دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم! - صفحه 34

477 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    دورود به استاد عباس منش عزیز وخانوم شایسته.امروز صبح وقتی وارد سایت شدم این فایلرو نشانه خودم دیدم .این جلسه در مورد غذا ندادن به کبوتر ها وکمک بیجا نکردن به دیگر افراد .این یک حقیقت است چون ما هرچه قدر هم بخواهیم به دیگر افراد از این کمکها بکنیم نمی توانیم باعث پیشرفت اینها بشیم تا زمانی که خود افراد نخواهند نمیشود به کسی کمک شایانی کرد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    امیررضا شیخ شعاعی گفته:
    مدت عضویت: 1286 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد عزیز و باحالم و خانم شایسته مهربان و دوستان عزیز و هدایتی سایت

    مثالی در مورد اینکه وقتی به کسی کمک کردیم و براش دلسوزی کردیم چه اتفاقاتی براش افتاده:

    – این مثال رو میخوام در گستره جهانی بگم مثال چند کشور مثل کشور خودمون کشور افغانستان و کشورهای دیگه که همانند هستند صحبت کنم

    خیلی جالبه کشورهایی مثل آمریکا که شعار اصلیش in God we trust هست و فقط به خدا ایمان دارند و باور دارند که نیاز به دلسوزی کسی ندارن بخاطر همین با اختلاف بهترین کشور جهان از هر لحاظی هستند. واقعا این باور قدرتمند و هدایتی است، آمریکایی ها به پشتکار بالاشون معروف هستند و در مقابل آن من خودم قبل از اینکه روی باورهام کار کنم و با شما استاد عزیزم به لطف الله آشنا بشم همیشه منتظر این بودم همه چی ارزون بشه این اتفاق بیفته این بره اون بیاد و همش درگیر مسائل سیاسی اعصاب خودم رو خرد میکردم ولی به لطف الله الان متوجه شدم ما نیاز به دلسوزی و کمک کسی نداریم و فقط باید با ایمان به الله و باورهامون رو درست کنیم و اعمال مورد نیاز برای زندگی بهتر رو انجام بدیم.

    خیلی حسم خوب میشه وقتی مسئولیت کامل رو بر عهده میگیرم و به این نتیجه میرسم که خودم خالق زندگی و شرایطم هستم. من مطمئنم که تک تک ما انسانها بتونیم با تغییر دادن فقط زندگی خودمون فقط فقط زندگی خودمون، جهان رو جای بهتری برای زندگی کنیم.

    ممنون از شما استاد عزیزم بخاطر این همه فایل خفن و ارزشمند و کامنتای هدایتی و باحال دوستان عزیز سایت

    سپاس گزار پروردگارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1245 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    ما بارها و بارها به عناوین مختلف به افراد ضعیف و فقیر کمک کرده ایم و علاوه بر این که هیچ تاثیری در زندگی آنان نداشته بلکه توقع آنان از ما بسیار افزایش یافته و از ما درخواست کردند پول بیشتری به آنها پرداخت کنیم. در صورتی که همه آنها توانایی کار کردن کافی برای داشتن زندگی خوب داشتند و به دلیل مزاحمت‌های بی جا و درخواست‌های مکرر آنها دیگر به هیچ وجه به آنان کمک نخواهیم کرد و سخنان استاد کاملا مورد قبول بوده و ما به خوبی آن را تجربه کرده ایم . در مورد پرندگان نیز کاملا صحیح می فرمایند و ما چندین بار از اشخاص مختلف شنیده ایم که با کمک کردن و غذا دادن به حیوانات آنها را وابسته کرده و در نهایت نیز مردند.

    بسیاری از افراد موفق و ثروتمند در اطرافیان و آشنایان ما افراد فقیری بوده که تضادهایی که در کودکی با آن مواجه بودند باعث پیشرفت آنان و قوی تر شدنشان شده است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مینا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 657 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز، آقای عباس منش و خانم شایسته مهربان

    نمونه این دست دلسوزی ها خیلی خیلی زیاده مخصوصا تو خانواده هایی که به یک فرزند بدون دلیل موجه بیشتر از بقیه بچه ها کمک میشه، نمونه اش دایی کوچک من که من بیشتر از بقیه بچه ها ارث و میراث رسید و با اینکه اون موقع وضعش خوب بود الان از تمام برادر خواهرهای دیگه اش از لحاظ مالی عقبه یا برادر خودم که اونقد پدر و مادرم بی حساب کمکش میکنن که عملا باعث شده خودش یاد نگیره که چجوری گلیمش رو از آب بکشه بیرون و مطمینم که در آینده بخاطر این دلسوزی های بی مورد پدر و مادرم ضربه میخوره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام به همه دوستان

    سلام به استاد عزیز

    این فایل خیلی نکته داشت

    خیلی برای من درس ها داشت

    دیگر دلسوزی بی جا نکنم

    چرا که هر کس بخاطر باورهایی که دارد زندگی خودش را رقم می زند

    وقتی که من به کسی کمک کنم آنهم از روی دلسوزی سبب می شود که آن شخص دیگر دنبال تلاش کردن و کار کردن نرود

    چرا که براحتی به آنچه که می خواهد دست پیدا می کند

    یاد بگیرم که اگر قصد کمک کردن دارم آگاهانه کمک کنم

    آکاهانه دنبال این باشم که جوری برخورد کنم که به طرف مقابل کمک کنم تا او خود بتواند فعالیت کند و با تضاد هایی که برای او رخ می دهد زندگی بهتری را برای خودش بسازد

    ممنونم استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    امیرحسین صفری گفته:
    مدت عضویت: 771 روز

    به نام خدای مهربان

    دلسوزی بی جا به کبوترها غذا ندهیم

    در یک مقاله ای نوشته بود که دونه دادن به پرندگان در زمستان باعث میشه که قدرت مسیر یابیشون رو در نسل های بعدی از دست بدن و این کار کار مفیدی براشون نیست .

    وقتی که ما هم میایم یه کمک بیجایی میکنیم به افراد نه تنها در نهایت به اونها کمک نمیکنیم بلکه باعث میشیم اونها از مسیر درستشون هم منحرف بشن و اونها از توانایی و استعدادشون استفاده نکنن و یواش یواش اونو از دست میدن .

    وقتی که ما توی زمستون برای پرنده غذا میریزیم و کمک میکنیم به اونها که اونا بتونن سیر باشن و زنده بمونن داریم کمک میکنیم که اونها تنبل بار بیان . اما اگر بهشون غذا ندیم شاید بعضی از اونها به خاطر گشنگی بمیرن اما در نهایت این مهارت قدرت پیدا کردن غذا و مسیر یابیرو در اونها زنده نگه میداریم . و اگر ما به اونها کمک کنیم مشکل جدیتری که برای اونها پیش میاد اینه که طی نسل های بعد توانایی مسیر یابی و پیدا کردن غذا در اونها از بین میره و نسلشون از بین میره .

    حالا نتیجه گیری از این داستان :

    وقتی که ما کمک میکنیم به گداهای خیابانی چیزی که به وجود میاد اینه که شهری پر از گدا به وجود میاد مثل کلکته ی هند و اگر به گداها کمک نکنیم ممکنه تعدادی از اونها بمیرن و اما تعداد بسیار بسیار زیادتری به خاطر اینکه کمکی رو دریافت نمیکنن تلاش میکنن و به خداوند تکیه میکنن نه به غیر خداوند و باعث میشه پیشرفت کنن ، موفق بشن .

    ما ایرانی ها خیلی احساسی هستیم و خیلی کارارو احساسی انجام میدیم و فکر میکنیم که داریم بهشون کمک میکنیم و این موضوع در مورد فرزندانمون هم صادقه و اگر مدام از فرزندانمون حمایت کنیم اگر مدام حواسمون به اونها باشه باعث میشه اونها از توانایی هاشون استفاده نکنن

    اگر خود ما به جایی رسیدیم نه به خاطر اینکه به ما پولی داده شده نه به خاطر حمایت هایی که شده بلکه به خاطر مشکلاتی که بهش برخوردیم و به خاطر تضادهایی که در زندگیمون به وجود امده پیشرفت کردیم نه به خاطر کمک هایی که به ما شده . پس باید این موضوع رو درک کنیم هم در مورد خودمون هم فرزندانمون و هم در مورد تمام مسائل زندگی و این بی رحمی نیست که به اونها کمک نکنیم این آگاهانه کمک نکردنه که با پول ندادن کاری میکنیم که اونا مدتی میان توی خیابون و چیزی گیرشون نمیاد و ( حتی بعضی از اونها بازیگران خیلی ماهری شدن و بعضی هاشون آگاهانه بلا سر خودشون میارن که بتونن دلسوزی و ترهم بیشتری رو به وجود بیارن که مردم بهشون پول بدن ) اما وقتی که به اونها کمک نشه اونها میفهمن که آقا این راه فایده ای نداره و اونها باید از توانایی هاشون استفاده کنن و باید با عزت زندگی کنن و بعد خداوند هدایشون خواهند کرد و مسیرشون رو پیدا خواهند کرد .

    خیلی از بزرگان ما از متکدی گری شروع کردن اما به خاطر اینکه نتیجه نگرفتن به مسیرهای بعدی هدایت شدن و اگر میتونستن نون خودشون رو در بیارن تا همین امروز هم به همون روند ادامه میدادن .

    اگر بچه ی ما میخوره زمین پاشم خون میاد گریه هم میکنه ایرادی نداره این باعث میشه دفعه ی بعدی بیشتر مراقب باشه . اما اگر ما مدام مواظبش باشیم ( بیش از حد ) که زمین نخوره ، گریه نکنه اونا تجربه کسب نمیکنن و ما باید اجازه بدیم بچهامون تجربه کسب کنن ، زمین بخورن ، گریه کنن تا خودشون رو پیدا کنن تجربه کسب کنن و رشد کنن نه با حمایت های بیش از اندازه ما .

    این به خاطر این گفته شد که در کشورهای ثروتمند گدا ندارن و دلیلش این هست که اونا پولی نمیدن به این افراد مثل شهر تبریز خودمون و چقدر این تفکر خوبه

    با این حرفها امیدوارم که نگاه ما به زندگی عوض بشه به کل جهان دلسوزی بیش از حد ترهم بیش از حد و آگاه نبودن از قوانین جهان باعث میشه که نه تنها به اونها کمک نشه بلکه به اونها ضربه بزنیم با اینکه نیت ما خیره .

    در پناه الله مهربان شاد ، سالم ، ثروتمند ، و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدا نگهدار .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    مصطفی یادگاری دهکردی گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    بنام رب العالمین و سلام خدمت استاد عزیزم و اعضای سایت الهی عباس منش

    خداوند را سپاسگزارم که من را به شنیدن این فایل هدایت کرد

    من مدت هاست که دارم سعی میکنم دلسوزی کردن را کنار بزارم و انصافا موفق هم بودم ولی همیشه یه حس گناهی داشتم تا اینکه با دیدگاه شما استاد عزیزم آشنا شدم

    همیشه به گداها میگفتم توکه سالم هستی برو کار کن ولی بعد عذاب وجدان می گرفتم مخصوصا اگه کسی باهام بود این احساس بد بیشتر می‌شد.

    اما وقتی یکی از فایل های شما را گوش دادم که می گفتین هرکسی در جای درسته و اگه فکر می‌کنی جای اون درست نیست در واقع داری میگی که خدا عادل نیست و اشتباه می‌کنه و من بیشتر از خدا می‌دونم و می‌خوام جای خدا باشم و بهش کمک کنم، این من را خیلی آروم کرد و از اون به بعد احساس گناه نداشتم

    یک تجربه هم بگم از زندگی خودم

    پسرم که به دنیا اومد مادرش خیلی دلسوزی می کرد و کلا بیش از حد دلسوزی مادرانه داشت و حتی وقتی پسرم می تونست خودش غذا را بجوه و دندون داشت مادرش واسش غذا را آسیاب میکرد جوری که دیگه نمی تونست غذای معمولی بخوره و مادرش هم ذوق میکرد که چقدر دلسوز و مهربونه این موضوع تا سالها ادامه داشت تا جایی که الان که پسرم 9 سالش شده وقتی میخواد غذا بخوره یا باید با چایی صبحانه بخوره یا باید دائما بعد از هر قاشق غذا آب یا ماست یا دوغ بخوره و باعث شده دستگاه گوارش حساسی داشته باشه و خیلی وقت ها سر سفره حالت تهوع داره و مجبوره بره غذا را از دهانش بیرون بریزه و این حاصل دلسوزی بیش از حد ما بود

    این برای من یه درس بزرگ شد و من ایمانم به این موضوع هزاران برابر شد.

    باز هم از شما ممنونم بخاطر یادآوری این موضوع

    من امروز دیگه مثل سابق از دلسوزی بی جا نکردن عذاب وجدان و احساس گناه ندارم و این خیلی خوبه

    در پناه خداوند و به امید دیدار ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 927 روز

    بنام خدای روزی دهنده

    خدای مهربان و بخشنده ای که وسعتش بی انتهاست

    .

    فایل کوتاه و ارزشمندی بود

    خدای من دیشب به فایلی حدود دوساعت هدایت شدم و حدود یکساعت برای کامنت گذاشتن مشغولش بودم

    و امشب به فایلی حدود هشت دقیقه

    و نکته حالب اینکه هر دو بی نظیر

    هر دو عالی و هدایت کننده

    و چقدر عالیه که میتونم هربار چنین اگاهی هایی بشنوم

    .

    راستش استاد من با گداها مدتهاست که چنین برخوردی دارم

    اما این موضوع رو دررابطه با خودم و خانواده ام بررسی کردم

    از مدتها پیش متوحه شدم مادرم چنین برخوردی با فرزندانش داره

    مثلا اگه یم زخم کوچولو رو دستم می افتاد اونقدر اخی اخی بمیرم وااای…. میگفتن که اصلا نه تنها حس خوبی برام نداشت که خوشم هم نمی اومد

    و با بقیه هم همینطور بودن

    و این مابودیم که میگفتیم چیزیمون نیست!!!

    و همین رفتار باعث شده بود که ما بسیار بی تفاوت بشیم یعنی در واقع رفتار ایشون برای ما اثر برعکس داشت

    یعنی چون لذتی ازدلسوزی نمیبردیم بیشتر مسایل رو از ایشون قایم میکردیم و خودمون حلش میکردیم

    انگار بواسطه رفتار ایشون تضادی درست شده بود که ما متوجه بشیم دقیقا چی میخایم

    خداروشکر

    ومن از این بابت که خداوند چنین اگاهی رو به ماداد خوشحالم

    و از طرفی حالا که خودم مادر هستم سعی کردم همچین دلسوزی هایی نداشته باشم

    و حالت ساپورتیو مضر رو نداشته باشم

    راهنمایی میکنم اما اینکه نزارم تجربه کنه نیست

    و خب همه اینها رو از مادرم یاد گرفتم البته تضادی که ایشون ایجاد کردن

    و خداروشکر میکنم

    و سپاسگزارم از این همه اگاهی های عالی که برای ما دارید

    خداروشکر

    خداحافظتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    به نام خداوند مهربانی ها

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته و تمام دوستان عزیزم

    استاد جان من خودم از اون دسته آدم ها هستم که تو زندگیم خیلی ضعف های شخصیتی داشتم که به لطف خدا با کار کردن روی عزت نفسم بر طرف کردم

    وقتی به ریشه‌ی این ضعف ها و رفتارهای آسیب زننده ای که در وجودم بود نگاه می کنم

    بعد به دو تا خواهر زاده هام ، 2 تا دختر 4 و 12 ساله نگاه می کنم می بینم خیلی از اون رفتار هایی که من داشتم

    اون جلب ترحم هایی که می کردم

    اون لوس بازی هام

    اون بدبخت نشون دادن و تو سر خودم زذن جلوی بقیه و…

    درون این دوتا بچه هست

    نمی خواهم بگم اعتماد به نفسشون داغونه ها یه سری جا ها هم خوب عمل می کنند ولی به طور کلی سطح اعتماد به نفسشون نسبت به خیلی از بچه های دیگه ای که بارها من توی پارک ها و اینور و اونور دیدم پایین تر هستش

    و

    این ها همش به خاطر شیوه تربیت کردن اشتباهی هست که خانواده‌ی من یعنی پدرم و مادرم و خواهرم پیش گرفتن

    اصلاً قضاوتشون نمی کنم

    و

    به خودم میگم که من که فرزند ندارم باید درس بگیرم که وقتی ازدواج کردم

    اولاً در شرایط مالی خیلی خوب و در رفاه از خداوند درخواست فرزند کنم و پدر بشم

    دوماً حتماً قبل از اینکه اصلاً بخواهم اقدامی بکنم چندتا کتاب خیلی خوب با همسرم راجع به تربیت فرزند بخوانیم

    چون اعتقادم بر اینه که فرزند صالح و سالم یک هدیه است از طرف خداوند، یه امانته و صاحبش خداست ما فقط امانت داریم پس به عنوان یک پدر باید امانت دار خیلی خیلی خوبی باشم

    مادر من یه شخص بسیار بسیار بسیار مهربون و بسیار بسیار بسیار دلسوز هستش ، مخصوصاً برای هر ویژگی سه بار از کلمه‌ی بسیار استفاده کردم که عمیق درک کنید دارم راجع به چه شخصیتی صحبت می کنم

    پدرم هم به همین شکل ولی خب کمتر از ایشون دلسوزی می کنه!

    چندین بار شده من با بچه ها رفتم بیرون بازی کردیم یا مثلا رفتیم تا یه جایی و برگشتیم مخصوصاً دختر کوچیکه حلما ، مثلاً خورده زمین بعد من خیلی عادی و البته با لبخند رفتم کمکش کردم بلندش کردم گفتم اشکالی نداره عزیزم طبیعیه بزرگ میشی یادت میره:) همین… همین و بس

    نه بوسش کردم نه لوسش کردم!! نن قربون صدقش رفتم نه چیزی

    به نظرتون چه اتفاقی می افتاد؟!

    در کمتر از سی ثانیه دوباره اون بچه داشت می خندید و به مسیرمون ادامه میدادیم

    حتی اگه یه کمی زانوش ذخم میشد و یه کمی خون می اومد نهایتاً یه دقیقه بعد حالش خوب بود و ما داشتیم ادامه می دادیم

    حالا اگه پدر و مادرم یا خود خواهرم بود الهی بمیرم!! فلان بیسال …. خودتون میدونید چی‌ میگم دیگه!!!

    بعد من میدیدم که به طبع اینکه چقدر نینی به لالایِ این بچه میزاشتن اون بیشتر گریه می کرد و خودش رو زجر میداد

    یه ربع نیم ساعت شاید طول می کشید

    خیلی خیلی از این مثال ها دارم که بزنم من خیلی به شکل مثبت قوانین رو با این دوتا بچه تست کردم و به درستی قوانین ایمان آوردم

    حتی الان که دارم فکرشو می کنم می بینم مادرم مدت هاست که دیگه سوال هایی معنی و مفهومش این باشه که پسرم الهی بگردم چی شده فلان و بیسال نمی پرسه…

    بعد من چند وقتی بود که فکر می کردم چرا اینطوری شده و دیگه به فکرم نیست ، به یاد آوردم که یه روزی به ایشون گفتم

    گفتم مامان جان ازت خواهش می کنم به حال من دل نسوزون و….

    از اون روز به بعد خودم هم آگاهانه سعی کردم بر خلاف گذشته ام دیگه جلب ترحم نکنم و قوی تر عمل کنم

    و…

    می توانید حدس بزنید که چه اتفاقی افتاد دیگه؟؟

    من الان خدا رو شکر مدت هاست که رنگ سروم و آمپول و …. به خودم ندیدم

    مدت هاست که اون مشکلات عصبی ، افسردگی خفیف و اون روزی هفت هشت قرص اعصاب خوردن ها محو شده رفته :)))

    هنوز هم یه بخش هایی از رفتارم به شدت ضعیفه و از عزت نفس پایینم میاد خودم میدونم

    هنوز هم یه سری ها رو گاها تو ذهنم بت می کنم و این به خاطر شرک و عزت نفس پایینم میاد خودم خوب میدونم

    و اولش فکر می کردم که باید بیشتر روی توحید و عزت نفسم کار کنم

    ولی من یه چیزی رو متوجه شدم و تقریباً به یقین رسیدم

    خیلیییی جاها ، خیلی جاها منظورم خیلی جاها هست ها یعنی (نه در اغلب موارد بلکه) در اکثر موارد این رفتار هایم به خاطر وضعیت مالی نا به سامانی هست که چند ساله دارم باهاش دست و پنجه نرم می کنم

    ولی دیگه بسه

    دیگه می خواهم بهش پایان بدهم

    می خواهم تعهد های هفتگی به خودم بدهم که هر روز از صبح تا شب روی فایل های دسته‌ی باورهای ثروت ساز کار کنم، این فایل هم یکی از همون فایل هاست، بر کمال گرایی خودم غلبه کنم و برای هر فایل یک کامنت بگذارم و درک خودم رو و هر آنچه که بهم الهام شد بنویسم

    چند تا فایل مرتبط به ثروت هم از 5 قدمِ 12 قدم دارم اون ها رو هم گوش میدهم و می نویسم و بعد هم که به یه شرایط بهتر رسیدم ان شا الله می خواهم با کمک خداوند روانشناسی ثروت 1 رو بگیرم و لیزری فوکس کنم روی این دوره

    چون هرچی زندگیم رو تو ذهنم بالا پایین می کنم می بینم هر چی ضربه دارم می خورم همه از عدم وجود ثروت در زندگیم هستش

    استاد عزیزم از شما ممنونم بابت فراهم کردن این خانواده‌ی صمیمی این محیط دنج که می توانم با قدرت از باورها و اصل و اساس جهان هستی صحبت کنم

    این سایت و این دوستام واقعااااا ارزشمند که بارها از دیدگاه هاشون درس ها یاد گرفتم ، این ها همش ثروته از طرف خداوند مهربونم که در زندگیم جاریه و بابتش بی نهایت از خداوند سپاسگزارم

    دوستتون دارم

    پایدار و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    علی همت گفته:
    مدت عضویت: 743 روز

    سلام و درود فراوان بر استاد گرامی

    خیلی استفاده کردم و حتی من شنیدم که در بعضی از کشورهای پیشرفته برای غذا دادن به پرندگان یا سایر جانوران جریمه‌های سنگین قرار دادن و فرمایش کلی استاد کاملاً درست هست که گداپروری کار صحیحی نیست اما سوالی برام مطرح هست:

    پس این همه آیات قرآن در رابطه با انفاق زکات و قرض الحسنه چه حکمی پیدا می‌کنه آیا اون‌ها رو باید تعطیل کرد یا با چه روشی میشه اون آیات رو بهش عمل کرد خیلی ممنون میشم راهنمایی فرمایید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: