آگاهی های توحیدی این فایل را با تمرکز بشنوید، در آنها تأمل کنید و از آنها نکته برداری کنید. سپس به وسیله “قوانین بدون تغییر خداوند” و “نحوه اجرای توحید در عمل”، که در این فایل درک کردید، تجربیات گذشته، رفتارها و عملکرد خود را مثل ایکس -ری بازنگری کنید و در بخش نظرات این فایل، این موارد زیرا را با جزئیات بنویسید:
1) با توجه به درکی که از “شناخت صحیح خداوند و اجرای توحید در عمل” از آگاهی های این فایل داشتید و “الگوهای رفتاری” که در خود یافتید، فکر می کنید دلیل یک سری موفقیت های شما چه بوده و دلیل یک سری تقلاها اما به نتیجه نرسیدن ها، چه بوده است؟
2) جزئیات تجربیاتی را بنویسید که: به جای بهبود دادن ضعف های ایمانی و شخصیتی خود، سپس هدایت خواستن از خداوند و حرکت کردن، خداوند را مثل مادر مهربانی تصور کردید که هوای فرزند ضعیف تر را بیشتر دارد و با این توهم که خداوند مثل مادر مهربان، بی ایمانی، ضعیفی و شرک شما را با مهربانی اش جبران می کند، زحمت ایجاد هیچ بهبودی را در باورها و عملکرد خود ندادید. سپس این نگرش شرک آلود چه عواقبی برای شما داشت و این شناخت نادرست از خداوند، چه بلایی به سرتان آورد؟
- مواردی را ذکر کنید که در مواجه با تضاد، پیام خداوند را نفهمیدید و همان روند محدود کننده قبلی را ادامه دادید تا جاییکه که آنقدر بلا سرتان آمد که مجبور به تغییر شدید چون راه دیگری نداشتید؟
- مواردی را ذکر کنید که: با وجود نشانه های بسیار خداوند برای تغییر و بهبود ضعف های شخصیتی، همچنان به همان شیوه قبلی ادامه می دادید و منتظر نتایج متفاوت از قبل هم بودید؟! حتی در آخر هم چون تغییری در اوضاع ایجاد نشد، به این نتیجه رسیدید که:
- خدا ظالم است و صدای شما را نمی شنود؛
- یا درست است در این جهان شرایط سختی دارم اما خداوند پاداش مرا در آن دنیا خواهد داد؛
3) درباره تجربیاتی بنویسید که برعکس، سعی کردید به جای نگاه احساسی به خداوند، قوانین این نیرو را درک کنید، روی بهبود شخصیت خود کار کنید، ایمان و توکل خود را تقویت کنید، هدایت بخواهید و با توکل حرکت کنید. بنویسید به خاطر استمرار در این مسیر تفکری، چه پاداش هایی دریافت کردید؟
- مواردی را ذکر کنید که: در مواجهه با تضاد، پیغام خداوند را فهمیدید، تغییرات و بهبودهای لازم را ایجاد کردید، هر بار سریعتر از قبل نشانه ها را تشخیص دادید، هر بار شرک ها را بیشتر تشخیص دادید و به اجرای توحید در عمل نزدیک تر شدید، به صورت مستمر باورها و عملکرد خود را بهبود بخشیدید و به همان نسبت، هم هدایت ها شفاف تر شد، راهکارها سریعتر آمد، تضادها به نفع شما تمام شد و حل آن مسائل، شما را در تمام ابعاد رشد داد.
4) اکنون که قوانین خداوند را فهمیدید – این مقدار از درک اجرای توحید در عمل – شما را به چه نتیجه ای رسانده و چه تصمیمی گرفته اید؟
برنامه شما برای هماهنگ شدن با قوانین بدون تغییر خداوند و ایجاد عملکرد توحیدی چیست؟
چه برنامه ای برای ایجاد تغییرات بنیادین در رفتار و شخصیت خود دارید به نحوی که به عملکرد توحیدی نزدیک تر شود. خواه درباره روابط عاطفی، درباره مسائل مالی، درباره سلامتی جسمانی و…
کلید:
تغییر شرایط زندگی از تغییر شخصیت درونی آغاز می شود و تغییر شخصیت نیز از این نقطه آغاز می شود:
شنیدن آگاهی های خالص و سازنده؛ تفکر در آنها؛ بررسی تجربیات و رفتارهای خود با ذره بین این آگاهی ها و سپس رسیدن به یک تصمیم برای ایجاد بهبود در رفتار و شخصیت و اجرای آن تصمیم.
فکر کردن و نوشتن تجربه های تان در این موضوع و خواندن تجربه های سایر دوستان، کمک می کند تا قوانین خداوند را بهتر بشناسیم و بهتر اجرا کنیم.
منتظر خواندن تجربیات سازنده شما هستیم
منابع کامل درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره کشف قوانین زندگی
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟441MB61 دقیقه
- فایل صوتی آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟60MB61 دقیقه
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
فایل توحیدی آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟؟
قطعا که خیر
سوره اعراف
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿143﴾
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض کرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى دید لیکن به کوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى دید پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود آن را ریز ریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم (143)
قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِی وَبِکَلَامِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿144﴾
فرمود اى موسى تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزیدم پس آنچه را به تو دادم بگیر و از سپاسگزاران باش (144)
استاد همون لحظه ای که فایل بینظییییر توحیدی اومد روی سایت هدایت شدم بقران و این آیه از قرآن برام اومد
یعنی نشانه از این واضح تر
سه روزه فقط دارم فایل رو گوش میدم و اشک شوق میریزم و هر بار میرم سراغ قرآن کلی منو هدایت میکنه تا بیشتر بخودم بیام همش بهم میگه خود آ
خدایا منو به خودشناسی بهتری هدایت کن
من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن تکاملم را در هر گوشه ای از خودشناسی که باید طی کنم را درست و دقیق انجام بدهم
رسالتم شده خودشناسی
دریافت الهامات الهی
واضح تر شدن بر صدای هدایت
بهبود دادن شخصیتم از ظلم به توحید
خدایا شکرت کمکم کن خودت بگو تا ثبت شود
برای طی کردن تکاملم من نیازمندم به هر خیری از تو برسد
خدایا شکرت که هر لحظه هدایت مرا بر خودت واجب کرده ای
خدا یا شکرررررررررت تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا منو بر همین اصل و اساس توحیدی استوار کن
خدایا فقط مینویسم که تنها تو را میپرستم
ولی میدانم که ترس و شرک در وجودم هست
و میترسم از خشمت بر شرک
چون همه چی را میبخشی جز شرک
خدایا تو راه حل پاک کردن شرکهایم را بهم بگو فقط تو از عهده اش بر میایی
من که خودم سالها بخودم ظلم کرده ام
و اسیر نجواهای شیطان درونم شده ام
همین الان بهم گفتی اول احساست رو خوب کن
بیا از سپاسگزاری بنویس
چششششششم جان جانانم سپاسگزارم
که هر لحظه در حال هدایتم هستی
خدایا شکرت برای وجود پاک و منزه و نورانی ات در قلبم
خدایا شکرت برای وجود ارزشمندم که پاره ای از توست
خدایا شکرت برای وجود ارزشمنداستاد عزیزم و مریم نازنینم و تمام اعضای خانواده توحیدی ام در این مکان معنوی
خدایا شکرت برای سلامتی خودم و تک تک عزیزانم در این سرای بهشتی
خدایا شکرت برای درک بهترم از قوانین بدون تغییر خداوند
خدایا شکرت که مرا لایق دریافت این آگاهی های ناب الهی کرده ای
خدایا شکرت که قطعا جواب فرکانس هایم بوده
خدایا شکرت که با همین دیدگاهم میتوانم هر لحظه خودم را سوق بدهم به سمت معنویت و توحید
خدا یا شکرت وقتی نمیدانم با پاسخ به کدام فرکانسم الان اینجا هستم
پس آگاهم کردی که با فرکانس های بهتر و توحیدی تر میتوانی از این فضا با تمام آگاهی هایش زندگی ات را از نو در هر لحظه بسازی
چون میدانی که جهان در هر لحظه به فرکانس هات پاسخ می دهد
قبلاً ناآگاه بودی و در این مکان و زمان مناسب قرار گرفتی همه از فضل الله یکتا بوده
حالا که شیرجه زدی تو این اقیانوس آرام و توحیدی پس سرنخ را داده بهت
همین راه را ادامه بده
الهام خانم تمام زندگی ات حاصل افکار و باورها و فرکانس های خودت بوده و هست بدون استثنا
پس ظلم بخود دیگه بسه
بیا و از خداوند طلب بخشش کن و تسلیم باش
خداوند هر لحظه توبه پذیر مهربان است
خودتو بسپار به جریان هدایت الهی
خداوند عاشقانه منتظر ته
که دستت را بگیرد و هدایتت کند
خدایا من آماده ام اجازه میدهم که تو مرا هدایت کنی
من دیگه جای کتک خوردن ندارم یعنی تحمل ندارم
بدنم سیاه و کبود است
اعوذ با الله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم بر خدا از شر شیطان رانده شده
استاد همیشه تو فایلها و دوره ها در نهایت فایلها ختم میشه به توحید و تسلیم شدن در مقابل خداوند
ولی خب تا تکامل طی شود و این حرفها بشه جزیی از وجود من زمان لازمه
هر روز یه ذره بهتر
همین پیشرفتهای کوچیک انقلابی در من بپا میکند
و حتی گاهی وقتها قشنگ درک میکنم که افتادم روی ریل سوت زنان دارم سر میخورم تو سعادت و خوشبختی
و مسمم تر م میکند تا در مسیر توحید باشم
یعنی وقتی شما میگین هر روز پر انرژی ام از اینکه امروز یه روز جدید است برام و میخوام غرق آگاهی و خالق خوبی برای زندگی ام باشم
من الان کمی درک میکنم
میفهمم که من با افکارم باید زندگی ام را کنترل کنم من باید بتوانم با کنترل ذهنم همون اول صبح خلع سلاح اش کنم با دیدن زیبایی ها با خواندن یه پرنده با سلام گرمی به عشق و پاکی و شروعی دوباره با دیدن امروز برای تجربه کردن بهترینها از این فرصت طلایی
با شکر گذاری بابت داشته ها و قدردان بودن نعمتها
خدایا شکرت
میخواهم قوی تر شوم عضله ایمانم را قوی تر کنم اعتمادم توکلم و باورم را برخدای خودم بیشتر کنم
گاهی روزها چنان احساس خوبی در وجودم قرار داده میشود که فقط خدا را حس میکنم که من لایق شدم تا باور کنم که خداوند در وجودم هست وصلیم بهم
میفهمم که خدا داره باهام حرف میزنه و آرامم میکند تا بهتر و واضح تر صدایش را بشنوم
یه شوری در درونم هست وقتی بیاد میاورم که خدا هست وقتی هر سوالی برات پیش اومد به خودت فشار نیار که اون فشار یعنی حساب کردن روی عقل خودت
بیا و از خداوند درخواست هدایت کن و رها باش
ایمان داشته باش که خداوند فقط مونده تا به سوالات و مسائل تو پاسخ بدهد حتی او بیشتر از خودت مشتاق هست که تو رو به خواسته هات برسونه
یعنی استاد از وقتی حسش کردم و بیاد میاورم چنان آرامشی در درونم برقرار میشود که دیگه نیازی به تقلا و دست و پا زدن نیست
چون من اعتماد کردم
حتی شده یه ذره
وقتی جهان اینقدر پیشرفت کرده که با چند تا دستگاه میشه طوفان های سنگین را پیش بینی کرد
و اینکه تمام جهان را خداوند داره اداره میکنه
که انسانها را به ساخت چنین دستگاهی هدایت کرده
اونوقت من بنده حقیر به اون سیستم و قوانین بدون تغییر خداوند اعتماد نکنم
که در هر لحظه داره کل کیهان را هدایت میکند
استاد دوبار کامنت نوشتم و هر بار به دلایلی نمیدونم چرا حذف شد
گفتم حتما خیره
من باید آگاهی های بیشتری را درک کنم
دیشب به یه ترمز در وجودم هدایت شدم بلطف خداوند
وقتی خواستم تمرین ستاره قطبی را انجام بدهم و بیام کنامت بنویسم
تا نصفه هم نوشتم
ولی احساسم توش آرامش نبود
و نجواها داشتن کاره خودشون میکردن
که تو دیگه خیلی خودخواه شدی و خیلی از بقیه کناره گرفتی
دیگه حتی به خونواده خودت و همسرت هم رفت و آمد نداری و همینجوری داشت ادامه میداد و ترس منوگرفته بود
اومدم صفحه ها تو دفترم نوشتم اهرم رنج و لذت نوشتم
گفتم من برای کنترل زندگی ام باید کنترل ذهن داشته باشم هر ورودی را به ذهنم ندهم
من هدف دارم من میخواهم درخت تنومندی باشم که با هیچ طوفانی تکون نخوره نه یک شاخه نازک و ضعیف که با یه باد بشکنه
یه کور نمیتونه اعصا کش یه کور دیگه باشه
و همون لحظه که داشتم مینوشتم یه ندایی اومد که از همین لحظه لذت ببر مگر تو میدانی که یک دقیقه دیگر زنده هستی یا نه
استاد این چندمین بار هست که بهم الهام میشه فقط در لحظه زندگی کن و لذت ببر
ولی خب انسانم و فراموش کار
خدایا مرا ببخش
و چنان آرامشی در وجودم برقرار شد که با همون احساس خوب خوابم برد و کامنتم نصفه موند و صبح هم روی گوشیم بود و اومدم شروع به نوشتن ادامه دیشب که اونم حذف شد . گفتم خیره
و امروز صبح که بعد از قرآن خواندن هدایت شدم به خواندن کامنت های پر امتیاز همین فایل رسیدم به کامنت دوست عزیز آقا احسان
از احساس و فکری که پشت اون احساس هست
من به شبم فکر کردم و دیدم بله منم از حرف مردم ترسیدم از اینکه دیگران در مورد من چه میگویند
حالا من همزمان دارم فایل جلسه دوم از قدم شش را گوش میکنم
که ما روح های مجردی هستیم اومدیم خودمون رو تجربه کنیم و تمام عزیزان که در این جهان مثله زنجیر بستیم به خودمون موقع مرگ همه باز میشن و من هستم و خدای خودم
و روی باورهای توحیدی هم داشتم کار میکردم مینوشتم دیشب
و هدایت شدم به قرآن صبح که برام سوره انبیاء باز شد و آنجایی که ابراهیم بتها را شکست و به بت پرستان گفت اف بر شما و تمام این بتهای سنگی که میپرستید
تنها خدا آفریننده ی جهان و تمام ذرات آن است و هدایتگر همه است
و استاد چنان قلبم باز شده از دیشب تا به الان که فقط دوست دارم هر لحظه این حس در من پایدارتر شود
من باید ایمانم را قوی تر کنم
باید شجاعت داشته باشم
خداوند با ضعیفان یار نیست
خداوند یار و یاور شجاعان است
و وقتی اینچنین با آرامش درونی به من پاداش میدهد قطعا نعمتها هم درزندگی ام سرازیر هست
بارها و بارها . ذره ذره من این هدایت و حمایت را از طرف خداوند داشته ام که الان مرا به شناخت بهتر و پیدا شدن ترمز هایم اینگونه هدایت میکند تا من را در مسیر درست ثابت قدم و متعهد ترم کند .
هر بارفراموشم شد بیاد آورم که خدا چکارها که برام نکرده
بخدا هر روز معجزه الهی است
من تسلیمم هیچی حالیم نیست
خدا یا کمکم کن
از هر خیری از تو بهم برسد من سخت فقیر و نیازمندم
قبلا که ناآگاه بودم خداوند را مثله دایه ای مهربان میدانستم که هر چقدر ضعیف تر مظلوم نمایی و فیلم بازی کنم بیشتر هوامو داره و اتفاقا خیلی سخت ضربه میخوردم
و الان هر بار میگم من باید قدرتی که خداوند در وجودم قرار داده را بخودم یاد آور باشم
من توانایی تغییر افکار و باورها و فرکانس های خودم را دارم
من کاری با بقیه ندارم
من مسئول شخص خودم هستم
باید از طریق احساس که خداوند بهم داده
بفهمم الان کجا مقاومت دارم
کجا شرک دارم کجا روی دیگران دارم خیلی حساب میکنم
کجا ها توحیدی عمل میکنم
قدرت را از غیر خدا میگیرم و سربلند میشوم همون لحظه
یعنی قشنگ برام بارها پیش اومده که گفتم خدایا تو همه کاره ای جز تو قدرتی برتر و بالاتر نیست
و همون لحظه همه چی به نفع من شده
بخدا بقیه هم دارن زندگی خودشون رو میکنن
اصلا شاید به من فکر هم نکنند
این ها فقط زایده های ذهن محدود من است
خب منی که الان میخوام در مسیر درست باشم
مثله پیامبران که دشمنان زیادی داشتند و خیلی حرفها را بهشون میگفتند
ممکنه حالا که منم خودم را از بدنه جامعه جدا کرده ام خیلی ها قضاوت و توهین و تمسخر هم بکنند
من باید با کنترل ذهنم قدرت را فقط بخدا بدهم
هیچ قدرتی برتر از قدرت خداوند نیست
وقتی ابراهیم پا روی ترسها گذاشت
کنترل ذهن کرد
آتش براش سرد و گلستان شد
حتی اگه ابراهیم در آتش هم میسوخت
چون توحیدی عمل کرده بود دوست و خلیل خداوند بود .
پس الهام خانم تو روی باورهای توحیدی آن کار کن و نگران و ترس از حرف مردم را از خودت دور کن
وقتی تو مسیرت مسیر خداوند باشه
توطئه و دسیسه های دیگران هم کار ساز نیست بخدا که خداوند مکار ترین مکارهاست
خودش هر بار تو قرآن میفرماید که من دانا و توانا و قدرتمند و بینا و شنوا به اسرار پنهان هستم
وقتی اینگونه خدایی دارم
و مرا هدایت کرده به راه راستی و پاکی و درستی
چرا بترسم و نگران باشم
خداوند به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند پاداش الهی میدهد
خداوند یار و یاور شجاعان است
پس عزیز دردانه خداوند
تو فقط روی توحید و یکتا پرستی کار کن تسلیم باش و هر لحظه دریافت کننده خوبی برای الهاماتش باش
چششششششم جان جانانم سپاسگزارم
باید فکر خدا را بخوانم بقیه حاشیه است
فکر خدا توجه کردن به زیبایی های بیشتر
شکر گذاری کردن
تمرکز بر بهبود شخصیتم
همواره روی اصل کار کردن
تعهد و استمرار داشتن در مسیر توحیدی
احساس خوب را تقویت کرد ن
تغییر زاویه دید به اتفاقات
افکار سالم را پرورش دادن
هدف داشتن و حرکت کردن به سمت هدف با توکل و ایمان و اعتماد بر خدا
نه هیچ عوامل بیرونی
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
که خود راه بگویدت که چون باید کرد.
عمل به قوانین بدون تغییر خداوند
اصل بقای اصلح
که میگه خدا خدای ضعیف ها نیست
خدای قدرتمندان است قدرتی که فقط سرچشمه اش توحید و یکتا پرستی باشد
خداوند همواره خیر و نیکی را میخواهد برای تمام ذراتش
و من با فهم و درک و شعور بالاتری از طریق احساسم باید آگاه شوم که در چه مسیری هستم
و با قوانین خداوند خودم را هماهنگ کنم
در طوفان ها و تضاد ها ی زندگی ام باید سربلند بیرون بیایم
باید در هر موقعیتی کنترل ذهن کنم
خودم را تغییر بدهم جهان بقیه کارها را انجام میدهد
هر لحظه با نشانه ها با من حرف میزند راه ها ی درست را بهم نشون میدهد
پس باید توکلم بیشتر و ایمانم قوی تر شود
هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
خدا یا شکرررررررررت که هدایتم کردی به کارهای هنری و از زیر صفر شروع کردم و بلطف خداوند و عمل به قوانین خداوند هر بار مرا به مسیرهای و انسان ها و شرایط عالی تر هدایت میکنی
از همین الان که روی پله اول هستم میخواهم فقط روی اصل و توحید کارهایم را با تمام اعمالم استوار کنی هر لحظه راست و درست و دقیق تر و زیباتر و لذت بخش تر م کنی
خدا یا شکرررررررررت برای قلب سلیمم همه از آن توست من تسلیمم
خدا یا شکرررررررررت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام به برادر عزیزم آقا احسان مقدم
از صبح که بیدار شدم دارم کامنت میخونم و حسم گفت بیام کامنت های که براساس امتیاز هستند رو بخونم
خودم هنوز کامنت فایل اصلی رو ننوشتم
تو این چند روز همش دارم گوش میدم به فایل و دوبار کامنت نوشتم و تقریبا اخرای کامنت نوشتن کامنتم حذف میشد و من فقط میگم الخیر و فی ما وقع
و دیگه نخواستم درگیر کمالگرایی بشم که کامنتم را دیر نوشتم
گفتم باید اینبار به درک بهتری برسم از قوانین جهان
هیچ اشکالی نداره اصلا باید یاد بگیریم که صبر داشته باشم
حتما بهترش رو باید ثبت کنم بلطف خداوند و دیگه ایمانم هم قوی تر شده که هر وقت میخوام شروع به نوشتن کنم اولش نمیدونم باید چی بنویسم میگه تو شروع کن بقیش با من
و من هر روز بااین الهام خداوند قوت قلب میگیرم و ارامترم
اول اینکه تشکر میکنم که کلی کشفیات در کامنتتون نصیبم شد
وقتی از احساسات خوندم قلبم باز تر شده بود یعنی در مدار درکش بودم
که وقتی فکری تو سرم میاد کاری با اون فکر نداشته باشم
برم دنبال احساسم ببینم ریشه احساسی این فکر در چه چیزی هست
استاد تو دوره احساس لیاقت میگفت حالا که دیگه کسی نیست که ما رو تخریب یا سرزنش بکنه
ما خودمون مثله یه والد بیرحم با خودمون صد برابرش داریم رفتار میکنیم
احسان جان دقیقا وقتی رسیدی به حرف مردم منم اعتراف میکنم با اینکه دارم روی خودم کار میکنم دوسال و نیم که توی سایت هستم و تمرکزم را برای بهبود شخصیتم گذاشته ام
ولی هر بار که نجوا ها شروع میکنه تهش میرسم به حرف مردم
تهش میرسم به شرک به ترس و نگرانی
همین دیشب که تمرین ستاره قطبی رو انجام میدادم و اومدم کامنت بنویسم دیدم از درونم آشوبه
شروع کردم نوشتن روی دفتر
از اهرم رنج ولدت استفاده کردم
و فقط احساس عجز داشتم اون لحظه تسلیم شده بودم
باورهای توحیدی را تکرار میکردم
که من روح مجردی هستم که اومدم خودم را تجربه کنم
من باید یه درخت تنومند باشم که بقیه از سایه و میوههای من استفاده کنند نه یک چون نازک و شکننده که با هر بادی زود از بین برود
من وقتی میتونم به دیگران کمک کنم که خودم پر شده باشم
خودم تجربه ثروت و فراوانی و احساس خوب و کنترل ذهن را داشته باشم
یه کور نمیتونه اعصا کش کور دیگه ای باشه
و همینجوری که مینوشتم حرفهای بقیه هم تو سرم میچرخید
و نجواها همچنان بودن که آره تو که خانواده همسرت طبقه پایین هستن حتی ماهها هم نمیری پایین
اگه مادر همسرت به بقیه بگه به خانوادت بگه
که دخترتون رفت و آمد نداره
اگه خانوادم بفهمن
و همینجوری داشت ادامه میداد
و من اشک میریختم و مینوشتم که بابا من فقط مسئول شخص خودم هستم
من ناجی دیگران نیستم
من نمیتونم همه رو راضی نگه دارم
من قبلاً عزت نفسم پایین بوده هیچ هدفی نداشتم و خدمتکار بقیه بودم
الان که یه کوچولو عزت نفس دارم
هدف دارم انگیزه و شور و اشتیاق دارم
باید برم تو دل ترسهام و خودمو تجربه کنم
من یک روح مجرد هستم
خداوند ترسوها و ضعیف ها رو دوست نداره
بارها گفته خداوند یار و یاور شجاعان است
اگه ضعیف باشی و برای دل دیگران زندگی کنی که طی این مدت که میگی روی خودم کار میکنم پس عالم بی عمل بودی
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
حالا کلی نتیجه عالی هم گرفته ام
ولی شرک دارم ترس از حرف مردم دارم .
وهمون لحظه ندایی اومد که فقط لذت ببر از زندگی از همین لحظه لذت ببر تو نه گذشته ای و نه آینده نمیدونی یک دقیقه بعد زنده هستی یا نه نترس و از همین لحظه لذت ببر
یعنی برادر بارها طی این چند روز داره بهم الهام میشه که فقط در لحظه لذت ببر خداوند با شجاعان است.تو همین مسیر را ادامه بده
برای ادامه دادن باید کنترل ذهن رو قوی تر کنی نجواهای شیطان همیشه از هر طرفی هست نترس
آنقدر با این الهام از دیشب تا به الان آرامش عمیقی دارم و با احساس خوب خوابیدم و کامنتم نصفه موند و امروز صبح پاک شده که بقیش رو بنویسم
گفتم خیره
و امروز صبح که طبق هدایت هر روزه قرآن رو باز کردم سوره انبیا برام باز شد
آیه ای که ابراهیم میره بتها رو میشکنه و میارنش میگه از این بتهاکه سنگ هستند اگه حرف میزند سوال بپرسید آیا جوابی میدهند؟
و میگه اف بر شما و این بت های که میپرستید
نیست خدای جز خدای یگانه
فقط خدا را بپرستید و فرمان سوختن ابراهیم را میدهند که آتش بر ابراهیم گلستان میشود
یعنی هر وقت هدایت شدم به قرآن قشنگ بهم راه و مسیر درست رو نشون داده .
یعنی از دیشب تا به الان با الهامی که بهم شد آرامش عمیق تمام وجودم برقرار است .
و وصل هستم به اصل
و در آخر هر کاری که بخواهیم انجام بدیم وصل میشه به توحید به یکتا پرستی
پس باید روی باورهای توحیدی
روی بازگشت بسوی خداوند بیشتر وقت بزارم که با هر کنترل ذهن هزاران شرک از وجودم پاک میشود
خدا خودش میگه شما یک قدم بر دارین من هزاران قدم بر میدارم
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم
تمام اموراتم را بدستان قدرتمند تو سپرده ام و رها و آزاد هستم
خدا یا شکرررررررررت
برادر جان بینهایت از دلنوشته های تاثیر گذارت سپاسگزارم
آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
بخدا وصف حالم قابل توصیف نیست
چنان حالم عالیه عالی شده که قطعا آرامش الهی است
و این آرامش یعنی خوشبختی در مسیر توحید
خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت