«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 113


این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن‌، فقط داستان‌های‌تان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» آغاز شد.

اینکه چطور آن نشانه‌ را تشخیص دادید‌؛

و آن نشانه‌ها چه زنگ‌هایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پله‌های متوالی از قدم‌های پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد‌؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویه‌های قبلی‌ات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد‌؛

و چطور از میان هزاران شیوه‌‌، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین‌، نزدیک‌ترین‌، لذت‌بخش ترین‌، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات‌ و شرایط آن لحظه‌ات بود.

و در نهایت‌، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها‌، تجربه‌ها‌، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخه‌ی با ایمان‌تر در شخصیت‌‌ات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانه‌ها و بنیان کردن تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی‌ نشانه‌هاست.

داستان هدایت تو به نشانه‌هایی که برای حل مسائل‌تان به آنها هدایت می‌شوی‌، و قدم‌های عملی و تکاملی‌ای که در جهت آن هدایت برمی‌داری و تجربیاتی که-در ادامه- برای‌ اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته می‌شود‌، از دل اعتمادی ناب متولد می‌شود که‌ -حتی با وجود نجواهای ذهن‌تان-، نسبت به  ساز و کار هدایت‌گونه‌ی خداوند‌، در قلب‌تان می‌سازید و به قول خداوند:

ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره

این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است‌، فقط آنهایی را با خود همراه می‌سازد که تقوا پیشه کرده و ذهن‌شان را کنترل می‌کنند و به نشانه‌ها اعتماد می‌کنند و تسلیم‌ مسیر هدایت‌شان می‌شوند و  رستگاران‌ و متبرّک شدگان آنها هستند.

زیرا خداوند هرگز برای یاری ما‌، قوانینش را نقض‌، معلق یا موقتاً غیر فعال نمی‌کند‌، بلکه به شیوه‌های کاملاً طبیعی‌، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان‌ هدایت خود را به سمت‌تان جاری می‌سازد.

ما از طریق ایده‌ها و نشانه‌هایی هدایت می‌شویم که  به واسطه‌ی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله‌، یا خواندن داستان و تجربه‌ای که برای‌مان الگو می‌شود‌‌ و مرز ناممکن‌ها را در ذهن‌مان جابه جا می‌کند‌، یا راهکاری که دیگری برای مسئله‌ای متفاوت اجرایش کرده‌، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…‌، به ما الهام می‌شود.

نقطه مشترک این نشانه‌ها این است که‌ همه‌ی آنها‌، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائل‌مان» را در دل خود دارند.

پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.

زیرا این وعده‌ی خداوند است که:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38

نکته مهم:

در راستای هدف‌ما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت‌، در این صفحه فقط نظراتی منتشر می‌شود که درباره داستان و مسیر هدایت شده‌ای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» نوشته‌اید.

منتظر خواندن داستان‌ها و روندی هستیم که در مسیر هدایت‌تان طی می‌کنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحله‌ی بالاتر هدایت می‌کند.

وقتی از قدرت کانون توجه‌مان برای دیدن‌، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده می‌کنیم‌، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر‌ و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانواده‌‌مان‌، صدق بالحسنی می‌شویم‌، آرام آرام‌، جنس محکم‌تری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه می‌شود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر می‌دهد و به قول قرآن‌، چشمان‌مان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانه‌های هدایت بیناتر می‌کند.

1828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 270 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز که با آگاهی های بی نظیرشون که از درک قوانین جهان به من هدیه کردن منو به مسیر زیبا و پر از آرامش زندگی هدایت کردن…

    و همچنین خانم شایسته بزرگوار…

    حدود 6 ماه هست که با سایت عباس منش آشنا شدم و از دیروز 1403/8/12 رسما عضو سایت شدم…

    تو تمام این مدت زندگیم سرشار بوده از نشانه ها و معجزه های خداوند مهربان و وهابم که مهم‌ترین اون ،رسیدن به حس آرامش درونی بوده….

    داستان من از اینجا شروع شد که من خدا رو شکر در زندگیم از رفاه و آسایش مطلوبی برخوردار بودم و چیزی که از درون همیشه من رو اذیت میکرد عدم ارتباط خوب با همسر و فرزندانم بود و عاجز شده بودم از اینکه باید برای حل مسائل بچه ها و تحمل شرایط بد رابطمون به توراپیست و …. مراجعه کنم.

    ی روز صبح با تمام عجز و ناتوانی موقع نماز صبح از خدا خواستم تا منو هدایت کنه…

    و گفتم که من یک مشاور شبانه روزی میخوام که هر زمان بهش نیاز داشتم لازم نباشه برای شنیدن حرف هاش و آروم شدنم و نشون دادن راه صبر کنم و از تمام وجودم میخوام که شرایط تغییر کنه….

    وبه طرز معجزه آسایی از طریق دوستم با استاد عباس منش آشنا شدم…

    اینم بگم که سال 97 از طریق برادرم اسم ایشون رو شنیده بودم ولی چون تو مدار درستی نبودم هدایت نشدم ….

    و از اون روز خیلی چیزها در زندگی من تغییر کرده…

    و خیلی برام جالب بود که وقتی روی من رو به سوی نشانه ام هدایت کن زدم من رو برد به فایل قسمت 2 زندگی در بهشت که استاد در اون در مورد دوره عشق و مودت در روابط صحبت میکنن و خدا چقدر همیشه من رو با کلام استاد قشنگ هدایت میکنن….

    استاد عزیزم براتون سلامتی و طول عمر و عزت روز افزون از پیشگاه خداوند مهربان خواستارم که اینگونه با کلام واضح و شیواتون مسیر درست زندگی کردن رو به ما می آموزید..

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    دانیال حافی گفته:
    مدت عضویت: 398 روز

    با سلام همه خوش صدا های سرشار از آرامش

    خانواده ی عباس منش

    چه چیزی در مویرگ های تمام اعضای این خانواده ست که ارتعاش آرامش و قرار رو مسری می کنه برای هر کسی که می شنوه این صدا هارو

    یه نکته خواستم

    درباره همین آیه ای که میگه شما به زمین بروید و منتظر هدایت من شوید. بگم

    این که کلمه… اهبطوا …رو آورده …به معنی پایین بروید …

    این جوری هم می تونیم معنی ش کنیم با توجه به آموزه های استاد که باید خودمون در مقابل خدا هیچ بنگاریم …

    اینکه اینجا خودش میگه بندگان من شما خودتون

    رو در مقابل من پایین بکشید و من شما رو هدایت می کنم و بالا می کشم و غم و اندوه گذشته و آینده رو از شما دور می کنم و می شوید کشتی آرامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    هلن پاکزاد گفته:
    مدت عضویت: 272 روز

    سلام دوستان

    من حدود 10 سال هست که با قانون جذب آشنا شدم.بنده سال 90 با احساس خیلی عالی از خداوند یه آرزویی کردم و حتی اونو با همه جزئیات به تصویر کشیدم و در آخر حتی خداوند رو شکر هم کردم.خونه مورد علاقه ام با همه امکانات مورد علاقه ام کشیدم.حتی براش زمان هم تعریف کردم که چون مبلغش زباد هست 2 سال زمان میبره تا من این خونه رو داشته باشم.دقیقا دو سال و نیم بعد بدون این که من خودم متوجه بشم،بصورت اجاره ای قرارداد این خونه برام بسته شد.بعد از چند ماه متوجه شدم این همون خونه ای هست که من آرزوشو داشتم.ولی تعجبم این بود که پس چرا خدا خونه اجاره ای به من داده؟من قبلا صاحبخونه بودم.یعنی باید اون خونه به فروش میرفت که من به این آرزوی خونه اجاره ای برسم و همچنان مستاجر بمونم؟از اونجا که بنده پول خرید این خونه رو نداشتم نتونستم اونو بخرم و از اونجا به خونه اجاره ای دیگه ای نقل مکان کردم و هنوز مستاجرم.فقط الان برام این سوال مطرحه که چرا آرزوی من به این شکل برآورده شده و من گرفتار مسائل مسکن هم شدم.لطفا اگه کسی تجربه ای تو این زمینه داره پاسخ سوال منو بده.با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مروارید گفته:
    مدت عضویت: 807 روز

    سلام سلام سلام به خدای مهربانم

    سلام سلام به شما استاد عزیز ،مریم جون ،دوستای گلم

    امشب من شاد ترین آدم روی زمینم ، امشب من مومن ترینم به خدای مهربانم ،خدایا هزاران بار شکرت ، خدایا دارم به معجزه هات عادت میکنم ،امروز برام اتفاقایی افتاد که هموار شدن مسیر و انجام شدن کارام از ذهن منطقی انسان دوره ،بذارید از اول تابستان بگم براتون ،تیر ماه 1403 موعد قرارداد ما تو این خونه ای که هستیم تموم میشه و ما باید اسباب کشی میکردیم ،این خونه ای که توش زندگی میکنیم متروکه بود ،ما آبادش کردیم ،رنگ کردیم ،حتی سوراخ برای نصب چوب پرده نداشت ،به جای پرده به پنجره ها شیشه مات کن زده بودن ،کابینتهای فلزی پوسیده داغون که هر بار درب یکیشون کنده میشد ،طبقه سوم بدون آسانسور ،لوازم خودمون هم تعریفی ندارن اکثروسایل شکسته و داغون ،،یه واحد خونه خالی تازه ساخت روبه روی کوچه ما بود، از اونجایی که مدرسه دخترام نزدیک خونمون هست من به شدت دلم میخواست بتونیم اون خونه رو بگیریم ،اما صاحب اون خونه مدام امروز و فردا میکرد،قول میداد و بدقولی میکرد ،من هم سفت و سخت چسبیده بودم به خدا که باید همین و برام جور کنی ،تا امروز که اول آبان هست ما منتظر جواب ایشون بودیم ،در این دو هفته اخیر من تغییرات اساسی به ظاهر و باطنم دادم ،اینستاگرامم و پاک کردم و فقط داخل سایت فعال شدم ،همیشه برای مسائل زندگیم از بخش هدایت کمک میگرفتم اما در این دو هفته اخیر هر شب به خدا میگفتم بیا با من صحبت کن و بهم دلگرمی بده ،به خداوندی خدا فقط فایلهای ( تمرکز بر نکات مثبت ،زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا ) برام میومدن ،امروز بعد از ظهر دیگه از بلاتکلیفی بیقرار شده بودم ،دلم خونه نو و تمیز میخواست با وسایل نو و تمیز ، اومدم داخل سایت و هدایت خواستم ،گفتم خدایا یه هدایتی برام بفرست که واضح باشه برام بفهمم باید چیکار کنم ،اما چون تایم هدایت قبلیم تموم نشده بود همون فایل سفر به دور امریکا قسمت 236 آورد که استاد و مریم جون رفته بودن به یک پارک و پروانه ها بودن ، اعصابم به هم ریخته بود اما سعی میکردم ذهنم و کنترل کنم و بدوبیراه نگم به زمین و زمان ،به همسرم پیام دادم و کمی غرغر کردم ،چند لحظه بعد زنگ زد گفت دیگه معطل این آقا نمیمونم ،میام دنبالت بریم دنبال خونه بگردیم ،به چند تا املاک سر زدیم و خونه ها رو نپسندیدیم ،بالاخره از یه خونه خوشمون اومد که فول امکاناته ،حیاط ،آسانسور،طبقه اول ،آیفون تصویری،تراس زیبا ،خلاصه هر جوری که دوست داشتم و نزدیک مدرسه دخترام ،ما قبول کردیم ،قرار شد من برم طلاهام و که از چند سال پیش کم کم تیکه های کوچولو خریدم و بفروشم ،قیمت گرفتم و تصمیم گرفتم صبح بفروشم ،،وقتی با صاحبخونه قرار گذاشتیم که قرارداد بنویسیم دیدم چه صاحبخونه ای ،پولدار ،به شدت سختگیر در مقابل پول ،اصلا بهمون تخفیف نداد ،تازه کلی هم سرمون منت گذاشت که دارم ارزون میدم ،دیدار ما با صاحبخونه به اندازه صد تا کتاب درس داشت ،هزار بار به همسرم گفت زودتر فکر خریدن خونه کن ،حرفایی که کسی بهش نمیگفت ،بعد از یکساعت به همسرم زنگ زد و گفت هیچکدوم از طلاها رو نفروشید ،به جاش بهم پولش و بدید ( کرایه بیشتر )،خدایا شکرت ،در عرض دو سه ساعت همه چی برام کن فیکون شد ،همینکه رسیدم خونه نماز شکر خوندم ،گریه میکردم و خدارو شکر میکردم ،همسرم گفت میریم وسایل خونه هم میخریم جوری که این وسایل و دیگه با خودمون به خونه جدید نبریم،خدایا هزار بار شکر،خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    به خدای بزرگ و یکتا و مهربان میسپارمتون ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    مهیار اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 496 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان،

    مهیار اسکندری هستم 30 سالمه اصالتا تالشی و اکنون در شهر تبریز زندگی میکنم، دقیق یادمه سال 1400 بود

    تو اینستا گرام داشتم چرخ میزدم تو اکسپلور، یهو دیدم یه نفر یاد میزنه من از خدا میخام فقط از اون میخام به من ربطی نداره چجوریش من فقط میخام

    خیلی هم میخام ، شوکه شدم از حرفاش

    زیر فایل نوشتم ایشون کی هستن ، نوشتن استاد عباسمنش، گفتم ممنونم ، نه تو اینترنت نه تو اینستا گرام هیچا نگشتم دنبالشون، رفت و رفت چندماهه دیگه تو تلگرام دوستم منو به یه گروهی که فایل های صوتی استاد عباسمنش بود دعوت کرد، اصلا نمیدونم چی بگمممم داغون داغون بودم ، اینم بگم من بسیار بسیار ادم نشان گرایی هستم، حرفایی که میزدن با ذهن من جور در نمیومد، انگار پوتک میردن به سرم

    من خیلی دیر متوجه شدمممم که استاد عباس منش دستی از دستان خداوند هست برای راهنمایی من

    تمام فایل های صوتی و رایگان گوش دادم، الانم میخام کشف قوانین بخرم اما یکم پولم کمه، مطمعنمم

    خدایی که منو اورد اینجا تا این جملات رو با اشک بنویسم همونم منو هدایت میکنه به هر چی لازمه.

    اقای عباسمنش عزیز و همکاران از صمیم قلب و ته دلم میگم دوستون دارم امید وارم یک روز بببینمت تو یک هدیه خدایی برای کره زمین مرد خوب،

    خداوند پشت و پناهتون باشد ، من اشکم در اومد تا اینارو بنویسم . استاد عزیز خدا حفظت کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    سعید خستوانه گفته:
    مدت عضویت: 2129 روز

    با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عزیز مهربان امیدوارم حال دلتان خب و تن دروس باشی

    من کامنتی می‌زارم چون اولین کامنت من هست روی این نشانهای روزانه و مطمن هستم سالهای بعد خیلی بهتر میشم و به خودم میگم من اینجوری بودم حلا توی سلامتی گه مهمترین چیزه و ثروت و روابط

    ما انسانها فقط این 3 چیز واسمون مهمه روابط سلامتی و ثروت ولی بخاطر این باورها هست گه کمبود تمام وجودم رو گرفته و نمیزاره چون بخاطر این هست جای گه هستیم تمام افراد دور یرمون همون جورن ولی اگه بقول استاد اسلن سرمون کنیم توی پیرهن خودمون و خودمون با خودمون مقایسه کنیم به نظر من نصف راهو رفتیم

    خب دوستان من الان و احساس گه الان دارم تنهایی است چرا تنهای است به خاطر این گه هر چی رفیق داشتم و هر کسی میبینم به خاطر اینه گه توی مسیر من نیستن حلا من این باورو دارم می‌سازم گه سعید ت تنها نیستی ت خدا وند درون تو هست و هدایت میشی ،

    بچها الله اکبر خدایا چی بگم اشگم داره در میشه بچها و استاد عزیز احساس میکنم خدا با من حرف میزنه میگه سعید پاشو برو توی گوه خب قدم اول اینه ولی وقتی این حس اینقدر قوی هست بلندت می‌کنه از جا میری میبینی حیوان کوهی میبینی و پرندهای زیبا و شنیدنی و بعد باهش صحبت میکنم و باور می‌سازم

    دوستان یه چیزی میگم ولی شاید با ذهن خیلیا قابل باور نباشه ولی اون کسی توی مدارش باشه باور می‌کنه

    من توی سن 20 سالگی ازدواج کردم حلا بخاطر کمبود اعتماد به نفس و کمبود باور گه توی وجود من می‌گفت دوختر خب نیست و این از اقوامه و اگه ازدواج نگنی دوسال دیگه پیر میشی و جنس گرون میشه این چیزا و قیره

    کمبود اعتماد بنفس چی میگفت سعید آدم سر شناسی میشی و آدم حسابی میشی آدم مهمی میشی هم توی جاممع هم توی اقوام و قیره چون پاشنه آشیل من خیلی توی بهس این دوتا بود و بعد احساس دلسوزی گه خانمان سوز است که بچها هنوز دارم از این باور مزخرف دارم ضربه میخورم

    خب بچها ببین چگونه هدایت می‌کنه خدا الله اکبر

    دیدم استاد هم ازدواج کرده و طلاق داده با دوتا فرزند و یکیش گه یوسف بوده رحمت خدا رفته و احساس دلسوزیم نداره و هر دوتاشون هم خشبخت شدن ولی من ترس داشتم حلا بازم این پاشنه آشیل من اگه طلاق دادی دوخترت چی میشه دیگه نمیتونی زن بگیری باور کمبود میگما ترس از آینده دوخترم ترس از تنهایی ترس از دست دادن خونمونم تر از دادن این زندگی گه از بچگی گارکری کردم تا زندگی کنم

    جالبیش اینجا هست دوستان 7 سال زندگی مشترک اما خدا شاهده توی این 7 سال شاید یک سال ما باهم آشتی بودیم و بعد موقعی گه از قهر میومد بچها خداشاهده اسلن قفل بودم نمیتوستم گارام انجام بدم ولی موقعی می‌رفت قهر من کار میگردم انگار یه ویروس بد از وجود من کنده میشد می‌رفت واسلن حالم خیلی عالی بود

    ترس پدر انسانو در میاره خب بعد بریم سراغ هدایت گه استاد توی یه فایل گه وجود من تشنه این آگاهی بود بشینه حتی این کامنت اعتماد منو بیشتر می‌کنه کفت استاد روی هیچ کسو هیچ چیز حساب نکن حلا خیلی فایلهاش اینو میکفت ولی اون فایل از وجود من گفت و من از همون لحظه بخدا قسم تصمیم گرفتم این زندگیمو تموم کنم با یه دوختری که حرفهم نمیزنه و یه جای دیگش گفت بچه خدا داره دیگه منو حسابی تکون داد و کفتم خدایا منو هدایت کن تا این زندگی رو تموم کنم

    دوستان گلم میخام اینو بگم دیگه نزدیگترین فرد همسر است و فرزند کبوتر با کبوتر یعنی من فقط خواستم اما نخواستم اونها رو تغییر بدم ولی همسر من میخاست منو تغییر بده یعنی تفقا یعنی مقایسه کردن یعنی دیدگاه هر دوتامون این گونه بود من می‌گفتم میخام برم توی دل این کار ولی اون نمی‌گذاشت جلوی پیشرفت منو داشت می‌گرفت چون خداوند هدایت داشت میگرد ولی همین خدا گفت این نمیزارم از سر راهت برش دار واین هدایت بود دوستان الان من شغل مورد علاقهم دارم سرم توی گارم هست و روی خودم گار میکنم و این بزگترین دیدگاه من بود و هدایت خداوند

    خب در پناه حق باشید دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سید امین موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1362 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان؛

    سلام بر شما استاد گرانقدر و عزیزم.

    بازهم خداوند هدایتگرم من رو شگفت زده کرد و تو لحظه ای که منتظر پاسخش بودم به سوال من پاسخ داد و من رو به این فایل زیبا هدایت کرد.

    موضوع توجه به نکات مثبت!

    قضیه از این قراره که من چندین ماه از عمل به قوانین و محکم کردن باورها و تمرین کردن برای ایجاد تغییر در خودم و زندگیم دور شده بودم و عملا هیچ اقدام و تمرینی نمی کردم ( به این علت که توهم زده بودم که من دیگه قوانین رو بلدم و دیگه نیاز نیست کار جدیدی انجام بدم) و همین موضوع باعث شده بود که ورود نتایج به زندگی من متوقف بشه و هرروز ناامید تر و افسرده تر بشم.

    ولی وقتی کاملا اتفاقی دوباره برگشتم سراغ سایت شما استاد عزیز، تصمیم گرفتم خیلی جدی تر مباحث رو دنبال کنم، و از فایل های رایگان شما شروع کنم ولی اصلا نمی دونستم از کجا باید شروع کنم. منی که انقدر حالم بده و احساسات منفی با شدت خیلی زیادی اومده سراغ من، باید از کجا شروع کنم که بتونم دوباره سرپا شم؟

    بخاطر همین از خدا خواستم که منو هدایت کنه و خودش راه رو به نشون بده. البته با توجه به تجربه قبلیم که عمل به قوانین از رو موضوع توجه به نکات مثبت شروع کرده بودم، تصمیم گرفته بودم از همین موضوع شروع کنم ولی بازم دو دل بودم و از خدا خواستم خودش راه رو بهم نشون بده.

    دیروز ( روز دوم حضور در سایت) تو یکی از کامنت ها خوندم که یکی از عزیزان نوشته بودن این فایل هدایتی من هست و خداوند من رو هدایت کرده و این پاسخ سوال من بوده، ولی خب این برای من خیلی عجیب بود که مگه میشه یه فایل که به صورت رندوم به هرکسی نمایش داده میشه، مگه میشه پاسخ اون فرد باشه؟ اصلا مگه همچین چیزی ممکنه؟

    و با خودم گفتم خب بذار منم ببینم نشانه امروز من چیه؟ شاید پاسخ سوالم رو بگیرم. ولی وقتی وارد نشانه م شدم دیدم یک قسمت از سریال سفر به دور آمریکاست. و با خودم گفتم این دیگه چه هدایتیه؟ من الان باید از این فایل چه نتیجه ای بگیرم؟ ( میشه گفت یه جورایی میدونستم قراره یه فایل بهتر و با پاسخ دقیق تری بهم برسه و این، فایل من نیست)

    ولی وقتی دوباره امروز نشانه ام رو دیدم، دیدم که بععععله! هدایت شدم به قسمت 7 سریال تمرکز بر نکات مثبت!

    و خدای مهربان و هدایتگرم داره با من صحبت میکنه!!

    داره میگه امین جان! اگه تو زندگیت طوفان اومده ( مثل همین تجربه ای که استاد عزیزم از طوفان تو آمریکا دارن میگن) تو هم مثل استاد عمل کن و سعی کن به نکات مثبت عمل کنی! از زندگیت لذت ببر و به نکات مثبت توجه کن! من خودم همه چیو راست و ریست می کنم، غصه چیو می خوری؟

    و خدا میدونه چقدددر من حالم خوب شد از اینکه خدا منو میبینه. از اینکه دوباره داره با من صحبت می کنه. ( البته تجربه صحبت کردن با خدای عزیزم رو چند بار دیگه هم داشتم که خودش قصه ی مفصلی داره)

    خدارو صدهزار بار شکر می کنم که من رو هدایت کرد، و شما استاد عزیز رو تو مسیر من قرار داد که دوباره بتونم تو این مسیر الهی قدم بردارم.

    خیلی ممنونم استاد!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    فریبرز ستوده گفته:
    مدت عضویت: 325 روز

    سلام وخدا قوت خدمت استاد عزیز وهمه دوستان امیدوارم که در پناه خداوند مهربان خوب وخوش وخوشبخت زندگی ارامی را تجربه کنید تشکر ویژه از استاد عزیز بخاطر تجربیات زیبا وگوهر بار امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که با وجود سایت عباس منش وکلیه فایلهای دانلودی که در حال حاضر دارم استفاده میکنم دریچه زیبا وقشنگی برویم باز شده وچقدر زیباییها را در زندگیم میبینم دوستان عزیزم من از قدمهای دوازده گانه ان ای حدود 18 سال استفاده میکنم وثمرات زیادی در زندگیم داشته والان با اشنایی با سایت عباس منش احساس میکنم تولدی دیگر داشته ام وسپاسگزار خداوندم که راههای درست زندگی کردن را به من نشان داده با تمام وجود سعی میکنم که این اصول وقوانین الهی را در زندگیم بکار گیرم وبا این که هنوز از دوره ها استفاده نکردم ولی تغیرات اساسی در زندگیم بوجود امده و مدت یک سال است که هر روز شکر گزاریم را به صورت کتبی دارم ودر کنار سپاسگزاری درخواستهایم را مکتوب میکنم واحساس میکنم هر روز بهتر از روز قبل شده ام و نیاز دارم که از دوره ها استفاده کنم واز خدا میخواهم که شرایط را برایم بوجود اورد تا بتوانم راحتتر با باورهای مثبت وقیتری زندگی کنم ودر خیلی از موارد میبینم که نیاز نیست حتما خودم تجربه تلخی داشته باشم میتوانم با استفاده از تجربیات دیگران زندگی راحتی داشته باشم سپاسگزار خداوندم که از فضل وکرمش به زندگیم رونق بخشیده دوستان چند سال گذشته بخاطر یک سری از مسایل کاملا از مسیر 12 قدم منحرف شده بودم وراه را اشتباه رفته بودم وباز هم به لطف خدا جهان بر سر راهم توسط افکار واعمال خودم تضادهایی بوجود اورد که دنبال راه نجات میگشتم وبا پیشنهاد یکی از دوستان که هیچ چیز از زندگیم واوضاع احوالم نداشت از فیلهای رایگاه استفاده کردم ونقطه عطفی در زندگیم بوجود امد وشاکر وسپاسگزار خداوندم در این مدت 1 سال سعی کردم تمام توجه ووقتم با فایلهای استاد وتمرینات پیشنهادی وجملات تاکیدی روزانه بگذرد واز حدر دادن وقت وانرژیم جلوگیری کنم وسمت وسو بدهم به افکارم وخدارو شکر زندگی خوبی دارم باورم این است که سیل خروشانی از نعمت وبرکت وثرورت وارد زندگیم میشود در حال حاضر ارامش خیلی خوبی دارم باور دارم بهتر از تمام روزهای عمرم زندگی برایم لذت بخش خواهد شد باز هم سپاسگزار خداون هستم وکمال تشکر را از استاد عزیزم دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    رز شاکر گفته:
    مدت عضویت: 321 روز

    سلام و درود به تمام مخلوقات زیبای خداوند بخصوص استاد عزیز که دریچه ی نگاهم رو نسبت به خداوند و جهان هستی باز کرد و بمن درک جدید و درستی از اون رو هدیه داد

    حدود 27 روز هست که عضو سایت بینظیرتون شدم. اما آشنایی من با شما به یکسال پیش برمیگرده که از طریق خواهرزاده م با شما آشنا شدم. ناگفته نمونه که خواهرزاده م بواسطه ی آموزش های بینظیر شما و صدالبته درک قوانین جهان بلطف خدا زندگی عالیی داره . روزی که از آموزه های شما برای من گفت تقریبا برام گنگ بود و مفهومی نداشت چون من هم مثل اکثریت غافل از قوانین باورهای نادرستی در وجودم نهادینه شده بود و انکار اون باورها برام بسیار سخت بود. اما وقتی بوضوح دیدم که زندگیشون چقدر تغییر کرده کنجکاو شدم بیشتر بدونم

    موضوع جالبی که دوست دارم درموردش بگم اینه که وقتی با خانواده ی خواهرم کنارهم هستیم احساس آرامش عجیبی بهم منتقل میشه یه چیزی توی رفتار و کلامشون هست که منو جذب میکنه و انگار منو هل میده که بیشتر بدونم.

    منزلشون پر از انرژی و حال خوب هست

    روی دیوار اتاق برگه هایی با نوشته های شکرگذاری هست که یجورایی اتاقشون رو روحانی کرده و حس خوب منتقل میکنه. اصلا تلویزیون تماشا نمیکنند وقتی هم که روشن میکنن موزیک ویدئوی آرامبخش با تصاویر زیبای طبیعت و آواز پرندگان پخش میکنن. از نظر روابط بسیار رابطه ی خوبی دارن و…خیلی چیزای دیگه

    یکسال از اونروز گذشته تا همین 27 روز

    پیش که تصمیم جدی گرفتم و بخودم قول دادم که توی این مسیر ثابت قدم باشم و رها نکنم

    بیشمار نشانه تو این مدت از جانب خدای بزرگ و مهربونم بمن رسید در هر زمینه ای که با گوش کردن و تکرار فایلهای ارزشمند و آگاهی بخش شما این نشانه ها ادامه داره‌. میخوام یکیشو اینجا بگم

    در مورد تمرکز روی هر چیزی و جذب اون

    چند وقت پیش شهرستان بودیم پسر 7 ساله م هوس بلال کرده بود باهمسرم رفتیم چندتابخریم اما پیدا نمیشد هر مغازه ای که نگهمیداشتیم میگفتن تموم شده خلاصه چندین مغازه رفتیم ومصر بودیم حتما باید گیر بیاریم توی مسیر مدام اینور اونور خیابون چشم میچرخوندیم که بلال ببینیم و تمرکزمون فقط روی دیدنش بود

    خلاصه بعد از یه ساعت چرخیدن پیداکردیم و خریدیم و اما جای جالب قضیه

    تو مسیر برگشت بصورت اتفاقی افتادیم پشت یه وانت که تا جایی که جا داشت بلال بار زده بود

    بااورتون میشه یه وانت با یک عالمه باری که حتی از حد مجازش بیشتر بود و ما فقط خندیدیم که چقدر دنبالش گشتیم چندتادونه میخواستیم جلومون یه وانت با هزاران بلال ظاهر شد.

    این اتفاق برای قبل از تصمیم من برای ادامه ی این راه بود. حالا که تا حدودی به این درک رسیدم این نشانه رو درک کردم. مطمئنا اگر با شما و این مسیر سبز آگاهی آشنا نمیشدم این اتفاق رو یه اتفاق عادی قلمداد میکردم نه یک نشانه از تمرکزروی چیزی و جذب اون.

    تمام اون یکساعت تمرکز ما روی دیدن بلال بود و نتیجه ش شد دیدن هزاران بلال اون هم جلوی ماشین خودمون.

    خدارو بینهایت شکر میکنم برای آرامشی که الان دارم. برای نعمت دیدن نشانه ها . برای درک قوانین.

    خدای مهربونم خیلیییی دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 926 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    خدایا شکرت برای سلامتی خودم

    خدایا شکرت برای مغازه قشنگم

    خدایا شکرت برای آگاهی‌ها و هدایت امروزم

    سلام به استاد مهربانم سلام به مریم جان

    من از زمانی که تو سایت عضو شدم

    اون اوایل کمتر تو سایت فعال بودم

    اما به مرور که نتیجه دیدم میومدم تو سایت و نشانه رو میزدم هی امیدوار کننده بود برام ایمانم بیشتر می‌شد نتیجه میگرفتم مثلا : تو ذهنم باور کمبود منو اذیت می‌کرد وقتی صبح میومدم و نشانه رو میزدم میدیم خدای من درباره باور کمبود استاد فایل گذاشته خب اگر این هدایت نیست پس چیه

    و بعد اون فایل رو گوش میکردم

    و به اون اندازه ای که روی خودم کار میکردم نتایج میومد حالا کم بود اما بازم خوشحال بودم که یکم بهتر شدم یه قدم کوچیک برای تغییر باورهام برداشتم

    و الان هم که627 روزه که تو سایتم و دانشجو هستم میگذره

    و خیلی خیلی پیشرفت کردم اگر برگردم به عقب شاید خودمو نشناسم از نظر تفکر و کنترل ذهن و احساسه خوب داشتن و خیلی خیلی چیزهای دیگه تغییر کردم

    و اینا همه رو اول از خداوند ممنونم که منو تو اون درگیری‌های مزخرف و پوچه زندگیه قبلیم اومد و دستمو گرفت و آورد اینجا که بهشتی بی نظیر است سپاسگزارتم ای خدای خوبم و اعتبارشو به تو میدهم

    و بعدهم از استادعزیزم متشکرم که منو با خدا آشنا کرد الان خدایی دیگه رو میپرستم و قدرتشو باور دارم وشکر گزاری رو یاد گرفتم

    متشکرم

    من هر دوز صبح تا چشممو باز میکنم میخواد هر ساعت باشه اول میام تو سایت و میزنم رو نشانه و میگم‌خدایا اگر امروز هرچی لازمه من بشنوم یا اگه میخوای هدایتم کنی که کدوم فایل رو گوش کنم خودت بگو و وقتی نشانه میاد فقط شکر گزارش هستم و میبینم آره همینه من تو ذهنم همین بود و ایمانم بیشتر میشه به این سیستمه جهان هستی به هر چی توجه کنی از همون مورد میبینی

    خدایا بازم هزاران مرتبه شکر گزارم

    و من از خداوند خواستم هر روز منو از طریق نشانه من هدایتم کن تو بهتر میدانی

    خداوند از بی نهایت طریق هدایت میکند

    استاد و مریم جان ممنونتون هستم

    که من با این کلید نشانه و فایلهای رایگان نتیجه ها گرفتم و رشد و پیشرفت‌ها کردم خداوند اجر دنیا و آخرت رو بهتون عطا کنه

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      محسن سلگی گفته:
      مدت عضویت: 530 روز

      سلام دوست عزیز بابت حال خوبتون به شما تبریک میگم وامیدوارم با ادامه این مسیر زیبا حالتون وزندگیتون در کنار خانواده همیشه عالی عالی عالی باشه ومطمئن باشید که به لطف خداوند وتوصیه های استاد عزیزمون عالی ترین ها دراین مسیر زیبا در خدمت شما هستند .

      حالتون دلتون همیشه عالی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: