دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 19
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-28.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-11 21:21:172021-11-09 07:54:07دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت خانواده خوبم، از اعماق وجودم برای تمامی شما عزیزانم آرزوهای بزرگی که در ذهنتان هست از خداوند بزرگ خواهانم
من در کنار شما خانواده ام بی نهایت احساس ارامش میکنم
هرکجا باشیم همیشه نشانه هایی از خداوند برایمان رخ میدهد.
نشانه امروز من بی نهایت با موضوع امروز زندگی من هماهنگی داشت.واقعا خدارو سپاس گذارم که از هر راهی نشانه ای برای تکامل من بوجود می آورد
به قول استاد عزیزم واقعا حقیقت رو عنوان کرد.ما گاهی به اشتباه محبت میکنیم که طرف به عنوان وظیفه ما تلقی میکنه.
دلسوزی های ما برای کمکبه نزدیکانمان خیلی اشتباه هست. دلسوزی میکنیم بدون این که متوجه باشیم اونها رو بد عادت میکنیم. همیشه چشمبه دستان وکمکما دارند تا زندگی روزمره خودشان را بگذرانند
اما چه فایده که خودشان همت نمیکنن تا دست به زانوهای خودشان بگیرند وپاشن برای زندگی تلاش کنن
اتفاق امروز زندگی من همین بود.کمکبه دیگری باعث شد که کار من به عنوان یکوظیفه تلقی بشه
و بامن جوری برخورد کردن که انگار من باید تا جایی هست در خدمت اونا باشم
اما چشمانم رو باز کردم و جوری برخورد کردم که متوجه بشن مناز روی حس انسانیت به اونا کمک میکردم و متوجه اشتباه خودشون باشن.
با رفتارم و کارم متوجه ساختم که نبایست از اول اینجوری بر خورد میکردم که وظیفه برام تلقی بشه
اما به یاری خداوند بر این مشکل غلبه کردم و چشمانشان را به روی حقیقت زندگی خودشان باز کردم.تا بهتر به دنبال زندگی خود بدون نیاز دیگران بروند
خدایا سپاست که همیشه مراقب من هستی 🥰🌺🌺🌺🌺🌺
دوستتان دارم خانواده عزیزم عباس منشی ها❤❤❤❤❤❤❤❤❤
با سلام استاد گرانقدر من به این صفحه هدایت شدم.و از خداوند سپاس گذارم که این مطلب رو برای من یادآوری کرد. من یک دوستی داشتم که ناخواسته باردار شده بود و وضع مالی بدی داشتند و میخواست بچه اش را به خاطر فقر مالی سقط کند و از من کمک خواست برای سقط آن و من گفتم برای دکترها و سونوگرافی ها و هر هزینه ای تا زایمان داری من قبول میکنم بعدش هم خدا بزرگ است این دوستم بسیار خجالتی بود من از پولی که برای جهیزیه داشتم کمکش کردم و بچه اش را به دنیا آورد باز از من کمک خواست تا همسرم برای همسرش کار پیدا کند و ما باز هم کمکش کردیم ولی همسرش در کاری که برایش پیدا کرده بودیم کار نکرد و میگفت کار سختی است. بعداز من خواست به مغازه ای از دوست مشترکمان معرفی کنم (چون آن دوستمان با من صمیمی تر بود )تا وسایل قسطی بخرد، بعد من این کار را نیز انجام دادم .بعد هم از من پول قرض خواست و مدت زیادی باز پرداخت نکرد.بعد دیدم این خصیصه در او به وجود آمده و به کمک گرفتن از دیگران عادت کرده و من پول قرضی ام را خواستم و او بسیار تعجب کرد چون بارها به او بخشیده بودم ولی من با بخشیدن بیش از حدم در او خصیصه ی بدی به وجود آورده بودم.و این خلاف قانون بود و شما کاملا درست می فرمائید.
سلام
چه به موقع بود؛ من عاشق این فایل هستم و همیشه یادم هست و هر از گاهی آنها هم حتما می بینم که الکی احساساتی نشوم.
انواع گداها را دیدم که یکی خانه سه طبقه دارد با سه تا زن بعد سالهاست که سر چهارراهی گدایی می کند و یک گدایی که اگر بهش کمک نکنی شروع می کند به فحش دادن….
من وقتی بچه های کوچک را می بینم به خودم میگویم اگر کمک کنم آینده این بچه را خراب می کنم بزار به این کار عادت نکنه و خودش را بسازد و آینده اش را بهتر کند ؛ من که سالهای زیادی است که کمک نمی کنم ولی اگرم دلم بسوزد فوری یاد این فایل می افتادم.
ولی دلسوزیهای بی جایم زندگیم را خراب کرد و ویران کرد همیشه یادم هست که دلسوزی نتیجه اش چی می شود.
همیشه و درمقطعی که باید تصمیمی حساس میگرفتم دلسوزی برای فرزند خودم هم نکردم و این خیلی باعث پیشرفتش شده است خدایاشکرت؛ من از این دلسوزیها خیلی چیزها یاد گرفتم وقتی ازاین دلسوزیها می کنم مانع پیشرفت خودم می شوم و اگر با وضع مالی و روحی بهتر بیشتر بتونم کمک کنم با این کارم جلوی این کار را می گیرم؛ خوب است موقعی دلسوزی یاد این فایل باشم که هستم و کوتاه و عالی است عاشق فایلهایی ازاین جور موضوعات کوتاه و به یاد ماندنی از استادمان هستم.
وقتی زندگیم زیر و رو شد همانهایی که من برایشان خودم را می کشتم ودلسوزی می کردم رفتند سر زندگی خودشان و شاد و خرم ویادی هم از من نکردند که هیچ؛ حتی کوچکترین کاری که می توانستند انجام بدهند را ندادند مثلا جواب تلفنهایی که متعلق به من بود را بدهند. اینجا یاد گرفتم که این دلسوزیهای بی جاحقم است خدایا شکرت
خدایا شکرت
سلام به همه دوستان و استاد عزیز
من خیلی دلسوزم و همین باعث شده تا خیلی از وقتمو بزارم رو درست کردن بقیه و تفکراتشون
البته این مورد قبلا زیادتر بود و با روند آگاه تر شدنم کمتر شده
اما
چیزی که جدیدا متوجه شدم و یکی از ترمزای بزرگم محسوب میشه اینه که هنوز دلسوزیه هست فقط شکلش فرق کرده
اینطور شده که مثلا دوست صمیمیم که همکارمم هست وقتی یمدت زیادی معامله نمیزنه و پول در نمیاره منم بخاطر دلسوزی ناخوداگاهن دیگه معامله نمیزنم
یعنی کار میکنم اما اون لحظه ی اخر همه چی خراب میشه
یجورایی احساس گناه پیدا میکنم از اینکه من پول داشته باشم و اونا نه
سلام
به نظر من این احساس گناه را خیلی از خود دور کنید چون خیلی مهم است همان کاری بود که من انجام می دادم؛ ضربه های بدی خدای نکرده به آدم می خورد ؛ یاد حرف استاد باشید که هر کسی بنده خداست و همه ما می توانیم به یک اندازه از مواهب خداوند بهره مند باشیم .
این قدر از این دلسوزیها ضربه خوردم که حدی ندارد.
شاد باشید
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
امروز این نشانه من بود من هروقت که گدایی
متکدی را می دیدم ویا جلو راهم در میومد
باین تفکر بهش نگاه میکردم که شاید این فرستاده خدا و اون داستانهای قدیمی که برای
ما می گفتند که خدا اینو فرستاده تا ببینه تو چند مرده حلاجی وترو امتحان کنه و اگر تو به او چیزی دادی خدا هم برای تو میده
ببین باور اشتباه تا کجا در اعماق وجود ما نفوذ کرده که به این راحتی عوض نمیشه
وما باید همیشه وهر لحظه روی باور هامون کار کنیم.وبه همین دلیل بعضی وقتها که هواسم بود نمی دادم. ولی بعضی مواقع دقیقا
می گفتم این کار خداست و میدادم
سپاسگزارم که امروز یکی از باورهای اشتباهم روپیداکردم
سید دمت گرم بخدا ..
خدا رو سپاسگزارم از اینکه استاد را سر راهم قرارداد که قوانین رو بفهمم و باورهای عالی برای خودم بسازم
در پناه خداوند بخشنده بی انتها پیروز وپایدار باشید
با سلام خدمت استاد و کلیه دوستان عزیزم
تا چند سال گذشته خیلی کم به متکدیان و گداها کمک میکردم ولی یکسال پیش کتابی رو خوندم که از اون وقت به بعد هر گدا یا کسی کمکی از من میخواست به خودم میگفتم که این بنده رو خدا سر راه من قرار داده و من باید هر کاری از دستم بر میاد برای اون انجام بدم و این مسئله باعث شده بود که به دنبال نتیجه اون باشم واین نگرش باعث شده بود که از همه انتظار داشته باشم منو درک کنند وبه من کمک کنند ولی خدا رو شکر که هر روز دارم با مطالب جدیدی که سر راهم قرار میگیره یک دگرگونی اساسی در زندگی خودم ایجاد کنم دوستون دارم .فرزاد
سلام به استاد عزیزم یاد کمک. کردن خودم افتادم یاد دلسوزی کردن خودم افتادم حدود یک سال پیش با یه دوستی آشنا شدم خیلی بهش کمک کردم قوانین خوب یاد بگیره اما با اینکه دوست من اصن قوانین نمیخواست یاد بگیره تمریناتشی انجام نمیداد و همین طور به من میگفت من الان باور ساختم من فکر میکردم واقعا باور ساخته همین چند وقت پیش کسب و کار خودش رو شروع کرد دیدم اصلا نمیتونه رشد کنه گفتم مگه باور نساختی؟
به من جواب داد که من باور اشتباهی گرفته بودم با یک فکر
تمام چیزی که من بهش یاد دادم به نظر خودم هدر رفت روزانه ۶ ساعت با هم حرف میزدیم در مورد قانون و در آخر من بیشتر رشد کردم امشب این دوست زندگیم کلا حذف کردم چون باعث رشد من نمیشد
واقعاً این فایل فوق العاده بود عاشقتم ?
سلام خدمت استاد بزرگوارم
چند دقیقه قبل از این که این فایل رو ببینم داشتم از پنجره بیرون رو نگاه میکردم و روی درختی که دقیقاً مقابل پنجره ماست یکی دوتا پرنده در حال پیدا کردن غذا بودند و جالب که پرنده های دیگه هم به اونها اضافه می شدند و همین طوری که داشتم با دوستم صحبت میکردم گفت اگر پدرم بود الان جلو این پنجره کلی دونه برای اونا گذاشته بود جالبه که پدر ایشون هم زندگی جالبی نداره و با حمایت های بی جا و حمایت نکردن های اشتباه همیشه دردسر درست کرده . من دیدن این فایل و این هم زمانی را به فال نیک میگیرم اما دریافت دیگه ای که من از این اتفاق و رفتار پرنده ها داشتم این بود که انگار وظیفهی ما در این عالم جستجو کردن هست ، به نظرم اومد با جستجو کردن و مدام حرکت کردن ما به روزی ، برکت ، فراوانی و عشق بیشتر دست پیدا می کنیم و گویی همه چیز در حرکت کردن خلاصه شده و وقتی به اون پرنده ها نگاه می کردم می دیدم که روزی براشون هست و اونا فقط باید یه حرکت کوچک انجام بِدن تا دریافتش کنن .
سلام ب هدایت شدگان عزیز..
استادگرامی ک با این وضوح ب ما تعلیم مدین ازشما صمیمانه سپاسگزارم..
واقعا احوال این روزهای من عاااااااالیه..بی نهایت ب خدای خودم وصلم وازهرلحظه درآغوش خداوندم لذت میبرم..از زیباییها..آرامش..آسایش..وفورنعمت و هرآنچه ک خرسندم میکند..
خیلی سبک هستم
خیلی رها..
خیلی عمیق
خیلی پرانرژی همه چیزلذت بخشه..
خداوندابرای عظمتت تو را میپرستم ک تو برهمه چیز آگاهی..
تو دانا و توانایی برهرچیز..
امروز رفته بودیم باهمسرم تا شعبه بیمه تو راه برگشت بطور اتفاقی چشمم ب مردی افتاد ک دوتا عصا زیره بغلش بود و ازمتکیان بود..
من در گذشته خیلی ب این افراد کمک میکردم و دلسوزی بیجا..اما امروز بطور آگاهانه و بدون اینکه از این فایل سید عزیز استفاده کرده باشم ب این موضوع فکرکردم ک اگر این افراد ب خود آگاهی برسند و از خدای خودشون یاری خواسته باشند خب مطمئنا نتیجه برای اونها هم درهرشرایطی ک هستند قطعا بهترخواهدشد..
و امروز نشانه من این فایل عالی بود ک واقعا بسیار نکته طلایی در این صحبتهای گوهربارسید وجود داره ک من با دل و جان پذیرفتم..
مادری از سر دلسوزی و احساس ب فرزندانش گاه و بیگاه در امور مالی کمک میکندپسر و دختر فرقی نمیکند..
پسرها ب دنبال کسب درآمد و موفقیت پایدارو ثابتی نیستند..با مشکلات متعددی روبرو میشوند همسران ناراضی.فرزندان متعصب.
همه گفتارشما بسیارواضح و روشن هستند..
همه ما باید تابع قوانین جهان و کیهان باشیم تا ب رشد کامل تر و جهانی زیباتربپیوندیم..
واقعا هیچ چیزبی حکمت خداوند وجودندارد..
ازهمه عزیزان سپاسگزارم..
درپناه معبودیکتا..
سلام خانواده ی عزیزم من همیشه مبالغ زیادی به دیگران کمک میکردم و اگر یه زمانی پول نقد تو جیبم نبود که بخام کمک کنم احساس بدی پیدا میکردم و فک میکردم الان خدا ناراحت میشه .ولی از الان تصمیم گرفتم به هیچ عنوان به افراد متکدی کنار خیابان کمک نکنم .چون فهمیدم که بزرگترین کمک به فقیران اینه که من خودم جزوشون نباشم