مقدمه دوره کشف قوانین زندگی - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

551 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    معصومه لعل گفته:
    مدت عضویت: 2521 روز

    با سلام استاد عزیز من این فایل مقدمه رو الان گوش کردم فوق العاده بود ازتون واقعا سپاسگزارم ممنون از این ثروت عظیمی که در اختیار ما قرار میدید خدا همه نعمت هاتون رو میلیون برابر کنه

    هر چی لازم بود نوشتم

    خوب شد که گفتید به کسی نگید چون من تا حالا که مدت کمی هم هست با شما آشنا شدم خیلی ذوق زده بودم و همه خانواده و اطرافیانم می دونن که من با شما آشنا شدم و دیدن که تغییر رفتاری زیادی داشتم ولی میگن ما نگرانیم برات چون ممکنه اشتباه کنی در حالیکه این حال و این آرامش من و درک نمی کننویسم

    می خواستم بکم با تمام وجود باورتون دارم با تمام وجود دوست دارم دستم و بگیرید

    اون مثال زندگی تو قطب عاااااااااااااالی بود من داشتم همینطور زندگی می کردم که دیگه باید بسازیم همه همینطورن و همه مردها همینطورن و بچه ها همینطورن و وضع همه آینه و … و اگه به قول شما کسی و میدیدم می گفتم دیگه اون شانسش بوده که تو اون شرایط به دنیا اومده حتی عاشق همین خدا هم بودم و می گفتم خدای من من هر چی تو بگی می پذیرم اشکال نداره به خاطر تو سختی هم به جون می خرم

    چقدر شما قشنگ همه چی و واقعی میگین

    از وقتی این عدل خدا رو دیدم دیگه دارم از خود بی خود میشم از این همه نظم اشک هام جاری میشه

    باور دآرم که از کسایی میشم که در کمترین زمان ممکن بیشترین نتایج و گرفته این و مطمئن هستم طوری که می دونم جزو الگوهای همیشگی بشم مثل شما

    من قبلا خودم و انسان ناتوان و بیخودی میدیدم سالهای سال این فکر و داشتم اما از یه سفر زندگی من تغییر کرد حالا خودم و خییییییییلی قدرتمند حس می کنم و از آرامش امروزم سپاسگزارم به زودی شاهد موفقیت های من خواهید بود این در حالیه که من در ثروت با ارفاق نمره صفر گرفتم در روابط 7 گرفتم در سلامتی 9 در معنویت 10

    با تشکر فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2789 روز

    اوه یادم رفت که بگ در حوزه مالی سرمایه گزاری ارزشمندی که دارم شامل:

    کلی فایلهای رایگان استاد +

    کل کتاب رویاهایی که رویا نیستند+

    کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم+

    دوره عزت نفس+

    دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها+

    دوره جهانبینی توحیدی

    =

    در مجموع الان که فکر میکنم میبینم کم سرمایه ندارم!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ستاره گفته:
    مدت عضویت: 2940 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان خوبم???

    من ۴۴۹ روز پیش عضو سایت شدم و چند روزی تو سایت بودم و فایل های رایگان رو دانلود کردم و کلی تغییرات فردی و درونی در زمینه معنویت و سلامتی و روابط بدست آوردم و بعدها چند تا از دوره هارو از طریق دوستی بدست آوردم و شروع کردم به گوش دادن اون ها، ولی تغییر چندانی نکردم و سایت رو رها کردم و کمتر بهش سر میزدم تا چند وقت پیش دوباره به سایت هدایت شدم و تصمیم گرفتم همه فایل هارو که دوستمون بهم داده بود پاک کنم و هر موقع لیاقتش رو داشتم تهیه شون کنم و دوباره به طور جدی شروع کردم ب گوش دادن و دنبال کردن فایل های رایگان و خوندن تک تک کامنت دوستان عزیزم ( دوستان عزیز وقتی به سایت هدایت شدین دیگه رهاش نکنید و دنبالش کنید من اشتباه کردم وگرنه الان مدارم خیلی بالاتر رفته بود و تو خیلی از زمینه ها پیشرفت کرده بودم، اونطور که در اوایل شروع کرده بودم) استاد دوره جدید کشف قوانین زندگی رو در سایت قرار دادن و من خیـــــلی دلم میخواست تهیه کنم که نتونستم ? و خیلی ناراحت بودم تصمیم گرفتم کامنت ها و نوشته هر جلسه رو بخونم و تمرینات رو انجام بدم همراه دوستانی که کامنت میزاشتن ، که چند شب پیش استاد رو تو خواب دیدم اومده خونمون ( البته جدیدا استاد رو خیلی تو خواب میبینم و چه هدایت و راهنماییهای خوبی تو خواب بهم میدن، ممنونم استاد گلم? ) اونقدر خوشحال بودم و از استاد تشکر میکردم که هدایتمون میکنه، استاد بهم گفت تونستی پول دوره رو تهیه کنی؟ گفتم نه هنوز?گفت نگران نباش انشاالله جور میشه و صبح بیدار شدم خیلی خوشحال بودم انگار واقعا استاد اومده بود خونمون?. تا اینکه امروز داداش گلم بهم زنگ زد که ایشون هم عضو سایت هستن و گفت دوس داری دوره جدید رو داشته باشی؟ گفتم اره ? گفت من دوره رو خریدم اگه خواستی برات میفرستم هر چقدر تونستی پول ب حسابم واریز کن که بهاشو داده باشی ، نمیدونی انگار رو ابرا بودم همش خداروشکر میکردم، در حال حاضر یک ایده (موقع خوندن کتاب در آغوش نور خانم بتی جین ایدی) بهم الهام شده امیدوارم ترس رو کنار بزارم و شروعش کنم.

    خیلی خوشحالم و امروز ۹۷/۷/۷ یکی از بهترین روزهای زندگی من هست و تعهد میدم که تمـــــــــام اتفاقات زندگیم در همه زمینه ها حتی سر سوزنی از اونهارو خودم رقم میزنم و این بهترین حس دنیاست که همه چی دست خودمه و قوانین الهی تغییر ناپذیره، خیلی خیلی زیاد حالم خوبه، خدایا شکرت که هستی و هستم

    دوستون دارم استاد عزیز جانم و دوستان هم فرکانسی و عالــــــی ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 3001 روز

    بنام خداوند

    می خواستم در مورد باورهای بازدارنده برداشت خودم رو بگم وقتی من نشستم به طور جدی باورهای خودم نسبت به مسائل مهم در زندگی رو بررسی کردم خیلی واضح فهمیدم این باورها اغلب در کودکی به طور ناآگاهانه ساخته شده و بعد دوباره فکر کردم که خدایا ریشه این باورها از کجا اومده و منطقش چیه دیدم این باورها از جامعه به ما انتقال داده شده و من چون از همون دوره نوجوانی بر این باور بودم که دیدگاه عمومی جامعه از زندگی اشتباست چرا اشتباست چون نمونه های عینی و منطقی در همون جامعه در همون شرایط موجوده که نقض میکنه این باور مردمان رو و از همون موقع دنبال الگوی دیگری بودم برای زندگی ولی پیدا نمیکردم بعد از آشنایی با سایت استاد و تعریف ایشون از زندگی و تحقیق خودم در قرآن فهمیدم پسر دیدگاه خداوند اصله و الگوی برای زندگی نه دیدگاه مردم و اینو به تازگی با باور میتونم بگم 100 درصد پذیرفتم که اغلب دیدگاه های مردم رو وقتی کنار دیدگاه خداوند قرار میدی میفهمی کاملا غلط و پوچ و بی اساسه تعریف خداوند از زندگی انسان کجا تعریف مردم کجا از دیدگاه خداوند ما بعنوان فرمانده زندگی وارد دنیا میشویم و فرمان میدهیم به کائنات تا بیاورند یعنی به طور اتوماتیک این کار داره انجام میشه ولی ما چون قانون رو نمیفهمیم اغلب فرمان میدهیم به ناخواسته ها که بیایند مثل این باور که ای پول به زندگی من وارد شو اما بسختی و به مقدار کم این باور از کجا اومده؟ ؟؟از دیده ها و شنیده های من در جامعه و نهادینه شده در ناخودآگاه من بدون اینکه خبردار بشم داره فرمان صادر میشود ای دل غافل که ما هر چه زجر کشیدیم از باورهای خودمون بوده که بیشتر این ترمز ها رو هم نمیشناسیم چیه و این باورها رو همین که بزاری کنار دیدگاه خداوند به وضوح میفهمی چقدر پوچ و بی اساسه از این به بعد فرمان میدهم به پول که به زندگیم وارد شو ولی براحتی و به مقدار فراوان و شاید باورتون نشه این باوره از همین ابتدا تو همین چند روز داره کار میکنه شواهد و نشانه ها پدیدار شده اند چون اون ترمز ها رو بصورت منطقی و دلیل و مدرک و برهان ضعیف کردم و دارم این باور جدید رو تقویت میکنم و دارم میبینم روزی رو که پول ها و نعمت های خداوند با فرمان من به زندگیم وارد میشوند و اون روز زیاد دور نیست کاملا احساسش میکنم و نشونش اینه دیگه حسرت چیزی رو نمیخوری نگران نیستی دیگه عجله نمیکنی چون میدانم باورها تدریجی و تکاملی تغییر میکنه و هیچ تغییر سریعی مطابق با قانون بزرگ زندگی یعنی تکامل هماهنگ نیست بنابراین تمرکزم رو گذاشتم روی تغییر دونه به دونه باورهام و بعد از شناسایی آنها رو با مدرک و منطق نه تنها اثبات میکنم که اشتباهه بلکه براشون حکم حبس ابد صادر میکنم و بهشون میگم شما مرتکب جرم شده اید و محکوم میشوید به حبس ابد و البته هر روز مواطبشون هستم چون خیلی موزیانه قصد فرار دارند

    امیدوارم بتونم به همین صورت و به همین قدرت خالق 100 درصد زندگی خودم بشم من و خداوند درونم بسازیم هر آنچه که قرار بوده ساخته شود.

    با سپاس از حضور خداوند در زندگیم و حضور استاد عباس منش عزیز بعنوان دست خداوند بینهایت شادم واقعا تو زندگی اینقدر احساس قدرت و شادی نداشتم

    و خداوند رو سپاس گزارم بخاطر قوانین حاکم بر زندگی

    و این قدرت و بزرگی که به ما داده زبانم قادر به تشکر از خداوند نیست واقعا در قالب کلمات نمیگنجد این حس

    امیدوارم همه به این درک از زندگی برسیم و ایمان بیاوریم و عمل کنیم به قوانین خداوند و برسیم به مفهوم این آیه که انما الدنیا لهو و لعب دنیا بازی بیش نیست و فقط باید قوانین این بازی رو یاد گرفت تا بتونیم زیبا بازی کنیم و زیبا و خندان راجعون کنیم به خداوند.????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    حمیده دربیدی گفته:
    مدت عضویت: 1564 روز

    سلام استادعزیزوخانم شایسته مهربان.

    این فایل راحدود ۵۰ بار بادقت یادرحال انجام کارهام گوش کردم همش یه حسی بهم میگه این یه چیزهایی هست درونش که کمیش رومن میگیرم ویه چیزهایی هست که من هنوز نتونستم درکش کنم.من جلسه یک راکه گوش کردم متوجه شدم که خیلی مهمه که فایلها رادرک کنم وراحت ازشون نگذرم نمیدونم چیه تومقدمه که حسم میگه هنوز بایدبهتردرکش کنم.تمرینش راانجام دادم واحساس کردم که یک سری باورهم توفایل هست که باید بسازمش وبرای خودم تکرارش کنم.حتی اومدم چندین بار درحال گوش دادن فایل استپ میکردم وحرفها رابرای خودم منطقیش میکردم تابهترتوذهنم جا بیفته حتی برای جلسه یک هم همین کارراانجام دادم .فقط چون محصول رابااکانت پسرم خریدیم کامنتها را نخونده بودم ولی دیشب بااکانت پسرم رفتم وچندتاکامنت راخوندم ایده گرفتم خیلی جالب بودبرام.مخصوصا که استاد گفته بودن هر جایی تو ذهنت چیزی اومد بیا کامنت بگذاروبگوبا بقیه درمیان بگذار واینکارباعث میشه ایده بدی به دوستان یاایده بگیری ودیدم یکی ازدوستان داره اینکارراانجام میده تاقبل دیدن کامنت دوستمون ذهنم گیر داشت مگه میشه برای یک فایل همش کامنت بگذاری وجالب بود که میشه مهمه که استادگفتن کامنت بگذارین.حالافهمیدم که مهم اینه که من روی خودم کارکنم وکامنت دوستان رابخونم ودرموردکارکردن روی خودم وقت بگذارم وکامنت گذاشتنم هم باعث میشه به دوستان کمک کنه .مهم اینه که محصول راخریده باشم حالااکانت خودم باشه یاپسرم فرقی نداره چون بهاش راپرداختم وباید باحس خوب روی خودم کارکنم.

    خیلی ذهن من روکامنت گذاشتن گیر داره باید روش کارکنم😊

    ممنونم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1589 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    این فایلومن۶ماه پیش گوش دادم بااینک چندین بارم گوش دادم فقط شنیدمش واصن اونموقع من نشنیدم اصن متوجه نشدم درموردقانون همیشه بااینکه میدونستم قوانین چیه ولی یه جورایی برام گنگ بود تااینک چندروزپیش ی فایل دیدم ک استاد درموردقوانین گفتن واونجااصن فهمیدم چ خبره والان دارم میشنوم ک اینجاگفتین ولی من تومداردرکش نبودم ومن چقدرازین فایل لذت میبرم مخصوصاوقتی میگین تویی ک داری این فایلومیشنوی این فایل جواب خواسته هاته این فایل چون تومدارشی میشنوی وجالبه برتم ۶ماه پیش چکابشونوشتم و دقیقا سره ۶ماه بازرسیدم ب این فایل وبایدباز چک کنم وبنویسم خدایا چقدرهمه چیزت برنامه ریزی شدس چقدهماهنگ الهی شکرت

    ممنونم استادجان ک اینقدرواضح وصریح قوانین زندگی رو اونم رایگان دراختیارماقرارمیدین حتی دوره هاتونم بااینک نخریدم هنور ولی باقاطعیت میگم مفته ورایگان دراختیارمونه

    درپناه الله یکتاشادوپیروزموفق باشید😍🥰😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1675 روز

    به نام خدای مهربان🌹

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت🪴

    مقدمه دوره کشف قوانین زندگی

    قسمت اول

    در مورد اینکه چرا میخواستم این دوره رو آماده کنم و در موردش صحبت کنم خیلی من علاقه داشتم که قوانین جهان هستی رو بدونم، یعنی همیشه فکر میکردم که جهان بر اساس یه قانونی داره شرایط رو به وجود میاره، هیچ هرج‌ومرج و هیچ الله بختکی و شانسی و هیچ چیزی شبیه این در کار نیست یه سری قوانین دارن کار میکنن که داره این جهان به این شکل عمل میکنه💖

    حالا قوانین از چسبندگی مولکولی گرفته، تا قانون جاذبه، تا قانون نیروی هسته ای قوی و ضعیف، الکتریسیته، هرچی که شما بگید، این همه ما قانون داریم، و قوانین مختلفی که توی جهان داریم که بر اساس شناخت اون قوانین ما تونستیم ساختمان های بلند بنا کنیم، کشتی‌ها رو بسازیم، ما قوانینی که در مورد فلزات، در مورد آب، در مورد این مسائل داشتیم، کشتی ها ساخته شده

    حتی ما درختان، گیاهان رو با قوانینی که درک کردیم از رشد گیاهان، از ژنتیک، ما گیاهان رو دستکاری کردیم، گیاهانی با کیفیت بالاتر که نیاز به آب کمتری دارن، آفت ها اذیتشون نمیکنه، یعنی همه این اختراعات و اکتشافات بشر، از هر چی از لامپ گرفته تا رادیو، جی پی اس، اینترنت، هرچی که شما فکرش رو بکنید، هرچی که تا به حال ساخته شده، از سوزن گرفته تا بزرگترین بیلدینگ ها و ساختمان های جهان، همه اینها زمانی اتفاق افتاد که بشر فهمید که قوانینی وجود داره که تغییر نمیکنه⚘

    مثلاً در حوزه ساخت و ساز، نیروهای فشاری، نیروهای کششی، ما فهمیدیم که چه نیروهایی ممکنه چه فشارهایی به ساختمون بیاره، چه جوری باید طراحی کنیم که در مسیر باد، زلزله، طوفان و موارد مختلف مقاومت بیشتری داشته باشه، هرچی که فکرش رو بکنید با این قوانین ایجاد شد و اگه از دید بزرگتر به جهان هستی نگاه کنیم میفهمیم که این اتفاقاتی که وارد زندگی ما هم میشه شامل یه قانونی میشه💐

    یعنی من خیلی دوست داشتم بفهمم این قانون رو،

    یه جمله ای از آلبرت انیشتین خوندم میگفتش که من دوست دارم فکر خدا رو بخونم مابقی همه جزئیاته

    یعنی میخوام اصل رو بفهمم و واقعا هم این سوال توی ذهن من بود که چرا یه سری از اتفاقات برای من اونجوری که میخوام نمیفته چرا بعضیا همیشه بد شانسن، همیشه بلا سرشون میاد، بعضی ها دست به هرچی میزنن طلا میشه، چه قانونی این وسطه که اونها حالا یا آگاهانه یا ناآگاهانه بلدن و دارن ازش استفاده میکنن و دارن نتیجه میگیرن🤔

    یعنی این سوالات هنوز هم توی ذهن من هست، یعنی من کلاً کنجکاوم نسبت به این قضیه، یعنی به شناخت جهان هستی، به شناخت دنیای اطرافم خیلی کنجکاوم

    و به دنبال یه قانونی بودم که چطور میشه که یه سری اتفاقات برای یه سری از آدم ها به شکل خوب میفته

    یک سری اتفاقات برای یه سری آدمها به شکل بد میفته

    حالا بد به شکل بیماری و فقر و ورشکستگی و روابط عاطفی نامناسب و اینهاست

    خوب به شکل ثروت و سلامتی و موفقیت و روابط خوب و معنویته⚘

    چرا این اتفاقات میفته؟؟

    اگه یه قانونی توی جهان هست، اگه همه چی بر اساس یه قانونی داره رقم میخوره من باید بفهمم این قانون چیه، همونجوری که وقتی ما فهمیدیم قوانین جاذبه رو، قوانین چسبندگی مولکولی رو، قوانین شیمیایی رو، وقتی که فقط قوانین واکنش های شیمیایی مواد مختلف رو فهمیدیم، میدونید چقدر فلزات مختلف درست کردیم

    مثلاً یه فلزی رو میخواستیم درست کنیم بعد با ترکیبش با یک فلز دیگه خیلی محکم ترش کردیم یا قابل انعطاف ترش کردیم

    وقتی که ما فهمیدیم قوانین هر موضوعی چیه چقدر کارها کردیم، چقدر مواد مختلف تونستیم بسازیم از نفت خام، چه پتروشیمی، پلاستیک ساختیم، مواد مختلف ساختیم، فقط روغن های مختلف، وقتی که ما قانون بحث شیمیایی مواد رو درک کردیم، وقتی ما قانون کارکرد سلول ها رو درک کردیم، چه کارهایی با بدن کردیم، چه داروهایی ساختیم و اختراع کردیم🦋

    یعنی میومدیم میگفتیم با توجه به اینکه سلول ها در مورد این مورد ماده شیمیایی این واکنش رو نشون میدن، ما اگه میخوایم این اتفاق بیفته باید یه همچین ماده ای رو ایجاد کنیم، اصلاً فکر کنید به همه این ها که چطور ما با درک قوانین جهان هستی در هر موردی تونستیم این همه پیشرفت کنیم، این همه موفقیت کسب کنیم، حالا سوال من این بود که یه سری قوانین هم در مورد اتفاقاتی که برای آدم به وجود میاد وجود داره و من باید این قوانین رو درک کنم و اگه اونها رو درک کنم همون جوری که یه مجسمه ساز، یک کوزه گر، با قوانینی که میدونه در مورد آب و خاک و اون دستگاهی که میچرخه، در مورد همه اینها با توجه به این چیزهایی که میفهمه یه کوزه ای رو به شکلی که دوست داره میسازه

    منم میخوام زندگیم رو به شکلی که دوست دارم بسازم👌⚘

    و این دوره آماده شد برای اینکه شما زندگیتون رو به شکلی که دوست دارید خلق کنید، با توجه به قوانینی که از جهان درک میکنید، قوانینی که تغییر نمیکنه هرگز

    همیشه هست،

    تا ابد همین جوری بوده

    هست و خواهد بود

    مثل قانون حرکت، مثل قانون فشار، قانون نیرو، مثل چسبندگی مولکولی، مثل همه قوانینی که توی طبیعت هست

    من دنبال این بودم، دنبال راهی که زندگیمون دست خودمون باشه

    ما تابع شرایط نباشیم، ما بتونیم زندگی خودمون رو اونجوری که دوست داریم خلق کنیم♻️

    این اون شالوده همه دوره های منه، همه دوره های من بیسش بر این اساسه که قوانین حاکم بر جهان رو درک کنیم، به شکلی که بتونیم زندگی خودمون رو اونجوری که دوست داریم رقم بزنیم، این اون چیزی که من دنبالش هستم، همیشه وقتی که میخوام دوره‌ای رو برگزار کنم همون جوری که توی اول همه دوره هام گفتم من از خودم میپرسم که آیا لیاقت دارم در مورد اون موضوع مشخص صحبت کنم یا نه

    آیا لیاقت دارم در مورد قانون حاکم بر جهان هستی صحبت کنم یانه

    بزارید من یه توضیح بدم در مورد خودم و بگم که چرا احساس میکنم که لیاقتش رو دارم👌🤗

    من قبل از این که این قانون رو درک کنم کاملاً یه زندگی بی برنامه داشتم، یعنی احساس میکردم چیزی دست من نیست، منم همینجوری باید زندگی کنم ببینیم چی پیش میاد

    یعنی یه برگی توی باد خودم رو میدیدم توی جریان

    یه برگی توی مسیر رودخونه که حالا هر کجای این رودخونه برد دیگه باید ببره

    من که کاری از دستم بر نمیاد و زندگی من یه زندگی باری به هر جهت بود☹

    بد نبود، من توی دوره جوانی و نوجوانی نمیگم آدم افسرده و خیلی ناراحتی بودم، ولی اصلا هیچ برنامه ای نداشتم برای زندگیم توی گذشته،

    توی زندگی خانوادگیم شرایط خیلی سختی رو داشتم، اما اون شرایط سخت منو از بین نبرده بود، من همینجوری داشتم زندگیم رو ادامه میدادم با همون شرایط خیلی معمولی وقتی قانون رو درک کردم چه اتفاقی افتاد؟؟

    یعنی قبلش مشخصه، بعدش هم مشخصه، وقتی که من قانون رو درک کردم البته یه فاصله ای هست بین درک کردن و عمل کردن یا شنیدن، درک کردن و عمل کردن و نتایج اومدن👌

    ۴ مرحله رو ما میتونیم تصور کنیم توی این حوزه

    یک،اگه ما آماده شنیدن یه مطلبی باشیم اتفاقی که میفته اینه که ما اون مطلب رو میشنویم، یعنی حتی این که شما دارید این فایل رو الان میبینید یا میشنوید این اتفاقی نیست، شما آماده شنیدنش هستید که دارید میشنوید

    یعنی شما یه سری خواسته ها داشتید از خداوند، یه درخواستی داشتید، یه درخواست هدایتی داشتید، یه چیزی رو میخواستید، توی شرایط خاصی الان هستید که میخواهید یه چیزهایی رو توی زندگیتون تغییر بدید، حالا میتونه سلامتی باشه، میتونه روابط باشه، میتونه ثروت باشه، میتونه همه اینها با هم باشه، معنویت باشه، یعنی اگه الان داری اینهارو میشنوی، یه درخواست شدیدی برای تغییر یه چیزایی توی زندگیت داشتی که داری این ها رو میشنوی

    یعنی اول باید آماده باشی تا بشنوی🤗♻️

    همه این فایل رو نمیشنون، همه این آگاهی ها رو دریافت نمیکنن

    اونایی که آماده هستن

    تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    اگه داری میشنوی آماده هستی که بشنوی حالا این مرحله اوله😊🌹

    مرحله بعد اینه که اونی که میشنوی رو درکش کنی، بفهمیش، یعنی خیلی موقع ها هست ما رفتیم سر کلاس، توی مدرسه، توی دانشگاه، استاد توضیح داده ما سر کلاس بودیم، شنیدیم اما نفهمیدیمش

    بعداً که رفتیم کتاب رو باز کردیم چند بار تمرین ها رو انجام دادیم، با بچه ها در موردش بحث کردیم و فکر کردیم، تازه دوزاریه افتاده

    یعنی شنیدن مرحله اول بوده که همون مرحله اول برای خیلی‌ها اتفاق نمیفته

    یعنی تا طرف نره سرکلاس، اون شنیدنه اتفاق نمیفته🪴

    مرحله بعدی درک کردن اون شنیده هاست مرحله بعدی عمل کردن به آنچه که درک کردی

    یعنی یه موقع هایی هست من میشنوم، میرم میخونم، مطالعه میکنم، تمریناتش رو انجام میدم، درکش میکنم اون مسئله رو سر کلاس حالا باید اون دانشگاهی که رفتم، اون کلاس هایی که رفتم رو در زندگیم، حالا در شغلم، هرچی که هست باید عمل کنم

    یعنی این یه مرحله بعدیه⚘🤗

    یعنی شما ممکنه بری دانشگاه، درس ها رو هم بشنوی، بعد بری تمرین کنی، درکشون کنی، ولی عمل نکنی، بازم هیچ اتفاقی نمیفته مرحله بعد عمل کردنه

    وقتی عمل میکنی با یه فاصله زمانی، نتایج عملکرد به وجود میاد

    یعنی این چهار تا مرحله باید در نظر گرفته بشه

    من همه این کارها رو کردم، یعنی اول شنیدم وقتی دنبال قوانین بودم و درکش کردم که البته درک من الان نسبت به اون موقع خیلی خیلی بیشتر شده به نسبتی که درکم بیشتر شده عملکردم هم تغییر کرده، به نسبتی که عملکردم تغییر کرده، نتایجم تغییر کرده و بعد عمل کردم به آنچه که شنیدم و درک کردم💖

    اون چیزی که من همیشه از بچه ها میخوام که اگه صحبتی میشه، تمرینی داده میشه، یا اگه مثلاً تغییری باید توی رفتارتون بدید، باید کار خاصی انجام بدید

    در عمل باید این تغییر رو ایجاد کنید، حتماً باید این کارو انجام بدید تا نتایج به وجود بیاد، بعد که این مراحل اتفاق افتاد نتایج هم آروم آروم به وجود اومد

    یه شبه هم به وجود نیومد، یعنی یه شبه نشونه هاش اتفاق افتاد، یه شبه من دیدم واکنش جهان به فرکانس های جدیدم رو

    اما نتایجی که من میخواستم به عنوان آرزو، خواسته، سلامتی، روابط، ثروت، یا هرچی که بود، یه شبه اتفاق نیفتاد🌺

    اما نشانه هاش انصافاً از شب اول، از ساعت اول اتفاق افتاد که شمایی که دارید این فایل رو میشنوید مطمئنم، من ایمان دارم از همین امروز، از همین امشب، نشونه هایی رو دریافت میکنید که احساس میکنید یه واکنش متفاوته جهان هستی به افکار جدیدی هست که داره توی ذهن شما شکل میگیره یعنی شما کاملا این موضوع رو درک خواهید کرد💐🤗

    من اصلاً خبر ندارم که شما کی هستی و کجا زندگی میکنی و چه شرایطی داری

    ولی با یقین صددرصد به شما میگم این اتفاق میفته تو روز اول

    نشانه ها چی هست؟؟

    یه دوستی که خیلی وقت ندیده بودی بهت زنگ میزنه

    یه غذایی که خیلی میخواستی مادرت برات درست میکنه

    یه پولی پیدا میکنی

    یه جمله ای که دنبالش بودی

    یه سوالی که دنبالش بودی

    توی فیلمی، یه کتابی، صحبت های دو نفری که دارن با هم صحبت میکنن میشنوی

    یه چیزی، یه اتفاقی میفته که شبیه معجزه است

    شبیه انگار دستکاری خداوند توی زندگیته

    یه چیزی شبیه این،

    خیلی کوچولو شاید ساده باشه، ولی تو میفهمی که این اتفاق الکی رخ نداد، چرا قبلاً رخ نداد، چرا الان که من این فایل رو شنیدم رخ داد، یعنی اینو میفهمی قشنگ و میفهمی که جهان داره واکنش نشون میده🥳⚘

    اما اون نتایجی که به عنوان خواسته ها، به عنوان سلامتی و ثروت و روابط میخواهی نیازمنده که شما از شنیدن برسی به درک کردن و از درک کردن برسی به عمل کردن و ادامه دادن تا اون نتایج آروم آروم به وجود بیاد

    من بارها و بارها توی این دوره این قانون رو مرور خواهم کرد، یعنی تنها راه درکش هم همینه

    با یه بار، دوبار، ده بار، ۲۰ بار، نه شما درک میکنید نه من درک کردم💐

    و با تکرار و از زاویه های مختلف در موردش صحبت کردنه که این قانون جا میفته

    به شدت ذهن منفی نگر ما مقاومت میکنه در مقابل درک این قانون

    ولی قلب ما خیلی زود قبولش میکنه و همیشه یه جدالی بین ذهن و قلب هست که ما باید سعی کنیم که با قدرت بخشیدن به قلبمون به این احساس آرامش برسیم که ما خالق زندگی خودمون هستیم

    وقتی من این مسئله رو درک کردم و این قانون رو درک کردم و بهش عمل کردم من به هر آنچه که اون موقع ها میخواستم، حتی بیشتر از آنچه که میخواستم رسیدم،🤗⚘

    من به چه چیزهایی رسیدم؟؟

    توی روابط یه زندگی فوق العاده رویایی دارم، بسیار بسیار زندگی زیبا و قشنگی دارم و ندیدم تا به حال من

    نه تو هیچ فیلمی دیدم

    نه تو هیچ کتابی خوندم

    نه توی هیچ زندگی حقیقی دیدم، اینقدر که این روابطی که من دارم سرشار از شادی، عشق، آرامش، البته بدون وابستگیه

    این از اتفاقی که بعد از درک این قوانین برای من به وجود اومد توی بحث روابط😊♻️

    توی بحث سلامتی، من از وقتی قوانین رو درک کردم تا الان یه دونه قرص نخوردم یه دونه آمپول هم نزدم

    در مورد ارتباط من با خداوند همه چیز تغییر کرد از وقتی که قانون رو فهمیدم، من خیلی سپاسگزار ترشدم، خیلی قدرت خدا رو بیشتر درک کردم، خیلی توحیدی تر شدم، خیلی به ربوبیت خداوند اعتقاد پیدا کردم، به تنها قدرتی که در جهان هست، اصلا اینقدر این رابطه قشنگ شده که احساس میکنم خدا کار و زندگیش رو ول کرده و داره با من صحبت میکنه و منو داره هدایت میکنه، واقعا احساس آرامشی که دارم با هیچ چیز قابل مقایسه نیست، نه احساس گناه، نه احساس نگرانی در مورد آینده، در مورد جهنم، در مورد بعد از مرگ، در مورد اتفاقاتی که مثلاً آینده منظورم یه سال بعد تا بعد از مرگ، هیچ گونه نگرانی نیست و این خودش کمک کرده به من که یه زندگی کامل و با ثبات و آرامش رو تجربه کنم

    این از رابطه من با خداوند و بحث معنویت🤗⚘

    آخرین مورد بحث ثروته، بحث موفقیت مالیه یعنی خیلی از دوستان اون موقع که با این مباحث آشنا میشدم، میگفتن ما با این قوانینی که داری توضیح میدی میتونیم روابط خوبی داشته باشیم، میتونیم سلامتیمون رو به دست بیاریم، میتونیم روابط مون رو با خدا خیلی عالی کنیم، اما پول می‌خواهیم

    ما پول واقعی میخواهیم

    اینو بگو آیا با این قوانین جواب میده یا نه اگه بخوام درمورد خودم صحبت کنم که خودم خوب خودمو بهتر از همه میشناسم و شرایطم کاملاً مشخصه⚜

    در مورد بحث مالی، من مدتهاست به لطف خدای مهربان به استقلال مالی رسیدم هیچ نیاز ندارم که کار کنم، نه من، نه فرزندم، نه فرزند فرزندم

    اینقدر ملک و املاک و شرایط و سرمایه دارم که میتونم همه اونها رو اجاره بدم و تا ابد توی بهترین حالت ممکن زندگی کنم و هیچ نیازی هم به کار کردن نداشته باشم هرچند که من عاشق کار کردنم، عاشق فعالیتم، عاشق خلقم، عاشق تغییر توی زندگی افرادم، عاشق تغییرات توی زندگی خودمم، عاشق پیشرفتم، بهتر شدن همه چیزم، به همین دلیل استاپ نکردم، ولی مدت هاست که از لحاظ مالی من به استقلال کاملی رسیدم که نیاز نیست کار کنم برای پول، برای اینکه گیرم، برای اینکه بدهکاری دارم، برای اینکه قرض دارم، برای اینکه اجاره فلان رو باید بدم، تعداد بسیار زیادی ماشین، خونه و تفرجگاه دارم، یعنی جاهایی که برای تفریحه و اینم نتایج مالی🤗💐

    یعنی من کاملاً میدونم که چه اتفاقی میتونه برای شما رخ بده چون توی زندگی خودم رخ داده، چون خودم لمسش کردم تو تموم زمینه ها، توی بحث روابط، سلامتی، ثروت، معنویت با قدرت و با ایمان به شما میگم تموم اتفاقات زندگی شما تغییر میکنه وقتی که شما قانون رو بشنوید، درک کنید، عمل کنید بهش و صبر کنید تا نتایج اتفاق بیفته

    همه چیز تغییر میکنه🥰

    من اون موقعی که داشتم کار میکردم یعنی اون موقع که تصمیم گرفتم زندگیم رو عوض کنم اصلاً قانون رو نمیدونستم، فقط میخواستم زندگیم رو عوض کنم، برای این کار من مثلاً برای اینکه به این تصمیم برسم خیلی از روابط نامناسب رو کلاً کات کردم، بعد مهاجرت کردم از قم و اونجا خیلی مسائل نامناسبی رو داشتم که باید کات میشد، برای اینکه همه اونها با هم قطع بشه من مهاجرت کردم رفتم بندرعباس، فقط میدونستم باید تغییر ایجاد کنم، نمیدونستم چه جوری این تغییر باید ایجاد بشه و بعد از این که اونجا کار کردم و از صفر از زیر صفر کارگری شروع کردم با قانون آشنا شدم، بعد به قانون عمل کردم و بعد نتایج اتفاق افتاد🙂

    یعنی من قبل از این که قانون رو بشناسم داشتم توی بندرعباس توی یه شرکتی توی منطقه کشتی سازی بندرعباس داشتم کارگری میکردم، رطوبت ۹۹ درصد دمای ۴۰ ،۵۰ درجه و بعدش من تونستم وقتی اوضاع یه ذره بهتر شد، یه تاکسی بگیرم با کل داراییم و اونجا مسافرکشی کنم، یه موقع‌هایی مجبورم در مورد گذشته نازیبای خودم صحبت کنم به خاطر اینکه به بقیه این امید رو بدم که هر جایی میشه شروع کرد، یعنی مهم نیست که اوضاع چقدر سخته، تلخه، ناراحت کننده است

    فقط دلیل اینکه من فلش بک میزنم به گذشته زندگیم، تنها دلیلش همینه، تنها دلیلش اینه که به شما این نوید رو بدم که اصلاً مهم نیست اوضاع چقدر سخته، میتونید برگردید و گرنه کلاً علاقه‌ای به روزای سخت و صحبت کردن درمورد روزای سخت ندارم

    و بهتون پیشنهاد میکنم شما هم نداشته باشید🌹🪴

    ولی برای اینکه من توی جایگاهی هستم که باید به شما انگیزه بدم، به شما آموزش بدم، به شما این باور رو ایجاد کنم که میشود، مجبورم که یه توضیحی در مورد گذشته خودم بدم،

    من در خانواده بسیار بسیار مذهبی بزرگ شدم، مخصوصاً مادرم و طرف مادریم

    پدرم هم همین‌جور

    ولی مادرم و طرف مادریم دیگه خیلی سوپر مذهبی بودن و توی شرایط اقتصادی کاملاً رو به پایین، یعنی یه چیزایی توی زندگی من اتفاق افتاده که نمیخوام بگم خیلی خیلی وحشتناکه🥴

    از لحاظ مالی ما تو زندگیمون هیچی نداشتیم اصلاً، یعنی من سالها با دمپایی میرفتم مدرسه تو سن دبیرستان، پول نداشتم کتونی بخرم، کلاً همه چی خیلی داغون بود و با این شرایط و با این گذشته من شروع کردم به تغییر خودم، یعنی اصلاً مهم نیست که الان اوضاعتون چه جوریه، اصلاً مهم نیست که الان بدهکاری

    من توی برهه ای بدهکار شدم بسیار بسیار زیاد، اون موقع که تازه اومدم تهران همه اونایی که با من همکاری میکردن باهم بودن توی تیم من بودن، همه منو ترک کردن رفتن تنهای تنها شدم🌻

    اگه الان تنهایی، اگه بدهکاری، اگه از لحاظ جسمی سالم نیستی، اصلا مهم نیست تو هر حالتی که هستی، از همین جایی که هستی، میتونی با درک قانون و عمل کردن بهش همه چیز رو تغییر بدی و اگه من دارم این دوره رو تدریس میکنم من به این نتایج رسیدم

    همه چیز تغییر میکنه از هر کجایی که هستی وضعیتت از من که بدتر نیست

    من توی بندرعباس توی خونه ای زندگی میکردیم که چهار تا اتاق بود، توی هر اتاقش یه خانواده زندگی میکردن، حموم و دستشویی و آشپزخونه اش هم که همه مشترک بود، حدود ۲۰ نفر توی اون خونه زندگی میکردیم، هیچی نداشتیم، یه زیلو بود و یه متکا بود و دوتا پیک نیک و قابلمه و از این چیزها برای زندگی کردن

    یعنی از اون شرایط من شروع کردم، متاهل هم بودم، اگه بهونه ات اینه که من زن و بچه دارم همه اینها هم بود، ولی وقتی که تصمیم گرفتم تغییر کنم خداوند هدایت کرد منو، خداوند به وسیله افراد، شرایط، موقعیت ها، منو هدایت کرد🥰⚘

    و اصلاً همه چی توی زندگی من تغییر کرد، با توجه به این اتفاقاتی که توی زندگی من افتاده و با توجه به نتایجی که گرفتم خودم رو لایق میدونم در مورد این قانون صحبت کنم و ایمان دارم که اگه شما حرف های منو با تمام وجود باور کنید، وحی منزل بدونید و بهشون عمل کنید

    یعنی ذهنتون رو پاک کنید از هرچی که بوده و به اون چه که گفته میشه عمل کنید، خیلی زودتر از من این اتفاقات براتون میفته

    من سال ۱۳۸۰ مهاجرت کردم به بندرعباس یعنی اولین قدم تغییر من همون ۸۰ بود که هم ازدواج کرده بودم، هم مهاجرت کردم، من از سال ۹۰ ،۹۱ این موفقیت ها رو داشتم، ولی هی هر بار بزرگتر شده، یعنی توی ده سال زندگی من از این رو به اون رو شد، ولی من قانون رو نمیدونستم، من آروم آروم درک کردم🤔

    تازه سال ۸۵ اولین بار من یه شبهه ای از قانون رو درک کردم، یعنی ۸۰ شروع تغییرات من بود، ۸۵ اولین بار شنیدم یه سری صحبت ها رو، اینقدر طول کشید تا آماده بشم

    و بعدش سال ۹۰ ،۹۱ من قانون رو خیلی کامل تر فهمیدم که اتفاقات دیگه خیلی سرعتش بیشتر شد

    ولی الان شما چیزهایی رو دارید میفهمید و میشنوید، حداقل نمیگم میفهمید، چیزهایی رو میشنوید

    دیگه فهمیدنش برمیگرده به خودتون که چقدر کار میکنید روی خودتون

    چیزهایی رو میشنوید که من تازه درک کاملی نسبت بهشون پیدا کردم🌼💥

    به همین دلیل میگم اگه من توی ده سال این همه تغییرات توی زندگیم رخ داد، شما مطمئنا زمان خیلی کمتر خواهد بود، اما اینجوری هم نیست که بگیم شب بخوابی صبح بلند شی ببینی زندگیت همه چیز تغییر کرده، نه

    قانون تکامله

    آروم آروم تغییرات اتفاق میفته، اما توی بازه چند ساله که نگاه میکنی میبینی همه چیز به حدی تغییر کرده که تو اصلا هیچ ربطی به گذشته نداری، فقط خواسته من اینه که باور کنید منو

    من صادقانه دارم با شما صحبت می‌کنم، نه اهل دروغم، نه اهل بزرگنمایی هستم، نه اهل فیلم بازی کردنم، من خیلی راحتم با شما و شما درک میکنید این احساس منو

    نه از کلا‌م من

    درک میکنید با قلب خودتون این فرکانس رو، این فرکانسی که صداقت توشه، این فرکانسی که داره حقیقت رو به شما میگه، فقط شما باید به خودتون کمک کنید و اینو هی بارها و بارها تکرار کنید و اینو حقیقت محض بدونید تا بتونید نتایج فوق العاده ای رو توی زمان کمتر برای خودتون به وجود بیارید💖

    یعنی من خودم اینکه من میگم طول کشید از سال ۸۰ تا ۸۵ تازه من بشنوم، به خاطر اینکه من خیلی ذهنم یه جاهایی منطقی بود، یعنی دو دوتا چهارتا میکرد، اونم به خاطر پدرم، به خاطر اینکه همش در مورد منطق صحبت میکرد، یعنی همش همه چی رو منطقی میدید، من مثلاً نمیتونستم باور کنم یه سری چیزها رو، بس که مخالفش به من گفته شده بود، یعنی اگه مثلا این حرفها رو من همین الانش به پدرم بزنم، اصلاً با بیل دنبال من میفته که اصلاً تو داری چی میگی، تو توهم زدی، کلاً یعنی این حرف ها برای یه سری ها از توهم اونور تره

    ولی به خداوندی خدا حقیقت محضه

    اونایی که ذهن خیلی منطقی دارن، نمیتونن این ها رو قبول کنن🙁

    چرا نمیتونن قبول کنن؟؟

    چون یه عمر چیز دیگه ای دیدن توی زندگیشون، پدران شون و پدران پدران شون چیز دیگه ای دیدن، به همین دلیل نمیتونن یه روش جدیدی رو اصلاً باور کنن

    چرا نمیتونن یه روش دیگه ای رو باور کنن؟؟ و چرا اون چیزها رو دیدن توی زندگیشون؟؟ دلیلش اینه که اونا چون باورهای یکسانی داشتن، جهان این شرایط رو براشون رقم زده، اگه باور هاشون رو عوض میکردن، همه چیز تغییر میکرد، اما چون باور هاشون تغییر نکرده، اتفاقات شون هم همون بوده، به همین دلیل اگه شما حرف های منو باور کنید، باورهاتون تغییر میکنه

    وقتی که باورهاتون تغییر میکنه نتایج تغییر میکنه

    یعنی باور تغییر کردن همون بحث درک کردن و عمل کردنه بعد از شنیدن

    به همین دلیل ازتون میخوام که این حرفارو باور کنید، اگه که میخواهید نتایج زودتر باشه، بزرگتر باشه، سریعتر و عالی تر باشه، تنها راهش همینه

    هیچ شک و شبهه ای رو به خودتون راه ندید👌🌺

    من همیشه به بچه ها میگم، به خودتون بگید من یه عمر حالا هر چند سال که از خداوند عمر گرفتید، من به روش خودم، به روش پدر و مادرم، پیشینیانم، مدرسه، دانشگاه، جامعه به من گفتن عمل کردم، اینم نتیجه زندگی منه

    اگه داری این فایل رو میبینی از این نتیجه راضی نیستی که الان داری منو میبینی، که داری صدای منو میشنوی

    بگو این نتیجه منه،

    منطقت رو اینجوری قانع کن، این نتیجه منه، با این نتیجه راضی نیستم، حال نمیکنم با این نتیجه، با این وضعیت درآمدیم، با این وضعیت روابطم یا سلامتیم، حالا هرچی که هست، من میخوام تغییرش بدم، یه آدمی اومده به نام عباس منش میگه من یه سری قوانین رو درک کردم زندگیم هم در این حد تغییر کرده، همه چی هم واضحه، شفافه، و اینقدر از خودم فایل ضبط کردم و گذاشتم روی سایت شما روند تغییرات منو کاملاً میتونید ببینید، همه چی هم مشخصه الان🥰🪴

    بگید من میخوام یکبار به این روشی که این آدم میگه عمل کنم ببینم عباس منش چی میگه، من به اون روش عمل کنم یه شیش ماه هم به من وقت بدید، سه ماه، شش ماه به من وقت بدید، هر چند که من میگم از همون روز اول نشانه هاش رو میبینید، اما برای اینکه نشانه ها یه ذره پررنگ تر بشه، اتفاقات تغییر کنه، سه ماه، شش ماه، به من وقت بدید، بعد از سه ماه و شش ماه حالتون رو ببینید، نتایج تون رو ببینید، اتفاقات تون رو ببینید، بعد تصمیم بگیرید که میخواهید این روند رو با ایمان بیشتر ادامه بدید، با قدرت بیشتر ادامه بدید تا نتایج بزرگتر بشه یا نه

    یا میخواهید برگردید🤔🙁

    من به شما قول میدم شش ماه که چه عرض کنم، بعد از یک هفته اینقدر نتایج ملموس بشه، اینقدر درک میکنی که داری اتفاقات رو برای خودت رقم میزنی که اصلاً به ۶ ماه و ۳ ماه نمیکشه، از همون هفته اول تصمیم میگیری که با ایمان خیلی قوی تر حرف های منو بشنوی و بهشون عمل کنی🥰🌹

    البته راهی نیست غیر از این، یعنی اگه شما حرفای منو بشنوی و باور نکنی بگی نه بابا اینا که دروغه، اینا که چرت و پرته، اینا که اصلاً فایده نداره، اینا که واقعیت نیست، هیچ اتفاقی هم برات نمیفته

    یعنی اولین قدم اینه که شما یه مقداری باور کنی این حرفارو، برای اینکه یه مقداری باور کنی، یکی از راه هاش اینه که این حرف‌ها رو بارها و بارها تکرار کنید و گوش بدید بعد که یه مقداری باور کردید نتایج به یه مقداری، به همون اندازه که باور کردی، اتفاق میفته و نتایج رو باید معیار بزاری

    بگی حالا که اتفاق افتاد من باور هام رو بیشتر میکنم،😊⚘

    ولی اتفاقی که میفته اینه که چون تغییرات داره آروم آروم رخ میده، آدم‌ها نمیفهمن شش ماه بعد چقدر تغییر کردن

    یعنی فکر میکنن مثلاً چون به نسبتی که آدم ها پیشرفت میکنن خواسته هاشون هم بزرگتر میشه، مثلا الان خواستش اینه که روابطش بهتر بشه، یه وسیله نقلیه معمولی داشته باشه، بتونه باهاش بره بیاد، بعد شش ماه، یک سال بعد، دیده روابطه بهتر شده، یه وسیله خوب هم داره، اما چون خواسته ها بیشتر شدن، وسیله نقلیه بهتری الان دیگه میخواد، خونه بزرگ تری میخواد، شرایط بهتری میخواد، فکر میکنه که چیزی تغییر نکرده، یعنی درست نمیفهمه، درست سپاسگزار خداوند نیست که من خیلی اوضام بهتر شده، به همین دلیل قدم اول و تمرین اول اینه که بنویسید الان شرایط فعلی تون چیه، روابطتون با آدمها، همسر، فرزند، پدر، مادر، خواهر، برادر، دوست، آشنا، روابطتون در چه سطحیه🥰🌹

    یعنی بین ۰ تا ۲۰ چه نمره ای رو بهش میدید، و توضیح بدید که از ۰ تا ۲۰ یه همچین نمره‌ای رو به روابطم میدم و توضیح بدید به این دلیل، یعنی توضیح بدید، چون اینها بعداً فراموش میشه، یعنی یادتون میره که از کجا شروع کردید،👌💥

    بعد بیاید در مورد سلامتی صحبت کنید که هر چند وقت یکبار مریض میشید، الان چه مسائلی دارید

    بنویسید که از ۰ تا ۲۰ من در مورد سلامتی جسمانی به خودم چه نمره‌ای رو میدم

    حالا از سلامتی توی جسمتون گرفته تا اینکه هر چند وقت یکبار مریض میشی، تا اینکه مثلاً داروهایی که مصرف میکنید، هرچی که هست بنویسید که من توی چه وضعیتی هستم و چه نمره‌ای به خودم میدم و توضیح بدید چرا دارم یه همچین نمره‌ای به خودم میدم

    تاکید میکنم توضیحش خیلی مهمه🌼🌺

    مورد بعدی بیایید در مورد ارتباطتون با خداوند و معنویت بنویسید که از صفر تا بیست به خودتون چه نمره‌ای میدید، چقدر خدا رو باور دارید، چقدر تو زندگیتون احساسش میکنید

    اصلاً بحث،بحث مذهب نیست، بحث نماز و روزه هم نیست، بحث اینه که چقدر احساس میکنی به خداوند نزدیکی، چقدر احساس میکنی که خداوند توی زندگیت حضور داره، وجود داره، هست، باهات صحبت میکنه، بهت الهام میکنه

    ۰ تا ۲۰ چه نمره ای رو به خودت میدی، بنویس و توضیح بده که چرا من یه همچین نمره‌ای رو به خودم میدم🤗

    و در نهایت بنویس وضعیت مالیت در حال حاضر چه جوریه، چقدر بدهکاری، چقدر قرض داری، قسط داری، تو چه خونه ای زندگی می کنی، چه ماشینی داری، چقدر پس انداز داری، یا طلا و سکه و دلار داری، یا هرچی که هست

    یا چقدر نداری، چقدر بدهکاری وضعیت فعلیت رو بنویس، کامل توضیح بده، یعنی این قدم اول باشه برای یک معیار و سنجشی که شما شش ماه بعد بیای مقایسه کنی نمره هارو، باهم تطابق بدی

    شش ماه بعد بگی از لحاظ سلامتی چه نمره‌ای رو به خودم میدم

    روابط چه نمره‌ای به خودم میدم

    معنویت به خودم چه نمره‌ای میدم و دلیلش رو هم بنویس و شش ماه بعد مقایسه کن این راهشه⚘🥰

    برای اینکه بفهمی چه تغییراتی توی زندگیت اتفاق میفته این راهشه و من به شما پیشنهاد میکنم هر ۶ ماه یکبار، من که خودم خیلی بیشتر و زودتر از این زمان این کارو انجام میدم ولی برای شروع شاید شیش ماه خوب باشه🍀

    و ببین اصلا تو چه مسیری داری حرکت میکنی، حتما این کار رو انجام بدید این قدم اوله

    چون اگه بفهمی که مسیری که داری میری داره تغییرات واقعی رو بهت نشون میده خیلی با ایمان بیشتر از این مسیر استفاده میکنی، خیلی قدرتت بیشتره، خیلی تقویت میکنی خودت رو، خیلی تاثیرگذاره

    تنبلی نکنید، اگه قراره از جلسه اول برای انجام یه همچین تمرین ساده‌ای تنبلی کنی و بگی خوب این فایلو گوش میکنم تا آخرش میرم بعد برگردم دفتر و قلم پیدا کنم از همینجا شروع کنید، متعهد باشید آنچه که به شما گفته میشه رو عمل کنید بهش

    با تمام جزئیات بنویس توی این چهار موردی که گفتم روابط، سلامتی و معنویت و ثروت جایگاهت چیه الان و بعدا شش ماه بعد نگاه میکنی اصلاً خودت متحیر میشی🙂

    این جمله منو یادتون باشه و بعداً بگید که عباس منش این حرفو به ما زد، ۶ ماه بعد اصلا یادت رفته بوده که توی این شرایط بودی قبلا، خودت میخونی تعجب میکنی که من این مشکلو داشتم، این مسئله رو هم داشتم، توی این مورد هم درگیر بودم، تازه یادت میاد که چه مسائلی حل شده که اصلاً خبردار نیستی و چقدر سپاسگزار خداوند میشی که خدایا شکرت من یادم رفته اصلاً که از چه جهنمی به اینجا رسیدم🤗♻️

    تازه ناسپاسی هم بعضی موقع ها میکنن، یعنی میرسید به این حرف من که اون موقع چون نوشتی مکتوب کردی، یادت هست که از کجا به کجا رسیدی، بعد اون وقت با چه ایمان و باوری میشینی این دوره رو از اول گوش میکنی، تمریناتش رو دوباره انجام میدی و نتایج بزرگتر و بزرگتر میشه اونوقت میفهمی جهان داره چه جوری عمل میکنه توی زندگی تو🥳⚜

    مورد بعدی که خیلی مهمه اینه که در مورد مطالب این دوره با کسی صحبت نکنید، دوست، خواهر، برادر، پدر، مادر، فرزند، همسر، همه اینها جزء کسی دیگر میشه

    یکی از اشتباهات متداولی که افراد توی برنامه های من مرتکب میشن چه اون موقع که دوره‌های حضوری بود، چه حالا که غیر حضوریه،مثلاً خیلی ذوق میکنن که این آگاهی هارو برن به بقیه بگن، مثلاً بگن آره ما فهمیدیم زندگی چه جوریه، باید تغییر کنه، باید اینجوری باشی، اینجوری فکر کنیم، مثبت باشی و این یکی از بزرگترین اشتباهات شونه که همیشه بعدا هم به این نتیجه میرسن و من میخوام قبل از اینکه این اتفاق بیفته به شما این هشدار رو بدم😊🌹

    هر چند با اینکه من این هشدار رو میدم خیلی هاتون گوش نمیکنید و عمل میکنید و بلا سرتون میاد، بعد میایید نظرات همین جلسه مینویسید که من گوش نکردم این بلا سرم اومد، بچه ها توروخدا شما گوش کنید، ولی بچه ها هم دوباره گوش نمیکنن و دوباره همین کامنت ها رو میزارن

    باز من وظیفمه که بگم

    ببینید وقتی که میاید در مورد این قوانین صحبت میکنید با دیگران، در واقع خودتون رو در معرض قضاوت دیگران قرار میدید، یعنی وقتی میای میگی نه آدم باید بتونه افکارش رو کنترل کنه، آدم باید توکل کنه به خدا،

    آدم هایی که توی خانواده شما هستن، احتمالا آمادگی شنیدن این حرفها رو ندارن، به خاطر همین هیچ تغییری هم نمیکنن

    شما با نیت خیر اینها رو گفتی بهشون، اما اونا چون آمادگی نداشتن تغییر نمیکنن، حالا اون موقع تازه قوانین فرکانس رو بهتر درک میکنید و این که میفهمید که افرادی که توی یه مدار هستن این چیزها رو میفهمن و درک میکنن

    بعد به جای اینکه تغییر کنن و عمل کنن به اون چیزایی که شما بهشون با ذوق و شوق میگید

    اتفاقی که میفته منتظرن که شما خطا کنید🥺

    به محض اینکه یه جا عصبانی میشی، میترسی، نگران میشی، غصه میخوری،

    میگن اِ تو که میگفتی فلان، تو که میگفتی بهمان، برو ببینم بابا، خودت عرضه نداری اینجوری باشی، خودت فلان نیستی، حالا داری به ما میگی چیکار کنیم، چیکار نکنیم، بعدش شما هی میخواهی به اونا ثابت کنی که نه من اینجوری بودم، حالا اینجوری شدم، یعنی انرژیت رو به جای اینکه بزاری رو اهدافت، روی تغییر خودت

    انرژیت رو میزاری روی ثابت کردنت به دیگران 🥴

    این بدترین حالت ممکنه، به همین دلیل اصلاً در مورد این مسایل با کسی صحبت نکنید

    اگه کسی از شما پرسید و خواست میتونید بهش کمک کنید و براش توضیح بدید، اما اگه نپرسید، هیچ کاری بهش نداشته باشید، حتی اگه دیدی دقیقاً برخلاف قوانینی که شما درک کردید داره عمل میکنه، حتی اگه مطمئن بودید که این روندی که داره میره بلا سرش میاره، بدبختش میکنه، اصلا اشکال نداره، اون باید بخوره زمین تا بیدار بشه

    مثل شما

    همین الان که شما دارید این فایل رو میبینید، من مطمئنم که خوردید زمین تا بیدار شدید، بنابراین همون جوری که شما خوردید زمین اجازه بدید که بقیه هم بخورن زمین

    هیچ اتفاق بدی هم نمیفته

    اصلاً ساز و کار جهان اینه

    و نخواهید که دیگران رو تغییر بدید⚘⚜

    اما اگه نتیجه بگیرید، اگه تغییرات توی زندگیتون اینقدر واضح بشه، بعضی از افراد خانواده و نزدیکان، بعضیاشون ممکنه بیان از شما بپرسن آقا ،خانم تو که اینقدر نتیجه گرفتی، حالا بیا به ما بگو ما چیکار کنیم

    اگه بهت گفتن، به اندازه‌ای که تمایل داشتن، بهشون کمک کن، اگه تمایل هم نداشتن که هیچی🤗🪴

    به همین دلیل هم ما توی خیلی از داستان ها شنیدیم یه عارفی بالای کوهی هست، یا توی همین فیلم های چینی دیدید، مثلاً یه مدرسه فنون رزمی هست بالای کوهی، توی جای خیلی صعب العبوری، بعد شاگردی که میخواد بره اونجا برسه به اون مدرسه یا اون عارف پیر خردمند، باید یه مسیری رو از هفت خان رستم بگذره ،بعد باید بره اونجا مثلاً کارگری کنه، ظرف ها رو بشوره، کوه بکنه، تازه اون پیر خردمند و فرزانه وقت بزاره برای این

    یه ذره توضیح بده، یعنی توی همه فیلم هایی که این ویژگی رو دارن دیدید که یه همچین پروسه‌ی رو اون شاگرد باید طی کنه تا استاد اعتماد کنه که این شاگرد واقعاً اومده چیز یاد بگیره

    وقتی که یه نفر بخواد چیزی یاد بگیره در واقعیت هم همینه👏🍀

    همه این مراحل رو میگذرونه، یعنی هر چی که نیاز باشه برای یادگیری انجام میده

    وقتی که به این حد از آمادگی برسه، اون وقت نتایج خیلی فوق‌العاده میشه، ولی احتمال زیاد خیلی از اعضای خانواده و دوستان و نزدیکان شما به این حد از آمادگی نرسیدن، ولی اگه رسیدن و اینقدر راغب بودن وقت بزار براشون توضیح بده و اونوقت تأثیرگذار خواهی بود، اون وقت نه تنها قضاوت نمیشی، بلکه تأثیرگذار هم خواهی بود، ولی در غیر اینصورت اگه خودت نتایج کامل نگرفتی و مهمتر از همه اگه از شما سوال نپرسیدن، اونم سوال با رغبت بسیار زیاد، درخواست، التماس نکردن که تو رو خدا بگو من چه جوری زندگیم رو رهبری کنم، لازم نیست که براشون توضیح بدید💞

    ادامه در کامنت بعدی🌹🌹😊🪴🥰⚘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    محی الدین امیری گفته:
    مدت عضویت: 735 روز

    بنام یگانه پروردگار هستی لایتناهی

    امروز 14 مرداد ماه سال 1402. بیست و یکمین روز. شکر او.

    21 روز قبل تصمیم به تغییر گرفتم. تصمیم گرفتم رشد کنم. تصمیم گرفتم بزرگتر بشم. تصمیم گرفتم تمام چیزهایی که تو ذهنم برای خودم ساخته بودم رو زندگی کنم و به همه جامه عمل بپوشونم. شکر خدا…

    برای شروع یک دفتر برای این کار جدا کردم تا هر آنچه میخوام و هر پیشرفتی میکنم و هر حرفی با خدا دارم داخلش بنویسم.

    روز هفتم بعد از شروع از طریق پسر داییم به سایت عباس منش هدایت شدم. شاید بهتره بگم خدا هدایتم کرد. و این اولین و شاید بزرگترین نشونه من باشه.

    تو این مدت فایل های مختلفی از استاد رو تماشا کردم و سعی کردم باور داشته باشم و به نحو احسن عمل کنم.

    دیشب قبل خواب حدود 2 ساعت یا بیشتر با خدای خودم صحبت کردم و کلی ازش راهنمایی و هدایت خواستم. و امروز کاملا اتفاقی به سمت این دوره هدایت شدم.

    اول خدا رو شکر میکنم و دوم از زحمات استاد عزیز و همسر محترمشون قدردانی میکنم که یک فضای دلنشین برای ما ایجاد کردن.

    مقدمه دوره کشف قوانین زندگی رو تا دقیقه 41 و دقیقا جایی که استاد میگن دیگه چیزی نمیگم برید اولین مرحله رو انجام بدید تماشا کردم.

    الانم دارم واو به واو این کامنت رو قبل از انجام تمرین مرحله اول داخل دفتر مخصوص این دوره مینویسم. تا بعد انجام تمرین داخل سایت آپلود کنم و بعدشم برم سراغ ادامه درس.

    استاد عزیز بابت حال خوب امروزم از شما ممنونم.

    آرزوی موفقیت برای همه اعضای خانواده عباس منش دارم.

    خدا قوت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمدمهدی گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    به نام خداوند مهربان

    کشف قوانین زندگی

    مقدمه

    هیچ شانسی و اتفاقی وجود نداره و جهان تمام  اتفاقات رو داره بر اساس قوانین ثابت پایدار همیشگیش بوجود میاره ..

    وقتی ما انسان ها قوانین جهان رو درک کردیم تونستیم از خورشید انرژی بگیریم ، در حوزه ساخت و ساز نیروهای کششی و فشاری رو درک کردیم و تونستیم ساختمان های بزرگ زیبا و مقاوم خلق‌ کنیم ..

    اگر دقت کنیم اتفاقات زندگی ما هم ، بر اساس قوانینی داره رخ میده ..

    بقول انیشتین :

    من میخوام فکر خدا رو بخونم ، مابقی جزئیاته ..

    چرا یک سری افراد همیشه هر کاری میکنند موفق میشن و دست به خاک میزنن طلا میشه و یک سری افراد هر کاری میکنند منجر به شکست میشه ؟!

    چه قوانینی حاکمه که بعضی ها آگاهانه یا ناآگاهانه ازش استفاده میکنند و نتیجه میگیرند و به خواسته هاشون میرسن ؟!

    قبل ازینکه این‌ آگاهی ها و قوانین رو درک کنیم ، خودمونو مثل یک برگی در باد میدیدیم که ولی وقتی قوانین رو درک کردم و بهشون عمل کردم ، کل اتفاقات زندگیم تغییر کرد

    مراحل تغییر نتایج زندگی با تغییر باورها :

    شنیدن

    درک کردن (باور کردن)

    عمل کردن و صبر کردن

    نتیجه گرفتن

    همه این آگاهی ها رو نمیشنوند ، اگر ما داریم این آگاهی ها رو میشنویم ، حتما آماده شنیدنشون هستیم ..

    تا نگردی آشنا ، زین پرده رمزی نشنوی ، گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش ..

    بعد از شنیدن این آگاهی ها و تکرارشون و دیدن الگوهاش باورشون میکنیم و بعد صبر میکنیم نتایج خود به خود وارد زندگی ما میشن ..

    یک شبه این باورها بوجود نیامده که یک شبه تغییر کنند و نیاز به زمان داره و همه چیز بصورت تکاملی بهتر میشه و وارد زندگی ما میشه ولی از همون ساعت اول گوش دادن این آگاهی ها ، نشونه های اتفاقات خوب برای ما رخ میده ..

    نشونه ها چی هستند ؟

    پول یا کارت بانکی پیدا میکنیم ، یک پاداشی دریافت میکنیم ، یک هدیه کوچک برامون خریده میشه ، یک غذایی که دوست داریم برای ما پخته و آماده میشه و …

    و بعد از دیدن این نشانه ها متوجه میشیم که این اتفاقات خوب واکنش جهان به افکار جدید ماست و باید منتهی بشه به درک ما به اینکه این قوانین جواب میده و با تعهد بیشتر و با قدرت روی باورهای قدرتمندکننده و توحیدی مون کار کنیم ..

    این آگاهی ها همه چیز رو با هم برای ما میاره ..

    سلامتی ، ثروت ، عشق ، استقلال مالی و زمانی و مکانی ، در صلح بودن با خودمون ، رابطه ای عاشقانه با خداوند رو برای ما فراهم میکنه و مهم نیست که در چه شرایطی هستیم و چقدر اوضاع رو خراب کردیم ، اگر بتونیم از این قوانین فوق العاده جهان استفاده کنیم و ذهنمون رو به سمت مثبت کنترل کنیم همه چیز با هم تغییر میکنه و شرایط فوق العاده ای رو تجربه میکنیم ..

    چون جهان به گذشته ما کاری نداره و با فرکانس های این لحظه ، اتفاقات آینده ما رو بوجود میاد و جریان زندگی رو با افکار این لحظه ما جنریت میکنه و گذشته ما هیچ تاثیری در زندگی ما نخواهد داشت اگر ما به گذشته توجه نکنیم ..

    وقتی انسان با تمام وجود بخواد تغییر کنه و حرکت کنه و دست به اقدام بزنه و اجازه بده خداوند هدایتش کنه ، خداوند صد در صد پاسخ میدهد و هدایتش میکنه و کمکش میکنه تا راه درست رو پیدا کنه و به خواسته هاش برسه ..

    و تاکید میکنم باید قانون تکامل رو در نظر بگیریم و بهش عمل کنیم و بدونیم که همه خواسته هامون و نعمتها و ثروتها قدم به قدم و آرام آرام وارد زندگی ما میشن پس عجله نکنیم و از زندگی و مسیر زندگی در واقع ، لذت ببریم و خوش بگذرونیم ..

    برای اینکه خیلی زود نتایج فوق العاده در زندگیمون بیاد ، باید با تمام وجود این آگاهی ها رو وحی منزل بدونیم و به این آگاهی ها و استاد جانم ایمان کامل داشته باشیم و شش ماه ، یکسال بگیم من مقاومت های ذهنیمو کنار میذارم و با تمام وجود این اگاهی ها و استاد جانم رو میپذیریم و باور میکنم و بهشون عمل میکنم بعد از شش ماه میام نتایج رو با شش ماه ، یکسال قبل مقایسه میکنم اگر نتایج بزرگ بود با قدرت بیشتر ادامه بدیم ..

    به اندازه ای که طول بکشه این آگاهی ها رو باور کنیم ، به همون اندازه طول میکشه که تا نتایجش رو توی زندگیمون ببینیم ..

    من فرکانس پاکی و خلوص کلام و درستی استاد جانم رو از چشمان زیباش و لحن کلامش مثلا در دوره عشق و مودت در روابط جلسه هفتم دقیقه 33 به بعد ، توی جلسه ششم دوره عزت نفس اونجا که استاد جانم در مورد رزاق بودن خداوند و توحید صحبت میکنه و در چلسه دوم روانشناسی ثروت 3  بوضوح درک کردم و ایمان دارم و البته اینکه از وقتی به این اگاهی ها بلطف خداوند عمل کردم و باورشون کردم ، این اگاهی‌ها و کلام استاد جانم رو کنار بذاریم ، نشونه هایی که خداوند به من میده و جواب سوالاتم رو در لحظه میده و اتفاقات خوبی که برام رخ میده ، متوجه درستی این مسیر کار کردن روی باورها و قانون جهان هستی میشم ..

    فقط چون آرام آرام خوسته هامون وارد زندگیمون میشه ذهن فراموش میکنه که از چه جایگاهی به این نعمتها و خواسته ها رسیدیم و باید چکاپ فرکانسی این شرایطی که در شروع کار داریم در مورد وضعیت سلامتی ، اوضاع مالی و روابط و ارتباط با خداوند بنویسیم که بعدا شش ماه بعد بتونیم درک کنیم که چه نتایج خوبی در زندگی مون و وجودمون ایجاد شده و با قدرت بیشتر بتونیم ذهن رو قانع کنیم که مسیر درسته و با قدرت بیشتر این مسیر رو ادامه بدیم ..

    اما اگه چکاپ فرکانسی ننویسیم ، چون همیشه خواسته هامون از جایی هستیم بزرگتر و بیشتر میشه ، فکر میکنیم که این چیزهایی که داریم چیز خاصی نیست و پیشرفتی نکردیم و ممکنه باعث بشه نتونبم ذهن رو قانع کنیم و توی ادامه دادن مسیر کار کردن روی باورهای قدرتمندکننده مون دچار شک و تردید بشیم ..

    در مورد این آگاهی ها هرگز با کسی صحبت نکنیم چون اونا احتمال 99 درصد آماده نیستن و توی مدار هدایت نیستن و بدتر جریح تر میشن و به اعمال نادرست بیشتر ادامه میدن و باعث شک و تردید در ما میشن و نتایج ما هم کمرنگ میشه ..

    به قول خداوند که به پیامبر میگه :

    مسئولیت هدایت آنان بر تو نیست ، خداوند هر کسی که در مدارش باشد را هدایت میکند ..

    اونا چشمهاشون نیست که نابیناست بلکه قلب هاشونه که نابیناست ..

    ما هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم و فقط میتونیم زندگی خودمونو هر طور دوست داریم تغییر بدیم و خلق کنیم پس بهتره تمرکزمونو بذاریم روی خودمون ..

    قانونی که میخوایم در موردش صحبت کنیم قانون خلق کردنه ..

    خداوند بعنوان انرژی ای که به درخواست همه کهکشان ها ، سیارات ، انسان ها ، گیاهان ، جانوران و همه چیز و همه کس پاسخ مثبت میده و این قانون هرگز نقض نمیشه و قوانین خداوند صد در صد با دقت بی نظیری دارن کارشونو هر لحظه در تمام جنبه ها و در هر شرایطی درست انجام میدن ..

    هیچ اجباری هم در عمل کردن به این قوانین نیست ، کسی که نتایج عالی توی زندگیش میخواد و آماده ست ، ازین قوانین استفاده میکنه و عمل میکنه و نتیجه میگیره ..

    اون قانونی که جهان رو مدیریت میکنه اسمش قانون مدارهاست ..

    همه چیز بر پایه فرکانسه و ما نمیتونیم فرکانس ها رو ببینیم همونطور که فرکانس های رادیویی رو نمیبینیم ولی وقتی فرکانس رادیو رو میذاریم روی فرکانس موزیک ، موزیک رو دریافت میکنیم ..

    جهان هم حاوی بینهایت مدار فرکانسیه که مرکز خورشیده که بطور مثال خورشید نماد نعمتها و ثروتها و زیبایی هاست و مدارهای نزدیک به خورشید گرم و پر از نعمت و ثروت و عشق و شادی ست و در مدارهای دور از خورشید کمبود نعمتها و کمبود ثروت و کمبود روابط زیباست ..

    هرچقدر با تغییر باورهامون به سمت منبع نعمتها و ثروتها نزدیک میشیم ، خواسته های ما بیشتر عستند و طبیعی و لاجرم وارد زندگی ما میشن و هرچقدر از منبع نعمتها و ثروتها و خوشبختی و عشق و شادی دور میشیم ، ناخواسته های ما بیشتر هستند که وارد زندگیمون میشن ..

    ما میایم فرکانس و باورهای همجهت با خواسته هامون ایجاد میکنیم و در مدار دریافت اون خواسته ها قرار میگیریم و لاجرم اون خواسته ها وارد زندگی ما میشن و باورهای ما به حقیقت میپیوندند و هیچ عامل بیرونی و هیچ کسی نمیتونه جلوی ورود خواسته هامون به زندگی ما رو بگیرند و عوامل بیرونی و مردم هیچ تاثیری در زندگی ما ندارند و نخواهند داشت مگر اینکه ما باور کنیم که اونا در زندگی ما تاثیر گذارند ..

    این طی کردن مدارها و تغییر مدار و تغییر باورها تکاملی و آرام آرام انجام میشه و ما آرام آرام نعمتهای کمی بهتر و بیشتری دریافت میکنیم و باهاش راحت میشیم و ازونا لذت میبریم و نگرانی مون کمتر میشه و دوباره نعمتهای کمی بهتر و بیشتر دریافت میکنیم تا ادامه ..

    ذهن ما یک ذهن پاک نیست و اغلب 99 درصد باورهایی که ما داریم از خانواده مون گرفتیم و باید بیایم اون باورهای نامناسبش رو تغییر بدیم و بعد نتایج زندگی ما از خانواده مون و دیگران متفاوت میشه و زندگیمون عالی میشه و این باورها رو بصورت ناخودآگاه دریافت کردیم و بصورت ناخودآگاه زندگیمونو تا به حال رقم زدیم پس بیایم برای تغییر کردن قدم اول رو برداریم یعنی بپذیریم و باور کنیم و بنویسیم که :

    من محمدمهدی نیکجو متعهد هستم که باور داشته باشم که تمام اتفاقات زندگیم رو خودم با افکارم و باورهام و در یک کلام با کانون توجه ام بصورت ناخودآگاه یا خودآگاه خلق کردم و خلق میکنم و خلق خواهم کرد و من هستم که میتونم شرایط زندگیمو هر طور دوست دارم تغییر بدم و هیچ عامل بیرونی و هیچ کسی هیچ تاثیری و قدرتی در زندگی من نداره پس قضیه چشم زخم و قضاوت و حرف مردم هم نادرسته و بی تاثیره ..

    هر فردی در هر مداری قرار میگیره فکر میکنه کل دنیا همینه و همه دارن همینا رو تجربه میکنند مثلا کسی که طلاق گرفته یا رابطه عاطفیش مخدوشه هر کجا میره روابط عاطفی نامناسب میبینه و افرادی رو میبینه که جدا شدن و طلاق گرفتن و باورش تقویت میشه که جهان همینه و همه رابطه ها نامناسب هستند در صورتی که بینهایت روابط عاشقانه وجود داره اما در مدارها و دنیاهای دیگر ‌که باید باورهامونو تغییر مثبت بدیم تا وارد مدار روابط عاشقانه بشیم و عشق رو تجربه کنیم ..

    این جهان عملکردش کاملا عادلانه ست مثل آینه ست که هرچیزی که ما درون خودمون باور داشته باشیم ، همون اتفاقات همجنس با باورهای خودمونو وارد زندگی ما میکنه و خداوند هرگز هیچ تغییری در زندگی و اتفاقات و فرکانس ها و باورها و خواسته های کسی انجام نمیده و هبچ دخل و تصرفی نیست و خداوند احساساتی نمیشه که بخواد فرکانس ها رو تغییر بده ..

    خداوند یک انسان با عواطف انسانی نیست که تحت تاثیر عواطف انسانی ما قرار بگیره ..

    خداوند تماما انرژیه که فرکانس ها و باورهای ما رو دریافت میکنه و تبدیلشون میکنه به اتفاقات و افراد و شرایط هماهنگ با باورهامون و راحت وارد زندگیمون میکنه ..

    خداوند در قرآن میفرماید:

    ما سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نمیدهیم مگر اینکه خودشان تغییر کنند ..

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ماریان مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 2792 روز

    سلام بر عاشقان خدا فرشته های دوست داشتنی استاد عزیزم و خانم مریم شایسته عزیزم.

    به اندازه بی اندازه ای ازتون سپاسگزارم دستای بی نظیر خداوند بابت تمام اتفاقات خوب زندگی من ک راهبرش شما بودید…

    استاد جانم من الان داشتم مقدمه کشف قوانین رو گوش میکردم ک رسیدم ب جایی ک گفتید قول امریکاییها

    Last but not least

    و من خواستم معنیشو از اینترنت پیدا کنم، ولی نشد، با خودم گفتم ک این سایتتون ک دنیای تمام و کمالِ پاسخ ب سئوالات من در تمام زمینه هاست. چی میشد ک در مورد تمام اصطلاحات استاد هم یه قسمتی اختصاص داده میشد، و بچه ها با توجه ب تک تکِ قوانینی ک شما یاد دادید، بیان و در مورد اون اصطلاح نظراتشونو بذارن، خصوصا مثالهایی از اون قانون ک بعنوان مثال توش از این جمله

    Last but not least

    استفاده شده. چقدر عالی میشد. باور کنین استاد نازنین و مهربونم اگر همچین قسمتی توی سایت بود، من تمامشو می بلعیدم، و هر روز بیشتر از قبل با اصطلاح هایی ک امریکاییها استفاده میکنند آشنا میشدم، چون من دیوانه وار عاشق امریکا شدم با تضادهایی ک اینجا بهشون برخوردم و با توجه ب ارزشهایی ک در خودم شناختم از جایی ک آدم باید زندگی کنه..

    از خدا ممنونم ک کسی پیشتر از ما بود و اینهمه تجربه و این همه آگاهی رو در اختیار ما گذاشت.

    چقدر من از شما درس یاد میگیرم. چقدر از کلمه سپاسگزاری گفتنِ شما ب نزدیکترین کَسِتون مریم جان من لذت میبرم. اصلا من اوایل خجالت میکشیدم ک خیلی از این کلمه برای تشکر از افراد دور و نزدیک استفاده کنم ولی الگوی نازنین من شدید شما. بقول دوست خیلی نازنینمون ک در اولین جلسه

    Club house تون ک میخواست از شما تشکر کنه، واقعا واژه و کلمات و جملاتی وجود نداره در زبان و نمیشه پیدا کرد ک بتونه بیان کنه حسِ عمیقِ قدردانی و تشکری ک تو وجودم هست از شما. زبان قاصره ب معنای واقعی.

    فقط میتونم بگم از سال ۸۰ ب بعد ک ابتدا با دکتر آزمندان با مباحث موفقیت و جذب و… آشنا شدم، تا بحال ک خداوند منو لایق دانسته ک با شما عزیزِ نازنین شدم، هییییییییییچ کسیییییی نبوده ک مثل شما، حرفاتون درونمو زیر و رو کنه. آنتونی رابینز، باب تراکتور و.. و… هیچ احدی نبوده در حیطه موفقیت ک بتونه درونمو زیر و رو کنه و اینچنین با اطمینان صحبتهاتونو با تمامیِ سلولهای وجودم قبول داشته باشم و در عمل پیاده کنم… خدا ب سر شاهده ک من سال ۹۷ ک با فایلهای شما داشتم رشد میکردم ب لحاظ فکری، روحی و درونی، من ب برادر خدابیامرزم ک با ایشون فایلاتونو گوش میکردیم، گفتم بخوای احد و واحد ک من فقط ب تو میتونم بگم ک این مرد پیغمبر زمانِ…. در حالی ک اینو با تمام وجود با یقین باور داشتم میگفتم،و خیلی عجیب بود در جلسه اول یا دومین سریِ فایلهای کلاب هاوس یکی از دوستان هم همینو ب شما گفتند، و اونجا بود ک فهمیدم چیزی رو من درک کردم رو، اون شخص هم درک کرد و داره فریادش میزنه… البته مریم جونِ نازنین و دوست داشتنی هم زحمتِ یه فایلی ک با شلوار لی دور یه دریاچه صحبت کردین رو کشیده بود، ک ترانه ای رو روی اون فایل گذاشته بود ک دقیقا همینو فریاد میزد.

    چقدر دلم خنک میشد و آروم میشد وقتی یکی از دوستان توی کلاب هاوس میگفت از دور دست شما و مریم عزیز رو میبوسم. در واقع احساس من رو ب شما بیان میکردند دوستای عزیزم. واقعا لبریز از عشق هستم نسبت ب شمای نازنین و مریم جانِ عزیزم.

    هر چقدر ک جلوی خودمو نگیرم، بی پایان و بی وقفه خواهم نوشت براتون. اما نمیخام بیش از این وقتتونو بنویسم.

    در پناه خدا لبریز از شادی، سلامتی، آرامش و ثروت و عشق باشید دستان نازنین خدا

    🦋🌸🌺🧡💚❤💛🌺🌸🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: