«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 94 (به ترتیب امتیاز)

به نام الله

سلام

دوستان من در این مدت کمی که دارم روی خودم کار میکنم با اینکه خیلی وقت پیش ها بود که استاد رو می شناختم،اره فک کنم از سال 95 اون موقع به استاد به چشم دیگر اساتید نگاه میکردم و بیشتر یکی دوتا فایل انگیزشی ایشون رو گوش میدادم یادمه یه جا یکی داشت یکی از فایل های استاد رو گوش میداد که من شنیدم در حد 30ثانیه یا یک دقیقه که داشتند در مورد مدار صحبت میکردند که یکسری مدار وجود داره و انسانها در اون مدار ها هستند و هر کس شرایط و اتفاقاط و ادماهایی رو میبینه و تجربه میکنه که در اون مدار هستند همون موقع این حرف رو با تمام وجودم پذیرفتم انگار خودم قبلا بار ها به این حرف رسیده بودم ؛اما چون تو یک فضا و مسیر اشتباهی بودم و فکرم اون موقع خیلی درگیر بود و انقد از لحاظ اموزش پراکندگی داشتم شاید فایل های 10تا استاد در زمینه های مختلف با کتاب های مختلف رو میدیدم و میخوندم و هم چون در مدارش نبودم چون اگه بودم حتما هدایت میشدم خلاصه 3،2سال گذشت و پس از درماندگی از خداوند خواستم و دستم رو گرفت و گذاشت تو این سایت(یه جا کارگری میکردم دستم رو گرفت اورد بیرون از اونجا و استاد رو یاد اوری کرد بهم و با گوش دادن اولین فایل که قبلا هم فک کنم گوش داده بودمش ولی این سری فقط نشنیدمش درکش کردم فهمیدم مغز حرف رو مثل این میمونه که یه ادم معمولی به موتور ماشین نگاه میکنه وفقط یه صدایی میشنوه و ذهنش گنگه ولی ایندفه که برگشتم مثل این بود که یه تعمیر کار حرفه ای که با شنیدن اون صدا تک تک پیچ و مهره های داخل موتور تمام حرکت های داخل موتور اجزاش صدا از کجا چطوری در میاد از موتور همه رو میفهمه و درک میکنه بودم ) و این اولین هدایت بود من هم مثل استاد از بچگی این سیستم هدایت رو میشناختم ولی نمیدونم چرا نمیتونستم نجوا و هدایت رو تشخیص بدم یادمه همیشه به خودم میگفتم من تو وجودم دو نفر دارم یکی بده یکی خوب و تو عالم بچگی نمیتونستم نجوای ذهن باهدایت قلب رو تشخیص بدم یکم گنگه ولی فک کنم تو عالم بچگی نجوای ذهن رو انتخاب میکردم چون فک میکردم ذهنم قویه و اشتباه نمیکنه اره یه برهه ای قشنگ یادم میاد این ماجرا رو (هی خدا)بعد که وارد سایت شدم چندین بار به صورت واضح هدایت شدم همش یادم نیست ولی 4،3تاش یادمه میگم دوتاش در مورد باور تعارض ثروت و معنویت بود اخه من تو خانواده به شدت مذهبی بزرگ شدم هم خوانواده پدری هم مادری به خاطر همین خیلی باور های محدود کننده شدیدی دارم با این که میدونستم اینا هیچ تعارضی ندارن که هیچ اصلن ثروت مقدسع خودش معنویه ولی ذهنم بشدت مقاومت نشون میداد از خدا خواستم گفتم خدا خودت بهم نشون بده خودت بگو که ثروت خوبه یا بد به صورت کاملا هدایتی تو گوگل به فایلی هدایت شدم که اصلا باورم نمیشد درست جواب سوال من بود از زبان کی کسی که قبلا خیلی مورد احترام من بود یک روحانی مطرح که حتی در صدا و سیما هم سخنرانی میکنه که در مورد خوبی و مقدس بودن ثروت حرف میزد و از مزایای ثروت و اینکه دقیقا بعضی حرفاش با حرف های استاد یکی بود مثلا در مورد اینکه اونایی که نتونستن به ثروت برسن و ناتوان بودن برا اینکه خودشون رو راحت کنن میان میگن دین و ثروت تعارض داره درحالی که هیچ تعارضی نداره و این حرف ها اصلا من دهنم باز منده بود(درست از جایی خدا جواب داد بهم که قبلا از همونجا مغزم از اراجیف پر شده بود دیگه جای بهونه نذاشت) هدایت به این مستقیمی و واضحی اقا چند روز گذشت باز من حریف این ذهنم نشدم باز بشدت مقاومت واضح نشون میداد در مورد این مسئله باز از خدا خواستم این دفعه به یه مقاله و سایت هایی هدایت کرد که دیکه حجت رو برام تموم کرد خدایا شکرت بابت تموم هدایت هات شکرت خدا هر دو اینا بعد 10دیقه یا نیم ساعت هدایت شدم اصلا به طرز عجیب ها ؛هنوز ذهنم مقاومت داره ولی دارم کار میکنم روش باز خوبیش اینه مقاومتش رو میفهمم و میدونم کدوم باورم بیشترین ایراد رو داره و دارم روش کارم میکنم .

بعد دوسه بار احساسم خوب نبود از خدا هدایت خواستم و دکمه مرا به سوی نشانه ام رو هدایت کن را زدم که فایل های سفر نامه رو اورد که من عاشقشم و بهم گفت تو فقط احساست رو خوب کن و غمت نباشه

یه هدایت مستقیم چن روز پیش از همین گزینه داشتم که زیر همون پست هم که بهش هدایت شده بودم کامنت گذاشتم اون روز اصلا احساس خوبی نداشتم به خاطر اتفاقی که اون روز افتاده بود و از خدا خاستم یه نشانه ای اورد برام که دقیقا جواب سوالم بود فایل (مابی انتها هستیم بود)اصلا وقتی نشانم رو دیدم یه حالی بودم

و این نشانه که الان تو صفحش هستم اینجا همون جاییه که امشب هدایت شدم از گزینه مرا به سوی نشانه ام هدایت کن به صفحه مرا به سوی نشانه ام هدایت کن یه شک برام به وجود اومده بود یه ابهام از خدا کمک خاستم گفت این دکمه رو بزن زدم جواب این بود تو هدایت میشی من هدایت میکنم نگران هیچی نباش و تمام

الان حس سبکی دارم یه حس عالی هر ثانیه نفس عمیق میکشم و احساسم عالیه

این بود یه خلاصه از هدایت هام که نوشتم این کامنت هم هدایتی بود که نوشتم وگرنه از ساعت 5صبح بیدارم و الان ساعت 12شب و خیلی خوابم میاد و ذهنم خسته

در پناه الله یکتا شاد موفق سلامت و ثروتمند باشین

خدا نگهدار