آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن
بر اساس جوابهای انتخابی شما، برآیند باورهای بنیادین شما غالباً قدرتمندکننده است.
این باورها ذهن شما را به گونهای برنامه ریزی کرده تا:
- بیشتر تواناییهای خود را ببینی تا نقاط ضعف خود را؛
- بیشتر نعمتهای زندگی خود را ببینی تا نداشتهها را؛
- بیشتر نسبت به مسیر زندگی خود خوشبین باشی تا نگران؛
- بیشتر پیشرفتهای خود را ببینی تا شکستها یا اشتباهات؛
- و در مسیر پیشرفت خود، بیشتر منافع و امکانپذیر بودنها را ببینی تا موانع و مسائلی که ممکن است رخ دهد؛
به خاطر شناخت خوب از خودت، خواستهات از زندگی را میدانی واهداف واضحی انتخاب میکنی که فاصله فرکانسی معقولی با آنها داری؛
تکامل را درک می کنی و در پروسه زمانی رسیدن به اهدافت را لحاظ می کنی؛
مسیر را قدم به قدم و با انگیزه و اشتیاق طی میکنی؛
در صورت برخورد با یک تضاد، نهتنها بی انگیزه نمیشوی بلکه به دنبال دیدن وجه مثبت ماجرا هستی؛
به کوچکترین پیشرفتها و برکتهای مسیر خود توجه داری؛
از اشتباهات به عنوان فرصتی برای درک بهتر و یادگیری دقیقتر اصل از فرع، استفاده میکنی؛
و مهمتر از همه، بدون عجله و مسابقه با دیگران، یک روند پیوسته از بهبودهای مستمر را در مسیر زندگی خود داری. به این دلایل نیز، از مسیر تحقق خواستهات، حتی بیش از لحظه رسیدن به نتیجه، لذت میبری. در نتیجه، از تمامیت زندگیات لذت میبری.
با توجه به این فونداسیون محکم از باورهای قدرتمندکننده، پتانسیل ذهنی شما برای رشد، بسیار قوی و آمادهی شکوفایی است. به گونهای که هر کوچکترین بهبود ذهنی، کیفیت زندگی شما را در تمام ابعاد، به اندازه چندین مدار جا به جا میکند و چرخ زندگیات آنقدر روان تر میسازد که به قول قرآن، به معنای واقعی کلمه، راضی میشوی آن هم فقط با شناسایی و حذف ترمزهای ریزی که در لایههای ناخودآگاه ذهن پنهان مانده است.
همانطور که میدانی، دوره کشف قوانین زندگی، استاد شناسایی ترمزهای مخفی ذهن (باورهای بر علیه خواستهها) است.
بر اساس تجزیه و تحلیل پاسخهای شما به سوالات آزمون و با توجه به تجربه ما از تمرینات و تجربیات هزاران دانشجو در دوره کشف قوانین زندگی، ترمزهای ریزی که گاهی برای شما مانعتراشی می کند، مربوط به احساس عدم لیاقت است.
اگر دوست داری مسیر زندگیات در تمام ابعاد بسیار هموارتر از این بشود، پیشنهاد ما به شما، استفاده از آگاهی های دوره احساس لیاقت است.
این دوره راهنمای شماست برای اینکه احساس لیاقت خود را به صورت صحیح و واقعی ارزیابی کنی؛ ایرادها را پیدا کنی و رفع آن ایرادها را در عمل یاد بگیری. هر کوچکترین بهبود در این روند، کیفیت زندگی شما را بارها بهتر میکند زیرا طبق قانون، تأثیرگذارترین فرکانس بر کیفیت زندگی ما در همه ابعاد، “فرکانس احساس لیاقت” است. جهان طراحی شده تا در هر لحظه کیفیت دنیای پیرامون ما را بر اساس کیفیت «احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی» ما بروزرسانی کند.
آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن
بر اساس تجزیه و تحلیل جوابهای انتخابی شما به سوالات آزمون، میزان هماهنگی باورهای شما با خواستههایت، در سطح متوسط است.
شما به طور کلی فردی هدفمند هستی. تواناییهای بسیاری در جنبههای مختلف داری، اما به خاطر کمالگرایی، بعضی از دستاوردها و مهارتهای خود را خیلی ارزشمندی نمیدانی. همین نگرش باعث شده نهتنها به اعتماد به نفس خود ضربه بزنی، بلکه بخش مهمی از تواناییهایت را جدی نگیری و از آنها بهرهبرداری نکنی.
به خاطر باورهای قدرتمندکننده، اهداف شما معمولاً از مسیر هموار محقق می شود. اما درباره بعضی از اهداف – که اتفاقاً برایت خیلی مهمتر هستند- مسیر تحقق آنقدرها هموار نیست و گاهی با چالشهای جدّی مواجه میشوی که:
- خوشبینی شما را درباره امکانپذیری آن اهداف کم میکند؛
- یا گاهی اشتباهاتی از شما سر میزند که خودباوریات را زیر سوال میبرد؛
- یا گاهی به خاطر راهکارهای سختی که برای حل مسائل یا تحقق اهداف خود پیدا میکنی، دچار این تردید میشوی که: “آیا رسیدن به این خواسته، واقعاً ارزش این سختی را دارد؟”
حقیقت این است که: قرار نیست مسیر رسیدن به خواستهها سخت باشد بلکه این باورهای محدودکننده ذهن شماست که مثل یک ترمز مخفی، بر علیه خواستهات عمل میکند و مانع از پیشرفت مسیر میشود. این باورهای محدود کننده اغلب خود را به شکل زیر نشان میدهند:
- راهکارهای پیچیدهای که اجرای آنها فراتر از توانایی، مهارت یا امکانات کنونی شماست؛
- موانع متعددی که ممکن است بر سر راه شما قرار بگیرد؛
در نتیجه، امکانپذیری رسیدن به یک هدف در ذهن شما کمرنگ میشود، انگیزه و اشتیاق شما کم میشود و در نهایت باعث میشوند:
- یا قدم برداشتن برای اهدافت را به تعویق بیاندازی؛
- یا بی خیال بعضی از اهداف خود شوی؛
اگر کمی به این موضوع فکر کنی، متوجه میشوی تصمیمات به تعویقافتاده زیادی داری. خصوصا درباره اهدافی که تحقق آنها بیشترین رضایت را برای شما به ارمغان میآورد.
و اما خبر خوب درباره شما:
از آنجا که عمیقاً به دنبال رشد و بهبود خود در تمام جنبهها هستی، ذهنیتی آماده و پذیرای تغییر در جهت بهتر شدن داری.
این ویژگی شخصیتی شما باعث میشود که:
- هم ذهن خود را برای شناسایی باورهای قدرتمندکننده باز نگه داری؛
- و هم به محض شناسایی یک باور محدودکننده، جهادی اکبر برای حذف و تغییر آن به راه بیندازی؛
هدف این آزمون، آگاه کردن شما از این است که:
اگر بهبود را از شناسایی و حذف ترمزهای اصلی ذهن خود شروع کنی، مسیر پیشرفت شما نه تنها بسیار هموار میشود بلکه با این همه توانایی، به راحتی اهدافی را محقق میکنی که تا کنون با وجود تلاش فراوان، به آنها نرسیدهای یا تاکنون جرأت اقدام برای آنها را نداشتهای.
شناسایی و حذف ترمزهای مخفی ذهن، همان نقطهای است که کمترین تغییر در آن، بیشترین تأثیر سازنده را بر زندگیات میگذارد.
بر اساس تجزیه و تحلیل پاسخهای شما به سوالات آزمون، بخش قابل توجهی از ناخواستههای زندگی شما، ناهمواریهای مسیر، شک داشتن به تواناییهایت و بیانگیزه شدن در مسیر رشد، برمیگردد به ضعف شخصیتیای به نام کمالگرایی.
این ویژگی شخصیتی محدودکننده، مخفیانه ضربههای محکمی به زندگی شما زده که نهتنها کیفیت نتایج شما را پایین آورده بلکه باعث شده خیلی از تواناییهایت را نبینی و ارزشمند ندانی که بخواهی از آنها بهرهبرداری کنی.
پیشنهاد ما برای ایجاد تغییرات اساسی، استفاده از ترکیب آگاهیهای 2 دوره زیر است:
دوره شیوه حل مسائل زندگی
دوره کشف قوانین زندگی
ترکیب آگاهیهای این دو دوره، منبع ارزشمند و هدایتگری است برای رشد و پیشرفت.
دوره شیوه حل مسائل، آگاهیها و تمرینات کاملی برای حل معضل کمالگرایی دارد.
آگاهیهای و تمرینات دوره کشف قوانین زندگی، ترمزهای ذهنی را به شما میشناساند که مخفیانه، چوب لای چرخ زندگی شما میگذاشت و گاهی مسیر را ناهموار میکرد. این دوره منطقهایی در دست شما قرار میدهد که به راحتی بتوانی ترمزهای مخفی ذهن خود حذف کنی، مقاومتها را برداری، به آرامش، خودباوری و هماهنگی با خودت برسی.
هرچه تعهد بیشتری در درک و اجرای این آگاهیها به خرج دهی، میزان هماهنگی باورهای شما با خواستههایت بیشتر میشود. زیرا مهمترین اصلی که نهتنها خواسته را محقق میکند، بلکه میزان همواری مسیر تحقق آن خواسته را نیز مشخص میکند، ” میزان هماهنگی باورهای شما با خواستههایت ” است.
این هماهنگی، تمرکز شما را متوجه نقاط قوت و تواناییهایت میکند و خودباوری شما را افزایش میدهد.
این هماهنگی، سرراستترین، کارا-ترین و هموارترین مسیر بین شما و خواسته ات را میشناسد و از طریق ایدهها، راهکارها و فرصتهای هماهنگ با خواستهات، شما را به این مسیر هدایت میکند. هرچه در اجرای آگاهیهای این دورهها مصممتر میشوی، نتایجی را تجربه میکنی که به شما این باور را میدهد: رسیدن به خواستهها آسان است. هیچ جادویی در کار نیست. بلکه فقط کافی است ترمزهای مخفی ذهن را بشناسی و آنها را از سر راه برداری.
این باور باعث میشود برای اهدافی قدم برداری که تا الان برایش هیچ قدم جدیای برنداشتهای چون فکر میکری برای تحقق آن اهداف، باید سختیهای زیادی تحمل کنی.
آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن
بر اساس جوابهای انتخابی شما به سوالات آزمون، به نظر میرسد رفتارها، راهکارها و نگرش شما به موضوعات مختلف زندگی، به شدت تحت کنترل باورهای محدودکننده ذهنتان است. به همین دلیل:
وقتی به اهدافت فکر میکنی، بخش اعظم تمرکز شما، درگیرِ نگرانی از مواجهه با مشکلات احتمالی است. در نتیجه:
- در اکثر مواقع خیلی از اهدافت را اصلا دنبال نمیکنی؛
- به ایدههایت شک داری و معمولاً آنها را اجرا نمیکنی؛
به خاطر اینکه خودت و خواستههایت را خوب نمیشناسی و تواناییهایت را ارزشمند نمیدانی، به جای تعیین اهداف واقعی، سراغ اهدافی میروی که چیزی جز هوسهای زودگذر نیستند. به همین دلیل نهتنها به نتیجه نمیانجامند بلکه ” از این شاخه به آن شاخه پریدنهای پیدرپی “، به شدت اعتماد به نفس و خودباوری شما را کم کرده و شما را به احساس بیارزشی و ناتوانی رسانده است؛
تجربههای پیدرپی از مشکلات غیرمترقبه، خوشبینی شما به فرصتهای پیش رو را کم کرده و این شرایط نادلخواه – که فقط خروجی باورهای محدودکننده خودت است – باعث شده که به تواناییات در ساختن شرایط دلخواه، شک کنی و باور کنی زندگیات تحت کنترل عواملی بیرون از توست. خصوصا اوضاع مالیات.
حقیقت این است که: قرار نبوده زندگی سخت باشد؛ قرار نبوده تحقق اهداف اینقدر پیچیده باشد؛ بلکه این ترمزهای مخفی ذهن شماست که شما را در مدار مشکلات پیدرپی قرار داده است؛ این باورهای محدودکننده، آنقدر شما را درگیر مشکلات ریز و درشت نگه داشته، که فرصتی برای فکر کردن به خواستههایت یا هدفگذاری برای آیندهات نمانده است.
نکته مهم ماجرا اینجاست که:
تا زمانی این باورهای محدودکننده ذهن شما را کنترل میکنند، در این چرخه معیوب میمانی و مدام از این مشکل به مشکل بعدی برخورد میکنی. اما خبر خوب درباره شما این است که:
شما شخصیتاً فردی با پشتکار و تعهد بالا هستی. همین ویژگی باعث شده که با وجود این همه تجربیات نادلخواه، باز هم در اعماق وجودت، نیرویی شما را امیدوار میکند که میتوانی به خواستههایت برسی، برای همین، دست از طلب و حرکت بر نداشتهای. این نقطه قوت شخصیتی شما باعث میشود که در نقطه شروع، با انگیزه و اشتیاق بالا قدم اول را بر داری اما از آنجا که این توانایی و انرژی را در مسیر ناهماهنگ خرج میکنی، این پشتکار در نهایت تبدیل به تقلای بیهوده میشود.
کاملا واضح است که وقتی انگیزه و اشتیاق شما در مسیر ناهماهنگ با خواستهات خرج شود، خیلی زود به ناامیدی تبدیل میشود. بدتر از همه خودباوریات را زیر سوال میبرد و شما را به این نتیجه میرساند که:
حتما من به آن اندازه که فکر میکردم توانایی ندارم؛
این مهارت، آنقدرها که فکر میکردم ارزشمند نیست؛
یا این مسئله بارها از توانایی من بزرگتر است؛
یا حتما سرنوشتم همین است؛
و از جایی به بعد، شخصیت قاطع و مشتاق شما درباره رسیدن به یک هدف، تبدیل میشود به شخصیتی که بپذیرد زندگی همین است. هدف این آزمون رساندن شما به این تشخیص است که آگاه شوی:
دلیل ناکامیهای شما در مسیر تحقق خواستههایت این نیست که شما توانایی نداری یا این خواسته برای شما امکانپذیر نیست یا سرنوشت شما این است یا هر دلیلی که ذهنت به شما میگوید…
بلکه میخواهد به سادگی بفهمی: شما با شدت و سرعت زیاد، در حال حرکت در مسیر خلاف جهت با خواستههایت هستی. مثل این است که بخواهی طلوع خورشید را ببینی، اما در جهت غرب حرکت کنی. به همین دلیل مهم نیست چقدر مصمم به ادامه مسیر هستی و با چه سرعتی حرکت میکنی. چون در هر صورت طلوع را نمیبینی و در ادامه مسیر به تاریکی برخورد میکنی و کاملاً ناامید میشوی از اینکه: طلوعی وجود ندارد.
حقیقت این است که شما تمام تواناییها و ملزوماتی را در وجود خود داری که لازمه تحقق اهداف و ساختن شرایط دلخواه در زندگیات است. فقط به خاطر ترمزهای مخفی (باورهای بر علیه خواستهها) در ذهنت است که تجربه زندگی شما تا این حد متفاوت از آنچه شده که میخواهی.
اما این ویژگی شخصیتی سازنده، یعنی تعهد و پشتکار شما برای رسیدن به نتیجه، فاکتوری تأثیرگذار برای تغییر شرایط زندگیات در تمام جنبهها میشود اگر ترمزهای مخفی ذهن (باورهای بر علیه خواستهها) را بشناسی و حذف کنی.
بر اساس تجزیه و تحلیل پاسخهای شما به سوالات آزمون، پیشنهاد ما برای شناسایی و حذف این ترمزها و مهمتر از همه، بهرهبرداری موثر از این ویژگی شخصیتی متعهد این است که کار را با آگاهیهای دورههای زیر شروع نمایی:
دوره شیوه حل مسائل زندگی
دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
دوره کشف قوانین زندگی
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره، بهتر عمل کنی، ترمزهای ذهنی بیشتری را حذف میکنی. در نتیجه باورهایت خالصتر میشود؛ این باورهای خالصتر، چرخ زندگی شما را در تمام جنبهها روانتر میکند و مسیر تحقق اهداف را هموارتر؛
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره بهتر عمل کنی، متوجه میشوی خیلی از مسائلی که نگرانشان بودی، اصلا واقعیت نداشته و فقط توهمات ذهن شما و آن ترمزهای مخفی بوده است؛
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره بهتر عمل کنی، متوجه میشوی خیلی از مسائلی که تا کنون انرژی زیادی را از شما تلف میکرد، اصلا رخ نمیدهد که بخواهی برایش راهکار پیدا کنی. در نتیجه زمان آزادی پیدا میکنی تا خودت و خواستههایت را بهتر بشناسی؛ ارزش تواناییهایت را درک کنی، آنها را پرورش دهی و از آنها بیشتر بهره برداری کنی؛
جالبتر از همه اینکه، هرچه در این مسیر درست و هماهنگ با خواستههای واقعیات پیش میروی، متوجه میشوی خیلی از کارها و تلاشهای قبلی ات که نتیجهای نداشت، به ثمر نشسته است. به عنوان مثال:
محصولی که تولید کرده بودی اما هیچ فروشی نداشته، مورد توجه مشتریان قرار گرفته؛
مهارتی که سالها پرورش داده بودی، ارزشمند شده و در خدمت اهدافت قرار گرفته؛
و…
مطالعه محتوای آموزشی دوره «شیوه حل مسائل زندگی»
آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن
بر اساس جوابهای انتخابی شما به سوالات آزمون، برآیند باورهای بنیادین شما، بسیار محدودکننده است. این باورها ذهن شما را به گونهای برنامهریزی کرده و با اتفاقات و شرایطی محدودکننده ای هم مدار کرده که باور کردهاید:
“زندگی شما تماماً در دست عوامل بیرون از شماست که هیچ کنترلی بر آنها نداری”
به خاطر این باور، همان تلاشهای اندکی نیز که برای رسیدن به اهدافت داشتهای، آنچنان با ناکامی مواجه شده که بیشتر باور کردهای “قدرتی برای تغییر شرایط زندگیات نداری”. در حقیقت، نا امیدی شما برای تغییر شرایط زندگیات، از این باور مخرب نشأت گرفته است. برای همین است که:
- هیچ تلاشی برای شناختن خودت و شناسایی باورهایت نداری؛
- ترجیح میدهی، هدفی برای تحقق نداشته باشی تا از تکرار تجربیات ناخوشایند جلوگیری کنی؛
- اگر نتیجه نهایی تضمین نشود، ترجیح میدهی هیچ اقدامی نکنی؛
- نعمتهای زندگیات را نمیبینی اما لیستی بلند بالا برای گله و شکایت از زندگی داری؛
- هیچ اطمینانی برای تحقق خواستههایت نداری برای همین محدودیتها را میپذیری و تحمل میکنی؛
- هیچ امیدی به بهبود اوضاع نداری. در نتیجه هیچ امیدی به آیندهات نداری و روزها را باریبههرجهت میگذرانی؛
در واقع، باورهای محدودکنندهات، شما را “از موجودی که خالق شرایط زندگیاش آفریده شده”، تبدیل کرده به موجودی که فکر میکند: “هیچ قدرتی برای کنترل زندگیاش ندارد”.
به دلیل این باور است که:
علاقهای به تفکر درباره شناختن ارتباط بین “باورهایت” و “شرایط نادلخواهی که تجربه میکنی”، نداری؛
“تغییر” را در هر جایی جستجو میکنی، به جز خودت و باورهایت؛
در برخورد با یک تضاد، خیلی سریع ناامید میشوی و آن شرایط نادلخواه را ماندگار و ابدی میدانی؛
اگر سریع و با همان اقدام اول به نتیجه نرسی، به راحتی از ادامه مسیر منصرف میشوی؛
به راحتی ناخواستهها را میپذیری و سعی میکنی با آنها به عنوان “سرنوشت”، کنار بیایی؛
چون باور نداری که باورهایت این شرایط نادلخواه را ایجاد کرده است. فکر میکنی این شرایط بیرونی است که زندگی شما را در کنترل دارد و از آنجا که نمیتوانی شرایط بیرونی را تغییر دهی، فکر میکنی نمیتوانی زندگیات را تغییر دهی.
اما تحول زندگی شما از نقطهای شروع میشود که از قانون بدون تغییر خداوند آگاه میشوی. قانونی که به شما نوید میدهد:
“شما با توانایی خلق شرایط زندگیات توسط باورها و فرکانسهایت متولد شدهای و تمام اتفاقات زندگی شما -بدون استثناء- بازتاب باورهایت است.”
این آگاهی، شما را به این درک میرساند که: تمام شرایط نادلخواهی که تا کنون تجربه کردهای، فقط و فقط نتیجهی باورهای خودت بوده و هیچ مقصری در بیرون وجود ندارد. هیچ قدرتی در بیرون از خودت وجود ندارد؛
این چرخش در زاویه دید، به قول قرآن پرده جهل را از برابر چشمان شما بر میدارد تا:
خودت را خالق زندگیات بدانی و مسئولیت شرایط زندگیات را با تمام وجود به عهده بگیری؛
به خاطر درک این قانون، برایت منطقی می شود که میتوانی با تغییر باورهایت، شرایط زندگیات را تغییر دهی. به خودت میگویی: حالا که خودم این مسائل را با باورهایم رقم زدهام پس:
- زندگی من در دست خودم است؛
- تغییر شرایط در دست خودم است؛
- و همه چیز به خودم بستگی دارد؛
- هیچ قدرتی بیرون از خودم، افکارم و باورهایم وجود ندارد؛
این چرخش در زاویه دید، ناامیدیهایت را تبدیل به امید و غیر ممکنها را در نظرت امکانپذیر میکند. در نتیجه ایمان پیدا میکنی که میتوانی شرایط را تغییر دهی. این جنس از ایمان، عمل میآورد و قدمهایت را برای حرکت، محکم میکند.
خیلی فرق میکند که شما با این جنس شناخت از قانون و این ایمان قلبی وارد فرایند تغییر باورهایت شوی یا اینکه کلا باورت این باشد که عوامل بیرونی شرایط نادلخواه را ایجاد کرده است. این تفاوت در باور است که باعث می شود:
- تواناییهای درونیات را ببینی و برای بهرهبرداری از آنها انگیزه بگیری؛
- به تواناییات برای تغییر شرایط، امیدوار شوی؛
- توکل کنی؛
- هدایتها را تشخیص دهی؛
- قدمها را با ایمان و حس خوب برداری؛
این باور که “من – با باورها و فرکانسهایم – خالق زندگیام آفریده شده ام”، شما را به مسیر درست (صراط مستقیم) هدایت میکند. همان مسیری که به قول قرآن مسیر نعمتهاست. مسیری که هم جهت با خواستههای شماست.
به همین دلیل هر قدمی که در این مسیر برمیداری، شرایط را بهتر میکند. برعکس مسیر قبلی که هر قدمی برمیداشتی، یک قدم از شرایط دلخواه دورتر میشدی.
سپس آرام آرام از یک جایی به بعد، نتیجه هایی میآیند و بهبودهایی ایجاد میشود که خود به خود انگیزههای شما را برای ادامه مسیر تقویت میکنند؛ عزت نفس شما را رشد میدهند تا قدمهای جدّی تری برداری و اهداف جدّیتری را محقق کنی.
رسیدن به این نقطه یک فرایند است که باید قدم به قدم طی شود. اما معجزه این فرایند این است که از همان نقطه شروع، به احساس خوب میرسی و از مسیر بهبود، لذت میبری. فقط نکته اینجاست که: این تغییر باید به صورت اساسی از ریشه شروع شود ؛ این فونداسیون باید از درون ساخته شود تا به نتایج بیرونیات، پایداری ببخشد.
طبق تجزیه و تحلیل پاسخ های شما به سوالات آزمون، پیشنهاد ما برای شما، شروع از دوره 12 قدم است تا با اجرای آگاهیهای این دوره، قدم به قدم، بنیان باورهایت را از نو بسازی. آگاهیهای دوره 12 قدم، با منطق، این باور را عمیقا در وجودت میسازد که:
تو خالق زندگیات با باورها و فرکانسهایت هستی؛ کنترل زندگی شما در دست خودت و باورهایت است و عوامل بیرونی هیچ قدرتی در زندگی شما ندارند. اگر در حال حاضر تجربه شما غیر از این است، به خاطر باورهای محدودکنندهای است که باعث شده قدرت زندگیات را به عوامل بیرونی واگذار کنی.
بنابراین، حالا که آگاه شدی تمام این ناخواستهها، خروجی باورهای محدودکننده خودت است، مطمئن باش که با تغییر باورهایت، همهی این شرایط عوض میشود و به نقطهای میرسی که احساس کنترل کاملی بر زندگیات داری. نقطهای که میبینی آدم دیگری شدهای و زندگیات هیچ ربطی به شرایط الان ندارد.
در ادامهی عمل به آگاهیهای دوره 12 قدم – که نتایج را دیدی و شرایط بهتر شد – برای هموارتر شدن مسیر خود، پیشنهاد میکنیم در کنار آگاهیهای دوره 12 قدم، دوره های شیوه حل مسائل و دوره کشف قوانین زندگی را نیز اجرا کن.
البته که نیاز به عجله نداری. قدم اول را با دوره 12 قدم بردار و مسیر را قدم به قدم طی کن. خودت هدایت میشوی که چه زمانی بهترین موقع برای پیوستن به جمع دانشجویان این دورههاست.
سلام وقت بخیر
عالی بود سپاسگزارم که مرا راهنمایی کردید
امیدوارم بتوانم در اولین فرصت به راهنمایی های شما جامه ی عمل بپوشانیم
چقدر زیبا و در کمترین زمان مرا راهنمایی کردید
دورههایی که پیشنهاد دادید و معرفی نمودید جالب و هیجان انگیز هستند چرا که باعث شناخت بیشتر من از خودم و قوانین جهان هستی می باشند جهانی که به زیبایی خلق و اداره می شود حالا که با تئن قوانین آشنا می شوم و به قدرت خودم واقف می شوم احساس عالی و پر از اشتیاق دارم تا بتوانم زندگی خودم را خلق کنم
درود بر استاد عزیز
خیلی ممنونم که این آزمون را برای ما گذاشتی خیلی به من کمک کرد تا بتونم مسائل دهمین را شناسایی کنم خدا به شما خیرو برکت دهد خدا را شکر میکنم بابت این اطلاعات دقیقاً فهمیدم باگهای ذهنیم کجاست و این باور را دارم که درستش میکنم
سلام استاد عزیزم خیلی از شما سپاسگزارم و خیلی دوست دارم از یه طریقی متوجه بشم که شما دیدگاه منو مطالعه کردیدچقدر عالی بود دقیقا متوجه شدم که هنوز کمال گرا هستم چون باکمال گرایی کار دست خودم دادم و به موتور کامیون خودم آسیب رساندم یعنی الان که داخل گاراژ هستم و روی صندلی نشستم و توضیحات میکانیک رو گوش دادم و بعد این آزمون رو انجام دادم کاملا فهمیدم که کجای کارایرادداشته است عاشقانه دوستتون دارم و سپاسگزارم از شمااستادعزیزم و خانم شایسته عزیز
به نام خدای هدایتگرم
سلام و سپاس فراوان خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز برای عشق و لطفی که نسبت به ما دارید
پاسخی که از جواب به سوالات گرفتم نور امیدی در درونم روشن کرد این روزها دارم روی کشف ترمزهایی تو وجودم کار میکنم که از دوره فوقالعاده حل مسایل بهش رسیدم ، به لطف خداوند امسال تونستم دوره های شیوه حل مسائل و راهنمای عملی رو تهیه کنم و واقعا بارها اعتراف کردم که این دو دوره برای من ترکیبش بینظیر بوده ،ترمزهام ،کویرها و ترس هام ،اشغال های زیر مبل رو بهم نشون داده چقدر نگاهم تغییر کرده ، این روزها دنبال اون چیزی هستم که تو وجودم داره فرکانس ناجالبی میفرسته که باعث شده احساس خوبی نداشته باشم علیرغم اتفاقات خوب و نعمت هایی که دارم و باید سپاسگزارشون باشم ، احساس میکردم دوره عزت نفس یا احساس لیاقت میتونه بهم کمک کنه ،صبح از خدا کمک خواستم با کمک این آزمون جوابمو گرفتم باید همچنان روی دوره حل مسایل و راهنمای عملی کار کنم و پیشنهادی که نتیجه آزمون داشت این دو دوره و کشف قوانین هست که ندارمش ، تمرکزمو میذارم روی آنچه که دارم و از خداوند درخواست داشتن دوره کشف قوانین رو دارم و سپاسگزارم که براحتی تهیه اش میکنم.
متن جواب آزمون خودش کلی برام آگاهی بخش بود و کشف ترمز داشت برام . سپاسگزارم
سلام استاد جان بیییییییینظیر و فوق العاده سلام خانوم شایسته بییییییییینظیر و بینظیر و فوق العاده،
آخ آخ عجب آزمون خفنی بود این چیییی بود دیگه ،استاد خیلی خوب بود ،
من عصر دیدم این آزمون اومده ولی گفتم بعداً انجامش میدم،الان ساعت 4:07 صبحه ،تا الان بیدار بودم و داشتم جواب ها ی عقل کل در مورد باور فراوانی میخوندم یه هو اومدم به صفحه اول و به صورت کاملا هدایتی وارد صفحه آزمون شدم و دیدم چه موقعیتی بهتر از این که سکوت محضه و در آرامش هستم میتونم به این آزمون پاسخ بدم،
عجببببب سوالهایی واقعا استاد که استادی دمتون گرم واقعا معلوم بود که این سوال ها داره از منبع میاد خیلی عالی و موشکافانه بود،
برای بیشتر سوالها دقیقه ها مکث کردم و فکر کردم و سعی کردم با خودم صادق باشم،
اگر علی دو سال پیش بودم شاید کارم به گزینه های سه و چهار هم میکشید اما خوشبختانه اکثر سوال ها رو گزینه دوم تموم میشد و حتی دیدم به سمت بقیه گزینه ها نمی فت،
اما با این حال باز هم سعی کردم با خودم صادق باشم،و چیزی که الان هستم رو بزنم،
و استاد بازهم جواب این تست دست گذاشت روی پاشنه آشیل من که من حتی در طول روز 1٪ هم بهش فکر نمیکنم و فکر میکنم که اصلن کمال گرا نیستم و خدا میدونه چقدر تا آگاهانه به من ضربه زده،
کمال گرایی کمال گرایی کمال گرایی ،
واقعا بعضی موقع ها نمیزاره یک قدم جلو برم،
باز هم خدارو شکر یک مقدار با دوره حل مسئله بهتر شدم خیلی کم اما دوباره رهاش کردم اونم داره برا خودش فرمانروایی میکنه،
استاد با این ذهنم نمیخواست نوشته های نتیجه آزمونو قبول کنه اما این نشون میده که دقییییقا خود خود خودمم،واقعا دوسه بار خوندن دیدم آره خودمم،دقیقا خودمم،هزار بار هم استاد تو دلم تحسینتون کردم که باباااااا دمتون گرم مگه داریم اینقدر خفنننن اینقدر استاد،
واقعا ممنونم استاد ،واقعا حرفه ای ترینید،تو شناخت قوانین و مسائل زندگی و راهکارشون،
اصلن تازه یه سری جرقه ها تو ذهنم خورد که بابا به جای اینکه دنبال کار عجیب غریب باشی چرا نمیای دنبال ترمزهات بگردی؟؟؟
دوره های پیشنهادی به من دوره حل مسئله که دارمش و دوره کشف قوانین زندگی که ندارمش بود،
و چه معجونی بشه این دوتا باهم ،خدایا شکرت که هدایتم کردی و دقیقا منو در زمانی که آروم آروم داشتم بزرگترین هدف زندگیم که قهرمانی بوکس حرفه ای بود فراموش میکردم و داشتم یواش یواش به این سمت میرفتم که خب حالا همچین اتفاق خاصی هم نمیفته اگر انجامش ندی،
هدایام کردی که بگی بیا اینم راهش،
اتفاقا همین یکی دو ساعت پیش داشتم تو نوت گوشیم در مورد همین مسئله مینوشتم
اصلن بزار کپیش کنم اینجا شاید به درد یقین بخوره:
هرررررر مسئله ای راه حال داره ،و راه حلش هم خیلیییییی سادست،بیشتر مواقع راه حلش سادست که حتی ما باااورش نمیکنیم،
مثل راهنمایی آقا صبحان که گفت اصلا درد کمر شما به خاطر مشکل رودست،و تو تنها با خوردن نعنا میتونی به درد کمرت پایان بدی،
چقدر باور میکنی که خداوند به همین سادگی تو رو راهنماییت کرده؟ آقا بیا امتحانش کن،به خدا راه حل مسئلت اینقدر میتونه ساده باشه،
به اندازه ای که بتونی اینو باور کنی به همون اندازه میتونی راحت نتیجه بگیری باورش کن تا برات اتفاق بیفته،
پس از اونجایی که راه حل هر مسئله در دل خودشه و خیلیییی خیلیییی هم سادست و نشونشم اینه که خیلی راحت و ساده به ما گفته میشه به ما گفته میشه به یه طریقی،ما هدایت میشیم،
من باید اول از همه باور کنم که درمان کمر من راه داره و راهش هم خیلییییی خیلییییی سادست واقعا در حدی که شاید با یک چیز خوراکی به صورت تکاملی من شفا پیدا میکنم،به همین راحتی به خدااااا همینه ،خیلی میتونه ساده باشه فقط من باید اعتماد کنم،
و بعد از قانون اصل انتظار استفاده کنم،یعنی چی؟یعنی من بیام سمت خودمو انجام بدم،بیام باور کنم همین چیزهایی که گفتم،مثلن باور کنم که خیلییی راحت و ساده به من گفته میشه مثلا فلان چیزو بخورم بعد من اعتماد میکنم و شروع میکنم به خوردن اون چیز و بعد هر روز و هرروز میبینم که عه داره حالم بهتر میشه داره پاهام جون میگیره،انگار خبری از درد نیست چقدر راحت میخوابم راحت دولا میشم راحت پا میشم راحت طولانی مدت وایمیستم،و اصلن به یه جایی میرسی که یااااادت میره که اصلن این مشکلو داشتی به خدا به اینجا میرسی که یااااادت میره یه روزی این مسئله رو تو جسمت داشتی،
بدن من به صورت معجزه آسایی دارای یک سیستمی هست که به صورت طبیعی و معجزه آسا خودشو درمان میکنه کافیه بهش فرصت بدی کافیه بهش اجازه بدی خودشو ترمیم کنه،بیا و یه مدت هیچ ورزشی جز پیاده روی نکن،
و غذای سالم بخور گوش به زنگ هدایت الهی باش که بهت گفته بشه چیکار کنی و حتی اصلن کاری نکن تا خوب بشی همین به همین سادگی،
بیا یه مدت تمرین نکن،و تمرکزت رو بگذار روی خلق ثروت با باور های درست،روی خرید ماشینی که دوسش داری،خرید خونت،خرید تجهیزات داخلش،مستقل شدن از خونوادت،راه اندازی کسبو کارت و سیستم سازیش،بیا تمرکزت رو بگذار رو اینا،باور کن یه روزی میرسه که همه چی داری کمرتم خوب شده میگم اصلا یادت میره که این مسئله رو داشتی،بعد حالا با ثروتی که ایجاد کردی میای میری سراغ هدف بوکست،
.
.
.
آره دقیقا پاشنه آشیل من کمال گراییه ،این فکر میکنم حتما باید با یک چیز عجیب غریب مسئله من حل بشه،و حتی بعضی موقع ها که فکر میکنم راه کار نداره،اما داره اینم نشونه خداوند،
دوره کشف قوانین هم پس شد دوره بعدی که باید بخرم،
استاد واقعا ازتون ممنونم،هر روز فایل هاتون تو گوشمه و سعی میکنم سعی میکنم رفتارمو عملکردمو بهتر کنم،
خدارو شکر بابت این سایت الهی و خود شناسی و خداشناسی،
استاد ازتون بی نهایت سپاسگذارم بابت این آزمون و البته آپشن های فوق العاده ای که هر روز دارین به سایت اضافه میکنید،بسیار سپاسگذارم،
خانم شایسته از شما هم بسیار سپاسگذارم که اینقدر شما فوق العاده این شما بینظیرین،الگو هستین برای همه ما،
از بچه های سایت هم واقعا ممنونم که اصلن تو قسمت عقل کل ترکوندن با این همه آگاهی و بحثو گفتگوی موثر.دمتون گرم
به نام خداوند هدایتگرم به سادگی به سوی درخواست هایم سپاسگذارخداوندم
سلام دوستان عزیز دلم من این آزمون را انجام دادم تا خودم را محک بزنم در چه حدی از آگاهی ام
من به نتیجه رسیدم که ترمز های مخفی بسیاری داشتم و هر سوال و پاسخ را که میخواندم با خودم گفتم کاش گزینه های بیشتری بود .
ولی باز همین ها هم باعث شد من به شناخت بهتری از خودم برسم
راهکار ها ونگرش مم به موضوعات مختلف زندگی به شدت تحت کنترل باور های محدود کننده ذهن من است به همین دلیل:
@در اکثر مواقع خیلی از اهدافم را اصلا دنبال نمیکنم
@به ایده های خود شک میکنم ومعمولا انها را اجرا نمیکنم
به خاطر نشناختن خودم وخواسته هایم است که اینقدر از هدفم دور شده ام
اینقدر حتی خواسته های پیش پا افتاده ام هم دیر به جواب میرسد
برایم پیشنهاد شده که دوره راهنمای عملی دستیابی به رویا ها رو تهیه کنم .
من باید مو به مو به قوانین عمل کنم با عمل کردن به قوانین صد در صد به هدف ها وخواسته هایم میرسم
تقدیر و تشکر از شما استاد عزیزم که این ازمون رو در اختیار مون قرار داده اید
در هر کجای این کره خاکی باشید فقط پیروز تندرست و موفق بشید من ممنون شما هستم
استاد عزیزم
خانم شایسته عزیز دلم
باسلام
من در تاریخ 1402/05/23 از یک کار دولتی که رئیس یک سازمان معتبر هم بودم به خاطر شرکتم و ایده هایی که داشتم استعفا دادم، یک شرکت فناور و دانش بنیان که دو سال پیش تاسیس کرده بود و همسرم مدیرعامل آن بود چون من منع مداخله در کار خصوصی داشتم چون کارمند دولت بودم. و من جرات و شجاعت بیرون امدن از اداره و مدیرعامل شدن شرکت خودم رو نداشتم، به خاطر همین نتایج مالی چشمگیری هم ظاهر نمیشد.
.
تا اینکه بالاخره امسال آن تصمیم شجاعانه رو گرفتم. بله استعفا دادم، و الان حدود پنج ماهه که دارم چالش هارو حل میکنم، یه ذره اوضاع سخت تر شده، ولی دارم امدادهای غیبی رو میبینم، تا شجاعت به خرج ندی، امداد های غیبی رو هم نمیبینی.
. در خصوص این ازمون هم مشخصه که در طول این پنج ماه اینقدر پیشرفت کرده ام چون در عمل سوالات این ازمون رو درک و لمس کردم
.
متعهد شده ام که تا یک سال دیگه درآمدم رو به پنجاه برابر افزایش بدم. یعنی بیش از 300 میلیون تومان در ماه
بله این حداقل پاسخ خدا و کائنات به شجاعان است و کاینات چاره ای جز این نخواهد داشت…
خدایا شکرت️
بنام تنها فرمانروای کیهان
درود بر شما استاد عزیزم و مریم بانو
خدارو شکر که به این آزمون هدایت شدم
بعد از انجام این آزمون احساس خودشناسی بیشتری دارم و واقعا دم شما گرم خیلی دقیق من را به فکر کردم عمیق و ریشه ای به باورهای خودم وادار کردین و فکر میکنم چقدر عاشقانه این آزمون را تهیه کردین و چقدر براش وقت صرف کردین.
ممنونم بابت این زمان که برای ما میزارین
من در حال انجام دوره ی عزت نفس هستم دور اول واقعا برام دستاوردهای خوبی داشت و خیلی حالم را خوب کرد و قصد دارم از فردا صبح یک پور دیگه این دوره را ببینم و گوش کنم و با جدیت بیشتری تمرینات را انجام بدم هنوز فکر نمی کنم حق این دوره را ادا کرده باشم هنوز اونجوری که باید این دوره توی زندگی ام جاری نشده و رضایت کامل از خودم ندارم باید دستاوردهای بیشتری داشته باشم و این موضوع به نظر خودم به انجام ندادن کامل تمرینات دوره بر میگرده که میخوام دور دوم جبران کنم.
قصد دارم دوره ی بعد از عزت نفس دوره ی دوازده قدم باشه که کار می کنم حالا اگر راهنمایی ای تو این زمینه بتونین بکنید ممنون میشم
باز هم بابت همه چیز سپاسگزارم
در پناه خداوند و به امید دیدار ️
نتیجه آزمون شناسایی ترمز مخفی ذهن من:
بر اساس جوابهای انتخابی شما به سوالات آزمون، به نظر میرسد رفتارها، راهکارها و نگرش شما به موضوعات مختلف زندگی، به شدت تحت کنترل باورهای محدودکننده ذهنتان است. به همین دلیل:
وقتی به اهدافت فکر میکنی، بخش اعظم تمرکز شما، درگیرِ نگرانی از مواجهه با مشکلات احتمالی است. در نتیجه:
در اکثر مواقع خیلی از اهدافت را اصلا دنبال نمیکنی؛
به ایدههایت شک داری و معمولاً آنها را اجرا نمیکنی؛
به خاطر اینکه خودت و خواستههایت را خوب نمیشناسی و تواناییهایت را ارزشمند نمیدانی، به جای تعیین اهداف واقعی، سراغ اهدافی میروی که چیزی جز هوسهای زودگذر نیستند. به همین دلیل نهتنها به نتیجه نمیانجامند بلکه ” از این شاخه به آن شاخه پریدنهای پیدرپی “، به شدت اعتماد به نفس و خودباوری شما را کم کرده و شما را به احساس بیارزشی و ناتوانی رسانده است؛
تجربههای پیدرپی از مشکلات غیرمترقبه، خوشبینی شما به فرصتهای پیش رو را کم کرده و این شرایط نادلخواه – که فقط خروجی باورهای محدودکننده خودت است – باعث شده که به تواناییات در ساختن شرایط دلخواه، شک کنی و باور کنی زندگیات تحت کنترل عواملی بیرون از توست. خصوصا اوضاع مالیات.
حقیقت این است که: قرار نبوده زندگی سخت باشد؛ قرار نبوده تحقق اهداف اینقدر پیچیده باشد؛ بلکه این ترمزهای مخفی ذهن شماست که شما را در مدار مشکلات پیدرپی قرار داده است؛ این باورهای محدودکننده، آنقدر شما را درگیر مشکلات ریز و درشت نگه داشته، که فرصتی برای فکر کردن به خواستههایت یا هدفگذاری برای آیندهات نمانده است.
نکته مهم ماجرا اینجاست که:
تا زمانی این باورهای محدودکننده ذهن شما را کنترل میکنند، در این چرخه معیوب میمانی و مدام از این مشکل به مشکل بعدی برخورد میکنی. اما خبر خوب درباره شما این است که:
شما شخصیتاً فردی با پشتکار و تعهد بالا هستی. همین ویژگی باعث شده که با وجود این همه تجربیات نادلخواه، باز هم در اعماق وجودت، نیرویی شما را امیدوار میکند که میتوانی به خواستههایت برسی، برای همین، دست از طلب و حرکت بر نداشتهای. این نقطه قوت شخصیتی شما باعث میشود که در نقطه شروع، با انگیزه و اشتیاق بالا قدم اول را بر داری اما از آنجا که این توانایی و انرژی را در مسیر ناهماهنگ خرج میکنی، این پشتکار در نهایت تبدیل به تقلای بیهوده میشود.
کاملا واضح است که وقتی انگیزه و اشتیاق شما در مسیر ناهماهنگ با خواستهات خرج شود، خیلی زود به ناامیدی تبدیل میشود. بدتر از همه خودباوریات را زیر سوال میبرد و شما را به این نتیجه میرساند که:
حتما من به آن اندازه که فکر میکردم توانایی ندارم؛
این مهارت، آنقدرها که فکر میکردم ارزشمند نیست؛
یا این مسئله بارها از توانایی من بزرگتر است؛
یا حتما سرنوشتم همین است؛
و از جایی به بعد، شخصیت قاطع و مشتاق شما درباره رسیدن به یک هدف، تبدیل میشود به شخصیتی که بپذیرد زندگی همین است. هدف این آزمون رساندن شما به این تشخیص است که آگاه شوی:
دلیل ناکامیهای شما در مسیر تحقق خواستههایت این نیست که شما توانایی نداری یا این خواسته برای شما امکانپذیر نیست یا سرنوشت شما این است یا هر دلیلی که ذهنت به شما میگوید…
بلکه میخواهد به سادگی بفهمی: شما با شدت و سرعت زیاد، در حال حرکت در مسیر خلاف جهت با خواستههایت هستی. مثل این است که بخواهی طلوع خورشید را ببینی، اما در جهت غرب حرکت کنی. به همین دلیل مهم نیست چقدر مصمم به ادامه مسیر هستی و با چه سرعتی حرکت میکنی. چون در هر صورت طلوع را نمیبینی و در ادامه مسیر به تاریکی برخورد میکنی و کاملاً ناامید میشوی از اینکه: طلوعی وجود ندارد.
حقیقت این است که شما تمام تواناییها و ملزوماتی را در وجود خود داری که لازمه تحقق اهداف و ساختن شرایط دلخواه در زندگیات است. فقط به خاطر ترمزهای مخفی (باورهای بر علیه خواستهها) در ذهنت است که تجربه زندگی شما تا این حد متفاوت از آنچه شده که میخواهی.
اما این ویژگی شخصیتی سازنده، یعنی تعهد و پشتکار شما برای رسیدن به نتیجه، فاکتوری تأثیرگذار برای تغییر شرایط زندگیات در تمام جنبهها میشود اگر ترمزهای مخفی ذهن (باورهای بر علیه خواستهها) را بشناسی و حذف کنی.
بر اساس تجزیه و تحلیل پاسخهای شما به سوالات آزمون، پیشنهاد ما برای شناسایی و حذف این ترمزها و مهمتر از همه، بهرهبرداری موثر از این ویژگی شخصیتی متعهد این است که کار را با آگاهیهای دورههای زیر شروع نمایی:
دوره شیوه حل مسائل زندگی
دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
دوره کشف قوانین زندگی
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره، بهتر عمل کنی، ترمزهای ذهنی بیشتری را حذف میکنی. در نتیجه باورهایت خالصتر میشود؛ این باورهای خالصتر، چرخ زندگی شما را در تمام جنبهها روانتر میکند و مسیر تحقق اهداف را هموارتر؛
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره بهتر عمل کنی، متوجه میشوی خیلی از مسائلی که نگرانشان بودی، اصلا واقعیت نداشته و فقط توهمات ذهن شما و آن ترمزهای مخفی بوده است؛
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره بهتر عمل کنی، متوجه میشوی خیلی از مسائلی که تا کنون انرژی زیادی را از شما تلف میکرد، اصلا رخ نمیدهد که بخواهی برایش راهکار پیدا کنی. در نتیجه زمان آزادی پیدا میکنی تا خودت و خواستههایت را بهتر بشناسی؛ ارزش تواناییهایت را درک کنی، آنها را پرورش دهی و از آنها بیشتر بهره برداری کنی؛
جالبتر از همه اینکه، هرچه در این مسیر درست و هماهنگ با خواستههای واقعیات پیش میروی، متوجه میشوی خیلی از کارها و تلاشهای قبلی ات که نتیجهای نداشت، به ثمر نشسته است. به عنوان مثال:
محصولی که تولید کرده بودی اما هیچ فروشی نداشته، مورد توجه مشتریان قرار گرفته؛
مهارتی که سالها پرورش داده بودی، ارزشمند شده و در خدمت اهدافت قرار گرفته؛
و…
——————————————————–
نکته مثبت فقط اینه که من اینقدر خواسته هام رو میخام که تا حالا رهاشون نکردم!
واسه همینه هدایت شدم به این سایت
به این دوره ها
همه دوره ها پیشنهادی رو دارم
امان از این ذهن
بخدا بعضی وقت ها میخام گریه کنم از بس که سریع همه چیز رو فراموش میکنم
اینقدر زود از مسیر درست برمیگردم
میشم مثل عموم مردم
از خدا میخام کمکم کنه واقعا
احساس ضعف میکنم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام عرض ادب خدمت جناب آقای عباس حیدری بزرگوار
همین الان میخاستم یه سوال رو توی بخش عقل کل بیان کنم ولی احساسم گفت برای شما کامنت کنم سوالم رو و دیدگاه شمارو هم بشنوم
خیلی خوشحال میشم به سوال من فکر کنید و با فراغ بال پاسخ دهید :
سوال:فروش ملک یا ماشینی که مال خودت نیست در کل فروش چیزی که مال خودت نیست حالا من توضیح کامل میدم تا سوال برای شما باز بشه
فرض کنید که من کارم فروش ماشین های لوکسی هست که مال خودم نیست یا کارم فروش ملک هایی هست که مال خودم نیست
البته این هم بگم که فروشندگی با فروش ماشین یا ملک فرق داره فروشندگی مغازه حالا هر صنفی شما میری اونجا کار میکنی و حقوق ماهیانه میگیری ولی در مورد ملک مردم یا ماشین مردم فروش به این صورت میباشد که من نوعی باید ملک یا ماشین کسی رو براش بفروشم و خریدار و فروشنده طبق عرف یک درصد به من کمسیون میدن یعنی هردو باهم یک درصد مثلا یک میلیارد تومان میشه ده میلیون
خب بریم سر سوالمون
البته این دیدگاه من هست و من طبق قرآن که به پیامبر هم گفته که مشورت کن اما کاری که میدونی درسته رو انجام بده من به این دلیل گفتم سوالم رو با شما اشتراک کنم
سوال: آیا فروش ملک یا ماشینی که مال خودت نیست و هیچ تسلطی بر روی آن نداری منظورم از تسلط یعنی این که مثلا قیمت یه ماشین رو مالک بهت میگه دو میلیارد بعد تو هم اعلام میکنی به همه دومیلیارد طبق گفته مالک خودرو بعد یه مشتری براش میبری میگه من دومیلیارد نمیدم چرا چون دلار یه نمه رفته بالا یا به هر دلیل دیگری دومیلیارد دویست میدم یا اصلا از فروش منصرف شدم خب حالا اینا فروش ملک یا ماشینی که هیچ تسلطی روش نداری و هیچ اطلاعات کامل و درستی در موردش نداری منظورم از اطلاعات این هست که از سند ملک باخبر نیستی یا توی بحث ماشین نمیدونی کجاش رنگه یا سلامت موتورش در چه حد هست یا ماشین چقدر کار کرده فقط باید ببریش کار شناسی و از اونجایی که تسلطی روش نداری چون مالکش نیستی اجازه بردن به کارشناسی هم نداری ایا فروش این چنینی درست هست حالا من یکم بیشتر توضیح میدم تا شما قشنگ درک کنی و خیلی خوشحال میشم نظرت رو برام کامنت کنی
مثال میزنم من حسین دانش خواه یه ماشین رو اگهی میکنم یعنی بابت اگهی پول میدم به دیوار و ماشین مال خودم نیست و اجازه ندارم ماشین رو ببرم به کارشناسی چون مالکش نیستم بعد من اون ماشین رو اگهی میکنم و اطلاعاتی رو توی اگهی میزارم که مالک ماشین به من این اطلاعات رو دادن و من نمیدونم این اطلاعات چقدر درسته تا بعدا به مشکل نخورم با مشتری چون من اگهی کردم و شماره من هست توی اگهی خب با این فرضیات آیا فروش چیزی که مال خودت نیست و حساب میکنی که اون رو بفروشی و پول در بیاری از این باور نمیاد که خودت توانایی خلق ثروت رو نداری و باید حساب کنی رو ملک یا ماشین مردم و از نگاه توحیدی این شرک نیست چون داری روی چیزی حساب میکنی که مال خودت نیست هیچ تسلطی هم روش نداری و چرا وارد این کار شدی اینجاش مهمه به دلیل شنیده هایی که داشتی که بیا یه ملک یا ماشین بفروش 6میلیارد بعد 60میلیون کمسیون بگیر بدون بیل زدن آیا این کار رعایت نکردن قانون تکامل نیست دوست دارم از دید بالاتری به این موضوع نگاه کنی و خیلی خوشحال میشم نظرت رو برام کامنت کنی
سپاس گذارم
در پناه خدا شاد باشی دوست عزیزم
سلام حسین عزیز امیدوارم حالت خوب باشه
حقیقتش تعجب کردم که چرا همچین سوالی رو از من پرسیدی ولی من تا جایی که آگاهی دارم سعی میکنم بهت پاسخ بدم
ببین شغل فروش که شما محصول یک نفر دیگه رو بفروشی هیچ مشکلی نداره
این محصول میتونه فروش تبلیغات تلویزیون و مترو باشه میتونه کار املاک باشه میتونه کار نمایشگاه خودرو باشه یا میتونه مدل های دیگه باشه
ربطی به شرک هم نداره چون یه چیز عرفی هست که یه درصدی از معامله به شما داده میشه
شما داری روی خدا حساب باز میکنی که داری کار میکنی پس این خودش اصل توحیده که وابسته به خدایی
از طرفی دیگه در مورد اینکه ماشین ممکنه مشکلی داشته باشه و تو فروشش برای شما مشکلی پیش بیاد
بنظرم اول خودت از شخص فروشنده مطمئن شو که چجور آدمیه یعنی آدمی که اگه خود مشتری ماشین رو بخاد ببره چک کنه میزاره یا نه
چون ببین شما میخای یه ماشین رو معرفی کنی و قطعا هم خیلی از چیزهاشو نمیدونی ولی میتونی با اطمینان از شخص فروشنده به شخص خریدار این قول رو بدی که ایشون میتونه ماشین رو کاملا بررسی کنه و حالا زدگی و خوردگی و … رو حتما ببره پیش متخصصش
از طرفی قیمت بالا پایین شدن توی کشور ما طبیعیه و اینو هم خریدار میدونه و هم فروشنده و شما فقط نقش واسطه داری که داری درامد کسب میکنی
فکر میکنم توی فایل 6 قدم اول دوره دوازده قدم استاد توضیح میدن که خودش میخاستن وارد بخش فروش بیمه عمر بشن و پورسانت دریافت کنند خب این بنظرم مشکل شمارو حل میکنه
در کل از لحاظ شرعی و قانونی این کار مشکلی نداره چون مثلا یه نفر که میوه از زمین و باغدار میخره و میاره تو شهر میفروشه هم داره یه محصولی که واسه فرد دیگست رو میفروشه و مقداری روش سود میگیره و در کل اگر بخای حساب کنی همه همینطوری با یه همچنین مواردی دارن کسب و کار میکنن
توی رشته ما مدیریت کسب و کار و توی دنیا باور ها یه چیزی هست به نام خلق ارزش
اگه داری برای کسی خلق ارزش میکنی پس کاری که میکنه با نظام قانون جهان هستی در یک راستاست
مثلا اینجا شما داری خلق ارزش میکنی و نیاز مشتریانی که میخان یه ماشینی رو بخرن ولی فروشنده خوب رو نمیشناسن برطرف میکنی دقیقا همون کاری که اپلیکشین دیوار یا دیجی کالا دارن میکنن
اگر شکت در مورد کارشناس بردن ماشینه که به شما ربطی نداره خیلی شما فقط معرفی و هزینه معرف هم همون 1 درصد یا درصد های شبیه اونه
جزو حیطه کاری شما این نیست که بخای کارشناس ببری یا از اطلاعات ماشین سررشته داشته باشی(البته که داشتنش به تخصصتون کمک میکنه و میتونید دستمزد بیشتری طلب کنید)
امیدوارم پاسخ مناسب رو دریافت کرده باشی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سپاس گذارم بابت توضیحاتت عزیز
به لطف خدای مهربان هدایت شدم توی این موضوع شرکت های بزرگی هم مانند آمازون و و مثال شما دیجی کالا هم دارن کالاهایی رو به فروش میرسونن که مال خودشون نیست مال یه کمپانی دیگه هست و من امروز هدایت شدم درمورد سوالم و با کامنت شما خیلی بیشتر فهمیدم که اصلا کار اشتباهی نیست و سپاس گذارم از شما طبق گفته شما اگر من در مدار درست باشمم خریدار و فروشنده درست میان سمت من که خریدار آدم درستی هست و فروشنده هم آدم درست و راستگویی هست و سپاس گذارم از شما که بیشتر بهم فهماند که کار فروش عالی هست و این که این کج فهمی من توی چند روز مطالعه و تحقیق و تعقل کردن توی چندروز نتیجه داد و من هدایت شدم
سپاس گذارم بابت توضیحی که دادی
در پناه فرمانروای جهانیان شاد و پیروز باشی
با سلام خدمت شما استاد گرامی وبانو مریم
استاد بسیار سپاسگزارم از این آزمون و نتیجه آزمون که در انتها گذاشتید.
استاد فقط میخواستم به دوستان عرض کنم که تا به صحبت های استاد و قوانین جهان هستی ایمان کامل نداشته باشیم اتفاق خاصی هم در زندگی ما به صورت مداوم نمی افتد .
من از زمانی که شما را به عنوان الگو برای خودم انتخاب کردم در تمام مسائل و شروع به عمل کردم شاهد اتفاقات مثبت و رو به جلو هر روزه در تمام جنبههای مختلف زندگی شدم .
در پایان از خداوند متعال سپاسگزارم و برای شما و بانو مریم و خانواده بزرگ سایت عباس منش آرزوی موفقیت و توفیق الهی را خواستارم.
با سپاس سید حسین