https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/11/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-11-11 05:42:342024-10-12 10:38:16سفر به دور آمریکا | قسمت 86
265نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
صبح تا دخترم رو روانه مدرسه کردم اومدم تو سایت وعکس فایل سفرنامه قسمت ۸۶رو که دیدم گفتم ااااااا اینکه عکس پرودایسه.
ورفتم ودکمه دانلود با کیفیت اچ دی رو زدم وهمونجا تا فایل دانلود بشه فایل رو از داخل سایت نگاه کردم چون این عادتمه نمیتونم صبر کنم وحتی یه لحظه هم دیرتر همسفر شما باشم .
فلوریدا خیلی زیباست ومن انگارکه وارد خونم شده باشم احساس خیلی خوبی داشتم از اینکه دارم میام خونه .
انعکاس درختا توی دریاچه خیلی زیباست ومن در تمام مدت دیدن فایل فقط داشتم تحسین میکردم نقاشی زیبای خداوند رو .
خدا رو صدهزار مرتبه شکر که به سلامتی رسیدید خونه خیلی خوش آمدید .
وقتی که داشتید اون خرابکاری ببعی ها رو تمیز میکردید با خودم گفتم اگر من بودم چقدر برام سخت بود که تازه از راه برسم وبخوام اینا رو هم تمیز ومرتب کنم اما کنترل احساستون توی اون موقعیت خیلی عالی بود ومن واقعا تحسینتون کردم آفرین .
وصد البته همکاری همتون با هم عالی بود وتقسیم کارتون بینظیر بود .اگر بچه من بود هرگز این کاررو نمیکرد چون من همیشه به تنهایی مسیولیت تمام زندگی رو به عهده گرفتم واجازه ندادم تا بچه هام رشد کنن وبزرگ بشن برای همین من مایک رو تحسین میکنم والبته که پدرش روبیشتر برای اینکه چنین پسری تربیت کرده یه مرد واقعی که در همه جا ودر همه حال میتونه گلیمش رو از آب بیرون بکشه .
چهره آقای لری خیلی زیبا وخنده رو بود ومن خیلی از دیدنشون لذت بردم وچقدر این مرد توانمند هست.
وقتی اومدید ووارد ملکتون شدید گفتم چقدر خوبه که آدم نترسه وهمه چیزش رو به خداوند بسپاره وخداوند چقدر بهتر از ما میتونه از زندگیمون محافظت کنه .
این فایل برای من معنی سپردن تمام زندگی به رب العالمین یگانه قدرت جهان روداشت .
خیلی خوشحالم که توی این دوره فوق العاده با شما همراهم واستاد حواسم بود لابلای کارتون تمرین ستاره قطبیتون هم انجام دادیدودرخواستتون رو خیلی واضح به خداوند برای بارش باران اعلام کردید .عاشقتونم وامیدوارم در کنار هم از زندگی لذت ببرید .
راستی ببعی هاتون هم خیلی ناز شدن .
ونون تیری بهترین وخوشمزه ترین نون در تمام کیهانه .دهنم آب افتاد از توصیف زیباتون .
سلام استاد جونم. سلام مریم نازنینم. سلام به مایک عزیز و همه بر و بچههای عزیز سایت. 💚🌱🧡
استاد چقدر این فایل خوب بود. ممنونم که این همه زیبایی رو با ما به اشتراک می ذارید. چقدر درس داشت برام.
اینکه هر سه شما با کمک و مشارکت همدیگه به حل مسئله پرداختید.
مشکل پیشاومده رو بزرگ نکردید و حرص نخوردید و غر نزدید.
خیلی راحت دنبال راه حل گشتید.
راه ورودی رو بستید. پشگل ها رو جمع کردید. و گفتید بارون مشتی میاد و اونجا رو پاک پاک می کنه.
عاشقتونم استاد خوبم که حتی در این موقع هم تمرکزتون رو می ذارید روی خواسته ها و نکات مثبت. اول کلی شوخی بانمک می کنید درباره اینکه ببعی ها خودشون رو زدن به اون راه و … 😂😂
بعد شروع می کنید به جارو کردن و در مورد کاربرد پشگل ها صحبت می کنید. اینکه چه کود خوبی هستند؛ اینکه در روستاتون به جای هیزم به کار می رفتن.
بعد درباره طعم و ویژگی نون تیری حرف می زنید. درباره بوی خوب نون که در روستا می پیچید، نون نازکی که هیچ وقت کپک نمی زد.
یعنی آگاهانه به جای اینکه بیایید بر خرابکاری ببعی ها و بوی نامطبوعی که دستشویی اونها ایجاد کرده تمرکز کنید، می آیید از پشگل ببعی ها می رسید به سوخت تنور و بعدش نون های تیری خوشمزه و بوی هوس انگیز نون. 😍🥰😋😋
استاد یعنی من عاشقتونم. عاشقتونم که این قدر چشم زیبابین دارید. کی می تونه توی اون وضع و کثیفکاری ببعی ها بیاد اینطور خوب نگاه کنه و حرف بزنه؟ ❤️
من عاشقتونم و سر تعظیم فرود میارم در برابر این همه کنترل ذهن و قدرت تمرکز بر زیبایی ها.
مریم جانم من عاشقتونم که در عین لطیفطبع بودن، این قدر هم قدرتمند و قوی هستید و به قول استاد به موقعش هیولا می شید و ببعی ها و خروس ها رو قصابی می کنید. 😍😍❤️❤️ کاری که خانم ها عموماً نمی تونن انجام بدن. خیلی تحسین تون می کنم. 👏👏💪👍
مایک عزیز رو که همپای شما در کار مشارکت می کنه و اینقدر پسر خوب و همزاه و سربهراهیه، تحسین می کنم.
استاد جونم چقدر پارادیس زیبا و بهشتی و رویاییه. ممنونم که این همه زیبایی و عظمت و نعمت رو به ما نشون می دید. ❤️🧡💛💚🌱
با سلام خدمت همه دوستان خوبم و استاد و خانم شایسته گرامی:
بازگشت به پارادایس یعنی بهشت ،طبیعت بی نظیر پارادایس و ارامش و سکوتی که در اینجا حاکم است،خدایا شکرت
اما برخورد استاد با یه مسئله به ظاهر ناخوشایند و واکنش ایشون،مسیله اینکه گوسفندانا داخل محوطه جلوی خونه شده بودند و تمام،اما استاد به جای غر زدن و ناله کردن،تمرکزشون رو گذاشتن روی حل مسیله و شروع به تمیزکاری کردند و گفتند یه بارون مشتی میاد و از روز اولش هم بهتر میشه،و کلی راجع به استفاده ای که از این کود برای مثلا پخت نان استفاده میشده گفتید و اینم یه تمرکز مثبت دیگه س،ما باید یاد بگیریم که اگر تضادی هم پیش اومد ،آگاهانه تمرکزروی نکات مثبت بزاریم و اینجوری ذهنمون رو عادت بدیم.
با سلام وسپاسگذاری فراوان از شما استادعزیزم و مریم خانم گل
استاد عزیزم از اینکه امروز هدایت شدم به این مکان همراه شما بی نهایت شکر گذار پروردگارم هستم خدایا صد هزار بار شکرت یکی از نشانه های که امروزمن اینجا دیدم ارزش ابزار و حتی انسانهایی مفید بود من امروز از آخر به اول میام
چند روزی بود که توی محل کارم میزم مشکلی پیدا کرده و مرتب روپوشمو نخ کش می کرد وقتی اون چکش و میخ ها رو دست مایک عزیز دیدم با اون حس خوب همکاری گفتم ببین دیگه نوبت توه بهانه نیار و بلند شو من هم باید دست به کار بشم درسته حرف استاد ابزار مناسب توی زمان مناسب به کار میاد و چه کارایی بی نظیری داره این جمله و باز اون حرف درست استاد یادم اومد بخواه زمان مناسب توی مکان مناسب قرار بگیری فقط کافی درخواست کنی و بخواهی همین طور آخر فیلم با دیدن لری چقدر دلم میخواست این آدمو ببینم از بس شما ازش تعریف کرده بودید دقیقاً همون شکلی بود که من بارها و بارها تصورش کرده بودم آفرین به لری و به این همه تواناییش من تحسین می کنم این آدم رو با وجود سن بالا همچنان قبراق و سرحال و آپ دیت چقدر لذت بردم از دیدن این آدم ودش و چه لذتی می برن دوستاش از وجود این آدم آفرین چقدر از این آدم می شه چیز یاد گرفت هیچ وقت دیر نیست توی این سفر امثال لری رو بارها دیدم نمونه اش رو همون آقای که کمک کردن آروی پله هاش درست بشه سیستم نت آر وی با اون دستگاه خارق العاده به کار بیافته و یکی دیگه اون وسیله های همیشگی شما گوشی موبایل شما استاد چه زیبا عکس می گیره که البته بارها و بارها محصولاتش رو بهمون نشون دادید چه صحنه های دل انگیزی و یه چیز دیگه باید حتما بگم البته من با ۱۶۱ روز عضوت در سایت تازه دیدم و حتما دوستای خوبم زودتر از من متوجه شدن و اینم برای من درس بود که بله تو باید بیشتر دقت کنی به قول استاد یه بار امتحانش می کردی شاید جواب می گرفتی اینکه همیشه اشتباه کردی که نشد جواب شاید این بار درست فکر کردی و همین راهته این برای من درس بزرگی بود و هیچ وقت بهش دقت نکرده بودم به این مکان ارسال دیدگاهها من آدم بی دقتی نیستم ولی چون همزمان توی محل کارم چندتا کارو انجام میدادم و این فایلای ب ینظیر رو هم تماشا می کردم توی و همیشه دوست داشتم نظرمو رو دیدگاهمو و احساسمو رو ارسال کنم و بنویسم اینجا متوجه نشده بودم که وقتی اشتباه می نویسی و یا نکته ای رو فراموش می کنی این امکان برای تو ساخته شده که یبایی ویرایشش کنی و یا اصلا حذفش کنی ممنونم من که تا حالا ندیده بودم توی هیچ سایتی این امکان وجود داشته باشه آفرین به شما گروه عباس منش دوست داشتنی و شما استاد عزیزم برای این همه امکانات مناسب و بی جایی که در اختیارمون گذاشتید این نکنه به این که تازه رو من تازه دیدم باید هم می گفتم اینم هم ارزش ابزار خوبه واقعا لذت بردم اینم یکی دیگه از امکانات بی نظیر سایته برای امثال من که تا دقیقه نود تا زمانی که فرصت هست تو امکان هر گونه تغییر رو داری و خدا هم همیشههمینطوره به تو تا زمانی که وجود داری روی این کره خاکی فرصت می ده ممنونم از شما استاد بینظیر
و دوباره این بار از اول شروع کنم لحظه های رسیدن به خونه از نوع نشستن استاد درست احساس رسیدن به خونه رو نشن می داد کاملا مشهود بود چقدر این راه دلپذیر و قشنگ بود چه سفر دوست داشتنی توی همه لحظاتش پر از خاطره پر از چالش برای ما و دیدنی خدایا هزاران مرتبه شکرت و آواز خوندن مایک عزیز در وصف رسیدن به خونه مایک عزیز حس خوبی رو به من می داد.
انگار همه چیز دست به دست هم داده بودن که این زیبایی رو توی پایان سفر تکمیل تر کنند اون آسمون جادویی با اون همه رنگ بینظیر خداوند بزرگم کی بهتر از تو می تونه این نقاشی زیبا رو ترسیم کنه؟ ! طلوع خورشید اونقدر دلچسب و دلنشین بود برای من که واقعا حیفم اومد دیدن این ساعتها رو از این به بعد توی این لحظه ها از دست بدم و قول دادم به خودم صبح ها زودتر بیدار بشم ( البته من زود بیدار می شم ولی کم پیش میاد که این کار رو انجام بدم ) ولی دیگه دلم می خواد این صحنه ها رو از دست ندم خدایا سپاسگذارم
عکس العمل شما استاد با دیدن اون خرابکاری های حیوانا دیدنی بود و برام خیلی جالب بود خونسردی و آرامش شما همراه اون شوخ طبعی همیشه تون جالب بود البته استاد من کلی خندیدم کلی به اون حیوانای ناقلا وقتی براتون اونجا روصفا داده بودن ولی شما رو نتونستن عصبانی و ناراحت کنند این نتیجه همون روی خود کار کردن و نتیجه به صلح رسیدن با خوده که به اینجا می رسی و عصبانی نمی شید از کوره در نمی رید با آرامش باهمکاری اعضای خانواده شروع به درست کردن سر و سامان دادن به اوضاع می شید آفرین به شما و واقعا انگار اتفاقی نیافتاده
سفر ما هیچ وقت به پایان نمی رسه سفر ما یه جور سفر به درون خودمونه با آموزش های که دیدیم باابزاری که استفاده ازش رو یاد گرفتیم این سفر همیشه ادامه داره توی این سفر اولین سین رو برداشتم سفر بله همون سفر ، سفر به درون خودم و صبر که مهمترین ابزاری که باید داشته باشم و یاد گرفتیم توکل رو ایمان رو و دیدم هر جا پا گذاشتم قبل از من خدا اونجا منتظرم ایستاده بود چقدر نعمت چقدر مهربونی چقدر آگاهی برای من چیده شده بود فقط کافی بود چشمام باز کنم اون عینک تاریک بدبینی و ترس دودلی رو در بیارم به چشمای خودم اطمینان کنم وبه ندای درونم ندای که از توی قلبم از جایگاه خدای متعالم به گوش می رسه دنبال کنم با اعتماد کامل و بسپارم به خودش همه چیز رو و شک نداشته باشم که می رسم به مقصود توی این سفر هم تفریح کردیم هم درس گرفتیم هم کار کردم هم هیجان زده شدیم هم تعجب کردیم هم دیدم چیزایی که ندیده بودیم واقعا ازکنارشون چقدرسطحی رد شده بودیم و اینجا دیدم و تجربه کردیم و هر روز با خوندن تجربیات و احساس دوستای گلم اشک ریختم خندیدم غافلگیر شدم خدایا شکرت
به نام خدی مهربان من میلاد مهتابی هستم و سپاس گذار خداوندم که در این مسیر زیبا هم سفر شما هستم وقتی این قسمت از سفر نامه رو دیدم کلی خندیدم چون داشتم خودمو جای استاد خیال پردازی می کردم که پشت ار وی نشستم و انگار میکاییل در حیاط خونه رو برای من باز کرد منم با ار وی اومدم تو وقتی خانم شایسته غروب زیبا رو نشون داد من غرق در خیال پردازی بودم چون یکی از صحنه هایی که خیلی دوست دارم غروبه ی حس خیلی خاصی به من میده یهو خانم شایسته گفت که میخوایم ی مساله رو حل کنیم وقتی اون پهن های بز ها رو نشون داد اولش شاکی شدم گفتم ای بابا چیکار کردن بز ها چطور اومدن تو بعدش خندم گرفت اخه حیونا خیلی از نظر من خنده دارن و دیدم استاد خیلی خونسرد و با طنز داره صحبت می کنه منم اروم تر شدم خیلی عالیه استاد از توی اون موقیعت نکته مثبت پیدا کرد گفت این پشکل ها خیلی برای درخت خوبه خیلی عالی بود البته به کوردی هم میگن پشکل و به پهن گاو میگن لاس
از اون چهار چرخه که دست میکایل بود خیلی خوشم اومد حرفه ای بود استاد خونسرد همه پشکل ها رو جمع کرد من وقتی این صحنه ها رو دیدم گفتم خیلی خوب شد که در خونه باز نبود که برن داخل خونه رو حسابی به خدمتش برسن کلا خیلی خوشم اومد از این قسمت سفرنامه خیلی هم حال بود اون اقاهه که ماشین میسازه برا خودش و دومادشون هواپیما سازه خیلی با حال بود کلا همه چی با حال بود از خدا سپاس گذارم
این قسمت سفرنامه صحنه های خیلی نابی از طبیعت زیبای پارادایس رو تو دل خودش جا داده بود که روح آدمو به وجد میوورد و دل آدم رو از عشق لبریز میکرد. طنازی های استادم که دو چندان کرده بود این لذت رو.
اما یه صحنه ای خیلی منو بفکر فرو برد و اون صحنه ای بود که گوسفندای عزیز اطراف ساختمون پدید آورده بودن و این آگاهی رو بهم یادآوری میکرد که ذهن ما آدمهام مثل این ساختمونه. اگه فیلتر نزاریم به ورودی های ذهنیمون و اجازه بدیم از درب ذهنمون هر داده ای وارد بشه نتجیه ش میشه پشگلهایی که کل اون محیط تمییز و دلنشین رو تبدیل کرده بودن به میدون جنگ و مین?.
همیشه باید حواسمون باشه که به چی داریم توجه میکنیم. و باید با اراده و دقت دروازه ورودیهای ذهنیمون رو فقط برای عبور چیزهای با ارزش و بدرد بخور باز بزاریم تا همیشه ذهنی آروم و تمییز داشته باشیم که فقط یک ذهن آرام میتونه میزبان الهامات خداوند باشه.
خییلییی این فایل حس شیرینی داشت چنان احساس صمیمیتی کردم با استاد وقتی که گفتن “پشکل”????
توی دهات ما هم توی تنور میریزن برای پخت نون میگن نونا “شوختر”میپزه
وقتی استاد قشنگ گفتن از اینا برای نون تیری استفاده میشه ،و قشنگ حس خوبش از اصل خودش رو با ما درمیون گذاشت،تاییدی شد برای خود بودنمون،
و این باور برای من قوی تر کرد که انسان هرچی ثروتمندتر بشه جا افتاده تر میشه،
و همچنین کار دسته جملی این خانواده خیلی حس خوبی بهم داد مخصوصا همکاری مایل،اونجا که عصبیه میره سمت بزی خاک انداز دستشه انگار عادی باهاشون حرف میزنه میگه چیه چی میگی،??کار خودته؟
و حتی همین اهویی که استاد انداخته توی اب،به من میگه عصبی میشه ولی زود درس میگیره و خودشو سرزنش نمیکنه ،قشنگ از کارش میگه و صددرصد ازش درسای عالی گرفته،و مثه بقیه ی فایلا میگه که تضاد برای همه هست مهم چطور برخورد کردن باهاشه،و خوب نگاه داشتن حالته تا بتونی صورت مسله رو حل کنی
سلام روز زیبای همگی بخیر .
خیلی خوش اومدید به خونتون welcom
صبح تا دخترم رو روانه مدرسه کردم اومدم تو سایت وعکس فایل سفرنامه قسمت ۸۶رو که دیدم گفتم ااااااا اینکه عکس پرودایسه.
ورفتم ودکمه دانلود با کیفیت اچ دی رو زدم وهمونجا تا فایل دانلود بشه فایل رو از داخل سایت نگاه کردم چون این عادتمه نمیتونم صبر کنم وحتی یه لحظه هم دیرتر همسفر شما باشم .
فلوریدا خیلی زیباست ومن انگارکه وارد خونم شده باشم احساس خیلی خوبی داشتم از اینکه دارم میام خونه .
انعکاس درختا توی دریاچه خیلی زیباست ومن در تمام مدت دیدن فایل فقط داشتم تحسین میکردم نقاشی زیبای خداوند رو .
خدا رو صدهزار مرتبه شکر که به سلامتی رسیدید خونه خیلی خوش آمدید .
وقتی که داشتید اون خرابکاری ببعی ها رو تمیز میکردید با خودم گفتم اگر من بودم چقدر برام سخت بود که تازه از راه برسم وبخوام اینا رو هم تمیز ومرتب کنم اما کنترل احساستون توی اون موقعیت خیلی عالی بود ومن واقعا تحسینتون کردم آفرین .
وصد البته همکاری همتون با هم عالی بود وتقسیم کارتون بینظیر بود .اگر بچه من بود هرگز این کاررو نمیکرد چون من همیشه به تنهایی مسیولیت تمام زندگی رو به عهده گرفتم واجازه ندادم تا بچه هام رشد کنن وبزرگ بشن برای همین من مایک رو تحسین میکنم والبته که پدرش روبیشتر برای اینکه چنین پسری تربیت کرده یه مرد واقعی که در همه جا ودر همه حال میتونه گلیمش رو از آب بیرون بکشه .
چهره آقای لری خیلی زیبا وخنده رو بود ومن خیلی از دیدنشون لذت بردم وچقدر این مرد توانمند هست.
وقتی اومدید ووارد ملکتون شدید گفتم چقدر خوبه که آدم نترسه وهمه چیزش رو به خداوند بسپاره وخداوند چقدر بهتر از ما میتونه از زندگیمون محافظت کنه .
این فایل برای من معنی سپردن تمام زندگی به رب العالمین یگانه قدرت جهان روداشت .
خیلی خوشحالم که توی این دوره فوق العاده با شما همراهم واستاد حواسم بود لابلای کارتون تمرین ستاره قطبیتون هم انجام دادیدودرخواستتون رو خیلی واضح به خداوند برای بارش باران اعلام کردید .عاشقتونم وامیدوارم در کنار هم از زندگی لذت ببرید .
راستی ببعی هاتون هم خیلی ناز شدن .
ونون تیری بهترین وخوشمزه ترین نون در تمام کیهانه .دهنم آب افتاد از توصیف زیباتون .
سلام استاد جونم. سلام مریم نازنینم. سلام به مایک عزیز و همه بر و بچههای عزیز سایت. 💚🌱🧡
استاد چقدر این فایل خوب بود. ممنونم که این همه زیبایی رو با ما به اشتراک می ذارید. چقدر درس داشت برام.
اینکه هر سه شما با کمک و مشارکت همدیگه به حل مسئله پرداختید.
مشکل پیشاومده رو بزرگ نکردید و حرص نخوردید و غر نزدید.
خیلی راحت دنبال راه حل گشتید.
راه ورودی رو بستید. پشگل ها رو جمع کردید. و گفتید بارون مشتی میاد و اونجا رو پاک پاک می کنه.
عاشقتونم استاد خوبم که حتی در این موقع هم تمرکزتون رو می ذارید روی خواسته ها و نکات مثبت. اول کلی شوخی بانمک می کنید درباره اینکه ببعی ها خودشون رو زدن به اون راه و … 😂😂
بعد شروع می کنید به جارو کردن و در مورد کاربرد پشگل ها صحبت می کنید. اینکه چه کود خوبی هستند؛ اینکه در روستاتون به جای هیزم به کار می رفتن.
بعد درباره طعم و ویژگی نون تیری حرف می زنید. درباره بوی خوب نون که در روستا می پیچید، نون نازکی که هیچ وقت کپک نمی زد.
یعنی آگاهانه به جای اینکه بیایید بر خرابکاری ببعی ها و بوی نامطبوعی که دستشویی اونها ایجاد کرده تمرکز کنید، می آیید از پشگل ببعی ها می رسید به سوخت تنور و بعدش نون های تیری خوشمزه و بوی هوس انگیز نون. 😍🥰😋😋
استاد یعنی من عاشقتونم. عاشقتونم که این قدر چشم زیبابین دارید. کی می تونه توی اون وضع و کثیفکاری ببعی ها بیاد اینطور خوب نگاه کنه و حرف بزنه؟ ❤️
من عاشقتونم و سر تعظیم فرود میارم در برابر این همه کنترل ذهن و قدرت تمرکز بر زیبایی ها.
مریم جانم من عاشقتونم که در عین لطیفطبع بودن، این قدر هم قدرتمند و قوی هستید و به قول استاد به موقعش هیولا می شید و ببعی ها و خروس ها رو قصابی می کنید. 😍😍❤️❤️ کاری که خانم ها عموماً نمی تونن انجام بدن. خیلی تحسین تون می کنم. 👏👏💪👍
مایک عزیز رو که همپای شما در کار مشارکت می کنه و اینقدر پسر خوب و همزاه و سربهراهیه، تحسین می کنم.
استاد جونم چقدر پارادیس زیبا و بهشتی و رویاییه. ممنونم که این همه زیبایی و عظمت و نعمت رو به ما نشون می دید. ❤️🧡💛💚🌱
با سلام خدمت همه دوستان خوبم و استاد و خانم شایسته گرامی:
بازگشت به پارادایس یعنی بهشت ،طبیعت بی نظیر پارادایس و ارامش و سکوتی که در اینجا حاکم است،خدایا شکرت
اما برخورد استاد با یه مسئله به ظاهر ناخوشایند و واکنش ایشون،مسیله اینکه گوسفندانا داخل محوطه جلوی خونه شده بودند و تمام،اما استاد به جای غر زدن و ناله کردن،تمرکزشون رو گذاشتن روی حل مسیله و شروع به تمیزکاری کردند و گفتند یه بارون مشتی میاد و از روز اولش هم بهتر میشه،و کلی راجع به استفاده ای که از این کود برای مثلا پخت نان استفاده میشده گفتید و اینم یه تمرکز مثبت دیگه س،ما باید یاد بگیریم که اگر تضادی هم پیش اومد ،آگاهانه تمرکزروی نکات مثبت بزاریم و اینجوری ذهنمون رو عادت بدیم.
سلام استاد و مریم شایسته و مایک عزیز
ممنونم بابت فایل های قشنگتون
فایل سفر نامه خیلی خوب بود برای من یه شروع قشنگ بود
یکی از بزرگترین درساش این بود که
یجورایی یه عادت واسم ساخت که هر جا که هستم اصلا جاش مهم نیست هر جا که هستم بگردم دنبال زیبایی هاش
یه سوژه پیدا کنم واسه لذت برد
واسه شکر گذاری
ببینم اون اتفاقای خوبی که اطرافم رخ میده
از لحظه لذت ببرم
دنبال چیزی بگردم که احساس بهتری به من بده
و تحسینش کنم
همون وصدق بالحسنی
ممنونم که دست خدا شدین این عادت رو واسه من ساختین
خدایا شکرت
با سلام وسپاسگذاری فراوان از شما استادعزیزم و مریم خانم گل
استاد عزیزم از اینکه امروز هدایت شدم به این مکان همراه شما بی نهایت شکر گذار پروردگارم هستم خدایا صد هزار بار شکرت یکی از نشانه های که امروزمن اینجا دیدم ارزش ابزار و حتی انسانهایی مفید بود من امروز از آخر به اول میام
چند روزی بود که توی محل کارم میزم مشکلی پیدا کرده و مرتب روپوشمو نخ کش می کرد وقتی اون چکش و میخ ها رو دست مایک عزیز دیدم با اون حس خوب همکاری گفتم ببین دیگه نوبت توه بهانه نیار و بلند شو من هم باید دست به کار بشم درسته حرف استاد ابزار مناسب توی زمان مناسب به کار میاد و چه کارایی بی نظیری داره این جمله و باز اون حرف درست استاد یادم اومد بخواه زمان مناسب توی مکان مناسب قرار بگیری فقط کافی درخواست کنی و بخواهی همین طور آخر فیلم با دیدن لری چقدر دلم میخواست این آدمو ببینم از بس شما ازش تعریف کرده بودید دقیقاً همون شکلی بود که من بارها و بارها تصورش کرده بودم آفرین به لری و به این همه تواناییش من تحسین می کنم این آدم رو با وجود سن بالا همچنان قبراق و سرحال و آپ دیت چقدر لذت بردم از دیدن این آدم ودش و چه لذتی می برن دوستاش از وجود این آدم آفرین چقدر از این آدم می شه چیز یاد گرفت هیچ وقت دیر نیست توی این سفر امثال لری رو بارها دیدم نمونه اش رو همون آقای که کمک کردن آروی پله هاش درست بشه سیستم نت آر وی با اون دستگاه خارق العاده به کار بیافته و یکی دیگه اون وسیله های همیشگی شما گوشی موبایل شما استاد چه زیبا عکس می گیره که البته بارها و بارها محصولاتش رو بهمون نشون دادید چه صحنه های دل انگیزی و یه چیز دیگه باید حتما بگم البته من با ۱۶۱ روز عضوت در سایت تازه دیدم و حتما دوستای خوبم زودتر از من متوجه شدن و اینم برای من درس بود که بله تو باید بیشتر دقت کنی به قول استاد یه بار امتحانش می کردی شاید جواب می گرفتی اینکه همیشه اشتباه کردی که نشد جواب شاید این بار درست فکر کردی و همین راهته این برای من درس بزرگی بود و هیچ وقت بهش دقت نکرده بودم به این مکان ارسال دیدگاهها من آدم بی دقتی نیستم ولی چون همزمان توی محل کارم چندتا کارو انجام میدادم و این فایلای ب ینظیر رو هم تماشا می کردم توی و همیشه دوست داشتم نظرمو رو دیدگاهمو و احساسمو رو ارسال کنم و بنویسم اینجا متوجه نشده بودم که وقتی اشتباه می نویسی و یا نکته ای رو فراموش می کنی این امکان برای تو ساخته شده که یبایی ویرایشش کنی و یا اصلا حذفش کنی ممنونم من که تا حالا ندیده بودم توی هیچ سایتی این امکان وجود داشته باشه آفرین به شما گروه عباس منش دوست داشتنی و شما استاد عزیزم برای این همه امکانات مناسب و بی جایی که در اختیارمون گذاشتید این نکنه به این که تازه رو من تازه دیدم باید هم می گفتم اینم هم ارزش ابزار خوبه واقعا لذت بردم اینم یکی دیگه از امکانات بی نظیر سایته برای امثال من که تا دقیقه نود تا زمانی که فرصت هست تو امکان هر گونه تغییر رو داری و خدا هم همیشههمینطوره به تو تا زمانی که وجود داری روی این کره خاکی فرصت می ده ممنونم از شما استاد بینظیر
و دوباره این بار از اول شروع کنم لحظه های رسیدن به خونه از نوع نشستن استاد درست احساس رسیدن به خونه رو نشن می داد کاملا مشهود بود چقدر این راه دلپذیر و قشنگ بود چه سفر دوست داشتنی توی همه لحظاتش پر از خاطره پر از چالش برای ما و دیدنی خدایا هزاران مرتبه شکرت و آواز خوندن مایک عزیز در وصف رسیدن به خونه مایک عزیز حس خوبی رو به من می داد.
انگار همه چیز دست به دست هم داده بودن که این زیبایی رو توی پایان سفر تکمیل تر کنند اون آسمون جادویی با اون همه رنگ بینظیر خداوند بزرگم کی بهتر از تو می تونه این نقاشی زیبا رو ترسیم کنه؟ ! طلوع خورشید اونقدر دلچسب و دلنشین بود برای من که واقعا حیفم اومد دیدن این ساعتها رو از این به بعد توی این لحظه ها از دست بدم و قول دادم به خودم صبح ها زودتر بیدار بشم ( البته من زود بیدار می شم ولی کم پیش میاد که این کار رو انجام بدم ) ولی دیگه دلم می خواد این صحنه ها رو از دست ندم خدایا سپاسگذارم
عکس العمل شما استاد با دیدن اون خرابکاری های حیوانا دیدنی بود و برام خیلی جالب بود خونسردی و آرامش شما همراه اون شوخ طبعی همیشه تون جالب بود البته استاد من کلی خندیدم کلی به اون حیوانای ناقلا وقتی براتون اونجا روصفا داده بودن ولی شما رو نتونستن عصبانی و ناراحت کنند این نتیجه همون روی خود کار کردن و نتیجه به صلح رسیدن با خوده که به اینجا می رسی و عصبانی نمی شید از کوره در نمی رید با آرامش باهمکاری اعضای خانواده شروع به درست کردن سر و سامان دادن به اوضاع می شید آفرین به شما و واقعا انگار اتفاقی نیافتاده
سفر ما هیچ وقت به پایان نمی رسه سفر ما یه جور سفر به درون خودمونه با آموزش های که دیدیم باابزاری که استفاده ازش رو یاد گرفتیم این سفر همیشه ادامه داره توی این سفر اولین سین رو برداشتم سفر بله همون سفر ، سفر به درون خودم و صبر که مهمترین ابزاری که باید داشته باشم و یاد گرفتیم توکل رو ایمان رو و دیدم هر جا پا گذاشتم قبل از من خدا اونجا منتظرم ایستاده بود چقدر نعمت چقدر مهربونی چقدر آگاهی برای من چیده شده بود فقط کافی بود چشمام باز کنم اون عینک تاریک بدبینی و ترس دودلی رو در بیارم به چشمای خودم اطمینان کنم وبه ندای درونم ندای که از توی قلبم از جایگاه خدای متعالم به گوش می رسه دنبال کنم با اعتماد کامل و بسپارم به خودش همه چیز رو و شک نداشته باشم که می رسم به مقصود توی این سفر هم تفریح کردیم هم درس گرفتیم هم کار کردم هم هیجان زده شدیم هم تعجب کردیم هم دیدم چیزایی که ندیده بودیم واقعا ازکنارشون چقدرسطحی رد شده بودیم و اینجا دیدم و تجربه کردیم و هر روز با خوندن تجربیات و احساس دوستای گلم اشک ریختم خندیدم غافلگیر شدم خدایا شکرت
از شما ممنونم استاد خوبم پیروز سربلند باشید
سلام ، این ویدئو بسیار عالی بود متشکرم از ضبط این ویدئو
سلام استاد
اول از همه شک شدم ،
دیگه خیلی صلح با خود واقعیتون اوج گرفته اینجوری پشت رول نشستنتون، روده برم کرد از خنده ??
چقدر زیبایت انتهای مسیر وبرگشت به پارادایس،
خب طبیعتا این زیباییها
و سفرنامه ی سفر ناب تموم شد
اما به قول مریم جون بعد هر اتفاق خوبی یه اتفاق خوب دیگه و بعد هر زیبایی زیبایی بیشتر ??
چه حس راحتی میده برگشت از سفر
و چقدر مدار توجهمون به زیباییها تکاملش رو طی کرده ?
انگار زیباییهای پارادایس رو به یه چشمی تکامل یافته تر در دیدن زیباییهای جهان میدیدیم?
چقدر اینجا زیباست اما حس لذت بردن از زیباییها یه جوری دیگه شده
این طبیعت و اون غروب و تجلی عکس درختان در اب
اون ببعی های خوشگل که خود خدا نگهدارشون بوده و هست ?
و تمامی اون صحنه ها خودش ساعتها نوشتن میخواد
اما مریم جون اینبار دیگه چه صورت مسئله ی خفنی بود???
اما مثل همیشه کنترل ذهن و تمرکز روی زیباییها و دنباله رو حس خوب بودن
استاد خیلی حرفتون جالب بود
ابزار برای حل مسئله های زندگی خیلی مهمه
حس خوب ما در هر لحظه ای هم یه ابزاری هست برای دستیابی به اتفاقات خوب
احساس ،سیستم هدایتگر وجودی ما در هر لحظه برای نشان دادن وضعیت روحی ما
و تصمیم برای تغییر جهت در مسیر درست
?
اما دل جرئت مریم جون هم خیلی تحسین برانگیزه برای اون صدتا خروس ?
خیلی مهمه که انسان تمامی وجه وجودیش قدرتممدانه و محکم در مسیر زندگی رشد کنه
خداروشکر بابت تمام این اگاهیها و احساس خوب با دیدن این فایلها ??
به نام خدی مهربان من میلاد مهتابی هستم و سپاس گذار خداوندم که در این مسیر زیبا هم سفر شما هستم وقتی این قسمت از سفر نامه رو دیدم کلی خندیدم چون داشتم خودمو جای استاد خیال پردازی می کردم که پشت ار وی نشستم و انگار میکاییل در حیاط خونه رو برای من باز کرد منم با ار وی اومدم تو وقتی خانم شایسته غروب زیبا رو نشون داد من غرق در خیال پردازی بودم چون یکی از صحنه هایی که خیلی دوست دارم غروبه ی حس خیلی خاصی به من میده یهو خانم شایسته گفت که میخوایم ی مساله رو حل کنیم وقتی اون پهن های بز ها رو نشون داد اولش شاکی شدم گفتم ای بابا چیکار کردن بز ها چطور اومدن تو بعدش خندم گرفت اخه حیونا خیلی از نظر من خنده دارن و دیدم استاد خیلی خونسرد و با طنز داره صحبت می کنه منم اروم تر شدم خیلی عالیه استاد از توی اون موقیعت نکته مثبت پیدا کرد گفت این پشکل ها خیلی برای درخت خوبه خیلی عالی بود البته به کوردی هم میگن پشکل و به پهن گاو میگن لاس
از اون چهار چرخه که دست میکایل بود خیلی خوشم اومد حرفه ای بود استاد خونسرد همه پشکل ها رو جمع کرد من وقتی این صحنه ها رو دیدم گفتم خیلی خوب شد که در خونه باز نبود که برن داخل خونه رو حسابی به خدمتش برسن کلا خیلی خوشم اومد از این قسمت سفرنامه خیلی هم حال بود اون اقاهه که ماشین میسازه برا خودش و دومادشون هواپیما سازه خیلی با حال بود کلا همه چی با حال بود از خدا سپاس گذارم
سلام به همگی.
این قسمت سفرنامه صحنه های خیلی نابی از طبیعت زیبای پارادایس رو تو دل خودش جا داده بود که روح آدمو به وجد میوورد و دل آدم رو از عشق لبریز میکرد. طنازی های استادم که دو چندان کرده بود این لذت رو.
اما یه صحنه ای خیلی منو بفکر فرو برد و اون صحنه ای بود که گوسفندای عزیز اطراف ساختمون پدید آورده بودن و این آگاهی رو بهم یادآوری میکرد که ذهن ما آدمهام مثل این ساختمونه. اگه فیلتر نزاریم به ورودی های ذهنیمون و اجازه بدیم از درب ذهنمون هر داده ای وارد بشه نتجیه ش میشه پشگلهایی که کل اون محیط تمییز و دلنشین رو تبدیل کرده بودن به میدون جنگ و مین?.
همیشه باید حواسمون باشه که به چی داریم توجه میکنیم. و باید با اراده و دقت دروازه ورودیهای ذهنیمون رو فقط برای عبور چیزهای با ارزش و بدرد بخور باز بزاریم تا همیشه ذهنی آروم و تمییز داشته باشیم که فقط یک ذهن آرام میتونه میزبان الهامات خداوند باشه.
عاشقانه دوستون دارم???
سلام و درود به رهروان راه حق
خییلییی این فایل حس شیرینی داشت چنان احساس صمیمیتی کردم با استاد وقتی که گفتن “پشکل”????
توی دهات ما هم توی تنور میریزن برای پخت نون میگن نونا “شوختر”میپزه
وقتی استاد قشنگ گفتن از اینا برای نون تیری استفاده میشه ،و قشنگ حس خوبش از اصل خودش رو با ما درمیون گذاشت،تاییدی شد برای خود بودنمون،
و این باور برای من قوی تر کرد که انسان هرچی ثروتمندتر بشه جا افتاده تر میشه،
و همچنین کار دسته جملی این خانواده خیلی حس خوبی بهم داد مخصوصا همکاری مایل،اونجا که عصبیه میره سمت بزی خاک انداز دستشه انگار عادی باهاشون حرف میزنه میگه چیه چی میگی،??کار خودته؟
و حتی همین اهویی که استاد انداخته توی اب،به من میگه عصبی میشه ولی زود درس میگیره و خودشو سرزنش نمیکنه ،قشنگ از کارش میگه و صددرصد ازش درسای عالی گرفته،و مثه بقیه ی فایلا میگه که تضاد برای همه هست مهم چطور برخورد کردن باهاشه،و خوب نگاه داشتن حالته تا بتونی صورت مسله رو حل کنی
….