سفر به دور آمریکا | قسمت 93 - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

322 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1753 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام

    چه مهمونی پر انرژی و راحتی البته

    چقد خوبه واسه پذیرایی واسه حواشی آدم خودشو درگیر نکنه و راحت بگیره و‌ بچسبه به اصل

    اینکه همیشه از خودم بپرسم الان هدف چیه ؟ اصل چیه ؟ مطابق با همون رفتار و عمل کنم

    اگه هدف از مهمونی دیدن همدیگه و خوش گذشتن و انتقال احساس خوبه پس به زحمت انداختن خودم برای پذیرایی و … مطابق با هدفم نیست و دقیقا ضدش هست

    مهم اینه که به آدم خوش بگذره

    چه خوبه آدم هر جای دنیا که باشه تو هر شرایطی که باشه آدم های هم فرکانس خودشو پیدا میکنه و راهش با خداست و تمام وظیفه ما اینه که مدار و فرکانس خودمون رو بهتر کنیم تا در مدار انسان های بهتر و شرایط بهتری قرار بگیریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    Masihan گفته:
    مدت عضویت: 2175 روز

    سلاااااااام

    وای چقدر دوست داشتم این فایلو دوبار پشت سر هم دیدمش

    این ک مریم جان درباره سادگی مهمونی صحبت کرد

    و اون اهنگ معنوی و پر انرژی حامد همایون

    بنز زیباتون با سان روفش

    فروشگاه بزرگی ک رفتین سرعت کارمند فروشگا

    بسته بندی قشنگ خریداتون

    خانم چاره جو ک خیلی زیبا و کیوت بود

    اقای چاره جوی ک خیلی بامزه شیرین زبون بود

    ذوق استاد از لاغری مهمونش

    اون خانم شری ک خیلی موهای بامزه ای داشت و خیلی خوش خنده و شوخ بود و صورت معنوی ای داشت

    توجه استاد ب تغییرات شری

    صمیمیت و معاشرت محبت امیز اعضا

    و بغل کردن مهربون استاد

    عشق استاد به مایک

    خاطره با مزه اقای چاره جو

    غذاهای رنگارنگ و در عین حال ساده

    و اینکه میزبان و مهمون در حال لذت بردن از دورهم بودن ن صرفا فقط میزبان سرپا باشه و هیچی از مهمونی نفهمه

    فارسی حرف زدن خانم چاره جو

    عشق بین اقای مهمان و همسرشون

    من خیلی از شری خوشم اومد

    لهجه عالی انگلیسی مایک

    توحیدی ک تو حرفای شری حس کردم

    و خلاصه ک همه چیز در عین سادگی عالی بود

    خدایاشکرت

    قبل از اینکه نشونم و بزنم باز بشه گفتم خدایا دوست دارم یک فایل معنوی و حسی بیاری برام ک همونم شد خدایاشکرت امشب خیلی حسم خوب بود و معنوی این فایلم چند برابرش کرد

    بازم ممنونم از خداوند زیبا با بنده های زیبا

    و ازشما استاد عزیز و مریم مهربانم بابت این فایل عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    نازی یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 856 روز

    سلام به استاد عزیز و هنرمند عزیز همراهشون خانم شایسته و مایک دوست داشتنی

    من واقعا سورپرایز شدم از موضوع این قسمت سفر نامه و این چیزی بود که من مدتها منتظرش بودم ،اینکه روابط استاد با بقیه رو ببینم و روابط شما و همچنین سبک مهمانی در آمریکا رو و واقعا لذت بردم از سادگی و صمیمیت جمع ،خیلی زیبا و جالب و دوست داشتنی بود جمع شما

    نحوه پذیرایی و نحوه خرید شما برای مهمان البته که خیلی عالی بود ولی در عین حال خیلی راحت و خوب و واقعا این باعث ایجاد یک حس راحت در مهمان هم میشه ،فضا فوق العاده بود و جو مهمانی واقعا عالی

    چقدر زیبا هم فرکانسی این خانم ها باعث جذب شما و ایجاد یک رابطه دوستی شده و چقدر جالب که علاقه شدید معلم مایک باعث شده بدون هیچ آموزشی فارسی رو متوجه بشن و حتی به فارسی صحبت کنند واقعا عشق در یک کار باعث ایجاد یک نتیجه عالی میشه بدون شک و چقدر جالب که مایک عزیز با وجود اینکه اینقدر اختلاف سن داره با جمع اما خیلی راحت ارتباط برقرار می‌کنه و سعی می‌کنه لذت ببره از حضور در جمع،خدا رو هزاران بار شکر و سپاس از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    احمدرضا خان بیکی گفته:
    مدت عضویت: 739 روز

    درود بر پروردگار

    این اولین بار هست که قبل از دیدن ویدئو دارم کامنت می‌ذارم

    اون‌هم به خاطر احساسی هست که متن محمدامین در من ایجاد کرد

    خواستم بهت بگم ،

    دنیایی که تو الان باهاش درگیری در خانوادت رو من سالهاست پشت سر گذاشتم

    خواستم بهت بگم با قدرت مسیر رو ادامه بده

    و به خدا اعتماد کن

    همش درست می‌شه

    چشم باز می‌کنی و میبینی که دنیات عوض شده

    اطرافیانت عوض شدن

    و حتی آدمای قبلیه زندگیت دنبالِ تغییرن

    و دیگه تو مهمونی‌ها فقط داری با اونا و درکنار اونا لذت می‌بری

    فارغ از اینکه چی می‌خورید ، چی پوشیدید و یا چی آوردید و بردید

    تنها از لحظه‌هاتون و در کنارهم بودن لذت می‌برید

    بیشتر لذت ببرید

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1233 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا تحسین میکنم این همه فراوانی ثروت و این استقلال مالی رو تحسین میکنم رابطه رویایی تون رو خدایاشکرت چقد حال میده خرید کردن مهمون داشته باشی خداروشکر من خیلی بهتر بودم تو این قضیه کلا اکثر وقتا کباب درست می‌کرد همسرم من فقط سوپ و سالاد و سعی می‌کردم به خودم سخت نگیرم خداروشکر چقد عالی هست این مهمونی چقد این مهمونا فوق العاده بودن خدایاشکرت چقد خوش اخلاق خدایاشکرت تحسین میکنم این همه خنده و شادی و نشاط احساس خوب رو چقد عالی غذا اونجا بود هر کس خودش می‌گرفت واقعا عالی بود چه گل ساده و زیبایی خدایاشکرت چه اهنگ زیبا گذاشتین خدایاشکرت سپاسگزارم از زیر نویس چقد دوست دارم زبان یاد بگیرم و متوجه بشم به لطف خدا خیلی زود هدایت میشم خدایاشکرت تحسین میکنم مایک عزیز و با اعتماد به نفس رو چقد حس عالی داره یکی سیاه پوست یکی سفید و بور یکی متوسط چقد عالی همشون با ایمان و یکتا پرست بودن چقد زیباست چقد عالی بود عجب غذایی بود خدایاشکرت چقد توضیحات خانم شایسته نازنین عالی بود کلی درس گرفت خدایاشکرت چه شنا با حالی رفتین ما هم از این بازی ها داریم تو مهمونی خدایاشکرت تحسین میکنم این همه فراوانی حس وحال عالی خدایاشکرت واقعا سپاسگزارم از شما سه عزیز در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Asmakarimi گفته:
    مدت عضویت: 1415 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته عزیز

    و دوستان هم فرکانس

    شاید مطالبی ک بخوام بنویسم خیلی مربوط ب فایل نباشه چون من روی دکمه مرابه سوی نشانه ام هدایت کن زدم چون یهو گفتم بذار برم اتفاقات امروز رو حتما یادداشت کنم ک هم خودم همیشه یه رد پا داشته باشم و هم برای دوستان مفید باشه ک باورشون تقویت بشه

    من نزدیک 1سال و 6ماه ک درگیر کارهای دادگاهی و طلاق و مهریه بودم تو این مدت خیلی اتفاقات عجیب و خوب و به ظاهر بد برای من افتاد ک نمیخوام وارد جزییات بشم

    بعداز این همه مدت توی این چندروز اخیر ک ازسوی همسر گذشته ب من ضربه ی شدید جسمی وارد شد و باعث شکستگی بینی من شد اوایل خیلی ناراحت بودم اما سریع باخودم گفتم این اتفاق به ظاهر بد خیلی برای من خیر داره و حتما خداوند خواسته منو ازراهی به خواسته ام برسونه

    و خلاصه بگم ک بعداز تقریبا یک ماه بعدازاین ماجرا

    ک من داشتم فایل گوش میکردم چ ازفایلهای رایگان دانلودی و محصولی اومدم توی دفترم برای خودم نوشتم ک چ افکاری رو و حرفای تواین مدت 1سال و خورده ای تکرار میکنم باخودم و دیگران ک هربار شوهرو خانوادش میان برای توافق صحبت میکنن اما دوباره میذارن میرن و کار پیش نمیره

    واسه خودم نوشتم و یک عالمه افکار ک باخواسته ی من هم جهت نبود

    اومدم واسه خودم نوشتم یک خواسته ک خدایا میخوام بدون اینکه این اقا رو بازداشت و بدون اینکه مامور ببرم و درگیری پیش بیاد همچی ب خوبی پیش بره یه مبلغی هم بابت حق و مهریم دریافت کنم .ینی باخودم میگفتم تو ذهنم تکرار میکردم این حرف استاد رو که همیشه میگن اگر ادم با خودش در صلح باشه و توی مسیر درست باشه به راحتی دوطرف ازهم جدا میشوند.من اینو خواستم ازخدا.و گفتم خدایا من ازیه سری چیزا میگذرم بهاشو میدم شاید من باید اینجوری به یک زندگی خیلی بهتر برسم این خواسته رو نوشتم

    چندماه قبلش هم بایکی دوستان ک همش حرف میزدیم بخدا قسم همش میگفتم تا مهر ماه این کارای من تموم میشن واینو تکرار میکردم

    و باورم نمیشه ک امروز اول مهرماه هست مارفتیم محضر و وکالت در طلاق و بابت مهریه و اینا توافق کردیم بدون دعوا و سر و صدایی..جز موارد جزئی

    و فقط یخورده دیگ ازکاراش مونده،

    این اتفاقات برام خیلی قانون رو محکم کرد تو ذهنم

    و اینک شب قبلش من کارهارو سپردم بخدا گفتم اینو میذارم روی دوش تو خدا.خودت میدونی

    یکی اینکه دقیقا راجب خواسته ام نوشتم و همون شد حتی تاریخش،

    افکارم رو ک یذره تغییر دادم سریع جواب داد

    هم اینکه مفهوم و باور اخیر فی ماوقع رو که همیشه سعی میکنم این باور رو بیشتر تقویت کنم و برام جواب بوده

    نمیدونم چی بگم،اما این حرفای استاد همش مثل وحی منزل ک همیشه خودشون میگن توگوشمه

    رهاباشیم نچسبیم به خواستمون لذت ببریم

    من واقعا میدونم ک این اصله اما خیلی شاهکاره ک ادم بتونه ذهنشو کنترل کنه بتونه باوجود مشکلات احساس خوب داشته باشه اززندگیش لذت ببره تا به اوت خواستهاش برسه

    ینی واقعا به حرف استاد رسیدم ک میگن خواسته ها احساس خاصی رو به شما نمیدن شاید در لحظه اول باشه

    اما براتون عادی باشه شما باید قبلش بتونی خودت با کنترل ذهنت به احساس خوب رسیده باشی باید تونسته باشی باورهای بهتری بسازی اززندگیت به هرطریقی لذت ببری واقعا فاصله رسیدن مابه خواسته هامون احساس شادیه احساس خوبه و لذت بردن

    چقدر الان حرفهای استاد و قانون رو بهتر درک میکنم

    و هنوزم خیلی خیلی راه داره ک بهتر درک کنم

    کاش بتونیم همیشه این باورهارو تقویت کنیم

    ذهن خیلی فراموش کاره مخصوصا ذهن خودم

    ک حتی الان ک میخوام بنویسم مقاومت داره

    من خیلی درسارو باید میگرفتم تواین مدت هنوزم باید درسای رو بگیرم و پاس کنم

    خیلی چیزا باورتون نمیشه چقدر من یچیزی یاد گرفتم

    چقدر نقاط ضعفامو بهتر فهمیدم

    درسهای ک باید میگرفتم و یه سری هاشون رو فهمیدم و اما هنوزم جا داره کارکنم روی خودم

    مهم ترازهمه شرک ب خدا داشتم

    ک خیلی ضربه ها خوردم ازش

    درس رها کردن نچسبیدن

    از یک راهی ک خودم مشخص میکنم نخوام برسم به خواسته هام

    و دست خدارو بازبذارم ینی سعی کنم ایمان بیشتری داشته باشم توکل داشته باشم

    درس بخشیدن بخشیدن و ازخدا خواستن

    قدر ادمهای مهم و مهربون و دست خدارو بهتر بدونم

    بخودم انقد سخت نگیرم

    زندگی رو انقد جدی نگیرم بیشتر لذت ببرم ازاین عمری ک خدا بهم داده

    سعی کنم اول خودم بشوم اونی ک میخوام توزندگیم رابطه ام بیاد اول خودم اون ویژگی هارو در خودم ایجاد کنم

    درس گرفتم ک خودم برای زندگیم تصمیم بگیرم و عواقبش رو بپذیرم و پاش بمونم

    خدایا باورم نمیشه چقدر من درس گرفتم و چقدر به شناخت رسیدم ازخودم و چقدر درکم بهترشده ک کجاهامشکل دارم

    الان ک فکرشو میکنم اشک تو چشمام جمع میشه انگار دارم این 1سال و 6ماه رو واسه خودم جمع بندی میکنم و میخوام به خودم نمره بدم میخوام این امتحان رو تصحیح کنم و غلط و صحیح هارو پیداش کنم

    درس گرفتم ک به ادمهابیش ازحد وابسته نشم

    خودمو بیشتر دوستداشته باشم

    براخودم زندگیم تلاش کنم

    خودمولایق بهترینابدونم

    خواسته هامو بیان کنم بخواهم

    بخواهید تابه شما داده شود

    من قبلا درخواست کردن خیلی برام سخت بود یا خجالت میکشیدم یا میگفتم تو زحمت میفتن یا اینکه منت میذارن سرم

    اما الان این فکرام کمترشده چون بارها درخواست کردم و جواب مثبت شنیدم این باور تقویت شده ک اول من باید خواسته م رو بگم تاکسی بدونه تا اجابتش کنه خدادلهارو برام نرم میکنه

    و چقدر خدا دلهارو واسه من نرم کرد ای خدا

    یاد اون شبی ک توبیمارستان بودم میخواستم برم اتاق عمل و بهم گفتن هزینه ی بیمارستانت فلان مبلغ میشه و من گریه شدم اومدم بیرون

    همون رئیس همون خانمه ک میگفت بیمه قبول نمیکنه خدا چطور دل این سه تا خانم کارمند رو برامن نرم کرد ک توی یک چشم بهم زدن در فاصله ی چنددقیقه راضی شدن

    اون خانمه ک اومد بیرون یواش بااهام صحبت کردو راهنماییم کرد خداجونم ایناهمش دستهای تو بود ک کمکم کردن تو سخت ترین شرایط

    شاید اگر من اسمای قبل بودم به این چیزا توجه نمیکردم اما الان کوچیک ترین چیزارو میبینم باجون و دل احساس میکنم میگم خدایا اینا معجزه هستن تو زندگیم .خدایا شکرت.معجزه مگر چیه جزاین اتفاقات ک ایمان و باورم رو به خدا بیشترمیکنه

    و باوراینکه خودم خالقم خودم باید بگم من چیو میخوام چجوری میخوام.

    استاد عزیزم ازت ممنونم

    حرفات همش توگوشمه

    ک میگفتین مگ طبیعی نیست ک خواسته هامون اسون بیاد توزندگیمون مگر طبیعیش این نیست؟

    اگر سخته پس مسیرت اشتباهس

    خوشحالم

    ن فقط خوشحال برای رسیدن به خواسته ام

    خوشحالم برای اینک قانون رو یکم بهترازقبل درک کردم

    خوشحالم برای اینکه درس های زیادی گرفتم

    درسهای زیاد دیگری باید پاس کنم

    خوشحالم ک بزرگترشدم درکم بیشترشده نسبت بخودم به شخصیتم به نقاط ضعف و قوتم نسبت به قانون درکم نسبت ب خداوند به توحید

    خوشحالم که …

    خوشحالم ک اینجام و خداروشکر ک تواین مسیر هستم

    میدونم به هرحال اگر خیلی خیلی خیلی هم روی خودم و باوراام کارنکرده باشم خیلیم قانون رو درک نکرده باشم

    اما تواین مسیرهستم اینجام درکنارشما

    شاید خیلی مونده تاتکاملم رو طی کنم خیلی جا داره قانون رو بفهمم و مهمترازهمه بهش عمل کنم ب دانسته هایم عمل کنم ک واقعا عمل کردن بهش جهاد اکبرمیخواد ایمان قوی میخواد پشتکارمیخواد و ازخدامیخوام تواین مسیربهم کمک کنه تابتونم زندگی بهتر خواسته های بیشتر داشته باشم و بهشون برسم و اززندگیم لذت بیشتری ببرم و هرروز بهتر ازقبل بشم شخصیتم تغییر کنه

    خداروشکر میکنم بابت وجود استاد عزیزخانم شایسته این سایت ک فوق العادس و خداروشکر بخاطر وجوددوستان خوب

    امیدوارم ک همیشه بتونم بیام کامنت بذارم ازاتفاقاتی ک ایمانم رو قوی تر میکنه و رد پا بذارم ازخودم ک فراموش نکنم ازکجا به کجا قراره برسم و بخودم هرروز قانون رو یاد اوری کنم

    دوستدارشما اسماء

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمد آصف باقری گفته:
    مدت عضویت: 2449 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان گرامی

    و میهمانان پر انرژی

    واقعا این دورهمی شما خیلی عالی بود، بدون هیچ تجملات و توقع هایی که ما همه در فرهنگمان می بینیم. اینو میگم چون که همه ما توی مهمونی هامون شکل دیگری از مهمونی رو دیدم برا خلاف این که در مهمونی که در بین ما مروج هست شما مهمانی برگزار می کنید که در نهایت سادگی و لذت و با هم بودن هست. در واقع این با هم بیشتر وقت گذراندن هست که مهمانی رو جذاب می کنه وگرنه کسی که به خواد غذای رنگ وارنگ بخوره که میره رستورانت. این همه سلف سرویست هست. ولی خیلی از مهمونی ها هم در جامعه ما به خاطر رو کم کنی هست، به قول یارو گفتنی نه می تونه بخوره نه می تونه مهمونی بده.

    و این خیلی ها رو یک غیرتی می کرد که بهترین مهمونی رو از لحاظ ظرف غذا و رنگ غذا و تنوع غذا برگذار کنه.

    من که خیلی وقته که نه مهمونی دادم و نه مهمونی رفتم. به خاطر این که از فرکانس این آدما خیلی دور شدم، الان هم که از شهر و کشور خودم دور دور شدم. و خیلی خوشحالم که در بی خبری همه دارم زندگی می کنم و همراه با فایل های زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا خیلی از این کلیشه هایی که در من وجود داره رو اصلاح می کنم.

    و میرسیم به دوستانتون. اینا هم مثل شما خیلی انسانهای از هر لحاظ سالم هستند و چقدر مهربون و خوش برخورد هستند من که کیف کردم. از نحوه آشنایی خانم چاره جو با شما و اون خانم مهمان چقدر درس گرفتم. من فکر می کردم که قبلا فقط توی فرهنگ ما چشم زخم هست ولی دیدم که نه این ویروس همه جا پخش شده انگار.

    البته من هم بدون زیرونیس خیلی از مکالمه های شما رو متوجه شدم و دارم در زبان انگلیسی هم خیلی بهتر میشم.

    خداروشکر.

    در پناه خدای مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 693 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام افریننده هستی

    سلام ب روی ماه ب چهره شاد استاد ومریم

    خداروشکر میکنم ک ب این فایل زیبا هدایت شدم

    خیلی قسمت قشنگی بود

    آقای چاره جو شاد وهمسر خوشکل او دل منو بردن واقعا.

    ورابطه مایک با استاد عزیزم

    واینکه با معلمش رفتامد دارید

    این همه شاد وخنده نوش جان شما حال دلم خوب وقلبم بازشد

    خداروشکر میکنم درمدار دیدن این روابط فوق العاده واین. زیبایی

    این عزت نفس راحتی وارامش هستم

    قطعا مدارم بالاست ک اینجا هستم

    چقد ثروت خوبه چقد راحته ک واسه مهمونا غذا های متنوع خریدید وراحت فقط لذت بردید

    و انتخاب کردید با بنز برید واسه خرید

    هربار ب دلخواهتون غذا میخورید لباس میخرید وتو فکر هزینش نیستین وب عشق خودتون با یکی از ماشین‌ها یا موتورها میرید گردش وخرید

    من هم از خدا متشکرم بابت اینکه میشه مثل شما ثروتمند شد وشما ب ما این اطمینان رو میدین ک میشه از گرمترین جای ایران واز خانه ی اجاره ای بدون امکانات از راننده تاکسی بودن

    ب این حد از ثروت نعمت فراوانی وارامش رسید

    عاشقتونم

    درپناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 662 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    سلام به دوستان

    این قسمت خیلی پربار بود خصوصا که یکی از پاشنه های اشیل منو یاداوری کرد

    بسیار میشه از این فایل چند دقیقه ای کوتاه یاد گرفت

    وقتی انسان عزت نفس بالایی داشته باشه دیگه برای بقیه شو اف نمیکنه و کارهایی رو نمیکنه که دیگران خوششون بیاد یا بخوان تشویقش کنن چون از درون خودش رو ارزشمند میدونه.

    و همینطور با دیدن این مهمانی ساده که این درس رو میده که اصل رو بشناس. شاید ما یادمون رفته هدف از مهمانی ها لذت بردن هست اما درگیر غذا و تدارکات سنگین میشیم و این هم برای ما زجر اور میشه و هم طرف مقابل احساس راحتی نمیکنه

    مورد بعدی که بازهم از همون احساس عزت نفس ریشه میگیره که استاد راحت روی زمین میشینه و پاهاش رو دراز میکنه و خودش هست در صورتی من قبلا خودم درگیر لباس بودم که بپوشم و ظاهرم بهتر بنظر برسه و همه اینا درس بهم میده

    نکته بعدی تضادها هست که باعث حرکت انسان هایی مثل اقای چاره جو میشن . اون تضاد کودکی باعث شده ایشان به خودش متکی باشه و زندگیش رو عوض کنه

    در تمام کشورهای دنیا خرافات وجود داره و این به این معنی هست که افراد اصل رو نمیفهمم و در حاشیه این داستان ها میوفتن و باعث محدودیت و این زندگی خرابشون میشه

    و در اخر تحسین میکنم خانم چاره جو که بسیار روان و اروم و با زیبایی به انگلیسی داستان اشنایی رو توضیح دادن و کاملا متوجه شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3922 روز

    من واقعا از دیدن این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا به خودم اومدم اصلا یه جورایی زدم زیر همه چیز خدا شاهده …

    اصلا باورم نمیشه به خدا هنوزم باورم نمیشه …

    این همه مدت من به خودم بیخودو بیجهت چقدر سخت گرفتم اذیت کردم؛ اخه چرا؟ چرا به خودم سخت میگرفتم؟ وای خدا جدا داره مغزم میترکه؛

    خداشاهده انگشتامو گذاشتم لای دندونام دارم گاز میگیرم

    اشک تو چشمام داره جمع میشه

    موفق شدن اینقدر ساده بوده و من داشتم به خودم سخت میگرفتم؟ چرا با خودم این کار رو کردم؟

    احتمالا رو اطرافیانم هم چقدر تاثیر گذاشتم …

    اونجایی که خانم شایسته گفتن اصل بر ساده کردن کارهاست و ساده انجام دادنشونه … وااااای واااای واااای خداااااااا وااااااای

    من چه کردم با خودم؟ چه کردم با عمرم؟ عمر گرانبها …

    اصل بر ساده گرفتن بوده نه سخت گیری ….

    خدایا انگار کل زندگیم مثل یه فیلم از جلوی چشمم رد شد …

    یعنی موفقیت به سادگی بدست می اومده و من این همه به خودم سخت گرفتم؟

    یعنی استاد و خانم شایسته عزیز اگر اینقدر موفق شدن به خاطر ساده گرفتن کارهاشون بوده؟ پس من چرا دارم به خودم سخت میگیرم؟

    خدای من … پس من واسه چی برا خودم این همه سخت گرفتم؟ خدااااااااا

    پس من چرا واسه خودم سخت گرفتم در صورتی که اصل موفق شدن به ساده انجام دادن کارها بوده نه سخت گرفتن و کمال گرایی و …

    خدا شاهده اول که این جمله زیبا رو از خانم شایسته شنیدم و به عینه دیدم چقدر کارها رو ساده گرفتن انگار آب داغو ریختن رو سرم … اصلا نتونستم این جمله رو تحمل کنم … گوشیو بستم و پاشدم از اتاق زدم بیرون

    این همه مدت من بیخودی و بیجهت و بی اثر و بی ارزش به خودم سخت گرفتم ..

    خدا شاهد چنان تاثیری در من گذاشت که اصلا نتونستم ادامه سریالو ببینم …

    هنوزم بغض تو گلومه … نتونستم خودم خودمو تحمل کنم

    چقدر این همه مدت حتی بابت انجام تمرینات استاد هم به خودم سخت میگرفتم …

    الان میفهمم که چرا دوره ها رو میخرم نمیتونم تا آخرشون پیش برم

    چون برا خودم دارم سخت میگیرم

    چون برا خودم اصلا ارزش قائل نیستم

    چون انجام تمرینات رو مثل یه کوه جلوی چشمم میبینم

    در صورتی که انجام تمرینات مثل کاغذ بودن

    و فقط کافی بود با دست بزنم و پاره کنم و دیوار کاغذی رو رد بشم …. اصلا کوه و دیواری وجود نداشته و نداره من دارم به خودم سخت میگیرم …خدااااا

    به خدا اینقدر این جمله و شنیدن این اصل در من تاثیر گذاشت که حد و حساب نداره…

    پسر موفق شدن خیلی ساده بوده و من داشتم به خودم سختش میکردم وای خدای من !!!!

    الان دارم میفهمم چرا اونایی که با آموزه های استاد موفق شدن و فیلمشون اومده روسایت چرا میگن ما سایتو شخم زدیم و همه فایلهای رایگانو رو دیدیم و بلکه خوردیمشون …

    الان فهمیدم چرا فایلهای رایگان رایگان نیستن الان دارم میفهمم ..

    شاد و موفق و پیروز و ثروتمند باشید دوستان گرامی و عزیزم …

    من دیگه اون حمید قبلی نیستم

    من دیگه نمیخام اون حمید حتی یه ثانیه قبل باشم

    به خدا دیگه نمیخام باشم

    به خدا دیگه نمیخام باشم نمیخام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: