آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن
بر اساس جوابهای انتخابی شما، برآیند باورهای بنیادین شما غالباً قدرتمندکننده است.
این باورها ذهن شما را به گونهای برنامه ریزی کرده تا:
- بیشتر تواناییهای خود را ببینی تا نقاط ضعف خود را؛
- بیشتر نعمتهای زندگی خود را ببینی تا نداشتهها را؛
- بیشتر نسبت به مسیر زندگی خود خوشبین باشی تا نگران؛
- بیشتر پیشرفتهای خود را ببینی تا شکستها یا اشتباهات؛
- و در مسیر پیشرفت خود، بیشتر منافع و امکانپذیر بودنها را ببینی تا موانع و مسائلی که ممکن است رخ دهد؛
به خاطر شناخت خوب از خودت، خواستهات از زندگی را میدانی واهداف واضحی انتخاب میکنی که فاصله فرکانسی معقولی با آنها داری؛
تکامل را درک می کنی و در پروسه زمانی رسیدن به اهدافت را لحاظ می کنی؛
مسیر را قدم به قدم و با انگیزه و اشتیاق طی میکنی؛
در صورت برخورد با یک تضاد، نهتنها بی انگیزه نمیشوی بلکه به دنبال دیدن وجه مثبت ماجرا هستی؛
به کوچکترین پیشرفتها و برکتهای مسیر خود توجه داری؛
از اشتباهات به عنوان فرصتی برای درک بهتر و یادگیری دقیقتر اصل از فرع، استفاده میکنی؛
و مهمتر از همه، بدون عجله و مسابقه با دیگران، یک روند پیوسته از بهبودهای مستمر را در مسیر زندگی خود داری. به این دلایل نیز، از مسیر تحقق خواستهات، حتی بیش از لحظه رسیدن به نتیجه، لذت میبری. در نتیجه، از تمامیت زندگیات لذت میبری.
با توجه به این فونداسیون محکم از باورهای قدرتمندکننده، پتانسیل ذهنی شما برای رشد، بسیار قوی و آمادهی شکوفایی است. به گونهای که هر کوچکترین بهبود ذهنی، کیفیت زندگی شما را در تمام ابعاد، به اندازه چندین مدار جا به جا میکند و چرخ زندگیات آنقدر روان تر میسازد که به قول قرآن، به معنای واقعی کلمه، راضی میشوی آن هم فقط با شناسایی و حذف ترمزهای ریزی که در لایههای ناخودآگاه ذهن پنهان مانده است.
همانطور که میدانی، دوره کشف قوانین زندگی، استاد شناسایی ترمزهای مخفی ذهن (باورهای بر علیه خواستهها) است.
بر اساس تجزیه و تحلیل پاسخهای شما به سوالات آزمون و با توجه به تجربه ما از تمرینات و تجربیات هزاران دانشجو در دوره کشف قوانین زندگی، ترمزهای ریزی که گاهی برای شما مانعتراشی می کند، مربوط به احساس عدم لیاقت است.
اگر دوست داری مسیر زندگیات در تمام ابعاد بسیار هموارتر از این بشود، پیشنهاد ما به شما، استفاده از آگاهی های دوره احساس لیاقت است.
این دوره راهنمای شماست برای اینکه احساس لیاقت خود را به صورت صحیح و واقعی ارزیابی کنی؛ ایرادها را پیدا کنی و رفع آن ایرادها را در عمل یاد بگیری. هر کوچکترین بهبود در این روند، کیفیت زندگی شما را بارها بهتر میکند زیرا طبق قانون، تأثیرگذارترین فرکانس بر کیفیت زندگی ما در همه ابعاد، “فرکانس احساس لیاقت” است. جهان طراحی شده تا در هر لحظه کیفیت دنیای پیرامون ما را بر اساس کیفیت «احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی» ما بروزرسانی کند.
آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن
بر اساس تجزیه و تحلیل جوابهای انتخابی شما به سوالات آزمون، میزان هماهنگی باورهای شما با خواستههایت، در سطح متوسط است.
شما به طور کلی فردی هدفمند هستی. تواناییهای بسیاری در جنبههای مختلف داری، اما به خاطر کمالگرایی، بعضی از دستاوردها و مهارتهای خود را خیلی ارزشمندی نمیدانی. همین نگرش باعث شده نهتنها به اعتماد به نفس خود ضربه بزنی، بلکه بخش مهمی از تواناییهایت را جدی نگیری و از آنها بهرهبرداری نکنی.
به خاطر باورهای قدرتمندکننده، اهداف شما معمولاً از مسیر هموار محقق می شود. اما درباره بعضی از اهداف – که اتفاقاً برایت خیلی مهمتر هستند- مسیر تحقق آنقدرها هموار نیست و گاهی با چالشهای جدّی مواجه میشوی که:
- خوشبینی شما را درباره امکانپذیری آن اهداف کم میکند؛
- یا گاهی اشتباهاتی از شما سر میزند که خودباوریات را زیر سوال میبرد؛
- یا گاهی به خاطر راهکارهای سختی که برای حل مسائل یا تحقق اهداف خود پیدا میکنی، دچار این تردید میشوی که: “آیا رسیدن به این خواسته، واقعاً ارزش این سختی را دارد؟”
حقیقت این است که: قرار نیست مسیر رسیدن به خواستهها سخت باشد بلکه این باورهای محدودکننده ذهن شماست که مثل یک ترمز مخفی، بر علیه خواستهات عمل میکند و مانع از پیشرفت مسیر میشود. این باورهای محدود کننده اغلب خود را به شکل زیر نشان میدهند:
- راهکارهای پیچیدهای که اجرای آنها فراتر از توانایی، مهارت یا امکانات کنونی شماست؛
- موانع متعددی که ممکن است بر سر راه شما قرار بگیرد؛
در نتیجه، امکانپذیری رسیدن به یک هدف در ذهن شما کمرنگ میشود، انگیزه و اشتیاق شما کم میشود و در نهایت باعث میشوند:
- یا قدم برداشتن برای اهدافت را به تعویق بیاندازی؛
- یا بی خیال بعضی از اهداف خود شوی؛
اگر کمی به این موضوع فکر کنی، متوجه میشوی تصمیمات به تعویقافتاده زیادی داری. خصوصا درباره اهدافی که تحقق آنها بیشترین رضایت را برای شما به ارمغان میآورد.
و اما خبر خوب درباره شما:
از آنجا که عمیقاً به دنبال رشد و بهبود خود در تمام جنبهها هستی، ذهنیتی آماده و پذیرای تغییر در جهت بهتر شدن داری.
این ویژگی شخصیتی شما باعث میشود که:
- هم ذهن خود را برای شناسایی باورهای قدرتمندکننده باز نگه داری؛
- و هم به محض شناسایی یک باور محدودکننده، جهادی اکبر برای حذف و تغییر آن به راه بیندازی؛
هدف این آزمون، آگاه کردن شما از این است که:
اگر بهبود را از شناسایی و حذف ترمزهای اصلی ذهن خود شروع کنی، مسیر پیشرفت شما نه تنها بسیار هموار میشود بلکه با این همه توانایی، به راحتی اهدافی را محقق میکنی که تا کنون با وجود تلاش فراوان، به آنها نرسیدهای یا تاکنون جرأت اقدام برای آنها را نداشتهای.
شناسایی و حذف ترمزهای مخفی ذهن، همان نقطهای است که کمترین تغییر در آن، بیشترین تأثیر سازنده را بر زندگیات میگذارد.
بر اساس تجزیه و تحلیل پاسخهای شما به سوالات آزمون، بخش قابل توجهی از ناخواستههای زندگی شما، ناهمواریهای مسیر، شک داشتن به تواناییهایت و بیانگیزه شدن در مسیر رشد، برمیگردد به ضعف شخصیتیای به نام کمالگرایی.
این ویژگی شخصیتی محدودکننده، مخفیانه ضربههای محکمی به زندگی شما زده که نهتنها کیفیت نتایج شما را پایین آورده بلکه باعث شده خیلی از تواناییهایت را نبینی و ارزشمند ندانی که بخواهی از آنها بهرهبرداری کنی.
پیشنهاد ما برای ایجاد تغییرات اساسی، استفاده از ترکیب آگاهیهای 2 دوره زیر است:
دوره شیوه حل مسائل زندگی
دوره کشف قوانین زندگی
ترکیب آگاهیهای این دو دوره، منبع ارزشمند و هدایتگری است برای رشد و پیشرفت.
دوره شیوه حل مسائل، آگاهیها و تمرینات کاملی برای حل معضل کمالگرایی دارد.
آگاهیهای و تمرینات دوره کشف قوانین زندگی، ترمزهای ذهنی را به شما میشناساند که مخفیانه، چوب لای چرخ زندگی شما میگذاشت و گاهی مسیر را ناهموار میکرد. این دوره منطقهایی در دست شما قرار میدهد که به راحتی بتوانی ترمزهای مخفی ذهن خود حذف کنی، مقاومتها را برداری، به آرامش، خودباوری و هماهنگی با خودت برسی.
هرچه تعهد بیشتری در درک و اجرای این آگاهیها به خرج دهی، میزان هماهنگی باورهای شما با خواستههایت بیشتر میشود. زیرا مهمترین اصلی که نهتنها خواسته را محقق میکند، بلکه میزان همواری مسیر تحقق آن خواسته را نیز مشخص میکند، ” میزان هماهنگی باورهای شما با خواستههایت ” است.
این هماهنگی، تمرکز شما را متوجه نقاط قوت و تواناییهایت میکند و خودباوری شما را افزایش میدهد.
این هماهنگی، سرراستترین، کارا-ترین و هموارترین مسیر بین شما و خواسته ات را میشناسد و از طریق ایدهها، راهکارها و فرصتهای هماهنگ با خواستهات، شما را به این مسیر هدایت میکند. هرچه در اجرای آگاهیهای این دورهها مصممتر میشوی، نتایجی را تجربه میکنی که به شما این باور را میدهد: رسیدن به خواستهها آسان است. هیچ جادویی در کار نیست. بلکه فقط کافی است ترمزهای مخفی ذهن را بشناسی و آنها را از سر راه برداری.
این باور باعث میشود برای اهدافی قدم برداری که تا الان برایش هیچ قدم جدیای برنداشتهای چون فکر میکری برای تحقق آن اهداف، باید سختیهای زیادی تحمل کنی.
آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن
بر اساس جوابهای انتخابی شما به سوالات آزمون، به نظر میرسد رفتارها، راهکارها و نگرش شما به موضوعات مختلف زندگی، به شدت تحت کنترل باورهای محدودکننده ذهنتان است. به همین دلیل:
وقتی به اهدافت فکر میکنی، بخش اعظم تمرکز شما، درگیرِ نگرانی از مواجهه با مشکلات احتمالی است. در نتیجه:
- در اکثر مواقع خیلی از اهدافت را اصلا دنبال نمیکنی؛
- به ایدههایت شک داری و معمولاً آنها را اجرا نمیکنی؛
به خاطر اینکه خودت و خواستههایت را خوب نمیشناسی و تواناییهایت را ارزشمند نمیدانی، به جای تعیین اهداف واقعی، سراغ اهدافی میروی که چیزی جز هوسهای زودگذر نیستند. به همین دلیل نهتنها به نتیجه نمیانجامند بلکه ” از این شاخه به آن شاخه پریدنهای پیدرپی “، به شدت اعتماد به نفس و خودباوری شما را کم کرده و شما را به احساس بیارزشی و ناتوانی رسانده است؛
تجربههای پیدرپی از مشکلات غیرمترقبه، خوشبینی شما به فرصتهای پیش رو را کم کرده و این شرایط نادلخواه – که فقط خروجی باورهای محدودکننده خودت است – باعث شده که به تواناییات در ساختن شرایط دلخواه، شک کنی و باور کنی زندگیات تحت کنترل عواملی بیرون از توست. خصوصا اوضاع مالیات.
حقیقت این است که: قرار نبوده زندگی سخت باشد؛ قرار نبوده تحقق اهداف اینقدر پیچیده باشد؛ بلکه این ترمزهای مخفی ذهن شماست که شما را در مدار مشکلات پیدرپی قرار داده است؛ این باورهای محدودکننده، آنقدر شما را درگیر مشکلات ریز و درشت نگه داشته، که فرصتی برای فکر کردن به خواستههایت یا هدفگذاری برای آیندهات نمانده است.
نکته مهم ماجرا اینجاست که:
تا زمانی این باورهای محدودکننده ذهن شما را کنترل میکنند، در این چرخه معیوب میمانی و مدام از این مشکل به مشکل بعدی برخورد میکنی. اما خبر خوب درباره شما این است که:
شما شخصیتاً فردی با پشتکار و تعهد بالا هستی. همین ویژگی باعث شده که با وجود این همه تجربیات نادلخواه، باز هم در اعماق وجودت، نیرویی شما را امیدوار میکند که میتوانی به خواستههایت برسی، برای همین، دست از طلب و حرکت بر نداشتهای. این نقطه قوت شخصیتی شما باعث میشود که در نقطه شروع، با انگیزه و اشتیاق بالا قدم اول را بر داری اما از آنجا که این توانایی و انرژی را در مسیر ناهماهنگ خرج میکنی، این پشتکار در نهایت تبدیل به تقلای بیهوده میشود.
کاملا واضح است که وقتی انگیزه و اشتیاق شما در مسیر ناهماهنگ با خواستهات خرج شود، خیلی زود به ناامیدی تبدیل میشود. بدتر از همه خودباوریات را زیر سوال میبرد و شما را به این نتیجه میرساند که:
حتما من به آن اندازه که فکر میکردم توانایی ندارم؛
این مهارت، آنقدرها که فکر میکردم ارزشمند نیست؛
یا این مسئله بارها از توانایی من بزرگتر است؛
یا حتما سرنوشتم همین است؛
و از جایی به بعد، شخصیت قاطع و مشتاق شما درباره رسیدن به یک هدف، تبدیل میشود به شخصیتی که بپذیرد زندگی همین است. هدف این آزمون رساندن شما به این تشخیص است که آگاه شوی:
دلیل ناکامیهای شما در مسیر تحقق خواستههایت این نیست که شما توانایی نداری یا این خواسته برای شما امکانپذیر نیست یا سرنوشت شما این است یا هر دلیلی که ذهنت به شما میگوید…
بلکه میخواهد به سادگی بفهمی: شما با شدت و سرعت زیاد، در حال حرکت در مسیر خلاف جهت با خواستههایت هستی. مثل این است که بخواهی طلوع خورشید را ببینی، اما در جهت غرب حرکت کنی. به همین دلیل مهم نیست چقدر مصمم به ادامه مسیر هستی و با چه سرعتی حرکت میکنی. چون در هر صورت طلوع را نمیبینی و در ادامه مسیر به تاریکی برخورد میکنی و کاملاً ناامید میشوی از اینکه: طلوعی وجود ندارد.
حقیقت این است که شما تمام تواناییها و ملزوماتی را در وجود خود داری که لازمه تحقق اهداف و ساختن شرایط دلخواه در زندگیات است. فقط به خاطر ترمزهای مخفی (باورهای بر علیه خواستهها) در ذهنت است که تجربه زندگی شما تا این حد متفاوت از آنچه شده که میخواهی.
اما این ویژگی شخصیتی سازنده، یعنی تعهد و پشتکار شما برای رسیدن به نتیجه، فاکتوری تأثیرگذار برای تغییر شرایط زندگیات در تمام جنبهها میشود اگر ترمزهای مخفی ذهن (باورهای بر علیه خواستهها) را بشناسی و حذف کنی.
بر اساس تجزیه و تحلیل پاسخهای شما به سوالات آزمون، پیشنهاد ما برای شناسایی و حذف این ترمزها و مهمتر از همه، بهرهبرداری موثر از این ویژگی شخصیتی متعهد این است که کار را با آگاهیهای دورههای زیر شروع نمایی:
دوره شیوه حل مسائل زندگی
دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
دوره کشف قوانین زندگی
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره، بهتر عمل کنی، ترمزهای ذهنی بیشتری را حذف میکنی. در نتیجه باورهایت خالصتر میشود؛ این باورهای خالصتر، چرخ زندگی شما را در تمام جنبهها روانتر میکند و مسیر تحقق اهداف را هموارتر؛
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره بهتر عمل کنی، متوجه میشوی خیلی از مسائلی که نگرانشان بودی، اصلا واقعیت نداشته و فقط توهمات ذهن شما و آن ترمزهای مخفی بوده است؛
هرچه در اجرای آگاهیهای این دوره بهتر عمل کنی، متوجه میشوی خیلی از مسائلی که تا کنون انرژی زیادی را از شما تلف میکرد، اصلا رخ نمیدهد که بخواهی برایش راهکار پیدا کنی. در نتیجه زمان آزادی پیدا میکنی تا خودت و خواستههایت را بهتر بشناسی؛ ارزش تواناییهایت را درک کنی، آنها را پرورش دهی و از آنها بیشتر بهره برداری کنی؛
جالبتر از همه اینکه، هرچه در این مسیر درست و هماهنگ با خواستههای واقعیات پیش میروی، متوجه میشوی خیلی از کارها و تلاشهای قبلی ات که نتیجهای نداشت، به ثمر نشسته است. به عنوان مثال:
محصولی که تولید کرده بودی اما هیچ فروشی نداشته، مورد توجه مشتریان قرار گرفته؛
مهارتی که سالها پرورش داده بودی، ارزشمند شده و در خدمت اهدافت قرار گرفته؛
و…
مطالعه محتوای آموزشی دوره «شیوه حل مسائل زندگی»
آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن
بر اساس جوابهای انتخابی شما به سوالات آزمون، برآیند باورهای بنیادین شما، بسیار محدودکننده است. این باورها ذهن شما را به گونهای برنامهریزی کرده و با اتفاقات و شرایطی محدودکننده ای هم مدار کرده که باور کردهاید:
“زندگی شما تماماً در دست عوامل بیرون از شماست که هیچ کنترلی بر آنها نداری”
به خاطر این باور، همان تلاشهای اندکی نیز که برای رسیدن به اهدافت داشتهای، آنچنان با ناکامی مواجه شده که بیشتر باور کردهای “قدرتی برای تغییر شرایط زندگیات نداری”. در حقیقت، نا امیدی شما برای تغییر شرایط زندگیات، از این باور مخرب نشأت گرفته است. برای همین است که:
- هیچ تلاشی برای شناختن خودت و شناسایی باورهایت نداری؛
- ترجیح میدهی، هدفی برای تحقق نداشته باشی تا از تکرار تجربیات ناخوشایند جلوگیری کنی؛
- اگر نتیجه نهایی تضمین نشود، ترجیح میدهی هیچ اقدامی نکنی؛
- نعمتهای زندگیات را نمیبینی اما لیستی بلند بالا برای گله و شکایت از زندگی داری؛
- هیچ اطمینانی برای تحقق خواستههایت نداری برای همین محدودیتها را میپذیری و تحمل میکنی؛
- هیچ امیدی به بهبود اوضاع نداری. در نتیجه هیچ امیدی به آیندهات نداری و روزها را باریبههرجهت میگذرانی؛
در واقع، باورهای محدودکنندهات، شما را “از موجودی که خالق شرایط زندگیاش آفریده شده”، تبدیل کرده به موجودی که فکر میکند: “هیچ قدرتی برای کنترل زندگیاش ندارد”.
به دلیل این باور است که:
علاقهای به تفکر درباره شناختن ارتباط بین “باورهایت” و “شرایط نادلخواهی که تجربه میکنی”، نداری؛
“تغییر” را در هر جایی جستجو میکنی، به جز خودت و باورهایت؛
در برخورد با یک تضاد، خیلی سریع ناامید میشوی و آن شرایط نادلخواه را ماندگار و ابدی میدانی؛
اگر سریع و با همان اقدام اول به نتیجه نرسی، به راحتی از ادامه مسیر منصرف میشوی؛
به راحتی ناخواستهها را میپذیری و سعی میکنی با آنها به عنوان “سرنوشت”، کنار بیایی؛
چون باور نداری که باورهایت این شرایط نادلخواه را ایجاد کرده است. فکر میکنی این شرایط بیرونی است که زندگی شما را در کنترل دارد و از آنجا که نمیتوانی شرایط بیرونی را تغییر دهی، فکر میکنی نمیتوانی زندگیات را تغییر دهی.
اما تحول زندگی شما از نقطهای شروع میشود که از قانون بدون تغییر خداوند آگاه میشوی. قانونی که به شما نوید میدهد:
“شما با توانایی خلق شرایط زندگیات توسط باورها و فرکانسهایت متولد شدهای و تمام اتفاقات زندگی شما -بدون استثناء- بازتاب باورهایت است.”
این آگاهی، شما را به این درک میرساند که: تمام شرایط نادلخواهی که تا کنون تجربه کردهای، فقط و فقط نتیجهی باورهای خودت بوده و هیچ مقصری در بیرون وجود ندارد. هیچ قدرتی در بیرون از خودت وجود ندارد؛
این چرخش در زاویه دید، به قول قرآن پرده جهل را از برابر چشمان شما بر میدارد تا:
خودت را خالق زندگیات بدانی و مسئولیت شرایط زندگیات را با تمام وجود به عهده بگیری؛
به خاطر درک این قانون، برایت منطقی می شود که میتوانی با تغییر باورهایت، شرایط زندگیات را تغییر دهی. به خودت میگویی: حالا که خودم این مسائل را با باورهایم رقم زدهام پس:
- زندگی من در دست خودم است؛
- تغییر شرایط در دست خودم است؛
- و همه چیز به خودم بستگی دارد؛
- هیچ قدرتی بیرون از خودم، افکارم و باورهایم وجود ندارد؛
این چرخش در زاویه دید، ناامیدیهایت را تبدیل به امید و غیر ممکنها را در نظرت امکانپذیر میکند. در نتیجه ایمان پیدا میکنی که میتوانی شرایط را تغییر دهی. این جنس از ایمان، عمل میآورد و قدمهایت را برای حرکت، محکم میکند.
خیلی فرق میکند که شما با این جنس شناخت از قانون و این ایمان قلبی وارد فرایند تغییر باورهایت شوی یا اینکه کلا باورت این باشد که عوامل بیرونی شرایط نادلخواه را ایجاد کرده است. این تفاوت در باور است که باعث می شود:
- تواناییهای درونیات را ببینی و برای بهرهبرداری از آنها انگیزه بگیری؛
- به تواناییات برای تغییر شرایط، امیدوار شوی؛
- توکل کنی؛
- هدایتها را تشخیص دهی؛
- قدمها را با ایمان و حس خوب برداری؛
این باور که “من – با باورها و فرکانسهایم – خالق زندگیام آفریده شده ام”، شما را به مسیر درست (صراط مستقیم) هدایت میکند. همان مسیری که به قول قرآن مسیر نعمتهاست. مسیری که هم جهت با خواستههای شماست.
به همین دلیل هر قدمی که در این مسیر برمیداری، شرایط را بهتر میکند. برعکس مسیر قبلی که هر قدمی برمیداشتی، یک قدم از شرایط دلخواه دورتر میشدی.
سپس آرام آرام از یک جایی به بعد، نتیجه هایی میآیند و بهبودهایی ایجاد میشود که خود به خود انگیزههای شما را برای ادامه مسیر تقویت میکنند؛ عزت نفس شما را رشد میدهند تا قدمهای جدّی تری برداری و اهداف جدّیتری را محقق کنی.
رسیدن به این نقطه یک فرایند است که باید قدم به قدم طی شود. اما معجزه این فرایند این است که از همان نقطه شروع، به احساس خوب میرسی و از مسیر بهبود، لذت میبری. فقط نکته اینجاست که: این تغییر باید به صورت اساسی از ریشه شروع شود ؛ این فونداسیون باید از درون ساخته شود تا به نتایج بیرونیات، پایداری ببخشد.
طبق تجزیه و تحلیل پاسخ های شما به سوالات آزمون، پیشنهاد ما برای شما، شروع از دوره 12 قدم است تا با اجرای آگاهیهای این دوره، قدم به قدم، بنیان باورهایت را از نو بسازی. آگاهیهای دوره 12 قدم، با منطق، این باور را عمیقا در وجودت میسازد که:
تو خالق زندگیات با باورها و فرکانسهایت هستی؛ کنترل زندگی شما در دست خودت و باورهایت است و عوامل بیرونی هیچ قدرتی در زندگی شما ندارند. اگر در حال حاضر تجربه شما غیر از این است، به خاطر باورهای محدودکنندهای است که باعث شده قدرت زندگیات را به عوامل بیرونی واگذار کنی.
بنابراین، حالا که آگاه شدی تمام این ناخواستهها، خروجی باورهای محدودکننده خودت است، مطمئن باش که با تغییر باورهایت، همهی این شرایط عوض میشود و به نقطهای میرسی که احساس کنترل کاملی بر زندگیات داری. نقطهای که میبینی آدم دیگری شدهای و زندگیات هیچ ربطی به شرایط الان ندارد.
در ادامهی عمل به آگاهیهای دوره 12 قدم – که نتایج را دیدی و شرایط بهتر شد – برای هموارتر شدن مسیر خود، پیشنهاد میکنیم در کنار آگاهیهای دوره 12 قدم، دوره های شیوه حل مسائل و دوره کشف قوانین زندگی را نیز اجرا کن.
البته که نیاز به عجله نداری. قدم اول را با دوره 12 قدم بردار و مسیر را قدم به قدم طی کن. خودت هدایت میشوی که چه زمانی بهترین موقع برای پیوستن به جمع دانشجویان این دورههاست.
آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن برای من خیلی فوق العاده بود و واقعاً ترمزهای ذهنی من به من شناساند. این آزمون به طرز خارقالعادهای وجود من را تحلیل کرد و مشکلات من را به گونهای جلوی من آورد که من فکر کردم درون روح و ذهن من چرخیده و اشکالات من را پیدا کرده است
سلام خدمت استاد عزیزم جناب عباسمنش بزرگوار و استاد عزیزم خانوم شایسته گرامی بابت این آزمون از شما ممنون وسپاس گزارم.
من از سوالات این آزمون و همچنین از گزینههای مشخص شده برای هر سوال پی به ترمز های ذهنی خودم بردم و مطمئنا به لطف خداوند و راهنمایی های شما وتهیه دوره معرفی شده به من تلاش صد درصدی برای حل این ترمز ها انجام خواهم داد.
صمیمانه از خداوند و از شما دو استاد محترم و عزیز و دوست داشتنی خودم ممنون وسپاس گزارم.
در پناه خداوند بزرگ و بی همتا شاد و سلامت و در آرامش کامل باشید
به نام خدایی که همه چیز است برای من همه کس است برای من خدایا ممنونتم شکرت سپاسگزارتم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربانم
ممنونم از شما بابت این سری آزمونها که با حل کردنشون دیدگاهمون نسبت به خودمون بهتر میشه
امروز ظهر داشتم فایل نگاه میکردم از( همین فایلهای دانلودی روی فلش ریختیم و نگاه میکنیم ) استاد یجا گفتن خدا رو هر طورباور کنی برات میشود و خیلی حسه خوبی به من داد
گذشت و بعد صرف غذا خوابیدم وقتی از خواب بیدار شدم هدایت کرد خداوند منو و منم قبول کردم با خودم گفتم بیام اون صحبتاستاد رو تو سایت بنویسم و از هدایتم بگم برای بچه ها یهویی گفت برو تو دفترت الان یادداشت کن از نیمه راه بر گشتم و گفتم تو گوشی خوبه ولی باز دوباره به من گفت برگرد و منم گفتم چشم دفترمو برداشتم و نوشتم
و چقدر حسم عالی شد و خودمو تحسین کردم که آفرین به هدایت گوش دادی داره ظرفت بزرگتر میشه مدارت داره میره بالا که به ندای قلبت گوش دادی نوشتم
خدایا من سمیع و بصیر بودنتو باور کردم
خدایا من رحمان و رحیم بودنتو باور کردم
خدایا من رزاق و وهاب بودنتو باور کردم
خدایا من بخشنده و مهربان بودنتو باور کردم
خدایا من قدرت و عظمتتو باور کردم آره باور دارم که تو قدرته مطلقی پس خدایا در خانه کسی نمیرم جز درگاه تو
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
خیلی از خودم راضیم و بسیار سپاسگزار خداوند هستم
گفتم با شما هم این هدایت زیبا رو به اشتراک بذارم
در پناه حق باشین
بنام خدای هدایتگرم که با نشونه هاش داره هوش از سرم میبره
سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته عشششق که برای من از خیلی جهات الگو هستی بانو
چقدر جواب این تست برگامو ریزوند
من دیشب داشتم با خواهرم صحبت میکردم سر یه مشکل کاری ک خورده بود
بعد وسط صحبتمون یهو احساس کردم باید نماز بخونم
من همیشه وسط نماز از خدا هدایت میخوام و ازش تشکر میکنم برای حضور پررنگش تو قلبم
جالبه که دقیقا هر بار که ازش کمک میخوام بلافاصله ی نشونه واضح میده بهم و منم میگم چشم انجامش میدم
و این خصلت رو از استاد عزیزم بدست اوردم که دستی از دستان خداونده
بعد از نماز ادامه صحبتم با خواهرم رو شروع کردم
و ایراد اون مشکل تو ذهنم بشکل یه الگو در اومد
کامل واضح شد و جواب اون مشکل تو پازل برام چید
بعد من حرفایی رو زدم که اصلا بهشون فکر نکرده بودم
فقط داشت میومد و من میگفتم
نهایت رسیدم به این موضوع کمال گرایی
به خواهرم گفتم مشکل ما تو زندگی و کارمون بخش اعظمش کمالگراییه
بیا تقسیمش کنیم و ب تیکه های کوچیک تبدیلش کنیم
راحتتر میتونیم حلش کنیم .
امروز داشتم از خونه مادر برمیگشتم شهر محل سکونت خودم
بیکار بودم تو اتوبوس گفتم بیام داخل سایت رو چک کنم
چشمم افتاد به آزمونها
انجامش دادم
باز خوردم ب همین کمالگرایی
احساس میکنم خدا داره بهم تاکید میکنه که روش کار کنم
و قطعا انجامش میدم
ممنونم از خداوند برای حضورتون تو زندگیم
و ممنونم از شما برای تلاشها و سایت بی نظیرتون
واقعا عالی بود وخیلی به اون دیدگاهی که نسبت به خودم داشتم نزدیک بود وخوشحالم که این چندوقت که دارم روی شخصیتم کارمی کنم نتایج مثبتی درمن ایجاد کرده به امید حق تعالی همین طور پیش می روم برای گرفتن نتایج بهتر وازگروه تحقیقاتی عباسمنش و خوداستاعزیزم سپاسگزارم
سلام استاد عباسمنش عزیز خودم هم تصمیم گرفته بودم که دوره کشف قوانین را بخرم چون احساس کردم بهش احتیاج دارم و راستش بخواین من دوره کشف قوانین از یه نفر که گفتن پشتیبان سایت شما هستن خرید کردم ولی جلسات کم بود و از اونجایی که فهمیدم شما راضی نیستید از سایت هم خرید میکنم در اولین فرصت مطمعنم میخرم این دو دوره رو متشکرم از آموزش خیلی عالی شما
به نام خدای مهربان که هرلحظه مراهدایت وحمایت میکند.
سلام به استاد ومریم نازنینم .
خیلی این آزمون به من انگیزه دادو نسبت به خودم خیلی امیدوارترشدم وخودم وتحسین میکنم ومطمنم که من لایق تمام اهداف وآرزوهایم هستم که بهشون برسم ،خدایاشکرت ،هرآنچه که دارم ازآن توست پروردگارمن …
دوم ابنکه یه ترمزی که خودم میدونستم دارم دوباره رونمایی شد من همش میترسم دیگران ازمن سو استفاده کنن ،مثلامیترسم من اگر ثروتمندتربشم ویه اشیاعی وداشته باشم دیگران هم ازمن سواستفاده میکنن ،یامثلا یه باغ بزرگی داشته باشم دیگران بی اجازه ازآن استفاده میکنن ،دراین میان ذهنم میگوید اصلا نمیخوادتواین همه زحمت بکشی که این هارو به دست بیاری دیگران راحت ازش استفاده کنن ،توفلان ماشین وداشته باشی تزدیک ترین کسانت ازت بخان که ببری شون فلان جا ،یاآنهاهم به مدت کوتاهی ازش استفاده کنن تابه دیگران فخرفروشی بدهند ویا هرچیزمذخرف دیگه ای که فقط میدونم ایناترمزه ترمز ،مثل قبل هاکه دوست نداشتم که ماشین داشته باشیم چون میترسیدم که دیگران ببرنش خراب کنن خب اون زمان هاایرادازهمسرخودم بود که وسیله هاش وخوب نگه نمیداشت اماالان اونم تغییرکرده .
هروقت که روراست توکامنتم این جور ترمزهارومینویسم ،ذهنم بسیارمقاومت میکنه ایناچیه مینویسی نگه دارتوذهنت دیگران که اینارو میخونن درموردت فکربدی میکنن که تودیگه چقدر شخصیتت فلانه بهمانه یافکرات چرااینجوریه اما ،غلبه میکنم ومیگم ماهمه یه خانواده ایم که برای درست کردن ذهنمون اینجاجمع شدیم شاید این فکرهاترمزکس دیگه ای هم باشه که بهش آگاه نیس وباای نوشته هاآگاه بشه ورفعش کنه.
سلام
واقعا از شما متشکرم و سپاسگزار که اینا رو نوشتین شاید باور کردنی نباشه اما همین الان که اینا رو خوندن یه حس جدیدی هر چند ضعیف ولی در من شکل گرفت هنوز دقیقا نمیدونم چیه ولی از خوندن نوشته های شما یه احساس نزدیکی با اونها در من پدیدار شد که گویا این موارد در من هم به گونه ای دیگر خودشان را یه جاهایی مخفی کرده اند که باید بفهمم که چی هستند و تو کجای وجودم نشسته اند ولی هر چه و هر کجای من هستند خیلی با این چیزیایی که شما نوشتید نزدیکن چون یه لحظه من یه حال عجیبی پیدا کردم خصوصا این قسمت از نوشتتون
“”من همش میترسم دیگران ازمن سو استفاده کنن “”
یا این قسمت
“”هروقت که روراست توکامنتم این جور ترمزهارومینویسم ،ذهنم بسیارمقاومت میکنه “”
واقعا از شما سپاسگزارم
خدایا ازت ممنونم و سپاسگزارم که من رو هدایت کردی و لحظه به لحظه در حال هدایت کردنم هستی به من بینایی بده تا بتوانم هدایت هایت را ببینم و بفهم و در عین دیدن درک دستی از آنها داشته باشم .
استاد عزیزم ازت سپاسگزارم .
درود ب شما اسناد عزیزم.از خداوند هدایت خواستم و نا خواسته ب این آزمون بی نظیر آشنا کرد.من الان توی دورهی 12 قدم هستم اما همین کمال گرایی من اجازه نمیده قدم 4رو تهیه کنم چون همش میگم باید خیلی خوب بفممش .آیا با وجود این میتونم دوره های شیوه ی حل مسائل زندگی و کشف قوانین زندگی رو تهیه کنم؟
سلام نرگس جان
چقدر خوب که به کمال گرایی اشاره کردی من با اینکه نتیجه آزمونم اشاره مستقیم به کمال گرایی ام داشته ولی تو اون لحظه به این نکته پی نبردم که شما اشاره کردی و با اشاره شما من یه چیزی رو فهمیدم و اونم اینه که من مدتی است که برای خریدن دوره ها همش به خودم میگم که هنوز من به مرحله خریدن دوره ها نرسیدم و باید فعلا با فایلهای دانلودی به مرحله تکامل برسم و بعد اقدام به خریدن دوره ها بکنم و اصلا متوجه این نشدم که این خودش یکی از ترمزهای من هست که تو تمام زمینه های زندگیم میتونه وجود داشته باشه که همش به صورت مخفی نزاره من کاری که باید رو انجام بدم و من رو منتظر تکامل و رسیدن به کمال نگه داره .
فقط یه نکته الان که داشتم می نوشتم به ذهنم رسیدکه اونم اینه که من هنوز تفاوت و درک درستی از گذراندن دوره تکامل و کمال گرایی در ذهنم ندارم و باید روی این کار کنم .
ممنونم از شما .
خدایا شکرت که هر لحظه من رو هدایت می کنی خدایا شکرت که من رو به این مکان مقدس و الهی هدایت کردی . خدایا من رو بینا کن به نشانه هایت .
استاد عزیزم ازت ممنوم.
ممنونم وسپاسگذار م بابت این آزمون موثر وقوی دقیقاً اشاره کردید به نقطه ضعف من اما من قکر میکردم که عزت نفس پایینی دارم وجالب اینکه از خدا خواستم که بتوانم این دوره را به راحتی تهیه کنم زیرا من همیشه فکر میکنم که لایق نیستم چیزی را به آسانی بدست بیاورم وهمیشه خودم باید تلاش کنم تا نیازهایم را به سختی برطرف کنم
سلام استاد با توجه به موقعیت کنونی خودم و جایگاه خودم که هستم چواب کمالگرایی و اینکه همیشه خودم را در جایگاه های بزرگتری از اینکه هستم متصور میکنم در حالیکه نیستم و این توهم باعث ضربه به خودم میشود که ناراضی از موقعیت خودم باشم و همیشه یک فرد ناراضی و ناشکور از خودم بسازم و اینطوری هم شدم حتی چشم تحسین دیگران را از من گرفته است ،حتس هیچ دستاوردی را بزرگ نمیبینم و چشم دیدن را ندارم و نمیبینم ،گوش شنیدن را ندارم و نمی شنوم به قول استاد تبدیل به بیماری شده است ،باوری مخفی ولی سرطانی شده است ،خودم را نمیشناسم غریبه هستم با خودم ،استاد مرسی