https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/11/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-11-30 12:51:152024-10-16 18:37:31سفر به دور آمریکا | قسمت 91
265نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا تحسین میکنم زیبایی هارو زیبایی این محله زیبایی این ماشین قرمز زیبایی خونه ها واقعا خدایاشکرت تحسین میکنم نگاهتون رو که انقد زیبابین شد و این همه نعمت و ثروت و زیبایی رو واستون آورد که به هر جا نگاه میکنی فقط باید بگی خدایاشکرت واقعا خدارو در همه چیز و همه جا میبینی خدایاشکرت چقد تمپا زیباست چقد حرفای قشنگی زدین اره درسته من حتی آخر هفته که میرم خونه مادرم یا ویلا و شاید یه روز هستم و برمیگردم کلی احساس خوبی میگیرم و رها وسبک میشم خدایاشکرت بابت طلوع آفتاب خدایاشکرت بابت زیبایی این شهر چقد فراوانی چقد نعمت و ثروت زیاد خدای من خدایاشکرت بابت رابطه عالیتون خدایاشکرت بابت رفتن به این همه کشورها تحسین میکنم خدایاشکرت بابت خریدتون خدایاشکرت چقد فراوانی بود چقد متنوع خدای من واقعا چقد زیاد هست نعمت ثروت واقعا چقد جاده زیباست چقد همه چیز عالی هست چقد غذا خوردن حال میده خدایاشکرت تحسین میکنم استاد عزیز رو بابت آزادی مالی زمانی و مکانی خدایاشکرت سپاسگزارم درپناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم
هر چقدر این تصاویر رو ببینم کمه هی بیشتر میخوامش هر چقدر از وصفش بگم باز حس میکنم کوتاهی کردم .
مریم بانوی عزیزم که با اون صدای نرم و ملایم و گوش نوازت همراه اون تصاویر خونه رویایی که شبیه نقاشی های باب راسه و شبیه کارتونهای زیبای کودکیمون هست که وسط مزرعه پر از گل و سبزه و زیبایی قرار گرفته با دوتا ماشین فوق العاده وقتی با ماشین حرکت میکنید و اون آهنگ باران که شدی خدای من توی اون خیابانهای تمیز شیک و مرتب خداوندا چقدر زیبایی چقدر قشنگی در چه راحتی و آسایشی
استاد جانم من با دیدن این بخش سفرنامه انقدر خوشحال و احساساتی شدم گریه م گرفت به خودم گفتم اگه استاد و مریم جان این مسیر رو نمیرفتن و به این همه آرزوشون نمیرسیدن کی این تصاویر رو نشونمون میداد چقدر استاد دارن با این حرکتشون جهان رو گسترش میدن چقدر آدم با موفق شدنش باعث موفقیت بقیه هم میشه چقدر هر حرکتی جهان رو روبه جلو میبره و چقدر خوشبختن آدمهایی که توی این مسیر جلوتر از بقیه حرکت میکنن و یه فانوس دستشون میگیرن و راه رو نشون میدن و باز میکنن تا خیلی از انسانهای دیگه پشت سرشون حرکت کنن مثل پیامبرا مثل استاد عزیزمون .
یهو یه چیزی به دلم افتاد استاد عزیزمون خواسته داشته بهش رسیده و بعد با خواسته ش لذت برده و جهان در مسیری قرارش داده که از لذتش هزاران آدم خوشحال بشن و مسیر براشون آسون بشه و اگه استاد جان یه روز این تصمیم رو نمیگرفتن باز خداوند راه رو برای کسایی که بخوان باز میکنه و همه ما قدرت رسیدن به هرجایی رو داریم ولی باز اتسانهای بزرگی که بندگی خداوند رو باور کردن و فهمیدن قدرت مطلق خدایی هست که درون خودشون و تمام کائنات وجود داره و از بی نهایت را مسیر براشون باز میشه .
خداوند رو سپاسگذارم که من یه گوشی موبایل دارم و یه سایت استاد عباسمنش و یه دنیای جدید که میتونم در واقعیت تجربه ش کنم چون تو ذهنم خلقش کردم . در پناه خداوند یکتا باشید
خداوند رو بینهایت سپاسگزارم بابت تک تک زیبایی ها ونعمت های فوق العاده ای که نصیب تک تکمون کرده.است…
خدایا شکرت
استاد جان میخوام یه خبر خوب بهت بدم و اینکه تونستم به لطف الله مهربان یک لپتاپ فوق العاده و هیولا بخرم و یکی دیگه از اهدافمو تیک بزنم و همه چیو گذاشتم کنار و علاقمو پیدا کردم و به سمت اون با قدرت در حرکتم.درست اول راهم ولی این کامنت می ذارم که چند سال دیگه که برگشتم این کامنتم بخونم وببینم از کجا شروع کردم.
خدایا بی نهایت سپاسگزارم بابت این همه نعمت و ثروتی که هر روز در زندگی ما جاریست و ما غافل از دیدنشون هستیم.
استاد عزیزم بی نهایت ازت سپاسگزارم که با تک تک فایل هایت چه رایگان و چه محصولات سنگ تموم می ذاری و اون چیزی که بابد یگی و میگی.
خدا رو بسیار سپاسگزارم که فردی مثل استاد عباس منش رو یکی از الگوهای ما در زندگی قرار داد که دیگه هیچ بهونه ای برای موفق شدن نمیذاره.فردی که از بدترین شرایط ممکن استارت می زنه و با توکل بر الله و تغیر بنیادی باورهایش و دنبال کردن علایقش به حدی از ثروت،رابطه عاشقانه ،سلامتی و کلی زیبایی دیگه می رسه که بهشت رو در همین دنیا مادی هم تجربه میکنه.
استاد جان چقدر لذت می برم وقتی که کامنت های که می نویسیم در اکثر موارد خودتون و خانم شایسته مهربان می بینید و لایک می کنید اصلا خیلی لذت می برم.
سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
چه حس خوبی داشت
اول فایل تو برج تمپا با اون پنجره بزرگ توی بالکن گوش دادن به حرف های مریم جان حرف های آرامش بخشش به آدم حس رهایی میده
هدف نیست از کسی جلو بزنیم
اینو همیشه باید یادآوری کنیم
وقتی استاد داشت نشون میداد که چه شهر ها و چه کشورهای رو رفته با خودم گفتم چقد آسون و شدنی هست
می دونم چرا ؟ چون تمرکزم رفت روی خواسته روی مرحله انجام شدنش نه روی مسیر و موانع که این وظیفه و کار پروردگاره
عاشق خرید های دو نفری هستم
چه فروشگاه های مرتبی همه لوازم تر و تمیز چیده شدن آدم واقعا لذت میبره
همین نظم و تمیزی باعث فروش و درآمد بالا میشه
هر جا زندگی بیشتر در جریان باشه نعمت هم همونجا هدایت میشه
اطاق خوابتون تو تمپا رو خیلی دوست دارم مخصوصا اون تخت ساده سفید به آدم آرامش میده با اون پنجره کنارش وقتی که آدم دراز میکشه و بیرون رو نگاه میکنه اون همه فراوانی و ثروت رو خود بخود حسش خوب میشه
چقدر به حرف هایی که مریم جون با صدای زیباشون زدن نیاز داشتم چقدر درس ها و نگرش متفاوت از عموم جامعه تو این فایل گنجانده شده
چه حس خوبیه که تو یه سایت از بین میلیون ها سایت به آدمی بربخوری که دقیقا نیاز داشتی حرف هاشو بشنوی از زاویه دیدش به جهان نگاه کنی کنارش از زیبایی ها لذت ببری
با ذوق کردنش خوشحال بشی و تحسینش کنی به خاطر هزار و یک قدم در مسیر ناشناخته رشد و پویا بودنش
مریم عزیزم ،همون قدر که خوشحالم تو مسیری قرار گرفتم که افتخار آشنایی با استاد داشتم ، همون قدر شکرگزارم بابت هم فرکانس شدن با شما
چون دقیقا تو این سن در این مرحله از زندگیم به الگو واقعی احتیاج داشتم
که بهم بگه چند ده قدم بعدی تو ،جاییه که من وایسادم ،ادامه بده ….
یکی دو روزی بود به تضاد خورده بودم، با اینکه با دوازده قدم پیش میرفتیم و خیلی حالمون خوب بود و نتایج خوبی هم گرفتیم، شنیدیم یکی از آشناهامون پیشرفت بزرگی از لحاظ مالی کرده و واقعا خوشحال شدم ، ولی بعدش گفتم چرا واسه من این پیشرفت گندهه نمیشه، رفتم تو لک و داشتم گمراه میشدم که خودمو جمع کردم و گفتم خدایا هدایتم کن و زدم روی نشانهام تو سایت، و بعد دیدم چه گفتههای نابی چه هدایتی…
مریم عزیزم عاشقتم که از داستانها و ویدیوهات سیر نمیشم ، ممنونم ازت که اینقدر قشنگ قانون رو درک کردی و به این شکل زیباااا با ما به اشتراک میذاری و تلنگری میشه برای ما…
نوشتههای زهرای عزیز هم دقیقا مصداق من بود… ، عجله نکن، فقط رو باورهات کار کن و حالت خوب باشه همه چیز در زمان و مکان مناسبش رخ میده…
واااای که چقدر سبک شدم
دوباره راه و پیدا کردم و با قدرت با قدمهام ادامه میدم
و با تعهد بیشتری روی باورهام مار میکنم.
فقط کافیه یه ذره حواست پرت شه، سووووت میشی..
خدایا مارا به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به آنها نعمت دادی و نه گمراهان.
مریم جان تمام روزای و حالای خوبو با این فایل های سفرنامت هزاران برابری کردی،ازت سپاسگزارم با این فایل ها از من یه مهسای جدید ساختی،ازت سپاسگزارم مصداق و حرفای استادو تو دوره ها در قالب این سریال بهم نشون دادی،ازت ممنونم بخاطره اینکه باور های من ،باور ثروت و فراوانی،باور به اینکه روابط عالی و عاشقانه زیاده،باور به حال خوب و هدایت پرورگار ،همه و همه توی این سریال شکل گرفت.
عزیزم من واقعاا ازت ممنونم .
و اما سفر یعنی گذر کردن،یعنی رها کردن،یعنی لذت بردن تو لحظه حال،سفر یعنی شادی بی قید و شرط یعنی تجربه…..
این سریال من برای دومین بار میبینم اما انگار از اول اول اونو ندیدم کلا خاصیت فایل های استاد اینکه تازه تازن همیشه،همیشه پر از اگاهی و حال خوبن.
من با این سفر شکرگزاری و دید مثبت داشتنو یاد گرفتم ،من فهمیدم باور هاا با حرف ساخته نمیشن ،با عملن که ساخته میشن ،باید بری تو دل ترسات باید عمل کنی نه فقط حرف بزنی…..
و اما چه طلوع زیبایی تو اتاقتون دارین ،چقدررررر رویایییییی،چشماتو با نور طلوع خورشید باز کنی ،نوری که آروم آروم صورتتو نوازش میکنه ،نوری که دست خداست تا مژده یه روز تازه رو بده ،خدایاشکرت برای این همه زیبایی:)
استاد عزیزم ،شما برای من فرشته نجاتی،دست خدایی،مگه من میتونم یه روز بدون این فایل ها بگذرونم مگههههه مهسا میتونععععه یه روز صدا و تصویر شمارو نبینه ،شمای که خدارو بهم شناختی،شمایی که زندگی منو اونی که کردی که میخوام و نمیدونم چطوری بخوام تشکر کنم استاد عزیزمممممم،شما برای من یک انسان شریف ،فوق العاده،یک الگوی کامل از همه زمینه ها هستی.
سفر بهم یاد داد مثه بقیه نباشم ،مثل باقی بدنه جامعه نباشم،همین لحظه که این کامنتو مینویسم و از عشق میگم خیلی ها هستن دارن ناشکری میکنن ،گله میکنن ،شکایت میکنن و نکاهشون به نازیبایی های زندگیشون،و من چه خوشبختم که مثه بقیه نیستمممممم:)
خدایاشکرت برای دیدن این همه ثروت و نعمت ،ثروتی که تا اداره میکنه استاد میرن و از هرچی دلشون میخواد میخرن،چقدر انرژی مثبت موج میزنه توی این شهر ،شهری زیبااااا ،سبز،تمیززززز،و منظم ،پر از آزادی و امنیت ،خدایاشکرت.
چقدر فروشگاهای اونجا وسیع ،همه چیز دارن کلی جنس اونمممممم بیشترینش ،با کیفیت ترینش،چقدر ثروت دیده میشه،چه میوه های تازه و با کیفیتی،چه غذاهای خوشمزه ای به بهههه:)
ممنون مریم جون ازوقتی که میزارید برای گرفتن فیلم اززیبایی های شهر،طلوع صبح،آسمون صاف و قشنگ وشهرتمیزباساختمونهاوآپارتمانهاوبرجهای بلند.درختان زیباوسرسبز،نخلهای کنارخیابون ،همه قشنگ وزیبابودن.
مرسی عزیزم واقعن لذت میبریم .
جمله هاواحساسات قشنگی بیان کردید که احساس تک تک ماهم بود.
خودواقعی بودن .
اینکه ماتمامی نقصهاوعیبهای خودمونوپذیرفتیم .
این نکته ی بسیارمهمیه که اکثرآدمانه میپذیرن ونه دنبال رفع اون میرن .
خوشحالم از اینکه ازاول ازخیلی سالهاپیش ،دنبال رفع نواقصم بودم .
درسته خودخواهی هایی داشتم ولی قبول داشتم نیازبه تغییراتی دارم .
بدون اینکه کسی ازم درخاست کنه ،بامیل وتمایل شخصی خودم دنبال تغییرات رفتم .
چون نمیخاستم مثل بقیه زندگی کنم .ازخودمکه احساس رضایت نداشتم ،زندگی دیگران واطرافیانم راهم قبول نداشتم.به همین جهت انقدادامه دادم تا اینکه به این سایت واین برنامه هدایت شدم .
توزندگیم چیزی بدست نیوورده بودم.هیچ الگوی مناسبی هم نداشتم که بگم ببین فلانی چطورعالی داره زندگی میکنه .ببین همه چی داره،پول ،شهرت،روابط عالی،سلامتی،ارتباط خوب باخداوهرآنچه که باعث غبطه ی توبشه.نه واقعن همچین کسیوندیده بودم .
هرکی هرچی داشت،یه کاردیگش میلنگید.
میدونم هیچ انسانی کامل نیست ولی دوست داشتم یه کسیوپیدامیکردم که حداقل طبق استانداردهای من باشه ،طبق خواسته های من .طبق افکاری که من ازدرون دنبال تغییرش هستم .خلاصه یکی شبیه خودم .یکی که احساس کنم منومیفهمه .
وازطریق اون که بتونم همه چیوبدست بیارم .
منم مثل اون بتونم همه چیوداشته باشم وحسرت چیزی رودلمنمونه.
میدونستم ینی به این فهم رسیده بودم که کسی مقصرنبوده .
اگه تاالان به جایی هم نرسیدم ،فقط عاملش خودم بودم وبس.
اگه روابط عالی نداشتم ،همسرم مشکل نبوده بلکه خودم مشکل آفرین بودم که تابه اینجاوبه این شکل کشیده شده.
اگه خدارونمیشناسم وفکرمیکردم که خدای من باهمه فرق داره وچیزی جزخشونت وبیرحمی ازش نمیدیدم ،خدامقصرنبوده .من بلدنبودم چطورپیداش کنم .
اگه توروابطم بادیگران به مشکل برمیخورم ،اونامقصرنبودن .این من بودم که بلدنبودم چطوررفتارکنم که هم خودم عاشق اوناباشم هم اوناعاشق من .درواقع ازهمدیگه حس خوب بگیریم .اگه ساعاتی درکنارهم هستیم ازوجودهم لذت ببریم نه اینکه خشم وکینه روتودلامون پرورش بدیم .
اگه ثروت نداشتم و همیشه باقناعت زندگی کردم ،کسی مقصرنبوده .این خودم بودم که افکاروباورهای غلط داشتم .وتواین باورهاغلت میزدم .
پس همه خوبن ،همه چیزمیتونه عالی باشه.همه مهربون ودوست داشتنی هستن زمانیکه خودم مهربون ودوست داشتنی باشم .
من حتی به خودمم رحم نکردم ،درحق خودمم خیلی ظلم کردم .به جرات میتونم بگم بیشترازهرکسی ،خودم به خودم ظلم کردم.
آخه چرا؟چراهرچی که میخاستم تووجودکس دیگه دنبالش میگشتم.؟!
چراازخودم انقدغافل بودم ؟.
چرااحترام به خودموبلدنبودم ؟
چراازارزشهای خودم بی خبر بودم .؟
کاش وقتی رو که برای دیگران و رضایت اونهامیزاشتم برای خودم گذاشته بودم.
ای کاش کارایی که برای دیگران انجام میدادم ،حداقل باعث رضایت اونامیشد.
نمیدونم چطوربودکه هم به خودم آسیب میزدم هم دیگران.
ممنون مریم جون ازوقتی که میزارید برای گرفتن فیلم اززیبایی های شهر،طلوع صبح،آسمون صاف و قشنگ وشهرتمیزباساختمونهاوآپارتمانهاوبرجهای بلند.درختان زیباوسرسبز،نخلهای کنارخیابون ،همه قشنگ وزیبابودن.
مرسی عزیزم واقعن لذت میبریم .
جمله هاواحساسات قشنگی بیان کردید که احساس تک تک ماهم بود.
خودواقعی بودن .
اینکه ماتمامی نقصهاوعیبهای خودمونوپذیرفتیم .
این نکته ی بسیارمهمیه که اکثرآدمانه میپذیرن ونه دنبال رفع اون میرن .
خوشحالم از اینکه ازاول ازخیلی سالهاپیش ،دنبال رفع نواقصم بودم .
درسته خودخواهی هایی داشتم ولی قبول داشتم نیازبه تغییراتی دارم .
بدون اینکه کسی ازم درخاست کنه ،بامیل وتمایل شخصی خودم دنبال تغییرات رفتم .
چون نمیخاستم مثل بقیه زندگی کنم .ازخودمکه احساس رضایت نداشتم ،زندگی دیگران واطرافیانم راهم قبول نداشتم.به همین جهت انقدادامه دادم تا اینکه به این سایت واین برنامه هدایت شدم .
توزندگیم چیزی بدست نیوورده بودم.هیچ الگوی مناسبی هم نداشتم که بگم ببین فلانی چطورعالی داره زندگی میکنه .ببین همه چی داره،پول ،شهرت،روابط عالی،سلامتی،ارتباط خوب باخداوهرآنچه که باعث غبطه ی توبشه.نه واقعن همچین کسیوندیده بودم .
هرکی هرچی داشت،یه کاردیگش میلنگید.
میدونم هیچ انسانی کامل نیست ولی دوست داشتم یه کسیوپیدامیکردم که حداقل طبق استانداردهای من باشه ،طبق خواسته های من .طبق افکاری که من ازدرون دنبال تغییرش هستم .خلاصه یکی شبیه خودم .یکی که احساس کنم منومیفهمه .
وازطریق اون که بتونم همه چیوبدست بیارم .
منم مثل اون بتونم همه چیوداشته باشم وحسرت چیزی رودلمنمونه.
میدونستم ینی به این فهم رسیده بودم که کسی مقصرنبوده .
اگه تاالان به جایی هم نرسیدم ،فقط عاملش خودم بودم وبس.
اگه روابط عالی نداشتم ،همسرم مشکل نبوده بلکه خودم مشکل آفرین بودم که تابه اینجاوبه این شکل کشیده شده.
اگه خدارونمیشناسم وفکرمیکردم که خدای من باهمه فرق داره وچیزی جزخشونت وبیرحمی ازش نمیدیدم ،خدامقصرنبوده .من بلدنبودم چطورپیداش کنم .
اگه توروابطم بادیگران به مشکل برمیخورم ،اونامقصرنبودن .این من بودم که بلدنبودم چطوررفتارکنم که هم خودم عاشق اوناباشم هم اوناعاشق من .درواقع ازهمدیگه حس خوب بگیریم .اگه ساعاتی درکنارهم هستیم ازوجودهم لذت ببریم نه اینکه خشم وکینه روتودلامون پرورش بدیم .
اگه ثروت نداشتم و همیشه باقناعت زندگی کردم ،کسی مقصرنبوده .این خودم بودم که افکاروباورهای غلط داشتم .وتواین باورهاغلت میزدم .
پس همه خوبن ،همه چیزمیتونه عالی باشه.همه مهربون ودوست داشتنی هستن زمانیکه خودم مهربون ودوست داشتنی باشم .
من حتی به خودمم رحم نکردم ،درحق خودمم خیلی ظلم کردم .به جرات میتونم بگم بیشترازهرکسی ،خودم به خودم ظلم کردم.
آخه چرا؟چراهرچی که میخاستم تووجودکس دیگه دنبالش میگشتم.؟!
چراازخودم انقدغافل بودم ؟.
چرااحترام به خودموبلدنبودم ؟
چراازارزشهای خودم بی خبر بودم .؟
کاش وقتی رو که برای دیگران و رضایت اونهامیزاشتم برای خودم گذاشته بودم.
ای کاش کارایی که برای دیگران انجام میدادم ،حداقل باعث رضایت اونامیشد.
نمیدونم چطوربودکه هم به خودم آسیب میزدم هم دیگران.
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا تحسین میکنم زیبایی هارو زیبایی این محله زیبایی این ماشین قرمز زیبایی خونه ها واقعا خدایاشکرت تحسین میکنم نگاهتون رو که انقد زیبابین شد و این همه نعمت و ثروت و زیبایی رو واستون آورد که به هر جا نگاه میکنی فقط باید بگی خدایاشکرت واقعا خدارو در همه چیز و همه جا میبینی خدایاشکرت چقد تمپا زیباست چقد حرفای قشنگی زدین اره درسته من حتی آخر هفته که میرم خونه مادرم یا ویلا و شاید یه روز هستم و برمیگردم کلی احساس خوبی میگیرم و رها وسبک میشم خدایاشکرت بابت طلوع آفتاب خدایاشکرت بابت زیبایی این شهر چقد فراوانی چقد نعمت و ثروت زیاد خدای من خدایاشکرت بابت رابطه عالیتون خدایاشکرت بابت رفتن به این همه کشورها تحسین میکنم خدایاشکرت بابت خریدتون خدایاشکرت چقد فراوانی بود چقد متنوع خدای من واقعا چقد زیاد هست نعمت ثروت واقعا چقد جاده زیباست چقد همه چیز عالی هست چقد غذا خوردن حال میده خدایاشکرت تحسین میکنم استاد عزیز رو بابت آزادی مالی زمانی و مکانی خدایاشکرت سپاسگزارم درپناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم
سلام
هر چقدر این تصاویر رو ببینم کمه هی بیشتر میخوامش هر چقدر از وصفش بگم باز حس میکنم کوتاهی کردم .
مریم بانوی عزیزم که با اون صدای نرم و ملایم و گوش نوازت همراه اون تصاویر خونه رویایی که شبیه نقاشی های باب راسه و شبیه کارتونهای زیبای کودکیمون هست که وسط مزرعه پر از گل و سبزه و زیبایی قرار گرفته با دوتا ماشین فوق العاده وقتی با ماشین حرکت میکنید و اون آهنگ باران که شدی خدای من توی اون خیابانهای تمیز شیک و مرتب خداوندا چقدر زیبایی چقدر قشنگی در چه راحتی و آسایشی
استاد جانم من با دیدن این بخش سفرنامه انقدر خوشحال و احساساتی شدم گریه م گرفت به خودم گفتم اگه استاد و مریم جان این مسیر رو نمیرفتن و به این همه آرزوشون نمیرسیدن کی این تصاویر رو نشونمون میداد چقدر استاد دارن با این حرکتشون جهان رو گسترش میدن چقدر آدم با موفق شدنش باعث موفقیت بقیه هم میشه چقدر هر حرکتی جهان رو روبه جلو میبره و چقدر خوشبختن آدمهایی که توی این مسیر جلوتر از بقیه حرکت میکنن و یه فانوس دستشون میگیرن و راه رو نشون میدن و باز میکنن تا خیلی از انسانهای دیگه پشت سرشون حرکت کنن مثل پیامبرا مثل استاد عزیزمون .
یهو یه چیزی به دلم افتاد استاد عزیزمون خواسته داشته بهش رسیده و بعد با خواسته ش لذت برده و جهان در مسیری قرارش داده که از لذتش هزاران آدم خوشحال بشن و مسیر براشون آسون بشه و اگه استاد جان یه روز این تصمیم رو نمیگرفتن باز خداوند راه رو برای کسایی که بخوان باز میکنه و همه ما قدرت رسیدن به هرجایی رو داریم ولی باز اتسانهای بزرگی که بندگی خداوند رو باور کردن و فهمیدن قدرت مطلق خدایی هست که درون خودشون و تمام کائنات وجود داره و از بی نهایت را مسیر براشون باز میشه .
خداوند رو سپاسگذارم که من یه گوشی موبایل دارم و یه سایت استاد عباسمنش و یه دنیای جدید که میتونم در واقعیت تجربه ش کنم چون تو ذهنم خلقش کردم . در پناه خداوند یکتا باشید
به نام الله زیبایی ها
خداوند رو بینهایت سپاسگزارم بابت تک تک زیبایی ها ونعمت های فوق العاده ای که نصیب تک تکمون کرده.است…
خدایا شکرت
استاد جان میخوام یه خبر خوب بهت بدم و اینکه تونستم به لطف الله مهربان یک لپتاپ فوق العاده و هیولا بخرم و یکی دیگه از اهدافمو تیک بزنم و همه چیو گذاشتم کنار و علاقمو پیدا کردم و به سمت اون با قدرت در حرکتم.درست اول راهم ولی این کامنت می ذارم که چند سال دیگه که برگشتم این کامنتم بخونم وببینم از کجا شروع کردم.
خدایا بی نهایت سپاسگزارم بابت این همه نعمت و ثروتی که هر روز در زندگی ما جاریست و ما غافل از دیدنشون هستیم.
استاد عزیزم بی نهایت ازت سپاسگزارم که با تک تک فایل هایت چه رایگان و چه محصولات سنگ تموم می ذاری و اون چیزی که بابد یگی و میگی.
خدا رو بسیار سپاسگزارم که فردی مثل استاد عباس منش رو یکی از الگوهای ما در زندگی قرار داد که دیگه هیچ بهونه ای برای موفق شدن نمیذاره.فردی که از بدترین شرایط ممکن استارت می زنه و با توکل بر الله و تغیر بنیادی باورهایش و دنبال کردن علایقش به حدی از ثروت،رابطه عاشقانه ،سلامتی و کلی زیبایی دیگه می رسه که بهشت رو در همین دنیا مادی هم تجربه میکنه.
استاد جان چقدر لذت می برم وقتی که کامنت های که می نویسیم در اکثر موارد خودتون و خانم شایسته مهربان می بینید و لایک می کنید اصلا خیلی لذت می برم.
خدایا شکرت.
بنام خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام
چه حس خوبی داشت
اول فایل تو برج تمپا با اون پنجره بزرگ توی بالکن گوش دادن به حرف های مریم جان حرف های آرامش بخشش به آدم حس رهایی میده
هدف نیست از کسی جلو بزنیم
اینو همیشه باید یادآوری کنیم
وقتی استاد داشت نشون میداد که چه شهر ها و چه کشورهای رو رفته با خودم گفتم چقد آسون و شدنی هست
می دونم چرا ؟ چون تمرکزم رفت روی خواسته روی مرحله انجام شدنش نه روی مسیر و موانع که این وظیفه و کار پروردگاره
عاشق خرید های دو نفری هستم
چه فروشگاه های مرتبی همه لوازم تر و تمیز چیده شدن آدم واقعا لذت میبره
همین نظم و تمیزی باعث فروش و درآمد بالا میشه
هر جا زندگی بیشتر در جریان باشه نعمت هم همونجا هدایت میشه
اطاق خوابتون تو تمپا رو خیلی دوست دارم مخصوصا اون تخت ساده سفید به آدم آرامش میده با اون پنجره کنارش وقتی که آدم دراز میکشه و بیرون رو نگاه میکنه اون همه فراوانی و ثروت رو خود بخود حسش خوب میشه
سلام چقدر این فایل فوق العاده بود
چقدر به حرف هایی که مریم جون با صدای زیباشون زدن نیاز داشتم چقدر درس ها و نگرش متفاوت از عموم جامعه تو این فایل گنجانده شده
چه حس خوبیه که تو یه سایت از بین میلیون ها سایت به آدمی بربخوری که دقیقا نیاز داشتی حرف هاشو بشنوی از زاویه دیدش به جهان نگاه کنی کنارش از زیبایی ها لذت ببری
با ذوق کردنش خوشحال بشی و تحسینش کنی به خاطر هزار و یک قدم در مسیر ناشناخته رشد و پویا بودنش
مریم عزیزم ،همون قدر که خوشحالم تو مسیری قرار گرفتم که افتخار آشنایی با استاد داشتم ، همون قدر شکرگزارم بابت هم فرکانس شدن با شما
چون دقیقا تو این سن در این مرحله از زندگیم به الگو واقعی احتیاج داشتم
که بهم بگه چند ده قدم بعدی تو ،جاییه که من وایسادم ،ادامه بده ….
امیدوارم راضی و پر روزی باشید
سلام به استاد عزیزم
مریم عزیزم
و همه دوستان همفرکانسیم
یکی دو روزی بود به تضاد خورده بودم، با اینکه با دوازده قدم پیش میرفتیم و خیلی حالمون خوب بود و نتایج خوبی هم گرفتیم، شنیدیم یکی از آشناهامون پیشرفت بزرگی از لحاظ مالی کرده و واقعا خوشحال شدم ، ولی بعدش گفتم چرا واسه من این پیشرفت گندهه نمیشه، رفتم تو لک و داشتم گمراه میشدم که خودمو جمع کردم و گفتم خدایا هدایتم کن و زدم روی نشانهام تو سایت، و بعد دیدم چه گفتههای نابی چه هدایتی…
مریم عزیزم عاشقتم که از داستانها و ویدیوهات سیر نمیشم ، ممنونم ازت که اینقدر قشنگ قانون رو درک کردی و به این شکل زیباااا با ما به اشتراک میذاری و تلنگری میشه برای ما…
نوشتههای زهرای عزیز هم دقیقا مصداق من بود… ، عجله نکن، فقط رو باورهات کار کن و حالت خوب باشه همه چیز در زمان و مکان مناسبش رخ میده…
واااای که چقدر سبک شدم
دوباره راه و پیدا کردم و با قدرت با قدمهام ادامه میدم
و با تعهد بیشتری روی باورهام مار میکنم.
فقط کافیه یه ذره حواست پرت شه، سووووت میشی..
خدایا مارا به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به آنها نعمت دادی و نه گمراهان.
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید.
به نام خالق عشق و زیبایی.
سلام استاد عزیزم سلام بانو مریم.
مریم جان تمام روزای و حالای خوبو با این فایل های سفرنامت هزاران برابری کردی،ازت سپاسگزارم با این فایل ها از من یه مهسای جدید ساختی،ازت سپاسگزارم مصداق و حرفای استادو تو دوره ها در قالب این سریال بهم نشون دادی،ازت ممنونم بخاطره اینکه باور های من ،باور ثروت و فراوانی،باور به اینکه روابط عالی و عاشقانه زیاده،باور به حال خوب و هدایت پرورگار ،همه و همه توی این سریال شکل گرفت.
عزیزم من واقعاا ازت ممنونم .
و اما سفر یعنی گذر کردن،یعنی رها کردن،یعنی لذت بردن تو لحظه حال،سفر یعنی شادی بی قید و شرط یعنی تجربه…..
این سریال من برای دومین بار میبینم اما انگار از اول اول اونو ندیدم کلا خاصیت فایل های استاد اینکه تازه تازن همیشه،همیشه پر از اگاهی و حال خوبن.
من با این سفر شکرگزاری و دید مثبت داشتنو یاد گرفتم ،من فهمیدم باور هاا با حرف ساخته نمیشن ،با عملن که ساخته میشن ،باید بری تو دل ترسات باید عمل کنی نه فقط حرف بزنی…..
و اما چه طلوع زیبایی تو اتاقتون دارین ،چقدررررر رویایییییی،چشماتو با نور طلوع خورشید باز کنی ،نوری که آروم آروم صورتتو نوازش میکنه ،نوری که دست خداست تا مژده یه روز تازه رو بده ،خدایاشکرت برای این همه زیبایی:)
استاد عزیزم ،شما برای من فرشته نجاتی،دست خدایی،مگه من میتونم یه روز بدون این فایل ها بگذرونم مگههههه مهسا میتونععععه یه روز صدا و تصویر شمارو نبینه ،شمای که خدارو بهم شناختی،شمایی که زندگی منو اونی که کردی که میخوام و نمیدونم چطوری بخوام تشکر کنم استاد عزیزمممممم،شما برای من یک انسان شریف ،فوق العاده،یک الگوی کامل از همه زمینه ها هستی.
سفر بهم یاد داد مثه بقیه نباشم ،مثل باقی بدنه جامعه نباشم،همین لحظه که این کامنتو مینویسم و از عشق میگم خیلی ها هستن دارن ناشکری میکنن ،گله میکنن ،شکایت میکنن و نکاهشون به نازیبایی های زندگیشون،و من چه خوشبختم که مثه بقیه نیستمممممم:)
خدایاشکرت برای دیدن این همه ثروت و نعمت ،ثروتی که تا اداره میکنه استاد میرن و از هرچی دلشون میخواد میخرن،چقدر انرژی مثبت موج میزنه توی این شهر ،شهری زیبااااا ،سبز،تمیززززز،و منظم ،پر از آزادی و امنیت ،خدایاشکرت.
چقدر فروشگاهای اونجا وسیع ،همه چیز دارن کلی جنس اونمممممم بیشترینش ،با کیفیت ترینش،چقدر ثروت دیده میشه،چه میوه های تازه و با کیفیتی،چه غذاهای خوشمزه ای به بهههه:)
خدایاشکرتتتتتتتتتت.
چقدر ماشینتون خفنه استاد ،من عاشق رنگ قرمزم ،چه رخی داره :)
چقدر ثروت و نعمت…..
و اماااا چه زیباست این رابطه شما،چه ناز و با احترام صدا میکنه مریم جون استادو…
-آقااااااا
-جانمممممم
چقدر دیدن این روابط عاشقانههعه حال آدموووو خوب میکنه خدایاشکرت:)
در پناه خدا باشید.
به نام خدا
بریم؟ سراغ زیبایی های این قسمت
1.ویو بی نظیر تمپا
2.مسافرت کردن استاد به اکثر کشور های زیبای جهان
3.داشتن دو نقشه بزرگ و بی نظیر برای ریز شدن به کشورها و اهداف مسافرتی
4.نشان دادن خانم شایسته جاهایی از آمریکا که با همدیگر رفته ایم
5.رانندگی 38 ساعته استاد
6.ماشین خوشگل قرمز رنگ – کوروت
7.قفل در جادویی
8.یا رفیق بی نظیر
9.چندین هارد
10.فراوانی نعمت و خرید شما
11.خرید فراوان
12.اون غذای خوشمزه
13.تحسین غذا
به نام خالق قشنگیها.
سلام به استادعزیزومریم عزیزم.
ممنون مریم جون ازوقتی که میزارید برای گرفتن فیلم اززیبایی های شهر،طلوع صبح،آسمون صاف و قشنگ وشهرتمیزباساختمونهاوآپارتمانهاوبرجهای بلند.درختان زیباوسرسبز،نخلهای کنارخیابون ،همه قشنگ وزیبابودن.
مرسی عزیزم واقعن لذت میبریم .
جمله هاواحساسات قشنگی بیان کردید که احساس تک تک ماهم بود.
خودواقعی بودن .
اینکه ماتمامی نقصهاوعیبهای خودمونوپذیرفتیم .
این نکته ی بسیارمهمیه که اکثرآدمانه میپذیرن ونه دنبال رفع اون میرن .
خوشحالم از اینکه ازاول ازخیلی سالهاپیش ،دنبال رفع نواقصم بودم .
درسته خودخواهی هایی داشتم ولی قبول داشتم نیازبه تغییراتی دارم .
بدون اینکه کسی ازم درخاست کنه ،بامیل وتمایل شخصی خودم دنبال تغییرات رفتم .
چون نمیخاستم مثل بقیه زندگی کنم .ازخودمکه احساس رضایت نداشتم ،زندگی دیگران واطرافیانم راهم قبول نداشتم.به همین جهت انقدادامه دادم تا اینکه به این سایت واین برنامه هدایت شدم .
توزندگیم چیزی بدست نیوورده بودم.هیچ الگوی مناسبی هم نداشتم که بگم ببین فلانی چطورعالی داره زندگی میکنه .ببین همه چی داره،پول ،شهرت،روابط عالی،سلامتی،ارتباط خوب باخداوهرآنچه که باعث غبطه ی توبشه.نه واقعن همچین کسیوندیده بودم .
هرکی هرچی داشت،یه کاردیگش میلنگید.
میدونم هیچ انسانی کامل نیست ولی دوست داشتم یه کسیوپیدامیکردم که حداقل طبق استانداردهای من باشه ،طبق خواسته های من .طبق افکاری که من ازدرون دنبال تغییرش هستم .خلاصه یکی شبیه خودم .یکی که احساس کنم منومیفهمه .
وازطریق اون که بتونم همه چیوبدست بیارم .
منم مثل اون بتونم همه چیوداشته باشم وحسرت چیزی رودلمنمونه.
میدونستم ینی به این فهم رسیده بودم که کسی مقصرنبوده .
اگه تاالان به جایی هم نرسیدم ،فقط عاملش خودم بودم وبس.
اگه روابط عالی نداشتم ،همسرم مشکل نبوده بلکه خودم مشکل آفرین بودم که تابه اینجاوبه این شکل کشیده شده.
اگه خدارونمیشناسم وفکرمیکردم که خدای من باهمه فرق داره وچیزی جزخشونت وبیرحمی ازش نمیدیدم ،خدامقصرنبوده .من بلدنبودم چطورپیداش کنم .
اگه توروابطم بادیگران به مشکل برمیخورم ،اونامقصرنبودن .این من بودم که بلدنبودم چطوررفتارکنم که هم خودم عاشق اوناباشم هم اوناعاشق من .درواقع ازهمدیگه حس خوب بگیریم .اگه ساعاتی درکنارهم هستیم ازوجودهم لذت ببریم نه اینکه خشم وکینه روتودلامون پرورش بدیم .
اگه ثروت نداشتم و همیشه باقناعت زندگی کردم ،کسی مقصرنبوده .این خودم بودم که افکاروباورهای غلط داشتم .وتواین باورهاغلت میزدم .
پس همه خوبن ،همه چیزمیتونه عالی باشه.همه مهربون ودوست داشتنی هستن زمانیکه خودم مهربون ودوست داشتنی باشم .
من حتی به خودمم رحم نکردم ،درحق خودمم خیلی ظلم کردم .به جرات میتونم بگم بیشترازهرکسی ،خودم به خودم ظلم کردم.
آخه چرا؟چراهرچی که میخاستم تووجودکس دیگه دنبالش میگشتم.؟!
چراازخودم انقدغافل بودم ؟.
چرااحترام به خودموبلدنبودم ؟
چراازارزشهای خودم بی خبر بودم .؟
کاش وقتی رو که برای دیگران و رضایت اونهامیزاشتم برای خودم گذاشته بودم.
ای کاش کارایی که برای دیگران انجام میدادم ،حداقل باعث رضایت اونامیشد.
نمیدونم چطوربودکه هم به خودم آسیب میزدم هم دیگران.
نه خودموداشتم نه دیگران .ونه خدایی .
تنهاوبی کس ،درمانده وعاجز.
رونده ومونده ازهمه جا.
همه چیو،همه کسوعامل بدبختی خودم میدونستم ،ازخانواده بگیرتاهمسروپدرومادروجامعه وکشوروفرهنگ وهرچی ….
خداروشکرمیکنم که اون نگاه ،اون طرزفکر،اون افکارواون باورهاازذهن من بیرون رفتن .
استادجان عزیز فرشته ی وحی من شد.
باورمیکنیدسالهاتودلم میگفتم ،خدایاازت خواهش میکنم یه کسیوسمت من بیاریامنوبه جایی هدایت کن که یه نفرهدایتم کنه ومنوازاین مسیراشتباه بیرون بیاره .
خودم نمیفهمم چکاری خوبه چ کاری اشتباه .؟
همه کاری روباشک وتردیدوباترس انجام میدادم .
ازاین وضعیت خسته شدم .
خیلیم خسته شده بودم .
فرشته ی نجات من ،استادعزیزبااون صدای قشنگ وشیواش ،دل منوبرد.
همون روزی که صداشو شنیدم ،رفتم سرچ کردم چهرشوببینم .چهرشونم به دلم نشست .
گفتم خدایاینی میشه این همون باشه.
وهمونمشد.
واینطورشدکه استادومعلم زندگیم شدن .
هرروزی که گذشت بیشترمصمم به ادامه ی این مسیروراه وروش استادشدم .تااینکه به اینجاکشیده شد.
میتونم بگم خیلی چیزافرق کردن.
روابطم بادیگران عالیه .به عینه عزت واحترام رودردیگران حتی خانواده ی همسرم میبینم .
ازاونجایی که خودم عاشق تک تکشونم و هیچ حس بدی به کسی ندارم .میفهمم که دیگران هم همچین حسی روبه من دارن.
شخصیتم خیلی فرق کرد،ناهیدعجول ،ناهیددلسوز،ناهیدفضول،ناهیدخشن ،ناهیدکینه ای،ناهیدافراطی،به ناهید آروم ومهربون تبدیل شد.
ناهیدی که دیگه هیچ کنترلی توزندگی کسی نداره حتی پدرومادرخودش،حتی بچه ی خودش ،حتی همسر خودش.
ناهیدی که مسولیت کسیوقبول نمیکنه مگر اینکه کسی درخاستی کنه وبتونه ازپسش بربیاد.که اگه نخادهیچکاری نمیکنه .
ناهیدجرات وشهامت نه گفتن را یادگرفت .
ناهیددیگه دلش به حال کسی نمیسوزه،حتی عزیزانش .
ناهیدفهمیدهرکسی خدای خودشوداره وناهیدخدای کسی یانجات دهنده ی کسی نیست .
ناهید توان تغییردادن هیچ کسی رونداره .ناهیدعاجزه دربرابررفتارهای دیگران .
ناهیدقوی وقویترشد.
ناهیدی که هرروز روی خواسته هاش باحس بد،تمرکزداشت وباحس بددنبالشون میگشت،اونارو،رهاکرد.
ناهیدخداروشناخت وهمه چیوسپردبه خودش .
ناهید دیگه ازچیزی یاکسی نمیترسه ،چون همه ی لحظات خدایی کنارش هست که بهش قوت قلب میده.
ناهیدازکسی آزرده خاطر نمیشه ،باهراتفاقی که بین خودش ودیگران میفته ،یادمیگیره که دفعه بعدچطوررفتارکنه که خودش اذیت نشه .
ناهیدبیکارواللاف نمیچرخه ،ناهیدتمام وقت باارزششوبرای تغییراتش میزاره .
ناهیدصبورتروآرومترشده.
درکناهیدازدنیاوجهان بالارفته.چون باقوانین جهان آشناشده.
توقعاتش ازدیگران کم ولی از جهان زیادشده .
ناهیددیگه ازخدانمیترسه،وبه خدااعتمادپیداکرده.ایمان داره که خداتنهاش نمیزاره واونوبه خواسته هاش میرسونه.
ناهید دیگه ازمشکلات ترس وهراسی نداره چون میدونه ایناهم مثل مشکلات گذشته میان ومیرن .
ناهید به آخرت هیچ ایمانی نداشت اما استادش کاری کردکه به آخرت هم ایمان پیداکنه .
ناهید فهمیده که دنیاگذراس ،وقرارنیست کسی اینجا بمونه .پس حرص چیزیونمیزنه .
ناهید فراوانی نعمتهای خداروباورکرد.
اعتقادات ناهیدتغییرکرد.کارای تقلیدی واجباری که علی رغم میل باطنیش انجام میدادروکنارگذاشت .
ناهیدقدرشناس تروسپاسگزارترازقبل شده .
ناهیدقدرداشته هاشومیدونه وب خاطرهمشون هرشب سپاسگزاری میکنه .
ناهید گذشته روفراموش کرده به آینده هم فکرنمیکنه
ناهیدتولحظه وفقط برای امروز زندگی میکنه.
ناهید خیلی امیدواره .میدونه همه چی طبق نباش پیش میره.
ناهید زیبایی های طبیعت رامیبینه درحالیکه هیچ درکی ازدیدن اونهانداشت .
ناهید عاشق خودشه ،به خودش خیلی احترام میزاره،قدرخودشوخیلی میدونه ،ازارزشهای خودش باخبره.
ناهید دیگه مغرورنیست دیگه خودخواه نیست فقط خودشوبهترشناخته .
ناهید به ورزش ،شنا،پیاده روی،تغذیه سالم،به تیپ واندامش به همه چیش اهمیت میده .
ازهرچیزی بهترینشومیخادوبایدبدسش بیاره.
ناهید عاشق خداست .دنبالش میگرده ،دوست داره توتمام لحظات خداروکنارخودش حس کنه .
خدایی که باداشتنش فکرکنه همه چیزی رو،توجهان داره حتی اگه نداشته باشه .
ناهید دیگه میدونه بایدتواحساس خوب باشه .فقط این حسه که اتفاقات خوب رابراش بوجودمیاره .
ناهیدازوقت وزمان بهترین استفاده هارومیکنه .
عاشق تنهاییه .عاشق دورهمی ومهمونیه .
ناهید یه استادقهاری داره که هرروز صبح تاآخرشب ازوجوداون ،انرژی میگیره ودنبال روهدفش ،ازاستادش کمک میگیره.
ناهید عاشق استادشه .
هیچ کس نمیتونست ناهیدروتغییربده .هیچ کس نتونسته بود
ونمیتونست ولی عباس منش تونست.
ممنون ،هزاران هزاربارممنون وسپاس ازاستادعزیزم ومریم عزیزم که باعث رشدوپیشرفت من دراین سالی که گذشت ،شدن.
ازهردوبزرگوارسپاس بیکران رودارم .
ازخدابهترین روبرای این دوعزیزخواستارم .
به نام خدای زیبایی ها.
سلام به استادعزیزومریم عزیزم.
ممنون مریم جون ازوقتی که میزارید برای گرفتن فیلم اززیبایی های شهر،طلوع صبح،آسمون صاف و قشنگ وشهرتمیزباساختمونهاوآپارتمانهاوبرجهای بلند.درختان زیباوسرسبز،نخلهای کنارخیابون ،همه قشنگ وزیبابودن.
مرسی عزیزم واقعن لذت میبریم .
جمله هاواحساسات قشنگی بیان کردید که احساس تک تک ماهم بود.
خودواقعی بودن .
اینکه ماتمامی نقصهاوعیبهای خودمونوپذیرفتیم .
این نکته ی بسیارمهمیه که اکثرآدمانه میپذیرن ونه دنبال رفع اون میرن .
خوشحالم از اینکه ازاول ازخیلی سالهاپیش ،دنبال رفع نواقصم بودم .
درسته خودخواهی هایی داشتم ولی قبول داشتم نیازبه تغییراتی دارم .
بدون اینکه کسی ازم درخاست کنه ،بامیل وتمایل شخصی خودم دنبال تغییرات رفتم .
چون نمیخاستم مثل بقیه زندگی کنم .ازخودمکه احساس رضایت نداشتم ،زندگی دیگران واطرافیانم راهم قبول نداشتم.به همین جهت انقدادامه دادم تا اینکه به این سایت واین برنامه هدایت شدم .
توزندگیم چیزی بدست نیوورده بودم.هیچ الگوی مناسبی هم نداشتم که بگم ببین فلانی چطورعالی داره زندگی میکنه .ببین همه چی داره،پول ،شهرت،روابط عالی،سلامتی،ارتباط خوب باخداوهرآنچه که باعث غبطه ی توبشه.نه واقعن همچین کسیوندیده بودم .
هرکی هرچی داشت،یه کاردیگش میلنگید.
میدونم هیچ انسانی کامل نیست ولی دوست داشتم یه کسیوپیدامیکردم که حداقل طبق استانداردهای من باشه ،طبق خواسته های من .طبق افکاری که من ازدرون دنبال تغییرش هستم .خلاصه یکی شبیه خودم .یکی که احساس کنم منومیفهمه .
وازطریق اون که بتونم همه چیوبدست بیارم .
منم مثل اون بتونم همه چیوداشته باشم وحسرت چیزی رودلمنمونه.
میدونستم ینی به این فهم رسیده بودم که کسی مقصرنبوده .
اگه تاالان به جایی هم نرسیدم ،فقط عاملش خودم بودم وبس.
اگه روابط عالی نداشتم ،همسرم مشکل نبوده بلکه خودم مشکل آفرین بودم که تابه اینجاوبه این شکل کشیده شده.
اگه خدارونمیشناسم وفکرمیکردم که خدای من باهمه فرق داره وچیزی جزخشونت وبیرحمی ازش نمیدیدم ،خدامقصرنبوده .من بلدنبودم چطورپیداش کنم .
اگه توروابطم بادیگران به مشکل برمیخورم ،اونامقصرنبودن .این من بودم که بلدنبودم چطوررفتارکنم که هم خودم عاشق اوناباشم هم اوناعاشق من .درواقع ازهمدیگه حس خوب بگیریم .اگه ساعاتی درکنارهم هستیم ازوجودهم لذت ببریم نه اینکه خشم وکینه روتودلامون پرورش بدیم .
اگه ثروت نداشتم و همیشه باقناعت زندگی کردم ،کسی مقصرنبوده .این خودم بودم که افکاروباورهای غلط داشتم .وتواین باورهاغلت میزدم .
پس همه خوبن ،همه چیزمیتونه عالی باشه.همه مهربون ودوست داشتنی هستن زمانیکه خودم مهربون ودوست داشتنی باشم .
من حتی به خودمم رحم نکردم ،درحق خودمم خیلی ظلم کردم .به جرات میتونم بگم بیشترازهرکسی ،خودم به خودم ظلم کردم.
آخه چرا؟چراهرچی که میخاستم تووجودکس دیگه دنبالش میگشتم.؟!
چراازخودم انقدغافل بودم ؟.
چرااحترام به خودموبلدنبودم ؟
چراازارزشهای خودم بی خبر بودم .؟
کاش وقتی رو که برای دیگران و رضایت اونهامیزاشتم برای خودم گذاشته بودم.
ای کاش کارایی که برای دیگران انجام میدادم ،حداقل باعث رضایت اونامیشد.
نمیدونم چطوربودکه هم به خودم آسیب میزدم هم دیگران.
نه خودموداشتم نه دیگران .ونه خدایی .
تنهاوبی کس ،درمانده وعاجز.
رونده ومونده ازهمه جا.
همه چیو،همه کسوعامل بدبختی خودم میدونستم ،ازخانواده بگیرتاهمسروپدرومادروجامعه وکشوروفرهنگ وهرچی ….
خداروشکرمیکنم که اون نگاه ،اون طرزفکر،اون افکارواون باورهاازذهن من بیرون رفتن .
استادجان عزیز فرشته ی وحی من شد.
باورمیکنیدسالهاتودلم میگفتم ،خدایاازت خواهش میکنم یه کسیوسمت من بیاریامنوبه جایی هدایت کن که یه نفرهدایتم کنه ومنوازاین مسیراشتباه بیرون بیاره .
خودم نمیفهمم چکاری خوبه چ کاری اشتباه .؟
همه کاریوباشک وتردیدوباترس انجام میدادم .
ازاین وضعیت خسته شدم .
بدم خسته شده بودم .
فرشته ی نجات من ،استادعزیزبااون صدای قشنگ وشیواش ،دل منوبرد.
همون روزی که صداشو شنیدم ،رفتم سرچ کردم چهرشوببینم .چهرشونم به دلم نشست .
گفتم خدایاینی میشه این همون باشه.
وهمونمشد.
واینطورشدکه استادومعلم زندگیم شدن .
هرروزی که گذشت بیشترمصمم به ادامه ی این مسیروراه وروش استادشدم .تااینکه به اینجاکشیده شد.
میتونم بگم خیلی چیزافرق کردن.
روابطم بادیگران عالیه .به عینه عزت واحترام رودردیگران حتی خانواده ی همسرم میبینم .
ازاونجایی که خودم عاشق تک تکشونم و هیچ حس بدی به کسی ندارم .میفهمم که دیگران هم همچین حسی روبه من دارن.
شخصیتم خیلی فرق کرد،ناهیدعجول ،ناهیددلسوز،ناهیدفضول،ناهیدخشن ،ناهیدکینه ای،ناهیدافراطی،به ناهید آروم ،مهربون تبدیل شد.
ناهیدی که دیگه هیچ کنترلی توزندگی کسی نداره حتی پدرومادرخودش،حتی بچه ی خودش ،حتی همسر خودش.
ناهیدی که مسولیت کسیوقبول نمیکنه مگر اینکه کسی درخاستی کنه وبتونه ازپسش بربیاد.که اگه نخادهیچکاری نمیکنه .ناهیدجرات وشهامت نه گفتن را یادگرفت .
ناهیددیگه دلش به حال کسی نمیسوزه،حتی عزیزانش .
ناهیدفهمیدهرکسی خدای خودشوداره وناهیدخدای کسی یانجات دهنده ی کسی نیست .ناهید توان تغییردادن هیچ کسی رونداره .ناهیدعاجزه دربرابررفتارهای دیگران .
ناهیدقوی وقویترشد.
ناهیدی که هرروز روی خواسته هایش بودوباحس بددنبالش میکرد،رهاکرد.ناهیدخداروشناخت وهمه چیوسپردبه خودش .
ناهید دیگه ازچیزی یاکسی نمیترسه ،چون همه ی لحظات خدایی کنارش هست که بهش قوت قلب میده.
ناهیدازکسی آزرده خاطر نمیشه ،باهراتفاقی که بین خودش ودیگران میفته ،یادمیگیره که دفعه بعدچطوررفتارکنه که خودش اذیت نشه .
ناهیدبیکارواللاف نمیچرخه ،ناهیدتمام وقت باارزششوبرای تغییراتش میزاره .
ناهیدصبورتروآرومترشده.
درکناهیدازدنیاوجهان بالاتررفته.
توقعاتش ازدیگران کم ولی از جهان زیادشده .