سفر به دور آمریکا | قسمت 91

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار زهرا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

مریم جان شما چقدر خوب روایت میکنی، اگر مدت ها هم از داستان سفر بگی اصلا گوش هام خسته نمیشن که هیچ، گوش هام بیشتر مشتاق شنیدن میشن.

امروز این قسمت من رو به تامل وا داشت. بارها و بارها دیدن و تامل کردن توی جملات شما. بعد هدایت شدم به قسمت اول سریال که در 7تیر 98 روی سایت قرار گرفت.

مریم جان شما الان کنار همون نقشه ای هستی که روز اول سفر بهمون نشون دادی کجا هستیم  و به ما گفتین:

“سفر آدمو میسازه؛ وقتی سفر میکنیم خیلی پخته تر میشیم، رها تر میشیم. شناخت جامع تری نسبت به جهان به دست میاریم. سفر رهابودن و نچسبیدن به یه چیزی رو بهمون یاد میده. سفر هرچیز اضافه ای که با خودت حمل میکنی رو از تو جدا میکنه. سبکت میکنه، آزادت میکنه، بهت میگه این جهان چقدر زیبایی داره و چقدر فضا داره و لازم نیست به هیچ لحظه ای حتی خیلی زیبا بچسبی، چون لحظه های خیلی زیبای بیشتری توی آینده، روز بعد قدم بعد منتظرته. پس نگران هیچ چیز نباش و فقط از اون لحظه لذت ببر و رها باش و گذر بکن.”

الان بازم برگشتیم به همون نقشه در همون اتاق و اون بالکن و این حرفای زیبا در طی سفر در عمل نمود پیدا کردند. الان میفهمم که چقدر رهاتر شدم، آزادتر و سبک تر. انگار اون کوله بار اضافی از من جدا شده و حتی در سفرهایی که رفتم بعدی از قبلی بهتر و بهتر شد چون من به هیچ لحظه ای نچسبیدم و رها شدم و فقط لذت بردم. واقعا عاشق این لحظه ای هستم که میتونم بگم تونستم به اون دانسته ها و آگاهی هایی که یاد گرفتم عمل کنم.

شما گفتین این منظره، رودخونه، ساختمونا، آدمایی که دارن میرن سرکار و دریا هیچ کدوم تغییر خاصی نکردن. اما ما در طی این سفر بارها و بارها از آدم روز اول سفر فاصله گرفتیم. این حرفای دلنشین شما منو به دفتر اهداف سال 98 هدایت کرد. الان 9 آذر 98 هست و 90درصد خواسته های من محقق شدن حتی فراتر از نوشته های من.

امروز حساب بانکیم رو دیدم و فهمیدم  انقدری که الان داخلش پول هست تا حالا پول توی حسابم نبوده. الان خدا نه تنها خواسته هامو بهم داده بلکه در این مسیر چیزی جز لذت یادم نمیاد. مسیری که همش لذت و آرامش و شادی بود.

آره مریم جانم این سفر چقدر من رو آروم کرد، پامو از مسابقه دادن با بقیه عقب کشیدم. الان با آسودگی خاطر فقط به الهاماتی که خداوند به من میکنه انجام میدم. الان که عادت کردم به دنبال نکته مثبت بگردم اصن ناخواسته ها انقدر کم هستن و کم رنگ شدن که میتونم بگم نیستن. باورنکردنیه که حال خوب چقدر قدرتمنده یعنی اگه نیم ساعت حالمونو خوب نگه داریم نتایج عالی هستن.

مریم جانم اول سفر گفتی که سبک میشیم و الان هم با دور ریختن تمام باورهای غلط، سبک شدیم. واقعا نمیشه از تک تک تغییراتی که درون هرکدوممون به وجود اومده نوشت

چون هر قسمت از سفرنامه خودش حکم یک کتاب رو داره. کتابی که ارزش بارها و بارها خوندن داره. کتابی که هدایتگرمونه به سمت زیبایی ها. کتابی که راه راست، راه کسانی که به آن ها نعمت داده شده رو نشون میده.

.چقدر این اول صبح آروم زیبا دلچسب و قشنگ بود. اتاقتون چقدر سبکه، دقیقا مثل افکارتون هیچ چیز اضافی نیست. همه چیز سر جای خودشه و صداقت در کلامتون و رفتارتون موج میزنه.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

265 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا حسینی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2369 روز

    به نام خدا سلام

    مریم جون ، متن زیبایی شما توی آپارتمان تمپا موقع طلوع خورشید، فوق العاده زیبا بود به نحوی که من همزمان با شما، شروع کردم به نوشتن و دلم نیومد که برای دوستانم نذارمش چون گوش دادن و خوندن با هم ، تاثیر گذاری خیلی بالایی داره و کانون توجهمون رو به سمت دستاوردهای عالی که طی این سفر داشتیم، جلب می کنه.

    “… این منظره، رودخانه، مردم، دریا و محیط اطراف نسبت به قبل از سفر، تغییر خاصی نکردن اما هر کدوم از ما با کسب تجربه های جدید از آدم روز اول فاصه گرفتیم و به یه آدم دیگه تبدیل شدیم. اگه عجله داشتیمو اینکه از دیگران عقب نمونیم، اما حالا دیگه از این مسابقه بیرون اومدیم. ما اومدیم تا باورها و حال خوب زندگیمون رو خلق کنیم پس به شیوه ۱۲ قدم، قدم به قدم پیش میریم و مسیر خلق خواسته ها رو مزه مزه میکنیم. اگه قبل سفر میخواستیم معروف باشیم، حالا میخوایم خودمون باشیم ، با سبک شخصی خودمون بدون توجه به اینکه دیگران چه نگاهی به علایق ما دارن. اگه قبل سفر توی آدما، جامعه و محیط اطرافمون به دنبال مقصر حال بدمون بودیم، حالا توی همه چیز به دنبال حال خوب و نکته مثبت می گردیم چون فهمیدیم کانون توجهمون چه قدرتی داره و حال خوب چه نتایجی به دنبال داره. همه اینا، کیمیای این سفره. کیمیایی که با شستن، سائیدن و دورریختن افکارمون که سالها به دوش می کشیدیم، سبک ترمون کرد و نسخه بهتری از تک تک ماها ساخت”.

    من توی این متن ، خاطرات کل این چند ماه سفرنامه رو مرور کردم و درکش کردم و فهمیدم که اگر فرکانسم باخواستم همسو باشه، به نحوی که نمیدونم چطوری، به خواستم میرسم. من عاشق سفر، طبیعت و دیدن و لمس زیبایی های اطرافم هستم عاشق تست غذاهای جدید، عاشق دیدن جاهای جدید و این خواسته من اینقدر عمیقه که خداوند منو توی این مسیر سفرنامه قرار داد جوریکه دارم باهاش زندگی میکنم و از لحظه لحظش، لذت می برم. باهاش زندگی می کنم و سعی میکنم که حالمو همیشه خوب نگه دارم.

    تجربه خرید توی این فروشگاههای باکیفیت چقدر لذت بخشه. ما خانما عاشق خریدیم و یه جای این مدلی که همه چیز ، همه میوه ها، کالاها و اجناس به روی آدم لبخند میزنن که دیگه حسش بی نهایت شیرینه. چقدر دوست داشتم اونجایی رو که بعد از خرید، اون آقا همه وسایل رو کیسه میکردن آخه توی ایران، خودمون این کار رو باید انجام میدیم ولی اونجا همه امکانات و همه افراد در خدمت آماده هستن این، لذت خرید رو صد چندان میکنه.

    ممنونم بارها و بارها از شما و خداوند مهربونم که این مسیر سبز رو نشونم دادید تا گمراه نشم و به تک تک خواسته های دلم برسم.

    دوستتون دارم ، در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: