«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 52 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری
    106MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی
    23MB
    25 دقیقه

این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن‌، فقط داستان‌های‌تان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» آغاز شد.

اینکه چطور آن نشانه‌ را تشخیص دادید‌؛

و آن نشانه‌ها چه زنگ‌هایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پله‌های متوالی از قدم‌های پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد‌؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویه‌های قبلی‌ات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد‌؛

و چطور از میان هزاران شیوه‌‌، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین‌، نزدیک‌ترین‌، لذت‌بخش ترین‌، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات‌ و شرایط آن لحظه‌ات بود.

و در نهایت‌، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها‌، تجربه‌ها‌، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخه‌ی با ایمان‌تر در شخصیت‌‌ات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانه‌ها و بنیان کردن تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی‌ نشانه‌هاست.

داستان هدایت تو به نشانه‌هایی که برای حل مسائل‌تان به آنها هدایت می‌شوی‌، و قدم‌های عملی و تکاملی‌ای که در جهت آن هدایت برمی‌داری و تجربیاتی که-در ادامه- برای‌ اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته می‌شود‌، از دل اعتمادی ناب متولد می‌شود که‌ -حتی با وجود نجواهای ذهن‌تان-، نسبت به  ساز و کار هدایت‌گونه‌ی خداوند‌، در قلب‌تان می‌سازید و به قول خداوند:

ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره

این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است‌، فقط آنهایی را با خود همراه می‌سازد که تقوا پیشه کرده و ذهن‌شان را کنترل می‌کنند و به نشانه‌ها اعتماد می‌کنند و تسلیم‌ مسیر هدایت‌شان می‌شوند و  رستگاران‌ و متبرّک شدگان آنها هستند.

زیرا خداوند هرگز برای یاری ما‌، قوانینش را نقض‌، معلق یا موقتاً غیر فعال نمی‌کند‌، بلکه به شیوه‌های کاملاً طبیعی‌، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان‌ هدایت خود را به سمت‌تان جاری می‌سازد.

ما از طریق ایده‌ها و نشانه‌هایی هدایت می‌شویم که  به واسطه‌ی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله‌، یا خواندن داستان و تجربه‌ای که برای‌مان الگو می‌شود‌‌ و مرز ناممکن‌ها را در ذهن‌مان جابه جا می‌کند‌، یا راهکاری که دیگری برای مسئله‌ای متفاوت اجرایش کرده‌، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…‌، به ما الهام می‌شود.

نقطه مشترک این نشانه‌ها این است که‌ همه‌ی آنها‌، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائل‌مان» را در دل خود دارند.

پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.

زیرا این وعده‌ی خداوند است که:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38

نکته مهم:

در راستای هدف‌ما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت‌، در این صفحه فقط نظراتی منتشر می‌شود که درباره داستان و مسیر هدایت شده‌ای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» نوشته‌اید.

منتظر خواندن داستان‌ها و روندی هستیم که در مسیر هدایت‌تان طی می‌کنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحله‌ی بالاتر هدایت می‌کند.

وقتی از قدرت کانون توجه‌مان برای دیدن‌، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده می‌کنیم‌، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر‌ و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانواده‌‌مان‌، صدق بالحسنی می‌شویم‌، آرام آرام‌، جنس محکم‌تری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه می‌شود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر می‌دهد و به قول قرآن‌، چشمان‌مان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانه‌های هدایت بیناتر می‌کند.

1828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Mohsen Aghdasi گفته:
    مدت عضویت: 1730 روز

    سلام خدمت دوستای عزیز

    فایل “نشانه ی امروز من” سریال زندگی در بهشت قسمت۱۸۵ بود.

    تو این فایل جشن مردم برای روز استقلال امریکا بود و میشد عشق رو توی همه مردم دید. ادم واقعا روحش به پرواز در میاد وقتی این ارامش و مهربانی و شاد بودن و در صلح بودن عده زیادی از مردم رو کنار هم می بینه.

    من تقریبا چند روزی هست که هر روز برداشت هایی که از فایل ها دارم رو میام و با دوستان توی این قسمت به اشتراک میزارم و امیدوارم برای دوستان هم مفید بوده باشه.

    این چند روز احساس خوبی داشتم نسبت به نوشتن و به اشتراک گذاشتن اموزه هایی که از فایل ها داشتم. دلیل چند روز کامنت گذاشتن توی این قسمت بخاطر این بود که واقعا می خواستم فایل هایی که می بینم فقط در حد دیدن نباشند و ازشون درس بگیرم و هدایت شدم به این قسمت و کلی انرژی گرفتم و هر بار فایلی رو می بینم توش نکات ارزنده ای می بینم.

    بنظرم کسانی که محصولات رو تهیه کردند استاد رو به عنوان اموزگار دارند و هدایت شون می کنه این حالت توی قدم دوازده بهتر خودش رو نشون میده قدم دوازده ام

    (که البته من تهیه نکردمش محصولات رو)

    مثل یک کلاس درس می مونه و استادی که میاد و سرکلاس تدریس می کنه. ولی ماهایی که هنوز توانایی تهیه محصولات رو نداریم در این دوره ها نیستیم و باید از فایل های رایگان استفاده کنیم. منتهی نمی دونیم از کجا شروع کنیم. یه برنامه نداریم. کلی فایل رایگان وجود داره. یه مشکلی هم که داریم همش دنبال اینیم که سریع همه فایل هارو نگاه کنیم بیشتر دنبال نگاه کردن همشون هستیم انگار یه مسابقه اس ولی به اصل توجه نداریم که باید درس بگیریم از فایل ها.

    بنظر من این بخش “نشانه ی امروز من” حکم همون استاد (مثل استاد توی محصولات) رو داره و تجربه شخصی خودم لاقل اینطور بوده که از طریق این بخش همین فایل هایی که قبلا نگاه می کردم و دنبال این بودم همش رو نگاه کنم و این اواخر که همش رو نگاه کرده بودم نمی دونستم کدوم رو ببینم ولی بازم اخیرا با توجه به اینکه فایل ها در قسمت دانلودها دسته بندی شده اند به خودم توجه می کردم که الان چه مشکلی دارم و با توجه به سرفصل هر کدام مثلا اگر مشکل مالی داشتم ینی مساله مالی داشتم از قسمت دانلودها بخش باورهای ثروت ساز می رفتم و از توش فایل ها رو بررسی می کردم و یکی که شبیه تر و مطلب بهتری داشت رو نگاه می کردم.

    این واقعا یکم انرژی می گرفت و یکم تجزیه و تحلیل ذهنی داشت که کدوم رو انتخاب کنم و بازم به روش بهتری دست پیدا کرده بودم که می رفتم فایل هارو نگاه می کردم البته با توجه به تیتر فایل و هر کدوم نکاتی توش داشت که حس می کردم نیاز بهش دارم . دانلودش می کردم و بارها نگاه می کردم تا مشکلم حل شود و بقولی باور سازی می کردم. و همینطور که می بینید نیاز به یسری برنامه داشت.

    یکم زمان بر بود و گاها خسته میشدم.

    ولی این بخش “نشانه ی امروز من” که قبلا هم بود ولی من زیاد توجه ای بهش نداشتم و با توجه به مدارم هم مدار با درکش نبودم.

    زمانی که یه مساله ای پیش اومد برام که چطور با درون ام بتونم رابطه داشته باشم و مثل استاد بهم گفته شود. هدایت شدم به این بخش. و از روزی که این بخش اومدم فایل هایی که روزانه برام میومد دقیقا مساله ای بود که داشتم یعنی هدایت به مساله هام.

    قبلا همینطور که توضیح دادم با کلی برنامه و بررسی می تونستم فایل مربوط به مساله ام رو پیدا کنم ولی از روزی که این بخش رو درک کردم براحتی با زدن یک کلید روی نشانه ام هدایت میشم به مساله ای که دارم.

    تصمیم دارم دیگه هر روز پیام نزارم و وقتی واقعا نکاتی ارزنده بهم گفته شد باز بیام و به اشتراک بزارم نظراتم رو. تو این مدت همش کامنت های من توی این بخش هستند @_@

    از استاد عزیز بابت این بخش واقعا سپاسگزارم و بهترین ها رو برایشان ارزومندم.

    شاد و ثروتمند و کارافرین باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    گیتی جابری گفته:
    مدت عضویت: 1498 روز

    سلام به استاد گرانقدر

    استاد جونم واقعا شگفت زده میشم که توی این گفتگوهایی که من تا الان از طریق نشانه ی امروز من بهشون هدایت شدم افرادی رو شما انتخاب میکنی که دقیقا پاسخ سوال من یا راه حل رفع ترمز ذهنی من هست

    و این گفتگو با دوستان قسمت ۳۸ یکی از این نمونه هاست

    به آقای وحید حسینی تبریک میگم که اینقدر جالب تونست مثل خیلیهای دیگه ثابت کنه که اتفاقات زندگیمونو خودمون رقم میزنیم

    نکته ای که در این گفتگو خیلی توجه منو به خودش جلب کرد

    (احتمالا بخاطر اینکه خودم توی این قسمت ترمز ذهنی دارم،

    اینکه زمان رو از دست دادم و دیگه عمری و فرصتی برای لذت بردن از دست یابی به آرزوهام ندارم)

    زمان کوتاه رسیدن به خواسته شون و حتی بالاتر از اولین خواسته ی قلبی شون ، که کار کردن برای خودشون بود.

    وقتی وحید عزیز گفت که من سال ۹۵ که بعنوار کارگر چرخکار با درامد خیلی کم ، با استاد آشنا شدم و شروع کردم به کار کردن روی خودم، و سال ۹۷ مغازه ی خودم رو داشتم با چندین نفر که براشون کار میکردن،

    و الان که سال ۱۴۰۰ من دارم این فایل رو که نمیدونم مال چند وقت قبل هست رو دارم گوش میدم، ایشون دارن صادرات محصول تولیدی خودشون رو انجام میدن و استارت یه کارخونه رو زدن .

    واااااای خدای من

    اینهمه سرعت در ظهور نتایج ، همون چیزی بود که من بهش احتیاج داشتم

    انگار یه نوری به قلبم تابید…

    استاد جونم همش به خودم میگم گیتی ببین مهم اقدام کردنه …

    شروع کن تمرینات رو و از هیچی نترس

    اینقدر نتایج زود ظاهر میشن که نگران بودن برای اینکه وقت ندارم ، اصصصلا معنی نداره

    از شما یاد گرفتم بعضی جاها خودم به خودم انگیزه بدم .

    از خودم پرسیدم

    خب گیتی جونم،

    گیرم که زمان و سالهای عمر باارزشت رو با درگیری با ناخواسته ی زندگیت گذروندی و زمان کمی برات باقی مونده.

    حالا دوتا انتخاب داری…

    یک اینکه

    در ادامه ی عمرت به همون روش قبل یه زندگی معمولی با فراز و نشیب های زندگی مردم عادی داشته باشی

    دوم اینکه

    تلاش کنی و قدم برداری بسوی تغییر زندگیت …

    اونوقت با یه حس خوب و لذت بردن از نعمتهای الهی باقی سالهای عمرت رو بگذرونی…

    کدومش رو ترجیح میدی؟؟؟!!!

    خب صدالبته دومین پیشنهاد رو ….

    شنیدن این گفتگو با آقای وحید ، نوری بود که به قلب من تابید که اگه بطور جدی شروع کنی نتایج خییییلی زودتر از اون چیزی که فکر میکنی ظاهر میشه ….

    خدایا شکرت

    خدارو صدهزارمرتبه شکر میکنم که منو از طریق نشانه ی امروز من به این گفتگو هدایت کرد

    مرسی بابت این انرژی که بهم دادین

    استادجونم مرسی بابت انتخاب بهترین افراد برای گفتگو که اینقدر داستان های جالبی درباره ی نتایج دارن.

    خدایا شکرت

    خدایا مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    ژوبیک گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    درود و دوصد بدرود بچه ها

    چه قد این بخش هدایت جالب و قابل اعتماد هست

    عزیزان کافیه قبلش از خدا با تمام وجود یاری بخاین

    و درخاست درست داشته باشید

    من دیروز و امروز نیت کردم و با اعتماد کامل به اینکه خدا مسیر هدایت رو از این طریق بهم میگه اومدم اول قسمت مرا به نشانه ام ببر رو لمس کردم بعدش

    واااااااااااای باورش برای خودم هم دشواره

    دقیقا مشکلمو بهم گفت

    چه قد جالبه

    به خدا استاد نیت خیلی صاف و بی غَل و غَشی داره

    به خدا این استاد عزیزمون آقای عباسمنش گُل

    خیلی خدا دوستش داره

    همین الان که دارم این مطلب رو مینویسم براتون چشمام اشک بار هست از سر شوق

    وااااای من اصلا توجه نکرده بودم تا الان

    استاد الهی قربونت برم

    استاد خدا عمر با عزتت بده

    استاد دستت رو میبوسم

    چه قدر شما پیش خدا عزیزی

    بوس بوس بوس بوس

    عزیزم عزیزم

    اصلا بذا با لهجه خودوم بگم

    عزیزوم عزیزوم

    ماچ ماچ

    من واقعا هدایت شدم

    چون دقیقا مشکلمو بهم گفت

    من مطمئن هستم قفلی که روی روزی من بود رو باز کرد خدا برام

    خدا عمرت بده استاد

    خدا عزیزاتو برات نگه داره

    من که میدونم مشکلم چیه الان اونم به برکت این قسمت

    استاد یه چیزی میگم وای نخند بهم

    خدا تسلط داره رو سِروِر دستگاه کامپیوتر شما

    و الا امکان نداره اینقدر دقیق

    دوستون دارم بچه ها با حفظ ایمان به خدا و موحد بودنمون پیش به سوی ثروت بی حساب

    چون خدا دوتا مبلغ بیشتر تو قرآن جاویدش نداره

    یکی مَبلَغ تنگ روزی

    و دوم مَبلَغ ثروت بی حساب

    عزیزان بین این دو مبلغ هیچ چِکی خدا برای بنده هاش صادر نکرده

    پس با ایمان و توکل به خدا و اعتماد به آموزه های استاد عزیزمون پیش به سوی پاس کردن چِکِ ثروت بی حساب

    من امرو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    فاطمه محمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم🌹🌹🌹🌹

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربونم و همه دوستان عزیز❤❤❤

    خدای من… من عااااشق “” مرا به سوی نشانه ام هدایت کن”” شدم

    مثل اینه برام که یه استاد کوچ خصوصی دارم و میتونم هر روز برم و باهش حرف بزنم

    حتی بیشتر ازین… قبل ازینکه شروع کنم به حرف زدن…خودش بگه نمیخواد چیزی بگی.. میدونم مشکلت چیه و درآغوشم بگیره و اول حالم رو خوب کنه و بعدش راه حل بده💖💖💖💖

    خدایا شکرت..خدایا شکرت..خدایا شکرت😘😘😘😘

    چند روز پیش سر یه حرفی از همسرم اعصابم بهم ریخته بود…که البته مشکل ازون نبود…کلی تجربه بد و باور محدود کننده و قضاوت پشت اون ناراحتیم بود…نشستم و احساسم رو دیدم و دلایلش روپیدا کردم.. دلیلش خودم بودم ولی هنوز حالم بد بود

    اومدم سراغ نشانه ام ✨✨✨✨

    سریال زندگی در بهشت قسمت ۲۰ اومد

    درخت های خشکیده و موریانه زده رو میخواستید بسوزونید… تعریف کردید که چقدر برنامه چیدید برای قطع کردن و نشده بود..برای سوزوندن و نشده بود…ولی بالاخره موفق شدید.

    فهمیدم همون باورهای غلط و قضاوت ها و خاطرات تلخی که تو وجودم ریشه زده..باید با تمرکز آتیششون بزنم و اون درخت قدیمی موریانه زده رو قبل اینکه موریانه هاش همه وجودم رو بخورن و لذت زندگی رو ازم بگیرن.. از بین ببرم و شاید لازم باشه بارها و بارها برگردم و انجامش بدم.

    جایی از سریال مریم جون کلی چوبی که جمع کرده بودید آوردید و استاد گفتن نیازی نیست.خیلی برام چیز عجیبی نبود ولی وقتی یکی از نظرات دوستان رو خوندم که چقدر عالی روی نکته مثبت اون لحظه تمرکز کرده بودن..حیرت کردم

    من به خاطر مشکلم با همسرم حالم بد بود … و دقیقا اگر مثل مریم جون به نکته مثبتی تو اون لحظه تمرکز میکردم… بین من و همسرم هم کدورتی پیش نمیومد و زندگیمون طبیعی به جریانش ادامه میداد.. و لذت بردی از لحظه خودم رو از دست نمیدادم.همون طوری که من اصلا متوجه اون لحظه نشدم.

    وقتی انقدر دقیق جوابم رو گرفتم…روی کنترل ذهنم تمرکز کردم و واقعا همون لحظه تونستم احساس خوب رو به خودم بدم.

    سپاسگذار خداوند مهربانم هستم برای این هدایت

    و سپاسگذار شما دو استاد عزیزم که هر لحظه زندگیتون یه کارگاه عملی برای منه💖💖💖💖💖

    و نشانه دیگه من روز ۲۲ آبان

    حالم بد بود سر یه مساله ای و واقعا پریشون بودم… مساله سر کارم بود و درآمدم و یه سری مسائلی که قصه درازی داره…. و فکرم مشغول این بود که واقعا شادی من وابسته است به اینکه من حتما به فلان قدر درآمد برسم… صحبت همکارام که چندین وقته مدام تو گوشم میخونن… اینکه باید بها بدی و از خوشی هات بگذری.. سخت کار کنی تا در آینده بتونی راحت زندگی کنی

    و بازهم هدایت بینظیر الله مهربانم…. فایل مصاحبه با استاد قسمت ۱۵

    اگر به گذشته بر میگشتید با همین آگاهی هایی که داشتید.. چه میکردید؟

    جواب استاد عزیزم به سوال :

    اگر به گذشته بر میگشتم..بیشتر از مسیرم لذت میبردم.کمتر برای داشتن خواسته هایم عجله داشتم و اصلا به آن نمی چسبیدم.از آنجا که قانون “احساس خوب=اتفاقات خوب” خوب درک کردم.خیلی بیشتر ازینها از مسیرم لذت می بردم.و بیشترین تلاشم را صرف کنترل ذهنم به منظور بودن در احساس خوب میکردم.فاصله میان شما و خواسته ات نیز فقط با احساس خوب پر میشود.هیچ راهی نیست جز بودن در احساس خوب و …….

    وکلی صحبت های ارزشمند که باید فقط از قول استاد شنید تا بر دل جان بنشینه😍😍😍😍

    و البته بگم من خودم آدم کاری هستم … ولی اینکه باید چندین سال استراحت نکنم.. نان استاپ کار کنم.. هیچ مسافرتی نرم… کلافم کرده بود و اصلا نمیتونستم قبول کنم. تو این چند وقت که از این سایت ارزشمند استفاده میکنم.. این قانون ارزشمند رو بارها و بارها شنیده بودم… ولی نجواهای ذهنم دچار تردیدم کرده بود

    که لازم بود هدایت بشم به فایلی که استاد ماهرانه در موردش صحبت کنه و دوباره و دوباره بشنوم تا بر دل و جانم نقش ببنده.

    استاد عزیزم سپاسگزارم💖💖💖💖

    و سپاسگزار الله مهربانم💖💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    امیر کیوان گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیز

    من واقعا الان چند ماهی هست که در شرایطی منتظر یک نتیجه در زندگی ام هستم و پنج سال برای آن زحمت کشیده ام الان که فایل دیدم متوجه نکته هدایت به نشانه ام شدم همان بک گراند ذهنم موجب نجواهای شیطان شده است و اینکه مثل استاد که دوماه سه ماه ذهنشو کنترل کرده با اون همه اتفاقهای که این امضا ها چی بوده انجام داده و چه خواهد شد دقیقا تو ذهن من شکل گرفته بودند و من هم دارم سعی میکنم ذهنمو کنترل کنم و با داشتن این ذهنیت که چه کنم تا موفقیت برایم حاصل شود دکمه هدایت به سمت نشانه امروزم را زدم و خوشحال شدم که داستان استاد ختم به خیر شد و امیدوار شدم که الخیر فی ما وقع هر چه پیش بیاید خیر است والان با حسو حال خوب این نوشته را برای دوستان نوشتم چرا که با توجه به اینکه در مورد آنچه در ذهنم می‌گذرد کلامی حرف نزده ام خوشحال شدم که در راه درست کنترل ذهن قدم بر میدارم من به اندازه توانم روی ذهنم کار میکنم و امید وار به خدایم هستم چونکه تا آنجا که میتوانم قانون را رعایت کنم نتیجه گرفته ام پس من کار درست کنترل ذهن را انجام می‌دهم وبقیه را به خداوند میسپارم و می‌دانم فارق از نتیجه هر چه شود خیر است

    ممنونم که فرصت مشارکت به من داده شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    رضا طحانی گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    سلام به استاد عزیز و تمام دوستان

    نوشتن و گفتن از معجزاتی که در این مدت برایم رخ داده همه از هدایت های خداوند برای من است

    و این کامنتی که الان مینویسم همه از یه تضاد برایم شروع شد

    چند روز پیش که به دو تضادی برخورد کردم که در ظاهر برایم صورت خوشایندی نداشت و در عمق داستان پر از اگاهی برایم بود

    و در خودم شروع کردم به جستجو که داستان چیه و چرا اینجوری شد و داشتم به خودخوری میرسیدم که هدایت خدا برایم رسید و خودم را اروم کردم

    و منتظر جواب از خدا شدم

    اومدم که جوابم را از نشانه روزانه ام بگیرم که فصل 3 کتاب رویاهایی که رویا نیستند نشانه ام اومد و با خودم فکر کردم که چی میخواد بهم بگه.

    چون از تضادی که بهش برخوردم یکم سردرگم بودم و داشت حالم بد میشد ولی به خدا توکل کردم و سعی کردم حال دلم را خوب کنم

    چند ساعتی گذشت ولی یه چیزی درونم کم بود نمیدونستم چیکار کنم و یه فکری به ذهنم رسید بشینم یه فیلم کمدی ببینم یکم بخندم و روحیه ام عوض بشه

    ولی در لحظه هدایت خدا برام اومد و گفت حال خوب را از من بخواه و من چقدر شگفت زده شدم بیخیال فیلم شدم و حال دلم را گره زدم به خداوند و خیلی اروم شدم

    و خوابیدم صبح با انرژی از خواب بیدار شدم و باز هم رفتم سراغ نشانه روزم و در عین تعجب نشانه ام دوباره فصل سه کتاب رویاهایی که رویا نیستند بودی یه حس و حال عجیبی بهم دست داد

    و به تموم اتفاقاتی که در چند روز گذشته برام رخ داده بود افتادم و اولین چیزی که به فکرم رسید

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    چقدر زیباست

    شروع کردم به حس خوب بیشتر در خودم و هدایت های خدا برایم رسید

    چقدر فوق العاده و محشر بود نمیدونستم چیکار کنم

    هدایت ها چی بود

    ترمزها و باورهای مخربی که لایه به لایه در دل هم مخفی شده بودند

    ترمزهایی که در ظاهر توجهی بهشون نمیکنی ولی چقدر قدرتمند هستند

    و یاد حرف استاد افتادم که میگفت این حرف ها برای همه نیست و چقدر زیباست این حرف استاد

    چون در حرفهای استاد چیزهایی نهفته است که در ظاهر یه جمله یا کلمه ساده است ولی پر از اگاهی و گاهی با خودم فکر میکردم که چه ربطی داره و یا اینکه فایده ای نداره

    ولی وقتی دوباره و دوباره گوششون میدم لایه ها برداشته میشند و معنی دار میشوند

    فقط و فقط و فقط هر انچه میخواهیم باید از خدا بخواهیم و راه را برا خدا باز بذاریم و چنان برایت کار گشا میشه که انگشت به دهان میمونی

    حدود یکماه است که رگباری دارم روی خودم کار میکنم و کامل خودم را در اغوش خدا رها کردم و هر لحظه مرا متعجب میکند و با خودم میگم کجا بودی تو حالا

    اب در خانه و ما گرد جهان میگردیم

    دوستان همه چیز از عزت نفس و حس ارزشمندی در خودمان شروع میشه و استاد همیشه تکرار میکنه پایه و اساس است

    بزرگترین دستاوردهام در این چند وقت این بود که برای اولین بار جلو اینه با شور و شوق و اشتیاق با خودم حرف زدم و از خودم و صدام و قیافه ام لذت بردم و چقدر حس فوق العاده ای بود

    و اینکه از خدا خواستم که شرایطی برام فراهم کنه که در محیطی ارام و خلوت بتونم بیشتر روی خودم کار کنم و بصورت معجزه اسا الان حدود 2 هفته است هر روز این شرایط را دارم

    و سنگ کیسه صفرا که داشتم و دست کم هر 2 هفته و یا هفته ای یکبار چنان دردی بهم میگرفت که دیونه میشدم از خدا خواستم و کاملا در من محو کردم

    و اینکه خودم را کاملا ارزشمند میدونم چون من روح پاک خدا هستم

    و چیزهای دیگه ای که هر لحظه که بهشون فکر میکنم با خودم میگم خدایا قوانینت چقدر زیباست که هر لحظه با عمل کردن این قوانین زندگی را برایم راحت تر و اسانتر میکنی

    همه چیز درونم خودمان است با تغییر خودمون همه چیز برامون عوض میشه

    و به قول استاد این کامنتها دریایی از اگاهی هست و چقدر به من کمک کرد

    در هر لحظه فقط از خدا بخواهیم و چنان زیبا همه چیز را برامون محیا میکنه که غرق در لذت میشیم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    زهرا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 822 روز

    سلام و درود به شما استاد عزیز

    من زهرا محمدی ام مادر سه تا بچه چند وقت بود که به دنبال چیزی میگشتم که چگونه به بچه هام یاد بدم تا به نکات مثبت توجه کنند هر چی بهشون توضیح میدادم انگار نمیفهمیدن

    تا اینکه امروز به طور عجیبی با صفحه مرابه سوی نشانه ها هدایت کن اشنا شدم و وقتی رو اون کلیک کردم صفحه ای برام باز شد که خیلی برام عجیب بود اشک در چشمام جمع شد و انگار خدا داشت باهام حرف میزد رو اون صفحه کلیپ شکارچی نکات مثبت باشیم برام باز شد و شما در مورد ایده اون خانومی که دوقلو داشت صحبت کردین واقعا خیلی خوشحال شدم از امروز میخوام همین مسابقه ای که گفتید با بچه هام انجام بدم

    واقعا خیلی خیلی ازتون ممنونم استاد عزیزو خدارو شکر میکنم که با شما اشنا شدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    محی الدین امیری گفته:
    مدت عضویت: 774 روز

    سلام و خداقوت خدمت استاد و خانواده بزرگ عباس منش.

    الان که دارم این دیدگاه رو مینویسم به شدت دارم با یه باور مخرب تقابل میکنم تا بشکنمش.

    کمتر از یو هفته هست که عضو این سایت شدم و خیلی خوشحالم از این بابت.

    نشانه های هدایت زیادی تو این مدت دیدم که سعی میکنم چند تاشو مطرح کنم

    اولین نشانه حدود 8 روز پیش و قبل از عضویت تو سایت بود که از محل کار قبلیم بیرون اومدم چون باورهای محدود کننده کارفرمای قبلیم بشدت آزارم میداد و خوشبختانه کارفرمای جدیدم باورهای خیلی عالی داره در مورد فراوانی و ایمان و صبر.

    نشونه بعدی این بود که با پسر داییم داشتیم قدم میزدیم و گرم صحبت بودیم که خیلی اتفاقی بحث به سمت استاد و دوره هاشون کشید و انگار یه چیزی تو وجودم میگفت همینه برو دنبالش. در حالی که حتی یه کلمه از گفته های استاد رو از زبون خودشون نشنیده بودم و هیچ شناختی دربارشون نداشتم.

    شروع کردم به تماشای دوره توجه به نکات مثبت و حال خوبی که استاد برام ساخت که منجر به نشونه بعدی شد. اولین پروژه مستقلم رو به لطف خدا گرفتم و انجام دادم. یه تجربه شیرین و عالی بود برام.

    نشونه چهارم دقیقا فردای تحویل همین پروژه بود که کارفرمام یه پیشنهاد کاری و پولساز بهم داد و همین الانم دارم روش کار میکنم و مطمئنم بزودی نتیجه های عالی میگیرم.

    نشونه دیگه ای که برام خیلی ارزشمند بود در مورد یکی از آرزوهامه که خیلی وقته دارم و به امید خدا حتما عملیش میکنم. مدت هاست که میخوام تو روستای پدریم یه خونه ویلایی بسازم و کلی بهش برسم و بقول استاد یه بهشت کوچیک برای خودم بسازم. دیروز داشتم تو اپلیکیشن دیوار میچرخیدم و ذهنم معطوف همین موضوع بود که یه آگهی فروش زمین تو همون روستا رو دیدم که قیمت خوبیم داشت. امید بزرگی توی وجودم ساخته شد که حتما این آرزوم رو عملی خواهم کرد.

    بازم از زحمات استاد تشکر و قدردانی ویژه دارم.

    واقعا ممنون و شاکرم خدا رو که منو تو این مسیر با راهنمای فوق العاده ای مثل آقای عباس منش آشنا کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    مهرداد جان زمین گفته:
    مدت عضویت: 1652 روز

    الهی به امید تو

    به قول خدا ازمن بخواه تا بهت بدم خواستم هدایتم کنه که کرد به همین سادگی. فایل 131 تحسین زیبایی ها ساحل زیبای پرادایس sea side به به خداروشکر عجب زیبایی آفریدی چقدر من قافل بودم ولی از الان هم توجه میکنم هم تایید میکنم هم لذت میبرم مرسی سید جون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    شهرزاد رمضان زاده گفته:
    مدت عضویت: 541 روز

    استاد شاید باورتون نشه قانون سلامت روز دومم کامل اجرا کردم و چندین ماه بود ریزش شدید داشتم ودسته دسته میریخت الان از تعجب دارم شاخ در میارم مگه میشه ریزشم تعطیا شده مویی تو دستم نمیاد وسردرد عصرم نیست وغیب شده یه کم سبک شدم و کمی دلم غذا می خواد ولی انرژیم کم نشده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: