«تجربههای من از اعتماد به نشانهام» - صفحه 13
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری106MB25 دقیقه
- فایل صوتی23MB25 دقیقه
این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن، فقط داستانهایتان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» آغاز شد.
اینکه چطور آن نشانه را تشخیص دادید؛
و آن نشانهها چه زنگهایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پلههای متوالی از قدمهای پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویههای قبلیات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد؛
و چطور از میان هزاران شیوه، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین، نزدیکترین، لذتبخش ترین، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات و شرایط آن لحظهات بود.
و در نهایت، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها، تجربهها، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخهی با ایمانتر در شخصیتات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانهها و بنیان کردن تمام جنبههای زندگیاش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی نشانههاست.
داستان هدایت تو به نشانههایی که برای حل مسائلتان به آنها هدایت میشوی، و قدمهای عملی و تکاملیای که در جهت آن هدایت برمیداری و تجربیاتی که-در ادامه- برای اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته میشود، از دل اعتمادی ناب متولد میشود که -حتی با وجود نجواهای ذهنتان-، نسبت به ساز و کار هدایتگونهی خداوند، در قلبتان میسازید و به قول خداوند:
ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره
این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است، فقط آنهایی را با خود همراه میسازد که تقوا پیشه کرده و ذهنشان را کنترل میکنند و به نشانهها اعتماد میکنند و تسلیم مسیر هدایتشان میشوند و رستگاران و متبرّک شدگان آنها هستند.
زیرا خداوند هرگز برای یاری ما، قوانینش را نقض، معلق یا موقتاً غیر فعال نمیکند، بلکه به شیوههای کاملاً طبیعی، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان هدایت خود را به سمتتان جاری میسازد.
ما از طریق ایدهها و نشانههایی هدایت میشویم که به واسطهی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله، یا خواندن داستان و تجربهای که برایمان الگو میشود و مرز ناممکنها را در ذهنمان جابه جا میکند، یا راهکاری که دیگری برای مسئلهای متفاوت اجرایش کرده، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…، به ما الهام میشود.
نقطه مشترک این نشانهها این است که همهی آنها، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائلمان» را در دل خود دارند.
پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.
زیرا این وعدهی خداوند است که:
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38
نکته مهم:
در راستای هدفما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت، در این صفحه فقط نظراتی منتشر میشود که درباره داستان و مسیر هدایت شدهای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» نوشتهاید.
منتظر خواندن داستانها و روندی هستیم که در مسیر هدایتتان طی میکنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحلهی بالاتر هدایت میکند.
وقتی از قدرت کانون توجهمان برای دیدن، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده میکنیم، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانوادهمان، صدق بالحسنی میشویم، آرام آرام، جنس محکمتری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه میشود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر میدهد و به قول قرآن، چشمانمان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانههای هدایت بیناتر میکند.
سلامی به بلندای آسمان
مینویسم برای دوست قدرتمندم، اینبار وبرای اولین بار در اینجا…
جالبه الان که دلم خواست اینبار از “نشانه ی من” بنویسم اسمش هم بی ربط نیست….
نشانه من “سریال تمرکز بر نکات مثبت قسمت ۱۱ (💜پیام نشانه ها💜)”
قبل خواب دیدم و برام جالب بود… صبح هم در مسیر از خونه تا محل کار ویس اون نشانه رو گوش میکردم و دنبال یک نکته طلایی و آگاهی بودم. و تو ذهنم این سوال اومد خب چطور پیام نشانه ها رو بفهمم، که اصلا این نشانه است یا یک چیز عادی در مسیر زندگی… و همونجا ها بود که استاد داشت میگفت :حتی پول ارزون هم پیدا کردین، نگین اینکه چیزی نیست من از قانون بیشتر از اینا میخوام و… کلمه پول ارزون استاد در ذهنم انگار قلاب شد، هم خنده ایی در دل کردم که چی بامزه گفتی استاد:پول ارزون😊 بعد ذهنم میگفت پس قدر بدون حتی اگر در حد سکه ۲۰۰ تومن ۵۰۰ تومنی بود یعنی کم بود، ارزشش پایین بود، خلاصه همون ارزون بود استاد…… داشتم نزدیک میشدم به محل کارم که💜 یهو روی زمین یک سکه پیدا کردم…
😍😍😍 یک سکه ارزان ۲۰۰ تومنی 😍😍😍😍
یعنی هنوز فایل صوتی تموم نشده بود که امروز این اتفاق افتاد… و من باور دارم هیچ اتفاقی اتفاقی نیست.
پیام نشانه ها به ما میگن داریم درست میریم و در قدم های اول شاید نشونه ها کوچیک باشن ولی مهم بودن شون، درست پیش رفتن ما، تایید کردن ماست… و من هنوز فایل تموم نشده تمرین تایید رو بارها و بارها انجام دادم و دیگه فراموش نمیکنم مثل هزاران نشانه دیگه ایی که برام افتاده و من یادم رفته یا توجه مناسبی نکردم….
اگر به ادامه امروزم سر بزنیم هم جالبه. من کارم تموم شد و رفتم برای اینکه برگردم به سمت خونه، هندزفری دستم بود تا طبق عادت و علاقه ام فایل بگوشم یا اهنگ زیبا… سوار تاکسی شدم تا هنوز سرعت نگرفته بود یهو یادم اومد پول نقد از عابربانک باید برمیداشتم به راننده گفتم ببخشید جناب باید پیاده بشم فکر کنم،(در همین حین تو کیف پولم رو نگاه میکردم شاید پول خورده ایی چیزی باشه، تا ۲۰۰۰ تومن کرایه نزدیک بشه پیاده نشم، چشمم به سکه ۲۰۰ افتاد که صبح پیدا کرده بودم ولی دلم میخواست اون سکه رو یکم نگهش دارم) راننده به من نگاهی کرد گفت اگر برای کرایه است اصلا مشکلی نیست و خلاصه راننده لطف کرد منو پیاده نکرد. و منم یک اسکناس ۵۰۰ تومنی داشتم اونو تقدیم کردم گفتم شما حداقل خورده لازم تون میشه.(💜جالبه چند لحظه قبلش راننده با یک مسافر دیگه سر اینکه خورده داره یا نه حرف میزد)
*بیشتر متوجه ارزش همین پول های ارزان سکه ای یا کاغذی شدم.
*بیشتر متوجه پیام نشانه ها دارم میشم.
*بیشتر و بیشتر
خدا جون شکرت، خدا جون شکرت برای این دنیای قانون مند وزیبات ، برای ادم های خوب و فراوانی هات….
تا شب هنوز نشانه های دیگه ایی هم قطعا بوده…💜 دیدن صحنه اسمان شب در صفحه تلویزیون مامانم(سر شب رفتم اونجا و یهو تو تلویزیون دیدم، چون علاقه ایی به دیدن تلویزیون ندارم) وقتی فرکانست درست تنطیم باشه تعجبی نداره، (من علاقه زیادی به ستاره ها، نجوم، فضا و فضانوردی دارم)همیشه در بهترین زمان و بهترین مکانی….
راستی امروز وقتی عصر برای بار چهارم داشتم اون قسمت سریال تمرکز بر نکات مثبت میدیدم، تو ذهنم گفتم کاش یک سریال عباسمنشی دوباره رو سایت بیاد، مثل این فایل یا سفر به دور امریکا….
شب که خونه مامان بودیم💜 یهو دیدم استاد اینستاگرام یک فایل گذاشتن.
سریال زندگی در بهشت…..
هنوز ندیدم یا شاید فردا بیاد روی سایت…. ولی این اتفاق ها عالی نیستن، انصافا نباید تایید کنم، نباید شکرگزار باشم….. واقعا اینکه هماهنگی ها به من بیشتر گرا میدن و منو مشتاق میکنن که درستتتتته برو…
👣قدم به قدم… درسته ۱۲ قدم فعلا ندارم ولی خدا رو دارم که همین برای من کافی است… همین که قدم هام رو میتونم حس کنم درسته و هدایت بشم، در بهترین زمان و بهترین مکان فایل ها و آگاهی ها رو خواهم خرید و به من میرسه….💪
✏راستی الان که نوشتم با خودم گفتم کاش این سکه ارزان رو هم به راننده تاکسی مهربون میدادم و دلم نمیخواست یکم نگه دارم، سریع رها میکردم تا سریع به من بازگردد و دلبسته حتی برای یکروز نباشم…این درس رو از نوشته های خودم گرفتم…
🌠هیچ اتفاقی اتفاقی نیست…..
⭐🌟🌟⭐🌟
خدایا شکرت شکرت شکرت…..
امروز بعد از یه زمان طولانی که همیشه از غذا نخوردن دخترم ناراحت بودم اومدم سمت مرا به سمت نشانه ام هدایت کن.جالب بود که با شنیدن دوباره این فایل تصمیم گرفتم دیگه به هیچ وجه به دخترم برای غذا خوردن اسرار نکنم اون باید یاد بگیره که اگر گرسنه شد بیاد و خودش دنبال غذا بگرده امیدوارم موفق بشم ممنون از شما
باسلام ، خانم شیرازی وقتی تصمیم شما رو در مورد دخترتون خوندم یاد تصمیم خودم در مورد دختر ۲۲ سالم افتادم چون با اتفاقاتی که براش میافتاد خیلی برام مهم بود که با قوانین آشنا بشه بیشتر مواقع همه جوره بد میآورد تقریبا در همه موارد مثل سلامتی ؛ روابط ؛ ثروت و …. البته ایشون خودش مترجم قانون جذبه که با چندتا از اساتید خوب موفقیت کار میکنه ولی اصلا عمل نمیکنه به اون چیزی که داره ترجمه و زیر نویس میکنه و من خیلی به ایشون اسرار میکردم که به فایلهای استاد عباسمنش گوش بده ؛حتی فایلهای استاد رو اونایی رو که فکر میکردم به دردش میخوره رو خیلی مرتب میکردم بهش میدادم تا شاید هلو تو گلو بشه براش ولی مقاومت شدیدی داشت و وقتی اسم استاد میومد هم حال خودش و بد میکرد هم حال منو .
تا به جایی رسید که من متوجه شدم در بیشتر مواقع که احساسم خیلی بده به خاطر افکاریه که حول و حوش ایشون دارم. و از اونجایی که در مدار نبود تلاش منم بی فایده که بود هیچ احساس بدی هم پیدا میکردم . . تا اینکه به خودم اومدم و تصمیم گرفتم رهاش کنم تا زمانی که خودش در مسیر قرار بگیره ؛ اصلا به رفتارش توجه نمیکردم ؛ و سعی میکردم توصیه ای هم بهش نکنم و حتی مایل بودم براش اتفاقات بدتری بیوفته تا به حرفام بیشتر فکر کنه ( خیلی سخت بود برام ) .
بالاخره بعد از حدود ۲ هفته که رهاش کردم و احساس خودم هم خیلی بهتر شده بود یه روز اومد بهم گفت که چقدر حرفای عباسمنش بهم آرامش میده و من متوجه شدم که داره رو خودش با اون فایلها کار میکنه . و این کامنت شما من و برد به اون موقع و دوباره قانون رهایی رو بهم یادآوری کرد و برام یاد آور این شد که دونستن این قوانین که او میدونست با عمل به اون خیلی فرق داره . امید وارم موفق باشید ./
سلام و درود به خانواده خوبم
همونطور که قبلا گفتم از اواسط دی ماه دارم روی باورهای ثروتم کار میکنم (بدون بسته ثروت که انشالله در آینده ای نزدیک خدا بهم میده) از همون اول خدا مرحله به مرحله بهم میگه چه باوری رو در خودم نهادینه کنم. امروز صبح از خدا خواستم بهم بگه چه باور دیگه ای به جملات تاکیدی خودم اضافه کنم؟ نشانه روزدم . صفحه “باوری که تغییرش درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود” باز شد دیدم در مورد رابطه ثروت و نیکوکاری و خوب بودن نوشته. گفتم خدایا منکه با این باور (هر چقدر ثروتمندتر شوم نزد خدا محبوب تر میشوم) مشکلی ندارم قبلا در فایل های استاد اینقدر دیدم برام تکرار شده که الان مشکلی ندارم چرا باید تکرار کنم؟ حسم گفت فایل رو ببین. در فیلم، استاد گفت: شاید فکرکنید این باور مخرب روندارید یا بهتر شده ولی بدونید که این باور مخرب (هرکسی که ثروتمند میشه آدم بدی میشه از خدا دور میشه) خیلی ریشه ای و قدرتمنده خیلی باید روش کار بشه و….
اینجا بود که فهمیدم این باور هنوز در ذهنم نهادینه نشده و جای کار داره. بعدش حسم گفت این جمله تاکیدی رو هم اضافه کن: “1.من هر چقدر ثروتمندتر شوم نزد خدا محبوب تر میشوم.2. من هر چقدر ثروتمندتر شوم نیکوکارتر میشوم.
من هم از امروز شروع کردم و به باورهای قبلی خودم اضافه کردم.
چندروز پیش نظرات این صفحه رومیخوندم یکی از دوستان نوشته بود صفحه فراوانی براش باز شده. اونروز حسم گفت باورهای فراوانی رو هم به باورهام اضافه کنم. منهم اینکارو کردم.
در حال حاضر به لطف خدا روزی 700بار جمله تاکیدی میگم. بعضی جمله ها 50 بار بعضی 100 بار بعضی 200 بار میگم. خدایا شکرت
سپاس
سلام استاد نشانه امروز من توانایی تمرکز بر نکات مثبت بود واقعا من به این فایل احتیاج داشتم چون دقیقا بزرگترین مشکل من در حال حاضر توجه برنداشتن از نکات منفی هست و به شدت به این تمرین احتیاج داشتم که وقتی هر کسی یا هر چیزی را ببینم این توانایی را داشته باشم که سریع بتونم نکات مثبتش را ببینم خیلی تشکر می کنم که این گزینه بسیار عالی را توی سایت قرار دادی
بنام خداوند خوبی ها
سلام بچه ها اومدم اینجا تا از تجربه ام در مورد مرا به سوی نشانه ام هدایت کن بگم .واقعا وقتی از ته دل ازش میخای هدایتت کنه اینکارو میکنه اگه ایمانت بیشتر باشه نشانه ها واضح تره.راستش من یه نوبت ارایشگاه گرفتم و به خاطر شرایطی که پیش اومده اکثرا کار نمیکنن به خاطر رعایت بهداشت و این داستانها.من تصمیم گرفتم به خودم برسم و خسته شدم از یکنواختی وقتی نوبت گرفتم همسرم گفت من میترسم بری چون خطرناکه منم یکم مردد شدم ولی ته دلم میخواستم برم.خلاصه اومدم سراغ این دکمه ی سحرآمیز و فشار دادم و به فایلی هدایت شدم که استاد تمام حرفشون اینه که همه چیز باوره و همه چیز رو ذهنت بساز مثل سلامتی .من هم گفتم من که شاغلم و مرتب با مشتری در ارتباط هستم دیگه ارایشگاه بدتر از مغازه که نیست ؟وتا الان کی منو حفظ کرده از بیماری؟همونم الان هوای منو داره و من تمام لوازم بهداشتی شخصی خودم رو بردم ارایشگاه .اول بگم که تا وارد شدم ارایشگاه خلوت بود.منتظر بودم نوبتم بشه و به این فکر میکردم که کاش صندلی منو ضد عفونی کنن و اگه نکنن خودم توی کیفم الکل دارم و اینکارو میکنم.خلاصه نوبت من شد ارایشگر با حوصله دستمال کشید صندلی رو و از من دعوت کرد بشینم تا کارامو انجام بده نشستم و با خیال راحت دل سپردم به خدا و ازش خواستم رنگ موهام خیلی خوشگل بشه😁همینجور که توی دلم قندآب میکردم برای نتیجه در مورد رنگ موی دلخواهم با ارایشگر صحبت کردم خلاصه تا موهای من اماده میشد چندین بار اونجا ضد عفونی شد و دستمال میکشیدن همه جا و کف سالن رو حسابی شستن منم داشتم لذت میبرم از تمیزی و برق انداختن کف سالن و صندلی ها😁😁🥰حس خوبی بهم داد که چقدر بهداشت رو رعایت میکنن و به خودم گفتم بیا …اینم نتیجه ی اعتمادت به خدا و اومدنت به این ارایشگاه🥰🥰😁😁 موهای منم درست شدو یه سشوار تپلم کشید برامو بلند شدم از صندلی و از موهام خوشم اومد ولی بازم به دلم نبود اومدم خونه همسرم تا دید خوشش اومد و قرار شد بریم به مهمونی پاشدیم رفتیم و اونجا خاله ی من موهامو دید و خیلیییی خوشش اومد و حسابی لذت بردن دیگران انرژی بیشتری بهم میداد.فردای اون روز که خواب بیدار شدم رفتم جلوی آینه و دیدم نه بابا موهام خیلی خوشگله و توی نور روز اصلا یه چیز دیگه ست و از اونجایی که موهای من بلند و لخته خیلی خوشگل شده بود و حسابی جلوی اینه ادا در میوردم از خوشحالی😂😂😂😂 اینم از تجربه ی زیبای من 😁😁😁🥰🥰🥰🥰
موید باشید🌹🌹🌹😊
سلام خدمت دوستان. نشانه من لایو 13 استاد بود. این تنها فایل رایگانی بود که مجبور شدم خط به خط و نکته به نکته توضیحات فایل رو در دفترم بنویسم، هر کلمه آن نکته داشت و حیفم می آمد این زیبایی را در دفترم نداشته باشم. این نشانه از آن نشانه های حرفه ای بود، نشانه ای که یکی از بزرگترین سوراخ های زندگیم را به من نشان داد. به طوری که الان حدود سه روزه که روش فکر کردم.
من چند وقتی است که نشانه هایم نشانه های هدایت است، از کامنت بچه ها گرفته تا فایل های استاد و این نشانه بزرگ یعنی لایو استادو جالبه که همینطور که داشتم به مطالبش فکر می کردم، نمی دونم چی شد توی صفحه خرید قدم اول بودم، جالبه مطالب این قدم هم حکایت از هدایت و الهام می کنه،
من قرار بود دوره عزت نفس رو تهیه کنم اما با دیدن این نشانه که باید به دنبال هدایت برم من رو مصمم به خرید قدم اول کرد و خیلی ذوق و شوق دارم که کمتر از یک هفته دیگه تهیه ش کنم. نمی دونم داستان چیه خیلی هدایت داره بهم گفته میشه، فکر کنم یکی از باگ های بزرگ من همینگوش نکردن به هدایت باشه
خیلی دارم تمرین می کنم که هدایتی کار کنم و خرید قدم اول یکی از قدم های بزرگ بنده ست. مثل تسلا و نوح و بزوس که به الهاماتشون عمل کردن و شاید نمی دونستن در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و بزرگترین اتفاق زندگیشون رو رقم زدن،
من هم نمی دونم در آینده چه اتفاقی خهواهد افتاد اما ایمان دارم و ایمان پیدا کردم که اگه به الهامات و هدایت الله اعتماد کنم مطمئنا اتفاقات بزرگی و سورپرایزهای زیبایی در انتظار من خواهد بود.
من فقط هزینه خرید قدم اول رو در حال حاضر دارم، یه ایمانی بهم گفت تهیه ش کن و به بقیه ش کار نداشته باش، و جالبه وقتی این بهم گفته شد به اواخر توضیحات فایل رسیدم دیدم نوشته اگه هر قدم رو کمتر از یک ماه بعد از خرید قدم قبلی تهیه کنم 40 درصد تخفیف می گیرم، گفتم خدایا شکرت 40 درصدش رو اینجا جور کردی، بقیه ش رو هم می رسونی.
من از اول امسال تعهد دادم تنبلی رو بذارم کنار و حرکت کنم، و ایمان دارم امسال نقطه عطف زندگی منه. من امسال می ترکونم… خدایا شکرت….. استاد ازت خیلی ممنونم… ممنونم که دستی از دستان خداوند شدید که زندگی من و همه دوستانی که در این وادی هستند تغییر بکنه… و از منبع رزق و قدرت بی انتها یعنی خداوند تشکر می کنم که چنین استاد نازنینی رو در مسیر من قرار داد… و از چشمان زیبا بینم تشکر می کنم که این مسیر رو دید و تشخیص داد که راه راست همینه…
بنام خداوندعاشق
استاد عزیزم واقعا ممنونم از خدا که شما را در مسیر زیبای زندگیم قرار داد وسپاسگزار از شما وخانم شایسته عزیز که واقعا صادقانه وباعشق وبا عزت نفس عملا بما راه زیبا دیدن وزیبازندگی کردن را می اموزید قبل از اینکه این تفعل زیبارا در سایت قرار دهید هرلحظه که حس میکردم احتیاج به سوخت برای حرکت دارم بصورت رندوم یکی از فایلهای رایگانتان را که دانلود دارم انتخاب میکردم وبعینه میدیدم دقیقا بخواسته قلبی من جواب میده واین بر اتصال وهدایت شما به الله مهربان صحه میگذاشت از خدای مهربان برایتان شادی وسرافرازی ارزومندم
با سلام و عرض ادب
وقتی میخواستم شروع به نوشتم کنم نمیدانستم چطور شور و هیجان درونی ام رو وصف کنم.
من الهامات خیلی زیادی رو میبینم و خرسندم اما وقتی اومدم در مورد قدم 12 و تجربه خودم بگم و هدایتم، ترجیح دادم ازندگی ماجرا شب قبل بگویم:
من برای خرید کیف و کفش چرم وارد مغازه شدم و فروشنده بخاطر اطمینان خاطر به من توضیحاتی داد و من بهشون گفتم که من از 18 سالگی این سبک کفشهارو پوشیدم و خیالم راحته.همون جا یاد یه کفشی از خودم افتادم (و دوست داشتم ببینم انقد شیک بود برام) و از اون تعریف کردم و دلم یه جوری شد و کلا خاطرات اون موقع ها زنده شد برام.
اومدم خونه و یه کوچولو به بحث هایی که در مورد کلاس استاد شده بود با دوستم صحبت کردم و گفتم نمیدونم چرا بحث های بیرون به این کلاسها ختم میشه و …و این هیجان برام سوال آوره ولی دوتایی باهم به یه نقطه مشترک برای تکامل رسیدیم.
صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم یکی از آشناها یه تصویری برام فرستاد که من با اون کفشم تو مسافرت اصفهان 16 سال پیش گرفته بودم و از وجود این عکس خبردار نبودم.چشمام هنوز باز نشده بود ولی لبخندی اعماق وجودم زده شد.
با دیدن اون کفش همه چیز فراموش شد و یه مهر تایید دیگه ایی از آموزه های استاد عزیزم و کلی قانون و یادگیریها به ذهنم رسید که هر کدوم نشونه هایی از لطف خدا بود.
چیزهای خیلی کوچیک که هر روز ازش یاد میکنیم حتی ناآگاهانه درخواست میکنیم و میرسیم جمعش باهم میشه یه بمب که میتونه آدمو تا خلق آنی پیش ببره.
خدایا سپاسگزارم از هدایتت های بینظیرت
ممنونم از استاد گرامی😍
سلام براستاد عزیزو دوست داشتنی ، خدا رو شکر وسپاس فراوان میگم که شما رو سر راهم گذاشته ، و هر لحظه شکر گزار خداوند هستم ، هر وقت وارد این مرا به سوی نشانه ام هدایت کن ،می شوم دقیقا سیوالی که در سرم هست به جوابش می رسم و دقیقا ودقیقا به خال میزنه ، استاد عزیز خیلی خوشحالم که به جوابهای که در نشانه ام امده عمل می کنم و سراسر انرژی و نیرو به درون من تزریق میشود. من خیلی خیلی شکر گزارم ، نمی دانم چطوری خدا رو شکر کنم بخدا دستی که برای هدایت من فرستاده است آن هم شما استادعزیز هستی ، ای کاش در سال 87 با 88 بود اگر اشتباه نکنم تراکت تبلیغاتی شما رو در سطح شهردیدم آن موقع با شما ارتباط داشتم . ولی هیچ ناراحت نیستم وخوشحالم که این اتفاق خوب افتاده هستم و دوست خوبی مانندشما پیدا کردم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استاد عزیزم و دوستان نازنینم
خداروشکر میکنم برای این آگاهی ها
خداروشکر میکنم برای این نشانه ها
این فایل نشانه ای بود برای من
چند روزی بود که برام سوال بود چطور باید کار کنم که نتیجه های بیشتری بگیرم،؟
واین جلسه برام خیلی روشن کردکه،هرچقدر تلاش کنم،همونقدر هم میتونم نتیجه بگیرم،
وچند نکته رو از خودم کشف ودرک کردم:
🌺من هنوز متعهدانه ،حواسم به ورودی هام نیست،به همین خاطر حالم بالا وپایین میشه و هنوز به ثبات فرکانسی نرسیدم
🌺من نتایج کوچیک و نمیبینم و شکر گذار نیستم(درحالی که فکر میکردم شکر گذارم)
درصورتی که من در این مدت خیلی نتیجه ها دیدم ولی چون عمیق نگاه نمیکنم،وفراموش میکنم،ویا عادی میشه برام و بهتر بگم ناشکرم ،نجواهای شیطان من و از مسیر دور میکنه و دوباره بعد از مدتی برمیگردم .
🌺به جای تحسین کردن موفقیت ها و نتیجه های خوب اطرافیان و بچه های سایت،میرم تومقایسه و این نیز از نجواهای شیطانه که من و از مسیر و ناامید میکنه،ومن باید تمرکزم روی خودم و تمرین و تکرار بیشتر باشه،
🌺ساختن باور،وتکراروتکرار وتکراره این باورها ودرک کردنشون،که چقدر قشنگ در این فایل بیان کردید،که باید تکاملمون رو طی کنیم وآروم آروم برای ذهنمون منطقی بشه
من آماده ی تغییر هستم ،من آماده ی تجربه ی بیشتر نعمت ها هستم ،ولی به اندازه ای تجربه میکنم که متعهد بودم وبا باورها زندگی کردم،🌺
الان تصمیم گرفتم برم و تمام باورهای قشنگی که یاد گرفتم و با تکرارشون لذت میبرم و بنویسم و با صدای خودم ضبط کنم وآنقدر گوش کنم و تکرار کنم که بشه ذکر روی زبانم.
و لحظات بیشتری رو ،در هر شرایط و موقعیتی باذهنم وزبانم بیان کنم تا برای ذهنم باور کردنی تر و منطقیتر بشه.
استاد عزیزم سپاسگذارم که این نشانه ها رو در سایت گذاشتید،که واقعا هدایتم میکنه،به جواب سوالم و اینکه با ایمان بیشتری میگم:
قانون جواب میده زهرا
ادامه بده
ادامه بده
خداوند خیلی به من لطف داره،والان که نگاه میکنم میبینم که خداوند چقدر عادله،چقدر وقتی بهش سپردم بانظم همه ی برنامه ها و شرایط و برام ردیف کرده،هدایتم کرده
من خیلی معجزه ها دیدم ،نتیجه ها گرفتم،
ولی بهتر از این و بیشتر از این میخوام،
خدایا شکرت❤
وخدایا من و ببخش که بعضی اوقات جزو ناامیدان میشم،من و ببخش که بعضی اوقات نمیبینم نعمت های زیبا و فراوانی ات را،خدایا کمکم کن که متعهدانه تر و مسئوولیت پذیرتر باشم وبنده ای شکر گذار تر،🙏
🌺شاد و سعادتمند باشیددردنیاوآخرت.🌺