«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)


این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن‌، فقط داستان‌های‌تان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» آغاز شد.

اینکه چطور آن نشانه‌ را تشخیص دادید‌؛

و آن نشانه‌ها چه زنگ‌هایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پله‌های متوالی از قدم‌های پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد‌؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویه‌های قبلی‌ات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد‌؛

و چطور از میان هزاران شیوه‌‌، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین‌، نزدیک‌ترین‌، لذت‌بخش ترین‌، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات‌ و شرایط آن لحظه‌ات بود.

و در نهایت‌، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها‌، تجربه‌ها‌، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخه‌ی با ایمان‌تر در شخصیت‌‌ات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانه‌ها و بنیان کردن تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی‌ نشانه‌هاست.

داستان هدایت تو به نشانه‌هایی که برای حل مسائل‌تان به آنها هدایت می‌شوی‌، و قدم‌های عملی و تکاملی‌ای که در جهت آن هدایت برمی‌داری و تجربیاتی که-در ادامه- برای‌ اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته می‌شود‌، از دل اعتمادی ناب متولد می‌شود که‌ -حتی با وجود نجواهای ذهن‌تان-، نسبت به  ساز و کار هدایت‌گونه‌ی خداوند‌، در قلب‌تان می‌سازید و به قول خداوند:

ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره

این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است‌، فقط آنهایی را با خود همراه می‌سازد که تقوا پیشه کرده و ذهن‌شان را کنترل می‌کنند و به نشانه‌ها اعتماد می‌کنند و تسلیم‌ مسیر هدایت‌شان می‌شوند و  رستگاران‌ و متبرّک شدگان آنها هستند.

زیرا خداوند هرگز برای یاری ما‌، قوانینش را نقض‌، معلق یا موقتاً غیر فعال نمی‌کند‌، بلکه به شیوه‌های کاملاً طبیعی‌، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان‌ هدایت خود را به سمت‌تان جاری می‌سازد.

ما از طریق ایده‌ها و نشانه‌هایی هدایت می‌شویم که  به واسطه‌ی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله‌، یا خواندن داستان و تجربه‌ای که برای‌مان الگو می‌شود‌‌ و مرز ناممکن‌ها را در ذهن‌مان جابه جا می‌کند‌، یا راهکاری که دیگری برای مسئله‌ای متفاوت اجرایش کرده‌، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…‌، به ما الهام می‌شود.

نقطه مشترک این نشانه‌ها این است که‌ همه‌ی آنها‌، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائل‌مان» را در دل خود دارند.

پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.

زیرا این وعده‌ی خداوند است که:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38

نکته مهم:

در راستای هدف‌ما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت‌، در این صفحه فقط نظراتی منتشر می‌شود که درباره داستان و مسیر هدایت شده‌ای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» نوشته‌اید.

منتظر خواندن داستان‌ها و روندی هستیم که در مسیر هدایت‌تان طی می‌کنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحله‌ی بالاتر هدایت می‌کند.

وقتی از قدرت کانون توجه‌مان برای دیدن‌، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده می‌کنیم‌، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر‌ و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانواده‌‌مان‌، صدق بالحسنی می‌شویم‌، آرام آرام‌، جنس محکم‌تری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه می‌شود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر می‌دهد و به قول قرآن‌، چشمان‌مان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانه‌های هدایت بیناتر می‌کند.

1828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مانی هانی گفته:
    مدت عضویت: 2450 روز

    درود بر دوستان عزیزم

    مدتیه که کار و بیزینس من افت کرده بود و من اگر چه سعی میکنم توحیدی باشم اما ته قلبم دخالت عوامل بیرونی مثل review و حرف مردم رو موثر میدونستم.

    این بود که یه شب نیمه شب دیدم نمیشه بخوابم و تشنه هدایت از سوی پروردگار بودم رو آوردم به هدایت از طریق نشانه در وبسایت. که گفتگوهای استاد عباس منش با دوستان قسمت ۳۷ اومد.

    باورم نمیشد که چطور خدا باهام داره مستقیم صحبت می کنه .تو اون فایل استاد از اینکه شرک عامل بدبختی ماهاست و کسی نیست که شرک بورزه ولی خوشبخت باشه و داستان حضرت ابراهیم رو به عنوان اسطوره توحید بیان کردند و من بی اختیار اشک میریختم.

    در اون فایل اینکه رها باشیم وبرای کوچکترین چیزی شکرگزار باشیم و اجازه بدیم خدا ما رو هدایت کنه صحبت میکرد و اینکه قدرت رو از عوامل بیرونی بگیریم و بدیم به خودمون.

    نمیتونم احساس خودمو از این هدایت بیان کنم فقط میتونم بگم استاد عزیزم سپاسگزارم ، شما دست خدا هستین که در موقع مناسب افراد رو هدایت میکنین به سمت شهود و الهامات و موفقیت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    امروز یک نشانه دیدم که بسیار حالم را خوب کرد و حس خیلی خوبی به من داد و از همه مهمتر اینکه اعتمادم به خداوند بیشتر و بیشتر شده

    در حال انجام و کار کردن بر روی کار جدید خودم هستم صبح که از خانه زدم بیرون از خداوند مهربان خواستم که با دستان هدایت گر خودش من را هدایت کند تا یک قدم بیشتر به هدف و خواسته خودم نزدیک تر بشوم

    به سرکار فعلی خودم آمدم و شروع به انجام کارهای روزمره خودم کردم

    هوا امروز بارانی است

    دل دل می کردم که بروم و یا نه

    با خودم گفتم که قرار گذاشته ای و باید کرمت کنی اسنپ گرفتم و خیلی سریع و به کمترین قیمت یک اسنپ با ماشینی تمیز و راننده خوش اخلاق نصیب من شد

    به اداره مورد نظر رفتم و با یک کارشناس قرار داشتم که او نیز انسانی بسیار خوش اخلاق بود و بسیار راهنمایی خارج از موضوع بحث برای من انجام داد

    به سر پروژه رفتیم و آن پروژه تایید شد

    باز یک راننده اسنپ بسیرا خوش اخلاق نصیب ام شد

    به اداره مربوطه باز برگشتم و آنجا مافوق همان کارشناس صبح او نیز فردی بسیار با اخلاق بود و راهنمایی های خیلی مفیدی به من کرد

    خدا روشکر که امروز خداوند اینگونه من را هدایت کرد با دشتان خودش

    از همه جالب تر این بود که به سراغ دانلود ها رفتم و یک فایل را انتخاب کردن تا آنرا گوش کنم و آن فایل از سری فایل های دانلودی استاد بود

    از مجموعه فایل های سرمایه گذاری روی خودت بود که استاد در فایل گفتند که قدم بردارم و شروع به حرکت کنم

    دنبال ساده سازی هدف و کار خودم باشم

    به مشکلات کار خودم فکر نکنم و چون این سبب می شود که رو به جلو حرکت نکنم

    این شعر به یادم آمد

    تو خود پای به راه در نه و هیچ مپرس

    راه خود گویدت که چون باید رفت

    این هم انگیزه برای من بود و هم اینکه سبب شد باز مصمم تر بشوم تا بسوی هدف خودم قدم بردارم

    ممنون خدای مهربان

    ممنون خدا جونم

    سپاس از خدای هدایتگر من

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    اعظم جم نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2653 روز

    سلام به خانواده عزیزم عاشق همتونم، بعد از اینکه خداوند توی دوره سلامتی منو هدایت کرد به شغل مورد علاقه م که بازی با بچه هاست، و کارمو شروع کردم یه مقدار که گذشت دیدم کسانی که کلی ذوق و شوق داشتند که بچه شونو برای بازی بیارن خونمون، نیومدند و وقتی همدیگه رو می‌دیدیم می‌گفتند خیلی مشتاقند که بچه ها رو بیارند و بچه هاشونم چقدر هر بار بهونه می‌گیرند و اصرار می‌کنند که ما رو ببر برای بازی، و توی بردن و آوردن بچه هاشون مشکل داشتند، چندین نفر هم بهم گفته بودند که اگر ممکنه تو بیا خونمون و من چون باید وسایل بازی رو با خودم می‌بردم و یا آژانس میگرفتم یا با خط واحد میرفتم واقعا برام راحت نبود آخه اون مقدار کم پولی که ازشون میگرفتم رو باید همونقدر هم می‌گذاشتم روش تا فقط کرایه آژانس بشه، القصه که این فکر اومد توی ذهنم که من که 12 سال پیش گواهینامه رانندگی گرفتم و هر بار به دلیلی نشده رانندگی کنم، بیام از این فرصت استفاده کنم و هم رانندگی رو یاد بگیرم و هر جا خواستم برم برای کارای شخصیم اینقدر اذیت نشم هم به رشد کاریم کمک کنم،گفتم برم نشانه امروز من رو بزنم تا خدا هدایتم کنه به مسیر بهتر، همون لحظه دیدم یه فایل جدید اومده روی سایت که عکس مریم جان عزیزم اول فایل بود که توی ماشین پشت فرمون نشسته بود، دیوانه شدم، گفتم خودشه، خدا میخواد رانندگی رو یاد بگیرم، خدای مهربونم توسط یکی از دستای عزیزش چند وقت پیش، یه مقدار پول برام فرستاده بود و با همون رفتم چند جلسه آموزش رانندگی گرفتم دور از چشم همه(چون مسائلی پیش اومده بود که ترجیح دادم دهنمو ببندم و چقدر حس خوبی داشتم) ، و خدا قلب همسرمو هم نرم کرد تا 4 بار هم اون باهام کار کنه، نمیدونید که چه هم زمانی ها و چه آدمهای بی نظیری رو برام فرستاد و چطور همه چیز رو جور کرد تا من رانندگی رو یاد بگیرم، تا رسید به دیروز که طبق هدایت ها و اتفاقاتی که رخ می‌داد و قدم به قدم هدایت میشدم، فهمیدم که دیگه روزی هست که باید تنهایی رانندگی کنم به شدت هزار ترس داشتم،توی تمرین ستاره قطبی از خدا خواستم کمکم کنه و بهم شهامت بده تا یه رانندگی خوب و بی خطر داشته باشم و چند بار هم توی ذهنم دیدم که خیلی راحت تونستم مسیری که میخواستم رو برم و برگردم، بدنم میلرزید و کلی استرس و نجوا…. اما به لطف خدا آماده شدم و فایلِ ابوموسی به گوش، رفتم و حدود 1 ساعت صبح و یک ساعت و نیم عصر تمام حوالی خونمون حتی جاهایی که ترس زیادی داشت و… همه رو رفتم و برگشتم به سلامتی و چقققدر به خودم افتخار کردم و خودمو توی آینه بوسیدم و به خودم تبریک گفتم، ان شاءالله که بتونم به یه راننده عالی تبدیل بشم دیروز یه روز بسیار بزرگ توی زندگیم بود بی نهایت سپاسگذار خداوند و استاد عزیزم و مریم جون هستم که باعث شدند ما رشد کنیم و هر بار خودمونو بهبود ببخشیم، چقدر با همین رانندگی کردنم میتونم باعث خیر بشم، خدایا هزار مرتبه شکرت، استاد جانم یکی از بزرگترین نعمت هایی که خدا بهم داده وجود عزیز و نازنینتون توی زندگیم هست، راستی تولدتون هم پیشاپیش مبارک باشه حضرت عشق،وقتی که متولد شدید هیچ کس نمیدونست که به چه انسان بزرگ و بی نظیری تبدیل خواهید شد که باعث رشد یه دنیا انسان که دنبال رشد هستند میشید و واقعاً جهانشون رو جای بسیار زیباتری براشون میکنید، تولدتون هزاران بار مبارک و سایه تون روی سر من و تمام شاگردانتون مستدام، عاشقتونم مرد بزرگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    حسین شیهکی گفته:
    مدت عضویت: 1096 روز

    استاد جان سلام، این فایل را دارم در حالی می نویسم که همین چند روز پیش تازه تصمیم گرفتم که حداقل به مدت 5 یا 6 روز روی موضوعات سایت و فایل های دانلودی شما تمرکز بیشتری بزارم و بعد راجب درست یا غلط بودن اونها تصمیم بگیرم.

    یادم میاد روز اول یا بهتره بگم شب اول داشتم به صورت تصادفی یکی از کامنت های بچه ها را تو سایت میخوندم که درذمورد داستانش تو دبی و نشونه هایی که به وسیله اون ها هر روز هدایت می شده صحبت می کرد ولی چیزی که تو اون لحظه من آماده دریافت اون بودم، اون بخش از صحبت هاش بود که می گفت هر بار برای اینکه به آگاهی های شما بیشتر عمل کنه برای خودش تایم زمانی انتخاب می کرده و خودش را فقط زمانی بازبینی می کرده که مطمئن باشه با تموم وجود به اون آگاهی ها عمل کرده باشه..

    یه چیزی انگار تو ذهن من بعد از داستان اون دوستمون انگار می گفت حسین این همون حلقه گمشده ای هست که باید از امروز بیشتر به اون عمل کنی، توی هر مرحله ای باید کاری را انجام بدی و اگر امروز به این سمت هدایت شدی پس این همون کاری هست که امروز بزرگترین پاشنه آشیل تو محسوب میشه..

    همون روز تصمیم گرفتم به مدت چند روزی که تا آخر هفته باقی مونده که حدود 4 یا 5 روز مونده بود همه برنامه های خودم را متوقف کنم و فقط به آگاهی های سایت اعتماد کنم تا ببینم آیا واقعا تمرکز کردن جواب میده یا نه؟

    شاید باور نکردنی باشه ولی مگه غیر از اینه که هر چقدر ما مدارمون بالاتر میره و محدودیت هامون کنار میره نتایجمون هم بزرگتر میشه…

    از همون شب اولین کاری که انجام دادم این بود که شروع کردم به نوشتن و تموم کارهایی که باید تو این چند روز انجام می دادم را نوشتم،

    _ نوشتم برای فقط چند روز میخوام کتاب خوندن را متوقف کنم و به قول شما کامنت هایی را بخونم که از هزاران کتاب موفقیت عملی تر و با اگاهی بیشتری هستند.

    _ نوشتم میخوام هر روز روی اینکه باور های من چه تتایجی را دارند تو زندگی من خلق می کنند بیشتر دقت کنم و به قول شما شباهت خودم را با آدم‌های دور و برم بیشتر درک کنم.

    _ نوشتم میخوام درونگرا بودن خودم را عمیق تر بپذیرم و یه دفتری را انتحاب کنم به اسم دفتر زیبایی های من و هر روز فقط در مورد ویژگی های مثبت خودم توی اون بنویسم.

    _ نوشتم که خیلی اوقات ذهن شلوغ چقدر باعث به هم ریختن شرایط تو زندگی من شده و همون لحظه شروع کردم به تقسیم کار با خدا،

    خدایا من کارهایی که فقط به اون ها علاقه دارم را انجام میدم و بقیه کار ها را خودت باید انجام بدی، مثلا من هر روز ورزش کردن را دوست دارم ولی برنامه ریزی کردن برای اون را دوست ندارم پس خودت منو یه جوری غافلگیر کن که به همه کارهام برسم، و تازگیا خودش صبح ها منو زود تر بیدار می کنه بعضی وقت ها با صدای یک پرنده و بعضی وقت ها با یک حشره کوچولو چون همیشه من کنار پنجره میخوابم و اون کاملا بازه

    و همین جور نوشتم و نوشتم و نوشتم..

    از فردای اون روز معجزات شروع شد یا بهتره بگم همون شب معجزه اتفاق افتاد، من خیلی حالم خوب بود و مگه غیر اینه که وقتی تو همین لحظه حال دلت خوب باشه به همه چیز رسیدی…

    صبح که بیدار شدم یکی از دوستام که برنامه نویسی سایتمون را داره انجام میده گفت که یکی از کتاب هامون اومده تو صفحه اول نتایج جستجوی گوگل، حالا این اتفاق در حالی افتاده که ما فقط دو ماهه سایتمون را راه انداختیم و کاری را انجام دادیم که معمولا از نظر عملی حتی برای اونایی که سال ها اون را بلد هستند حداقل دو سال طول می کشه..

    راستی یادم رفت بگم حدود 45روزی هست که یه سایت آنلاین فروش کتاب زدیم و همه ی این ها هم خودش معجزه بود و خیلی داستان جالبی هم داشت…

    من از بچگی اهل خوندن کتاب بودم و خیلی از کتاب های بازارمون را تقریبا خونده بودم یعنی اگر بگم بالای دو هزار تا کتاب تا حالا خوندم هنوز هم شاید کم گفته باشم و خدا را شکر که امروز حداقل اعتماد به نفس این را دارم که در مورد ویژگی هام بیشتر صحبت کنم…

    و همین پارسال بود که بلاخره تو یه غرفه کوچولوی کتابفروشی مشغول کار شدم، از اون جایی که هر روز به فایل های شما گوش میدادم یه دفعه به خودم اومدم و دیدم همون قدم های ساده که هر روز برای بهتر کردن احساسم بر میداشتم باعث شده تو کار خودم خیلی موفق بشم و حتی خیلی بیشتر از کسایی که چندین سال تو این کار بودم نتیجه بگیرم،

    که اون هم خدا را شکر دلیلش علاقه بود و بس..

    خب و بلاخره بعد از یه مدت بلاخره تصمیم گرفتم روی پای خودم وایسم ولی نه چیزی از فروش میدونستم و نه تجربه سایت را داشتم تا یه روز یکی از بچه ها که خودش دستی از دست های خدا بود اومد و دیدم از من علاقه مند تر هم هست و به لطف خدا خیلی از کار های فنی را بهم یاد داد و علایق و دونسته های هر دوتامون کنار هم چقدر نتیجه ها را بزرگ کرد..

    و اما همه این ها را گفتم که برسم به تمرین امروز

    خیلی وقت بود که میدونستم باور های خوبی در مورد پول ندارم ولی دقیقا هم نمیدونستم باید از کجا شروع کنم ولی حالا که فکر می کنم زیاد هم نگرانش نبودم،

    امروز صبح که داشتم کار هام را تو مغازه انجام می دادم یه حسی باهام شروع کرد به صحبت کردن و گفت مگه غیر از اینه که ما فقط زمانی بیشتر پول در میاریم که حس بهتری نسبت به ثروت داشته باشیم،

    مگه غیر از اینه که هر ثروتمندی یه روزی تو جایگاه همین امروز ما بوده و چیزی که ما امروز می‌بینیم مگه غیر از تکامل فرکانسی چیز دیگه ای هم میتونه باشه؟

    تصمیم گرفتم یک چالش 30 روزه را شروع کنم و هر روز زندگینامه یکی از آدم های ثروتمند را بخونم و از اونها یاد بگیرم،

    دنبال ویژگی های مشترک بگردم و محدودیت های ذهن خودم را کنار بزارم،

    _ مثلا آدم هایی را پیدا کنم که درونگرا باشند و مثل وارن بافت اون ویژگی را به عنوان اهرم قدرت خودشون استفاده کرده باشند، شما وقتی درونگرا باشی کمتر درگیر روابط اشتباه میشی و راحت تر کانون تمرکز خودت را حفظ می کنی، شما وقتی درونگرا باشی بیشتر در مورد کار های روزانه خودت فکر می کنی و عاقلانه تر رفتار می کنی..

    شما وقتی درونگرا باشی با صبر بیشتری جلو میری و کمتر عجله می کنی و همین طور تا آخر…

    _ مثلا دنبال آدم هایی بگردم که تو سن کم ثروت های بزرگی ساختن مثل زاکربرگ که هم سن و سال خودم هست و امروز به همه اون چیز هایی که می خواسته رسیده..

    _ مثلا دنبال آدم هایی بگردم که مسلمان بودن. و امروز ثروتمند تر از همیشه هستند تا باور های دینی خودم را بهتر کرده باشم…

    _ مثلا آدم هایی را پیدا کنم که تو همین دو سه سال گذشته به ثروت های بزرگ رسیدن تا محدودیت های دور و برم را کمتر باور کنم و فراوانی ها را بهتر درک کرده باشم.

    و نمیدونم این مثال ها چقدر قراره ادامه دار باشه ولی چیزی که مسلمه اینه که خدا را شکر ما هنوز اول کار هستیم و اومدیم تا تک تک روزمون را زندگی کنیم..

    راستی امروز روز تولد منم هست داشتم دیروز به این فکر میکردم که خدایا من نمیدونم ولی باید کادوی امسالت از همیشه باحال تر باشه و امروز کادوی خودم را گرفتم، مگه غیر از اینه که وقتی حالمون خوبه یعنی به همه چیز رسیدیم..

    البته یه کادوی باحال دیگه ام تو راهه که من منتظرش هستم..

    خب خدایا شکرت و استاد ممنونم به خاطر سایت و خودتون که همیشه حالمون را میتونیم بهتر کنیم..

    و از خدا ممنونم به خاطر تموم دستانی که هر روز وارد زندگی ما می کنه تا راحت تر کار هامون را انجام بدیم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 1004 روز

      سلام دوست خوب من

      خیلی هم لذت بردم از کامنت زیبا و موفقیت و روند خوبی که در مسیر داشتین درود بر کنترل ذهنت و درود بر قانون تغییرناپذیر خدا که برات جواب داد وقتی تو تونستی یعنی منم میتونم وقتی برای شما جواب داد یعنی واسه منم جواب میده خداروشکرررر تحسینت میکنم بابت موفقیتی که در عرض دوماه جذب کردی به امید معروف شدن سایتت وچه کار قشنگی داری از قبلش پول میسازی کتابفروشی عالی تلاش کن تا کتابهای خوب از نویسنده های موفق و واسه فروش بزاری که مطمعنن سودتوو بیشتر میکنه خیلی خوشحالم که دوستم موفقه خوشحاله خندانه حالش خوبه خداروشکر یکی از دوستان دیگرمون از بند تاریکی نجات یافت الهی شکرررررت

      سپاس از کامنت زیباتون دلمو گرم کرد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    سلام خدا جونم

    سلام مهربان من

    سلام زیبا ترین یار من

    سلام خوب ترین من

    سلام به تو که همیشه هوای من را داری

    همیشه مراقب من هستی

    همیشه کنارم هستی

    همیشه بیادم هستی

    همیشه از حال خوب من کیف می کنی

    ای خوبترین من دوستت دارم و از این دوست داشتن به خود می بالم

    ای خوبترین من

    ای کسی که همیشه تنها بودی و از تنهایی فراری نیستی

    ممنون تو هستم که من را آزاد آفریده ای

    ممنون تو هستم که من را خالق آفریده ای

    ممنون تو هستم که من را شاد آفریده ای

    می دانم تقصیر خودم است

    اگر نمی‌توانم آزاد باشم

    نمی توانم شاد باشم

    هر چه است از ذهن خودم است

    هر چه است افکار خودم را همانند زنجیری بر گردن خود انداخته ام

    اگر نمی توانم نقاش خوبی باشم

    اگر نمی توانم خالق خوبی باشم

    اگر نمی‌توانم

    تقصیر تو نیست

    من نقاش ماهری نیستم

    من خالق خوبی نیستم

    باید خودم را تغییر بدهم

    باید نقاشی یاد بگیرم

    باید خلق کردن را بیاموزم

    تو به من قدرت داده ای من خود از این قدرت استفاده نمی کنم

    پس تقصیر تو نیست

    هر چه است از خودم است

    سپاس از. تو که خدایی کردن خاص تو است

    سپاس از تو که خلق کردن سر رشته تو است

    سپاس از تو که راهنمایی و هدایتگر

    سپاس از تو که من را شاد آفریده ای

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    این دلنوشته را اینجا برای دوستان خوب خودم می نویسم

    تا آنها با با خواندن آن حالشان خوب بشود

    بنده بودن در برابر تویی که بنده های خودت را دوست داری نه تنها عیب نیست بلکه عالی است و بهترین کار چرا که تو خدایی هستی که سالها درحال خدایی کردن هستی و هیچ کس نتوانسته بر تو عیب بگذارد و با تو در مقابله در بیایید.

    تو تنها چیز یا کسی هستی که همیشه بودی و هستی و خواهی بود.

    نه نیاز داری و نه نیازمند می شوی.

    و برعکس همه ما نیاز داریم به تو و نیازمندت هستیم.

    نه کسی را در کنار خودت داری و نه لازم داری کسی در کارهایت کمک کند تورا.

    حال آنکه ما همیشه محتاج بودیم و نیازمند.

    پس خدایی هستی که خدایی برازنده خودت است.

    خدایی کن که از خدایی تو ما را کفایت است

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    هایده عبدپناه گفته:
    مدت عضویت: 1095 روز

    بنام خداوند هدایتگرم به سمت خواسته هایم

    سلام خدمت خانواده عزیزم من جمله استاد بزرگوارم

    صبح که بیدار شدم از خدا نشونه خواستم گفتم خدایا اهداف و نیات من زیاده می‌خوام خودت باهام حرف بزنی و از طریق نشونه ها باهام صحبت کنی و اجازه دادم خودش هادی من باشه و اونچیزی که لازمه رو ازش بشنوم

    و در کمال ناباوری شاید بگم واسه 4 یا 5 امین بار من هدایت شدم به قانون سلامتی این سری معرفی شماره 2 اش بود خودش میگه این دوره رو بخر هم تمرکز و انرژیت زیاد میشه میتونی به کارات و اهدافت برسی چونکه انرژی و تمرکزم کمه در طول روز هم از نظر سلامتی بهبود پیدا میکنی هم اندامت خیلی زیباتر میشه و عزت نفست بیشتر میشه

    خیلی دوست دارم این دوره رو داشته باشم خیلی یه مدتم هس به شدتتو فکرشم ولی اون مبلغ یه جا تو حسابم نبوده خورد خورد دستم میرسه و خرج میشه شاید باید تکاملمو طی کنم و آماده دریافت این آگاهیا باشم چون تعهدی میخواد که واقعا از درون باشه با تمام وجودت بخوای تغییر کنی و سبک زندگیت عوض بشه چون مشکلات جسمی و بیماریم خیلی از تمرکزمو به خودش گرفته و همیشه یه گوشه از ذهنم درگیرشه مثل چربی خون خیلی بالا . تیروئید و بیماری های زنانه و…‌

    یا شایدم ترمزی دارم که باید ذهنمو کندوکاو کنم بررسی بشه

    از رب العالمین سپاسگذارم که خدایان کرد و از طرق مختلف با بنده هاش صحبت کنه و ازش می‌خوام که به زودی منو در مسیر دریافت این آگاهیا و سلامتی قرار بده آمین

    خواستم رد پایی بذارم برای یه مدت دیگه که دوره رو خریدم و بدونم خدا بارها منو هدایت کرده به سمت این دوره و حتما نیازم بوده که استفاده بشه

    در پناه جان جانان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      محمدرضا گفته:
      مدت عضویت: 847 روز

      درود خدمت دوست عزیزم خانم عبدپناه

      با تمام وجودم از خداوند می‌خوام که به بهترین ها هدایت شوید و هر روز موفقیت ها و پیشرفت هارو در زندگی خودتون و این جهان ایجاد کنید

      من از استاد یاد گرفتم که مسائلی که تو زندگیم دارم رو ، مسائلی که برای منه با روی باز استقبال کنم ازش و نترسم و بقول استاد آشغالا رو زیر مبل نریزم ، برم تو دل مسائل واقعا دوره شیوه حل مسائل خیلی به من کمک کرد در این راه خداوند رو صدهزار مرتبه سپاس گذارم همزمانی هایی و هدایت هایی رو برام ساخت که احساسش رو با دنیا عوض نمیکنم

      احساس همزانی و هدایت بهترین حسیه که تو زندگیم تجربه اش کردم

      من فهمیدم در باره حل مسائل زندگیم احساس ناتوانی میکنم

      و این بزرگ ترین ترمزمه یجورایی که خودش عوامل زیادی رو پشت سر داره

      ولی با آگاهی های دوره حل مسئله زندگی از خداوند خواستم هدایت شم

      هر روز باور سازی رو ادامه میدم و بهبود گرایی میکنم و میرم تو دل مسائلی که مربوط به منه

      میرم تو دلش چون دیگه باور دارم راه حل ها سادن و حلشون باعث پیشرفت من از تمام جوانب میشه

      خیلی وقتا آدم آنقدر در گیر کمال و افکاره که اصلا متوجه نمیشه که میتونه بهبود رو همین الان ایجاد کنه

      در هدی که مثلا وسط حال یه صندلیه که همیشه باعث انحراف راهم میشه اما اصلا واسم مهم نیست

      اصلا متوجه اش نیستم

      و هر بار حاضرم مسیرم رو انحراف بدم اما صندلیه وسط رو جا به جا نکنم

      فهمیدم خیلی از مسائل بزرگی که تو زندگیم ازشون میترسیدم که واردش شم راه حلش دقیقا به همین سادگیه جابجا کردن صندلی بود

      مسائلی که هر روزم رو از من گرفته بود

      و هر روز بهش فکر میکردم و با احساس ناتوانی که داشتم نمی‌رفتم حلشون کنم

      خوندن کامنت شما منو یاد این ها انداخت

      و چقدر درست میگید که :

      ( باید تکاملمو طی کنم و آماده دریافت این آگاهیا باشم چون تعهدی میخواد که واقعا از درون باشه با تمام وجودت بخوای تغییر کنی و سبک زندگیت عوض بشه )

      من مادر خودم واسه خودش این دوره قانون سلامتی رو خریده و هر روز تحسینش میکنم که چه تعهدی داره چقدر داره خوب نتیجه میگیره و باورم نمیشه واقعا (برای شما هم قلبن این نتایج رو آرزو دارم )

      تحسین برانگیزه که انقدر خالصانه از خداوند میخواید یه دوره جدید رو داشته باشید برای بهبود خودتون ، چون منو متهد تر کردید که به بهبود خودم ادامه بدم

      که منم وقتی آگاهی های گذشته رو ازش نتیجه گرفتم حالا برم سراغ دوره های جدید

      بهبود بیشتر

      امیدوارم به لطف خدا تمرکزتان خالص تر بشه چون گفتید کمی تمرکزتون رو سلامتی تون گرفته و هر روز زیبایی های بیشتر رو تجربه کنید و به خواسته هاتون در سریع ترینو بهترین زمان برسید

      بدرود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        هایده عبدپناه گفته:
        مدت عضویت: 1095 روز

        سلام داداش گلم محمدرضا عزیز چقد کامنتت قشنگ بود و به دلم نشست

        ممنونم که کامنتم‌رو خوندین و این کامنت زیبا رو واسم نوشتین ، زنده باشین دوست عزیزم

        واقعا لذت بردم از کامنتت و اینکه ترمزتونو پیدا کردین و هر روز در تلاش برای بهبود بهتر زندگیتون هستین تحسینتون میکنم ان شاءالله که در این مسیر ثابت قدم بمونین و هر روز بهبود بهتر و موفقیت بیشتر عایدتون بشه

        مثال صندلی تو هال واسم جالبه دقیقا مسائل زندگیه ما هم به کوچکی اون صندلی و به راحتی جابه جایی اون صندلیه ،،، منم تو این دوره شرکت کردم فهمیدم که مسائل اساسی من و‌نشتیه انرژیم تماما مربوط به عزت نفس و عدم خود ارزشیه که خداروشکر دارم متعهدانه رو خودم کار میکنم و احساس ارزشمندی رو در خودم زنده میکنم

        واقعا باید همینطور باشه باید تو در مسیرش قرار بگیری تا اون آگاهیا وارد زندگیت بشن من این قانون رو این اواخر دارم بهتر درکش میکنم ،، میدونی به قول استاد رزق دو نوعه نوعی که تو به دنبالش میدوی با تقلا و زجر نوعی که اون به دنبالت میاد این نوعی که به دنبالت میاد رو باید درک کنی چه زمانی میاد قانونشو بفهمی این فقط زمانی میاد که تو آمادگیه پذیرششو داشته باشی حالت خوب باشه در صلح باخودن باشی انگار که یکی از قبل قولشو بهت داده باشه و دلگرم این نعمت شده باشی و این نعمت و برکت تنها رزق یعنی پول نیست یک اتفاق قشنگ یک رابطه عالی ورود یک دوست عزیز یک کار یک آگاهی ناب الهی حتی دیدن یک زیبایی اینا همش نعمته چون خیلیا اینو درک نمیکنن فقط تویی که تو مسیرشی تو مدارش قرار گرفتی با پوست و استخونت میفهمیش مزه اش می‌کنی

        چه بسا دوره هایی بوده فایل هایی هست که فقط گفتیم بخریمش و استفاده کنیم حتما نتیجه میگیریم و این کارو کردیم و نتیجه خاصی دریافت نشده چونکه در مدارش نبودیم من بعد دوسال که دوره عزت نفس رو خریداری کردم الان میفهممش الان تو مدار درک آگاهیاش قرار میگیرم من دوره حل مسائل رو بهار خریدم هنوز تو جلسه 5 امش موندم مهم این نیس چقد هزینه می‌کنی و دوره میخری مهم اینه چقد رو خودت هزینه می‌کنی چقد اون آگاهیا رو داری درک میکنی واسه همین از خدا می‌خوام این دوره رو خودش واسم بخره اون موقع حسم بهم میگه که موقعشه الان هنوز نوبتش نرسیده نمی‌دونم شاید فردا بهم بگه موقعشه یا یک ماه دیگه یا یکساله دیگه هر وقت بگه اون بهترین زمانه دریافتشه

        خداروشکر که مادرتون انقد متعهدن ان شاءالله که همیشه سلامت باشن و بهترین نتایج رو از این دوره بگیرن

        بله درسته وقتی تمرکزت چندتیکه اس واقعا یکم مشکل میشه روی یک هدف متمرکز بمونی اونم من که الان دارم روی عزت نفسم کار میکنم و خودمو کندوکاو میکنم ،، بهرحال من به خدا سپردمش

        دوست خوبم کاری که ما باید انجام بدیم آشتی با خودمونه ما باید بهتر خودمونو درونمونو بشناسیم از خدا یهترینارو برات آرزو میکنم که آسان بشی واسه آسونیا که قلبت رو به روی دریافت آگاهیا باز کنه و متعهدانه در این مسیر بمونی

        در پناه الله یکتا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    پگاه پورشکری گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین

    امیدوارم حالتون مثل همیشه خوب و عالی باشه

    با اینکه من خیلی وقته عضو سایت هستم، اما هیچ وقت به کیفیت یکی دو ماه اخیر و با جدیت الان تو سایت فعالیت نداشتم، و احساس میکنم تازه به اون درجه و سطحی رسیدم که بتونم استفاده و درک کامل و درستی از مطالب بی‌نظیر سایت داشته باشم.

    برای خودمم خیلی جالب شده که یکی از بهترین تفریحاتم گشت و گذار تو سایت و هدایت شدن به فایل‌های عالی شماست، فایل‌هایی که انگار دقیقاً داره با من حرف میزنه و جواب سوالی که تو ذهنم هست رو میده. من تا قبل از این مدت اعتیاد زیادی به اینستاگردی داشتم و خیلی وقتم رو هدر میدادم اما الان تو این 2ماه من خوشحال‌ترینم…

    من هر روز به قسمت ((مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن)) میرم و از خدا با تمام وجودم می‌خوام که با من حرف بزنه و هر روز یک نکته‌ای رو بهم گوش زد کنه، و جالب اینجاست که واقعا از طریق شما حرف‌هایی رو بهم میگه که خیلی برای من جذاب و دوست‌ داشتنیه.

    اما به تازگی جز این مورد گاهی اوقات انگار بهم الهام میشه که حالا برو فلان صفحه و فایل شماره فلان اون صفحه رو ببین و جالبه که بدونید این مسیر هم دست کمی از اون بخش هدایت روزانه برای من نداره.

    امروز هم به صورت کاملا هدایتی من به قسمت 16 زندگی در بهشت رسیدم و نگم براتون از دریچه‌ای که این فایل برای من باز کرد…

    این فایل در مورد پاکسازی بخشی از مسیر جنگلی و خلق فلکه مریم :) بود.

    و اما آگاهی که من از این فایل دریافت کردم این بود که:

    دقیقاً باورهای منفی که تو ذهن ما شکل میگیره مثل پیچک‌ها و علف‌های هرزی هست که شما هرس کردید، اگر قبل از قوی‌ شدن ریشه‌ها شروع به از بین بردنشون کنیم، کار خیلی راحت و با تلاش کمتری هست، اما وقتی ریشه‌ها گسترده بشه و شاخ و برگها بیشتر بشه به همون اندازه نیاز به انرژی زیادی برای از بین بردنش داریم.

    و وقتی که به خودم و باورهام نگاه کردم دیدم که در وجودم از این علف‌های هرزی که تا مغز استخوانم پیش رفته کم ندارم، و چقدر درک این موضوع برای من زیبا و دوست داشتنی بود.

    این فایل به من یادآوری کرد که هیچ وقت نباید دست از پاکسازی افکارم بردارم، به قول شما همون طور که بدنم نیاز به آب، غذا و اکسیژن همیشگی داره، ذهنم و باورهای درونی من هم نیاز همیشگی به رسیدگی و پاکسازی داره.

    و زمانی که ذهن رو از تمام اون پیچک‌های منفی و هرز و انرژی‌خوار پاک کنیم ، اون وقته که به قول خانم شایسته عزیز زیبایی درختان سرسبز و آبی آسمان وجودمون رو خواهیم دید…

    از خداوند و شما برای دریافت این آگاهی بی‌نهایت سپاسگزارم.

    عاشقانه دوستتون دارم

    در پناه خدا…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    مجید داورپناه گفته:
    مدت عضویت: 3867 روز

    باسلام به هم فرکانسی های عزیزم

    استاد چقدر زیبا خدایت رو مطرح کردین واقعا وقتی درک میکنیم قوانین جهان هستی رو ومیبینیم که حتی یه ملکول واتم برا قراررفتن درجای خودش براساس فرکانس محیط واطرافش جاش فرق میکنه وهدایت میشه به جایی که قراره باشه دست تعظیم وسپاس به درگاه خداوند بلند میکنم واز اونجایی که هدایتی اماده تا هدایت پیدا کنم سپاسگزار خداوند ودستان زیبایش هستم که مسیر رو برام هموار میکنن وجوابها رو به من میگن‌خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    مهری کریمی گفته:
    مدت عضویت: 101 روز

    به نام خداوند عزیزم که من خداوندم رانام گذاشتم عشقم اوعشق است وسرشارازعشق خدایا شکرت که ماراهدایت کردی سلام استاد عزیزم قوربونت برم استاد عزیزم .می خوا هم درباره ی نتایجم حرف بزنم من و شوهرم قبل ازاین که شمارابشناسیم زندگی بسیار دشواری داشتیم مریض بودیم همیشه به دکتور می رفتیم و همیشه دعوا داشتیم وروابطی بسیارسردی داشتیم با خانواده ام و خانواده ی شوهرم همیشه می گفتیم مابی کسیم هیچ کس مارانمی خواهد ولی خداروشکرکه خداوند ماراهدایت کردوتوراسرراهمان گذاشت استاد عزیزم بسیار بسیار خوش حالم وسپاس گزارتم از وقتی شماراشناختیم زندگی ماسرشارازعشق وشادی شده قوربونت برم استاد عزیزم ما پارسال باشمااشنا شدیم در این تاریخ 1403/1/15خدایاشکرت قشنگترین روز زندگیم بودآن روزشوهرم آمد خانه و گوفت مهری گوفتم جانم گوفت امروزدرتلگرام درکانالی فایلی برچشمم آمد وبازش کردم وگوش کردم می گه همه چیز به افکارمان بستگی داره وهمه چیزباوره ومن برایم بسیار جالب بود وازآن روز زندگیمان شروع کرد به تغیرکردن وفایل هارابرایم فرستاد وهرروزوهرثانیه گوش می کردیم استاد عزیزم باگوش دادن به فایل های تو به آرامش می رسیدیم قوربونت برم استادعزیزم خداوند هرچی راکه می خواهی رابهت بده آمین.واولین نتیجه امان این بود که ماسلامتیمان رابدست آوردیم مانمی توانستیم هیچ کاری را انجام دهیم همیشه دارو مصرف می کردیم الان سالم سالمیم خدایا شکرت این بزرگترین ثروت است برای ما من الان هیچ دارویی در یخچال ندارم همه ی آن هارادورانداختم و این زمستان یک بار یادوبار سرماخردگی گرفتیم هیچ دارویی رامصرف نکردیم بچه هایم هم با آب لیمو وعسل کوه ما می خوردیم خوب می شدیم خدایا شکرت برای این همه نتیجه های بزرگی که گرفتیم استا عزیزم رابطه ام با شوهرم خوب شدخدایاشکرت و.او.مارا پیش نزدیکانم وفامیل هایم نمی برد 10سال بود که ازدواج کرده بودم اومن رانمی بردولی از وقتی که شروع کردیم به گوش دادن وعمل کردن به چیزهایی که میگی اومارابرد به خانه ی همه ی فامیل هایم خدایا شکرت وبسیارخوش حال شدم وایمانم به عشقم بیشتروبیشرشد.ومن شروع کردم باشوهرم به نوشتن من 15دفتررانوشتم از پارسال نوشتن معجزه می کندنتایج بعدیم این بود که من طلا نداشتم هیچی استادعزیزم نوشتم و چیزی که می خواستم را تصور می کردم وهرروزمی گوفتم خدایا شکرت برای زنجیرقشنگی که خریدم وعکسش را داشتم ونگاهش می کردم استادعزیزم چوارماه شدوآن زنجیرراخریدم خدایا شکرت بسیار هیجان زده شدم خوش حال شدم وگوفتم این قانون جواب می دهد خدایا ماتا حالا تورانشناخته بوبودیم تورابه ما خدایه دیگه ای گوفته بودنندوادامه دادم نوشتم که گوش واره می خواهم هر نتیجه ای که می گرفتم من را بیشتروبیشترهل می دادبه سمت چیزهای بزرگترومن راقوی تر می کرد خدایا شکرت وبعد دوماه هم گوشواره هاراهم خریدم سه دست گوشواره خریدم خدایا شکرت ایمانم روزبه روزبیشتروبیشترمی شدبه خالقم وگوفتم من نوشتم و اتفاق افتاد خدایا شکرت همه ی این ها به لطف توست استادعزیزم که خداوند تورا سرراهمان گذاشت وبعدی این بود که من بسیار خوش حال بودم احساس خوبی داشتم آرامش داشتم که می گوفتی احساس خوب اتفاقات خوب احساس بعد اتفاقات بدروزبه رو خوش حالترومهربان تر.می شدم باورم نمی شه این قدرتغیرکردم خدایا شکرت می دانی استادعزیزم هرکس من را می بیند می گوید تو دیوانه شدی یامست کردی ازنزدیکانم این قدر احساس عالی دارم خدایا شکرت وشروع کردم به دوست داشتن خودم وقوربون صدقه رفتنه خودم .که دلم نمی آمدجلوی آینه برم جلوی آینه این قدر تمرین کردم وهرفایلی که گوش می کردم رابارهاوبارها گوش می دادم و به آن هاعمل می کردم و نتیجه هاروزودبه زودمی دیدم و توگوفتی تا خودتان رادوست نداشته باشید و به خودتان عشق ندهید هیچ کس هم برای شما ارزش قائل نیست مردم ونزدیکانم کسانی که همیشه باماسردرفتارمی کردنند الان به ماعشق میدهند ودرکارهایمان بدون این که به آن هابگیم کمکمان می کنندوبه ما احترام می گذارند و قوربون صدقه ی مامی روندخدایاشکرت من درزمستان گوشیم افتادوشکست ونارحت شدم به خاطر گوشی ناراحت نشدم به خاطر عکس هایی که توش بودن ناراحت شدم ولی یک ساعت نشد که به حرف های توفکرکردم که گوفتی هر اتفاقی که می افتدبگو داره به نفح من می افتدهرچی پیش بیاد خوش بیادوبه این فکر کردم که من قراره گوشی قشنگ دیگری رابخرم ودرجاهای جدیدوباانسان های جدیدی که باماهم فرکانس هستند قراره عکس بگیرم..وزوداحساسم راخوب کردم وهرروزمی نوشتم خدایا شکرت برای گوشی قشنگی که خریدم .ویک ماه نشدشوهرم برایم گوشی خریدومن راسورپرایزکردوبسیارخداوندم راشکرکردم ولی هیجان زده و شک زده نشدم برای گوشیم خوش حال شدم که من زندگی خودم راخلق می کنم ولی من الان باور دارم وایمان دارم ویقین دارم که من هرچی که بخواهم رامی توانم بدست بیاورم خدایا شکرت که زندگی مارادست خودمان گذاشتی وبرای عیدماپول نداشتیم برای خرید لباس برای عیدومن می گوفتم لباس می خرم ونوشتم رنگش راوتجسم کردم که خریدم وپوشیدم واین قدردرتنم زیبا هستند وذوق می کردم ..دو روز مانده بود برای عید ومن رنگش راهم انتخاب کرده بودم ورفتیم به بانه ماالان درده زندگی می کنیم ولباسم را خریدم ودوختمش برای جشن رنگ نارنجی وپوشیدم این قدر قشنگ و زیبا بوددرتنم خدایاشکرت آن هم رابدست آوردم روزبه روزپیشرفت خدایاشکرت یکی ازنزدیکانم زنگ زد.وگوت مهری توروخدا چیزی بهت می گم ولی راستش رابگوتوچرا پول هم نداری ولی می گی این رامی خرم ماشین می خرم طلا می خرم برای چیست این قدر امید واری توروخدا به من بگو .گوفتم امیدم به خدایی هست که می گه به من ایمان داشته باشیدبندگی من را کنید هرچیزی را بخواهیدبه شمامی دهم من به خالقم وعشقم امیدوارم همیشه .گوفت تو خیلی شکرگزاری وقوربون صدقه ی مردم می ری منم دوست دارم اینجوری باشم مثل توگوفت نمی توانم گوفت تو خیلی قوربون صدقه ی خوتت می ری ومی گی خدایا شکرت این قدرزیبایم ولی من نمی توانم ولی اونم فایل های توراگوش می کرد ولی به آن هاعمل نمی کرد ولی گوفتم زندگی من باگوش کردن به استاد عزیزم این همه تغیرکرده من قبلاً اینجوری نبودم خیلی افسرده وغمگین بودم ..و استاد عزیزم همیشه به حرف های مردم ونزدیکانم فکرمی کردیم ولی الان برایمان مهم نیست کی چی می گه وکی چی نمی گه زندگی خودمان رامی کنیم و زندگی سرشارازعشق وآرامش داریم خدایا شکرت استادعزیزم قوربونت برم تودستی بودی ازدستان خداوندم ورهرروز تمرین هایم را انجام می دهم فانوس دریایی وستاره ی قطبی .وکلی نتیجه به دست می آورم هرروز.توجه به داشته هایم می کنم وشکرگزاریم رامی کنم وهرروزنعمت ها وثروت وشادی و سلامتی وارد زندگیم می شود خدایا هزاران هزاربارشکرت که ماراهدایت کردی.والان روی باورهایم کارمی کنم هر روزبه فایل هایت گوش می کنم هدفم رامی نویسم .الان دوست دارم برم به بانه درآن جا زندگی کنم این جا رادوست دارم ولی دوست دارم پیشرفت کنم و تجربه های دیگه داشته باشم وتومی گی مهاجرت انسان را بزرگ می کند منم دوست دارم وهرروزکارمی کنم وتجسم می کنم و ماشین هم نداریم والان روی آن ها کارمی کنم وایمان دارم در این سال جدید چون آن چیزهای دیگه رابدست آوردم ایمان دارم به تک تک چیزهای دیگه ام می رسم همه چیز تکاملی تکاملی طی می کنم احساسم راخوب نگه می دارم وخودبه خود اتفاقات وچیزهایی که می خواهم رابدست می آورم چون من عشقی دارم که بی نهایت مهربان و بخشنده است قوربونت برم خالقم دوست دارم ومی نویسمش هرروز.می خواهم با خانواده ام بیاییم پیش تو وتوراملاقات کنیم ومی دانم می آیم چون به خداوندم ایمان دارم.تلویزیون ما قبل ازاین که تورابشناسیم همه شبکه های دیگه فیلم ها واخبارها راخذف کردیم.فقط کارتون داریم برای بچه هایم هرچی تومی گی را انجام می دهیم روزبه روز نتیجه می گیرم و زندگی ما روزبه روزتغیرمی کند وسرشارازعشق وآرامش می شود خدایا شکرت و چیزهای که می خواهم و خانه ام را کشیدم وروی سقف خانه ام روبروی تخت چسپاندم وهرروزتجسم می کنم که آن را دارم ودرآن زندگی می کنم خدایاشکرت.برای این قانون بدون تغیرت واین همه نتایجی که گرفتم ازت سپاس گزارم استادعزیزم قوربونت برم.والانم هرکسی که در برابرم بدی کرده باشد.قبلا ازش بدم می آمد ولی الان هیچی به دل ندارم.وهمه مردم وعزیزانم رادوست دارم وآن هاهم من رادوست دارند خدایا شکرت که این زندگی این قدر شیرین وزیبااست و تمرین های صبح من این هاراخیلی دوست دارم که مگه امروزدوست داری چه اتفاقاتی را تجربه کنی ومی نویسم و اتفاق می افتد خدایاشکرت که زندگی خودمان رادادی دست خودمان خدایاشکرت که هستی ،قوربونت برم استادعزیزم که زندگی ما این قدرتغیرکردبافایل های توخدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مهرو آزرده گفته:
      مدت عضویت: 895 روز

      دوست عزیزم سلام

      از دیروز ک کامنت شما رو خوندم ،تا امروز تمام جملاتت تو ذهنم نقش می‌بست.من زیاد کامنت میخونم اما فقط بعضی هاشه ک خیلی تاثیر گذار و جذابه و حتی میشه گفت چکیده ای از درسهای استاده ک بصورت عملی اجرا شده و نتایج و تجربه شخصیه ی شاگرد از عمل کردن ب درسهای استاد رو نشون میده و اون کامنت شماست.

      خیلی براتون خوشحالم ک به بعضی از خواسته هاتون رسیدید.مطمعنا با همین فرمون پیش برید به بقیشم می‌رسید.خیلی خوب قانونو درک کردید،این که مابین هر جمله ای ک میگفتید یه بارم خدایا شکرت مینوشتید،نشون از شکرگذاریه بی اختیارتونه ک اصلا نهادینه شده و دید سپاسگزارانه شما به جهانو میرسونه.

      دوباره چند بار کامنت شما رو خوندم و از کارهایی ک شما انجام دادی و نتیجه گرفتی الگو برداری کردم.

      مرسی از اینکه نتایجتو با ما به اشتراک گذاشتی و مرسی از سایت برای فراهم کردن چنین محیطی ک تا مشکلی پیش بیاد میام دنبال راه کار اینجا میگردم.خدا حفظتون کنه.عاشقتونم……

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: