سفر به دور آمریکا | قسمت 86 - صفحه 1

???????????

?? به نام فرمانروای کل هستی ??

???????????

سلام به عزیزان خدا استاد و مریم جان مهربانم و مایک پسر دوست داشتنی ام

Welcome to Florida

The sunshine state

ای جانم استاد میگه ببینید هوای فلوریدا چقدر خوبه? اونوقت عاشقانه به مریم جون میگه من عاشقتمم نفس

در ابتدا که عکس ویلای پارادایس رو دیدم حدس زدم که این فایل مربوط به برگشتنتون از سفر و بالاخره اومدنتون به فلوریداست. خوش اومدین عزیزان ??

به به مریم جون چه آهنگ زیبایی رو در اول فایل گذاشتید که پارادایس هم توش بود.??

چه طبیعت زیبایی درختان در دو طرف جاده یک تونل سبز زیبایی رو درست کردند خدایا برای دیدن این زیبایی ها در اول صبح با این هوای دل انگیز شکرت.?????

دیدن خونه های زیبا تو چمنهای سبز چشم نواز چقدر لذت بخشه و نشانه ی ثروت و فراوانیه .???

باز هم نم نم باران الهی و تصویر مات رو برف پاک کن RV ?برامون واضح می کنه تا ما بیشتر از زیبایی های خدا لذت ببریم.????

چقدر این حس و دوست دارم وقتی که از سفر بر می گردیم و اونوقت میگیم آخییییش رسیدیم هیج جا مثل خونه خودمون نمیشه.?

مایک عزیزم می خونه :خونه خوبه خونه ….?

خداروشکر که به سلامت رسیدید و چه جالب که اول به اینجا سر زدید تا ببینید براوونی و بز و گوسفند در چه حالی هستند چون من فکر می کردم که به تمپا رفتید.

وااای وااای چه عکسهای زیبایی چه غروب قشنگی از این طرف و اون طرف همش زیباییه?

زیبایی غروب خورشید که نورش از پشت ابرها زده بیرون و توناژهای زیبایی رو ایجاد کرده بنفش و صورتی و زرد و نارنجی و طلایی و چقدر زیباست عکس غروب و درختان تو دریاچه افتاد و دوربین رو که پایین آورده بودید اصلا دیوانه کننده بود تصویر بز و گوسفندا با نور صورتی و بنفش تلفیق شده بود و خدایا عظمت و قدرتت رو سپاس??

و صبح روز بعد و آسمان زیبای آبی ?و درختان سبز و دریاچه ی آرام و زلال ?و اما مریم جان اولش که گفتید قرار یک مسئله رو حل کنیم و صورت مسئله رو به ما نشون دادید، من گفتم که ای وااای کی فلوریدا طوفان اومد؟!!? ?? یعنی شما نبودید اونجا طوفان اومد و چطور ما مطلع نشدیم چون دیدم که حتی صندلی ها هم افتاده بود و اونجا هم سیاه شده بود گفتم حتما باد طوفان خیلی شدید بود که به این صورت شده???

بعد که شما گفتید کلی خندیدم خدایا خنده های اول صبحم رو سپاس ??????

پس که اینطور وقتی شما نبودید این بره ها خرابکاری کردند .?

با زبان تصاویر دیدم که این ملخ ها چه کردند?

اما استاد دست مریزاد واقعا خیلی این وضعیت کنترل ذهن می خواد و چقدر هم برهه راحت سرش رو تکون میداد انگار واقعا خودش هم متوجه شد در موردش دارید صحبت می کنید. برو بچ واقعا بسیار بسیار لطف داشتند چقدر از این تکیه کلامتون من خندیدم.??

بازم دارم می نویسم هم کلی می خندم.???

تا الان همچین موضوعی پیش نیومده بود وقتی که مسافرتتون طولانی شد انگار اونا هم متوجه شدند که ازشون خیلی دور شدید و هر کاری خواستند اونجا انجام دادند.

استاد طناب و که نشون دادید یاد قسمت اول مصاحبه شما افتادم که اومده بودید همین جا و فایل و تهیه کردید و کنار بره ذبح شده ایستادید و بعدش هم از دست پخت مریم جون تعریف کردید اما اون موقع نگفتید که مریم جان تو پوست کردن اینا هم تبحر خاصی دارند آفرین واقعا دست مریزاد مریم جون ماشالله از هر پنجه تون هنر میباره.??????

تحسینتون می کنم اینهمه مهارت و خلاقیت و توانایی که خداوند در اختیارتون قرار داده.?????????

همین شخصی که دوربین دسته و اینقدر به قول خودتون nice و آروم و مهربونه و اینهمه خلاقیت داره و همینطور دوست داشتنی صحبت می کنه، محبوبه هم پیش خدا و هم پیش ما عزیزه .????

اونوقت گفتید وقتی چاقو دستش میاد چنان سلاخی می کنه ماشالله به این دستش که کارهای مردونه رو انجام میده واقعا آفرین فکر کنم بازم مریم جان هنرهای زیادی داره که رونمایی نمی کنه???????

بالای صد تا خروس رو مثل کت پوستشون و در آورده واقعا به به خیلی خوبه اونوقت بعد این مرحله آشپزی و از دست پخت خودت بخوری چقدر لذت داره???????

استاد عاشق اینجور تعریف کردناتم من??

در همین نقطه ی جغرافیایی ??

بعدش چقدر خوب شد دوربین رو به سمت دریاچه و این آسمان آبی بردید? و چقدر زیباست چقدر زیباست خدایا اینهمه زیبایی همه جا زیبایی خدایا شکرت مرسی مریم جون که برامون فیلم می گیری من که کیف می کنم اینهمه زیبایی و عظمت خدا رو می بینم ???????

شماها نقش به سزایی تو ساتع کردن این انرژی شکرگزاری دارید و هزاران هزار بار این انرژی به خودتون بر می گرده خدایا بازم شکرت عاشقتونم من

واقعا خرابکاری بره ها در مقابل زیباییهای اونجا به چشم نمیاد و اصلا انرژی آدمو نمی گیره و استاد کاملا واضحه که گفتید ساعت سه بیدار شدید و پرانرژی شدید و اینجور شوخ طبعی هم دارید و اونجا رو تمیز می کنید . ???

آفرین به مایک عزیز که به شما کمک می کنه و یه چکش قوی تر رو هم آورد تا کار به آسانی انجام بشه همون ارزش ابزار اینجا برامون تداعی میشه.???

وقتی داشتید می گفتید که کامنتهای دوستان رو می خوندید و فوق العاده بود تصویر پشت و جلوی لباستون رو دیدم که گرگها تو دریم کچر بودند و خیلی زیبا بود و آفرین سلیقه شما در همه جهات حرف نداره ???

وبعدش نشستید و باز این کودا رو از نزدیک تر دیدید ، یاد تنور نون افتادید واقعا خیلی برام جالب بود اولین باره شنیدم که با کود حیوانی هم برای داغ کردن تنور نان استفاده می کردند .

استاد داستان اول صبح رو که برای مایک تعریف کردید باز من شروع کردم به خندیدن خدااای من خیلی قشنگ توضیح دادید خداییش خیلی خندیدم ??

ای جانم آهویی رو انداختید تو رودخونه؟!!?

باز هم سپاسگزارم مریم جان برای این آهنگ دوم این فایل که خیلی با تصویرها هماهنگی داشت???

مایک خرابکاریهاشون رو جلوشون انداخت ،ای جانم فکر کردند که براشون غذا آورده ?‌فکر کنم مایک داشت باهاشون دعوا می کرد?

بله رسیدیم بخش آخرش که دوستتون لری اومده بود و مریم جان گفتید

We got just back

ما تازه برگشتیم

و صحبتهای بعدیتون و همچنان این داستان ادامه داره و منم با عشق منتظرتون هستم.?

خدایا شکرت برای دیدن این فایل بسیار بسیار از همه جهات زیبا ??????

خدایا برای خنده ها و شادیهایم شکرت ??????

سپاسگزارم از همتون که با عشق این فایل و ساختید و ما لذت بردیم ??????

صمیمانه و با عشق دوستتون دارم ???