https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-12-11 10:40:362024-10-19 12:32:48سفر به دور آمریکا | قسمت 95
168نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
روز شونزدهم تمرکز و توجه بر روی ثروت،نعمت و فراوانی ها و زیبای های سریال سفر به دور امریکا:
تحسین میکنم خدایی رو که هر لحظه هدایتگر ماست به سمت زیبایی ها،نعمت ها و فراوانی ها
تحسین میکنم حال خوب و احوال خوب همیشگی استاد عباسمنش رو
تحسین میکنم این حیاط ثروتمند رو که اینقدر پر از ماشین های لوکس
تحسین میکنم این هوای ابری و بارونی رو که من عاشقش هستم
تحسین میکنم این کوههای پر از درخت که منو یاد جاده های شمال میندازه
تحسین میکنم اینهمه نعمت،ثروت و فراوانی خدا رو روی کره زمین
تحسین میکنم این زوج دوست داشتنی که آزادانه داشتن از بودن تووی این محیط لذت میبردن
تحسین میکنم خدایی رو که ما رو به سمت شادی ها چون رقص سالانه ی سرخ پوست ها هدایت میکنه
تحسین میکنم این حیاط تمیز و منظم پر از ثروت رو
تحسین میکنم خدایی رو که از بی نهایت طریق هر لحظه در حال هدایت این جهانه
تحسین میکنم رشد و پیشرفت این جهان رو که هر روز زندگی رو برای ما آسون تر میکنه
تحسین میکنم خانم ریچال که آدم مناسبی شد برای اینکه دستی از دستان خداوند باشه برای هدایت کردن استاد و خانم شایسته عزیز به سمت رستورانی که غذاهای خیلی خوشمزه ست
خدای من چقدر واضح جریان هدایت در این فایل
تحسین میکنم این حیاط ویزیتور سنتر رو
تحسین میکنم این جهان ثروتمند رو
تحسین میکنم این جاده های تمیز و منظم رو
تحسین میکنم این شهر سرسبز و ثروتمند رو
تحسین میکنم فراوانی مشتری رو در این رستوران ثروتمند
تحسین میکنم این ایده ی بسیار بسیار زیبا نوشته های مثبت روی دیوار و نوشته های مشتری ها تووی بشقاب ها
تحسین میکنم محل بسیار زیبا و شلوغ رو
تحسین میکنم مردم امریکا رو که اینقدر با خودشون در صلح هستن
تحسین میکنم این مردمی که اینقدر با خودشون در صلح هستن که خیلی راحت و ساده اومدن این رقص زیبا رو تماشا کنند و لذت ببرند
تحسین میکنم مردم امریکا رو به جای بهونه آوردن از هر فرصتی استفاده میکنند برای لذت بردن از لحظاتشون
اگر بخوام در مورد تنها درسی که از این فیلم یاد گرفتم صحبت کنم اون
هدایته
خیلی درسته در زمان مناسب در مکان مناسب به طور صحیح گفته میشه به شرطی که تو در مسیرش باشی و ازش لذت ببری….
چقدر لذت بردم، شما که در مسیر وقتی به یه جایی رسیدید که میشه بیشتر لذت ببرید اصلاً تمرکزتون رو نذاشتید رو اینکه باید بریم و زودتر به مقصد برسیم …
بلکه اون چیزی که مهم بود فقط لذت بردن در لحظه بود
چقدر دلم خواست و چقدر تحسینتون کردم
نکته جالب دیگهای که برام واضح بود این بود که شما یه دستبند رو خریدید 15 دلار و
این برای من یه نشونه بود که واقعاً ثروت به همین فراوانیه که میبینی و میشه به همین راحتی از چیزهای ساده پول ساخت و چقدر اونجا وسایل جالب و خلاقانهای داشت
مثل نقاشی روی قاشق:)))))
تمام صحنه های اینجا به من وایب شهر های شمالی رو داد ، واقعا خداوند لامکان است و لا زمان…
اولین چیزی که تو این فایل برام جذاب بود هدایت و اعتماد کردن ب خدا
اعتماد ب خدایی ک از یک مورچه تااا بزرگترین موجوداتو هدایت میکنه و هر لحظه و همیشه باماست اگه ب قدرت خدا ب هوشش تکیه کنیم و پای منطقو وسط نکشیم همواره رو ریل خداییم و چه لذتی بالاتر از با خدا بودن
خدایا شکرت که منو تو مسیر دیدن زیبایی ها قرار دادی
چقدر لذت میبرم از اینکه اینقدر باهم هماهنگین همواره از کوچیکترین چیزا لذت میبرین
اینقدر رفیق و پایه هم هستین
انقدر عشقین
چقدر این مردم واقعااا باخودشونن در صلحن از لحاظ پوشش و تفریح و همه چی :)
چقدر تو این کشور سر سبزی هست انگار همه جا ی دست پوشیده شده
خانم شایسته چقدر همه جا توجهش ب نکات مثبته مثل نوشته های قشنگی ک توی رستوران بود ️
خدارو هزار مرتبه شکرت که منم توی مدار دیدن این اگاهیا هستم
به بهشتی که که نحوه فکر کردن ‘الهی گونه را به من آموخت..
تا بتوانم معنای بهشت راو معنای جهنم را با تمام وجودم از گوشت و استخوانهای بدنم..حسش کنم!..
سلام و درود به نشانه هاییم.این نشانه و خوندن کامنت منتخبی..دری از درهای بهشت را و ماندن در احساس خوب را بیشتر بیشتر’برام ،قابل درکتر کرد..
من از بچگیم صدای هدایت خداوند رو درک میکردم.وقتی به گذشته خودم ،عمیق میشم..مبینم آره…من مورد حمایت پروردگارم بودم.من هدایت میشدم..
چون صدای نجوای ذهنم بیشتر بود..من این موضوع رو پیش افتاده.و یه چیز خیلی بدیهی و دور افتاده میدیدمش..و درکش میکردم..
یه هدایتی از بچگی شدم’الان تو زندگی واقعی من همون’ هدایت بولد شده..
از همون زبان بچگیم..میگفتم خدایا این موضوع چیه.اینفرد کیه !که مدام تو ذهن من میاد.و بجز ذهن، خواب صادقانه’،مدام برام تکرار میشد…
دقیقا همون هدایت..باعث شد تا من طعم این بهشت..را بچشم..و تضادی که برام نقطعه هدایت را بولد کرد…
چقدر هدایت میتونه توی تک به تک تصمیمات زندگیمون تاثیر بگذاره.چقدر یه امر طبیعیه..و بدیهی هست..ولی نیاز بکار کردن داره تا بیشتر درکش کنی..که همون کار کردن روی باورامون میشه.باورهایی که قدرتمند کننده بشن…
که حس کنی…آرام هستی..توکل داری.ایمانداری..بهش!
دیگه عجله ،حرص زدن.دیگه چیزی بنام بدو بدو کردن حذف میشه از زندگیت..
اونچیزی که میمونه..احساس خوب و راحتی..و آرامشه..
آرامشی که باهات صحبت میکنه که میگه منم پروردگارت منم رب تو اختیاردار تو..تو به من ایمان بیار تو دستتو بزار تو دستم من میدونم.
بصورت واضح خداوند بهم گفت…
عجله رو بزار کنار..پاشنه بزرگ من عجله بود…حرص خوردن.که چکار کنم.وقتم رفت وقتم تموم شد..
بهم گفت اتفاقات خوب موقعه ایی میان که تو خودتو بسپاری به من..باید پارو نزد وا داد..
باید دل رو به دریا داد خودش میبردت هر جا دلش خاست به هر جا برد بدون ساحل همونجاست..
چقدر همین نکته پشتش هزار سوال مونده.که باید از خودمون بپرسیم…؟
چقدر باید خودشناسی بشه تا باورهای اشتباهمونو بسازیم…
خیلی سپاسگزار خداوندم..
همین الان پیام زیبایی از دوست عزیزم.خوندم در مورد سپاسگزاری ….
خیلی ‘حرفه!…که بتونی تو هر شرایطی آرام باشی و بزاری خداوند کاراتو انجام بده..
پونت زندگی ثروتمند و….. داشتن آرامش و حال خوب…
از همین نقطعه میرسه خودشناسی خدا شناسی.
که برام روزها روزها سوال و کارکردن روی خودم بود و میدونم بقول استاد عزیزمون..چند سال دیگه در مورد هدایت صحبت کنی..میگی ای وای من قبلا چه فکری میکردم که خودش تکامل داره و این تکامل هر روز هروز نیاز به زمان داره…
زمانی که نشون میده چقدر نتیجه گرفتی..نتیجه هایی که شخصیتتو بهت نشون میده تو دل تضادها و حل مسائلت..
میخام بگم.وقتی حالم خوبه.دیگه عجله های گذشته ام آب میشه و با خیال راحتتری کارامو انجام میدم و لذت میبرم از تمام لحظات زندگیم..یعنی من….با هدایت الله پیش میرم..
هدایت الله یعنی همین.با آرامش قدم برداشتن.و سر سپردن مطلق به برنامه اش.و میدونه.کی چه زمانی چجوری چطوری اون اتفاقات ،وارد زندگیت بشه..
کل محتوای توحید و سرسپردگی کامل در برابر خداوند..همینه…هدایت…هدایت هدایت
که خداوند تو سوره بقره به این نکته خیلی اشاره کرده..هر کسی که در مسیر درست راست قرار میگیره…اون هدایت میشه به حاهای درست به موقعیتهای درست.
..هر کسی از این دایره امن خارج بشه..همون داستان قرآنی.همون پرنده شکاریه که میبردتتت تو سختترین نقطعه از قله کوه میندازت پایین تا از بیین بری!…
یه نکته جالب بگم.من زیاد روی آدمهای حساب باز میکردم.که الان خداوند منو بیاد اورد که بگمش…
میگفتم فلان اداره!
فلان طرف که تو فلان اداره هست!
فلان شخص که باهم شریک هستیم.!
فلان نفر از اعضای خانواده ام!
این شخص دوستم!
این فلان فلانها…تمام روزم فلان فلان ها بود جوری که محکم ازشون میخوردم..و یکم جای تو گوشیشون تو صورتم خوب میشد بازم شروع میکردم به فلانها!
خوب که خوردم..بعد هدایت شدم…
ولی با خداوند که باشی..دیگه بقول استادمون جای پات جای سفتیه..!دیروز یه آیه در سوره بقره خوندم.در مورد پاداش به افراد..که بتونم تو سختیها و توی تنگدستیها به احساس خوب برسن.بتونم کنترل ذهن کنن.که این جزو همون افرادی که پاداش میبینن.
خیلی روزها بود سختی کشیدم.ولی لطف خداوند شامل حالم شد…
و از گوشت و استخوانم از قولهای فلان ها !درک کردم جز شرک چیز دیگری نبوده.بهمین خاطر چک هاشونو خوردم..چرا چون..من بهشون اعتماد داشتم.اعتمادی که بر پایه زجر بود..برام!
….
و الان این سوال رو بیشتر بخودم میکنم..
که خداوندی که اینهمه نعمت و خوشبختی و سلامتی و هر چی که بخای رو بهت داده…
چقدر بهش اعتماد داری!؟
چقدر به پلنسازیش برای رسیدن به تحربه خاسته هاتو داری؟
خیلی حرفها!..درسته!….چقدر تونستیم سرسپردگی مطلق رو نسبت بخداوند داشته باشیم.که این شناخت خودش نیاز بکار کردن داره…
بقول دوست عزیزمون.سپاسگزاری باعث میشه..
که تول تضادهات..تو دل هر اتفاقی بتونی احساس خوب رو داشته باشه…
این همونه!
که ما یه عمر دور بودیم از خودمون..
بخاطر همینه استاد مدام داره توی توحید عملی این موضوع رو بارها بخودش و به ما دانشجواش…تکرار تکرار میکنه..که وقتی
که وقتی در مسیر خداوند هستی..در مسیر راست هستی..دیگه نگرانی نداری روی دوشش نشستی و اون خودش تو رو بهر جایی که برات خوبه،میبردت…
تو در مسیر راست..در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار میده..
میدونه این خاسته کی چه موقع بسمتت بیاد..موقعه ایی میاد که برات خوبه.برات باورپذیرتره..و تووووو آمادگی کامل در برابر این خاسته داری..و اون خاسته باعث رشد و پیشرفتت میشه!
ولی اگه در مسیر نادرست.که بسیار خودم مزشو چشیدم.و برام اهرم رنج شده…جاهایی که فکر میکردم خودمممم که دارم کارهامو انجام میدن..سر پوز اومدم پایین..و اونکار که فکر میکردم درسته باعث نابودیمم شده..اصلا برام که خوب نبوده هیچی..برام زجر اورتر…تررررر شده..
میدونم هنوز خیلی خیلی جای کار دارم! ولی همینکه حالم خوبه.و دارم درونمو میشکافم که بدونم چرا من این باور رو دارم ..برام خیلی خیلی ارزش داره..
خیلی خوشحالم که در مسیر هدایت الله قرار گرفتم!.و این فایل نشانها برام واضح کرد…
مثل زندگی استاد عزیزمون.که مداام هدایت میشه و به هدایتهاش گوش فرا میده و قدم برمیداره..
منم میخام جای پامو جایی بزارم که استادم مدام داره در مورد هدایتهاش صحبت میکنه..
و تمام موفقعیتهاشو پایه این موضوعات توحیدی میدونه…رو بیشتر در زندگی روزانه ام بکار ببندم..
و بدونم من هدایت میشم دیگه نگران نباشم میخاد چطوری انجام بشه….
…….
…….
…….
موضوع دیگر بجز هدایت که مهم ترین بخش زندگی ماست که باید سر سپردگی مطلق رو داشته باشیم…..
موضوع این فایل
.که چقدر این مردم ساده زیست و آسان گیر و خوشحالن..
سفر به دور امریکا برای من یه موضوع زیباست..موضوعی که به من این قدرت رو میده تا منم این تحربه ها رو داشته باشم…
تجربه هایی که منو بیشتر با درونم متصلتر میکنه.تجربه هایی که از پیشرفت من بوجود میاد…تجربهایی که خودمو بشناسم و با خودم در صلح باشم.و آسان گیر باشم با خودم…
و این تجربها همه چیز میشه…
سفر به دور امریکا..سفر.در کل..یعنی حس رهایی و آزاد بودن.و آرامش داشتن در هر لحظه..
….
در نهایت…
سپاسگزار این خداوند و این روزش میباشم..که مرا هدایت نمود ..تا بیشتر در اینراه ثابت قدم بمانم..
استادی که اون ویلای شمالمو زیباترین منطقه میدونست.و مدام سپاسگزار خداوند بود بخاطر این نعمتش..توی جابجای زندگیش که من یه تکه خیلی کوچکی ازش میدونم…
و بقول همین هیچ تفاوتی بین اون موقع استاد تا به الان وجود ندارد..ولی اونچیزی که خیلی بولده…همینه که آرام آرام با تکامل و بهبود روزانه روی خودشون و داشتن احساس خوب الان به بهترین منطقه دنیا در کمال ارامش میباشد…
موضوع اینه..که استاد عزیزمون هر لحظه سپاسگزار داشته هایش میباشد..که خدادند میگه لازیدنکم ..یعنی شما را می افزاییم.هر چقدر سپاسگزارتر طبق قانون بیشتر بشما میدییم..یعنی بیشتر مورد هدایت پروردگارتون قرار میگیرین..که در اون نعمتها بیشتر بیشتر هدایت بیشتر..
سپاسگزاری..یعنی هدایت بیشتر برای تجربه بیشتر.هر چی این روند ادامه پیدا کنه.یعنی باورات قدرتمتد کننده شده.یعنی توحیبدت بیشتر شده دیگه هیچ چیزی از بیرون نمیتونه تو رو تحت کنترل خودش قرار بگیره الله اکبر الله اکبر.
هدایت سپاسگزاری.توحید باور.همه اینها مثل مدار منظومه شمسی قرار گرفتن…
الله اکبر…
باور قدرتمند کننده.هدایت ..سپاسگزاری ..توحید و دل سپردن بخداوند..و همین سبک، پشت سر هم میشه….به آزادی و رهایی و احساس خوب داشتن.و سر سپردگی مطلق در برابر خداوند بودن..
و تنهای تنها تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم..
خدایا ما را براه راست راه کسانیکه نعمت همه چیز بخشیده ایی…
که میشه همون مدار.
مداری که تو وقتی داخلش قرار میگیری،مثل استاد هدایت و سرسپردگی در برابر امر خداوند داری..دیگه نگرانی وجود نداره..
نگرانی یعنی نداشتن اعتماد بخداوند که خودم باید بارها اینو بخودم گوشزد کنم!
خدایا سپاسگزار توام ‘که در مدار هدایتت قرار گرفته ام!مداری که لازیدنکم را به ما می آموزد..که من اینراه رو مدار به مدار پیش ببرم. و تجربه انسان بودنمو در این دنیای مادی بچشم!
با قلبی پر از ارامش و مطمئن…هم پای آخرتت و پاداشهای بزرگت قرار بگیرم!
به نام خدای خوبم که همیشه کنارمه و هدایتم میکنه به مسیر زیباییها و فراوانیها سلام به استاد عزیزم
من عاشق این سریال هستم اینقدر زیبایی و فراوانی و آرامش و ثروت و خوبی و قشنگی میبینم که لذت میبرم و همش شما دو بزرگوار و آدمهای اون کشور رو تحسین میکنم از هر ثانیه شون استفاده میکنن اونم به خوبی و انگار که دیگه فردایی نیست و بهشون فقط امروز رو مهلت دادن و سعی براین دارن که به بهترین نحو استفاده ببرن زیر انداز میارن خودشون صندلی میارن
چون برای خودشون ارزش قائل میشن نمیگن ولش کن یه ساعت میریم و برمیگردیم نمیخواد وسیله ای برداریم اونا احترام به خودشون میذارن اینه اصله زندگی کردن از لحظه لحظه اش به خوبی استفاده کنی
نگران آینده نباشی گذشته رو با خودت حمل نکنی فقط در این زمان حال باشی اینکه که احساس خوب بهت میده وقتی هم آرام باشی و احساس خوب داشته باشی خداوند تمام کارهاتو قشنگ درست میکنه چون با ایمان قدم برمیداری و میسپاریش به خودش
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
دیروز که جمعه بود رفتیم بیرون شهر یه جای باصفا و زیبا و سرسبز و آبشار داشت خیلی خوش گذشت همونطور که رفتم پیاده روی دیدم یه قسمت رو بساطی گذاشتن و با خودم گفتم اینا همه ثروته هر کسی یه جوری داره از وقتهاش استفاده میبره یکی داره پول در میاره یکی والیبال بازی میکرد یکی هنس فری گذاشته بود به گوشش یه تعدادی میرقصیدن بعضی ها جوجه میزدن خلاصه هرکی سرش تو کار خودش بود واقعا هیچکس به کسی کاری نداشت همه با خودشون در صلح بودن و همونجا خدا رو شکر کردم که به من این آگاهی رو داده که الان درست قدم بردارم و نگرش زیبا داشته باشم از این جمعیت خوب و بندگان خوب خداوند
خدایا هر لحظه کمکم کن که یادم باشه هر چه دارم رو تو به من دادی
با سلام خدمت همه دوستان خوبم و استاد و خانم شایسته گرامی:
رفتن به رستورانی که قبلا به صورت هدایتی بهش راهنمایی شدید و حالا در مسیر رستوران ،هدایت شدن به مراسم مسابقه رقص.
چه چقدر خوبه که مردم در پارکها دور هم جمع میشن و حتی برای خودشون صندلی یا زیرانداز میارن و از جشن یا حالا اون مراسم لذت میبرن،در کنارش مغاز هایی که صنایع دستی زیبا رو به فروش میرسوند،از هرفرصتی برای ثروت سازی استفاده میکنن.
جایی که هستم خیلی خیلی خوش آب و هوا و سرسبزه، جوری که همش فکر میکنم ازینجا قشنگ تر تو دنیا نیست
به هزار و صد و چهل راه رفتم تا بتونم اقامت و اجازه کار رسمی بگیرم، نشد که نشد، هر راهی که میتونستم و هر کاری که بگی کردم اما نشد که نشد… و من میدونم که دیر یا زود، به احتمال نودونُه درصد باید ازین کشور هم برم
تمام نشانه ها داره به من میگه باید برم آمریکا
درمورد اکثر کشورها و موقعیتها هم تحقق و مطالعه کردم،
اما گویا برای من و برای شرایطی که من دارم و اونچه که دنبالش هستم، فقط آمریکا مناسبه
فکر کردن به جابجایی دوباره خیلی برام سخته و هی تصمیم گیری درموردش رو عقب میندازم
ولی بالاخره چی؟
امروز از وقتی بیدار شدم همش داشتم میگفتم خدایا! خب من برم امریکا که دیگه اینهمه سرسبزی و جنگل و این طبیعت قشنگ رو از دست میدم که!
من نمیخوام برم وسط یه عالم بُرج مثل عکس و فیلمایی که از نیویورک دیدم! خوشم نمیاد
یا دلم نمیخواد برم وسط یه عالم کاکتوس و بیابون خشک مثل اون صحنه هایی که توی فیلمای گانگستری از امریکا دیدم
.
خلاصه که اومدم بعد از مدتها سری به سایت بزنم و قسمت نشانه امروزو که کلیک کردم این ویدئو قشنگ اومد…
نه! انگاری آمریکا هم مناطق سرسبز داره!
و احتمالاً خیلی خیلی بیشتر از اونچیزی که فکرشو بکنم داره
من باید دوباره شروع کنم به انجام تمرینهایی که باعث دیدن و جذب فراوانیهای بیشتر میشه.
و من باید یادم بمونه
هرموقع خدا مجبورم کرده که جابجا بشم
همیشه و همیشه بدون استثناء
جای جدید بهتر از قبلیه بوده
و من هرموقع اومدم یه جای جدید
تازه یکی یکی یادم افتادم که عه! اینجا فلان چیز و فلان چیز هم داره که درخواستش رو کرده بودم از خدا!
یعنی خدا بعد یه مدت بهت میگه درخواستهایی که داده بودی آماده ست ها! حرکت کن به سمتش
ولی من فقط زحمت اسبابکشی و جابجایی و مهاجرت رو میبینم
و نباید یادم بره
اون زمان که من و خانوادم در یک منطقه نسبتاً کویری زندگی میکردیم در ایران از عشقی که به درخت بید مجنون داشتیم چهارتا توی حیاطمون داشتیم و یادمه که چون آب زیادی لازم دارن، باید از حدود ساعت چهار عصر تا یازده و دوازده شب شلنگ آب رو پاشون میذاشتیم تا زنده بمونن، یک روز هم اگه کمتر آب میرسید بهشون زرد میشدن و میخشکیدن
.
روزی که مجبور شدیم ازونجا به کرج هجرت کنیم، تنها غصه من این بود که دیگه اونا رو نمیبینم و میگفتم از کجا معلوم دوباره بتونم درخت بید مجنون ببینم از نزدیک
از آب و هوا و پوشش گیاهی کرج هم بیخبر بودم
کرج رو هم ندیده بودم جز یک بار که اونم شب بود و با قطار رفته بودم برای کاری و زود برگشته بودم اصلا توی شهر و جاده هاش رو هم ندیده بودم
و حتی برای خونه گیرآوردن هم کسی برامون درست کرد و فقط گفت شما اسباب بیارین پس خبر نداشتم خدا چه سورپرایزی برام در نظر گرفته
روزی که اسبابها رو میبردیم
با کمال تعجب دیدم توی جاده ها و توی شهر پر از بید مجنونه! سرپا و سرسبز! بدون اینکه کسی با شلنگ آب بریزه پاشون
بعدا حتی متوجه شدم خیلیهاشون هم اینطوری ان که مراقبتی ازشون نمیشه زیاد و چون هوای کرج نسبتاً رطوبت کافی داره اونا از ریشه و از هوا به اندازه کافی آب دریافت میکنن… و گیاهای فراوان کرج و حتی تهران محسوب میشن
درست مثل قصه شازده کوچولو
که فکر میکرد گل خودش توی دنیا تکه
و وقتی رفت به زمین
چندین گلستون دید پر از گل رز!
یادتونه؟
.
به گمونم منم ترسم غلطه
باید برای امریکا زودتر تصمیمم رو بگیرم و اقدامات لازم رو بکنم
و ایمان داشته باشم هرجا که میرم، یکی از یکی قشنگ تر و بهتر خواهد بود
درود و عشق بر یاران جان…
خوبین دوستان
به به چه قسمت زیبایی خداروشکر عالی بود…
چقدر سرخ پوستان زیبا و قوی و بی نظیر هستند…
قدیما توی فیلماشون دیده بودم سفید پوستان به سرخ پوستان حمله میکردن و داستان داشتند…
الان با رشد شعور و فرهنگ چقدر عالی به هم احترام میزارند و با عشق پیش هم زندگی میکنند…
خداروشکر ببینید که از فرهنگ سرخت پوستی چقدر موقعیت پول سازی ایجاد کرده اند و حسابی دارند ثروت ایجاد میکنند…
استادم ک مثل همیشه با ثروتمند شدنش و خرید کردن از کسب و کار به رشد و گسترش جهان کمک میکنند…
و ماشاالله به بانو شایسته یار مهربان استاد که این چنین خوب تمام داستان رو توضیح میدهند و عاشقانه باهم به زیبایی ها توجه میکنند….
و بازم مثل همیشه خانم شایسته با دوربینش لبخند رو روی لبان مخاطبینش و مردمی که ازشون فیلم میگیرد جاری میکند…
دوستارتون سهند(:
به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست
سلام به همه
روز شونزدهم تمرکز و توجه بر روی ثروت،نعمت و فراوانی ها و زیبای های سریال سفر به دور امریکا:
تحسین میکنم خدایی رو که هر لحظه هدایتگر ماست به سمت زیبایی ها،نعمت ها و فراوانی ها
تحسین میکنم حال خوب و احوال خوب همیشگی استاد عباسمنش رو
تحسین میکنم این حیاط ثروتمند رو که اینقدر پر از ماشین های لوکس
تحسین میکنم این هوای ابری و بارونی رو که من عاشقش هستم
تحسین میکنم این کوههای پر از درخت که منو یاد جاده های شمال میندازه
تحسین میکنم اینهمه نعمت،ثروت و فراوانی خدا رو روی کره زمین
تحسین میکنم این زوج دوست داشتنی که آزادانه داشتن از بودن تووی این محیط لذت میبردن
تحسین میکنم خدایی رو که ما رو به سمت شادی ها چون رقص سالانه ی سرخ پوست ها هدایت میکنه
تحسین میکنم این حیاط تمیز و منظم پر از ثروت رو
تحسین میکنم خدایی رو که از بی نهایت طریق هر لحظه در حال هدایت این جهانه
تحسین میکنم رشد و پیشرفت این جهان رو که هر روز زندگی رو برای ما آسون تر میکنه
تحسین میکنم خانم ریچال که آدم مناسبی شد برای اینکه دستی از دستان خداوند باشه برای هدایت کردن استاد و خانم شایسته عزیز به سمت رستورانی که غذاهای خیلی خوشمزه ست
خدای من چقدر واضح جریان هدایت در این فایل
تحسین میکنم این حیاط ویزیتور سنتر رو
تحسین میکنم این جهان ثروتمند رو
تحسین میکنم این جاده های تمیز و منظم رو
تحسین میکنم این شهر سرسبز و ثروتمند رو
تحسین میکنم فراوانی مشتری رو در این رستوران ثروتمند
تحسین میکنم این ایده ی بسیار بسیار زیبا نوشته های مثبت روی دیوار و نوشته های مشتری ها تووی بشقاب ها
تحسین میکنم محل بسیار زیبا و شلوغ رو
تحسین میکنم مردم امریکا رو که اینقدر با خودشون در صلح هستن
تحسین میکنم این مردمی که اینقدر با خودشون در صلح هستن که خیلی راحت و ساده اومدن این رقص زیبا رو تماشا کنند و لذت ببرند
تحسین میکنم مردم امریکا رو به جای بهونه آوردن از هر فرصتی استفاده میکنند برای لذت بردن از لحظاتشون
تحسین میکنم لباس های رنگارنگ سرخ پوست ها که اینقدر زیباست
این رقص بسیار زیبا و سرشار از احساس خوب رو
تحسین میکنم سبک ترانه خونی سرخ پوست ها که بسیار زیباست
تحسین میکنم این هماهنگی تووی رقص رو
تحسین میکنم اینهمه زیبایی رو که نصیب چشمام شده
تحسین میکنم احساس خوبی رو که از این فایل دریافت کردم
تحسین میکنم این بازارچه بسیار بسیار زیبا و ساده رو
تحسین میکنم خلق ثروت در هر شرایطی رو
تحسین میکنم آدم هایی که با شادی هاشون ثروت خلق میکنند
تحسین میکنم آزادی مالی،زمانی و مکانی استاد عباسمنش رو
تحسین میکنم آزادی مالی استاد رو که به گسترش جهان کمک میکنه
تحسین میکنم این بچه رو با این لباس زیبا و رنگارنگ که سراسر احساس خوبه
تحسین میکنم آزادی پوششی مردم امریکا رو
تحسین میکنم رابطه لذت بخش و سرشار از احترام استاد عباسمنش و خانم شایسته رو
تحسین میکنم ایده های ثروت ساز رو مثه درست کردن دستبند،انگشتر و…
تحسین میکنم استاد رو که رییس قبیله مون شده
تحسین میکنم این خانم زیبا رو که اونقدر با خودش در صلح برای دوربین سفرنامه دست تکون میده
تحسین میکنم خودم رو که دارم سعی میکنن کانون توجه ام رو بزارم روی نعمت ها و ثروت ها و زیبایی ها تا لاجرم هدایت بشم به سمت زیبایی ها و نعمت ها و ثروت ها
تحسین میکنم این جهان زیبا و ثروتمند رو
خدایا شکرت
دوستون دارم
الهی به امید تو
سلاااااام به استاد و مریم جون
سلاااااااام و صد سلااااااام به همسفرای این سفر زیبا..
…
هر قسمت از این سریال کانون توجه منو میبره روی زیبایی و ثروت و روابط عالی و عاشقانه…….
اول از همهههه این استیت پارک زیبارو تحسین میکنم ،،،،،این حجممممم از درختای زیبای روی کوه و این چمن های یکدست و تمیز….
هدایت کاره خودشو میکنه،،،،وقتی تو تمرکزت روی زیبایی ها و قشنگی هااا باشه لاجرممممممم ،هدایت میشی به سمت همون جنس از توجه……
دستای خدا از راه میرسن و هدایتت میکنن ،،،،،مثه همین خانواده که استادو به سمت اون مراسم راهنمایی کردن….
عاشق این مردم شریفم که اصلا مهم نیست امکانات چیعهعه پو کجا هستن ،،،برای لذت بردن چیزی به تعویق نمیندازن..
.
بین اون جمعیت یهووو چشمم خورد به یه زوج که داشتن همو میبوسیدن ،،،،و همون لحظه گفتم ببین چقدر روابط عاشقانههعه هست:)))))
کسب و کارای محلی و هنری ام میتونه ثروت ساز باشههههه،،،مهم باوره نه شغل…..
اون کوچولو که لباس سرخ پوستی پوشیده بود ،،،بامزه میرقصید…..
خدایاشکرت
سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته
اگر بخوام در مورد تنها درسی که از این فیلم یاد گرفتم صحبت کنم اون
هدایته
خیلی درسته در زمان مناسب در مکان مناسب به طور صحیح گفته میشه به شرطی که تو در مسیرش باشی و ازش لذت ببری….
چقدر لذت بردم، شما که در مسیر وقتی به یه جایی رسیدید که میشه بیشتر لذت ببرید اصلاً تمرکزتون رو نذاشتید رو اینکه باید بریم و زودتر به مقصد برسیم …
بلکه اون چیزی که مهم بود فقط لذت بردن در لحظه بود
چقدر دلم خواست و چقدر تحسینتون کردم
نکته جالب دیگهای که برام واضح بود این بود که شما یه دستبند رو خریدید 15 دلار و
این برای من یه نشونه بود که واقعاً ثروت به همین فراوانیه که میبینی و میشه به همین راحتی از چیزهای ساده پول ساخت و چقدر اونجا وسایل جالب و خلاقانهای داشت
مثل نقاشی روی قاشق:)))))
تمام صحنه های اینجا به من وایب شهر های شمالی رو داد ، واقعا خداوند لامکان است و لا زمان…
سلامممم ب دوستای گلم خانم شایسته عزیز و استادجانم
اولین چیزی که تو این فایل برام جذاب بود هدایت و اعتماد کردن ب خدا
اعتماد ب خدایی ک از یک مورچه تااا بزرگترین موجوداتو هدایت میکنه و هر لحظه و همیشه باماست اگه ب قدرت خدا ب هوشش تکیه کنیم و پای منطقو وسط نکشیم همواره رو ریل خداییم و چه لذتی بالاتر از با خدا بودن
خدایا شکرت که منو تو مسیر دیدن زیبایی ها قرار دادی
چقدر لذت میبرم از اینکه اینقدر باهم هماهنگین همواره از کوچیکترین چیزا لذت میبرین
اینقدر رفیق و پایه هم هستین
انقدر عشقین
چقدر این مردم واقعااا باخودشونن در صلحن از لحاظ پوشش و تفریح و همه چی :)
چقدر تو این کشور سر سبزی هست انگار همه جا ی دست پوشیده شده
خانم شایسته چقدر همه جا توجهش ب نکات مثبته مثل نوشته های قشنگی ک توی رستوران بود ️
خدارو هزار مرتبه شکرت که منم توی مدار دیدن این اگاهیا هستم
دوستون دارم
بنام خداوند هدایت کننده.!
سلام و درود به بهشت همیشه جاویدانم.!
به بهشتی که که نحوه فکر کردن ‘الهی گونه را به من آموخت..
تا بتوانم معنای بهشت راو معنای جهنم را با تمام وجودم از گوشت و استخوانهای بدنم..حسش کنم!..
سلام و درود به نشانه هاییم.این نشانه و خوندن کامنت منتخبی..دری از درهای بهشت را و ماندن در احساس خوب را بیشتر بیشتر’برام ،قابل درکتر کرد..
من از بچگیم صدای هدایت خداوند رو درک میکردم.وقتی به گذشته خودم ،عمیق میشم..مبینم آره…من مورد حمایت پروردگارم بودم.من هدایت میشدم..
چون صدای نجوای ذهنم بیشتر بود..من این موضوع رو پیش افتاده.و یه چیز خیلی بدیهی و دور افتاده میدیدمش..و درکش میکردم..
یه هدایتی از بچگی شدم’الان تو زندگی واقعی من همون’ هدایت بولد شده..
از همون زبان بچگیم..میگفتم خدایا این موضوع چیه.اینفرد کیه !که مدام تو ذهن من میاد.و بجز ذهن، خواب صادقانه’،مدام برام تکرار میشد…
دقیقا همون هدایت..باعث شد تا من طعم این بهشت..را بچشم..و تضادی که برام نقطعه هدایت را بولد کرد…
چقدر هدایت میتونه توی تک به تک تصمیمات زندگیمون تاثیر بگذاره.چقدر یه امر طبیعیه..و بدیهی هست..ولی نیاز بکار کردن داره تا بیشتر درکش کنی..که همون کار کردن روی باورامون میشه.باورهایی که قدرتمند کننده بشن…
که حس کنی…آرام هستی..توکل داری.ایمانداری..بهش!
دیگه عجله ،حرص زدن.دیگه چیزی بنام بدو بدو کردن حذف میشه از زندگیت..
اونچیزی که میمونه..احساس خوب و راحتی..و آرامشه..
آرامشی که باهات صحبت میکنه که میگه منم پروردگارت منم رب تو اختیاردار تو..تو به من ایمان بیار تو دستتو بزار تو دستم من میدونم.
بصورت واضح خداوند بهم گفت…
عجله رو بزار کنار..پاشنه بزرگ من عجله بود…حرص خوردن.که چکار کنم.وقتم رفت وقتم تموم شد..
بهم گفت اتفاقات خوب موقعه ایی میان که تو خودتو بسپاری به من..باید پارو نزد وا داد..
باید دل رو به دریا داد خودش میبردت هر جا دلش خاست به هر جا برد بدون ساحل همونجاست..
چقدر همین نکته پشتش هزار سوال مونده.که باید از خودمون بپرسیم…؟
چقدر باید خودشناسی بشه تا باورهای اشتباهمونو بسازیم…
خیلی سپاسگزار خداوندم..
همین الان پیام زیبایی از دوست عزیزم.خوندم در مورد سپاسگزاری ….
خیلی ‘حرفه!…که بتونی تو هر شرایطی آرام باشی و بزاری خداوند کاراتو انجام بده..
پونت زندگی ثروتمند و….. داشتن آرامش و حال خوب…
از همین نقطعه میرسه خودشناسی خدا شناسی.
که برام روزها روزها سوال و کارکردن روی خودم بود و میدونم بقول استاد عزیزمون..چند سال دیگه در مورد هدایت صحبت کنی..میگی ای وای من قبلا چه فکری میکردم که خودش تکامل داره و این تکامل هر روز هروز نیاز به زمان داره…
زمانی که نشون میده چقدر نتیجه گرفتی..نتیجه هایی که شخصیتتو بهت نشون میده تو دل تضادها و حل مسائلت..
میخام بگم.وقتی حالم خوبه.دیگه عجله های گذشته ام آب میشه و با خیال راحتتری کارامو انجام میدم و لذت میبرم از تمام لحظات زندگیم..یعنی من….با هدایت الله پیش میرم..
هدایت الله یعنی همین.با آرامش قدم برداشتن.و سر سپردن مطلق به برنامه اش.و میدونه.کی چه زمانی چجوری چطوری اون اتفاقات ،وارد زندگیت بشه..
کل محتوای توحید و سرسپردگی کامل در برابر خداوند..همینه…هدایت…هدایت هدایت
که خداوند تو سوره بقره به این نکته خیلی اشاره کرده..هر کسی که در مسیر درست راست قرار میگیره…اون هدایت میشه به حاهای درست به موقعیتهای درست.
..هر کسی از این دایره امن خارج بشه..همون داستان قرآنی.همون پرنده شکاریه که میبردتتت تو سختترین نقطعه از قله کوه میندازت پایین تا از بیین بری!…
یه نکته جالب بگم.من زیاد روی آدمهای حساب باز میکردم.که الان خداوند منو بیاد اورد که بگمش…
میگفتم فلان اداره!
فلان طرف که تو فلان اداره هست!
فلان شخص که باهم شریک هستیم.!
فلان نفر از اعضای خانواده ام!
این شخص دوستم!
این فلان فلانها…تمام روزم فلان فلان ها بود جوری که محکم ازشون میخوردم..و یکم جای تو گوشیشون تو صورتم خوب میشد بازم شروع میکردم به فلانها!
خوب که خوردم..بعد هدایت شدم…
ولی با خداوند که باشی..دیگه بقول استادمون جای پات جای سفتیه..!دیروز یه آیه در سوره بقره خوندم.در مورد پاداش به افراد..که بتونم تو سختیها و توی تنگدستیها به احساس خوب برسن.بتونم کنترل ذهن کنن.که این جزو همون افرادی که پاداش میبینن.
خیلی روزها بود سختی کشیدم.ولی لطف خداوند شامل حالم شد…
و از گوشت و استخوانم از قولهای فلان ها !درک کردم جز شرک چیز دیگری نبوده.بهمین خاطر چک هاشونو خوردم..چرا چون..من بهشون اعتماد داشتم.اعتمادی که بر پایه زجر بود..برام!
….
و الان این سوال رو بیشتر بخودم میکنم..
که خداوندی که اینهمه نعمت و خوشبختی و سلامتی و هر چی که بخای رو بهت داده…
چقدر بهش اعتماد داری!؟
چقدر به پلنسازیش برای رسیدن به تحربه خاسته هاتو داری؟
خیلی حرفها!..درسته!….چقدر تونستیم سرسپردگی مطلق رو نسبت بخداوند داشته باشیم.که این شناخت خودش نیاز بکار کردن داره…
بقول دوست عزیزمون.سپاسگزاری باعث میشه..
که تول تضادهات..تو دل هر اتفاقی بتونی احساس خوب رو داشته باشه…
این همونه!
که ما یه عمر دور بودیم از خودمون..
بخاطر همینه استاد مدام داره توی توحید عملی این موضوع رو بارها بخودش و به ما دانشجواش…تکرار تکرار میکنه..که وقتی
که وقتی در مسیر خداوند هستی..در مسیر راست هستی..دیگه نگرانی نداری روی دوشش نشستی و اون خودش تو رو بهر جایی که برات خوبه،میبردت…
تو در مسیر راست..در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار میده..
میدونه این خاسته کی چه موقع بسمتت بیاد..موقعه ایی میاد که برات خوبه.برات باورپذیرتره..و تووووو آمادگی کامل در برابر این خاسته داری..و اون خاسته باعث رشد و پیشرفتت میشه!
ولی اگه در مسیر نادرست.که بسیار خودم مزشو چشیدم.و برام اهرم رنج شده…جاهایی که فکر میکردم خودمممم که دارم کارهامو انجام میدن..سر پوز اومدم پایین..و اونکار که فکر میکردم درسته باعث نابودیمم شده..اصلا برام که خوب نبوده هیچی..برام زجر اورتر…تررررر شده..
میدونم هنوز خیلی خیلی جای کار دارم! ولی همینکه حالم خوبه.و دارم درونمو میشکافم که بدونم چرا من این باور رو دارم ..برام خیلی خیلی ارزش داره..
خیلی خوشحالم که در مسیر هدایت الله قرار گرفتم!.و این فایل نشانها برام واضح کرد…
مثل زندگی استاد عزیزمون.که مداام هدایت میشه و به هدایتهاش گوش فرا میده و قدم برمیداره..
منم میخام جای پامو جایی بزارم که استادم مدام داره در مورد هدایتهاش صحبت میکنه..
و تمام موفقعیتهاشو پایه این موضوعات توحیدی میدونه…رو بیشتر در زندگی روزانه ام بکار ببندم..
و بدونم من هدایت میشم دیگه نگران نباشم میخاد چطوری انجام بشه….
…….
…….
…….
موضوع دیگر بجز هدایت که مهم ترین بخش زندگی ماست که باید سر سپردگی مطلق رو داشته باشیم…..
موضوع این فایل
.که چقدر این مردم ساده زیست و آسان گیر و خوشحالن..
سفر به دور امریکا برای من یه موضوع زیباست..موضوعی که به من این قدرت رو میده تا منم این تحربه ها رو داشته باشم…
تجربه هایی که منو بیشتر با درونم متصلتر میکنه.تجربه هایی که از پیشرفت من بوجود میاد…تجربهایی که خودمو بشناسم و با خودم در صلح باشم.و آسان گیر باشم با خودم…
و این تجربها همه چیز میشه…
سفر به دور امریکا..سفر.در کل..یعنی حس رهایی و آزاد بودن.و آرامش داشتن در هر لحظه..
….
در نهایت…
سپاسگزار این خداوند و این روزش میباشم..که مرا هدایت نمود ..تا بیشتر در اینراه ثابت قدم بمانم..
استادی که اون ویلای شمالمو زیباترین منطقه میدونست.و مدام سپاسگزار خداوند بود بخاطر این نعمتش..توی جابجای زندگیش که من یه تکه خیلی کوچکی ازش میدونم…
و بقول همین هیچ تفاوتی بین اون موقع استاد تا به الان وجود ندارد..ولی اونچیزی که خیلی بولده…همینه که آرام آرام با تکامل و بهبود روزانه روی خودشون و داشتن احساس خوب الان به بهترین منطقه دنیا در کمال ارامش میباشد…
موضوع اینه..که استاد عزیزمون هر لحظه سپاسگزار داشته هایش میباشد..که خدادند میگه لازیدنکم ..یعنی شما را می افزاییم.هر چقدر سپاسگزارتر طبق قانون بیشتر بشما میدییم..یعنی بیشتر مورد هدایت پروردگارتون قرار میگیرین..که در اون نعمتها بیشتر بیشتر هدایت بیشتر..
سپاسگزاری..یعنی هدایت بیشتر برای تجربه بیشتر.هر چی این روند ادامه پیدا کنه.یعنی باورات قدرتمتد کننده شده.یعنی توحیبدت بیشتر شده دیگه هیچ چیزی از بیرون نمیتونه تو رو تحت کنترل خودش قرار بگیره الله اکبر الله اکبر.
هدایت سپاسگزاری.توحید باور.همه اینها مثل مدار منظومه شمسی قرار گرفتن…
الله اکبر…
باور قدرتمند کننده.هدایت ..سپاسگزاری ..توحید و دل سپردن بخداوند..و همین سبک، پشت سر هم میشه….به آزادی و رهایی و احساس خوب داشتن.و سر سپردگی مطلق در برابر خداوند بودن..
و تنهای تنها تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم..
خدایا ما را براه راست راه کسانیکه نعمت همه چیز بخشیده ایی…
که میشه همون مدار.
مداری که تو وقتی داخلش قرار میگیری،مثل استاد هدایت و سرسپردگی در برابر امر خداوند داری..دیگه نگرانی وجود نداره..
نگرانی یعنی نداشتن اعتماد بخداوند که خودم باید بارها اینو بخودم گوشزد کنم!
خدایا سپاسگزار توام ‘که در مدار هدایتت قرار گرفته ام!مداری که لازیدنکم را به ما می آموزد..که من اینراه رو مدار به مدار پیش ببرم. و تجربه انسان بودنمو در این دنیای مادی بچشم!
با قلبی پر از ارامش و مطمئن…هم پای آخرتت و پاداشهای بزرگت قرار بگیرم!
الهی آمین یا رب العالمین!
به نام خدای خوبم که همیشه کنارمه و هدایتم میکنه به مسیر زیباییها و فراوانیها سلام به استاد عزیزم
من عاشق این سریال هستم اینقدر زیبایی و فراوانی و آرامش و ثروت و خوبی و قشنگی میبینم که لذت میبرم و همش شما دو بزرگوار و آدمهای اون کشور رو تحسین میکنم از هر ثانیه شون استفاده میکنن اونم به خوبی و انگار که دیگه فردایی نیست و بهشون فقط امروز رو مهلت دادن و سعی براین دارن که به بهترین نحو استفاده ببرن زیر انداز میارن خودشون صندلی میارن
چون برای خودشون ارزش قائل میشن نمیگن ولش کن یه ساعت میریم و برمیگردیم نمیخواد وسیله ای برداریم اونا احترام به خودشون میذارن اینه اصله زندگی کردن از لحظه لحظه اش به خوبی استفاده کنی
نگران آینده نباشی گذشته رو با خودت حمل نکنی فقط در این زمان حال باشی اینکه که احساس خوب بهت میده وقتی هم آرام باشی و احساس خوب داشته باشی خداوند تمام کارهاتو قشنگ درست میکنه چون با ایمان قدم برمیداری و میسپاریش به خودش
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
دیروز که جمعه بود رفتیم بیرون شهر یه جای باصفا و زیبا و سرسبز و آبشار داشت خیلی خوش گذشت همونطور که رفتم پیاده روی دیدم یه قسمت رو بساطی گذاشتن و با خودم گفتم اینا همه ثروته هر کسی یه جوری داره از وقتهاش استفاده میبره یکی داره پول در میاره یکی والیبال بازی میکرد یکی هنس فری گذاشته بود به گوشش یه تعدادی میرقصیدن بعضی ها جوجه میزدن خلاصه هرکی سرش تو کار خودش بود واقعا هیچکس به کسی کاری نداشت همه با خودشون در صلح بودن و همونجا خدا رو شکر کردم که به من این آگاهی رو داده که الان درست قدم بردارم و نگرش زیبا داشته باشم از این جمعیت خوب و بندگان خوب خداوند
خدایا هر لحظه کمکم کن که یادم باشه هر چه دارم رو تو به من دادی
من در برابر بزرگی و قدرت و علم و آگاهی تو تسلیمم
خدایا شکرت سپاسگزارتم
بنام خدای هدایتگرم به سمت زیبایها و نعمتهای فراوانش به ساده ترین و بدیهی ترین شکل ممکن
سلام به هم خانواده ها ی عزیزم
اساتید توحیدی
خداروشکر میکنم برا وجود همه شماها
و آگاهی های نابی ک هر روز برام مرور میشه
از کانون توجهم به نکات مثبت با اومدن به سایت،
صبح قشنگمو ایجور شروع میکنم
من عاشق این کشورم
خدااااای من
چقد همچی رنگاورنگه
بنزرم همه اینا از فرهنگ شکرگزاری این مردم قشنگ نشات میگیره
وقتی همچی رو ساده میگیرن
از هر چ دارن نهایت لذتشو میبرن
ایقد در صلحن ک نیار ندارن کسی اونا رو خوشحال کنه
راحت میپوشن ،اونم چه رنگای مث نژاد های متفاوت ک بدون هیچ تعصب کنار هم به جشن سرخپوستا میرن
اینجا اون باور ک از رسانه ها بهمون خورانده شد ک
واای ک چقد میکشن چقد بهشون ظلم میکنن
همینجا با همین ده دقیقه میشه شکندش
چقد رقص شون زیباس
چقد آدما هر جور دوسدارن نشستن
و چقد شما هماهنگ هستید با جریان هدایت الهی
اونقد توکل دارید ک خودتونو میسپارید
من چقد دوسدارم فایل های ک با صدای دلنشین خانم شایسته است
صداشون، صدای هدایته
انگار کنارم نشسته و با هم میبینیم و برام توضیح میده چجور نگاهی داشته باشم
قانون ها در وجودتون جوری نهادینه شده ک یه روند عادی در روزمرگی تونه
وقتایی شده من خودمو تو موقعیت شما جا میزارم ولی میبینم نه قدم بعدم مث شما نیس
شما و استاد هدایت جزئ از خودتونه
خیلی سپاسگزارم ازتون برا این همه تلاشی ک برای ما انجام میدید
به ساده ترین و اثربخش ترین شکل ممکن آموزش میدید
خداروشکر میکنم هزاران بار
عاشقتم خدای قشنگم
من لایق بهترین و زیباترین نعمتهاتم
فقد برای اینکه بنده ی تو هستم
عاشق خودم
و عاشق همگی
با سلام خدمت همه دوستان خوبم و استاد و خانم شایسته گرامی:
رفتن به رستورانی که قبلا به صورت هدایتی بهش راهنمایی شدید و حالا در مسیر رستوران ،هدایت شدن به مراسم مسابقه رقص.
چه چقدر خوبه که مردم در پارکها دور هم جمع میشن و حتی برای خودشون صندلی یا زیرانداز میارن و از جشن یا حالا اون مراسم لذت میبرن،در کنارش مغاز هایی که صنایع دستی زیبا رو به فروش میرسوند،از هرفرصتی برای ثروت سازی استفاده میکنن.
خدایا شکرت
نزدیک به یکسال و نیمه که ایران نیستم،
جایی که هستم خیلی خیلی خوش آب و هوا و سرسبزه، جوری که همش فکر میکنم ازینجا قشنگ تر تو دنیا نیست
به هزار و صد و چهل راه رفتم تا بتونم اقامت و اجازه کار رسمی بگیرم، نشد که نشد، هر راهی که میتونستم و هر کاری که بگی کردم اما نشد که نشد… و من میدونم که دیر یا زود، به احتمال نودونُه درصد باید ازین کشور هم برم
تمام نشانه ها داره به من میگه باید برم آمریکا
درمورد اکثر کشورها و موقعیتها هم تحقق و مطالعه کردم،
اما گویا برای من و برای شرایطی که من دارم و اونچه که دنبالش هستم، فقط آمریکا مناسبه
فکر کردن به جابجایی دوباره خیلی برام سخته و هی تصمیم گیری درموردش رو عقب میندازم
ولی بالاخره چی؟
امروز از وقتی بیدار شدم همش داشتم میگفتم خدایا! خب من برم امریکا که دیگه اینهمه سرسبزی و جنگل و این طبیعت قشنگ رو از دست میدم که!
من نمیخوام برم وسط یه عالم بُرج مثل عکس و فیلمایی که از نیویورک دیدم! خوشم نمیاد
یا دلم نمیخواد برم وسط یه عالم کاکتوس و بیابون خشک مثل اون صحنه هایی که توی فیلمای گانگستری از امریکا دیدم
.
خلاصه که اومدم بعد از مدتها سری به سایت بزنم و قسمت نشانه امروزو که کلیک کردم این ویدئو قشنگ اومد…
نه! انگاری آمریکا هم مناطق سرسبز داره!
و احتمالاً خیلی خیلی بیشتر از اونچیزی که فکرشو بکنم داره
من باید دوباره شروع کنم به انجام تمرینهایی که باعث دیدن و جذب فراوانیهای بیشتر میشه.
و من باید یادم بمونه
هرموقع خدا مجبورم کرده که جابجا بشم
همیشه و همیشه بدون استثناء
جای جدید بهتر از قبلیه بوده
و من هرموقع اومدم یه جای جدید
تازه یکی یکی یادم افتادم که عه! اینجا فلان چیز و فلان چیز هم داره که درخواستش رو کرده بودم از خدا!
یعنی خدا بعد یه مدت بهت میگه درخواستهایی که داده بودی آماده ست ها! حرکت کن به سمتش
ولی من فقط زحمت اسبابکشی و جابجایی و مهاجرت رو میبینم
و نباید یادم بره
اون زمان که من و خانوادم در یک منطقه نسبتاً کویری زندگی میکردیم در ایران از عشقی که به درخت بید مجنون داشتیم چهارتا توی حیاطمون داشتیم و یادمه که چون آب زیادی لازم دارن، باید از حدود ساعت چهار عصر تا یازده و دوازده شب شلنگ آب رو پاشون میذاشتیم تا زنده بمونن، یک روز هم اگه کمتر آب میرسید بهشون زرد میشدن و میخشکیدن
.
روزی که مجبور شدیم ازونجا به کرج هجرت کنیم، تنها غصه من این بود که دیگه اونا رو نمیبینم و میگفتم از کجا معلوم دوباره بتونم درخت بید مجنون ببینم از نزدیک
از آب و هوا و پوشش گیاهی کرج هم بیخبر بودم
کرج رو هم ندیده بودم جز یک بار که اونم شب بود و با قطار رفته بودم برای کاری و زود برگشته بودم اصلا توی شهر و جاده هاش رو هم ندیده بودم
و حتی برای خونه گیرآوردن هم کسی برامون درست کرد و فقط گفت شما اسباب بیارین پس خبر نداشتم خدا چه سورپرایزی برام در نظر گرفته
روزی که اسبابها رو میبردیم
با کمال تعجب دیدم توی جاده ها و توی شهر پر از بید مجنونه! سرپا و سرسبز! بدون اینکه کسی با شلنگ آب بریزه پاشون
بعدا حتی متوجه شدم خیلیهاشون هم اینطوری ان که مراقبتی ازشون نمیشه زیاد و چون هوای کرج نسبتاً رطوبت کافی داره اونا از ریشه و از هوا به اندازه کافی آب دریافت میکنن… و گیاهای فراوان کرج و حتی تهران محسوب میشن
درست مثل قصه شازده کوچولو
که فکر میکرد گل خودش توی دنیا تکه
و وقتی رفت به زمین
چندین گلستون دید پر از گل رز!
یادتونه؟
.
به گمونم منم ترسم غلطه
باید برای امریکا زودتر تصمیمم رو بگیرم و اقدامات لازم رو بکنم
و ایمان داشته باشم هرجا که میرم، یکی از یکی قشنگ تر و بهتر خواهد بود
و حتما قشنگیا و نعمتهای فراون تری منتظرمه
در مکان و زمان درست
.
مگه نه؟