«تجربههای من از اعتماد به نشانهام» - صفحه 91 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری106MB25 دقیقه
- فایل صوتی23MB25 دقیقه
این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن، فقط داستانهایتان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» آغاز شد.
اینکه چطور آن نشانه را تشخیص دادید؛
و آن نشانهها چه زنگهایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پلههای متوالی از قدمهای پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویههای قبلیات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد؛
و چطور از میان هزاران شیوه، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین، نزدیکترین، لذتبخش ترین، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات و شرایط آن لحظهات بود.
و در نهایت، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها، تجربهها، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخهی با ایمانتر در شخصیتات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانهها و بنیان کردن تمام جنبههای زندگیاش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی نشانههاست.
داستان هدایت تو به نشانههایی که برای حل مسائلتان به آنها هدایت میشوی، و قدمهای عملی و تکاملیای که در جهت آن هدایت برمیداری و تجربیاتی که-در ادامه- برای اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته میشود، از دل اعتمادی ناب متولد میشود که -حتی با وجود نجواهای ذهنتان-، نسبت به ساز و کار هدایتگونهی خداوند، در قلبتان میسازید و به قول خداوند:
ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره
این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است، فقط آنهایی را با خود همراه میسازد که تقوا پیشه کرده و ذهنشان را کنترل میکنند و به نشانهها اعتماد میکنند و تسلیم مسیر هدایتشان میشوند و رستگاران و متبرّک شدگان آنها هستند.
زیرا خداوند هرگز برای یاری ما، قوانینش را نقض، معلق یا موقتاً غیر فعال نمیکند، بلکه به شیوههای کاملاً طبیعی، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان هدایت خود را به سمتتان جاری میسازد.
ما از طریق ایدهها و نشانههایی هدایت میشویم که به واسطهی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله، یا خواندن داستان و تجربهای که برایمان الگو میشود و مرز ناممکنها را در ذهنمان جابه جا میکند، یا راهکاری که دیگری برای مسئلهای متفاوت اجرایش کرده، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…، به ما الهام میشود.
نقطه مشترک این نشانهها این است که همهی آنها، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائلمان» را در دل خود دارند.
پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.
زیرا این وعدهی خداوند است که:
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38
نکته مهم:
در راستای هدفما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت، در این صفحه فقط نظراتی منتشر میشود که درباره داستان و مسیر هدایت شدهای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» نوشتهاید.
منتظر خواندن داستانها و روندی هستیم که در مسیر هدایتتان طی میکنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحلهی بالاتر هدایت میکند.
وقتی از قدرت کانون توجهمان برای دیدن، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده میکنیم، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانوادهمان، صدق بالحسنی میشویم، آرام آرام، جنس محکمتری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه میشود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر میدهد و به قول قرآن، چشمانمان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانههای هدایت بیناتر میکند.
سلام استاد عزیز و مریم عزیزم
خدارو سپاسگزارم که میتونم کامنت بذارم و از نشانه ها و معجزاتی که خداوند بهم نشون داد تا بیشتر حسش کنم و درک کنم قوانین ثابت بدون تغییرش رو و ردپایی👣 از خودم به جا بذارم🌸
یه حسی بهم گفت بنویس چندماه هست که میخوام بنویسم اما تا میام بنویسم به خودم میگم چی بنویسم
اما امشب به خودم قول دادم که کامنت بذارم 🌸
نمیدونم از کجا بگم اینقدر نشونه ها زیاد هست که واقعا وقتی بهشون فکر میکنم قابل شمارش نیستن 🌸
چند روز پیش به خدا گفتم چرا من اینقدر روی خودم کار میکنم اما نشونه هات واسم کمه ؟فکر میکردم شاید یه جای کار میلنگه و من حتما خوب درک نکردم و باید از اول شروع کنم دقیقا ده دقیقه از صحبتم با خدا میگذشت که یکی از دوستان عباس منشی ام باهام تماس گرفت و گفت میخواد صبح بیاد باهم گفتگو کنیم و از نشانه ها بگیم🌸
خیلی خوشحال شدم وقتی اومد هنوز صحبت نکرده من با ذوقی که داشتم شروع کردم به گفتن از نشانه ها و معجزاتی که دیدم…. تا میخواست صحبت کنه باز من میگفتم و باز میگفتم انگار یکی دیگه داشت بجای من صحبت میکرد شاید ساعت ها حرف زدم و اینقدر انرژیم زیاد شده بود باز میگفتم تا نزدیک شب حرف زدم اونقدر که هنوز حرف داشتم برای گفتن نشانه ها حتی وقتی دوستم داشت میرفت بهش گفتم هنوز مونده باید بگم 🌼
وقتی دوستم رفت ناخودآگاه یاد صحبتم با خدای مهربانم افتادم که من امروز بهش چی گفتم
وای خدای من چه اتفاقی برام افتاد یعنی این همه معجزه بود و من …..هنوز میگفتم چرا نشانه ها کمه
تازه فهمیدم چه اتفاقی واسم افتاده از ذوق زیاد مبهوت شدم و اشک می ریختم گفتم خدا تو دیگه کی هستی ….🌸
و من فهمیدم خدا چقدر سریع جوابمو داده و بهم گفت ببین نورا جان اینقدر معجزات من زیاد بود تو حتی نتونستی همه شو بشماری و به زبان بیاری 🌷
و چقدر واضح شدن چقدر شفاف شدن واسم این نشونه ها
و چقدر این حس قشنگیه ….این خلوت زیبای نورای عزیزم بارب مهربان و همیشه حاضر
چه زیبا سخن میگوید چه زیبا با من گفتگو میکند چه زیبا و شفاف و واضح به من میگه چکار کنم یا چکار نکنم 🏵️
اونقدر زیبا به میگه نورا جان بهم اعتماد کن اونقدر قشنگ بهم میگه نورای عزیزم من تو رو به همه چی می رسونم بهم اعتماد کن وای خدا اینقدر شفاف اینقدر زیبا اینقدر نزدیک چقدر این صدا آشناست انگار از قبل این صدا رو شنیده بودم 🌸…..
خدای مهربانم :
تو چقدر عاشق منی منی که این همه سال ندیدمت
تو چقدر زیبا هدایتم کردی تا سرشارم کنی به دریایی از آگاهی
تو دستان بی نهایتت را به سمت من فرستادی تا اجابت کنی خواسته هایم را
تو استادعزیزم رو که از جنس خودت بود فرستادی
تا به من درس هایی از جنس خودت بهم بده تا بیدارم کنه و بگه بلند شو و ببین که خدا واست هدایای زیادی فرستاده و بازشون کن ببین چقدر ارزشمندند …..🌸
و تو حتی وقتی در خواب غفلت بودم به فکرم بودی که چطور سوپرایزم کنی 🌸
و این ها نقشه ها و برنامه های توست برای من
و تو چقدر زیبا گفتی …..نورای عزیزم نترس و نگران نباش من با توآم…..نورای عزیزم وقتی تنها شدی من هستم …نورای عزیزم خواسته ت رو فقط به من بگو…نورای عزیزم تو از وجود منی آرام باش ….نورای عزیزم عجله نکن به همه آگاهی ها دست خواهی یافت …نورای عزیزم چرا عجله ؟من که محدود به زمان و مکان نیستم تو هر جا وهرلحظه به یادم باشی من اجابت میکنم خواسته ت رو ….نورای عزیزم بنویس من کمکت میکنم ….نورای عزیزم حرکت کن من هدایتت میکنم …نورای عزیزم زیاد بخواه از من خودم بهت میدم ….نورای عزیزم قشنگ خرج کن و نگران تموم شدن نباش….نورای عزیزم لذت ببر و شاد باش ….نورای عزیزم در لحظه باش ….نورای عزیزم بخند من در لبخند تو جاری میشم ….نورای عزیزم عشق بورز من عشق ورزیدن رو بهت یاد دادم….نورای عزیزم تو زیبایی وجودت از من است….نورای عزیزم تو سرشار از منی جنست جنس خداست ….پس آرام باش و گوش کن و سکوت کن و ببین خدا برات چه سوپرایزهای ویژه ای برات داره …..🌸🌸🌸خدایا ازت سپاسگزارم
اولین کامنت من
استاد عزیزم از اینکه دستی از دستان خداوند شدی تا مرا به اصل خویش برسانی و هدایتم کردی تا از این خواب غفلت بیدار شم و هدایای ارزشمندی رو که تو سایت گذاشتی تا گوش دهم و ببینم و یاد بگیرم ازت خیلی خیلی سپاسگزارم 🌸🌸🌸
خیلی دوستت دارم
خداوند عاشق من است
و تو بهترین هدیه و سوپرایز از طرف خدا
سلام استاد خوبی های من
بهترین ها رو براتون ارزو دارم
وقتی این قسمت رو باز کردم فایل صوتی رو دانلود کردم شروع کردم به گوش دادنش خیلی فوق العاده و واضح متوجه صحبت های شما بزرگوار می شدم از نشانه ام فقط قسمت متن رو خوندم فایل تصویری نشانه ام رو قبلا دیده بودم تا امروز مدام فایل این قسمت رو گوش می کردم تا اینکه رفتم دنبال کارها بعداز تموم شدن کار اصلیم گفتم خدایا من برای وسایل خیاطی قیچی خیلی خوبی با قیمت مناسب می خوام همیشه کنار خواسته هام می کنم بهترین فردی که هم انصاف زیادی داشته باشه و هم تو اون حوزه بهترین باشه رو در مسیرم قرار بده چون از برخورد خوب و محترمانه دیگران خیلی انرژی می گیرم و باور دارم ادم محترمی هستم و همه از در خدا گونشون بامن برخورد می کنند و این بتور داره می شه تجربه همیشگین خداروشکر
خوب ادامه داستان تا یه مسیری داشتم درست هدایت رو می فهمیدم خیلی نزدیکشون بودم مبایلم زنگ خورد مشعول پاسخ شدم که درست متوجه صدای درونم نشدم و کلا ۱۸۰ درجه مسیرم تعییر کرد ادامه دادم بعداز پایان صحبتم که اونم خبر خوشی بود که همسرم بهم می گفت ادامه دادم به خودم گفتم خدا هدایتم می کنه رفتم تا سمت راست خیاطی دیدم چشمک زد چون سرعتم ماشالله زیاد بود رد شدن با خودم گفتم دور بزنم برم از داخل کوچه بیام جلو معازه ندا امد آره همین کار رو بکن وقتی رفتم مغازه خیاطی آقای خیاط باشی بلند شدند اومد روی کاغذ با کلی توصیح مسیر بهترین و منصف ترین فرد اون صنف رو بهم معرفی کرد بعداز تشکر فراوان رفتم معازه خرازی آقای بهرام پور بزرگوار چه ارامشی در چهره داشتند مشتری هاجلو مغازه رو پر کرده بودند اونقدر انرژی از وجود پاک و خداگونشون گرفتم که تا همین الان که دارم می نویسم خنده روی لبم حک شدهو شوقی وجودم رو فرا گرفته که خدا چقدر راحت هدایت می کنه واقعا ما اومدیم که فقط و فقط درخواست کنیم با سوال کردن و خداوند رحمان و رحیم و کریم و وهاب و عفار و غفور…… بهترین مسیر رو بهمون نشون بده البته بهترین رو به خواهانه بهترین ها نشون می دهد
خداروشکر می کنم که دارم زندگیم روبا درک گام به گام از بهترین اگاهی ها که از قران الله و توسط بهترین استادم با بیان ساده و اسونشون می سازم و لذتبردن از زندگیم ده ها برابر شده
در پناه و هدایت الله یکتا شاد وسالم و ثروتمند و عاشق باشید
سلام
از دیشب تصمیم گرفته بودم فایل 71 سفرنامه را نگاه کنم نمی دانم چرا تا الان هم نشده بود؛ و همش به خودم میگفتم یک وقتی بزار حتما این را ببین حتما چیزی است که تو باید در آن پیدا کنی این هدایت خداست و وقتی نشانه ام راباز کردم همان بود دلم می خواست از خوشحالی جیغ بکشم.
خدایا مرسی از هدایتهای تو تو بی نظیری و من عاشقتم
سلامم استادددد
من باورر نداشتم این همه به نشانه ها تا چند روز قبل که دوستم گفت بیا محصول جدید با هم بگیریم و اون پیشنهاد دوستم گفتم نه من احساس میکنمم دستیابی به رویاها باید بگیرم خلاصه هدایتی رفتم جلو و توی روابط هم هی یه تضاد تکرار میشد من گیر داده بودم به دوره ی عزت نفس که عیب از اونجاست،اونجا خوب کار نکردم،گفتم بزنم نشونه هاا اقااا زدم متن رو خوندم گفتممم اااااا این داره میگه الان وقتشه یه اقدام دیگه بکنی نجسب به عزت نفس و باز با ترید گفتم خب بخریم با هم،و مشکل از جور شدن پول بود و باز همه چی سپردم به خدا و طبق شنیده هام از شما احمقانه ترین گام ها هم برداشتم و گفتم خداا من کارم تمومه دیگه باید خودت جورش کنی،خیالم راحت بود که دارمش ،گفتم اگه نشد هم دیگه مثه جنگل اتیش زدن استاد که اخرش اومدن تذکر دادن و استاد اون همه خیر درون اون ماجرا دیدن،خلاصه اقاا خدا جورش کرد،کسی که به من گفت بیشتر از سیصد ندارم چند ساعت بعد گفت کل پول رو میدم،نا گفته نمونه که من پول داشتم فقط راهی که پولو پرداخت کنم دم دست نبود چون من از قرض کردن و چیزی خریدن به شدت حالم بد میشه دیگه این دوره هااا که فبها..
خلاثه من الان جلسه ی دوم هستم و در جواب خواهرم که گفت والله این پولا رو بده به من گفتم من اگه صد میلبون بود هم پول داشتم میخریدم تا بخوام خودمو غل و زنجیر کنم به جواهرات و ارامش نداشته باشم.
و یه باورایی پیدا کردم که این حس رو بهم میده که دادم جلبک های ذهنمو میکنم که خدا میدونه این دوره چقد برای من به موقع بوده و تضاد روابط که فک میکردم از عزت نفسه هیچ ربطی به اون نداشته و یه باور بوده که باید کنده میشد،اینم از نشونه ی فوق العاده و نتیجه ی فوق العاده و خدا میدونه که نتیجه های رویایی داره به سمت من میاد و من با خرید این دوره ،ظرف وجودی اماده ی پذیرش ثروت شده و حس فوق العاده ای بهم میده ،الهییی شکررر
شکررر
شکررر
به نشونه ها اعتماد کنیم
در پناه الله مهربان
از شما سپاس گذارم استاد
پناه بر آسمان…
یعنی کُلّ سایت یه طرف این دکمه “مرا به سوی نشانهام هدایت کن” یه طرف
من امروز از دست یه نفر کلی ناراحت شدم و درموردش کلی منفی بافی کردم و بخاطر کاری که بامن کرده بود قضاوتش کردم. ازون قضاوت های خطرناک!
ولی ده دقیقه بعد یاد قسمتهای آرامش در پرتو آگاهی استاد افتادم که گفتن دیگران هم مث من نشانهای از خداوند هستن آنها را بی هیچ شرطی دوست داشته باشیم و ببخشیم.
دستمو رو قلبم گذاشتم براش دعای خیر کردم.
الان اومدم ببینم به چه سوییهدایت میشوم که راااااست منو آورد به سمت فایل خودمان را هم قضاوت نکنیم چه برسد به دیگران!
تشکر و سپاس فراوان بخاطر این سایت.
تکرار میکنم: تشکر و سپاس فراوان🙃
سلام بر استاد عزیز و تمام دوستانی که اینجا به هرشکلی حضوردارند. من در مورد یکی از مهمترین تصمیمات زندگیم دچار تردید بودم و نمیتوانستم تصمیمنهایی م را بگیرم اما کلیک کردن روی نشانه من، و هدایت شدن به صفحه مخصوص خودم و خواندنمطالب و گوش کردن فایل صوتی بطور وضوح جوابم را گرفتم و قاطعانه تصمیمم را گرفتم. و اطمینان دارم که تصمیم درستی است چون نتیجه آن احساس خوب است و احساس خوب یعنی اتفاقات خوب. خدایامارابه راه راست هدایت فرما،راه کسانی که به آنها نعمت بخشیدی…
هدایت من ازجای شروع شده که خودم هنوزگیجم فقط اینابگم خدااستادراگذاشت سرراهم ومنم دارم زندگی میکنم وآرام هستم دارم روخودم کارمیکنم والگوم استاده بهش ایمان دارم وعمل میکنم چون این آخرین راهی واولین راه وهدایت خداست منم بهش ایمان دارم استادمان من شمارایک انسان بزرگ وازاولیاخدامیبینم یک هفته نمیتونستم واردسایت بشم این قدرپیله بودم تایک شب ساعت 1 شب واردسایت شدم که خدایاشکرت من هدایت شدم چون بااستاد اول به قرآن دوم به نمازسوم به ایمان چهارم به مهربانی پنجم به آرامش ششم به محصول ثروت وبعد12قدم هنوز30روزه عضوهستم ولی باعشق دارم کارمیکنم تابه خداوند ثروت هم هدایت بشم بله خداوقتی بخوادهدایت کنه من کجااستادکجامن درشهری ودرروستای دورافتاده ازشهرستان جیرفت 200کیلومتری کرمان هدایت شدم خدایاشکرت استاداولین سفری به خارج ازکشور داشته باشم ب ولله فقط پیش خودت است اون روزبه زودی میادتابیام فقط یه دل سیرنگات کنم ای بت شکن من
سلام
دوست داشتم پروفایل مریم شایسته عزیز را بخوانم دوسه روزی بود توی فکرش بودم و می گفتم کاش که بخوانمش؛ یا میدیدم ؛ چند بار هم سرچ کردم ولی نشد و امروز نشانه ام چیزی بود که پروفایل ایشان را خواندم و لذت بردم.
موفق باشید
سلام دوست عزیزم…کجا میتونم پروفایل خانم شایسته رو بخوونم؟ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام
در دانلودهای رایگان معرفی بخش داستان هدایت من
یک راه دیگر هم دارد قسمت سرچ همون علامت ذره بین ، نام هرکسی رو سرچ کنید البته با انتخاب گزینه منطبق با اون
نام خانم شایسته ، گروه تحقیقاتی عباس منش ثبت شده که دو تا پروفایل هست یکی برای استاد و یکی برای خانم شایسته
خانم شایسته در توضیحات پروفایلشون نوشتندمن مریم شایسته هستم …
امیدوارم شاد موفق سالم باشید
سلام خدمت استاد عزیز وهمفرکانسی های گرامی
صفحه هدایت من به سوی نشانه ها رو باورش کنید، خیلی عالیه. من جواب گرفتم چقدر فوقالعاده هست خدایا مگه از این قشنگتر هم میشه کسیو هدایت کرد، نمیدونید چقدر حسم عالیه دوست دارم تجربه خودمو از این هدایت بگم: دیشب صحبت از مهاجرت شد همسرم گفت بیا ما هم از این شهر بریم و شانسمون رو تو یه شهر دیگه امتحان کنیم با اینکه شهر خوبی زندگی میکنیم ، ولی شوهرم گفت مگه استاد نمیگه به خدا ایمان داشته باش ونترس، مگه قانون نمیگه هر اتفاقی بیفتد به نفع ما هست وهمه چیو باید به خدا بسپاریم. اما چه کنم که ترس و دودلی از رفتن به مکان غریب و پیدا نکردن شغل مناسب ودرامد خوب مانع این بود که با این نوع تفکر خودمو راضی کنم، امروز با تمام وجود از ته دل از خدا هدایت خواستم که کمکم کنه و راه درست و بهم نشون بده باور کنید دستام حین نوشتن میلرزه واشک شوق میریزم از اینکه خدا چقدر مهربونه و چقدر خوب من و هدایت کرد به فایل «اعتماد به رب پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش» . جواب انقدر صریح و واضح توی فایل اومده که جای هیچ شکی و برام نذاشته که به هدایت الله اعتماد کنم. خدایا شکرت که من وهمسرم رو با این فایلها آشنا کردی و باسایت خیلی جذاب و خلاقانه که هیچ وقت مطالبش تکراری نمیشه.
خدا جون سپاس گزارم برای هدایتت خدایا شکر