https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-12-07 06:45:442024-10-16 18:48:52سفر به دور آمریکا | قسمت 93
322نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من نکته ی آگاه کننده ای که از این فایل فهمیدم این بود که اگر چشممان به مال کسی باشد هیچوقت پیشرفت نمی کنیم وقتی که دیگر چشممان به مال کسی نبود و همه چیه خودمان بشیم و بپریم توی بغل خدا و عمل کنیم فقط کسی که باور های فقیرانه دارند چشم به مال کسی هستند کسانی هم که باور های ثروتمندانه دارند به جای این که به کسی وابسته شوند خودشان هم شغل راه می اندازند و هم خودشان ثروت می سازند کسی که چشمش به مال کسه هست خودش را کم می بیند و احساس ترس احساس ضعیفه و احساس نا توانی دارد وکسی که چشمش به مال کسی نیست احساس قدرتمندی دارد و احساس پر نعمتی دارد 2-وقتی چشم به مال نباشد نه به دست و پا نه به سن و قد میشود بهترین زندگی را مهیا کرد. کسی که این چشم در مال کسی ندارد هر فکری را ارزش مند حساب می کنید و هیچوقت نمی گوید کار دیگران از مال ما ارزشمند تر است
چقدر هم چسبید بهم چقدر عالی و باحال بود مهمونی عالی بود عالی
خب از اولش شروع کنیم امشب سر هرکوچه خداهست خداهست و خدا هست و خدا هست
خدایا شکرت که هستی
وای آسمون ببین جون بابا درختا ببین جون بابا آب فراوان ببین جون بابا پاکی شهر و ببین جون بابا اصلا خدا جونم دمت گرم که اینقدر همه چیز عالی و اوکی هست
من وقتی مهمون دارم خیلی به خودم سخت میگیرم ولی الان یاد گرفتم اگر کاری برای مهمون هام انجام میدم اول بگم برای خودمه دوم اینکه لذت ببرم از انجام اون کار و اگر لذتی در انجامش نمیبینم و خستگی تجربه میکنم پس باید بیخیالش بشم و غذا بیرون سفارش بدم چون اولین قدم لذت و راحتی باید باشه چقدر با مهمون هاتون اوکی بودین چقدر عالی که خدا این جهان بر اساس قانون رعایت میکنه و این همفرکانس بودن شما ها شما هارو به هم رسونده باز هم یکی دیگه از قانون ها دیدیم تو این فایل
ناهار عالی بود چند نمونه غذای خوب با سادگی هرکسی برای خودش برداشته بود و مهمونی ها که دوست داشتن تو تراس بخورن و مایک عزیزی که دوست داشت داخل بخوره هرکی هرجوری که دوست داره و بهش احساس خوبی میده عالی بود عالی
من تو این فایل قانون هایی که یاد گرفتم یکیش فراوانی بود بخاطر دیدن شهر نکات مثبتی که داشت استاد به نگاه فراوانی و زیبایی و پر برکت بودن همه چیز به این منطقه هدایت شده دوم با خودمون در صلح باشیم و از لحظه لحظه زندگی لذت ببریم سوم اینکه هرچه شاد تر شادی بیشتر وارد زندگی میشود هر چه راحتی تر راحتی بیشتر وارد زندگی میشود هر چه بیشتر در مدار ثروت باشیم ثروت بیشتری وارد زندگی مون میشود و همان شعر معروف این جهان کوه است و فعل ما ندا ،سوی ما آید ندا ها را صدا
قانون چهارم وقتی در مدار درست قرار بگیری دوست های همفرکانس پیدا میکنی حالا میخواد تو مدرسه باشه یا پارک یا مهمونی بالاخره همو پیدا میکنم گرم گرمی را کشید و سرد سرد
قانون پنجم توحید اینکه رو هیچ چیز و هیچ کس حساب باز نکن. دوست عزیز استاد که شعر معروف پدرشون خوندن پدر خویش باش اگر مردی خداشکر که چنین پدری داشتن و روی کسی حساب نکردن و به اینجا رسیدند خدا کمک میکنه تو فقط خدا و خودت باور داشته باش بودن و نبودن بقیه در کمک دادن به مسیرت مهم نیست خداوند بی نهایت دست کمک دهنده دارد
خب صحبت کوتاه کنم من واقعا تو سایت که هستم بهم خوش میگذره دوستون دارم امیدوارم همتون بخندین من که دارم میخندم. تمام این حرفا اینجا ثبت میشه تا بیام و بار ها و بار ها بخونمش تا اول از همه خودم یاد بگیرم چون وقتی تو سایت میام خودم نیستم نمیدونم این حس براتون پیش اومده یا نه ولی این کامنت گذاشتن خیلی بهم کمک میکنه
استاد من اول بگم که نمی خواستم کامنت بزارم چون دوست داشتم زودتر قسمت بعدی رو ببینم ولی یه حسی من رو وادار به این کار کرد و منم اومدم تا براتون حسم رو نسبت به این قسمت فوق العاده عالی بگم.
من یه بار دیشب و یه بار الان این قسمت رو نگاه کردم. خیلی عاااالی بود. پر از درس های فوق العاده و بی نظیر بود.
اول از همه اون بنز خوشگل و شیک که عاشقشم
بعد هم آماده شدن برای مهمونی که به ساده ترین شکل ممکن انجام شد. یعنی از نزدیک ترین فروشگاه یک سری چیز ها و غذای آماده خریداری شد و توی ظرف یک بار مصرف چینده شد. هم خیلی خیلی زیبا ، هم خیلی ساده و راحت و هم خیلی خوشمزه و لذت بخش برای مهمون ها
بعد از اون مهمون ها از راه رسیدن با یک گلدان بسیاااااار زیبا و قشنگ که استاد اون رو توی فضا قرار داد تا همه با هم لذت ببرن. بعد هم اون صمیمیت و عشقی که بین شما ها بود خیلی برام تحسین برانگیز بود.
راستش من اولش متوجه نشدم که اون آقا ایرانیه یا فارسی بلده ولی بعدش خداروشکر جواب سوالم رو گرفتم.
مهمون بعدی هم که از راه رسید و باز هم با همون عشق و صمیمیت ازش استقبال شد. و چقدر این لذت بخشه
می دونید چیه؟
به نظر من مهمترین نکته ای که میشه از این فایل درآورد فرکانس این مهمونی و این چند نفری که دور هم جمع شدن هست. در واقع فرکانس بالا و مدار متفاوت باعث راحتی ، حال خوب ، افکار خوب ، حرف ها و صحبت های مفید ، شادی و لذت میشه.
بر خلاف فرکانس عامه مردم که باعث میشه برای یک مهمونی از چندین روز قبل خونه رو برق بندازن و انواع غذا و دسر رو درست کنن و وقتی هم که مهمون میاد دائم درگیر پذیرایی باشن . بعد از مهمونی هم کلی غر و شکایت که خسته شدیم . تازه باز اون همه ظرف و به هم ریختگی بعد مهمونی هم هست که باید مرتب و تمیز بشه.
این نشون میده که لذت بردن در سادگی و راحتی بنا شده . خدایاشکرت
استاد دمتون گرم چه حرفه ای شنا سوئدی میرفتین من اولش اصلا باورم نمی شد.
پدر خویش باش اگر مردی
واقعا همینه باید خودمون زندگی مون رو خلق کنیم و دنبال عوامل بیرونی برای موفقیت و پیشرفت مون نباشیم. همین جمله چقدر باعث موفقیت آقای چاره جو شده. چه داستان زیبایی تعریف کردن واقعا از صحبت های این مهمونی کیف کردم.
چقدر ماجرای آشنایی تون جالب بوده. همینه دیگه فرکانس کار خودش رو می کنه و آدم های هم فرکانس همه جوره جذب هم میشن و به هم می رسن.
من خیلی از صحبت کردن کسانی که فارسی رو یکم بلد هستن لذت می برم و دوست دارم . برای همین هم خیلی خوشم اومد وقتی خانم چاره جو برامون فارسی صحبت کردن.
خدایاشکرت
خیلی بی نظیر بود.
مریم جون عزیزم باز هم از شما ممنونم که این اتفاقات رو برامون ضبط می کنید و در اختیار ما قرار میدید.
مثل همیشه عالی مثل همیشه کلی چیز یاد گرفتیم ، چقدر زیبایی! چقدر سادگی !
از همون اول فایل اگر توجه کنیم استاد و خانم شایسته با عشق میرن برای مهموناشون برای خرید ، بعد آسمان ابی و ابرهای زیبا خودشون را به رخ میکشن ، چقدر این شهر تمیزه چقدر ساختمانها در زیبایی خودنمابی میکنن ، چه سوپر مارکت بزرگ و زیبایی ، همه همه خودنمابی میکنه ، ساده گرفتن در پذیرایی از مهمونا و سعی در خوش گذشتن و با هم بودن بیشتر توجهم را جلب کرد ، چقدر روابط عاطفی عالی به چشمم اومد
همه چی عالی ، همه روابط درس … که نشون میده با آسون گرفتن همه چیز میتونه خوب پیش بره ،و از زندگی ومهمانی و کنار هم بودن لذت برد
خدایا شکرت که یک آموزش جدید بهم دادی و سپاس از وجود استاد و خانم شایسته عزیز
عجب سرگذشت عبرت آموزی بود داستانی که آقای چاره جو تعریف کرد. چقدر خندیدم « گرد مال پدر چه میگردی ، پدر خویش باش اگر مردی » 😂😂
خدا رو شکر که آقای چاره جو امروز در بهترین کشور دنیا داره زندگی میکنه و خودش تونست به موفقیت برسه. الهی شکر. الهی شکر. الهی شکر
آقا ما قبولت داریم استاااااد ، ماشاالله به این تعداد و سرعت شنا سوئدی رفتن 😉😍💪 تازه این مال قبل دوره قانون سلامتی بوده … الان «هَل مِن مبارز ؟؟» 😂😂💪
الهی شکر به این همه حال خوب
خداوند بر زیبایی ها و بر حال خوب شما بیافزاید
همانگونه که مولانا گفت« خوش باش که هر که راز داند داند که خوشی، خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکرشاکر هر دم شکر ستاند شُکْر از شِکَر ست آستین پر* تا بر سر شاکران فشاند»
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان موحد و ثروتمندم
دیشب قسمتی رو از سفر به دور آمریکا دیدم که شما رفتین مهمونی خونه همین دوستاتون
صبح که اومدم تو سایت بازم اون قسمتی کا مربوط به کامنتای فایل روزشمارم بود باز نشد
اومدم یه چرخی زدم و عکس کاور این فایلو دیدم که همین دوستاتون بودن
و برام جالب شد و این قسمتم دیدم
چیزی که من بهش رسیدم اینه که اون بخش تعارفات و رودربایستی ها که ما از بچگی باهاش بزرگ شدیم توی فرهنگ اونجا وجود نداره
همین باعث میشه از زاویه دید ما اونا یجورایی بی احساس بنظر بیان
و همه خارج رفته ها هم
ولی خب توی اون جو که قرار بگیری و سازگار بشی دیگه بهش عادت میکنی و سبک زندگیت میشه
حالا از اون منظر سبک زندگی شخصی که استاد میگین برای خودمون داشته باشیم بنظر من اینجوری میاد که هر بخشی رو که بنظرم برام مفیده بگیرم ،و اون بخشی هم که با اعتقادات و حدود خدا مغایره، خب خیلی راحت نمیگیرم
مثل اون فرهنگ درآغوش گرفتن که نه لزومی داره و نه در دین من بلامانع هست و نه حتی تا همین چند سال قبل اصلا تو فرهنگ خودشونم وجود نداشته
شما فیلم های قدیمی سینمای آمریکا رو ببینین
کجا در آغوش کشیدنی بوده
و رمان های قدیمی که شرح ورود مهمان و سلام و تعارفات رو داده
بخدا اینا همش جای فکر داره
و اصلا قرار نیست چون اون فرهنگ نقطه قوت داره من نقطه ضعفاشم بپذیرم و وارد فرهنگ خودم کنم
من خودم انتخاب میکنم
چون من خودم مسئول۱۰۰٪ زندگیم هستم
و قرار نیست توی فرهنگ دیگه ای حل بشم
بلکه چیزای مفید اونا رو میگیرم و بخش های زائد فرهنگ خودمو هم حذف میکنم ولی نه قطعا بخش های درستشو
و اون آدمایی که من دیددم که حس کردم به حریم احترام میذارن قطعا میپذیرن
خوبه میخواستم از ناخواسته اعراض کنم انقدر دربارش حرف زدم😄😄
استاد بنزتونو دوست داشتم
موسیقی روی فایلتونو دوست داشتم
ساختمونای زیبا رو دوست داشتم
غذاهایی که خریدینو دوست داشتم
خونه همیشه سوپر کلینتونو دوست داشتم
یوکایی که براتون کادو اوردنو دوست داشتم
راحت بودن خودتونو مهموناتونو دوست داشتم
صحبتایی که شدو دوست داشتم
ولی استاد با شکم پر شنا رفتنو بر خودم نمیپسندم😄
و اون بنده خدا حاج خانوم چاره جو که به امید خوردن غذای ایرانی (خودش گفت دوست داره)اومده بود مهمونی هم که ناکام موند😄
چرا میوه نداشتین ۶ مدل؟!
چرا سینی سینی چای نیاوردین؟!
چرا سر شستن و نشستن ضرفا قیل و قال راه نیوفتاد؟!
چرا هی تعارف نکردین توروخدا از این بفرمایید ، تو رو خدا بیشتر بکشین؟!
نه واقعا یه قسمتی از فرهنگ مهمون نوازیمون دچار نقص اساسیه
جوری که وقتی مهمون میره انگار که یه باری از دوشمون برداشته شده باشه یه شوقی آدمو میگیره که خب خداروشکر اینم برگزار شد دیگه تا انقدر مدت راحت شدم😆
و اینم بگم اینجور راحتی و غذای آماده از بیرون گرفتن یجورایی هم مرهون اون حس اعتماد و عزت نفسیه که از داشتن ثروت میاد
اگه ثروتمند باشی و این سبک زندگیت باشه از دید عامه درسته
این جادوی ثروته که میقبولونه به عوام که تو میفهمی داری چیکار میکنی و کار تو درسته
اما اگر فقیر یا معمولی باشی این کم کاری و از زیر کار در رفتن و تنبلی و کارنابلدی محسوب میشه
در پایان
متشکرم از اینکه تو جمع خصوصیتونم یاد خانواده فرکانسیتون هستین و لحظاتتونو با ما شریک میشین
میکاییل هم جاش خیلی خالیه
یه چند وقت پیش یه سرچی کردم و دیدمش که توی حوزه متاروس فعال بود و ماشالله بزرگ تر و آقاتر شده بود
چقدر خوشحالم از دیدن تون، چقدر خوشحالم که این شد نشانه ی من. تا چهره ی استاد عزیزم رو ببینم تا صدای مریم نازنین رو بشنوم و مایک رو ببینم و در بگیرم و به یاد بیارم که قبلا کجای داستان یاد گرفتن و این مسیر بودم. امروز متوجه شدیم که هارد اکسترنال مون پوشه عباسمنش حدود 200 گیگ شده و تازه باید لپ تاپ هم انتقال میدادیم. خوشحالم که تو این مسیرم. خداروشکر میکنم که با چالش هایی مواجه شدم و میشم تا در مسیر تماکل خودم مسیر رشدم رو واضح تر پیش برم. خوشحالم از اینکه دارم مینویسم. واقعا دلم برای نوشتن اینجا تو بهترین جای دنیا تنگ شده بود. دلم خیلی هوای استاد و دیدن پارادیس رو کرده.بیشتر از شهر محل تولدم که بیشتر از یک سال و دوماه هست ندیدم اینجا نوشتن و دیدن استاد برایم بیشتر دلتنگم کرده. اینو از صمیم قلبم میگم استاد تو خواب و فکرهای من هستید واینقدر مایلم شده پیاده شروع کنم بیام به سمت قاره آمریکا تا برسم به پرادایس و از نزدیک ببینم تون. اما میگم قــــــوی باش، نتیجه هاتو بزرگ و بزرگتر کن چون استاد قطعا بچه هایی رو میبینه که نتیجه های بزرگ گرفتن، کسانی که با نتیجه هاش باهاش حرف میزنن. من استاد دارم تلاش میکنم و احساس میکنم حتی برای یادگرفتن قوانین هم یک جاهایی عجله کردم وراه خودمو دور کردم اما اونا هم بخشی از چیزهایی بودن که یاد گرفتم. گاهی فکر میکنم منی که از اواخرسال 98 تو سایت اومدم و شدم عضویی از این خانواده خیلی عقبم. اصلا پیشرفت ها و تغییراتم رو گاهی نمیبینم میدونم اینا هم نجواهای ذهنه تا یک روزنه گیدا میکنه میخواد علف هرزهاش رشد بده. اما من به این نجواها نمیذارم تغذیه برسه تا رشد کنن همیشه سعی کردم هربار بهتر جلوی این گفتگوهای ذهنی رو آگاهانه بگیرم و جهت بدم به سمت بهتر…استاد اشتیاق من برای بودن در جایی که شما هستید و انسان ها با تفکر و نگرش های شما هستن باعث میشه هیچ وقت کم نیارم و قوی و قوی تر بشم. خودمو با کسی مقایسه نمیکنم اما با یکماه پیش خودم مقایسه کنم واقعا رشد داشتم در مسیر یادگرفتن مهارت های جدید هستم برای کسب درآمد بیشتر. من الان تو خونه برای خودم کار دارم با همین لپ تاپ. کم هست اما شروع شده. شروع شده با استفاده از توانایی هام پول ساختن شروع شده. بعد مدتی ما هم دیروز اتفاقا مهمونی بودیم و جالبه که بیشتر آدم ها و عزیزان اطرافم برام غریبه میشن. حرف هایی میزنن، چیزهایی میگن که اصلا میگن اینا چیه میگن، اصلا اینا زندگی رو چرا اینجوری نگاه میکنند…خلاصه که خوشحالم و خداروشکر…
بهبه؛ چقد کیف کردم با این فایل. تا اینجا واسه من بهترین قسمت سفرنامه بوده.
دمتون گرم واقعاً
استاد جان من توی ترکیه زندگی میکنم و شاید بخاطر درونگرا و خجالتی بودنم با هیچ کس توی مجتمع تا الان ارتباط نداشتم اما همینجوری که داشتم فایل رو میدیم، با خودم قرار گذاشتم اولاً از این به بعد هر موقع میخوام کتاب بخونم، برم توی حیاط مجتمع که یه فضای زیبا داره و نقطه اتصالِ هر 4 بلوک هست، روی نیمکت بشینمو هم کتابمو بخونم هم از محیط لذت ببرم، و اینجوری آدمای بیشتری رو میبینم و باهاشون آشنا میشم. همچنین با خودم قرار گذاشتم توی آسانسورِ مجتمع وقتی افراد دیگهای هستن، به جای بی تفاوتی، بهشون لبخند بزنمو حداقل در حد یک سلام باهاشون صحبت کنم.
خیلی خیلی به دلم نشست این قسمت؛ بازم ممنونم ازتون :)
که انسانهای شایسته همیشه در یک مدار با هم به خوشبختی میرسند…
استاد عزیزم تمام سفرنامه هاتون زیبا هست…من این سفرنامه به دور امریکا رو با این اهنگ آغاز کننده، خیلی دوست دارم…احساس سعادت و خوشبختی میکنم…
ممنون از این هماهنگی خودتون و دوستان عزیزتون…چقدر خانم شایسته عزیز همه کارا رو به اسانی انجام دادن…بیشتر وقتشونو لذت بردن با دوستانشون طی کردن…مثل ماها نیست که برای یه مهمونی ساده فقط بفکر تجملات و کاراهای دشوار هستیم…بسیار جای تحسین داره….
همه چیز عالی بود من لذت بردم به نحوه طرز تفکرتون…واقعا واقعا جای تحسین زیادی داره…..اگه تمام کتابهای دنیا رو بخونی به این اصل، آسان و برکت هیچ جا هیچ نوشته ایی نیست…..چون درسهای داره اگه یاعتها بشینی بنویسی کم میاری!…….
سپاس استاد عزیز . خانم شایسته مهربان…که همیشه رو نکات مثبت دقت میکنن…بهمین خاطر در خوشبختی کامل هستن….
سپاسگزارم…بابت صحبت دوستان عزیزتون…خیلی به دلم نشست…و مشخصه باورای اشتباه در زندگی تمام آیین های مذهبی…هر جای دنیا باشه هست….و اون انسانهایی که میخواین تغییر کنن..خداوند هدایتشون میکنه…که اینم نیاز به تکامل داره…
سلام چقدر این فایل برای ما و فرهنگ ما درس داشت واقعا لذت بردم ، از صمیمیت و عشق و …
استاد فقط و فقط روی اصول کار می کنه ، به جایی اینکه بره تو حاشیه و بگه چه عذایی درست کنیم ، یا چه لباسی بپوشیم ، سعی می کنه از وجود همدیگر ، از وجود مهمان هایی که براشون اومده لذت می بره ،چقدر من تحسین کردم استاد رو ، واقعا لذت بخش بود برام ،از این همه عزت نفس و اعتماد بنفس ، چقدر من عاشق این شخصیتم که ادا اطفال در نمیاره ، خودشه، برای دیگران خودشو تغییر نمی ده ، واقعا آدم لذت می بره از این همه ویژگی های شخصیتی فوق العاده .
استاد انقدر عاشق کارش هست ، که حتی جلوی مهماناش داره ، روی باورهاشون کار می کنه ، داره تحقیق می کنه ، داره باور های محدود کننده ای که هست رو بیرون می کشه و من می دیدم چه شور و اشتیاقی توی وجودش وقتی داره با انسان ها مصاحبه می کنه ،اتفاق می افته واقعا لذت بخش بود برام ، دقیقا من هم این روز ها همین احساس رو دارم ،
از وقتی که با استادم آشنا شدم چنان شور و اشتیاقی در وجودم برای تغییر ، برای پیشرفت ، برای بهبود زندگیم شعله ور شده که تا به امروز تجربه نکرده بودم .که هر مانع و تضادی جلوی راهم پیش بیادکنارش می زنم . البته ، که من اعتقاد دارم هر تضادی و تناقضی در راستای خواسته های ماست و هیچ اتفاق بدی در جهان وجود نداره .
سلام و عرض ادب خدمت استاد عباسمنش گرامی
من نکته ی آگاه کننده ای که از این فایل فهمیدم این بود که اگر چشممان به مال کسی باشد هیچوقت پیشرفت نمی کنیم وقتی که دیگر چشممان به مال کسی نبود و همه چیه خودمان بشیم و بپریم توی بغل خدا و عمل کنیم فقط کسی که باور های فقیرانه دارند چشم به مال کسی هستند کسانی هم که باور های ثروتمندانه دارند به جای این که به کسی وابسته شوند خودشان هم شغل راه می اندازند و هم خودشان ثروت می سازند کسی که چشمش به مال کسه هست خودش را کم می بیند و احساس ترس احساس ضعیفه و احساس نا توانی دارد وکسی که چشمش به مال کسی نیست احساس قدرتمندی دارد و احساس پر نعمتی دارد 2-وقتی چشم به مال نباشد نه به دست و پا نه به سن و قد میشود بهترین زندگی را مهیا کرد. کسی که این چشم در مال کسی ندارد هر فکری را ارزش مند حساب می کنید و هیچوقت نمی گوید کار دیگران از مال ما ارزشمند تر است
سلام به همگی
این فایل نشانه هدایت بود برای من
چقدر هم چسبید بهم چقدر عالی و باحال بود مهمونی عالی بود عالی
خب از اولش شروع کنیم امشب سر هرکوچه خداهست خداهست و خدا هست و خدا هست
خدایا شکرت که هستی
وای آسمون ببین جون بابا درختا ببین جون بابا آب فراوان ببین جون بابا پاکی شهر و ببین جون بابا اصلا خدا جونم دمت گرم که اینقدر همه چیز عالی و اوکی هست
من وقتی مهمون دارم خیلی به خودم سخت میگیرم ولی الان یاد گرفتم اگر کاری برای مهمون هام انجام میدم اول بگم برای خودمه دوم اینکه لذت ببرم از انجام اون کار و اگر لذتی در انجامش نمیبینم و خستگی تجربه میکنم پس باید بیخیالش بشم و غذا بیرون سفارش بدم چون اولین قدم لذت و راحتی باید باشه چقدر با مهمون هاتون اوکی بودین چقدر عالی که خدا این جهان بر اساس قانون رعایت میکنه و این همفرکانس بودن شما ها شما هارو به هم رسونده باز هم یکی دیگه از قانون ها دیدیم تو این فایل
ناهار عالی بود چند نمونه غذای خوب با سادگی هرکسی برای خودش برداشته بود و مهمونی ها که دوست داشتن تو تراس بخورن و مایک عزیزی که دوست داشت داخل بخوره هرکی هرجوری که دوست داره و بهش احساس خوبی میده عالی بود عالی
من تو این فایل قانون هایی که یاد گرفتم یکیش فراوانی بود بخاطر دیدن شهر نکات مثبتی که داشت استاد به نگاه فراوانی و زیبایی و پر برکت بودن همه چیز به این منطقه هدایت شده دوم با خودمون در صلح باشیم و از لحظه لحظه زندگی لذت ببریم سوم اینکه هرچه شاد تر شادی بیشتر وارد زندگی میشود هر چه راحتی تر راحتی بیشتر وارد زندگی میشود هر چه بیشتر در مدار ثروت باشیم ثروت بیشتری وارد زندگی مون میشود و همان شعر معروف این جهان کوه است و فعل ما ندا ،سوی ما آید ندا ها را صدا
قانون چهارم وقتی در مدار درست قرار بگیری دوست های همفرکانس پیدا میکنی حالا میخواد تو مدرسه باشه یا پارک یا مهمونی بالاخره همو پیدا میکنم گرم گرمی را کشید و سرد سرد
قانون پنجم توحید اینکه رو هیچ چیز و هیچ کس حساب باز نکن. دوست عزیز استاد که شعر معروف پدرشون خوندن پدر خویش باش اگر مردی خداشکر که چنین پدری داشتن و روی کسی حساب نکردن و به اینجا رسیدند خدا کمک میکنه تو فقط خدا و خودت باور داشته باش بودن و نبودن بقیه در کمک دادن به مسیرت مهم نیست خداوند بی نهایت دست کمک دهنده دارد
خب صحبت کوتاه کنم من واقعا تو سایت که هستم بهم خوش میگذره دوستون دارم امیدوارم همتون بخندین من که دارم میخندم. تمام این حرفا اینجا ثبت میشه تا بیام و بار ها و بار ها بخونمش تا اول از همه خودم یاد بگیرم چون وقتی تو سایت میام خودم نیستم نمیدونم این حس براتون پیش اومده یا نه ولی این کامنت گذاشتن خیلی بهم کمک میکنه
یا حق
سلاااااااااام استاد عزیزم و مریم جون نازنین
استاد من اول بگم که نمی خواستم کامنت بزارم چون دوست داشتم زودتر قسمت بعدی رو ببینم ولی یه حسی من رو وادار به این کار کرد و منم اومدم تا براتون حسم رو نسبت به این قسمت فوق العاده عالی بگم.
من یه بار دیشب و یه بار الان این قسمت رو نگاه کردم. خیلی عاااالی بود. پر از درس های فوق العاده و بی نظیر بود.
اول از همه اون بنز خوشگل و شیک که عاشقشم
بعد هم آماده شدن برای مهمونی که به ساده ترین شکل ممکن انجام شد. یعنی از نزدیک ترین فروشگاه یک سری چیز ها و غذای آماده خریداری شد و توی ظرف یک بار مصرف چینده شد. هم خیلی خیلی زیبا ، هم خیلی ساده و راحت و هم خیلی خوشمزه و لذت بخش برای مهمون ها
بعد از اون مهمون ها از راه رسیدن با یک گلدان بسیاااااار زیبا و قشنگ که استاد اون رو توی فضا قرار داد تا همه با هم لذت ببرن. بعد هم اون صمیمیت و عشقی که بین شما ها بود خیلی برام تحسین برانگیز بود.
راستش من اولش متوجه نشدم که اون آقا ایرانیه یا فارسی بلده ولی بعدش خداروشکر جواب سوالم رو گرفتم.
مهمون بعدی هم که از راه رسید و باز هم با همون عشق و صمیمیت ازش استقبال شد. و چقدر این لذت بخشه
می دونید چیه؟
به نظر من مهمترین نکته ای که میشه از این فایل درآورد فرکانس این مهمونی و این چند نفری که دور هم جمع شدن هست. در واقع فرکانس بالا و مدار متفاوت باعث راحتی ، حال خوب ، افکار خوب ، حرف ها و صحبت های مفید ، شادی و لذت میشه.
بر خلاف فرکانس عامه مردم که باعث میشه برای یک مهمونی از چندین روز قبل خونه رو برق بندازن و انواع غذا و دسر رو درست کنن و وقتی هم که مهمون میاد دائم درگیر پذیرایی باشن . بعد از مهمونی هم کلی غر و شکایت که خسته شدیم . تازه باز اون همه ظرف و به هم ریختگی بعد مهمونی هم هست که باید مرتب و تمیز بشه.
این نشون میده که لذت بردن در سادگی و راحتی بنا شده . خدایاشکرت
استاد دمتون گرم چه حرفه ای شنا سوئدی میرفتین من اولش اصلا باورم نمی شد.
پدر خویش باش اگر مردی
واقعا همینه باید خودمون زندگی مون رو خلق کنیم و دنبال عوامل بیرونی برای موفقیت و پیشرفت مون نباشیم. همین جمله چقدر باعث موفقیت آقای چاره جو شده. چه داستان زیبایی تعریف کردن واقعا از صحبت های این مهمونی کیف کردم.
چقدر ماجرای آشنایی تون جالب بوده. همینه دیگه فرکانس کار خودش رو می کنه و آدم های هم فرکانس همه جوره جذب هم میشن و به هم می رسن.
من خیلی از صحبت کردن کسانی که فارسی رو یکم بلد هستن لذت می برم و دوست دارم . برای همین هم خیلی خوشم اومد وقتی خانم چاره جو برامون فارسی صحبت کردن.
خدایاشکرت
خیلی بی نظیر بود.
مریم جون عزیزم باز هم از شما ممنونم که این اتفاقات رو برامون ضبط می کنید و در اختیار ما قرار میدید.
عااااااااااشقتووووووووونم
سلام و عرض ادب
مثل همیشه عالی مثل همیشه کلی چیز یاد گرفتیم ، چقدر زیبایی! چقدر سادگی !
از همون اول فایل اگر توجه کنیم استاد و خانم شایسته با عشق میرن برای مهموناشون برای خرید ، بعد آسمان ابی و ابرهای زیبا خودشون را به رخ میکشن ، چقدر این شهر تمیزه چقدر ساختمانها در زیبایی خودنمابی میکنن ، چه سوپر مارکت بزرگ و زیبایی ، همه همه خودنمابی میکنه ، ساده گرفتن در پذیرایی از مهمونا و سعی در خوش گذشتن و با هم بودن بیشتر توجهم را جلب کرد ، چقدر روابط عاطفی عالی به چشمم اومد
همه چی عالی ، همه روابط درس … که نشون میده با آسون گرفتن همه چیز میتونه خوب پیش بره ،و از زندگی ومهمانی و کنار هم بودن لذت برد
خدایا شکرت که یک آموزش جدید بهم دادی و سپاس از وجود استاد و خانم شایسته عزیز
همیشه سالم باشید 🙏🏻
بسیار بسیار بسیار عالی بود
عجب سرگذشت عبرت آموزی بود داستانی که آقای چاره جو تعریف کرد. چقدر خندیدم « گرد مال پدر چه میگردی ، پدر خویش باش اگر مردی » 😂😂
خدا رو شکر که آقای چاره جو امروز در بهترین کشور دنیا داره زندگی میکنه و خودش تونست به موفقیت برسه. الهی شکر. الهی شکر. الهی شکر
آقا ما قبولت داریم استاااااد ، ماشاالله به این تعداد و سرعت شنا سوئدی رفتن 😉😍💪 تازه این مال قبل دوره قانون سلامتی بوده … الان «هَل مِن مبارز ؟؟» 😂😂💪
الهی شکر به این همه حال خوب
خداوند بر زیبایی ها و بر حال خوب شما بیافزاید
همانگونه که مولانا گفت« خوش باش که هر که راز داند داند که خوشی، خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکرشاکر هر دم شکر ستاند شُکْر از شِکَر ست آستین پر* تا بر سر شاکران فشاند»
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان موحد و ثروتمندم
دیشب قسمتی رو از سفر به دور آمریکا دیدم که شما رفتین مهمونی خونه همین دوستاتون
صبح که اومدم تو سایت بازم اون قسمتی کا مربوط به کامنتای فایل روزشمارم بود باز نشد
اومدم یه چرخی زدم و عکس کاور این فایلو دیدم که همین دوستاتون بودن
و برام جالب شد و این قسمتم دیدم
چیزی که من بهش رسیدم اینه که اون بخش تعارفات و رودربایستی ها که ما از بچگی باهاش بزرگ شدیم توی فرهنگ اونجا وجود نداره
همین باعث میشه از زاویه دید ما اونا یجورایی بی احساس بنظر بیان
و همه خارج رفته ها هم
ولی خب توی اون جو که قرار بگیری و سازگار بشی دیگه بهش عادت میکنی و سبک زندگیت میشه
حالا از اون منظر سبک زندگی شخصی که استاد میگین برای خودمون داشته باشیم بنظر من اینجوری میاد که هر بخشی رو که بنظرم برام مفیده بگیرم ،و اون بخشی هم که با اعتقادات و حدود خدا مغایره، خب خیلی راحت نمیگیرم
مثل اون فرهنگ درآغوش گرفتن که نه لزومی داره و نه در دین من بلامانع هست و نه حتی تا همین چند سال قبل اصلا تو فرهنگ خودشونم وجود نداشته
شما فیلم های قدیمی سینمای آمریکا رو ببینین
کجا در آغوش کشیدنی بوده
و رمان های قدیمی که شرح ورود مهمان و سلام و تعارفات رو داده
بخدا اینا همش جای فکر داره
و اصلا قرار نیست چون اون فرهنگ نقطه قوت داره من نقطه ضعفاشم بپذیرم و وارد فرهنگ خودم کنم
من خودم انتخاب میکنم
چون من خودم مسئول۱۰۰٪ زندگیم هستم
و قرار نیست توی فرهنگ دیگه ای حل بشم
بلکه چیزای مفید اونا رو میگیرم و بخش های زائد فرهنگ خودمو هم حذف میکنم ولی نه قطعا بخش های درستشو
و اون آدمایی که من دیددم که حس کردم به حریم احترام میذارن قطعا میپذیرن
خوبه میخواستم از ناخواسته اعراض کنم انقدر دربارش حرف زدم😄😄
استاد بنزتونو دوست داشتم
موسیقی روی فایلتونو دوست داشتم
ساختمونای زیبا رو دوست داشتم
غذاهایی که خریدینو دوست داشتم
خونه همیشه سوپر کلینتونو دوست داشتم
یوکایی که براتون کادو اوردنو دوست داشتم
راحت بودن خودتونو مهموناتونو دوست داشتم
صحبتایی که شدو دوست داشتم
ولی استاد با شکم پر شنا رفتنو بر خودم نمیپسندم😄
و اون بنده خدا حاج خانوم چاره جو که به امید خوردن غذای ایرانی (خودش گفت دوست داره)اومده بود مهمونی هم که ناکام موند😄
چرا میوه نداشتین ۶ مدل؟!
چرا سینی سینی چای نیاوردین؟!
چرا سر شستن و نشستن ضرفا قیل و قال راه نیوفتاد؟!
چرا هی تعارف نکردین توروخدا از این بفرمایید ، تو رو خدا بیشتر بکشین؟!
نه واقعا یه قسمتی از فرهنگ مهمون نوازیمون دچار نقص اساسیه
جوری که وقتی مهمون میره انگار که یه باری از دوشمون برداشته شده باشه یه شوقی آدمو میگیره که خب خداروشکر اینم برگزار شد دیگه تا انقدر مدت راحت شدم😆
و اینم بگم اینجور راحتی و غذای آماده از بیرون گرفتن یجورایی هم مرهون اون حس اعتماد و عزت نفسیه که از داشتن ثروت میاد
اگه ثروتمند باشی و این سبک زندگیت باشه از دید عامه درسته
این جادوی ثروته که میقبولونه به عوام که تو میفهمی داری چیکار میکنی و کار تو درسته
اما اگر فقیر یا معمولی باشی این کم کاری و از زیر کار در رفتن و تنبلی و کارنابلدی محسوب میشه
در پایان
متشکرم از اینکه تو جمع خصوصیتونم یاد خانواده فرکانسیتون هستین و لحظاتتونو با ما شریک میشین
میکاییل هم جاش خیلی خالیه
یه چند وقت پیش یه سرچی کردم و دیدمش که توی حوزه متاروس فعال بود و ماشالله بزرگ تر و آقاتر شده بود
انشاءالله همگی تون در پناه خدا باشید
اهدافم در ۱۴۰۱
عاشق الله بشم
بلطفش بیزنس خودمو ران کنم
بلطفش فهم و حفظ و تثبیت قرانم عالی بشه
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام
چقدر خوشحالم از دیدن تون، چقدر خوشحالم که این شد نشانه ی من. تا چهره ی استاد عزیزم رو ببینم تا صدای مریم نازنین رو بشنوم و مایک رو ببینم و در بگیرم و به یاد بیارم که قبلا کجای داستان یاد گرفتن و این مسیر بودم. امروز متوجه شدیم که هارد اکسترنال مون پوشه عباسمنش حدود 200 گیگ شده و تازه باید لپ تاپ هم انتقال میدادیم. خوشحالم که تو این مسیرم. خداروشکر میکنم که با چالش هایی مواجه شدم و میشم تا در مسیر تماکل خودم مسیر رشدم رو واضح تر پیش برم. خوشحالم از اینکه دارم مینویسم. واقعا دلم برای نوشتن اینجا تو بهترین جای دنیا تنگ شده بود. دلم خیلی هوای استاد و دیدن پارادیس رو کرده.بیشتر از شهر محل تولدم که بیشتر از یک سال و دوماه هست ندیدم اینجا نوشتن و دیدن استاد برایم بیشتر دلتنگم کرده. اینو از صمیم قلبم میگم استاد تو خواب و فکرهای من هستید واینقدر مایلم شده پیاده شروع کنم بیام به سمت قاره آمریکا تا برسم به پرادایس و از نزدیک ببینم تون. اما میگم قــــــوی باش، نتیجه هاتو بزرگ و بزرگتر کن چون استاد قطعا بچه هایی رو میبینه که نتیجه های بزرگ گرفتن، کسانی که با نتیجه هاش باهاش حرف میزنن. من استاد دارم تلاش میکنم و احساس میکنم حتی برای یادگرفتن قوانین هم یک جاهایی عجله کردم وراه خودمو دور کردم اما اونا هم بخشی از چیزهایی بودن که یاد گرفتم. گاهی فکر میکنم منی که از اواخرسال 98 تو سایت اومدم و شدم عضویی از این خانواده خیلی عقبم. اصلا پیشرفت ها و تغییراتم رو گاهی نمیبینم میدونم اینا هم نجواهای ذهنه تا یک روزنه گیدا میکنه میخواد علف هرزهاش رشد بده. اما من به این نجواها نمیذارم تغذیه برسه تا رشد کنن همیشه سعی کردم هربار بهتر جلوی این گفتگوهای ذهنی رو آگاهانه بگیرم و جهت بدم به سمت بهتر…استاد اشتیاق من برای بودن در جایی که شما هستید و انسان ها با تفکر و نگرش های شما هستن باعث میشه هیچ وقت کم نیارم و قوی و قوی تر بشم. خودمو با کسی مقایسه نمیکنم اما با یکماه پیش خودم مقایسه کنم واقعا رشد داشتم در مسیر یادگرفتن مهارت های جدید هستم برای کسب درآمد بیشتر. من الان تو خونه برای خودم کار دارم با همین لپ تاپ. کم هست اما شروع شده. شروع شده با استفاده از توانایی هام پول ساختن شروع شده. بعد مدتی ما هم دیروز اتفاقا مهمونی بودیم و جالبه که بیشتر آدم ها و عزیزان اطرافم برام غریبه میشن. حرف هایی میزنن، چیزهایی میگن که اصلا میگن اینا چیه میگن، اصلا اینا زندگی رو چرا اینجوری نگاه میکنند…خلاصه که خوشحالم و خداروشکر…
بهبه؛ چقد کیف کردم با این فایل. تا اینجا واسه من بهترین قسمت سفرنامه بوده.
دمتون گرم واقعاً
استاد جان من توی ترکیه زندگی میکنم و شاید بخاطر درونگرا و خجالتی بودنم با هیچ کس توی مجتمع تا الان ارتباط نداشتم اما همینجوری که داشتم فایل رو میدیم، با خودم قرار گذاشتم اولاً از این به بعد هر موقع میخوام کتاب بخونم، برم توی حیاط مجتمع که یه فضای زیبا داره و نقطه اتصالِ هر 4 بلوک هست، روی نیمکت بشینمو هم کتابمو بخونم هم از محیط لذت ببرم، و اینجوری آدمای بیشتری رو میبینم و باهاشون آشنا میشم. همچنین با خودم قرار گذاشتم توی آسانسورِ مجتمع وقتی افراد دیگهای هستن، به جای بی تفاوتی، بهشون لبخند بزنمو حداقل در حد یک سلام باهاشون صحبت کنم.
خیلی خیلی به دلم نشست این قسمت؛ بازم ممنونم ازتون :)
سلام علیرضای عزیز
من کامنت ها تون رو بصورت یکی در میون خوندم و تا جایی که فهمیدم شما درآمدتون رو با تعهد بالا بردید
به ترکیه مهاجرت کردید
هدف بعدیتون هم آمریکاست
چقدر خوشحالم که دوست فرکانس بالایی چون شما دارم
من با دیدن تکامل شما تشویق شدم به محکم تر کردن قدم های خودم
بینهایت سپاسگزارم بخاطر کامنت هایی که گذاشتید و مثل رد پا گذاشتید
بنام خدای مهربان….
که انسانهای شایسته همیشه در یک مدار با هم به خوشبختی میرسند…
استاد عزیزم تمام سفرنامه هاتون زیبا هست…من این سفرنامه به دور امریکا رو با این اهنگ آغاز کننده، خیلی دوست دارم…احساس سعادت و خوشبختی میکنم…
ممنون از این هماهنگی خودتون و دوستان عزیزتون…چقدر خانم شایسته عزیز همه کارا رو به اسانی انجام دادن…بیشتر وقتشونو لذت بردن با دوستانشون طی کردن…مثل ماها نیست که برای یه مهمونی ساده فقط بفکر تجملات و کاراهای دشوار هستیم…بسیار جای تحسین داره….
همه چیز عالی بود من لذت بردم به نحوه طرز تفکرتون…واقعا واقعا جای تحسین زیادی داره…..اگه تمام کتابهای دنیا رو بخونی به این اصل، آسان و برکت هیچ جا هیچ نوشته ایی نیست…..چون درسهای داره اگه یاعتها بشینی بنویسی کم میاری!…….
سپاس استاد عزیز . خانم شایسته مهربان…که همیشه رو نکات مثبت دقت میکنن…بهمین خاطر در خوشبختی کامل هستن….
سپاسگزارم…بابت صحبت دوستان عزیزتون…خیلی به دلم نشست…و مشخصه باورای اشتباه در زندگی تمام آیین های مذهبی…هر جای دنیا باشه هست….و اون انسانهایی که میخواین تغییر کنن..خداوند هدایتشون میکنه…که اینم نیاز به تکامل داره…
سپاس سپاس..دوستتون دارم
به نام خدای مهربان
سلام چقدر این فایل برای ما و فرهنگ ما درس داشت واقعا لذت بردم ، از صمیمیت و عشق و …
استاد فقط و فقط روی اصول کار می کنه ، به جایی اینکه بره تو حاشیه و بگه چه عذایی درست کنیم ، یا چه لباسی بپوشیم ، سعی می کنه از وجود همدیگر ، از وجود مهمان هایی که براشون اومده لذت می بره ،چقدر من تحسین کردم استاد رو ، واقعا لذت بخش بود برام ،از این همه عزت نفس و اعتماد بنفس ، چقدر من عاشق این شخصیتم که ادا اطفال در نمیاره ، خودشه، برای دیگران خودشو تغییر نمی ده ، واقعا آدم لذت می بره از این همه ویژگی های شخصیتی فوق العاده .
استاد انقدر عاشق کارش هست ، که حتی جلوی مهماناش داره ، روی باورهاشون کار می کنه ، داره تحقیق می کنه ، داره باور های محدود کننده ای که هست رو بیرون می کشه و من می دیدم چه شور و اشتیاقی توی وجودش وقتی داره با انسان ها مصاحبه می کنه ،اتفاق می افته واقعا لذت بخش بود برام ، دقیقا من هم این روز ها همین احساس رو دارم ،
از وقتی که با استادم آشنا شدم چنان شور و اشتیاقی در وجودم برای تغییر ، برای پیشرفت ، برای بهبود زندگیم شعله ور شده که تا به امروز تجربه نکرده بودم .که هر مانع و تضادی جلوی راهم پیش بیادکنارش می زنم . البته ، که من اعتقاد دارم هر تضادی و تناقضی در راستای خواسته های ماست و هیچ اتفاق بدی در جهان وجود نداره .