«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 53 (به ترتیب امتیاز)


این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن‌، فقط داستان‌های‌تان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» آغاز شد.

اینکه چطور آن نشانه‌ را تشخیص دادید‌؛

و آن نشانه‌ها چه زنگ‌هایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پله‌های متوالی از قدم‌های پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد‌؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویه‌های قبلی‌ات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد‌؛

و چطور از میان هزاران شیوه‌‌، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین‌، نزدیک‌ترین‌، لذت‌بخش ترین‌، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات‌ و شرایط آن لحظه‌ات بود.

و در نهایت‌، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها‌، تجربه‌ها‌، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخه‌ی با ایمان‌تر در شخصیت‌‌ات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانه‌ها و بنیان کردن تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی‌ نشانه‌هاست.

داستان هدایت تو به نشانه‌هایی که برای حل مسائل‌تان به آنها هدایت می‌شوی‌، و قدم‌های عملی و تکاملی‌ای که در جهت آن هدایت برمی‌داری و تجربیاتی که-در ادامه- برای‌ اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته می‌شود‌، از دل اعتمادی ناب متولد می‌شود که‌ -حتی با وجود نجواهای ذهن‌تان-، نسبت به  ساز و کار هدایت‌گونه‌ی خداوند‌، در قلب‌تان می‌سازید و به قول خداوند:

ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره

این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است‌، فقط آنهایی را با خود همراه می‌سازد که تقوا پیشه کرده و ذهن‌شان را کنترل می‌کنند و به نشانه‌ها اعتماد می‌کنند و تسلیم‌ مسیر هدایت‌شان می‌شوند و  رستگاران‌ و متبرّک شدگان آنها هستند.

زیرا خداوند هرگز برای یاری ما‌، قوانینش را نقض‌، معلق یا موقتاً غیر فعال نمی‌کند‌، بلکه به شیوه‌های کاملاً طبیعی‌، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان‌ هدایت خود را به سمت‌تان جاری می‌سازد.

ما از طریق ایده‌ها و نشانه‌هایی هدایت می‌شویم که  به واسطه‌ی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله‌، یا خواندن داستان و تجربه‌ای که برای‌مان الگو می‌شود‌‌ و مرز ناممکن‌ها را در ذهن‌مان جابه جا می‌کند‌، یا راهکاری که دیگری برای مسئله‌ای متفاوت اجرایش کرده‌، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…‌، به ما الهام می‌شود.

نقطه مشترک این نشانه‌ها این است که‌ همه‌ی آنها‌، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائل‌مان» را در دل خود دارند.

پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.

زیرا این وعده‌ی خداوند است که:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38

نکته مهم:

در راستای هدف‌ما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت‌، در این صفحه فقط نظراتی منتشر می‌شود که درباره داستان و مسیر هدایت شده‌ای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» نوشته‌اید.

منتظر خواندن داستان‌ها و روندی هستیم که در مسیر هدایت‌تان طی می‌کنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحله‌ی بالاتر هدایت می‌کند.

وقتی از قدرت کانون توجه‌مان برای دیدن‌، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده می‌کنیم‌، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر‌ و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانواده‌‌مان‌، صدق بالحسنی می‌شویم‌، آرام آرام‌، جنس محکم‌تری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه می‌شود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر می‌دهد و به قول قرآن‌، چشمان‌مان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانه‌های هدایت بیناتر می‌کند.

1828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2329 روز

    سلام و درود فراوان بر استاد گرانقدر و همه ی هم خانواده ای های دوست داشتنی…

    نشانه ی امروز من قسمت ۴۲ سفر به دور آمریکا بود من کلا دوبار در دوره این سفرنامه رو هر ۱۰۰ قسمتشو دیدم و واقعا با دیدن این سفرنامه فهمیدم کنترل ذهن و به کارگیری قانون در زندگی ینی چی و چطوریه و قدم به قدم دارم پیشروی میکنم و الان امروز که دارم این کامنت رو میذارم تقریبا توی یه قسمت از زندگیم فهمیدم که چطوری از نشانه ها به نفع خودم استفاده کنم و چطوری دنبالشون کنم تا کنترل ذهنمو بدست بگیرم و کم کم دارم سعی میکنم این کنترل ذهن رو گسترش بدم تا توی همه ی جنبه های زندگیم بتونم ازش به نفع خودم استفاده کنم…

    تمام فایلهای استاد در مورد کنترل ذهنه اما قسمت۴۲ سفر به دور آمریکا اصلا یجور دیگه باهات حرف میزنه البته این نظر منه اون جایی که استاد پله رو بستن و به تضاد برعکس کارکردنش برخوردن بجای اعصاب خوردی و ناراحت شدن که ای بابا این دیگه چه وضعشه چقدر زحمت کشیدم آخرشم برعکس کار میکنه رفتن توی آب و خوش گذرونی با مایک دوست داشتنی و عزیزدلشون و البته قبلش هم که یه غذای خیلی خوشمزه از طرف دوست عزیزمون نوش جان کردن و حتی یه لحظه هم حسشونو بد نکردن که ای بابا عجب کاری شد چون اگر آدم بخواد به تضاد ها توجه کنه تضاد ها همیشه هستن و روز به روز آدمو ضعیف تر میکنن اما اگر آدم به نکات مثبت و نعمت ها توجه کنه اونا هم همیشه هستن و آدمو قدرتمند تر و شادتر از قبل میکنن و استاد توی این قسمت دقیقا نشون دادن که چطوری باید در برخورد با تضادها برخورد کرد ‌و از سر راه خدا کنار رفت تا خدا خودش در زمان مناسب بهترین راه حل رو جلوی پای آدم میذاره و ادمو هدایت میکنه و در این قسمت متوجه شدیم که چقدر راحت خداوند فردی رو برای استاد فرستاد که خوراک اینجور کاراس و اصلا یه متخصص حرفه ای تو کار خودشه

    این قسمت دقیقا اون چیزی بود که امروز بهش نیاز داشتم و بعد از استفاده از نکات این قسمت تضاد من هم به خوبی و خوشی حل شد

    خدایا شکرت بابت فرستادن دستهای قدرتمندت به سمتم تا منو از طریق اونا هدایت کنی

    الله روشنگر مسیرمان🌷🌷🌷🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    هلنا گفته:
    مدت عضویت: 2744 روز

    دیشب که زدم رو دکمه نشانه امروز من یکی از قسمتهای سفر ب دور امریکا اومد

    و این در حالی بود که شیطان ذهنم داشت دایم منو میترسوند و میگفت بدبخت میشی فلان اتفاق میفته و فلان میشی هیچ راهی نداری و مرتب داشت تهدیدم می‌کرد و میخواست حالمو بد کنه

    از ته دل از خدا خواستم یه نشانه بهم بده برای آرامشم

    که بعد کلیک رو نشانه امروزم با این جمله مواجه شدم :

    تابلویی که روش نوشته :

    « اطمینان از آینده »

    «یه نشونه جالب بود برای مایی که باور کردیم خودمون خالق زندگیمون هستیم ‌ به آینده مون اطمینان داریم »

    اخه مگه میشه ؟ مگه داریم نشانه ازین واضحتر و شفافتر ؟

    خدای من دارم دیوونه میشم

    شکرت شکرت شکرت

    حمد و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است

    بقدری منو اروم کرد دیشب بقدری نجواهای ذهنمو خاموش کرد ک در آرامش محض ب خواب عمیقی رفتم و صبح هم با احساس آرامش محض بیدار شدم خدای من سپاسگذارم

    هنوز فایلو ندیدم اما این کامنت رو اینجاست میکنم تا این جمله « اطمینان از آینده » نوید بخش و ارامشبخش کسانی باشه ک این کامنتو میخونن

    لا تخف و لا تحزن ان الله معنا

    مومنان کسانی هستند که نه غمی از گذشته دارند و نه ترسی از آینده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    داراب رضايي گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    سلام به همه خانواده من نیم ساعت هست که فقط مطالب شما عزیزان را میخونم و گریه میکنم بعد از چهل سال عمر تازه خدا را شناختم ممنونم از تک تک کامنتای شما عزیزان ،خدایا شکرت که منو به اینجا هدایت کردی خدایا شکرت که هستی خدایا شکرت خدایا ممنونم بابت وجود آقای استاد عباسمنش و این خانواده خدایا شکرت خدایا شکرت من به زندگی و روزای خوب امیدوار شدم و باور دارم قدرت این را دارم که تغییر کنم وقتی کامنت های شما عزیزان را خواندم یک ندائی از درون بهم گفت که فقط یک قدرت هست که از همه برتر هست و اون قدرت فقط خداست امیدوارم و باور دارم که تازه مسیر درست زندگی رو پیدا کردم و چهل سال اشتباه زندگی میکردم و امروز با تمام وجودم خدا را حس میکنم و از تمام نعمت هایی که دارم سپاسگزارم خدایا شکرت که اینجا هستم خدایا شکرت که من را به اینجا هدایت کردی ممنونم خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 2024 روز

    سلام به خدا و استاد و خانواده ام .

    نشانه امروزم اینه حالم خیلی خوبه و توجه من به داشته هام هست .

    امروز درک میکنم که وقتی خانمم و بچه ها سالم هستند همین میلیاردها میلیارد تومن پول و ارزش داره .

    اینکه سقفی بالای سرم هست همینطور

    اینکه خودم حالم خوبه و از زاویه قشنگتری به تضادها نگاه می کنم و اینکه اگه من با خودم سر جنگ نداشته باشم و با خود درونیم در صلح باشم ، میفهمم اگر با خانمم با همکارم با دخترم با همسایم با خودم به مشکل و تضاد برخوردم این نشونه خوبیه برای ارسال درخواست واقعیم به جهان هستی . و بعد از اینه که با احساس خوب خواستمو دریافت می کنم . این یک دنیا ارزش و پول برای من حساب میشه . خدا رو شاکرم و دوستتون دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    شکوفه کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    درود خدمت استاد عزیزم و مریم جان نازنین

    فقط میتونم بگم خدایا شکرت خدایا شکرت و سپاسگزار خدای مهربانم که هربار هدایت خواستم با اومدنم به سایت شما باهام صحبت کرده ..و چقدر این حس زیباست فارغ از هر دستاورد ..باور کنیداین حس ارامش فراتر از هر رسیدن به خواسته ای هست..اصلا یادم میره چقدر اون خواسته مهم بوده که منو کشونده به سایت ..بعد از هدایتی که میشم اینقدر این حس ارامش ناب و خاصه ..خدارو شکر که هستید و خدارو شکر بخاطر وجودشما و دوستان هم فرکانسی..مانا باشید و پایدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    علی مالک گفته:
    مدت عضویت: 3925 روز

    سلام به همه عزیزای دلم و استاد نازنینم و عزیز دل مهربون همه مون.

    امروز پس از چندین روز تمرکز روی دریافت هدایت فرمانروای کل کیهان اومدم و از خدا خواستم کمکم کنه که بهتر بهش توکل کنم تو زندگی و کسب و کارم. نشانه امروزم رو زدم و به فایل عالی سریال زندگی در بهشت قسمت 49 هدایت شدم.

    با هدایت فوق العاده خداوند که از زبان خانم ستاره بیان شده بود و در توضیحات فایل توسط دستان عزیز دل همه ما قرار داده شده بود مواجه شدم.

    اصلا جمله اول توضیحات فایل که نوشته شده بود “به نام یگانه فرمانروای جهان هستی همان رب مهربانی که مرا آفرید برای تجربه ی خواسته هایم و جهانی سرشار از فراوانی و تنوع را برای من خلق کرد تا بتوانم از آن لذت ببرم و سپاسگذارتر باشم تا به مسیرهای بهتر هدایت شوم.” سرشار از نکته و نشانه است.

    خدایی که من را آفریده. چقدر حس خوبی میده وقتی به این موضوع توجه می کنی. احساس میکنم یک حامی قدرتمند دارم. کسی که قدرت اوله. کسی که همه چیز رو مدیریت میکنه. و دائما در حال هدایت منه.

    بهم میگه سپاسگزار باش و دائما به من توجه کن. خدایا شکرت. احساس میکنم که خدا بزرگ است و نزدیک.

    چقدر قشنگ خدا به من گفت اگر میخواهی به اوج برسی در هر جنبه از زندگیت فقط به من توکل کن، من دلها رو برات نرم می کنم. از همین جایی که هستی شروع کن و زندگیت رو بر مبنای توکل بر من پیش ببر. من همه کار برات میکنم.

    چقدر زیبا خدا بهم گفت بشین و آینده ای رو که خواهانش هستی تصور کن.

    هدایت خدا از این واضح تر مگه داریم. این سایت توحیدی همش هدایت خداونده والا.

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2908 روز

    سلام استاد

    میدونید امروز حالم خیلی بد بود استاد البته نمیخوام از حال بدم بگم پس ادامه کامنتم بخون میدونم که برای ورودیهاتون ارزش قائلی

    استاد میدونی من همین چند لحظه پیش هدایت شدم الهام خداوند بود و بهم گفت بیا اینجا بنویس

    بیا و استاد عباسمنش مخاطب قرار بده اخه استاد وقتی من خودم مقابل شما قرار میدم سعی میکنم تمام سعی میکنم که خودم جلو شما کم نبینم که اگر عباسمنش خواسته و الان داره و تونسته منم میتونم چون این مسیر من میتونه باشه چون این مسیر منم هست

    استاد چقدر شما تاکید دارید بر سبک شخصی

    چقدر توی فایلاتون و کتاباتون چه محصول و چه غیر محصول گفتین که حرف مردم بنداز دور

    که دست بردار از مقایسه کردن از چشم و هم چشمی از… حسادت از ببینم کی بهتره کی کمتره..

    میخوام بهتون بگم استاد عمق فاجعه به تنها رسیدن به خواسته هامون نمیرسه

    عمق فاجعه اینجاست که برای کار کردن روی حتی باورامون، تکرار میکنم روی کار کردن روی باورامون ما بازم میبینیم که مثلا فلان شخص اومده گفته من موفق شدم من نتیجه گرفتم این کار کردم اون کار کردم

    بعد ما هم چون میخوایم زود برسیم میخوایم دیر نشده میخوایم ماهم هی برسیم هی برسیم

    فکر میکنیم که اگر من هم برم فلان فایل و فلان کتاب فلان محصول گوش بدم دیگه منم میشم موفق توی دستمم نتیجه..

    به قول خانم شایسته در مقاله های دوره جهانبینی حتی این افکار کهنه الوده به شرک و فاسد به قرایند باورسازی ما هم سرایت کرده

    میخوام بگم اون چیزی که باید بهش گوش کنیم صدای خدای درونمونه

    خدای درونت بهت میگه کدوم فایل ببینی

    کدوم محصول ببینی

    کدوم کامنت بخونی

    کدوم کار اول انجام بدی

    این سبک شخصی اول خودش در کار کردن روی باورامون نشون میده

    وقتی صدای قلبت شنیدی که بهت میگفت چیکار کن بعد انتظار داشته باش که از قدرتش برای خلق ارزو های بزرگ استفاده کنی

    من واقعا به سبک شخصی نیاز دارم

    حالا که هر چقدر میگذره استاد بیشتر میفهمم که چرا توی کتاب رویاهایی که رویا نیستند میگفتین سبک شخصی یک امری ضروری برای زندگیه و من اون موقع نمیفهمیدم منظورتون چی هستت اصلا…

    امیدوارم قدم هام ثابت قدم تر و با ایمان تر بشه

    در سکوت ذهن، بدور از حضور روش ها و کارهایی که فکر میکنیم دیگران انجام دادند تا به موفقیت برسند به صدای قلبمون گوش بدیم

    قضیه مثل میدونی چی میمونه.. مثل اینکه میگن عموم که طرف پولدار شده طرف خوشبخت شده طرف موفق شده بعد در میارن میگن طرف شغلش چی بود؟؟؟!

    نمیگن طرف چه باورهایی داشت که باعث شد توی این حوزه موفق بشه

    حالا هم خیلیامون نمیگیم اونی که از محصول و فایل و… استفاده کرد و موفق شد چه ایمانی نشون داد چه کنترلی کرد چه باوری ساخت که خدا هدایتش کرد خدا راه نشون داد بهش خدا بهش گفت

    که منم برم به خدام بگم اونم راه به من نشون بده قدم به قدم

    مریم 🐾

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 2460 روز

    باسلام خدمت دوستان عزیز و استاد بسیار بسیار دوست داشتنی و مریم شایسته پرانرژی عزیزم

    تمامی فایلهای رایگان و دنبال میکردم فایلهای ثروت و عزت نفس به دستم رسیده بود اما چون غیر مجاز بود به محض آشنایی کامل با سایت و با استاد همه رو پاک کردم و گفتم هر وقت که شرایطش باشه میخرم الان به شکر خدا تا قدم 3 از استاد عزیز خریداری کردم و به فضل خدا برای بقیه اش هم میرسد . اما داستان نشانه من . با خوندن کامنت ها مدام احساس میکردم کاشکی می تونستم دوره کشف قوانین زندگی و خریداری کنم و با خیال راحت قوانین و از زبون خود استاد در دوره اش بشنوم اما هر بار نمیشد از ته دل از خدا خواستم و گفتم خدایا برسون و نشانه روز و باز کردم در کمال ناباوری اشک در چشمم جمع شده بود دیدم فایل رایگان روی خودت سرمایه گذاری کن برام باز شد دیگه مطمئن شدم که هر طور شده باید این دوره رو بخرم با اینکه همسرم با من هم مسیره و گفته بود که اول تمام رایگان ها را کامل کامل گوش میدیم و قدمها را ادامه میدیم و دوره ای دیگه نخرم ولی حس من اینطوری نمیگفت. و بعد از باز شدن نشانه ها همون روز دوستم بهم گفت که صندوق به نامت وام در اومده و من هم بدون دیگه اندکی تفکر گفتم خدا رسوند و این دوره رو خریدم. چند روز اولی که مدام هندزفری در گوشم بود همسرم گفت مگه قدم 4 و خریدی که داری همش گوش میدی گفتم نه هنوز نخریدم. گفت پس چی گوش میدی و می نویسی دیگه دلم طاقت نیاورد و بهش گفتم اونم خیلی استقبال کرد و گفت میشه برای منم بفرستی و خلاصه الان دوباره با یک انرژی دوباره و چند روزه حسابی شروع کردیم و من واقعا همیشه خدا رو شکر میکنم که خودم و همسرم و پسر 8 ساله ام عاشق استاد و تمامی فایلهای سایتش هستیم و پسرم که عاشق فایلهای زندگی در بهشته و همیشه میگه من بلاخره میرم آمریکا و استاد عباس منش و از نزدیک می بینم و اگر ما جایی در صحبتهامون با همسرم خلاف قانون حرف بزنیم سریع به ما میگه که چرا دارید اینطوری حرف میزنید مگه استاد نگفت ؟! واقعا یک شاگرد کوچیک و بسیار علاقمند هست و من از همه شما هم سپاسگزارم به خصوص استاد بزرگوار .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    A گفته:
    مدت عضویت: 2139 روز

    داستان از اینجا شروع شد که امشب به گریه افتادم ولی نه از اون گریه های ناامیدی… چون به خودم اومدم و هق هق زدم برای خودم… چقدر خودمو ذلیل میدیدم .. چرا تا الان ته ذهنم همه رو لایق ثروت میدونستم جز خودم … چرا حس یه تماشاچی رو داشتم … دلم ترکید از این همه ظلمی که به خودم روا داشتم … خدایا منم هستم منم ببین … ولی آخه من خودم خودم و نادیده گرفته بودم…خدا همیشه منو میبینه … هق هق زدم برای اولین بار فقط به عشق خودم گریه کردم نه هیچ چیزه دیگه ای … چرا حس میکردم همه این قشنگی ها هست اما برای دیگرانه؟ چرا فکر میکردم من و که خدا موفق نمیکنه … من کلی عیب و ایراد دارم… خشت اول من کجه…چرا چرا…

    مرا به سوی نشانه ام هدایت کن تنها چیزی ک به ذهنم رسید همینجا بود …

    چیزی ک من به عنوان نشانه دیدم

    همین عبارت بود😢👇🏻

    از میان دوستانی که نظر آنها به عنوان متن انتخابی یک جلسه یا فایل انتخاب می شود‌، «اسم زیبای افراد» تنها در صورتی در بالای نوشته شان قید می شود که اسم حقیقی باشد‌، نه یک عبارت یا عنوان مستعار.

    و موضوع مهم تر اینکه‌، برای ما هیچ واژ‌‌ه ای زیباتر از نام خودتان نیست و به نوشته های شما هویت می‌بخشد.

    به اسمم نگاه کردم … تعجبی نداشت …من جز اون دوستانی بودم که اسم مستعار داشت

    چرا انقد خودم و ذلیل کردم؟ من تو این دنیا سیاهی لشکر نیستم

    بلافاصله اسمم و عوض کردم

    خیلی بهم برخورد

    تو زندگیم هیچ دستاوردی نداشتم ک بهش ببالم ولی این منم و دیگه خودم و با خط کش هیچکسی اندازه نمیگیرم… اسمم قشنگه حتی اگه هیچ پیشوند دکتر و مهندس نداشته باشه .. من عاشق خودمم چون خدا عاشقمه … من عملگرا نیستم ترسام خیلی زیاده … ولی اینم جزئی از وجود منه چرا فکر میکنم اگ من زمان موسی زنده بودم جز قوم بی ایمانش بودم؟

    چرا همیشه خودم و کمتر از اون چیزی ک هستم میبینم؟ خدا منم هدایت میکنه

    مث اون داک وحشی …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    کوروش نصیری راد گفته:
    مدت عضویت: 1675 روز

    به نام خدای مهربان

    با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز

    من به تازگی تقریباً نزدیک به ۲ ماهه که دارم به صورت جدی روی مدار و باورهام کار میکنم و خدا رو هزاران بار شاکرم که همونطور که گفته شده از همون لحظه ی اولی که در این مسیر قرار گرفتم تغییرات رو از درون و همینطور در جغرافیای زندگیم حس کردم.

    یادمه توی یکی از فایلهایی که از شما گوش میکردم یه جا گفتید (باور کنید مباحث یکسان هستند و اگر واقعاً به درستی حتی فایلهای رایگانی که در سایت قرار داده شده رو گوش کنید نتایج فوق العاده ای میگیرید)، بنابراین من هم همین کار رو کردم.

    وقتی وارد سایت شدم جایی خوندم که گفته شد برای قدم اول میتونید از مصاحبه هایی که با استاد انجام شده شروع کنید. ( لازم میدونم این رو هم بگم که باور دارم تک تک این پله ها که در مسیر آشنایی با فایلها و سایت شما جلوی پای من قرار گرفت تماماً توسط خالق یکتا اتفاق افتاد و احساسی از درون تمام پله ها رو تایید میکرد که از کدوم قسمت شروع کنم و بعد کجا برم.

    با گوش کردن فایلها، خواندن و همینطور کار کردن روی باورهام به صورت مستمر خدای مهربان الهاماتی رو برام فرستاد که یکی از مشغله های اصلی من رو رفع کرد و به لطف خدای مهربان امروز بعد از سالها دوباره میدونم چه کاری خوشحالم میکنه و نه تنها قدم های اول در راستای کار جدیدم رو دارم برمیدارم بلکه تصویری واضح از چیزی که قراره در نهایت خلق کنم هم به وضوح دیدم.

    اما چالش امروز من این بود که از نتیجه کاری که قراره انجام بدم به شدت ذوق زده میشدم و حس هیجان داشتم اما از مسیری که باید طی کنم لذتی نمیبردم و همین موضوع باعث میشد تعلل کنم.

    با توجه به مسیری که دنبال میکنم به تازگی برای خودم برنامه ریزی ای گذاشتم که هر روز حداقل ۲ فایل مصاحبه رو به طور دقیق و با تمرکز گوش کنم و همینطور حداقل ۱۰ صفحه از کتاب « بخواهید تا به شما داده شود » رو بخونم.

    بنابراین بر حسب معمول امروز هم وارد سایت شدم که برم توی بخش مصاحبه ها و ناخودآگاه چشمم به گزینه «نشانه ی امروز من» افتاد. یه حسی با قدرت زیاد بهم گفت باید واردش بشم، یه حس قوی به همراه کلی کنجکاوی.

    فایلی که برای من نشان داده شد مربوط به صحبت های شما در مورد اتفاق پلاسکو بود، اوایل صحبت ها در مورد مرگ و زندگی ابدی، برام بسیار جالب بود اما هماهنگ و همسان با باورهایی بود که مدت زیادی هست دارم و متوجه ارتباطش با سوالهایی که ذهنمو مشغول کرده بود نمیشدم تا جایی که صحبت به مسیر و هدف رسید و توضیح دادید که « رسیدن به هدف تمام چیزی که لازم داریم نیست و چطور میشه از مسیر لذت برد و اینکه یکی از دلایل اصلی حضور توی این کره خاکی لذت بردن از مسیر خلق خواسته هایی هست که داریم و این یک مسیر ادامه داره که با رسیدن به هر خواسته، هدفها و خواسته های جدیدی رو دنبال و خلق میکنیم و به طور کلی خود این روند هستش که لذت بخشه نه صرفا رسیدن به هدف» !!

    خارق العاده بود، احساسی که توی اون لحظه داشتم قابل وصف نیست، احساس کردم یکباره تمام تکه های پازل کنار هم چیده شد و با تمام وجودم این واقعیت رو درک کردم که چطور خالق یکتا انقدر هوشمند،دقیق و به موقع مسیر رو نشونمون میده و پاسخ تک تک سوالاتی که داریم رو جلوی پامون قرار میده!

    عذر خواهی میکنم اگه صحبتهام طولانی شد ولی احساس کردم باید این حسم رو همین الان همین جا به اشتراک بزارم.

    باز هم ممنون از شما استاد عزیز و تمامی همکاران خوبتون که کمک میکنید این مسیر هر روز هموارتر بشه و آگاهی بیشتری پیدا کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: