جبر یا اختیار؟ - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-59.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-09-23 09:19:292024-07-14 11:56:15جبر یا اختیار؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
پروردگارا سپاسگزارم
درود خداوند بر جناب عباسمنش
فایل جبرو اختیار رو دیدم .فوق العاده بهره بردم
طی این چند روز خداروشکر پراز افکار درست، ایده های عالی و از همه مهمتر اینکه ایمانم قویتر و شادمان هستم
یقینا با نتایج بهتر جبران آموزشها و محبت شما بزرگوارخواهم بود
در پناه خداوند سلامت و شادمان باشید
سلام استاد عزیز و مریم جون
و تمام اعضای خانواده
من حدود 2 سال هست که با شما ها آشنا شدم از نظر مالی خیلی بهم ریخته هستم در واقع الان بی خانمان هستم تو این مدت من از این سایت بیشتر برای ارامش روحیم استفاده می کردم و واقعا هم تاثیر داشت.
نصفه شب ها که از خواب می پریدم و فوری هند فری را تو گوشم می گذاشتم و خوابم می برد.
امروز نشانه من را باز کردم و این قسمت امد، من امروز به خودم قول می دهم که خالق زندگی خودم باشم و قوی باشم و زندگی خودم را به بهترین وجه خلق کنم و شرایط مالیم را هم خوب کنم و بتوانم به همه چی برسم.
از خدا می خواهم مرا هدایت کند تا بتوانم موفق بشوم و بیام برایتان تعریف کنم.
سپاسگزارم
بنام خدایی که من را خالق زندگی خودم آفرید
رب زدنی علما
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
سلام بر همه دوستانم
این فایل نشانه من بود
خیلی بهش نیاز داشتم و خیلی خیلی بهم حال داد
من دارم تمرین میکنم که من مسئول صددرصد اتفاقات زندگیم هستم
این دو سه روز گذشته چندتا از پاشنه های اشیلم را پیدا کردم بهتره بگم درک کردم
مورد اول
اینکه اگر چیزی رو در کسی میبینم و روی من تاثیر دارد یعنی در وجود خودم هست و باید پیداش کنم و باورهای مناسب در جهت رفع آن در خودم بسازم
من متوجه شدم که بعضی مواقع خودم رو ارزان می فروشم وبرای خودم ارزش قائل نیستم
باور مناسب؛خدایا شکرت که من متوجه شدم به اندازه ایی من برای خودم ارزش قائل هستم جهان برای من ارزش قائل هست
مورد دوم
من چند روز بود یک صندلی خاص تجسم میکردم
و الحمدلله براحتی و عزتمندانه خریدمش
و تمام مراحل خرید و ارسالش را تو تمرین ستاره قطبی ام مینوشتم و تجسمش میکردم حتی قیمتش را
ولی روز آخر که رسیده بود من مشرک شدم و به همسرم سپردم که بره تحویلش بگیره و دیگه از خدا نخواستم که امروز دستم برسه و جالب اینکه صندلی دستم نرسید و من متوجه شدم دقیقا این پاشنه آشیل من هست که فراموش میکنم تا لحظه آخر فقط خواسته هایم را از خدا بخوام (من یک مشرک هستم)
باور مناسب؛خدایا شکرت که من متوجه شدم باندازه ایی که توحیدی عمل کنم مالک سرنوشت خودم هستم به همان اندازه راحت و عزتمندانه به خواسته هایم می رسم و به همان اندازه کنترل افسار زندگیم را در دست دارم
مورد سوم
من نزدیک دوسال هست که با این اکانت دارم از آموزه های استاد استفاده میکنم و بارها و بارها در دوره های مختلف گفتن فقط نقد کار کنید شما خواسته خودتون رو به جهان هستی ارائه بدین جهان باندازه ظرف وجودتون به شما پاسخ میده ولی من بارها و بارها افتادم تو دام شیطان که اگر الان نزنم تو گوشش از دستم رفته و دوباره خودم را مقروض میکنم
باور مناسب ؛خدایا شکرت که فرصت ها و موقعیت های عالی و پولساز هر روز در زندگی من بیشتر بیشتر میشوند
مورد چهارم
من بعضی وقتها فراموش میکنم که نباید از لیوان وجودم ببخشم من باید از سرریز لیوانم ببخشم
من چند روز پیش جایی که تعهدی نداشتم اقدام کردم و حساب خودم رو خالی کردم که هیچی خودم رو هم مقروض کردم بطوریکه امروز پول بنزین هم نداشتم که بزنم به خانمم گفتم و اون هم بهم گفت تو سوار میشی من بنزین بزنم خیلی بهم برخورد و گفتم الحق که آهن به آهنربا میچسبه من جایی که تعهدی نداشتم پولم را دادم و امروز این حرف تو جریمه عمل نکردن به قوانین بود
خدایا شکرت واسه قوانین بدون تغییرت
باور مناسب؛این یک اشتباه استراتژیک هست که من میتوانم به کسی کمک کنم فقط به یک صورت میشه به دیگران کمک کرد که من ثروتمند شوم و الگوی مناسبی برای دیگران
من دقیقا خودم متوجه شده ام که هرگاه که از قوانین استفاده میکنم براحتی و عزتمندانه زندگیم را هرجور که میخوام خلق میکنم ، من خالق شگفت انگیز زندگی خودم هستم
خدایا شکرت که قدم به قدم با من هستی و هر لحظه من را حفاظت و هدایت میکنی
خدایا خودت یاریم کن که هر لحظه بتوانم از دانسته هایم و قوانین جهان هستی پیروی کنم خدایا خودت کمکم کن که قوانین رو با تک تک سلولهای وجودم درک کنم
در پناه خدای مهربان و وهاب باشید
ممنون استاد از مطالب عالیتون
خدایا شکر که در این مسیر قرار گرفتم
استاد بارها در فیلمهاتون دیدم که چقدر راحت براتون افراد میان و کار میکنن
چقدر راحت در سفر بودین یکنفر اومد پله اتوبوستون را درست کرد
چقدر راحت در سفر بودین یکنفر اینترنت وصل کرد براتون
چقدر راحت همه چیز براتون فراهم میشه
اگه ماهم ذهنمون انقدر قدرتمند کنیم دستان خدا بی نهایتن
امرور صبح باید میرفتم بستمو پست میگرفتم
ذهنمو مثبت کردم و گفتم خودش درست میشه پدرم رسید منو برد و بسته را براحتی گرفتیم اومدیم
مسیرش بیست دقیقه بود خودم نمیتونستم برم
اما براحتی دستان خدا اومد و انجام شد
دیشب گفتم براحتی خونم مرتب شه
مامانم اومد کل خونه را مرتب کرد رفت
خدایا شکرت من هر روز اگاهتر میشم
هر روز بیشتر دستانت را میبینم
چقدر فرکانسم بهتر و عالی تر شده
شکر شکر شکر
خداوندا تو که مر هدایت کردی به این مسیر توحیدی صدای خودت رو درقلبم بلند کن که اول اینکه بپذیرم که اول شراط رو درام خودم خووم برای خودم رقم می زنم اول بپذیرم بعد به ریشه ای باور کنم این مسله رو وبعد جهادی در درون راه بیندازم مثل زمان هدایت مرا در مدار این آگاهی ها ودر مدار الگوی ذهنی خودم قرار بده احساحس خودم رو خوب کنم خداوند ذهنم تنم نیاز،به اون انرژی خودت داره تا حرکت کنه خودت مرا در مدار شراط دلخواهم قرار بده از لحاظ ذهنی می دونم به خدا عاشقانه خداوند ایم مسئله رو برام حل میکنه این باور درونی من چون از همیشه می دونم خداوند از قلب من آگاه هست که می خواهم توحید درونم که مهمترین مسله زندگیم هست رو پرنگ کنم
به نام خدای مهربان
سلام استاد جان
نشانه دیروز ام فایل ارزشمنده، در مورد رشته تربیت بدنی فکرم مشغول بود …. گفتم خدایا چیکار کنم برم سمتش یا نه؟؟؟ دقیقا این فایل اومد و تو روم گفت هیچ جبری در کار نیست؛ تو اختیار داری میتونی بری تجربه کنی و میتونی نری و یه عمر این گوشهی ذهنت بمونه که ای کاش دلو میزدم به دریا میرفتم تجربه اش میکردم
خدایا شکرت برای این مژده و این بشارت بزرگ
وقتی قوانین زندگی را آموختم، در ها برایم باز شد، موانع از پیش رویم برداشته شد و تمام ترس ها و نگرانی هایم از بین رفت زیرا تنها مانع، ناآگاهی من از قوانینی بود که زندگی ام را در دست خودم و باورهایم قرار داده است.
….==….==….==….
آن یکی می رفت بالایِ درخت / می فشاند آن میوه را دزدانه سخت
صاحبِ باغ آمد و گفت : ای دنی / از خدا شرمیت کو ؟ چه می کنی ؟
گفت : از باغِ خدا ، بندۀ خدا / گر خورد خرما که حق کردش عطا
عامیانه چه ملامت می کنی ؟ / بُخل بر خوانِ خداوندِ غنی ؟
گفت : ای اَیبک بیاور آن رَسَن / تا بگویم من جوابِ بُوالحَسَن
پس ببستش سخت آن دَم بر درخت / می زد او بر پشت و ساقش چوب ، سخت
گفت : آخِر از خدا شرمی بدار / می کُشی این بی گُنه را زارِ زار
گفت : از چوبِ خدا ، این بنده اش / می زند بر پشتِ دیگر بنده اش
چوبِ حق و پشت و پهلو آنِ او / من غلام و آلتِ فرمانِ او
گفت : توبه کردم از جبر ای عَیار / اختیارست ، اختیارست ، اختیار
…….
این شعر جناب مولانا رو خیلی از دوران مدرسه دغپست داشتم و دارم ، داره میگه چرا همه چی رو گردن خدا میندازین؟! هر چی بشه هر چی نشه هر کاری کنیم یا نکنیم میگیم قسمت بود ، خدا نخواست ، هر چی به صلاحه! و…. میخوایم اسم خودمونو از لیست مسئول و مسبب اتفاقات زندگیمون خارج کنیم و عوامل بیرونی رو بیاریم توی لیست!!!!!!!
خدایا خودت قدرت بهم بده تا با شجاعت مسئولیت صد در صد زندگیمو به عهده بگیرم و با یاری خودت بهترش کنم
نصر من الله و فتحٌ قریب
خداااااایا شششششککککرررررتتتتت
در پناه الله یکتا پیروز و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
باتشکر از استاد عباس منش عزیز وخانوم شایسته عزیز که واقعاً زحمت میکشن برای گذاشتن این فایلها و پیش برد این خانواده بزرگ چقدر احساس آدم عالی میشود وقتی که این حرفهای عالی رو از استاد میشنوم وسعی دارم آنگونه که استاد میگن در زندگی ام عمل کنم درسته که بعضی وقتها سستی میکنیم ولی باز درست میکنیم با تشکر
به نام خدای مهربانم
فایل نشانه امروزم: جبر یا اختیار؟
سلام به اساتید عزیزم، سلام به دوستان خوبم
استاد توی این فایل دوباره عوامل بیرونی و قدرت دادن به عوامل بیرونی صحبت میکنند.
اینکه خیلی از افراد، موفق شدن رو وابسته به یه سری عوامل مثل کشور محل زندگی، خانواده، جنسیت، قیافه یا چیزهای دیگه میدونن.
که استاد بارها توی فایلهای مختلف توضیح دادن که این قدرت دادن به عوامل بیرونی، یک نوع شرک هست.
ولی ما باید تمرکزمون بر روی این قاعده کلی باشه که:
من خالق زندگی خودم هستم،
فارغ از اینکه کجا به دنیا اومدم،
فارغ از اینکه چه جنسیتی دارم
فارغ از اینکه چه تحصیلاتی دارم
فارغ از اینکه قدم چقدره، قیافه چجوریه….
فارغ از هر چیزی، من میتونم به هر چیزی که توی زندگیم میخوام برسم. از سلامتی تا ثروت و روابط عالی و معنویت و هر چیز دیگه ای که میخوام.
یعنی:
جهان جوری طراحی شده، و خداوند به حــــدی عدالت رو رعایت کرده، که فارق از هر چیزی، ما میتونیم به خواسته هامون برسیم.
نشونه اش هم زندگی هزاران نفر از افراد موفق، که اگر هر کدوم از این فاکتورهایی که بقیه فکر میکنن باعث موفقیت میشن رو توی زندگی اون افراد موفق بررسی کنیم، میبینیم که خیلیاشون، این فاکتورها رو نداشتن ولی اینقدر هم موفق شدن.
این قسمت از صحبت استاد خیلی توی گوشم زنگ زد:
«از وقتی که قانون رو درک کردم
و از وقتی که باور کردم
میدونی….
باور کردم….
نه اینکه مثلا فقط بپذیرمش…»
احساس میکنم منم بعد از این همه مدتی که توی سایت هستم و دارم به صحبتهای استاد گوش میدم، تازه رسیدم به این مرحله که بپذیرمش…
ولی وقتی که این جمله رو شنیدم، هی با خودم میگفتم منم میخوام کاملا باور کنم…
منم میخوام از پذیرفتن بالاتر برم، و باور کنم… میخوام با تمام وجودم باور کنم….
با تمام وجودم باور کنم که:
من هستم که با افکارم و با باورهایم، زندگیم رو خلق میکنم
من هستم که همه کاره دنیای خودم هستم
تا منم به هر چیزی که میخوام توی زندگیم برسم.
منم میخوام این باور رو در ذهنم بسازم که من تک تک اتفاقات زندگیم رو دارم خودم خلق میکنم
تک تک آدمایی که وارد زندگیم میشن
تک تک برخوردهایی که افراد با من میکنن
مشتریهایی که وارد کسب و کارم میشن
سلامتیم
اتفاقات
شرایط
همه چیز رو دارم خودم بوجود میارم
یعنی تمام تمرکزم رو میخوام روی این موضوع بزارم
به قول استا توی یکی از فایلهای 12 قدم:
هیچ عامل بیرونی…. هیچ عامل بیرونی….. هیچ عامل بیرونی، حتی به اندازه 1 درصد، در زندگی من تاثیری نداره
قدم اول اینه که اینو باور کنم… با تمام وجودم… با تمام وجودم
این چقدر عالیه که:
هر چیزی که توی زندگی من بوده، از گذشته تا حالا، میتونه به من کمک کنه، به جای اینکه به من ضربه بزنه. به من کمک کنه برای اینکه به خواسته هام برسم… برای اینکه به هرچی توی زندگیم دوست دارم برسم.
هر وقت چیزی رو توی زندگیم خواستم، باید به خودم بگم:
من خالق زندگی خودم هستم…
بعد باورهام رو تنظیم کنم
و احساسم رو درست کنم
و اتفاقات رو برای خودم رقم بزنم.
اونوقت برای منم اتفاقاتی توی زندگیم میوفته که از نظر دیگران معجزه هستن.
میخوام این سیستم رو درک کنم
میخوام قوانین جهان هستی رو درک کنم
میخوام این باورها رو بسازم
میخوام نجواهای ذهنم رو کنترل کنم
میخوام افکار مناسب توی ذهن خودم بپرورونم، باورهای مناسب در ذهن خودم بپرورونم،
میخوام بتونم احساس خوب رو در زمانهای بیشتری در وجود خودم نگه دارم،
چون سیستم جهان اینه…
در هر لحظه داره این اتفاقات میوفته
اونوقت….
جهــــان به خدمت من درمیاد
جهان به خدمت من درمیاد
این همون مسخر شدن همه چیز برای منه که در قرآن بارها و بارها اشاره شده.
چون منِ انسان، موجودی هستم که میتونم به انرژی که در این جهان هست شکل بدم. و از اونجایی که همه چیز، انرژیه، پس همه چیز میتونه به اختیار من دربیاد.
یعنی میتونم خلق کنم….
اصلا نگرانی از آینده وجود نداره…
چون با این روش، هر اتفاقی رو که بخوام میتونم بنوسم و خلقش کنم…
استاد عزیزم، خانم شایسته گرامی، ازتون سپاسگزارم.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
جبر جغرافیایی
بسیاری از افراد فکر می کنند در جهانی زندگی می کنند که جبر وجود دارد:
جنسیت کشور …..زمانی که به دنیا آمده ایم
برخی از افراد به خاطر عدم درک قانون دلیل نرسیدن به اهداف خود را :
جبر می دانند
همه نمی توانند تحصیل خوب اندام زیبا تحصیلات زیبا والدین مکان …. را دارا باشند
برخی باور دارند
باید با برخی از جبرها ساخت و
شرایط بر ما تحمیل شده است
با بررسی زندگی افراد موفق متوجه می شویم تعدادی از انها:
از کشورهای فقیر خانواده های مشکل دار طلاق اعتیاد بی خانمانی و … بوده اند
هیچ اتفاق و جبری وجود ندارد و ما :
با باورها و افکار خود زندگیمان را رقم می زنیم
کسی که بتواند این را بپذیرد که: ما هستیم که اتفاقات زندگی خود را رقم می زنیم:
می تواند زندگی دلخواه خود را خلق کند
ما خالق زندگی خود هستیم فارغ از این که :
در چه مکانی به دنیا آمده ایم
چه جنسیتی داریم
چه تحصیلاتی داریم
فارغ از هر عاملی
می توانیم به هر چیزی که بخواهیم در تمام حوزه ها دست یابیم
جهان به شکلی طراحی شده و خداوند جوری عدالت را تعبیه کرده که :
ما فارغ از هر عامل بیرونی می توانیم به خواسته هایمان برسیم
زمانی که با تمام وجود بپذیریم:
ما هستیم که با افکار و باورهایمان زندگی خود را رقم می زنیم
ما مسئول 100 درصد اتفاقات زندگی خود هستیم
می توانیم به تمام خواسته های خود دست یابیم
ما تک تک اتفاقات زندگی خود را خلق می کنیم :
تک تک افراد برخورد افراد مشتری ها سلامتی اتفاقات شرایط…. همه چیز را خودمان به جود می آوریم
قدم اول :
پذیرفتن این قانون است
هر گذشته ای که داریم:
می تواند به ما کمک کند تا به خواسته های خود دست یابیم
خداوند :
همه ی کیهان را برای ما مسخر کرده
ما می توانیم به انرژی شکل دهیم
نگرانی از آینده وجود ندارد :
هر اتفاقی را می نویسیم و رخ خواهد داد
کد نویسی بر مبنای : قوانین جهان هستی است
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای مهربان
ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم
خداروصدهزار مرتبه شکر که الان این فرصت رو دارم تا بنویسم و ثبت کنم اگاهی هایی که بهم داده میشود توسط خداوند درمورد موضوع این فایل
—-
این اگاهی اینکه من خالق زندگیم هستم باید بارها و بارها مرور بشه تا بشه هرچقدر هم بهتر بشم توش بازم نباید مغرور بشم و بگم بسه…
همین روزا داشتم به این فکر میکردم که خدایا منطق هایی بهم یده که میگه قدرت اراده و اختیار دست خودمون هست و خودمون هستیم که اتفاقات رو رقم میزنیم ماییم که مشخص میکنیم چه راهی رو بریم و میلیون ها میلیون راه و مسیر رو میتونیم انتخاب کنیم تا در طول عمرمون بریم
به این دلیل دنبال این منطق بودم چون نمیخواستم احساس گناه کنم! که مثلا فلانی طفلک نگاه کن توی چه شرایطی هست یا حتی بخوام به خدا بگم که خدایا پس چرا اونو هدایت نمیکنی به مسیر هموار؟؟ منو که هدایت کردی چرا اون نه؟ و داشت این افکار میومد و یک جورایی میخواست ترمزی بشه که بخوام احساس خوبی نداشته باشم از پیشرفت خیلی زیاد و رشد و احساس عدم لیاقت کنم
از اونجایی که به لطف خدا یک هفته است که دارم روی این دوره احساس لیاقت کار میکنم این منطق خیلی برای من و هدفم که کار کردن روی احساس لیاقت هست حیاتی شد که منطق هایی رو پیدا کنم ک میگه ما حالق شرایط خودمون هستیم ما هستیم که قدرت اراده و اختیار داریم.
و هرکسی توی هرجایگاهی که هست به انتخاب خودش بوده و بازم به انتخاب خودش میتونه توی هر جایگاهی باشه
و از اونجایی که بازم استاد توی دوره احساس لیاقت جلسه اول تاکید کردن که تمرکز روی خودمون باشه من فهمیدم که باید روی این موضوع کار کنم که این فکر رو ریشه کن کنم که اقا پس بقیه چی چرا بقیه نمیخوان یا من باید کمکشون کنم یا هرچیزی!
و از روزی که از خداوند خواستم منطق هارو بهم بده از در و دیوار داره بهم نشونه میده چون من خواستم
حتی اینکه من خواستم نشون میده که من اراده کردم من دنبال منطق بودم من گوشام رو تیز میکردم هرجا که استاد درمورد این موضوع صحبت میکرد و خب معلومه وقتی اینطوری باشه خدا پاسخ درست میده. و همینطوری منو هعی هدایت کرد، یادم مینداخت منطق هارو منو تا همین الان هدایت کرده و کلی منطق برام موجود کرده اونم چیزایی که دم دستم بوده یعنی در این حد خدا بینهایت راه داره تا مارو به جوابمون برسونه
حتی داستان اینکه من این کامنت رو بنویسم هم اصلا برنامه نداشتم برای کامنت نوشتن
یا همین چندساعت پیش که داشتم به این موصوع فکر میکردم و واقعا از خدا جواب خواستم یک تصویری توی ذهنم اورد از یکسری مطالب توی کتاب دینیمون که امسال درسش رو خوندیم که یهو یادم اومد اونجا درمورد نقش قانون خداوند و نقش اراده ما در این جهان و قانونمندی اش و چقدررر دری از اگاهی به روم باز شد
دوباره باز حین خوندن کتاب بهم گفت حالا بیا این فایل رو دانلود کن و دوباره بیین
اصلا معجزه داره میکنه خدا تو زندگیم
حتی امروز ساعت 5 صبح منو خود به خود بیدار کرد تا من بتونم مطالعه کنم این مطالب رو در تمرکز وقتی که هیچکس خونه نیست و راه برم و با خودم و خدای خودم صحبت کنم با اینکه دیشب ساعتای 2 شاید خوابیدم و واقعا همه کارارو داره خدا میکنه. همش هدایته همش از لطف اون هست که اینقدر عالی به درخواست هام پاسخ میده
باز دوباره همین دیروز منو یاد یک فایل از استاد انداخت ک توی اون فایل استاپ میگفت که اگر کسی واقعا بخواد تغییر کنه به هزار طریق خدا هدایتش میکنه حالا گه از طریق من چه از طریق هرکس دیگه و هر روش دیگه ایی و من دیدم واقعا همینه
حتی چقدر قشنگ بهم خدا گفت اینکه فکر کنی تو تاثیر گذار هستی توی زندگی دیگران و بخوای نظر بدی که اونا جای درستشون هستن یا نیستن این دخالت تو کار خدا محسوب میشه
یا این منطق که خدا توی قرآن گفته شرک بخشیده نمیشه و خب من اومدم دیدم که وقتی که ما تغییر نکردن خودمون رو و محقق نشدن خواسته هامون رو ربط بدیم به عوامل بیرونی داریم شرک میورزیم و بازم ربط داشت به این که خودمون هستیم داریم خلق میکنیم و قدرت رو بدیم به خدای خودمون
واقعا خداوند داره توی زندگیم معجزه میکنه و من میدونم این بخاطر خواسته خود من بود و من میخواستم ازش اینطوری نیست که دلش بسوزه به حال من یا به من بیشتر از هرکسی لطف داشته باشه سیستم رو طراحی کرده و داره طبق اون عمل میکنه.
چقدر واقعا خداروشکر میکنم که همزمانی فوق العاده ایی پیش اومد.
خدا منو هفته پیش 3 صبح بیدار کرد، من پلنم این بود که فرداش دوره احساس لیاقت رو بخرم اما یک ساعت بعد از اینکه بیدار شدم گفت نه الان بخر امروز که همه چیز مهیاست بخر و استفاده کن و من نشستم و استفاده کردم تا ساعت 11 ظهر گوش دادم جلسه اول و تمریناتش رو انجام دادم و بعدش دیدم داره خوابم میاد گفتم یک چندساعتی بخوابم تا ساعت 1 ظهر خوابیدم و بعد بیدار شدم سایت رو رفرش کردم دیدم توحید عملی 11 اومده.
از اونجا که از خدا در مسیر دوره احساس لیاقت و کار کردن در اون مسیر هدایت خواستم بهم گفت که ببین همین فایل نقشه راه توعه و من هرچقدر واقعا عمیق تر میشم توی این موضوع و موضوعِ متواضع بودن،، اعتبار دادن به خدا،، احساس لیاقت برای دریافت هدایت خدا،، متوجه میشم که چقدر واقعا این موضوع اصل و اساس هست.
حتی منداز خدا درک بیشتر هرروز میخوام و اون هرروز به من درک بیشتری میده چون 1. من ازش میخوام( و میدونم لایق جواب و دریافت هستم و میدونم که پاسخ میده و میدونم که من چیزی نمیدونم) 2. اون خیر مطلق هست و همواره پاسخ میده
و بهم گفت که حتی متواضع بودن رو توی دیدن جلسات و اموزه های دوره و فایل هاس استاد هم باید بکار بگیری گفتم یعنی چی؟ گفت یعنی با این احساس غرور که من این فایل رو گوش دادم و یادگرفتمش نرو دوباره گوشش بده طوری برو که انگار تشنه هستی انگار هنوز هیگی از قانون نمیدونی و جه دری از اگاهی به روم باز شد
و تستش کردم! و دیدم واو!! من همیشه برام سوال بود که چرا مثل اولین دفعه که فایل هارو میبینم ذوق نمیکنم یا حتی تمرکز ندارم روی فایل و درکش نمیکنم و خدا خیلی واضح گفت بخاطر اینکه مغرور میشی و فکر میکنی بلدی و بعد بهم گفت اگر تا اخر عمرت فقط یک فایل رو ببینی بازم شیوه های جدید تفکر و الهامات جدید رو میتونی دریافت کنی و این نهایتی نداره. اونجا بود که زنگی توی گوشم به صدا دراومد. حتی با وجود این اتفاقات هم باز بهم گفت فکر نکنی الان فهمیدی ها! هنوز میتونی خیلی بیشتر از این حرفا از این اصل توحیدی استفاده کنی و وقتی این دیدگاه به لطف خدا در من ایجاد شد و همچنان سعی میکنم هرروز زنده نگه اش دارم واقعا زندگی داره روز به روز روان تر میشه
اصلا تهیه همین دوره احساس لیاقت و این سو تفاهم درمورد خالق بودن شرایط خودمان و سوال کردن و پاسخ دادن از طرف خداوند و دیدن این فایل و نوشتن این کامنت رو وقتی بررسی میکنیم میبینیم همش به هم ربط داره!
حتی من قبل از اینکه دوره احساس لیاقت رو بخرم اصلا تا دو سه روز قبلش که یهو الهام شد بهم نمیخواستم حالا حالا ها انگار این دوره رو بخرم ولی بهم خداوند گفت و اینقدر این صدای هدایت بلند بود که من کامل درکش کردم و حتی دیدم چقدررر ریز به ریز اتفاقاتی که داشته میفتاده همش ربط داشته به این موضوع که من الان توی این نقطه ایی باشم که هستم
قبل از دوره خدا هدایتم کرد و گفت بشین سفر به دور امریکا ببین،، فلان قسمت هارو ببین (قشنگ خودس میگفت) بعد ناگهان وسط دیدن سفر به دور امریکا خدا الهام کرد پولت رو از فلان جا که سرمایه گذاری کردی بکش بیرون، حالا بماند که من همون روز اینکار رو نکردم و یکم ضرر کردم اما فرداش دیگه صداش خیلی واضح تر شد و من گفتم چشمم! و بعدش قدم به قدم گفت حالا اینکار رو بکن حالا فلان فایل رو ببین (که یکی از اون هافایل جلوگیری از قدرت گرفتن افکار منفی بود که خیلییی کمکم کرد درک کنم قانون رو)
حالا فلان فایل هارو دیدی پولت رو هم کشیدی بیرون دوره لیاقت رو بخر!
و همون شبی که من دوره رو خریدم متوجه شدم اگر پولم رو نگه میداشتم اونجایی که بود تا الان تقریبا نصف شده بود و عملا من دیگه جرات نداشتم دوره رو بخرم و اگرم میخواستم باید به زور پولش رو جور میکردم
و خدااا میدونه چه ترس و لرزی به جونم میفتاد چقدر حالم بد میشد اما خداوند نجاتم داد!
بعد ازش پرسیدم خب خدایا این جواب چه. کاری از من هست؟ چرا اینکار ها اینطوری پیش رفت و من الان اینجام دوره رو دارم و اینقدر داره نتایج عالیییی پیش میاد و اینقدر زندگیم روان شده؟ منی که تا همین دو هفته پیش در احساس عجله بودم،، به خودم باور نداشتم،،، خودم رو لایق یکسری چیزا نمیدونستم و بارها ازت میپرسیدم خدایا چم شده؟ و بارها ازت کمک میخواستم! حالا چی شده که اینجام؟ منی که درک. نمیتونستم بکنم گفتگو کردن باهات رو چون چون خودم رو لایق نمیدونستم الان چی شده که اینقدر باهات راحت شدم خواسته هام رو بهت میگم و ایمانم قوی شده؟
گفت: یکی از دلایلش اینه که تو وقتی فایل هدفی متفاوت برای سال جدید رو دیدی تصمیم گرفتی توی اون رابطه که ارزش هات نادیده گرفته میشد، برای خودت ارزش قائل شدی و گفتی ما دیگه بهتره باهم ارتباطی نداشته باشیم (عین جمله ایی که استاد گفت) و تو انتخاب کردی برای خودت ارزس قائل باشی “لاجرم” جهان برات ارزش قائل شد.
روز به روز زندگیم داره روان تر میشه واییی که چقدر از خدا من سپاسگزار باید باشم و هرجقدر سپاسگزاری میکنم میبینم اینا حتی یک میلیونم درصدی که میتونم نعمت هاش رو ببینم نیست و واقعا نمیتونم بشمارم.
حتی روزی که دوره رو خریدم هندزفری ام چندروز پیشش خراب شده بود و یکیش صدا نمیداد از خدا خواستم بهترینش رو برام فراهم کنه و شب یک هندزفری بهم داده شد که من واقعا زحمتی براش نکشیدم و اصلت یک عزیز دیگه برام خرید و جالبه تاحالا هندزفری با اون کیفیتی نداشتم و یاد گرفتم واقعا از این نعمت هم بینهایت سپاسگزاری کنم که این از لطف خداوند هست.
بینهایت اتفاق دیگه که واقعا معجزه وار رخ داده.
دوست داشتم درمورد منطق های اینکه ما خالق شرایطمون هستیم بیشتر صحبت کنم اما بازم هدایت خدا گفت بیشتر اینارو بنویسم و حتی اینم بخاطر درخواست های خودم بود
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
نتایج خیلی خیلی بیشتر از این حرفاست میگم من نمیخواستم فعلا درمورد نتایج صحبت کنم اما تعدادیش رو که امکان داره ذهن چموشی کنه و یادم بره ثبت کردم تا هربار بیام بخونم و یادم باشه خداوند چقدر لطف داره و همیشه داشته و همیشه خواهد داشت
و هرخیری میرسه از جانب اوست
و هرچی دارم از ان اوست
خدایا شکرت
بسمالله الرحمن الرحیم والحمدالله رب العالمین
سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید
بی نهایت تحسینت میکنم دوست عزیزم. افرین برتو
سینا ی عزیزم. دوست همفرکانسی من. از اینکه با هدایت الله مهربان تونستی دوره ارزشمند احساس لیاقت رابخری بهت تبریک میکنم. خدامیدونه چقدر دیشب ذوق کردم وقتی متوجه شدم تو دوره هستی
سینا جااان این هم اگه متوجه شده باشی درخواست خودت بوده. من وتو ماه ها روی باور احساس لیاقت کار کردیم. درخواست دادیم.
توجه وتمرکز کردیم. وهدایت شدیم.
منم وقتی به این نتیجه رسیدم که باید دیگران را رها کنن چقدر ارامش پیدا کردم
قانون مثل آیینه رفتار میکنه. وهرانچه بفرستی پاسخ میده. چه درخواستی چه هدایتی ؟؟هرانچه بخواهی هست
یادمه چند روز پیش توی کامنتی برات نوشتم کد درخواست رفتن به جاهای دیدنی را نوشتم وچه هدایت ها که شد. هفته ی پیش.
ببین بازم خدا ادامه داد. من یه کد نوشتم ودرخواست دادم ولی بارها به جاهای دیدنی هدایت شدم. به یه رستوران عالی میبد دعوت شدم.
منم که درخواست میدم وبعد هدایت میشم.
سیناجااان اصل واساس قانون. توحید هست. به اندازه ای که باورش کنی وازش کمک بخوای هدایتگرت میشه کمکت میکنه
ممنون که نوشتی. چقدر برام منطقی ترشد که من خودم خالق هستم
دوستت دارم
من لایق دوستان خوبی مثل تو هستم
به نام خدای مهربان
سلااام به هم کلاسی قشنگم توی دوره احساس لیاقت
وای مرجان این چه زندگی رویاییه :)
وقتی که تموم وجودت رو میزاری و هدفت رو میزاری روی احساس لیاقت و حواست هست مغرور نشی و توی مسیر بمونی
مرجان جان شما جلسات دوره احساس لیاقت رو از قبل گوش دادی امکان داره اون ذوق و شوق اولیه رو “شاید ” نداشته باشی یا کمتر داشته باشی اما یک کلید بهت میدم رو هوا بزنش ، اونم اینکه متواضع باش به اموزه های این دوره این کاری هست که خودم دارم تمرینش میکنم و هرروز سعی میکنم بهتر و بهتر بشم.
میخوام بهت ذهنیتی رو بگم که برای خودم برای کار کردن روی دوره تعریف کردم تا اگر خواستی تو هم این کار رو بکنی چون میبینم به میزانی که توش بهتر میشم دارم بهتر استفاده میکنم از دوره و چقدر زندگیم مرجان تغییر کرده خداروشکر
ذهنیتی که من برای خودم تا به الان دارم اینطوریه که :
+ با دیدگاه توحیدی و تواضع بارها ندونستن در برابر علم خداوند رو به خودم یاداوری کنم مخصوصا در حین دیدن فایل ها و البته فقط حرف نباشه و واقعا خودم رو در عمل به اگاهی ها تشنه بدونم ( که همین چند دقیقه پیش یک کامنت درمورد این موضوع توی توحید عملی 11 نوشتم اگر دوست داشتی بخون )
+ با دیدگاه فرکانس احساس ارزشمندی این رو به خودم یاداوری کنم که این فایل ها بینهایت ارزشمند هست و گنجه (چون به میزانی که فایل هارو ارزشمند بدونی به همون نسبت ازشون استفاده میکنی و نتیجه میگیری و به همون نسبت سعی میکنی درک کنیشون)
+ با دیدگاه احساس لیاقت ارزشمندی خودم رو به خودم یاداوری کنم که من لایق این هستم که این اگاهی هارو عالی درک کنم ، عالی عمل کنم ، عالی نتیجه بگیرم . من اونقدر ارزشمند هستم که این فایل ها این چنین نتیجه برام به ارمغان بیاره
این دیدگاه ها رو هرچقدر بیشتر روشون کار میکنم میبینم مسیر کار کردنم روی این دوره هموار تر داره میشه و خبر خوب اینکه نهایتی نداره بهتر کردن این ذهنیت ها
((قابل ذکره که اینکه میگم این ذهنیت ها نهایتی نداره و توش میشه بهتر شد ، هم بر میگرده به این دیدگاه توحیدی ))
یعنی وقتی درمورد توحید و تواضع صحبت میکنیم ؛ نهایتی نداره ایجاد این ذهنیت توحیدی و همیشه میشه بهتر شد
نهایتی نداره که ما این فایل هارو ارزشمند بدونیم یعنی من اگر سعی کنم به خودم با منطق بقبولونم یک فایل خیلی ارزشمند و فوق العادست خیلی بیشتر ازش استفاده میکنم
به همین دلیل هم اگر ما پول بدیم تا یکسری اگاهی هارو در عوضش دریافت کنیم بیشتر زندگیمون تغییر میکنه چون اونو ارزشمند تر میدونی ( دقیقا مثل دوره های استاد و تفاوت نتایجی که با دانلودی ها به ارمغان میاره)
و این دیدگاه که من اونقدر ارزشمند هستم که این دوره بشه شیوه زندگی من
برای مثال من اونقدر ارزشمند هستم که گفتگو های غالبم مثبت بشه پس برای خودم ارزش قائل میشم و تمرینش میکنم
یعنی به اعتقاد من برای بهره برداری از دوره احساس لیاقت اول از همه باید از طریق خودش خودمون رو لایقش بدونیم
یک جورایی این باور میشه که: من لیاقت اینو دارم که باور احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کنم :)
این کامنت رو کوتاه میکنم تا فقط درمورد همین موضوع صحبت کرده باشم که که هربار بتونیم با خوندن این کامنت این ذهنیت رو مرور کنیم.
دوستت دارممم هم دوره ایی
هرچند من اومدم اصلا درمورد یک چیز دیگه صحبت کنم اما هدایت های خداوند عشقه:)
تا کامنت های بعدی بااای باااای
سلام ودرودمن را ازشهر زیبای یزد بامردمانی مهربان ودوست داشتی پذیرا باش
سینا جااان خیلی دوستت دارم. ازاینکه دوستی مثل تو دارم بی نهایت ممنون وسپاسگزار خدا هستم.
امروز مطمعن بودم کامنتی ازت دریافت میکنم. وقلبم روشن بود وخوشحال بودم
کامنت های تو بوی خدا میده وبرام بی نهایت ارزشمنده.
بارها کامنت ها رامیخونم تا درک بیشتری داشته باشم.
میدونی وقتی من باور کردم کامنت نوشتن ما خیلی ارزشمنده. واقعا همیشه کلید های فوق العاده عالی تو کامنت ها به لطف خدای مهربون بدست میارم
دیشب هدایت شدم چندین کامنت خودمون را خوندم. یدفعه اشکام جاری شدند. وااای چقدر ظرف وجود ما بزرگتر شده
چقدر تون کامنت ها الهی بودند وهنوز هم ادامه دار هستند
برام نوشتی باحس ارزشمندی که من لایق وارزشمند هستم فایل هارا ببینم وبی نهایت برام نتیجه بخش بوده.
منم با توحید عملی 11 خیلی قلبم باز شد وخودم رالایق دریافت هدایت های الهی دونستم. چقدر با این فایل پیشرفت های چشمگیری داشتم.
صبح ها موقع کد نویسی همون اول صبح ابراز عجز میکنم وازمعبودم کمک وهدایت میخوام
سینا جااان خداوند چنان روابط عاطفی من راعالی کرده که بعضی وقت ها اشک شوق میریزم
سینای عزیزم. من لایقش بودم. من لیاقت عشق ومحبت بدون قید وشرط را داشتم. والان که روی خودم کار میکنم نتایج میاد
حتی امروز تو خواب وبیداری دلم میخواست یه دوستی کنارم باشه تا ساعتی بگیم وبخندیم وشاد باشم.
باورت نمیشه شاید ده دقیقه بعدش علی اقا (پسر برادر شوهرم)
اومد خونمون. کلی همراه پسرم وعلی صحبت کردیم وگفتم وخندیدیم.
بارها از خدا کمک خواستم خداجونی از زبون علی باهام حرف بزن. نمیدونی چقدر اگاهی بهم داد. چقدر درمورد قانون صحبت کردیم.
سینای عزیزم. من ارزشمندم که دوستی مثل تو دارم. زمان باارزشت را میگذاری تا برام بنویسی. وقانون را یاداوری کنی
میبینی. چقدر احساس ارزشمندی ما باهمین کامنت نوشتن ها بالاتر میره. دوستی که توش عجز وناتوانی نیست. دوستی که هدفمند وقانومند هست.
واااای که چقدر دوست دارم یه روزی از نزدیک ببینمت وساعت ها باهم صحبت کنیم
این روزها تمرکزم روی جلسه ی دوم احساس لیاقت وگفتگوهای ذهنی هست. هدایت شدم به کامنتی ازت تو کتاب فکر خدا
چقدر همزمانی ها حال دلت رو عالی میکنه. انگار تو فقط کافیه ب بسم الله رابگی تا خدا تا آخرش برات همزمانی ها روبیاره
سینا جااان تو این دوره هم الاصل بهبود گرایی استفاده کردم وکم کم عملگرا هم شدم. چقدر خودم رابیشتر دوست دارم. چقدر با تنهایی خودم حال میکنم
تنها که نه. با خدای مهربونم.
میدونی من لایق همصحبتی باخدا هستم.
بهت پیشنهاد میکنم حتما گفتگو با دوستان جلسه 3 رادوباره ببینی. من خیلی با این جلسه ارتباط برقرار کردم.
اصل توحید هست. اصل هدایت هست. وقتی خودت رالایق بدونی هدایت میشی. وقتی خودت. رادوست بداری جهان دوستت داره.
من بلد نیستم کامنت بنویسم از خدا کمک میخوام واو هدایتم میکنه. وبخاطر همین کامنت هام همیشه دلی هست ووقتی دوباره کامنتم رامیخونم میفهمم چقدر باارزش هستند
آهان یه چیز دیگه هم الان یادم اومد. تمرین اگاهی بازرگانی.
میدونی این تمرین خیلی به من کمک کرد تا احساس ارزشمندی کنم وچقدر باترس هام روبه رو شدم. دیروز دوباره هدایت شدم که بازم این تمرین راانجام بدم. با احساس ارزشمندی
اینکه صحبت های من ارزشمنده. توانایی های من ارزشمنده که بخوام درموردشون صحبت کنم
دوست دارم چند روز آینده بیام درمورد انجام این تمرین برات بنویسم. چون من لایق نتیجه های عالی هستم
افرین مرجان. خیلی دوستت دارم. دختر تو عشق خدایی
سیناجوون خیلی برام ارزشمندی وبه دوستی باتو افتخار میکنم.
برات بهترین ها راارزومندم. منتظرم بازم برام بنویسی
سلام سینای عزیزم
بازم اومدم برات بنویسم
درواقع خودخواهانه میخوام انچه درک میکنم بامثال بنویسم تا یادم بمونه
اینکه جبر یا اختیار ؟؟
به راستی من خالق هستم.وخیلی وقت ها ناخوداگاه خلق میکنم
دیروز داشتم کامنت دوستی میخوندم که نوشته بودن برای رفتن تو دل ترس هاشون. چراغ های خانه راخاموش میکنند وتو تاریکی راه میرند. از برق رفتن صحبت کرد
میدونی من وقتی کامنت میخونم کل هواسم به کامنت هست وهمون راتصویر سازی میکنم
باورت میشه الان تو تاریکی مطلق دارم کامنت مینویسم. برق ها رفته (جذب کردم)سالهاست برق نمیره حتی هفته ی پیش تو اوج بارندگی. میبینی من خلق کردم. من هرلحظه دارم خلق میکنم. ولی متوجه نیستم
این قدرت خلق کنندگی مثل شمشیر دولبه هست. هم میتونی خلق خواسته هم ناخواسته
سیناجااان وقتی من از خداچیزی رو میخوام. حالا کلامی. که همون فرکانس هست که میفرستی. تجسم کردن. فکرکردن. ووو
مثلا من امروز صبح تو خواب وبیداری از خدا درخواست داشتم یه پاشنه آشیل گل درشت بهم نشون بده که با برداشتنش سد باز بشه. میدونی همون موقع بهم گفت توحید. تسلیم من باش.
خدایا خودم رابه تو میسپارم وتسلیم میشم. من نمیدونم تو هدایتم کن
سلام مرجان گلی قربونتون برم چقد شما خوبین چثد خوب مینویسین چقد وقتای نا امیدی حس خوب میگیرم مرجان گلی این روزها احساساتم خیلی بالا و پایین میشه و شیطان بیکار نمیشینه خیلی نجواهای نا امید کننده میاد سراغم و من رو از حرکت باز میداره میام سایت و میام ک کامنتای شما رو بخونم ک یخورده حال دلم کوک بشه ممنون ک از نتایجتون نوشتین قطعا ک لایق عشق و محبت هستید ممنون ک با نوشتنتون حالمونو خوب میکنید کاش یه کم بیشتر برام از کدنویسی و دریافت الهامات بنویسین حال دلت عالی و پایدار