https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/11/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-11-11 05:42:342024-10-12 10:38:16سفر به دور آمریکا | قسمت 86
265نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز از اولین لحظاتی که چشم باز کردم گفتم هرچی تا دیروز در زندگیم بوده رو فراموش میکنم چه خوب چه بد و شروع میکنم به شکرگذاری .
باورنکردنی بود
تا الان هرچی شکرگذاری میکنم بابت نعمتهایی که خداوند بهم داده و معجزاتی که در زندگیم رقم خورده و اتفاقات زیبایی که نشان از در آغوش گرفتن من توسط خداونده و تغییراتی که در طی این مسیر در خودم دیدم و انواع نشانه هایی که من رو همواره به بهترین مسیر هدایت کرده و ….
هنوزم موارد شکرگذاری تموم نشده .
وقتی شروع میکنی به شکرگذاری تصورت ابتدا به چند مورد دم دستی جلب میشه ولی هرچی این کار رو ادامه میدی میبینی تموم نمیشه و گزینه ها مدام بیشتر و بیشتر میشن
اونقدری که اشک های چشممون جاری میشه . و دیگه می رسیم به جایی که میگیم خدایا شکرت برا اینکه میتونیم شکرت کنیم .
برای همین میفهمیم که همین موهبت سپاسگذاری کردن بزرگترین موهبتی هست که خداوند به ما عطا کرده . لذت بخش ترین کاری که همه انرژی ما رو متصل میکنه به جریان بی نهایت انرژ ی و نعمت و فراوانی و اونقدر حالمون خوب و عالی میشه که حس میکنیم کم کم از روی زمین برداشته میشیم و به آسمون پرواز میکنیم .
و این اوج گرفتن خودش از یکطرف مشکلات و کمبود ها و تضادها رو در نظر ما کوچکتر میکنه و از طرف دیگه زیبایی ها و نعمتهای بیشتری رو به ما نشون میده .
پس برای دیدن نعمتهای بیشتر و خلق جهان ایده آل تر کافیه اوج بگیریم و همواره در اوج گرفتن باقی بمونیم .
خدایا هزاران مرتبه شکرت
این فایل خیلی خیلی برای من دلنشین بود . هر بار که سفرنامه رو نگاه میکنم در کنار زوایای زیبای نگاه مریم عزیز که تنها و تنها زیبایی ها رو به ما نشون میده . یکی از مواردی که مثل امروز توجه من رو جلب میکنه رابطه زیبای استاد با پسر عزیز و دوست داشتنی خودشه .
این رابطه اینقدر زیبا که پدر و پسر رو رفیق و همراه و عشق و دین و دنیای همدیگه میکنه از دل همون تضادی اومده که سالهای کودکی و نوجوانی و بخشی از جوانی استاد تجربه کرده و ما که بارها از تجربیات ناگوار استاد با پدر خودش شنیدیم ، لذت میبریم وقتی میبینیم این رابطه اینقدر متفاوت و اینقدر زیبا رقم خورده
در واقع استاد در هر زمینه ای که در زندگی خودش چه روابط و عشق و زندگی در جاهای بدون آب و علف و یا فقر و روحیع نامناسب و …. به بزرگترین تضادها برخورد کرده ، امروز همه ی اونها رو در بهترین شکل ممکن تجربه میکنه .
زیباترین رابطه پدر و پسر
زیباترین محیط زندگی
زیباترین مسافرت ها
بیشترین امکانات
بهترین روحیه و بیشترین انرژی
زیباترین رابطه عاشقانه
حجم عظیمی از ثروت و فراوانی که مدام به این ثروت افزوده میشه
سلامتی روزافزون جسم و روح و …
تک تک لحظات این زندگی برای ما درس داره تا بجای بهانه گیری های متفاوت بفهمیم که هر مسئله ای در زندگیمون ناشی از ذهن محدود و بیمار خودمون بوده و هست و کافیه این ذهن در جهت روح قرار بگیره اونوقت مثل یک پادشاه یا ملکه زندگی میکنیم و به بهترین شکل ممکن جهان و همه نعمتها و زیبایی های اون رو به خدمت ما در میاره
استاد عزیزم زیباترین لحظات گوارای وجود خودت و فرزند عزیزت و مریم جان شایسته باد ^_^
از وقتی که با آموزش های استاد آشنا شدم و توجه ام را اگاهانه به سمت زیبایی ها بردم کلی چیزهای باحال دیدم که خودم بعضی وقتها باورم نمیشد و هنوزم نمیشه
مثل اونروز هنزفری تو گوشم بود واز آهنگ های تجسمی استفاده میکردم و از زیبایی ها لذت میبردم دوتا آهو دیدم?? توی شهر خودمون طرف دوتا آهو داشت و جهان در زمان درست و مکان درست هدایتم کرد برای زیبایی های بیشتر و من با تعجب فقط داشتم نگاه میکردم میگفتم خدای من اینجا آهو فقط در حد یک دقیقه شاید کمتر اومدن بیرون و رفتن داخل پارکینگ طرف ومن مات ومبهوت مونده بودم وگفتم چقد قوانیین دارن درست عمل میکنن??
من از وقتی که روی خودم کار میکنم تو همون مسیری که همیشه میامدم سرکار درختانی زیبا میبینم نماهای زیبا میبینم میگم خدای من این همه وقت اینا اینجا بودن و من اصلا ندیدم .
بعد از زیبایی های این فایل اون غروب زیبا که انگار درختها را رنگ سرخ زده بودن واقعا تماشایی بود .خداراشکر که مکانی که شما دارین کمتر از اون باغ وحش نیست که کلی ببی و اسب .دریاچه .درختان زیبا.ماهی .علی گیترو و هزاران زیبایی دارین
خداراشکر میبینم که یک آدم رو خودش کار کرده و از قوانیین استفاده کرده و به یکی از خواسته هاش رسیده یه خونه عالی چوبی با کلی امکانات و زیبایی ها داره
دارم چند روزه به این فکر میکنم که خداوند میتونست جهان را شکل دیگه ای بیافرینه اما این همه زیبایی که تو کل همه چیز هست تو حیوانات تو آبزیی ها تو درختان و کوها و جنگل ها و همه چیز دلیلش چیه؟؟؟?? اولش گفتم بخاطر تکامل حیواناته بخاطر شکار و استعتاره که همچین رنگ های در شکل و ظاهرشون ایجاد شده بعد گفتم آسمون آبی ابرهای زیبا درختان ،برگها ، رنگشون و کلی زیبایی های دیگه برا چیه؟؟??
برای منه برای توست? که از این همه زیبایی ها لذت ببری و سپاس گذار خداوند باشی برا نعمتهاش چون اصل و اساس تو لذت بردنه تو به این دنیا امدی که یه تجربه فیزیکی داشته باشی و از این همه زیبایی و نعمت لذت ببری به جای اینکه تو مسائل زندگیت غرق بشی از نعمتی که خداوند داده بهت از چشمهای زیباهت از گوش های شنوایت استفاده کنی و لذت ببری و نگران هیچ چیز وهیچ کس نباشی..دارم روز به روز زیبایی های بیشتری میبینم و فک میکنم و سپاس گذاری بیشتری میکنم و از امه مهم تر لذت میبرم خدایا شکرررررت بخاطر همه چیز
خیلی حال کردم از کلیپ ایندفعه ، خیلی خندیدم مخصوصا اون قسمت که در مورد خرابکاری گوسفندها می گفتید و گوسفندها هم خودشون را به کوچه علی چپ زده بودند . یک نکته ای که در کلیپ برام جالب بود طرز رانندگی عباسجون بود که با هاش رو گذاشته بود کنار فرمون و اتوبوس روی کروز کنترل بود . اینکه همیشه کارها باید ازمسیر سادش انجام بشه . البته من از لحاظ مسائل ایمنی و اصول رانندگی تایید نمی کنم ( احتمالا اگر مانعی جلوی ماشین بیاد خودش ترمز می کنه ) ولی خوب وقتی از لحاظ ساده کردن کارها نگاه می کنی به خودت میگی حالا که پا نقشی در رانندگی در اتوبان نداره چرا باید راحت نباشم و اونو بالا نگذارم . تو خیلی کاره این مسئله صادقه . من خودم چون به آشپزی علاقه دارم . هر وقت می خواهم دور از چشم همسرم آشپزی کنم اول یک مرور بر اصول تهیه اون غذا یا مربا میکنم بعد سعی می کنم راه حل ساده کردنش و لذت بردنش را پیدا کنم. به عنوان مثال چند وقت پیش همسرم مربای به درست کرد ولی چنیدین بار مربا سر رفت و وقتی بعد از ظهر آماده شد گفت دیگه نمی خواهم رنگ به رو ببینم و برای کاری رفت بیرون . من هم سریع پریدم شروع کردم به خرد کردن به و ریختنش تو قابلمه مسی و گذاشتم روی گاز . برای اینکه سر نره از اولش در قابلمه را باز گذاشتم . البته تا آماده شدنش کلی آب از دست داد ولی دیگه سر نرفت . طوری که وقتی همسرم شب برگشت با تعجب گفت : دوباره مربا درست کردی . در واقع این تجربه ای بود از اینکه اگر آدمها بتونن در همه موارد زندگیشون مسائل را ساده سازی کنند خیلی راحتتر می تونند به اهدافشون برسند . البته نا گفته نماند که هدف و خواسته در هر کاری خیلی مهم است من هدفم فقط درست کردن مربای به در کوتاهترین زمان و ساده ترین روش بود . پس دیگه شکل خرد کردن مربا برام مهم نبود حتی در بار دوم مقدار شکر رو هم کم کردم . تجربه بعدیم هم در تهیه خورشت قیمه بادمجان است . من چون مدتی است که غذا های خودم رو بدون گوشت می پزم و اعتقاد دارم که غذا های ایرانی چون همشون دارای حبوبات هستند. دارای پروتئین( گیاهی) می باشند و نیازی به گوشت ندارد.(البته این باور من است ).
به مرور جهت سادگی در تهیه ای خورشت ابتدا بادمجانها رو بدون پوست سرخ می کردم و در گام بعدی روغن مصرفی را کم کردم و با حرارت ملایم بادمجانها رو حرارت می دادم تا سرخ شود و در آخرین تغییر به خودم گفتم چرا باید اصلا بادمجان رو سرخ کرد و همه را فقط از وسط با پوست برش می دهم و میچینم در قابلمه و لپه از قبل پخته شده (آبکش شده )و گوجه فرنگی چهار قاچ شده رو هم روش میریزم و سس آنرا در یک لیوان با آب جوش و رب و ادویه درست می کنم و روش پخش می کنم و می گذارم همش با حرارت ملایم بپزد . از نظر من هم سریعتر درست میشه و هم غذای سالمتری است چون اصلا روغن نداره و سرخ کرده هم نیست.
البته شاید این فرمول پخت برای افرادی خوشایند نباشد و یا شکل مربا برای آنها جالب نباشد ولی اگر واقعا خواسته خود رو بدونید که در این مثال خواسته من خوردن مربای به خانگی و خوردن خورشت قیمه بادمجان است به ساده ترین روش و در کوتاهترین زمان به تحقق پیوست
اون جاده زیبا با چمن های یه دست سبز رنگ با آسمون خوشگل و ابری صورتی رنگ با بارون نم نم اشک منو درآورد بینهایت زیبا بود?
وای استاد خیلی راحت نشسته بود کلی خندیدم ?عاشقتم
یه رودخانه آروم با کلی درخت و ابرای خوشگل و آسمون آبی
خیابون زیبای پر از درخت با اون خونه های خوشگل همش نشون دهنده ثروت خدایا شکرت خونه رویایی من همچین جاییه ?
و اهنگ زیبای پرادایس
رسیدیم خونه خدایا شکر
غروب زیبا و آسمون صورتی و اون انعکاس زیبا واقعا بهشت
وای چقدر توی روز زیباست من که دیوانه شدم
یه دفعه یادم افتاد هفته پیش جایی بودم دقیقا اینجوری البته با برگهای زرد به خاطر پاییز و انعکاس درخت ها توی رودخونه آروم
خدایا شکرت برای این همه زیبایی
واو چه خرابکاری کردن این خوشگلا??
عالی بود کلی خندیدم خیلی بامزن
استاد خیلی بامزه تعریف میکرد ?
استاد راجع به نون تیری صحبت کردن ما هم لر هستیم و اتفاقا مامانم گاهی درست میکنه تو حیاط خونه و خیلی خوشمزه است البته مزه نون هایی که توی روستا درست میکنن یه چیز دیگه است? من که خیلی دوست دارم ?
اون بچه ها چه بامزه اومدن پیش مایک فکر کردن براشون غذا اورده?
واو چه آقای خوشتیپی لری
وقتی گفتین ماشین دست ساز و هواپیمای دست ساز من کلی تعجب کرد واقعا معرکه است اصلا فکر نمیکردم بشه دست ساز ساخت چقدر به توانایی هاشون اعتماد دارن و واقعا دمشون گرم انسان چقدر میتونه توانایی داشته باشه
به به به …. عجب فایل محشری بود این فایللللل بازگشتمون به پارادایس تبریک میگم و یک خداقوت مشتی به همتون از جمله استاد و خانم شایسته میگم که با این فایلها کولاک کردن و زندگی من و مطمینم هزاران نفر دگرگون کردن واقعااااا مرسی خدایا شکررت نمیدونم چطوری باید تشکر کنم.
خب بریم سر اصل مطلب:-) دارم این کامنت زمانی مینویسم که از صبح تا الان دوتا از خواسته هایی که توی دفتر ستاره قطبی نوشتم اوکی شده و من سرشار از انرژی و حال خوبم.
استاد اخه شما چقدرررر راحت هستید چقدر اعتماد به نفستون بالاست چقدر خوب رو خودتون کار کردید واقعااا تحسینتون میکنم چون شما خود خودتون هستید و اینو کامل میشه از اون حرکتی که زدید و پاهاتون راحت کنار فرمون گذاشتید و ریلکس دارید رانندگی میکنید فهمید.
خدایا شکرت چقدر روز به روز همه چیز راحت تر و ساده تر میشه به شرطی که ما تو مسیر درست باشیم و باور کنیم که همه چیز راحت تر و ساده تر میشه و اینو میشه از رانندگی اتومات اتوبوس فهمید و خیلی راحت برای ذهن منطقی باور پذیر کرد که بابا همه چیز راحت همه چیز روز به روز داره ساده تر میشه ببین ماشینها خودشون رانندگی میکنن سیستمی دارن که اگه یک دکمه بزنی خودشون برات پارک میکنن و تو میشینی و فقط خدات شکر میکنی.
وای که چقدر این خونه ویلایی ها عالیه انگار رویای من به واقعیت تبدیل شده و خودم دارم از نزدیک میبینمشون و حس می کنم:-)چقدر قطرات بارون روی شیشه ار وی خوشگل بود من عاشق رانندگی زیر بارونم و با دیدن این صحنه روحم به پرواز در امد و خودم دقیقا اونجا دیدم.افرین بر خودم که تجسمم اینقدر عالی شده.:-)
از اون منظره زیبای باغ و ویلای خودمون چی بگم اینقدر خوشگل بود؛ اینقدر زیبا بود که حس میکردم پشت درختها و حتی داخل برکه اتیش روشن کردن و شعله های اتیش با رقص زیباشون اون رنگ و منظره زیبارو برام به تصویر کشیده وای خدایاااا چقدر زیباست چقدر خوشگله روحم به پرواز در امده:-)
برانی هم که جلوی در قوی منتظرمون بود و برامون تعظیم کرد بزهامونم که خداروشکر زیر سایه و لطف خدا سالم و سلامت هستند.
خانم شایسته عزیزم؛استاد مهربونم چقدر برخوردتون با مسیله عالی بود؛ اگه گذشته من بود یعنی قانون نمیدونستم به محض دیدن این صحنه قاطی میکردم و کلی بد و بیراه میگفتم و کل سفر کوفت خودم میکردم:-( اما الان با دیدن این صحنه گفتم اینم یه نشانست از فراوانی خدا:-) و من با عشق اینجارو جارو میزنم.
از برخورد و صحبت کردن شما دو عاشق من دیوونه میشم که در نهایت احترام و با شوخی باهم صحبت میکنید احسنت بر شما که اینقدر زیبا قانون درک کردید و دارید تو عمل به ماهم یاد میدید.
خانم شایسته عزیزم خیلی از خصوصیات اخلاقی من شبیه شماست منم مثل شما عاشق انجام دادن یکسری کارهای مردانه هستم:-) مثل قربونی کردن:-)مثل موتورسواری و …. به خودم افتخار میکنم که دوست دارم و جسارت به خرج میدم و چیزهایی که دوست دارم تجربه میکنم.
چقدر این پرادایس زیباست چقدر اسمونش صاف و ابیه چقدر ابرهاااا سفید و خوشگل کنار هم وایسادن و دارن زیبایی های خدارو تماشا و تحسین میکنن.
مایک عزیزم افرین بر تو بنده شایسته خدا که همیشه قوی عمل میکنی و همه چیزو تجربه میکنی و به خانوادت کمک میکنی واقعا هر انچه مرا نکشد قوی ترم خواهد کرد.:-) خوشم میاد بابات:-) اینجام یادش نرفت و به خودش سخت نگرفت با همین چکش سبک میخ بزنه گفت برو اون یکی بیار:-)چون باور داره که همه کار باید ساده و راحت انجام بشه.
استاد از داستان تعریف کردنتون و لحن گفتنتون کلی خندیدم و شما میگفتید و من صحنه هارو تو ذهنم میدیدم و میخندیدم.
شما فوق العاده هستید ممنون که دست خدا شدید برای من تا یاد بگیرم چطوری زندگی کنم.
وااااای نمیدونید چقدر حالم از دیدن این فایل خوب شد خصوصا اونجایی که استاد گفتن من صبح زود بیدار شدم خیلی این منظره قشنگ تر بوده،یعنی تصورشو کردم داشتم دیوونه میشدم ،اگر یه جایی بودم که میتونستم داد بزنم حتما اینکارو میکردم یعنی اینقدر در دلم شور و هیجان ایجاد شد،آخه یکی از خواسته های من داشتن همچین خونه ای برای زندگیه .من عاشق طبیعتم یعنی عاااااااشقا ،دیوونه.دوست داشتم این ببعیا رو بغل کنم و ببوسم بگم عزیزای دلم همینکه که هستید برای من یه دنیاست خرابکاریاتونم به جون میخرم.
خدایا قربونت برم با این طبیعت و موجودات خوشگلت.
به شدت دلم میخواد هر روز صبح توی یه همچین جایی بیدار شم،من باشم و خدا و درخت و برکه و ببعیا.میتونم به جرات بگم این بزرگترین آرزومه.ممنونم که با اشتراک این تصاویر منو تا آرزوهام بردید.
شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت.??????
بعد از یه سفر چندماهه حالا با یه کوله بار تجربه و آگاهی برگردی خونه اونم یه جایی مثل پارادایس که زیباییش و بکر بودنش کم از مناظر و جنگل ها و پارکهای طول سفر نداشت ?
چقدر حال کردم منم از رانندگی استاد و بودن تو اون خیابون بارونی و پر از درخت چقدر اون هوای لطیفِ دل انگیز الهام بخش بود از اینکه راهی که توش هستیم میرسه به بهشت حالا فقط خودت باید بخوای که تو مسیر باشی و از نشونه ها و هدایت خدا بهره ببره و پیش بری به سمتی که نور نشونت میده به سمتی که در عین حس خوب به حس خوبتر و بهتری برسه و ایمان داشته باشی که از این بهترم میشه از اینجا قشنگترم هست و با این حس اطمینان با انگیزه ی بیشتری و بقول استاد با شور و اشتیاقی سوزان قدم هاتو برداری !
واقعا سپاسگزارم از شما خانوم شایسته که ما رو هم با خودتون همراه کردین و از هر آنچه که زیبایی و قشنگیه و نعمت و فراوانیه بی نصیب نذاشتین ??
و همچنان حل مساله!!!! همون اتفاق خوشایندی که جریان رشد رو هموار میکنه و بهش سرعت میده جالبه که حالا هی داریم تمرین میکنیم که صورت مساله رو بخونیم پاکش نکنیم خودمون رو به بی خیالی نزنیم بریم تو دلش تا ازش درس بگیریم خودمون رو کشف کنیم خود بهتر و رشد یافته تر
واقعا کار شما استاد و خانوم شایسته تحسین برانگیزه به محض دیدن چنین صحنه ای بهم نمی ریزین و اتفاقا به استقبالش میرید تا ببینید چه خیر و خوبی در اون هست و همچنان زیبایی ها به چشمتون میاد همچنان آسمون رو آبی می بینین دریاچه هست اون چمن اون هوای مطبوع واقعا عالیه شاید که همه ی زندگی همین یه درسه که اونجایی که ظاهر ناخوشایندی داره و میگیم تضاده ولی حس خوبمون رو تداوم ببخشیم و در آرامش ایمان و توکل خدا باشیم و جهان رو هنوز هم زیبا بببنیم …
سلامی به زیبایی طبیعت قشنگی که عکسش توی آب افتاده و حسابی داره دلبری میکنه
کلی خندیدم به نحوه رانندگی استاد.به حالت پاهاش که یعنی ذره ای نمیخواد سختی بکشه و باید همه چیز در نهایت آسودگی و لذت باشه.این نیست بگه این راه و بریم سریع برسیم اونجا حال کنیم.باید راه و هم با عشق و حال بره.واسه همینم خدا جواب همچین بنده ای رو با بارون قشنگش میده تا بیشتر لذت ببره.خدا میگه به این ادم هرچی میدم حال میکنم.بلده ازش استفاده کنه و حسابی کیف کنه.خدا هم حواسش هست به کی بده که ازش قدردانی کنه.
اصلا بین ما ادم ها هم همینه دیدین اگر بخوایم کاری انجام بدیم میگیم واسه فلانی انجام بده اون آدم میفهمه خوبی رو و ادم قدر شناسیه.
آدم دوست داره بره لب دریاچه روی چوبهایی که حالت راهرو داره وایسه،دستاشو باز کنه و موهاشو آزاد کنه به صورت طبیعی و چشماشو ببنده و بزاره نسیم همه آلودگی های درونشو با خودش ببره و سبکش کنه.
غروبشم قشنگه.از هر طرف نگاهش میکنی متحیر میشی.معلومه وقتی شما تو این دنیا بهشت و تجربه کردین اون دنیا هم بهشت در انتظارتونه.خدا میگه این بنده های من عادت دارن به خوش نشینی و لذت بردن بفرستینشون بهترین جا لذت ببرن.
چقدر خوبین شما.عاشق نگاه خانم شایسته شدم.هرکس دیگه ای بود وقتی میرفت اون وضع و میدید کلی عصبانی میشد و بهم میریخت،ایشون خیلی خوشگل میگه ما میخوایم یک مسئله رو حل کنیم.یعنی نگاه از این بی نظیرتر داریم مگه،مشکل و تبدیل میکنه به مسئله و هر مسئله ای قطعا یک راه حل داره.پس جای نگرانی نداره تازه یک حس خوبم پشتشه چون تونستی حلش کنی و اعتماد به نفسم بهت میده و توانایی هاتو به رخت میکشه.
حالا درک میکنم قدرت کلمات و تاثیرش روی ذهن و.یاد گرفتم و میخوام تلاشمو بکنم از این به بعد آگاهانه مسئله رو جایگزین مشکل کنم.البته خیلی وقته این کارو دارم میکنم،اونم به خاطر حسی که کلمه مشکل بهم میداد ازش استفاده نمیکردم،حالا تکاملم و طی کردم و با درک امروزم خیلی با ارزشه و حتما تاثیرگذار تر این نگاه و پیش میبرم.
من خیلی برام سواله که یه دختر درس خون و به دوره خودش پاستوریزه و امروزی چطور داره سلاخی میکنه.واقعا در عجبم.بابا حق داره استاد عاشق شماست دیگه.من به عنوان دختر عاشق شما شدم چه برسه به یک مرد.چطوری این کارهارو میکنی اخه.همه چیز و سر جای خودش داری.واقعا جای تبریک و تحسین داره.
از اون طرف حرف استاد در مورد به آب انداختن آهویی اینو بهم گفت که این آدمم تمام احساسات مارو داره و قرار نیست اگر یکبار عصبانی شدیم کلی خودمون و سرزنش کنیم.این طبیعیه،مهم بعدشه که چقدر توی احساس بد بمونی یا نمونی،این موضوع مهم و تعیین کننده ست.
آقای لری هم به جمع شما اضافه شد و این تعاریفی که از توانایی های ایشون شد اصلا جای تعجب نداره. تو مسیر زندگی شما هر اتفاقی بیوفته کاملا طبیعیه.پاداش جهان به شما ثابت شده ست.
بنام عشق
امروز از اولین لحظاتی که چشم باز کردم گفتم هرچی تا دیروز در زندگیم بوده رو فراموش میکنم چه خوب چه بد و شروع میکنم به شکرگذاری .
باورنکردنی بود
تا الان هرچی شکرگذاری میکنم بابت نعمتهایی که خداوند بهم داده و معجزاتی که در زندگیم رقم خورده و اتفاقات زیبایی که نشان از در آغوش گرفتن من توسط خداونده و تغییراتی که در طی این مسیر در خودم دیدم و انواع نشانه هایی که من رو همواره به بهترین مسیر هدایت کرده و ….
هنوزم موارد شکرگذاری تموم نشده .
وقتی شروع میکنی به شکرگذاری تصورت ابتدا به چند مورد دم دستی جلب میشه ولی هرچی این کار رو ادامه میدی میبینی تموم نمیشه و گزینه ها مدام بیشتر و بیشتر میشن
اونقدری که اشک های چشممون جاری میشه . و دیگه می رسیم به جایی که میگیم خدایا شکرت برا اینکه میتونیم شکرت کنیم .
برای همین میفهمیم که همین موهبت سپاسگذاری کردن بزرگترین موهبتی هست که خداوند به ما عطا کرده . لذت بخش ترین کاری که همه انرژی ما رو متصل میکنه به جریان بی نهایت انرژ ی و نعمت و فراوانی و اونقدر حالمون خوب و عالی میشه که حس میکنیم کم کم از روی زمین برداشته میشیم و به آسمون پرواز میکنیم .
و این اوج گرفتن خودش از یکطرف مشکلات و کمبود ها و تضادها رو در نظر ما کوچکتر میکنه و از طرف دیگه زیبایی ها و نعمتهای بیشتری رو به ما نشون میده .
پس برای دیدن نعمتهای بیشتر و خلق جهان ایده آل تر کافیه اوج بگیریم و همواره در اوج گرفتن باقی بمونیم .
خدایا هزاران مرتبه شکرت
این فایل خیلی خیلی برای من دلنشین بود . هر بار که سفرنامه رو نگاه میکنم در کنار زوایای زیبای نگاه مریم عزیز که تنها و تنها زیبایی ها رو به ما نشون میده . یکی از مواردی که مثل امروز توجه من رو جلب میکنه رابطه زیبای استاد با پسر عزیز و دوست داشتنی خودشه .
این رابطه اینقدر زیبا که پدر و پسر رو رفیق و همراه و عشق و دین و دنیای همدیگه میکنه از دل همون تضادی اومده که سالهای کودکی و نوجوانی و بخشی از جوانی استاد تجربه کرده و ما که بارها از تجربیات ناگوار استاد با پدر خودش شنیدیم ، لذت میبریم وقتی میبینیم این رابطه اینقدر متفاوت و اینقدر زیبا رقم خورده
در واقع استاد در هر زمینه ای که در زندگی خودش چه روابط و عشق و زندگی در جاهای بدون آب و علف و یا فقر و روحیع نامناسب و …. به بزرگترین تضادها برخورد کرده ، امروز همه ی اونها رو در بهترین شکل ممکن تجربه میکنه .
زیباترین رابطه پدر و پسر
زیباترین محیط زندگی
زیباترین مسافرت ها
بیشترین امکانات
بهترین روحیه و بیشترین انرژی
زیباترین رابطه عاشقانه
حجم عظیمی از ثروت و فراوانی که مدام به این ثروت افزوده میشه
سلامتی روزافزون جسم و روح و …
تک تک لحظات این زندگی برای ما درس داره تا بجای بهانه گیری های متفاوت بفهمیم که هر مسئله ای در زندگیمون ناشی از ذهن محدود و بیمار خودمون بوده و هست و کافیه این ذهن در جهت روح قرار بگیره اونوقت مثل یک پادشاه یا ملکه زندگی میکنیم و به بهترین شکل ممکن جهان و همه نعمتها و زیبایی های اون رو به خدمت ما در میاره
استاد عزیزم زیباترین لحظات گوارای وجود خودت و فرزند عزیزت و مریم جان شایسته باد ^_^
به نام خداوندی که من را انسان آفرید
سلام عرض ادب به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
از وقتی که با آموزش های استاد آشنا شدم و توجه ام را اگاهانه به سمت زیبایی ها بردم کلی چیزهای باحال دیدم که خودم بعضی وقتها باورم نمیشد و هنوزم نمیشه
مثل اونروز هنزفری تو گوشم بود واز آهنگ های تجسمی استفاده میکردم و از زیبایی ها لذت میبردم دوتا آهو دیدم?? توی شهر خودمون طرف دوتا آهو داشت و جهان در زمان درست و مکان درست هدایتم کرد برای زیبایی های بیشتر و من با تعجب فقط داشتم نگاه میکردم میگفتم خدای من اینجا آهو فقط در حد یک دقیقه شاید کمتر اومدن بیرون و رفتن داخل پارکینگ طرف ومن مات ومبهوت مونده بودم وگفتم چقد قوانیین دارن درست عمل میکنن??
من از وقتی که روی خودم کار میکنم تو همون مسیری که همیشه میامدم سرکار درختانی زیبا میبینم نماهای زیبا میبینم میگم خدای من این همه وقت اینا اینجا بودن و من اصلا ندیدم .
بعد از زیبایی های این فایل اون غروب زیبا که انگار درختها را رنگ سرخ زده بودن واقعا تماشایی بود .خداراشکر که مکانی که شما دارین کمتر از اون باغ وحش نیست که کلی ببی و اسب .دریاچه .درختان زیبا.ماهی .علی گیترو و هزاران زیبایی دارین
خداراشکر میبینم که یک آدم رو خودش کار کرده و از قوانیین استفاده کرده و به یکی از خواسته هاش رسیده یه خونه عالی چوبی با کلی امکانات و زیبایی ها داره
دارم چند روزه به این فکر میکنم که خداوند میتونست جهان را شکل دیگه ای بیافرینه اما این همه زیبایی که تو کل همه چیز هست تو حیوانات تو آبزیی ها تو درختان و کوها و جنگل ها و همه چیز دلیلش چیه؟؟؟?? اولش گفتم بخاطر تکامل حیواناته بخاطر شکار و استعتاره که همچین رنگ های در شکل و ظاهرشون ایجاد شده بعد گفتم آسمون آبی ابرهای زیبا درختان ،برگها ، رنگشون و کلی زیبایی های دیگه برا چیه؟؟??
برای منه برای توست? که از این همه زیبایی ها لذت ببری و سپاس گذار خداوند باشی برا نعمتهاش چون اصل و اساس تو لذت بردنه تو به این دنیا امدی که یه تجربه فیزیکی داشته باشی و از این همه زیبایی و نعمت لذت ببری به جای اینکه تو مسائل زندگیت غرق بشی از نعمتی که خداوند داده بهت از چشمهای زیباهت از گوش های شنوایت استفاده کنی و لذت ببری و نگران هیچ چیز وهیچ کس نباشی..دارم روز به روز زیبایی های بیشتری میبینم و فک میکنم و سپاس گذاری بیشتری میکنم و از امه مهم تر لذت میبرم خدایا شکرررررت بخاطر همه چیز
زیبای مطلق من ، سلام
میبینمت میبویمت میخوانمت میشنومت
تو را با تک تک سلول هایم لمست میکنم
تو آرام ترین آرامش من
زیبای مطلق من
من تو هستم ، تو ، وجودت ، احساست ، زیباییت ،صدایت منم من
چگونه است که گاهی به دنبالت میگردم
به دنبالت در دور دست ها
انگار که از من دور شده ای و من گم شده ام
ولی تو هرگز مرا گم نخواهی کرد
چگونه است که چشم تو چشم من است
گوش تو گوش من
ولی من دوباره سرگردانم
سرگردان تو
گاهی چشمانم هنگام دیدن حقیقی زیباهایت گریان میشوند
شاید تاب تحمل این همه زیبایی را ندارد
شاید برای دیدن این همه زیبایی میخواهد دید شفافتری برایم بسازد
شایدهم این روح است که تاب تحمل این جسم را ندارد
میخواهد این مرز محدویت را بشکند
و با تو یکی شود
دوستت دارم عاشقانه زیبای من
با سلام خدمت دوستان و عباسمنش عزیز
خیلی حال کردم از کلیپ ایندفعه ، خیلی خندیدم مخصوصا اون قسمت که در مورد خرابکاری گوسفندها می گفتید و گوسفندها هم خودشون را به کوچه علی چپ زده بودند . یک نکته ای که در کلیپ برام جالب بود طرز رانندگی عباسجون بود که با هاش رو گذاشته بود کنار فرمون و اتوبوس روی کروز کنترل بود . اینکه همیشه کارها باید ازمسیر سادش انجام بشه . البته من از لحاظ مسائل ایمنی و اصول رانندگی تایید نمی کنم ( احتمالا اگر مانعی جلوی ماشین بیاد خودش ترمز می کنه ) ولی خوب وقتی از لحاظ ساده کردن کارها نگاه می کنی به خودت میگی حالا که پا نقشی در رانندگی در اتوبان نداره چرا باید راحت نباشم و اونو بالا نگذارم . تو خیلی کاره این مسئله صادقه . من خودم چون به آشپزی علاقه دارم . هر وقت می خواهم دور از چشم همسرم آشپزی کنم اول یک مرور بر اصول تهیه اون غذا یا مربا میکنم بعد سعی می کنم راه حل ساده کردنش و لذت بردنش را پیدا کنم. به عنوان مثال چند وقت پیش همسرم مربای به درست کرد ولی چنیدین بار مربا سر رفت و وقتی بعد از ظهر آماده شد گفت دیگه نمی خواهم رنگ به رو ببینم و برای کاری رفت بیرون . من هم سریع پریدم شروع کردم به خرد کردن به و ریختنش تو قابلمه مسی و گذاشتم روی گاز . برای اینکه سر نره از اولش در قابلمه را باز گذاشتم . البته تا آماده شدنش کلی آب از دست داد ولی دیگه سر نرفت . طوری که وقتی همسرم شب برگشت با تعجب گفت : دوباره مربا درست کردی . در واقع این تجربه ای بود از اینکه اگر آدمها بتونن در همه موارد زندگیشون مسائل را ساده سازی کنند خیلی راحتتر می تونند به اهدافشون برسند . البته نا گفته نماند که هدف و خواسته در هر کاری خیلی مهم است من هدفم فقط درست کردن مربای به در کوتاهترین زمان و ساده ترین روش بود . پس دیگه شکل خرد کردن مربا برام مهم نبود حتی در بار دوم مقدار شکر رو هم کم کردم . تجربه بعدیم هم در تهیه خورشت قیمه بادمجان است . من چون مدتی است که غذا های خودم رو بدون گوشت می پزم و اعتقاد دارم که غذا های ایرانی چون همشون دارای حبوبات هستند. دارای پروتئین( گیاهی) می باشند و نیازی به گوشت ندارد.(البته این باور من است ).
به مرور جهت سادگی در تهیه ای خورشت ابتدا بادمجانها رو بدون پوست سرخ می کردم و در گام بعدی روغن مصرفی را کم کردم و با حرارت ملایم بادمجانها رو حرارت می دادم تا سرخ شود و در آخرین تغییر به خودم گفتم چرا باید اصلا بادمجان رو سرخ کرد و همه را فقط از وسط با پوست برش می دهم و میچینم در قابلمه و لپه از قبل پخته شده (آبکش شده )و گوجه فرنگی چهار قاچ شده رو هم روش میریزم و سس آنرا در یک لیوان با آب جوش و رب و ادویه درست می کنم و روش پخش می کنم و می گذارم همش با حرارت ملایم بپزد . از نظر من هم سریعتر درست میشه و هم غذای سالمتری است چون اصلا روغن نداره و سرخ کرده هم نیست.
البته شاید این فرمول پخت برای افرادی خوشایند نباشد و یا شکل مربا برای آنها جالب نباشد ولی اگر واقعا خواسته خود رو بدونید که در این مثال خواسته من خوردن مربای به خانگی و خوردن خورشت قیمه بادمجان است به ساده ترین روش و در کوتاهترین زمان به تحقق پیوست
بنام خالق زیبایی ها
سلام به همگی?
واااااااااااای استاد من تحسین میکنم این راحت بودن تون رو خییییییییلی اینو دوست دارم همیشه ریلکس وراحت کارهاتون رو انجام میدین
بخصوص رانندگی تون با پای درازکشیده و ریلکس بی نطیر بود?
کلی خندیدم و لدت بردم آخه تا بحال ندیده بودم کسی اینجوری رانندگی کنه.
اصلا نا خود آگاه وقتی رسیدین به فلوریدا من حسم بهتر شد،انگار که من دارم میرم خونم!!
شایدم حس خوبم و هیجانم واس این بوده که میدونستم مریم جون واسمون از پردایس هم فیلم میگیره.
عزیزم به نگاه دوربین شما عادت کردم،دیگه شده جزئی از بهترین ها و زیبایی های زندگیم.
یه حس خوبی داشتم ،همونقد که از شروع سفرتون هیجان زده شدم از برگشتن از سفر ورسیدنتون به خونه هم هیجان داشتم.?
حتی اسمون فلوریدام با بقیه جاها فرق داشت!
چه عروب بینظیری!!
استاد وقتی گفتین فلوریدا چه هوای خوبی داره من کاملا حس کردم
واااای نمیدونید چقد حسم خوبه،چن احساس میکنم مدارم بالاتر رفته و من خیییییییلی بهتر از قسمت های قبلی تونستم ارتباط برقرار کنم با این فایل وزیبایی هاش
خدایا شکررررررررت
وقتی به تابلوی فلوریدا رسیدیم همش دلم میخاس برین پردایس!
نمیدونم چرا این حسو داشتم که یکراست برین پردایس
وقتی مریم عزیز گفتن داریم میریم پردایس
نمیدونید چقد خوشحال شدم وحس خوبی داشتم.
دلم برای پردایس تون تنگ شده بود?
اصلا هر چی من توی دهنم بود ومیخاستم بگم رو شما یا مریم جون میگفتین
داشتم زیبایی های پردایس رو تحسین میکردم ک مریم جون گفتن تمام زیبایی های سفر یکطرف و زیبایی های اینجام یکطرف???
من توی خیییلی از فایلها پردایس رو دیدم اما امروز یک جور دیگه ای بود واسم،انگار یجور دیگه میدیدم.
وقتی گفتین یه مسئله داریم که باید حلش کنیم ،ذهنم رفت طرف هر چی غیر این چیزی که دیدم
کلی خندیدم از شیرین کاری برو بچ?
وموصوع مهم برام این بود که شما چجوری به مسائل نگاه میکنین من چجوری نگاه میکنم.
من اگه بودم میگفتم وای خدای من تمام زندگیم نابود شد کلی هم به اون حیونای خوشگل بد وبیراه میگفتم !!!
الان با تمام وجودم فهمیدم که نگاهتون به مسائل چقد با ماها فرق داره.
شما فقط انجامش دادین اونم با چاشنی شوخی وخنده.
دمتون گرم،برقرار باشید?
استاد وقتی داشتین داستان واس مایک تعریف میکردین من خیییلی جدی گوش میدادم جدی گرفته بودم که شما خییییلی با حال ……
اصلا نمیدونم چی بگم بخدا،از چه واژ ه ای استفاده کنم
شوخی هاتون رو ،روابط تون رو با مایک تحسین میکنم.
و
دوباره داستان سرایی راجع به سلاخی کردن مریم عزیز?
مریم عزیزم من هیچوقت نه دیده بودم نه شنیده بودم که یه خانوم پوست کندن وسلاخی بقول استاد رو انجام بده
تحسینتون میکنم ،آفرین به شما که اصلا محدودیت ندارین که اینکارا کار آقایونه یا خانوما!!
کاری که دوس دارین رو با عشق انجام میدین?
این فایل به اندازه فایلهای سفرتون برای من زیبایی و درس داشت.
خدارو شکر.
یک دنیا تشکر از شما عزیزان و در دانه های خدا?
سلام به خانواده دوست داشتنی عباسمنش
سپاسگزارم مریم جون برای یه فایل فوق العاده دیگه ?
از اون قسمت ها بود که با روح آدم بازی میکنه ?
اون جاده زیبا با چمن های یه دست سبز رنگ با آسمون خوشگل و ابری صورتی رنگ با بارون نم نم اشک منو درآورد بینهایت زیبا بود?
وای استاد خیلی راحت نشسته بود کلی خندیدم ?عاشقتم
یه رودخانه آروم با کلی درخت و ابرای خوشگل و آسمون آبی
خیابون زیبای پر از درخت با اون خونه های خوشگل همش نشون دهنده ثروت خدایا شکرت خونه رویایی من همچین جاییه ?
و اهنگ زیبای پرادایس
رسیدیم خونه خدایا شکر
غروب زیبا و آسمون صورتی و اون انعکاس زیبا واقعا بهشت
وای چقدر توی روز زیباست من که دیوانه شدم
یه دفعه یادم افتاد هفته پیش جایی بودم دقیقا اینجوری البته با برگهای زرد به خاطر پاییز و انعکاس درخت ها توی رودخونه آروم
خدایا شکرت برای این همه زیبایی
واو چه خرابکاری کردن این خوشگلا??
عالی بود کلی خندیدم خیلی بامزن
استاد خیلی بامزه تعریف میکرد ?
استاد راجع به نون تیری صحبت کردن ما هم لر هستیم و اتفاقا مامانم گاهی درست میکنه تو حیاط خونه و خیلی خوشمزه است البته مزه نون هایی که توی روستا درست میکنن یه چیز دیگه است? من که خیلی دوست دارم ?
اون بچه ها چه بامزه اومدن پیش مایک فکر کردن براشون غذا اورده?
واو چه آقای خوشتیپی لری
وقتی گفتین ماشین دست ساز و هواپیمای دست ساز من کلی تعجب کرد واقعا معرکه است اصلا فکر نمیکردم بشه دست ساز ساخت چقدر به توانایی هاشون اعتماد دارن و واقعا دمشون گرم انسان چقدر میتونه توانایی داشته باشه
خدایا شکرت برای این قسمت زیبا
مریم جون سپاسگزارم?
سلام همسفرهای خوبم
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته مهربونم
به به به …. عجب فایل محشری بود این فایللللل بازگشتمون به پارادایس تبریک میگم و یک خداقوت مشتی به همتون از جمله استاد و خانم شایسته میگم که با این فایلها کولاک کردن و زندگی من و مطمینم هزاران نفر دگرگون کردن واقعااااا مرسی خدایا شکررت نمیدونم چطوری باید تشکر کنم.
خب بریم سر اصل مطلب:-) دارم این کامنت زمانی مینویسم که از صبح تا الان دوتا از خواسته هایی که توی دفتر ستاره قطبی نوشتم اوکی شده و من سرشار از انرژی و حال خوبم.
استاد اخه شما چقدرررر راحت هستید چقدر اعتماد به نفستون بالاست چقدر خوب رو خودتون کار کردید واقعااا تحسینتون میکنم چون شما خود خودتون هستید و اینو کامل میشه از اون حرکتی که زدید و پاهاتون راحت کنار فرمون گذاشتید و ریلکس دارید رانندگی میکنید فهمید.
خدایا شکرت چقدر روز به روز همه چیز راحت تر و ساده تر میشه به شرطی که ما تو مسیر درست باشیم و باور کنیم که همه چیز راحت تر و ساده تر میشه و اینو میشه از رانندگی اتومات اتوبوس فهمید و خیلی راحت برای ذهن منطقی باور پذیر کرد که بابا همه چیز راحت همه چیز روز به روز داره ساده تر میشه ببین ماشینها خودشون رانندگی میکنن سیستمی دارن که اگه یک دکمه بزنی خودشون برات پارک میکنن و تو میشینی و فقط خدات شکر میکنی.
وای که چقدر این خونه ویلایی ها عالیه انگار رویای من به واقعیت تبدیل شده و خودم دارم از نزدیک میبینمشون و حس می کنم:-)چقدر قطرات بارون روی شیشه ار وی خوشگل بود من عاشق رانندگی زیر بارونم و با دیدن این صحنه روحم به پرواز در امد و خودم دقیقا اونجا دیدم.افرین بر خودم که تجسمم اینقدر عالی شده.:-)
از اون منظره زیبای باغ و ویلای خودمون چی بگم اینقدر خوشگل بود؛ اینقدر زیبا بود که حس میکردم پشت درختها و حتی داخل برکه اتیش روشن کردن و شعله های اتیش با رقص زیباشون اون رنگ و منظره زیبارو برام به تصویر کشیده وای خدایاااا چقدر زیباست چقدر خوشگله روحم به پرواز در امده:-)
برانی هم که جلوی در قوی منتظرمون بود و برامون تعظیم کرد بزهامونم که خداروشکر زیر سایه و لطف خدا سالم و سلامت هستند.
خانم شایسته عزیزم؛استاد مهربونم چقدر برخوردتون با مسیله عالی بود؛ اگه گذشته من بود یعنی قانون نمیدونستم به محض دیدن این صحنه قاطی میکردم و کلی بد و بیراه میگفتم و کل سفر کوفت خودم میکردم:-( اما الان با دیدن این صحنه گفتم اینم یه نشانست از فراوانی خدا:-) و من با عشق اینجارو جارو میزنم.
از برخورد و صحبت کردن شما دو عاشق من دیوونه میشم که در نهایت احترام و با شوخی باهم صحبت میکنید احسنت بر شما که اینقدر زیبا قانون درک کردید و دارید تو عمل به ماهم یاد میدید.
خانم شایسته عزیزم خیلی از خصوصیات اخلاقی من شبیه شماست منم مثل شما عاشق انجام دادن یکسری کارهای مردانه هستم:-) مثل قربونی کردن:-)مثل موتورسواری و …. به خودم افتخار میکنم که دوست دارم و جسارت به خرج میدم و چیزهایی که دوست دارم تجربه میکنم.
چقدر این پرادایس زیباست چقدر اسمونش صاف و ابیه چقدر ابرهاااا سفید و خوشگل کنار هم وایسادن و دارن زیبایی های خدارو تماشا و تحسین میکنن.
مایک عزیزم افرین بر تو بنده شایسته خدا که همیشه قوی عمل میکنی و همه چیزو تجربه میکنی و به خانوادت کمک میکنی واقعا هر انچه مرا نکشد قوی ترم خواهد کرد.:-) خوشم میاد بابات:-) اینجام یادش نرفت و به خودش سخت نگرفت با همین چکش سبک میخ بزنه گفت برو اون یکی بیار:-)چون باور داره که همه کار باید ساده و راحت انجام بشه.
استاد از داستان تعریف کردنتون و لحن گفتنتون کلی خندیدم و شما میگفتید و من صحنه هارو تو ذهنم میدیدم و میخندیدم.
شما فوق العاده هستید ممنون که دست خدا شدید برای من تا یاد بگیرم چطوری زندگی کنم.
خداجوووووونم عاشقتم مرسی.
سلام سلام سلام سلام
وااااای نمیدونید چقدر حالم از دیدن این فایل خوب شد خصوصا اونجایی که استاد گفتن من صبح زود بیدار شدم خیلی این منظره قشنگ تر بوده،یعنی تصورشو کردم داشتم دیوونه میشدم ،اگر یه جایی بودم که میتونستم داد بزنم حتما اینکارو میکردم یعنی اینقدر در دلم شور و هیجان ایجاد شد،آخه یکی از خواسته های من داشتن همچین خونه ای برای زندگیه .من عاشق طبیعتم یعنی عاااااااشقا ،دیوونه.دوست داشتم این ببعیا رو بغل کنم و ببوسم بگم عزیزای دلم همینکه که هستید برای من یه دنیاست خرابکاریاتونم به جون میخرم.
خدایا قربونت برم با این طبیعت و موجودات خوشگلت.
به شدت دلم میخواد هر روز صبح توی یه همچین جایی بیدار شم،من باشم و خدا و درخت و برکه و ببعیا.میتونم به جرات بگم این بزرگترین آرزومه.ممنونم که با اشتراک این تصاویر منو تا آرزوهام بردید.
شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت.??????
این فایل پر از آرامش بود!
بعد از یه سفر چندماهه حالا با یه کوله بار تجربه و آگاهی برگردی خونه اونم یه جایی مثل پارادایس که زیباییش و بکر بودنش کم از مناظر و جنگل ها و پارکهای طول سفر نداشت ?
چقدر حال کردم منم از رانندگی استاد و بودن تو اون خیابون بارونی و پر از درخت چقدر اون هوای لطیفِ دل انگیز الهام بخش بود از اینکه راهی که توش هستیم میرسه به بهشت حالا فقط خودت باید بخوای که تو مسیر باشی و از نشونه ها و هدایت خدا بهره ببره و پیش بری به سمتی که نور نشونت میده به سمتی که در عین حس خوب به حس خوبتر و بهتری برسه و ایمان داشته باشی که از این بهترم میشه از اینجا قشنگترم هست و با این حس اطمینان با انگیزه ی بیشتری و بقول استاد با شور و اشتیاقی سوزان قدم هاتو برداری !
واقعا سپاسگزارم از شما خانوم شایسته که ما رو هم با خودتون همراه کردین و از هر آنچه که زیبایی و قشنگیه و نعمت و فراوانیه بی نصیب نذاشتین ??
و همچنان حل مساله!!!! همون اتفاق خوشایندی که جریان رشد رو هموار میکنه و بهش سرعت میده جالبه که حالا هی داریم تمرین میکنیم که صورت مساله رو بخونیم پاکش نکنیم خودمون رو به بی خیالی نزنیم بریم تو دلش تا ازش درس بگیریم خودمون رو کشف کنیم خود بهتر و رشد یافته تر
واقعا کار شما استاد و خانوم شایسته تحسین برانگیزه به محض دیدن چنین صحنه ای بهم نمی ریزین و اتفاقا به استقبالش میرید تا ببینید چه خیر و خوبی در اون هست و همچنان زیبایی ها به چشمتون میاد همچنان آسمون رو آبی می بینین دریاچه هست اون چمن اون هوای مطبوع واقعا عالیه شاید که همه ی زندگی همین یه درسه که اونجایی که ظاهر ناخوشایندی داره و میگیم تضاده ولی حس خوبمون رو تداوم ببخشیم و در آرامش ایمان و توکل خدا باشیم و جهان رو هنوز هم زیبا بببنیم …
سپاسگزارم ازتون ??
سلامی به زیبایی طبیعت قشنگی که عکسش توی آب افتاده و حسابی داره دلبری میکنه
کلی خندیدم به نحوه رانندگی استاد.به حالت پاهاش که یعنی ذره ای نمیخواد سختی بکشه و باید همه چیز در نهایت آسودگی و لذت باشه.این نیست بگه این راه و بریم سریع برسیم اونجا حال کنیم.باید راه و هم با عشق و حال بره.واسه همینم خدا جواب همچین بنده ای رو با بارون قشنگش میده تا بیشتر لذت ببره.خدا میگه به این ادم هرچی میدم حال میکنم.بلده ازش استفاده کنه و حسابی کیف کنه.خدا هم حواسش هست به کی بده که ازش قدردانی کنه.
اصلا بین ما ادم ها هم همینه دیدین اگر بخوایم کاری انجام بدیم میگیم واسه فلانی انجام بده اون آدم میفهمه خوبی رو و ادم قدر شناسیه.
وای من عاشق پارادایس هستم.واقعا بهشته.ادم توش زنده میشه و حالش خوب میشه.هرروز صبح وقتی بیدار میشی انگار تازه متولد شدی.چقدر زیباست.
آدم دوست داره بره لب دریاچه روی چوبهایی که حالت راهرو داره وایسه،دستاشو باز کنه و موهاشو آزاد کنه به صورت طبیعی و چشماشو ببنده و بزاره نسیم همه آلودگی های درونشو با خودش ببره و سبکش کنه.
غروبشم قشنگه.از هر طرف نگاهش میکنی متحیر میشی.معلومه وقتی شما تو این دنیا بهشت و تجربه کردین اون دنیا هم بهشت در انتظارتونه.خدا میگه این بنده های من عادت دارن به خوش نشینی و لذت بردن بفرستینشون بهترین جا لذت ببرن.
چقدر خوبین شما.عاشق نگاه خانم شایسته شدم.هرکس دیگه ای بود وقتی میرفت اون وضع و میدید کلی عصبانی میشد و بهم میریخت،ایشون خیلی خوشگل میگه ما میخوایم یک مسئله رو حل کنیم.یعنی نگاه از این بی نظیرتر داریم مگه،مشکل و تبدیل میکنه به مسئله و هر مسئله ای قطعا یک راه حل داره.پس جای نگرانی نداره تازه یک حس خوبم پشتشه چون تونستی حلش کنی و اعتماد به نفسم بهت میده و توانایی هاتو به رخت میکشه.
حالا درک میکنم قدرت کلمات و تاثیرش روی ذهن و.یاد گرفتم و میخوام تلاشمو بکنم از این به بعد آگاهانه مسئله رو جایگزین مشکل کنم.البته خیلی وقته این کارو دارم میکنم،اونم به خاطر حسی که کلمه مشکل بهم میداد ازش استفاده نمیکردم،حالا تکاملم و طی کردم و با درک امروزم خیلی با ارزشه و حتما تاثیرگذار تر این نگاه و پیش میبرم.
من خیلی برام سواله که یه دختر درس خون و به دوره خودش پاستوریزه و امروزی چطور داره سلاخی میکنه.واقعا در عجبم.بابا حق داره استاد عاشق شماست دیگه.من به عنوان دختر عاشق شما شدم چه برسه به یک مرد.چطوری این کارهارو میکنی اخه.همه چیز و سر جای خودش داری.واقعا جای تبریک و تحسین داره.
از اون طرف حرف استاد در مورد به آب انداختن آهویی اینو بهم گفت که این آدمم تمام احساسات مارو داره و قرار نیست اگر یکبار عصبانی شدیم کلی خودمون و سرزنش کنیم.این طبیعیه،مهم بعدشه که چقدر توی احساس بد بمونی یا نمونی،این موضوع مهم و تعیین کننده ست.
آقای لری هم به جمع شما اضافه شد و این تعاریفی که از توانایی های ایشون شد اصلا جای تعجب نداره. تو مسیر زندگی شما هر اتفاقی بیوفته کاملا طبیعیه.پاداش جهان به شما ثابت شده ست.