مثل ابوموسی نباشیم - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/02/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-02-22 08:27:482024-03-08 07:09:13مثل ابوموسی نباشیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام تنها قدرت جهان هستی
سلام به استاد ارجمندم ومریمبانوی عزیز ودوستان ارزشمندم
خدا را سپاسگزارم به خاطر این لحظه ،این دم وآرامشی که دارم
اولین بار تقریبا یه هفته قبل از کامنت حمید عزیز به این فایل هدایت شدم اسم این فایل برام سوال بر انگیز بود گفتم خدایا چطوره که من تا حالا اصلا اسم این فایل به گوشم نخورده بنابراین از روی آدرسی که حمید عزیز گذاشته بود هدایت شدم وفایل را دانلود کردم وگوش دادم برام جالب بود چون من تازه دارم سریال زندگی در بهشت را دنبال میکنم
مثل ابوموسی نباشیم آن موقعه گوش دادن این فایل سبب شد من به خودم وتواناییهام بیشتر اعتماد کنم وبرای برداشتن قدمهای کوچک اقدام کنم وهر روز قدمها را تکرار کردم شجاع تر از قبل شدم ترسم کمتر شد
همیشه بخاطر ترسم که نکنه محیط کار بعدی از اینجایی که هستم شرایط بدتری داشته باشد یا حقوق ومزایای کمتر حتی میترسیدم که به این موضوع فکر کنم تا جایی که جهان مرا وادار کرد تا از آن نقطه امن بیرون بیام تازه متوجه شدم چقدر زندگی زیباتر هست وبه اندازه کافی وقت آزاد دارم تا چیزها وشرایط جدید را تجربه کنم وچقدر با ترسم خودم را محدود کرده بودم وتجربه لذت های بیشتر را از خودم گرفته بودم وآرامشی که الان دارم قابل مقایسه با آن موقعه نیست
امروز که دوباره فایل گوش دادم نوشتم که خدایا تو ایده های جدید را به من الهام کن تا یه قدم به سمت تغییر وبهبود بردارم
گفت مادرت را ببین مادر همسرت هم ببین وباهم مقایسه کن دیدم مادرمهر موقعه اراده کرده تنهایی مسافرت رفته ولذتش را برده ولی مادر همسرم از بس ترس از بیماری،گم شدن وتنهایی داره چند سال هست که میخواد بره زیارت ولی هر دفعه که به ایشان پیشنهاد میدیم بهانه میاره واین ویژگی باعث شده یه پله از اطرافیان خود عقب تر باشد وحسرت لذتهایی را بخوره که او هم می تونست مثل دیگران تجربه کند ونکرده ولی وقتی مامانم میگه میخوام برمزیارت مثلا یکی از خواهر یا برادرا بگیم نرو حالا دفعه بعد ،میگه شاید دفعه بعدی نباشه حالا که وقت دارم ومیتونم میرم ولذت میبرم از تنهایی اصلا اباهی نداره اکثر مسافرتهارا تنها بدون پدرم رفته وهمیشه خوشحال وراضی بوده وهنوز از مسافرت نیومده فکر مسافرت بعدی هست همینه که مامانم همیشه شاده از کوچکترین چیزها لذت میبره مامانم عین شما استاد عاشق مرغ وخروس هست جوجه ها که از تخم بیرون میان کلی قربون وصدقه اشون میره وخانم مرغه را دعوا میکنه چرا حواسش به جوجه هاش نیست واینا برامن پراز درس هست وآگاهی تا من پا رو ترسام نزارم تا نقطه امنم را ترک نکنم رشد نمیکنم ونمی تونم لذتهای بیشتری را تجربه کنم با فرهنگها وعقاید دیگه ای آشنا بشم از وقتی تصمیم گرفتم که دوباره رو خودم کار کنم دوست دارم جاهای جدید ،غذاهای جدید تجربه کنم دوست دارم با انسانهای جدید آشنا بشم البته اینکار را کردم رابطه نسبتا خوبی دارم باهاشون چقدر ذوق میکنم وقتی از غذاها وآداب رسوم شهرشون برام میگن وخوشحالم که تصمیم به بیرون آمدن از نقطه امنم وتغییر گرفتم
درپناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
((به نام خداوند مهربان))
سلام بهت فهمیه عزیزم
از خوندن کامنتت لذت بردم و چقدررررر تحسین کردم مادر بزرگوارتون رو.
کلا وقتی میبینم افرادی با سن بالا از زندگی لذت میبرن و شجاعانه قدم برمیدارن و سن رو بهانه نمیکنن ، خیلی لذت میبرم.
خودم هم تمام تلاشم رو میکنم که وقتی سنم بالاتر رفت جای اینکه احساس پیری داشته باشم ، هر روز از درون جوون تر بشم و روحیه ی قوی تر و شاد تری داشته باشم.
خدا مادر عزیزتون رو واستون حفظ کنه عزیزم:)
بنام الله
سلام وسلامتی وعشق ونورالهی به شما دوست عزیز وارزشمندم
سپاسگزارم که برام نوشتید
ممنونعزیزم ،بودنت در این مسیر ووجودت تحسین برانگیز وستودنی است
ممنوناز دعای خوبت
خیلی دوستت دارم
بهترین هانصیب قلب مهربان وروح پاکت در پناه الله همواره شاد وسلامت وثروتمند باشید
سلام دوست عزیز
واقعا باید باور کنی در مهاجرت پیشرفت هست
مهاجرت از ابن رابطه به رابطه دیگه از ابن کار به کار دیگه از این مکان به مکان دیگه
واقعا تغییر باعث تحول میشه و سکون و ساکن بودن باعث گندیده شدن و روزمرگی میشه
یه تیکه آهنگی میگفت من این کار رو میکنم حتی اگه غلط باشه و ببازم ولی توی باخت تجربه حاصل میشه
باید حرکت کرد ریسک کرد تا بتونی تجربه کسب کنی و بعد پیشرفت کنی
کرم توی پیله اگه تلاش نکنه همونجا حبس میشه و میمیره ولی با تلاش پروانه میشه
پیش به سوی پروانه شدن
بنام خداوند بخشنده ومهربان
سلام ودرود فراوان به شما دوست عزیز وارزشمندم
صمیمانه سپاسگزار وجودتم که با عشق برام نوشتید وچه نکات کلیدی و بجایی را به من یادآوری کردید
ممنون عزیزم با توکل به خداوند پیش به سوی پروانه شدن
بهترین بهترینها را برات آرزو دارم
زندگی ووجودت سرشار از عشق ونور الهی
یاحق
بسم الله الرحمن الرحیم الرزاق الوهاب الفتاح القریب المجیب التواب الشکور
سلام استاد عزیزم سلام بر روزی که به دنیا آمدی و روزی که تصمیم به ادامه این مسیر الهی گرفتی.
سلام بر شما استاد توحید و یکتا پرستی
تولدتون مبارک و میمون باشه. ان شاءالله سالیان سال در مسیر و توحید زندگی کنید و لحظه به لحظه به این منبع و انرژی نزدیک و نزدیک شوید.
سلام به مریم بانوی زیبا و قشنگم و دوستان نازنین ام
در راستای عمل به آموزه های این فایل لباس پوشیدم و تنهایی اومدم بیرون، چرا که خانواده اصلا برنامهای برای بیرون رفتن نداشتند منم فرصت رو غنیمت شمردم. اول رفتم یه سر به قبرستان زدم چون فکر می کردم خلوت باشه و یکم از آرامش و سکوت آن استفاده کنم. اما بر خلاف انتظارم همچین خلوت نبود. تازه 6، 7 تا بچه روی در قبرستان سوار شده بودند وقتی منو دیدن سلام کردن و گفتند خاله ما رو هل می دی. خلاصه کلی اونها رو هل دادم و کلی ذوق و شوق کردند بعد با آنها خداحافظی کردم و از یه مسیر جدید راهی پارک شدم. و الان در پارک شلوغ نشستم دارم کامنت می نویسم و هوا ابری و باد خنک و دلچسبی در حال وزیدن است.
اگه رضوان قبلی بود، الان مثل مومو اخمو، اخم کرده و عرصه روزگار رو به همه تنگ می کرد، که امروز که هوا خوبه و روز جمعه است تو خونه بشینیم. البته باز این ها را تو دلم می گفتم و فقط قهر بود.و روز و شب رو زهر مار می کردم. ولی الان یاد گرفتم که هیچ انتظاری از کسی نداشته باشم و تازه با تنهایی بیشتر خال می کمم و تنهایی رو دوست دارم. و تنهایی بیرون رفتن و گشتن. البته که اگه آدم پایه و همفرکانسی باشه که بیشتر خوش می گذره اما تنهایی بهتر از رفتن با افراد غیر همفرکانس خوش میگذره، گرچند باز هم یاد گرفتم در جمع افراد غیر همفرکانس قرار بگیریم سعی کنم تمرکزم رو روی زیبایی ها و خوبی های اونها بذارم.
مررررسی استاد که درس زندگی به ما آموختید و ما را از جهنمی که دور خودمون درست کرده بودیم راهانیدی.
خدا شما را در پناه خودش حفظ کنه و روز به روز به خودش نزدیک تر
در پناه حق همه ی ما روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر و سعادتمند تر در دنیا و آخرت باشیم. الهی آمین
همین کارا رو میکنی که من عاششششششقتممممممم
یعنی تو قبرستونم بهشت میکنی رضوان :))))))))))
کاش منم جزو یکی ازون بچه هایی بودم که روی در قبرستون سوار شدن و تو تابم میدادی :))))
چقدر من خندیدم از دستت:)))
عاااشششقتم رفیییق!
عاشششق قلب سلیمت!
عااااشق پیغام های الهیت!
بوس به کله ت بغل دستی قشنگم!
جاتو عوض نکنیا!
اینجاست که شادمهر میگه:
دنیا اگه تنهام گذاشت تو من و انتخاب کن
این تلگراف صرفا حاوی خنده و شادی و عشق و مودت قلبم بود و هیچ ارزش قانونی دیگری ندارد.
دووووستت دارم هواااارتا!
به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام خدا بر فرشته ی نازنین سلام خدا بر سعیده ی سعیده سلام خدا بر بنده ی مومن و موحد
سلام خدا بر خوش قلب ترین دوستی که تا حالا داشتم.
سلام عشقم سلام قشنگم. چشمان ما را به نور پیام الهی ات روشن کردی بانو جان.
دخترررررررررررر من چقدر دوست دارم.
عصر در بهترین زمان کامنتت به دستم رسید، باران رحمت الهی در حال بارش بود و حالم از صبح عالی عالی بود، آنقدر عالی که انگار در بهشت برین قدم میزدم شاد و رها و آزاد ، و با دریافت پیام های قشنگ و الهی از شما و مجید عزیز روزم قشنگ تر و زیبا تر شد. عشقم مگه جایی بهتر از کنار شما پیدا میشه که من برم، تازه من باید از شما درخواست کنم جاتو عوض نکنی.
سعیده جان خیلی دوست دارم. مررررسی که برام نوشتی، مررررسی که اینقدر شاد و خوشحال هستی مررررسی که اینقدر انرژی داری، مررررسی که اینقدر کامنت میذاری و پاسخ بچه ها رو میدی و اونها رو شاد میکنی، مررررسی که اینقدر خوبی. مررررسی که اینقدر قشنگ داری روی خودت کار میکنی. مررررسی که اینقدر ایمان و توکل داری.
دوست دارم و یه عالمه بوووووس از امیدیه به گرگان به اون کله نازنین ات دوست دارم.
سلام رضوان خانم،رضوان جدید،هم دورهایی شاد و پویا و سرزنده و همیشه شاد!!!
نرم و آهسته برو در مسیر سعادت که خوش میروی!!! احسنت بر شما و بر دل پاک و منور به نور الهی تان.
شاد،سالم،خوشبخت،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
خدانگهدار
بسمالله الذی أَنزَل مِن السَّماء ماءً طَهورا
سلام به آقا مجید عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و سعادتمند و خداجویم
مررررسی که دل شادم رو شادتر کردید به قدری که اشک در چشمانم جمع شده از این همه لطف و مهربانی خدای مهربان که دوستان و همراهان توحیدی رو سر راهم قرار داده که همچون یه نوشابه انرژی زای خنک در یک روز تابستانی اون رو سر می کشی و یه آخیش از ته دلت میگی و شاد و سرحال تر به کارت ادامه میدی، است بودن در کنار شما عزیزان یه چیزی فراتر از این است و مخصوصا دریافت کامنت مستقیم دیگه فول انرژی ات میکنه،خدایا شکررررررررت بخاطر وجود این دوستان همفرکانس و توحیدی.
شما چطورید آقا مجید؟ کار و بار کلاس و درس خوب است ان شاءالله
همسر نازنین تان چطور است؟
مررررسی بخاطر حضورتان در این سایت الهی.
راستی الان که دارم این کامنت رو می نویسم باران رحمت الهی در حال بارش است و هوا بسیار عالی و دیوانه کننده است.
ان شاءالله روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر و سعادتمند تر باشید الهی آمین
سلام به رضوان خانم یوسفی دانشجو و هم دورهای ممتاز و درخشانم . وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه .خدا را شکر که دیدگاهم در بهترین زمان به دستتان رسید و به عرض مبارکتان میرسانم که،خدا را شکر سایتم بالا آمد و یقیناً در وقت مناسب نتایج خیره کننده آن هم خواهند آمد!!!!
همچنین از احوال همسر نازنینم عزیز دلم زهره جانم پرسیدید،به لطف خدا و دعای شما دوستان خوب هستند.
و همین یکی دو روز پیش به من پیشنهاد داد که تعطیلات به خوزستان برویم من هم کلی خوشحال شدم و استقبال کردم و گفتم برویم و حتماً سراغ ستارههای درخشان کهکشان سایت عباس منش خواهیم رفت همچون شما در امیدیه و انشالله آقا رضا عطار روشن در دزفول.
از خداوند مهربان میخواهم تا در زمان و مکان مناسب ما را به دیدارتان هدایت کرده و این فتح بابی باشد تا به دنبالش به دیدار ستاره درخشان این کهکشان یعنی استاد عباس منش و استاد شایسته برسیم.
در پایان از خداوند مهربان برایتان شادی سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم و به خداوند مهربان میسپارمتان خدانگهدار
بسم الله الرحمن الرحیم الرزاق الوهاب الفتاح القریب المجیب
سلام آقا مجید حرفت عزیز
تبریک میگم که سایت تون بالا اومده، رفتم سرچ کردم و سایت فوق العاده و بی نظیر شما را دیدیم، فوق العاده است.
در مورد خبر خوب اومدن به خوزستان گفتید، خیلی خوش آمدید قدم شما بر روی چشم، و مشتاق دیدار شما و بانوی زیبا و عزیز دلتون، زهره جان هستم.
ان شاءالله در بهترین زمان و مکان این دیدار میسر گردد.
بهترین دوست کسی است که دیدارش، خدا را به یادت بیندازد. فعلا تنها کسانی که همچین ویژگی دارند، بچه های سایت هستند. امیدوارم این دوستی جاودانه باشد و تا ابد در کنار هم خوش و خرم زندگی کنیم، چرا که بهشتیان در بهشت برین خالدون هستند.
آقا مجید حرفت عزیز در پناه حق شما و عزیز دلتون و همه ما روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر و سعادتمند تر باشیم. الهی آمین
سلام رضوان خانم،دوست عزیز و همدورهایی نازنین.وقت شما بخیر،امیدوارم حالتون عالی باشه.بسیار ممنون و سپاسگزارم که صمیمیت و خلوص نیت پاک و زلالی دارید.
حقیقتا این سایت بهشتی و ساکنینش همچون شما و باقی دوستان و سروران گرانقدرم بهترین دوستانند زیرا همانطور که شما نقل فرمودید،این روایت را؛خدا را به یادمان میآورند.الان که جمعه3 فروردین است ما در ایذه هستیم.به نظرم دو یا سه شب دیگه به امیدیه آمده تا به لطف خدا یکی از بندگان مومن و صالحش رو ملاقات نماییم.
باشد که دیدار با شما ستارهی درخشان کهکشان عباسمنش فتح بابی گردد تا در زمان و مکان مناسب ابتدا دیگر ستارگان مشعشع و نورانی را ببینیم تا برسیم به خورشید تابان این سایت که استاد نازنینمان است.برایتان از خداوند قادر متعال شادی،سلامتی،خوشبختی،ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم و به خدای مهربان میسپارمتان.خدانگهدار.
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
وسپاس گذار خداوندم که در مدار موفقیت و این آگاهی ها هستم و دارم فایل میبینم و زمانم رو به بهترین شکل با این آگاهی ها سرمیکنم روی خودم کار میکنم ،چون کل داستان همینه و کارکردن روی خودم ، دیشب یک کامنتی گذاشتم زیر فایل هدفگذاری وتاثیر آن در زندگی و اونجا به یاد آوردم که رسیدن به یک هدف ،رسیدن به یک خواسته ،مالی ،روابط ،سلامتی و در کل رسیدن به یک موفقیت، درکل به این نیاز داره که وارد مداری بشیم که خواسته مون اونجاس و چجوری ما وارد مدار برخورد با خواستمون میشیم؟؟؟زمانی که به خواستمون توجه میکنیم و وبدون وابستگی با احساس خوب زمانمونو سپری میکنیم و رفته رفته هدایت میشیم تا ترمزها و برداریم (زمانی که هدف مشخصه و ما دست خداوند رو باز میزاریم برای هدایت و تسلیم هدایت میشیم )
و به قول استاد لاجرم اتفاق خواهد افتاد چون امکان ندارد که اتفاق نیفته چون من دارم هدایت میشم به کانون توجهم ،چون من با افکارم دارم خلق میکنم امکان نداره من به مسیری هدایت بشم که ناخواسته اونجاس چون افکار من برروی خواستس و من در مدار خواسته ام هستم ،اصلا امکان نداره من داخل استخری باشم و خیس نشم ،حتی اگه خیلی هم احتیاط کنم ،یکی پیدا میشه بالاخره نزدیکی من بپره تو آب و آب پاشیده بشه رو من ،و دقیقا هم همینه بودن در مدار خواسته وقتی تسلیم هدایتیم و اعتماد داریم به زمانبندی خداوند اتفاق میوفته چون مادر مدار خواستمون هستیم و استاد تو یک فایلی گفتن که هم مدار شدن با خواسته خیلی فاکتورهارو کنار هم میخواد ،اما منظور از این فاکتورها جون کندن و عذاب نیست ،منظور کار کردن مداوم و مستمر برروی باورهاست تا خیلی راحت با هم فرکانسی با هدایت الهی راهی که بقیه با جون کندن میرن ، ما خیلی آسان یه قدم برداریم و خواسته 10قدم برا ما بیاد ، ودر صورتی این اتفاق میوفته که ما تسلیم باشیم و اعتماد کنیم به جریان وقتی که هدف و واضح مشخص کردیم ،و وقتی تو این فضا هستیم میریم بیرون با یکی برخورد میکنیم که دقیقا همونیه که دنبالش میگردیم و شاید اگه خودمون با عقلمون میرفتیم چندین ماه هم زمان میزاشتیم نمیشد این ادمو پیدا کرد ،اکا چند ما تسلیم بودیم به خداوند اجازه دادیم تا مارو در زمان درست به مکان درست هدایت کنه ، در زمان درست به سمت انسان های مناسب که منو به خواستم میرسونن ،به سمت ایده های مناسب ،به سمت شرایط مناسب و هم زمانی ها رخ میدن ،چون ما تسلیمیم و وقتی تسلیمیم ما وصلیم به خلاقیت خداوند به آگاهی خداوند به هوش برتر به هر آن چیزی که نیازه و ما فقط باید دراین فضا باشیم و باور کنیم که در زمان مناسب گفته خواهد شد ،هدایت میشویم ،و…..
اونروز یه کلیپ از جف بزوس موسس آمازون دیدم که میگفت زمانی که ایده ی راه اندازی آمازون اومد من کار و شغل خوبی داشتم و وقتی با رییسم ایده رو مطرح کردم بهم گفت که ایده ی خوبی ولی برای کسی که کارنداره تو کاره خوبی داری حقوق و مزایای خوبی داری ،میگفت همین جمله هاش باعث شد که دو روز من به حرفش فک کنم ،چون منطقا حرف درستی میزد ،اما میگفت بعد دوروز من تصمیمم رو قطعی کردم و دل و زدم به دریا ،
میخوام بگم هر تصمیم و ایده ای که دنیا و تکون داده همش با قلب گرفته شده نه با ذهن و حتی خوده جف بزوس هم گفت ،گفت که من این تصمیم رو با قلبم گرفتم و خیلی از ثروتمندترین اشخاص جهان اونهایی که تاثیر شگرفی توی دنیای اطرافشان گذاشتن اذعان داشتم همشون که اکثر تصمیمات بزرگ و موفقیت امیزشونو با قلبشون گرفتن ،چون اصن منطق انسان قدو قواره ی این حرفا نیست ،مثل یک لامپه منطق انسان در برابر شهود ،دربرابر قلب که خوده آگاهیه خوده خداست که عینه خورشیده تابانه و از وقتی طلوع میکنه به همه جا میتابه ،لامپ کجاو خورشید کجا؟؟؟؟
میخوام بگم اگر هزاران بار هم کتاب رویاها رو بخونیم خصوصا فصل 3و 4راز خوشبختی بازهم کمه و این کتاب کتابیه که دقیقا همون مسیر آسونه همون مسیر باعشق رسیدن و هم تجربه هم زمانی ها و هم فرکانسی هارو بهمون یاد میده و چقدر من کار دارم تا این باور در وجودم نهادینه بشه که آقا جان به والله که همه چیز در زمان مناسب به تو گفته میشه تو فقط روی خودت کار کن در احساس آرامش و احساس خوب بمون ،ایده میاد ،بهت گفته میشه به کی زنگ بزن ،الان چه قدمی برای خواستت بردار ،به شرطی که ما دندون عجله رو بکشیم و بندازیم دور به خدا ،این نجوا که هی میگه آقا زود باش تو باید یه کاری بکنی برا هدفت و تو میری چندین کار میکنی که اصلا تاثیری نداره فقط برای اینکه به خودت بگی که آره برا هدفم قدم برداشتم ،اما چه قدمی ؟؟؟نه ما دقیقا باید جلوی این نجوارو بگیریم و بگیم که در زمان مناسب گفته خواهد شد ،وقتب من تمام تمرکزم برروی احساس خوبم و هدفمه بدون وابستگی ،پس در زمان مناسب بهم گفته میشه ،حتی تجربیات قبلمونو اگه مرور کنیم میبینیم به هدفایی که رسیدیم در زمان مناسب هدایت شدیم وقتی تسلیم بودیم و این مرور خیلی میتونه کمک کننده باشه ، و ما همواره باید پیرو قلب باشیم و ذهن رو خاموش کنیم تا آسان برسیم خیلی تفاوت داره به جای اینکه تو این دنیا و بین هزاران هزاران در مختلف که خواسته ی ما پشت یکی از این درهاس خودمون شروع کنیم با منطقمون به گشتن و تمام هزاران در و یکی یکی باز کنیم تا بلکه تو دره دهمی یا هزارمی وبعد از کلی زمان و انرژی گذاشتن که خیلیش بیهوده بوده به خواستمون برسیم یا اینکه فرمونو بدیم دست نیرویی که دقیقا میدونه در چه زمانی در چه شرایطی و چه حالتی مارو اولا آماده کنه و دوما دقیقا قدم به قدم کنار ما باشه و مارو برسونه دقیقا به اون دری که خواسته ی ما پشت اونه و حتی خودشم درو باز کنه ،بقیه درهارو ببنده و بگه نه اینا نیست خیالت راحت اینا نیست شک نکن ادامه بدیم داریم نزدیک میشیم .
خدا شاهده که نمیدونم چرا زیره این فایل باید این کامنت رو بزارم ،کامنتی که اصلا ربطی ندارد به موضوع فایل ،اما من تسلیمم و همیشه میگم آگاهی هایی رو یادآوری کن بهم که نیاز الانمه و همین که دست به نوشتن شدم همینجوری اینا اومد و منم فقط نوشتم ،و خدارو صدهزار مرتبه شکر شایدکه نه مطمعنم که باید مینوشتم اینارو تا مرور بشه برام ،
خدایا کمکم کن تا به این آگاهی ها عمل کنم .
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
در پناه رب یکتا .
سلام به برادر عزیزم آقا رضا
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله به جسم و جان وروح توحیدی عزیزت
ازت سپاسگزارم که به ندای قلبت گوش دادی و این کامنت رو نوشتی،خط به خط کامنت شما پر از نورِ هدایت بود برای من،بسیار لذت بردم از نثر شیواتون و از منطق پشت حرفاتون و از مصاحبه ای که نوشتی.
از قلب سلیمت ممنونم که جایگاه نور خداوند شده و از نورِ آسمون ها و زمین میخوام به تموم ابعاد زندگیت بباره و هرچیزی که اندازه ی مشت خودت ازش درخواست کردی،به اندازه ی مشت خودش وارد زندگیت کنه ….
به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت و قلبِ فراوانِ فراوان
بنام الله روزی رسان همیشگیییی
سلام اقای زارعی عزیز
چقدر فوق العاده بود این کامنت
چقدر به موقع برای شخص من
که مریم جان دندون عجله رو بکش بکش بکشششش
اصلا فکر کنین من دو تا دوره همزمان دارم کار میکنم ولی چون همه میگن دوره 12 قدم معجزه میکنه میخواستم اونم بگیرم کهههه زودتر به خواستم برسم
چرا؟ چون عجله دارم
به من ی وعده ای داده شده و خداوند منو ثابت قدم نگه داشته توش
شرطش اینه که با عجله ام گند نزنم به برنامه خداوند
نشونه برای من بود پیامتون که نیازی نیست عجله کنم و به خودم فشار بیارم
اون دری که برای منه باااز میشه در زمان درستش
فقط باید راحت تو این کشتی لم بدم و از دریا لذت ببرم خداوند بهترین ناخدائه و داره منو به مقصودم میرسونه
استرس و اینکه نمیشه و این نجواهای شیطانو آف کنم و گوش به صدای الله بدم که قدرت برتره
به قول شما اون خورشیده و وقتی طلوع میکنه و به همه میتابه
بر من جاری میشه و مسیرمو باز میکنه
فک کنم برای همینه که میگه من نور هستم
همزمانی جدیدی که برام شگفت انگیز بود و شاخای منو دراورد این بود که
من رفتم تو کارگاه ی خانمی برای اینکه پا توی دل اون چیزی بزارم که قلبم بهم گفت و استعداد دارم توش
دیروز کارت ملی اون خانم رو دیدم که خداوند هدایتم کرد به سمتش و دارم ازون آموزش میبینم
در کمال ناباوری اونم دقیقاااااا روزی به دنیا اومده که من به دنیا اومدم
یعنی نه تنها دی ماه بلکه 10مش
این شگفت انگیز نیست؟؟؟
ی خانمی که فوق العاده باورهاش مثبتن
باورهای فراوانی داره
دفتر سپاسگزاری داره
و در اکثر اوقات سپاسگزار و در آرامشه
و این همون چینش خداونده
که کبوتر با کبوتر باز با باز میکنه
منو برده کارگاهی که نفر دقیقا مثل منه و باورهایی که داره باعث رشدش شده و اون حرفارو به منم میگه
سپاسگزاره
و دقیقاااااا روزی بدنیا اومده که من
الله اکبر به این همه شرایط هماهنگ و دقیق
اینکه استاد میگه اگر با خداوند هماهنگ بشیم لااااجررررم لااااجرمممم همه چیز هماهنگ میشه همینه
ممنونم از کامنت زیبا و تاثیرگذارتون
کپی کردمش توی یادداشتهام
سلام به دوستان خدا
سفرنامه 136
من قبلاً تا اواخر فصل یکم سفرنامه پیش رفته بودم و حالا به دلایلی متوقف شدم و الان در بخش دوره 12 قدم قدم دوم هستم اما با شروع فصل پنجم و دیدن کامنتهای دوستای عزیزم در مورد این جلسات که هر چند روز روی سایت میاد من هم تشویق شدم تا سفرنامه رو ادامه بدم نمیدونم کارم درسته یا اشتباهه که از فصل یکم پریدم فصل پنجم حسم به من میگه خوبه و به من میگه که تو محدودیتی نداری
استاد عزیزم چقدر خوشتیپ شدید اینجا چقدر کتونیهاتون منو جذب کرد اون ساعتی که با کتونی ست کردید چقدر قشنگه
استاد با اینکه 90 درصد مواقع شما رو بدون ریش دیدم ولی با ریش هم واقعاً زیبا و جذاب هستید
و ریش جو گندمی هم بهتون میاد
و من قشنگ درک میکنم شما طی این سالها که تدریس کردید چقدر رفته رفته انسان آروم تر و با اعتماد بنفس تر و حتی از نظر ظاهری زیباتر و حتی جوان تر شدید این یک معجزه ست
من وقتی فایل های چند سال قبل رو میبینم اصلا نوع حرف زدنتون اون هیجانی که داشتید جاشو با آرامش و نفس مطمئن عوض کرده و این برای من خیلی جای فکر داره
یه تشکر خیلی گرم و صمیمانه و عاشقانه هم بکنم از مریم جون که انقدر پایه انقدر مشتی همیشه در کنار شما هست در کنار این جریان ثروت آفرین هست و همیشه انقدر قشنگ انقدر با حوصله انقدر با انفاق انقدر دوست داشتنی فیلم میگیره وقتی که فکر میکنم من اگه بخوام این همه مدت دستم توی این حالت فیلمبرداری باشه چقدر زود خسته میشم ولی احسنت به صبر و حوصله و قوت مریم خانوم مریم جان عزیزم من یک زنم و حس زنانه رو کاملا درک میکنم میفهمم چقدر این زن روحش رو ارتقا داده چقدر مسائل بی ارزش براش حل شده و تموم شدست همون مسائلی که 90 درصد ما خانم ها کلی براش حرص میخوریم .
صحنه فیلمبرداریتونم که هیچ حرفی توش نیست بهشته دیگه آقا در یک کلمه بهشت بهشت بهشت
واقعا خوش به حال شما که همچین چیزهایی رو تجربه میکنید و خوش به حال ما که همچین چیزهایی رو با تخیل و تصویرسازی تجربه میکنیم البته با یقین به آینده
در مورد این فایل لازمه به خودم یادآوری کنم که من چندین بار این فایل رو تو بخش دانلودها دیده بودم و دوست داشتم که مشاهده کنم این فایل رو اما مثل همیشه با یک سری از مقاومتهای ذهنیم روبرو شدم و ندیدم ولی اینجا دیگه موظف دونستم خودمو که حتماً حتماً این فایل رو ببینم و حتی براش کامنت هم بزارم ذهن من اینجوریه که ی مخالف درون دارم که کلاً با کارهای خوبم که باعث پیشرفتم میشه مخالفت میکنه البته فکر کنم همه انسانها این مخالف درون رو دارند اما مهم اینه که ما از وقتی با استاد آشنا شدیم بهتر میتونیم دهن اون مخالف درون رو ببندیم.
استاد چقدر جذاب که شما این نوع انسان هارو همیشه تحسین کردین چون من هرکس رو دیدم همیشه همچین آدم هایی رو تخریب کردن یا برا جوونیش دل سوزی کردن و نگاه بد و زننده ای داشتن نسبت به کار اون افراد
اما من همیشه از بچگی هم ته دلم عاشق همچین دیوانه بازی هایی بودم اینکه اینقدر شجاعت داشته باشی بری تو دل ترس هات و بقیه فکر کنن تو دیوانه ای واقعا جذاب برای من ولی منهم مثل خیلی از آدم ها هیچوقت به خودم اجازه همچین کارهایی رو ندادم .
من عاشق پارکور م عاشق پرش با موتور عاشق پرواز عاشق دوچرخه عاشق شنا موج سواری و…
همیشه با دیدن این فیلم ها یا مسابقات به وجد میایم ولی به خودم اجازه تجربه نمیدم
یه بدل کار ایرانی بود به نام ارشا اقدسی که من با برنامه خندوانه ایشون رو خوب تر شناختم و همیشه عاشق کارهاش بودم عاشق شجاعتش عاشق دیوانگیش عاشق رهاییش . البته ایشون چند سال پیش فوت کرد
داستان من و همزمانی این فایل چیه؟ اینکه من که عاشق همچین کارهایی بودم و همیشه تو بچگی تا بزرگسالی تو خواب و رویا میدیدم پشت فرمون نشستم و دارم واس خودم میرم و پرش میکنم . تابستون با یکی از فایل های فصل یک تحول زندگی. استاد در مورد این گفت که شما باید بتونید آینده خودتون رو پیش بینی کنید باید بدونید با همین اوضاعی که دارید 10 سال دیگه کجای این زندگی هستین چکار میکنید کارهایی که همیشه دوسداشتی انجام بدی ولی عقب انداختی رو انجام بده پیشرفت کن . به آینده فکر کن .
این شد که من تصمیم گرفتم برم سراغ گرفتن گواهینامه و اقدام کردم با اینکه بچهم کوچیک بود 2 سالش بود ولی به خدا توکل کردم و اقدام کردم و دیدم که چطور به قول استاد ابر و باد مه خورشید و فلک در کارند ….
و من تونستم با دفعه اول تو آزمون آیین نامه قبول بشم
اما برای امتحان شهر 4 بار رفتم و رد شدم
و کلا بیخیال شدم تا همین دیشب که باز تصمیم گرفتم با ماشین پدرم برم تمرین کنم
من تو رانندگی واقعا خوب هستم هم دست فرمون هم شجاعت ولی وقتی پیش افسر میشینم کلا خودم رو میبازم
و میدونم همه چیز از باورهای من که اینجوری میشه .
من با خودم عهد بسته بودم تا ماشین خودم رو نخریدم پشت ماشین کسی نشینم چون همسرم سر این موضوع خیلی اذیتم کرد حتی تو رفتگی و خط و خشی که قبلا رو ماشین بود رو میگفت کار تو بوده . اما خیلی هم بهم کمک کرد خیلی باهم تمرین میکردیم و من همیشه ازش ممنون بودم و هستم هرچند که جداشدیم . ولی خیلی عصبانی میشد که بدون خبرش ماشین میبردم بیرون برا خرید خونه . میگفت گواهینامه نداری بدبختمون میکنی . من بهش حق میدم شایدمنم جای اون بودم عصبانی میشدم ولی من مثل اون نیستم هیچوقت. دیگه انقدر بی احترامی بهم کرد که من کلا رانندگی رو بوسیدم گذاشتم کنار حتی بهم میگفت هم رغبتی نداشتم .
این مدتی که امدم خونه پدریم بابام خیلی بهم گفته برو با ماشین تمرین کن یادت نره و بتونی گواهینامه رو بگیری ولی من قبول نکردم گفتم حوصله جواب پس دادن ندارم گفتم خیالم راحت نیست چون ماشین خودم نیست گفتم اینجوری بهم استرس وارد میشه .
ولی دیگه دیشب که تو راه بودیم یکبار بهم گفت که الان تو باید میشستی اینجا نه من .
و اینجوری شد که یه زنگی تو قلبم به صدا دراومد و مقاومتم رو کنار گذاشتم و با خودم تصمیم گرفتم بازم شروع کنم به تمرین رانندگی فقط خدا و اونایی که تجربه اش رو دارن میدونن چقدر لذت بخش.
من برای لذتش این کار انجام میدم بازم . همین عشق منو زنده نگه میداره. و میدونم عشق اگه جای درستش خرج بشه چقدر خیر میرسونه به جهان و باز چند برابرش برمیگرده به خودم
بله این بود از داستان همزمانی تصمیم من و بارگذاری این قسمت از سفرنامه .
استاد وقتی داشت میگفت یه آدمی که هر روز از یک مسیر میره سرکارش و از همون مسیر برمیگرده خونه . منو یاد خودم انداخت . من اینجوری نیستم . خوشحال شدم . آره من از بچگی هم از خونمون تا مدرسه یه مسیر صاف بود که اصلا لازم نبود حتی بری بپیچی چپ یا راست همون نوک دماغت رو میگرفتی از ی کوچه طولانی و امن رد میشدی میرفتیییییییی تا برسی ب در مدرسه .
ولی من چموش بودم همش دوستدوستداشتم از کوچه های دیگه برم با اینکه راهم واقعا دور میشد ها ولی لذت میبرم ازین تجربه هام از تکرار خوشم نمیومد برام هیجان مهم بود حتی اگه ترس داشتم نکنه بچه دزد اونجا باشه . آخه دوره ما اسم بچه دزد زیاد بگوش میرسید مخصوصا اگه سرظهر میخواستیم بریم تو کوچه . برا اینکه بترسیم میگفتن نرو بچه دزد میاد میندازدت تو گونی میمیبردت. ولی من آنقدر اون کوچه برام تکراری و خسته کننده شده بود بهش میگفتم کوچه جهنمی . واقعا خندم میگیره چه تفکرات خوبی داشتم . چقدر خودمو الان بیشتر دوسدارم . خدایا شکرت که من هیچوقت به تکرار و بی هیجانی قانع نمیشم .
خدایا شکرت بخاطر رویاهای قشنگم که با واقعیت بدل میشن . خدایا شکرت بخاطر تجربه های قشنگم که وقتی تعریف میکنم خوشم میاد . البته اینکه ی مثال کوچولو برا دوران بچگی بود ولی تو ذهنم کلی ازین کارهای جورواجور ردیف شد که من بخاطر هیجان و تجربه جدیدش انجام دادم و هیچوقت هم پشیمون نشدم .
اسم هرکسی رو آوردین و من نمیشناختم و برام جالب بود رفتم سرچ کردم و دیدم و شناختم هرچند کم .
چندتا جمله طلایی استاد که منو تکون میده و اصل ر از فرع تمیز میکنه
جوری زندگی کنم که هروقت فرشته مرگ گفت بریم بگم بریم
من اینجا کلی عشق کردم بریم اونجاهم کلی عشق کنیم
یچیزی توجه منو جلب کرد قبلا هم دیده بودم . چقدر اونجا زنبور فراوونه همون موجودی که من در حد مرگ ازش میترسم چون تو بچگی نیشش رو چشیدم تو نو جونی هم همینطور ولی بزرگ تر که شدم تا جایی که تونستم ازین حشره ها کشتم و کشتم کشتم تا دیگه نیان تو خونه من .
خیلی وقتا بخاطر شون تو حیاط نمی موندم و غذام رو تو خونه میل میکردم ک اذیت نشم ولی بنظرم همینکه وقتی اینا وارد خونه میشن من میکشمشون شجاعت . البته قبلش سعی میکنم از در و پنجره بیرونشون کنم و نصف وقتا بیرون میرن و منم اینجوری راحت ترم ولی اگه خنگ بازی در بیارن و بیرون نرن دیگه ناچار میشم بکشمشون چون حتی منم نکشم اونا وقتی تو فضای سربسته خونه بمونن میمیرن . به هرحال ترس زیاد دارم که باید رو شون غلبه کنم که بتونم به خودم افتخار کنم . و بگم خدایا شکرت با تکیه به تو این کار هم تجربه کردم و لذت بردم .
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ» «وَلِکُلٍّ وِجْهَهٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
(ﺣﻖّ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺗﻮﺳﺖ، ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺗﺮﺩﻳﺪﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺒﺎﺵ) (ﻭ ﻫﺮ ﺍﻣّﺘﻲ ﻗﺒﻠﻪ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﻮﻱ ﺭﻭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﭘﺲ ﺩﺭ ﻧﻴﻜﻲ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻴﺮ ﺑﺮ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺳﺒﻘﺖ ﺟﻮﻳﻴﺪ. ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﺗﻮﺍﻧﺎﺳﺖ.) (147-148 بقره)
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همچنین دوستان نازنینم.
به شخصه این فایل «ابوموسی» رو خیلی دوست دارم چون استاد عباس منش یه سری نکات رو میگه که یاد ویژگی های مثبت خودم میافتم، و یه سری نکات رو میگه که به توجه و تفکر بیشتر واداشته میشم، و یه سری خواسته های جدید در من شکل میگیره که باید هر بار کمی بهتر از گذشته عمل کنم.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
بارها تجربه کردم بی مقصد و بی هدف میزدم به دل کوه و دشت و مسیرهایی که تا حالا نرفتم. بیشتر روستاهای بخش ساحلی بوشهر رو رفتم و دیدم جاهایی که ظاهراً هیچ جذابیتی برای مردم همونجا هم نداره ولی من از سکوت و آرامش اونجا لذت میبردم. از حس و حال سادگی و روستایی بودنش. اما این کافی نبوده. من باید بیشتر و بیشتر از حاشیه امنم دور بشم و جاهای جدید رو تجربه کنم. بماند همون بوشهر که زندگی میکنم شهر زادگاه من نیست و من برخلاف نظر همه اعضای خانواده تصمیم گرفتم از زادگاهم برم بیرون و برم بوشهر زندگی کنم چون اونجا حس و حال بهتری داشتم. من شهرهای مختلفی رو به شکل های مختلف تجربه کردم. از سفرهای تنهایی یا با دوستان یا با خانواده تا ماموریت های کاری.
یه فضای کوهستانی توی یکی از سواحل بوشهر هست (یه جاهایی فاصله کوه و دریا خیلی کم میشه)؛ گاهی اوقات میرم از دره ها و تپه ها و صخره ها بی هدف و بی مقصد بالا میرم و چیزها و جاهای جدید رو میبینم با اینکه هزاران بار شنیدم این کوه ها فضاش امنیتیه و اگه ببیننت ممکنه ازت توضیح بخوان که چرا اینجایی ولی من بارها و بارها رفتم و تا حالا اتفاقی هم برام نیافتاده. اون سکوت و آرامش فضا خیلی برام لذتبخش بوده.
بارها توی مسیرهایی رفتم که بهم میگفتن اینجا کجاست داری میری ، میگفتم نمیدونم ولی نگران نباش ماشین دنده عقب داره، نهایتاً بن بسته و برمیگردیم.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
یه وقتایی از حضور آدمهای غیر هم مدار وزنه ساختم توی زندگیم یه وقتایی هم بیخیال آدم های غیر هم مدار شدم. در هر صورت آدمهای اطراف ما هیچوقت از ما راضی نیستن. هیچوقت. چه ما از زندگی و طبیعت گردی لذت ببریم و چه نه. چه تنها بریم و چه دیگران همراهمون بیان. من بارها تجربه اش کردم.
چه بهتر که کمی بیخیال آدمها باشیم و برای دل خودمون هم که شده قدم برداریم.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که باز هم زیر این فایل ابوموسی تونستم کامنت بذارم. اولین باری که توی سایت کامنت نوشتم زیر همین فایل ابوموسی بود. توی کامنت قبلی هم یه نکته رو نوشته بودم که اینجا بازم دوباره به شکلی دیگه مینویسمش.
زمانی که توی نیروی دریایی بودم افراد مختلفی رو میدیدم، تفنگدار و تکاوران دریایی که همش فعال یا در حال ورزش بودن، یا غواصی های شبانه یا روزانه داشتن، یا چتربازی و عملیات رزمی. بچه های ناوچه های نظامی رو میدیدم که همیشه لباس کار تنشون بود و کار میکردن یا ماموریت های دریانوردی مختلف رو تجربه میکردن و بارها بیخ گوش ناوگان آمریکا تهدید به حمله میشدن.
الان هم که توی صنعت فعال هستم افرادی رو میبینم که دائماً فعال و اکتیو هستن، دائما یا در حال تعمیرات تجهیزات هستن، یا حتی بچه های آتش نشانی که در حال ورزش و فعالیت و مانور و عملیات هستن …
ولی میدونید همیشه آسیب دیده ترین نیروها چه کسایی بودن …؟ کارمندان پشت میز نشین. کارمندان انبار و دفاتر. یا نیروهای حراست که همش باید در حال مانیتور کردن باشند. یه جا توی یه نقطه نشستن و چند نفرشون تا الان حملات عصبی و قلبی داشتن.
اونوقت بچه های آتشنشانی رو میبینی که آخر شیفت 12 ساعته باید داد سرشون بزنی آقا ساعت شیفت تمومه برو لباس عوض کن الان سرویس میاد. همون آدم ممکنه از صبح دوتا عملیات و استندبای هم رفته باشه ولی آخر شیفت بازم ورزش میکنه.
من به این باور رسیدم که اساس جهان بر اینه که به آدم فعال و اکتیو پاداش بده، سلامتی بیشتر بده. انگار این انرژی که ما مصرف میکنیم مثل یه نهاله که کاشته میشه و درخت میشه و ثمرش انرژی و سلامتی و حال خوب بیشتره. مصداق اون کلمه طیبه که توی قرآن گفته شده. باور و کار خوب و مثبت نتایج خوب و مثبت بیشتری رو به ثمر میرسونه. ولی باور منفی و نجوای شیطانی و غیر فعال بودن و تنبلی مثل شجره خبیثه است ، مثل علف هرزه که تمام وجود انسان رو از بین میبره.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
بینهایت از شما استادان عزیزم سپاسگزارم. و خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بسم االله الرحمن الرحیم
سلام استاد عزیزم زاد روزتون مبارک تبریک میگم انشاالله145سال عمرهمچنان باعزت پر ازسلامتی وشاد ثروتمند داشته باشین
سپاسگزار رب رحیم وهادی هستم بخاطر این فایل پر از تامل پراز نکات زیبااستاد من14سال تو شرایط سخت بودم که خودم ساخته بودمش وکلی چکو لگداز جهان خوردموتعقیرنکردم بشدت میترسیدم از نقطه امن که فکرمیکردم امن هست امن نبودولی من بخاطرترس وایمان ضعیفم حرکت نکردم ولی همش از خدا راه میخواستم وسال 96باشما آشناشدم وباگوش دادن فایلهای رایگان از منطقه به اصطلاح امنم خارج شدم دست خالی واز همون قدم اول خدا شروع کرد قدمای بعدی رو نشونم دادن و الانم بعد3سال احساس میکنم باید بازم خارج بشم از منطقه امنم چن ماهی هست میدونم باید تعقیرکنم ولی باز ترساهست.این فایل برای منه از زبان شما استادگرانقدر
باعرض سلام امیدوارم حالتون خوب باشه.اما برم سر اصل مطلب،امیر المومنین علی علیه السلام میفرماید نادان را نمیبینی مگر درحال افراط یا تفریط،بنده با حرف شما هم موافقم هم مخالف،موافق از اون جهت که انسان باید ریسک پذیر باشه تلاش کنه نترس باشه بره بیاد اما مخالف از اون جهت که بخواد بی پروا هر کاری رو انجام بده واین میشه همون کلام حضرت علی،پس بنابراین باید دقیقا کاری که حضرت فرموده رو انجام داد،ن خودکشی کنه آدم برای رسیدن به خواسته هاش ن بشینه ودست رو دست بزاره وهیچکاری نکنه،تلاش بکنه در حد معقول.استاد بدت نیاد اما حرفاتون مسئولیت داره فکر آخرت هم آدم باید بکنه،یجوری آدم صحبت نکنه که ی عده برن هر کاری رو بی پروا انجام بدن و باعث نابودیشون بشه،با تشکر،بچه ها اعتدال اعتدال اعتدال
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم
سلام خدا جونم سپاسگزارم
سلام استاد عزیزم ومریم نازنینم
سلام دوستان هم فرکانسم
خدایا شکرت برای آگاهی های ناب این فایل
خدای من این فایل برای من بود استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارتم
دقیقا من امروز صبح باخدا مهربانم تمام این حرفهای شما را گفته بودم و ازش خواستم منو از منطقه امنم خارج کنه و خودش منو در بهترین زمان و مکان مناسب و شرایط عالی قرارم بده
خیلی مهاجرت را میخواهم ولی خودم هیچ ایده ای ندارم سپردم به خودش تا در وقت عالی مرا هدایت کند حتی اگه شده یه کوچه یا یه خیابون یا به منطقه یا شهر دیگه میخواد باشه فرقی نداره با تمام وجودم مهاجرت را میخواهم کجا و چطور هم نمیدونم سپردم به خودش و ایمان دارم در بهترین زمان و بهترین مکان مرا هدایت میکند من بخدای خودم ایمان دارم
حتی امروز صبح بدون اینکه قبل از بیام تو سایت تصمیم گرفتم بای پسرم که کمی سرماخورده بود گفتم براش گوشت بندازم داخل بطری شیشه بزارم بپزه تا بخوره . قبلتر ها هر وقت خواستم درست کنم نخواستم از این محدوده بیرون برم و درست کنم ولی امروز انگار خدا هدایتش رو زرمن واضح تر کرد و من این کار را انجام دادم والان در حال پخت است و خداروشکر کردم که به مرحله رسیدم و یه تجربه از این کارم دارم
خدایا شکرت که امروز با عشق و آرامش از تو خواستم مرا از منطقه امنم جلوتر ببری به هر شکلی که تو میدانی و من در آن توانمندم حرکت بده
خدایا ازتو زندگی با کیفیت عالی را میخواهم دوست دارم تجربه کنم آنچه که لازمه رشد و پیشرفت من و جهان خداوند است
خدایا شکرت که مرا در ترسها و ناشناخته هایم هدایت کردی و اسانم کردی بر آسانی ها
خدایا شکرت که بهم یاد دادی تغییر اساسی کنم هر بار به پیاده روی یا کارگاه هنری میرم از یه مسیر جدید میرم و کلی زیبایی های بیشتری میزنم و فقط شکرگذاری میکنم
خدایا شکرت
یکی دیگه از دستاوردهای عالی من هر چه بیشتر تغییر میکنم به سمت خوبیها زیباییها وشکرگذاری جهان هم تمام اطرافم را بدون اینکه من کاری انجام بدهم تغییر داده
خیلی با زبان نرمتر و کلام محبت آمیز با افراد غریبه و آشنا صحبت میکنم کاملا با احترام حرف میزنم باهمه با عشق صحبت میکنم قبلا اصلا روم نمیشد اینجوری صحبت کنم اما الان به لطف خداوند و لطیف شدن روحیه من با عشق بدون هیچ خجالتی با کلام مثبت صحبت میکنم و این زیبایی خیلی درونی شده وقتی آرامم و از روی ترس یا خودنمایی نیست از درون بسیار آرامم و نیتم خیر ونیکی است جهان هم از همان جنس را بیشتر وارد زندگی ام میکند
هر چقدر من برای خودم ارزش قائل باشم جهان هم به همان اندازه برای من ارزش قائل است
خدایا شکرت که از باطن و اسرار درونم آگاهی و همه جوره خودمو بتو سپرده ام
خدا یا شکررررررت که با هر مهارت جدید که یاد میگیرم کلی ذوق میکنم همینکه میشینم به امید الله شروع میکنم کار کردن روی هنر مینا کاری و با خدا جونم تقسیم کار میکنم و خودش همه جوره برام طرح های عالی میکشه من بخودم افتخار می کنم که در معرض هدایت خدا هستم من دریافت کننده الهامات الهی هستم
خدایا شکرت که کیفیت زندگی ام بیشتر شده رفتار همسرم رفتار فرزندانم رفتار و صبر خودم یه عالمه عالی شده خداروشکر
خدایا شکرت که توکلم بتوست اعتماد دارم ایمان دارم باور دارم که همه کاره ام تویی
خودم را با تمام بارهایم روی دوش گرفته ای . من آرام و آسوده خاطر هستم
خدایا شکرت برای این فضای روحانی که استاد در بهشت پرادایس به نمایش گذاشته تا چشمان زیبا بینم زیبایی های بیشتری ببینند و لذت ببرم
خدایا شکرت که من قبلا هم این فایل ابوموسی را شنیده بودم و باز هم خداروشکر که مدارم بالاتر رفته و راحتر این مطالب را درک میکنم خدایا شکرت اینم به دستاورد دیگه که از تو دارمش در مسیر زیبای و شنیدنی درست و حسابی این کلام حق هستم
خداوند خودش دیشب از خواب هم بهم تاکید کرد که توحید همه چیزه بهم گفت سوره توحید رو بخون و حرکت کن
وااای خدای من بهم چه جایگاهی دادی منم با عشق حرکت میکنم و میروم در دلشون و بقول استاد میخوام این حرفها رو ببلعم و چه زیبا ییهای در انتظارم هستند
خدایا شکرت که هر لحظه مرا بخدا پرستی هدایت کردی و من را لایق بندگی کردن دانسته ای و من آماده ام هر لحظه برای مرگ آنقدر تجربه های عالی بهم داده ای که من سیراب هستم و با عشق آماده زندگی جدید هستم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
خدایا فقط روی تو حساب باز کرده ام
میخواهم هم خودم خوب زندگی کنم و هم جهان را جای بهتری برای زندگی کردن کنم
خدایا کمکم کن ای بهترین یاری دهنده
از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم
خدایا طعم خوش زندگی را میخواهم بچشم
چون جهانش را بر پایه خیر ونیکی خلق کرده ای
جهان همه چی را طبیعی و همه جوره در اختیار ما قرار داده پس منم که باید دریافت کننده خوبی باشم
هم خدا را میخواهم وهم خرمارا من نمیدانم
طریقه درست زندگی کردن داشتن سلامتی و ثروت و نعمت و برکت و رزق بیحساب و خوشبختی و روابط عالی معنویت و سعادت در دنیا و آخرت است
خدایا من همه این پکیچ را با هم از تو میخواهم چون فقط تو زورت میرسه تو گردنت کلفته باید بهم بدی همه رو باهم من نمیدانم تو مرا در خلق بهترینها هدایت کن تو همواره در قلبم هستی مرا شنوای الهاماتت کن من از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم
خدایا شکرت روی نیازم فقط بتوست هرآنچه دارم مال توست
من با تو پادشاهی میکنم و بیتو هیچ
خدایا تنها قدرت کل کیهان تویی
تو تمام جهان را مسخر من کرده ای تو در هر ذره ای که خلق کرده ای وجود داری از روح پاکت در من دمیدی هروزم را با نور خودت منور گردان
خدایا شکرت که من در معرض هدایت تو هستم
خدایا شکرت که مرا از شجاعانت در زمین قرار دادی و تمام زندگیام را بتو سپردم کردیت تمام کارها را بتو داده ام تویی که همه جوره هوامو داری بینهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام خدای مهربان
سلام
منم 50 درصد رفتارام مثل ابو موسی بوده البته قبل از آشنایی با این سایت اما بعد از آگاهی ها خیلی بهتر شدم و خیلی از رفتارهای ابووموساییم رو که اونم از ترس حرف مردم و قضاوتهاشون بوده کنار گذاشتم و از محیط امن خودم خارج شدم.
مثال اول مربوط به سال 63 میشه
محل زندگیم یکی از شهرستانهای استان تهران بود، بعد از دیپلم معلم شدم ولی بعدش کنکور شرکت کردم و دانشگاه قبول شدم و خودم با اینکه همه چیز روبراه بود اما از محل امن زندگیم خارج شدم و دانشگاه رفتم
یا مثال بعدی
محل زندگیم که نزدیک خانواده خودم و همسرم بود با شجاعت نقل مکان کردیم و همین مهاجرت خیلی خیلی برکت وپیشرفت تو زندگیمون داشت .
و بعدها خیلی بیشتر تو دل ترسام رفتم یکیش که خیلی هم مهم بود وچند سال قبل انجام دادم کنار گذاشتن چادرم بود که اینکار تو اون زمان بخاطر شغلم و اطرافیانم واقعا شجاعت میخواست و من انجامش دادم .
خدااایا شکررر بخاطر این سایت واین همه آگاهی
بنام آنکه هرآنچه دارم از اوست
سلام به همه دوستان عزیز و هم کلاسی های این دانشگاه توحیدی و سلام به استاد بی نظیرم که قلبم برای دیدنش و ارتباط باهاش میتپه
مثل ابوموسی نباشیم ،عنوان این فایل و مثالهای که استاد عزیز در این فایل میزمه به طرز عجیبی ساده و تاثیرگذار و همیشه برام جالب بود که چطور استاد میتونه به این خوبی و عین سادگی صحبت کنه که اینقدر تاثیر بزاره روی مخاطباش
این سوال بارها از خودم پرسیدم که چطور میتونم توی بحث کاریم مثل استاد باشم در همه زمینها ،از بحث سادگی در آموزشش گرفته تا مثالهای بجاش که اینقدر تاثیرگذارن و توی این سه سال آشنایی با استاد فقط به یه نتیجه قابل قبول برای خودم رسیدم و اونم بحث الهامات و همونطور که استاد همیشه گفتن اعتبارش فقط برای خداست ،چون فقط اون میتونه طوری همه چیز بچینه که دقیقا در زمان مناسب کلام مناسب جاری بشه و به قلب کسانی که در مدارشن بشینه
خداوند به همه ما توفیق این هدایت بده که مثل استاد باشبم در همه زمینها
من همیشه گفتم اگه بخوام زندگی 38 ساله خودمو به دو قسمت تقسیم کنم 35 سال زندگیم در یک قسمت و 3 سال آشنایی با استاد یک قسمت دیگست ،سه سالی که شجاعتر و بقول دوستان بی کله تر شدم ،البته من همیشه بی کله بودم توی بعضی از کارهام ولی هر چه سنم بالاتر رفت قدرت ریسکم کمتر شده بود و داشت خفه میشد تا اینکه با استاد آشنا شدم و مخصوصا وقتی این فایلها رو میشنیدم ،روزهای اوایل آشنایم با قانون تکامل اصلا آشنایی نداشتم و حتی میتونم بگم این فایل ابوموسی را که میشنیدم و بارها گوشش دادم هیچ وقت کلمه تکامل که استاد اینقدر برش تاکید داره نمیشنیدم و همینم باعث شد قدمهای بردارم که در تکاملم نبود و ضربشو بخورم ولی آرارم آرام بحث تکامل درک کردم و تصمیم گرفتم قدمهامو بهتر بردارم و با اینکه خیلی هم بالا پایین شدم ولی پشیمون نیستم چون با شجاعتم وارد چالشهای جدیدی شدم که منو بزرگتر کرد و اشتباهاتمو بهم گوش زد کرد ،در بحث کاری بیزینس جدید راه انداختم که بسیار جذاب بود برام ،با آدمهای جدید ارتباط گرفتم که هنوز وقتی بهش فکر میکنم و اون روزها رو بیاد میارم قلبم تند میزنه از شدت هیجان ،خلاصه بگم واقعا زندگی رو زندگی کردم در این سه سال و الانم دارم با قدمهای تکاملیم پیش میرم و همیشه هم بدنبال چالش جدیدم و یه مثال خوبم دارم توی این زمینه
چند وقت پیش توی محیط کارم یکی از مشتریان بهم پیشنهاد مسافرت داد که بریم یه جایی که برف میاد و یکم تفریح کنیم و به محض شنیدن پیشنهادش تصمیم گرفتم برای همه مشتریانم تور مسافرتی برگزار کنم با اینکه هیچ وقت این کارو نکرده بودم و همین اتفاقم رقم خورد که کلی هیجان داشت تازه تونستم مولم خلق کنم باهاش و میشه گفت این شخصیت توی شرایط جدید رفتن تقریبا توی خودم نهادینه کردم و البته که باید بیشتر روش کار کنم و هر روز بهتر بشم خصوصا در جنبه انلاین کار کردنم که یکم ضعیفم توش و باید بیشتر روش کار کنم
سپاسگزارم استاد عزیزم برای لطفی که به ما میکنید همچین فایلهای رو آماده میکنید