سفر به دور آمریکا | قسمت 93 - صفحه 20

سلام استاد جانم

چقدر حس این فایل را دوست داشتم جایی که خانواده ی‌ آقای چاره جو و شران برای مهمونی شما آمدن.

استاد من عاشق خونه ی تمپای شما بودم اون محله، و اون بیرون اومدن از پارکینگ، اینقدر از زوایای مختلف نشان دادید اون محله را که من از حفظ شده بودم و دوست دارم وقتی به آمریکا رسیدم برم و تو اون محله وقت بگذرانم و بگم ببین بهاره این همان جایی است که تو سال ها از پست دوربین استاد دیدی و الان نمود واقعی پیدا کرد.

اون رودخانه

قایق های همیشگی تو رودخانه

ابرهای همیشگی پفکی

طلوع و غروب خورشید

خلیج مکزیک

اون پارک پر ایونت

و ساختمان های پر از ثروت

من دوست دارم این صحنه ها خودم تجربه کنم و خودم بهشون دست بزنم.

استاد من آزادی مالی شما را تحسین میکنم اینکه یه روز برای بیرون رفتن فکر میکنید که کدوم ماشین را استفاده کنید.

چقدر بنز شما زیباست و من عاشق ماشین های کروک هستم، حس آزادی و اینکه باد را با صورتت حس کنی فوق العاده اس.

و آزادی مالی و آزادی فکری شما برای برگزاری مهمانی ها به راحتی، و کلی خرید خوشمزه برای مهمانی، هم مهمان خوشحال و هم میزبان خوشحال.

و بعد هم مهمانی در نهایت سادگی بدون هیچ مبلمان خاصی بدون هیچ میز غذاخوری خاصی.

واقعا تحسین برانگیز هست.

استاد جانم چقدر قشنگ وجه زیبای آدمها را برانگیخته میکنید، و چقدر قشنگ آموزش دادید.

من چند روز پیش تصمیم گرفتم که روزی ده دقیقه خالص با دخترم وقت بگذرانم و جالبه که من فقط تصمیم گرفتم، و تا خودآگاه دیدم چقدر دخترم نسبت به من محبت می‌کنه یعنی انگار اون تصمیم گرفته که بیشتر عاشق من بشه.

روابطمون به شکل جادویی زیبا و زیباتر شده

استاد جان سال جدید در راهه و من برای سال جدید آزادی مالی و رابطه ی عاشقانه هدف گذاری میکنم.

به نظرم اومدم هم خدا را بخواهم هم خرما.

البته خوب از لحاظ مالی بهتر شدم و الان دوست دارم رابطه ی عاشقانه یک ضیافت الهی و یک دوست صمیمی در کنار خودم را تجربه کنم

به امید الله