی سپاسگزاری از خداوند خسیس نیستم ودرهرلحظه وهرجایی فرق نمی کنه که کجا باشم اورا سپاسگزارم وباهاش با عشق وتمام روح وجسمم حرف می زنم.
وقتی با خانواده ام فرزندان وهمسر وپدرومادروخواهر وبرادرانم هستم با حس زیبای دیگری خداوند راممنونم.فکر میکنم حس شکرگزاری ازهرنعمتی بادیگری برای ما انسانها فرق میکنه.وازاین بابت خیلی خوشحالم که میتونم وجود قدرتی ورای قدرتهای دیگر رو که خداست حس کنم وشکرگذاری زیباوعالیترین مقوله زندگی انسانهاست.وآقای عباس منش همه اینهارا مدیون شما هستم
سلام
فعلا که اینترنت قطع است ؛ تصمیم گرفتم همه فایلها را مرور کنم که هیچ؛ تصمیم گرفتم هر روز برای خودم نشانه ای را از فایلها در نظر بگیرم و رندوم انتخاب کرده و نگاه کنم ؛ این فایل آمد ؛ چقدر کلمه ایمان فعال که استاد می گفتند مرا به فکر فرو برد؛ در حال خودشان بودند ولی گفتم این مسائل رفته توی رگ و خون استاد و خانواده و با خودم فکر کردم مایک عزیزم الان توی مدرسه جدیدش؛ با دیدگاه های متفاوت افراد روبرو می شود یعنی طرز رفتار و نگاهش چطوری میشود ؛ امید دارم مصاحبه ای با مایک داشته باشند استاد گرامی ؛ با درست شدن اینترنت آنها را ببینم.
وقتی این مکان بسیار زیبا را دیدم اولین حسی که داشتم این بود که خدا عجب خلقتهایی دارد چقدر خلاق است ؛ واقعا کار کسی جز خدا نمی تونه باشه که این همه حیوان از همه مدل را خلق کرده است که همه آنها هم زیبا هستند با هر شکلی و هر قیافه ای که هستند زیبا هستند ، چقدر همه چیز در نظم خودش است و هر چیزی داری آزادانه انجام میشود .
دیگر چیزی که خیلی برایم جلب توجه کرد این بود که این کشور هم خیلی زیباست هم همه جا آزادی است ؛ یعنی همان چیزی که استاد همیشه خواسته اند آزاد بودن . یعنی همه چیز امکان دارد ولی روی ایمان فعال خود کار کنیم .
مناظر همه زیبا بود و آسمان آبی و صاف و خیلی خیلی زیبا درختانی پر و انبوه وزیبا .
خدایا برای این همه نعمتها از تو شاکرم
سلام سلام
به همه عززیزای دلم
و همسفرای بی نظیرم
سلام مخصوص به خانم شایسته که شدن دستی ا دستان خدا برا ما و استاد و راحت دارن ی محصولاتی میسازن که خیلی خیلی ارزشمنده و خیلی قیمتیه
قربون قلب مهربونتون که ایقد بامهربونی فایل ها رو برامون اماده میکنید
رنگ سبز فوق العاده درختان
ابرای اسمون
چه حس خوبی بهم میده
این حیووونای بی نظیر و دوس داشتنی
خلل خالی های بدن زرافه بعضی جاهاش مثل پروانه هست خیلی قشنگه
زرافه انگار ی حیووون رها و ازادیه
انگار خیلی خونسرده
ایمان فعال دو کلمه جالبیه که با ترکیبشون خیلی جالبتر شد برام
واقعا ایمان فعال لازمه که رها باشیم وبا توکل و اعتماد۱۰۰%پیش بریم.
خال خالی های بدن حیوونا
شاخشون
همه و همه
خیلی حرف دارن برامون از نظم و هماهنگی جهان
از اینکه همه چیز سرجاشه خدایا شکرت
خدایا شکرت بخاطر این همه زیبایی
خدایا سپاسگزارم
لبخند مهمون همیشگی لبای زیباتون
عاشقتونم