سفر به دور آمریکا | قسمت 99 - صفحه 3

236 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا براتی گفته:
    مدت عضویت: 2571 روز

    به نام خداوند هدایتگر و مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم جون مهربون،ومایک نازنین.

    وسلامی گرم هم به همه ی دوستان خوبم ،

    سفرنامه۹۹،وچقدر زیبایی،

    زیبایی از قانون تکامل ،که مایک نازنین،خیلی زیبا وپرانرژی در قالب شعرش بیان کرد،

    تکاملی که در همه چیز صدق میکند،چه در کیفیت این سایت که با کمک مدیر فنی و خانم فرهادی و خانم شایسته،روزبه روز بهتر وبه روزتر میشه،با امکانات بیشتر و راحت تر،

    وچه در درک ما از قوانین،که با یک سال قبلمون چقدر رشد کردیم و چقدر عمیق تر به دنیامون نگاه میکنیم و خودمون و بیشتر مسئول شرایطمون میدونیم،وچقدر نتیجه گرفتیم؟

    تکامل در آفرینش جهان،در رشد بذری که میکاری وبا مراقبت،رشد میکنه و به درخت میوه ای تبدیل میشه،

    حتی تکامل نازل شدن قرآن،بر پیامبر که از آیه های کوچیک شروع شده و به آیه های بزرگتر تکامل داشته،وحتی رشد یک بچه تا بزرگ شدنش،ودر همه چیز…..

    وزیباییه،دیگه ی این سفرنامه،قانون رهایی و عدم وابستگی اعضای خانواده ی شما،که هرکدوم بدونه وابستگی،راحت دارین روی کاره خودتون تمرکز میکنید،و لذت میبرید،و عاشق هم دیگه هم هستید،به معنای واقعی،

    خدارو بینهایت شکر برای این همه زیبایی،

    فیلمهای کودکیه مایک خیلی جالب بود،صمیمیت پدرو پسر،بازیهاشون و خنده هاشون،لذت بخش بود،

    ودریای زیبا بااون غروب محشرش،و عکس حرفه ای استاد از مایک و شنای موج سوارها روی آب،تحسین کردنی بود،وبازیه حباب های بزرگ که مایک میپرید و میترکوندشون،عکس گرفتن مایک با مجسمه ی،انیشتین و اون شیرین بازیهای کودکانه اش،ولب خونیه استاد با آهنگ، همه وهمه،پراز انرژی و عطر خدا بود.

    و در انتها،انار دون کردن مریم جون،کدبانوی باسلیقه،که چقدر زیبا و راحت پوست انار و از دونه هاش جدا کرد،نوش جونتون،دانه های یاقوت،

    سپاسگذارم برای تهیه و تدوین این فایل ها،

    شاد و سعادتمند باشید‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    محمدرضا تردست گفته:
    مدت عضویت: 2339 روز

    in thename of the beautiful allah

    سلام به تمام خواهر ها و برادرهای عزیزم

    واقعا سپاس گزارم از خانم شایسته که با پشن و عشق میان وخ می زارن و این فایل های فوق العاده عالی رو تهیه می کنن و تازه بعدش می شینن ادیت می کنن و اصلا خوده این کارا یه پرسه ی جداگانه هس،پس خیلی ممنون از شما و ان شاءالله یه فضایی بشه که همه مون با هم جمع بشیم و جشن بگیریم شاد باشیم ،بخونیم ،برقصیم،و اصلا یه جشنی بگیریم و از خداوند سپاس گزار باشیم به خاطر این همه نعمت هایی که به ما داده (خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی)

    این فایل خیلی آگاهی برام داشت و تا آنجایی که بتونم به اونا توجه می کنم (امیدوارم که آگاهی هایی برای من و شما داشته باشه)

    اولین آگاهی که هی داره برام تکرار میشه اینه که از مسیر لذت ببریم و از هر لحظه ی زندگی مون بتونیم نهایت استفاده رو ببریم و اصلا هیچ وقت وهیچ وقت نگران آینده نباشیم و از الان لذت ببریم و خدا داند که چه اتفاقات فوق العاده ای رو آینده تجربه کنیم.چجوری؟

    با تمرکز کردن بر وری نکات مثبت اون لحظه ،با دیدن نعمتهایی که دور و اطرافمونه،با رزسیدن به احساس بهتر ،با دیدن منظره های طبیعت که دورواطرافمونه،با گذاشتن یه آهنگ و خوندن اون و لذت بردن چون با این کارا داریم کم کم به مدار خواسته مون نزدیک تر می شیم و زمانی به خواسته مون می رسیم که وارد مدار خواسته مون شدیم و اقا ایها الناس به خدا به قرآن(دارم برای خودم می گم)ما زمانی به خواسته مون می رسیم که از مسیر لذت می بریم و براتون از اولین تجربه پروازم بگم براتون و اشاره کنم که چجوری قانون جواب داد(و اصلا همین الان که می بینید داره این گفته ها نوشته می شه به خاطر این هستش که اینتدنت خ.نمون قطع بود ولی وقتی من رفتم و تمرکز کردم بر روی فایل های دیگر استاد یه دفعه اینترنت وصل شد و خدا رو صد هزار مرتبه شکر که می تونم بنویسم آنچه را که بهمون گفته می شود):::::

    قضیه بر می گرده به مرداد 98 من اون روزا خیلی تمرکز می کردم بر روی نکات مثبت و دفتر سپاس گزاری داشتم که روزی سه مرتبه می بایست 10 تا از نعت هایی که خداوند بهم رو داده بود شکرگزاری می کردم و من این کار ور هر روز انجام می دادم و با نوشتن نعمت هایی که خداوند بهم داده بود کم کم توی این مسیر قوی تر شدم و خیلی برام راحتتر شده بود که به قانون عمل کنم و ب هاحساس خوب برسم ؛همون روزا هم مسابقه حفظ قرآن شروع شده بود و من اتونستم مقام اول رو توی استان کسب کنم و به مرحله ی کشوری راه پیدا کنم ،حالا مسابقه کشوری کجا برگزار می شد ؟مشهد حالا با چی می بایس بریم ؟با هواپیما و تازه شم اون رکت هواپیما هم شرکت هواپیمایی ماهان بود ؛اصلا خداوند همه چیز رو برام فراهم کرد با بهترین شرایط و ما رفتیم مشهد و اون جا من خیلی نگران نتیجه بودم از اینکه حالا من چه کار می کنم قراره چطور بشه من اول می شم نمی شم خلاصه خیلی نگران بودم و اتفاقی که افتاد این بود من قبول نشدم و تازه شم اصلا از من سوالاتی رو پرسید که با لحن فوق العاده عالی اونا رو تمرین کرده بودم و چون خیلی نگران بودم نتونستم توی این مسیر موفق بشم ولی بعد از اون مسابقه ما رو بردند سالن شنا و جاتون خالی اصلا خیلی حال داد و منم توی اونجا خیل رشد کردم و از سرسره می ترسیدم ولی دل رو به دریا زدم و کلا اون سفر خیلی فوق العاده بود چون همه زمان اون سفر برای من جدید بود .خدایا شکرت

    دومین آگاهی که برام داشت این بود که آقا ما باید توانایی هامونو زیاد تر کنیم حتی در مسائل خیلی به ظاهر ساده اما بسیار مهم ؛همون طور که دیدید استاد عباس منش رف فرانسیکو و مایک و خانم شایسته ی عزیز بهش پیوستن و اون کارایی که می بایس انجام بدن (مثل گرفتن اوبر ،کارایی که توی هواپیما ماس انجام بدن و…) رو خیلی عالی انجام دادند واز همین کار های به ظاهر ساده است که ما اعتماد به نفسمون زیاد تر می شهودست بهکارای خیلی بزرگتر می زنیم

    سومین آگاهی این بود ،چقدر کارها هر روز می تونه بهتر و ساده تر انجام بهشه دیدید که خانم شایسته عزیز بدون هیچ دنگوفنگی انارو پاک کرد و هر روز داره این برام تکرا میشه،همه چیز به آسونی پیش میره اگه بتونیم نشونه هاشو توی زندگی مون ببینیم .مگه درخت برای رشدش سختی می کشه مگه ما برای نفس کشیدن سختی می کشیم،مگه ما برای غذاخوردن سختی می کشیم و وقتی نگاه می کنیم به بچه ها و گذشته ی خودمون ما خیلی دوست داشتیم توی هر زمینه ای پیشرفت کنیم مثل همین غذا خوردن، بچه ها رو ببینید از اون موقعی که می تونه قاشق به دستش بگیره و بتونه بشینه شما عمرا بتونین که قاشق رو از بچه ی کوچک بگیرین چون ایمان داره که میتونه مثل آدم بزرگا غذا بخوره ،یا اصلا دیدید بچه ها چجوری راه می رن اصلا با یه اعتماد به نفسی راه می رن که حتی از خدا هم قدرتمند ترن اصلا به بچه بگی نمیشه نمی تونی براش معنی نداره و با همون سن کمشون خیلی عالی به قانون (نا آگاهانه)عمل می کنن و به نتایج زیبا می رسن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    Z گفته:
    مدت عضویت: 2703 روز

    به نام یکتا کیمیاگر هستی

    سلام سلام هزار و سیصدتا سلاااام به مریم جانم استاد عزیزم و تک تک همسفرای قشنگ تر از گلم.

    خدایااااااااا شکرت

    مریم جااان میدونین دیروز اومدیم سفررررر، الان در سفر هستم.

    این سفر خیلی هدایتی برام ردیف شد.

    میدونین دقیقا موقعی بود که خیلی با عشق و علاقه قدم های آخر برای رسیدن به یکی از خواسته هامو بر میداشتم.

    بعد این ذهن منطقی بهم گفت خب تو داری به خواستت میرسی و این سفر تورو یکم عقب تر میندازه.

    ولییییییییی نشانه های خدا یکی پس از دیگری بهم گفت که برو مسافرت، برو لذت ببر.

    احساس میکنم این یکی از پاداش های خداجونم بود که این مسیر بالذت پیش میرفتم و خدا هم به لذت ها اضافه کرد.

    من از همین سفرنامه آرام بودن و دل سپردن به هدایت الهی رو یاد گرفتم.

    نذاشتم این ذهن منطقی اوضاع رو تو دستش بگیره.

    من عمل کردم به دانسته هام.

    کوله بارم هم انقدررررررر سبک هست، هم ذهنی هم فیزیکی.

    احساسم میگه وقتی به خواستم هم رسیدم خیلی خوشحال تر خواهم بود چون هر مسیری که از لذت بردن بگذره نهایتا به لذت بیشتر ختم میشه.

    از همین اول سفر خدا بهم تکامل و باز عجله نکردن رو یاد داد که آروم باشم.

    نزدیک سال نو میلادی هست؛ امسال اولین سالیه که در این مدت من مسافرتم به یاد عید خودمون افتادم که چند روز قبل مدرسه رو تعطیل میکردیم و میرفتیم مسافرت.

    الان مطمئنم خودم رو در کنارتون احساس میکنم؛ چون توی دلم دیروز میگفتم من الان دارم میرم مسافرت چه خوبه که مریم جان یه یه نشانه ای از کریسمس بزاره، و خدااااای من اون درخت کریسمس نفسم رو تو سینه حبس کرد.

    ای جانم شما هم دارین میرین مسافرت؛ درواقع باهم داریم میریم مسااااافرت، با همه همسفرااااام.

    شهر الماسی تون، درخشنده و پراز نور میخوایم ازش خداحافظی کنیم و بریم کلیفرنیاااااا.

    مریم جان خانم فرهادی و مدیرفنی عزیز از همینجاااااا ازتون سپاسگزاری میکنم.

    سایت فوق العاده شده؛ عالییییییییییه، مثل خونه خود آدم میدونه.

    حس خوب، عشق توی این سایت موج میزنه.

    همه چیز در دسترسته و به راحتی بهش میرسی.

    خداقوووووووت به همگی تون.

    امروز از یه ایستگاه راه آهن که تازه در این شهر ساخته شده بود رد میشدیم و رفتیم یه نگاهی بهش بندازیم، نماد فراوانی ساخت جدید و زیبا رو ببینیم.

    و واقعااااااااا عالی بود.

    این مسافرای فرودگاه این فراوانی دیدم یاد امروز افتادم.

    مایک واقعا مثل یه مرد شده، یه مرد قووووووووی و بزرگ.

    سفرتووووووووون پراز زیبااایی باشه عشق جان.

    هرجا میرید فقط با آدم های فوق العاده برخورد میکنید، همش بخاطر باورهای خودتونه.

    هواپیماهای خوشگل و ناز چقدررر قدرتمند آماده هستن مارو ببرن رو ابرااااا.

    راستییییییییی اصلا انقدر احساساتی شدم وقتی رپ مایک شنیدم و بیشترررررر وقتی ارتباطش رو با استاد دیدم، معنای واقعی پدر پسری رو توی دنیا با چشمای خودم در این خانواده دیدم.

    معنای واقعی عشق الهی عشقی با آزادی که استاد در سفر هست مریم جان در Tampa و میگه داشتم به کار موردعلاقم و کار کردن روی سایت میرسیدم رو با چشمام میبنم

    آره همچین عشق الهی هست وجود داره میشه بهش رسید میشه توی این عشق زندگی کرد.

    من یه قطره ام تو دریا که میخواد به اقیانوس برسه.

    مثل من که دوست دارم تکاملم رو طی کنم به اقیانوس برسم.

    وااااااای خدای من اینارو مایک 9 ساله نوشته و میخونه؛ تکااااااااامل.

    خدایا ما با تغییرکردنمون چقدر روی دنیای اطرافمون تاثیر میذاریم

    چه بچه هایی میتونیم تربیت کنیم.خدایاااااااااااا شکرررررررت.

    من و عشقمو و کنگره اشک تو چشمام جمعععععع کرد.

    خدایاااااااا چه عشقی چه عشقی

    من خدارو میبینم و دیگر هیچ.

    احساس میکنم منم دارم تکاملم رو در دیدن سفرنامه طی میکنم که با دیدن این عشق پدر پسری انقدر احساساتی میشم.

    انگار دارم توی اون جنس فرکانس و مدار زندگی میکنم که انقدر خوب حسش میکنم.

    اون دریااااا و اون 4چرخی که مایک میروند عالییییی بود.

    انگار خودمم اونجا بودم.

    رسیدیمو رسیدیم؛ چه خوب شد که رسیدیم.

    این پل من عاشقشم.

    خدای من با دیدن این غروب خورشید مستِ مست شدم.

    میدونی چرا مریم جان؟

    چون دقیقا دیروز وقتی توی راه بودیم غروب خورشید رو کاملاااااا با یه احساس و فرکانس دیگه ای تجربه کردم؛

    دقیقا رنگای آبی و بنفش و زرد و قرمز و نارنجی؛ مخصوصا بنفشش رو خیلی از نزدیک احساس کردم لحظه ای که خورشید کوچولو کوچولو به فرمانِ فرمانرواش عمل میکرد.

    خیلی لذت بخش بود.

    ماشین هارو میدیدم که چقدر با سرعت زیاد میرفتن، گفتم خدایا شکرت که ما چقدر با آرامش میریم و داریم از غروب خورشید لذت میبریم،

    چه خوب داریم به دانسته هامون عمل میکنیم.

    چقدر من عاشق سفرنامم.

    چه عکس های خفنی گرفتین استاد. خیلیییییییی عالیه.

    وای خدای من اناااااااااااار.

    یادمه میخواستم واسه شب یلدا یه بار دیگه برم اناری که قبلا دریت کرده بودین رو ببینم.

    و توی این قسمت دیدم

    چقدر خدا حواسش به همه چی هست عاشقشم.

    انار نوش جانتون. خیلییییی خوشمزه و خفن بود.

    خدایا شکرت عاشقانه میپرستمت خداجون.

    عاشقتون هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      محمدرضا احمدی گفته:
      مدت عضویت: 3117 روز

      به نام خدای مهربون

      سلام عزیز دلم، سلام عشق دلم.

      سلام آبجی زهرای جذذذذذااااب و قشنگم، عاشقتم من.

      همیشه ایام به کامت باشه عزیـــــــزم تا ابد تا ابد

      وقتی داشتم موس رو اسکرول میکردم به بالا قشنگ خدای مهربون گفت که این کامنت زهراستاا، عاشقتم مــــــــــــــن.

      حست خیلی حس خاصیه عزیزم، قشنگ من.

      خوش بگذره بهت فقـــــــــط لذت ببری و کیف کنی و حال کنی، بخــــــدا خیـــــــلی خوشحال شدم وقتی شنیدم رفتید مسافرت، خیلی خیلی زیاد.

      این کله قنداییه که تو دلم داره آب میشه.

      چقـــــــدر قشنگ نوشتی عزیزم…

      خدای مهربون قلب مهربونت، مثل همیــــــشه بی نظیر گفت و شما هم مثل همیــــشه فوق العاده تایپ کردی و این احساس بی نظیرت رو با ما هم به اشتراک گذاشتی، آبجی خوشــــــگل من عزیز دلم…

      خیلی خیلی خوشحالم برات بی نهایت ذوق کردم تو وجودم که رفتی مسافرت خدا شاهده…

      تکاملت رو خوب طی کردی عزیزم، خوب دلت رفته با سفرنامه که الان داری تجربش میکنی.

      ایشالا این سفر بهترین سفر عمرت تا به الان باشه و سفرهای بعدی هم بارها و به مراتب از این سفر بهتر و عمیق تر و پربارتر باشه برای شما عزیز دلم عشق دل من، از لحاظ درک قوانین ساده و شیرین و خنک خدای مهربون، همون تنها فرمانروا و مالک و قدرت مهربون جهانها و آسمان ها و زمین.

      حس کامنتات مثل این عروسکهای خرسی سفید تپلی مپلی مخملی خیلی نرم هست که آدم فقط دلش میخواد بغلشون کنه و فشارشون بده یه بوی خیلی خیلی لطیف و خوبی هم میدن… حس کامنتات برای من اونطوریه، به همون لطافت و نرمی و دوست داشتنی که آدم هیچ وقت از بغل کردن و فشار دادنشون خسته نمیشه…:) :) :) :) :)

      بخـــــــدا خــــــیــــــــــــــلی دوستت دارم آبجی زهرا عزیز دلم، قشنگ من، جذذذاب من.

      عاشقانه و باتمام وجودم برات بهــــــــترین ها رو میخوام برات بی نهایت ثروت و نعمت روز افزون خدای مهربون رو میخوام هم تو این سفرت عزیز دلم، هم تاابد.

      در پناه بی نهایت الله مهربون باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        Z گفته:
        مدت عضویت: 2703 روز

        سلام محمدرضای عزیز و مهربانم

        راستی از سفر برگشتم، بسیار هم کیف داد.

        چقدر لذت ها بردم از ابراز عشق و محبت خدایی ات

        کلماتی که از جنس خودِ خدا هستن

        نورانی هستن

        سرشار از عشق و لطافت اند

        احساس دیدن یک رنگین کمونِ زیبا بعد یه بارون خوشگل رو میدن

        حس قدم زدن کنار یه ساحل با شن های نرمِ نرم رو میدن

        بی نهایت آرامش بخش، بی نهایت زلال

        عزیزدل من، مهربانم، داداش قشنگ و خوبم بی نهایت برابر همین عشق ها به زندگی ات جاری بشه

        عشقی بدون حساب

        عشقی که هیچ وقت نتونی براش مقدار تعیین کنی

        چون عشق در زندگیت هرروز داره بیشتر میشه

        از خداوندی خدا برات عشق بی حساب، روزی بی حساب، سلامتی بی حساب بهت عطا کنه.

        و غرق بشی از خوشبختی، توی خوشبختی شنا کنی و هروقت هم دلت خواست بیای تو کشتی و بشینی و از خوشبختی های زندگیت لذت ببری و نظارشون کنی.

        عاشقتم مهربانم عزیزدل من داداش عزیزم

        پراز مهر خدا باشی

        خدایا شکرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    هاجر الیاسی گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    سلام خانم شایسته عزیز

    فقط خواستم تشکر کنم بابت فایل های سفر نامه، خیلی خوشحالم‌به طور اتفاقی با سایت عباس منش آشنا شدم واقعا روی من و زندگی اثر بسیار مثبت داشته امیدوارم شما خانواده محترم همیشه شاد و سلامت در کنار هم باشید و ما هم با دیدن و ‌شنیدن صدای گرم شما انرژی می گیرم، عزیزم صحبت های شما بسیار واضح، گیرا و تاثیر گذار است از دیدن فایل ها خیلی لذت می برم

    می بوسمتون خانمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    راضیه موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2178 روز

    استاد و خانم شایسته عزیزم سلام♡

    خداوند را سپاسگزارم که شما رو در سر راه من قرار داد.

    نمیدونم چرا با دیدن این قسمت همش بغض میکردم و در همون حال میخندیدم واقعا از خوشحالی شما خوشحالم♡♡♡

    این روزا خیلی دارم سعی میکنم قوانینو درک کنم و انجامشون بدم همون قوانینی که باعث شده الان شما فرسنگ ها با ما فاصله داشته باشید.

    خیلی دارم سعی میکنم که فکرامو کنترل کنم احساس خوبی داشته باشم ولی میدونین دیگه کم اوردم نمیتونم نجوا های ذهنمو کنترل کنم.اره ذهنمو ١٧ سال تنبل بارش اوردم:\

    دوستام و مردم رو که نگاه میکنم باخودم میگم واقعا چرا همه ی اینا دارن برعکس قوانین عمل میکنن!اونا فقد به خاطر مردم زندگی میکنن رفتاراشون کاراشون فقد به خاطر جلب توجه یعنی چی اخه؟،به هر اتفاقی ک تو کشور میوفته واکنش نشون میدن و احساس خودشونو بد میکنن!

    استاد واقعا درست میگین که ادم نمیتونه هیچ کسی رو تغیر بده ادما دوست دارن با همون شرایط پیش برن و…. و من بار ها ب خودم میگم که حقمه که برم اون بالا ها چون من واقعا دارم سعی میکنم خوب قوانین رو اجرا کنم و دوست دارم که پیشرفت کنم،اره میدونم فقد دوست داشتن کارا رو جلو نمیبره! اینکه بخوای باورهای قدیمیتو که سال ها با تو بودن رو سرکوب کنی و بندازیشون دور سخته،این که بخوای برای خودت زندگی کنی و دنبال راضی کردن دیگران نباشی سخته،اینکه…و یه عالمه از این اینکه ها هست که اگه تغیرشون ندیم باید به همین زندگی که عموم مردم باهاش کنار اومدن کنار بیایم!

    دوست عزیزم که این دیدگاه رو میخونی اگه میخوای تغیر کنی باید اراده قوی داشته باشی،باید حاشیه ها رو دور کنی،و باید برای رسیدن به هدف و خواسته ات تلاش ذهنی کنی نه فیزیکی!

    و در اخر امیدوارم با حرفام احساس خوبی رو درت ایجاد کرده باشم.:)’

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2485 روز

    سلام به همگی

    اول از همه واقعیتش یکم برام سخت بود هضم کردن این موضوع که خانم شایسته و مایک خونه موندن و استاد بقیه سفر و به تنهایی رفتن.در واقع خیلی شنیدیم این حرف و ولی شنیدن تا باور کردن فاصله بسیار است.وقتی به چشم میبینیم باور میکنیم.بهتره که از خود این آلارمی که ذهنم داد در واقع از مقاومت و تعجبی که از این موضوع کردم درس بگیرم.این خودش یعنی ممکنه خیلی از شنیده هارو به ظاهر باور و قبول کردم ولی اگر پای عمل بیاد وسط مثل امروز شگفت زده بشم.این یعنی هنوز درسمو درست یاد نگرفتم.به قول استاد تا زمانی که تعجب میکنید از یک اتفاق یعنی باورش نکردین.

    چقدر قابل تحسینه که مادر نباشی و از فرزند شریک عاطفیت اینطوری تمجید کنی. و از اون بالاتر حاضر بشی بدون حضور ایشون با فرزندش یه مدت دونفره زندگی کنی.باید دنبال عوامل این نوع زندگی تو خودمون بگردیم و زنده ش کنیم.

    نگاه من با دیدن سبک زندگی شما به دنیا و شکل زندگی به دنیای اطرافم خیلی تغییر کرده و دونه دونه مقاومت های ذهنیم داره برداشته میشه.چون به چشم دارم میبینم که میشود این مدلی هم زندگی کرد و خوشبخت بود.

    وقتی گذر چند سال و کنار هم میبینیم بزرگ شدن مایک و پختگیش کاملا مشهوده، به قدری که وقتی باباش نیست تمام کارها رو انجام میده و نمیزاره خانم شایسته وارد عمل بشه.چون از استاد یاد گرفته و غیر از این ندیده و ناخواسته افکارش درست چیده شده.

    چه حس خوبی داد خاطره بازی که برامون گذاشتین.عشق ورزی استاد به پسرش حس خوبی داد بهم.کلا حس خوب و تو لحظه لحظه زندگی شما میشه باور کرد.چون چند سال پیش که شما خبر نداشتین فیلم زندگی تون و بزارید تو سایت که فقط از خوشی ها ثبت خاطره کرده باشین،ولی حال خوب تو کل زندگی شما پر رنگه و نماد خوشبختی شما.

    عجب غروب دل انگیزی بود و آسمون بازهم هنرنمایی کرد و زیبایی شو با سخاوت به نمایش گذاشت.

    بی صبرانه منم منتظر لحظه دیدار شما باهم هستم و ادامه ماجرا های جالب از زندگی تون…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    Shirin گفته:
    مدت عضویت: 2254 روز

    به نام خالق یکتا

    سلام کاپیتان بزرگم استاد توانا و خستگی ناپذیر که نشون دادی هیچ چیزی مانع جستجوی شما توی نا شناخته نمیشه سلام مریم خانم شایسته و مایک بینظیر

    واین قصه ادامه داره خدای من تا کجا ما رو می بری استاد چشمام رو بستم نمی خوام باز کنم اصلا چون هر بار اونقدر غافلگیر شدم اونقدر ذوق کردم که اندازه نداره .خدای من شکرت صد هزار بار شکرت

    با نگاه کردن به مایک عزیزم انگار خودم برام تداعی شد دوباره یه پسر کوچلو پر انرژی شیطون که خودش رو آماده کرده برای یه سفر درون واقعا مایک عزیزم تغییر کرده چقدر بزرگ شدی پسر خوب چقدر آقا شدی شما.

    استاد این قسمت یه جوری تکامل رو نشون می داد تکامل ما هم بود شاید توی چشم بر هم زدنی که نه اینطوری بگم بهتره چی ریختی و چی ساختی واژه ای براش پیدا نمی کنم اونقدر وسیعه و در عین حال دل انگیز شیطنت پسر خانواده درون پر از هیجان و شوق رفتن به جاهای ناشناخته من بود .

    زنگ بیداری تمپا زنگ بیداری یه صبح دل انگیز چراغای روشن واقعا عین الماسای ریز و درشت می در خشیدند و نوید یه روز پر از هیجان دیگه رو به تو می دن تبریک می گم مایک عزیزم آفرین به تو ایشالا دانشگاهت رو هم می بینم

    استاد عزیزم ما رو فراموش نکردید ممنونم مریم عزیزم همه او ن تغییرات رو دیدم و چه آروم آهسته حسش کردیم عالی بود ممنونم از اینکه بازم بهمون یادآوری کردید چقدر راه میانبر و مسیر راحت رو برای منه مسافر این مسیر طراحی شد که مبادا سختی برام پیش بیاد دستان خدا بازم واضح بهمون نشون دادن توی شبای که ما راحت توی خواب رویایی هستیم و مبادا اذیت بشیم وصبح با یه شگفتی تازه روبرو میشیم یه تغییر زیبا برای راحت رسیدنه به مقصود به کمال آفرین به شما مریم جان من هم بسیار مشتاق بودم برای پیوستن به استاد برای لمس کردن این همه زیبای از نزدیک چقدر زیبا بود خدایا شکرت از این به بعد هر بار که سوار هواپیما میشم با نگاه شما اون آسمون رو می بینم اون هواپیمایی که سوارش شدم از اون بالا با تگاه شما زمین رو می بینم و چقدر قشنگه ممنونم خدای من همه چیز برام کوچیک دست یافتی تر شده دیگه استاد رویاهام خواسته هام از وقتی فهمیدم خودم دارم میسازمشون بزرگتر و بزرگتر و وسیع شده چون فهمیدم خدای که می تونه یک میلیون تومان رو بهم بده صد میلیون تومان هم می ده این نگاه منه که چقدر خدامو بزرگ می بینم سفره نعمت پروردگار اندازه نگاه من گسترده میشه هزاران بار شکرت

    و یه چیزی که یاد گرفتم دونه کردن انار بود بچه بودم یادمه مادرم همیشه می گفتن یه دونه انار از هزارتا دونه داخلش بهشتی وای که چقدر لذت می بردم از خوردن انارم و مواظب بودم دونه ایش هدر نره ولی امروز خندیدم یاد خودم افتادم حالا یاد گرفتم چطوری دونه کنم انار رو که حتی دونه ای هدر نره ممنونم چقدر قرمز آبدار بودس اون انار خوشگل اینجا شنبه شب شب یلداست و چه فرصت خوبیه دونه کردن انار و مهمون کردن خانواده

    خدایا خدایا چثدر زیباست آسمونت چه رنگای رنگای آسمونت تو هیچ مداد رنگی هنوز پیدا نمیشه اونقدر براقه اونقدر زیباست که ساعتها مخو تماشای اون میشم که شب میرسه خورشید قشنگ پهنای آسمون رو با لبخندش پر می کنه دریای عظیم هیچ وقت دریغ نمی کنه شادی رو از من و یه جاهایی باد به کمکش میاد که لذت من رو صدچندان کنه جهان ابزلری رو بهم نشون می ده در اختیارم می زاره بچه ها بهشت کجاست؟ همین جاست بغل گوشمون خدایا شکرت بارونت دیدینه آسمونت دیدنیه خورشید باد خاک سنگ صخره هات هم تو رو به من یادآوری می کنن زمین و زمان دست به دست هم دادن و این وسط انسانهایی که دستان تو هستن منو رو همراه خودشون میارن و هر روز واضح تر این رو ببینم شکرت پرودگارم شکرت خدای من از شما ممنونم ممنونم بی نهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  8. -
    سیدامیر عقیلی گفته:
    مدت عضویت: 2802 روز

    سلام به هم فرکانسی های عزیز.واقعا درحین تماشای این کلیپ داشتم به این موضوع فکر میکردم که استاد واقعا به معنای واقعی کلمه داره آزاد و بدون هیچ قید و بندی زندگی میکنه یعنی هرکاری که دوست داره و دلش میگه انجام میده مثلا مریم خانم و مایک تمپا هستن خودش جای دیگه درحال سفر هیچیو سخت نمیکنه این آدم و هیچیو سخت نمی گیره همه چیو راحت میگیره و سعی میکنه لذت ببره و جهان هم به راحتی و درعین حال لذت های بیشتر هدایتش میکنه.واقعا آزادی مهمترین نکته تو زندگی استاده باز این قضیرو تو موهای استاد میشه دید هر موقع میخواد کچل میکنه واین میگه که اصلا واسم مهم نیست نظر دیگران اون جور که خودم حال میکنم و لذت میبرم و راحتم رفتار میکنم واین شخصیت عالیهههههه باورتون نمیشه استاد من از اون موقعی که باشما آشنا شدم خیلی متفاوت شدم سخت نمیگیرم ناخودآگاه کارایی میکنم که دوست دارم اصلا نظر دیگران واسم کوچیک ترین اهمیتی نداره و چقدر خوبه زندگی اینجوری. مرسی بابت این ویدیو خیلی نکات قشنگی داشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Ramtin Seisan گفته:
    مدت عضویت: 2946 روز

    این قسمت از سفرنامه فوق‌العاده بود، با تمام وجود لذت بردم

    مریم جان عزیزم چقدر زیبا چراغانی خیابان رو از تراستون توصیف کردین، الماس، واقعا مثل الماس بود، به این فکر کردم که چقدر واضح با نگاهتون و کلامتون ثروت رو به سمت خودتون جذب می‌کنید، شاید به نظر ساده بیاد اما نگاه من این بود که حتی همین که این زیبائی شهر رو به الماس توصیف کردین کار هر کسی‌ نیست، من به شخصه لذت بردم از کلامتون و اون شهر مثل الماس، ۳ ماه هر کدام از شما تنها بوده و فرصت خوبی بوده که روی خودش کار کنه یا کارهای عقب افتاده رو انجام بده این هم برای من نشانه اعتماد به نفس هر کدام از شماست که به راحتی‌ میتونه تنها از بودن با خودش لذت ببره، راحت می‌شه تمام آموزش‌های استاد رو عملا در رفتار شماها دید، حتی خود من که قبلا خیلی‌ وابسته بودم از زمانی‌ که روی خودم کار کردم بدون همسرم تنها به سفر طولانی‌ رفتم و همسرم هم همین کار رو می‌کنه، و بسیار تجربه خوبی‌ واسه هر دوی ما بوده.

    از فایل بچگی‌ مایک می‌شه به راحتی‌ فهمید از این پسر فوق‌العاده چقدر باورهای خوبی داشته و نتیجه هم الان می‌شه دید، خوشحالی در چشمش موج میزد، رابطشون با استاد بینظیر و ستودنیه، به خدا این فایل برای من درس‌ها داشت، با تمام وجود ذوق می‌کردم به من هیجان عجیبی‌ داد جوری که نتونستم نیام و نظرم رو نگم.

    مریم جان ازتون سپاسگزارم که تمام این فایل‌ها به باورهای ما کمک می‌کنه، کل سرگرمی من شده دیدن فایل‌های استاد، به خدا معتادش شدم، امکان نداره امکان نداره یک روز هم نبینم، دیدن فیلم، تماشای تلویزیون، خرید کردن، تلفن‌های بیهوده، وقت گذرانی با آدمهای عادی همه رو فدای این فایل‌ها کردم که زندگیم رو تغییر بدم، تنهام با همسرم حتی یک دوست هم نداریم فعلا ولی‌ حالمون خیلی‌ خوبه، از هر دوی شما دو تا عشق‌ها سپاسگزارم، شما بهترین دوست واسه من هستید، دوستتون دارم، براتون بهترین‌های جهان هستی‌ رو میخوام از خداوند, شما لایق بهتریند.

    Somi

    به امید دیدارتون.

    Somi

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3117 روز

    به نام الله مهربون

    سلام خدمت همه ی عزیزان

    آبجی مریم شما چیکار کردی با این دلم… چه تدوین عمیق و معنا داری بود… چقدر لذت بردم اشک توی چشمام جمع شد بغض کرده بودم وقتی داشتم اون نه سالگی مایک رو که توی ماشین بود تا الان رو که باز هم توی ماشین بود و اون اتفاقات بینش رو دیدم اصلا نمیدونم چی بگم خیلی عجیب بود این عشق بی قید و شرط پدر و پسری…

    این آزاد و رها بودن استاد و شما و مایک…

    منم میخوام منم میخوام از این رابطه ها رو…

    بخـــــــــــدا چقدر خوبه آدم ثروتمند باشه، اصال وقتی عزیز دلت دختر کوچولوت پسر کوچولوت میاد میگه بابا بریم اونجا یا اون رو واسم میخری؟ , بعد اون برق توی چشماش رو میبینی که منتظر شنیدن صدای پاسخ مثبت هست و اینکه منه بابا بگم بله عزیز دلم قربونت برم، برات میخرم یا اینکه بله حتما میریم دیگه چی میخوای… بعد کلی جیغ بزنه و ذوق کنه…

    بخدا خیلی خیلی خوبه وقتی که عشق بچت رو می بینی، وقتی داری اون شور و شوق وصف ناپذیرش رو می بینی وقتی که داره توی زمین بازی بازی میکنه یا داره یه جایی که وسایل بازی هست بازی میکنه یا داره یه چیزی رو خودش با خلاقیت بی نظیرش درست می کنه…

    خیلی خوبه ثروتمند شدن خیلی خیلی عالیه بخدا فقط واسه همین دیدن ذوق بچت ارزش داره.. اون لذتی که بخاطر ذوق بچت تمام وجودت رو پر میکنه، خیلی عالیه ثروتمند شدن…

    اون عشق شما و استاد رو بی نهایت دوست دارم…

    در کمال آزادی عاشق هم هستید، حتی اگه چندین ماه همدیگه رو نبینید، آخ که چقدر حال میده… استاد اونجا دارند کلی کیف میکنند و عشق و حال میکنند در آزادی مالی و زمانی و مکانی و عاطفی… شما هم اینجا در حال انجام کارهایی هستید که عاشقش هستید و در این حال هم عاشق همدیگه هستید… بخــــــدا چقـــــدر عالیه این عشق، من چقدر این عشق رو دوست دارم، چقدر زیاد…

    اون هوای ابری عالی بود… نمیدونید من چقدر عاشق این هوا و این فضام کنار ساحل هوا ابری باشه و باد خنک هم بیاد، بی نهایت عالیه اون موج سوار رو دیدم یاد شعر ج۳ ثروت ۳ افتادم که اون موج سوار خیالش راحت بود و با عشق دل زد به دریای مواج خیلی زیبا بود خیالش از چترش جمع بود بهش اطمینان داشت و کار خودش رو خوب بلد بود…مثل یه کودک چه با ذوق و عشق دل زد به دریا خدایا شکرت… چقدر این آزادی خوبه…

    این تدوین شما بی نهایت عالی بود خیلی، دست گذاشت روی لایه های اعماق قلبم، اصلا وجودم رو ریخت به هم، خیلی عالی بود این عشق خنک بی نهایت و بی قید و شرط..

    بخــــــدا ارزشش رو داره که روی باورامون کار کنیم اینا تازه یه قطره از زندگی استاد و زندگی استاد یه قطره از خوشبختی و عشق و ثروت بی نهایت خدای مهربون هم نیست، هر چقدر داشته باشی بی نهایت بیشتر باز هم هست، خیلی ارزشش رو داره خیلی خیلی زیاد. من که خیلی زیاد انگیزم بیشتر شد.. خدایا شکرت.

    واقعا باریکلا به میکائیل عزیزم… چقدر قشنگ توی اون سن قانون رو عالی درک کرده بود چه اعتماد به نفسی واقعا باریکلا واقعا باریکلا… استاد شما چه حـــــــالی میکنی وقتی که این فایل رو خودتون می بینید وقتی که می بینید عشقتون چی بوده و کوچیک بوده و الان قشنگ بزرگ شده و چهرش داره جا افتاده میشه…چقدر حس قشنگیه ، چقدر حس فوق العاده اییه، یعنی آدم تمام وجودش میشه اشک و سپاسگذاری… منم میخوام تجربش کنم خیلی دلم میخواد خیلی خیلی خیلی زیاد…

    من خودم عاشق دختر هستم، اینکه فرزندم دختر باشه، استاد نمیدونید چقــــــــدر دلم میخواد که دختر داشته باشم، اصلا دیوونه میشم کنده میشم از زمین بخدا خدا شاهده… خیــــــــــلی دختر دوست دارم خیلی خیلی زیاد…

    یه روزی فایلش رو میگیرم و براتون میفرستم که توی بیمارستانم و بهتون میگم استاد دخترم به دنیا اومده و بابا شدم… با اینکه هنوز رابطه ی عاطفی ای ندارم اما همین الان حسش رو دارم و خیلی راحت احساسش میکنم…

    چه رفاقت نابی هست بین شما و میکائیل.. توی ساحل اون صحنه ای که میکائیل دوید و اومد تو بغل شما اصلا من دیوونه شده بودم، فقط داشتم میگفتم چقـدر قشنگه چقـــــــدر قشنگه خدایا شکرت…

    روابط عالی و عاشقانه ی بی قید وشرط چه نعمت بزرگیه خدایا شکرت واقعاً، ازت بی نهایت متشکرم. با اون تیکه ی کنگره خیـــــــلی حال کردم خیلی خیلی زیاد.

    اصلا کل این فایل فقط برای من بود همش برای من بود از اون روابط بگیر تا اون ساحل ابری تا اون انارای فوق حرفه ای آبجی مریم، اون کلاه خوشگل استاد، اون آهنگ خوندن های توی ماشین اون شادی های توی ورزشگاه..

    من سفر تو شب رو خیلی خیلی دوست دارم، مخصوصا اگه پرواز های خارجی باشه، اون فضای فرودگاه توی شب رو خیــــــــلی دوست دارم، خیلی احساس فوق العاده ای بهم میده، مخصوصا اینکه توی آزادی مالی و مکانی و زمانی باشی و هر موقع که دلت خواست بری مسافرت به هر کجای این دنیا مخصوصا موقعی که مثل الان من توی سن جوونی باشی و تنها هم باشی، خیــــــــــــلی حال میده خدائیش، مایک رو که دیدم دلم دوباره هواشو کرد و میشه بخدا…

    اصلاً کلش عالی بود، خیـــــــــلی ممنونم ازتون آبجی مریم…

    واقعاً خدا رو شکر

    در پناه بی نهایت خدای مهربون باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3023 روز

      به نام خدای رحمان و رحیم

      سلام محمدرضا جان داداش خوشگلم

      با خوندن کامنت شما اشکم فوران کرد خدایا صد هزار مرتبه شکر به موهبت ثروتی که بهش اشاره کردین و‌ذوق کودکانه ای مه از داشتن لذت ثروت برای خلق شادی بیان کردین .

      منم خیلی خیلی دختر دوست دارم و میخوام که تو رفاه باشم هم خودم و خانواده آینده م و دخترکم پرنسسم هرچی خواست براش تهیه کنم .

      واقعا قلبم با این فایل بازم لرزید عجب زلزله های است این روزها در درونم .

      اون لحظه که گفتین بخدا ارزش داره روی باورها مون کار کنیم با صدای بغض آلود پر از اشکم گفتم خیلییییییی

      خیلی عالی نوشتید .

      سپاسگزارم دست به قلم شدین .

      در پناه خدای مهربان

      بدرخشید ستاره خدا ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2439 روز

      سلام بر دوست عزیزم

      واییییی که چقدر لذت بردمممم چقدرررر کیف کردم

      از این حس ناب و پاکت محمدرضا جان

      سپاسگذارم برای این ابراز احساس خوبت

      که چندین برابر میشه هر دفعه که میگیم و تکرارش میکنیماین انرژی مثبت این فرکانس مثبت چندین برابر میشه

      واقعااااااا تحسینت میکنم برای این شور و عشق و شادی ات..واقعا بی نهایت ارزش داره…بیشتر از اونی که فکرشو کنی ارزش داره چون واسه همین اومدیم به این جهان واسه لذت بردن بی نهایت بیشتر واسه ثروتمند شدن

      خدایاشکرت

      هزاران بار شکرت برای داشتن این چنین دوستانی

      خداوند ره گشای مسیرت باشه به سمت بی نهاییییییییییت زیبایی ها دوست من??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: