https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-12-07 06:45:442024-10-16 18:48:52سفر به دور آمریکا | قسمت 93
322نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به همه دوستان عزیز مخصوصا استاد عزیز و خانم شایسته مهربون و هنرمند
دوستان سفر نامه امریکا استاد بعضی قسمتها رو من چندین بار دیدم و الان دوباره از قسمت اول شروع کردم الان رسیدم به این قسمت
چقد لذت میبرم از این همه صفا راحتی و حس خوب که استاد دارن
گذشته ازین قسمت که خیلی حرف برای گفتن داره ودوستان سنگ تمام گذاشتن من میخوام یک تجربه خودم در مورد دیدن این سریال زیبا بگم که من وادار کرد دوباره این کار بسیار زیبا پر زحمت و عاشقانه که با عشق روش وقت گذاشته شده روببینم
همیشه استاد میگفتن بایست باخواسته ات هم فرکانس بشی و بری تو اون مدار و تا جاییکه میتونی خوذت تو اون مدار نگه داری تا اتفاق بیفته
خدا یا این هم فرکانس شدن یعنی چی که ایقد استاد تکرار میکنه یا بهترین کار برای هم فرکانسی چی هست یا با چه چیز میتوانیم فرکانس لازم بدست بیاریم یا اینکه کلا چه چیزبهترین حالت هم فررکانسی میده همیشه اینها برام سوال بود تا اینکه استاد تو تجسم خلاق ازشون شنیدم دیدن عکس یا مناظر مورد علاقه اتون هم نوعی هم فرکانسیه ازونموقع من بعض قسمتها رو خیلی میدیدم
جالب یک نکته که استاد بارها تاکید کردن
در بیان خواسته اصلا قید نکنید کجا و چه بگید مثلا من این میخوام و خودتون در نقطه پایانی احساس کنید بدون چگونگی وچطور وکجا
باور کنید از وقتی من این نکته رو رعایت کردم
توایران به جاهایی هدایت شدم که شاید مناظر و زیباییش اگه کمتر از امریکانباشه به جرات میگم زیبا تره
مثلا یک قسمت استاد تو ساحلی قدم میزدن شن هاش مثل ارد بود من اون خیلی دیدم و لذت بردم دقیقا بعد از هم فرکانسی به ساحلی هدایت شدم تو جنوب ایران و یک قسمت بود که خیلی هم تمیز بود
حالا برای به چگونگی فکر نکردن وچطور بگم
واقعا دوستان فقط شما پایان کار ببینید
ویک نکته دیگه من استانهای ایران همه رو رفتم بجز سهتا استان جنوب ایران عزیزمون و یکی از خواسته هام هم دیدن این استانها بود بدون اینکه زمان کار من بگیر و یا اذیت بشم بقول استاد در زمان مناسب و مکان مناسب
پس با این ترفند سنگ تمام گذاشتم شبکه فور کی ایران اوردم و اکثر زمانها تا کنترل دستم بود میرفتم شبکه 4K و با تمام احساس اون مناظر وتصاویر از جنوب یا استانهای مورد نظر میدیم وخودم در اون جا احساس میکردم و مدام میگفتم خدا یا شکرت تو که من هدایت کردی به دیدن این مناظر زیبا بعدشم رقم میزنی
تاینکه
داستان سفر من چطور شد من از مشهد رفتم تهران پیش پسر خاله ام کاری داشت گفت بیا هم دوسه روز بریم شمال هم تو هم که مهارت داری دونفری کار باهم جم کنیم
اقا افتادیم تو جاده گفت مسیر برفیه چه کنیم گفتم خوب از یک مسیر بدون برف بریم گفت مسیر بدون برف الان جنوب گفتم خوب بریم ؟؟؟ گفت اره الان زنگ بزنم کارفرما خدا بخیر کنه کلی اصرار داشته حتما بریم کار جم کنیم براهمین گفتم تو هم باشی دونفره جمع کنیم کار زنگ زد به کارفرما گفت اقا من یک هفته دیگه میام االان موقعیت جاده شمال خوب نیست
اونم گفت خدا پدرت بیامرز منم کاری داشتم تا یک هفته نمیشد بیام شمال روم نمیشد بهت بگم نیا بعد اونهمه اصرار که حتما بایس بیای
اقا تو جاده کرج به شمال گرد کردیم به سمت ساوه و رفتیم مسیر کرمانشاه وجالب من قبلا خیلی جاهای ایران رفته بودم بجز چند استان از جمله چهار محال بختیاری و بندر عباس و استان خوزستان
از مسیر کرمانشاه رفتیم همینطور تو راه بودیم دونفری چقدم سفر راحت بود دیگه رفتیم چهار محال بعد استان خوزستان تمام شهرهاش بعد رفتیم جنوب از حاشیه خیلخ فارس بگیر هر جا که میگی بندری نبود که رفتیم اخرم رفتیم جزیره قشم باز اونجا مسیر گم کردیم کل جزیره و رفتیم گشتیم و برگشتن از جنوب اومد یم کرمان یزد و چقد مکانهای زیبا که تو مسیر برگشت با اینکه اون استانها رفته بودم ولی این مکانها رو ندیده بودم
با یک هزینه بسیار جزیی که دونفری رانندگی میکردیم و اقامتگاهها هم چون ایام غیر پیک بود با قیمتهای کم حتی از تودیوار جا پیدا میکردیم
و اینکه استاد میگه
چی میکنه این افکار چی میکنه
واقعا قدرتی داره که تمام مردم جهان هم جم بشن به گردش نمی رسن
راستی و واقعا من به این حرف استاد ایمان اوردم
کی و چطور میخواست برنامه ریزی کنم که تذاخل کاری نباشه اونهمه جا بری و اون مکانهایی که استاد توسریال به معرض نمایش گذاشتن اکثرا جاهایی بری که خیلی شباهت به اون مکانها داشته باشه
پس دوستان یکی از مزایای مهم این سریال سفر بدور امریکا و مهمترین نکته هم اون بحث هم فرکانس شدن با خواسته و رویاتون پس تاکید میکنم یکبار که تا اخر دیدین دویاره از اول ببینید و سه باره خیلی این سریال محشره
خانم شایسته عزیز و مهربون دست مریزاد که این همه وقت گذاشتی خودتون تو فیلم ببینید همه دارن عصرانه میخورن ولی خانم شایسته گوشی بدست و داره از زیباییها این نشست فیلم میگیره
لازم دونستم این نکات خدمت دوستان بگم که ایدفعه با دقت بیشتر و نگاه هم فرکانسی این فیلم ها و زحمات ببینید
چقدر فایل قشنگی بود ،کل مدت فایل هیجان بود و احساس خوب که تو وجودم حس کردم.
تصاویر زیبا،آهنگ زیبا،انسانهای زیبا،ابرهای قشنگ ،آسمان آبی،عاشقتم های استاد،فروشگاه بزرگ،غروب زیبا همه شکارهای در لحظه و کار فیلم و تدوین استاد شایسته بود که من از ایشون کمال تشکر رو دارم ،واقعا شما یک بانوی همه چی تمومی ،عالی عالی عالی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
یه مهمونی ساده یعنی سخت نگرفتن به خود،یعنی عوض توجه به فرع مسئله به اصل توجه کردن یعنی کارها رو برای خودت ساده کنی یعنی هر کسی مسئوله حال خوب خودشه.
استاد هم کمک کردن به تمیزی خونه ،ازشون بعید بود اینقدر زن عزیز باشن ولی بودن و هستن .البته ما کلی این زن عزیز بودن رو ازشون یاد گرفتیم.
صحبتی در مورد چشم زخم و نخندیدن و لذت نبردن شد که دقیقا درست مثل جامعه ما و گذشته ما
خب اگه باور داشته باشیم چشم زخم وجود داره کلی لذت رو مدفون میکنیم .و یادمه بهبعد خندیدن هم یه جمله ای میگفتیم اللهم ….چقدر ما باورهای منفی داشتیم و درست نفهمیدیم و عقل رو کلا تعطیل به گوشه ای گذاشته بودیم.
استاد شایسته از آشپزی لذت میبره و خداییش بوی غذاهاش آدمو دیوونه میکنه اما خودش یاد گرفته برای تایید طلبی آشپزی رو سخت نکنه،یعنی از جایی که باید لذت ببره به همون لذت برسه نه مسائل فرعی که نزارن لذت ببره.دوره عزت نفس طلاست
گذاشتن غذاها روی میز و لذت بردن مهمونها از اون هم کار رو ساده کرد و هم کارها رو آسون و دلچسب کرد .این هم ایده جالبی بود.
پدر خویش باش اگر مردی و صحبت دلنشین آقای چاره ساز از پدر بزرگوارشان که ماشاالله خدا برکت بهشون بده کلی هم فرزند آوری کردن و اینکه روی پای خود ایستادن رو یادشون دادن و نگاه استاد که حس خوب میداد.
نحوه آشنایی استاد و آقای چاره جو هم برای خودش یک سیر قشنگی داشت که اون خانم معلم کشفشون کرده بود و چه کسی رو کشف کرده ،خوش بحالشون
آقای چاره جو هم مایک رو بغل کرد و گفت روح خداست که برام خیلی جالب بود.
اون خانم سیاهپوست هم انرژی مثبت بود و کلا استاد جذب مثبت دارن و انسانهای هم مدار رو جذب میکنن.
سپاسگزارم که بخش خصوصی رو با ما به اشتراک گذاشتید.
به من که خیلی خوش گذشت و خیلی حس خوب گرفتم و یه فایلی بود که همه اش درس بود .
سلام به همه دوستان عزیزم و استاد عباسمنش و خانوم شایسته
چقدر فضای دلنشینی داره ویو بیرون خونه و فضای رودخونه این هوای پاک
به محض شنیدن اینکه قراره براتون مهمان بیاد مشتاق بودم ببینم اونجا چطور از مهمان پذیرایی میشه ،
ایا مث اینجا اونقدر سخت میگیرین یا نه ؟
و اینم بگم که چقدر از خریدتون لذت بردیم چقدر فروشگاه توی محصوللتش متنوع بود به قول معروف از شیر مرغ تا جون ادمیزاد داره ،
و چقدر خوبه که هر غذایی که خواستین از همونجا تهیه کردین و لازم نیست از چندین ساعت قبل یا چن روز قبل درگیر اماده سازی این مهمانی باشین ،چقدر به خودتون ساده گرفتین و اولویت رو بر لذت بردن از مهمانی گذاشتین ،عجب مهمان های خاکیی!
دمشون گرم
چقدر خوش صحبت و صمیمی بودن و در مورد موضوعات خوب صحبت شد نه حرف های بدرد نخور که نقل بیشتر مجالس مهمونی ادم های معمولیه.
یجایی در مورد چشم زخم هم صحبت شد که دوسداشتم نگاه خودمم به این موضوع بگم ،
برای من این موضوع واقعا خنده داره که یکسری ادم ها چقدر به این موضوع بها میدن و چقدر وقت و زمان و انرژی و پول خرج میکنن.
چطور ممکنه یک نفر دیگه بخواد خارج از اراده خودم و خداوند در زندگی من تاثیری بگذاره ؟!
مگه میشه همچین چیزی؟
حتی قبل از اینکه با این قانون اشنا بشم هم به چشم زخم اعتقادی نداشتم و همیشه از این ذکر کمک میگرفتم (لا حول ولا قوه الا بالله)
یعنی هیچ نیرو و اراده ای خارج و بالاتر از نیرو و اراده خداوند نیست!
من فکر میکردم فقط تو ایران هست که این ذهنیت وجود داره اما با دیدن دوستان شما فهمیدم ایران و امریکا و بقیه جاها نداره ،شیطان همه جا هست
اولش اون ویو زیبا از بالای تراس فوق العاده بود رودخانه ماشین ها اون فضای سبز زیبای اطراف برج تون واقعا زیباست
مهمونی به این سادگی
مهمان راحته معذب نیست که صاحب خونه انقدر تحت فشاره
از اون ور خود صاحب خونه هم داره از مهمونی لذت میبره و بعد از تمام شدن مهمانی دیگه اونقدر خسته نیست و تازه کلی ظرف نشسته که باید شسته بشه و …
همیشه هم مهمون میگه آقا دو دقیقه اومدیم خودتون رو ببینیم همش تو آشپز خونه اید
وفکر می کنیم اگر اینطوری نباشیم خیلی زشت بده فلان و …
همین چند روز دیگه ما هم یه مهمونی توی خونه با 40 نفر مهمون داریم من گفتم مامان نیاز نیست انقدر سخت بگیری
حداقل فقط برنج درست مرغ یا مثلا جوجه رو از بیرون میگیرم این همه اذیت نشی ولی مگه نمیشه زشته
باید خودم درست کنم
غذا حتما باید توی ظرف های یک شکل سرو بشه و با احتسابی که من کردم چون میخواد دو تا غذا درست فکر کنم تهش فقط یه سلام کنه و بره توی آشپز خونه
آخه این چه مهمونیه
اصلا هدف از مهمونی دورهمی نیست ما میخواهیم از کنار هم بودن از تجربیاتی که داشتیم از بازی هایی که می تونیم کنار هم داشته باشیم لذت ببریم نه اینکه بیان بشینن غذا بخورن برن که آخه چرا ما اینجوری هستیم
خلاصه یه جایی از فیلم دیدم شما داشتید با شران که تازه اومده بود حرف میزد و خانم و آقای چاره جو توی اشپز خونه داشتن غذا میخورذن این قشنگه کسی معذب نیست همه چی هست دیگه چرا انقدر خودمون اذیت کنیم
آخر فیلم چقدر زیبا بود و خندیدم چه آدمای فوق العاده ای کنارتون هستن استاد خدایا شکرت
اینکه چطوری خدا چوری میچینه که خانمی مثل شران با شما آشنا میشه که هم اون با این مباحث بیشتر اشنا بشه چون علاقه داره و هم شما عاشق اموزش این مفاهیم هستید یک شاگرد عالی رو داشته باشید اونم کجا آمریکا که میگن لاله جاسوسی نمی دون مبلاد کفر و فلان …..
چهره هایی که عشق و عزت نفس و در صلح بودن با خود در وجودشون موج میزنه،
آسمان آبی و اون ابرها و این زاویه دید شهر از اون بالا چقدر قشنگ و دلرباست؛
این همه تمیزی خیابون ها و فروشگاه ها واقعا منُ به وجد آورد؛
ارتباط سرشار از احترام و عشق بین افرادی که در این جمع حضور دارند واقعا دوست داشتنی هست، همین قدر ساده و تمام؛
چقدر چهره خندان آقای چاره جو به دل میشینه، من واقعا لذت بردم از کیفیت روابط خانوادگی ای که ضمن راحت بودن اما در عین حال کیفیت بالایی از احترام رو میشه درک کرد؛
واقعا این فیلم ها ژنراتورهای قدرتمندی برای تولید باورها و فرکانس های خوب و قدرتمند هستن.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و مایک کوچک و همه ی دوستان سایت عباس منش .
اول اینو بگم که واقعاً من چقدر این خونواده رو تحسین کردم یک مهمونی انجام دادن به راحتی و بدون هیچ چیز در سادگی مطلق و این برای ما درس دارد که همه چیز را به سادگی انجام بدیم و راحت باشیم اون غذاهایی که توی بشقاب یک بار مصرف گذاشته بودن تا هم خودشان راحت باشند و هم مهمون و چقدر این نگاه زیباست.
اما مهمونهای استاد که چقدر آدمهای باحالی بودن مخصوصاً این معلم مایک که اول چقدر چهره زیبایی داشت و با نمک حرف میزد و آقای چارجو.
و خانم شاران همشون در زمان حال بودن و این قابل تحسین است.
درسی که امروز برای من بود پیامش در این مورد که همیشه هیچ چیز را سخت نگیرم و نگران حرف دیگران نباشم
فردا یک امتحان عملی از کار دست دارم. از دیروز فکرم مشغول این هست که چه چیزی ، چه وسیله ای رو آماده کنم . چطور آماده کنم . آیا به کسی درخواست بدم. چطوری میتونم آروم باشم و همه چیز رو به خدا بسپارم.
امروز وقتی از خواب بیدار شدم نگرانی وجودم رو گرفت. نعمتهام رو به یاد آوردم و شروع به نوشتن کردم. کمی که حالم بهتر شد وارد دانشگاه زندگیم شدم. این سایت برای من حکم همه چیز و همه کس و همه دارویی رو داره. بهترین ایده ها رو وقتی وارد سایت میشم بهم الهام میشه. یعنی یک مشاوره عالی و بدون نقص. و این که نتیجه چی میشه بر میگرده به عمل من . به ایمان من ، به شخصیتی که در حال ساختن هستم.
وقتی زدم روی نشانه امروز من و این فایل برام باز شد روحم پر کشید. انگار وارد یک مکان امن و راحتی شدم. مکانی که جواب خیلی از سوالات و احساساتم رو میتونم بفهمم. اولین نکته ای که حس کردم و برام پر رنگتر به نظر اومد، عزت نفس بالا ، در صلح بودن با خود، آرامش و توکل استاد و مریم شایسته عزیز بود. با آرامش و بدون هیچ استرسی از شروع خرید و برنامه ریزی و چیدن غذا ، نحوه پذیرایی، برخوردشون ، همه و همه این چراغ رو در ذهنم روشن کرد که بیشتر حواسم به خودم باشه. بیشتر روی عزت نفسم کار کنم. آرام باشم و در کل خود خود باشم. باور فراوانی رو در خودم پرورش بدم. این مهم نیست که در چه خانواده یا فرهنگی بزرگ شدم ، من میتوانم اون رو تغییر بدم و به سبک خودم زندگی کنم. من آمدم تا در این دنیا لذت رو تجربه کنم، چالشها و اختلافات همه و همه به بزرگ شدن من ،به تغییر شخصیت من کمک میکنه.
بعد که این فیلم بینظیر رو دیدم ، کامنت دوستان رو خوندم دیدم چقدر ایده های خوبی به ذهنم رسید.تا قبل از اون درونم این زمزمه ها رو میشنیدم، تو که وسیله هات مثل سایر دوستان کامل نیست، تو که نمیتونی و تجربه نداری، باور کمبود از این که چقدر باید با خودم وسیله ببرم و از این دسته افکار و زمزمه ها وجودم رو گرفته بود.
بعد از دیدن این قسمت از سریال انگار که در رحمت الهی برام باز شد. با دیدن استاد و روش زندگیشون و روش پذیرایی و خرید، تازه تونستم باگهای خودم رو بشناسم. اخ اخ که باور کمبود داره خفه ام میکنه. من چی رو دوست دارم و چقدر نظراتم مهم و ارزشمند هست اصلا فراموش شده. چه قدر به خدا ایمان دارم و تازه تونستم میزان اعتمادم رو بسنجم.
با دیدن این سریال تازه پرده از روی قلبم برداشته شد و تونستم اندکی خود واقعیم رو ببینم. آرام بشم و در سایه این آرامش ایده های عالی به ذهنم برسه. من میتونم به قول استاد با همین چند تکه وسیله موجود ، با همین امکانات یک کار فوقالعاده تحویل بدم. مهم نیست دیگران چقدر از من تجربه شون ، بیشتره مهم اینه که من با همین اندازه توانایی در امتحان شرکت میکنم و با همین امکانات بتونم بهترین خودم رو ارائه بدم.
اگه واقعا به خدا ایمان دارم و میتونم بهش اعتماد کنم مطمئنا به راههایی هدایت میشم که خودم هم انگشت به دهن میمونم از نتیجه اش.
خداوندی که باد رو مسخر سلیمان کرد. من یک روزه سلیمان نبی نمیشم ولی همین قدم های کوچک کوچک منو روزی به اوج میرسونه.
الهی میلیارد ها بار سپاس که استادانی در مسیر زندگیم قرار دادی که ورود به خانه آنها ، دانشگاه پاک و بی الایششون باعث رشد من ، آرامش من و لذت بیشتر من از زندگی میشه. دانشگاهی که برترین اساتید رو داره و این نشانه رشد من ، بزرگ شدن من هست .
به نام خداوند بی همتای من
سلام و درود فراوان
خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی
خدایا شکرت برای این همه زیبایی
خدایا شکرت برای این خونه فوقالعاده
تحسین میکنم ماشین خفن رو
ببین زیبایی این شهر رو
همش زیبای و فراوانی و نعمت و عشق
این فروشگاه ها رو که میبینم لذت میبرم از این همه ثروت و موفقیت در کار
چقدر از لحاظ مهمون داری آرامش دارین
واقعا تحسین برانگیز هستین
چقدر خوبه بدون نگرانی و با راحترین روش مهمون داری میکنین و چقدر باهم در صلح هستین
ببین چه منظره شگفت انگیزی برای صرف غذا
خدای من سپاسگزارم از این همه زیبایی و فراوانی و نعمت و برکت در زندگی تون
چقدر مهمونی خودمونی و دلچسبی
خدایا هزاران بار شکرت
شاد و پیروز و سربلند باشید
سلام به همه دوستان عزیز مخصوصا استاد عزیز و خانم شایسته مهربون و هنرمند
دوستان سفر نامه امریکا استاد بعضی قسمتها رو من چندین بار دیدم و الان دوباره از قسمت اول شروع کردم الان رسیدم به این قسمت
چقد لذت میبرم از این همه صفا راحتی و حس خوب که استاد دارن
گذشته ازین قسمت که خیلی حرف برای گفتن داره ودوستان سنگ تمام گذاشتن من میخوام یک تجربه خودم در مورد دیدن این سریال زیبا بگم که من وادار کرد دوباره این کار بسیار زیبا پر زحمت و عاشقانه که با عشق روش وقت گذاشته شده روببینم
همیشه استاد میگفتن بایست باخواسته ات هم فرکانس بشی و بری تو اون مدار و تا جاییکه میتونی خوذت تو اون مدار نگه داری تا اتفاق بیفته
خدا یا این هم فرکانس شدن یعنی چی که ایقد استاد تکرار میکنه یا بهترین کار برای هم فرکانسی چی هست یا با چه چیز میتوانیم فرکانس لازم بدست بیاریم یا اینکه کلا چه چیزبهترین حالت هم فررکانسی میده همیشه اینها برام سوال بود تا اینکه استاد تو تجسم خلاق ازشون شنیدم دیدن عکس یا مناظر مورد علاقه اتون هم نوعی هم فرکانسیه ازونموقع من بعض قسمتها رو خیلی میدیدم
جالب یک نکته که استاد بارها تاکید کردن
در بیان خواسته اصلا قید نکنید کجا و چه بگید مثلا من این میخوام و خودتون در نقطه پایانی احساس کنید بدون چگونگی وچطور وکجا
باور کنید از وقتی من این نکته رو رعایت کردم
توایران به جاهایی هدایت شدم که شاید مناظر و زیباییش اگه کمتر از امریکانباشه به جرات میگم زیبا تره
مثلا یک قسمت استاد تو ساحلی قدم میزدن شن هاش مثل ارد بود من اون خیلی دیدم و لذت بردم دقیقا بعد از هم فرکانسی به ساحلی هدایت شدم تو جنوب ایران و یک قسمت بود که خیلی هم تمیز بود
حالا برای به چگونگی فکر نکردن وچطور بگم
واقعا دوستان فقط شما پایان کار ببینید
ویک نکته دیگه من استانهای ایران همه رو رفتم بجز سهتا استان جنوب ایران عزیزمون و یکی از خواسته هام هم دیدن این استانها بود بدون اینکه زمان کار من بگیر و یا اذیت بشم بقول استاد در زمان مناسب و مکان مناسب
پس با این ترفند سنگ تمام گذاشتم شبکه فور کی ایران اوردم و اکثر زمانها تا کنترل دستم بود میرفتم شبکه 4K و با تمام احساس اون مناظر وتصاویر از جنوب یا استانهای مورد نظر میدیم وخودم در اون جا احساس میکردم و مدام میگفتم خدا یا شکرت تو که من هدایت کردی به دیدن این مناظر زیبا بعدشم رقم میزنی
تاینکه
داستان سفر من چطور شد من از مشهد رفتم تهران پیش پسر خاله ام کاری داشت گفت بیا هم دوسه روز بریم شمال هم تو هم که مهارت داری دونفری کار باهم جم کنیم
اقا افتادیم تو جاده گفت مسیر برفیه چه کنیم گفتم خوب از یک مسیر بدون برف بریم گفت مسیر بدون برف الان جنوب گفتم خوب بریم ؟؟؟ گفت اره الان زنگ بزنم کارفرما خدا بخیر کنه کلی اصرار داشته حتما بریم کار جم کنیم براهمین گفتم تو هم باشی دونفره جمع کنیم کار زنگ زد به کارفرما گفت اقا من یک هفته دیگه میام االان موقعیت جاده شمال خوب نیست
اونم گفت خدا پدرت بیامرز منم کاری داشتم تا یک هفته نمیشد بیام شمال روم نمیشد بهت بگم نیا بعد اونهمه اصرار که حتما بایس بیای
اقا تو جاده کرج به شمال گرد کردیم به سمت ساوه و رفتیم مسیر کرمانشاه وجالب من قبلا خیلی جاهای ایران رفته بودم بجز چند استان از جمله چهار محال بختیاری و بندر عباس و استان خوزستان
از مسیر کرمانشاه رفتیم همینطور تو راه بودیم دونفری چقدم سفر راحت بود دیگه رفتیم چهار محال بعد استان خوزستان تمام شهرهاش بعد رفتیم جنوب از حاشیه خیلخ فارس بگیر هر جا که میگی بندری نبود که رفتیم اخرم رفتیم جزیره قشم باز اونجا مسیر گم کردیم کل جزیره و رفتیم گشتیم و برگشتن از جنوب اومد یم کرمان یزد و چقد مکانهای زیبا که تو مسیر برگشت با اینکه اون استانها رفته بودم ولی این مکانها رو ندیده بودم
با یک هزینه بسیار جزیی که دونفری رانندگی میکردیم و اقامتگاهها هم چون ایام غیر پیک بود با قیمتهای کم حتی از تودیوار جا پیدا میکردیم
و اینکه استاد میگه
چی میکنه این افکار چی میکنه
واقعا قدرتی داره که تمام مردم جهان هم جم بشن به گردش نمی رسن
راستی و واقعا من به این حرف استاد ایمان اوردم
کی و چطور میخواست برنامه ریزی کنم که تذاخل کاری نباشه اونهمه جا بری و اون مکانهایی که استاد توسریال به معرض نمایش گذاشتن اکثرا جاهایی بری که خیلی شباهت به اون مکانها داشته باشه
پس دوستان یکی از مزایای مهم این سریال سفر بدور امریکا و مهمترین نکته هم اون بحث هم فرکانس شدن با خواسته و رویاتون پس تاکید میکنم یکبار که تا اخر دیدین دویاره از اول ببینید و سه باره خیلی این سریال محشره
خانم شایسته عزیز و مهربون دست مریزاد که این همه وقت گذاشتی خودتون تو فیلم ببینید همه دارن عصرانه میخورن ولی خانم شایسته گوشی بدست و داره از زیباییها این نشست فیلم میگیره
لازم دونستم این نکات خدمت دوستان بگم که ایدفعه با دقت بیشتر و نگاه هم فرکانسی این فیلم ها و زحمات ببینید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
هدایت دیشب
چقدر فایل قشنگی بود ،کل مدت فایل هیجان بود و احساس خوب که تو وجودم حس کردم.
تصاویر زیبا،آهنگ زیبا،انسانهای زیبا،ابرهای قشنگ ،آسمان آبی،عاشقتم های استاد،فروشگاه بزرگ،غروب زیبا همه شکارهای در لحظه و کار فیلم و تدوین استاد شایسته بود که من از ایشون کمال تشکر رو دارم ،واقعا شما یک بانوی همه چی تمومی ،عالی عالی عالی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
یه مهمونی ساده یعنی سخت نگرفتن به خود،یعنی عوض توجه به فرع مسئله به اصل توجه کردن یعنی کارها رو برای خودت ساده کنی یعنی هر کسی مسئوله حال خوب خودشه.
استاد هم کمک کردن به تمیزی خونه ،ازشون بعید بود اینقدر زن عزیز باشن ولی بودن و هستن .البته ما کلی این زن عزیز بودن رو ازشون یاد گرفتیم.
صحبتی در مورد چشم زخم و نخندیدن و لذت نبردن شد که دقیقا درست مثل جامعه ما و گذشته ما
خب اگه باور داشته باشیم چشم زخم وجود داره کلی لذت رو مدفون میکنیم .و یادمه بهبعد خندیدن هم یه جمله ای میگفتیم اللهم ….چقدر ما باورهای منفی داشتیم و درست نفهمیدیم و عقل رو کلا تعطیل به گوشه ای گذاشته بودیم.
استاد شایسته از آشپزی لذت میبره و خداییش بوی غذاهاش آدمو دیوونه میکنه اما خودش یاد گرفته برای تایید طلبی آشپزی رو سخت نکنه،یعنی از جایی که باید لذت ببره به همون لذت برسه نه مسائل فرعی که نزارن لذت ببره.دوره عزت نفس طلاست
گذاشتن غذاها روی میز و لذت بردن مهمونها از اون هم کار رو ساده کرد و هم کارها رو آسون و دلچسب کرد .این هم ایده جالبی بود.
پدر خویش باش اگر مردی و صحبت دلنشین آقای چاره ساز از پدر بزرگوارشان که ماشاالله خدا برکت بهشون بده کلی هم فرزند آوری کردن و اینکه روی پای خود ایستادن رو یادشون دادن و نگاه استاد که حس خوب میداد.
نحوه آشنایی استاد و آقای چاره جو هم برای خودش یک سیر قشنگی داشت که اون خانم معلم کشفشون کرده بود و چه کسی رو کشف کرده ،خوش بحالشون
آقای چاره جو هم مایک رو بغل کرد و گفت روح خداست که برام خیلی جالب بود.
اون خانم سیاهپوست هم انرژی مثبت بود و کلا استاد جذب مثبت دارن و انسانهای هم مدار رو جذب میکنن.
سپاسگزارم که بخش خصوصی رو با ما به اشتراک گذاشتید.
به من که خیلی خوش گذشت و خیلی حس خوب گرفتم و یه فایلی بود که همه اش درس بود .
سپاسگزارم از اساتید ارزشمندم
سلام به استاد عزیزم ومریم جااانم
خدایا شکرت برای یک قسمت دیگه از این سریال
خدایاشکرت برای وجود عشق نازنینم
خدایا شکرت بابت بچههای سالم و صالح
خدایا شکرت بابت سلامتی خودم وعزیزانم
خدایا شکرت بابت نعمت های فراوانی که به من دادی و میدهی سپاسگزارم
خدایا شکرت بابت مغازه پر رزق وروزی ام
خدایا شکرت همیشه بهترینها رو برای من و بچه هام رقم میزنی سپاسگزارم
خدایا شکرت همیشه و همه جا هوامون داشته وداری سپاسگزارم
خدایا شکرت سوپرایزم کردی
خدایا شکرت سوپرایزم میکنی
خدایا شکرت سوپرایزم خواهی کرد.
خدایا شکرت همیشه معجزات رو در زندگیم میبینم سپاسگزارم
خدایا شکرت کمکم کن که باخودم در صلح باشم وهرروز شادتر از دیروزم باشم
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم شایسته عزیز
اینقدر از دیدن این قسمت لذت بردم که دلم نیومد کامنتی ننویسم
من خودم از اون دسته آدمهایی هستم که همه چیو بخودم سخت میگیرم
هیچوقت توی مهمونی یا گردشو مسافرت بهم خوش نمیگذره و همیشه در حال تدارک دیدن برای دیگران هستم و اگر کوچکترین کم و کاستی باشه کلی عذرخواهی میکنم…
من درسهای زیادی توی این سریال یاد گرفتم
و هر روز صبح با عشقو علاقه فراوان به سایت میام تا قسمت بعدیو ببینم و از همه مهمتر کامنتهای زیبای دوستان هستش.
از همتون سپاسگزارم و برای همتون حال خوب ثروت سلامتی و خوشبختی آرزو میکنم.
بنام الله یکتا
از رضا و رقیه
سلام به همه دوستان عزیزم و استاد عباسمنش و خانوم شایسته
چقدر فضای دلنشینی داره ویو بیرون خونه و فضای رودخونه این هوای پاک
به محض شنیدن اینکه قراره براتون مهمان بیاد مشتاق بودم ببینم اونجا چطور از مهمان پذیرایی میشه ،
ایا مث اینجا اونقدر سخت میگیرین یا نه ؟
و اینم بگم که چقدر از خریدتون لذت بردیم چقدر فروشگاه توی محصوللتش متنوع بود به قول معروف از شیر مرغ تا جون ادمیزاد داره ،
و چقدر خوبه که هر غذایی که خواستین از همونجا تهیه کردین و لازم نیست از چندین ساعت قبل یا چن روز قبل درگیر اماده سازی این مهمانی باشین ،چقدر به خودتون ساده گرفتین و اولویت رو بر لذت بردن از مهمانی گذاشتین ،عجب مهمان های خاکیی!
دمشون گرم
چقدر خوش صحبت و صمیمی بودن و در مورد موضوعات خوب صحبت شد نه حرف های بدرد نخور که نقل بیشتر مجالس مهمونی ادم های معمولیه.
یجایی در مورد چشم زخم هم صحبت شد که دوسداشتم نگاه خودمم به این موضوع بگم ،
برای من این موضوع واقعا خنده داره که یکسری ادم ها چقدر به این موضوع بها میدن و چقدر وقت و زمان و انرژی و پول خرج میکنن.
چطور ممکنه یک نفر دیگه بخواد خارج از اراده خودم و خداوند در زندگی من تاثیری بگذاره ؟!
مگه میشه همچین چیزی؟
حتی قبل از اینکه با این قانون اشنا بشم هم به چشم زخم اعتقادی نداشتم و همیشه از این ذکر کمک میگرفتم (لا حول ولا قوه الا بالله)
یعنی هیچ نیرو و اراده ای خارج و بالاتر از نیرو و اراده خداوند نیست!
من فکر میکردم فقط تو ایران هست که این ذهنیت وجود داره اما با دیدن دوستان شما فهمیدم ایران و امریکا و بقیه جاها نداره ،شیطان همه جا هست
نجوای شیطان همه جا هست
اما
یاد خدا ارام بخش دلهاست…
به نام خدا
سلام
چه قسمت باحالی بود چقدر خندیدم
خدایا شکرت
چقدر زیبا بود شیوه مهمانی شما
اولش اون ویو زیبا از بالای تراس فوق العاده بود رودخانه ماشین ها اون فضای سبز زیبای اطراف برج تون واقعا زیباست
مهمونی به این سادگی
مهمان راحته معذب نیست که صاحب خونه انقدر تحت فشاره
از اون ور خود صاحب خونه هم داره از مهمونی لذت میبره و بعد از تمام شدن مهمانی دیگه اونقدر خسته نیست و تازه کلی ظرف نشسته که باید شسته بشه و …
همیشه هم مهمون میگه آقا دو دقیقه اومدیم خودتون رو ببینیم همش تو آشپز خونه اید
وفکر می کنیم اگر اینطوری نباشیم خیلی زشت بده فلان و …
همین چند روز دیگه ما هم یه مهمونی توی خونه با 40 نفر مهمون داریم من گفتم مامان نیاز نیست انقدر سخت بگیری
حداقل فقط برنج درست مرغ یا مثلا جوجه رو از بیرون میگیرم این همه اذیت نشی ولی مگه نمیشه زشته
باید خودم درست کنم
غذا حتما باید توی ظرف های یک شکل سرو بشه و با احتسابی که من کردم چون میخواد دو تا غذا درست فکر کنم تهش فقط یه سلام کنه و بره توی آشپز خونه
آخه این چه مهمونیه
اصلا هدف از مهمونی دورهمی نیست ما میخواهیم از کنار هم بودن از تجربیاتی که داشتیم از بازی هایی که می تونیم کنار هم داشته باشیم لذت ببریم نه اینکه بیان بشینن غذا بخورن برن که آخه چرا ما اینجوری هستیم
خلاصه یه جایی از فیلم دیدم شما داشتید با شران که تازه اومده بود حرف میزد و خانم و آقای چاره جو توی اشپز خونه داشتن غذا میخورذن این قشنگه کسی معذب نیست همه چی هست دیگه چرا انقدر خودمون اذیت کنیم
آخر فیلم چقدر زیبا بود و خندیدم چه آدمای فوق العاده ای کنارتون هستن استاد خدایا شکرت
اینکه چطوری خدا چوری میچینه که خانمی مثل شران با شما آشنا میشه که هم اون با این مباحث بیشتر اشنا بشه چون علاقه داره و هم شما عاشق اموزش این مفاهیم هستید یک شاگرد عالی رو داشته باشید اونم کجا آمریکا که میگن لاله جاسوسی نمی دون مبلاد کفر و فلان …..
خلاصه که مرسی بابت این فایل قشنگ تون
درود به همه عزیزان؛
لذت بردم از این همه فرکانس مثبت؛
چهره هایی که عشق و عزت نفس و در صلح بودن با خود در وجودشون موج میزنه،
آسمان آبی و اون ابرها و این زاویه دید شهر از اون بالا چقدر قشنگ و دلرباست؛
این همه تمیزی خیابون ها و فروشگاه ها واقعا منُ به وجد آورد؛
ارتباط سرشار از احترام و عشق بین افرادی که در این جمع حضور دارند واقعا دوست داشتنی هست، همین قدر ساده و تمام؛
چقدر چهره خندان آقای چاره جو به دل میشینه، من واقعا لذت بردم از کیفیت روابط خانوادگی ای که ضمن راحت بودن اما در عین حال کیفیت بالایی از احترام رو میشه درک کرد؛
واقعا این فیلم ها ژنراتورهای قدرتمندی برای تولید باورها و فرکانس های خوب و قدرتمند هستن.
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی که دریافت کردم…
به نام الله
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و مایک کوچک و همه ی دوستان سایت عباس منش .
اول اینو بگم که واقعاً من چقدر این خونواده رو تحسین کردم یک مهمونی انجام دادن به راحتی و بدون هیچ چیز در سادگی مطلق و این برای ما درس دارد که همه چیز را به سادگی انجام بدیم و راحت باشیم اون غذاهایی که توی بشقاب یک بار مصرف گذاشته بودن تا هم خودشان راحت باشند و هم مهمون و چقدر این نگاه زیباست.
اما مهمونهای استاد که چقدر آدمهای باحالی بودن مخصوصاً این معلم مایک که اول چقدر چهره زیبایی داشت و با نمک حرف میزد و آقای چارجو.
و خانم شاران همشون در زمان حال بودن و این قابل تحسین است.
درسی که امروز برای من بود پیامش در این مورد که همیشه هیچ چیز را سخت نگیرم و نگران حرف دیگران نباشم
سفر به دور آمریکا قسمت 93
سلام.
فردا یک امتحان عملی از کار دست دارم. از دیروز فکرم مشغول این هست که چه چیزی ، چه وسیله ای رو آماده کنم . چطور آماده کنم . آیا به کسی درخواست بدم. چطوری میتونم آروم باشم و همه چیز رو به خدا بسپارم.
امروز وقتی از خواب بیدار شدم نگرانی وجودم رو گرفت. نعمتهام رو به یاد آوردم و شروع به نوشتن کردم. کمی که حالم بهتر شد وارد دانشگاه زندگیم شدم. این سایت برای من حکم همه چیز و همه کس و همه دارویی رو داره. بهترین ایده ها رو وقتی وارد سایت میشم بهم الهام میشه. یعنی یک مشاوره عالی و بدون نقص. و این که نتیجه چی میشه بر میگرده به عمل من . به ایمان من ، به شخصیتی که در حال ساختن هستم.
وقتی زدم روی نشانه امروز من و این فایل برام باز شد روحم پر کشید. انگار وارد یک مکان امن و راحتی شدم. مکانی که جواب خیلی از سوالات و احساساتم رو میتونم بفهمم. اولین نکته ای که حس کردم و برام پر رنگتر به نظر اومد، عزت نفس بالا ، در صلح بودن با خود، آرامش و توکل استاد و مریم شایسته عزیز بود. با آرامش و بدون هیچ استرسی از شروع خرید و برنامه ریزی و چیدن غذا ، نحوه پذیرایی، برخوردشون ، همه و همه این چراغ رو در ذهنم روشن کرد که بیشتر حواسم به خودم باشه. بیشتر روی عزت نفسم کار کنم. آرام باشم و در کل خود خود باشم. باور فراوانی رو در خودم پرورش بدم. این مهم نیست که در چه خانواده یا فرهنگی بزرگ شدم ، من میتوانم اون رو تغییر بدم و به سبک خودم زندگی کنم. من آمدم تا در این دنیا لذت رو تجربه کنم، چالشها و اختلافات همه و همه به بزرگ شدن من ،به تغییر شخصیت من کمک میکنه.
بعد که این فیلم بینظیر رو دیدم ، کامنت دوستان رو خوندم دیدم چقدر ایده های خوبی به ذهنم رسید.تا قبل از اون درونم این زمزمه ها رو میشنیدم، تو که وسیله هات مثل سایر دوستان کامل نیست، تو که نمیتونی و تجربه نداری، باور کمبود از این که چقدر باید با خودم وسیله ببرم و از این دسته افکار و زمزمه ها وجودم رو گرفته بود.
بعد از دیدن این قسمت از سریال انگار که در رحمت الهی برام باز شد. با دیدن استاد و روش زندگیشون و روش پذیرایی و خرید، تازه تونستم باگهای خودم رو بشناسم. اخ اخ که باور کمبود داره خفه ام میکنه. من چی رو دوست دارم و چقدر نظراتم مهم و ارزشمند هست اصلا فراموش شده. چه قدر به خدا ایمان دارم و تازه تونستم میزان اعتمادم رو بسنجم.
با دیدن این سریال تازه پرده از روی قلبم برداشته شد و تونستم اندکی خود واقعیم رو ببینم. آرام بشم و در سایه این آرامش ایده های عالی به ذهنم برسه. من میتونم به قول استاد با همین چند تکه وسیله موجود ، با همین امکانات یک کار فوقالعاده تحویل بدم. مهم نیست دیگران چقدر از من تجربه شون ، بیشتره مهم اینه که من با همین اندازه توانایی در امتحان شرکت میکنم و با همین امکانات بتونم بهترین خودم رو ارائه بدم.
اگه واقعا به خدا ایمان دارم و میتونم بهش اعتماد کنم مطمئنا به راههایی هدایت میشم که خودم هم انگشت به دهن میمونم از نتیجه اش.
خداوندی که باد رو مسخر سلیمان کرد. من یک روزه سلیمان نبی نمیشم ولی همین قدم های کوچک کوچک منو روزی به اوج میرسونه.
الهی میلیارد ها بار سپاس که استادانی در مسیر زندگیم قرار دادی که ورود به خانه آنها ، دانشگاه پاک و بی الایششون باعث رشد من ، آرامش من و لذت بیشتر من از زندگی میشه. دانشگاهی که برترین اساتید رو داره و این نشانه رشد من ، بزرگ شدن من هست .
الحمد الله رب العالمین