دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 15

477 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رها لطفی گفته:
    مدت عضویت: 2896 روز

    سلام خدمت استاد عزیزو دوستان محترم

    جا داره سپاسگذار و شاکر باشم بابت فایلا و مسیرم..

    جالبه من دونه میریختم پشت پنجره و کلی پرنده جمع میشدن و کلی دعوا و کتک کاری هم میکردن

    خب با شنیدن این فایل تصمیم گرفتم نریزم و متوجه شدم چقدر متوقع شدن میان پشت پنجره و نوک میزنن به شیشه .. عجب … از راه بدرشون کردن با دخالت در مسیر حرکت هستی ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3350 روز

    سلام

    این فایل یکی از آن فایلهایی است که من خیلی دوستش دارم حتی یک روز نمیشه که یاد این فایل نیفتم این فایل خیلی به من کمک کرده است فایل 4 کتاب صوتی قانون جذب را هم بیشتر برایم مفهوم کرده است و لذت می برم از اینکه چقدر همه چیز به همه چیز به هم ربط دارند. سالیان سال است که این همه گدا دیدم و کسانی که کارشان این است و همه این به خاطر همین دلسوزیهای بی جا است . اگر این موارد با کمک ما درست میشد پس چرا سالیان سال است که کارشان این است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    محمد جواد میگلی گفته:
    مدت عضویت: 2899 روز

    سلام استاد دقیقا درست می فرماید در خانواده ایی شخص معتادی وجود داشت و خانواده ایشان بر این اعتقاد بودند که باید به فرزندشان کمک کنند و همه چیز برایش مهیا باشد مثل مکان و پول این ترحم و دلسوزی باعث مرگ ایشان شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2944 روز

    با سلام تجربه ای که من دارم مربوط به پولیه که بعنوان سپرده با سود 20%تو بانک گذاشته بودم و ماهیانه مبلغ یک میلیون تومان سود می گرفتیم و این باعث شده بود که خودم و همسرم با داشتن سه تا بچه اون طور که باید و شاید دنبال کسب درآمد نباشیم تا اینکه همین سپرده باعث ایجاد بحث بین من و همسرم شد چون با سود های یک میلیونی نمیتونستیم زندگی پنج نفر را اداره کنیم تا اینکه من تصمیم گرفتم این پول را علی رغم میل بزرگترها که به وجود آب باریکه و روز مبادا معتقد بودند ، از بانک خارج کنم و یک ماشین صفر برای همسرم جهت کار خریدم و بدون توجه و تکیه بر سود ماهیانه دفتر خودم را افتتاح کردم و مشغول کار شدم ، من نمی گم سپرده چیز بدی ه اما در شرایطی که باعث بشه من مثل گدا سر ماه بهش دست دراز کنم یا تبدیل به کبوتری بشم در انتظار غذا ، واقعا خطرناکه و من خوشحالم که دیگه کبوتر نیستم و یک عقاب شدم در انتظار شکار با تکیه بر توانایی های خودم و آموزش ها و کلام پر از معنویت استاد بزرگوارم آقای عباس منش که امیدوارم خیر و برکت همواره در زندگیشون جاری باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3350 روز

    سلام

    تشکر برای اینکه با فایلهای خوبتون که هم مختصر و هم مفید است راهگشایی عالی در زندگی ما هستید

    مثال در مورد مطلبتون مادرهای زیادی را در این مورد سراغ دارم : مادری را سراغ داشتم که به خاطر دلسوزی بی جا نسبت به فرزندش از کوچکی آن را بی تجربه و زبون بزرگش کرد بعد از سالها مادر دچار مریضی حاد شد و فوت کرد و پس برای اینکه نمی توانست جور خود را از آب بیرون بکشد او نیز خودکشی کرد و فوت کرد و …. گدایی را در مرکز شهر تهران سراغ دارم که شاید حدود 20 سال است که به امر تکدی گری مشغول است با اینکه بارها در تاکسی در زبان ا ین و آن شنیدم که ایشان دو تا همسر دارند خانه ای دو طبقه دارند و بسیار وضع خوبی دارند- گدایی را سراغ دارم که سالهاست هر روز مشغول گدایی است و این قدر با شما بد رفتاری می کند که باید به او پول بدهید و حرفهای نامربوط می زند، هر وقت این آقا را می بینم می گم این آقا به گدایی عادت کرده است و این عادت را انسانها به او آموخته اند.

    خدایا شکرت

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    علی امجدیان گفته:
    مدت عضویت: 3328 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و تمامی دوستان

    من امروز یه اتفاق جالبی برام افتاد و خواستم با شما در میان بذارم و اتفاق جالب این بود که من این فایل رو مدت ها پیش گوش دا ده بودم بار ها و بار ها و دنبال نشانه های اون در زندگی خودم میگشتم . خیلی وقت پیش کارت گرافیک کامپیوترم سوخت و من یه دونه جدید تر از اون رو خریدم و جایگزین کردم و یه فن رو هم زیر اون گذاشتم برای اینکه خنک باشه و این یکی زود نسوزه نا گفته نماند که کارت گرافیک جدید خیلی جنس جدید و بدون نیاز به هیچ نگه داری بود و مدام از وقتی خریدمش خود به خود مانیتورم تصویرش قطع و وصل میشد و من به کلی نا امید شدم و گفتم که خراب شده و باید ببرم و به صاحبش پس بدم خیلی راه های متفاوتی رو من امتحان کردم از چک کردن کابل ها تا چندین بار تعویض درایور و…. امروز اتفاقی در کیس رو باز کردم دستم به سیم همین فن اضافی خورد و سیم کلا از جا درآمد و فن دیگه خراب شد و منم گفتم شاید حکمت الهی بوده وگرنه من هزار بار در این کیس رو باز کردم دفعه های قبل این سیم پاره میشد و همین که تو فکر فن جدید بودم سیستم رو روشن کردم و شروع به کار کردم و دیدم اصلا دیگه خبری از پریدن تصویر نیست و خیلی جالب بود برام تازه فهمیدم از سایت سازندش که باید حتما به یه دمای حداقلی برسه و کار کنه و من اینجا بود که یاد این فایل افتادم و گفتم بابا اصلا این قانون برای یه قطعه ای که اصلا من رو هم نمیشناسه و اصلا موجودی مثل انسان هم نیست جواب میده ومن باید روز اول این دلسوزی بیجا رو در حق این قطعه نمیکردم و پولی رو به خاطر فن اضافه پرداخت کردم دلسوزی وترحم بی اندازه بوده و با این اتفاق من ایمانم نسبت به خداوند وقوانینش خیلی زیاد تر شد واقعا از شما و فعالیت های شما از صمیم قلب سپاسگذارم ان شاا… در پناه حق هرجا که هستید موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    حسین سمیعی گفته:
    مدت عضویت: 3096 روز

    سلام استاد گرام

    مگر خود خدا در سوره یس نگفته از انچه ب شما داده ایم ب فقرا انفاق کنید؟که بعد در ادامش کافران میگن چرا انقاق کنیم درحالیکه اگر خدا میخواست همانطور که به ما روزی داده به فقرا هم میداد

    اگه قراره دلسوزی بیجا نکنیم پس حرف خدا چیه؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Fateme گفته:
      مدت عضویت: 1156 روز

      خداوند تو همون قران گفته که فقرا چه کسانی هستند حتی ترتیب کمک بهشون رو هم گفته. اول پدر و مادر خودت اگه نیازمندن بعدش فقیر و یتیم و…. به کسانی باید کمک کنیم که واقعا توانایی کار کردن ندارن مثل پیر مردها یا کودکان

      نیت هم که خیلی خیلی مهمه‌ . باید نیتمون کمک به تغیر شرایط اون نباشه بلکه تغییر شرایط خودمون باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سیدمحسن سجادی ارجمند گفته:
    مدت عضویت: 3191 روز

    با سلام و عرض ادب به استاد گرامی.

    متشکرم از گفته های قشنگ تون.

    مطلبی رو خواستم عنوان کنم از کمک و دلسوزیی که منجر به مرگ یکی از دوستانم شد.

    سالها پیش که تولید کننده تجهیزات ورزشی بودم ،یکی از دوستان ورزشکارم که با هم ورزش هم میکردیم،و این پسر به واسطه همین ورزش به شدت خوش تیپ هم شده بود و توی ورزشش هم خیلی داشت موفق میشد و کم کم داشت سر زبونا میفتاد اسمش،این یه روز اومد پیشم و گفت میخوام از بانک وام بگیرم،و باید یک فاکتور سوری درست کنم و به بانک بدم و یک وام 20 م تومانی با بازپرداخت خیلی کم بهم خیلی سریع میدن،اما آشنا ندارم و هر جام رفتم نتونستم از کسی فاکتور بگیرم،میخوام باشگاه مو بزرگ تر کنم و از این حرفا…

    منم فرد قانونمندی بودم و اولش یکم مقاومت کردم..اما بعد از مدتی با مهر امضای شرکتم یک فاکتور بهش دادم و رفت…دیگه کمتر میدیدمش ویک سالی شد که ازش خبری نداشتم ..تا یک روز توی جریان یک مسابقه از بچه شنیدم که فلانی از کلی مواد مخدر ازش گرفتن و اعدام شده و از مرگش به شدت ناراحت شدم…بعد از مدتی داداش کوچیکش که توی مسابقات میدیدمش جویای قضیه شدم…فهمیدم همون موقع که وام و میگیره..کم کم دور از چشم خانواده دست به کارای ناجور میزنه که به درآمد بالاتر برسه و خوبم میشه اوضاش که البته خانواده فکر میکن از راه ورزشه…تا اینکه با 20 کیلو شیشه میگیرنش و بعد شم اعدام…

    واقعا میتونستم اون فاکتور و بهش ندم.

    البته سالها بود عذاب وجدان داشتم اما بعد از شنیدم فایل عفو بخشش شما بسیار آروم شدم و براش طلب عفو و بخشش از پروردگارم کردم.خدا بیامرزش.

    از شما بسیار سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    کریم پور گفته:
    مدت عضویت: 3292 روز

    سلام

    ممنون از نکته ای که اشاره کردین

    مواردی که گفتین منطقی و قابل قبوله

    اما به نظرتون از این مورد هم نمیشه به نفع خود برای کسب حس خوب و تلقینات مثبت استفاده کرد؟

    حس دادن و کمک کردن خیلی خوب و زیباست و وقتی من می بخشم با خودم میگم حتما دارم که میبخشم دیگه و این یجور حس غنا و ثروتمند بودن بهم میده و به نظر فرکانس قوی تری به سمت ثروت ارسال می کنم و مدارم در لحظه بالاتر میره

    و فکر میکنم این هم راستا با منبع انرژی هست و فرکانس ما رو قوی تر میکنه

    ما یجور شبیه خداییم و خداوند بخشنده است به نظرم میاد که باید ببخشی تا خدا نیز به تو ببخشد

    دستی که به سمتت دراز می شود را باید پر کنی و بدهی تا وقتی تو نیز دست به سمت خدا دراز می کنی او نیز به تو بدهد (شاید خدا با در نظر گرفتنه اینکه تو نیز روزی به خلقش دادی به تو می دهد)

    خداوند همانطور که ما را واسطه بخشیدن به کسی میکند، کس دیگری را نیز واسطه بخشیدن به ما میکند. و اگر بخشش از این دایره حذف و یا کمرنگ شود این نظم قانون به هم می خورد.

    بیشتر روی صحبتم با گدا هاست خلاصه گدا هرکاری که کرده یا نکرده باشد درآن لحظه گداست و نیازمند خداوند گفته دست نیازمند رو بگیرید (تودست نیازمند روبگیر منم دسته تورو میگیریم در زمان نیازت) من در آن لحظه کوچکترین کمکی که میتونم بهش بکنم همان بخشیدن است

    البته من با رویه گدا و وجود گدا موافق نیستم و مشکل دارم اما امر بخشیدن رو هم نمیتونم ازش جدا کنم چون وقتی می بخشم حس خوب ثروت پیدا می کنم ولی وقتی بی تفاوت بگذرم یجور حس خودخواهی وجودمو میگیره

    خداوند انسان رو جوری سرشته که کار خوبه که حس خوب و پایدار براش فراهم میکند و کار ناشایست و بد حس ناخوش. (حس خوبی که بد از بخشیدن به یک گدا ایجاد می شود شاید دلیل بر خوب بودن آن کار باشد…)

    لطفا نظرتونو در مورد این حرفا ارائه دهید تا اگر فکرم اشتباه است و شاید باید از یک بعد دیگری نگاه کنم، زودتر این باور را اصلاح نمایم

    مشتاقانه منتظر پاسخی از جانب استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3350 روز

      سلام

      کمک کردن خوب است ولی اصل آن مهم است که به خاطر چی داریم کمک کنیم ما کمک می کنیم به خاطر خودمان و گرنه کمک کردن بعضی مواقع می تونه برای طرف مقابل هم مخرب باشه . ما کمک می کنیم به خاطر عشقی که د رخود داریم که به خاطر عشق خود به خودمان برای اینکه به خودمان کمک کنیم کمک می کنیم نه به خاطر طرف دیکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: